#عاشورا (۳۳)
#شبهات_محرم (۴۰)
⁉️هدف سیدالشهداء سلام الله علیه از #خروج چه بود؟؟
〰〰〰〰〰〰
درباره علل #ظاهری خروج سالار شهیدان علیه السلام مفصل صحبت نمودیم
و مکرر بیان شد که علت #باطنی خروج امام حسین علیه السلام ، امتثال امر الهی و تمکین فرمان نبوی صلی الله علیه و آله بود؛
سید ابن طاووس در لهوف می فرماید:
💠 "و رويت بالإسناد عن أحمد بن داود القمي عن أبي عبد الله ع قال جاء محمد بن الحنفية إلى الحسين ع في الليلة التي أراد الحسين الخروج في صبيحتها عن مکة فقال له يا أخي إن أهل الکوفة قد عرفت غدرهم بأبيک و أخيک و قد خفت أن يکون حالک کحال من مضى فإن رأيت أن تقيم فإنک أعز من بالحرم و أمنعه فقال يا أخي قد خفت أن يغتالني يزيد بن معاوية بالحرم فأکون الذي يستباح به حرمة هذا البيت.":
(به نقل از بحار ج 44 / ص 364)
🔖 ترجمه و شرح روایت::
احمدبن داود قمی از امام صادق (علیهالسلام) روایت می کند که آن وقتی که سیدالشهداء(علیهالسلام) خواستند از مکه خارج شوند محمدبن الحنفیه آمد خدمتشان در مکه،
در آن شبی که فردایش حضرت میخواستند خارج شوند؛ که شب 8 ذی الحجۀ سال 60 می باشد؛ و به حضرت از نیرنگ کوفیان بیم دادند ،
حضرت در پاسخ محمد حنفیه فرمودند: من بیم آن دارم که کمین کنند و مرا در مکه به طور ناگهانی و بدون آگاهی بکشند؛
("اَن یغتالنی" یعنی مرا ترور کند.)
و نگرانم که حرمت خانۀ خدا با قتل من هتک شود.
سپس مرحوم سیدبن طاووس از محمد بن احمد بن داود القمی نقل می کند:
💠 "فلما کان فی السحر ارتحل الحسین ع فبلغ ذلک ابن الحنفیة فأتاه فأخذ زمام ناقته التی رکبها فقال له یاأخی أ لم تعدنی النظر فیما سألتک قال بلی قال فما حداک علی الخروج عاجلا فقال أتانی رسول الله ص بعد مافارقتک فقال یاحسین ع اخرج فإن الله قدشاء أن یراک قتیلا فقال له ابن الحنفیة إنا لله وإنا إلیه راجعون فما معنی حملک هؤلاء النساء معک و أنت تخرج علی مثل هذه الحال قال فقال له قد قال لی إن الله قدشاء أن یراهن سبایا و سلم علیه ومضی"
(لهوف/ 65)
🔖 ترجمه و شرح روایت:
صبحگاهان که امام عزم حرکت فرمود ابن الحنفیه آمد و جلوی ناقۀ حضرت را گرفت و عرض کرد: یابن رسول الله به من فرموده بودید که دربارۀ پیشنهادات من فکر می کنید.
حضرت فرمود من دیشب نبی اکرم (صلی الله علیه و آله) را در خواب دیدم و به من فرمان دادند....
👈👈 یعنی آنکه #خدا چنین خواسته که #من را #کشته ببیند و #زنان و فرزندان مرا #اسیر در دست دشمن باشند.
====================
اما جالب است بدانید ، نویسنده کتاب شهید جاوید ، صالحی نجف آبادی،
برای اثبات مدعای باطل خود ،
مبنی بر:
❌عدم علم امام به شهادت
❌و حرکت آن حضرت به سمت کوفه ، به انگیزهء #قیام و #تشکیل_حکومت
❌و ناکامی آن حضرت و عملی نشدن برنامه ایشان
به روایت فوقالذکر ایراداتی وارد میکند!!!
✅ صرفنظر از پاسخهایی که در اثبات علم امام حسین علیه السلام به #شهادت در این سفر ،
و انگیزه #خروج آن حضرت تاکنون تقدیم شد؛
به بررسی اشکالات این شخص ، یعنی صالحی نجف آبادی بر این روایت میپردازیم ؛
تا خوانندگان عمق جهل و بیسوادی
او را -بر خلاف ادعا و ژست تحقیقِ جامع-
وجدان کنند!
