لیبراسیون/لیبرالیسم
7.41K subscribers
2.68K photos
813 videos
89 files
516 links
🕊 گسترش گفتمان لیبرالیسم-محوریت آزادی فردی و اجتماعی-فردگرایی و شهروندی-اندیشۀ انتقادی و خردگرایی-حاکمیت قانون سکولار-دموکراسی-مدرنیتۀ سیاسی-جامعه مدنی-مالکیت خصوصی 🌌
#بازگشت_به_مشروطه
#ملی_گرایی
#لیبرالیسم_محافظه‌کار
#ناسیونالیسم_لیبرال
Download Telegram
لیبراسیون/لیبرالیسم
آیا #مارکسیسم علم است؟! بخش اول پیداشدن کشورهای کمونیستی که با هم مخالف و حتی دشمن خونی بودند و به جنگ یکدیگر میرفتند[برای نمونه جنگهای ویتنام و کامبوج و جنگ چین و ویتنام] و اختلافات چین و شوروی، یوگسلاوی و شوروی، روش مخصوص کشورهای کمونیست اروپایی که برخی…
آیا #مارکسیسم علم است؟

بخش دوم
در دوران سی‌واندی‌ ساله استالین که بعدن خود کمونیستهای شوروی آن دوران را دوره #شخص‌پرستی نام گذاشتند کسی جرات بحث و انتقاد از فلسفه و منطق ماتریالیستی را نداشت. اما بعد از مرگ او در کتاب‌ها و مجلات چاپ شوروی بحث‌های مفصلی از نقایص و کوتاهی‌های این فلسفه و منطق به‌عمل آمده است‌.
اما ازینطر با پیشرفت و توسعه اطلاعات عمومی مردم و خصوصن جوانان امروزی دیگر #ماتریالیسم_دیالکتیک از آن حالت #اعجوبه_نمایی خود و از آن نیرومحرکه انقلابی تخیلی که برای آن تبلیغ شد بیرون آمده است و از آن چیز کمی باقی‌مانده است.
بیش‌تر قدرت تبلیغاتی کمونیست‌ها در سابق و پس از جنگ جهانی دوم بود که در اثر شکست #نازیسم و پیروزی متفقین که دولت شوروی هم جزو متفقین بود ایجاد شده بود.
روی قاعد "حق با کسی‌ست که پیروز می‌شود" کمونیست‌ها پیروزی در جنگ را به پای حقانیت عقاید خود میگذاشتند[در قانون اساسی شوروی آمده بود: قهرمانی جاودانه خلق شوروی و نیروی مسلح آن که در جنگ کبیر میهنی به‌پیروزی تاریخی دست یافتند نمودار درخشان نیرومندی #سوسیالیسم و #کمونیسم است] بخصوص که کمونیست‌ها در این جنگ خود را مظلوم و مدافع حق قلمداد کرده بودند که بعدن معلوم شد که بقول ملانصرالدین که بز در نرفته را میزد، کمونیستها هم که میدان پیدا کنند بیش‌تر از هرکس به حقوق دیگران تجاوز می‌کنند.[زمین‌هایی که از بدو شروع جنگ دوم جهانی ضمیمه شوروی شد:
لهستان شرقی به‌وسعت ۱۸۱.۵۸۰ کیلومترمربع
اراضی فنلاند ۵۷.۰۸۴کیلومتر مربع
استونی و لتونی و لیتوانی و ناحیه روتنی در چکسلواکی،ناحیه بسارابی در رومانی،اراضی خاور دور و....]
امروزه بطور کلی جوانان می‌دانند که در دستگاه فکری و استدلالی ماتریالیسم دیالکتیک نقصی هست اما اینکه این نقص کجاست؟،این آن چیزی‌ست که میباید نخبگان سیاسی و افرادی که درینباره کار کرده‌اند به فهم آن کمک کنند. بقول برتراند راسل:
"این‌که آدمی بفهمد که در دستگاهی نقصی هست پر مشکل نیست مشکل درین است که پیدا کنیم آن نقص در کجای آن دستگاه می‌باشد".
در ادامه بخشی از مصاحبه جوانانی که از گروه فداییان خلق جدا شدند و در سال ۵۸ در روزنامه آرمان چاپ شد را نقل می‌کنم،تا بهتر دریابید که جنبش‌های کمونیستی حقیقتن از ساده‌دلی و آرمانخواهی جوانان بی اطلاع در گذشته و امروز سواستفاده میکردند:
"آنچه ما از مارکسیسم میدانستیم تنها این بود که مارکسیسم دشمن فساد و زورگویی ست!ولی اینکه به‌آن بصورت یک علم نگریسته باشیم و همچون یک دانش اجتماعی به‌آموختن سیستماتیک آن اقدام کرده باشیم اصولن مطرح نبود، عشق ما به مردم و توده‌ها باعث شد که با اندک دانشی که داشتیم شتابزده به نخستین وسایلی که برای این مبارزه در دست بود چنگ بزنیم(مارکسیسم)، نتیجه این تحولات که بویژه در اواخر سال ۱۳۵۴ شدت گرفت آن بود که ما بمطالعه متون مارکسیستی رو آوردیم، شاید باعث تعجب گردد اگر بگوییم که رفقای ما تا سال ۵۷ حتی رنگ آثار دوران‌سازی چون "چه‌باید‌کرد" و "چپ‌روی" لنین را هم ندیده بودند تا چه برسد به اینکه برای آموزش سیستماتیک مارکسیسم برنامه مشخصی حزب در اختیارمان بگذارد.
[روزنامه آرمان،دوره دوم، سال اول، فروردین ۵۸]

ادامه دارد...