#حرکت_حسینی (۴۶)
#معرفت_امام #شبهات_محرم
#منجی (۲۶۵) #نقد_غلات (۱۸)
⁉️❔آیا سیدالشهداء علیهالسلام از آنچه برایشان پیش آمد آگاه بودند یا نه ؟
💡با دقت بخوانید!
┄┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄
#قسمت_سوم
🟨 یکی از امتیازات ائمه علیهمالسلام «علم مَنایا و بَلایا» است.
در کتاب شریف کافی چندین روایت است. در کتاب شریف بحار کتاب حجت جزء(=جلد) 26 از صفحۀ 137 تا 154 حدود 40 حدیث است؛ که میفرماید یکی از امتیازات ائمّه علیهمالسلام این بود که #مرگ و میر افراد را میدانستند؛ #گرفتاریها و خصوصیاتی که افراد در آن واقع میشوند را میدانستند.
از امیرالمؤمنین علیهالسلام گرفته که مکرراً در سخنانش میفرمود که «من عالم به منایا و بلایا و انساب عرب هستم» یعنی در بارۀ تمامی عرب میدانم که چه کسی نسبش به که میرسد؛ و راستش کدام است؛ و دروغش کدام است - چون عرب به نَسَب اهمیت میداد، حضرت راجع به آنها چنین میفرمود؛ و الا عالِم به انساب دیگران هم هستند - تا باقی ائمه هدی علیهمالسلام
🔚اما مطلب از این بالاتر است. نه تنها ائمّه علیهمالسلام می دانستند؛ کسان دیگری هم میدانستند. اما چگونه؟
باب علم منایا و بلایا شعب دارد؛
🔻یکی این که #خود_امام میداند چه وقتی میمیرد. باب آن در کتاب شریف کافی این است «ان الائمّه علیهمالسلام یَعلَمونَ مَتی یموتون و انّهم لایموتون اِلّا باختیارهم».
شرح : یکی از امتیازات #دوازده امام و نبی این است و خاتم انبیاء صلیالله علیه و آله که «خُیِّرَ بین الحیاة و بین لقاء الله فاِختارَ لقاءالله» ابتدا که ملک الموت میآید میگوید شما مجبور نیستید که حتماً از دنیا بروید؛ و بین زندگی و ملاقات حضرت حق مخیر میباشید؛ و ما فعلاً به این باب کاری نداریم.
🔻و دیگر آنکه #اصحاب_امام میدانستند ؛ گروه دیگری از احادیث در این باب : «باب اَنَّ الائمّه علیهمالسلام لو سترعلیهم لِاَخبروا کلّ امرءٍ بمالَهُ وَ علَیه» است و عنوان باب این است اگر بنا بود افراد دهانشان قفل🔐داشت و چیزی به کسی نمیگفتند؛ و راز دار بودند؛ هر کسی را از آنچه که در زندگی با آن مواجه میشود؛ خواه به سود وی باشد، و خواه به زیانش خبر میدادند.
روایات متعدد است که دو تا را ثقة الاسلام کلینی نقل میفرماید؛ و تعداد فراوان از آنها در آثار سایرین هست؛ که باب هم دارد.
🔖🔚 من جمله، علامۀ مجلسی در بحار آورده است.
متن حدیث این است:
💠 قال قال ابو جعفر علیه السلام : لَو کان لألسنِتکُم اَوکیّه لِحَدثت کلّ امرءٍ بِمالهُ وعَلَیه
#شرح روایت : اگر دهان شما دَر داشت[اوکیه جمع وکاء به معنای جای دهانۀ خیک است که می بندند. «العین وکاء السه» که هم از کلمات قصار خاتم انبیاء صلیالله علیه و آله و هم مولی امیر المومنین علیه السلام در فصل سوم #نهج_البلاغه است . «وکاء» به معنای منفذی است که می شود بست.] اگر دهانشان سرپوش داشت، دَر داشت، هرچه که خواه به سودش و خواه به زیانش بود را به او میگفتیم؛
و روایات متعدد است.
از این مهم تر روایت ابوبصیر است (صحیحة ابو بصیر) که راوی میگوید:
💠 عبدالله بن سکا قال: سمعتُ اَبا بصیر یقولُ لابی عبدالله علیه السلام : مِن اَینَ اَصابَ اَصحابَ عَلِیً ما اَصابَهُم مَعَ علمهم بِمنایاهُم و بلایاهم قال فَاَجابَنی شِبهَ الُمُغضِب (به گونه ای که گویا عصبانی است) مِمَّن ذلک الّا مِنهُم، قلتُ ما یمنَعِک جِعلتُ فداک قال ذلک بابٌ أُغلِق اِلّا اِنَّ الحسینَ بن علیً علیهما السلام فَتَحَ مِنهُ شیئاً یَسیراً ثمَّ قالَ یا ابا محمّد اِنَّ اولئک کانَ عَلی اَفواهِهِم اَوکیَةٌ.
(ر.ک: تصویر الحاقی)
#شرح روایت : من شنیدم ابابصیر به امام صادق علیهالسلام عرض میکند آقا این یاران امیرالمومنین علیه السلام که همگی آگاه بودند از مرگ و کیفیت مرگ خود؛ و آگاه بودند چه بر سر آنان می آید؛ چطور اینها نتوانستند از مرگ فرار کنند؟ [یعنی چطور در این حوادث واقع شدند؟ او آگاه بود که در مسیر زندگی با چه حوادثی مواجه می شود؛ خوب بود فرار میکرد.] مثل اینکه حضرت به گونه ای عصبانی شدند؛ فرمودند: این مواجه شدن از چه کس دیگری بود مگر از خودشان؟ [یعنی اینها پذیرفته بودند. مقام این اصحاب آن مقامی است که مقادیر الهی را می پذیرند؛ در عین حال که آگاه هم هستند.] ابوبصیر عرض کرد چه چیزی شما را باز می دارد؛ فدایت شوم. [یعنی چرا شما نسبت به ما این کا را نمیکنید؟] حضرت می فرماید آن دَری است که بسته شده است؛ مگر سید الشهداء علیهالسلام که یک کمی از آن را باز کردند. [یعنی به خصوص آنهایی که با حضرت شهید شدند گفتند که جریان چه هست؛ و شما با چه وضعی مواجه میشوید.] سپس حضرت فرمودند: یا ابا محمد - که کنیۀ ابابصیر بود - آنها دهانهایشان دَر داشت؛
پینوشت : قفل داشتن دهان ها حسب سایر روایات شریفه ، بستگی به ظرفیت قلوب و سینه های اصحاب دارد.
👇👇ادامه👇👇
#معرفت_امام #شبهات_محرم
#منجی (۲۶۵) #نقد_غلات (۱۸)
⁉️❔آیا سیدالشهداء علیهالسلام از آنچه برایشان پیش آمد آگاه بودند یا نه ؟
💡با دقت بخوانید!
┄┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄
#قسمت_سوم
🟨 یکی از امتیازات ائمه علیهمالسلام «علم مَنایا و بَلایا» است.
در کتاب شریف کافی چندین روایت است. در کتاب شریف بحار کتاب حجت جزء(=جلد) 26 از صفحۀ 137 تا 154 حدود 40 حدیث است؛ که میفرماید یکی از امتیازات ائمّه علیهمالسلام این بود که #مرگ و میر افراد را میدانستند؛ #گرفتاریها و خصوصیاتی که افراد در آن واقع میشوند را میدانستند.
از امیرالمؤمنین علیهالسلام گرفته که مکرراً در سخنانش میفرمود که «من عالم به منایا و بلایا و انساب عرب هستم» یعنی در بارۀ تمامی عرب میدانم که چه کسی نسبش به که میرسد؛ و راستش کدام است؛ و دروغش کدام است - چون عرب به نَسَب اهمیت میداد، حضرت راجع به آنها چنین میفرمود؛ و الا عالِم به انساب دیگران هم هستند - تا باقی ائمه هدی علیهمالسلام
🔚اما مطلب از این بالاتر است. نه تنها ائمّه علیهمالسلام می دانستند؛ کسان دیگری هم میدانستند. اما چگونه؟
باب علم منایا و بلایا شعب دارد؛
🔻یکی این که #خود_امام میداند چه وقتی میمیرد. باب آن در کتاب شریف کافی این است «ان الائمّه علیهمالسلام یَعلَمونَ مَتی یموتون و انّهم لایموتون اِلّا باختیارهم».
شرح : یکی از امتیازات #دوازده امام و نبی این است و خاتم انبیاء صلیالله علیه و آله که «خُیِّرَ بین الحیاة و بین لقاء الله فاِختارَ لقاءالله» ابتدا که ملک الموت میآید میگوید شما مجبور نیستید که حتماً از دنیا بروید؛ و بین زندگی و ملاقات حضرت حق مخیر میباشید؛ و ما فعلاً به این باب کاری نداریم.
🔻و دیگر آنکه #اصحاب_امام میدانستند ؛ گروه دیگری از احادیث در این باب : «باب اَنَّ الائمّه علیهمالسلام لو سترعلیهم لِاَخبروا کلّ امرءٍ بمالَهُ وَ علَیه» است و عنوان باب این است اگر بنا بود افراد دهانشان قفل🔐داشت و چیزی به کسی نمیگفتند؛ و راز دار بودند؛ هر کسی را از آنچه که در زندگی با آن مواجه میشود؛ خواه به سود وی باشد، و خواه به زیانش خبر میدادند.
روایات متعدد است که دو تا را ثقة الاسلام کلینی نقل میفرماید؛ و تعداد فراوان از آنها در آثار سایرین هست؛ که باب هم دارد.
🔖🔚 من جمله، علامۀ مجلسی در بحار آورده است.
متن حدیث این است:
💠 قال قال ابو جعفر علیه السلام : لَو کان لألسنِتکُم اَوکیّه لِحَدثت کلّ امرءٍ بِمالهُ وعَلَیه
#شرح روایت : اگر دهان شما دَر داشت[اوکیه جمع وکاء به معنای جای دهانۀ خیک است که می بندند. «العین وکاء السه» که هم از کلمات قصار خاتم انبیاء صلیالله علیه و آله و هم مولی امیر المومنین علیه السلام در فصل سوم #نهج_البلاغه است . «وکاء» به معنای منفذی است که می شود بست.] اگر دهانشان سرپوش داشت، دَر داشت، هرچه که خواه به سودش و خواه به زیانش بود را به او میگفتیم؛
و روایات متعدد است.
از این مهم تر روایت ابوبصیر است (صحیحة ابو بصیر) که راوی میگوید:
💠 عبدالله بن سکا قال: سمعتُ اَبا بصیر یقولُ لابی عبدالله علیه السلام : مِن اَینَ اَصابَ اَصحابَ عَلِیً ما اَصابَهُم مَعَ علمهم بِمنایاهُم و بلایاهم قال فَاَجابَنی شِبهَ الُمُغضِب (به گونه ای که گویا عصبانی است) مِمَّن ذلک الّا مِنهُم، قلتُ ما یمنَعِک جِعلتُ فداک قال ذلک بابٌ أُغلِق اِلّا اِنَّ الحسینَ بن علیً علیهما السلام فَتَحَ مِنهُ شیئاً یَسیراً ثمَّ قالَ یا ابا محمّد اِنَّ اولئک کانَ عَلی اَفواهِهِم اَوکیَةٌ.
(ر.ک: تصویر الحاقی)
#شرح روایت : من شنیدم ابابصیر به امام صادق علیهالسلام عرض میکند آقا این یاران امیرالمومنین علیه السلام که همگی آگاه بودند از مرگ و کیفیت مرگ خود؛ و آگاه بودند چه بر سر آنان می آید؛ چطور اینها نتوانستند از مرگ فرار کنند؟ [یعنی چطور در این حوادث واقع شدند؟ او آگاه بود که در مسیر زندگی با چه حوادثی مواجه می شود؛ خوب بود فرار میکرد.] مثل اینکه حضرت به گونه ای عصبانی شدند؛ فرمودند: این مواجه شدن از چه کس دیگری بود مگر از خودشان؟ [یعنی اینها پذیرفته بودند. مقام این اصحاب آن مقامی است که مقادیر الهی را می پذیرند؛ در عین حال که آگاه هم هستند.] ابوبصیر عرض کرد چه چیزی شما را باز می دارد؛ فدایت شوم. [یعنی چرا شما نسبت به ما این کا را نمیکنید؟] حضرت می فرماید آن دَری است که بسته شده است؛ مگر سید الشهداء علیهالسلام که یک کمی از آن را باز کردند. [یعنی به خصوص آنهایی که با حضرت شهید شدند گفتند که جریان چه هست؛ و شما با چه وضعی مواجه میشوید.] سپس حضرت فرمودند: یا ابا محمد - که کنیۀ ابابصیر بود - آنها دهانهایشان دَر داشت؛
پینوشت : قفل داشتن دهان ها حسب سایر روایات شریفه ، بستگی به ظرفیت قلوب و سینه های اصحاب دارد.
👇👇ادامه👇👇
Telegram
attach 📎
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
⬛️ محرومیت بشریت از تعالیم امیرالمومنین علیهالسلام
شیخ حسن فرحان مالکی ،اندیشمند عربستانی و سَلَفی سابق است که به علت دفاع از برخی معارف شیعی و انتقاد از وهابیت و آل سعود در آستانه اعدام قرار دارد!
خلاصه سخن او در این کلیپ :
«ما از تعالیم امام علی(علیه السلام) محروم شدهایم در حالی که #نهج_البلاغه محتوایی مانند قرآن کریم دارد که درباره عقلانیت ، تفکر در جهان آفرینش ، فلسفه آزمایش الهی ، حقیقت ایمان و نفاق ، گواهی برای خدا (یعنی دفاع از حقایق الهی حتی اگر به ضرر خودمان باشد.) و ... مطالب گسترده ای دارد. ولی در کتب ششگانه حدیثی اهل سنت (صحیح بخاری و ...) چنین مطالبی به صورت جدی دیده نمیشود. چرا باید به آثار فلان ادیب یا نویسنده مشغول شویم ولی از نهج البلاغه دور باشیم؟ چون #ابن_تیمیه به ما اجازه نمیدهد که راه را برای اهل بیت باز کنیم؟ این معقول نیست ...»
🔺مقاله ای خواندنی درباره عظمت روح امیرالمؤمنین علی علیه السلام و اعجاز وجودی ایشان (به عنوان معجزه نبوی) از قلم همین اندیشمند↓↓↓↓↓
https://almaliky.org/subject.php?id=356
🔗 پیشنهاد مشاهده↓↓↓↓↓
https://t.me/borrhan/51096
شیخ حسن فرحان مالکی ،اندیشمند عربستانی و سَلَفی سابق است که به علت دفاع از برخی معارف شیعی و انتقاد از وهابیت و آل سعود در آستانه اعدام قرار دارد!
