#تبعیض_نژادی
🟥 عمر بن خطاب و بیت المال
💡آنچه کمتر شنیدهاید!
┄┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄
با اشاره به این مطلب مهم که «اصولاً بیت المال در زمان رسول خدا به تساوی بین عموم مردم و کنیزان و بردگان تقسیم میشد و این روش در #حکومت_علوی هم پیگیری شد. » وارد به مقوله آشنایی با نحوهٔ تقسیم بیت المال در دوران خلیفهٔ دوم میشویم!
💡در ابتدا لازم به اشاره است که خرج یک هفته خانوار عرب در آن زمان به طور متوسط ۲ تا ۴ درهم بود. عطایایی که در زیر اشاره میگردد به صورت سالیانه از بیتالمال پرداخت میشد.
🔚 تبعیض در دادن بیتالمال از سنتهایی بود که تبعات فراوان گسست عمیق اجتماعی را به همراه داشت. تقسیم بندی بیتالمال که به سلیقهٔ شخصی عمَر بنا شد، به گونهای بود که صحابهٔ بزرگوار را راضی میساخت، قریش را برتری میبخشید و سنتهای جاهلی را یادآور میشد.
او که از خانوادهای حقیر به مقامی رفیع رسیده بود، در آغاز حتی نمیتوانست در ذهن خود بزرگی عدد مالیات را حساب کند. در حکایتی چنین آمده است که با رسیدن مالیات بحرین ، او چند بار از آورندهٔ آن بزرگی عدد ۵۰۰ هزار را جویا شد و چند بار با انگشت شمرد و در آخر به مأمور جمعآوری گفت که چون تو خستهای نمیدانی چه میگویی! فردا بیا!
همین ماجرا روز بعد تکرار میشود و خلیفهای که نمیداند چه بکند، از اطرافیان کمک میگیرد. به او روش دیوانی ایرانیان و ثبت و ضبط ارقام پیشنهاد میشود.(۱= ر.ک تصویر الحاقی)
❗️بدین ترتیب با سروصدای زیاد او مبدع تنظیم دیوان(۲) در جهان اسلام معرفی میشود! یا او را نوآوری سترگ در تقسیم بیتالمال اعلام کردند! که صد البته هر دو کار در زمان رسول خدا صلیالله علیه و آله صورت گرفته بود و مسلمانان برای اولین بار در آن زمان با تقسیم درست ارزاق به رفاه نسبی رسیده بودند.(۳)
🔻🔻به هر روی در زمان خلیفه تقسیم بندی این چنین بود:
او به همسران پیامبر ٠٠٠'١٠ درهم میداد.(۴) البته سهم #عایشه و #حفصه ٠٠٠'١٢ درهم بود.(۵) استدلال خلیفه این بود که رسول خدا عایشه و حفصه را بیش از دیگر زنانش دوست داشت! در همان حال به دو همسر دیگر پیامبر ، صفیه و جُوَیرِیه که قبل از ازدواج برده بودند، ٠٠٠'٦ درهم میداد تا نشان دهد کسانی که در گذشته برده بودند حتی اگر همسر پیامبر هم باشند باز هم نباید مانند زنان آزاد محسوب شوند!(۶)
ام سلمه همسر نیکوکار پیامبر نیز به جهت اعتراض به خلیفه، یک سال از دریافت بیتالمال محروم بود.(۷)
او به بنیهاشم و جنگجویان مسلمان که در بدر حضور داشتند و همچنین به ابوسفیان و #معاویه (هر دو از #بنی_امیه بودند و البته در بدر مسلمان نبودند و در سپاه مشرکان بودند)(۸) ٠٠٠'۵ درهم از پول غنائم سرزمینهای فتح شده در #فتوحات را پرداخت میکرد.
در عین حال به عباس عموی پیامبر که در #بدر و #احد نبود ، به سبب قرابت و خویشاوندی ٠٠٠'١٢ درهم میداد تا او را بزرگ قریش جلوه دهد و نقش سروری امیرمؤمنان علیهالسلام در میان بنی هاشم تحت شعاع گیرد. البته نقشی که قابل کتمان نبود و قریش از حسادت نمیخواستند و دیگران از ترس نمیتوانستند آن را بیان کنند. در نتیجه شخص خلیفه ٠٠٠'٨ درهم برای امیرمؤمنان علیهالسلام اختصاص داد(۹) تا نشان دهد او هم علیرغم اختلافات عمیق نمیتواند نقش ایشان را نادیده بگیرد.
به مسلمانان و جنگجویانی که در بدر نبودند، اما در جنگ احد شرکت کرده بودند ٠٠٠'٤ درهم پرداخت مینمود ؛(۱۰) عموم مهاجران که از مکه آمده بودند ٠٠٠'۵ درهم و انصار مدینه ٠٠٠'٤ درهم دریافت میکردند ، اینهم القاء همان برتری جاهلی قریش بر دیگر اعراب بود تا نشان داده شود که اسلامِ همزمان هم برتری انصار هم آن را تغییر نمیدهد.
عجیب آن که در توجیه اختلاف بعضی پرداختها ، خلیفه دوم به رجحان فرد در نظر رسولخدا اشاره میکرد و میگفت : فلان فرد چون نزد پیامبر عزیزتر است باید بیشتر دریافت کند. برای مثال علت برتری اسامة بن زید بر فرزندش #عبدالله_بن_عمر را توجه بیشتر رسول خدا به اسامه فرزند زید قلمداد میکرد!(۱۱)
او به مهاجران به حبشه ۱۰۰۰ درهم داد و به این ترتیب آنان را بر دیگران برتری داد.(۱۲) به قبیله مُضر ۳۰۰ و به افراد قبیلهٔ ربیعه ۲۵۰ درهم سالیانه پرداخت میشد.(۱۳)
----------------------
۱- الاموال ابن زنجویه ۵۰۴/۲
۲- طبقات ابن سعد ۲۳۱/۳
۳- به اعتراف دلایل النبوه بیهقی ۳۴۷/۱ «در زمان رسول خدا هیچ یک از مردمان گرسنه نمیخوابیدند» این مطلب نشان میدهد رسول الله با تقسیم بندی درست ارزاق و بیتالمال همگان را بهرهمند کرده بودند، اما تاریخ نگاران اموی و عباسی برای نشان دادن عدالت خلیفه دوم او را مبدع تقسیم بندی بیتالمال میدانند!
۴ و ۶- کامل ابن اثیر ۵۰۲/۳
۵- تاریخ یعقوبی ۱۰۶/۲
۷- دلائل الامامه، طبری ص۳۹
۸- استیعاب ۴۷۱/۳
۹و۱۳- البدء و التاریخ ۱۶۸/۵
۱۰- طبقات ابن سعد ۲۹۰/۲
۱۱- الاموال قاسم بن سلام ۲۸۶/۱
۱۲- طبقات ابن سعد ۲۳۱/۳
[1⃣]
🟥 عمر بن خطاب و بیت المال
💡آنچه کمتر شنیدهاید!
┄┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄
با اشاره به این مطلب مهم که «اصولاً بیت المال در زمان رسول خدا به تساوی بین عموم مردم و کنیزان و بردگان تقسیم میشد و این روش در #حکومت_علوی هم پیگیری شد. » وارد به مقوله آشنایی با نحوهٔ تقسیم بیت المال در دوران خلیفهٔ دوم میشویم!
💡در ابتدا لازم به اشاره است که خرج یک هفته خانوار عرب در آن زمان به طور متوسط ۲ تا ۴ درهم بود. عطایایی که در زیر اشاره میگردد به صورت سالیانه از بیتالمال پرداخت میشد.
🔚 تبعیض در دادن بیتالمال از سنتهایی بود که تبعات فراوان گسست عمیق اجتماعی را به همراه داشت. تقسیم بندی بیتالمال که به سلیقهٔ شخصی عمَر بنا شد، به گونهای بود که صحابهٔ بزرگوار را راضی میساخت، قریش را برتری میبخشید و سنتهای جاهلی را یادآور میشد.
او که از خانوادهای حقیر به مقامی رفیع رسیده بود، در آغاز حتی نمیتوانست در ذهن خود بزرگی عدد مالیات را حساب کند. در حکایتی چنین آمده است که با رسیدن مالیات بحرین ، او چند بار از آورندهٔ آن بزرگی عدد ۵۰۰ هزار را جویا شد و چند بار با انگشت شمرد و در آخر به مأمور جمعآوری گفت که چون تو خستهای نمیدانی چه میگویی! فردا بیا!
همین ماجرا روز بعد تکرار میشود و خلیفهای که نمیداند چه بکند، از اطرافیان کمک میگیرد. به او روش دیوانی ایرانیان و ثبت و ضبط ارقام پیشنهاد میشود.(۱= ر.ک تصویر الحاقی)
❗️بدین ترتیب با سروصدای زیاد او مبدع تنظیم دیوان(۲) در جهان اسلام معرفی میشود! یا او را نوآوری سترگ در تقسیم بیتالمال اعلام کردند! که صد البته هر دو کار در زمان رسول خدا صلیالله علیه و آله صورت گرفته بود و مسلمانان برای اولین بار در آن زمان با تقسیم درست ارزاق به رفاه نسبی رسیده بودند.(۳)
🔻🔻به هر روی در زمان خلیفه تقسیم بندی این چنین بود:
او به همسران پیامبر ٠٠٠'١٠ درهم میداد.(۴) البته سهم #عایشه و #حفصه ٠٠٠'١٢ درهم بود.(۵) استدلال خلیفه این بود که رسول خدا عایشه و حفصه را بیش از دیگر زنانش دوست داشت! در همان حال به دو همسر دیگر پیامبر ، صفیه و جُوَیرِیه که قبل از ازدواج برده بودند، ٠٠٠'٦ درهم میداد تا نشان دهد کسانی که در گذشته برده بودند حتی اگر همسر پیامبر هم باشند باز هم نباید مانند زنان آزاد محسوب شوند!(۶)
ام سلمه همسر نیکوکار پیامبر نیز به جهت اعتراض به خلیفه، یک سال از دریافت بیتالمال محروم بود.(۷)
او به بنیهاشم و جنگجویان مسلمان که در بدر حضور داشتند و همچنین به ابوسفیان و #معاویه (هر دو از #بنی_امیه بودند و البته در بدر مسلمان نبودند و در سپاه مشرکان بودند)(۸) ٠٠٠'۵ درهم از پول غنائم سرزمینهای فتح شده در #فتوحات را پرداخت میکرد.
در عین حال به عباس عموی پیامبر که در #بدر و #احد نبود ، به سبب قرابت و خویشاوندی ٠٠٠'١٢ درهم میداد تا او را بزرگ قریش جلوه دهد و نقش سروری امیرمؤمنان علیهالسلام در میان بنی هاشم تحت شعاع گیرد. البته نقشی که قابل کتمان نبود و قریش از حسادت نمیخواستند و دیگران از ترس نمیتوانستند آن را بیان کنند. در نتیجه شخص خلیفه ٠٠٠'٨ درهم برای امیرمؤمنان علیهالسلام اختصاص داد(۹) تا نشان دهد او هم علیرغم اختلافات عمیق نمیتواند نقش ایشان را نادیده بگیرد.
به مسلمانان و جنگجویانی که در بدر نبودند، اما در جنگ احد شرکت کرده بودند ٠٠٠'٤ درهم پرداخت مینمود ؛(۱۰) عموم مهاجران که از مکه آمده بودند ٠٠٠'۵ درهم و انصار مدینه ٠٠٠'٤ درهم دریافت میکردند ، اینهم القاء همان برتری جاهلی قریش بر دیگر اعراب بود تا نشان داده شود که اسلامِ همزمان هم برتری انصار هم آن را تغییر نمیدهد.
عجیب آن که در توجیه اختلاف بعضی پرداختها ، خلیفه دوم به رجحان فرد در نظر رسولخدا اشاره میکرد و میگفت : فلان فرد چون نزد پیامبر عزیزتر است باید بیشتر دریافت کند. برای مثال علت برتری اسامة بن زید بر فرزندش #عبدالله_بن_عمر را توجه بیشتر رسول خدا به اسامه فرزند زید قلمداد میکرد!(۱۱)
او به مهاجران به حبشه ۱۰۰۰ درهم داد و به این ترتیب آنان را بر دیگران برتری داد.(۱۲) به قبیله مُضر ۳۰۰ و به افراد قبیلهٔ ربیعه ۲۵۰ درهم سالیانه پرداخت میشد.(۱۳)
----------------------
۱- الاموال ابن زنجویه ۵۰۴/۲
۲- طبقات ابن سعد ۲۳۱/۳
۳- به اعتراف دلایل النبوه بیهقی ۳۴۷/۱ «در زمان رسول خدا هیچ یک از مردمان گرسنه نمیخوابیدند» این مطلب نشان میدهد رسول الله با تقسیم بندی درست ارزاق و بیتالمال همگان را بهرهمند کرده بودند، اما تاریخ نگاران اموی و عباسی برای نشان دادن عدالت خلیفه دوم او را مبدع تقسیم بندی بیتالمال میدانند!
۴ و ۶- کامل ابن اثیر ۵۰۲/۳
۵- تاریخ یعقوبی ۱۰۶/۲
۷- دلائل الامامه، طبری ص۳۹
۸- استیعاب ۴۷۱/۳
۹و۱۳- البدء و التاریخ ۱۶۸/۵
۱۰- طبقات ابن سعد ۲۹۰/۲
۱۱- الاموال قاسم بن سلام ۲۸۶/۱
۱۲- طبقات ابن سعد ۲۳۱/۳
[1⃣]
Telegram
attach 📎
- در زمان خلافت عمر، زنان نباید خواندن و نوشتن یاد میگرفتند تا نشان دیگری از ستیز خلیفه با دانش باشد. آنان باید در خانه بدون لباس نگاه داشته میشدند تا نتوانند از منزل خارج شوند !!(۸) این نبوغ در تحقیرِ زنان تا بدانجا پیش رفت که او به آفاق و بلاد اسلامی فرمان داد زنان به حمام نروند مگر به ضرورت و مثلا برای درمان بیماری (۹: ر.ک:تصویر الحاقی) ؛
او اصرار داشت تا مردان باید زنان خویش را بزنند و از آن جا که دستور داده بود زنان را در خانه عریان نگه دارند فرمان «اضربوهن بالعری» = «(آنان را در همان وضعیت) بزنید» نیز به آن اضافه شده بود.(۱۰)
- او زنی از آشنایانش را که شفیع یکی از عمال خلیفه شده بود ، پس از آنکه «دشمن خدا» خطاب کرد ، به بدترین وضع تحقیر کرد که « تو بازیچهای بیش در دست مردان نیستی که پس از آن باید رهایت کنند» و اینک به خود حق شفاعت والیان را دادهاید!(۱۱)
←شوربختانه روشن است که وضع زنان خود خلیفه در این میان به مراتب بدتر بود ، چون هر روز در معرض دید چنین شوهری بودند!
