[ کانال برهان ]
11.2K subscribers
23.2K photos
1.88K videos
742 files
13.2K links
مرکز نشر دروس اعتقادی اهل بیت علیهم‌السلام
+ مباحث نقد فرق ضاله

👤پرسش و پاسخ @EDborrhan


کانالهای زیرمجموعه:
@fariadras
@borrhan2
@borrhanlibrary
@borrhanmedia
@dinclass

اینستا:
https://t.me/pageborhan
Download Telegram
جمعه یعنی دلم از غصه بگیرد اما
به همین بودنت از دور قناعت بکنم

....این جمعه هم گذشت....
@borrhan
#علم_زندگی (۱۹)

💡سبک زندگی، سبک زندگی، چگونه بودن در سایه سار کلام معصومین علیهم السلام

▪️◽️🌅

دین و قدرت!

شاید کمتر کسی باشد که این جمله و توصیه معروف نیکولوماکیاولی، سیاست‌مدار و فیلسوف و نمایشنامه‌نویس ایتالیایی را در اتمسفر و فضای تفکر مادی قدرت‌مدار، نشنیده باشد:

هدف، وسیله را توجیه می‌کند❗️



یعنی برای رسیدن به هدف، استفاده از هر وسیله‌ای مجاز است؛
مثلا برای رسیدن به قدرت و حکومت یا حفظ آن، هر جنایت و تهمت و دروغ و خیانتی رواست!
این سخن ماکیاولی در طول تاریخ بشر، سرمشق بسیاری از حاکمان بوده و هست؛
در این مسیر، بازی با دین و مفاهیم دینی نیز وسیله و ابزار مناسبی برای رسیدن به قدرت و باقی ماندن در آن بوده و هست؛
کافی است به تاریخ قرون وسطی و سلطه کشیشان در اروپا یا تاریخ بنی‌امیه و بنی‌عباس در کشورهای اسلامی نگاهی بیندازید؛
تا ببینید چگونه برای رسیدن به هدف قدرت و حکومت، بازی با دین و سوء استفاده از آن توجیه شده است.

ماکیاولی در کتاب شهریارش که برای حاکمان فلورانس نگاشته شده، چنین توصیه می‌کند:

پس برای فرمانروا، داشتن صفات خوب، چندان مهم نیست! مهم این است که او فن تظاهر به داشتن این صفات را خوب بلد باشد....به طوری که انسان وقتی او را ببیند، یا گفتارش را بشنود، کوچک‌ترین تردید برایش باقی نماند که این شهریار، مظهر دل‌سوزی و وفا و درستی و
اعتقاد به مذهب است....!

ماکیاولی در این کتاب، به صراحت، هدف عمل سیاسی را دست‌یابی به قدرت می‌داند و بنابراین، آن را محدود به هیچ حکم اخلاقی نمی‌‌داند و در نتیجه، به کار بردن هر وسیله‌ای برای پیشبرد اهداف مجاز شمرده می‌شود و
بدین‌گونه سیاست را به کلی از دین و اخلاق جدا می‌داند.

برخی ماکیاولیست‌های صدر اسلام(!) به امیر المومنین علیه السلام طعنه می‌زدند که :

ببینید معاویه چقدر هوشمند و زیرک است...چرا شما رعایت سیاست را نمی‌کنید...چرا فلانی را از امارت برداشتید، کمی صبر می‌کردید، او دشمن می‌شود و ....

و حضرت مظلومانه می‌فرمودند:

💠 وَالله ما معاوِيةُ بأدهى مِنّي وَلكِنَّهُ يَغدِرُ وَ يَفجُرُ وَ لَو لا كَراهِيةُ الغَدرِ لَكُنتُ مِن أدهى النّاسِ.
(نهج‌البلاغه خ۲۰۰)

💠 به خدا سوگند معاویه از من سیاست‌مدارتر نیست، ولی او نیرنگ می‌زند و مرتکب گناه می‌شود. اگر نیرنگ و پیمان شکنی ناپسند و ناشایسته نبود، من از سیاست‌مدارترین و زیرک‌ترین مردم بودم.

در جنگ #صفین، قبل از آنکه امیرالمومنین علی علیه السلام به منطقه جنگ برسند، اصحاب معاویه، جلوی آب فرات را بستند تا لشکر امام علیه‌السلام را تحت فشار قرار دهند.
جنگ درگرفت و کنترل آب به دست امام علیه‌السلام افتاد.
اصحاب گفتند: مقابله به مثل کنید! نگذارید آب بردارند تا تسلیم شوند.

👈 امیرالمومنین بار و ننگ ملامت‌ها و تمسخرهای نزدیکان را به جان خریدند،
ولی زیر بار مکر نرفتند؛
حتی در جنگ نیز انسانیت را رعایت می‌کردند‌.