خلاصه سخن او در این کلیپ :
«ما از تعالیم امام علی(علیه السلام) محروم شدهایم در حالی که #نهج_البلاغه محتوایی مانند قرآن کریم دارد که درباره عقلانیت ، تفکر در جهان آفرینش ، فلسفه آزمایش الهی ، حقیقت ایمان و نفاق ، گواهی برای خدا (یعنی دفاع از حقایق الهی حتی اگر به ضرر خودمان باشد.) و ... مطالب گسترده ای دارد. ولی در کتب ششگانه حدیثی اهل سنت (صحیح بخاری و ...) چنین مطالبی به صورت جدی دیده نمیشود. چرا باید به آثار فلان ادیب یا نویسنده مشغول شویم ولی از نهج البلاغه دور باشیم؟ چون #ابن_تیمیه به ما اجازه نمیدهد که راه را برای اهل بیت باز کنیم؟ این معقول نیست ...»
🔺مقاله ای خواندنی درباره عظمت روح امیرالمؤمنین علی علیه السلام و اعجاز وجودی ایشان (به عنوان معجزه نبوی) از قلم همین اندیشمند↓↓↓↓↓
https://almaliky.org/subject.php?id=356
🔗 پیشنهاد مشاهده↓↓↓↓↓
https://t.me/borrhan/51096
#حکومت_علوی (۱۵۷)
#منجی (۲۷۶) #دولت_حق
🔻گریستن امام صادق علیه السلام در سوگ فراق حکومت علوی و چشم انتظاری دولت کریمهٔ اهل بیت علیهمالسلام
💡کمتر شنیدهاید!
┄┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄
✍ دستور العمل جامع و سراسر عدل امیرالمؤمنین علیه السلام برای مأمور جمع آوری زكات، در منابع مختلفی از جمله نامه ۲۵ #نهج_البلاغه و نیز در کتاب الزکاة کافی به سند صحیح از برید بن معاویه از امام صادق علیه السلام نقل شده است.
🔖 این قانون علوی، هر چند تنها گوشهٔ كوچكی از حكومت دادگستر ایشان است؛ اما مروری بر آن ما را با عظمت غیر قابل وصف دستگاه عدل ایشان آشنا میكند، عدل فراگیری كه چهارپایان بی زبان را هم فرا میگیرد!
خواندن بند بند این قانون، تنها آینه ای تاریخی بر حكومت علوی نیست؛ بلكه خود كتاب مصیبتی است بر مرگ عدل اجتماعی در فقدان حضرت امیر علیهالسلام....حكومتی كه در آن امام برای امّتش میسوخت ، نه امّت برای سلطانش..
وای بر امّت بی وفایی كه چنین امام مهربان را تنها گذاشته و صدها سال است كه درِ هر بیغولهای را مینوازند به جز سرای رفیع امامت..... فتأمل!
▪️بهتر است این مصیبتنامه را از زبان صاحب مصیبت بشنویم، امام صادق علیه السلام كه -طبق نقل كافی- پس از بیان این قانون عدل، گریستند؛ فرمودند:
🔸 ای برید! نه به خدای سوگند كه هیچ حرمت پروردگار باقی نماند مگر اینکه دریده شد.. و از زمانی که امیر المؤمنین علیه السلام درگذشت تا به امروز، هرگز در این جهان عمل به کتاب خدا و سنّت پیامبرش نشد، و نه در میان این مردمان حدّی استوار گشت و نه به حقّی عمل شد..
سپس فرمود:
هان به خدا سوگند كه روز و شبها نمیگذرد مگر اینكه روزی برسد كه خداوند حقّ را به دست اهلش برگرداند و دینش را -كه پسند او و پیامبرش است- استوار كند، پس بشارت باد شما را كه حقّ تنها در دستان شماست...
📕فروع کافی ۳: ۵۳۶ ؛ بحارالانوار ج۴۱ ص۲۱۶
پینوشت: زمامداری مورد رضای خداوند متعال بدون نصرت و تأیید الهی غیر ممکن است؛ و فقط و فقط معصوم علیه السلام مورد تأیید و نصرت الهی هستند.
دیگران از هر گروه و صنفی، آزمایش خود را دادند؛ و مردود شدند.
←یا صاحب الزمان مَتى تَرانا وَ نَراكَ→
➖➖➖➖➖
@borrhan
#منجی (۲۷۶) #دولت_حق
🔻گریستن امام صادق علیه السلام در سوگ فراق حکومت علوی و چشم انتظاری دولت کریمهٔ اهل بیت علیهمالسلام
💡کمتر شنیدهاید!
┄┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄
✍ دستور العمل جامع و سراسر عدل امیرالمؤمنین علیه السلام برای مأمور جمع آوری زكات، در منابع مختلفی از جمله نامه ۲۵ #نهج_البلاغه و نیز در کتاب الزکاة کافی به سند صحیح از برید بن معاویه از امام صادق علیه السلام نقل شده است.
🔖 این قانون علوی، هر چند تنها گوشهٔ كوچكی از حكومت دادگستر ایشان است؛ اما مروری بر آن ما را با عظمت غیر قابل وصف دستگاه عدل ایشان آشنا میكند، عدل فراگیری كه چهارپایان بی زبان را هم فرا میگیرد!
خواندن بند بند این قانون، تنها آینه ای تاریخی بر حكومت علوی نیست؛ بلكه خود كتاب مصیبتی است بر مرگ عدل اجتماعی در فقدان حضرت امیر علیهالسلام....حكومتی كه در آن امام برای امّتش میسوخت ، نه امّت برای سلطانش..
وای بر امّت بی وفایی كه چنین امام مهربان را تنها گذاشته و صدها سال است كه درِ هر بیغولهای را مینوازند به جز سرای رفیع امامت..... فتأمل!
▪️بهتر است این مصیبتنامه را از زبان صاحب مصیبت بشنویم، امام صادق علیه السلام كه -طبق نقل كافی- پس از بیان این قانون عدل، گریستند؛ فرمودند:
🔸 ای برید! نه به خدای سوگند كه هیچ حرمت پروردگار باقی نماند مگر اینکه دریده شد.. و از زمانی که امیر المؤمنین علیه السلام درگذشت تا به امروز، هرگز در این جهان عمل به کتاب خدا و سنّت پیامبرش نشد، و نه در میان این مردمان حدّی استوار گشت و نه به حقّی عمل شد..
سپس فرمود:
هان به خدا سوگند كه روز و شبها نمیگذرد مگر اینكه روزی برسد كه خداوند حقّ را به دست اهلش برگرداند و دینش را -كه پسند او و پیامبرش است- استوار كند، پس بشارت باد شما را كه حقّ تنها در دستان شماست...
📕فروع کافی ۳: ۵۳۶ ؛ بحارالانوار ج۴۱ ص۲۱۶
پینوشت: زمامداری مورد رضای خداوند متعال بدون نصرت و تأیید الهی غیر ممکن است؛ و فقط و فقط معصوم علیه السلام مورد تأیید و نصرت الهی هستند.
دیگران از هر گروه و صنفی، آزمایش خود را دادند؛ و مردود شدند.
←یا صاحب الزمان مَتى تَرانا وَ نَراكَ→
➖➖➖➖➖
@borrhan
Telegram
attach 📎
#پیشگویی
💡این مطالب را هر شیعهای باید بداند:
✅ پیشگویی حضرت امیرالمومنین علیهالسلام درباره حمله مغول
┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄
💠 در خطبه ی ۱۲۸ از #نهج_البلاغه شریف چنین میخوانیم :
«گویا آنان را میبینم با رخساری چونان سپر های چکش خورده ، لباس هایی از دیباج و حریر پوشیده ، که اسب های اصیل را یدک میکشند و آنچنان کشتار و خونریزی دارند که مجروحان از روی بدن کشتگان حرکت میکنند و فراریان از اسیر شدگان کمترند.»
✅←ابن ابی الحدید ، دانشمند سنی مذهب ، در کتاب شرح نهج البلاغه چنین مینگارد :
«اين خبر غيبى كه حضرت علی (علیهالسلام) به ما داده اند را ، ما با چشم خود ديديم و در زمان ما واقع شد، مردم از اول اسلام منتظر آن بودند تا آنكه قضا و قدر آن را به عصر ما كشاند . آنان مردمانى بودند كه از دورترين نقاط مشرق خروج كردند، لشكر ايشان از آنجا تا شام و عراق پيشروى كرد و در ميان شهر ها و سرزمين هایی كه اشغال مى كردند كارهائى انجام دادند و جناياتى مرتكب شدند كه از اول خلقت آدم تا زمان ما در هيچ تاريخى سابقه ندارد.»
📔شرح نهج البلاغة ابن ابي الحديد ، ج : 8 ، ص: 218 _ ناشر : مکتبة آیة الله العظمی المرعشي النجفي
🔻در اینجا ذکر چند نکته لازم است🔻
ما در اینجا پیش بینی حمله اقوامی با خصوصیت فیزیکی مغول را میبینیم که در بلاد مسلمین مانند عراق و ... دست به کشتار و ویرانی میزنند. از جمله تشبیه چهره ها به سپر چکش خورده : صورت پهن و لاغر یا دارای فرورفتگی
برخی نقاشی ها و تصاویر از چنگیز خان و حاکمان و سربازان مغولی :
الف / ب / ج / د
این پیشگویی مدت ها قبل از حملهٔ مغول در نهج البلاغه ثبت شده است! بلکه از سخن ابن ابی الحدید چنین میفهمیم که این پیشگویی در بین مسلمین مشهور و قطعی بوده به گونهای که انتظار تحقق آن را میکشیدهاند!
کرامات و علوم حضرت امیر علیهالسلام قرن ها از سوی #بنی_امیه ، بنی عباس و ... انکار و #تحریف شد ولی با این وجود ، اگر از ایشان پیشگویی و خبری میرسید ، مردم انتظار تحقق آن را داشتهاند.
➖➖➖➖➖
@borrhan
💡این مطالب را هر شیعهای باید بداند:
✅ پیشگویی حضرت امیرالمومنین علیهالسلام درباره حمله مغول
┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄
💠 در خطبه ی ۱۲۸ از #نهج_البلاغه شریف چنین میخوانیم :
«گویا آنان را میبینم با رخساری چونان سپر های چکش خورده ، لباس هایی از دیباج و حریر پوشیده ، که اسب های اصیل را یدک میکشند و آنچنان کشتار و خونریزی دارند که مجروحان از روی بدن کشتگان حرکت میکنند و فراریان از اسیر شدگان کمترند.»
✅←ابن ابی الحدید ، دانشمند سنی مذهب ، در کتاب شرح نهج البلاغه چنین مینگارد :
«اين خبر غيبى كه حضرت علی (علیهالسلام) به ما داده اند را ، ما با چشم خود ديديم و در زمان ما واقع شد، مردم از اول اسلام منتظر آن بودند تا آنكه قضا و قدر آن را به عصر ما كشاند . آنان مردمانى بودند كه از دورترين نقاط مشرق خروج كردند، لشكر ايشان از آنجا تا شام و عراق پيشروى كرد و در ميان شهر ها و سرزمين هایی كه اشغال مى كردند كارهائى انجام دادند و جناياتى مرتكب شدند كه از اول خلقت آدم تا زمان ما در هيچ تاريخى سابقه ندارد.»
📔شرح نهج البلاغة ابن ابي الحديد ، ج : 8 ، ص: 218 _ ناشر : مکتبة آیة الله العظمی المرعشي النجفي
🔻در اینجا ذکر چند نکته لازم است🔻
ما در اینجا پیش بینی حمله اقوامی با خصوصیت فیزیکی مغول را میبینیم که در بلاد مسلمین مانند عراق و ... دست به کشتار و ویرانی میزنند. از جمله تشبیه چهره ها به سپر چکش خورده : صورت پهن و لاغر یا دارای فرورفتگی
برخی نقاشی ها و تصاویر از چنگیز خان و حاکمان و سربازان مغولی :
الف / ب / ج / د
این پیشگویی مدت ها قبل از حملهٔ مغول در نهج البلاغه ثبت شده است! بلکه از سخن ابن ابی الحدید چنین میفهمیم که این پیشگویی در بین مسلمین مشهور و قطعی بوده به گونهای که انتظار تحقق آن را میکشیدهاند!
کرامات و علوم حضرت امیر علیهالسلام قرن ها از سوی #بنی_امیه ، بنی عباس و ... انکار و #تحریف شد ولی با این وجود ، اگر از ایشان پیشگویی و خبری میرسید ، مردم انتظار تحقق آن را داشتهاند.
➖➖➖➖➖
@borrhan
Telegram
attach 📎
#فراسوی_ادیان (۴۹)
🔶 نگاه نتنائیل بیرف فیومی (عالم یهودی قرن ششم هجری) درباره حضرت محمد صلیالله علیه و آله و امیرالمومنین علی علیهالسلام
┄┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄
یهودیان و مسیحیان از همان دوران ابتدای ظهور اسلام تا کنون ، موضع گیری های متنوعی را نسبت به اسلام داشته اند.
🔻یکی از این موضع گیری ها (که تا امروز هم امتداد دارد.) آن بود که در عین پذیرش حقانیت حضرت محمد صلیالله علیه و آله و چه بسا تمجید از علوم و فضایل شخصیت هایی مانند حضرت امیر علیهالسلام بر آیین خود باقی مانده اند
🟨 به عنوان نمونه در تاریخ سبئوس ارمنی که در همان صدر اسلام به دست یک عالم مسیحی نگاشته شده است ، نویسنده در ابتدای باب ۴۲ کتابش به شکل اجمالی از ظهور شخصیت و دعوت رسول الله صلیالله علیه و آله یاد کرده است و ضمن اشاره به نقش اصلاح گرانه ایشان ،←پیام آن حضرت را از آسمان میداند.
🟨 نمونه دیگر را در کتاب بستان العقول ، اثر نتنائیل بیرف فیومی (در قرن ششم هجری/ دوازده میلادی) میبینیم که از علمای بزرگ یهود در یمن و دارای شهرت بود. این کتاب در محتوای خود اثرات قابل توجهی از جریانات موجود در جهان اسلام پذیرفته و به خط عبری و زبان عربی در زمینه عقاید و اخلاق یهود نگاشته شده است. (نگارش عربی با خط عبری در بین یهود آن عصر ، موارد متعددی دارد.)
←او هم به حقانیت دعوت رسول الله صلیالله علیه و آله اعتراف کرده اما توضیح میدهد←ایشان برای اصلاح امت عرب و هدایت بت پرستان مبعوث شده بود. هر امتی شریعت خاص خود را دارد و بنی اسرائیل هم دارای شرع خاص خود است و شریعت نسخ نمیشود!!! (ص۱۹۰)
🔸🔚🔸 با همین مبنا : گاه به آیات قرآنی و احادیث منقول از پیامبر صلیالله علیه و آله استشهاد کرده و از جمله ایشان را با عنوان «بعض الصالحین» یاد می کند. (مثلا رجوع شود به ص۲۰۹ و مقدمه محقق در ص۵۷)
🔸🔚🔸همچنین استنادات مکرر او به احادیث و اشعار منقول از امیرالمومنین علی علیهالسلام نیز قابل توجه است. چنانکه محقق کتاب در مقدمه (صص ۶۴ و ۶۵) و پاورقی ها (مانند ص ۱۴۱) به این موارد اشاره میکند.