- برای مثال زنی را که تازه گرفته بود، در شب با او به حجله رفت و برای وصلت او را مضروب ساخت (۱۲) همسر دیگرش جمیله بنت ثابت را که به ادعای شخص خلیفه، تقاضایی ورای توان عمر بن خطاب را داشته است ، چنان سیلی زد که به گفتهٔ خودش صورت جمیله را به زمین چسبانید!(۱۳)
... و اینکه باید به حال کنیزان زمان خلیفه گریست!
نه تنها کنیزان حق پوشاندن سر را نداشتند که پوشانیدن پا و داشتن اِزار (=پارچهای به ازای شلوار) نیز برای کنیزان ممنوع بود؛ آنان نباید زیر زانو را میپوشاندند و چنین کنیزانی با شلاق خلیفه ادب میشدند(۱۴) چرا که کنیزان در مسلک خلیفه ، به هیچ وجه حق نداشتند به زنان آزاد شبیه باشند.
او نه تنها دستور داده بود که هیچ کنیزی پا و سر خود را نپوشاند، بلکه اگر کنیزی با حیا بر سر راه او قرار میگرفت تازیانه میخورد و با عباراتی مثل «لکاع=پست فطرت، کثیف» ، مانند «دفار=بدبو و گندبو» یا «الکع» و امثال آن مخاطبشان قرار میداد.(۱۵)
- با کمال تأسف در منزل شخصی خلیفه وضع کنیزان به مراتب بدتر بود و آنان نه تنها حق پوشاندن موی سر و شلواری که زانویشان را بپوشاند نداشتند بلکه باید بدون بالاپوش که بالاتنهٔ شان را میپوشانید از میهمانان پذیرایی میکردند!!(۱۶) این مورد و هم چنین نحوهٔ انتخاب کنیزان توسط خلیفه مقولهای است که به جهت زشتی عبارات ، در این مقال به هیچ روی بررسی نمیشود!
- کنیزان حتی در نماز حق پوشانیدن سر را نداشتند(۱۷) همین دستورات بیپروای خلیفه باعث شد که احکام عجیبی در برخی مذاهب فقهی اهل تسنن در باب نماز کنیز ظهور پیدا کند از جمله این احکام جواز عریان بودن کنیز در #نماز است (۱۸) و یا کنیز میتواند همانند مردان تنها عورت خود را در نماز بپوشاند (۱۹) و....
بدین ترتیب تا سالها بلکه بیش از یک سده برای رفت و آمد شبانهٔ کنیزان در مدینه هیچ امنیتی وجود نداشت.
از همین منظر رواج تفکر زندیقان در عصر امام صادق علیهالسلام در قرن دوم هجری قابل پیش بینی بود ؛ بسیاری از رهبران فکری ملحدین ، فرزند موالیان و بردگانی بودند که چنین ستمهایی را به اسم اسلام مشاهده کردند که این مطلب در جای خود قابل بررسی است.
➖➖➖➖➖
۶- تاریخ بغداد ۳۷۳/۱۲ و....عبارت این است، #عبدالله_بن_عمر میگوید : «ان عمر تزوج امراء فاصابها شمطاء فطلقها»
۷- خلیفه میگفت: «بنت خمسین عجوزا فی الغابرين» الذخیره. قرافی ۳۸۴/۱
۸- عیون الاخبار، ابن قتیبه ، کتاب النساء ۷۸/۴ و...
۹- مصنف عبدالرزاق ۲۵۹/۱ ح۱۱۳۳ و...
۱۰- کتاب الحیوان ۱۱۲/۱ و.... پیشنهاد سرچ «اضربوهن بالعری» و «استعینوا علی النساء بالعری» در منابع اهل سنت
۱۱- تاریخ مدینه ابن شبه ۸۱۸/۳ :...قَالَ: يَا عَدُوَّةَ اللَّهِ ، وَفِيمَ أَنْتِ وَهَذَا، وَمَتَى كُنْتِ تَدْخُلِينَ بَيْنِي وَبَيْنَ الْمُسْلِمِينَ؟ إِنَّمَا أَنْتِ لُعْبَةٌ يُلْعَبُ بِكِ، ثُمَّ تُتْرَكِينَ
۱۲- سنن ابن ماجه ۶۳۹/۱ و... شوربختانه خلیفه در ادامه همین سخن، این رفتار را سفارش رسول خدا میداند.
۱۳- طبقات ابن سعد ۱۷۹/۸
۱۴- کتاب الذخیره، فصل الکتاب الصلاة ، باب۳ ج۲ ص۱۰۳ و....دستور به نپوشاندن سر کنیزان به وفور در منابع اهل تسنن وجود دارد؛ سرچ عبارت «بالحرائر» برای علاقمندان
۱۵- السراج المنیر فی الاعانه ۲۷۲/۳ و...
۱۶- المبسوط ، سرخسی ۱۵۱/۱۰ و همان ج۹ ص۱۲
۱۷- الحاوی الکبیر ۲۲۳/۲ که در نظر امام مالک این است که ستر عورت امری مستحب است!
۱۸- فتوای بسیاری از علمای اهل تسنن از جمله امام احمد بن احمد حنبل این است : المقنع عبدالله بن قدامه حنبلی ، فصل نماز ، باب ستر العوره ص۲۴ و...
۱۹- دستور چنین بود: «كان عمر رضي الله عنه يكتب إلى أمراء الجيوش: لا تجلبوا علينا من العلوج أحدا» تاریخ مدینه ابن شبه ۸۹۲/۳ و...
(📸 اسکن برخی دیگر از مدارک در ادامه خواهد آمد.)
پیشنهاد مطالعه
➖➖➖➖
@borrhan
او اصرار داشت تا مردان باید زنان خویش را بزنند و از آن جا که دستور داده بود زنان را در خانه عریان نگه دارند فرمان «اضربوهن بالعری» = «(آنان را در همان وضعیت) بزنید» نیز به آن اضافه شده بود.(۱۰)
- او زنی از آشنایانش را که شفیع یکی از عمال خلیفه شده بود ، پس از آنکه «دشمن خدا» خطاب کرد ، به بدترین وضع تحقیر کرد که « تو بازیچهای بیش در دست مردان نیستی که پس از آن باید رهایت کنند» و اینک به خود حق شفاعت والیان را دادهاید!(۱۱)
←شوربختانه روشن است که وضع زنان خود خلیفه در این میان به مراتب بدتر بود ، چون هر روز در معرض دید چنین شوهری بودند!
- برای مثال زنی را که تازه گرفته بود، در شب با او به حجله رفت و برای وصلت او را مضروب ساخت (۱۲) همسر دیگرش جمیله بنت ثابت را که به ادعای شخص خلیفه، تقاضایی ورای توان عمر بن خطاب را داشته است ، چنان سیلی زد که به گفتهٔ خودش صورت جمیله را به زمین چسبانید!(۱۳)
... و اینکه باید به حال کنیزان زمان خلیفه گریست!
نه تنها کنیزان حق پوشاندن سر را نداشتند که پوشانیدن پا و داشتن اِزار (=پارچهای به ازای شلوار) نیز برای کنیزان ممنوع بود؛ آنان نباید زیر زانو را میپوشاندند و چنین کنیزانی با شلاق خلیفه ادب میشدند(۱۴) چرا که کنیزان در مسلک خلیفه ، به هیچ وجه حق نداشتند به زنان آزاد شبیه باشند.
او نه تنها دستور داده بود که هیچ کنیزی پا و سر خود را نپوشاند، بلکه اگر کنیزی با حیا بر سر راه او قرار میگرفت تازیانه میخورد و با عباراتی مثل «لکاع=پست فطرت، کثیف» ، مانند «دفار=بدبو و گندبو» یا «الکع» و امثال آن مخاطبشان قرار میداد.(۱۵)
- با کمال تأسف در منزل شخصی خلیفه وضع کنیزان به مراتب بدتر بود و آنان نه تنها حق پوشاندن موی سر و شلواری که زانویشان را بپوشاند نداشتند بلکه باید بدون بالاپوش که بالاتنهٔ شان را میپوشانید از میهمانان پذیرایی میکردند!!(۱۶) این مورد و هم چنین نحوهٔ انتخاب کنیزان توسط خلیفه مقولهای است که به جهت زشتی عبارات ، در این مقال به هیچ روی بررسی نمیشود!
- کنیزان حتی در نماز حق پوشانیدن سر را نداشتند(۱۷) همین دستورات بیپروای خلیفه باعث شد که احکام عجیبی در برخی مذاهب فقهی اهل تسنن در باب نماز کنیز ظهور پیدا کند از جمله این احکام جواز عریان بودن کنیز در #نماز است (۱۸) و یا کنیز میتواند همانند مردان تنها عورت خود را در نماز بپوشاند (۱۹) و....
بدین ترتیب تا سالها بلکه بیش از یک سده برای رفت و آمد شبانهٔ کنیزان در مدینه هیچ امنیتی وجود نداشت.
از همین منظر رواج تفکر زندیقان در عصر امام صادق علیهالسلام در قرن دوم هجری قابل پیش بینی بود ؛ بسیاری از رهبران فکری ملحدین ، فرزند موالیان و بردگانی بودند که چنین ستمهایی را به اسم اسلام مشاهده کردند که این مطلب در جای خود قابل بررسی است.
➖➖➖➖➖
۶- تاریخ بغداد ۳۷۳/۱۲ و....عبارت این است، #عبدالله_بن_عمر میگوید : «ان عمر تزوج امراء فاصابها شمطاء فطلقها»
۷- خلیفه میگفت: «بنت خمسین عجوزا فی الغابرين» الذخیره. قرافی ۳۸۴/۱
۸- عیون الاخبار، ابن قتیبه ، کتاب النساء ۷۸/۴ و...
۹- مصنف عبدالرزاق ۲۵۹/۱ ح۱۱۳۳ و...
۱۰- کتاب الحیوان ۱۱۲/۱ و.... پیشنهاد سرچ «اضربوهن بالعری» و «استعینوا علی النساء بالعری» در منابع اهل سنت
۱۱- تاریخ مدینه ابن شبه ۸۱۸/۳ :...قَالَ: يَا عَدُوَّةَ اللَّهِ ، وَفِيمَ أَنْتِ وَهَذَا، وَمَتَى كُنْتِ تَدْخُلِينَ بَيْنِي وَبَيْنَ الْمُسْلِمِينَ؟ إِنَّمَا أَنْتِ لُعْبَةٌ يُلْعَبُ بِكِ، ثُمَّ تُتْرَكِينَ
۱۲- سنن ابن ماجه ۶۳۹/۱ و... شوربختانه خلیفه در ادامه همین سخن، این رفتار را سفارش رسول خدا میداند.
۱۳- طبقات ابن سعد ۱۷۹/۸
۱۴- کتاب الذخیره، فصل الکتاب الصلاة ، باب۳ ج۲ ص۱۰۳ و....دستور به نپوشاندن سر کنیزان به وفور در منابع اهل تسنن وجود دارد؛ سرچ عبارت «بالحرائر» برای علاقمندان
۱۵- السراج المنیر فی الاعانه ۲۷۲/۳ و...
۱۶- المبسوط ، سرخسی ۱۵۱/۱۰ و همان ج۹ ص۱۲
۱۷- الحاوی الکبیر ۲۲۳/۲ که در نظر امام مالک این است که ستر عورت امری مستحب است!
۱۸- فتوای بسیاری از علمای اهل تسنن از جمله امام احمد بن احمد حنبل این است : المقنع عبدالله بن قدامه حنبلی ، فصل نماز ، باب ستر العوره ص۲۴ و...
۱۹- دستور چنین بود: «كان عمر رضي الله عنه يكتب إلى أمراء الجيوش: لا تجلبوا علينا من العلوج أحدا» تاریخ مدینه ابن شبه ۸۹۲/۳ و...
(📸 اسکن برخی دیگر از مدارک در ادامه خواهد آمد.)
پیشنهاد مطالعه
➖➖➖➖
@borrhan
Telegram
attach 📎
🔖 گفته شده که یهودیان و مسیحیان نجران نیز به دستور عمر کوچانیده شدند.
هر دو مورد، یعنی← بیرون کردن یهودیان #خیبر و مسیحیان نجران به سال ۲۱هجری یعنی پس از گذشت ۸سال از خلافت و در دو سال آخر حکمرانی خلیفه گزارش شده که نشان میدهد به ظاهر در همین سالها عمر بن خطاب گزارشهایی دربارهٔ #ترور احتمالی خویش دریافت کرده است. متعاقباً خانههای یهودیان در خیبر بین مسلمانان تقسیم میشود.
از سوی دیگر در نظر خلیفهٔ دوم، نصارا و مسیحیان شبه جزیره به نوعی شهروند درجهٔ ۲ شمرده میشدند. اعتقاد عمر این بود که نصارای عرب اهل کتاب نیستند و ذبح شان حرام است! و اصرار داشت که «آنان را رها نمیکنم تا مسلمان شوند یا سرهایشان را قطع میکنم!» (۱۳:تصویر الحاقی) آن روش در برابر یهودیان و این نگرش نسبت به مسیحیان باعث شد که اهل کتاب از ترس فرار کنند و یا به دستور مستقیم خلیفه جلای وطن کرده، شبه جزیره را ترک نمایند.(۱۴)
❗️فراوان بودند یهودیان و مسیحیانی که در سرزمینهای تازه فتح شدهٔ خارج شبه جزیره آزادانه زندگی میکردند و حدیث «دو دین در شبه جزیره نماند» که خود ساختهٔ عمر بود فقط شامل شبه جزیره میشد و حضور اهل کتاب در دیگر نقاط سرزمین های اسلامی هیچ خطری برای دیگر اهل اسلام و تازه مسلمانان آن نواحی نداشت و نصارای عرب در آن جا عرب محسوب میشدند!!!
البته این بدان معنا نبود که نگاه اجتماعی خلیفه دوم: « انسان ها مانند وحوش هستند» در مورد اهل کتاب خارج عربستان مصداق نداشته باشد!
لذا استخدام فردی از اهل کتاب برای امور دفتری - که اعراب بیابانگرد از آن هیچ سررشتهای نداشتند - جرمی محسوب میشد که حتی به تازیانه خوردن والیان میانجامید که چرا چنین فرد کارآمدی را به کار گماشتهاند!(۱۵)
به دستور خلیفهٔ دوم ۴هزار کنیسه در شبه جزیره و برخی مناطق تازه فتح شده در جریان #فتوحات ، تخریب شد.(۱۶)
❗️در خارج شبه جزیره اهل کتاب مجبور بودند، جلوی سر خود را بتراشند و بر خود زنّار ببندد، باید مرکبی که سوار میشدند زین و پالان نداشته باشد تا راحت نباشند! و برای سوار شدن نباید از رکاب استفاده میکردند و تنها از دست خویش باید استفاده میکردند که سوار شدن را سختتر میکرد و در عین حال آنان را از دیگر مردم متمایز میکرد!