آری، در دین، سیاست و قدرت، وسیله‌ای برای بندگی خداست، نه ابزاری برای ارضای خود و خود پرستی...


اگر قرار بود برای دنیاپرستان مطلبی با عنوان علم زندگی نگاشته می‌شد، یکی از دروس بزرگ و کلیدی و مهم آن، جمله معروف ماکیاولی بود؛
پس به مصداق داستان "ادب از که آموختی" باید این توصیه را در زندگی به خاطر سپرد که:


هدف، وسیله را توجیه نمی‌کند.

_______________

اگر این رفتار امامان ما بوده است،
اگر آنها با خون سر و خون دل کوشیدند به ما این درس بزرگ زندگی را بیاموزند؛
و معنای بلند و رفیع آن را سیدالشهداء علیه السلام در کربلا سرود که:

💠 الموتُ خَيرٌ مِن رُكوبِ العارِ.
(بحارالانوار ۳۶۶/۴۴)
💠 مُردن بهتر از آن است که آدمی تن به ننگ و پستی دهد.

آیا بی‌انصافی نیست که به خاطر حرف و سرزنش چند بچه،
چادر از سر برداریم، دست به لقمه حرام زنیم، لقمه خود را شبهه ناک کنیم و ...نمک به زخم موالیان بپاشیم؟

عارِ ترس از سخن مردم را به ترس سخط خدا ترجیح دهیم؛
و خود را گرفتار نار الهی کنیم؟؟

مگر دین معنایی جز این دارد که در راه رضای خداوند، ثابت قدم باشیم،
حتی به قیمت سرزنش این و آن و حتی به قیمت از دست دادن آبرو...

آیا کسی که به خاطر خداوند، رنج سرزنش یا بی‌آبرویی ، نزد این و آن را تحمل می‌کند ، انسانی ضعیف و ذلیل و با رفتاری ننگین است؟
قطعا خیر؛ و اگر عزت و بزرگی و پاکی معنایی داشته باشد،
در چنین رفتاری نهفته است.


🤔.... به زبان ساده است؛ به راستی پای امتحان که پیش بیاید ، عار را امتحان می‌کنید یا نار را؟؟
کدام گزینه را برمی‌گزینید؟؟

برای هر کس چنین آزمون هایی پیش خواهد آمد!
از خدا بخواهید دستتان را بگیرد و دانش کافی ، توان تشخیص و توفیق عمل به آن را به شما ارزانی دارد.



🔝کانال برهان

@borrhan
#علم_زندگی

یکی از دروس بزرگ و کلیدی و مهم:

هدف، وسیله را توجیه نمی‌کند؛
و کسی که به خاطر خداوند، رنج سرزنش‌‌ها را تحمل می‌کند، عزتمند و بزرگ است.
@borrhan
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
متن زیارت امام عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف بعد از اقامه نماز صبح:

https://t.me/borrhan/31552

@borrhan
متن زیارت روز شنبه‌ ، روز زیارت رسول مکرم خدا حضرت محمد مصطفی صلی الله علیه و آله
https://t.me/borrhan/18231

@borrhan
#آیه_تطهیر (۲۵)

اراده تکوینی یا تشریعی؟
دفع یا رفع؟

💡با دقت بخوانید!

▪️▪️▪️

خداوند متعال در آیه ۳۳احزاب میفرماید:

📖 إِنَّما👈يرِيدُ الله👉 ليُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ ويُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيراً

یُرِیدُ الله، یعنی خداوند اراده کرده است و می‌خواهد،
کلمه یرید، برای حاضر و آینده و درباره امر متجدد و مستمر استعمال میشود.
در واقع خداوند عزوجل نفرموده‌ است : انما اراد الله (خداوند خواسته است) بلکه بیان شده: انما یرید الله ( قطعا خداوند خواهان است)،
که بصورت مستمر و متجدد بیان شده است.

مثالی میزنیم : فرضا بگوییم رسول الله يصلي، یعنی رسول الله نماز میخوانَد،
این امر بصورت استمرار است؛
و کذلک درمورد آیه تطهیر اراده استمرار است.
این نکته اول

حال باید بدانیم اراده خداوند متعال به دو قسمت تقسيم ميشود:

1: اراده تکوینی
2: اراده تشریعی

📌اراده تکوینی آن است که وقوع آن لامحال میباشد و قطعی است و خداوند درباره آن میفرماید:

📖 و اذا قضى امرا فانما يقول له كن فيكون
و یا
📖 انما امره اذا اراد شیئا ان یقول له کن فیکون.

هر گاه فرمان وجود چيزى را صادر كند به او مى گويد: موجود باش ،
و آن فورا موجود مى‌شود.