و همچنین موارد مختلفی ارجاع به کلمات نقل شده از امام علیهالسلام در #نهج_البلاغه و خارج از آن را شاهد هستیم که گاهی (مانند احادیث نبوی) به صورت مجهول نقل شده یا با عنوان «بعض العلماء» یا «شاعر العرب» به آن حضرت اشاره میکند.
(ببینید↓↓
ص ۱۴۱ و ۱۳۳ و ۱۲۷ و ۱۲۱ و ۱۲۲ و ۱۶۱)
(اسکن ها در ادامه خواهد آمد.)
➖➖➖➖➖
@borrhan
🔶 نگاه نتنائیل بیرف فیومی (عالم یهودی قرن ششم هجری) درباره حضرت محمد صلیالله علیه و آله و امیرالمومنین علی علیهالسلام
┄┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄
یهودیان و مسیحیان از همان دوران ابتدای ظهور اسلام تا کنون ، موضع گیری های متنوعی را نسبت به اسلام داشته اند.
🔻یکی از این موضع گیری ها (که تا امروز هم امتداد دارد.) آن بود که در عین پذیرش حقانیت حضرت محمد صلیالله علیه و آله و چه بسا تمجید از علوم و فضایل شخصیت هایی مانند حضرت امیر علیهالسلام بر آیین خود باقی مانده اند
🟨 به عنوان نمونه در تاریخ سبئوس ارمنی که در همان صدر اسلام به دست یک عالم مسیحی نگاشته شده است ، نویسنده در ابتدای باب ۴۲ کتابش به شکل اجمالی از ظهور شخصیت و دعوت رسول الله صلیالله علیه و آله یاد کرده است و ضمن اشاره به نقش اصلاح گرانه ایشان ،←پیام آن حضرت را از آسمان میداند.
🟨 نمونه دیگر را در کتاب بستان العقول ، اثر نتنائیل بیرف فیومی (در قرن ششم هجری/ دوازده میلادی) میبینیم که از علمای بزرگ یهود در یمن و دارای شهرت بود. این کتاب در محتوای خود اثرات قابل توجهی از جریانات موجود در جهان اسلام پذیرفته و به خط عبری و زبان عربی در زمینه عقاید و اخلاق یهود نگاشته شده است. (نگارش عربی با خط عبری در بین یهود آن عصر ، موارد متعددی دارد.)
←او هم به حقانیت دعوت رسول الله صلیالله علیه و آله اعتراف کرده اما توضیح میدهد←ایشان برای اصلاح امت عرب و هدایت بت پرستان مبعوث شده بود. هر امتی شریعت خاص خود را دارد و بنی اسرائیل هم دارای شرع خاص خود است و شریعت نسخ نمیشود!!! (ص۱۹۰)
🔸🔚🔸 با همین مبنا : گاه به آیات قرآنی و احادیث منقول از پیامبر صلیالله علیه و آله استشهاد کرده و از جمله ایشان را با عنوان «بعض الصالحین» یاد می کند. (مثلا رجوع شود به ص۲۰۹ و مقدمه محقق در ص۵۷)
🔸🔚🔸همچنین استنادات مکرر او به احادیث و اشعار منقول از امیرالمومنین علی علیهالسلام نیز قابل توجه است. چنانکه محقق کتاب در مقدمه (صص ۶۴ و ۶۵) و پاورقی ها (مانند ص ۱۴۱) به این موارد اشاره میکند.
و همچنین موارد مختلفی ارجاع به کلمات نقل شده از امام علیهالسلام در #نهج_البلاغه و خارج از آن را شاهد هستیم که گاهی (مانند احادیث نبوی) به صورت مجهول نقل شده یا با عنوان «بعض العلماء» یا «شاعر العرب» به آن حضرت اشاره میکند.
(ببینید↓↓
ص ۱۴۱ و ۱۳۳ و ۱۲۷ و ۱۲۱ و ۱۲۲ و ۱۶۱)
(اسکن ها در ادامه خواهد آمد.)
➖➖➖➖➖
@borrhan
Telegram
attach 📎
[ کانال برهان ]
فایل pdf کتاب گفتگوی صمیمی با مهمانی از آلبانی؛ تألیف آیت الله نجمالدین طبسی در کتابخانه برهان بارگذاری شد↓↓↓ https://t.me/borrhanlibrary/6709 🔹 کتاب حاضر حاصل گفتگو و مباحثهٔ آیت الله نجم الدین طبسی با یکی از عالمان اهل تسنن کشور آلبانی میباشد. این عالم…
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔺سخنان یک مسیحی آمریکایی که پس از آشنایی با دین مبین اسلام و تاثیر پذیری از امیرالمؤمنین علی علیه السلام و آموزههای #نهج_البلاغه ، به مکتب تشیع پیوست و نام خود را «سلمان علی» گذاشت.
#گسترش_تشیع (۶۹)
@borrhan
#گسترش_تشیع (۶۹)
@borrhan
#خانه_نشینی (۶۲)
✅ وصیت به سكوت در آخرین لحظات...
┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄
🔸امیرالمؤمنین علیه السلام در بستر شهادت آنطور که جناب سلیم نقل کردند چنین فرمودند:
«مردم را با آنچه برای خود پسندیدهاند رها كنید؛ و در دولت باطل، بر خود سکوت را لازم بدارید. مردم (شیعیان) سه دستهاند: گروهی که با نور ما زینت گرفتهاند؛ و گروهی که ما را دستمایهی دنیا قرار دادهاند؛ و گروهی که به ما هدایت گشته و پیرو امر ما هستند؛ که در میان این سه گروه، اینان از همه كمترند. آنان شیعیان نجیب و حکیم و عالمان فقیه و پرهیزگاران بخشندهاند. خوشا به حال آنان و خوب جایگاهی دارند.»
📗کتاب سلیم بن قیس(ر.ک: تصویر الحاقی)
🔸مشابه همین سفارش را حضرت امیر علیهالسلام زمانی که جاثلیق مسیحی برای پرسیدن سوالات خود پس از #شهادت_رسولخدا صلیالله علیه و آله به مدینه آمد ، در ضمن گفتگو و مناظره با او فرمودند:
«خداوند شما را رحمت کند، شما تا زمان ظهور از آنان باشید که خانهنشین هستند، هر کس از شما در این حال بمیرد از مظلومان و ستمدیدگان میباشد و هر کس زنده باشد از شما دریابد آنچه را که چشم روشنی او است انشاء الله تعالی.»
#متن_عربی : فكونوا رحمكم الله من أجلاس [أحلاس](*) بيوتكم إلى أوان ظهور أمرنا فمن مات منكم كان من المظلومين و من عاش منكم أدرك ما تقر به عينه إن شاء الله تعالى.
📗إرشاد القلوب (للديلمي)، ج۲ ، ص۱۷۳
📗إرشاد القلوب، ترجمه سلگى، ج۲، ص۲۰۴
📗بحار الأنوار (ط - بيروت)، ج۳۰ ، ص۸۰
📗إرشاد القلوب، ترجمه سلگى، ج۲، ص۲۰۴
📥دانلود اسکن
🔸به همین مضمون امير المؤمنين عليه السلام در #نهج_البلاغه میفرمايد:
«در جاى خود قرار گيريد، و بر بلائى كه واقع مىشود صبر كنيد، و با دست و شمشير و زبان خود، حركتى نكنيد، و در باره چيزى كه خداوند شتاب در آن را براى شما نخواسته است، عجله نكنيد. زيرا هر كس از شما در بستر خود بميرد و خدا و پيغمبر و اهل بيت او را شناخته باشد، شهيد مرده و ثواب او با خداست كه پاداش نيت و اعمال نيك او را بدهد، و نيت او (براى درك امام زمان) مثل اينست كه شمشير خود را (براى آن حضرت) آماده ساخته است. زيرا هر چيز مدت و زمانى دارد.»
📗وسائل الشيعة، ج۱۱، ص۴۰و۴۱ ، باب ۱۳ : حكم الخروج بالسيف قبل قيام القائم (عليه السلام)
📗مهدى موعود ( ترجمه جلد سیزدهم بحار الأنوار)، ص۹۲۱
📗نهج البلاغة، ص۴۳۵
⇩▬⇩▭⇩▬⇩▭⇩▬⇩
✍ پینوشت:
* : «حلس» به معنای پلاس کف خانه و یا جُلی است که زیر رحل روی پشت شتر پهن میکنند. این جل همواره همراه رحل شتر است؛ و در هیچ وضعیتی از جای خود حرکت نمیکند.
پلاس خانه هم هیچ گاه از زمین بلند نمیشود.
با این مقدمه باید بیان کنیم که مقصود از خانهنشینی در روایات دو چیز است:
۱- ترک مبارزه با دشمن، قبل از رسیدن وقت مناسب. ۲- گوشهنشینی و عزلت به این معنا که چنان باشید که هیچ مسأله ای شما را تحریک نکند؛ و از جایتان نکَند.
←وظیفۀ شیعه در زمان غیبت اینست که نسبت به تغییر ساختار سیاسی، منفعل باشد. یا این که به طور خلاصه تصمیم نگیرد که دنیا را اصلاح کند. دنیا صاحب دارد؛ فرموده اند منتظر امر مولای خود باشید!
اما نسبت به نهی از منکر و امر به معروف نمیتواند منفعل باشد. نسبت به پرداخت حقوق الهی، کارهای خیر عام المنفعه و سایر امور اجتماعی نمیتواند منفعل باشد.
✅🔚 پس یک شیعهٔ منتظر ، شب و روز در حال انتظار امر فرج مولای خود است و گوش به زنگ و چشم به راه رهبر الهی خود حضرت مهدی ارواحنافداه است؛
و در عین حال بدون سر و صدا و شلوغ کاری به وظیفه خود عمل مینماید. «سر و صدا و شلوغ کاری» یعنی شبیه رفتارهای «سیاسی». مؤمن واقعی نباید دنبال مشاجره، جنجال، هوچیگری و طلب شهرت باشد.این اعمال اولاً، ثواب ندارد؛ ثانیاً، موجب گرفتاری انسان نیز میشود.
پس این عزلت و گوشهنشینی در صورتی ممدوح است که انسان تفقه در دین داشته باشد و از معارف و احکام دین با اطلاع باشد تا بتواند در عین اعتزال و خانهنشینی به معنایی که ذکر شد تکالیف شرعی را بجا آورده و حقوق خانواده، ارحام، بستگان، و برادران دینی را رعایت نماید.
🔗دیگر روایات مرتبط از امیرالکلام ، امیرالمؤمنین علیه السلام:
➖پیشی گرفتن از ائمه در قیام ممنوع
➖دجالهایی از نسل فاطمه علیها السلام
➖ای #کمیل خداوند قیام برای دین را از هیچ کسی نمیپذیرد مگر از رسول یا وصیاش
(بقیه اسکنها در ادامه خواهد آمد.)
➖➖➖➖
@borrhan
✅ وصیت به سكوت در آخرین لحظات...
┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄
🔸امیرالمؤمنین علیه السلام در بستر شهادت آنطور که جناب سلیم نقل کردند چنین فرمودند:
«مردم را با آنچه برای خود پسندیدهاند رها كنید؛ و در دولت باطل، بر خود سکوت را لازم بدارید. مردم (شیعیان) سه دستهاند: گروهی که با نور ما زینت گرفتهاند؛ و گروهی که ما را دستمایهی دنیا قرار دادهاند؛ و گروهی که به ما هدایت گشته و پیرو امر ما هستند؛ که در میان این سه گروه، اینان از همه كمترند. آنان شیعیان نجیب و حکیم و عالمان فقیه و پرهیزگاران بخشندهاند. خوشا به حال آنان و خوب جایگاهی دارند.»
📗کتاب سلیم بن قیس(ر.ک: تصویر الحاقی)
🔸مشابه همین سفارش را حضرت امیر علیهالسلام زمانی که جاثلیق مسیحی برای پرسیدن سوالات خود پس از #شهادت_رسولخدا صلیالله علیه و آله به مدینه آمد ، در ضمن گفتگو و مناظره با او فرمودند:
«خداوند شما را رحمت کند، شما تا زمان ظهور از آنان باشید که خانهنشین هستند، هر کس از شما در این حال بمیرد از مظلومان و ستمدیدگان میباشد و هر کس زنده باشد از شما دریابد آنچه را که چشم روشنی او است انشاء الله تعالی.»
#متن_عربی : فكونوا رحمكم الله من أجلاس [أحلاس](*) بيوتكم إلى أوان ظهور أمرنا فمن مات منكم كان من المظلومين و من عاش منكم أدرك ما تقر به عينه إن شاء الله تعالى.
📗إرشاد القلوب (للديلمي)، ج۲ ، ص۱۷۳
📗إرشاد القلوب، ترجمه سلگى، ج۲، ص۲۰۴
📗بحار الأنوار (ط - بيروت)، ج۳۰ ، ص۸۰
📗إرشاد القلوب، ترجمه سلگى، ج۲، ص۲۰۴
📥دانلود اسکن
🔸به همین مضمون امير المؤمنين عليه السلام در #نهج_البلاغه میفرمايد:
«در جاى خود قرار گيريد، و بر بلائى كه واقع مىشود صبر كنيد، و با دست و شمشير و زبان خود، حركتى نكنيد، و در باره چيزى كه خداوند شتاب در آن را براى شما نخواسته است، عجله نكنيد. زيرا هر كس از شما در بستر خود بميرد و خدا و پيغمبر و اهل بيت او را شناخته باشد، شهيد مرده و ثواب او با خداست كه پاداش نيت و اعمال نيك او را بدهد، و نيت او (براى درك امام زمان) مثل اينست كه شمشير خود را (براى آن حضرت) آماده ساخته است. زيرا هر چيز مدت و زمانى دارد.»
📗وسائل الشيعة، ج۱۱، ص۴۰و۴۱ ، باب ۱۳ : حكم الخروج بالسيف قبل قيام القائم (عليه السلام)
📗مهدى موعود ( ترجمه جلد سیزدهم بحار الأنوار)، ص۹۲۱
📗نهج البلاغة، ص۴۳۵
⇩▬⇩▭⇩▬⇩▭⇩▬⇩
✍ پینوشت:
* : «حلس» به معنای پلاس کف خانه و یا جُلی است که زیر رحل روی پشت شتر پهن میکنند. این جل همواره همراه رحل شتر است؛ و در هیچ وضعیتی از جای خود حرکت نمیکند.
پلاس خانه هم هیچ گاه از زمین بلند نمیشود.
با این مقدمه باید بیان کنیم که مقصود از خانهنشینی در روایات دو چیز است:
۱- ترک مبارزه با دشمن، قبل از رسیدن وقت مناسب. ۲- گوشهنشینی و عزلت به این معنا که چنان باشید که هیچ مسأله ای شما را تحریک نکند؛ و از جایتان نکَند.
←وظیفۀ شیعه در زمان غیبت اینست که نسبت به تغییر ساختار سیاسی، منفعل باشد. یا این که به طور خلاصه تصمیم نگیرد که دنیا را اصلاح کند. دنیا صاحب دارد؛ فرموده اند منتظر امر مولای خود باشید!
اما نسبت به نهی از منکر و امر به معروف نمیتواند منفعل باشد. نسبت به پرداخت حقوق الهی، کارهای خیر عام المنفعه و سایر امور اجتماعی نمیتواند منفعل باشد.
