#نقد_تصوف #نقد_ابن_عربی (۱۱۶)
#عطار_نیشابوری (۱۱) #نقد_حلاج (۲۸)
#نقد_بایزید_بسطامی (۲۷)
#علم_زندگی (۸۳)
❗️حصول کشف و شهود ، در گرو ریاضت!!!
┄┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄
📌صوفیان معتقدند حقائق عالم در قلوب آنها منکشف و منعکس میشود. اما برای این کار مقدماتی لازم است از جمله #ترک_حیوانی و تحمل #گرسنگی شدید !!
چنانچه ابوطالب مکی میگوید :
گرسنگی دل را رقیق می سازد و آماده مکاشفه میکند.
✖️عطار در شرح حال بایزید گوید:
چهل سال با کوزه شکسته و پوستینی پاره پاره ریاضت و مجاهدت کرده روزی وی را گفتند که از مجاهده خود ما را چیزی بگو. گفت :اگر از بزرگتر گوئیم طاقت ندارید؛ اما اگر از کمترین بگویم: روزی نفس را کاری بفرمودم سرکشی کرد؛ یکسالش آب نداد. گفتم :یا نفس در طاعت ده یا در تشنگی جان بده.
تذکره الاولیاء، ج 1 ، ص 148
✖️عطار در احوالات شاه شجاع کرمانی میگوید:
نقل است که چهل سال نخفت و نمک در چشم میکرد . شبلی هفت مَن نمک در چشم کرد تا شب ها به خواب نرود. حلاج خرقه ای بر تن داشت که 20 سال آن را در نیاورده بود و وقتی به زور آن را از تن حلاج درآوردند، جانورانی به وزن نیم دانگ خارج گردید!!
(ر.ک:تصویر الحاقی)
+ پیشنهاد مطالعه
✖️شیخ خرقانی را زمانی شوق بادنجان در سر بود. روزی مادرش نیمه بادنجانی برای او پخت. چون او آن نیمه بادنجان خورد پسرش کشته شد و شب سرش بر آستانه خانه او نهادند.
همان ج 2 ص 252
✖️از قول بایزید آورده اند که گفت:
چهل سال از آنچه آدمیزادگان خورند من نخوردم.
✖️ابوحامد طوسی گوید: سهل مدتی برگ درخت سدر میخورد و سه سال سبوس خورد و سه سال هم به سه درهم بزیست.
✖️ابن عربی نه ماه در خلوت بدون اینکه غذایی بخورد ماند و بعد از آن بشارت داد که خاتم ولایت محمدی است!!
اثنا عشریه ص 170
✅🔚اما اسلام با افراط در گرسنگی مخالف است و ترک حیوانی را به شدت منکوب کرده است.
دستورالعمل عرفانی اسلام برای اشخاصی که دنبال حکمت میباشند پرهیز از پرخوری و پر بوده معده در تمام اوقات است. امروزه در علوم پزشکی ثابت شده است که تحمل گرسنگی شدید قوای دماغی را تضعیف کرده و سبب بروز توهم و بیماری هایی شبیه اسکیزوفرنی می گردد ، نه شهود رحمانی!! لذا هر صوفی که ادعای گزاف شهود را داشته است بعد از مدتی ریاضت و ترک اطعام بوده است و این نکته ای مهم میباشد.
✅🔚 به پیغمبراکرم صلی الله علیه وآله، خبر رسید جمعی از اصحاب تصمیم گرفته اند از زنان پرهیز کنند و گوشت نخورند؛
فرمودند: من به رهبانیت مبعوث نشده ام و اگر این روش از طرف خدا به من پیشنهاد شده بود بدان عمل میکردم.
✅🔚 پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله، در مواضع متعددی اشخاصی که ترک دنیا کرده و به عبادت مشغول شده بودند، را توبیخ نموده اند و راه صحیح اسلام را سیرهٔ مبارک خودشان معرفی کرده اند که هم تزویج و هم خوراک مناسب و هم عبادت در آن میباشد ولی هر کدام به حد اعتدال.
✅🔚رسول اکرم صلی الله علیه وآله زیاده روی در زهد را ناروا شمرده چه عثمان بن مظعون را از رهبانیتش بازداشت و عبدالله بن #عمروعاص که تصمیم گرفت تمام عمر #روزه گیرد و در خواندن قرآن زیاده روی میکرد منع نمود.
➖➖➖➖➖
@borrhan
#عطار_نیشابوری (۱۱) #نقد_حلاج (۲۸)
#نقد_بایزید_بسطامی (۲۷)
#علم_زندگی (۸۳)
❗️حصول کشف و شهود ، در گرو ریاضت!!!
┄┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄
📌صوفیان معتقدند حقائق عالم در قلوب آنها منکشف و منعکس میشود. اما برای این کار مقدماتی لازم است از جمله #ترک_حیوانی و تحمل #گرسنگی شدید !!
چنانچه ابوطالب مکی میگوید :
گرسنگی دل را رقیق می سازد و آماده مکاشفه میکند.
✖️عطار در شرح حال بایزید گوید:
چهل سال با کوزه شکسته و پوستینی پاره پاره ریاضت و مجاهدت کرده روزی وی را گفتند که از مجاهده خود ما را چیزی بگو. گفت :اگر از بزرگتر گوئیم طاقت ندارید؛ اما اگر از کمترین بگویم: روزی نفس را کاری بفرمودم سرکشی کرد؛ یکسالش آب نداد. گفتم :یا نفس در طاعت ده یا در تشنگی جان بده.
تذکره الاولیاء، ج 1 ، ص 148
✖️عطار در احوالات شاه شجاع کرمانی میگوید:
نقل است که چهل سال نخفت و نمک در چشم میکرد . شبلی هفت مَن نمک در چشم کرد تا شب ها به خواب نرود. حلاج خرقه ای بر تن داشت که 20 سال آن را در نیاورده بود و وقتی به زور آن را از تن حلاج درآوردند، جانورانی به وزن نیم دانگ خارج گردید!!
(ر.ک:تصویر الحاقی)
+ پیشنهاد مطالعه
✖️شیخ خرقانی را زمانی شوق بادنجان در سر بود. روزی مادرش نیمه بادنجانی برای او پخت. چون او آن نیمه بادنجان خورد پسرش کشته شد و شب سرش بر آستانه خانه او نهادند.
همان ج 2 ص 252
✖️از قول بایزید آورده اند که گفت:
چهل سال از آنچه آدمیزادگان خورند من نخوردم.
✖️ابوحامد طوسی گوید: سهل مدتی برگ درخت سدر میخورد و سه سال سبوس خورد و سه سال هم به سه درهم بزیست.