❗️در ادامه احکامی وضع شد که انسان را به شک در مورد وضعیت روانی واضع احکام وا میداشت! زنان و مردم اهل کتاب باید کفشهایشان لنگه به لنگه، سفید و سیاه میبود و برای سواری حق استفاده از اسب هموار را نداشتند و باید از الاغ یا قاطر استفاده میکردند!
❗️داستان به همین جا ختم نمیشد و به مردم اجازه داده شده بود که اگر در دست کسی صلیب دیدند و یا جایی خارج دِیر صلیب نمایان شد ، آن را بر سر صاحب صلیب بکوبند و سرش را بشکنند تا اهل کتاب با رأفت اسلامی بیشتر آشنا شوند!!(۱۷)
✖️در این میان ظالمانهترین رفتارها با مجوسیان بود. خلیفهٔ دوم که به ظاهر با ایرانیان خصومت شخصی داشت و در عین حال در نظر او مجوس بودن هم بدترین نوع اهل کتاب محسوب میشد. خصمانهترین راهها را در برابر اینان پیش میگرفت، او تمامی ایرانیان و به اصطلاح مجوس را برده میدانست. در نتیجه کشته شدن ایرانیان اسیر و مغلوب توسط والیان و فاتحان عرب حکم کشته شدن برده را داشت، تنها دیه - حتی اگر مسلمان شده بود - به وارثان تعلق میگرفت (۱۸) و←قاتل عرب از مصونیت در برابر قصاص بهره میبرد!
به هر روی عمر بن خطاب که غیرعرب را قبول نداشت ، نمیتوانست به مهاجران اعتماد کند و دستهٔ دیگر عرب، انصار هم به او بیاعتماد بودند، از یهودیان تازه مسلمان کمک میگرفت که این سیاست هم او را بیش از پیش منزوی کرد.
←در نظر خلیفه از میان اهل کتاب ، یهودیانی خوب بودند که توسط او مسلمان شده به کار فرهنگی برای دستگاه خلافت مبادرت میورزند. صد البته حضور یهودیان در چنان زمانی تاثیرات فرهنگی فراوانی به همراه داشت که در طول تاریخ رد پای آن در منابع اهل تسنن به روشنی قابل مشاهده است. اساس اسرائیلیات در همین دوره پایهریزی شد تا تحریفات تاریخی بیشتری در منابع اهل تسنن شکل بگیرد.
----------------
۱۰- مانند این که ادعا شده #عبدالله_بن_عمر که برای سرکشی زمینهایش به خیبر رفته بود، پس از خوابیدن در آنجا و بیدار شدن دستهایش موقتاً فلج گردید و کج شد و این اتفاق چون کار یهودیان بود آنان باید اخراج میشدند!!! مسند احمد، مسند عمر بن خطاب، ص۲۸ ج۹۱
۱۱- برای مثال شخص خلیفه، #عایشه و دیگر وابستگان به دستگاه خلافت ادعا کردهاند این کلام را از پیامبر شنیدهاند: فتوح البلدان ص۳۷ و..
۱۲- الجمع بین الصحیحین ، حمیدی ۱۹۹/۲ و..
۱۳- سنن الکبری۲۱۶/۹ و ...
۱۴- مصنف عبدالرزاق ۵۵/۶
۱۵- حکم البناءالکنانس و المعابد الشرکیة فی البلاد، ابن تیمیه ۶۱/۱
۱۶- تاریخ ابنخلدون ۴۱۷/۵
۱۷- سراج الملوک ب۵۱ ص۲۵۳-۲۵۸
۱۸- مصنف عبدالرزاق ۱۲۶/۶ و..
#اسلام_و_ایرانیان
➖➖➖
@borrhan
هر دو مورد، یعنی← بیرون کردن یهودیان #خیبر و مسیحیان نجران به سال ۲۱هجری یعنی پس از گذشت ۸سال از خلافت و در دو سال آخر حکمرانی خلیفه گزارش شده که نشان میدهد به ظاهر در همین سالها عمر بن خطاب گزارشهایی دربارهٔ #ترور احتمالی خویش دریافت کرده است. متعاقباً خانههای یهودیان در خیبر بین مسلمانان تقسیم میشود.
از سوی دیگر در نظر خلیفهٔ دوم، نصارا و مسیحیان شبه جزیره به نوعی شهروند درجهٔ ۲ شمرده میشدند. اعتقاد عمر این بود که نصارای عرب اهل کتاب نیستند و ذبح شان حرام است! و اصرار داشت که «آنان را رها نمیکنم تا مسلمان شوند یا سرهایشان را قطع میکنم!» (۱۳:تصویر الحاقی) آن روش در برابر یهودیان و این نگرش نسبت به مسیحیان باعث شد که اهل کتاب از ترس فرار کنند و یا به دستور مستقیم خلیفه جلای وطن کرده، شبه جزیره را ترک نمایند.(۱۴)
❗️فراوان بودند یهودیان و مسیحیانی که در سرزمینهای تازه فتح شدهٔ خارج شبه جزیره آزادانه زندگی میکردند و حدیث «دو دین در شبه جزیره نماند» که خود ساختهٔ عمر بود فقط شامل شبه جزیره میشد و حضور اهل کتاب در دیگر نقاط سرزمین های اسلامی هیچ خطری برای دیگر اهل اسلام و تازه مسلمانان آن نواحی نداشت و نصارای عرب در آن جا عرب محسوب میشدند!!!
البته این بدان معنا نبود که نگاه اجتماعی خلیفه دوم: « انسان ها مانند وحوش هستند» در مورد اهل کتاب خارج عربستان مصداق نداشته باشد!
لذا استخدام فردی از اهل کتاب برای امور دفتری - که اعراب بیابانگرد از آن هیچ سررشتهای نداشتند - جرمی محسوب میشد که حتی به تازیانه خوردن والیان میانجامید که چرا چنین فرد کارآمدی را به کار گماشتهاند!(۱۵)
به دستور خلیفهٔ دوم ۴هزار کنیسه در شبه جزیره و برخی مناطق تازه فتح شده در جریان #فتوحات ، تخریب شد.(۱۶)
❗️در خارج شبه جزیره اهل کتاب مجبور بودند، جلوی سر خود را بتراشند و بر خود زنّار ببندد، باید مرکبی که سوار میشدند زین و پالان نداشته باشد تا راحت نباشند! و برای سوار شدن نباید از رکاب استفاده میکردند و تنها از دست خویش باید استفاده میکردند که سوار شدن را سختتر میکرد و در عین حال آنان را از دیگر مردم متمایز میکرد!
❗️در ادامه احکامی وضع شد که انسان را به شک در مورد وضعیت روانی واضع احکام وا میداشت! زنان و مردم اهل کتاب باید کفشهایشان لنگه به لنگه، سفید و سیاه میبود و برای سواری حق استفاده از اسب هموار را نداشتند و باید از الاغ یا قاطر استفاده میکردند!
❗️داستان به همین جا ختم نمیشد و به مردم اجازه داده شده بود که اگر در دست کسی صلیب دیدند و یا جایی خارج دِیر صلیب نمایان شد ، آن را بر سر صاحب صلیب بکوبند و سرش را بشکنند تا اهل کتاب با رأفت اسلامی بیشتر آشنا شوند!!(۱۷)
✖️در این میان ظالمانهترین رفتارها با مجوسیان بود. خلیفهٔ دوم که به ظاهر با ایرانیان خصومت شخصی داشت و در عین حال در نظر او مجوس بودن هم بدترین نوع اهل کتاب محسوب میشد. خصمانهترین راهها را در برابر اینان پیش میگرفت، او تمامی ایرانیان و به اصطلاح مجوس را برده میدانست. در نتیجه کشته شدن ایرانیان اسیر و مغلوب توسط والیان و فاتحان عرب حکم کشته شدن برده را داشت، تنها دیه - حتی اگر مسلمان شده بود - به وارثان تعلق میگرفت (۱۸) و←قاتل عرب از مصونیت در برابر قصاص بهره میبرد!
به هر روی عمر بن خطاب که غیرعرب را قبول نداشت ، نمیتوانست به مهاجران اعتماد کند و دستهٔ دیگر عرب، انصار هم به او بیاعتماد بودند، از یهودیان تازه مسلمان کمک میگرفت که این سیاست هم او را بیش از پیش منزوی کرد.
←در نظر خلیفه از میان اهل کتاب ، یهودیانی خوب بودند که توسط او مسلمان شده به کار فرهنگی برای دستگاه خلافت مبادرت میورزند. صد البته حضور یهودیان در چنان زمانی تاثیرات فرهنگی فراوانی به همراه داشت که در طول تاریخ رد پای آن در منابع اهل تسنن به روشنی قابل مشاهده است. اساس اسرائیلیات در همین دوره پایهریزی شد تا تحریفات تاریخی بیشتری در منابع اهل تسنن شکل بگیرد.
----------------
۱۰- مانند این که ادعا شده #عبدالله_بن_عمر که برای سرکشی زمینهایش به خیبر رفته بود، پس از خوابیدن در آنجا و بیدار شدن دستهایش موقتاً فلج گردید و کج شد و این اتفاق چون کار یهودیان بود آنان باید اخراج میشدند!!! مسند احمد، مسند عمر بن خطاب، ص۲۸ ج۹۱
۱۱- برای مثال شخص خلیفه، #عایشه و دیگر وابستگان به دستگاه خلافت ادعا کردهاند این کلام را از پیامبر شنیدهاند: فتوح البلدان ص۳۷ و..
۱۲- الجمع بین الصحیحین ، حمیدی ۱۹۹/۲ و..
۱۳- سنن الکبری۲۱۶/۹ و ...
۱۴- مصنف عبدالرزاق ۵۵/۶
۱۵- حکم البناءالکنانس و المعابد الشرکیة فی البلاد، ابن تیمیه ۶۱/۱
۱۶- تاریخ ابنخلدون ۴۱۷/۵
۱۷- سراج الملوک ب۵۱ ص۲۵۳-۲۵۸
۱۸- مصنف عبدالرزاق ۱۲۶/۶ و..
#اسلام_و_ایرانیان
➖➖➖
@borrhan
Telegram
attach 📎
فایل pdf ترجمه و متن عربی نامه عمر بن خطاب به معاویة بن ابیسفیان در کانال «کتابخانه برهان» بارگذاری شد↓↓↓↓
https://t.me/borrhanlibrary/6008
←نامهای که یزید به #عبدالله_بن_عمر ، پس از اعتراض فرزند عمَر به شهادت سیدالشهداء علیهالسلام ، از صندوقچهای خارج نمود و به او نشان داد!
#از_سقیفه_تا_کربلا (۵۷) #مقتل_مادر
#شهادت حضرت زهرا
https://t.me/borrhanlibrary/6008
←نامهای که یزید به #عبدالله_بن_عمر ، پس از اعتراض فرزند عمَر به شهادت سیدالشهداء علیهالسلام ، از صندوقچهای خارج نمود و به او نشان داد!
#از_سقیفه_تا_کربلا (۵۷) #مقتل_مادر
#شهادت حضرت زهرا
#عبدالله_بن_عمر (۵۲)
فتواهای عجیب
✅ آشنایی با فرزند مشهور عمر بن خطاب
💡کمتر شنیدهاید!
┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄
✍...غیر از #حفصه دیگر فرزند مشهور خلیفه دوم که اهل تسنن از او حدیث فراوان نقل کردهاند و او را زاهد و مقدس میانگارند، عبدالله است.
میگویند او و پدرش خلیفهٔ دوم ، تنها کسانی از صحابه بودند که به دنیا و متاع ناچیز آن آلوده نشدند(۱) ادعا میکنند که به شدت مراقب نفس خویش بود و در این راه بهترین جوان از قریش بود (۲) عجیب آن که این زهد و مراقبت نفس مانع نمیشد که وی لباس فاخری از خز نپوشد! لباسهایی که تاریخ قیمت آن ها را ۴۰۰ تا ۵۰۰ درهم گفته است.(۳)
عبدالله بن عمر را اهل بهشت میدانند و ادعا میکنند آن چنان سنت رسول خدا صلیالله علیه و آله را پیگیری و تبعیت میکرد که دیگران او را چون مجانین مییافتند و در صحت عقلش شک میکردند!(۴)
در نقل حدیث آن چنان اهتمام داشت که رتبهٔ دوم را در میان صحابه در اختیار دارد.(۵)
باز هم ادعا شده است که در نقل روایات زمان پیامبر دقت عجیبی مینموده است.(۶)
گفتهاند که هر گاه نام پیامبر به میان میآمد، او گریان و اشک ریزان میشد و در خانهاش همواره به خواندن قرآن و اقامه #نماز مشغول و به این اموره شهره بود.(۷)←البته این تقوای عجیب باعث نشد که همین فرد پشت سر امیرمؤمنان ع #نماز بخواند!←اما به #حجاج_بن_یوسف ثقفی و «نجده بن عامر حَروری» خارجی مسلک اقتدا میکرد!(۸)
وی در اواخر سال ۳۵هجری که امیرمؤمنان علیهالسلام به خلافت رسید، با ایشان #بیعت نکرد و در جنگهای دوران ۵ سالهٔ حکومت آن حضرت به یاریشان نیامد ، زیرا کشتن مسلمانان را جایز نمیدانست.(۹) اما همو در کربلا به سال ۶۱هجری بر کشته شدن سیدالشهداء علیهالسلام ، توسط #یزید صحه گذاشت(۱۰) با یزید به عنوان خلیفه بیعت کرد و شکستن این بیعت را جایز ندانست! (۱۱) با این که سپاهیان یزید در محرم سال ۶۱ هجری سیدالشهداء علیهالسلام را کشتند؛ در سال ۶۳ هجری مکه را به منجنیق بسته بودند ، کعبه را آتش زده و مسلمانان را در بیت الله الحرام کشته بودند(۱۲) و در سال قبل از آن - ۶۲ هجری - سه روز مدینه و اهلش را بر خودشان حلال کرده بودند!(۱۳)
در آخرین مورد ، در واقعه #حره ، لشکریان یزید ، پس از سه روز تمام مردانی را که زنده مانده بودند از خانهها بیرون کشیدند ، سه روز دیگر هم بدون آب و غذا نگاهشان داشتند و تنها در صورتی که مردان اعلام می کردند که برده و غلام مادر زاد یزید هستند، رها کنند(۱۴).کوچکترین تردید مساوی گرفتن جانشان بود! با این حال عبدالله بن عمر با این ادعا که آنان #وحدت جامعهٔ اسلامی را زیر سؤال بردهاند کار لشکر یزید را توجیه کرد: «وذمهم...علی شق العصا» : «اهل مدینه را به علت تفرقه انداختن بین امت اسلام! سرزنش کرد»(۱۵) و صد البته کشتن ٠٠٠'١٠ مرد و ٧٠٠'١ صحابه ، تجاوز به چندهزار زن و دختر، .... در این حمله باعث نشد که فرزند خلف خلیفهٔ دوم ، یزید فرزند #معاویه را لایق شکستن بیعت نداند!
