#مدیریت ریسک ،دانش پشتیبان توسعه همه جانبه ملی
✏️📕 گفتگوی هفته
"' همنشینت به بود تا تو از او بهتر شوی !"'
✅ در باشگاه استارتاپ پتاف بعنوان یک مجموعه کارشناسی مطالعه گر ریسک شعار 《مدیریت ریسک ،دانش توسعه همه جانبه ملی》 را انتخاب نمودیم تا بر این نکته تاکید نماییم :
فرآیند انجام کلیه امور دنیوی وابسته به تصمیماتی است که انسانها در زندگی میگیرند و مسلما هر انسانی بر اساس میزان و سطح آموخته های خویش به اتخاذ تصمیمات میپردازد و بقول آن بیت شعر ایرانی که بعنوان ضرب المثل از آن استفاده میشود : [ از کوزه همان تراود که در اوست ] در واقع شاعر خردمند جامعه شناس ایرانی در این بیت ،کوزه را به مغز انسان و تراوشات آنرا به آموخته هایی که به هر انسان داده میشود تشبیه کرده که هر چیزی که به شخصی یاد دهی ،بنیان پنداری ، گفتاری ، کرداری وی بر همان اساس پی ریزی میشود !!!!!
✅ چند وقتی یک مقاله بسیار جذاب و با مفهوم در فضای مجازی میچرخد که پنج بار تاکنون آنرا به دقت خوانده ام :
《اسفنج مرا چه کسی ربود ؟》
مفهوم کلی این مقاله در واقع همان ضرب المثل فارسی ، در کوزه همان تراود که در اوست !!!!! را میگوید.
زیرا نویسنده مقاله در شروع آن به دو نفر ایرانی اشاره میکند که در یک شهر آمریکا بدنبال یک آدرس میگشته اند و از آن طرف خیابان یک شهروند آمریکایی میاید و به دقت آنها را با حرکات دست و توضیحات کامل راهنمایی میکند و حتی مقداری هم آنها را همراهی و پس از اطمینان از اینکه آنها راه رسیدن به آدرس را رفته اند ، خداحافظی میکند و میرود !!!!!
یکی از آندو ایرانی که در آمریکا تحصیل میکرده به آن دیگری میگوید : این آقا از جنس MIT تیپیکال بود !!!!!
شرح میده : توی دانشگاه ام آی تی ،به دانشجوها یاد نمیدن به غریبه ها کمک کنید و آدرس به غریبه ها بدهند ، لیکن جو و فضای عمومی آموزش در محیط آنجا اینقدر بر پایه حس مسئولیت پذیری اجتماعی بنا گذاشته شده و بطور غیر محسوس این حس خود به خود به همدیگر انتقال میابد، بطوریکه آنرا به اسفنجی تشبیه کرده که در محیط هر نوع مایع قرار گیرد ،آن مایع را اتوماتیک جذب میکند !!!!!
و آنگاه ،اسم این مقاله را گذاشته است : اسفنج مرا چه کسی ربوده !؟
و میگوید : ما همه تحت تاثیر افکار مجموع افرادی که در کنار ما زندگی و کار میکنند هستیم و برای اینکه از دایره فکری بسته و محدود همیشگی خویش خارج شویم، سه اقدام باید انجام دهیم :
۱- سه دوست اهل مطالعه و خردمند برای تعامل با آنها همیشه داشته باشیم .
۲- کتابخوان باشیم ،ترجیحا کتابهای خوب بخوانیم .
۳- در محافل ،ادبی ، علمی ، هنری ، ورزشی خوب شرکت کنیم و خلاصه با آدمهای اهل خرد و اندیشه ،حشر و نشر یا همان رفت و آمد داشته باشیم !!!!!
تا با #خود آموزی موجب ارتقا مستمر فکری و فرهنگی و اجتماعی خویش و مالا اطرافیان و جامعه گردیم !!!!!
✅ حالا تازه متوجه منظور ،شیخ جامعه شناس شیرازی جناب حضرت سعدی شده ام که میگوید :《همنشینت به بود تا تو از او بهتر شوی !!!!!》
بله همانطوریکه در ادیان توحیدی خصوصا دین مبین اسلام و مکتب تشیع علوی تاکید دارد و از قول رسول الله نقل شده که میفرمایند : یک ساعت تفکر برابر با هفتاد سال عبادت است !!!!!؟؟؟؟؟
و بارها و بارها استاد معزز دکتر غلامحسین ابراهیمی دینانی اشاره مینمایند که : انسان به واسطه قدرت تعقل و اندیشه خویش توانایی فوق العاده ای پیدا کرده که دایره افکارش ،زمان و مکان نمیشناسد و انسان خردمند دائما در صدد #یاد گیریست !!!!!
✅ مطالب فوق برای این نوشتم که به ریسک های #درجازدگی فکری #غرور کاذب (من بیشتر میدانم) که بیماری فکری و از جمله #ریسک های نامشهود ،خانمان برنداز و متوقف کننده روند رشد و پیشرفت های اجتماعی است، اشاره نمایم .
✅ بیاییم برای پیشرفت و توسعه جامعه سترگ و شریف ایرانی و برای "'طرحی نو درانداختن "' در رفتارهای خود تجدید نظر کنیم . از منیت ها ، من بیشتر میدانم ، من کارشناس صاحب نظر یکه تاز حوزه کاری خود هستم و ... دست برداریم !!!!! خاکی باشیم ، مهربانی کنیم و با هم و به هم بیاموزیم ، همنشینان دانا و خردمندی برای همدیگر باشیم و #کوزه های خود را از مایع حیات دانایی پر کنیم و #اسفنج های خود را در کنار کسانی بگذاریم که جهانبینی آنها تا نوک بینی مبارکشان نباشد که فقط در #زمان حال ! و چشمشان به همین #مکانهای نزدیک و رسیدن به رفاه و مادیت فردیست !!! یک کلام معرفت بیاموزیم.
✅ بعنوان یک مطالعه گر ریسک با نگرانی از رفتارهای #نامناسب برخی ها در سازمانهای مختلف و در سطوح اجتماعی ،گفتگوی این هفته را نوشتم زیرا تکلیف ملی خود میدانستم و مدتها بود میخواستم بپرسم : بهتر نیست با پاشیدن بذر محبت و احترام و حفظ منزلت همه انسانها ،در جامعه بزرگمنش ایرانی ، شرایط خودشکوفایی فردی و اجتماعی را همگی فراهم نمایند !؟
پنج شنبه : ۲ / ۱۱ / ۱۳۹۹
کارشناس مطالعات ریسک و بیمه ، حاجی اشرفی
✏️📕 گفتگوی هفته
"' همنشینت به بود تا تو از او بهتر شوی !"'
✅ در باشگاه استارتاپ پتاف بعنوان یک مجموعه کارشناسی مطالعه گر ریسک شعار 《مدیریت ریسک ،دانش توسعه همه جانبه ملی》 را انتخاب نمودیم تا بر این نکته تاکید نماییم :
فرآیند انجام کلیه امور دنیوی وابسته به تصمیماتی است که انسانها در زندگی میگیرند و مسلما هر انسانی بر اساس میزان و سطح آموخته های خویش به اتخاذ تصمیمات میپردازد و بقول آن بیت شعر ایرانی که بعنوان ضرب المثل از آن استفاده میشود : [ از کوزه همان تراود که در اوست ] در واقع شاعر خردمند جامعه شناس ایرانی در این بیت ،کوزه را به مغز انسان و تراوشات آنرا به آموخته هایی که به هر انسان داده میشود تشبیه کرده که هر چیزی که به شخصی یاد دهی ،بنیان پنداری ، گفتاری ، کرداری وی بر همان اساس پی ریزی میشود !!!!!
✅ چند وقتی یک مقاله بسیار جذاب و با مفهوم در فضای مجازی میچرخد که پنج بار تاکنون آنرا به دقت خوانده ام :
《اسفنج مرا چه کسی ربود ؟》
مفهوم کلی این مقاله در واقع همان ضرب المثل فارسی ، در کوزه همان تراود که در اوست !!!!! را میگوید.
زیرا نویسنده مقاله در شروع آن به دو نفر ایرانی اشاره میکند که در یک شهر آمریکا بدنبال یک آدرس میگشته اند و از آن طرف خیابان یک شهروند آمریکایی میاید و به دقت آنها را با حرکات دست و توضیحات کامل راهنمایی میکند و حتی مقداری هم آنها را همراهی و پس از اطمینان از اینکه آنها راه رسیدن به آدرس را رفته اند ، خداحافظی میکند و میرود !!!!!
یکی از آندو ایرانی که در آمریکا تحصیل میکرده به آن دیگری میگوید : این آقا از جنس MIT تیپیکال بود !!!!!
شرح میده : توی دانشگاه ام آی تی ،به دانشجوها یاد نمیدن به غریبه ها کمک کنید و آدرس به غریبه ها بدهند ، لیکن جو و فضای عمومی آموزش در محیط آنجا اینقدر بر پایه حس مسئولیت پذیری اجتماعی بنا گذاشته شده و بطور غیر محسوس این حس خود به خود به همدیگر انتقال میابد، بطوریکه آنرا به اسفنجی تشبیه کرده که در محیط هر نوع مایع قرار گیرد ،آن مایع را اتوماتیک جذب میکند !!!!!
و آنگاه ،اسم این مقاله را گذاشته است : اسفنج مرا چه کسی ربوده !؟
و میگوید : ما همه تحت تاثیر افکار مجموع افرادی که در کنار ما زندگی و کار میکنند هستیم و برای اینکه از دایره فکری بسته و محدود همیشگی خویش خارج شویم، سه اقدام باید انجام دهیم :
۱- سه دوست اهل مطالعه و خردمند برای تعامل با آنها همیشه داشته باشیم .
۲- کتابخوان باشیم ،ترجیحا کتابهای خوب بخوانیم .
۳- در محافل ،ادبی ، علمی ، هنری ، ورزشی خوب شرکت کنیم و خلاصه با آدمهای اهل خرد و اندیشه ،حشر و نشر یا همان رفت و آمد داشته باشیم !!!!!
تا با #خود آموزی موجب ارتقا مستمر فکری و فرهنگی و اجتماعی خویش و مالا اطرافیان و جامعه گردیم !!!!!
✅ حالا تازه متوجه منظور ،شیخ جامعه شناس شیرازی جناب حضرت سعدی شده ام که میگوید :《همنشینت به بود تا تو از او بهتر شوی !!!!!》
بله همانطوریکه در ادیان توحیدی خصوصا دین مبین اسلام و مکتب تشیع علوی تاکید دارد و از قول رسول الله نقل شده که میفرمایند : یک ساعت تفکر برابر با هفتاد سال عبادت است !!!!!؟؟؟؟؟
و بارها و بارها استاد معزز دکتر غلامحسین ابراهیمی دینانی اشاره مینمایند که : انسان به واسطه قدرت تعقل و اندیشه خویش توانایی فوق العاده ای پیدا کرده که دایره افکارش ،زمان و مکان نمیشناسد و انسان خردمند دائما در صدد #یاد گیریست !!!!!
✅ مطالب فوق برای این نوشتم که به ریسک های #درجازدگی فکری #غرور کاذب (من بیشتر میدانم) که بیماری فکری و از جمله #ریسک های نامشهود ،خانمان برنداز و متوقف کننده روند رشد و پیشرفت های اجتماعی است، اشاره نمایم .
✅ بیاییم برای پیشرفت و توسعه جامعه سترگ و شریف ایرانی و برای "'طرحی نو درانداختن "' در رفتارهای خود تجدید نظر کنیم . از منیت ها ، من بیشتر میدانم ، من کارشناس صاحب نظر یکه تاز حوزه کاری خود هستم و ... دست برداریم !!!!! خاکی باشیم ، مهربانی کنیم و با هم و به هم بیاموزیم ، همنشینان دانا و خردمندی برای همدیگر باشیم و #کوزه های خود را از مایع حیات دانایی پر کنیم و #اسفنج های خود را در کنار کسانی بگذاریم که جهانبینی آنها تا نوک بینی مبارکشان نباشد که فقط در #زمان حال ! و چشمشان به همین #مکانهای نزدیک و رسیدن به رفاه و مادیت فردیست !!! یک کلام معرفت بیاموزیم.
✅ بعنوان یک مطالعه گر ریسک با نگرانی از رفتارهای #نامناسب برخی ها در سازمانهای مختلف و در سطوح اجتماعی ،گفتگوی این هفته را نوشتم زیرا تکلیف ملی خود میدانستم و مدتها بود میخواستم بپرسم : بهتر نیست با پاشیدن بذر محبت و احترام و حفظ منزلت همه انسانها ،در جامعه بزرگمنش ایرانی ، شرایط خودشکوفایی فردی و اجتماعی را همگی فراهم نمایند !؟
پنج شنبه : ۲ / ۱۱ / ۱۳۹۹
کارشناس مطالعات ریسک و بیمه ، حاجی اشرفی
Forwarded from یادداشت روز ... نویسنده ،حمید رضا حاجی اشرفی (H H.Ashrafi)
#مدیریت ریسک ،دانش پشتیبان همه جانبه ملی
✏️📕 گفتگوی هفته
《تو مو می بینی و من پیچش مو》
✅ در طی ده سال مطالعات ریسک های اشتغالزایی و کارآفرینی به تجربیات و دانستنی های بسیار جالبی برخورده که ناخودآگاه بسیاری از مفاهیم و تجربیات نهفته در درون تمدن و فرهنگ سترگ ایران زمین را در اذهان انسان جستجوگر احیا می نمایند .
✅ شنیدید میگویند : افکار ، گفتار و رفتار هر انسانی ، محصول آموزش ، پرورش و تربیت خانوادگی و اجتماعی اوست !؟
یا می گویند برونداد هر سیستم از درونداد آن بدست میآید !؟
یعنی همان فرمول : درونداد =برونداد
یا معادله : داده = ستاده
تکرار ضرب المثل :
(در کوزه همان تراود که در اوست !)
✅ حتما شما هم مقاله ای تحت عنوان : چه کسی اسفنج مرا دزدید !؟
را خوانده اید ! البته این مقاله با آن مقاله : چه کسی پنیر مرا دزدید به لحاظ موضوعی و ماهیت کاوش فرق دارد .
در مقاله ،چه کسی اسفنج مرا دزدید ، نویسنده آن با زیرکی خاص و هوشمندی برای اثبات تاثیر یادگیری خود به خودی آدمها و موثر بودن همنشینی با افراد دارای افکار خاص و مثبت ( و حتی تاثیرات افکار منفی ادمهای اطرافمان) که منجر به فراگیری ناخواسته و تاثیر پذیری غیر مستقیم از طرز فکر اطرافیان و محیط پیرامون می شود و شخصیت ، نحوه اندیشیدن ، سبک زندگی هر انسان و یا مجموعه ای از انسانهای یک جامعه را شکل می دهد ، از #اسفنج و خاصیت #اسمزی آن عاریت گرفته است .!؟
✅ حالا این سئوال پیش می آید !؟ چرانویسنده مقاله ، اسفنج !؟ و چرا خاصیت اسمزی( جذب خود به خود مایعات را بطور تمثیلی اینجا مطرح می کند !!!!!) و زیرکانه این دو شی و پدیده را به دانشگاه - ام، آی،تی (MIT) و محیط انسانی ، روشهای رفتاری و سبک آموزشی حاکم بر سیستم پرورشی آن دانشگاه ربط داده و آدمهایی با فرهنگ ، شخصیت ، روحیه کمک های داوطلبانه را معرفی می کند و می گوید :
روش آموزشی و محیط اجتماعی دانشگاه ام ای تی ،دانشجویانش را انسانهای با افکار سازنده تربیت می کند !؟
شخصیت سازی به سبک ام آی تی !!!!!
و نویسنده با هوشیاری و درایت از یک اتفاق ساده در خیابان ، شروع به نوشتن این مقاله آموزشی پر مفهوم و بسیار آموزنده می کند و از خاطره دو ایرانی که سردرگم بدنبال یک آدرس در یک شهر آمریکا می گشته اند و یک رهگذر غریبه بدون اینکه از او بخواهند ، داوطلبانه نزدشان رفته و با راهنمایی و حتی قدری هم آنها را همراهی می کند تا زودتر و سهل تر به مقصدشان برسند !!!!!
این مقاله را با کمال خوشبختی تاکنون ده بار مرور کرده ام ، مرا بیاد آن مصرع از شعر سعدی ،شاعر ، نویسنده ، جامعه شناس بزرگ هموطن می اندازد :
همنشینم به بود تا من از او بهتر شوم !!!!!
یا آن بیت : تو اول بگو با کیان زیستی - که آنگه بگویم که توکیستی !!!!!
بله ، هر دو این نویسنده و شاعر با فاصله چند قرن ، از یک نکته میگویند :
[ کمال همنشین در من اثر کرد - وگرنه من همان خاکم که هستم ]
تاثیرات فرهنگی ،اجتماعی همنشینی و دوستی با افراد دارای روش ها و سبک های مختلف فکری و زندگی !!!!! در تربیت و پرورش افکار و فعالیت های هر انسان و در مجموع جوامع انسانی و در فرآیند فرهنگ و تمدن سازی غیر قابل انکار است .!!!!!
✅ در مطالعات ریسک های مشهود و نامشهود مطالعه گران ریسک اساسا بیشترین تمرکز مطالعاتی ، ارزیابی و تحلیلی خویش را به معادله : علت = معلول و بیشتر شناخت ،بررسی و ارزیابی بخش علت و علت های رخداد پدیده ها، تصمیمات ، گفتارها ، رفتارها ، نتایج حاصله اختصاص می دهند . اینجاست که مصرع شعر [ تو مو می بینی و من پیچش مو ] مصداق عینی می یابد !!!!!
✅ نیاز به تمرکز و دقت در موضوعات کارشناسی و مطالعاتی و بعضا تناقضات و عدم هماهنگی اجزا ، بی نظمی و فقدان درک مشترک از مباحث ، ناهمگونی سطح دانش و تجربیات در سیستم هایی که دچار خسارت و فلج شده اند ،رفته ، رفته کارشناسان مطالعه گر ریسک را دچار خستگی فکری و بیماریهای زمینه ای می نماید . شغل و حرفه ای شیک اما بسیار استرس زا !!!!!
✅ در مقاله اسفنج مرا چه کسی دزدید و در ابیات حضرت سعدی و هزاران نکات آموزشی میخواهد خلاصه بگوید که : در شهری که به کتابخانه ها ، مراکز آموزشی ،فرهنگی ، اجتماعی ، ورزشی اهمیت داده نشود !!!!! شکل گیری یک جامعه خردمند ، مردمان به فکر سعادت جمعی و رفاه عمومی ، آینده پژوه و آتی نگر ، اندیشیدن به کار مولد بر اساس پیاده سازی اصل تعاون و دوستی ها ، تفکرات مبتنی بر محبت ذاتی و بخشندگی انتظاری عبث و بیهوده و معنا ندارد. !!!!!
در چنین جامعه ای بقول حضرت مولانا :[ هر کس ، خرک خویش لنگان به مقصد برساند !!!!!]
اکنون از اندیشمندان و اساتید این سئوال مطرح می شود !؟ آیا اینچنین جوامعی به مسیر توسعه همه جانبه و پایدار خواهند رفت و به تعالی همه جانبه دست می یابند !؟
آدینه : ۱۰/ ۲/ ۱۴۰۰
کارشناس مطالعات ریسک و بیمه ،حاجی اشرفی
✏️📕 گفتگوی هفته
《تو مو می بینی و من پیچش مو》
✅ در طی ده سال مطالعات ریسک های اشتغالزایی و کارآفرینی به تجربیات و دانستنی های بسیار جالبی برخورده که ناخودآگاه بسیاری از مفاهیم و تجربیات نهفته در درون تمدن و فرهنگ سترگ ایران زمین را در اذهان انسان جستجوگر احیا می نمایند .
✅ شنیدید میگویند : افکار ، گفتار و رفتار هر انسانی ، محصول آموزش ، پرورش و تربیت خانوادگی و اجتماعی اوست !؟
یا می گویند برونداد هر سیستم از درونداد آن بدست میآید !؟
یعنی همان فرمول : درونداد =برونداد
یا معادله : داده = ستاده
تکرار ضرب المثل :
(در کوزه همان تراود که در اوست !)
✅ حتما شما هم مقاله ای تحت عنوان : چه کسی اسفنج مرا دزدید !؟
را خوانده اید ! البته این مقاله با آن مقاله : چه کسی پنیر مرا دزدید به لحاظ موضوعی و ماهیت کاوش فرق دارد .
در مقاله ،چه کسی اسفنج مرا دزدید ، نویسنده آن با زیرکی خاص و هوشمندی برای اثبات تاثیر یادگیری خود به خودی آدمها و موثر بودن همنشینی با افراد دارای افکار خاص و مثبت ( و حتی تاثیرات افکار منفی ادمهای اطرافمان) که منجر به فراگیری ناخواسته و تاثیر پذیری غیر مستقیم از طرز فکر اطرافیان و محیط پیرامون می شود و شخصیت ، نحوه اندیشیدن ، سبک زندگی هر انسان و یا مجموعه ای از انسانهای یک جامعه را شکل می دهد ، از #اسفنج و خاصیت #اسمزی آن عاریت گرفته است .!؟
✅ حالا این سئوال پیش می آید !؟ چرانویسنده مقاله ، اسفنج !؟ و چرا خاصیت اسمزی( جذب خود به خود مایعات را بطور تمثیلی اینجا مطرح می کند !!!!!) و زیرکانه این دو شی و پدیده را به دانشگاه - ام، آی،تی (MIT) و محیط انسانی ، روشهای رفتاری و سبک آموزشی حاکم بر سیستم پرورشی آن دانشگاه ربط داده و آدمهایی با فرهنگ ، شخصیت ، روحیه کمک های داوطلبانه را معرفی می کند و می گوید :
روش آموزشی و محیط اجتماعی دانشگاه ام ای تی ،دانشجویانش را انسانهای با افکار سازنده تربیت می کند !؟
شخصیت سازی به سبک ام آی تی !!!!!
و نویسنده با هوشیاری و درایت از یک اتفاق ساده در خیابان ، شروع به نوشتن این مقاله آموزشی پر مفهوم و بسیار آموزنده می کند و از خاطره دو ایرانی که سردرگم بدنبال یک آدرس در یک شهر آمریکا می گشته اند و یک رهگذر غریبه بدون اینکه از او بخواهند ، داوطلبانه نزدشان رفته و با راهنمایی و حتی قدری هم آنها را همراهی می کند تا زودتر و سهل تر به مقصدشان برسند !!!!!
این مقاله را با کمال خوشبختی تاکنون ده بار مرور کرده ام ، مرا بیاد آن مصرع از شعر سعدی ،شاعر ، نویسنده ، جامعه شناس بزرگ هموطن می اندازد :
همنشینم به بود تا من از او بهتر شوم !!!!!
یا آن بیت : تو اول بگو با کیان زیستی - که آنگه بگویم که توکیستی !!!!!
بله ، هر دو این نویسنده و شاعر با فاصله چند قرن ، از یک نکته میگویند :
[ کمال همنشین در من اثر کرد - وگرنه من همان خاکم که هستم ]
تاثیرات فرهنگی ،اجتماعی همنشینی و دوستی با افراد دارای روش ها و سبک های مختلف فکری و زندگی !!!!! در تربیت و پرورش افکار و فعالیت های هر انسان و در مجموع جوامع انسانی و در فرآیند فرهنگ و تمدن سازی غیر قابل انکار است .!!!!!
✅ در مطالعات ریسک های مشهود و نامشهود مطالعه گران ریسک اساسا بیشترین تمرکز مطالعاتی ، ارزیابی و تحلیلی خویش را به معادله : علت = معلول و بیشتر شناخت ،بررسی و ارزیابی بخش علت و علت های رخداد پدیده ها، تصمیمات ، گفتارها ، رفتارها ، نتایج حاصله اختصاص می دهند . اینجاست که مصرع شعر [ تو مو می بینی و من پیچش مو ] مصداق عینی می یابد !!!!!
✅ نیاز به تمرکز و دقت در موضوعات کارشناسی و مطالعاتی و بعضا تناقضات و عدم هماهنگی اجزا ، بی نظمی و فقدان درک مشترک از مباحث ، ناهمگونی سطح دانش و تجربیات در سیستم هایی که دچار خسارت و فلج شده اند ،رفته ، رفته کارشناسان مطالعه گر ریسک را دچار خستگی فکری و بیماریهای زمینه ای می نماید . شغل و حرفه ای شیک اما بسیار استرس زا !!!!!
✅ در مقاله اسفنج مرا چه کسی دزدید و در ابیات حضرت سعدی و هزاران نکات آموزشی میخواهد خلاصه بگوید که : در شهری که به کتابخانه ها ، مراکز آموزشی ،فرهنگی ، اجتماعی ، ورزشی اهمیت داده نشود !!!!! شکل گیری یک جامعه خردمند ، مردمان به فکر سعادت جمعی و رفاه عمومی ، آینده پژوه و آتی نگر ، اندیشیدن به کار مولد بر اساس پیاده سازی اصل تعاون و دوستی ها ، تفکرات مبتنی بر محبت ذاتی و بخشندگی انتظاری عبث و بیهوده و معنا ندارد. !!!!!
در چنین جامعه ای بقول حضرت مولانا :[ هر کس ، خرک خویش لنگان به مقصد برساند !!!!!]
اکنون از اندیشمندان و اساتید این سئوال مطرح می شود !؟ آیا اینچنین جوامعی به مسیر توسعه همه جانبه و پایدار خواهند رفت و به تعالی همه جانبه دست می یابند !؟
آدینه : ۱۰/ ۲/ ۱۴۰۰
کارشناس مطالعات ریسک و بیمه ،حاجی اشرفی