▪️ چه كسانى قرآن را نوشته و هدفشان چه بوده است؟
#قسمت_پنجم
پژوهشگران مذکور برای هر دوی آن دلایل و مستندات در اختیار دارند اما نتوانستهاند آن را به کمک یک نظریه منسجم توضیح بدهند. برای این ناتوانی چند دلیل وجود دارد:
١) هر تحلیلی درباره #متن_قرآن مقدمتا باید بین آیات مکی و مدنی تفاوت قائل شود. نتایج حاصل از آیات مکی را نمیتوان به آیات مدنی تسری داد و بالعکس.
این دو در محتوا، سبک، انتخاب کلمات، افرادی که خطاب قرار داده میشوند، مواضع اخلاقی و... متفاوت و بعضا متعارض هستند. هنگام مقایسه این دو، به سختی میتوان تصور کرد که این دو به یک نویسنده تعلق داشته باشد.
بنابراین تحلیل و مطالعه متن قرآن بدون تمیز میان این دو به خطا خواهد رفت در این کتاب من صرفا آیات مکی را مورد تحلیل قرار خواهم داد و استدلالات من تنها در مورد آن بکار میرود.
٢) متن #آیات_مکی محمد را رسول خطاب قرار می دهد و نه نبی.
بسیار گمراه کننده است که رسول را پیامبر "prophet" تعبیر و تفسیر کنیم. #رسول کسی است که فرستاده میشود تا مردم را به دین الله دعوت کند. اما این بدان معنا نیست که وی نبی است یعنی مستقیما به وی وحی میشود و با الله در ارتباط است.
محمد زمانی که به مدینه رفت این ادعا را کرد و در مدینه به عنوان یک کاهن و نبی مدعی دریافت وحی مستقیم از الله شد.
اگر کسی ادعا کند که فرستاده الله است و کلام خدا را بر زبان جاری میکند الزاما به معنای این ادعا نیست که فرشته الله بر وی ظاهر شده و از وی پیام الله را دریافت کرده است.
٣) به کار بردن افعالی مانند "انزلنا" و "ارسلنا" و در هم آمیختگی نقل قول الله و کلام نویسنده، موجب شده است که پژوهشگران متوجه نقل قولها نشوند.
در برخی از موارد متن از زبان الله بیان میشود و در برخی دیگر از زبان شخص دیگری. همچنین ضمایر نیز در متن بسیار متغیر است و باعث ابهام بیشتر متن میشود.
٤) ایشان این فرض را از مسلمانان قبول کردهاند که کلماتی مانند "کتاب"، "قرآن عربی"، "کتاب مبین"، "کتاب حکیم" و...همگی به همین متنی که میخوانیم اشاره دارد.
همچنین ترجمهها و تفاسیر نیز گمراه کنندهاند و کلماتی که در واقع در زبان عربی معنایی ندارند به گونهای تعبیر و معنا شدهاند که ادعای الهی بودن متن پذیرفته شود.
٥) سیره نبوی و احادیث نیز در این میان گمراه کننده هستند.
آنها عمدتا تلاشهای متاخری هستند برای درک منظور قرآن از سوی مسلمانان. پذیرش روایات و تفاسیر آنان مانع یک بررسی بیطرف و علمی از متن قرآن خواهد شد.
ادامه دارد .....
@bozoonhigz
#قسمت_پنجم
پژوهشگران مذکور برای هر دوی آن دلایل و مستندات در اختیار دارند اما نتوانستهاند آن را به کمک یک نظریه منسجم توضیح بدهند. برای این ناتوانی چند دلیل وجود دارد:
١) هر تحلیلی درباره #متن_قرآن مقدمتا باید بین آیات مکی و مدنی تفاوت قائل شود. نتایج حاصل از آیات مکی را نمیتوان به آیات مدنی تسری داد و بالعکس.
این دو در محتوا، سبک، انتخاب کلمات، افرادی که خطاب قرار داده میشوند، مواضع اخلاقی و... متفاوت و بعضا متعارض هستند. هنگام مقایسه این دو، به سختی میتوان تصور کرد که این دو به یک نویسنده تعلق داشته باشد.
بنابراین تحلیل و مطالعه متن قرآن بدون تمیز میان این دو به خطا خواهد رفت در این کتاب من صرفا آیات مکی را مورد تحلیل قرار خواهم داد و استدلالات من تنها در مورد آن بکار میرود.
٢) متن #آیات_مکی محمد را رسول خطاب قرار می دهد و نه نبی.
بسیار گمراه کننده است که رسول را پیامبر "prophet" تعبیر و تفسیر کنیم. #رسول کسی است که فرستاده میشود تا مردم را به دین الله دعوت کند. اما این بدان معنا نیست که وی نبی است یعنی مستقیما به وی وحی میشود و با الله در ارتباط است.
محمد زمانی که به مدینه رفت این ادعا را کرد و در مدینه به عنوان یک کاهن و نبی مدعی دریافت وحی مستقیم از الله شد.
اگر کسی ادعا کند که فرستاده الله است و کلام خدا را بر زبان جاری میکند الزاما به معنای این ادعا نیست که فرشته الله بر وی ظاهر شده و از وی پیام الله را دریافت کرده است.
٣) به کار بردن افعالی مانند "انزلنا" و "ارسلنا" و در هم آمیختگی نقل قول الله و کلام نویسنده، موجب شده است که پژوهشگران متوجه نقل قولها نشوند.
در برخی از موارد متن از زبان الله بیان میشود و در برخی دیگر از زبان شخص دیگری. همچنین ضمایر نیز در متن بسیار متغیر است و باعث ابهام بیشتر متن میشود.
٤) ایشان این فرض را از مسلمانان قبول کردهاند که کلماتی مانند "کتاب"، "قرآن عربی"، "کتاب مبین"، "کتاب حکیم" و...همگی به همین متنی که میخوانیم اشاره دارد.
همچنین ترجمهها و تفاسیر نیز گمراه کنندهاند و کلماتی که در واقع در زبان عربی معنایی ندارند به گونهای تعبیر و معنا شدهاند که ادعای الهی بودن متن پذیرفته شود.
٥) سیره نبوی و احادیث نیز در این میان گمراه کننده هستند.
آنها عمدتا تلاشهای متاخری هستند برای درک منظور قرآن از سوی مسلمانان. پذیرش روایات و تفاسیر آنان مانع یک بررسی بیطرف و علمی از متن قرآن خواهد شد.
ادامه دارد .....
@bozoonhigz