🔻از سوی دیگر در پیشینه او هیچ نشانهای از زهد و تقوا وجود ندارد. در سالهای خلافت پدرش(بین سالهای ۱۳ تا ۲۳هجری) او در جنگهای #فتوحات شرکت جست. در موردی او که کنیزی را در میدان جنگ تصاحب کرده بود ، با دیدن کنیز از خود بیخود شد و در مقابل چشم دیگران در وسط میدان از او کام گرفت. خود بر این مطلب تصریح کرده ، اعلام میکند که «...والناس ینظرون» : «مردمان نگاه میکردند!»(۱۶؛ر.ک: تصویر الحاقی) رفتار و کلمات نازیبای او در مورد نحوه رفتار با کنیزان و زنانش که در شأن این مقال نیست را صرفنظر کرده ، تنها اشاره میکنیم که از هیچ یک از آنان بویی از تقوا و بزرگواری به مشام نمیرسد!
شوربختانه در اهتمام او به نقل حدیث هم باید به دیدهٔ تردید نگریست! چگونه میتوان پذیرفت که پدرش عمر بن خطاب فرمان میدهد « حدیث پیامبر را نقل نکنند» و ناگهان عبدالله بن عمر که در تمام زندگی پدر را سرمشق خود قرار داده، در مقابل نقل حدیث به رتبهای غیر قابل دسترس میرسد؟؟
یا یکی از همنشینان وی نقل میکند که دو سال را در کنار او گذرانیده و در طی این مدت جز #یک حدیث در باب «جواز خوردن گوشت مارمولک🦎» از فرزند خلیفه نشنیده است!!(۱۷) به راستی او چه چیزی را از زبان رسول خدا صلیالله علیه و آله به اسم حدیث نقل کرده است؟
---------------
۱- استیعاب ۹۵۱/۳ و...
۲- تاریخ الاسلام ۴۵۶/۵
۳- همان ص۴۵۸←توجه میدهیم که خرج یک هفته خانواده عرب در آن زمان بین ۲تا۴ درهم بوده است.
۴- همان صص۴۵۷-۴۵۸
۵- علم الحدیث، شانهچی ص۲۰
۶- تاریخ الاسلام ۴۵۸/۵
۷- همان ص۴۵۹
۸- مدارک مختلف اهل سنت و المحلی ۲۱۳/۴←ابن حزم در ادامه مینویسد:«یکی از این دو خارجی مسلک است و دیگری فاسقترین خَلق خداست» و از عجایب آنکه به جهت همین رفتار عبدالله بن عمر برخی از عالمان اهل تسنن نماز پشت سر فاسق را جایز میشمرند ؛ برای مثال نووی در المجموع ۲۵۳/۴
«1⃣»
فتواهای عجیب
✅ آشنایی با فرزند مشهور عمر بن خطاب
💡کمتر شنیدهاید!
┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄
✍...غیر از #حفصه دیگر فرزند مشهور خلیفه دوم که اهل تسنن از او حدیث فراوان نقل کردهاند و او را زاهد و مقدس میانگارند، عبدالله است.
میگویند او و پدرش خلیفهٔ دوم ، تنها کسانی از صحابه بودند که به دنیا و متاع ناچیز آن آلوده نشدند(۱) ادعا میکنند که به شدت مراقب نفس خویش بود و در این راه بهترین جوان از قریش بود (۲) عجیب آن که این زهد و مراقبت نفس مانع نمیشد که وی لباس فاخری از خز نپوشد! لباسهایی که تاریخ قیمت آن ها را ۴۰۰ تا ۵۰۰ درهم گفته است.(۳)
عبدالله بن عمر را اهل بهشت میدانند و ادعا میکنند آن چنان سنت رسول خدا صلیالله علیه و آله را پیگیری و تبعیت میکرد که دیگران او را چون مجانین مییافتند و در صحت عقلش شک میکردند!(۴)
در نقل حدیث آن چنان اهتمام داشت که رتبهٔ دوم را در میان صحابه در اختیار دارد.(۵)
باز هم ادعا شده است که در نقل روایات زمان پیامبر دقت عجیبی مینموده است.(۶)
گفتهاند که هر گاه نام پیامبر به میان میآمد، او گریان و اشک ریزان میشد و در خانهاش همواره به خواندن قرآن و اقامه #نماز مشغول و به این اموره شهره بود.(۷)←البته این تقوای عجیب باعث نشد که همین فرد پشت سر امیرمؤمنان ع #نماز بخواند!←اما به #حجاج_بن_یوسف ثقفی و «نجده بن عامر حَروری» خارجی مسلک اقتدا میکرد!(۸)
وی در اواخر سال ۳۵هجری که امیرمؤمنان علیهالسلام به خلافت رسید، با ایشان #بیعت نکرد و در جنگهای دوران ۵ سالهٔ حکومت آن حضرت به یاریشان نیامد ، زیرا کشتن مسلمانان را جایز نمیدانست.(۹) اما همو در کربلا به سال ۶۱هجری بر کشته شدن سیدالشهداء علیهالسلام ، توسط #یزید صحه گذاشت(۱۰) با یزید به عنوان خلیفه بیعت کرد و شکستن این بیعت را جایز ندانست! (۱۱) با این که سپاهیان یزید در محرم سال ۶۱ هجری سیدالشهداء علیهالسلام را کشتند؛ در سال ۶۳ هجری مکه را به منجنیق بسته بودند ، کعبه را آتش زده و مسلمانان را در بیت الله الحرام کشته بودند(۱۲) و در سال قبل از آن - ۶۲ هجری - سه روز مدینه و اهلش را بر خودشان حلال کرده بودند!(۱۳)
در آخرین مورد ، در واقعه #حره ، لشکریان یزید ، پس از سه روز تمام مردانی را که زنده مانده بودند از خانهها بیرون کشیدند ، سه روز دیگر هم بدون آب و غذا نگاهشان داشتند و تنها در صورتی که مردان اعلام می کردند که برده و غلام مادر زاد یزید هستند، رها کنند(۱۴).کوچکترین تردید مساوی گرفتن جانشان بود! با این حال عبدالله بن عمر با این ادعا که آنان #وحدت جامعهٔ اسلامی را زیر سؤال بردهاند کار لشکر یزید را توجیه کرد: «وذمهم...علی شق العصا» : «اهل مدینه را به علت تفرقه انداختن بین امت اسلام! سرزنش کرد»(۱۵) و صد البته کشتن ٠٠٠'١٠ مرد و ٧٠٠'١ صحابه ، تجاوز به چندهزار زن و دختر، .... در این حمله باعث نشد که فرزند خلف خلیفهٔ دوم ، یزید فرزند #معاویه را لایق شکستن بیعت نداند!
🔻از سوی دیگر در پیشینه او هیچ نشانهای از زهد و تقوا وجود ندارد. در سالهای خلافت پدرش(بین سالهای ۱۳ تا ۲۳هجری) او در جنگهای #فتوحات شرکت جست. در موردی او که کنیزی را در میدان جنگ تصاحب کرده بود ، با دیدن کنیز از خود بیخود شد و در مقابل چشم دیگران در وسط میدان از او کام گرفت. خود بر این مطلب تصریح کرده ، اعلام میکند که «...والناس ینظرون» : «مردمان نگاه میکردند!»(۱۶؛ر.ک: تصویر الحاقی) رفتار و کلمات نازیبای او در مورد نحوه رفتار با کنیزان و زنانش که در شأن این مقال نیست را صرفنظر کرده ، تنها اشاره میکنیم که از هیچ یک از آنان بویی از تقوا و بزرگواری به مشام نمیرسد!
شوربختانه در اهتمام او به نقل حدیث هم باید به دیدهٔ تردید نگریست! چگونه میتوان پذیرفت که پدرش عمر بن خطاب فرمان میدهد « حدیث پیامبر را نقل نکنند» و ناگهان عبدالله بن عمر که در تمام زندگی پدر را سرمشق خود قرار داده، در مقابل نقل حدیث به رتبهای غیر قابل دسترس میرسد؟؟
یا یکی از همنشینان وی نقل میکند که دو سال را در کنار او گذرانیده و در طی این مدت جز #یک حدیث در باب «جواز خوردن گوشت مارمولک🦎» از فرزند خلیفه نشنیده است!!(۱۷) به راستی او چه چیزی را از زبان رسول خدا صلیالله علیه و آله به اسم حدیث نقل کرده است؟
---------------
۱- استیعاب ۹۵۱/۳ و...
۲- تاریخ الاسلام ۴۵۶/۵
۳- همان ص۴۵۸←توجه میدهیم که خرج یک هفته خانواده عرب در آن زمان بین ۲تا۴ درهم بوده است.
۴- همان صص۴۵۷-۴۵۸
۵- علم الحدیث، شانهچی ص۲۰
۶- تاریخ الاسلام ۴۵۸/۵
۷- همان ص۴۵۹
۸- مدارک مختلف اهل سنت و المحلی ۲۱۳/۴←ابن حزم در ادامه مینویسد:«یکی از این دو خارجی مسلک است و دیگری فاسقترین خَلق خداست» و از عجایب آنکه به جهت همین رفتار عبدالله بن عمر برخی از عالمان اهل تسنن نماز پشت سر فاسق را جایز میشمرند ؛ برای مثال نووی در المجموع ۲۵۳/۴
«1⃣»
Telegram
attach 📎
[ کانال برهان ]
<unknown> – الصحیح من سیره النبی ص جلسه 156
الصحیح من سیره النبی ص جلسه 158
<unknown>
#صوت
#دوره_مجازی
#تاریخ_پیامبر_اعظم صلوات الله علیه و اله
#جلسه_صد_و_پنجاه_و_هشتم
#جلسه_۱۵۸
#دروس_الصحیح_من_سیرة_النبي صلي الله علیه و آله
💡موضوع : تحلیل کوتاه راجع به شخصیت زید بن ثابت ؛ امام باقر علیهالسلام :علم زید بن ثابت به احکام ارث علم به احکام جاهلیت بود ؛ چرایی جعل فضیلت برای زید بن ثابت ؛ زید بن ثابت و جمع آوری قرآن ؛ ارثیه هنگفت زید بن ثابت ؛ سوال #عبدالله_بن_عمر از زید بن ثابت ؛ جمع قرآن در زمان خاتم الانبیاء صلیاللهعلیهوآله ؛ نقش ابن شهاب زهری و روایات جمع قرآن توسط خلفا
⚜️ بازخوانی، شرح و تبیین کتاب الصحیح من سیرة النبی الاعظم صلوات الله علیه و اله مرحوم #علامه_سید_جعفر_مرتضی_عاملی
🔅تاریخ پیامبر اکرم صلی الله علیه و اله
🗣 مدرّس : استاد دکتر هندی
➖➖➖➖
📺 کانال آموزش مجازی دینکلاس:
دوره های مجازی برای شیعیان فارسی زبان جهان
🆔 @dinclass
🆔 @borrhan
www.dinclass.ir
#دوره_مجازی
#تاریخ_پیامبر_اعظم صلوات الله علیه و اله
#جلسه_صد_و_پنجاه_و_هشتم
#جلسه_۱۵۸
#دروس_الصحیح_من_سیرة_النبي صلي الله علیه و آله
💡موضوع : تحلیل کوتاه راجع به شخصیت زید بن ثابت ؛ امام باقر علیهالسلام :علم زید بن ثابت به احکام ارث علم به احکام جاهلیت بود ؛ چرایی جعل فضیلت برای زید بن ثابت ؛ زید بن ثابت و جمع آوری قرآن ؛ ارثیه هنگفت زید بن ثابت ؛ سوال #عبدالله_بن_عمر از زید بن ثابت ؛ جمع قرآن در زمان خاتم الانبیاء صلیاللهعلیهوآله ؛ نقش ابن شهاب زهری و روایات جمع قرآن توسط خلفا
⚜️ بازخوانی، شرح و تبیین کتاب الصحیح من سیرة النبی الاعظم صلوات الله علیه و اله مرحوم #علامه_سید_جعفر_مرتضی_عاملی
🔅تاریخ پیامبر اکرم صلی الله علیه و اله
🗣 مدرّس : استاد دکتر هندی
➖➖➖➖
📺 کانال آموزش مجازی دینکلاس:
دوره های مجازی برای شیعیان فارسی زبان جهان
🆔 @dinclass
🆔 @borrhan
www.dinclass.ir
#ذوالنورین (۱۴)
⁉️❔ آیا ام المومنین حضرت #خدیجه سلام الله علیها غیر از حضرت صدیقه کبری سلام الله علیها دختران دیگری هم داشتند ؟؟
┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄
🔻طبق نقل مورخين، حضرت خديجه کبری سلام الله علیها خواهري بنام هاله داشتهاند كه با مردی مخزومی ازدواج كرده بود و از ایشان فرزندی همنام مادرش يعنی هاله داشت ؛
سپس با مردی تميمی بنام ابوهند ازدواج كرد كه از وی نيز فرزندی بنام هند داشت، اين مرد تميمی همسر ديگری و از وی دو دختر به نامهای رقيه و زينب داشت، مادر اين دو دختر از دنيا رفت و پس از وی پدر دو دختر از دنيا رفت، هند فرزند هاله به خانواده شوهرش سپرده شد←و هاله با اين دو دختر كه از همسر ديگر شوهرش بودند(البته برخی از بزرگان این دو دختر را فرزندان خود هاله دانستهاند)به خانه حضرت خديجه کبری سلام الله علیها آمدند و وی سرپرستی آنان را به عهده گرفت و پس از ازدواج با رسول خدا صلي الله عليه وآله اين دو دختر نزد حضرت خديجه و رسول خدا صلی الله علیهما بودند و در دامن ايشان تربيت شدند و عنوان «ربيبه رسول خدا = دختر خواندگان» را گرفتند ؛ و بر اساس رسم عرب که ربيبه را مانند دختر تلقی میكردند ، به همين جهت آنان را دختران خديجه و رسول خدا صلیالله علیه و آله میدانستند.
چنانکه محققین شیعه بدان تصریح کردهاند:
🔹و كان العرب يزعمون: 👈🏻أن الربيبة بنت، و لأجل ذلك نسبتا إليه «صلى اللّه عليه و آله» 👉🏼، مع أنهما ابنتا 👈🏻أبي هند زوج أختها و كذلك كان الحال بالنسبة لهند نفسه
📔الصحيح من سيرة النبي الأعظم صلّى الله عليه وآله نویسنده : العاملي، السيد جعفر مرتضى جلد : 2 صفحه : 213
✅←لذا غالب محققین شیعه هم ، پس از بررسی روایات وارده در مورد زندگانی رسول الله و ام المومنین خدیجه سلام الله علیهما به این نتیجه رسیده اند که آن دو دختر، دختر خوانده پیامبر خدا صلیالله علیه و آله بودهاند:
🔸وَ رَوَى 👈🏻أَحْمَدُ الْبَلاذِرِيُّ وَ أَبُو الْقَاسِمِ الْكُوفِيُّ فِي كِتَابَيْهِمَا وَ الْمُرْتَضَى فِي الشَّافِي وَ أَبُو جَعْفَرٍ فِي التَّلْخِيصِ👉🏻- أَنَّ النَّبِيَّ ص تَزَوَّجَ بِهَا وَ كَانَتْ عَذْرَاءَ يُؤَكِّدُ ذَلِكَ مَا ذُكِرَ فِي كِتَابَيِ الْأَنْوَارِ وَ الْبِدَعِ👈أَنَّ رُقَيَّةَ وَ زَيْنَبَ كَانَتَا ابْنَتَيْ هَالَةَ أُخْتِ خَدِيجَةَ
📔 مناقب آل أبي طالب نویسنده : ابن شهرآشوب جلد : 1 صفحه : 186
https://b2n.ir/r30628
🔹أَنَّ رُقَيَّةَ وَ زَيْنَبَ كَانَتَا ابْنَتَيْ هَالَةَ أُخْتِ خَدِيجَةَ.