《1》
#شبهات_محرم (۴۰)
⁉️هدف سیدالشهداء سلام الله علیه از #خروج چه بود؟؟
〰〰〰〰〰〰
درباره علل #ظاهری خروج سالار شهیدان علیه السلام مفصل صحبت نمودیم
و مکرر بیان شد که علت #باطنی خروج امام حسین علیه السلام ، امتثال امر الهی و تمکین فرمان نبوی صلی الله علیه و آله بود؛
سید ابن طاووس در لهوف می فرماید:
💠 "و رويت بالإسناد عن أحمد بن داود القمي عن أبي عبد الله ع قال جاء محمد بن الحنفية إلى الحسين ع في الليلة التي أراد الحسين الخروج في صبيحتها عن مکة فقال له يا أخي إن أهل الکوفة قد عرفت غدرهم بأبيک و أخيک و قد خفت أن يکون حالک کحال من مضى فإن رأيت أن تقيم فإنک أعز من بالحرم و أمنعه فقال يا أخي قد خفت أن يغتالني يزيد بن معاوية بالحرم فأکون الذي يستباح به حرمة هذا البيت.":
(به نقل از بحار ج 44 / ص 364)
🔖 ترجمه و شرح روایت::
احمدبن داود قمی از امام صادق (علیهالسلام) روایت می کند که آن وقتی که سیدالشهداء(علیهالسلام) خواستند از مکه خارج شوند محمدبن الحنفیه آمد خدمتشان در مکه،
در آن شبی که فردایش حضرت میخواستند خارج شوند؛ که شب 8 ذی الحجۀ سال 60 می باشد؛ و به حضرت از نیرنگ کوفیان بیم دادند ،
حضرت در پاسخ محمد حنفیه فرمودند: من بیم آن دارم که کمین کنند و مرا در مکه به طور ناگهانی و بدون آگاهی بکشند؛
("اَن یغتالنی" یعنی مرا ترور کند.)
و نگرانم که حرمت خانۀ خدا با قتل من هتک شود.
سپس مرحوم سیدبن طاووس از محمد بن احمد بن داود القمی نقل می کند:
💠 "فلما کان فی السحر ارتحل الحسین ع فبلغ ذلک ابن الحنفیة فأتاه فأخذ زمام ناقته التی رکبها فقال له یاأخی أ لم تعدنی النظر فیما سألتک قال بلی قال فما حداک علی الخروج عاجلا فقال أتانی رسول الله ص بعد مافارقتک فقال یاحسین ع اخرج فإن الله قدشاء أن یراک قتیلا فقال له ابن الحنفیة إنا لله وإنا إلیه راجعون فما معنی حملک هؤلاء النساء معک و أنت تخرج علی مثل هذه الحال قال فقال له قد قال لی إن الله قدشاء أن یراهن سبایا و سلم علیه ومضی"
(لهوف/ 65)
🔖 ترجمه و شرح روایت:
صبحگاهان که امام عزم حرکت فرمود ابن الحنفیه آمد و جلوی ناقۀ حضرت را گرفت و عرض کرد: یابن رسول الله به من فرموده بودید که دربارۀ پیشنهادات من فکر می کنید.
حضرت فرمود من دیشب نبی اکرم (صلی الله علیه و آله) را در خواب دیدم و به من فرمان دادند....
👈👈 یعنی آنکه #خدا چنین خواسته که #من را #کشته ببیند و #زنان و فرزندان مرا #اسیر در دست دشمن باشند.
====================
اما جالب است بدانید ، نویسنده کتاب شهید جاوید ، صالحی نجف آبادی،
برای اثبات مدعای باطل خود ،
مبنی بر:
❌عدم علم امام به شهادت
❌و حرکت آن حضرت به سمت کوفه ، به انگیزهء #قیام و #تشکیل_حکومت
❌و ناکامی آن حضرت و عملی نشدن برنامه ایشان
به روایت فوقالذکر ایراداتی وارد میکند!!!
✅ صرفنظر از پاسخهایی که در اثبات علم امام حسین علیه السلام به #شهادت در این سفر ،
و انگیزه #خروج آن حضرت تاکنون تقدیم شد؛
به بررسی اشکالات این شخص ، یعنی صالحی نجف آبادی بر این روایت میپردازیم ؛
تا خوانندگان عمق جهل و بیسوادی
او را -بر خلاف ادعا و ژست تحقیقِ جامع-
وجدان کنند!