برای مثال : خداوند اراده کرد که بشر را خلق کند ، پس خلق کرد؛
خداوند خواستار بعث پیامبران الهی شد پس آنان را مبعوث نمود و هیچ احدی در این نوع اراده، حق تدخل ندارد.

📌اما درباره اراده تشریعی همانند آیه مبارکه زیر است :

📖 يريد الله بكم اليسر و لا يريد بكم العسر.
خداوند راحتى شما را مى خواهد و زحمت شما را نمى‌خواهد.

این نوع اراده متعلق به فعل غیر است نه به فعل خداوند

یعنی خداوند عزوجل احکام و قوانینی را تشریع میکند که اگر انسان خود را با آنها تطبیق دهد در این حین ، اراده الهی واقع میشود و تحقق می‌یابد.

به عبارتی دیگر این اراده منوط به فعل غیر است ؛
فرضا خداوند خواهان این است که همه بشر هدایت شوند یا همگی آنان مومن باشند یا همگی آنان نماز بخوانند،
در حالی که بسیاری از بشر نماز نمیخوانند،مومن نیستند، هدایت شده نیستند، بلکه گمراه میباشند.

⬅️ پس اراده تکوینی آن است که تحقق آن لا محال است و اراده تشریعی بستگی به نوع عمل مردم دارد؛ ممکن است تحقق یابد یا ممکن است تحقق نیابد ومنوط به فعل غیر است.



حال سوال مطرح میشود که در آیه تطهیر، خداوند کدام اراده را خواهان است ؟

در جواب میگوییم اراده در آیه مبارکه تطهیر، اراده تکوینی است زیرا که اگر اراده تشریعی بوده است مختص همه مردم بوده و فضیلتی برای این اهل این بیت علیهم السلام محسوب نمیشود،
زیرا که خداوند به حکم شرع خواسته است تمام مردم از گناهان و پلیدی به دور و پاک باشند.

در حالی که در آیه تطهیر خداوند اراده‌اش به نحو قطع است و آنرا مشروط به افعالی نکرده است.
درحالی که گفتیم در اراده تشریعی اراده منوط به فعل غیر است ولی در آیه تطهیر اراده منوط به فعل اهل بیت نیست.
بلکه اراده تکوین است یعنی خداوند قطعا و با اراده تکوینی خواهان این است که هرگونه پلیدی از اهل بیت بدور باشد وقطعا این نوع اراده رخ میدهد.

لذاست که خداوند بعد از اراده تکوینیِ اذهاب میگوید:

إِنَّما يُرِيدُ الله لِيُذْهِبَ 👈عنْكُمُ👉الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ ويُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيراً

دقت کنید که در ایه مبارک فوق، دور شدن رجس با 👈عنْكُمُ👉بیان شده است، و این مطلب در مقام "دفع"است "نه رفع" ،
یعنی اگر خداوند متعال به جای عنْكُمُ از کلمه مِنکم، استفاده میکرد یعنی در اهل بیت علیهم السلام رجس(پلیدی) بوده است‌ و خدا رفع کرده (رفع)
ولی از کلمه عنْكُمُ استفاده شده که برای دفع است.

📌 تفاوت دفع و رفع را از قول یکی از بزرگان سلفیه نقل میکنم تا فرق دفع و رفع واضح شود :

👤 الشنقیطی میگوید :

هناك دفع .
وهناك رفع .
والعلماء يقولون في القاعدة المشهورة : " الدفع أسهل من الرفع " وسأل بعضهم : ما الفرق بين الدفع والرفع ؟ قالوا : الدفع لما لا يقع ، والرفع لما وقع . فأنت ترفع شيئا قد وقع وحصل ، فترفعه ، كأن ترفع شيئًا على الأرض ، فإنه بعد سقوطه على الأرض يكون رفعه .
وأما بالنسبة للدفع فإنه يكون لشيء لا يراد وقوعه

http://www.shankeety.net/Alfajr01Beta/index.php?module=Publisher&section=Topics&action=ViewTopic&topicId=517&query=%E5%E4%C7%DF%20%CF%DD%DA

《1》
ترجمه :
دفع وجود دارد و رفع وجود دارد.
وعلماء در قاعده ای مشهور میگویند :

دفع آسانتر از رفع است و از بعضی آنان سوال شد که فرق بین دفع و رفع چیست ؟ گفتند : دفع برای آن چیزی است که رخ نداده است و رفع برای آن است که رخ داده است، برای مثال شما چیزی را رفع میکنید که افتاده است همانند بلند کردن چیزی از روی زمین پس از اینکه روی زمین افتاده است ، آنرا رفع میکنید؛ ولی برای دفع چیزیست که وقوع آن رخ نداده است.

برای درک بهتر مطلب به یک مورد قرآنی اشاره می‌کنیم که در باب دفع است.