📔 الدر النظيم في مناقب الأئمة اللهاميم نویسنده : الشيخ يوسف بن حاتم الشامي جلد : 1 صفحه : 185
https://b2n.ir/z95699
☑️ نظرات اهلسنت و دیگر محققین شیعه که سابقاً کار شده↓↓↓
https://t.me/borrhan/42509
https://t.me/borrhan/42510
https://t.me/borrhan/42511
https://t.me/borrhanlibrary/4598
🔗همچنین همین نظریه را #عبدالله_بن_عمر در صحیح بخاری تأييد میكند و در مقام قياس بين امیرالمومنین علي عليه السلام و عثمان كه هر كدام چه خصوصيت هايی داشتند، به مضمون ميگويد: حضرت امیر علیهالسلام داماد پيامبر بود ولی عثمان خیر ؛ پس طبق این روايتی كه در بخاری است پسر عمر معتقد بوده که این دختران ، فرزندان حضرت خدیجه سلام الله علیها نیستند و عثمان داماد پيامبر نبوده است:
۴۵۱۵:.. اَمَّا عُثْمَانُ فَکَاَنَّ اللَّهَ عَفَا عَنْهُ وَاَمَّا اَنْتُمْ فَکَرِهْتُمْ اَنْ تَعْفُوا عَنْهُ وَاَمَّا عَلِیٌّ فَابْنُ عَمِّ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ وَخَتَنُهُ....
#ترجمه : اما عثمان، خداوند از گناه او درگذشت؛ ولی شما دوست ندارید که او را ببخشید، اما علی پس او پسر عموی رسول خدا و 👈داماد👉 او است.
📔صحيح البخاري جلد : 6 صفحه : 26
✅🔚مطلب دیگر اینکه مهم برای ما جايگاه و برخورد رسول خدا صلي الله عليه وآله با حضرت زهرای اطهر سلام الله عليها است.
و طبيعتا اگر این دو دختران حضرت بودند، از حضرت زهرا سلام الله علیها بزرگتر بودند و طبيعتا خدماتی كه آنها میتوانستند به پيامبر بكنند، بيشتر از حضرت زهرا سلام الله عليها بود؛ اما در هيچ جا نمیبينيم كه رسول خدا صلي الله عليه وآله به آنها ام ابيها بفرماید؛ اين مطلب را در باره حضرت زهرا سلام الله عليها فرموده است. ايشان را صديقه كبرا ناميده، و به ايشان بضعة مني فرموده ، نسل خودشان را از ذريه حضرت زهرا س دانسته و از آنها ندانسته است. و الي آخر ... فرق هايي كه وجود دارد؛
و البته ما این دو بانو را به عنوان ربيبه هاي پيامبر، زنان محترم و مورد احترام میدانيم.
بنابراین اگر ازدواجی هم بین عثمان و دخترخوانده حضرت انجام شده داماد حضرت محسوب نمیشود ؛ بلکه داماد دختر خواهر حضرت خدیجه سلام الله علیها محسوب میشود البته اگر اینهم قابل اثبات باشد !.
🔗 پاسخ اول ما به این سوال
➖➖➖➖
@borrhan
⁉️❔ آیا ام المومنین حضرت #خدیجه سلام الله علیها غیر از حضرت صدیقه کبری سلام الله علیها دختران دیگری هم داشتند ؟؟
┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄
🔻طبق نقل مورخين، حضرت خديجه کبری سلام الله علیها خواهري بنام هاله داشتهاند كه با مردی مخزومی ازدواج كرده بود و از ایشان فرزندی همنام مادرش يعنی هاله داشت ؛
سپس با مردی تميمی بنام ابوهند ازدواج كرد كه از وی نيز فرزندی بنام هند داشت، اين مرد تميمی همسر ديگری و از وی دو دختر به نامهای رقيه و زينب داشت، مادر اين دو دختر از دنيا رفت و پس از وی پدر دو دختر از دنيا رفت، هند فرزند هاله به خانواده شوهرش سپرده شد←و هاله با اين دو دختر كه از همسر ديگر شوهرش بودند(البته برخی از بزرگان این دو دختر را فرزندان خود هاله دانستهاند)به خانه حضرت خديجه کبری سلام الله علیها آمدند و وی سرپرستی آنان را به عهده گرفت و پس از ازدواج با رسول خدا صلي الله عليه وآله اين دو دختر نزد حضرت خديجه و رسول خدا صلی الله علیهما بودند و در دامن ايشان تربيت شدند و عنوان «ربيبه رسول خدا = دختر خواندگان» را گرفتند ؛ و بر اساس رسم عرب که ربيبه را مانند دختر تلقی میكردند ، به همين جهت آنان را دختران خديجه و رسول خدا صلیالله علیه و آله میدانستند.
چنانکه محققین شیعه بدان تصریح کردهاند:
🔹و كان العرب يزعمون: 👈🏻أن الربيبة بنت، و لأجل ذلك نسبتا إليه «صلى اللّه عليه و آله» 👉🏼، مع أنهما ابنتا 👈🏻أبي هند زوج أختها و كذلك كان الحال بالنسبة لهند نفسه
📔الصحيح من سيرة النبي الأعظم صلّى الله عليه وآله نویسنده : العاملي، السيد جعفر مرتضى جلد : 2 صفحه : 213
✅←لذا غالب محققین شیعه هم ، پس از بررسی روایات وارده در مورد زندگانی رسول الله و ام المومنین خدیجه سلام الله علیهما به این نتیجه رسیده اند که آن دو دختر، دختر خوانده پیامبر خدا صلیالله علیه و آله بودهاند:
🔸وَ رَوَى 👈🏻أَحْمَدُ الْبَلاذِرِيُّ وَ أَبُو الْقَاسِمِ الْكُوفِيُّ فِي كِتَابَيْهِمَا وَ الْمُرْتَضَى فِي الشَّافِي وَ أَبُو جَعْفَرٍ فِي التَّلْخِيصِ👉🏻- أَنَّ النَّبِيَّ ص تَزَوَّجَ بِهَا وَ كَانَتْ عَذْرَاءَ يُؤَكِّدُ ذَلِكَ مَا ذُكِرَ فِي كِتَابَيِ الْأَنْوَارِ وَ الْبِدَعِ👈أَنَّ رُقَيَّةَ وَ زَيْنَبَ كَانَتَا ابْنَتَيْ هَالَةَ أُخْتِ خَدِيجَةَ
📔 مناقب آل أبي طالب نویسنده : ابن شهرآشوب جلد : 1 صفحه : 186
https://b2n.ir/r30628
🔹أَنَّ رُقَيَّةَ وَ زَيْنَبَ كَانَتَا ابْنَتَيْ هَالَةَ أُخْتِ خَدِيجَةَ.
📔 الدر النظيم في مناقب الأئمة اللهاميم نویسنده : الشيخ يوسف بن حاتم الشامي جلد : 1 صفحه : 185
https://b2n.ir/z95699
☑️ نظرات اهلسنت و دیگر محققین شیعه که سابقاً کار شده↓↓↓
https://t.me/borrhan/42509
https://t.me/borrhan/42510
https://t.me/borrhan/42511
https://t.me/borrhanlibrary/4598
🔗همچنین همین نظریه را #عبدالله_بن_عمر در صحیح بخاری تأييد میكند و در مقام قياس بين امیرالمومنین علي عليه السلام و عثمان كه هر كدام چه خصوصيت هايی داشتند، به مضمون ميگويد: حضرت امیر علیهالسلام داماد پيامبر بود ولی عثمان خیر ؛ پس طبق این روايتی كه در بخاری است پسر عمر معتقد بوده که این دختران ، فرزندان حضرت خدیجه سلام الله علیها نیستند و عثمان داماد پيامبر نبوده است:
۴۵۱۵:.. اَمَّا عُثْمَانُ فَکَاَنَّ اللَّهَ عَفَا عَنْهُ وَاَمَّا اَنْتُمْ فَکَرِهْتُمْ اَنْ تَعْفُوا عَنْهُ وَاَمَّا عَلِیٌّ فَابْنُ عَمِّ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ وَخَتَنُهُ....
#ترجمه : اما عثمان، خداوند از گناه او درگذشت؛ ولی شما دوست ندارید که او را ببخشید، اما علی پس او پسر عموی رسول خدا و 👈داماد👉 او است.
📔صحيح البخاري جلد : 6 صفحه : 26
✅🔚مطلب دیگر اینکه مهم برای ما جايگاه و برخورد رسول خدا صلي الله عليه وآله با حضرت زهرای اطهر سلام الله عليها است.
و طبيعتا اگر این دو دختران حضرت بودند، از حضرت زهرا سلام الله علیها بزرگتر بودند و طبيعتا خدماتی كه آنها میتوانستند به پيامبر بكنند، بيشتر از حضرت زهرا سلام الله عليها بود؛ اما در هيچ جا نمیبينيم كه رسول خدا صلي الله عليه وآله به آنها ام ابيها بفرماید؛ اين مطلب را در باره حضرت زهرا سلام الله عليها فرموده است. ايشان را صديقه كبرا ناميده، و به ايشان بضعة مني فرموده ، نسل خودشان را از ذريه حضرت زهرا س دانسته و از آنها ندانسته است. و الي آخر ... فرق هايي كه وجود دارد؛
و البته ما این دو بانو را به عنوان ربيبه هاي پيامبر، زنان محترم و مورد احترام میدانيم.
بنابراین اگر ازدواجی هم بین عثمان و دخترخوانده حضرت انجام شده داماد حضرت محسوب نمیشود ؛ بلکه داماد دختر خواهر حضرت خدیجه سلام الله علیها محسوب میشود البته اگر اینهم قابل اثبات باشد !.
🔗 پاسخ اول ما به این سوال
➖➖➖➖
@borrhan
Telegram
attach 📎
#مدینة_العلم (۱۵)
#نقل_فضائل_از_کتب_مخالفین (۱۳۷۱)
✨امیرالمؤمنین علیه السلام دروازهٔ علوم نبوی
۞༅🕊️✿﷽✿༅࿇༅═┅┅┄•
رسول خدا صلی الله علیه وآله فرمودند:
«من شهر علم هستم و علی دروازه آن است، پس هر کس که خواهان علم باشد، باید از دروازه شهر وارد شود.»
📗تاريخ دمشق لابن عساكر، ج۴۲، ص۳۷۸
*سند روایت طبق مبنای رجالی مخالفین معتبر است. و این حدیث در کتب اهل خلاف دهها سند متعدد دارد و از بیش از ۱۰ نفر از صحابه ( امیرالمؤمنین و امام حسن مجتبی و امام حسین صلوات الله علیهم و جابر بن عبد الله و #ابوذر غفاری و #سلمان و عقبه بن عامر و ابن عباس و أنس بن مالک و عبد الله بن مسعود و #عبدالله_بن_عمر و #عمروعاص) نقل شده؛
لذا با قاطعیت میتوان گفت حدیث: «أنا مدينة العلم، وعلي بابها» در کتب مخالفین به حد تواتر رسیده هر چند برخی نواصب حدیث را تضعیف و جعلی دانستهاند.!
▼↓▼↓▼↓▼↓▼↓▼
بررسی سندی این حدیث شریف
①عبد المنعم بن عبد الكريم النيسابوري:
وكان صدوقاً، أميناً، حسن الأخلاق.
📓الثقات ممن لم يقع في الكتب الستة، ج۶، ص۴۸۰
①زاهر بن طاهر الشحامي:
وسماعاته صحيحة وهو ثقة في الحديث.
📓التقييد لمعرفة رواة السنن والمسانيد، ص۲۷۲
✍🏻طبقه اول حدیث دو سند دارد و ثقه بودن یک نفرشان هم کافی است. درحالی که هردو راوی ثقه هستند.
②محمد بن عبد الرحمن الكنجرودي (أبو سعد):
قال السمعاني: أبو سعد الأديب الكنجروذي، من أهل نيسابور، كان أديبا فاضلا، عاقلا، حسن السيرة، ثقة، صدوقا.
📓إتحاف المرتقي بتراجم شيوخ البيهقي، ص۵۵۸
③محمد بن بشر النيسابوري (أبو سعيد):
وقال الذهبي في "النبلاء": الشيخ الصالح المسند، كان ختن الحافظ أبي الحسين الحجاجي. وقال في "العبر": كان ثقة صالحًا. وقال ابن العماد: المحدث الفاضل، كان ثقة صالحًا. قلت: [ثقة صالح].
🗄الرّوض الباسم في تراجم شيوخ الحاك، ج۲، ص۹۴۲
④محمد بن إدريس السامي (أبو لبيد):
محمد بن إدريس أبو لبيد السامي، من أهل سَرخس. قال الخليلي: ثقة متفق عليه.
📓الثقات ممن لم يقع في الكتب الستة، ج۸، ص۱۶۷
⑤سويد بن سعيد الهروي:
"م ق" سويد بن سعيد الحدثاني، شيخ مسلم:
📓من تكلم فيه وهو موثوق أو صالح الحديث، ص۲۵۴
✍🏻درباره جرح و تعدیل ایشان بین علما اختلاف است، لذا ذهبی او را موثق دانسته است.
⑥شريك بن عبد الله القاضي:
قلت: كان شريك حسن الحديث إماما فقيها ومحدثا. وقد استشهد به البخاري وخرج له مسلم متابعة. ووثقه يحيى بن معين.. وحديثه من أقسام الحسن.
📓تذکره الحفاظ للذهبی، ج۱، ص۱۷۰
✍🏻شریک از روات بخاری و مسلم و دیگر صحاح است، و جرحهای وارد بر او بر احادیثش ضرری نمیرساند. لذا ذهبی گفته احادیث شریک حسن است.
⑦سلمة بن كهيل الحضرمي:
سلمة بن کهیل أبو یحیى الحضرمی من علماء الکوفة .. ثقة.
📓الکاشف، ج۱، ص۴۵۴
⑧عبد الرحمن بن عسيلة الصنابحي:
ثقة من کبار التابعین.
