[ کانال برهان ]
11.1K subscribers
22.5K photos
1.75K videos
692 files
12.7K links
مرکز نشر دروس اعتقادی اهل بیت علیهم‌السلام
+ مباحث نقد فرق ضاله

👤پرسش و پاسخ @EDborrhan


کانالهای زیرمجموعه:
@fariadras
@borrhan2
@borrhanlibrary
@borrhanmedia
@dinclass

اینستا:
https://t.me/pageborhan
Download Telegram
#اعجاز_علمی_قرآن (۷۷)
#نقد_مسیحیت (۸۱) #درس_های_توحید (۲۶۲)
#تجسیم (۱۸۰) #نقد_آتئیست (۸۷)

حضرت ابراهیم علیه‌السلام و نقد تثلیث بابلی ، اعجاز تاریخی قرآن کریم و گوشه‌ای از عظمت علمی امام رئوف حضرت رضا علیه‌السلام

┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄

یکی از معیار های صحت گزارش تاریخی این است که با محیط خودش انسجام داشته باشد. مثلا گزارش تاریخی درباره حکومت صفویه باید وقایع فرهنگی و سیاسی را مطابق با همین دوره بیان کند. نه متناسب با محیط حکومت سلجوقیان

🔻 یکی از فراز های مهم زندگی ابراهیم خلیل علی نبینا و آله و علیه‌السلام در قرآن کریم ، گفتگوی ایشان با ستاره پرستان است. که دارای مضمون دقیقی از جهت #اعتقادی و #تاریخی است.

💠←در اینجا به اختصار به یک جنبه از مفاهیم اعتقادی آن که استدلال قرآنی برای نفی جسمانیت خداوند است اشاره می‌کنیم:

✖️برخی مخالفین اسلام چنین وانمود می‌کنند که دلیلی بر جسمانی نبودن خداوند در قرآن وجود ندارد بلکه برخی علما و پیشوایان اسلامی (برای تزیین چهره اسلام) عقیده به تجرّد خداوند را به عقاید مسلمین وارد کرده‌اند!
🔶 اما واقعیت این است که قرآن نه تنها بر این عقیده تاکید دارد ، بلکه برای آن استدلال نیز ارائه فرموده است. در ادامه یک نمونه (مذکور در آیه ۷۴ _ ۸۳ از سوره انعام) بیان می‌شود : حضرت ابراهیم پس از اظهار مخالفت با بت ها و رویت ملکوت خداوند بر آسمان و زمین (آیه ۷۴ و ۷۵) برای هدایت مشرکین به میان ایشان وارد شده قدم به قدم بر اساس حجتی که خداوند به او الهام کرده بود. (آیه ۸۳) ایشان را متوجه حقیقت فرمودند.
🔶 محتوای این استدلال چنین است : هر چه دارای افول ، حرکت ، تغییر و غیبت و ظهور حسی است ، نمی تواند پروردگار جهان باشد. و بزرگی و نورانیت اجرامی مانند خورشید و ماه نمی.تواند دلیل بر ربوبیت ایشان باشد. پس هر چیزی که محدود و دارای فراز و فرود و انعدام باشد ، نیاز به خالق و پروردگاری دارد که منزه از این خصوصیات باشد.
🔶 این استدلال ابرهیمی در کنار نفی خدایان دروغین و اثبات وجود خداوند ، جسمانی نبودن خداوند را نیز اثبات کرده است. چون اساس این برهان این است که خداوند باید از صفات اجسام منزه باشد. یعنی نباید تغییر حالت ، افول و فراز و فرود و غیبت و ظهور حسی داشته باشد ، نباید زوال در او راه یابد.

💠حال می‌خواهیم به جنبه تاریخی این گفتگو بپردازیم :

🔶 حضرت ابراهیم علیه السلام در این ماجرا پرستش آن کوکب و ماه و خورشید را نفی میکند. کوکبی که پرستش آن نقد شده است نیز چنانکه در حدیث منقول از امام رضا علیه‌السلام آمده است همان سیاره درخشان زهره می‌باشد (توحید صدوق ، ص۷۵: ر.ک:تصویر الحاقی)
🔶 این امر با واقعیت تاریخی محیط زندگی حضرت ابراهیم کاملا هماهنگ است. چون مردم در بابل و آشور باستان ، به یک تثلیث از خدایان نجومی اعتقاد داشتند که عبارت است از : سین (خدای ماه) ، شمش (خدای خورشید) و عشتار (الهه زهره)

🔚حضرت ابراهیم نیز هنگام احتجاج با ستاره پرستان در سه مرحله ، به نقد سه ضلع تثلیث نجومی در آن زمینه و زمانه پرداخته اند.

🔶 باید دانست که خط میخی پیچیده بین النهرینی در قرن ها پیش از ظهور اسلام ، متروک شده بود و در دوران معاصر رمزگشایی شد. (از جمله رجوع شود به کتاب اسطوره های بین النهرینی اثر هنریتا مک کال که فصلی به نام کشف و رمزگشایی به این موضوع اختصاص داده است.) برای همین اطلاع دقیق از تفاصیل دین و فرهنگ آن تمدن های باستانی برای حضرت محمد صلی‌الله علیه و آله امکان نداشت مگر از راه وحی و الهام

اما توضیحی درباره سه ضلع این تثلیث باستانی :
▫️خدای سین (ماه) پدر شمش و ایشتار محسوب می شد.
▫️شمش (خدای خورشید ، شمس) فرزند سین محسوب شده و حمورابی شاه بابل ، قانون معروف خود را به او نسبت میداد. او را پسر یگانه سین میدانستند. (مقایسه شود با نگاه مسیحیت درباره اینکه مسیح پسر یگانه خداست.)
▫️عشتار یا ایشتار (الهه زهره) دختر خدای ماه محسوب میشد و او را خدای محبت و باروری و زیبایی میدانستند. (ظاهرا کلمه استار و ستاره از این نام مشتق شده‌اند.)

🏷 برای اطلاع بیشتر از این تثلیث باستانی بین النهرینی از جمله رجوع شود به (فرهنگ اساطیر آشور و بابل اثر جمعی از نویسندگان ، ص۷۱) و همچنین (زندگی روزانه در بابل و آشور اثر جورج کانتینو ، ص۴۱۴ و ۴۱۵ و ۴۱۶ و ۴۱۷)


@borrhan
#ضرورت_معرفت_امام (۴۰)
#درس_های_توحید (۲۶۳)

مراتب انکار امامت

┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄

#قسمت_چهلم

🔻انکـار امـامت داراي مراتبی است که برخی از آن مراتب شدیـدتر و بعضـی خفیف تر است.

کسـیکه ائمه علیهم السلام را به عنوان پیشوایـان معصوم خـدا و حّجت هاي الهی شـناخته است←اگر #تسـلیم امامت ایشان نشود، منکر آنان میباشـد، اعم از اینکه صریحاً امامت ایشان را نفی کنـد یا اینکه نفی نکند اما قبول هم نکند. این حالت هم نوعی انکار و رّد محسوب میشود؛
مرتبه شدیدتر این است که با ایشان دشمنی بورزد و تبری از ایشان را وسیله تقرب به سوي خداوند بداند!

همه این حالتهـا انکـار امامت ائمه علیهم السلام است که به فرموده خـداي متعال در حکم انکار خود خـداست. البته چون این مراتب انکـار با یکـدیگر تفاوت دارنـد، بعضـی از احکام آنها هم با یکـدیگر متفاوت است.
🔸مثلا دشـمنی با ائمه علیهم السلام باعث میشود که فرد در دنیا حکم مسـلمان نداشـته باشـد، بـدنش همچون بت پرسـتان پاك نباشـد و خوردن ذبیحه اش برای مسـلمانان مجـاز نباشـد و ...اما در مراتب پـایین‌تر چنین احکامی نیست.

