#حرکت_حسینی [15]
⁉️ انگیزه سیدالشهدا از #خروج چه بود ؟؟
〰〰▪️〰〰〰〰
امام حسین علیه السلام در روز دهم محرم، چندین بار به ارشاد سپاه اموی برخاستند تا این جمعیت سرگردان و گمراه را به سوی حق و هدایت رهنمون سازند.
#اولین خطبه در صبح عاشورا ایراد گردید در حالیکه امام سوار بر اسب خود و با صدایی رسا و بلند ، مطالبی را بیان نمودند که بلیغتر از آن را هیچ کس نشنیده است، سپس فرمودند:
💠 ....ای مردم، نسب مرا ببینید و به خود بازگردید و خود را سرزنش کنید و ببینید که آیا قتل و ریختن خون من برای شما رواست؟آیا من پسر دختر پیامبرتان نیستم؟....آیا گفتهء رسولخدا را در مورد من و برادرم نشنیدهاید که فرمود: این دو آقای اهل بهشتاند؟....اگر سخنم را نمیپذیرید ، در میان شما افرادی هستند که میتوانید از آنها بپرسید. از جابربن عبداللهانصاری و اباسعیدخدری و سهل بن سعدساعدی و زیدبنارقم و انسبنمالک بپرسید تا به شما خبر دهند که این گفته را از رسول خدا در مورد من و برادرم شنیدهاند. آیا این گفتهها کافی نیست تا از ریختن خون من خودداری کنید؟......به خدا سوگند در مشرق و مغرب زمین هیچ پیامبری را پسر دختری جز من نیست؛ نه در میان شما و نه دیگران! وای بر شما! آیا کسی را کشتهام یا مالی را گرفتهام و یا زخمی بر شما وارد ساختهام که خون مرا میخواهید؟.....ای شبث بن رِبعی و ای حجار بن ابجر و ای قیس بن اشعث و ای زید بن حارث، آیا برای من ننوشتید: بیا که میوهها رسیده و باغها سبز شده و لشکری مجهز در انتظار توست؟
....مردم! اگر از من روی گرداندهاید ، بگذارید از شما منصرف شوم و به سرزمین امنی بروم......
(مقتل الحسین/مقرم۲۷۹)
👈👈 هنگامی که جناب زهیر مشاهده کرد که قوم ، خطبهء امام را اجابت نکردند ،در حالیکه سلاح جنگی را برداشته بود، سوار بر اسب، به سوی آنان رفت تا آنان را نصیحت کند و آنان را برحذر داشت از آنچه میخواهند مرتکب شوند و نسبت به عاقبت پیروی از #یزید و عبیدالله هشدار داد...
(تاریخ طبری ۳۳۱/۴- کامل ابن اثیر۲۸۸/۳)
اما لشکر اموی اینچنین به زهیر پاسخ میدهد:
❌ ما نمیرویم مگر اینکه آقای تو و هر که را با اوست بکشیم؛ یا اینکه او و یارانش را به سوی عبیدالله به عنوان اسیر ببریم.
زهیر جواب داد:
بندگان خدا! پسر فاطمه سزاوارتر است به دوستی و یاری تا زادهء سمیه؛ اگر او را یاری نمیکنید ، پس پناه بر خدا که اگر او را بکشید .او را با یزید واگذارید، سوگند به خدا که یزید بی قتل حسین، پیروی شما را میپذیرد.
(تاریخ طبری ۳۳۲/۴- کامل ابناثیر ۲۸۸/۳)
#شمر لعین به سوی زهیر تیر میاندازد....زهیر گفت: بندگان خدا این سبکسران ستمکار شما را در دینتان فریب ندهند....و....
امام به زهیر میفرمایند که بازگردد ؛ و آنگاه فرمودند:
💠 به جان خود سوگند، اگر مومن آل فرعون قومش را نصیحت کرد...من هم نصیحت نموده و ابلاغ کردم؛ اگر نصیحت و رساندن سودمند باشد.
(همان)
👈👈 آنگاه بریر که از تابعین و قاریان بزرگ قرآن و مردی عابد و پارسا بود، ایستاد و با قوم باطل صحبت نمود::
.....ای قوم! نوادهء پیامبر در میان شماست و اینها ذریهء او، عترت و دختران و خانوادهاش هستند؛...بگویید با آنها چه میخواهید بکنید؟
پاسخ دادند:
❌ میخواهیم آنها را فرمانبردار عبیدالله بن زیاد کنیم و امر او را بر آنها حاکم کنیم.
بریر گفت:
آیا قبول نمیکنید به همان جایی بروند که آمده بودند؟ وای بر شما ای اهل کوفه، آیا نامهها ..را به فراموشی سپردهاید؟ وای بر شما اهل بیت پیامبرتان را دعوت کردید ولی همین که به سوی شما آمدند، آنها را به ابن زیاد تسلیم کردید و آب را از آنها مانع شدید...چه بد قومی هستید!.....
در این هنگام ، جمعیت با تیر به سوی او حمله بردند و او را عقب زدند.
(مقتل الحسین/مقرم۲۸۶)
امام بار دیگر ، در حالی که در دست مبارک خود قرآنی داشتند، در مقابل این جماعت گمراه ایستادند و آنان را در ضمن خطبهای بسیار شیوا و غرا و با فرازهایی بسیار عمیق، پند دادند.
و ضمن اشاره به وقایع آینده، سپاه اموی را اینچنین بیم دادند و
فرمودند:
💠 ....خدایا قطرات آسمان را از آنان فرو بند، و بر آنها سالیانی بگذران همچون سالهای قحطیِ یوسف، و بر ایشان جوانی ثقفی ( #حجاج_بن_یوسف ) را چیره ساز که جام تلخ مرگ را بدانان بنوشاند؛ آنها به ما دروغ گفتند و ما را خوار کردند و تویی خدای ما و بازگشت ما به سوی توست...
(اللهوف۴۱- مقتل الحسین/مقرم۲۸۹)
🌿 در پی این خطابه، نور هدایت بر دل جناب حر تابید و به اسبش نهیبی زد و به سپاه امام پیوست.....
جناب حر ، پس از پیوستن به سپاه امام، خطاب به سپاه اموی فریاد برآورد:
.....ای اهل کوفه، مادرانتان به عزایتان بنشینند! او را خواندید و چون آمد تسلیماش کردید....و او را از توجه به سرزمینهای امن و ایمنی اهل بیتاش مانع شدید....چه بد با بازماندگان حضرت محمد عمل کردید!.....