📓تقریب التهذیب، ج۱، ص۳۴۶
⑨علي بن أبي طالب الهاشمي (علیه السلام): صحابي.
➖➖➖➖
@borrhan
#نقل_فضائل_از_کتب_مخالفین (۱۳۷۱)
✨امیرالمؤمنین علیه السلام دروازهٔ علوم نبوی
۞༅🕊️✿﷽✿༅࿇༅═┅┅┄•
رسول خدا صلی الله علیه وآله فرمودند:
«من شهر علم هستم و علی دروازه آن است، پس هر کس که خواهان علم باشد، باید از دروازه شهر وارد شود.»
📗تاريخ دمشق لابن عساكر، ج۴۲، ص۳۷۸
*سند روایت طبق مبنای رجالی مخالفین معتبر است. و این حدیث در کتب اهل خلاف دهها سند متعدد دارد و از بیش از ۱۰ نفر از صحابه ( امیرالمؤمنین و امام حسن مجتبی و امام حسین صلوات الله علیهم و جابر بن عبد الله و #ابوذر غفاری و #سلمان و عقبه بن عامر و ابن عباس و أنس بن مالک و عبد الله بن مسعود و #عبدالله_بن_عمر و #عمروعاص) نقل شده؛
لذا با قاطعیت میتوان گفت حدیث: «أنا مدينة العلم، وعلي بابها» در کتب مخالفین به حد تواتر رسیده هر چند برخی نواصب حدیث را تضعیف و جعلی دانستهاند.!
▼↓▼↓▼↓▼↓▼↓▼
بررسی سندی این حدیث شریف
①عبد المنعم بن عبد الكريم النيسابوري:
وكان صدوقاً، أميناً، حسن الأخلاق.
📓الثقات ممن لم يقع في الكتب الستة، ج۶، ص۴۸۰
①زاهر بن طاهر الشحامي:
وسماعاته صحيحة وهو ثقة في الحديث.
📓التقييد لمعرفة رواة السنن والمسانيد، ص۲۷۲
✍🏻طبقه اول حدیث دو سند دارد و ثقه بودن یک نفرشان هم کافی است. درحالی که هردو راوی ثقه هستند.
②محمد بن عبد الرحمن الكنجرودي (أبو سعد):
قال السمعاني: أبو سعد الأديب الكنجروذي، من أهل نيسابور، كان أديبا فاضلا، عاقلا، حسن السيرة، ثقة، صدوقا.
📓إتحاف المرتقي بتراجم شيوخ البيهقي، ص۵۵۸
③محمد بن بشر النيسابوري (أبو سعيد):
وقال الذهبي في "النبلاء": الشيخ الصالح المسند، كان ختن الحافظ أبي الحسين الحجاجي. وقال في "العبر": كان ثقة صالحًا. وقال ابن العماد: المحدث الفاضل، كان ثقة صالحًا. قلت: [ثقة صالح].
🗄الرّوض الباسم في تراجم شيوخ الحاك، ج۲، ص۹۴۲
④محمد بن إدريس السامي (أبو لبيد):
محمد بن إدريس أبو لبيد السامي، من أهل سَرخس. قال الخليلي: ثقة متفق عليه.
📓الثقات ممن لم يقع في الكتب الستة، ج۸، ص۱۶۷
⑤سويد بن سعيد الهروي:
"م ق" سويد بن سعيد الحدثاني، شيخ مسلم:
📓من تكلم فيه وهو موثوق أو صالح الحديث، ص۲۵۴
✍🏻درباره جرح و تعدیل ایشان بین علما اختلاف است، لذا ذهبی او را موثق دانسته است.
⑥شريك بن عبد الله القاضي:
قلت: كان شريك حسن الحديث إماما فقيها ومحدثا. وقد استشهد به البخاري وخرج له مسلم متابعة. ووثقه يحيى بن معين.. وحديثه من أقسام الحسن.
📓تذکره الحفاظ للذهبی، ج۱، ص۱۷۰
✍🏻شریک از روات بخاری و مسلم و دیگر صحاح است، و جرحهای وارد بر او بر احادیثش ضرری نمیرساند. لذا ذهبی گفته احادیث شریک حسن است.
⑦سلمة بن كهيل الحضرمي:
سلمة بن کهیل أبو یحیى الحضرمی من علماء الکوفة .. ثقة.
📓الکاشف، ج۱، ص۴۵۴
⑧عبد الرحمن بن عسيلة الصنابحي:
ثقة من کبار التابعین.
📓تقریب التهذیب، ج۱، ص۳۴۶
⑨علي بن أبي طالب الهاشمي (علیه السلام): صحابي.
➖➖➖➖
@borrhan
Telegram
attach 📎
[ کانال برهان ]
<unknown> – این قافله آسمانی 5
این قافله آسمانی 6
<unknown>
این قافله آسمانی 6
🔸روایت تاریخ واقعه کربلا به زبان ساده
#این_قافله_آسمانی
←معاویه و عدم وفاداری به مفاد صلحنامه و فراهم آوردن مقدمات جانشینی یزید!!
#باید_بدانیم : عبدالله بن عمر هیچگاه شخصیت مطرحی نبوده است. نه در زمان پدر ملعون و جانشینانش، نه در زمان حضرت امیر علیه السلام و نه در زمان #بنی_امیه
او موجود واماندۀ بی خاصیتی بود که گه گاه برای اخاذی از اصحاب قدرت ونگی میزد و ناله ای سر میداد. اما هرگاه سنبه پر زور بود بی درنگ در تایید حکام، داد سخن میداد.
🔻مخاطب اصلی این مجموعه نوجوانان هستند ، مقید باشید این فایلها را به آنان برسانید!
#از_سقیفه_تا_کربلا (۶۵)
#معاویه (۳۴۹)
#عبدالله_بن_عمر (۵۸)
#یزید
#دین_زیباست
@borrhan
🔸روایت تاریخ واقعه کربلا به زبان ساده
#این_قافله_آسمانی
←معاویه و عدم وفاداری به مفاد صلحنامه و فراهم آوردن مقدمات جانشینی یزید!!
#باید_بدانیم : عبدالله بن عمر هیچگاه شخصیت مطرحی نبوده است. نه در زمان پدر ملعون و جانشینانش، نه در زمان حضرت امیر علیه السلام و نه در زمان #بنی_امیه
او موجود واماندۀ بی خاصیتی بود که گه گاه برای اخاذی از اصحاب قدرت ونگی میزد و ناله ای سر میداد. اما هرگاه سنبه پر زور بود بی درنگ در تایید حکام، داد سخن میداد.
🔻مخاطب اصلی این مجموعه نوجوانان هستند ، مقید باشید این فایلها را به آنان برسانید!
#از_سقیفه_تا_کربلا (۶۵)
#معاویه (۳۴۹)
#عبدالله_بن_عمر (۵۸)
#یزید
#دین_زیباست
@borrhan
[ کانال برهان ]
#صفین (۱۱۲) ✅ خلاصهای از ماجرای حکمیت در صفین ✧❁﷽❁✧ ...در پی حملات #مالک_اشتر در جنگ صفین، معاویه شکست را بسیار نزدیک دید و برای چارهجویی، دست به دامن #عمروعاص شد. به پیشنهاد عمروعاص و دستور #معاویه:، شامیان قرآنها را بر نیزه کردند و شعار دادند: «ای…
▪️شِکوه امیرالمؤمنین از کمی یاران در #صفین
أَمَا وَالله لَوْ كَانَ لِي عِدَّةُ أَصحابِ طالوتَ أَوْ عِدَّةُ أَهلِ بَدْرٍ وهُمْ أعْداوكمْ لَضَرَبْتُكُمْ بِالسَّيْفِ حتي تَئُولُوا إِلَي الْحَقِّ وَتُنِيبُوا لِلصِّدْقِ فَكَانَ أَرْتَقَ لِلْفَتْقِ وَآخَذَ بِالرِّفْقِ...
«به خدا سوگند اگر به اندازه اصحاب طالوت يا به شماره اهل #بدر ياور داشتم و ايشان با شما دشمني ميكردند؛ قطعا شما را با شمشير ميزدم تا به حق باز گرديد و به راستى میل کنید، و اين كار براى بستن شكاف (كه در دين نمودار شده) بهتر و با رفق و نرمش موافق تر بود؛ خدايا تو ميان ما به حق حكم فرما كه بهترين داوران هستى.»
📔 الكافي ۳۲/۸
📔 بحار ۲۴۱/۲۸
خلاصهای از حکمیت↓↓
https://t.me/borrhan/56108
✍ پینوشت: ابوموسی اشعری از آغاز، منافق بود؛ و جزء کسانی بود که میخواستند در عقبۀ #تبوک ، شتر رسول الله ص را رم داده، حضرت ص را به قتل برسانند. ابوموسی جزء دار و دستۀ ابوبکر و عمر بود که با #بنی_امیه رقابت داشتند. در قضیۀ تحکیم هم با عمرو بن العاص توافق کرده بود که هر دوی آنها حضرت امیر ع و معاویه ملعون را عزل، و #عبدالله_بن_عمر را خلیفه کنند؛ منتها رودست خورد.
أَمَا وَالله لَوْ كَانَ لِي عِدَّةُ أَصحابِ طالوتَ أَوْ عِدَّةُ أَهلِ بَدْرٍ وهُمْ أعْداوكمْ لَضَرَبْتُكُمْ بِالسَّيْفِ حتي تَئُولُوا إِلَي الْحَقِّ وَتُنِيبُوا لِلصِّدْقِ فَكَانَ أَرْتَقَ لِلْفَتْقِ وَآخَذَ بِالرِّفْقِ...
«به خدا سوگند اگر به اندازه اصحاب طالوت يا به شماره اهل #بدر ياور داشتم و ايشان با شما دشمني ميكردند؛ قطعا شما را با شمشير ميزدم تا به حق باز گرديد و به راستى میل کنید، و اين كار براى بستن شكاف (كه در دين نمودار شده) بهتر و با رفق و نرمش موافق تر بود؛ خدايا تو ميان ما به حق حكم فرما كه بهترين داوران هستى.»
📔 الكافي ۳۲/۸
📔 بحار ۲۴۱/۲۸
خلاصهای از حکمیت↓↓
https://t.me/borrhan/56108
✍ پینوشت: ابوموسی اشعری از آغاز، منافق بود؛ و جزء کسانی بود که میخواستند در عقبۀ #تبوک ، شتر رسول الله ص را رم داده، حضرت ص را به قتل برسانند. ابوموسی جزء دار و دستۀ ابوبکر و عمر بود که با #بنی_امیه رقابت داشتند. در قضیۀ تحکیم هم با عمرو بن العاص توافق کرده بود که هر دوی آنها حضرت امیر ع و معاویه ملعون را عزل، و #عبدالله_بن_عمر را خلیفه کنند؛ منتها رودست خورد.
#زیارت_قبور #سماع_اموات
#قاعده_الزام #مالک_بن_انس
#محمد_بن_ادریس_شافعی
💡 زیارت در مکتب سُنّیان
پاسخ به شبهات نخ نما شده و تکراری این روزهای برخی سنیان مجازی درباره زیارت پس از مشاهده عظمت #اربعین !
┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄
تعصّب را وانهید و در کتب خود تأمل کنید!
ابن حجر گوید: ابوالشیخ در کتاب الثواب از رسول خدا (صلی الله علیه و آله) نقل کرده است: «مَن صَلّی علی عند قبری سمعته» هر کس بر من کنار قبرم #صلوات بفرستد، میشنوم. ( فتح البارى، ج 6، ص 352 )
#عبدالله_بن_عمر بن خطاب از پیامبر (صلی الله علیه و آله) گزارش میکند: «مَن زار قبری وجبت له شفاعتی»؛ هر کس قبرم را زیارت کند، شفاعتم بر او واجب میگردد.
ابن حجر هیتمی درباره این حدیث مینویسد: «الحدیث یشمل الذکر و الانثی من قرب أو بعد فیستدلّ به علی فضیلة شدّ الرحال لذلک و ندب السفر للزیارة اذ للوسائل حکم المقاصد»
این حکم شامل مرد و زن و فاصله دور و نزدیک، هر دو میشود و با آن، به فضیلت و استحباب مسافرت برای زیارت استدلال میشود؛ چون وسایل، حکم اهداف و مقاصد را دارند. یعنی اگر زیارت، مستحب است، مسافرت برای این منظور هم مستحب است.(رفع المناره، ص 51 و 263)
شربینی (از علمای شافعی مذهب قرن دهم هجری) از رسول خدا (صلی الله علیه و آله) نقل کرده است: «مَن جاءنی زائراً لم تنزعه حاجة الا زیارتی، کان حقاً علی الله تعالی أن أکون له شفیعاً یوم القیامة»؛ اگر کسی کنار قبرم برای زیارت بیاید و قصدش فقط زیارت من باشد، بر خداوند متعال است که من در روز قیامت شفیع او باشم. (مغنى المحتاج، ج 1، ص 512.)
رسول خدا (صلی الله علیه و آله) در ترغیب مردم به زیارت شهدای #احد فرمودند: «. . . آتوهم و زوروهم و سلّموا علیهم والّذی نفسی بیده، لا یسلّم علیهم أحدا إلی یوم القیامة إلّا ردّوا علیه»؛ کنار قبرشان بیایید و زیارتشان کنید و بر آنها درود و رحمت بفرستید. سوگند به آن که جانم به اختیار اوست، کسی بر آنها تا روز قیامت درود و رحمت نمی فرستد، جز آن که درود و رحمت را به او باز میگردانند. ( واقدی، المغازى، ج 1، ص 313.)
🔻🔻 از مطالعه فتاوای سُنّیان درباره #توسل به اموات و #شفاعت و فضیلت زیارت، به دلالت مطابقی یا التزامی، جواز یا استحباب سفرهای زیارتی کاملا واضح است. بعنوان نمونه↓↓
#احمد_بن_حنبل گوید: «اذا دخلتم المقابر فاقرؤا الفاتحة و المعوّذتین»؛ زمانی که وارد مقبره ها شدید، سوره فاتحه و معوّذتین بخوانید. (مواهب الجليل، ج 3، ص 51.)
نووی درباره حکم زیارت قبور میگوید:
نصوص شافعی و اصحاب بر این نکته متفقند که برای مردها زیارت قبور مستحب است و این، سخن تمام علماست. عبدری در این باره اجماع علمای اسلام را حکایت کرده است. دلیل حکم شافعی، علاوه بر اجماع، احادیث صحیح و مشهور است. (المجموع، ج 5، ص 310 و 311.)
ذهبی دعا در کنار قبور انبیا و صالحین و در مساجد و در عرفات و مزدلفه را مستجاب میدانند. (سير اعلام النبلاء، ج 10، ص 107.)