به هر حال منکران امامت ائمه علیهم السلام با وجود تفاوتهایی که در درجه انکارشان وجود دارد، در یک مرتبه مشترك هسـتند و آن اینکه با آنکه «شناخت» پیدا کرده‌اند،←تسـلیم امامت امامان علیهم السلام نشده‌اند و از همین جهت کافر و مشـرك می‌باشـند. البته تأکید میشود که ممکن است خودشان به اینکه انکار امامت ائمه علیهم السلام در واقع انکار خداست، علم و توجه نداشـته باشند، اما جهل یا غفلت ایشان تأثیري در کفر و شرك آنها ندارد.(اشرکوا من حیث لایعلمون)
ّ
خدای متعال میفرماید:

📖  إِنَّ اللهَ‌ لا يَغْفِرُ أَنْ يُشْرَكَ بِهِ وَ يَغْفِرُ ما دُونَ ذلِكَ لِمَنْ يَشاءُ..{۴۸/نساء}

#ترجمه : خداوند از اینکه به او شرك ورزیده شود، نمیگذرد. و نسبت به کمتر ازشرك برای هر کس که بخواهد آمرزنده است.

🔚 بنـابراین مهمترین مسـأله در دین، همین «امـامت» و «ولایت» است که تضـمین کننـده هر چیز است و بـدون آن هیـچ چیز حتّی توحیـد که اصل و پایه و روح دین است نیز ضـمانت کافی براي تحّقق یافتن، پیدا نمیکند؛اگر تعالیم اهل بیت علیهم السلام در باب توحید نبود، هرگز مردم خداشـناس در مسیر صحیح خداشناسی باقی نمی‌ماندند و همگان تحت تأثیر القائات شیطانی، به گمراهی و تشبیه خالق متعال می‌افتادند.

اکنون که جوامع حدیثی پر از خُطَب توحیدي ائمه علیهم السلام ماست و در قرون گذشـته در اختیـار بسـیاری از متفکران مسـلمان قرار گرفته است، بـاز هم مشاهـده می‌کنیم که پیروان راستین ایشـان که همان موحدان واقعی هسـتند، تعدادشان به نسبت دیگران بسیار کم است؛ چه رسد به اینکه فرض کنیم اهل‌بیت علیهم السلام این سخنان را نفرموده بودند. در آن صورت میتوان گفت که دیگر موحد واقعی باقی نمی‌ماند.

به هرحال انکار امامت و ولایت، انکار اصل و اساس دین است و انسان را از دایره توحید خارج و به وادی شرك می‌راند.

البته همانطور که گفته شد هیچ اشکالی ندارد که خداي متعال بر اساس مصالحی براي این گروه از مشرکان در دنیا از لحاظ ظاهر دین احکامی را وضع کند که از بعضی جهات با احکام مؤمنان مشترك و یکسان باشد.

مانند اینکه منکران ولایت اگر با اهل‌بیت علیهم السلام دشـمنی نداشـته باشـند، بدنهایشان پاك است، ولی مشـرکان غیر مسلمان که علناً خدا را انکار میکنند، چنین حکمی برایشان نیست.
این حکم آنها را از کافر و مشرك بودن خارج نمی‌سازد و صرفًا به خاطر مصلحتهایی در دنیا قرار داده شده و با مرگ آنها از بین میرود و در آخرت هیچ اثری بر این حکم مترّتب نیست.


پی‌نوشت:
رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند:

🔸وَلَايَةُ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ وَلَايَةُ اللَّهِ وَ حُبُّهُ عِبَادَةُ اللَّهِ وَ اتِّبَاعُهُ فَرِيضَةُ اللَّهِ وَ أَوْلِيَاؤُهُ أَوْلِيَاءُ اللَّهِ وَ أَعْدَاؤُهُ أَعْدَاءُ اللَّهِ وَ حَرْبُهُ حَرْبُ اللَّهِ وَ سِلْمُهُ سِلْمُ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ.

#ترجمه‌ : ولایت علی بن ابیطالب ولایت خداست؛ محبّتش عبادت خدا؛ پیروی از او واجب خدا؛ دوستانش دوستان خدا؛ دشمنانش دشمنان خدا؛ مخالفت با او مخالفت با خدا؛ و سازش با او سازش با خداست.

📕أمالي صدوق، مجلس۹، ص۳۲، ح۳


@borrhan
#درس_های_توحید (۲۶۴)
#نقد_مسیحیت (۸۶)
#نقد_آتئیست (۱۰۹)

🔰 قاعده ای عقلی برای نقد ملحدین و مسیحیت

┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄


🔶 ملحدین ، ماده را ازلی و بی نیاز از خالق میدانند. اکثریت مسیحیان نیز معتقد به الوهیت و ازلیت حضرت عیسی(علیه السلام) هستند.

🔶 در اصول کافی ، ج ۱ ، ص ۱۹۱ می‌خوانیم که امام صادق علیه السلام در مناظره با یکی از ملحدین آن عصر چنین فرموده اند:
«چیزی که قابل کمی و زیادی و تغییر است ، قابل وجود و عدم بوده و نمی‌تواند قدیم باشد.»

تشریح این قاعده : موجودی که قابلیت کمی و زیادی و تغییر را داشته باشد ، عقلاً قابلیت معدوم شدن را نیز دارد. چون وقتی یک جزء یا حالت از او معدوم شده عقلا محال نیست که کاملا معدوم شود. و چنین چیزی در وجودش نیاز به خالق دارد .
به علاوه : عُمرِ گذشته و مقدار تحولات این جهان جسمانی ، پیوسته در حال افزایش است و چیزی که افزایش دارد ، محدود است . (چون اگر بی نهایت بود ، جایی برای افزایش نداشت.)

←پس گذشته و سلسله حوادث پیشین در این جهان ، محدود هستند! یعنی اگر در گذشته به عقب برگردیم به نقطه ای میرسیم که این جهان جسمانی با تمام محتویاتش در آن نقطه حادث شده اند .

🔚 نتیجه : این جهان جسمانی حادث بوده و نیاز به آفریدگاری منزه از جسمانیت دارد.
الوهیت و ازلیت حضرت عیسی(علیه السلام) نیز معقول نیست. چون ایشان نیز دارای جسم ، محدودیت های بشری و تغییر حالات مختلف بودند.

🔶 یکی از معجزات اسلام ، در معارف مستحکمی است که ارائه داده و نوابغ دیگر مکاتب نیز یارای ایستادن مقابل آن را ندارند ‌.

❥✦༅✿༅✦❥═༅༅═┅──

🔻متن حدیث منقول از رئیس مذهب ، لسان به حق ناطق امام جعفر صادق علیه السلام

مَا الدَّلِيلُ عَلى حُدُوثِ الْأَجْسَامِ؟ فَقَالَ : « إِنِّي مَا وَجَدْتُ شَيْئاً ـ صَغِيراً وَلَا كَبِيراً ـ إِلاَّ وَإِذَا ضُمَّ إِلَيْهِ مِثْلُهُ ، صَارَ أَكْبَرَ ، وَفِي ذلِكَ زَوَالٌ وَانْتِقَالٌ مِنَ الْحَالَةِ الْأُولى ، وَلَوْ كَانَ قَدِيماً ، مَا زَالَ وَلَا حَالَ ؛ لِأَنَّ الَّذِي يَزُولُ وَيَحُولُ يَجُوزُ أَنْ يُوجَدَ وَيُبْطَلَ ، فَيَكُونُ بِوُجُودِهِ بَعْدَ عَدَمِهِ دُخُولٌ فِي الْحَدَثِ ، وَفِي كَوْنِهِ فِي الْأَزَلِ دُخُولُهُ فِي الْقِدَمِ ، وَلَنْ تَجْتَمِعَ صِفَةُ الْأَزَلِ وَالْعَدَمِ ، وَالْحُدُوثِ وَالْقِدَمِ فِي شَيْ‌ءٍ وَاحِدٍ».