✅🔚 پس یک شیعهٔ منتظر ، شب و روز در حال انتظار امر فرج مولای خود است و گوش به زنگ و چشم به راه رهبر الهی خود حضرت مهدی ارواحنافداه است؛
و در عین حال بدون سر و صدا و شلوغ کاری به وظیفه خود عمل مینماید. «سر و صدا و شلوغ کاری» یعنی شبیه رفتارهای «سیاسی». مؤمن واقعی نباید دنبال مشاجره، جنجال، هوچیگری و طلب شهرت باشد.این اعمال اولاً، ثواب ندارد؛ ثانیاً، موجب گرفتاری انسان نیز میشود.
پس این عزلت و گوشهنشینی در صورتی ممدوح است که انسان تفقه در دین داشته باشد و از معارف و احکام دین با اطلاع باشد تا بتواند در عین اعتزال و خانهنشینی به معنایی که ذکر شد تکالیف شرعی را بجا آورده و حقوق خانواده، ارحام، بستگان، و برادران دینی را رعایت نماید.
🔗دیگر روایات مرتبط از امیرالکلام ، امیرالمؤمنین علیه السلام:
➖پیشی گرفتن از ائمه در قیام ممنوع
➖دجالهایی از نسل فاطمه علیها السلام
➖ای #کمیل خداوند قیام برای دین را از هیچ کسی نمیپذیرد مگر از رسول یا وصیاش
(بقیه اسکنها در ادامه خواهد آمد.)
➖➖➖➖
@borrhan
Telegram
attach 📎
فایل pdf کتاب خَصائِصُ الأئمّه ؛ خَصائِصُ امِیرِالمؤمِنینَ علیهالسلام / اثر مرحوم سید رضی در کتابخانه برهان بارگذاری شد↓↓↓
https://t.me/borrhanlibrary/6887
کتابی به زبان عربی درباره زندگی و سخنان امیرمؤمنان علی علیهالسلام، تألیف سید رضی (متوفای ۴۰۶ق). مؤلف، روایاتی را درباره حضرت امیر علیهالسلام جمعآوری نموده و با اشاره به #معجزات و سخنان آن حضرت، تاریخ کامل و گویایی را از زندگی او ارائه نموده است.
←نگارش این کتاب موجب گشت تا سید رضی تصمیم به جمعآوری کتاب #نهج_البلاغه بگیرد و همین هم سبب ناتمام ماندن کتاب حاضر شد، زیرا همانگونه که از نام کتاب روشن است سید رضی تصمیم داشت در این کتاب زندگانی تمام ائمه علیهمالسلام را بیاورد اما به امام اول علیهالسلام اکتفا نمود.
https://t.me/borrhanlibrary/6887
کتابی به زبان عربی درباره زندگی و سخنان امیرمؤمنان علی علیهالسلام، تألیف سید رضی (متوفای ۴۰۶ق). مؤلف، روایاتی را درباره حضرت امیر علیهالسلام جمعآوری نموده و با اشاره به #معجزات و سخنان آن حضرت، تاریخ کامل و گویایی را از زندگی او ارائه نموده است.
←نگارش این کتاب موجب گشت تا سید رضی تصمیم به جمعآوری کتاب #نهج_البلاغه بگیرد و همین هم سبب ناتمام ماندن کتاب حاضر شد، زیرا همانگونه که از نام کتاب روشن است سید رضی تصمیم داشت در این کتاب زندگانی تمام ائمه علیهمالسلام را بیاورد اما به امام اول علیهالسلام اکتفا نمود.
#پیامبر_اهل_تسنن (۵۹)
#نقد_بخاری (۴۴)
#نقد_مسلم (۹) #فردوسی (۲۶)
🟥 موسی (عیاذاً بالله) و آت🔥ش زدن لانهٔ مورچهها!
❗️ وقتی فردوسی شاعر فارسی زبان از پیامبر مکتب سقیفه انسان تر است!
🔖۲۵اردیبهشت/سالروز بزرگداشت فردوسی
┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄
در صحیح بخاری (ج 4، ص 62، نشر دار طوق النجاة - ر.ک: تصویر الحاقی) از ابوهریره نقل شده است:
✖️«... قَرَصَتْ نَمْلَةٌ نَبِيًّا مِنَ الأَنْبِيَاءِ، فَأَمَرَ بِقَرْيَةِ النَّمْلِ، فَأُحْرِقَتْ، فَأَوْحَى اللَّهُ إِلَيْهِ: أَنْ قَرَصَتْكَ نَمْلَةٌ أَحْرَقْتَ أُمَّةً مِنَ الأُمَمِ تُسَبِّحُ»
یعنی: از پیامبر صلی الله علیه وسلم شنیدم مورچهای پای یکی از پیامبران را نیش زد، آن پیامبر هم ناراحت شد و دستور داد که لانه مورچهها را آتش زدند. در این هنگام از طرف خدا توبیخی بدین صورت صادر گردید: ای پیامبر من! آیا به سبب نیشزدن یک مورچه، امتی را که تسبیح خدا میگویند آتش میزنی؟!!
←و مثل این خبر را مسلم در صحیح (کتاب قتل الحیات، ح 2241) روایت کرده است.
👥👥ابن حجر در فتح الباری(7/168) و قسطانی در ارشاد الساری(6/114) گفتهاند:
این پیامبر «قسی القلب» که موضع اجتماع و زندگی جانداران ذیروح را به جرم نیشزدن یک مورچه به آتش کشیده و جنونوار انتقام گرفته همان موسی بن عمران - از ساحت قدسی او دور باد - پیامبر خدا بوده است!!
🔻در #نهج_البلاغه از امام مؤمنان علیهالسلام میخوانیم که:
«... به خدا سوگند! اگر اقليمهاى هفتگانه با آنچه در زير آسمانهاست به من دهند كه خداوند را با گرفتن پوست جوى از دهان مورچهاى نافرمانى كنم، هرگز نخواهم كرد و اين دنياى شما از برگ جويدهاى كه در دهان ملخى باشد، نزد من خوارتر و بى ارزشتر است!» (خطبه 224)
فردوسی -رضوان الله علیه- نیز میفرماید:
میازار موری که دانهکش است ... که جان دارد و جان شیرین خوش است.
⁉️❔آیا تنزل دادن سطح رسول اوالعزم الهی از یک شاعر فارسیزبان خیانت در حق مسلمانان بی اطلاع نیست؟!
✅←بیشک این اکذوبه تاریخی از کیسهٔ شیخ المضیره و بازرگان حدیث ، #ابوهریره دوسی خارج شده ، که پس از عزل از فرمانداری بحرین و رجعت به مدینه از کعب الاحبار - دانشمند بزرگ اهل کتاب - اسرائیلیات را تلقین و در بین مردم روانه کرد؛
▫️تا آنجا که امام مسلم در کتاب التمییز (ص/ 175) از بشر بن سعید تابعی آورده است:
«اتَّقُوا اللَّهَ وَتَحَفَّظُوا مِنَ الْحَدِيثِ، فَوَاللَّهِ لَقَدْ رَأَيْتُنَا نُجَالِسُ أَبَا هُرَيْرَةَ فَيُحَدِّثُ عَنْ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ وَيُحَدِّثُنَا عَنْ كَعْبِ الْأَحْبَارِ ثُمَّ يَقُومُ فَأَسْمَعُ بعض ما كَانَ مَعَنَا يَجْعَلُ حَدِيثَ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ عَنْ كَعْبٍ، وَحَدِيثَ كَعْبٍ عَنْ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وسلَّم
یعنی: از خدا بترسید و با دقت بیشتری حدیث نقل کنید. به خدا قسم در کنار ابوهریره بودم که از رسول صلی الله علیه وآله وسلم روایتی نقل کرد و روایتی از کعب، سپس به بعضی از کسان که با ما بودند گفت حدیث پیامبر خدا را به کعب نسبت میدهم و حدیث کعب را به پیامبر!!
▫️و به گزارش ابوزرعه دمشقی در تاریخ (1475) و حاشیهٔ سیر أعلام النبلاء (2/600) که شیخ شعیب ارنؤوط [وهذا إسناد صحیح] خبر را تصحیح کرده از عمر نقل شده که به ابوهریره ، محدث بزرگ اهل سنت که بالغ بر ۵ هزار حدیث از او در کتب عامه وجود دارد گفته «باید نقل حدیث را ترک کنی وگرنه تو را به دوس و سرزمینت تبعید میکنم»!!!
🌿 سبحان ربک رب العزة عما یصفون وسلام علی المرسلین والحمد لله رب العالمین و الحمدلله علی نعمة ولاية اميرالمومنين عليهالسلام
➖➖➖➖➖
@borrhan
#نقد_بخاری (۴۴)
#نقد_مسلم (۹) #فردوسی (۲۶)
🟥 موسی (عیاذاً بالله) و آت🔥ش زدن لانهٔ مورچهها!
❗️ وقتی فردوسی شاعر فارسی زبان از پیامبر مکتب سقیفه انسان تر است!
🔖۲۵اردیبهشت/سالروز بزرگداشت فردوسی
┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄
در صحیح بخاری (ج 4، ص 62، نشر دار طوق النجاة - ر.ک: تصویر الحاقی) از ابوهریره نقل شده است:
✖️«... قَرَصَتْ نَمْلَةٌ نَبِيًّا مِنَ الأَنْبِيَاءِ، فَأَمَرَ بِقَرْيَةِ النَّمْلِ، فَأُحْرِقَتْ، فَأَوْحَى اللَّهُ إِلَيْهِ: أَنْ قَرَصَتْكَ نَمْلَةٌ أَحْرَقْتَ أُمَّةً مِنَ الأُمَمِ تُسَبِّحُ»
یعنی: از پیامبر صلی الله علیه وسلم شنیدم مورچهای پای یکی از پیامبران را نیش زد، آن پیامبر هم ناراحت شد و دستور داد که لانه مورچهها را آتش زدند. در این هنگام از طرف خدا توبیخی بدین صورت صادر گردید: ای پیامبر من! آیا به سبب نیشزدن یک مورچه، امتی را که تسبیح خدا میگویند آتش میزنی؟!!
←و مثل این خبر را مسلم در صحیح (کتاب قتل الحیات، ح 2241) روایت کرده است.
👥👥ابن حجر در فتح الباری(7/168) و قسطانی در ارشاد الساری(6/114) گفتهاند:
این پیامبر «قسی القلب» که موضع اجتماع و زندگی جانداران ذیروح را به جرم نیشزدن یک مورچه به آتش کشیده و جنونوار انتقام گرفته همان موسی بن عمران - از ساحت قدسی او دور باد - پیامبر خدا بوده است!!
🔻در #نهج_البلاغه از امام مؤمنان علیهالسلام میخوانیم که:
«... به خدا سوگند! اگر اقليمهاى هفتگانه با آنچه در زير آسمانهاست به من دهند كه خداوند را با گرفتن پوست جوى از دهان مورچهاى نافرمانى كنم، هرگز نخواهم كرد و اين دنياى شما از برگ جويدهاى كه در دهان ملخى باشد، نزد من خوارتر و بى ارزشتر است!» (خطبه 224)
فردوسی -رضوان الله علیه- نیز میفرماید:
میازار موری که دانهکش است ... که جان دارد و جان شیرین خوش است.
⁉️❔آیا تنزل دادن سطح رسول اوالعزم الهی از یک شاعر فارسیزبان خیانت در حق مسلمانان بی اطلاع نیست؟!
✅←بیشک این اکذوبه تاریخی از کیسهٔ شیخ المضیره و بازرگان حدیث ، #ابوهریره دوسی خارج شده ، که پس از عزل از فرمانداری بحرین و رجعت به مدینه از کعب الاحبار - دانشمند بزرگ اهل کتاب - اسرائیلیات را تلقین و در بین مردم روانه کرد؛
▫️تا آنجا که امام مسلم در کتاب التمییز (ص/ 175) از بشر بن سعید تابعی آورده است:
«اتَّقُوا اللَّهَ وَتَحَفَّظُوا مِنَ الْحَدِيثِ، فَوَاللَّهِ لَقَدْ رَأَيْتُنَا نُجَالِسُ أَبَا هُرَيْرَةَ فَيُحَدِّثُ عَنْ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ وَيُحَدِّثُنَا عَنْ كَعْبِ الْأَحْبَارِ ثُمَّ يَقُومُ فَأَسْمَعُ بعض ما كَانَ مَعَنَا يَجْعَلُ حَدِيثَ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ عَنْ كَعْبٍ، وَحَدِيثَ كَعْبٍ عَنْ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وسلَّم
یعنی: از خدا بترسید و با دقت بیشتری حدیث نقل کنید. به خدا قسم در کنار ابوهریره بودم که از رسول صلی الله علیه وآله وسلم روایتی نقل کرد و روایتی از کعب، سپس به بعضی از کسان که با ما بودند گفت حدیث پیامبر خدا را به کعب نسبت میدهم و حدیث کعب را به پیامبر!!
▫️و به گزارش ابوزرعه دمشقی در تاریخ (1475) و حاشیهٔ سیر أعلام النبلاء (2/600) که شیخ شعیب ارنؤوط [وهذا إسناد صحیح] خبر را تصحیح کرده از عمر نقل شده که به ابوهریره ، محدث بزرگ اهل سنت که بالغ بر ۵ هزار حدیث از او در کتب عامه وجود دارد گفته «باید نقل حدیث را ترک کنی وگرنه تو را به دوس و سرزمینت تبعید میکنم»!!!
🌿 سبحان ربک رب العزة عما یصفون وسلام علی المرسلین والحمد لله رب العالمین و الحمدلله علی نعمة ولاية اميرالمومنين عليهالسلام
➖➖➖➖➖
@borrhan
Telegram
attach 📎
#عاشورا_و_وهابیت (۵)
#دو_خط_روضه
#قاتلین_سیدالشهداء (۳۵)
❗️قبائلی از شام که به فعل کثیف پدرانشان در واقعه عاشورا افتخار میکنند!
┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄
مرحوم کراجکی علیه الرحمه از شاگردان #شیخ_مفید و مرحوم سید مرتضی، در رساله التعجب من اغلاط العامة که قسمت پایانی کنز الفوائد است مینویسد:
🔸و من عجيب قولهم: إنّ أحدا لم يشر بهذا الحال، و يستبشر بما جرى فيها من الفعال، و قد رأوا ما جرى قرّره شيوخهم، و رسمه سلفهم، من تبجيل كلّ من نال من الحسين صلوات اللّه عليه في ذلك اليوم منالا، و آثر في القتل به أثرا، و تعظيمهم لهم، و جعلوا ما فعلوه سمة لأولادهم.
#ترجمه : تعجب از عدّه ای است که به کارهایی که پدرانشان با حسین بن علی علیهما السلام انجام دادند، شاد شدند و آنها را به واسطه کار و اثری که در قتل آن حضرت داشتند، بزرگ داشتند و به آن افتخار کردند، و به همین جهت در سرزمین شام به این القاب مشهور و شناخته شدند. این عده عبارتند از:
✖️بنو سراويل :
اولاد كسى بودند كه پيراهن حسين بن علی علیهما السلام را روز عاشورا از تن مباركش در آورد و برد.