خیرالدین آلوسی مینویسد: همواره مردم در همه زمان ها و مناطق جهان بر زیارت قبر شریف پیامبر (صلی الله علیه و آله) به امید این که بر آنها خیر و برکت نازل شود و مشمول شفاعت آن حضرت قرار گیرند، اتفاق نظر داشته اند و فرقی هم بین ذکر توسّل و استغاثه و تشفّع و توجه به حضرت پیامبر یا غیر ایشان از انبیاء و اولیاء وجود ندارد. (جلاء العينين، ص 504.)
ابن حجر مینویسد: شافعی کنار ضریح #ابوحنیفه میآمد و بر او سلام میفرستاد و برای برآورده شدن حوائجش به واسطه او به خداوند متوسّل می شد و ثابت شده که احمد بن حنبل به شافعی متوسّل میشد. وقتی به شافعی گزارش داده شد که مردم مغرب به مالک متوسل میشوند، بر آنها خرده نگرفت. (الغدير، ج 5، ص 194.)
ابن حبّان پیرامون زیارت قبر مطهّر امام رضا (علیه السلام) مینویسد: در زمان اقامت در طوس دچار هیچ سختی و گرفتاری نشدم که در پی آن، قبر علی بن موسی- که صلوات خدا بر جدش و او باد- را زیارت کنم و از خدا بخواهم آن را از من برطرف سازد، مگر این که آن سختی از من برطرف شد. این امر را مکرراً تجربه کردم و به همان نتیجه رسیدم. خداوند ما را بر محبت مصطفی و اهل بیت او صلی الله علیه و سلّم الله علیه و علیهم أجمعین بمیراند. (الثِقات، ج 8، ص 457 - ر.ک: تصویر الحاقی)
سمعانی میگوید: مرقد موسی بن جعفر (علیهما السّلام) در بغداد مشهور است و مردم به زیارت ایشان می روند. من ایشان را بیش از یک بار با نوهاش، محمد بن رضا علی بن موسی (علیهم السّلام) زیارت کردم. (الانساب، ج 5، ص 406. فقاهت)
✅🔚موارد مذکور فقط مختصری از گزارشات این بحث است! چرا این همه کینه و بغض و نفرت و انزجار نسبت به زيارت اهل بیت علیهم السّلام دارید؟ این تعصب ما را به چیزی جز ناصبیگری رهنمون نمینماید!
➖➖➖➖➖
@borrhan
#قاعده_الزام #مالک_بن_انس
#محمد_بن_ادریس_شافعی
💡 زیارت در مکتب سُنّیان
پاسخ به شبهات نخ نما شده و تکراری این روزهای برخی سنیان مجازی درباره زیارت پس از مشاهده عظمت #اربعین !
┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄
تعصّب را وانهید و در کتب خود تأمل کنید!
ابن حجر گوید: ابوالشیخ در کتاب الثواب از رسول خدا (صلی الله علیه و آله) نقل کرده است: «مَن صَلّی علی عند قبری سمعته» هر کس بر من کنار قبرم #صلوات بفرستد، میشنوم. ( فتح البارى، ج 6، ص 352 )
#عبدالله_بن_عمر بن خطاب از پیامبر (صلی الله علیه و آله) گزارش میکند: «مَن زار قبری وجبت له شفاعتی»؛ هر کس قبرم را زیارت کند، شفاعتم بر او واجب میگردد.
ابن حجر هیتمی درباره این حدیث مینویسد: «الحدیث یشمل الذکر و الانثی من قرب أو بعد فیستدلّ به علی فضیلة شدّ الرحال لذلک و ندب السفر للزیارة اذ للوسائل حکم المقاصد»
این حکم شامل مرد و زن و فاصله دور و نزدیک، هر دو میشود و با آن، به فضیلت و استحباب مسافرت برای زیارت استدلال میشود؛ چون وسایل، حکم اهداف و مقاصد را دارند. یعنی اگر زیارت، مستحب است، مسافرت برای این منظور هم مستحب است.(رفع المناره، ص 51 و 263)
شربینی (از علمای شافعی مذهب قرن دهم هجری) از رسول خدا (صلی الله علیه و آله) نقل کرده است: «مَن جاءنی زائراً لم تنزعه حاجة الا زیارتی، کان حقاً علی الله تعالی أن أکون له شفیعاً یوم القیامة»؛ اگر کسی کنار قبرم برای زیارت بیاید و قصدش فقط زیارت من باشد، بر خداوند متعال است که من در روز قیامت شفیع او باشم. (مغنى المحتاج، ج 1، ص 512.)
رسول خدا (صلی الله علیه و آله) در ترغیب مردم به زیارت شهدای #احد فرمودند: «. . . آتوهم و زوروهم و سلّموا علیهم والّذی نفسی بیده، لا یسلّم علیهم أحدا إلی یوم القیامة إلّا ردّوا علیه»؛ کنار قبرشان بیایید و زیارتشان کنید و بر آنها درود و رحمت بفرستید. سوگند به آن که جانم به اختیار اوست، کسی بر آنها تا روز قیامت درود و رحمت نمی فرستد، جز آن که درود و رحمت را به او باز میگردانند. ( واقدی، المغازى، ج 1، ص 313.)
🔻🔻 از مطالعه فتاوای سُنّیان درباره #توسل به اموات و #شفاعت و فضیلت زیارت، به دلالت مطابقی یا التزامی، جواز یا استحباب سفرهای زیارتی کاملا واضح است. بعنوان نمونه↓↓
#احمد_بن_حنبل گوید: «اذا دخلتم المقابر فاقرؤا الفاتحة و المعوّذتین»؛ زمانی که وارد مقبره ها شدید، سوره فاتحه و معوّذتین بخوانید. (مواهب الجليل، ج 3، ص 51.)
نووی درباره حکم زیارت قبور میگوید:
نصوص شافعی و اصحاب بر این نکته متفقند که برای مردها زیارت قبور مستحب است و این، سخن تمام علماست. عبدری در این باره اجماع علمای اسلام را حکایت کرده است. دلیل حکم شافعی، علاوه بر اجماع، احادیث صحیح و مشهور است. (المجموع، ج 5، ص 310 و 311.)
ذهبی دعا در کنار قبور انبیا و صالحین و در مساجد و در عرفات و مزدلفه را مستجاب میدانند. (سير اعلام النبلاء، ج 10، ص 107.)
خیرالدین آلوسی مینویسد: همواره مردم در همه زمان ها و مناطق جهان بر زیارت قبر شریف پیامبر (صلی الله علیه و آله) به امید این که بر آنها خیر و برکت نازل شود و مشمول شفاعت آن حضرت قرار گیرند، اتفاق نظر داشته اند و فرقی هم بین ذکر توسّل و استغاثه و تشفّع و توجه به حضرت پیامبر یا غیر ایشان از انبیاء و اولیاء وجود ندارد. (جلاء العينين، ص 504.)
ابن حجر مینویسد: شافعی کنار ضریح #ابوحنیفه میآمد و بر او سلام میفرستاد و برای برآورده شدن حوائجش به واسطه او به خداوند متوسّل می شد و ثابت شده که احمد بن حنبل به شافعی متوسّل میشد. وقتی به شافعی گزارش داده شد که مردم مغرب به مالک متوسل میشوند، بر آنها خرده نگرفت. (الغدير، ج 5، ص 194.)
ابن حبّان پیرامون زیارت قبر مطهّر امام رضا (علیه السلام) مینویسد: در زمان اقامت در طوس دچار هیچ سختی و گرفتاری نشدم که در پی آن، قبر علی بن موسی- که صلوات خدا بر جدش و او باد- را زیارت کنم و از خدا بخواهم آن را از من برطرف سازد، مگر این که آن سختی از من برطرف شد. این امر را مکرراً تجربه کردم و به همان نتیجه رسیدم. خداوند ما را بر محبت مصطفی و اهل بیت او صلی الله علیه و سلّم الله علیه و علیهم أجمعین بمیراند. (الثِقات، ج 8، ص 457 - ر.ک: تصویر الحاقی)
سمعانی میگوید: مرقد موسی بن جعفر (علیهما السّلام) در بغداد مشهور است و مردم به زیارت ایشان می روند. من ایشان را بیش از یک بار با نوهاش، محمد بن رضا علی بن موسی (علیهم السّلام) زیارت کردم. (الانساب، ج 5، ص 406. فقاهت)
✅🔚موارد مذکور فقط مختصری از گزارشات این بحث است! چرا این همه کینه و بغض و نفرت و انزجار نسبت به زيارت اهل بیت علیهم السّلام دارید؟ این تعصب ما را به چیزی جز ناصبیگری رهنمون نمینماید!
➖➖➖➖➖
@borrhan
Telegram
attach 📎
[ کانال برهان ]
🔻از روزهای پایانی عمر بن خطاب جملات عجیبی گزارش شده از آنجمله آنکه : ای کاش مدفوع💩گوسفند بودم!! ✍️عمر گفت: ای کاش گوسفندی بودم در خانوادهام که هر چه میخواستند مرا میپروریدند تا وقتی پروار شدم ، برخی از دوستان ایشان به دیدنشان میآمدند و قسمتی از گوشت…
🔻 عمر بن خطاب چهار روز پس از ضربت خوردن در سن ۵۵ یا ۶۵ سالگی از دنیا میرود و بار سنگینی را از اعمال خود و آیندگان به همراه میبرد! یکی از جملاتی که در لحظات آخر عمْر ، بر زبان رانده بنا به اعتراف مخالفین این عبارت است: «وای بر من و وای بر مادرم اگر خدا بر من رحم نکند!»
🔸ابن عمر قال : كان رأس عمر على فخذي في مرضه الذي مات فيه، فقال لي: ضع رأسي، قال: فوضعته على الأرض، فقال: ويلي وويل أمي إن لم يرحمني ربي.
#عبدالله_بن_عمر مىگويد: «سر پدرم در وقت بيمارياش كه در همان بيمارى از دنيا رفت، روى زانويم بود، گفت: سرم را روى زمين بگذار، سپس گفت: واى بر من و بر مادرم، اگر خدا بر من رحم نكند.»
📔البغوي، الحسين بن مسعود (متوفاي516هـ)، شرح السنة، ج 14، ص 373، تحقيق: شعيب الأرناؤوط - محمد زهير الشاويش، ناشر: المكتب الإسلامي - دمشق _ بيروت، الطبعة: الثانية، 1403هـ - 1983م.
#فرحة_الزهراء
@borrhan
🔸ابن عمر قال : كان رأس عمر على فخذي في مرضه الذي مات فيه، فقال لي: ضع رأسي، قال: فوضعته على الأرض، فقال: ويلي وويل أمي إن لم يرحمني ربي.
#عبدالله_بن_عمر مىگويد: «سر پدرم در وقت بيمارياش كه در همان بيمارى از دنيا رفت، روى زانويم بود، گفت: سرم را روى زمين بگذار، سپس گفت: واى بر من و بر مادرم، اگر خدا بر من رحم نكند.»
📔البغوي، الحسين بن مسعود (متوفاي516هـ)، شرح السنة، ج 14، ص 373، تحقيق: شعيب الأرناؤوط - محمد زهير الشاويش، ناشر: المكتب الإسلامي - دمشق _ بيروت، الطبعة: الثانية، 1403هـ - 1983م.
#فرحة_الزهراء
@borrhan
#فرحة_الزهراء
#بررسی_روایات_مدح_خلفا (۹۷)
🔻غذای خلیفه
┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄
✅ #باید_بدانیم غذای سفرهٔ خلیفهٔ دوم به نمونهای عجیب در تاریخ اسلام تبدیل شده است.
←میگویند در زمان خلافت، #حفصه دخترش و #عبدالله_بن_عمر پسرش و بسیاری اصرار داشتند که اگر پدر و خلیفهٔ شان غذای بهتری بخورد، به مملکتداری هم بهتر میرسد، در ادامه خلیفه در طی جملهای حکمت آموز و عرفانی میگوید که از دو مصاحبش - پیامبر و ابوبکر - در جاده جدا شده و او با خوردن طعام آنچنانی نمیتواند در منزل مقصود به آنان ملحق شود!!!
بدین ترتیب داستانهای فراوانی میخوانیم که در آنها روغن ، غذاهای چرب، گوشت، ماهی، ... و هر غذایی که رنگ و بوی دوری خلیفه از زهدش میدهد از لیست غذایی خلیفه حذف شده است.(۱) تعجبی نخواهد داشت که بدانیم برخی از این داستانها دقیقا همانهایی است که در منابع شیعه و سنی در باب غذای امیرالمؤمنین علی علیهالسلام در دوران خلافت نقل میکنند!!
برای مثال ادعا شده خلیفهٔ دوم هیچگاه بر سر سفرهای که دو نوع غذا در آن بود نمینشست(۲) همین عبارت دقیقاً در مورد سفرهٔ امیرمؤمنان علی علیهالسلام هم حکایت شده است.
❗️اما جالب است بدانیم، اگر خلیفه بر سر سفرهای مینشست که چند غذا در آن بود همگی را بر روی هم میریخت و بدین ترتیب غذا از چند نوع به یک غذای زاهدانه تبدیل میشد!! (۳) و با این ترفند او بر سر سفرهای نشسته بود که فقط یک غذا در آن وجود داشت.«انه کان اذا أتی بألاوان من الطعام خلطها جمیعا و جعلها لونا واحدا»❗️
✅🔚 از آن جا که دروغگو کم حافظه است، در همان کتب و متون، همان خلیفهای که گوشت را بر خود حرام کرده بود چنین توصیف شده است:
«سائب بن یزید (که صحابی بود) میگفت: چه بسیار میشد که شب را با عمر بن خطاب بودیم او پس از خوردن نان و گوشت دست چربش را با کف پایش پاک میکرد و میگفت: «این حوله عمر و خاندان عمر است.» (۴) ←بدین ترتیب هم لب به گوشت نزدن خلیفه در طول خلافتش از زهد اوست و هم پس از خوردن گوشت ، پاک کردن دست با کف پای خلیفه در همان زمان رفتار زاهدانهٔ خلیفه است! و در هر صورت خلیفه عابد و زاهدِ مسلمانان است!!(۵)
از سوی دیگر در همان منابع میخوانیم که غذای لذیذ و مورد توجه خلیفه ملخ بود ، گاهی آرزو میکرده که کاش ظرف بزرگی از ملخ حاضر بود و او میتوانست یک شکم سیر ملخ بخورد. دیگری او را دیده که آب دهانش جاری است و پس از جویا شدن علت، شنیده است که خلیفه هوس خوردن ملخ سرخ کرده (= جراداً مقلیاً) به سرش زده است! (۶)
آنگاه که از ملخهای بیابان ربذه یاد میکنند خلیفه آرزو میکند که ای کاش یک دو کاسه از آن را میتوانست بخورد! (۷) و برایش ملخ از آبگوشت هم لذیذتر و بهتر بود. (۸)
هم چنین او براساس غذاهایی که یاد آور دوران جاهلیت بود، به سوسمار و «ضَب» هم علاقهٔ ویژهای داشت. او سوسمار و مارمولک را از هر غذایی ولو مرغ بیشتر دوست داشت.(۹- ر.ک: تصویر الحاقی)
👇👇ادامه👇👇
#بررسی_روایات_مدح_خلفا (۹۷)
🔻غذای خلیفه
┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄
✅ #باید_بدانیم غذای سفرهٔ خلیفهٔ دوم به نمونهای عجیب در تاریخ اسلام تبدیل شده است.
