[ کانال برهان ]
11.3K subscribers
23.5K photos
1.93K videos
745 files
13.5K links
مرکز نشر دروس اعتقادی اهل بیت علیهم‌السلام
+ مباحث نقد فرق ضاله

👤پرسش و پاسخ:
@EDborrhan

کانالهای زیرمجموعه:
@fariadras
@borrhan2
@borrhanlibrary
@borrhanmedia
@dinclass

اینستا:
https://t.me/pageborhan
Download Telegram
#نقد_حلاج


⛔️ ادعای نیابت امام زمان عجل الله فرجه توسط حلاج و بیرون کردنش از شهر قم با پس گردنی توسط پدر شیخ صدوق !!!

⛔️

شیخ طوسی رضوان الله علیه می‌نویسد:

وأخبرني جماعة، عن أبي عبد الله الحسين بن علي بن الحسين بن موسى بن بابويه أن ابن الحلاج صار إلى قم، وكاتب قرابة أبي الحسن يستدعيه ويستدعي أبا الحسن أيضا ويقول: أنا رسول الامام ووكيله، قال: فلما وقعت المكاتبة في يد أبي رضي الله عنه خرقها وقال لموصلها إليه: ما أفرغك للجهالات ؟ فقال له الرجل - وأظن أنه قال: أنه ابن عمته أو ابن عمه - فإن الرجل قد استدعانا فلم خرقت مكاتبته وضحكوا منه وهزؤا به، ثم نهض إلى دكانه ومعه جماعة من أصحابه وغلمانه. قال: فلما دخل إلى الدار التي كان فيها دكانه نهض له من كان هناك جالسا غير رجل رآه جالسا في الموضع فلم ينهض له ولم يعرفه أبي فلما جلس وأخرج حسابه ودواته كما يكون التجار أقبل على بعض من كان حاضرا، فسأله عنه فأخبره فسمعه الرجل يسأل عنه، فأقبل عليه وقال له: تسأل عني وأنا حاضر ؟ فقال له أبي: أكبرتك أيها الرجل وأعظمت قدرك أن أسألك، فقال له: تخرق رقعتي وأنا أشاهدك تخرقها ؟ فقال له أبي: فأنت الرجل إذا. ثم قال: يا غلام برجله وبقفاه، فخرج من الدار العدو لله ولرسوله، ثم قال له: أتدعي المعجزات عليك لعنة الله ؟ أو كما قال فأخرج بقفاه فما رأيناه بعدها بقم.

⬇️چندین نفر از از ابی عبدالله حسین بن علی بن حسین بن موسی بن بابویه رضوان الله علیه (برادر شیخ صدوق رضوان الله علیه)، به من خبر دادند که پسر حلاج به شهر قم آمد و به نزدیکان ابو الحسن رضوان الله علیه (پدر شیخ صدوق) و خود ابو الحسن نامه نوشت و آن ها را به سمت خودش دعوت کرد (از خودش تبلیغ کرد) و می گفت:
من فرستاده و وکیل امام زمان (علیه السلام) هستم. وقتی نامه به دست پدرم (ابو الحسن) رسید ضمن پاره کردن دعوت نامه، به آورنده نامه گفت: چه چیزی تو را به این نادانی ها کشانده؟ فرستاده و آورنده نامه - که من گمان می‌کنم گفت که پسر عمه یا پسر عموی اوست - گفت: این مرد ما را دعوت کرده، پس چرا نامه را پاره می کنی؟ همه حاضرین در آنجا به حرف او خندیدند و او را مسخره کردند. بعد از آن پدرم بلند شد و با چند تن از دوستان و خادمانش به دکان و تجارت خانه اش رفت. وقتی وارد ساختمانی شد که تجارت خانه اش آنجا بود، همه کسانی که در آنجا حضور داشتند، نسبت به پدرم تواضع کرده و از جایشان بلند شدند، به جز یک نفر که سر جایش نشسته و بلند نشد، و پدرم او را نمی شناخت. همین که نشست، طبق عادت و رسم تجار، دفتر و مرکب را برداشت تا حساب و کتاب کند، در همین موقع رو به طرف یکی از حضار کرده و درمورد آن مرد سوال کرده و پاسخش دادند. آن مرد متوجه این مسأله شد و رو به پدرم کرد و گفت: من خودم اینجا هستم، چرا درباره من از دیگران سوال می کنی؟ پدرم به او گفت: پس آن مرد (حلاج) تویی؟ سپس خطاب به خدمتکاری گفت: او را با لگد و پس گردنی بیرون کن. حلاج که دشمن خدا و رسولش بود از خانه بیرون رفت؛ در همین حین پدرم به او گفت: خدا لعنتت کند، ادعای معجزات می کنی؟! یا این که [ابی عبدالله] گفت: حلاج خودش بیرون نرفت بلکه وی را با پس گردنی بیرون انداخت، بعد از آن او را در شهر قم ندیدیم.

الغیبة، شیخ طوسی، صفحه ۲۵۱

اسکن کتاب:
http://l1l.ir/1jkp
پوستر:
http://l1l.ir/1jkq

بر مدعیان دروغین و تاجرین مهدویت لعنت !!!


پیشنهاد مطالعه
جایگاه پدر شیخ صدوق
توقیع امام عسکری علیه السلام به ایشان::

https://t.me/borrhan/45066


کانال برهان و نقد بزرگان تصوف

@borrhan
#آلبوم
#صوتی
#درس_های_توحید
#نقد_عرفان_بشری

موضوع : معنای رویت قلبی💗 در کلام‌اهل بیت علیهم السلام و نقد قائلین به 👀رویت خداوند و شهود ذات باری تعالی

📢سخنران : استاد سید محسن طیب نیا

بدانیم : ابن عربی که امروز او را ابوالعرفان (پدر عرفان )می نامند (البته عرفان خیالی بشری و ساخته ی بشر)معتقد به یک خدای خیالی و مجسم است که صورت و شکل دارد !!! او در کتاب خود مدعی شده است که خدا را دو بار به شکل نور سفید بر روی زمینه ی قرمز دیده است !!! العیاذ بالله ...


بدانیم : برخی از آقایان که امروز مدعی نقد فلسفه و عرفان هستند هم در این موضوع بسیار مهم توحیدی راه را کاملا اشتباه رفته اند و عقیده دارند که خود ذات خداوند را میتوان بعد از انخلاع (به مرگ اختیاری یا اجباری ) وجدان و درک کرد و این رویت و وجدان را فعل خدا می دانند ، آیا چنین چیزی عقلا ممکن است ؟ خیر چنین چیزی مُحال عقلی است . استاد طیب نیا در سه فایل ذیل این پست به بررسی و نقد نظریات مختلف پیرامون رویت خداوند پرداخته و ضمن بیان معنای صحیح رویت قلبی که در برخی روایات آمده است (که به معنای علم قطعی و یقینی به وجود خدا و تصدیق خداوند متعال است ). معانی باطل و مُحال در رابطه با رویت خداوند را با براهین عقلی و دلایل بدیهی نقد می فرمایند .


🔔سه فایل صوتی ذیل را حتما استماع فرموده و علی الخصوص فایل سوم را استماع فرمایید

------------
💭کانال برهان : درسهای توحیدی اهل بیت علیهم السلام و نقد عرفان های ساختگی بشری
🎴@borrhan
#نقد_مدعی_یمانی

⚠️سلسله جهالت ها و خیانت های احمد اسماعیل ناصبی و انصار مارق او!

▪️💠🎴¤¤


خیانت عجیب ناظم العقیلی ( شاگرد اول شیطان بصری )


ناظم العقیلی ،
در کتاب خود
📕الرد القاصم علی منکری ذریه القائم

در ذکر ادله ی بر فرزند داشتن امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف دلیل پانزدهم خود را اینطور ذکر میکند :

در کتاب بشاره الاسلام وارد شده است که :( ثم یظهر ابن المهدی ) ،
و این یعنی قبل از مهدی فرزند او حکومت میکند .


🔍🔍 اما وقتی اصل نقل را میبینیم عبارت اینچنین است :

💠ثم یظهر ابن النبی المهدی ...


سپس فرزند پیامبر ، مهدی علیه‌السلام ظاهر میشود ...

‌ اما ناظم العقیلی ناصبی با حذف کلمهء (النبی) چنین خیانتی انجام داده است ...‼️‼️

_________

در تمام کتب دیگر هم این نقل به همین شکل وارد شده است :
( ثم یظهر ابن النبی المهدی )

📙مشارق أنوار اليقين في أسرار أمير المؤمنين عليه السلام، ص: 199
📙إثبات الهداة بالنصوص و المعجزات، ج‏5، ص: 151 و ص 152
📙بحار الأنوار (ط - بيروت)، ج‏51، ص: 163
http://lib.eshia.ir/71860/51/163

📙رياض الأبرار في مناقب الأئمة الأطهار، ج‏3، ص: 52
📙إلزام الناصب في إثبات الحجة الغائب عجل الله تعالى فرجه الشريف، ج‏2، ص: 141


📌📌 البته ناگفته نماند که اصلا حتی این نقل تحریف شده !
که انصار دین خود‌ را از آن میگیرند هم ، قول معصوم علیه‌السلام و روایت هم نیست .
بلکه جزو پیشگویی های سطیح کاهن است ...

▪️

👁‍🗨 کانال برهان و نقد مدعیان دروغین

@borrhan
خیانت مدعی کذاب و یاران او در نقل متون منابع برای اثبات نسبی دروغین!!!

@borrhan
#بررسی_روایات_مدح_خلفا (۱۲)

بسم الله الرحمن الرحیم


بررسی طریق چهارم نقل روایت مکذوبه #اقتدوا بالذین من بعدی....از کتب اهل تسنن

▪️▪️

🔴در این مکذوبه به رسول خدا صلوات الله علیه و آله نسبت داده اند که فرموده: به ابوبکر و عمر بعد از من اقتدا کنید

حال ببینیم این مکذوبه نزد خود اهلسنت ، سند صحیح دارد یا خیر؟😏


طریق بعدی این روایت را نیز مانند طرق قبلی ، جمع بسیاری از محدثان اهلسنت ، با یک سلسله رجال واحد ، نقل کرده اند که بصورت زیر میباشد:

👤طبرانی این طریق را در کتاب «مسند شامیین» اینچنین نقل میکند:


حَدَّثَنَا 👈عبْدُ الرَّحْمَنِ بْنُ مُعَاوِيَةَ الْعُتْبِيُّ👉 ، ثَنَا 👈محَمَّدُ بْنُ نَصْرٍ الْقَارِئُ👉 ، ثَنَا أَبُو الْيَمَانِ الْحَكَمُ بْنُ نَافِعٍ ، ثَنَا إِسْمَاعِيلُ بْنُ عَيَّاشٍ ، عَنِ الْمُطْعِمِ بْنِ الْمِقْدَامِ الصَّنْعَانِيِّ ، عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ عَنْبَسَةَ الْكَلاعِيِّ ، عَنْ أَبِي إِدْرِيسَ الْخَوْلانِيِّ ، عَنْ أَبِي الدَّرْدَاءِ ، قَالَ : قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ : " اقْتَدُوا بِاللَّذَيْنِ مِنْ بَعْدِي : أَبِي بَكْرٍ وَعُمَرَ , فَإِنَّهُمَا حَبْلُ اللَّهِ الْمَمْدُودُ , فَمَنْ تَمَسَّكَ بِهِمَا فَقَدْ تَمَسَّكَ بِعُرْوَةِ اللَّهِ الْوُثْقَى الَّتِي لا انْفِصَامَ لَهَا

📚لینک روایت در کتابخانه اینترنتی اهلسنت:
http://library.islamweb.net/hadith/display_hbook.php?bk_no=480&hid=894&pid=292459

!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

این سند نیز مانند اسناد قبلی دچار ضعف های بسیار زیادی است.

در سند این روایت همانطور که ملاحظه میکنید راوی با نام "عبدالرحمن بن معاویة" و همچنین راوی با نام "محمد بن نصر القاري" وجود دارند ، که هیچگونه توثیقی نزد اهل‌ سنت ندارند و مجهول میباشند.
که سایت مرکزی وهابیت ، اسلام ویب نیز به جهالت این دو راوی اقرار دارد:


1⃣ محمد بن نصر القارئ : مجهول الحال
http://library.islamweb.net/hadith/RawyDetails.php?RawyID=51497

2⃣ عبد الرحمن بن معاوية العتبي : مجهول الحال
http://library.islamweb.net/hadith/RawyDetails.php?RawyID=20979


بنابراین ، چهارمین طریق روایت #اقتدوا نیز ، بدلیل مجهول بودن عبدالرحمن ، و محمد بن نصر باطل میشود /

و لله الحمد


به خاطر داشته باشید حدیث #اقتدوا بالذین .... حتی یک سند صحیح حتی در کتب خود اهلسنت ندارد.😏

✔️ادامه دارد....



©کانال برهان و نقد علمی ادیان و فرق ضاله

@borrhan
#منجی (۱۲)

مصلح طلبی در نهاد بشر

🌿

رابین درانات تاگور [Tagor] (۱۹۴۱-۱۸۶۱م) و برنده جایزه نوبل ، به نقل از کتاب در فجر ساحل، محمد حکیمی، می‌گوید:

""...و اکنون من مرتکب این گناه نمی‌شوم که اعتقادم را نسبت به انسان از دست بدهم و شکست کنونی بشریت زا شکست نهایی بشمارم؛ من به آینده می‌نگرم و زمانی را در نظر می‌آورم که این فاجعهء عظیم به پایان می‌رسد؛ تاریخ ورق می‌خورد و آسمان دوباره سبک می‌گردد و از شهوات تهی می‌شود....شاید سپیدهء این صبحِ روشن فردا از افق این سو، از افق شرق، برخیزد که خورشید نیز از آن جا می‌دمد و در آن هنگام ، انسان شکست یافته....میراث از چنگ رفتهء خود را دوباره
به چنگ خواهد آورد..."""



... اندیشه اداره جهان در سایه یک حکومت واحد و صالح سابقهء دیرینه دارد و اکثر متفکران بدان اشاره کرده‌اند چرا که این موضوع در نهاد و فطرت بشر و جان و سرشت آدمی ریشه دارد؛ لذاست که هیچ صاحب خردی نمی‌پذیرد جهان پیوسته تا فرجام حیاتش در ستم و بیداد غوطه‌ور باشد؛

-افلاطون از مدینه فاضله می‌گوید..
-سرِ توماس مور حقوق دان انگلیسی قرن ۱۵ میلادی ، اُتوپیا
را ترسیم می‌کند...
-توماسو کامپانِلّا ، اندیشمند ایتالیایی قرن ۱۶ میلادی ، کشور خورشید را طرح‌ریزی می‌کند....
-اگوست کُنت ، دانشمند و ریاضی دان فرانسوی قرن هفدهم میلادی در اواخر عمر به فکر تاسیس مذهبی است تا با اقتدار ،
علم و سیاست بشریت را هدایت کند
و......



برای ظهور امام مهدی ارواحنافداه محقق کننده آمال و آرزوهای بشر برای داشتن زندگی بهتر و ایده‌آل و رهایی از رنج‌ها و تبعیض ها دعا کنیم!

@borrhan
#علم_زندگی (۱۸)

💡چگونه زیستن، سبک زندگی، چگونه بودن در سایه سار کلام معصومین علیهم السلام

▪️◽️🌅

⁉️⁉️من کیستم و ارزش و عزت من به چیست؟؟

مولای دوعالم علیه السلام فرمود:

💠 إلهي كَفَى لِي عِزّاً أن أكونَ لَكَ عَبداً وَ كَفى بي فَخراً أنْ تَكونَ لِي رَبّاً.
(خصال۴۲۰/۲)

💠 ای خدای من؛ عزت و ارزش مرا همین بس که برای تو یک بنده باشم و افتخار برای من همین کافی است که تو پروردگار من باشی.


با درس گرفتن از محضر امیرالعارفین علیه‌السلام پرسش فوق را چنین پاسخ می‌دهیم:

.... بدانید که من افتخارم به این است که بنده‌ای از بندگان خداوند هستم، نه اینکه مخلوقی از مخلوقات او، که همه چیز و همه کس مخلوق اویند؛
این که افتخاری ندارد.
افتخار به آن است انسان، خداباور و بنده و مطیع پروردگارش باشد. افتخار به آن است که آدمی به حق الاهی و خدایی باشد؛
حتی اگر مردم او را در جرگه الاهیون نیاورند و او را خدایی ندانند؛ افتخار به آن است که سبک زندگی و رفتار آدمی، با رضای الهی تنظیم شده باشد.
نیک می‌دانم که محبت به او، خدایی بودن، آسمانی اندیشیدن،
یعنی دوست داشتن اولیای او، پس من دوست‌دار دوستداران اویم، دوستدار آنانی که خدا بیش از هر کس دوستشان دارد؛
پس من کسی هستم که دلم با اسم محمد، علی، فاطمه، حسن و حسین علیهم‌السلام به تپش می‌افتد؛ من کسی هستم که دوست دارم به جای همه نام‌ها، این نام‌ها بر سر در عالم بدرخشند.
هر که هستم و هر چه هستم،
فقط نیک می‌دانم که حرارت حسین‌اش در قلبم هیچ گاه کم نمی‌شود.
نیک می‌دانم که در نزد او کسی محبوب است که برای بندگانش، از همه مفیدتر و بهتر و کمک کارتر باشد، صادق و امین باشد، پس من می‌کوشم که نه تنها گرهی بر کار کسی نباشم، بلکه گره‌گشای کار دیگران شوم.
من بزرگم، چون خداباورم.
من عزیزم، چون پشت و پشتوانه‌ام خداست.
من قیمت دارم، بسیار باارزشم، چون صادقانه خدا و خدایی ها را دوست دارم.
من چون کوهم، چون مؤمنم.
من یک مؤمنم.....


📖 وَ لِله العِزّةُ وَ لِرَسولِهِ وَ لِلمُؤمِنين
(منافقون/۸)

📖 عزت و ارزش و بزرگی، برای خداوند است و پیامبرش و مؤمنين.



به روایت زیبای 💎زیر دقت کنید:

عیسی بن عبید از برادرش، جعفر نقل می‌کند که در خدمت امام رضا علیه السلام نشسته بودیم، یونس بن عبدالرحمان نیز شرف حضور داشت.
تا این که جمعی از اهالی بصره برای ورود و دیدار با امام علیه‌السلام اذن خواستند‌.
امام علیه‌السلام به یونس اشاره فرمودند که به پستوی خانه که پرده‌ای بر آن بود، رود (و در آنجا پنهان شود) و فرمودند تا به او اجازه نداده‌اند بیرون نیاید.

اهالی بصره وارد شدند(و صحبت به یونس و فعالیت‌های او رسید) هر کدام تا توانستند از یونس بدگویی و گلایه کردند(که او بر ضد شماست و افکارش انحرافی است).
در پاسخ آنها،
امام تنها سر به زیر انداختند و سکوت کردند.
مدتی گذشت و مهمانان برخاستند و خداحافظی کردند و رفتند. (یونس همه را می‌شنید، اما اجازه نداشت تا بیرون بیاید.)
امام اجازه فرمودند یونس خارج شود؛ یونس گریان و اشک‌آلود وارد شد و عرضه داشت:

جانم به فدای شما! من حامی شما هستم ، در حالی که این وضعیت من است در بین اصحاب!!

پس امام علیه‌السلام فرمودند:
تو را چه باک اگر امام تو، از تو راضی باشد؟
ای یونس! با مردم به اندازه فهم و درکشان سخن بگو و از بیان آنچه درک نمی‌کنند پرهیز کن.(در غیر اینصورت از نظر آنان) گویا تو قصد کرده‌ای بر خداوندی که در عرشش بر همگان حکم می‌راند، دروغ ببندی.(مقصود امام این بود که نسبت‌هایی که آنان به تو می‌دهند، ناشی از نبود درک کافی سخنان تو در امر امامت و مقام امام است.)
یونس، اگر در یک دست مقداری گِل باشد و در دست دیگر مروارید سپید و همه بگویند آن قطعه گِل، مروارید است،
آیا تو سخنشان را می‌پذیری؟

یونس گفت: نه آقا.

فرمودند: یونس! وضع تو اینگونه است؛ تو را چه باک که همه عالم مذمت و سرزنشت کنند و بدگویی‌ات نمایند ،
هنگامی که ولیّ خدا از تو خرسند و راضی است، سخن مردم به تو ضرری نمی‌زند.

(بحارالانوار ۶۶/۲
http://lib.eshia.ir/71860/2/66)



🔝کانال برهان
@borrhan
#علم_زندگی

نفْس خود را بر کتاب خدا عرضه دار، اگر خود را پیرو و پوینده آن یافتی...پایدار و پابرجا باش!
اگر کسی تو را ستایش کرد، شاد مشو و اگر کسی تو را نکوهش کرد،
زاری مکن!

برای مؤمن دین عین هویت اوست.

@borrhan
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
متن زیارت امام عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف بعد از اقامه نماز صبح

https://t.me/borrhan/31552

@borrhan
متن زیارت روز پنجشنبه ، روز زیارت ابالحجة ، امام عسکری سلام الله علیه
https://t.me/borrhan/18381

@borrhan
#فرازی_از_تاریخ

📣📣📣 در روز ۲۲ جمادی الثانی چه اتفاقی افتاد؟؟؟

📇 سالروز مرگ خلیفهء اول ، ابوبکر بن ابی قحافه

▪️⬇️▪️

🕔🕓🕒...ابوبکر بن ابی قحافه که نام اصلی او "عبدالله بن عثمان" بود پس از ۲ سال و ۴ ماه خلافت (۱) ، در حالی از دنیا رفت که پدرش ابوقحافه زنده بود ،
و از اموال پسرش (ابوبکر) یک ششم را ارث برد ؛ (۲)

🔹🔶 طبیب او ، حارث بن کَلدِه ، علت مرگ او را خوردن سمّی یکساله (به این معنا که پس از یک سال فرد را از بین می برد) اعلام کرد...(۳) 🤔

👈👈 بدین ترتیب ، خلیفهء اول بر اثر سمی که در غذایش ریخته بودند ، مسموم شده و پس از مدتی در حدود ۱ سال ، در سه شنبه ، ۲۲ جمادی الثانی سال ۱۳ هجری می میرد..(۴)...

◀️ عمر بن خطاب بر جنازهء ابوبکر نماز می گذارد و او را در اتاقی در منزل پیامبر صلی الله علیه و آله - که به بیت فاطمه علیهاالسلام مشهور بوده است و اینک عایشه تملک آن را در اختیار دارد - به دور از سروصدا و حضور مردم (۵) ،
دفن می کنند...(۶)

⚠️ این اتاق در خانهء پیامبر صلی الله علیه و آله قرار دارد و این در حالی است که ابوبکر با استناد به حدیث جعلی "پیامبران ارث نمی گذارند" ، این خانه را از حضرت زهرا سلام الله علیها گرفته بود‼️‼️

🌌 او را شبانه دفن می کنند (۷) و طبیب او که تشخیص مسموم شدن او را با سم داده بود نیز ،
چندی بعد می میرد... (۸)

مدت بیماری ابوبکر را ۱۵ روز گفته اند (۹)
و علیرغم مرگ مشکوک خلیفه ، هیچ تلاشی برای شناسایی عاملان آن ، توسط خلیفهء بعد صورت نمی گیرد ،
در عین حال دفن سریع ابوبکر ، بدون حضور مردم که با فاصلهء کمی پس از مرگ او و پیش از طلوع خورشید صورت گرفته تعجب برانگیز است ؛

🔰🔰و اما نکته ای قابل تأمل:

او قبل از وفات , عثمان را برای نوشتن وصیت نامه ای دربارهء خلافت طلب کرد ؛
او کلمه ای گفت و بیهوش شد و بقیه را عثمان از پیش خود نوشت که :
امر خلافت با عمر است ؛
ابوبکر به هوش آمد و عثمان را دعا کرد که آنچه او می خواسته نوشته است (۱۰)

👈👈 حال باید پرسید :
چرا هنگامی که پیامبر خدا , در روزهای آخر زندگانی خود , کاغذ و قلم خواستند تا وصی بعد از خود را به امر الهی معین کند , نسبت هذیان به آن مقام معظم دادند ،
و مانع نگاشتن ایشان گشتند⁉️(۱۱)



تمامی منابع از اهل تسنن است :

1⃣ اسدالغابه ۲۳۰/۳
2⃣ اسدالغابه ۴۷۸/۳
3⃣ العقد الفريد ۲۹۲/۶ ، اسدالغابه ۴۱۳/۲ ، البداية والنهاية ۱۳۷/۱۰
4⃣ طبقات ابن سعد ۲۸/۹ ، البدایة و النهاية ۳۱/۷
5⃣ تاریخ طبری ۶۲۲/۳
6⃣ در تاریخ آمده است او شب سه شنبه مرد و قبل از اذان صبح دفن شد : تاریخ الاسلام ذهبی۱۲۰/۳
7⃣ تاریخ طبری ۶۲۲/۳
8⃣ برای بیشتر رجوع کنید نجاح طایی ، دیدگاه دو خلیفه ، صص ۱۷۸،۱۸۰،۱۸۱
9⃣ تاریخ طبری ۴۱۹/۳ ؛ در این مدت عثمان همواره در کنار ابوبکر حضور داشت.
🔟 شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید ۱۶۵/۱
1⃣1⃣ صحیح بخاری ج۴ صص ۳۱،۶۵،۶۶ و صحیح مسلم ج۵ صص۷۵،۷۶

👁‍🗨 کانال برهان و نقل نکات ناب تاریخی از کتب مخالفین

@borrhan
شخصیت شناسی ابوبکر.pdf
1.9 MB
#دانلود_کتاب

عنوان مقاله:
شخصیت شناسی ابوبکر

فرمت pdf

@borrhan
#نسب_ابوبکر

💠 خلیفهء اول را بهتر بشناسیم!
پدر و مادر خلیفهء اول چه کسانی بودند؟؟



.در منابع اهل تسنن ادعا شده است که پدر خلیفه اول ، ابوقحافه و مادرش دختر برادر ابوقحافه ، سَلمی بنت صَخر از قبیلهء تَیم بن مُرَّه بوده است ؛ (اسکن مدارک این ادعا در ادامه خواهد آمد)

👈 و این ادعا یعنی ابوبکر نَسَبی ناپاک دارد و حاصل ازدواج عمو با برادرزادهء خویش است .(*) برخی از علمای اهل تسنن برای توجیه این مدعا گفته اند که ازدواج عمو و عموزاده از سنت های جاهلیت است؛ و البته بیشتر علمای مخالفین این را قبول ندارند؛ برای مثال ابن اثیر می‌گوید: رسم عرب این نبوده که با برادرزادگان ازدواج کنند: اسدالغابة ج٣ ص٢تا۵

⚠️پدر ابوبکر در جاهلیت ، به عنوان خدمتکار در خانهء "عبدالله بن جُدعان بن عمرو بن کعب" که پسر عمویش بود کار می کرد ،و مردمان را به ضیافت و مهمانی سفرهء ارباب خویش دعوت می نمود !! (۱)

عبدالله بن جُدعان که تاریخ او را عقیم و افلیج معرفی میکند، برده فروش بود و کنیزان را میخرید (۲) و آنان را در خانه خویش نگه می‌داشت؛
به تصریح تاریخ اهل تسنن او کنیزان را به فحشا وادار می ساخت و مهمانان و مشتریان وی ، آنان را صاحب فرزند می کردند و این فرزندان را می فروخت (۳)

👈 در میان این کنیزان می توان به "نابغه" مادر عمروعاص اشاره کرد که از زنان بسیار بدنام در جاهلیت بود(۴)
و ابوقحافه برای این خانه مشتری می‌آورد و با صدای بلند در کوی و برزن مکه میگفت: هر کس طعام و یا فالوده(نوعی شیرینی) می‌خواهد به سرای ابن جدعان برود!(المنمق ص۳۷۲)

♦️جالب است بدانیم که "صُهیب بن سَنان" که از جمله یاوران خلیفه اول و هم پیمانان او در امضا #صحیفه_ملعونه بود و در آخرین روز عمر پیامبر از سوی #عایشه خبر بیماری شدید رسول خدا را به ابوبکر رسانید ، نیز به عنوان برده در خانه ابن جدعان کار می‌کرد، و گفته می‌شود که ابن جدعان او را از برده فروشان رومی خریده بود
نماز میت را بر جنازه خلیفه دوم همین صهیب به جای می‌آورد و در ماجرای ضربت خوردن عمر با گفتن "واعمراه" مویه می‌کرده است!!! (استیعاب ج۲ص۷۳۲) و به این نکته هم اشاره کنیم که عبدالله بن جدعان عموی #قنفذ است، #قنفذ نوه عموی ابوقحافه ، پدر خلیفه اول است.

♦️صخر بن عمرو، پدربزرگ مادری ابوبکر است که با کمک حرب بن امیه(پدر ابوسفیان) تاجری یهودی که در همسایگی جناب #عبدالمطلب زندگی می‌کرد و بسیار ثروتمند بود به قتل رساندند و اموال او را به یغما بردند، و تلاش عبدالمطلب برای استرداد مجرمان و گرفتن مال و خون به جایی نمی‌رسد؛ و عبدالمطلب به طریق دیگری این مال را جبران کردند و به وارثان آن یهودی دادند(کامل ج۲ص۱۵ و...)

💠 ابو قحافه پدر ابوبکر در فتح مکه ایمان آورده است (۵)
در جریان فتح مکه ، ابوقحافه - که بینایی خود را به جهت کهولت سن از دست داده بود - از دخترش اسماء می‌خواهد که دست وی را گرفته ،
او را به بالای کوه برساند تا وی به کمک دخترش با پرتاب سنگ از ورود مسلمانان جلوگیری کند !
مسلمانان نیز با سنگ پاسخ او را می‌دهند و سر ابوقحافه می‌شکند .(۶)

👈 این ماجرا نشان می دهد که ابوقحافه و دخترش اسماء تا آن زمان مسلمان نبودند.

◀️ پس از فتح و پیروزی ، او را پیش پیامبر می آورند تا ایمان خود را اظهار کند ،ابوبکر پدر را همراهی می کند و دست او را می گیرد ، وی که ریش و سبیلی انبوه ، بدحالت و سفید داشت و موی سرش شانه نکرده و بسیار ژولیده بود ،با ظاهری نامتعارف به خدمت رسولخدا می رسد ؛

👤 تاریخ نویسان ، ظاهر وی را به درختی سفید (=ثغامه) با گُل ، شاخ و برگی انبوه و سفید رنگ تشبیه کرده اند (۷) رسول خدا صلی الله علیه و آله به فرزندان ابوقحافه دستور می دهند که وضعیت ظاهری پدر را پیرایش و اصلاح کنند .(۸)

وی در سال ۱۴ هجری و در دوران خلافت عمر و در سن ۹۷ سالگی می میرد.(۹)
ابوبکر تنها خلیفه ای است در تاریخ اسلام (اسلام اموی و عباسی) که زمانی که مرد پدرش زنده بود .(۱۰)

⬇️

📚منابع تمامی از مدارک اهل تسنن :

(*) : لازم به ذکر است در منابع روایی شیعیان ، اهل بیت علیهم السلام ، صحبتی از ناپاکی ولادت خلیفهء اول (برخلاف خلیفهء دوم) نکرده اند و این ناپاکی ولادت را ما تنها با ارجاع به خود کتب اهل تسنن بیان میداریم ؛
و قاطبه علمای بزرگ شیعه که تنها به دنبال حق و حقیقت هستند تأکیدی بر این قضیه ننموده اند.
https://t.me/borrhan/23352

1⃣ امتاع الأسماع ۷۷/۴ ؛ المنمق ص۳۷۲
2⃣ مروج الذهب ۲۷۸/۲

3⃣ انساب الاشراف ۱۵۹/۱۰ ؛ معارف ص۵۷۶
4⃣ استيعاب ۱۱۸۵/۳ ؛ اسدالغابه ۷۴۱/۳

5⃣ استيعاب واژهء "عثمان بن عامر" ۱۰۳۶/۳
6⃣ انساب الاشراف ۹۹/۱۰

7⃣ ثغامه : درختی با برگها ، شاخه ها و ساقه هایی سفید و زرد رنگ که گلهای سفید هم دارد.
8⃣ استيعاب ۱۰۳۶/۳

9⃣ استيعاب ۱۰۳۶/۳
🔟 اسدالغابه ۴۷۸/۳

👁‍🗨 کانال برهان و نقل نکات ناب از کتب مخالفین

@borrhan
نسب پیچ در پیچ خلیفه اول منتخب سقیفه به اعتراف علمای اهل تسنن!

#نسب_ابوبکر
@borrhan