و أمّا بنو السراويل: فأولاد الذي سلب سراويل الحسين عليه السّلام
✖️بنو سرج :
اولاد کسی هستند که اسبانش را زين کرد تا جسد حسين بن علی علیهما السلام را لگدمال کند. بعضي از اين اسب ها به مصر رسید، پس نعل آن اسب ها را جدا کردند و از باب تبرّک بر سر خانه هایشان آويختند، و اين کار نزدشان رسم و سنّت گشت.
و أمّا بنو السرج: فأولاد الذين أسرجت خيله لدوس جسد الحسين عليه السّلام، و وصل بعض هذه الخيل إلى مصر، فقلعت نعالها من حوافرها و سمّرت على أبواب الدور ليتبرّك بها، و جرت بذلك السنّة عندهم حتّى صاروا يتعمّدون عمل نظيرها على أبواب دور أكثرهم
✖️بَنُو سِنان :
اولاد کسی هستند که نيزه اى را حمل میکرد كه سر حسين بن علی علیهما السلام بر آن بود.
و أمّا بنو سنان: فأولاد الذي حمل الرمح الذي على سنانه رأس الحسين عليه السّلام
✖️بنو المُكَبِّرِى :
اولاد کسی هستند که پشت سر بریده حسین بن علی علیهما السلام تکبیر میگفت.
و أمّا بنو المكبّري: فأولاد الذي كان يكبّر خلف رأس الحسين عليه السّلام
✖️بَنُو الطَّشتى :
اولاد کسی هستند كه سر حسین بن علی علیه السلام را در طشت حمل میکرد، و آنان در دمشق معروفند.
و أمّا بنو الطشتي: فأولاد الذي حمل الطشت الذي ترك فيه رأس الحسين عليه السّلام، و هم بدمشق معروفون
✖️بَنُو القَضِيبى:
اولاد كسی هستند كه برای یزید ملعون، آن تکه چوب را آورد و یزید ملعون با آن چوب، به دندان های حسین بن علی علیهما السلام می زد.
و أمّا بنو القضيبي: فأولاد الذي أحضر القضيب إلى يزيد لعنه اللّه لنكت ثنايا الحسين عليه السّلام
✖️بنو الدرجي :
اولاد كسى كه سر حسین بن علی علیهما السلام را بر پله هاى باب جيرون(در دمشق) نهاد.
و أمّا بنو الدرجي: فأولاد الذي ترك الرأس في درج جيرون بنو الدَّرَجى
📚 التعجّب من أغلاط العامة في مسألة الإمامة نویسنده : الكراجكي، أبو الفتح ج1 ص117(ر.ک: تصویر الحاقی)
لعنة الله علیهم اجمعین!
▼↓▼↓▼↓▼↓▼↓▼
🔹ابوريحان بيرونى مینویسد:
«ستم هايى كه به حسين بن على عليه السلام كردند در هيچ ملتى با بدترين افراد انجام ندادند.او را با شمشير و نيزه و سنگ باران از پا درآوردند و سپس اسب بر بدنش تاختند. بعضى از اين اسب ها به مصر رسيدند. گروهى از مردم نعل اين اسب ها را كندند و براى تبرك بر در خانه هاى خود نصب كردند و اين عمل در ميان مردم مصر سنتى شد كه بعد از آن هر كس بالاى در خانه خود نعل نصب مى كرد.»
📚آثار الباقیه ص319
✅🔚جامعه ای که حاکمیتش را غاصبین حق امیرالمومنین عليهالسلام بر عهده داشتند شدت دشمنی پیروانش با اهل بیت علیهم السلام از جنایتی که در کربلا مرتکب شدند مشخص میشود؛
امیرالمؤمنین در #نهج_البلاغه میفرمایند : «و اعلموا انکم لن تعرفوا الرشد، حتی تعرفوا الذی ترکه» لذا باید توجه داشت عظمت حرکت أباعبدالله الحسین علیه السلام شناخته نمیشود الا با شناخت دقیق دشمنِ حضرت و شیوههای سرکوبی آنان.
وَ لَعَنَ اللَّهُ اُمَّةً اَسْرَجَتْ وَ اَلْجَمَتْ وَ تَنَقَّبَتْ لِقِتالِکَ.خدا لعنت کند امّتى را که مَرکب ها را زین کردند و لگام زدند و آماده جنگ با تو شد.
➖➖➖➖➖
@borrhan
#دو_خط_روضه
#قاتلین_سیدالشهداء (۳۵)
❗️قبائلی از شام که به فعل کثیف پدرانشان در واقعه عاشورا افتخار میکنند!
┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄
مرحوم کراجکی علیه الرحمه از شاگردان #شیخ_مفید و مرحوم سید مرتضی، در رساله التعجب من اغلاط العامة که قسمت پایانی کنز الفوائد است مینویسد:
🔸و من عجيب قولهم: إنّ أحدا لم يشر بهذا الحال، و يستبشر بما جرى فيها من الفعال، و قد رأوا ما جرى قرّره شيوخهم، و رسمه سلفهم، من تبجيل كلّ من نال من الحسين صلوات اللّه عليه في ذلك اليوم منالا، و آثر في القتل به أثرا، و تعظيمهم لهم، و جعلوا ما فعلوه سمة لأولادهم.
#ترجمه : تعجب از عدّه ای است که به کارهایی که پدرانشان با حسین بن علی علیهما السلام انجام دادند، شاد شدند و آنها را به واسطه کار و اثری که در قتل آن حضرت داشتند، بزرگ داشتند و به آن افتخار کردند، و به همین جهت در سرزمین شام به این القاب مشهور و شناخته شدند. این عده عبارتند از:
✖️بنو سراويل :
اولاد كسى بودند كه پيراهن حسين بن علی علیهما السلام را روز عاشورا از تن مباركش در آورد و برد.
و أمّا بنو السراويل: فأولاد الذي سلب سراويل الحسين عليه السّلام
✖️بنو سرج :
اولاد کسی هستند که اسبانش را زين کرد تا جسد حسين بن علی علیهما السلام را لگدمال کند. بعضي از اين اسب ها به مصر رسید، پس نعل آن اسب ها را جدا کردند و از باب تبرّک بر سر خانه هایشان آويختند، و اين کار نزدشان رسم و سنّت گشت.
و أمّا بنو السرج: فأولاد الذين أسرجت خيله لدوس جسد الحسين عليه السّلام، و وصل بعض هذه الخيل إلى مصر، فقلعت نعالها من حوافرها و سمّرت على أبواب الدور ليتبرّك بها، و جرت بذلك السنّة عندهم حتّى صاروا يتعمّدون عمل نظيرها على أبواب دور أكثرهم
✖️بَنُو سِنان :
اولاد کسی هستند که نيزه اى را حمل میکرد كه سر حسين بن علی علیهما السلام بر آن بود.
و أمّا بنو سنان: فأولاد الذي حمل الرمح الذي على سنانه رأس الحسين عليه السّلام
✖️بنو المُكَبِّرِى :
اولاد کسی هستند که پشت سر بریده حسین بن علی علیهما السلام تکبیر میگفت.
و أمّا بنو المكبّري: فأولاد الذي كان يكبّر خلف رأس الحسين عليه السّلام
✖️بَنُو الطَّشتى :
اولاد کسی هستند كه سر حسین بن علی علیه السلام را در طشت حمل میکرد، و آنان در دمشق معروفند.
و أمّا بنو الطشتي: فأولاد الذي حمل الطشت الذي ترك فيه رأس الحسين عليه السّلام، و هم بدمشق معروفون
✖️بَنُو القَضِيبى:
اولاد كسی هستند كه برای یزید ملعون، آن تکه چوب را آورد و یزید ملعون با آن چوب، به دندان های حسین بن علی علیهما السلام می زد.
و أمّا بنو القضيبي: فأولاد الذي أحضر القضيب إلى يزيد لعنه اللّه لنكت ثنايا الحسين عليه السّلام
✖️بنو الدرجي :
اولاد كسى كه سر حسین بن علی علیهما السلام را بر پله هاى باب جيرون(در دمشق) نهاد.
و أمّا بنو الدرجي: فأولاد الذي ترك الرأس في درج جيرون بنو الدَّرَجى
📚 التعجّب من أغلاط العامة في مسألة الإمامة نویسنده : الكراجكي، أبو الفتح ج1 ص117(ر.ک: تصویر الحاقی)
لعنة الله علیهم اجمعین!
▼↓▼↓▼↓▼↓▼↓▼
🔹ابوريحان بيرونى مینویسد:
«ستم هايى كه به حسين بن على عليه السلام كردند در هيچ ملتى با بدترين افراد انجام ندادند.او را با شمشير و نيزه و سنگ باران از پا درآوردند و سپس اسب بر بدنش تاختند. بعضى از اين اسب ها به مصر رسيدند. گروهى از مردم نعل اين اسب ها را كندند و براى تبرك بر در خانه هاى خود نصب كردند و اين عمل در ميان مردم مصر سنتى شد كه بعد از آن هر كس بالاى در خانه خود نعل نصب مى كرد.»
📚آثار الباقیه ص319
✅🔚جامعه ای که حاکمیتش را غاصبین حق امیرالمومنین عليهالسلام بر عهده داشتند شدت دشمنی پیروانش با اهل بیت علیهم السلام از جنایتی که در کربلا مرتکب شدند مشخص میشود؛
امیرالمؤمنین در #نهج_البلاغه میفرمایند : «و اعلموا انکم لن تعرفوا الرشد، حتی تعرفوا الذی ترکه» لذا باید توجه داشت عظمت حرکت أباعبدالله الحسین علیه السلام شناخته نمیشود الا با شناخت دقیق دشمنِ حضرت و شیوههای سرکوبی آنان.
وَ لَعَنَ اللَّهُ اُمَّةً اَسْرَجَتْ وَ اَلْجَمَتْ وَ تَنَقَّبَتْ لِقِتالِکَ.خدا لعنت کند امّتى را که مَرکب ها را زین کردند و لگام زدند و آماده جنگ با تو شد.
➖➖➖➖➖
@borrhan
Telegram
attach 📎
[ کانال برهان ]
#صفین (۱۱۱) 🔸۱۲/صفر سالروز واقعه حکمیت در صفین و پاسخ به شبهه کانالهای وهابی پیرامون جنگ صفین ⁉️❔آیا امیر المؤمنين علی بن ابی طالب -علیهما السلام- فرمودند: کشتهشدگان ما و کشتهشدگان سپاه معاویه در بهشت هستند؟! 🔻پاسخ دوم (پاسخ اول ←اینجا→) ┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄…
#صفین (۱۱۲)
✅ خلاصهای از ماجرای حکمیت در صفین
✧❁﷽❁✧
...در پی حملات #مالک_اشتر در جنگ صفین، معاویه شکست را بسیار نزدیک دید و برای چارهجویی، دست به دامن #عمروعاص شد.
به پیشنهاد عمروعاص و دستور #معاویه:، شامیان قرآنها را بر نیزه کردند و شعار دادند: «ای اهل عراق! حاکم بین ما و شما، کتاب خدا باشد»
با اجرای این نقشه، در میان سپاه امیرالمؤمنین دو دستگی پدید آمد.
گروهی گفتند: «دشمن، حکمیت قرآن را پذیرفته و ما حق جنگ با آنان را نداریم.» و شعار «لاحکم الا لله» سر دادند.
امیرالمؤمنین به شدت در برابر این سخن ایستادند و فرمودند: «این درخواست، فریبکارانه، و به منظور فرار از شکست است.»
و فرمان به ادامهٔ جنگ دادند. از سوی دیگر افراد منافقی مانند #اشعث_بن_قیس که معاویه قبلا با او مخفیانه گفتگو کرده بود، با تضعیف روحیهٔ سربازان حضرت، آنان را به گزینش دو داور از هر گروه ترغیب میکردند
هرچه امیرالمؤمنین فرمودند:
ُ «این نیرنگ است، و من، کلام الله ناطق هستم.» نتیجه نداد.
بالاخره با اصرار اشعث و چند تن دیگر و تهدید حضرت امیر به قتل یا تسلیم و تحویل آن حضرت به معاویه ، جنگ متوقف شد.
عاقبت، امیرالمؤمنین به ناچار ضمن نامهای به معاویه، با قید اینکه ما میدانیم تو اهل قرآن نیستی، حکمیت قرآن را پذیرفتند.
َ به این ترتیب قرار شد که از طرفین دو حَکم (داور)، انتخاب کنند، تا سرانجام جنگ،
به حکمیت (قضاوت دو داور) سپرده شود.
معاویه، عمروعاص را که به زیرکی معروف بود به نمایندگی برگزید و امیرمؤمنان جناب مالک اشتر یا به قولی «عبدالله بن عباس» و به قولی دیگر «ابوالاسود دوئلی» را انتخاب کردند؛ اما با مخالفت همان کسانی که توقف
جنگ را بر حضرت تحمیل کرده بودند، مواجه شدند.
این بار نیز به انتخاب آنان، نمایندگی شخصی به نام «ابوموسی اشعری» به حضرت امیر تحمیل شد.
امیرالمؤمنین در خطبهٔ ۲۳۸ #نهج_البلاغه در مورد اشتباه بودن انتخاب ابوموسی به عنوان داور حکمیت میفرمایند:
💠 «شما كار #ابوموسى_اشعرى را در جنگ #جمل به ياد داريد كه مىگفت: اين واقعه فتنه است، و هرگز به سوى اين ميدان حركت ننماييد! درحالىكه خودش در جنگ صفين شركت كرد.
اگر او راست مىگويد كه اين جنگها فتنه است، پس شركتش بدون اجبار در اين ميدان نبرد، خطا بود و اگر دروغ مىگويد، پس متهم است (دروغگو است) و شخص متهم و دروغگو نبايد براى چنين امر خطیری یعنی حکمیت برگزيده شود!»
امام برخلاف میل خود و برای حفظ مصالح
مسلمانان، سندی را امضا کردند که در آن آمده بود: « علی و معاویه و سپاهیانشان حکمیت قرآن و سنت پیامبر را پذیرفتهاند و ابوموسی اشعری و عمروعاص باید بر این اساس تا ماه #رمضان آینده، حکم خود را ابلاغ کنند و هر حکمی بدهند در امان خواهند بود.»
عمروعاص نتیجهٔ حکمیت را به اینجا رسانید
که او و ابوموسی اشعری رأی دهند هر دو فرمانروا از خلافت برکنار شوند و هیچ کدام، خلیفه نباشند و انتخاب خلیفه را به شورا واگذار کنند! آن حیلهگر مکار، برای اجرایی کردن نقشهای که در سر داشت ابوموسی را فریفت و او را در اعلام نتیجه بر خود مقدم داشت.
ابن عباس و مالک اشتر تلاش زیادی کردند
تا ابتدا عمروعاص نتیجه را اعلام کند؛ اما ابوموسی به هشدارهای آنان توجهی نکرد و گفت: «من و عمروعاص توافق کردهایم!»
او بالای منبر رفت و گفت: «ای مردم! ...من و عمروعاص توافق کردیم که علی و معاویه را از خلافت برکنار کنیم تا خود مسلمانان، شورایی تشکیل دهند و کسی را که استحقاق و شایستگی خلافت دارد انتخاب کنند؛ پس من به نمایندگی از مردم حجاز و عراق چنانکه انگشتریام را از دست خود خارج میکنم،
علی را از خلافت برکنار مینمایم!»
سپس از منبر پایین آمد عمرو عاص بالای منبر رفته و اعلام کرد:
ّ «آنچه ابوموسی گفت شنیدید. او تنها حق
برکناری علی را داشت و من هم او را در این مورد تأیید میکنم؛ اما من چنانکه انگشتریام را
به دست میکنم خلافت را به معاویه واگذار مینمایم؛ زیرا او علاوه بر اینکه شایستگی این مقام را دارد، ولی دم و خونخواه عثمان نیز هست!»
در اینجا مجلس آشفته شد. ابوموسی از حیلهٔ عمروعاص برآشفت و خطاب به او گفت:
«ای حیله گر فاسق! تو چون سگی هستی كه چه آن را چوب بزنند یا رهایش سازند، واق واق میکند.»
عمروعاص هم در پاسخ گفت: «تو همچون خری هستی که مشتی کتاب، بارش کرده باشند.»
امیرالمؤمنین در خطبه ۱۷۷ نهج درباره رد کردن حكم حكميت ميفرمايند:
💠 «نظر جمعیت شما بر این قرار گرفت که دو نفر را برای حکمیت انتخاب کنند و ما از این دو، پیمان گرفتیم ُ که بر اساس حکم قرآن عمل کنند؛ ولی آنها با اين كه آشكارا حق را مىديدند منحرف شدند؛ چون جور و ستم، خواستهٔ دل آنها بود. بنابراين هنگامی که منحرف شدند و حكمى بر خلاف حكم خداوند صادر كردند ما مىتوانيم به استناد دليلی محكم، براى خود تصميم بگيريم. ،(و حكم آنها را دور بيفكنيم.)»
➖➖➖➖
@borrhan
✅ خلاصهای از ماجرای حکمیت در صفین
✧❁﷽❁✧
...در پی حملات #مالک_اشتر در جنگ صفین، معاویه شکست را بسیار نزدیک دید و برای چارهجویی، دست به دامن #عمروعاص شد.
به پیشنهاد عمروعاص و دستور #معاویه:، شامیان قرآنها را بر نیزه کردند و شعار دادند: «ای اهل عراق! حاکم بین ما و شما، کتاب خدا باشد»
با اجرای این نقشه، در میان سپاه امیرالمؤمنین دو دستگی پدید آمد.
گروهی گفتند: «دشمن، حکمیت قرآن را پذیرفته و ما حق جنگ با آنان را نداریم.» و شعار «لاحکم الا لله» سر دادند.
امیرالمؤمنین به شدت در برابر این سخن ایستادند و فرمودند: «این درخواست، فریبکارانه، و به منظور فرار از شکست است.»
و فرمان به ادامهٔ جنگ دادند. از سوی دیگر افراد منافقی مانند #اشعث_بن_قیس که معاویه قبلا با او مخفیانه گفتگو کرده بود، با تضعیف روحیهٔ سربازان حضرت، آنان را به گزینش دو داور از هر گروه ترغیب میکردند
هرچه امیرالمؤمنین فرمودند:
ُ «این نیرنگ است، و من، کلام الله ناطق هستم.» نتیجه نداد.
بالاخره با اصرار اشعث و چند تن دیگر و تهدید حضرت امیر به قتل یا تسلیم و تحویل آن حضرت به معاویه ، جنگ متوقف شد.
عاقبت، امیرالمؤمنین به ناچار ضمن نامهای به معاویه، با قید اینکه ما میدانیم تو اهل قرآن نیستی، حکمیت قرآن را پذیرفتند.
َ به این ترتیب قرار شد که از طرفین دو حَکم (داور)، انتخاب کنند، تا سرانجام جنگ،
به حکمیت (قضاوت دو داور) سپرده شود.
معاویه، عمروعاص را که به زیرکی معروف بود به نمایندگی برگزید و امیرمؤمنان جناب مالک اشتر یا به قولی «عبدالله بن عباس» و به قولی دیگر «ابوالاسود دوئلی» را انتخاب کردند؛ اما با مخالفت همان کسانی که توقف
جنگ را بر حضرت تحمیل کرده بودند، مواجه شدند.
این بار نیز به انتخاب آنان، نمایندگی شخصی به نام «ابوموسی اشعری» به حضرت امیر تحمیل شد.
امیرالمؤمنین در خطبهٔ ۲۳۸ #نهج_البلاغه در مورد اشتباه بودن انتخاب ابوموسی به عنوان داور حکمیت میفرمایند:
💠 «شما كار #ابوموسى_اشعرى را در جنگ #جمل به ياد داريد كه مىگفت: اين واقعه فتنه است، و هرگز به سوى اين ميدان حركت ننماييد! درحالىكه خودش در جنگ صفين شركت كرد.
اگر او راست مىگويد كه اين جنگها فتنه است، پس شركتش بدون اجبار در اين ميدان نبرد، خطا بود و اگر دروغ مىگويد، پس متهم است (دروغگو است) و شخص متهم و دروغگو نبايد براى چنين امر خطیری یعنی حکمیت برگزيده شود!»
امام برخلاف میل خود و برای حفظ مصالح
مسلمانان، سندی را امضا کردند که در آن آمده بود: « علی و معاویه و سپاهیانشان حکمیت قرآن و سنت پیامبر را پذیرفتهاند و ابوموسی اشعری و عمروعاص باید بر این اساس تا ماه #رمضان آینده، حکم خود را ابلاغ کنند و هر حکمی بدهند در امان خواهند بود.»
عمروعاص نتیجهٔ حکمیت را به اینجا رسانید
که او و ابوموسی اشعری رأی دهند هر دو فرمانروا از خلافت برکنار شوند و هیچ کدام، خلیفه نباشند و انتخاب خلیفه را به شورا واگذار کنند! آن حیلهگر مکار، برای اجرایی کردن نقشهای که در سر داشت ابوموسی را فریفت و او را در اعلام نتیجه بر خود مقدم داشت.
ابن عباس و مالک اشتر تلاش زیادی کردند
تا ابتدا عمروعاص نتیجه را اعلام کند؛ اما ابوموسی به هشدارهای آنان توجهی نکرد و گفت: «من و عمروعاص توافق کردهایم!»
او بالای منبر رفت و گفت: «ای مردم! ...من و عمروعاص توافق کردیم که علی و معاویه را از خلافت برکنار کنیم تا خود مسلمانان، شورایی تشکیل دهند و کسی را که استحقاق و شایستگی خلافت دارد انتخاب کنند؛ پس من به نمایندگی از مردم حجاز و عراق چنانکه انگشتریام را از دست خود خارج میکنم،
علی را از خلافت برکنار مینمایم!»
سپس از منبر پایین آمد عمرو عاص بالای منبر رفته و اعلام کرد:
ّ «آنچه ابوموسی گفت شنیدید. او تنها حق
برکناری علی را داشت و من هم او را در این مورد تأیید میکنم؛ اما من چنانکه انگشتریام را
به دست میکنم خلافت را به معاویه واگذار مینمایم؛ زیرا او علاوه بر اینکه شایستگی این مقام را دارد، ولی دم و خونخواه عثمان نیز هست!»
در اینجا مجلس آشفته شد. ابوموسی از حیلهٔ عمروعاص برآشفت و خطاب به او گفت:
«ای حیله گر فاسق! تو چون سگی هستی كه چه آن را چوب بزنند یا رهایش سازند، واق واق میکند.»
عمروعاص هم در پاسخ گفت: «تو همچون خری هستی که مشتی کتاب، بارش کرده باشند.»
امیرالمؤمنین در خطبه ۱۷۷ نهج درباره رد کردن حكم حكميت ميفرمايند:
💠 «نظر جمعیت شما بر این قرار گرفت که دو نفر را برای حکمیت انتخاب کنند و ما از این دو، پیمان گرفتیم ُ که بر اساس حکم قرآن عمل کنند؛ ولی آنها با اين كه آشكارا حق را مىديدند منحرف شدند؛ چون جور و ستم، خواستهٔ دل آنها بود. بنابراين هنگامی که منحرف شدند و حكمى بر خلاف حكم خداوند صادر كردند ما مىتوانيم به استناد دليلی محكم، براى خود تصميم بگيريم. ،(و حكم آنها را دور بيفكنيم.)»
➖➖➖➖
@borrhan
فایلpdf مقاله نقش خداباوری در تهذیب اخلاق فردی از منظر نهجالبلاغه در ۲۱صفحه در «کتابخانه برهان» بارگذاری شد↓↓
https://t.me/borrhanlibrary/7817
#مکارم_اخلاق (۱۴۰) #نهج_البلاغه (۴۲)
https://t.me/borrhanlibrary/7817
#مکارم_اخلاق (۱۴۰) #نهج_البلاغه (۴۲)
#دولت_حق (۱۱۷)
#جهاد_ابتدائی (۲۴)
🔻 سوال یکی از کاربران محترم برهان:
يكى از ادله ای كه اقامه مىكنند برای تشكيل حكومت در هر زمانى ، احتجاج به حكمت ۳۷۳ #نهج_البلاغه است:
🔸«ایها المؤمنون انه من رأی عدواناً یعمل به و منکراً یدعی الیه فانکره فقد سلم و برئ، و من انکره بلسانه فقد أجر و هو افضل من صاحبه، و من انکره بالسیف لتکون کلمهالله هی العیا و کلمه الظالمین هی السفلی فذلک الذی اصاب سبیل الهدی و قام علی الطریق و نور فی قلبه الیقین»؛
#ترجمه : «ای مؤمنان، هرگاه کسی دید که به دشمنی و نافرمانی حق عمل میشود و منکری رواج مییابد و آن را قلباً انکار نماید و از آن بیزاری جوید، راه به سلامت برده و از گناه تبرئه میشود. هرکس آن را با زبان نیز انکار کرده و با آن به مخالفت برخیزد، اجر و پاداش نیز دریافت داشته و چنین کسی از قبلی بهتر است. هرکس آن را به وسیله شمشیر انکار و با آن مبارزه نماید و کاری کند که جبههی حق و کلمهالله متعالی شود و جبههی ناحق و جانب ظالمان پست و خوار گردد، او راه هدایت را پیدا کرده بر راه مستقیم و راست قرار گرفته و یقین را در قلبش شکوفا ساخته است».
📔نهج البلاغه ، حکمت ۳۷۳
بنابر اين مىگويند؛ هر فردى بنا به وظیفه و تکلیف شرعی و دینی به جهت «امر به معروف و نهی از منکر» طبق فرمایشات امیر المومنین علیه السلام مىتواند دست به شمشیر برد.
و از جهت امر به معروف قيام نمايد. (در هر زماني)
حال جمع در حالي است كه اين همه روايات در نهى قيام داريم كه مىدانيم جمع اين كلام حضرت امير علیهالسلام و ديگر روايات چگونه است؟
✧❁﷽❁✧
✅ پاسخ:
حضرت امیر علیه السلام در این حدیث شریف سه حالت انکار منکر و دشمنی با حق را ذکر فرموده اند؛ انکار قلبی، انکار لسانی و انکار عملی با اعمال قدرت.
این تقسیم بندی اعمال مؤمنان به خاطر چیست؟ به خاطر آنست که همواره شرایط امر به معروف و نهی از منکر یکسان نیست.
←گاهی شرایط آنقدر سخت و سنگین است که اعتراض و انکار حتی لسانی، موجب خسارت سنگین از قبیل قتل و زندان، برای مؤمن میشود. گاهی شرایط به گونه ای است که انکار لسانی میسر است. در این گونه موارد مؤمن باید تذکر لسانی بدهد. اما چنانچه امام بر حق علیه السلام حضور دارند نشستن مؤمن جایز نیست؛ و باید زیر پرچم حق، اقدام به جهاد نماید.
اصلاً بیان این شرایط و این که ممکن است وضع طوری باشد که حتی انکار قلبی، موجب مبرا بودن از گناه گردد، نشان میدهد که امام علیه السلام مبارزه در هر شرایطی را جایز نمیدانند. زیرا اگر چنان بود، فقط میفرمودند: «هرگاه منکری پیش آمد، و کفار دشمنی نمودند، بر تمامی مؤمنان واجب است که با عامل منکر بجنگند.» دقت بفرمائید که وقتی امام معصوم ع حکم جهاد میدهند قناعت به امر به معروف و نهی از منکر سرپیچی از امر امام علیهالسلام و حرام است. کسی که در هنگام جهاد بگوید: «من امر به معروف و نهی از منکر می کنم.» بدون تردید، منافق و ملعون است. #ابوموسی_اشعری و #حسن_بصری از این قبیل منافقان بودند.
شرح و تفصیل وظایف مؤمنان در تعداد زیادی از روایات بیان شده است. شرایط امر به معروف و نهی از منکر، شرایط دعوت به حق و شرایط جهاد همگی به تفصیل، بیان شده است.
➖➖➖➖
@borrhan
#جهاد_ابتدائی (۲۴)
🔻 سوال یکی از کاربران محترم برهان:
يكى از ادله ای كه اقامه مىكنند برای تشكيل حكومت در هر زمانى ، احتجاج به حكمت ۳۷۳ #نهج_البلاغه است:
🔸«ایها المؤمنون انه من رأی عدواناً یعمل به و منکراً یدعی الیه فانکره فقد سلم و برئ، و من انکره بلسانه فقد أجر و هو افضل من صاحبه، و من انکره بالسیف لتکون کلمهالله هی العیا و کلمه الظالمین هی السفلی فذلک الذی اصاب سبیل الهدی و قام علی الطریق و نور فی قلبه الیقین»؛
#ترجمه : «ای مؤمنان، هرگاه کسی دید که به دشمنی و نافرمانی حق عمل میشود و منکری رواج مییابد و آن را قلباً انکار نماید و از آن بیزاری جوید، راه به سلامت برده و از گناه تبرئه میشود. هرکس آن را با زبان نیز انکار کرده و با آن به مخالفت برخیزد، اجر و پاداش نیز دریافت داشته و چنین کسی از قبلی بهتر است. هرکس آن را به وسیله شمشیر انکار و با آن مبارزه نماید و کاری کند که جبههی حق و کلمهالله متعالی شود و جبههی ناحق و جانب ظالمان پست و خوار گردد، او راه هدایت را پیدا کرده بر راه مستقیم و راست قرار گرفته و یقین را در قلبش شکوفا ساخته است».
📔نهج البلاغه ، حکمت ۳۷۳
بنابر اين مىگويند؛ هر فردى بنا به وظیفه و تکلیف شرعی و دینی به جهت «امر به معروف و نهی از منکر» طبق فرمایشات امیر المومنین علیه السلام مىتواند دست به شمشیر برد.
و از جهت امر به معروف قيام نمايد. (در هر زماني)
حال جمع در حالي است كه اين همه روايات در نهى قيام داريم كه مىدانيم جمع اين كلام حضرت امير علیهالسلام و ديگر روايات چگونه است؟
✧❁﷽❁✧
✅ پاسخ:
حضرت امیر علیه السلام در این حدیث شریف سه حالت انکار منکر و دشمنی با حق را ذکر فرموده اند؛ انکار قلبی، انکار لسانی و انکار عملی با اعمال قدرت.
این تقسیم بندی اعمال مؤمنان به خاطر چیست؟ به خاطر آنست که همواره شرایط امر به معروف و نهی از منکر یکسان نیست.
←گاهی شرایط آنقدر سخت و سنگین است که اعتراض و انکار حتی لسانی، موجب خسارت سنگین از قبیل قتل و زندان، برای مؤمن میشود. گاهی شرایط به گونه ای است که انکار لسانی میسر است. در این گونه موارد مؤمن باید تذکر لسانی بدهد. اما چنانچه امام بر حق علیه السلام حضور دارند نشستن مؤمن جایز نیست؛ و باید زیر پرچم حق، اقدام به جهاد نماید.
اصلاً بیان این شرایط و این که ممکن است وضع طوری باشد که حتی انکار قلبی، موجب مبرا بودن از گناه گردد، نشان میدهد که امام علیه السلام مبارزه در هر شرایطی را جایز نمیدانند. زیرا اگر چنان بود، فقط میفرمودند: «هرگاه منکری پیش آمد، و کفار دشمنی نمودند، بر تمامی مؤمنان واجب است که با عامل منکر بجنگند.» دقت بفرمائید که وقتی امام معصوم ع حکم جهاد میدهند قناعت به امر به معروف و نهی از منکر سرپیچی از امر امام علیهالسلام و حرام است. کسی که در هنگام جهاد بگوید: «من امر به معروف و نهی از منکر می کنم.» بدون تردید، منافق و ملعون است. #ابوموسی_اشعری و #حسن_بصری از این قبیل منافقان بودند.
شرح و تفصیل وظایف مؤمنان در تعداد زیادی از روایات بیان شده است. شرایط امر به معروف و نهی از منکر، شرایط دعوت به حق و شرایط جهاد همگی به تفصیل، بیان شده است.
➖➖➖➖
@borrhan
Telegram
attach 📎
[ کانال برهان ]
✅ دکتر گری کارل لگنهاوزن ، اندیشمندی آمریکایی است که پس از تحقیق از مسیحیت کاتولیک به مکتب تشیع پیوست و به محمد لگنهاوزن تغییر نام داد . ایشان در این فیلم توضیح می دهند که چگونه با مطالعه #نهج_البلاغه متوجه جامعیت شخصیت حضرت امیر (علیهالسلام) شده و به تشیع…
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔻وقتی دانشجوی ایرانی مشغول به تحصیل در دانشگاه تگزاس آمریکا ، به استاد آتئیست خود #نهج_البلاغه هدیه میدهد...
←به علے شناختم من به خدا قسم خدا را
#گسترش_تشیع (۹۰)
@borrhan
←به علے شناختم من به خدا قسم خدا را
#گسترش_تشیع (۹۰)
@borrhan
#علمای_صالح (۱۰۷)
✅ معرفی اجمالی علامه شیخ محمدرضا جعفری ره
❥༻⃘⃕࿇﷽༻⃘⃕❀༅⊹━┅┄
📝علامه شیخ محمد رضا جعفری اشکوری به راستی از نوادر روزگار به حساب میآمد؛ جمع بین فقاهت، تحقیقات ابتکاری کلامی، علوم قرآن، تاریخ اسلام و ادیان، علوم روز و تسلط بر زبان انگلیسی که بعید است در تاریخ تشیّع نمونه دیگری داشته باشد.
ایشان در سال در روز جمعه هفتم شوال ۱۳۵۰ق/ ۱۳۱۰ش در #نجف اشرف متولد گردید.
وی تحصیلات مقدماتی را به سرپرستی پدرشان مرحوم شیخ نصر الله اشکوری که از شاگردان سید ابوالحسن اصفهانی و محقق میرزای نایینی (رحمة الله علیهما) بودند، پشت سر گذاشتند.
معظم له بعد از ورود به حوزه علميه، درس «ادبيات عرب» را نزد «مدرس افغاني»؛ «منطق» را نزد «عبدالصمد يزدي»؛ فلسفه را نزد«آيت الله صدرا بادکوبي» و «فلک و تنجيم» را نزد «عبدالجليل عادلي» فرا گرفتند.
ایشان سالها در دروس عالیه فقه و اصول آیت الله آقای حاج سید محمد روحانی (رحمه الله) که از مفاخر حوزه علمیه نجف اشرف بودند، شرکت نموده و از افاضل شاگردان و مورد وثوق ایشان قرار گرفتند.
وی همچنین از مباحث فقه و اصول آیت الله حاج سید ابوالقاسم خوئی(رحمه الله) بهره مند گردیده و از ایشان اجازه اجتهاد گرفتند.
🔹 استاد جعفري علاوه بر گذراندن دروس سطح خود نزد اساتيد به نامي همچون آيات عظام سيد عبدالاعلي سبزواري، ميرزا محمد اردبيلي، شيخ علي کاشي، شيخ مرتضي لاهيجي، سيد احمد اشکوري و حاج ميرزا حسن يزدي، به يادگيري زبان انگليسي نيز مبادرت فرمود.
علامه جعفری علاوه بر چندین سفر به اروپا و قاهره، در سال 1382 هـ.ق به اندونزی مسافرت کرده و بالغ بر شش ماه در آن محیط به ترویج احکام اسلامی اشتغال داشته و سپس به نجف اشرف مراجعت و در آنجا مشغول به تدریس شدند.
ایشان مدتها در دانشگاه فقه نجف بعنوان استاد ممتاز ، و در حوزه های تاریخ اسلامی، اصول عقاید، اصول فقه و تفسیر قرآن تدریس نموده و صدها دانشجو از دروس عالیه ایشان مستفیض گردیدند.
استاد در سال 1392 هـ.ق و در اثر فشار رژیم بعث عراق به تهران مراجعت نموده و نزدیک به سه دهه مشغول به تدریس و تربیت جوانان متدین گشتند.
وی در سال 1424 هـ.ق و در پی تقاضای هیئت امنای بنیاد فرهنگ جعفری(علیه السلام) و دیگر شاگردان ایشان، به قم مهاجرت نموده و مشغول به تدریس در دو حوزه تاریخ اسلام و عقاید شدند.
🔻وی به درستی، ضرورت اساسی بحث امامت و ضرر تحریفات وارد شده به آن را درک نموده و با عمق جان در پی دفاع از امامت الهی و ابطال شبهات دیرینه و معاصر پیرامون آن بود. به اعتقاد وی سیاسی شدن بحث ولایت و امامت، یک انحراف جدّی به شمار میآید که باید با تبیین الهی بودن امامت و حقیقت مهدویت با آن مقابله کرد.
از مبانی ابتکاری ایشان که توسط شاگردانش پیگیری شد، توجه ویژه به قرآن مجید در فهم تاریخ اسلام بود. به نظر وی، عمده ی تاریخنگاران پیرو حاکمان وقت بوده و تحریفات فراوانی را وارد تاریخ کرده اند؛ از این رو بهترین و دقیقترین منبع برای شناخت تاریخ اسلام خود قرآن کریم است.
📔معظم له دارای آثار متعدد در زمینه های مختلف میباشند که برخی از آنها به صورت کتاب مانند کتاب «الغیبه»، کتاب«بحوث حول الامامه فی معنی الامام و الولی» و«مقدمه ای بر تصحیح الاعتقاد» و برخی به صورت مقاله در مجله تراثنا و در هزاره شیخ مفید به چاپ رسیده است. همچنین ترجمه انگلیسی کتاب اصول کافی و #نهج_البلاغه نیز با اشراف و تعلیقات و حواشی ایشان از دیگر خدمات ایشان است.
علاوه بر این، فیش های فراوان و بسیار مفید ایشان در موضوعات متنوع اعتقادی و تاریخی در اختیار بنیاد فرهنگ جعفری بوده و برخی را به صورت کتاب منتشر نموده اند.
🔹از خصوصيات بارز علامه شيخ محمد رضا جعفري دفاع از مباني اماميه و نقد و بررسي آرا و شبهات بود.
شدت علاقه ایشان به مولایش امیر المومنین و حضرت سید الشهدا و ائمه معصومین علیهم السلام سبب گردیده بود که منزل ایشان بیش از چهل سال به عنوان مرکزی برای #عزاداری و عرض ارادت به خاندان عصمت و طهارت علیهمالسلام بدل گردد. این محبت خالصانه در میان دروس ایشان هم مشهود بوده و گاه که به مناسبت، صحبت از مصائب اهل بیت علیهم السلام یا دیگر مطالب معنوی به میان میآمد، منقلب میشد...سرانجام ايشان بعد از مدت طولاني بيماري در روز عيد غدير1431 به جانب مولايش پرکشيد.
➖➖➖➖
@borrhan
✅ معرفی اجمالی علامه شیخ محمدرضا جعفری ره
❥༻⃘⃕࿇﷽༻⃘⃕❀༅⊹━┅┄
📝علامه شیخ محمد رضا جعفری اشکوری به راستی از نوادر روزگار به حساب میآمد؛ جمع بین فقاهت، تحقیقات ابتکاری کلامی، علوم قرآن، تاریخ اسلام و ادیان، علوم روز و تسلط بر زبان انگلیسی که بعید است در تاریخ تشیّع نمونه دیگری داشته باشد.
ایشان در سال در روز جمعه هفتم شوال ۱۳۵۰ق/ ۱۳۱۰ش در #نجف اشرف متولد گردید.
وی تحصیلات مقدماتی را به سرپرستی پدرشان مرحوم شیخ نصر الله اشکوری که از شاگردان سید ابوالحسن اصفهانی و محقق میرزای نایینی (رحمة الله علیهما) بودند، پشت سر گذاشتند.
معظم له بعد از ورود به حوزه علميه، درس «ادبيات عرب» را نزد «مدرس افغاني»؛ «منطق» را نزد «عبدالصمد يزدي»؛ فلسفه را نزد«آيت الله صدرا بادکوبي» و «فلک و تنجيم» را نزد «عبدالجليل عادلي» فرا گرفتند.
ایشان سالها در دروس عالیه فقه و اصول آیت الله آقای حاج سید محمد روحانی (رحمه الله) که از مفاخر حوزه علمیه نجف اشرف بودند، شرکت نموده و از افاضل شاگردان و مورد وثوق ایشان قرار گرفتند.
وی همچنین از مباحث فقه و اصول آیت الله حاج سید ابوالقاسم خوئی(رحمه الله) بهره مند گردیده و از ایشان اجازه اجتهاد گرفتند.
🔹 استاد جعفري علاوه بر گذراندن دروس سطح خود نزد اساتيد به نامي همچون آيات عظام سيد عبدالاعلي سبزواري، ميرزا محمد اردبيلي، شيخ علي کاشي، شيخ مرتضي لاهيجي، سيد احمد اشکوري و حاج ميرزا حسن يزدي، به يادگيري زبان انگليسي نيز مبادرت فرمود.
علامه جعفری علاوه بر چندین سفر به اروپا و قاهره، در سال 1382 هـ.ق به اندونزی مسافرت کرده و بالغ بر شش ماه در آن محیط به ترویج احکام اسلامی اشتغال داشته و سپس به نجف اشرف مراجعت و در آنجا مشغول به تدریس شدند.
ایشان مدتها در دانشگاه فقه نجف بعنوان استاد ممتاز ، و در حوزه های تاریخ اسلامی، اصول عقاید، اصول فقه و تفسیر قرآن تدریس نموده و صدها دانشجو از دروس عالیه ایشان مستفیض گردیدند.
استاد در سال 1392 هـ.ق و در اثر فشار رژیم بعث عراق به تهران مراجعت نموده و نزدیک به سه دهه مشغول به تدریس و تربیت جوانان متدین گشتند.
وی در سال 1424 هـ.ق و در پی تقاضای هیئت امنای بنیاد فرهنگ جعفری(علیه السلام) و دیگر شاگردان ایشان، به قم مهاجرت نموده و مشغول به تدریس در دو حوزه تاریخ اسلام و عقاید شدند.
🔻وی به درستی، ضرورت اساسی بحث امامت و ضرر تحریفات وارد شده به آن را درک نموده و با عمق جان در پی دفاع از امامت الهی و ابطال شبهات دیرینه و معاصر پیرامون آن بود. به اعتقاد وی سیاسی شدن بحث ولایت و امامت، یک انحراف جدّی به شمار میآید که باید با تبیین الهی بودن امامت و حقیقت مهدویت با آن مقابله کرد.
از مبانی ابتکاری ایشان که توسط شاگردانش پیگیری شد، توجه ویژه به قرآن مجید در فهم تاریخ اسلام بود. به نظر وی، عمده ی تاریخنگاران پیرو حاکمان وقت بوده و تحریفات فراوانی را وارد تاریخ کرده اند؛ از این رو بهترین و دقیقترین منبع برای شناخت تاریخ اسلام خود قرآن کریم است.
📔معظم له دارای آثار متعدد در زمینه های مختلف میباشند که برخی از آنها به صورت کتاب مانند کتاب «الغیبه»، کتاب«بحوث حول الامامه فی معنی الامام و الولی» و«مقدمه ای بر تصحیح الاعتقاد» و برخی به صورت مقاله در مجله تراثنا و در هزاره شیخ مفید به چاپ رسیده است. همچنین ترجمه انگلیسی کتاب اصول کافی و #نهج_البلاغه نیز با اشراف و تعلیقات و حواشی ایشان از دیگر خدمات ایشان است.
علاوه بر این، فیش های فراوان و بسیار مفید ایشان در موضوعات متنوع اعتقادی و تاریخی در اختیار بنیاد فرهنگ جعفری بوده و برخی را به صورت کتاب منتشر نموده اند.
🔹از خصوصيات بارز علامه شيخ محمد رضا جعفري دفاع از مباني اماميه و نقد و بررسي آرا و شبهات بود.
شدت علاقه ایشان به مولایش امیر المومنین و حضرت سید الشهدا و ائمه معصومین علیهم السلام سبب گردیده بود که منزل ایشان بیش از چهل سال به عنوان مرکزی برای #عزاداری و عرض ارادت به خاندان عصمت و طهارت علیهمالسلام بدل گردد. این محبت خالصانه در میان دروس ایشان هم مشهود بوده و گاه که به مناسبت، صحبت از مصائب اهل بیت علیهم السلام یا دیگر مطالب معنوی به میان میآمد، منقلب میشد...سرانجام ايشان بعد از مدت طولاني بيماري در روز عيد غدير1431 به جانب مولايش پرکشيد.
➖➖➖➖
@borrhan
Sharhe Khotbeye Sheqsheqieh 01
@Elteja | کانال اِلتجا
▪️نگاهی به مظلومیتهای بیانتهای امیرالمومنین علیهالسلام در آینه خطبه شقشقیه
←خطبه «شِقشِقیّه» سومین خطبه #نهج_البلاغه است. این خطبه، درددلهای سوزناک امیرالمومنین علیهالسلام پیرامون روزهای بعد پیامبر صلی الله علیه وآله است.
- دکترسیدحمید خوئی
#قسمت_اول
#خطبه_شقشقیه (۱۳)
#روابط (۱۱۷) #ابوبکر_شناسی (۵۰)
@borrhan
←خطبه «شِقشِقیّه» سومین خطبه #نهج_البلاغه است. این خطبه، درددلهای سوزناک امیرالمومنین علیهالسلام پیرامون روزهای بعد پیامبر صلی الله علیه وآله است.
- دکترسیدحمید خوئی
#قسمت_اول
#خطبه_شقشقیه (۱۳)
#روابط (۱۱۷) #ابوبکر_شناسی (۵۰)
@borrhan
#خطبه_فدکیه (۱۵۵)
#پیدایش_شیعه (۷۳)
✅ اهتمام علمای تراز اول شیعه به ماجرای فدک و خطبه فدکیه
- آثار اعتقاد شیعی در بحرین قرن هفتم هجری
┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄
🔸کمال الدین میثم بن علی بن میثم بحرانی (درگذشته به سال 689 هجری) از عالمان مشهور امامیه اهل بحرین بود.
چندین تن از مشهورترین فقهای شیعه، از جمله علامه حلی، شاگرد ابن میثم بودهاند. بخش عمدهای از تألیفات او پیرامون کتاب شریف #نهج_البلاغه است. بحرانی سه شرح بر این کتاب نوشت: شرح صغیر نهج البلاغه، شرح کبیر نهج البلاغه با عنوان مصباح السالکین و گزیدهای از مصباح السالکین با عنوان اختیار مصباح السالکین.
←مصباح السالکین را میتوان بزرگترین اثر ابن میثم دانست که آن را برای عطاملک جوینی از رجال سیاسی دوران ایلخانان، نوشته است. وی در این شرح بیشتر به مباحث کلامی و ادبی توجه داشته است.
مؤلف پیش از شرح نهج البلاغه مقدمهای نسبتاً طولانی و سودمند در سه قاعده نوشته است:
۱- قاعدۀ اول: مباحث الفاظ، شامل عمدۀ مباحث معانی و بیان؛
۲- قاعدۀ دوم: در خطابه؛
۳- قاعدۀ سوم: در اینکه امیرالمؤمنین (علیه السلام) جامع همۀ فضائل انسانی است. هر یک از این قواعد دربردارندۀ مباحث و فصول متعدد است.
بحرانی در شرحِ نامۀ چهل و پنجم نهج البلاغه (نامۀ امیرالمؤمنین علیه السلام به عثمان بن حُنَیف) و به مناسبت اشارۀ امیرالمؤمنین (علیه السلام) به #فدک ، به مسألۀ فدک پرداخته و بخشی از خطبۀ فدکیه را نقل کرده است.
این نسخه شامل جزء پنجم مصباح السالکین است و شرح نامۀ سی و یکم تا انتهای نهج البلاغه را در خود جای داده است. این نسخه در ماه صفر سال 679 هجری کتابت شده و امروزه به شماره 3970 در کتابخانه مجلس شورای اسلامی نگهداری می شود. بخشی از خطبۀ فدکیه در این نسخه در برگههای 47 پشت تا 48 پشت قرار دارد.
شناسایی و معرفی نسخه: احمدرضا رحیمی ریسه
توضیح تصاویر این نسخه از چپ به راست:
تصویر نخست: برگه 47 پشت، آغاز خطبه فدکیه(ر.ک: تصویر الحاقی)
تصویر دوم: برگه 48رو، ادامه خطبه فدکیه
تصویر سوم: برکه 48پشت، بخش پایانی خطبه فدکیه
تصویر چهارم: برگه 205 پشت، پایان نسخه و متن، شامل انجام مؤلف و انجامه کاتب
(اسکنها در ادامه خواهد آمد)
🔗 پاسخ به دروغ پردازی مخالفین درباره رضایت صدیقه کبری سلام الله علیها از ابوبکر با استناد به قول ابن میثم بحرانی
➖➖➖➖➖
@borrhan
#پیدایش_شیعه (۷۳)
✅ اهتمام علمای تراز اول شیعه به ماجرای فدک و خطبه فدکیه
- آثار اعتقاد شیعی در بحرین قرن هفتم هجری
┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄
🔸کمال الدین میثم بن علی بن میثم بحرانی (درگذشته به سال 689 هجری) از عالمان مشهور امامیه اهل بحرین بود.
چندین تن از مشهورترین فقهای شیعه، از جمله علامه حلی، شاگرد ابن میثم بودهاند. بخش عمدهای از تألیفات او پیرامون کتاب شریف #نهج_البلاغه است. بحرانی سه شرح بر این کتاب نوشت: شرح صغیر نهج البلاغه، شرح کبیر نهج البلاغه با عنوان مصباح السالکین و گزیدهای از مصباح السالکین با عنوان اختیار مصباح السالکین.
←مصباح السالکین را میتوان بزرگترین اثر ابن میثم دانست که آن را برای عطاملک جوینی از رجال سیاسی دوران ایلخانان، نوشته است. وی در این شرح بیشتر به مباحث کلامی و ادبی توجه داشته است.
مؤلف پیش از شرح نهج البلاغه مقدمهای نسبتاً طولانی و سودمند در سه قاعده نوشته است:
۱- قاعدۀ اول: مباحث الفاظ، شامل عمدۀ مباحث معانی و بیان؛
۲- قاعدۀ دوم: در خطابه؛
۳- قاعدۀ سوم: در اینکه امیرالمؤمنین (علیه السلام) جامع همۀ فضائل انسانی است. هر یک از این قواعد دربردارندۀ مباحث و فصول متعدد است.
بحرانی در شرحِ نامۀ چهل و پنجم نهج البلاغه (نامۀ امیرالمؤمنین علیه السلام به عثمان بن حُنَیف) و به مناسبت اشارۀ امیرالمؤمنین (علیه السلام) به #فدک ، به مسألۀ فدک پرداخته و بخشی از خطبۀ فدکیه را نقل کرده است.
این نسخه شامل جزء پنجم مصباح السالکین است و شرح نامۀ سی و یکم تا انتهای نهج البلاغه را در خود جای داده است. این نسخه در ماه صفر سال 679 هجری کتابت شده و امروزه به شماره 3970 در کتابخانه مجلس شورای اسلامی نگهداری می شود. بخشی از خطبۀ فدکیه در این نسخه در برگههای 47 پشت تا 48 پشت قرار دارد.
شناسایی و معرفی نسخه: احمدرضا رحیمی ریسه
توضیح تصاویر این نسخه از چپ به راست:
تصویر نخست: برگه 47 پشت، آغاز خطبه فدکیه(ر.ک: تصویر الحاقی)
تصویر دوم: برگه 48رو، ادامه خطبه فدکیه
تصویر سوم: برکه 48پشت، بخش پایانی خطبه فدکیه
تصویر چهارم: برگه 205 پشت، پایان نسخه و متن، شامل انجام مؤلف و انجامه کاتب
(اسکنها در ادامه خواهد آمد)
🔗 پاسخ به دروغ پردازی مخالفین درباره رضایت صدیقه کبری سلام الله علیها از ابوبکر با استناد به قول ابن میثم بحرانی
➖➖➖➖➖
@borrhan
#فراسوی_ادیان (۶۵)
#نهج_البلاغه (۵۳)
#افضلیت
🟩 فضائل امیرمومنان حضرت علی علیه السلام از زبان جرق جرداق نویسنده مشهور مسیحی
←شیفتگی جرج جرداق به کلمات و حِکَم امیرالکلام علی علیهالسلام
┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄
ایشان در کتابش مینویسد:
«از امتیازات (علی) تیزی هوش و سرعت درک او است. موارد و نمونه های بسیاری که به طور ارتجال و بدون سابقه مطلبی را میگفت، نشان می دهد که علی [علیهالسلام] نیرویی در این زمینه داشت که در دیگران نبود و بسیار میشد که در میان دوستان یا دشمنان، بدون مقدمه و به طور ارتجال، حکمتی نغز و سخنی شیوا میگفت که مورد توجه همگان قرار میگرفت.
علی [علیهالسلام] در سرعت درک و حل مشکلات حساب در زمان خود بی نظیر بود و مردم آن دوران، این مشکلات را معماهایی به شمار میآوردند که برای حل آن راهی نبود و راز آن را کسی نمیدانست.
برای نمونه میگویند: زنی به نزد على آمد و شکایت کرد که برادرش از دنیا رفته و ششصد دینار از خود باقی گذاشته ولی در موقع تقسیم، به او فقط یک دینار داده اند؟ على[علیهالسلام] فرمود: شاید برادرت یک زن، دو دختر، یک مادر، دوازده برادر و تو را داشته است؟...
و همین طور هم بود که علی [علیهالسلام] گفت و باز روزی در منبر کوفه سخن می گفت، یکی پرسید: مردی از دنیا رفته و پدر و مادر، زن و دو دختر از خود باقی گذاشته، چه باید کرد؟ على [علیهالسلام] بلافاصله گفت: هشت یک زن به نه یک تبدیل میشود! و این حکم را حکم «منبریه» نامیدند، زیرا که علی [علیهالسلام] در منبر بر آن فتوی داد.
فلسفه و حکمت - به مثابه بینش عمیق، اندیشه و خرد محیط، ادراک اصیل، نیروی استنباط و فراگیری، قدرت اختصار و ایجاز، و سپس کوشش خستگی ناپذیر در این راه - در واقع از آثار امام على [علیهالسلام] است. برای اینکه علی در این زمینه ویژگی هایی دارد که او را به مقام شامخی در میان فلاسفه ملت ها و یگانه های تاریخ میرساند. و به راستی هم که همانند علی در استخراج نظریه از حوادث و رویدادها و بیان آن به شکلی که ضرب المثل های جاودان گردد، بسیار بسیار کم است.
این حکمت علوی تأثیری عمیق در توجیه و بیان فرهنگ اسلامی و به شکل انسانی در آوردن آن دارد. و البته سرچشمه آن در درجه نخست دو تن محمد بن عبدالله و علی بن ابیطالب[علیهمالسلام] هستند. امام علی[علیهالسلام] در باره مسائل زندگی و جهان، جامعه بشری، اسرار توحید، الهیات و شناخت ماوراء الطبیعه، نظریات فراوانی ابراز داشته و چنانکه قبلا گفتیم، او بنیانگذار علم کلام و فلسفه الهیات در اسلام است. على استادی است که همه آنهایی که پس از وی آمدند و صاحب نظر شدند، به کمال و اصالت او اعتراف کردند و در واقع خود، پیروان آراء و شرح دهندگان نظریات او بودند.
کتاب بزرگ (سخنان) امام، نهج البلاغه، به مقداری از گوهر حکمت غنی است که امام را در صف اول و مقدم همه فلاسفه و حکمای جهان قرار میدهد. و هنگامی که پیامبر فرمود: «دانشمندان امت من همچون پیامبران بنی اسرائیل هستند، آیا مقصودی جز على داشت؟!»
📔امام علی (علیهالسلام) صدای عدالت انسانی ، نوشته جرج جرداق صفحات۱۷۸ تا۱۸۰
➖➖➖➖
@borrhan
#نهج_البلاغه (۵۳)
#افضلیت
🟩 فضائل امیرمومنان حضرت علی علیه السلام از زبان جرق جرداق نویسنده مشهور مسیحی
←شیفتگی جرج جرداق به کلمات و حِکَم امیرالکلام علی علیهالسلام
┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄
ایشان در کتابش مینویسد:
«از امتیازات (علی) تیزی هوش و سرعت درک او است. موارد و نمونه های بسیاری که به طور ارتجال و بدون سابقه مطلبی را میگفت، نشان می دهد که علی [علیهالسلام] نیرویی در این زمینه داشت که در دیگران نبود و بسیار میشد که در میان دوستان یا دشمنان، بدون مقدمه و به طور ارتجال، حکمتی نغز و سخنی شیوا میگفت که مورد توجه همگان قرار میگرفت.
علی [علیهالسلام] در سرعت درک و حل مشکلات حساب در زمان خود بی نظیر بود و مردم آن دوران، این مشکلات را معماهایی به شمار میآوردند که برای حل آن راهی نبود و راز آن را کسی نمیدانست.
برای نمونه میگویند: زنی به نزد على آمد و شکایت کرد که برادرش از دنیا رفته و ششصد دینار از خود باقی گذاشته ولی در موقع تقسیم، به او فقط یک دینار داده اند؟ على[علیهالسلام] فرمود: شاید برادرت یک زن، دو دختر، یک مادر، دوازده برادر و تو را داشته است؟...
و همین طور هم بود که علی [علیهالسلام] گفت و باز روزی در منبر کوفه سخن می گفت، یکی پرسید: مردی از دنیا رفته و پدر و مادر، زن و دو دختر از خود باقی گذاشته، چه باید کرد؟ على [علیهالسلام] بلافاصله گفت: هشت یک زن به نه یک تبدیل میشود! و این حکم را حکم «منبریه» نامیدند، زیرا که علی [علیهالسلام] در منبر بر آن فتوی داد.
فلسفه و حکمت - به مثابه بینش عمیق، اندیشه و خرد محیط، ادراک اصیل، نیروی استنباط و فراگیری، قدرت اختصار و ایجاز، و سپس کوشش خستگی ناپذیر در این راه - در واقع از آثار امام على [علیهالسلام] است. برای اینکه علی در این زمینه ویژگی هایی دارد که او را به مقام شامخی در میان فلاسفه ملت ها و یگانه های تاریخ میرساند. و به راستی هم که همانند علی در استخراج نظریه از حوادث و رویدادها و بیان آن به شکلی که ضرب المثل های جاودان گردد، بسیار بسیار کم است.
این حکمت علوی تأثیری عمیق در توجیه و بیان فرهنگ اسلامی و به شکل انسانی در آوردن آن دارد. و البته سرچشمه آن در درجه نخست دو تن محمد بن عبدالله و علی بن ابیطالب[علیهمالسلام] هستند. امام علی[علیهالسلام] در باره مسائل زندگی و جهان، جامعه بشری، اسرار توحید، الهیات و شناخت ماوراء الطبیعه، نظریات فراوانی ابراز داشته و چنانکه قبلا گفتیم، او بنیانگذار علم کلام و فلسفه الهیات در اسلام است. على استادی است که همه آنهایی که پس از وی آمدند و صاحب نظر شدند، به کمال و اصالت او اعتراف کردند و در واقع خود، پیروان آراء و شرح دهندگان نظریات او بودند.
کتاب بزرگ (سخنان) امام، نهج البلاغه، به مقداری از گوهر حکمت غنی است که امام را در صف اول و مقدم همه فلاسفه و حکمای جهان قرار میدهد. و هنگامی که پیامبر فرمود: «دانشمندان امت من همچون پیامبران بنی اسرائیل هستند، آیا مقصودی جز على داشت؟!»
📔امام علی (علیهالسلام) صدای عدالت انسانی ، نوشته جرج جرداق صفحات۱۷۸ تا۱۸۰
➖➖➖➖
@borrhan