←میگویند در زمان خلافت، #حفصه دخترش و #عبدالله_بن_عمر پسرش و بسیاری اصرار داشتند که اگر پدر و خلیفهٔ شان غذای بهتری بخورد، به مملکتداری هم بهتر میرسد، در ادامه خلیفه در طی جملهای حکمت آموز و عرفانی میگوید که از دو مصاحبش - پیامبر و ابوبکر - در جاده جدا شده و او با خوردن طعام آنچنانی نمیتواند در منزل مقصود به آنان ملحق شود!!!
بدین ترتیب داستانهای فراوانی میخوانیم که در آنها روغن ، غذاهای چرب، گوشت، ماهی، ... و هر غذایی که رنگ و بوی دوری خلیفه از زهدش میدهد از لیست غذایی خلیفه حذف شده است.(۱) تعجبی نخواهد داشت که بدانیم برخی از این داستانها دقیقا همانهایی است که در منابع شیعه و سنی در باب غذای امیرالمؤمنین علی علیهالسلام در دوران خلافت نقل میکنند!!
برای مثال ادعا شده خلیفهٔ دوم هیچگاه بر سر سفرهای که دو نوع غذا در آن بود نمینشست(۲) همین عبارت دقیقاً در مورد سفرهٔ امیرمؤمنان علی علیهالسلام هم حکایت شده است.
❗️اما جالب است بدانیم، اگر خلیفه بر سر سفرهای مینشست که چند غذا در آن بود همگی را بر روی هم میریخت و بدین ترتیب غذا از چند نوع به یک غذای زاهدانه تبدیل میشد!! (۳) و با این ترفند او بر سر سفرهای نشسته بود که فقط یک غذا در آن وجود داشت.«انه کان اذا أتی بألاوان من الطعام خلطها جمیعا و جعلها لونا واحدا»❗️
✅🔚 از آن جا که دروغگو کم حافظه است، در همان کتب و متون، همان خلیفهای که گوشت را بر خود حرام کرده بود چنین توصیف شده است:
«سائب بن یزید (که صحابی بود) میگفت: چه بسیار میشد که شب را با عمر بن خطاب بودیم او پس از خوردن نان و گوشت دست چربش را با کف پایش پاک میکرد و میگفت: «این حوله عمر و خاندان عمر است.» (۴) ←بدین ترتیب هم لب به گوشت نزدن خلیفه در طول خلافتش از زهد اوست و هم پس از خوردن گوشت ، پاک کردن دست با کف پای خلیفه در همان زمان رفتار زاهدانهٔ خلیفه است! و در هر صورت خلیفه عابد و زاهدِ مسلمانان است!!(۵)
از سوی دیگر در همان منابع میخوانیم که غذای لذیذ و مورد توجه خلیفه ملخ بود ، گاهی آرزو میکرده که کاش ظرف بزرگی از ملخ حاضر بود و او میتوانست یک شکم سیر ملخ بخورد. دیگری او را دیده که آب دهانش جاری است و پس از جویا شدن علت، شنیده است که خلیفه هوس خوردن ملخ سرخ کرده (= جراداً مقلیاً) به سرش زده است! (۶)
آنگاه که از ملخهای بیابان ربذه یاد میکنند خلیفه آرزو میکند که ای کاش یک دو کاسه از آن را میتوانست بخورد! (۷) و برایش ملخ از آبگوشت هم لذیذتر و بهتر بود. (۸)
هم چنین او براساس غذاهایی که یاد آور دوران جاهلیت بود، به سوسمار و «ضَب» هم علاقهٔ ویژهای داشت. او سوسمار و مارمولک را از هر غذایی ولو مرغ بیشتر دوست داشت.(۹- ر.ک: تصویر الحاقی)
👇👇ادامه👇👇
Telegram
attach 📎
#ابوبکر_شناسی (۵۶)
#فدک (۲۳۱) #صحیفه_ملعونه (۲۱)
#قرطاس (۱۱۵) معنای #مولا (۱۴۶)
💡پست ویژه کانال برهان به مناسبت فرارسیدن ۲۲جمادیالثانی/سالمرگ ابوبکر بن ابوقحافه←فوقالعاده خواندنی
🔻آخرین روزهای خلیفه اول و روابط با خلیفه دوم
┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄
#مقدمه : ابوبکر ظاهراً برای جانشینی خویش عمر را برگزید ، اما به روشنی مشخص است که روابط شیخین بسیار پیچیدهتر از آنی است که تنها به عنوان دو دوست یا دو همکار از آن یاد شود،
اختلافهای فراوان و همکاریهای بسیار آن دو در تاریخ ثبت است ؛ اما اگر صحبت خلافت مُلک و ریاستی باشد که به «الملک عقیم» : «سلطنت رحم و مروت نمیشناسد» تعبیر شود ، این همکاری و آن اختلاف باید بسی دقیقتر بررسی گردد.
✅🔚 قبل از #شهادت_رسولخدا شیخین به روشنی همکاری تمام و کمال داشتند البته هریک با زیرکی خاص خود سعی در مطرح کردن خویش داشت ؛ اما پیمان نانوشتهٔ آنان پیش از صحیفه ملعونهٔ اول به گونهای بود که گویی ابوبکر به جهت سن بیشتر باید در دوران پس از رسول خدا صلیالله علیه و آله به خلافت برسد؛
←در پی نوشتن صحیفه ملعونهٔ اول ، به ظاهر نزدیکی پنج تن امضا کننده آن ، حکایتگر این ماجراست که تا زنده بودن هر یک از آن ۵ نفر خلافت نباید از میانشان به دیگری منتقل شود اما باز هم ابوبکر به جهت سن بالاتر و برخی خصوصیات فردی از جمله آرامش بیشتر ، قدرت کلام و تظاهر به زهد و تقوا جلوتر از چهار نفر دیگر بود.
به ظاهر با آنچه در پیمان نامه صحیفه ملعونه دوم نوشته شد علی رغم معرفی نشدن فردی به عنوان جانشین رسول خدا از سوی نویسندگان ، باز هم ابوبکر امکان بیشتری برای تصاحب این مقام داشت؛ البته از این تاریخ به بعد هر کدام از این دو نفر یعنی ابوبکر و عمر به دنبال نوعی یارکشی بودند تا بتوانند بعدها از آن استفاده بیشتری ببرند. اما آنچه هر دوی اینان را به هم نزدیکتر میکرد وجود #بنی_امیه ای بود که با کنار زدن رقیبانی از بنی هاشم به شدت از لحاظ اجتماعی و در نتیجه سیاسی در جامعه عربی _ قبیلگی آن زمان جلوتر بودند.
🔸اولین اختلاف جدی بین ابوبکر و عمر به تصریح منابع اهل سنت در خود سقیفه بود. عمر خود میگوید ابوبکر با اشاره به انصاری که در زیر سایبان کوچک سقیفه جمع شده بودند
وی و #ابوعبیده را جلو انداخت. او در ادامه میگوید این کار ترفندی بیش نبود تا نشان دهد که تنها ابوبکر لایق این کار است. در منابع اهل تسنن تصریح شده است که عمر اذعان داشت ابوبکر با این کار طمع ما را نسبت به خلافت سنجید و در عین حال ناامیدمان کرد!
در همین راستا عمر آرزو میکرد که به حرف برادرش زید بن خطاب و یارانش گوش کرده بود تا ابوبکر مزه خلافت را نچشد! ←←این خود نشان میدهد که هر کدام از شیخین طرفداران و یاران خاص خود را داشتند اما به نظر تیم تحقیقاتی برهان ، بسیار بعید مینماید که در صورت حضور ابوبکر ، عمر حتی با گوش دادن به حرف برادر یا کس دیگری میتوانست به خلافت برسد.
به ظاهر ابوبکر مانند واسطه و اصطلاحا «کاتالیزوری» برای آمادگی مردم برای خلافت عمر که خشونت و بیمایگی تمام زندگیاش را فرا گرفته بود عمل کرد علت نیز به روشنی قابل مشاهده است؛←خلیفه دوم در آخرین سفر حجش که البته آخرین ماه زندگیش بود مطالب بحث برانگیزی را اشاره میکند او به ظاهر در همان سفر ، حداقل دو بار یک مرتبه به #مغیرة و یک بار دیگر به فرزندش #عبدالله_بن_عمر متذکر میشود که «قریش بیشترین حسادت را در میان مردمان دارد و در میان ایشان ابوبکر حسودترین فرد است» سپس او از زیرکی ابوبکر سخن میگوید و اینکه خلافت را از چنگ عمر ربوده است، در همین ماجرا عمر و فرزندش عبدالله بن عمر تصریح و تایید میکنند که «والله لهو احب الی الناس من ضیاء أبصارهم»(۱- ر.ک: تصویر الحاقی) «:ابوبکر در نظر مردمان از نور چشمشان هم عزیزتر است» که گویا اشاره به همان عوام فریبی و زهد شخص خلیفه اول دارد.
-----------
۱- شرح نهجالبلاغه ابن ابی الحدید ج۲صص۳۲-۲۸
«1⃣»
#فدک (۲۳۱) #صحیفه_ملعونه (۲۱)
#قرطاس (۱۱۵) معنای #مولا (۱۴۶)
💡پست ویژه کانال برهان به مناسبت فرارسیدن ۲۲جمادیالثانی/سالمرگ ابوبکر بن ابوقحافه←فوقالعاده خواندنی
🔻آخرین روزهای خلیفه اول و روابط با خلیفه دوم
┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄
#مقدمه : ابوبکر ظاهراً برای جانشینی خویش عمر را برگزید ، اما به روشنی مشخص است که روابط شیخین بسیار پیچیدهتر از آنی است که تنها به عنوان دو دوست یا دو همکار از آن یاد شود،
اختلافهای فراوان و همکاریهای بسیار آن دو در تاریخ ثبت است ؛ اما اگر صحبت خلافت مُلک و ریاستی باشد که به «الملک عقیم» : «سلطنت رحم و مروت نمیشناسد» تعبیر شود ، این همکاری و آن اختلاف باید بسی دقیقتر بررسی گردد.
✅🔚 قبل از #شهادت_رسولخدا شیخین به روشنی همکاری تمام و کمال داشتند البته هریک با زیرکی خاص خود سعی در مطرح کردن خویش داشت ؛ اما پیمان نانوشتهٔ آنان پیش از صحیفه ملعونهٔ اول به گونهای بود که گویی ابوبکر به جهت سن بیشتر باید در دوران پس از رسول خدا صلیالله علیه و آله به خلافت برسد؛
←در پی نوشتن صحیفه ملعونهٔ اول ، به ظاهر نزدیکی پنج تن امضا کننده آن ، حکایتگر این ماجراست که تا زنده بودن هر یک از آن ۵ نفر خلافت نباید از میانشان به دیگری منتقل شود اما باز هم ابوبکر به جهت سن بالاتر و برخی خصوصیات فردی از جمله آرامش بیشتر ، قدرت کلام و تظاهر به زهد و تقوا جلوتر از چهار نفر دیگر بود.
به ظاهر با آنچه در پیمان نامه صحیفه ملعونه دوم نوشته شد علی رغم معرفی نشدن فردی به عنوان جانشین رسول خدا از سوی نویسندگان ، باز هم ابوبکر امکان بیشتری برای تصاحب این مقام داشت؛ البته از این تاریخ به بعد هر کدام از این دو نفر یعنی ابوبکر و عمر به دنبال نوعی یارکشی بودند تا بتوانند بعدها از آن استفاده بیشتری ببرند. اما آنچه هر دوی اینان را به هم نزدیکتر میکرد وجود #بنی_امیه ای بود که با کنار زدن رقیبانی از بنی هاشم به شدت از لحاظ اجتماعی و در نتیجه سیاسی در جامعه عربی _ قبیلگی آن زمان جلوتر بودند.
🔸اولین اختلاف جدی بین ابوبکر و عمر به تصریح منابع اهل سنت در خود سقیفه بود. عمر خود میگوید ابوبکر با اشاره به انصاری که در زیر سایبان کوچک سقیفه جمع شده بودند
وی و #ابوعبیده را جلو انداخت. او در ادامه میگوید این کار ترفندی بیش نبود تا نشان دهد که تنها ابوبکر لایق این کار است. در منابع اهل تسنن تصریح شده است که عمر اذعان داشت ابوبکر با این کار طمع ما را نسبت به خلافت سنجید و در عین حال ناامیدمان کرد!
در همین راستا عمر آرزو میکرد که به حرف برادرش زید بن خطاب و یارانش گوش کرده بود تا ابوبکر مزه خلافت را نچشد! ←←این خود نشان میدهد که هر کدام از شیخین طرفداران و یاران خاص خود را داشتند اما به نظر تیم تحقیقاتی برهان ، بسیار بعید مینماید که در صورت حضور ابوبکر ، عمر حتی با گوش دادن به حرف برادر یا کس دیگری میتوانست به خلافت برسد.
به ظاهر ابوبکر مانند واسطه و اصطلاحا «کاتالیزوری» برای آمادگی مردم برای خلافت عمر که خشونت و بیمایگی تمام زندگیاش را فرا گرفته بود عمل کرد علت نیز به روشنی قابل مشاهده است؛←خلیفه دوم در آخرین سفر حجش که البته آخرین ماه زندگیش بود مطالب بحث برانگیزی را اشاره میکند او به ظاهر در همان سفر ، حداقل دو بار یک مرتبه به #مغیرة و یک بار دیگر به فرزندش #عبدالله_بن_عمر متذکر میشود که «قریش بیشترین حسادت را در میان مردمان دارد و در میان ایشان ابوبکر حسودترین فرد است» سپس او از زیرکی ابوبکر سخن میگوید و اینکه خلافت را از چنگ عمر ربوده است، در همین ماجرا عمر و فرزندش عبدالله بن عمر تصریح و تایید میکنند که «والله لهو احب الی الناس من ضیاء أبصارهم»(۱- ر.ک: تصویر الحاقی) «:ابوبکر در نظر مردمان از نور چشمشان هم عزیزتر است» که گویا اشاره به همان عوام فریبی و زهد شخص خلیفه اول دارد.
-----------
۱- شرح نهجالبلاغه ابن ابی الحدید ج۲صص۳۲-۲۸
«1⃣»
[ کانال برهان ]
🔻زنی بدعاقبت که در شرق و غرب عالَم به عداوت با حجت خدا شهره شد! آیا میدانستید ادوارد گیبون (به انگلیسی: Edward Gibbon) (زادهٔ ۸ مه ۱۷۳۷ – درگذشته ۱۶ ژانویه ۱۷۹۴) تاریخنگار انگلیسی و عضو پارلمان این کشور، عایشه را با عبارت : «دشمن علی [علیهالسلام] » به…
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM