📞بیسیم چی👣
1.05K subscribers
14.5K photos
2.21K videos
273 files
2.75K links
اسیرزمان شده ایم!
مرکب شهادت ازافق می آیدتاسوارخویش رابه سفرابدی کربلاببرد
اماواماندگان وادی حیرانی
هنوزبین عقل وعشق جامانده اند
اگراسیرزمان نشوی
زمان شهادتت فراخواهدرسید.
نظرات:
@bisimchi1


مدیر
@A_Sanjari


دریافت محتوا
@Bisimchi_photo_text
Download Telegram
خبرت هست که بی روی

#تو آرامم نیست!؟

طاقت بار #فراق این

همه ایامم نیست...

#برگرد_فرمانده_بی_نشان

#شهیدمدافع_حرم_رادمهر

@bisimchi1
صبر مرا خواب برد

عقل مرا آب برد

کار مرا یار برد

تا چه شود کار من! ...

"مولانا"

#فراق_یار

#شهیدرجایی_فر

#خانطومان

@bisimchi1
خداوندا
مرا غرض ز #نماز آن بود که پنهانی
حدیث درد #فراق تو با تو بگذارم

وگرنه این چه نمازی بود که من با #تو
نشسته روی به محراب، و دل به بازارم...؟

#بسوزان_هر_طریقی_میپسندی

@bisimchi1
لَن تَنالوا البِرَّ حَتّي تُنْفِقوا مِمّا تُحِبّون
َ
شیرینی #فراق
کم از شور #وصل نیست

گر #عشق مقصد است
خوشا لذت مسیر...


@bisimchi1
#وداع،
تلخ است و شیرین!

تلخ،
براے او ڪه مےماند
و با غم #فراق سر مےڪند...

و شیرین،
برا او ڪه به #شوق_وصال
مےرود سوے دلــدار.....

#فتح_الله_ملا_زاده
#شهید_امنیت
@bisimchi1
'''''''مادرشهید جاویدالاثر'''''علی ولایت نسب

کسانی را که دل امام #خامنه‌ای را خون کنند به ۲۸ سال بی‌تابی‌ در #فراق فرزندم '''''واگذار''' می‌کنم.

@bisimchi1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#دوری ات آتش به جانم زد #خدا را شکر، چون

سوختن در #شعله ها معراجِ هر #پروانه ای ست

#آرش_مهدی_پور

هنوز هم عده ای در آتش #فراق می سوزند...

@bisimchi1
روایتی از #مادر_شهید_عباس رستگار


مادری که چشمانش از #فراق فرزند و گریه بر او تاریک شده و #بینایی اش را از دست داده است
اشکهایش حتی پوست چروک پلک هایش را هم قرمز و نازک کرده است
اشک چشم مادر در فراق فرزندکه خشک شدنی نیست، او فرزندش دلبندش را ۳۴سال پیش گم کرده است
نه دل #رفتن دارد نه روی #ماندن خیلی #تنهاست،
#پدر شهید طاقت بیشتر ماندن نداشت و خیلی زود او را تنها گذاشته است اما مادر همچنان #چشم به راه است
شهید عباس رستگار سرباز #شجاع و خوش اخلاقی که با لبخندملیح و خنده های نمکین خود خاطراتش هنوز بر دل و جان #همسنگرانش باقی است
عباس جزء یکی از رزمندگانی بود که در شلوغی جنگ و #ستیز گم شد و هنوز بعد از ۳۴سال هیچ #نشان و اثری از او یافت نشده است در دی ماه سال۶۰ تعداد زیادی از نیروهای #رزمنده روستاهای لامرد و مهر #اسیر و شهید میشوند، اما چون خبری از عباس نمی شود برادر بزرگش علی راهی جبهه میگردد تا او را پیدا کند،اگر چه علی نیز همچون برادر #دلبسته جنگ و #جهاد میشود اماپس از گذشت ۶ ماه #جستجو با دیدن تصاویر و پیکر شهدا در شهرهای مختلف و سرکشی به مناطق عملیاتی ناامید و دست خالی به روستا برمیگردد
ریش سفیدان و بزرگان خاندان تصمیم میگیرند بپذیرندکه او #شهید شده است و برایش #مجلس ختم بگیرند
شهادت شهید عباس رستگار ازطرف خانواده اعلام میگردد، لوح #یادبودی برایش ساخته و در گلزار شهدا نصب میگردد
اما #همسر شهید و دو کودک سه و یک ساله اش،پدر و مادر عباس نمیتوانند این واقعیت را به راحتی قبول کنند،
به همین خاطر در فروردین سال۶۲ در جستجوی عباس به اسیرانی که در بند عراق بودند نامه می زنند که به در بسته خورده اند و آنها نیز اطلاعی از #عباس ندارند، تنها کسی که می تواند بود و نبود او را تائید کند، #احمداسدی است که او نیز در همان روز به #شهادت رسیده است
چاره ای جز پذیرش وضعیت موجود برای خانواده نمانده لذا با مسئله کنار آمده و خود را #خانواده_شهید تلقی کردند
امروز ۳۴ سال از آن زمان میگذرد و هنوز #مادر میگوید راز #زنده ماندنم در #انتظار فرزندم است،
آنقدر زنده می مانم تا او راببینم
مادری که نبود فرزند را بیش از ۱ماه تجربه نکرده و زمانی که در سربازی خدمت میکرد، طاقت دوری اش را نداشت و آنقدر جلوی #درب حیاط می نشست و با #دلتنگی برایش #گریه می کرد
امروز بدون اینکه اثری از شهادت پسرش آمده باشد نمیتوانست قبول کند که او شهید شده و دیگر بازنخواهد گشت...

@bisimchi1
Forwarded from اتچ بات
رجعت پیکر شهید #حسن_جنگجو
فهمیده‌ ‌آذربایجان

کلبه‌ی احزان مادر گلستان می‌شود وقتی خبر از بازگشت یوسف گمگشته‌اش پس از ۳۴ سال چشم انتطاری می‌شنود
حسن جنگجو همان نوجوان کم سن و سالی است که خیلی زود ردای مردانگی بر تن کرد و در ایامی که همسالانش با زوزه‌ی خمپاره به پناهگاه‌ها هجوم می‌بردند #مردانه به معرکه‌ی بلا رفت و رشادت‌های ماندگاری آفرید، همچون #قاسم ابن الحسن در نوجوانی بزرگ شد، قد کشید و تا خدا رسید

اینک این مسافر خسته عزم سفر کرده تا پس از۳۴ سال #فراق به خانه بازگردد خانه را که نه شهر را باید #آذین بست برای این مسافر روزهای جنگ، برای این تکه‌ی گسسته از آسمان، این پرستوی گمنام که امروز می‌آید ما را از غربت و گمنامی نفس‌هایمان جدا کند، می‌آید که نام و یاد دوسفتانش را در دل‌های غبارآلود ما طنین انداز گرداند
شهید حسن جنگجو از رزمندگان دلیر لشکر همیشه قهرمان عاشورا بود که در اعزام اول به غرب با شهید #چمران آشنا شد و با ضمانت ایشان از آشپزخانه به خط مقدم راه یافت در رکاب شهید چمران به گروه جنگ‌های نامنظم ملحق شد در عملیات‌های فتح المبین، والفجر ۴ و خیبر حضور داشت و در نهایت پیکرش در سال۶۲ و پس از عملیات خیبر مفقودالاثر شد
اینک پس از ۳۴سال پیکر شهید جنگجو #تفحص و شناسایی گردیده است

#مادر, چشمت روشن...

@bisimchi1
#حاج_احمد_برگرد...

شبهای #عاشقان چقدر طول میکشد
ما را جدا ز خود، شب #یلدا نمیکند

خون میخوریم و شکر خداوند میکنیم
با ما #فراق ، بهتر از این تا نمی کند…

"محمد سهرابی"

#شب_دلتنگی_به_خیر

@bisimchi1
#زندگی_به_سبک_مادران_شهدا

شهید امرالله معروف وند از رزمندگان لشکر ۲۷ محمد رسول الله(ص) بود که در عملیات خیبر یعنی زمستان سال ۶۲ در سن ۱۵ سالگی در جزیره مجنون به شهادت رسید مادر امرالله ۳۱ سال در فراق پسر سوخت و چشم بر در داشت اول امید داشت که پسرش اسیر شده باشد و با اسرا بر می‌گردد اما وقتی کاروان آزادگان منزل گرفت امید مادر از زنده بودن پسرش قطع شد و حالا او تنها به انتظار آمدن #استخوان‌های جگر گوشه اش بود که دفنش کند و شب های جمعه برود کنارش و حرف بزند و از بی قراری هایش بگوید اما این نیز میسر نشد...
مادر عازم #کربلا شد و برای پسر سوغات خرید و از امام حسین(ع) خواست به این #فراق پایان دهد تا او سوغات را به فرزندش بدهد سه روز بعد از اینکه مادر از سفر کربلا برگشت خبر رسید شهیدی در #جزیره_مجنون تفحص شده که در جیبش یک عکس است دو نفر در آن عکس بودند که هر دو شهید و از هم محله ای های امرالله بودند اما تصویر نفر سوم مشخص نبود تنها نشانی این بود که پشت عکس نام او هم نوشته شده بود که حدس زده می‌شد این عکس متعلق به #امرالله است یعنی همان جسدی که عکس در جیب لباسش به یادگار مانده بود با خانواده تماس گرفته شد تا برای دادن آزمایش به #معراج بروند دل توی دل مادر نبود آیا او پسرش است؟ چند روز بعد، باز تلفن خانه به صدا درآمد و گفتند شهید همان امرالله است و مادر برای در آغوش کشیدن استخوان پسر راهی خیابان بهشت شد او را بغل کرد اما حالا اشک هایش بودند که مزاحم می‌شدند و اجازه نمی دادند مادر رخ پسر را ببیند...

@bisimchi1
بی شک #فراق از یار را یعقوب می فهمد
در عمق آتش #سوختن را چوب می فهمد

دل صیقلی باشد همیشه رونقش برجاست
این اصل را فیروزه مرغوب می فهمد

وقتی #حبیبی می رود تا جان فدا گردد
تنها شدن با غصه را محبوب می فهمد

قربانی دلبر شدن هم صبر می خواهد
این قصه را هم بی گمان #ایوب می فهمد

#خلوت_پدر_و_پسر
#شهدای_لشگر_فاطمیون
#شهدای_مقاومت
#شهید_سید_مصطفی_موسوی

@bisimchi1
اے مانده به دل
رفته زبر حڪ شده بر خاطر زارم
برمن بنگر 
تاب #فراق تو ندارم
بر من بنگر
زآنکه بہ جز دوریت ای دوسٺ
اندوه دگر در دل بے تاب ندارم

#پدر_شهید_مدافع_حرم
#شهید_حسین_مشتاقی

#شب_خوش

@bisimchi1