✖️ابن عربی نه ماه در خلوت بدون اینکه غذایی بخورد ماند و بعد از آن بشارت داد که خاتم ولایت محمدی است!!
اثنا عشریه ص 170
✅🔚اما اسلام با افراط در گرسنگی مخالف است و ترک حیوانی را به شدت منکوب کرده است.
دستورالعمل عرفانی اسلام برای اشخاصی که دنبال حکمت میباشند پرهیز از پرخوری و پر بوده معده در تمام اوقات است. امروزه در علوم پزشکی ثابت شده است که تحمل گرسنگی شدید قوای دماغی را تضعیف کرده و سبب بروز توهم و بیماری هایی شبیه اسکیزوفرنی می گردد ، نه شهود رحمانی!! لذا هر صوفی که ادعای گزاف شهود را داشته است بعد از مدتی ریاضت و ترک اطعام بوده است و این نکته ای مهم میباشد.
✅🔚 به پیغمبراکرم صلی الله علیه وآله، خبر رسید جمعی از اصحاب تصمیم گرفته اند از زنان پرهیز کنند و گوشت نخورند؛
فرمودند: من به رهبانیت مبعوث نشده ام و اگر این روش از طرف خدا به من پیشنهاد شده بود بدان عمل میکردم.
✅🔚 پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله، در مواضع متعددی اشخاصی که ترک دنیا کرده و به عبادت مشغول شده بودند، را توبیخ نموده اند و راه صحیح اسلام را سیرهٔ مبارک خودشان معرفی کرده اند که هم تزویج و هم خوراک مناسب و هم عبادت در آن میباشد ولی هر کدام به حد اعتدال.
✅🔚رسول اکرم صلی الله علیه وآله زیاده روی در زهد را ناروا شمرده چه عثمان بن مظعون را از رهبانیتش بازداشت و عبدالله بن #عمروعاص که تصمیم گرفت تمام عمر #روزه گیرد و در خواندن قرآن زیاده روی میکرد منع نمود.
➖➖➖➖➖
@borrhan
Telegram
attach 📎
#مدینة_العلم (۱۵)
#نقل_فضائل_از_کتب_مخالفین (۱۳۷۱)
✨امیرالمؤمنین علیه السلام دروازهٔ علوم نبوی
۞༅🕊️✿﷽✿༅࿇༅═┅┅┄•
رسول خدا صلی الله علیه وآله فرمودند:
«من شهر علم هستم و علی دروازه آن است، پس هر کس که خواهان علم باشد، باید از دروازه شهر وارد شود.»
📗تاريخ دمشق لابن عساكر، ج۴۲، ص۳۷۸
*سند روایت طبق مبنای رجالی مخالفین معتبر است. و این حدیث در کتب اهل خلاف دهها سند متعدد دارد و از بیش از ۱۰ نفر از صحابه ( امیرالمؤمنین و امام حسن مجتبی و امام حسین صلوات الله علیهم و جابر بن عبد الله و #ابوذر غفاری و #سلمان و عقبه بن عامر و ابن عباس و أنس بن مالک و عبد الله بن مسعود و #عبدالله_بن_عمر و #عمروعاص) نقل شده؛
لذا با قاطعیت میتوان گفت حدیث: «أنا مدينة العلم، وعلي بابها» در کتب مخالفین به حد تواتر رسیده هر چند برخی نواصب حدیث را تضعیف و جعلی دانستهاند.!
▼↓▼↓▼↓▼↓▼↓▼
بررسی سندی این حدیث شریف
①عبد المنعم بن عبد الكريم النيسابوري:
وكان صدوقاً، أميناً، حسن الأخلاق.
📓الثقات ممن لم يقع في الكتب الستة، ج۶، ص۴۸۰
①زاهر بن طاهر الشحامي:
وسماعاته صحيحة وهو ثقة في الحديث.
📓التقييد لمعرفة رواة السنن والمسانيد، ص۲۷۲
✍🏻طبقه اول حدیث دو سند دارد و ثقه بودن یک نفرشان هم کافی است. درحالی که هردو راوی ثقه هستند.
②محمد بن عبد الرحمن الكنجرودي (أبو سعد):
قال السمعاني: أبو سعد الأديب الكنجروذي، من أهل نيسابور، كان أديبا فاضلا، عاقلا، حسن السيرة، ثقة، صدوقا.
📓إتحاف المرتقي بتراجم شيوخ البيهقي، ص۵۵۸
③محمد بن بشر النيسابوري (أبو سعيد):
وقال الذهبي في "النبلاء": الشيخ الصالح المسند، كان ختن الحافظ أبي الحسين الحجاجي. وقال في "العبر": كان ثقة صالحًا. وقال ابن العماد: المحدث الفاضل، كان ثقة صالحًا. قلت: [ثقة صالح].
🗄الرّوض الباسم في تراجم شيوخ الحاك، ج۲، ص۹۴۲
④محمد بن إدريس السامي (أبو لبيد):
محمد بن إدريس أبو لبيد السامي، من أهل سَرخس. قال الخليلي: ثقة متفق عليه.
📓الثقات ممن لم يقع في الكتب الستة، ج۸، ص۱۶۷
⑤سويد بن سعيد الهروي:
"م ق" سويد بن سعيد الحدثاني، شيخ مسلم:
📓من تكلم فيه وهو موثوق أو صالح الحديث، ص۲۵۴
✍🏻درباره جرح و تعدیل ایشان بین علما اختلاف است، لذا ذهبی او را موثق دانسته است.
⑥شريك بن عبد الله القاضي:
قلت: كان شريك حسن الحديث إماما فقيها ومحدثا. وقد استشهد به البخاري وخرج له مسلم متابعة. ووثقه يحيى بن معين.. وحديثه من أقسام الحسن.
📓تذکره الحفاظ للذهبی، ج۱، ص۱۷۰
✍🏻شریک از روات بخاری و مسلم و دیگر صحاح است، و جرحهای وارد بر او بر احادیثش ضرری نمیرساند. لذا ذهبی گفته احادیث شریک حسن است.
⑦سلمة بن كهيل الحضرمي:
سلمة بن کهیل أبو یحیى الحضرمی من علماء الکوفة .. ثقة.
📓الکاشف، ج۱، ص۴۵۴
⑧عبد الرحمن بن عسيلة الصنابحي:
ثقة من کبار التابعین.
📓تقریب التهذیب، ج۱، ص۳۴۶
⑨علي بن أبي طالب الهاشمي (علیه السلام): صحابي.
➖➖➖➖
@borrhan
#نقل_فضائل_از_کتب_مخالفین (۱۳۷۱)
✨امیرالمؤمنین علیه السلام دروازهٔ علوم نبوی
۞༅🕊️✿﷽✿༅࿇༅═┅┅┄•
رسول خدا صلی الله علیه وآله فرمودند:
«من شهر علم هستم و علی دروازه آن است، پس هر کس که خواهان علم باشد، باید از دروازه شهر وارد شود.»
📗تاريخ دمشق لابن عساكر، ج۴۲، ص۳۷۸
*سند روایت طبق مبنای رجالی مخالفین معتبر است. و این حدیث در کتب اهل خلاف دهها سند متعدد دارد و از بیش از ۱۰ نفر از صحابه ( امیرالمؤمنین و امام حسن مجتبی و امام حسین صلوات الله علیهم و جابر بن عبد الله و #ابوذر غفاری و #سلمان و عقبه بن عامر و ابن عباس و أنس بن مالک و عبد الله بن مسعود و #عبدالله_بن_عمر و #عمروعاص) نقل شده؛
لذا با قاطعیت میتوان گفت حدیث: «أنا مدينة العلم، وعلي بابها» در کتب مخالفین به حد تواتر رسیده هر چند برخی نواصب حدیث را تضعیف و جعلی دانستهاند.!
▼↓▼↓▼↓▼↓▼↓▼
بررسی سندی این حدیث شریف
①عبد المنعم بن عبد الكريم النيسابوري:
وكان صدوقاً، أميناً، حسن الأخلاق.
📓الثقات ممن لم يقع في الكتب الستة، ج۶، ص۴۸۰
①زاهر بن طاهر الشحامي:
وسماعاته صحيحة وهو ثقة في الحديث.
📓التقييد لمعرفة رواة السنن والمسانيد، ص۲۷۲
✍🏻طبقه اول حدیث دو سند دارد و ثقه بودن یک نفرشان هم کافی است. درحالی که هردو راوی ثقه هستند.
②محمد بن عبد الرحمن الكنجرودي (أبو سعد):
قال السمعاني: أبو سعد الأديب الكنجروذي، من أهل نيسابور، كان أديبا فاضلا، عاقلا، حسن السيرة، ثقة، صدوقا.
📓إتحاف المرتقي بتراجم شيوخ البيهقي، ص۵۵۸
③محمد بن بشر النيسابوري (أبو سعيد):
وقال الذهبي في "النبلاء": الشيخ الصالح المسند، كان ختن الحافظ أبي الحسين الحجاجي. وقال في "العبر": كان ثقة صالحًا. وقال ابن العماد: المحدث الفاضل، كان ثقة صالحًا. قلت: [ثقة صالح].
🗄الرّوض الباسم في تراجم شيوخ الحاك، ج۲، ص۹۴۲
④محمد بن إدريس السامي (أبو لبيد):
محمد بن إدريس أبو لبيد السامي، من أهل سَرخس. قال الخليلي: ثقة متفق عليه.
📓الثقات ممن لم يقع في الكتب الستة، ج۸، ص۱۶۷
⑤سويد بن سعيد الهروي:
"م ق" سويد بن سعيد الحدثاني، شيخ مسلم:
📓من تكلم فيه وهو موثوق أو صالح الحديث، ص۲۵۴
✍🏻درباره جرح و تعدیل ایشان بین علما اختلاف است، لذا ذهبی او را موثق دانسته است.
⑥شريك بن عبد الله القاضي:
قلت: كان شريك حسن الحديث إماما فقيها ومحدثا. وقد استشهد به البخاري وخرج له مسلم متابعة. ووثقه يحيى بن معين.. وحديثه من أقسام الحسن.
📓تذکره الحفاظ للذهبی، ج۱، ص۱۷۰
✍🏻شریک از روات بخاری و مسلم و دیگر صحاح است، و جرحهای وارد بر او بر احادیثش ضرری نمیرساند. لذا ذهبی گفته احادیث شریک حسن است.
⑦سلمة بن كهيل الحضرمي:
سلمة بن کهیل أبو یحیى الحضرمی من علماء الکوفة .. ثقة.
📓الکاشف، ج۱، ص۴۵۴
⑧عبد الرحمن بن عسيلة الصنابحي:
ثقة من کبار التابعین.
📓تقریب التهذیب، ج۱، ص۳۴۶
⑨علي بن أبي طالب الهاشمي (علیه السلام): صحابي.
➖➖➖➖
@borrhan
Telegram
attach 📎
[ کانال برهان ]
#تحریف #سیرهء علمای مخالفین (۱۷۷) #آیه_تطهیر ❗️باز هم دستبرد در حقایق تاریخی ←تلاش برای کمرنگ کردن مناقب خمسه طیبه علیهمالسلام ═✧❁﷽❁✧═ 1️⃣ عبارت #بدون_تحریف در سنن بیهقی: ♦️ «...خرج رسول الله (ص) فوجه هذا المسجد فقال ألا لا يحل هذا المسجد لجنب ولا…
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
✅ رسوایی کارنشناس کذاب وهابی در مناظره کوتاه با جوان شیعه
✍️ببینید چگونه وهابیون ناصبی و دروغگو حتی بدیهی ترین مسائل به مانند فضیلت بودن واقعه مباهله برای اهل بیت علیهمالسلام را زیر سوال میبرند و هنگامی که توسط یک جوان شیعه رسوا و بی آبرو میشوند به راحتی اقدام به دروغگویی نموده و سخن قبلی خود را منکر میشوند و سپس با قطع کردن ناشیانهٔ تماس پا به فرار میگذارند!!
#مباهله #نقل_فضایل_از_کتب_مخالفین
#عمروعاص
@borrhan
✍️ببینید چگونه وهابیون ناصبی و دروغگو حتی بدیهی ترین مسائل به مانند فضیلت بودن واقعه مباهله برای اهل بیت علیهمالسلام را زیر سوال میبرند و هنگامی که توسط یک جوان شیعه رسوا و بی آبرو میشوند به راحتی اقدام به دروغگویی نموده و سخن قبلی خود را منکر میشوند و سپس با قطع کردن ناشیانهٔ تماس پا به فرار میگذارند!!
#مباهله #نقل_فضایل_از_کتب_مخالفین
#عمروعاص
@borrhan
#ترور (۵۴)
#معاویه (۳۵۴)
▪️سربازان عسلۍ؛ ماجراۍ یڪ ترور﴿2﴾
🔸قسمت دوم
┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄
🔗 قسمت اول : ترور جناب #مالک_اشتر و اشاره #عمروعاص به سربازان عسلی
←در تاریخ مشهور است که معاویه ﴿لَعَنَهُ الله﴾ مخالفان سیاسۍ خود را با سم تصفیه میڪرد، سم را نیز در قالب #عسل گوارا میفرستاد تا مخالفین خود را با تمیزترین شڪل به قتل برساند، سپس از ڪرده خویش اظهار خشنودۍ میڪرد.
این بار نوبت به سبط پیامبر «امام حسن مجتبۍعلیهالسلام» میرسد ڪه جرعه ای از آن عسل منحوس بنوشد!
خوب توجه و تأمّل کنید.
⫸آنچه ثابت وقطعۍ است ڪه امام حسن مجتبی علیهالسلام بر اثر مسمومیّت در بار سوّم پس از دوبار تلاش نافرجام برای شهادت رساندن وۍ،به شهادت رسید:
ام موسۍ گفت:«جعده بنت الاشعث به حسن سم خوراند،پس بسیار از آن دردمند بود...»
📌قَالَ مُحَمَّدُ بْنُ سَعْدٍ: أَنَا يَحْيَى بْنُ حَمَّادٍ، أَنَا أَبُو عَوَانَةَ، عَنِ الْمُغِيرَةِ، عَنْ أُمِّ مُوسَى، أَنَّ جَعْدَةَ بِنْتَ الْأَشْعَثِ بْنِ قَيْسٍ سَقَتِ الْحَسَنَ السُّمَّ، فَاشْتَكَى مِنْهُ شَكَاةً
البداية والنهاية﴿۲۰۸/۱۱﴾ (تصویر الحاقی)
𖣐➸━━➵━━━➵━━➸━┅┄
⫸ حال سم در چه غذایی بود؟ بلۍ درست حدس زدید، در همان «عسل» که سرباز خداست!
📌معاویه﴿لَعَنَهُ الله﴾ میگوید: «شگفت بر حسن!جرعه ای عسل یمني نزد آب رومه خورد، پس فوت کرد»
أَبُو هِلاَلٍ: عَنْ قَتَادَةَ:«قَالَ مُعَاوِيَةُ: وَاعَجَباً لِلْحَسَنِ! شَرِبَ شُرْبَةً مِنْ عَسَلٍ يَمانِيَّة بِمَاءِ رُوْمَةَ، فَقَضَى نَحْبَهُ.»
تاريخ دمشق﴿۱۹۷/۵۹﴾
به لحن معاویه توجه کنید، با تحکّم و وقاحت شیوه شهادت امام حسن مجتبی علیه السلام را به شکل دقیق توصیف میڪند؛ که پرسش برانگیز است.
➢از کجا میدانست نوع عسل یمنی است؟
➢از کجا محل نوشیدن عسل را میدانست؟
𖣐➸━━➵━━━➵━━➸━┅┄
⫸بایستی بدانیم که واکنش معاویه در مقابل شهادت امام حسن مجتبی علیهالسلام چه بود،غم یا خشنودۍ؟!
📌در روایتۍ صحیح آمده:«مقدام بن معدی کرب نزد معاویه آمد.معاویه به مقدام گفت:«آیا دانستی که حسن بن علی مرد؟» مقدام ترجع کرد. معاویه گفت:«آیا آن را مصیبت میدانۍ؟!» مقدام گفت:«و چرا آن را مصیب نبینم! حال آنکه رسول اللهﷺ وۍ را در بغل خویش گذاشت و گفت وی از من است و حسین از علی است.
حَدَّثَنَا أَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدِ الدِّمَشْقِيُّ، ثنا حَيْوَةُ بْنُ شُرَيْحٍ، ثنا بَقِيَّةُ بْنُ الْوَلِيدِ، عَنْ بَحِيرِ بْنِ سَعْدٍ، عَنْ خَالِدِ بْنِ مَعْدَانَ، قَالَ: وَفَدَ الْمِقْدَامُ بْنُ مَعْدِي كَرِبَ فَقَالَ مُعَاوِيَةُ لِلْمِقْدَامِ: أَعَلِمْتَ أَنَّ الْحَسَنَ بْنَ عَلِيٍّ تُوُفِّيَ؟ فَاسْتَرْجَعَ الْمِقْدَامُ، فَقَالَ لَهُ مُعَاوِيَةُ: أَتُرَاهَا مُصِيبَةً؟ فَقَالَ: لِمَ لَا أُرَاهَا مُصِيبَةً وَقَدْ وَضَعَهُ رَسُولُ اللهِﷺ فِي حِجْرِهِ، فَقَالَ: «هَذَا مِنِّي، وَحُسَيْنٌ مِنْ عَلِيٍّ»
📚📕المعجم الكبير﴿۴۳/۳﴾
⫸ پس میبینید که معاویه ملعون با استنکار میگوید که مگر مرگ حسن بن علۍ مصیبت است؟ در ادامه روایت در سنن ابوداود ذڪر شده ڪه اسدۍ از کاسه لیسان معاویه، پس از سخن مقدام میگوید «جَمْرٌة أطْفَأهَا الله» یعنی امام حسن خدرک آتشۍ است که خدا خاموش ڪرده! که به شرح عظیم آبادی یعنی فتنه است که خاموش شده! ﴿عون المعبود ۱۲۸/۱۱﴾ سپس مقدام به ذکر مطاعن و فسوق معاویه میپردازد.﴿سنن ابۍداود ۶۸/۴﴾
✍🏻عظیم آبادۍ در شرح این روایت مینویسد: «شگفت از معاویه،که او قدر اهل بیت را ندانست که این گفته را گفت! همانا مرگ حسن بن علی رضی الله عنه از عظیم ترین مصائب است و خدا جزای خیر به مقدام دهد که او از گفتن حق ساکت نشد».
وَالْعَجَبُ كُلُّ الْعَجَبِ مِنْ مُعَاوِيَةَ فَإِنَّهُ مَا عَرَفَ قَدْرَ أَهْلِ الْبَيْتِ حَتَّى قَالَ مَا قَالَ فَإِنَّ مَوْتَ الْحَسَنِ بْنِ عَلِيٍّ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ مِنْ أَعْظَمِ الْمَصَائِبِ وَجَزَى اللَّهُ الْمِقْدَامَ وَرَضِيَ عَنْهُ فَإِنَّهُ مَا سَكَتَ عَنْ تَكَلُّمِ الْحَقِّ
📗عون المعبود ج:۱۱ ص:۱۲۸
⫸✍🏻مباحث را مرور ڪنیم:
❶معاویه ید طولایۍ در مسموم ڪردن مخالفین خود داشت و عسل مسموم را سرباز خدا میدانست
❷امام حسن علیهالسلام با عسل مسموم به شهادت رسید و معاویه از جزئیات قضیه با خبر بود.
❸معاویه نسبت به شهادت امام مجتبی علیهالسلام غمگین نبود بلڪه مصیبت بودن آن را نفۍ میڪرد.
﴿اللَّهُمَّ اِلْعَنْ أَبَا سُفْيَانَ وَ مُعَاوِيَةَ بْنَ أَبِي سُفْيَانَ وَ يَزِيدَ بْنَ مُعَاوِيَةَ عَلَيْهِمْ مِنْكَ اَللَّعْنَةُ أَبَدَ اَلْآبِدِينَ﴾
🔗 پیشنهاد مطالعه:
ترور بیولوژیک امام مجتبی علیهالسلام و نقش امپراطور روم در این ترور به دستور معاویه بن ابوسفیان ، از (اینجا) به پایین
➖➖➖➖➖
@borrhan
#معاویه (۳۵۴)
▪️سربازان عسلۍ؛ ماجراۍ یڪ ترور﴿2﴾
🔸قسمت دوم
┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄
🔗 قسمت اول : ترور جناب #مالک_اشتر و اشاره #عمروعاص به سربازان عسلی
←در تاریخ مشهور است که معاویه ﴿لَعَنَهُ الله﴾ مخالفان سیاسۍ خود را با سم تصفیه میڪرد، سم را نیز در قالب #عسل گوارا میفرستاد تا مخالفین خود را با تمیزترین شڪل به قتل برساند، سپس از ڪرده خویش اظهار خشنودۍ میڪرد.
این بار نوبت به سبط پیامبر «امام حسن مجتبۍعلیهالسلام» میرسد ڪه جرعه ای از آن عسل منحوس بنوشد!
خوب توجه و تأمّل کنید.
⫸آنچه ثابت وقطعۍ است ڪه امام حسن مجتبی علیهالسلام بر اثر مسمومیّت در بار سوّم پس از دوبار تلاش نافرجام برای شهادت رساندن وۍ،به شهادت رسید:
ام موسۍ گفت:«جعده بنت الاشعث به حسن سم خوراند،پس بسیار از آن دردمند بود...»
📌قَالَ مُحَمَّدُ بْنُ سَعْدٍ: أَنَا يَحْيَى بْنُ حَمَّادٍ، أَنَا أَبُو عَوَانَةَ، عَنِ الْمُغِيرَةِ، عَنْ أُمِّ مُوسَى، أَنَّ جَعْدَةَ بِنْتَ الْأَشْعَثِ بْنِ قَيْسٍ سَقَتِ الْحَسَنَ السُّمَّ، فَاشْتَكَى مِنْهُ شَكَاةً
البداية والنهاية﴿۲۰۸/۱۱﴾ (تصویر الحاقی)
𖣐➸━━➵━━━➵━━➸━┅┄
⫸ حال سم در چه غذایی بود؟ بلۍ درست حدس زدید، در همان «عسل» که سرباز خداست!
📌معاویه﴿لَعَنَهُ الله﴾ میگوید: «شگفت بر حسن!جرعه ای عسل یمني نزد آب رومه خورد، پس فوت کرد»
أَبُو هِلاَلٍ: عَنْ قَتَادَةَ:«قَالَ مُعَاوِيَةُ: وَاعَجَباً لِلْحَسَنِ! شَرِبَ شُرْبَةً مِنْ عَسَلٍ يَمانِيَّة بِمَاءِ رُوْمَةَ، فَقَضَى نَحْبَهُ.»
تاريخ دمشق﴿۱۹۷/۵۹﴾
به لحن معاویه توجه کنید، با تحکّم و وقاحت شیوه شهادت امام حسن مجتبی علیه السلام را به شکل دقیق توصیف میڪند؛ که پرسش برانگیز است.
➢از کجا میدانست نوع عسل یمنی است؟
➢از کجا محل نوشیدن عسل را میدانست؟
𖣐➸━━➵━━━➵━━➸━┅┄
⫸بایستی بدانیم که واکنش معاویه در مقابل شهادت امام حسن مجتبی علیهالسلام چه بود،غم یا خشنودۍ؟!
📌در روایتۍ صحیح آمده:«مقدام بن معدی کرب نزد معاویه آمد.معاویه به مقدام گفت:«آیا دانستی که حسن بن علی مرد؟» مقدام ترجع کرد. معاویه گفت:«آیا آن را مصیبت میدانۍ؟!» مقدام گفت:«و چرا آن را مصیب نبینم! حال آنکه رسول اللهﷺ وۍ را در بغل خویش گذاشت و گفت وی از من است و حسین از علی است.
حَدَّثَنَا أَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدِ الدِّمَشْقِيُّ، ثنا حَيْوَةُ بْنُ شُرَيْحٍ، ثنا بَقِيَّةُ بْنُ الْوَلِيدِ، عَنْ بَحِيرِ بْنِ سَعْدٍ، عَنْ خَالِدِ بْنِ مَعْدَانَ، قَالَ: وَفَدَ الْمِقْدَامُ بْنُ مَعْدِي كَرِبَ فَقَالَ مُعَاوِيَةُ لِلْمِقْدَامِ: أَعَلِمْتَ أَنَّ الْحَسَنَ بْنَ عَلِيٍّ تُوُفِّيَ؟ فَاسْتَرْجَعَ الْمِقْدَامُ، فَقَالَ لَهُ مُعَاوِيَةُ: أَتُرَاهَا مُصِيبَةً؟ فَقَالَ: لِمَ لَا أُرَاهَا مُصِيبَةً وَقَدْ وَضَعَهُ رَسُولُ اللهِﷺ فِي حِجْرِهِ، فَقَالَ: «هَذَا مِنِّي، وَحُسَيْنٌ مِنْ عَلِيٍّ»
📚📕المعجم الكبير﴿۴۳/۳﴾
⫸ پس میبینید که معاویه ملعون با استنکار میگوید که مگر مرگ حسن بن علۍ مصیبت است؟ در ادامه روایت در سنن ابوداود ذڪر شده ڪه اسدۍ از کاسه لیسان معاویه، پس از سخن مقدام میگوید «جَمْرٌة أطْفَأهَا الله» یعنی امام حسن خدرک آتشۍ است که خدا خاموش ڪرده! که به شرح عظیم آبادی یعنی فتنه است که خاموش شده! ﴿عون المعبود ۱۲۸/۱۱﴾ سپس مقدام به ذکر مطاعن و فسوق معاویه میپردازد.﴿سنن ابۍداود ۶۸/۴﴾
✍🏻عظیم آبادۍ در شرح این روایت مینویسد: «شگفت از معاویه،که او قدر اهل بیت را ندانست که این گفته را گفت! همانا مرگ حسن بن علی رضی الله عنه از عظیم ترین مصائب است و خدا جزای خیر به مقدام دهد که او از گفتن حق ساکت نشد».
وَالْعَجَبُ كُلُّ الْعَجَبِ مِنْ مُعَاوِيَةَ فَإِنَّهُ مَا عَرَفَ قَدْرَ أَهْلِ الْبَيْتِ حَتَّى قَالَ مَا قَالَ فَإِنَّ مَوْتَ الْحَسَنِ بْنِ عَلِيٍّ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ مِنْ أَعْظَمِ الْمَصَائِبِ وَجَزَى اللَّهُ الْمِقْدَامَ وَرَضِيَ عَنْهُ فَإِنَّهُ مَا سَكَتَ عَنْ تَكَلُّمِ الْحَقِّ
📗عون المعبود ج:۱۱ ص:۱۲۸
⫸✍🏻مباحث را مرور ڪنیم:
❶معاویه ید طولایۍ در مسموم ڪردن مخالفین خود داشت و عسل مسموم را سرباز خدا میدانست
❷امام حسن علیهالسلام با عسل مسموم به شهادت رسید و معاویه از جزئیات قضیه با خبر بود.
❸معاویه نسبت به شهادت امام مجتبی علیهالسلام غمگین نبود بلڪه مصیبت بودن آن را نفۍ میڪرد.
﴿اللَّهُمَّ اِلْعَنْ أَبَا سُفْيَانَ وَ مُعَاوِيَةَ بْنَ أَبِي سُفْيَانَ وَ يَزِيدَ بْنَ مُعَاوِيَةَ عَلَيْهِمْ مِنْكَ اَللَّعْنَةُ أَبَدَ اَلْآبِدِينَ﴾
🔗 پیشنهاد مطالعه:
ترور بیولوژیک امام مجتبی علیهالسلام و نقش امپراطور روم در این ترور به دستور معاویه بن ابوسفیان ، از (اینجا) به پایین
➖➖➖➖➖
@borrhan
Telegram
attach 📎
[ کانال برهان ]
#صفین (۱۱۱) 🔸۱۲/صفر سالروز واقعه حکمیت در صفین و پاسخ به شبهه کانالهای وهابی پیرامون جنگ صفین ⁉️❔آیا امیر المؤمنين علی بن ابی طالب -علیهما السلام- فرمودند: کشتهشدگان ما و کشتهشدگان سپاه معاویه در بهشت هستند؟! 🔻پاسخ دوم (پاسخ اول ←اینجا→) ┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄…
#صفین (۱۱۲)
✅ خلاصهای از ماجرای حکمیت در صفین
✧❁﷽❁✧
...در پی حملات #مالک_اشتر در جنگ صفین، معاویه شکست را بسیار نزدیک دید و برای چارهجویی، دست به دامن #عمروعاص شد.
به پیشنهاد عمروعاص و دستور #معاویه:، شامیان قرآنها را بر نیزه کردند و شعار دادند: «ای اهل عراق! حاکم بین ما و شما، کتاب خدا باشد»
با اجرای این نقشه، در میان سپاه امیرالمؤمنین دو دستگی پدید آمد.
گروهی گفتند: «دشمن، حکمیت قرآن را پذیرفته و ما حق جنگ با آنان را نداریم.» و شعار «لاحکم الا لله» سر دادند.
امیرالمؤمنین به شدت در برابر این سخن ایستادند و فرمودند: «این درخواست، فریبکارانه، و به منظور فرار از شکست است.»
و فرمان به ادامهٔ جنگ دادند. از سوی دیگر افراد منافقی مانند #اشعث_بن_قیس که معاویه قبلا با او مخفیانه گفتگو کرده بود، با تضعیف روحیهٔ سربازان حضرت، آنان را به گزینش دو داور از هر گروه ترغیب میکردند
هرچه امیرالمؤمنین فرمودند:
ُ «این نیرنگ است، و من، کلام الله ناطق هستم.» نتیجه نداد.
بالاخره با اصرار اشعث و چند تن دیگر و تهدید حضرت امیر به قتل یا تسلیم و تحویل آن حضرت به معاویه ، جنگ متوقف شد.
عاقبت، امیرالمؤمنین به ناچار ضمن نامهای به معاویه، با قید اینکه ما میدانیم تو اهل قرآن نیستی، حکمیت قرآن را پذیرفتند.
َ به این ترتیب قرار شد که از طرفین دو حَکم (داور)، انتخاب کنند، تا سرانجام جنگ،
به حکمیت (قضاوت دو داور) سپرده شود.
معاویه، عمروعاص را که به زیرکی معروف بود به نمایندگی برگزید و امیرمؤمنان جناب مالک اشتر یا به قولی «عبدالله بن عباس» و به قولی دیگر «ابوالاسود دوئلی» را انتخاب کردند؛ اما با مخالفت همان کسانی که توقف
جنگ را بر حضرت تحمیل کرده بودند، مواجه شدند.
این بار نیز به انتخاب آنان، نمایندگی شخصی به نام «ابوموسی اشعری» به حضرت امیر تحمیل شد.
امیرالمؤمنین در خطبهٔ ۲۳۸ #نهج_البلاغه در مورد اشتباه بودن انتخاب ابوموسی به عنوان داور حکمیت میفرمایند:
💠 «شما كار #ابوموسى_اشعرى را در جنگ #جمل به ياد داريد كه مىگفت: اين واقعه فتنه است، و هرگز به سوى اين ميدان حركت ننماييد! درحالىكه خودش در جنگ صفين شركت كرد.
اگر او راست مىگويد كه اين جنگها فتنه است، پس شركتش بدون اجبار در اين ميدان نبرد، خطا بود و اگر دروغ مىگويد، پس متهم است (دروغگو است) و شخص متهم و دروغگو نبايد براى چنين امر خطیری یعنی حکمیت برگزيده شود!»
امام برخلاف میل خود و برای حفظ مصالح
مسلمانان، سندی را امضا کردند که در آن آمده بود: « علی و معاویه و سپاهیانشان حکمیت قرآن و سنت پیامبر را پذیرفتهاند و ابوموسی اشعری و عمروعاص باید بر این اساس تا ماه #رمضان آینده، حکم خود را ابلاغ کنند و هر حکمی بدهند در امان خواهند بود.»
عمروعاص نتیجهٔ حکمیت را به اینجا رسانید
که او و ابوموسی اشعری رأی دهند هر دو فرمانروا از خلافت برکنار شوند و هیچ کدام، خلیفه نباشند و انتخاب خلیفه را به شورا واگذار کنند! آن حیلهگر مکار، برای اجرایی کردن نقشهای که در سر داشت ابوموسی را فریفت و او را در اعلام نتیجه بر خود مقدم داشت.
ابن عباس و مالک اشتر تلاش زیادی کردند
تا ابتدا عمروعاص نتیجه را اعلام کند؛ اما ابوموسی به هشدارهای آنان توجهی نکرد و گفت: «من و عمروعاص توافق کردهایم!»
او بالای منبر رفت و گفت: «ای مردم! ...من و عمروعاص توافق کردیم که علی و معاویه را از خلافت برکنار کنیم تا خود مسلمانان، شورایی تشکیل دهند و کسی را که استحقاق و شایستگی خلافت دارد انتخاب کنند؛ پس من به نمایندگی از مردم حجاز و عراق چنانکه انگشتریام را از دست خود خارج میکنم،
علی را از خلافت برکنار مینمایم!»
سپس از منبر پایین آمد عمرو عاص بالای منبر رفته و اعلام کرد:
ّ «آنچه ابوموسی گفت شنیدید. او تنها حق
برکناری علی را داشت و من هم او را در این مورد تأیید میکنم؛ اما من چنانکه انگشتریام را
به دست میکنم خلافت را به معاویه واگذار مینمایم؛ زیرا او علاوه بر اینکه شایستگی این مقام را دارد، ولی دم و خونخواه عثمان نیز هست!»
در اینجا مجلس آشفته شد. ابوموسی از حیلهٔ عمروعاص برآشفت و خطاب به او گفت:
«ای حیله گر فاسق! تو چون سگی هستی كه چه آن را چوب بزنند یا رهایش سازند، واق واق میکند.»
عمروعاص هم در پاسخ گفت: «تو همچون خری هستی که مشتی کتاب، بارش کرده باشند.»
امیرالمؤمنین در خطبه ۱۷۷ نهج درباره رد کردن حكم حكميت ميفرمايند:
💠 «نظر جمعیت شما بر این قرار گرفت که دو نفر را برای حکمیت انتخاب کنند و ما از این دو، پیمان گرفتیم ُ که بر اساس حکم قرآن عمل کنند؛ ولی آنها با اين كه آشكارا حق را مىديدند منحرف شدند؛ چون جور و ستم، خواستهٔ دل آنها بود. بنابراين هنگامی که منحرف شدند و حكمى بر خلاف حكم خداوند صادر كردند ما مىتوانيم به استناد دليلی محكم، براى خود تصميم بگيريم. ،(و حكم آنها را دور بيفكنيم.)»
➖➖➖➖
@borrhan
✅ خلاصهای از ماجرای حکمیت در صفین
✧❁﷽❁✧
...در پی حملات #مالک_اشتر در جنگ صفین، معاویه شکست را بسیار نزدیک دید و برای چارهجویی، دست به دامن #عمروعاص شد.
به پیشنهاد عمروعاص و دستور #معاویه:، شامیان قرآنها را بر نیزه کردند و شعار دادند: «ای اهل عراق! حاکم بین ما و شما، کتاب خدا باشد»
با اجرای این نقشه، در میان سپاه امیرالمؤمنین دو دستگی پدید آمد.
گروهی گفتند: «دشمن، حکمیت قرآن را پذیرفته و ما حق جنگ با آنان را نداریم.» و شعار «لاحکم الا لله» سر دادند.
امیرالمؤمنین به شدت در برابر این سخن ایستادند و فرمودند: «این درخواست، فریبکارانه، و به منظور فرار از شکست است.»
و فرمان به ادامهٔ جنگ دادند. از سوی دیگر افراد منافقی مانند #اشعث_بن_قیس که معاویه قبلا با او مخفیانه گفتگو کرده بود، با تضعیف روحیهٔ سربازان حضرت، آنان را به گزینش دو داور از هر گروه ترغیب میکردند
هرچه امیرالمؤمنین فرمودند:
ُ «این نیرنگ است، و من، کلام الله ناطق هستم.» نتیجه نداد.
بالاخره با اصرار اشعث و چند تن دیگر و تهدید حضرت امیر به قتل یا تسلیم و تحویل آن حضرت به معاویه ، جنگ متوقف شد.
عاقبت، امیرالمؤمنین به ناچار ضمن نامهای به معاویه، با قید اینکه ما میدانیم تو اهل قرآن نیستی، حکمیت قرآن را پذیرفتند.
َ به این ترتیب قرار شد که از طرفین دو حَکم (داور)، انتخاب کنند، تا سرانجام جنگ،
به حکمیت (قضاوت دو داور) سپرده شود.
معاویه، عمروعاص را که به زیرکی معروف بود به نمایندگی برگزید و امیرمؤمنان جناب مالک اشتر یا به قولی «عبدالله بن عباس» و به قولی دیگر «ابوالاسود دوئلی» را انتخاب کردند؛ اما با مخالفت همان کسانی که توقف
جنگ را بر حضرت تحمیل کرده بودند، مواجه شدند.
این بار نیز به انتخاب آنان، نمایندگی شخصی به نام «ابوموسی اشعری» به حضرت امیر تحمیل شد.
امیرالمؤمنین در خطبهٔ ۲۳۸ #نهج_البلاغه در مورد اشتباه بودن انتخاب ابوموسی به عنوان داور حکمیت میفرمایند:
💠 «شما كار #ابوموسى_اشعرى را در جنگ #جمل به ياد داريد كه مىگفت: اين واقعه فتنه است، و هرگز به سوى اين ميدان حركت ننماييد! درحالىكه خودش در جنگ صفين شركت كرد.
اگر او راست مىگويد كه اين جنگها فتنه است، پس شركتش بدون اجبار در اين ميدان نبرد، خطا بود و اگر دروغ مىگويد، پس متهم است (دروغگو است) و شخص متهم و دروغگو نبايد براى چنين امر خطیری یعنی حکمیت برگزيده شود!»
امام برخلاف میل خود و برای حفظ مصالح
مسلمانان، سندی را امضا کردند که در آن آمده بود: « علی و معاویه و سپاهیانشان حکمیت قرآن و سنت پیامبر را پذیرفتهاند و ابوموسی اشعری و عمروعاص باید بر این اساس تا ماه #رمضان آینده، حکم خود را ابلاغ کنند و هر حکمی بدهند در امان خواهند بود.»
عمروعاص نتیجهٔ حکمیت را به اینجا رسانید
که او و ابوموسی اشعری رأی دهند هر دو فرمانروا از خلافت برکنار شوند و هیچ کدام، خلیفه نباشند و انتخاب خلیفه را به شورا واگذار کنند! آن حیلهگر مکار، برای اجرایی کردن نقشهای که در سر داشت ابوموسی را فریفت و او را در اعلام نتیجه بر خود مقدم داشت.
ابن عباس و مالک اشتر تلاش زیادی کردند
تا ابتدا عمروعاص نتیجه را اعلام کند؛ اما ابوموسی به هشدارهای آنان توجهی نکرد و گفت: «من و عمروعاص توافق کردهایم!»
او بالای منبر رفت و گفت: «ای مردم! ...من و عمروعاص توافق کردیم که علی و معاویه را از خلافت برکنار کنیم تا خود مسلمانان، شورایی تشکیل دهند و کسی را که استحقاق و شایستگی خلافت دارد انتخاب کنند؛ پس من به نمایندگی از مردم حجاز و عراق چنانکه انگشتریام را از دست خود خارج میکنم،
علی را از خلافت برکنار مینمایم!»
سپس از منبر پایین آمد عمرو عاص بالای منبر رفته و اعلام کرد:
ّ «آنچه ابوموسی گفت شنیدید. او تنها حق
برکناری علی را داشت و من هم او را در این مورد تأیید میکنم؛ اما من چنانکه انگشتریام را
به دست میکنم خلافت را به معاویه واگذار مینمایم؛ زیرا او علاوه بر اینکه شایستگی این مقام را دارد، ولی دم و خونخواه عثمان نیز هست!»
در اینجا مجلس آشفته شد. ابوموسی از حیلهٔ عمروعاص برآشفت و خطاب به او گفت:
«ای حیله گر فاسق! تو چون سگی هستی كه چه آن را چوب بزنند یا رهایش سازند، واق واق میکند.»
عمروعاص هم در پاسخ گفت: «تو همچون خری هستی که مشتی کتاب، بارش کرده باشند.»
امیرالمؤمنین در خطبه ۱۷۷ نهج درباره رد کردن حكم حكميت ميفرمايند:
💠 «نظر جمعیت شما بر این قرار گرفت که دو نفر را برای حکمیت انتخاب کنند و ما از این دو، پیمان گرفتیم ُ که بر اساس حکم قرآن عمل کنند؛ ولی آنها با اين كه آشكارا حق را مىديدند منحرف شدند؛ چون جور و ستم، خواستهٔ دل آنها بود. بنابراين هنگامی که منحرف شدند و حكمى بر خلاف حكم خداوند صادر كردند ما مىتوانيم به استناد دليلی محكم، براى خود تصميم بگيريم. ،(و حكم آنها را دور بيفكنيم.)»
➖➖➖➖
@borrhan
[ کانال برهان ]
🔸عبدالعلى نور احرارى مترجم صحيح بخارى(سنى مذهب) اشاره بر قتل محمد بن ابوبكر (رضواناللهتعالىعليه) توسط عمال معاويه (﮼لعنةاللهعليه) ←در ۱۴صفر سال ۳۸ھ۔ق #محمد_بن_ابوبکر رضوان الله تعالی علیه در سن ۳۸سالگی به دستور #معاویه به شهادت رسید. به همین مناسبت «آرشیو…
﷽
⚠️ سرقت علمی - ادبی
1️⃣ « #محمد_بن_ابوبکر » از یاران ناب امیرالمومنین علیهالسلام است. وقتی مزدوران معاویه او را میکشند، کتابها و نوشته هایی در نزد او پیدا میکنند.
2️⃣ این کتاب ها که دستورات و علوم حضرت امیر علیهالسلام بود، توسط #عمروعاص برای #معاویه فرستاده میشود. ولی:
❗️«... ثُمَّ سَكَتَ هُنَيْئَةً ثُمَّ نَظَرَ إِلَى جُلَسَائِهِ فَقَالَ: إِنَّا لَا نَقُولُ إِنَّ هَذِهِ مِنْ كُتُبِ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ(ع) وَ لَكِنَّا نَقُولُ إِنَّ هَذِهِ مِنْ كُتُبِ أَبِي بَكْرٍ الصَّدِيقِ كَانَتْ عِنْدَ ابْنِهِ مُحَمَّدٍ فَنَحْنُ نَقْضِي بِهَا وَ نُفْتِي...»
#ترجمه : «... معاویه سپس اندكى خاموش ماند و به اطرافیان خود نگريست و گفت: نمىگوييم كه اين از نوشته هاى على بن ابى طالب(ع) است، بلكه مىگوييم از نوشته هاى ابو بكر صديق است كه در نزد پسرش محمد بود (❗️) و ما بر وفق آنها قضاوت مىكنيم و فتوا میدهيم...»
📚 الغارات، ج1، ص: 251
✅ سرقت ادبی علوم امیرالمومنین علیهالسلام توسط معاویه به نفع ابوبکر، یکی دیگر از جنایت های بزرگ #بنی_امیه بر علیه مولای متقیان ع است.
#ابوبکر_شناسی
#مقوله_علم_خلفا
@borrhan
⚠️ سرقت علمی - ادبی
1️⃣ « #محمد_بن_ابوبکر » از یاران ناب امیرالمومنین علیهالسلام است. وقتی مزدوران معاویه او را میکشند، کتابها و نوشته هایی در نزد او پیدا میکنند.
2️⃣ این کتاب ها که دستورات و علوم حضرت امیر علیهالسلام بود، توسط #عمروعاص برای #معاویه فرستاده میشود. ولی:
❗️«... ثُمَّ سَكَتَ هُنَيْئَةً ثُمَّ نَظَرَ إِلَى جُلَسَائِهِ فَقَالَ: إِنَّا لَا نَقُولُ إِنَّ هَذِهِ مِنْ كُتُبِ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ(ع) وَ لَكِنَّا نَقُولُ إِنَّ هَذِهِ مِنْ كُتُبِ أَبِي بَكْرٍ الصَّدِيقِ كَانَتْ عِنْدَ ابْنِهِ مُحَمَّدٍ فَنَحْنُ نَقْضِي بِهَا وَ نُفْتِي...»
#ترجمه : «... معاویه سپس اندكى خاموش ماند و به اطرافیان خود نگريست و گفت: نمىگوييم كه اين از نوشته هاى على بن ابى طالب(ع) است، بلكه مىگوييم از نوشته هاى ابو بكر صديق است كه در نزد پسرش محمد بود (❗️) و ما بر وفق آنها قضاوت مىكنيم و فتوا میدهيم...»
📚 الغارات، ج1، ص: 251
✅ سرقت ادبی علوم امیرالمومنین علیهالسلام توسط معاویه به نفع ابوبکر، یکی دیگر از جنایت های بزرگ #بنی_امیه بر علیه مولای متقیان ع است.
#ابوبکر_شناسی
#مقوله_علم_خلفا
@borrhan