(تاریخ طبری ۳۳۴/۴)
《1》
⁉️ انگیزه سیدالشهدا از #خروج چه بود ؟؟
〰〰▪️〰〰〰〰
امام حسین علیه السلام در روز دهم محرم، چندین بار به ارشاد سپاه اموی برخاستند تا این جمعیت سرگردان و گمراه را به سوی حق و هدایت رهنمون سازند.
#اولین خطبه در صبح عاشورا ایراد گردید در حالیکه امام سوار بر اسب خود و با صدایی رسا و بلند ، مطالبی را بیان نمودند که بلیغتر از آن را هیچ کس نشنیده است، سپس فرمودند:
💠 ....ای مردم، نسب مرا ببینید و به خود بازگردید و خود را سرزنش کنید و ببینید که آیا قتل و ریختن خون من برای شما رواست؟آیا من پسر دختر پیامبرتان نیستم؟....آیا گفتهء رسولخدا را در مورد من و برادرم نشنیدهاید که فرمود: این دو آقای اهل بهشتاند؟....اگر سخنم را نمیپذیرید ، در میان شما افرادی هستند که میتوانید از آنها بپرسید. از جابربن عبداللهانصاری و اباسعیدخدری و سهل بن سعدساعدی و زیدبنارقم و انسبنمالک بپرسید تا به شما خبر دهند که این گفته را از رسول خدا در مورد من و برادرم شنیدهاند. آیا این گفتهها کافی نیست تا از ریختن خون من خودداری کنید؟......به خدا سوگند در مشرق و مغرب زمین هیچ پیامبری را پسر دختری جز من نیست؛ نه در میان شما و نه دیگران! وای بر شما! آیا کسی را کشتهام یا مالی را گرفتهام و یا زخمی بر شما وارد ساختهام که خون مرا میخواهید؟.....ای شبث بن رِبعی و ای حجار بن ابجر و ای قیس بن اشعث و ای زید بن حارث، آیا برای من ننوشتید: بیا که میوهها رسیده و باغها سبز شده و لشکری مجهز در انتظار توست؟
....مردم! اگر از من روی گرداندهاید ، بگذارید از شما منصرف شوم و به سرزمین امنی بروم......
(مقتل الحسین/مقرم۲۷۹)
👈👈 هنگامی که جناب زهیر مشاهده کرد که قوم ، خطبهء امام را اجابت نکردند ،در حالیکه سلاح جنگی را برداشته بود، سوار بر اسب، به سوی آنان رفت تا آنان را نصیحت کند و آنان را برحذر داشت از آنچه میخواهند مرتکب شوند و نسبت به عاقبت پیروی از #یزید و عبیدالله هشدار داد...
(تاریخ طبری ۳۳۱/۴- کامل ابن اثیر۲۸۸/۳)
اما لشکر اموی اینچنین به زهیر پاسخ میدهد:
❌ ما نمیرویم مگر اینکه آقای تو و هر که را با اوست بکشیم؛ یا اینکه او و یارانش را به سوی عبیدالله به عنوان اسیر ببریم.
زهیر جواب داد:
بندگان خدا! پسر فاطمه سزاوارتر است به دوستی و یاری تا زادهء سمیه؛ اگر او را یاری نمیکنید ، پس پناه بر خدا که اگر او را بکشید .او را با یزید واگذارید، سوگند به خدا که یزید بی قتل حسین، پیروی شما را میپذیرد.
(تاریخ طبری ۳۳۲/۴- کامل ابناثیر ۲۸۸/۳)
#شمر لعین به سوی زهیر تیر میاندازد....زهیر گفت: بندگان خدا این سبکسران ستمکار شما را در دینتان فریب ندهند....و....
امام به زهیر میفرمایند که بازگردد ؛ و آنگاه فرمودند:
💠 به جان خود سوگند، اگر مومن آل فرعون قومش را نصیحت کرد...من هم نصیحت نموده و ابلاغ کردم؛ اگر نصیحت و رساندن سودمند باشد.
(همان)
👈👈 آنگاه بریر که از تابعین و قاریان بزرگ قرآن و مردی عابد و پارسا بود، ایستاد و با قوم باطل صحبت نمود::
.....ای قوم! نوادهء پیامبر در میان شماست و اینها ذریهء او، عترت و دختران و خانوادهاش هستند؛...بگویید با آنها چه میخواهید بکنید؟
پاسخ دادند:
❌ میخواهیم آنها را فرمانبردار عبیدالله بن زیاد کنیم و امر او را بر آنها حاکم کنیم.
بریر گفت:
آیا قبول نمیکنید به همان جایی بروند که آمده بودند؟ وای بر شما ای اهل کوفه، آیا نامهها ..را به فراموشی سپردهاید؟ وای بر شما اهل بیت پیامبرتان را دعوت کردید ولی همین که به سوی شما آمدند، آنها را به ابن زیاد تسلیم کردید و آب را از آنها مانع شدید...چه بد قومی هستید!.....
در این هنگام ، جمعیت با تیر به سوی او حمله بردند و او را عقب زدند.
(مقتل الحسین/مقرم۲۸۶)
امام بار دیگر ، در حالی که در دست مبارک خود قرآنی داشتند، در مقابل این جماعت گمراه ایستادند و آنان را در ضمن خطبهای بسیار شیوا و غرا و با فرازهایی بسیار عمیق، پند دادند.
و ضمن اشاره به وقایع آینده، سپاه اموی را اینچنین بیم دادند و
فرمودند:
💠 ....خدایا قطرات آسمان را از آنان فرو بند، و بر آنها سالیانی بگذران همچون سالهای قحطیِ یوسف، و بر ایشان جوانی ثقفی ( #حجاج_بن_یوسف ) را چیره ساز که جام تلخ مرگ را بدانان بنوشاند؛ آنها به ما دروغ گفتند و ما را خوار کردند و تویی خدای ما و بازگشت ما به سوی توست...
(اللهوف۴۱- مقتل الحسین/مقرم۲۸۹)
🌿 در پی این خطابه، نور هدایت بر دل جناب حر تابید و به اسبش نهیبی زد و به سپاه امام پیوست.....
جناب حر ، پس از پیوستن به سپاه امام، خطاب به سپاه اموی فریاد برآورد:
.....ای اهل کوفه، مادرانتان به عزایتان بنشینند! او را خواندید و چون آمد تسلیماش کردید....و او را از توجه به سرزمینهای امن و ایمنی اهل بیتاش مانع شدید....چه بد با بازماندگان حضرت محمد عمل کردید!.....
(تاریخ طبری ۳۳۴/۴)
《1》
#حرکت_حسینی [16]
#حکومت_علوی [47]
⁉️ هدف سیدالشهدا علیه السلام از #خروج چه بود؟؟
✅ إنّی ما خَرَجتُ اَشِراً و لا بَطِراً و لا مُفسِداً و لا ظالِماً، اِنَّما خَرَجتُ لِطَلَبِ الاصلاحِ فی اُمَّهِ جَدّی، اُریدُ اَن آمُرَ بِالمَعرُوفِ و اَنهی عَنِ المنکَرِ وَ اَسیرَ بِسیرهِ جَدّی وَ اَبی عَلیَّ بن اَبی طالبٍ.
〰〰▪️〰〰〰〰〰
برای یافتن پاسخ به این سوال،
بهترین و دقیقترین جواب ، جستجو در منابع تاریخی و روایی و یافتن پاسخ از لسان مبارک خود آن حضرت است؛
☑️ با پیگیری دقیق این مباحث درخواهید یافت، علت خروج آن حضرت #ترک_بیعت با #یزید لعین تا سرحد شهادت بوده است؛
و به هیچ عنوان خروج حضرتش برخلاف برخی ادعاها ، مانند ادعای امثال آقای #صالحی_نجف_آبادی در کتاب <شهید جاوید> به جهت تشکیل حکومت نبوده و قیام بالسیف بدین معنا نفرمودهاند؛
☑️ شأن امام هدایتگری است و حکومت و این مسائل اهمیتی در مقابل «هدایت» که هدف اولیاء الهی است، ندارد.
〰〰〰〰〰〰
✍..امام همهء راههای هدایت و ارشاد به راه راست را به کار بردند تا از #جنگ #جلوگیری نمایند؛
امام با انواع روشها قصد اصلاح و هدایت سپاه اموی را داشتند ولی آنها از جمله عمر سعد، امتناع و استکبار ورزیدند؛
عمر بن سعد با بیشرمی تمام در صبح روز دهم، به حالت غرور ایستاد و #اولین تیر را به سوی خیمههای حسینی پرتاب کرد و گفت:
❌ نزد امیر شهادت دهید که من اولین کسی بودم که تیر انداختم.
(اللهوف فی قتلی الطفوف۴۲- تاریخ طبری ۳۳/۴- کامل ابن اثیر۲۸۹/۳)
👈👈 بعد از آن تیرها چون #باران از سوی سپاه اموی به سوی امام حسین علیه السلام سرازیر شد.
👈👈 امام علیهالسلام تا زمانی که راهی بهتر سراغ داشتند، از جنگ و خونریزی خودداری فرمودند.
لذا بارها به اصحاب خود فرمودند:
💠 من اکراه دارم که جنگ را با ایشان بیاغازم.
اما زمانی که تیر را همچون باران به سوی سپاهش روانه ساختند تا جایی که حتی بر طناب خیمهها تیر نشست،
اذن جنگ به اصحاب خود دادند و فرمودند::
💠 خداوند شما را رحمت کند! به سوی مرگی که #حتمی است، برخیزید که این تیرها، پیکهای این گروه به سوی شماست.
(اللهوف فی قتلی الطفوف۴۲)
_
پ.ن: به سفیر سالار شهیدان جناب مسلم بن عقیل بنگرید!
اگر مسلم به امر امام، در پی حکومت بود، بیشک آن هنگام که در خانه هانی شرایط برای #ترور ابنزیاد فراهم شد،
او را از پشت مورد حمله قرار میداد و امت و اسلام را از شر او راحت میساخت!
و زمینه را برای به دست گرفتن حکومت برای امام هموار مینمود،
اما او به جهت ایمان و عقیدهاش و به سبب تربیت علوی، حمله ناجوانمردانه را با ایمان مهار نمود؛
این کلام امیرالمومنین او را از این عمل بازداشت::
💠 ایمان، مانع حملهء ناجوانمردانه است ؛ مومن به ناحق(از پشت) حمله نمیکند.
✅ این است سیرهء اهل بیت علیهمالسلام، امامان هیچگاه برای گرفتن مسند خلافت ظاهری ، که حق الهی ایشان است، به زور متوسل نمیشوند و با جنگیدن تشکیلحکومت نمیدهند؛ علت را میتوان در این کلام نورانی و بسیار عمیق امیرالمومنین علی علیه السلام یافت که فرمود: خوارج ، نتیجهء #فتوحات بیرویهاند.
از این رو است که میبینیم امام حسین علیهالسلام میفرمایند:
💠 #تنها برای سامان بخشیدن در امت جدم #خروج کردهام (=از وطن خود خارج شدم) ؛ برای آنکه امر به معروف و نهی از منکر کنم و به سیرهء #جد و #پدرم عمل کنم.
✅ این است سیرهء جدش رسول خدا صلی الله علیه و آله و پدرش امیرالمومنین علی بن ابیطالب علیهماالسلام
➖➖➖➖➖➖➖➖
✔️ این مجموعه را پیگیری فرمائید!
@borrhan
#حکومت_علوی [47]
⁉️ هدف سیدالشهدا علیه السلام از #خروج چه بود؟؟
✅ إنّی ما خَرَجتُ اَشِراً و لا بَطِراً و لا مُفسِداً و لا ظالِماً، اِنَّما خَرَجتُ لِطَلَبِ الاصلاحِ فی اُمَّهِ جَدّی، اُریدُ اَن آمُرَ بِالمَعرُوفِ و اَنهی عَنِ المنکَرِ وَ اَسیرَ بِسیرهِ جَدّی وَ اَبی عَلیَّ بن اَبی طالبٍ.
〰〰▪️〰〰〰〰〰
برای یافتن پاسخ به این سوال،
بهترین و دقیقترین جواب ، جستجو در منابع تاریخی و روایی و یافتن پاسخ از لسان مبارک خود آن حضرت است؛
☑️ با پیگیری دقیق این مباحث درخواهید یافت، علت خروج آن حضرت #ترک_بیعت با #یزید لعین تا سرحد شهادت بوده است؛
و به هیچ عنوان خروج حضرتش برخلاف برخی ادعاها ، مانند ادعای امثال آقای #صالحی_نجف_آبادی در کتاب <شهید جاوید> به جهت تشکیل حکومت نبوده و قیام بالسیف بدین معنا نفرمودهاند؛
☑️ شأن امام هدایتگری است و حکومت و این مسائل اهمیتی در مقابل «هدایت» که هدف اولیاء الهی است، ندارد.
〰〰〰〰〰〰
✍..امام همهء راههای هدایت و ارشاد به راه راست را به کار بردند تا از #جنگ #جلوگیری نمایند؛
امام با انواع روشها قصد اصلاح و هدایت سپاه اموی را داشتند ولی آنها از جمله عمر سعد، امتناع و استکبار ورزیدند؛
عمر بن سعد با بیشرمی تمام در صبح روز دهم، به حالت غرور ایستاد و #اولین تیر را به سوی خیمههای حسینی پرتاب کرد و گفت:
❌ نزد امیر شهادت دهید که من اولین کسی بودم که تیر انداختم.
(اللهوف فی قتلی الطفوف۴۲- تاریخ طبری ۳۳/۴- کامل ابن اثیر۲۸۹/۳)
👈👈 بعد از آن تیرها چون #باران از سوی سپاه اموی به سوی امام حسین علیه السلام سرازیر شد.
👈👈 امام علیهالسلام تا زمانی که راهی بهتر سراغ داشتند، از جنگ و خونریزی خودداری فرمودند.
لذا بارها به اصحاب خود فرمودند:
💠 من اکراه دارم که جنگ را با ایشان بیاغازم.
اما زمانی که تیر را همچون باران به سوی سپاهش روانه ساختند تا جایی که حتی بر طناب خیمهها تیر نشست،
اذن جنگ به اصحاب خود دادند و فرمودند::
💠 خداوند شما را رحمت کند! به سوی مرگی که #حتمی است، برخیزید که این تیرها، پیکهای این گروه به سوی شماست.
(اللهوف فی قتلی الطفوف۴۲)
_
پ.ن: به سفیر سالار شهیدان جناب مسلم بن عقیل بنگرید!
اگر مسلم به امر امام، در پی حکومت بود، بیشک آن هنگام که در خانه هانی شرایط برای #ترور ابنزیاد فراهم شد،
او را از پشت مورد حمله قرار میداد و امت و اسلام را از شر او راحت میساخت!
و زمینه را برای به دست گرفتن حکومت برای امام هموار مینمود،
اما او به جهت ایمان و عقیدهاش و به سبب تربیت علوی، حمله ناجوانمردانه را با ایمان مهار نمود؛
این کلام امیرالمومنین او را از این عمل بازداشت::
💠 ایمان، مانع حملهء ناجوانمردانه است ؛ مومن به ناحق(از پشت) حمله نمیکند.
✅ این است سیرهء اهل بیت علیهمالسلام، امامان هیچگاه برای گرفتن مسند خلافت ظاهری ، که حق الهی ایشان است، به زور متوسل نمیشوند و با جنگیدن تشکیلحکومت نمیدهند؛ علت را میتوان در این کلام نورانی و بسیار عمیق امیرالمومنین علی علیه السلام یافت که فرمود: خوارج ، نتیجهء #فتوحات بیرویهاند.
از این رو است که میبینیم امام حسین علیهالسلام میفرمایند:
💠 #تنها برای سامان بخشیدن در امت جدم #خروج کردهام (=از وطن خود خارج شدم) ؛ برای آنکه امر به معروف و نهی از منکر کنم و به سیرهء #جد و #پدرم عمل کنم.
✅ این است سیرهء جدش رسول خدا صلی الله علیه و آله و پدرش امیرالمومنین علی بن ابیطالب علیهماالسلام
➖➖➖➖➖➖➖➖
✔️ این مجموعه را پیگیری فرمائید!
@borrhan
#افضلیت
⁉️⁉️ آیا خلیفهء اول ، خائن به خدا و رسول و مسلمانان است؟؟
✅ پست ویژه : به بهانه ایراد اولین خطبه نماز جمعه ابوبکر!
~~~▪️~~~~~~~
✍..همواره یکی از مسائلی که در میان امت اسلامی مطرح بوده است و شیعیان بارها و بارها از اهل سنت تحدی کرده اند که یک دلیل برای ثبوت این مطلب بیاورند ،
مسئلهء برتری ابوبکر بن ابی قحافه بر سایر مسلمانان است.
⁉️❔زیرا اگر ابوبکر افضل امت اسلام نباشد و با این حال به خلافت رسیده باشد ،
این سوال پیش می آید که چرا اصولا باید مثل او خلیفه باشد در حالیکه افضل نیست؟؟؟
🗣 علامه ابوبکر باقلانی،
متکلم زبردست و قدیمی اهل سنت که کتاب معتبر تمهید الاوائل را در علم کلام اهل سنت نوشته است ،
روایتی را در کتاب خودش نقل کرده است که ادعای تواتر مضمون این روایت را نموده :
📜 وقوله (مَن تَقَدَّمَ عَلى قومٍ مِنَ المُسلِمینَ یرى أن فیهم مَن هو أفضل مِنه فقد خانَ الله و رسوله والمُسلِمین) فی أمثال هذه الأخبار مما قد تواترت على المعنى وإن اختلفت ألفاظها.
منبع : تمهید الأوائل وتلخیص الدلائل۴۷۴/۱ مؤلف: محمد بن الطیب الباقلانی الوفاه: ۴۰۳هـ، دار النشر: مؤسسه الکتب الثقافیه لبنان ۱۴۰۷هـ ۱۹۸۷م، الطبعه: الأولى، تحقیق: عماد الدین أحمد حیدر
ترجمه :
و قول رسول خدا صلی الله علیه و آله که فرمود: هرکس که بر گروهی از مسلمین #خودش را #مقدم بدارد و ببیند که در میان آنان، #بالاتر از او وجود دارد ، پس👈به خداوند و رسول او و مسلمانان #خیانت کرده است.👉و امثال این روایت که به این معنا با وجود اختلاف کلماتش، به صورت متواتر آمده است.
🔵 از طرف دیگر #اولین #خطابههای ابوبکر بعد از نشستن بر مسند خلافت، به سند معتبر در کتب اهل تسنن نقل شده است به این صورت :
📜 حَدَّثَنَا أَبُو دَاوُدَ قَالَ: نا إِسْمَاعِیلُ بْنُ إِبْرَاهِیمَ الْهُذَلِیُّ أَبُومَعْمَرٍ، نا عَلِیُّ بْنُ هَاشِمٍ، عَنْ إِسْمَاعِیلَ، عَنْ قَیْسٍ، قَالَ: خَطَبَنَا أَبُو بَکْرٍ قَالَ: وُلِّیتُ أَمَرَکُمْ وَلَسْتُ بِخَیْرِکُمْ، فَإِنْ أَنَا أَحْسَنْتُ فَأَعِینُونِی وَإِنْ أَنَا أَسَأْتُ فَسَدِّدُونِی، فَإِنَّ لِی شَیْطَانًا یَعْتَرِینِی…(اسناده جید)
منبع : الزهد،ص:۵۶،المؤلف: أبو داود سلیمان بن الأشعث السجستانی، تحقیق:أبو تمیم یاسر بن ابراهیم بن محمد،أبو بلال غنیم بن عباس بن غنیم وقدم له وراجعه:فضیله الشیخ محمد عمرو بن عبد اللطیف،الناشر:دار المشکاه للنشر والتوزیع،حلوان.
ترجمه : قیس میگوید : #ابوبکر برای ما #خطبه خواند و گفت: بر شما امیر شدم و #بهترین شما #نیستم . پس اگر من کار نیکی انجام دادم، مرا کمک کنید و اگر خطایی کردم، مرا باز دارید. همانا شیطانی برای من است که مرا فریب میدهد .
👈محقق وهابی کتاب می گوید: سند روایت، جید (بسیار عالی) است.
📣📣 حال از مخالفین شیعه 1 سوال داریم :
آیا ابوبکر با اعتراف به این مسئله که بهترین مردم نیست ، در حق خدا و رسول و مومنین خیانت کرده است یا خیر؟؟؟؟
---------------------
🅾 نکته :
فراموش نکنیم که امیرالمومنین علیه السلام در روایت #صحیح_مسلم ، به اعتراف عمر بن خطاب، ابوبکر را #خائن میدانستند!!!
فقال أبوبَکْرٍ: قال رسول اللَّهِ صلى الله علیه وسلم:ما نُورَثُ ما ترکنا صَدَقَهٌ:فَرَأَیْتُمَاهُ کَاذِبًا آثِمًا غَادِرًا خَائِنًا
منبع : صحیح مسلم۱۳۷۸/۳ المؤلف: مسلم بن الحجاج أبو الحسین القشیری النیسابوری الوفاه: ۲۶۱، دار النشر: دار إحیاء التراث العربی بیروت، تحقیق: محمد فؤاد عبد الباقی.
🅾 و باز فراموش نکنیم که طبق روایت #صحیح_بخاری، یکی از صفات #منافقین، خیانت کار بودنشان است!!
حدَّثَنَا قَبِیصَهُ بْنُ عُقْبَهَ، قَالَ: حَدَّثَنَا سُفْیَانُ، عَنِ الأَعْمَشِ، عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ مُرَّهَ، عَنْ مَسْرُوقٍ، عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ عَمْرٍو أَنَّ النَّبِیَّ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ قَالَ: ” أَرْبَعٌ مَنْ کُنَّ فِیهِ کَانَ مُنَافِقًا خَالِصًا، وَمَنْ کَانَتْ فِیهِ خَصْلَهٌ مِنْهُنَّ کَانَتْ فِیهِ خَصْلَهٌ مِنَ النِّفَاقِ حَتَّى یَدَعَهَا: إِذَا اؤْتُمِنَ خَانَ، وَإِذَا حَدَّثَ کَذَبَ، وَإِذَا عَاهَدَ غَدَرَ، وَإِذَا خَاصَمَ فَجَرَ ”
📚صحیح البخاری۲۱/۱ المؤلف: محمد بن إسماعیل أبو عبدالله البخاری الجعفی الوفاه: ۲۵۶، دار النشر: دار ابن کثیر, الیمامه بیروت۱۴۰۷–۱۹۸۷، الطبعه:الثالثه،تحقیق: د.مصطفى دیب البغا
پیامبر صلی الله علیه و آله فرمودند: کسی که دارای این چهار خصلت است منافق خالص است و اگر یکی از این خصلتها را دارا باشد، خصلتی از نفاق در او وجود دارد تا آنکه آن را ترک نماید: اگر امین شمرده شود خیانت نماید، وچون صحبت کند دروغ گوید و چون پیمان بندد آن را بشکند و چون درگیری نماید، دشنام دهد.
📚ترجمه صحیح بخاری۲۷/۱ عبدالعلی نور احراری.
(✋ برای مشاهده اسکن مدارک بر روی نوشتههای آبی ضربه بزنید)
➖➖➖➖➖➖➖
♦️@borrhan
⁉️⁉️ آیا خلیفهء اول ، خائن به خدا و رسول و مسلمانان است؟؟
✅ پست ویژه : به بهانه ایراد اولین خطبه نماز جمعه ابوبکر!
✍..همواره یکی از مسائلی که در میان امت اسلامی مطرح بوده است و شیعیان بارها و بارها از اهل سنت تحدی کرده اند که یک دلیل برای ثبوت این مطلب بیاورند ،
مسئلهء برتری ابوبکر بن ابی قحافه بر سایر مسلمانان است.
⁉️❔زیرا اگر ابوبکر افضل امت اسلام نباشد و با این حال به خلافت رسیده باشد ،
این سوال پیش می آید که چرا اصولا باید مثل او خلیفه باشد در حالیکه افضل نیست؟؟؟
🗣 علامه ابوبکر باقلانی،
متکلم زبردست و قدیمی اهل سنت که کتاب معتبر تمهید الاوائل را در علم کلام اهل سنت نوشته است ،
روایتی را در کتاب خودش نقل کرده است که ادعای تواتر مضمون این روایت را نموده :
📜 وقوله (مَن تَقَدَّمَ عَلى قومٍ مِنَ المُسلِمینَ یرى أن فیهم مَن هو أفضل مِنه فقد خانَ الله و رسوله والمُسلِمین) فی أمثال هذه الأخبار مما قد تواترت على المعنى وإن اختلفت ألفاظها.
منبع : تمهید الأوائل وتلخیص الدلائل۴۷۴/۱ مؤلف: محمد بن الطیب الباقلانی الوفاه: ۴۰۳هـ، دار النشر: مؤسسه الکتب الثقافیه لبنان ۱۴۰۷هـ ۱۹۸۷م، الطبعه: الأولى، تحقیق: عماد الدین أحمد حیدر
ترجمه :
و قول رسول خدا صلی الله علیه و آله که فرمود: هرکس که بر گروهی از مسلمین #خودش را #مقدم بدارد و ببیند که در میان آنان، #بالاتر از او وجود دارد ، پس👈به خداوند و رسول او و مسلمانان #خیانت کرده است.👉و امثال این روایت که به این معنا با وجود اختلاف کلماتش، به صورت متواتر آمده است.