🔗 پاسخ به شبهه‌ای پیرامون خداشناسی از امام رضا علیه‌السلام
🔗 امام صادق علیه‌السلام احیاگر توحید

@borrhan
[ کانال برهان ]
‍ #درس_های_توحید (۲۶۴) #نقد_مسیحیت (۸۶) #نقد_آتئیست (۱۰۹) 🔰 قاعده ای عقلی برای نقد ملحدین و مسیحیت ┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄ 🔶 ملحدین ، ماده را ازلی و بی نیاز از خالق میدانند. اکثریت مسیحیان نیز معتقد به الوهیت و ازلیت حضرت عیسی(علیه السلام) هستند. 🔶 در اصول کافی…
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔶 توضیحاتی کوتاه و زیبا دربارهٔ توحید اهل‌بیت علیهم‌السلام/ استاد معاونیان

به راستی چه اعجازی از این بالاتر که‌ شخصیتی در بین اعراب جاهلی مبعوث شود و معارفی ارائه کند که بسیاری از نوابغ ادیان و مکاتب از ارائه آن عاجز باشند؟ 


#درس_های_توحید (۲۶۵)
#فرقه_ناجیه (۵۳)
@borrhan
#ضرورت_معرفت_امام (۴۲)
#مرو (۱۶) #درس_های_توحید (۲۶۶)
#فرقه_ناجیه

ولایت ؛ شرط ضروري توحید

┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄


#قسمت_چهل_و_دوم

🔸مرتبط با آنچه در قسمت پیشین بیان شد حدیث مشـهوري است که به نام حدیث «سلسـلة الذهب» معروف است، و این وجه تسمیه (سلسله طلایی) از آن جهت است که در سلسله سند آن، هشت معصوم علیهم السلام قرار دارنـد.
←حـدیث مربـوط به وقـتی است که حضـرت رضـا علیه السلام در حرکت خـود از مـدینه به سـوي مرو، به نیشـابور رسـیدند. در هنگام خروج، اصـحاب حـدیث خـدمت ایشان رسـیده و عرض کردنـد: از نزد ما میروي و حـدیثی براي ما نمی فرمایی تا از آن بهره مند شویم؟ وحضرتش درحالیکه روي کجاوه نشسته بودند، سر مبارك را از آن بیرون کردند و فرمودند:

💠 سَمِعْتُ أَبِي مُوسَى بْنَ جَعْفَرٍ يَقُولُ سَمِعْتُ أَبِي جَعْفَرَ بْنَ مُحَمَّدٍ يَقُولُ سَمِعْتُ أَبِي مُحَمَّدَ بْنَ عَلِيٍّ يَقُولُ سَمِعْتُ أَبِي عَلِيَّ بْنَ الْحُسَيْنِ يَقُولُ سَمِعْتُ أَبِي الْحُسَيْنَ بْنَ عَلِيٍّ يَقُولُ سَمِعْتُ أَبِي أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ عَلِيَّ بْنَ أَبِي طَالِبٍ ع يَقُولُ سَمِعْتُ النَّبِيَّ ص يَقُولُ سَمِعْتُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ: كَلِمَةُ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ حِصْنِي فَمَنْ دَخَلَ حِصْنِي أَمِنَ مِنْ عَذَابِي قَالَ فَلَمَّا مَرَّتِ الرَّاحِلَةُ نَادَانَا بِشُرُوطِهَا وَ أَنَا مِنْ شُرُوطِهَا»

ّ#ترجمه : ...(امام رضا علیه السلام از پدرانشان نقل کردند که : «لااله‌الاالله» پناهگاه من است ؛ هر کس داخل پناهگاه من گردد، از عذاب من در امان است. (و وقتی مَرکب ایشان دور شد، باصداي بلند به ما فرمود:) اما با شرایطی ، و من هم جزء آن شرایط هستم.

🔚 پس کلمه توحیـد وقتی نجات دهنـده از عـذاب الهی خواهـد بود که همراه با ولایت ائمه علیهم السلام باشـد و در واقع توحید خالص‌ فقط در این صورت محّقق میگردد. لذا ولایت امیرالمؤمنین علیه السلام اثری را دارد که کلمهٔ توحید دارد:

💠...عَن الرضا عَن أبیهِ عَن عَلیِ بنِ أبیطالِبٍ علیهم‌السلام عَنِ النَبیٍ صَلی‌اللّهُ عَلَیهِ وَ آلِهِ عَنْ جَبْرَئِيلَ عَنْ مِيكَائِيلَ عَنْ إِسْرَافِيلَ عَنِ اَللَّوْحِ عَنِ اَلْقَلَمِ عَنِ اَللَّهِ تَعَالَى قَالَ: وَلاَيَةُ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ حِصْنِي فَمَنْ دَخَلَ حِصنی أَمِنَ مِنٔ عَذابی.

#ترجمه : امـام رضـا از پـدرانش علیهم السلام ازجبرئیل، از میکائیل از قلم نقل کردنـد که خـداي عزوجل فرمود: ولایت حضرت ّعلی بن ابیطالب پناهگاه من است. هرکس داخل پناهگاه من گردد، از عذاب من در امان است.

🔚 ّدو حـدیث فوق کاملا با یکـدیگر تطبیق میکننـد. زیرا ولایت امیرالمؤمنین علیه‌السلام روح توحید خدای متعال و تضمین کننده آن است. ممکن است کسـی ظاهراً اهل توحید باشد ولی اگر اهل ولایت نباشد توحیدش پذیرفته نیست. ولی اگر کسی به راستی اهل ولایت امیرالمؤمنین علیه السلام باشـد، هم توحیـدش پذیرفته است و هم به نبوت و رسالت پیامبر اکرم صـلی الله علیه و آله اقرارکرده است←زیرا ولایت امیرالمؤمنین علیه السلام و سایر ائمه علیهم السلام روح و اساس توحید و نبوت می‌باشد
ّ
ّـ  لذا به قول شاعر معاصر مرحوم حسان:

توحید و نبوت و امامت هر سه
در گفتن یک علی‌ولی‌الله است

🔸ّالبته منظور از گفتن در اینجا ، اعتقاد و باور قلبی است نه تنها به زبان آوردن بدون اعتقاد قلبی.

- عیون الاخبار الرضا علیه‌السلام ، باب ۳۷،ح۴
- همان / باب ۳۸


@borrhan
#ضرورت_معرفت_امام (۴٣)
#وحدت_اسلامی #تفسیر_قرآن
#درس_های_توحید (۲۶۶)


معرفی امیرالمؤمنین علیه السلام از زبان خودشان

💡معنای جنب الله

┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄

#قسمت_چهل_و_سوم
ّ
انسان عاقل اگر علی علیه السلام را بشـناسد، نمی‌توانـد تسـلیم ولایت و آقایی حضـرت بر خود نشود ، ایشان خودشان را چنین معرفی میکنند:

🔸أَنَا اَلْهَادِي وَ أَنَا اَلْمُهْتَدِي وَ أَنَا أَبُو اَلْيَتَامَى وَ اَلْمَسَاكِينِ وَ زَوْجُ اَلْأَرَامِلِ وَ أَنَا مَلْجَأُ كُلِّ ضَعِيفٍ وَ مَأْمَنُ كُلِّ خَائِفٍ وَ أَنَا قَائِدُ اَلْمُؤْمِنِينَ إِلَى اَلْجَنَّةِ وَ أَنَا حَبْلُ اَللَّهِ اَلْمَتِينُ وَ أَنَا عُرْوَةُ اَللَّهِ اَلْوُثْقَى وَ كَلِمَةُ اَلتَّقْوَى وَ أَنَا عَيْنُ اَللَّهِ وَ لِسَانُهُ اَلصَّادِقُ وَ يَدُهُ وَ أَنَا جَنْبُ اَللَّهِ اَلَّذِي يَقُولُ أَنْ تَقُولَ نَفْسٌ يٰا حَسْرَتىٰ عَلىٰ مٰا فَرَّطْتُ فِي جَنْبِ اَللّٰهِ وَ أَنَا يَدُ اَللَّهِ اَلْمَبْسُوطَةُ عَلَى عِبَادِهِ بِالرَّحْمَةِ وَ اَلْمَغْفِرَةِ وَ أَنَا بَابُ حِطَّةٍ مَنْ عَرَفَنِي وَ عَرَفَ حَقِّي فَقَدْ عَرَفَ رَبَّهُ لِأَنِّي وَصِيُّ نَبِيِّهِ فِي أَرْضِهِ وَ حُجَّتُهُ عَلَى خَلْقِهِ لاَ يُنْكِرُ هَذَا إِلاَّ رَادٌّ عَلَى اَللَّهِ وَ رَسُولِهِ .

#ترجمه : «من هـدایت کننده هسـتم. من هدایت شده هسـتم. و من پدر یتیمان و بیچارگان و شوهر بیوه زنان هسـتم. و من پناه هر ناتوان و آرامگـاه هر ترسانی هسـتم. و من راهبر مؤمنان (به سوي بهشت) هسـتم. و من ریسـمان محکم خداونـد هسـتم. و من دسـتگیره مطمئن خدا و کلمه تقوای خدا هستم. و من چشم خدا و زبان راستگوي او و دست او هستم. و من پهلوی خدا هستم که فرمود: «تا اینکه کسـی نگویـد: افسوس بر کوتاهی کردن من نسـبت به پهلوی خدا*» و من دست خدا هسـتم که بر سـر بندگانش سایه رحمت و مغفرت را گسـترده است. و من دَرِ آمرزش گناهـان هسـتم. هر کس مرا و حّق مرا بشـناسد، پروردگـارش را شـناخته است، زیرا من وصـی پیامبرخدا در زمین او و حجت او بر خلقش هستم. این حقیقت را جز کسی که خدا و رسولش را رد میکند، انکار نمیکند


🔚 «جَنب» بـه معنـاي پهلـوی انسـان اسـت و لـذا وقـتی چیزي بسـیار بسـیار به انسـان نزدیـک باشـد، میگوینـد پهلـوي اوست.
و امیرالمؤمنین علیه السلام که بنـده و مخلوق خـداست، به اعتبار تقرب زیـاد به خـداي متعـال به نام «جنب الله» خوانـده شـده و کوتاهی در حّق او، کوتاهی در حّق خداونـد محسوب میشود. بقیه تعابیري که در حـدیث فوق به کار رفته قبلا در مجموعه مطالب #ضرورت_معرفت_امام توضـیح داده شده است.

🔚 نکته مهمی که از این حـدیث اسـتفاده میکنیم همان است که معرفت پروردگار بـدون معرفت امام علیه السلام و حق ایشان امکان ندارد. زیرا انکار امام علیه‌السلام و حّق ایشان در حقیقت انکار خدا و رسول اوست.

- معانی الاخبار ص۱۷-۱۸
* آیه ۵۶/زمر

پیشنهاد مطالعه:
۱- معنای عین‌الله - یدالله - لسان الله
۲- معنای وجه‌الله


@borrhan
#درس_های_توحید (۲۶۷)
#شاگردان_مکتب_الصادق (۱۹)
#پیشگویی


⁉️آیا خداوند متعال می‌تواند جه‍🌍‍ان را در تخم‌مرغی جای دهد؟!

🔸ظرایف توحیدی مکتب اهل بیت علیهم‌السلام

┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄

1⃣ شيخ صدوق رحمه الله، به سندش آورده:

عبد اللَّه دیصانی نزد #هشام_بن_حکم آمد و به او گفت: آیا تو را پروردگاری هست؟ گفت: بلی. دیصانی گفت: آیا آن پروردگار قادر است؟ گفت: بلی قادر و غالب است. دیصانی گفت: آیا می‌تواند همه دنیا را در یک تخم مرغ داخل کند به گونه‌ای که تخم بزرگ نشود و دنیا کوچک نگردد؟ هشام گفت: مرا مهلت ده. گفت: یک سال تو را مهلت دادم. پس از نزد هشام بیرون آمد و هشام سوار شد و به خدمت امام صادق علیه السلام روانه گردید و چون بر درب خانه امام رسید و اذن طلبید او را اذن دادند و داخل خانه گردید و به حضرت عرض کرد: ای فرزند رسول خدا، عبد الله دیصانی از من سؤالی پرسیده که در جواب آن اعتماد بر کسی ندارم مگر بر خداوند و بر شما.

امام صادق علیه السلام فرمودند: تو را از چه چیز سؤال نمود؟ گفت: چنین و چنان به من گفت.
←←امام فرمودند: ای هشام چند حس داری؟ گفت: پنج حس. فرمودند: کدام یک از آنها کوچکتر است؟ گفت: مردمک چشم. فرمودند: اندازه‌اش چه قدر است؟ گفت: مانند دانه عدس یا کوچکتر. فرمودند: ای هشام در پیش رو و بالای سرت نظر کن و مرا به آنچه می‌بینی خبر ده. گفت: آسمان و زمین و خانه‌ها و قصرها و خاک و کوهها و نهرها را می‌بینم. امام فرمودند: آن کسی که قدرت دارد آنچه تو آن را می‌بینی در چیزی که بقدر دانه عدس یا کوچکتر از آن باشد داخل کند قادر است که همه دنیا را در تخم مرغی داخل کند و دنیا کوچک نشود و آن تخم مرغ بزرگ نگردد.

هشام به پای امام افتاد و دستها و سر و پای آن حضرت را بوسید و گفت: ای فرزند رسول خدا آنچه فرمودی مرا بس است و به منزل خود برگشت. بامداد که شد دیصانی نزد وی آمد و گفت: ای هشام نزد تو آمده‌ام که بر تو سلام کنم و نیامده‌ام که جواب را خواسته باشم.

هشام گفت: اگر آمده ای جواب را بستانی این جواب را بگیر. عبد الله دیصانی از پیش هشام بیرون رفت و کسی او را خبر داد که هشام بر امام صادق علیه السلام داخل شده و حضرت این جواب را به او تعلیم فرموده. پس دیصانی رفت تا بر درب خانه امام صادق علیه السلام آمد و اذن خواست که بر آن حضرت داخل شود او را اذن دادند و چون داخل شد و نشست به حضرت عرض کرد: ای جعفر بن محمد، مرا بر معبودم رهنمائی کن. امام فرمودند: اسم تو چیست؟ دیصانی از نزد حضرت بیرون آمد و او را به اسمش خبر نداد. یارانش به او گفتند: چرا وی را به اسم خود خبر ندادی؟ گفت: اگر به او گفته بودم که اسمم عبد الله است حتماً می‌گفت: کیست آن کسی که تو او را بنده ای؟ به او گفتند: به سویش برگرد و به او بگو که تو را بر معبودت دلالت کند و از نامت نپرسد. دیصانی به سوی حضرت برگشت و گفت: ای جعفر بن محمد، مرا بر معبودم دلالت کن و از نامم مپرس. امام به او فرمودند: بنشین. ناگاه پسر کوچکی از خود را دید که تخم مرغی در دستش بود و با آن بازی می‌کرد. امام فرمودند: ای پسر این تخم را به من بده. پسر تخم مرغ را داد. امام فرمودند: ای دیصانی این حصاری ست محکم و سرپوشیده که پوست ستبری دارد و در زیر این پوست ستبر، پوستی است نازک و در زیر آن پوست نازک زرده‌ای ست چون پارچه از طلای گداخته و سفیده‌ای ست مانند پارچه از نقره گداخته، نه آن زرده که چون طلای روان است با سفیده که مانند نقره‌ی گداخته است می‌آمیزد و نه آن سفیده که مانند نقره گداخته است با زرده که چون طلای روان است مخلوط می‌گردد، و این تخم مرغ بر حال خود است و هیچ صاحب اصلاحی از آن بیرون نیامده که از صلاحش خبر دهد و هیچ مفسدی در آن داخل نشده که از فسادش خبر آورد و معلوم نمی شود که از برای نر خلق شده یا از برای ماده. و می‌شکافد و از آن رنگها بیرون می‌آید چون رنگهای طاووسان.
آیا از برای این تخم مدبری می‌بینی؟

راوی می‌گوید: دیصانی مدتی طولانی سر خویش را به زیر انداخت بعد از آن گفت: شهادت می‌دهم به اینکه معبودی جز خدای واحد نیست که شریکی ندارد. و اینکه محمد بنده و رسول او است و تو امام و حجتی از جانب خدا بر خلقش هستی و من توبه کارم از آنچه در آن بودم.