📖 و كنتم على شفا حفرة من النار فاءنقذكم منها كذلك يبين الله لكم اءيته لعلكم تهتدون.

📖 و شما بر لب حفره اى از آتش بوديد، خدا شما را از آن نجات داد؛ اين چنين ، خداوند آيات خود را براى شما آشكار مى‌سازد، شايد هدايت شويد.

👈 مخاطبین این آیه هرگز بر لبه آتش نبودند، لذا این آیه در مقام دفع است ، یعنی ای مردم قبل از اینکه برای شما پیامبری مبعوث کنم جهنمی میشدید ولی پیامبر را مبعوث کردیم و شما را مورد لطف و رحمت قرار دادیم و به وسیله پیامبر اکرم آتش جهنم را از شما دفع کردیم پس از فرصت استفاده کنید و با هم به ریسمان خداوند چنگ بزنید.

پس از اهل بیت علیهم السلام هر آنچه که تحت عنوان رجس محسوب شود به دور است و هرگز در آنان راه ندارد و اراده تکوینی خداوند است که اهل بیت علیهم السلام رجس از آنان دفع شود ونتیجه این اقوال یطهرکم تطهیرا میباشد.
و نکته مهم اینجاست که

در اینجا خداوند عزوجل فقط به اذهاب و دفع رجس از اهل بیت علیهم السلام اکفتاء نکرده است؛
بلکه انان را مطهر ساخت و به طهارت هم اکتفا نکرد؛
بلکه ایشان را ويُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيراً ساخت، که طهارت مطلق و بالاترین درجات طهارتِ ممکن است.

📙📘📗در تفسیر نمونه شیخ مکارم شیرازی میگوید :

واژه رجس به معنى شى ء ناپاك است خواه ناپاك از نظر طبع آدمى باشد يا به حكم عقل يا شرع و يا همه اينها.
و اينكه : در بعضى از كلمات رجس به معنى گناه يا شرك يا بخل و حسد و يا اعتقاد باطل و مانند آن تفسير شده ،
در حقيقت بيان مصداقهائى از آن است ، و گرنه مفهوم اين كلمه مفهومى عام و فراگير است ، و همه انواع پليديها را به حكم اينكه الف و لام در اينجا به اصطلاح الف و لام جنس است
شامل مى شود ؛ تطهير به معنى پاك ساختن و در حقيقت تاكيدى است بر مساله اذهاب رجس و نفى پليديها، و ذكر آن به صورت مفعول مطلق در اينجا نيز تاكيد ديگرى بر اين معنى محسوب مى‌شود.

در آیه مبارکه تطهیر ایضا اینگونه است سخن از دفع است نه رفع و ذنب هرگز رخ نداده است ؛
و ایضا به ضمیمه این بحث امام حسن وامام حسین علیهم السلام در حین نزول ایه مبارکه صغیرین بودند و انچه که معلوم و مشهور است قبل از سن بلوغ گناهان نوشته نخواهند شد ؛ پس چگونه ممکن است که رجس در حق آنان تصور شود در حالی که اصلا آنان علیهم السلام اصلا رجس ندارند و نمیتوان درحق آنان رجس "رفع" کرد ؟ و ایضا اگر احدی بگوید که ایه مبارکه در مقام رفع رجس است رجس والعیاذ بالله در حق سه نفر تصور میشود که آنان حضرت محمد (صلی الله علیه واله وسلم) و امام علی علیه السلام و حضرت فاطمه سلام الله علیها میباشد و حسنین سلام الله علیهم به دلیل صغر سن رجس در آنان راه ندارد پس هرکس قائل به رفعی بودن رجس در ایه تطهیر باشد باید بگوید که امام حسن وامام حسین علیهم السلام از رسول الله وامام علی وحضرت فاطمه سلام الله علیهم اجمعین افضل هستند؛
زیرا کسی که از بدو تولد معصوم است از کسی که عصمت ندارد و رجس داشته است افضل است پس اگر دفع باشد پیامبر اکرم (ص) از بدو تولد همواره رجس از ایشان دفع میشد ولی اگر رفع باشد والعیاذ بالله پیامبر ما قبل از نزول آیه مبارکه رجس داشتند و این باطل عقلی و نقلی است
پس مراد ایه مبارکه دفع رجس است نه رفع و هرگز از اهل بیت علیهم السلام رجسی سر نزده است.



©کانال برهان

@borrhan
مصادیق #آیه_تطهیر در کتاب صحیح مسلم
https://bit.ly/2uoB9yk

@borrhan
#نقد_حلاج

⚠️رفیق و استاد حلاج کیستند؟

⛔️

حلاج گوید: «رفیق من و استاد من ابلیس و فرعون هستند؛ به آتش بترسانیدند ابلیس را، از دعوی خود بازنگشت. فرعون را به دریا غرق کردند و از دعوی بازنگشت؛ فرعون از روی کشفی که از خدا پیدا کرده بود، ادعای ربوبیت کرد».

الطواسین، صفحه ۱۰۴

اسکن کتاب:
http://l1l.ir/1lqs
پوستر:
http://l1l.ir/1lqt



©کانال برهان و نقد بزرگان تصوف

@borrhan
#نقد_مدعی_یمانی

معرفی مختصر فرقه یمانی دروغین

▪️💠🎴¤¤¤

🅾️ رهبر فرقه:


احمد اسماعیل گاطع الهمبوشی

که به دروغ خود را

الامام سید احمدالحسن الیمانی


مینامد.

____________________


🔺متولد

بصره عراق طایفه همبوش

سال ۱۹۷۰ میلادی

🔺تحصیلات
در دانشگاه بصره عراق رشته شهر سازی درس خوانده سپس در سال ۱۹۹۹ برای درس خواندن به حوزه علمیه سید محمد صدر رفته است
تا سال ۲۰۰۲


———————————

🅾️ ادعا ها


من امام معصوم هستم
خون امام حسین بخاطر من به زمین ریخت
کشتی نوح را من هدایت کردم
بجای عیسی من دار زده شدم الان برگشته ام قائم ال محمد بشوم جهان را پر از عدل و داد میکنم
یمانی روایات هم من هستم
حدودا نود چیز دیگه هم هستم 😳


——————————-

🅾️ سابقه

در سال ۲۰۰۸ برای کشتن اقای سیستانی و مراجع با شعار ظهر المهدی(مهدی ظهور کرد) قیام کردند
در این شورش عده ای کشته شدند
احمد اسماعیل ناپدید شد.


🅾️ فیس بوک

چهار سال بعد یعنی سال ۲۰۱۲ صوت مشکوکی که صوت او نبود(چون او لهجه بصراوی داشته)

اعلام کرد
من
احمد اسماعیل هستم


🅾️ پیروان او

به این صوت ایمان آوردند و صفحه او‌ در فیس بوک را معصوم میدانند
ولی
هفت فرقه دشمن هم شدند که به همدیگر لقب
گوساله سامری ، موش کثیف ، مارق ، و.....
میدهند.




📕مدارک:

پاسخ های روشنگر ج۱ص۹۰،۹۱
شرایع الاسلام
خطبه پنج محرم ۱۴۳۴
بیانیه برائت
سایت فرقه رایات سود
و....

------------------------

🎙فایل صوتی از استاد #مسعود_مؤمنی و معرفی مختصر این فرقه در تنها ۳دقیقه

https://t.me/arshivehsoti/853



👁‍🗨کانال برهان و نقد مدعیان دروغین

@borrhan
#نقد_مدعی_یمانی

👆👆این هم معجزه دیگر از احمد بصری!!

احمد بصری و اتباع او ...
جداً کم نظیر !!!
نه !!!
بی نظیرند !!!
@borrhan
#نقد_مدعی_یمانی

وقتی میگیم ی مشت احمق طرفدار این مدعی میشن
باور نکنید!

چای احمد گواهی میدهد احمد اسماعیل بر حق است😂

دیدن مجدد این فیلم👇و معجزه‌‌ای دیگر از احمد بصری پیشنهاد
می‌شود!
معجزه+کشک=مدعی دروغین🤪
https://t.me/borrhan/30230

@borrhan
#کمی_تأمل


اثبات کفر پدر توسط دختر!!

⬇️💢⬇️

روايتي از #عايشه با سند صحيح در مصادر اهل سنت وجود دارد كه مربوط می‌ شود به اينكه ابوبكر در پايان عمرش عمر بن خطاب را به عنوان خليفه بر مردم انتخاب می‌كند.

🔴 عن عائشة قالت لما حضرت أبا بكر (متوفاي استخلف عمر فدخل عليه علي وطلحة فقالا من استخلفت قال عمر قالا فماذا أنت قائل لربك قال بالله تعرفاني لأنا أعلم بالله وبعمر منكما أقول استخلفت عليهم خير أهلك.

🔻عائشه نقل مى‌گويد: در واپسين لحظات زندگى ابوبكر، علی (عليه السلام) و طلحه نزد او رفتند و از وى پرسيدند: چه كسى را خليفه خود قرار داده‏‌اى؟
پاسخ داد: عمر را.
به وى گفتند: پاسخ خداوند را چه خواهى داد.
پاسخ داد: شما مى‌خواهيد خدا را به من معرفى كنيد، من به خدا و عمر از شما آگاه ترم، اگر به ملاقات خداوند بروم خواهم گفت: كه بهترين بنده تو را براى خلافت انتخاب كردم.