🔵 از طرف دیگر #اولین #خطابههای ابوبکر بعد از نشستن بر مسند خلافت، به سند معتبر در کتب اهل تسنن نقل شده است به این صورت :
📜 حَدَّثَنَا أَبُو دَاوُدَ قَالَ: نا إِسْمَاعِیلُ بْنُ إِبْرَاهِیمَ الْهُذَلِیُّ أَبُومَعْمَرٍ، نا عَلِیُّ بْنُ هَاشِمٍ، عَنْ إِسْمَاعِیلَ، عَنْ قَیْسٍ، قَالَ: خَطَبَنَا أَبُو بَکْرٍ قَالَ: وُلِّیتُ أَمَرَکُمْ وَلَسْتُ بِخَیْرِکُمْ، فَإِنْ أَنَا أَحْسَنْتُ فَأَعِینُونِی وَإِنْ أَنَا أَسَأْتُ فَسَدِّدُونِی، فَإِنَّ لِی شَیْطَانًا یَعْتَرِینِی…(اسناده جید)
منبع : الزهد،ص:۵۶،المؤلف: أبو داود سلیمان بن الأشعث السجستانی، تحقیق:أبو تمیم یاسر بن ابراهیم بن محمد،أبو بلال غنیم بن عباس بن غنیم وقدم له وراجعه:فضیله الشیخ محمد عمرو بن عبد اللطیف،الناشر:دار المشکاه للنشر والتوزیع،حلوان.
ترجمه : قیس میگوید : #ابوبکر برای ما #خطبه خواند و گفت: بر شما امیر شدم و #بهترین شما #نیستم . پس اگر من کار نیکی انجام دادم، مرا کمک کنید و اگر خطایی کردم، مرا باز دارید. همانا شیطانی برای من است که مرا فریب میدهد .
👈محقق وهابی کتاب می گوید: سند روایت، جید (بسیار عالی) است.
📣📣 حال از مخالفین شیعه 1 سوال داریم :
آیا ابوبکر با اعتراف به این مسئله که بهترین مردم نیست ، در حق خدا و رسول و مومنین خیانت کرده است یا خیر؟؟؟؟
---------------------
🅾 نکته :
فراموش نکنیم که امیرالمومنین علیه السلام در روایت #صحیح_مسلم ، به اعتراف عمر بن خطاب، ابوبکر را #خائن میدانستند!!!
فقال أبوبَکْرٍ: قال رسول اللَّهِ صلى الله علیه وسلم:ما نُورَثُ ما ترکنا صَدَقَهٌ:فَرَأَیْتُمَاهُ کَاذِبًا آثِمًا غَادِرًا خَائِنًا
منبع : صحیح مسلم۱۳۷۸/۳ المؤلف: مسلم بن الحجاج أبو الحسین القشیری النیسابوری الوفاه: ۲۶۱، دار النشر: دار إحیاء التراث العربی بیروت، تحقیق: محمد فؤاد عبد الباقی.
🅾 و باز فراموش نکنیم که طبق روایت #صحیح_بخاری، یکی از صفات #منافقین، خیانت کار بودنشان است!!
حدَّثَنَا قَبِیصَهُ بْنُ عُقْبَهَ، قَالَ: حَدَّثَنَا سُفْیَانُ، عَنِ الأَعْمَشِ، عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ مُرَّهَ، عَنْ مَسْرُوقٍ، عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ عَمْرٍو أَنَّ النَّبِیَّ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ قَالَ: ” أَرْبَعٌ مَنْ کُنَّ فِیهِ کَانَ مُنَافِقًا خَالِصًا، وَمَنْ کَانَتْ فِیهِ خَصْلَهٌ مِنْهُنَّ کَانَتْ فِیهِ خَصْلَهٌ مِنَ النِّفَاقِ حَتَّى یَدَعَهَا: إِذَا اؤْتُمِنَ خَانَ، وَإِذَا حَدَّثَ کَذَبَ، وَإِذَا عَاهَدَ غَدَرَ، وَإِذَا خَاصَمَ فَجَرَ ”
📚صحیح البخاری۲۱/۱ المؤلف: محمد بن إسماعیل أبو عبدالله البخاری الجعفی الوفاه: ۲۵۶، دار النشر: دار ابن کثیر, الیمامه بیروت۱۴۰۷–۱۹۸۷، الطبعه:الثالثه،تحقیق: د.مصطفى دیب البغا
پیامبر صلی الله علیه و آله فرمودند: کسی که دارای این چهار خصلت است منافق خالص است و اگر یکی از این خصلتها را دارا باشد، خصلتی از نفاق در او وجود دارد تا آنکه آن را ترک نماید: اگر امین شمرده شود خیانت نماید، وچون صحبت کند دروغ گوید و چون پیمان بندد آن را بشکند و چون درگیری نماید، دشنام دهد.
📚ترجمه صحیح بخاری۲۷/۱ عبدالعلی نور احراری.
(✋ برای مشاهده اسکن مدارک بر روی نوشتههای آبی ضربه بزنید)
➖➖➖➖➖➖➖
♦️@borrhan
Telegram
[ کانال برهان ]
هر کس خودش را بر گروهی از مسلمانان مقدم بدارد در حالیکه میداند برترین آنها نیست به خدا و رسول و مسلمین خیانت کرده است!
@borrhan
@borrhan
Forwarded from اتچ بات
#پاسخ_به_شبهات
#تفسیر_قرآن
❗️برخی از مخالفین ما شبهه میکنند آیه ۴۳/رعد در شأن عبدالله بن سلام است!
📖 وَ یَقُولُ الَّذِینَ کَفَرُواْ لَسْتَ مُرْسَلًا قُلْ کَفَى بِاللَّهِ شَهِیدَا بَیْنِى وَ بَیْنَکُمْ وَمَنْ عِنْدَهُ عِلْمُ الْکِتَبِ
📖 و کسانى که کفر ورزیدند گویند: تو فرستاده (خدا) نیستى. بگو: گواهى خدا و کسى که علم کتاب نزد اوست، میان من و شما کافى است.
〰〰🔅〰〰〰〰
✅ پاسخ
👈 اولا : شخصی که ایشان *عنده علم الکتاب* است؛ یکی از #اولین مسلمانان است به دلیل #مکی بودن این آیه و از ظاهر آیه مشخص است که ایشان از نزدیکان نبی مکرم صلی الله علیه و آله می باشد که روایات متعددی از فریقین آن شخص را امیرالمومنین علی علیهالسلام معرفی کرده اند.
👈 ثانیاً : اینکه شخص عنده علم الکتاب ؛ عبد الله بن سلام باشد مردود است!
زیرا همانگونه که بیان شد این آیه در مکه نازل شده است در حالی که عبدالله بن سلام در مدینه و در سال هشتم هجری اسلام آورده
لذا فخر رازی از علمای بزرگ مخالفین ما هم ادله کسانی را که عبدالله بن سلام را مصداق آیه محسوب می کردند رد کرده است ؛ و دقیقا به همین مسئله برای رد این ادعا اشاره کرده اند؛
دقت کنید::
🟥 القول الأول: أن المراد شهاده أهل الکتاب من الذین آمنوا برسولالله صلّىالله علیه و سلم و هم: عبدالله بن سلام و سلمان الفارسی و تمیم الداری. و یروی عن سعید بن جبیر: أنه کان یبطل هذا الوجه و یقول: السوره مکیه فلا یجوز أن یراد به ابن سلام و أصحابه، لأنهم آمنوا فی المدینه بعد الهجره. و أجیب عن هذا السؤال بأن قیل: هذه السوره و إن کانت مکیه إلا أن هذه الآیه مدنیه، و أیضا فإثبات النبوه بقول الواحد و الإثنین مع کونهما غیر معصومین عن الکذب لا یجوز، و هذا السؤال واقع
📗مفاتیح الغیب، فخررازی جلد۱۹ صفحه ۵۵
(📸 اسکن آن پیوست خواهد شد.)
🔚 نتیجه آنکه : ادعای شأن نزول آیه مورد بحث در باره عبدالله بن سلام دچار اشکال است و آن این که سوره رعد جزو سوره های مکی است در حالی که عبدالله بن سلام در مدینه و در سال هشتم هجرت ایمان آورد لذا این ادعا رد میشود.
👈 ثالثاً
«الَّذِي عِنْدَهُ عِلْمٌ مِنَ الْكِتَابِ» یعنی کسی که دانشی از کتاب نزد او بود. تنوین «علمُ» به معنای جزء و بخشی از دانش کتاب است.
اما در سورۀ رعد داریم: «وَمَنْ عِنْدَهُ عِلْمُ الْكِتَابِ» که هم علم و هم کتاب معرفه است. علم چون مضاف است معرفه میباشد. در اینجا «علم الکتاب» یعنی دانش کل کتاب.
بر این اساس معنای آیه آن است که در کنار خداوند کسی به صدق رسالت رسول خدا صلی الله علیه و آله گواهی میدهد که از همه علوم کتاب برخوردار است؛
و کسی جز علی بن ابیطالب علیهماالسلام در این مقام نمیتواند باشد.
👇چنانچه مفسرین عمریه هم ذیل آیه تصریح کرده اند از قول صحابه و تابعین که مراد این آیه مولای ما امیرالمومنین علی علیه السلام است.
《1》
#تفسیر_قرآن
❗️برخی از مخالفین ما شبهه میکنند آیه ۴۳/رعد در شأن عبدالله بن سلام است!
📖 وَ یَقُولُ الَّذِینَ کَفَرُواْ لَسْتَ مُرْسَلًا قُلْ کَفَى بِاللَّهِ شَهِیدَا بَیْنِى وَ بَیْنَکُمْ وَمَنْ عِنْدَهُ عِلْمُ الْکِتَبِ
📖 و کسانى که کفر ورزیدند گویند: تو فرستاده (خدا) نیستى. بگو: گواهى خدا و کسى که علم کتاب نزد اوست، میان من و شما کافى است.
〰〰🔅〰〰〰〰
✅ پاسخ
👈 اولا : شخصی که ایشان *عنده علم الکتاب* است؛ یکی از #اولین مسلمانان است به دلیل #مکی بودن این آیه و از ظاهر آیه مشخص است که ایشان از نزدیکان نبی مکرم صلی الله علیه و آله می باشد که روایات متعددی از فریقین آن شخص را امیرالمومنین علی علیهالسلام معرفی کرده اند.
👈 ثانیاً : اینکه شخص عنده علم الکتاب ؛ عبد الله بن سلام باشد مردود است!
زیرا همانگونه که بیان شد این آیه در مکه نازل شده است در حالی که عبدالله بن سلام در مدینه و در سال هشتم هجری اسلام آورده
لذا فخر رازی از علمای بزرگ مخالفین ما هم ادله کسانی را که عبدالله بن سلام را مصداق آیه محسوب می کردند رد کرده است ؛ و دقیقا به همین مسئله برای رد این ادعا اشاره کرده اند؛
دقت کنید::
🟥 القول الأول: أن المراد شهاده أهل الکتاب من الذین آمنوا برسولالله صلّىالله علیه و سلم و هم: عبدالله بن سلام و سلمان الفارسی و تمیم الداری. و یروی عن سعید بن جبیر: أنه کان یبطل هذا الوجه و یقول: السوره مکیه فلا یجوز أن یراد به ابن سلام و أصحابه، لأنهم آمنوا فی المدینه بعد الهجره. و أجیب عن هذا السؤال بأن قیل: هذه السوره و إن کانت مکیه إلا أن هذه الآیه مدنیه، و أیضا فإثبات النبوه بقول الواحد و الإثنین مع کونهما غیر معصومین عن الکذب لا یجوز، و هذا السؤال واقع
📗مفاتیح الغیب، فخررازی جلد۱۹ صفحه ۵۵
(📸 اسکن آن پیوست خواهد شد.)
🔚 نتیجه آنکه : ادعای شأن نزول آیه مورد بحث در باره عبدالله بن سلام دچار اشکال است و آن این که سوره رعد جزو سوره های مکی است در حالی که عبدالله بن سلام در مدینه و در سال هشتم هجرت ایمان آورد لذا این ادعا رد میشود.
👈 ثالثاً
«الَّذِي عِنْدَهُ عِلْمٌ مِنَ الْكِتَابِ» یعنی کسی که دانشی از کتاب نزد او بود. تنوین «علمُ» به معنای جزء و بخشی از دانش کتاب است.
اما در سورۀ رعد داریم: «وَمَنْ عِنْدَهُ عِلْمُ الْكِتَابِ» که هم علم و هم کتاب معرفه است. علم چون مضاف است معرفه میباشد. در اینجا «علم الکتاب» یعنی دانش کل کتاب.
بر این اساس معنای آیه آن است که در کنار خداوند کسی به صدق رسالت رسول خدا صلی الله علیه و آله گواهی میدهد که از همه علوم کتاب برخوردار است؛
و کسی جز علی بن ابیطالب علیهماالسلام در این مقام نمیتواند باشد.
👇چنانچه مفسرین عمریه هم ذیل آیه تصریح کرده اند از قول صحابه و تابعین که مراد این آیه مولای ما امیرالمومنین علی علیه السلام است.
《1》
Telegram
attach 📎
#ازدواج_حضرتامکلثوم سلام الله علیها[4]
✅ علت رواج یافتن وقوع این ازدواج در افکار عمومی چیست؟؟؟
شاید این سوال مطرح شود که اگر چنین ازدواجی رخ نداده، پس چرا چنین حادثهای در میان مردم رواج یافته و عدهای را به این توهم انداخته که چنین ازدواجی صورت گرفته است؟؟؟
1⃣ این حدیث از آن جهت منتشر شد که ابومحمد حسن بن یحیی صاحبُ النسب در کتابش آن را آورده و عدهای پنداشته اند که چون یک فردی علوی آن را روایت کرده ، پس حدیث درستی است؛
با این که وی از #زبیر_بن_بکار نقل کرده است.
و این در حالی است که
📘 زبیر بن بکار نواده ی زبیر بن عوام
آتش افروز جنگ #جمل است.
🔻شیخ مفید درمورد زبیر بن بکار مینویسد:
این خبر ازدواج ام کلثوم و عمر را #اولین بار زبیر بن بکار نقل کرد او مورد وثوق نبود و در نقلهایش متهم بود.
وی به شدت امیرالمومنان علی را دشمن میدانست ، و در #هر_مطلبی که علیه بنی هاشم نوشته نمیتوان به او اعتماد کرد.
📚 شیخ مفید/المسائل السرویه/ص86 و در المصنفات /ج7/رساله ی سوم
👥👥👥نقل علمای رجالی در مورد زبیر بن بکار :
• ابن ابی الحاتم: پدرم از وی نقل میکرد من او را دیدم اما از او نقل نکردم و آب دهان بر صورتش افکندم چرا که بسیار دورغ میبست.
📚 رازی/الجرح/ج3/ص585
• ابن حجر و ابن اثیر: زبیر را منکر الحدیث دانسته اند .
👈 ابن اثیر مینویسد:
زبیر به سادات سب میکرد و کینه ی عجیبی به بنی هاشم داشت و همواره نسبت به ضعفای علویون ستم میکرد تا این که علوییون وی را تهدید کردند از دست آنها فرار کرد و بن عمویش مصعب بن عبدالله بن زبیر پناهنده شد.
➕ باید بدانید: وی نقل های ساختگی دیگری هم داشته از جمله افسانه ی ازدواج فاطمه بنت الحسین علیهالسلام با عبدالله بن عمربن عثمان!
و وی و اجدادش همگی در دروغ بستن و کینه به بنی هاشم معروف بودند!
2⃣ شاید منشا دیگر این وهم و خیال ، این باشد که :
🛎 یکی از زنهای عمر ، نامش ام کلثوم بود و او مادر عبیدالله بن عمر بود ؛
این ام کلثوم دختر جَرول خُزاعیه است و چون هم نام با دختر مطهر امیرالمومنین علی علیه السلام بوده و ام کلثوم مشهور و معروف هم همان حضرت است؛
وقتی میگویند ام کلثوم زن عمر بوده است؛ ذهن ها به سوی ام کلثوم دختر علی بن ابیطالب علیه السلام منتقل میشود؛ به همین جهت بعضی خیال کردهاند که آن حضرت زن عمر بوده است.
🛎 و از آن سو ام کلثومی دیگر هم بوده که عمر به خواستگاری او رفت و آن ام کلثوم دختر ابوبکر است و بعضی به اشتباه خیال کردهاند که او دختر حضرت امیرالمومنین علی علیه السلام بوده است.
《1》
✅ علت رواج یافتن وقوع این ازدواج در افکار عمومی چیست؟؟؟
شاید این سوال مطرح شود که اگر چنین ازدواجی رخ نداده، پس چرا چنین حادثهای در میان مردم رواج یافته و عدهای را به این توهم انداخته که چنین ازدواجی صورت گرفته است؟؟؟
1⃣ این حدیث از آن جهت منتشر شد که ابومحمد حسن بن یحیی صاحبُ النسب در کتابش آن را آورده و عدهای پنداشته اند که چون یک فردی علوی آن را روایت کرده ، پس حدیث درستی است؛
با این که وی از #زبیر_بن_بکار نقل کرده است.
و این در حالی است که
📘 زبیر بن بکار نواده ی زبیر بن عوام
آتش افروز جنگ #جمل است.
🔻شیخ مفید درمورد زبیر بن بکار مینویسد:
این خبر ازدواج ام کلثوم و عمر را #اولین بار زبیر بن بکار نقل کرد او مورد وثوق نبود و در نقلهایش متهم بود.
وی به شدت امیرالمومنان علی را دشمن میدانست ، و در #هر_مطلبی که علیه بنی هاشم نوشته نمیتوان به او اعتماد کرد.
📚 شیخ مفید/المسائل السرویه/ص86 و در المصنفات /ج7/رساله ی سوم
👥👥👥نقل علمای رجالی در مورد زبیر بن بکار :
• ابن ابی الحاتم: پدرم از وی نقل میکرد من او را دیدم اما از او نقل نکردم و آب دهان بر صورتش افکندم چرا که بسیار دورغ میبست.
📚 رازی/الجرح/ج3/ص585
• ابن حجر و ابن اثیر: زبیر را منکر الحدیث دانسته اند .
👈 ابن اثیر مینویسد:
زبیر به سادات سب میکرد و کینه ی عجیبی به بنی هاشم داشت و همواره نسبت به ضعفای علویون ستم میکرد تا این که علوییون وی را تهدید کردند از دست آنها فرار کرد و بن عمویش مصعب بن عبدالله بن زبیر پناهنده شد.
➕ باید بدانید: وی نقل های ساختگی دیگری هم داشته از جمله افسانه ی ازدواج فاطمه بنت الحسین علیهالسلام با عبدالله بن عمربن عثمان!
و وی و اجدادش همگی در دروغ بستن و کینه به بنی هاشم معروف بودند!
2⃣ شاید منشا دیگر این وهم و خیال ، این باشد که :
🛎 یکی از زنهای عمر ، نامش ام کلثوم بود و او مادر عبیدالله بن عمر بود ؛
این ام کلثوم دختر جَرول خُزاعیه است و چون هم نام با دختر مطهر امیرالمومنین علی علیه السلام بوده و ام کلثوم مشهور و معروف هم همان حضرت است؛
وقتی میگویند ام کلثوم زن عمر بوده است؛ ذهن ها به سوی ام کلثوم دختر علی بن ابیطالب علیه السلام منتقل میشود؛ به همین جهت بعضی خیال کردهاند که آن حضرت زن عمر بوده است.
🛎 و از آن سو ام کلثومی دیگر هم بوده که عمر به خواستگاری او رفت و آن ام کلثوم دختر ابوبکر است و بعضی به اشتباه خیال کردهاند که او دختر حضرت امیرالمومنین علی علیه السلام بوده است.
《1》