《1》
یا مثلاً حدیث معروف دیگری که از پیامبر اكرم صلی الله علیه و آله نقل شده است؛
که فرمودند:
💠 «قال رسول الله ص: انما الدین النصیحه قلنا لمن؟ قال لله [و لكتابه] و لرسوله و لأئمّه المسلمین و عامتهم»
(صحیح البخاری، چاپ بولاق، ج 1، ص 21 - صحیح البخاری، سه جلدی، ج 1، ص 65 - صحیح مسلم، چاپ طیبة، ج 1، ص 44)
💠 پیامبر اکرم ص به تمیم داری فرمودند:
که دین تنها عبارتست از خیر خواهی. عرض کردیم برای چه کسی؟ فرمودند: برای #خدا، #کتاب او، #پیامبر او، #ائمۀ مسلمین و #عموم مسلمانان.
🔖 شرح روایت::
منظور اینست که اصل دین نصیحت است؛
بدین معنی كه شخصی متدین است كه #مصلحت دیگران را بیابد، بگوید و #پاس بدارد.
معنای نصیحت این است.
ناصح یعنی چه؟
یعنی كسی كه مصلحت دیگری را درك می كند؛ و آنچه را كه درك می كند بیان می کند؛ خیانت نمی كند و واقع استباط خود را می گوید؛ و درمقام حفظ مصلحت دیگران است. معنای نصیحت این است؛ و شخص ناصح چنین شخصی است.
خاتم انبیاء صلی الله علیه و آله میفرماید كه اصل دین نصیحت است.
یعنی كسی متدین نمی شود مگر اینكه ناصح باشد. شخصی که مسلمان است، مسلمان واقعی نمی شود مگر این که مصلحت را درک کند؛ و پاسدار مصالح باشد.
حال برای چه کسی باید ناصح باشد؟
«قال لله و لكتابه و لرسوله و لأئمّه المسلمین و عامتهم»: شخص مسلمان نیست مگر آن که مصلحت خدا را پاس بدارد.
پاسداری #مصلحت_خدا یعنی این كه او اهتمام در تثبیت هر چیزی داشته باشد كه به صلاح دین الهی و احكام الهی است؛
سعی درنگهداری و ابقاء مصالح الهی داشته باشد؛ و نیز وظیفۀ خود بداند که هر چه را به زیان احكام الهی است دور و دفع كند.
نسبت به #مصالح_كتاب_خدا كه قرآن مجید باشد، پاسدار باشد.
نسبت به رسول خدا صلی الله علیه و آله به همین نحو ناصح باشد.
در زمان خود حضرت صلی الله علیه و آله از آنچه مصلحت خاتم انبیاء صلی الله علیه و آله می داند پاسداری كند.
بعد از ایشان به لحاظ امتداد رسالت آن حضرت، پاسدار رسول و رسالت خاتم انبیاء صلی الله علیه و آله باشد.
«ولائمّة المسلمین»: و پاسدار مصالح ائمۀ مسلمین باشد. «و عامتهم»: وهم چنین پاسدار مصالح عامۀ مسلمین باشد.
این طور نباشد كه مصلحت خود را از مصلحت مسلمانان جدا بداند. نگوید این كار را بكنم؛ ولو زیان به همۀ مسلمانان برساند؛
این خصلت برای یک مسلمان واقعی دیگر معنا ندارد. هر فرد مسلمان باید پاسدار مصالح عامۀ مسلمین باشد. این گونه نباشد كه با خود بگوید حالا به من سیلی نخورد؛ به هرکه خورد به من مربوط نیست. تا آنجا به من مربوط است که خودم زیان نبینم؛ و حال که من سود بردم، دیگران به من چه؟ این طور نیست.
مسلمان باید پاسدار مصالح عامۀ مسلمین باشد؛ و هكذا.
_________
⁉️⁉️ سؤالی كه بعد از این روایات مطرح می شود اینست كه پیغمبر اكرم صلی الله علیه و آله از چه خبر میدهند؟
دربارۀ چه كسی سخن میگویند؟
اگر بناست آن كسی كه بعد از پیامبر رحمت صلی الله علیه و آله به قدرتی رسید، كلمۀ #امام و لفظ #امام بر او صادق نباشد،
پس پیامبر صلی الله علیه و آله دربارۀ چه سخن میگویند؟
این فرمایش رسول الله صلی الله علیه و آله را ما نمیتوانیم آن گونه تفسیر بكنیم كه اگر بعد از من ابوبكر را روی منبر میدیدید،
هم چنان كه باید نسبت به من كه مصداق «لرسوله» هستم، ناصح باشید، باید نسبت به ابوبکر هم ناصح باشید؛
چون او همانگونه که در عناوین قبل بیان شد،
مصداق «لائمة المسلمین» است!!
👈👈 نه خود ابی بكر چنین ادعایی داشت و می گفت من «امام المسلمین» هستم؛
و نه آنهائی که بوبكری بودند به او
«یا امامَ المسلمین» می گفتند.
كسی به او امام المسلمین نمی گفت.
آیا والعیاذ بالله خاتم انبیاء صلی الله علیه و آله شوخی می كنند؟
یا این که دارند سخنی از یك واقعیت در درون جامعۀ اسلامی می گویند؟
هم چنان که حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله سخن از كتاب خدا میگویند.
اگر والعیاذ بالله، خدا در میان ما كتابی به نام قرآن مجید نداشت، پس از پیامبر اكرم صلی الله علیه و آله سؤال می كنیم یا رسول الله شما می فرمائید مسلمان باید نسبت به كتاب خدا ناصح باشد؛ خدا كه كتابی ندارد.
اگر مثلاً خدا پیامبری نداشت، وقتی كه گوینده ای بگوید که شخص باید نسبت به رسول خدا ناصح باشد، آیا جای این سؤال نبود که بگوئیم خدا که رسولی ندارد؛ ما ناصح چه کسی باشیم؟
به همین منوال، اگر مسلمانی در جامعه نبود، می شد سؤال کرد كه وقتی ما عامه مسلمین نداریم، چه نصیحتی برای آنان می توان داشت؟
✅ پس وقتی كه پیامبر اكرم ص فرموده اند «لائمّة المسلمین» معنای آن این است كه پیامبر صلی الله علیه و آله بعد از خودشان، برای مسلمانان امام هائی را میشناخته اند؛
كه مسلمانها را موظف فرموده اند كه نسبت به آنها ناصح باشند؛
⁉️⁉️ مخالفین ما باید پاسخ دهند:
این امامان چه کسانی بودند؟؟
〰〰〰〰〰〰〰
©کانال برهان و مباحث ناب #معرفت_امام
@borrhan
که فرمودند:
💠 «قال رسول الله ص: انما الدین النصیحه قلنا لمن؟ قال لله [و لكتابه] و لرسوله و لأئمّه المسلمین و عامتهم»
(صحیح البخاری، چاپ بولاق، ج 1، ص 21 - صحیح البخاری، سه جلدی، ج 1، ص 65 - صحیح مسلم، چاپ طیبة، ج 1، ص 44)
💠 پیامبر اکرم ص به تمیم داری فرمودند:
که دین تنها عبارتست از خیر خواهی. عرض کردیم برای چه کسی؟ فرمودند: برای #خدا، #کتاب او، #پیامبر او، #ائمۀ مسلمین و #عموم مسلمانان.
🔖 شرح روایت::
منظور اینست که اصل دین نصیحت است؛
بدین معنی كه شخصی متدین است كه #مصلحت دیگران را بیابد، بگوید و #پاس بدارد.
معنای نصیحت این است.
ناصح یعنی چه؟
یعنی كسی كه مصلحت دیگری را درك می كند؛ و آنچه را كه درك می كند بیان می کند؛ خیانت نمی كند و واقع استباط خود را می گوید؛ و درمقام حفظ مصلحت دیگران است. معنای نصیحت این است؛ و شخص ناصح چنین شخصی است.
خاتم انبیاء صلی الله علیه و آله میفرماید كه اصل دین نصیحت است.
یعنی كسی متدین نمی شود مگر اینكه ناصح باشد. شخصی که مسلمان است، مسلمان واقعی نمی شود مگر این که مصلحت را درک کند؛ و پاسدار مصالح باشد.
حال برای چه کسی باید ناصح باشد؟
«قال لله و لكتابه و لرسوله و لأئمّه المسلمین و عامتهم»: شخص مسلمان نیست مگر آن که مصلحت خدا را پاس بدارد.
پاسداری #مصلحت_خدا یعنی این كه او اهتمام در تثبیت هر چیزی داشته باشد كه به صلاح دین الهی و احكام الهی است؛
سعی درنگهداری و ابقاء مصالح الهی داشته باشد؛ و نیز وظیفۀ خود بداند که هر چه را به زیان احكام الهی است دور و دفع كند.
نسبت به #مصالح_كتاب_خدا كه قرآن مجید باشد، پاسدار باشد.
نسبت به رسول خدا صلی الله علیه و آله به همین نحو ناصح باشد.
در زمان خود حضرت صلی الله علیه و آله از آنچه مصلحت خاتم انبیاء صلی الله علیه و آله می داند پاسداری كند.
بعد از ایشان به لحاظ امتداد رسالت آن حضرت، پاسدار رسول و رسالت خاتم انبیاء صلی الله علیه و آله باشد.
«ولائمّة المسلمین»: و پاسدار مصالح ائمۀ مسلمین باشد. «و عامتهم»: وهم چنین پاسدار مصالح عامۀ مسلمین باشد.
این طور نباشد كه مصلحت خود را از مصلحت مسلمانان جدا بداند. نگوید این كار را بكنم؛ ولو زیان به همۀ مسلمانان برساند؛
این خصلت برای یک مسلمان واقعی دیگر معنا ندارد. هر فرد مسلمان باید پاسدار مصالح عامۀ مسلمین باشد. این گونه نباشد كه با خود بگوید حالا به من سیلی نخورد؛ به هرکه خورد به من مربوط نیست. تا آنجا به من مربوط است که خودم زیان نبینم؛ و حال که من سود بردم، دیگران به من چه؟ این طور نیست.
مسلمان باید پاسدار مصالح عامۀ مسلمین باشد؛ و هكذا.
_________
⁉️⁉️ سؤالی كه بعد از این روایات مطرح می شود اینست كه پیغمبر اكرم صلی الله علیه و آله از چه خبر میدهند؟
دربارۀ چه كسی سخن میگویند؟
اگر بناست آن كسی كه بعد از پیامبر رحمت صلی الله علیه و آله به قدرتی رسید، كلمۀ #امام و لفظ #امام بر او صادق نباشد،
پس پیامبر صلی الله علیه و آله دربارۀ چه سخن میگویند؟
این فرمایش رسول الله صلی الله علیه و آله را ما نمیتوانیم آن گونه تفسیر بكنیم كه اگر بعد از من ابوبكر را روی منبر میدیدید،
هم چنان كه باید نسبت به من كه مصداق «لرسوله» هستم، ناصح باشید، باید نسبت به ابوبکر هم ناصح باشید؛
چون او همانگونه که در عناوین قبل بیان شد،
مصداق «لائمة المسلمین» است!!
👈👈 نه خود ابی بكر چنین ادعایی داشت و می گفت من «امام المسلمین» هستم؛
و نه آنهائی که بوبكری بودند به او
«یا امامَ المسلمین» می گفتند.
كسی به او امام المسلمین نمی گفت.
آیا والعیاذ بالله خاتم انبیاء صلی الله علیه و آله شوخی می كنند؟
یا این که دارند سخنی از یك واقعیت در درون جامعۀ اسلامی می گویند؟
هم چنان که حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله سخن از كتاب خدا میگویند.
اگر والعیاذ بالله، خدا در میان ما كتابی به نام قرآن مجید نداشت، پس از پیامبر اكرم صلی الله علیه و آله سؤال می كنیم یا رسول الله شما می فرمائید مسلمان باید نسبت به كتاب خدا ناصح باشد؛ خدا كه كتابی ندارد.
اگر مثلاً خدا پیامبری نداشت، وقتی كه گوینده ای بگوید که شخص باید نسبت به رسول خدا ناصح باشد، آیا جای این سؤال نبود که بگوئیم خدا که رسولی ندارد؛ ما ناصح چه کسی باشیم؟
به همین منوال، اگر مسلمانی در جامعه نبود، می شد سؤال کرد كه وقتی ما عامه مسلمین نداریم، چه نصیحتی برای آنان می توان داشت؟
✅ پس وقتی كه پیامبر اكرم ص فرموده اند «لائمّة المسلمین» معنای آن این است كه پیامبر صلی الله علیه و آله بعد از خودشان، برای مسلمانان امام هائی را میشناخته اند؛
كه مسلمانها را موظف فرموده اند كه نسبت به آنها ناصح باشند؛
⁉️⁉️ مخالفین ما باید پاسخ دهند:
این امامان چه کسانی بودند؟؟
〰〰〰〰〰〰〰
©کانال برهان و مباحث ناب #معرفت_امام
@borrhan