📔 بحارالانوار ج۴ ص۱۴۰
(ر.ک: تصویر الحاقی)

«↓↓ادامه پاسخ↓↓»
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
توحید مخالفین:
ابن عثیمین از بزرگان اهلسنت میگوید الله متعال دست حقیقی 🖐 دارد و آن دست حسی است و در آخر می‌گوید کیفیتش را نمیدانیم!!!! 

توحید شیعه:
به خلاف اهل سقیفه که دینمان را از ثقلین و منتخبین غدیر گرفته ایم چنین صفاتی رو قائل نیستیم که خداوند دارای انگشت و دو دست حقیقی باشد بلکه میگوییم خداوند پاک و منزه از آن است که دارای اجزاء و شبیه مخلوقات خویش باشد ؛ زیرا موجودی که دارای اجزاء است مرکب است و موجود مرکب، هم محدود است و هم به اجزاء خود نیازمند است و خداوند متعال نه مرکب است و نه نیازمند. بنابراین خداوند، دست و پا و انگشت و اجزاء و جوارح ندارد و هرکس این عقیده را داشته باشد قطعا از توحید خارج است.
الحمدلله الذی هدانا لهذا

#تجسیم (۱۸۳)
#درس_های_توحید (۲۶۸)
@borrhan
#نقد_ملکیان (۴)
#درس_های_توحید (۲۶۹)

نگاهی به یکی از کلیپ‌های کوتاه پخش شده از مصطفی ملکیان:
🔈 سخن حکیمانه راسل پیش از مرگ خود که یکی از حکمت آمیزترین سخنانی است که بر زبان بشر جاری شده است، چیست؟

┄┄┅━✺𖣐﴾﷽﴿𖣐✺━┅┄

آقای ملکیان مدعی است که پاسخ راسل به سؤال این خبرنگار، یکی از حکمت آمیز ترین سخنان بشر است. به نظر ما چنین نیست؛ به چند دلیل :


❇️ 1) در کتاب مقدس براهین عقلی ساده ای برای وجود یک آفرینندۀ حکیم و توانا که کائنات را بر اساس علم، حکمت و رحمت آفریده است، وجود دارد. راسل به صورت اجمالی و بدون ادای هیچ توضیحی، می‌گوید که برهان نظم و حکمت ارائه شده، وی را قانع نکرده است. سؤال اینست که اشکال این برهان چیست؟

❇️ 2) در احادیث وارد شده از امامان معصوم ما علیهم السلام، براهین نظم و حکمت در آفرینش عالم، با تفصیل و دقت زیاد، ارائه گردیده است. شایسته است آقای ملکیان نخست این براهین را نقد نماید؛ سپس لب به تحسین و تمجید عبارات راسل باز کند؛ و یا لا اقل، دست از ادعای مسلمانی بردارد.

❇️ 3) می‌دانیم که در قرآن کریم و روایات اهل بیت علیهم السلام تنها دلیل وجود خداوند متعال و حساب و کتاب قیامت، قول رسول الله ص و فطرت انسانی است. . . .

قرآن کریم

1) در بارۀ خداوند می‌فرماید:

«قَالَتْ رُسُلُهُمْ أَفِي اللَّهِ شَكٌّ فَاطِرِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ» (ابراهیم/10)

«پيامبرانشان گفتند مگر در باره خدا پديد آورنده آسمانها و زمين ترديدى هست؟»

2) در بارۀ قیامت و وعده های الهی می‌فرماید:

«وَإِذَا قِيلَ إِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ وَالسَّاعَةُ لَا رَيْبَ فِيهَا قُلْتُمْ مَا نَدْرِي مَا السَّاعَةُ إِنْ نَظُنُّ إِلَّا ظَنًّا وَمَا نَحْنُ بِمُسْتَيْقِنِينَ» ﴿جاثیة/۳۲﴾

«و چون گفته شد وعده خدا راست است و شكى در رستاخيز نيست گفتيد ما نمى‏ دانيم رستاخيز چيست جز گمان نمى ‏ورزيم و ما يقين نداريم»


در آیات فوق و بسیاری آیات دیگر، وجود «الله» تعالی به فطرت انسانی، و برپایی قیامت به صدق گفتار انبیاء علیهم السلام ارجاع داده شده است. به علاوه، مردم وقتی معجزات انبیاء را می دیدند ایمان و یقین آنان به هردو مورد، مستحکم می شد.

←ناگفته نماند که علمای کلام در آثار خود، دلایلی عقلی برای اثبات ذات واجب الوجود تبارک و تعالی، و قیامت اقامه نموده‌اند. ممکن است درک این استدلال ها برای مردم عادی، ساده نباشد. اما این دلائل بسیار متقن و محکم است.


اکنون می توان قضاوت کرد که آقای ملکیان که مدعی مسلمانی است؛ و خود را یک فیلسوف و متفکر مسلمان قلمداد می‌کند، چقدر از منطق قرآن بی اطلاع است.

می‌شود از ایشان پرسید: «پرسش و پاسخ راسل و آن خانم خبرنگار چه تناظری با دیالوگ های جهان اسلام دارد؟»

موجه بودن یا نبودن عذر راسل برای بی ایمانی به خدا و قیامت مسیحیت، به خود او و آفریدگار او مربوط است.
هر چند انسان واقعا افسوس میخورد یک نفر ۹۹ سال در این کره خاکی زندگی کرده و یک بار هم با پروردگارش راز و نیاز نکرده باشد ! و ...البته قطعا خداوند ظالم نیست و داور و حاکم هم هموست.

🔚 نتیجه آنکه : این بازارگرمی و تاکید بر حکیمانه بودن سخن راسل نشان از نفاق و معرکه گیر بودن ملکیان می‌دهد!


@borrhan
🔸از زیبایی‌های معارف توحیدی مکتب امامان هدایت :
درباره عظمت خلقت خدا بينديشيد ..


امام باقر (صلوات الله علیه) فرمودند:
«از تفكر کردن در باره خداوند بپرهيزيد! ولى اگر خواستيد در عظمتش بينديشيد، در عظمت خلقش بينديشيد

📓الكافي، ج‏۱، ص۹۳، ح۷ [ إِيَّاكُمْ وَ التَّفَكُّرَ فِي اللَّهِ وَ لَكِنْ إِذَا أَرَدْتُمْ أَنْ تَنْظُرُوا إِلَى عَظَمَتِهِ فَانْظُرُوا إِلَى عَظِيمِ خَلْقِهِ. ]


پی‌نوشت: ذات مقدس حق به جهت تنزه از تقدر و اوصاف محدثات، قابل ادراک و کشف و شهود نخواهد بود و عظمت ذات قدوسی اش برای احدی از خلائق آنگونه که هست قابل فهم نیست لیکن تفکر در عظمت و بزرگی و شگفتی و اسرار آیاتش راهی است مفتوح که ابناء بشر به کمک وحی و عقل و تجربه میتوانند الی الابد در مسیر شناخت و معرفت نسبت به مخلوقات حق قرار گیرند و گویا این حدیث شریف ناظر به معنای یاد شده باشد.

#درس_های_توحید (۲۷۰)
@borrhan
[ کانال برهان ]
فایل pdf کتاب عرفان از حقیقت تا پندار؛ گذاری در مکتب لاله زاری (علامه طهرانی) - مجتبی عابدی - ۱۹۱صفحه در «کتابخانه برهان» بارگذاری شد↓↓↓ https://t.me/borrhanlibrary/7765 🔸توضیحات: تصوف حوزوی یکی از جریانهای مدعی عرفان و معنویت معاصر در ایران است که در لباس…
الله شناسی در مکتب عرفان و تصوف، با الله شناسی در مکتب وحی بسیار متفاوت است.←توحیدی که نتیجه اش #وحدت_وجود باشد و نجاسات در آن پاک و مطهر شوند، توحیدی نیست که مکتب وحی معرفی کرده است.

شيخ صدوق ره روایت میکند:
قَالَ الرِّضَا علیه السلام مَنْ شَبَّهَ اللَّهَ بِخَلْقِهِ فَهُوَ مُشْرِکٌ وَ مَنْ وَصَفَهُ بِالْمَکَانِ فَهُوَ کَافِرٌ وَ مَنْ نَسَبَ إِلَیْهِ مَا نَهَی عَنْهُ فَهُوَ کَاذِبٌ ثُمَّ تَلَا هَذِهِ الْآیَةَ- إِنَّما یَفْتَرِی الْکَذِبَ الَّذِینَ لا یُؤْمِنُونَ بِآیاتِ اللَّهِ وَ أُولئِکَ هُمُ الْکاذِبُونَ.
امام رئوف حضرت رضا علیه‌السلام فرمودند: هر کس خدا را به آفریده‌اش تشبیه کند مشرک است و هر کس او را به جا و مکان وصف کند کافر است و هر که بسوی او نسبت دهد آنچه را که از آن نهی فرموده دروغگو است. بعد از آن این آیه را تلاوت فرمود که «إِنَّما یَفْتَرِی الْکَذِبَ الَّذِینَ لا یُؤْمِنُونَ بِآیاتِ اللَّهِ وَ أُولئِکَ هُمُ الْکاذِبُونَ» یعنی همانا کسانی که دروغ میبافند، به آیات خدا ایمان ندارند‌. اینان خود دروغگویند.
توحید، صدوق ره، باب ۲، ح ۲۵

#درس_های_توحید (۲۷۱)
#سیدمحمدحسین_طهرانی (۲۹)
@borrhan
#نقد_تصوف #علمای_صالح
#علم_زندگی #وحدت_وجود
#درس_های_توحید #جهاد_با_نفس
#شخصیت_زدگی

پاسخ به سوال مهم یکی از کاربران محترم
🔻تفاوت عارف و زاهد چیست؟!

❥༻⃘⃕࿇﷽༻⃘⃕❀༅⊹━┅┄

🔸 همانطور که از ابتدای شروع مطالب #نقد_تصوف در کانال برهان با ذکر دلائل بی شمار برای شما عزیزان ثابت کرده‌ایم، عرفان و تصوف مسلکی باطل و انحرافی است اما #زهد بسیار ممدوح و پسندیده می‌باشد و در روایات به عنوان عالی ترین مقامات بندگی شمرده شده است لکن مرز بین این دو بسیار مخفی و پوشیده است و نیاز به دقت نظر دارد.

تفاوت عارفان و زاهدان شیعه چیست⁉️

از کجا باید تشخیص دهیم که شخصی زاهد سالم است و یا یک عارف باطل؟ درحالیکه ظاهر آنها تفاوت آشکاری ندارند.

پاسخ:

یک تفاوت عمده و مهم میان عارفان و زاهدان وجود دارد که اگر به این تفاوت ملتفت باشیم هرگز میان زاهد عالی مقام شیعه و عارفان و صوفیان باطل شیعه مسلک خلط نخواهیم کرد.

و آن اینکه↓↓
مبانی نظری و علمی این دو متفاوت است. عارفان در بینش توحیدی خود، قائل به وحدت وجود یا وحدت شهود هستند و تمام عالم را تجلی و حصه ای از ذات خدا می‌دانند. به عبارت دیگر، عارفان در توحید قائل به سنخیت و یا عینیت هستند.
درحالیکه زاهدان شیعه، که اکثر علمای بزرگ و فقهای برجسته در این زمره هستند، در
توحید دارای بیینش تنزیهی صرف بوده و خدا را با غیر خدا تشبیه نمی‌کنند و مروج توحید ناب اهل بیت علیهم السلام هستند که تعطیل و تشبیه را نفی می‌کند.
بنابراین اگر می خواهید بدانید کسی یک صوفی و عارف بوده و یا یک زاهد، باید به جنبه های نظری و علمی او توجه کنید و هرگز از میزان بکاء در #نماز یا #روزه و #حج و دنیا گریزی او به این موضوع پی نخواهید برد.



پی‌نوشت بسیار مهم: اسلام در برخی مفاهیم و بعضی از ملاک های سنجش نیکی و بدی و مصادیق حُسن و قُبح تحولی اساسی ایجاد کرد و قاعده بازی زندگی را به کلی دگرگون ساخت.

توضیح اینکه، معمولا در تمام ادیان و مذاهب، از اشخاص تارک دنیا و بی اعتنا به امیال و خواسته ها و شهوات، به عنوان عارف بالله تجلیل می شوند و خضوع و خشوع و احترام همگان را بر می انگیزانند.
اما اسلام نه تنها زبان به مدح این اشخاص نگشود، بلکه راه و روش آنها را مخالف نظر پروردگار متعال دانست و در تقبیح آنها، به روندگان مسیر شیطانی توصیفشان نمود.

📔نهج البلاغة (للصبحي صالح)، ص: 324

خداوند سبحان فرمود:
هدف از خلقت شماها، عبادت من است (وَ ما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الْإِنْسَ إِلاَّ لِيَعْبُدُون‏) اما تلاش برای جلب روزی و کسب و کار و تجارت به امید فراهم کردن زندگی بهتر با رزق وسیع برای خانواده را از خزیدن به گوشه مسجد و خانقاه و عبادت خویش بالاتر می‌دانم. نه تنها بالاتر می‌دانم، بلکه اساسا عبادتی که هدف خلقت شماست، مصداقی بالاتر از همین کار ندارد (الْعِبَادَةُ سَبْعُونَ جُزْءاً أَفْضَلُهَا طَلَبُ الْحَلَالِ)

🔻حجم عظیمی از ماثورات دینی، پیرامون زهد و تقواست. اما اسلام خود متکفل بیان حدود و ثغور آن شده است.
امام سجاد علیه السلام فرمود: تمام زهد در این دو آیه خلاصه می‌شود:
«لِكَيْلا تَأْسَوْا عَلى‏ ما فاتَكُمْ وَ لا تَفْرَحُوا بِما آتاكُم‏ برای چیزهایی که از دست دادی ناراحت نشو، و برای چیزهایی که به دست آوردی خوشحال نشو.»
الكافي (ط - الإسلامية)، ج‏2، ص: 128
(ر‌.ک: تصویر الحاقی)

🔚زهد و تقوای اسلامی چیزی بیش از عدم تعلق و دلبستگی و امید واهی به امور فانی نیست که البته بسیار منطقی است زیرا هر لحظه امکان از دست دادنش وجود دارد، و دل بستن به آن سبب آسیب های متعدد به شخص می شود.←این به معنای عدم تلاش برای کسب روزی بیشتر و زندگی توام با رفاه و آسایش نیست.

حال که نظر اسلام را فرا گرفتیم، جامه عمل بر پندار خویش بپوشانیم . یعنی اگر فردا روزی درویش یا صوفی یا حتی آخوند دنیاگریزی دیدیم که توهم عرفان، او را واداشته است که از تلاش برای کسب و روزی دست بشوید و خانواده فلک زده اش را در تنگنا و سختی به حال خویش و تقدیر رب رها کند، نه تنها همچون گذشته، برای بوسیدن دست هایش تقلا نکنیم، بلکه زبان به مذمت وی بگشاییم، و بالعکس اگر کارگر زحمت کشی را دیدیم که برای رفاه و آسایش خانواده اش، به سختی افتاده و عرق ریزان مشغول تلاش است، بر پیشانی اش بوسه زنیم.
«پینه دستان کارگر نزد خدا بسی مقدس تر و مقرب تر تسبیحِ دستِ زاهدِ خانه نشین است»
و در این نکته پایانی دقیق تامل کنیم که #فقر یکی از اولین قدم های سلوک عرفانی و صوفیانه است.

🔗حتما بخوانید:
تشخیص عارفان حقیقی از دروغین
https://t.me/borrhan/47013
جامعه عارف محور محکوم به سقوط است
https://t.me/borrhan/48291
https://t.me/borrhan/48292
میزان شناخت چیست؟
https://t.me/borrhan/48696
چشم برزخی و ..
https://t.me/borrhan/39043

@borrhan
#خواب (۱۱۹)
#درس_های_توحید (۲۷۳)
#تجسیم (۱۹۵) #نقد_تصوف (۶۱۲)

پاسخ به سوالی مهم :
⁉️آیا ممکن است شخصی در خواب یا مکاشفه با خدا ارتباط بر قرار کرده و مانند حضرت موسی علیه السلام از جانب پروردگار مورد خطاب قرار بگیرد؟!

┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄

پاسخ : خیر
ارتباط مستقیم با خداوند متعال به این معنا که انسان بتواند از خداوند حدیث نقل کند تنها مختص معصومین علیهم السلام می‌باشد.

تکلّم انسان با خدا و سخن گفتن خدا با انسان منحصر در آنچیزی است که از معصومین علیهم‌السلام به ما رسیده ؛←یعنی با خواندن آیات قرآن کریم و #نماز های واجب و مستحبی و همچنین #ادعیه ماثوره می‌توانیم مستقیماً با خداوند سخن بگوییم و به کلام حضرت حق عزوجل گوش فرا داده و عمل نماییم. اما اگر شخصی بگوید در خواب یا در حالت مکاشفه خدا با من سخن گفته است باید تکذیب شود و از او دوری نماییم.

🔷به عنوان مثال :

بنابر روایات، ایمان ده درجه دارد و حضرت #سلمان محمدی با تبعیت تام از اهل بیت علیهم السلام توانسته بود به درجه دهم یعنی بالاترین درجه ممکن دست یابد. اما اگر سلمان نیز ادعای تکلم با خدا را می‌کرد باید او را تکذیب می‌کردیم.
شیعه اعتقاد دارد که بعد از رسول اکرم صلی الله علیه و آله، خداوند #دوازده سخنگو و نماینده بیشتر ندارد ؛ لذا دستورات خداوند را از این دوازده نفر اخذ می‌کنند نه هر مرتاض و صوفی و مدعیان بی سروپایی که چنین ادعای گزافی کند.

📝به این روایت توجه کنید:

شخصی گفت: سلمان از محدَّثین بود. امام صادق علیه السلام فرمودند: سلمان محدَّث از امام معصوم بود نه از خدا، زیرا هیچ کس از خدا سخنی نقل نمی.کند مگر حجت خدا.(یعنی معصومین علیهم السلام)

#متن_عربی : ...أَنَّ سَلْمَانَ كَانَ مُحَدَّثاً قَالَ إِنَّهُ كَانَ مُحَدَّثاً عَنْ إِمَامِهِ لَا عَنْ رَبِّهِ لِأَنَّهُ لَا يُحَدَّثُ عَنِ اللَّهِ إِلَّا الْحُجَّةُ.

📔وسائل الشيعة، ج‏27، ص: 146. محدَّث یعنی شخصی که حدیث و کلامی را نقل می‌کند.

↑←وقتی شخصیتی مانند سلمان نتواند چنین ادعایی کند چگونه ما باید باور کنیم که اشخاصی مانند بایزید بسطامی و اباسعید اباالخیر و غزالی به #معراج رفته اند و خدا را دیده اند و مستقیما از خدا حدیث نقل کرده اند! (رجوع شود به کتاب تذکرة الاولیاء عطار)

📝روایت دوم:

شخصی به امام صادق علیه السلام گفت: ابا منصور به ما گفته است که طی معراجی به سوی خدا رفته و خداوند سر او را مسح کرده است. امام صادق علیه السلام کلام او را قطع کرده و فرمودند: ... #ابلیس بین آسمان و زمین عرش و به اندازه ملائکه، ماموران و یارانی دارد، اگر انسان به وساوس شیطانی عمل کند ابلیس برای او ظاهر می شود ... ابا منصور رسول ابلیس بوده است (نه خدا) خداوند او را لعن کند.

📔بحارالأنوار (ط - بيروت)، ج‏69، ص: 213

📝روایت سوم :

شخصی برای امام رضا علیه السلام نقل می‌نمود که یونس بن ظبیان گفته است: در یکی از شبها که در حال طواف خانه خدا بودم ناگهان شنیدم صدایی از بالای سرم می آید که می گوید : يَا يُونُسُ‏ إِنَّنِي‏ أَنَا اللَّهُ لا إِلهَ إِلَّا أَنَا فَاعْبُدْنِي وَ أَقِمِ الصَّلاةَ لِذِكْرِي‏ اما رضا علیه السلام به شدت عصبانی شدند و کلام او را قطع کرده و فرمودند: از اینجا برو بیرون، هزاران هزار لعنت خدا بر تو  و یونس بن ظبیان ...

📔بحارالأنوار (ط - بيروت)، ج‏69، ص: 215
(ر.ک : تصویر الحاقی)


+پیشنهاد مطالعه:
گروهی از بزرگان مخالفین ما که خدا را در خواب دیده‌اند!


🔻حدثنا الحسين بن إبراهيم بن ناتانه (رحمه الله)، قال: حدثنا علي بن إبراهيم بن هاشم، عن أبيه، عن محمد بن أبي عمير، عن إبراهيم الكرخي، قال: قلت للصادق (عليه السلام): إن رجلا رأى ربه عزوجل في منامه، فما يكون ذلك؟ فقال: ذلك رجل لا دين له، إن الله تبارك وتعالى لا يرى في اليقظة، ولا في المنام، ولا في الدنيا، ولا في الآخرة

🔻.. به امام صادق علیه‌السلام عرض کردم: شخصی مدعی است که خداوند را در خواب دیده است. آیا چنین چیزی ممکن است؟ امام در پاسخ فرمود: این شخص دین ندارد. خداوند نه در بیداری، نه در خواب، نه در دنیا و نه در آخرت، دیده نمیشود.
📔الأمالي الشيخ الصدوق  ج1  ص708


@borrhan
[ کانال برهان ]
‍ #خواب (۱۱۹) #درس_های_توحید (۲۷۳) #تجسیم (۱۹۵) #نقد_تصوف (۶۱۲) پاسخ به سوالی مهم : ⁉️آیا ممکن است شخصی در خواب یا مکاشفه با خدا ارتباط بر قرار کرده و مانند حضرت موسی علیه السلام از جانب پروردگار مورد خطاب قرار بگیرد؟! ┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄ پاسخ : خیر ارتباط…
مبانی مشترک فِرق ضاله
خواب زدگی در بین بزرگان مکتب سقیفه


- #احمد_بن_حنبل امام حنابله و از ائمه چهارگانه اهل سنت می‌گفت : من خدا را در خواب دیدم و گفتم: خدایا بهترین وسیله تقرب بندگان به تو چیست؟ فرمود: کلام من است ای احمد! گفتم با فهم یا بدون فهم؟ خدا پاسخ داد: با فهم و بدون فهم!!
📔 مناقب احمد بن حنبل ص۳۷۷

- آلوسی مفسر بزرگ اهل سنت می‌گوید: «فأنا ولله تعالى الحمد قد رأیت ربی مناماً ثلاث ... الحمد لله که خدایم را ۳ مرتبه در خواب دیدم که آخرین دفعه در سال ۱۲۴۶ هجری بود.
📔روح المعانی ج۵ ص۵۰

🔻 این در حالی است که به نص صریح کلام رئیس مذهب تشیع ، کسی با چنین ادعایی دین ندارد! شیخ صدوق روایت کرده است :
امام صادق علیه السلام فرمودند: خداوند نه در خواب دیده میشود نه بیداری و نه در دنیا و نه در آخرت. هرکس معتقد به دیدن خدا باشد، دین ندارد.
📚 امالی شیخ صدوق، صفحه ۴۳۵، مجلس ۸۹، حدیث ۵ .