📚الزهري، الطبقات الكبرى، ج 3، ص 274، ناشر: دار صادر - بيروت

⚠️ نكته كليدی كه ما از اين روايت برداشت كرده ايم سخن ابوبكر است كه می‌گويد عمر بن خطاب بهترين بنده و بشر در آن زمان بوده است ؛
حالا می‌خواهيم ببينيم اولا از منظر عايشه ، بهترين بنده در آن زمان و بهترين خلق در آن زمان چه كسی است؟
و ثانيا از منظر عايشه اگر كسی غير مولا علی علیه السلام را بهترين بداند حكمش چيست؟؟؟

1️⃣ سئلت عائشة عن عليّ (عليه السلام)؟ فقالت : ذاك من خير البريّة ! ولا يشك فيه إلاّ كافر.

☑️از عائشه همسر پيغمبر درباره علي سؤال شد، گفت: علي بهترين بشر است (نه بهترين صحابه) و در اين کسی جز کافر شک نمی‌کند.

📚مناقب علي بن أبي طالب ( ع ) وما نزل من القرآن في علي ( ع ) - أحمد بن موسى ابن مردويه الأصفهاني - ص 110

2️⃣ حديثي از حذيفه است که می‌گويد: پيغمبر فرمود:
عليّ خير البشر فمن أبى فقد كفر.

☑️ علي بهترين انسان‌ها است و هر کس انکار کند و از اين اباء کند کافر است.

📚مناقب علي بن أبي طالب ( ع ) وما نزل من القرآن في علي ( ع ) - أحمد بن موسى ابن مردويه الأصفهاني - ص 109

3️⃣ ابن مردويه نیز نقل می‌کند که از حذيفه درباره علی سؤال کردند گفت:
خير هذهِ الأُمّة بعد نبيها ، ولا يشك فيه إلاّ منافق .

☑️بهترين اين امت بعد از پيغمبر علی بن ابي طالب است و در اين جز منافق شک نمي‌کند.

📚مناقب علي بن أبي طالب ( ع ) وما نزل من القرآن في علي ( ع ) - أحمد بن موسى ابن مردويه الأصفهاني - ص 111

4️⃣ ابن عساکر از جابر نقل می‌کند و مي‌گويد:
علي خير البشر لا يشك فيه إلا منافق

📚تاريخ مدينة دمشق، ج42، ص 373

______________

💥طبق این روایتی که کثرت طرق دارد اگر کسی مولا علی علیه السلام را خیر البشر نداند کافر و منافق است
و فکر کنیم نیازی نباشد در مورد وضعیت ابوبکر دیگر مجالی برای فکر کردن بماند و حکمش مشخص می شود.

🔹کانال برهان

@borrhan
هفت ویژگی امیرالمومنین علی علیه السلام که هیچ کس در این ویژگی ‌ها با ایشان هم‌آورد نیست:
https://t.me/borrhan/22398

@borrhan
#بررسی_روایات_مدح_خلفا (۱۶)

بسم الله الرحمن الرحیم

بررسی طریق ششم و هفتم روایت مکذوبه #اقتدوا بالذین من بعدی....از کتب اهل تسنن

♦️▪️♦️

🔴در این مکذوبه به رسول خدا صلوات الله علیه و آله نسبت داده اند که فرموده: به ابوبکر و عمر بعد از من اقتدا کنید

حال ببینیم این مکذوبه نزد خود اهلسنت ، سند صحیح دارد یا خیر؟😏


👤تمام بن محمد الرازی الدمشقی این روایت از طریق "پدر گربه"😀 در کتاب «فوائد تمام» با سند ذیل نقل میکند:


أَخْبَرَنَا 👈أبُو يَعْقُوبَ الْأَذْرَعِيُّ👉، ثنا 👈عبْدُ اللَّهِ بْنُ جَعْفَرٍ👉، ثنا سَهْلُ بْنُ مُحَمَّدٍ، ثنا عَبْدُ اللَّهِ بْنُ إِدْرِيسَ، عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَمْرٍو، عَنْ أَبِي سَلَمَةَ، عَنْ أَبِي هُرَيْرَةَ، عَنِ النَّبِيِّ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ مِثْلَهُ


📚 نام کتاب : فوائد تمام نویسنده : تمام بن محمد الدمشقي جلد : 2 صفحه : 276

!!!!!!!!!!!!!!!!!!

این سند نیز مانند اسناد قبلی دچار ضعف های بسیار زیادی است/

در سند این روایت همانطور که ملاحظه میکنید راویانی با نام "أبویعقوب" و همچنین "عبدالله بن جعفر الاصبهانی" واقع شده اند که هیچ توثیقی نزد 👈هم عصران خود👉 نزد اهل‌سنت ندارند ، و به عباتی دیگر مجهول هستند.

فلذا ، این طریق روایت #اقتدوا نیز ، بدلیل این دو راوی مجهول باطل میشود / و لله الحمد



🔰🔰بررسی طریق هفتم:

طبرانی این روایت را در کتاب «معجم الاوسط» با سند ذیل نقل میکند:


حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ أَحْمَدَ الرَّقَّامُ ، نَا إِبْرَاهِيمُ بْنُ سَلْمِ بْنِ رُشَيْدٍ الْهُجَيْمِيُّ ، ثَنَا 👈عمْرُو بْنُ زِيَادٍ الْبَاهِلِيُّ👉 ، ثَنَا عَبْدُ اللَّهِ بْنُ الْمُبَارَكِ ، عَنْ سُفْيَانَ ، عَنْ سَلَمَةَ بْنِ كُهَيْلٍ ، عَنْ أَبِي الزَّعْرَاءِ ، عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ مَسْعُودٍ ، قَالَ : قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ : " اقْتَدُوا بِاللَّذَيْنِ مِنْ بَعْدِي ، أَبِي بَكْرٍ ، وَعُمَرَ

📚 لینک روایت در کتابخانه اینترنتی اهلسنت:
http://library.islamweb.net/hadith/display_hbook.php?bk_no=475&pid=280701&hid=
7364

!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

این سند نیز مانند اسناد قبلی دچار ضعف های بسیار زیادی است/

در سند این روایت همانطور که ملاحظه میکنید راویانی با نام "عمرو بن زیاد باهلی" وجود دارد ، که نزد علمای جرح و تعدیل اهلسنت ، به جعل احادیث معروف بوده است.

👤ذهبی از علمای بزرگ رجالی اهلسنت در کتاب «میزان الاعتدال» در مورد "عمرو بن زیاد" میگوید:

6370 - عمرو بن زياد الباهلي.
عن مالك وغيره.
كان ببغداد.
قال أبو حاتم: كان 👈كذابا 👈أفاكا 👈يضع الحديث
قال ابن عدي: وهذا بهذا الإسناد باطل، وعمرو بن زياد يتهم بوضع الحديث.
وقال الدارقطني: 👈يضع الحديث.

📚 اسم الکتاب : ميزان الاعتدال المؤلف : الذهبي، شمس الدين الجزء : 3 صفحة : 261


بنابراین همانطور که مشاهده میکنید ، این راوی نزد علمای اهلسنت ، کذاب و جعل کننده حدیث هست و حدیثش نزدشان ارزشی ندارد.


بنابراین ، این طریق روایت #اقتدوا نیز ، بدلیل وجود "عمرو بن زیاد الباهلی" باطل میشود / و لله الحمد



به خاطر داشته باشید حدیث #اقتدوا بالذین .... حتی یک سند صحیح حتی در کتب خود اهلسنت ندارد.😏



©کانال برهان

@borrhan
احمد بن حنبل: روایتی که از پیامبر نقل شده که بعد از من از ابوبکر و عمر پیروی کنید 👈صحیح نیست👉.
@borrhan
#علم_زندگی (۲۰)

▪️◽️🌅

"نه" گفتن، حق طبیعی من است.

نترسید! "نه" گفتن، حق شماست و گاهی وظیفه شما.

👈 توان گفتن "نه" در یک جامعه یا یک گروه، این پتانسیل را دارد که به خود اصلاحی آن کمک شایانی نماید؛ پس "نه"، به ویژه با در نظر گرفتن جوهر اعتراضی و هشداردهنده آن، یک ویژگی اساسی است که نه تنها حضور آن یک عارضه نیست، بلکه نبود آن یک بیماری نگران کننده با آسیب زایی فراوان است.

مهم تر آن که، بر این اساس، قدرت و مهارت در گفتن "نه"، یک رفتار در کنار دیگر رفتارها نیست، بلکه این رفتار، نقشی کانونی و محوری در منظومه رفتارهای بشری دارد؛ به این معنا که بالندگی و توازن آن به رشد و تعادل دیگر جنبه‌های رفتاری می‌انجامد و نبود آن به تحقیر، تخریب، بردگی، ذلت و در نتیجه، عدم تعادل دیگر رفتارها منجر می‌شود؛
پس:

شجاع باشید! برای اصلاح و پیشرفت خود و جامعه، هرگز از گفتن نه دریغ نکنید.

هویت و ویژگی هر یک از ما را موارد و مصادیقی شکل می‌دهند که در آن ها از کلمه "نه" بهره برده‌ایم؛

من می‌گویم نه، پس هستم!

✔️ زمانی که با نوعی سلطه طلبی از طرف دیگران مواجه باشیم؛ ترسِ زشت، زمانی خود را نشان می‌دهد که فرد در مقابل سلطه طلبان بترسد و نتواند از واژه "نه" بهره ببرد و خود را از بردگی آنها رها کند؛ همه می‌دانیم کمتر عاملی است که در زندگی انسان، به اندازه ظلم و سلطه طلبی، آفت سلامت، حقیقت، عدالت و سدّ راه رشد و تکامل باشد،
که فرموده‌اند : دنیا به کفر باقی می‌ماند، اما به ظلم باقی نخواهد ماند؛
👈 این حق آدمی است که زیر بار ظلم نرود.

✔️زمانی که درخواستی از انسان شود که با آنچه خدا از انسان خواسته، تعارض حاصل شود ، درخواست کننده ممکن است دیگری یا نفس انسان باشد،
کسی که خدا محور است، به هر قیمتی باید به این گونه درخواست ها "نه" بگوید؛
👈 این حق خداوند است که فرمانش اطاعت شود، با گفتن "نه"، جلوی ظلم به خداوند را بگیریم.


حساسیت "نه" را وقتی بیشتر درمی‌یابیم که بدانیم بلندترین و اصلی ترین شعار توحید نیز با نه و نفی، آغاز می‌شود:

🔆 لا اله الا الله

برای کسب رضایت خداوند چاره‌ای جز قبول مخالف‌ها و مخالفت‌ها و تحمل سرزنش‌ دیگران و مقاومت و پایداری در مسیر الهی نیست.
خلاصه سخن آن که ، باید بدانیم برای زندگی مستقل، آزاد و سالم در این کره خاکی
و برای فرار از بردگی سلطه جویان، به ویژه با هویت و محوریت الهی،
"نه" کلمه‌ای حساس است که باید بیشتر آن را گفت.

دقت کنید:

نه ، یعنی: نه انفعال و نه پرخاش‌گری

⚠️ به یک نفر گفتند مواظب باش از پشت بام نیفتی، آن قدر عقب رفت که از آن طرف بام افتاد!!

برای دوری از رفتار منفعلانه، لازم نیست رفتاری پرخاش‌گرانه را برگزینیم؛

سرگردانی، صدای آرام و لرزان، مِن و مِن کردن، اجتناب از تماس چشمی، قامت خمیده، شانه‌های افتاده، عباراتی چون"هر طور صلاح می‌دانی" ؛"برای من فرقی نمی‌کنه" ؛ "هر چی شما بگی" ؛ ... جلوه‌های متفاوتی از رفتارهای بیمارگونه و منفعلانه است.

اما این اشتباه است که تصور کنیم "نه"، همواره برای ویران کردن و به آتش کشیدن است؛
گفتن "نه" یعنی داشتن قاطعیت، ولی بسیاری قاطعیت را با رفتارهای پرخاش‌گرانه و تند اشتباه می‌گیرند.
قاطعیت به معنای پرخاشگری، عصبانیت، حمله کردن به طرف مقابل، خودخواهی، برتر دانستن خود، برچسب زدن و رنجاندن دیگران نیست.

به همین ترتیب، گفتن نه ، معادل از دست دادن دوستان و نزدیکان و تنها باقی ماندن نیست.
آنچه دیگران را به عنوان دوست، جذب آدمی می‌کند، احسان و مهربانی و اخلاق نیکوست، نه به ساز دیگران رقصیدن و برده دیگران شدن!

اگر فردی به جای آنکه به دنبال دوست باشد، در جستجوی برده و اسیر آمده باشد، هرگز لیاقت دوستی ندارد، و بهتر است به او "نه" بگوئیم؛
از طرف دیگر معنای انسان با جرأت، با هویت و با شخصیت، کولی گرفتن از دیگران و آدم حساب نکردن آنها نیست؛
چنین فردی لیاقت دوستی هیچ‌کس را ندارد!

بالا بردن قدرت ابراز "نه" و مدیریت مخالفت با دیگران، به مانند سایر رفتارهای بشری، نیازمند پرورش و تربیت است؛ مهارتی است که اگر به خوبی تمرین شود، می‌تواند منشا رفتارهای به موقع، متین و هدفمند باشد.

👈👈 "نه" را هنرمندانه ابراز کنید!



🔝کانال برهان

@borrhan
#علم_زندگی

برای کسب رضایت خداوند چاره‌ای جز قبول مخالف ها و مخالفت ها و مقاومت و پایداری در مسیر الهی نیست.

در مقابل خواسته‌های نفس و یا دیگران، در حالیکه با خواست خدا در تعارض است ، به هر قیمتی باید "نه" گفت.

نترسید! "نه" گفتنِ هنرمندانه، حق شماست و گاهی وظیفه شماست.

@borrhan
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM