جادوگراني كه زندگي ما را طلسم كردند!

سپاس (پسرم) وقتی کوچیک بود،
یکبار پیشنهاد بامزه ای داد.
گفت: بابا، من دقت کردم وقتی میریم پارک، باباها بعد یه مدت که بچه هاشونو تاب میدن، خسته میشن و ما هم می خوایم هُل مون بدن. من یه ایده ای دارم که یه قرقره ای وصل کنن به تاب، خودمون با کشیدن اون بتونیم خودمونو تاب بدیم.
گفتم: جالبه بابا.
گفت: ولی وقتی من به #معلم ورزشمون گفتم، گفت خیلی مسخره اس!
گفتم: چرا بابا این حرفو بهت زد؟
گفت: بهم گفت که فکر کردی با 7 سال سنت می تونی همچین حرفی بزنی؟
به معلم ورزشش زنگ زدم. گفت: آقای رضایی، می دونم شما بچه تونو خیلی دوست دارین، اما یه بچه 7 ساله نمی تونه به همچین چیزای صنعتی فکر کنه.
گفتم: این یه ایده فکریه، ساختش یه کار صنعتیه. تو فکر کردن رو هم ممنوع می کنی؟

#جادوگر سیاه، می تونه شما رو به نتیجه برسونه که چطور انقدر احمقی و چطور متوجه این حماقتت نشده بودی.

خیلی وقت ها ما از جادوگرای سیاه زندگیمون تشکر می کنیم بابت حماقتی که بهمون یادآوری می کنن! خیلی از معلم های ما جادوگرای سیاهی بودن که به ما نشون دادن چقدر ما تو زبان نفهمیم! چقدر تو ریاضی احمقیم! چقدر بی شعور در فیزیکیم!

ما توسط آدم های زیادی در زندگی #طلسم شدیم. معلم ها خیلی وقت ها استعدادهای ما را #جادو می کنند. مردها و زن ها خیلی وقت ها در رابطه نقش جادوگر سیاه رو برای هم بازی می کنند. #مادرها و #پدرها خیلی وقت ها ناخواسته بچه هایشان رو جادوی سیاه می کنند.
🔔قسمتی که خواندید، بخشی از "نقشه راه بعد از سی سالگی 1" و #جادوگر منزل دهم آن است.
🔔چه کسی روی شما جادوی سیاه انجام داده و در چه زمینه ای؟
🔔دوستانی که چنین تجربه ای دارین، از تجربه تون بنویسین.

مهم مهم مهم👇👇👇👇👇👇👇 🔔دوستانی که موفق به شکستن طلسم تون شدین، چطور اینکارو انجام دادین؟
🔔اگر دوست دارین بیشتر بدونین، می تونین به سایت #بنیاد_فرهنگ_زندگی برین و کلی مقاله و محصول درباره #سفر_قهرمانی، #نقشه_راه و فاصله ای که تا قهرمان شدن دارین، تهیه کنین.

داستان های بیشتر، با هشتگ #هر_قهرمان_یک_قصه

www.bonyadonline.com
#کهن_الگو_جادوگر
#سهیل_رضایی
#روانشناسی
#خودشناسی
#آموزش_و_پرورش

ایده شاهکار یک استاد آواز برای مبتدی ها!

یه #معلم #آواز بود
که خیلی کارش گرفته بود و به قول معروف اسم و رسمی به هم زده بود.
درباره موفقیتش با هم صحبت می کردیم.

برام می گفت که خیلی از کسایی که تو کلاس آوازش شرکت می کنن، #خجالت می کشن همون اول بیان و صداشون رو جلوی دیگران رها کنن.

خیلی از اونا وسط #تدریس می گفتن: میشه پولمونو پس بگیریم؟
بعد که بهشون می گفتم: نه، باید به ترس تون غلبه کنین، می گفتن: حالا میشه ما نگاه کنیم و یاد بگیریم؟

کم کم به نتیجه رسیدم که اینجوری و با صحبت نمیشه ترس شون رو از بین برد.
بنابراین اول کسایی که #حرفه ای تر می خوندن رو می گذاشتم جلوی اون ها و ازشون می خواستم باهاش همخونی کنن و رفع #ایراد می کردم.

کم کم از اونی که حرفه ای تر می خوند می خواستم صداشو پایین تر بیاره تا صدای اونی که مبتدی هست، بالاتر قرار بگیره.

کم کم خود فرد مبتدی صداشو می شنید و به صدای خودش عادت می کرد و خودش شروع به خوندن می کرد.

من فقط سعی کردم راهی پیدا کنم که با چشم اندازی که فرد از خودش داره، هماهنگ باشه.
☝️یکی از راه های پرورش #کهن_الگو_جادوگر در درون شما اینه که خودتون رو همون جوری که می خواین باشین، تصور کنین و هر روز به واسطه طرز زیستن تون به اون شکل راهی پیدا کنین.
✌️برای خودتون و دیگران روشن کنین که به چه چیزایی اعتقاد دارین و چه تعهداتی دارین و عاشقانه براش اقدام کنین.
و از همه مهم تر:
👌دیدن پتانسیل های مثبت تو خودتون و موقعیت ها رو تمرین کنین و اونا رو به روش هایی (غیر از #شرمندگی و #مقصر بودن) نام گذاری کنین.
🔔قسمتی که خوندین، بخشی از سمینار "نقشه راه بعد از سی سالگی 1" و #جادوگر منزل دهم اونه.

www.bonyadonline.com

www.instagram.com/bonyadfarhangzendegi

#سهیل_رضایی
#بنیاد_فرهنگ_زندگی
#روانشناسی
#خودشناسی

توماس ادیسون؛ از کودکی تاریک تا اختراعی نورانی!

تنها سه ماه پس از رفتن به #مدرسه،
مدیر دبستان #توماس_ادیسون رو به دلیل بازیگوشی و کودن بودن اخراج کرد، به این دلیل که حضور این بچه مانع #پیشرفت دانش آموزان دیگه میشه.

اون روز ادیسون از مدرسه به خونه برگشت و یادداشتی از طرف معلمش به مادرش داد و ازش خواست تا یادداشت رو بخونه، #مادر در حالی که اشک در چشماش حلقه زده بود، برای کودکش خوند: "فرزند شما یه #نابغه اس و این مدرسه برایش کوچیکه، آموزش اونو خودتون به عهده بگیرین و از این به بعد تو خونه بهش آموزش بدین."
سال ها گذشت مادر ادیسون از دنیا رفت. حالا ادیسون بزرگترین #مخترع قرن بود و تو گنجه خونه خاطراتش رو مرور می کرد. برگه ای بین شکاف دیوار دید. کنجکاو شد، اونو درآورد و خواند.

برگه، همون یادداشتی بود که معلم برای مادر ادیسون فرستاده بود که در آن نوشته بود:"کودک شما کودن هست و از فردا اونو به مدرسه راه نمیدیم." ادیسون ساعت ها گریه کرد و تو خاطراتش نوشت: "توماس آلوا ادیسون،کودک کودنی بود که توسط یک مادر قهرمان، به نابغه قرن تبدیل شد."
نوجوونی که یک واگن قطار رو برای انجام آزمایش علمی به آتش کشید، خیلی زود از مدرسه اخراج شد و در نهایت لامپ رو اختراع کرد.

شاید براتون جالب باشه بدونین ادیسون عجیب ترین آمار #اختراع رو داره؛ یعنی تقریباً هر دو هفته یه بار اون درخواست امتیاز حق ثبت یک اختراع رو داشته؛ هر چند برخی از اختراعات او منحصر بفرد نبود و تو بعضی از اختراعات با بعضی از مخترعان دیگه درگیری داشت، اما واقعیت اینه که نبوغ و خلاقیت در ادیسون به اوج رسیده بود.

اون با اینکه کودکی تاریکی داشت، در دفتر یادداشتش نوشت: «نور برق، نور آینده اس و این نور رو من اختراع می کنم، مگه اینکه کسی روی دست من بلند شه و نور بهتری اختراع کنه." زمان رونمایی از برق، بیشتر از سه هزار نفر به آزمایشگاه اومدن تا ببینن «جادوگر» چه کرده!

اونا با حیرت به صد لامپی که محوطه رو نورانی کرده بود، نگاه می کردن. ادیسون می دونست که این تازه شروع کاره و روزی چراغ های الکتریکی اون همه دنیا رو روشن می کنه.
بعد از مرگ توماس ادیسون، چراغ های الکتریکی کشور به مدت یک دقیقه خاموش شدن.

کسی که #کهن_الگو_جادوگر در وجودش فعال باشه، دوست داره کاری کنه تغییر اتفاق بیفته و معتقده: "شما نمی تونین باعث انقلاب بشین، شما باید خود انقلاب باشین." و وقتی اینطور عمل می کنین، به واسطه جادو دنیاتون تغییر پیدا می کنه.
🔔قسمتی که خوندین، بخشی از سمینار "نقشه راه بعد از سی سالگی 1" و #جادوگر منزل دهم اونه.

www.bonyadonline.com

#سهیل_رضایی
#بنیاد_فرهنگ_زندگی
#روانشناسی
#خودشناسی