#تجسیم (۱۹۷)
#درس_های_توحید (۲۷۴)
@borrhan
[ کانال برهان ]
#خواب (۱۲۰) #فرقه_ناجیه (۶۴) #علم_زندگی (۸۹) 💡برخی از قوانین و اسرار طبیعت با استناد به روایات و کلام معصومین علیهم‌السلام ┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄ 🔰قانون خواب خواب و رویا را هرگونه که تعبیر کنید به وقوع می‌پیوندد لذا خواب‌هایتان را همیشه حمل‌ به خیر و خوبی کنید…
#خواب #تجسیم
#درس_های_توحید
#مدافعین_یزید #از_سقیفه_تا_کربلا
#حجاج_بن_یوسف

🔻از ابن سيرين چه می‌دانید!؟

(پیرو سوال یکی از کاربران محترم برهان در خصوص اعتبار کتاب تعبیر خواب ابن سیرین)

┄┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄

👤 وی دوران چند امام معصوم علیهم السلام را درک کرده (تا اوایل امامت امام باقر علیه السلام) اما بخدمت هیچ یک نرسیده است. بسیار مورد توجه "#صوفیه و سُنیان" بوده و او را بسیار تکریم نموده‌اند. از " #ابوهریره و انس بن مالک" روایات زیادی نقل کرده. و نقل شده پدرش غلام انس بن مالک بوده است .(طبق روایات، این دونفر در صدر افرادی هستند که بر رسول خاتم دروغ می‌بسته‌اند.) او نسبت به وقایع دورانش مانند "واقعه کربلا و حمله به مکه و مدینه و کشتار شیعیان" و جنایات ذیل آنان، هیچ واکنشی نشان نداده، و از لعن و سبِ ناصبی معلوم الحالی چون "حجاج بن یوسف لعنه الله " خونخوار و جانی بزرگ تاریخ، جلوگیری و ابراز نارضایتی می‌کرده‌است. بخلاف سیره اهل بیت علیهم السلام روزهٔ عاشورا را مستحب دانسته، و شهادت امام حسین علیه السلام را ناشی از عدم بیعت با حاکم زمان یعنی یزید زنازاده می‌پنداشته!!! او مانند بسیاری از خلفای جور با "کتابت و تدوین حدیث" مخالف بوده است و تنها حفظ حدیث را جایز می‌دانسته. در تعبیر خواب چندین نقل ضعیف و محدود از او روایت شده، که نمونه‌ای خواهد آمد.

منع از تدوین و کتابت حدیث:

أَخْبَرَنَا عَفَّانُ بْنُ مُسْلِمٍ قَالَ: حَدَّثَنَا حَمَّادُ بْنُ زيد عن يَحْيَى بْنِ عَتِيقٍ أَنَّ مُحَمَّدَ بْنَ سِيرِينَ كَانَ لا يَرَى بَأْسًا أَنْ يَكْتُبَ الْحَدِيثَ فَإِذَا حَفِظَهُ مَحَاهُ.

📕 الطبقات الكبرى - ط العلمية، ج ٧ ص ١٤٥

او "عمر بن عبدالعزيز" از حاکمان بنی امیه را امام هدایت می‌دانست:

كان ابن‏ سيرين‏ إذا سئل عن الطلا قال نهى عنه إمام هدى- يعنى عمر بن عبد العزيز.

📕 حلية الاولياء و طبقات الاصفياء ج‏ ۵ ص ٢٥٧

نهیِ این سیرین از بدگویی و لعن "حجاج بن يوسف" لعنه الله و دفاع از او:

قال ابن سیرین: إن الله، تعالى، حكم عدل؛ فكما يأخذ من الحجاج يأخذ للحجاج، و إنك إذا لقيت الله عز و جل غدا كان أصغر ذنب أصبته أشد عليك من أعظم ذنب أصابه الحجاج.

سمع ابن‏ سيرين‏ رجلا يسب الحجاج فأقبل عليه، فقال: مه أيها الرجل! فانك لو قد وافيت الآخرة كان أصغر ذنب عملته قط أعظم عليك من أعظم ذنب عمله الحجاج، و اعلم أن الله تعالى حكم عدل إن أخذ من الحجاج لمن ظلمه، فسوف يأخذ للحاج ممن ظلمه، فلا تشغلن نفسك بسب أحد!!!

📕 الرسالة القشيريه، ص ٢٥٤
📕 حلية الاولياء و طبقات الاصفياء ج‏ ٢ ص ٢٧١

یکی از تعبیر خواب‌های ابن سیرین‌:

حدثنا احمد بن جعفر بن سلم قال ثنا احمد بن على الأبار قال ثنا عبد الله بن عون قال ثنا أبو يحيى الحمانى قال ثنا قطبة بن عبد العزيز عن يوسف الصباغ عن ابن‏ سيرين‏ قال: من رأى ربه تعالى فى المنام دخل الجنة.

✍🏻 هرکس خدا را در خواب بیند، وارد بهشت می‌شود !!!!

📕 حلية الاولياء و طبقات الاصفياء ؛ ج‏ ٢ ص ٢٧٦

←←ظاهرا وی برای خداوند متعال جسمیت و رؤیت قائل بوده که طبق روایات چنین شخصی کافر و نجس است:

قال الصادق علیه السلام: أنه عزوجل لَا جِسْمٌ وَ لَا صُورَةٌ وَ هُوَ مُجَسِّمُ الْأَجْسَامِ وَ مُصَوِّرُ الصُّوَرِ لَمْ یَتَجَزَّأْ.

✍🏻 امام صادق علیه السلام ضمن روایتی درباره بخشی از صفات خداوند متعال فرمودند: نه جسم است و نه صورت، و اوست که جسم‌ها را جسم گردانیده و صورت‌ها را تصویر کرده و تجزیه نمی‌شود و جدا جدا نمی‌شود.

📕 التوحید، صدوق رحمه الله، «باب التوحید و نفی التشبیه»

←←خداوند قابل رؤیت نیست:

حدثنا الحسين بن إبراهيم بن ناتانه، قال: حدثنا علي بن إبراهيم بن هاشم، عن أبيه، عن محمد بن أبي عمير، عن إبراهيم الكرخي، قال: قلت للصادق عليه السلام: إن رجلا رأى ربه عزوجل في منامه، فما يكون ذلك؟ فقال: ذلك رجل لا دين له، إن الله تبارك وتعالى لا يرى في اليقظة ولا في المنام ولا في الدنيا ولا في الآخرة.

✍🏻 امام صادق علیه السلام فرمودند: خداوند متعال نه در خواب دیده می‌شود نه بیداری، و نه در دنیا و نه در آخرت. هرکس معتقد به دیدن خداوند باشد، دین ندارد.

📕 أمالی، صدوق رحمه الله، نشر تهران، ص ۷۰۸

«1⃣»
[ کانال برهان ]
#پاسخ_به_شبهات #درس_های_توحید 📢 سوال یکی از کاربران : سلام ، یه سوالی داشتم :مگر خدا همه جا نیست ، پس چرا برای دعا کردن دست ها رو به سوی آسمان بلند می کنیم؟ سپاسگزارم. 🔸¤🔷 این سوال از حضرات معصومین صلوات الله علیهم ، پرسیده شده است ، وجودمان را…
مکان خدای وهابی ها کجاست؟
چرا در دعا دست‌هایمان را بلند می‌کنیم؟


❖ عثمان الخمیس از تکفیریون وهابی می‌گوید:
« خدا کجاست؟ اعتقاد ما این است که خدا در آسمانهاست. شاهدش هم این است وقتی دعاء می‌‌کنیم دست‌ها را به سوی آسمان بلند می‌کنیم چون یقین داریم مکان خداوند فوق آسمان است
!!»

🔗 سِر رفع ید در حین دعا کردن چیست؟ استاد سید محسن هندی بر اساس مبانی مکتب نورانی اهل بیت علیهم‌السلام پاسخ می‌دهند : ←اینجا

+ پیشنهاد مطالعه

#تجسیم (۱۹۹)
#درس_های_توحید (۲۷۷)
@borrhan
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM