بيدارزنى
Photo
🟣 همبستگی زنان ایران با مقاومت زنان افغانستان
جمعی از فعالان حوزهی زنان و فعالان اجتماعی با صدور بیانیهای در همبستگی علیه طالبانیسم، جنگ و نژادپرستی ضمن پشتیبانی از مقاومت زنان افغانستان در برابر نیروهای مرتجع، مبارزه علیه نژادپرستی ضدافغانستانی در ایران را نیز از وظایف مردم ایران دانستهاند.
آنها در این بیانیه نوشتهاند: «نظامیگری، جنگ و سرمایهداری سالهاست که نخستین و اصلیترین قربانیان خود را از زنان برمیگزیند. مصداق بارزش منطقهی ماست که همواره دستخوش دستاندازیهای قدرتهای جهانی و منطقهای برای تامین منافع خود بوده است. سالهاست جنگ به سرنوشت این منطقه گره خورده است و جنبشهای مردمی را به قعر تاریک خود میکشد. فراموش نمیکنیم که غرب به قصد از بین بردن جنبشهای رهاییبخش منطقه که علیه قدرتهای استعماری و شبهاستعماری مبارزه میکردند دست در دست بنیادگرایی گذاشت. نظام اقتصادی و سیاسی جهانی به نام دموکراسیخواهی زیرساختهای دموکراتیک در کشورهای منطقه را تخریب کرده و در این میان همواره حقوق زنان را بازیچهی خود قرار داده است. آمریکا و متحدانش که زمانی به نام نجات زن مسلمان برقعپوش، افغانستان را آماج حملات نظامی خود قرار دادند، امروز به سادگی زنان را قربانی مصالحه با طالبان کردهاند. قدرتهای منطقهای همچون ایران و پاکستان نیز در تقویت طالبانیسم از هیچ کاری فروگذاری نکردهاند، سعی میکنند به آنان مشروعیت ببخشند و بیشرمانه آنان را «جنبش اصیل منطقهای» میخوانند. خواهران ما در افغانستان در طول این سالها در برابر ارتجاع داخلی و استعمار خارجی مقاومت بسیاری کردهاند و بارها از میان ویرانههای به جا مانده، برخاستهاند و امروز برای دفاع از این دستاوردها سلاح به دست گرفتهاند تا در مقابل سپاه مرگ بجنگند.
ما وظیفهی تاریخی خود میدانیم در همراهی با مردم افغانستان نسبت به این روند که سرنوشت خواهران ما را بار دیگر دستخوش خشونت و ویرانی میکند اعتراض کنیم. ما ایرانیان میزبانهای خوبی برای خواهران و برادران افغانستانی خود نبودهایم و در طول سالها اقامت آنها در ایران در انواع تبعیضها و خشونتهای قانونی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی همدست حاکمیت بودهایم و در مقابل رنج آنها سکوت کردهایم. حال وقت آن رسیده که همبستگی خود را فریاد بزنیم و دستاندازی قدرتهای جهانی و منطقهای در افغانستان و سیاست های ستمگرانه حاکمیت ایران را در قبال مهاجران محکوم کنیم. اعتراض به نژادپرستی داخلی و تلاش برای پایان دادن به تبعیض علیه مهاجران مسئولیتی است که حال بیش از هر زمان دیگری بر دوش ماست. امروز که فریاد حقخواهی ستمدیدگان از هر گوشه و کنار ایران به گوش میرسد با صدای بلند اعلام میکنیم که ستم بر هیچ انسانی را تحمل نخواهیم کرد.»
#نه_به_طالبان
#مقاومت_زنانه
#نه_به_نژادپرستی
@bidarzani
جمعی از فعالان حوزهی زنان و فعالان اجتماعی با صدور بیانیهای در همبستگی علیه طالبانیسم، جنگ و نژادپرستی ضمن پشتیبانی از مقاومت زنان افغانستان در برابر نیروهای مرتجع، مبارزه علیه نژادپرستی ضدافغانستانی در ایران را نیز از وظایف مردم ایران دانستهاند.
آنها در این بیانیه نوشتهاند: «نظامیگری، جنگ و سرمایهداری سالهاست که نخستین و اصلیترین قربانیان خود را از زنان برمیگزیند. مصداق بارزش منطقهی ماست که همواره دستخوش دستاندازیهای قدرتهای جهانی و منطقهای برای تامین منافع خود بوده است. سالهاست جنگ به سرنوشت این منطقه گره خورده است و جنبشهای مردمی را به قعر تاریک خود میکشد. فراموش نمیکنیم که غرب به قصد از بین بردن جنبشهای رهاییبخش منطقه که علیه قدرتهای استعماری و شبهاستعماری مبارزه میکردند دست در دست بنیادگرایی گذاشت. نظام اقتصادی و سیاسی جهانی به نام دموکراسیخواهی زیرساختهای دموکراتیک در کشورهای منطقه را تخریب کرده و در این میان همواره حقوق زنان را بازیچهی خود قرار داده است. آمریکا و متحدانش که زمانی به نام نجات زن مسلمان برقعپوش، افغانستان را آماج حملات نظامی خود قرار دادند، امروز به سادگی زنان را قربانی مصالحه با طالبان کردهاند. قدرتهای منطقهای همچون ایران و پاکستان نیز در تقویت طالبانیسم از هیچ کاری فروگذاری نکردهاند، سعی میکنند به آنان مشروعیت ببخشند و بیشرمانه آنان را «جنبش اصیل منطقهای» میخوانند. خواهران ما در افغانستان در طول این سالها در برابر ارتجاع داخلی و استعمار خارجی مقاومت بسیاری کردهاند و بارها از میان ویرانههای به جا مانده، برخاستهاند و امروز برای دفاع از این دستاوردها سلاح به دست گرفتهاند تا در مقابل سپاه مرگ بجنگند.
ما وظیفهی تاریخی خود میدانیم در همراهی با مردم افغانستان نسبت به این روند که سرنوشت خواهران ما را بار دیگر دستخوش خشونت و ویرانی میکند اعتراض کنیم. ما ایرانیان میزبانهای خوبی برای خواهران و برادران افغانستانی خود نبودهایم و در طول سالها اقامت آنها در ایران در انواع تبعیضها و خشونتهای قانونی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی همدست حاکمیت بودهایم و در مقابل رنج آنها سکوت کردهایم. حال وقت آن رسیده که همبستگی خود را فریاد بزنیم و دستاندازی قدرتهای جهانی و منطقهای در افغانستان و سیاست های ستمگرانه حاکمیت ایران را در قبال مهاجران محکوم کنیم. اعتراض به نژادپرستی داخلی و تلاش برای پایان دادن به تبعیض علیه مهاجران مسئولیتی است که حال بیش از هر زمان دیگری بر دوش ماست. امروز که فریاد حقخواهی ستمدیدگان از هر گوشه و کنار ایران به گوش میرسد با صدای بلند اعلام میکنیم که ستم بر هیچ انسانی را تحمل نخواهیم کرد.»
#نه_به_طالبان
#مقاومت_زنانه
#نه_به_نژادپرستی
@bidarzani
🟣 چهارده مرداد، سالگرد غروب قمرِ آواز ایران و طلوع خورشید مشروطیت ــ نگاهی به متون خاطرات قمرالملوک وزیری
از متن: «آغاز بخش اخبار کتاب، با مقالهای از قمر شروع میشود که نامهای است خطاب به علی دشتی، مدیر روزنامهی شفق سرخ. این نامهی انتقاد و اعتراض قمر است به اطلاعیهی ثبتنام مدرسهی موسیقی کلنل وزیری که در بهمن سال ۱۳۰۲ در این روزنامه منتشر میشود. در این اطلاعیه ذکر شده که از ثبتنام زنان مسلمان معذور است و قمر در اعتراض به این نکته چنین مینویسد:
«آقای دشتی، اگر موسیقی حرام است و در شریعت مقدس اسلام این عمل حرمت دارد، چه مردهای مسلمان و چه زنهای مسلمه بایستی از این عمل پرهیز نمایند. چه دلیل دارد که مردها مجازند این صنعت را بیاموزند و زنها از آموختن این صنعت لطیف محروماند. خیلی غریب است در مملکت ما هر شب در سالن گراند هتل برای مردها سینما است، تیاتراست، واریته است و هیچ آخوندی، هیچ پیشنمازی اعتراض نمیکند. اما همین که میشنوند در فلان خانهی واقعشده در گمنامترین کوچهها زنها میخواهند برای خودشان سینمایی ترتیب بدهند، بدون آنکه یک نفر مرد هم در آن شرکت داشته باشد، فوراً داد و فریاد عوام و خرافاتپرستها بلند میشود که اسلام رفت. یک نفر نیست بپرسد که چطور شده است که سینما و تیاتر برای مردها مباح است ولی همین که زنهای بدبخت در یک بیغولهای خواستند از سینما تماشایی بکنند، فوراً داد و فریاد یک مشت مردم نفهم بلند میشود که اسلام از ایران پرواز کرد.»
▪️چهارده مرداد امسال، ۶۲ سال از خاموشی قمر میگذرد اما هنوز صدایش را از دروازهی شیرنشان مجلس بهارستان میتوان شنید: «مرغ سحرناله سرکن... بلبل پربسته ز کنج قفس درآی». هنوز از خیابان لالهزار دوروبَر گراند هتل صدای آوازش را میشنویم. وقتی برای اولین بار بیحجاب به روی صحنه رفت و چنین خواند: «فقیه شهر به رفع حجاب مایل نیست/ چرا که هرچه کند حیله در حجاب کند».
@NashrAasoo
@bidarzani
https://bit.ly/3Ch71nr
از متن: «آغاز بخش اخبار کتاب، با مقالهای از قمر شروع میشود که نامهای است خطاب به علی دشتی، مدیر روزنامهی شفق سرخ. این نامهی انتقاد و اعتراض قمر است به اطلاعیهی ثبتنام مدرسهی موسیقی کلنل وزیری که در بهمن سال ۱۳۰۲ در این روزنامه منتشر میشود. در این اطلاعیه ذکر شده که از ثبتنام زنان مسلمان معذور است و قمر در اعتراض به این نکته چنین مینویسد:
«آقای دشتی، اگر موسیقی حرام است و در شریعت مقدس اسلام این عمل حرمت دارد، چه مردهای مسلمان و چه زنهای مسلمه بایستی از این عمل پرهیز نمایند. چه دلیل دارد که مردها مجازند این صنعت را بیاموزند و زنها از آموختن این صنعت لطیف محروماند. خیلی غریب است در مملکت ما هر شب در سالن گراند هتل برای مردها سینما است، تیاتراست، واریته است و هیچ آخوندی، هیچ پیشنمازی اعتراض نمیکند. اما همین که میشنوند در فلان خانهی واقعشده در گمنامترین کوچهها زنها میخواهند برای خودشان سینمایی ترتیب بدهند، بدون آنکه یک نفر مرد هم در آن شرکت داشته باشد، فوراً داد و فریاد عوام و خرافاتپرستها بلند میشود که اسلام رفت. یک نفر نیست بپرسد که چطور شده است که سینما و تیاتر برای مردها مباح است ولی همین که زنهای بدبخت در یک بیغولهای خواستند از سینما تماشایی بکنند، فوراً داد و فریاد یک مشت مردم نفهم بلند میشود که اسلام از ایران پرواز کرد.»
▪️چهارده مرداد امسال، ۶۲ سال از خاموشی قمر میگذرد اما هنوز صدایش را از دروازهی شیرنشان مجلس بهارستان میتوان شنید: «مرغ سحرناله سرکن... بلبل پربسته ز کنج قفس درآی». هنوز از خیابان لالهزار دوروبَر گراند هتل صدای آوازش را میشنویم. وقتی برای اولین بار بیحجاب به روی صحنه رفت و چنین خواند: «فقیه شهر به رفع حجاب مایل نیست/ چرا که هرچه کند حیله در حجاب کند».
@NashrAasoo
@bidarzani
https://bit.ly/3Ch71nr
Telegraph
چهارده مرداد، سالگرد غروب قمرِ آواز ایران و طلوع خورشید مشروطیت ــ نگاهی به متون خاطرات قمرالملوک وزیری
قمرالملوک وزیری، مرغ سحرنادیدهی آواز ایران بود. در سال ۱۲۸۴ همزمان با پیروزی مشروطه به دنیا آمد. خوانندهی ترانههای وطنی عشقی، عارف [قزوینی]، بهار و ایرج میرزا شد، با ساز درویشخان، شیدا، نیداود و کلنل وزیری آواز میخواند. در سال ۱۳۳۲ سکته کرد و به لکنت…
🟣 #بیدارزنی : مهری جعفری، فعال حقوق زنان و کوهنورد پر سابقه به کوهستان پیوست
وی که قصد صعود قله ۷۴۳۹ متری پوبدا در رشته کوه تین شان آسیای میانه را داشت، از روز سهشنبه در کوهستان مفقود شده بود.
رسانه بیدارزنی درگذشت این فعال زنان را به تمامی مبارزین راه آزادی و برابری تسلیت میگوید.
▪️متن پیشرو مصاحبهی زارا امجدیان با مهری جعفری است که جهت یادبود وی ارسال شده است:
«زنانی از جنس كمپين بیهيچ ترسی از جاذبه زمين»
✍🏽گفتگوي زارا امجديان با مهری جعفری، ۲۹ آذر ۱۳۸۷
مدرسه فمنیستی: «با تمام محدودیتهایی که بر سر راه زنان قرار دارد زنانی را می شناسیم که نه تنها از موانع عبور کردند، که با کسب افتخارات توانستند جایگاه خود را در جامعه باز یابند. در این میان اما قصه زنان ورزشکار، قصهای شنیدنی است؛ ورزش زنان هنوز گناهی نابخشودنی است تا جایی که برای هر ورزشی لباسی مناسب زن ایرانی دوخته می شود تا باری باشد بر تنش به هنگام نرمش اندامش در مقابل دیدگان نامحرمان!
به همین مناسبت گفتگویی داشتیم با یک زن کوهنورد، ورزشی که تا همین چند سال قبل زنان به طور رسمی از آن منع می شدند. اما زنانی هم بودند که لذت صعود به قله را حق خود میدانستند.
مهری جعفری کوهنورد و مدرس رسمی کوه نوردی است که در تابستان 87 به عنوان اولین زن ایرانی موفق به صعود قله خانتانگیری (به ارتفاع 7010 )در کشور قرقیزستان شد. وی صعود خود را به صورت انفرادی و در تنها 4 روز و نیم به انجام رساند.
او علاوه بر فعالیت ورزشی شاعر است و در حال حاضر داور جایزه شعر زنان؛ وکیل پایه یک دادگستری است و فعال حقوق زنان و عضو کمپین یک میلیون امضا.
مدرسه فمینیستی: خودتان را معرفی کنید؟
وکیل دادگستری هستم و خودم را فعال حقوق زنان میدانم. در درجه اول یک زن هستم و اگر مرد هم بودم باز هم به جهت اینکه با قانون سر و کار دارم و شاهد بی عدالتی های زیادی در حق زنان هستم، مدافع حقوق زنان بودم یعنی این یک امر وجدانی و درونی است و اینکه ورزشکار؛ مربی و مدرس کوهنوردی هستم؛ در رشته های مختلف کوه نوردی فعالیت می کنم؛ از جمله دیواره نوردی، سنگ نوردی، یخ. برف و صعود به ارتفاعات بلند و در باشگاه کوهنوردان آرش فعال هستم».
ادامهی متن را در لینک زیر بخوانید:
http://www.feministschool.com/spip.php?article1855
@bidarzani
وی که قصد صعود قله ۷۴۳۹ متری پوبدا در رشته کوه تین شان آسیای میانه را داشت، از روز سهشنبه در کوهستان مفقود شده بود.
رسانه بیدارزنی درگذشت این فعال زنان را به تمامی مبارزین راه آزادی و برابری تسلیت میگوید.
▪️متن پیشرو مصاحبهی زارا امجدیان با مهری جعفری است که جهت یادبود وی ارسال شده است:
«زنانی از جنس كمپين بیهيچ ترسی از جاذبه زمين»
✍🏽گفتگوي زارا امجديان با مهری جعفری، ۲۹ آذر ۱۳۸۷
مدرسه فمنیستی: «با تمام محدودیتهایی که بر سر راه زنان قرار دارد زنانی را می شناسیم که نه تنها از موانع عبور کردند، که با کسب افتخارات توانستند جایگاه خود را در جامعه باز یابند. در این میان اما قصه زنان ورزشکار، قصهای شنیدنی است؛ ورزش زنان هنوز گناهی نابخشودنی است تا جایی که برای هر ورزشی لباسی مناسب زن ایرانی دوخته می شود تا باری باشد بر تنش به هنگام نرمش اندامش در مقابل دیدگان نامحرمان!
به همین مناسبت گفتگویی داشتیم با یک زن کوهنورد، ورزشی که تا همین چند سال قبل زنان به طور رسمی از آن منع می شدند. اما زنانی هم بودند که لذت صعود به قله را حق خود میدانستند.
مهری جعفری کوهنورد و مدرس رسمی کوه نوردی است که در تابستان 87 به عنوان اولین زن ایرانی موفق به صعود قله خانتانگیری (به ارتفاع 7010 )در کشور قرقیزستان شد. وی صعود خود را به صورت انفرادی و در تنها 4 روز و نیم به انجام رساند.
او علاوه بر فعالیت ورزشی شاعر است و در حال حاضر داور جایزه شعر زنان؛ وکیل پایه یک دادگستری است و فعال حقوق زنان و عضو کمپین یک میلیون امضا.
مدرسه فمینیستی: خودتان را معرفی کنید؟
وکیل دادگستری هستم و خودم را فعال حقوق زنان میدانم. در درجه اول یک زن هستم و اگر مرد هم بودم باز هم به جهت اینکه با قانون سر و کار دارم و شاهد بی عدالتی های زیادی در حق زنان هستم، مدافع حقوق زنان بودم یعنی این یک امر وجدانی و درونی است و اینکه ورزشکار؛ مربی و مدرس کوهنوردی هستم؛ در رشته های مختلف کوه نوردی فعالیت می کنم؛ از جمله دیواره نوردی، سنگ نوردی، یخ. برف و صعود به ارتفاعات بلند و در باشگاه کوهنوردان آرش فعال هستم».
ادامهی متن را در لینک زیر بخوانید:
http://www.feministschool.com/spip.php?article1855
@bidarzani
Feministschool
زناني از جنس كمپين بي هيچ ترسي از جاذبه زمين - مدرسه فمینیستی
با تمام محدودیت هایی که بر سر راه زنان قرار دارد زنانی را می شناسیم که نه تنها از موانع عبور کردند، که با کسب افتخارات توانستند جایگاه خود را در جامعه باز یابند. در (...)
🟣 فاطمه سپهری از بازداشتگاه اداره اطلاعات آزاد شد
فاطمه سپهری فعال مدنی، روز شنبه ۱۶ مردادماه، از بازداشتگاه اداره اطلاعات آزاد شد. خانم سپهری در تاریخ ۱۰ مردادماه، در جریان یک تجمع اعتراضی در حمایت از مردم خوزستان و اعتراض به شرایط کشور در مشهد، به همراه تعدادی از معترضان از جمله جواد لعل محمدی بازداشت شده بود.
آزادی خانم سپهری پس از انتقال وی به بیمارستان شریعتی مشهد و درحالی صورت گرفته که وی از روز گذشته به دلیل بیماری در شرایط نامناسبی به سر میبرده است.
بازداشت وی با ضرب و شتم و خشونت همراه بوده و گفته می شود ماموران از شوکر استفاده کرده بودند.
@bidarzani
فاطمه سپهری فعال مدنی، روز شنبه ۱۶ مردادماه، از بازداشتگاه اداره اطلاعات آزاد شد. خانم سپهری در تاریخ ۱۰ مردادماه، در جریان یک تجمع اعتراضی در حمایت از مردم خوزستان و اعتراض به شرایط کشور در مشهد، به همراه تعدادی از معترضان از جمله جواد لعل محمدی بازداشت شده بود.
آزادی خانم سپهری پس از انتقال وی به بیمارستان شریعتی مشهد و درحالی صورت گرفته که وی از روز گذشته به دلیل بیماری در شرایط نامناسبی به سر میبرده است.
بازداشت وی با ضرب و شتم و خشونت همراه بوده و گفته می شود ماموران از شوکر استفاده کرده بودند.
@bidarzani
انتخاب شغل، حق اولیهی زنان و مردان
✍🏽 فائزه فتحی رستمی
از متن: «زمانی که به حوزههای مختلف کار در کشور نگاه میکنیم، متوجه میشویم که در بعضی شغلها این تساوی نه تنها کمرنگ است بلکه گاهی وجود هم ندارد. یکی از اصلیترین این موارد پالایشگاهها و شرکتهای پتروشیمی است. در چنین حوزههایی حضور زنان بسیار کمرنگ است تا جایی که در چند سال اخیر جذب نیرو بهصورت آزمون استخدامی برای زنان مجاز هم نبود و فقط در چند شرکت اجازه رهیافت زنان مقدور بود. در سال ۹۹ بهصورت میانگین حدود هشت شرکت جذب نیرو و آزمون ورودی داشت که فقط تعداد بسیار کمی خانم (زیر ۶۰ نفر درکل کشور) اجازه شرکت در آزمون داشتند! در سال ۹۸ این تعداد کمتر بود و در سالهای ۹۷، ۹۶ این تعداد به صفر میل میکرد».
ادامهی متن را در وبسایت بیدارزنی بخوانید:
https://bidarzani.com/42930
@bidarzani
✍🏽 فائزه فتحی رستمی
از متن: «زمانی که به حوزههای مختلف کار در کشور نگاه میکنیم، متوجه میشویم که در بعضی شغلها این تساوی نه تنها کمرنگ است بلکه گاهی وجود هم ندارد. یکی از اصلیترین این موارد پالایشگاهها و شرکتهای پتروشیمی است. در چنین حوزههایی حضور زنان بسیار کمرنگ است تا جایی که در چند سال اخیر جذب نیرو بهصورت آزمون استخدامی برای زنان مجاز هم نبود و فقط در چند شرکت اجازه رهیافت زنان مقدور بود. در سال ۹۹ بهصورت میانگین حدود هشت شرکت جذب نیرو و آزمون ورودی داشت که فقط تعداد بسیار کمی خانم (زیر ۶۰ نفر درکل کشور) اجازه شرکت در آزمون داشتند! در سال ۹۸ این تعداد کمتر بود و در سالهای ۹۷، ۹۶ این تعداد به صفر میل میکرد».
ادامهی متن را در وبسایت بیدارزنی بخوانید:
https://bidarzani.com/42930
@bidarzani
بیدارزنی
انتخاب شغل حق اولیه «زنان» و مردان فائزه فتحی رستمی - بیدارزنی
نویسنده با تاکید بر حق انتخاب شغل زنان که در قانون اساسی هم آمده به نقد توجیهاتی که زنان را از برخی مشاغل بازمیدارد پرداخته است.
🟣 «مادربزرگهای سرخ» جنبش بین المللی زنان
نقش فراموش شده فمینیستهای کشورهای شرق و جنوب
از متن: «اگر شما امروز زنی هستید که در غرب زندگی و کار میکند، مطمئناً هرگز نام النا لاگادینووا و آنا دورشوای بلغاری، یا لیلی مونزه و شیبسا کانکاسای زامبیایی به گوشتان نرسیده است و نمیدانید که بخشی از حقوق خود را مدیون آنها میباشید. اگر تاکنون نام آنها را نشنیدهاید به این دلیل است که برندگان جنگ سرد نقش موثر بسیاری از زنان بلوک شرق و کشور های جنوب در جنبش فمینیستی بین المللی را کاملا محو کردهاند. برخورد فاتحانه غرب پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، هرگونه میراث مثبت مرتبط با تجربه سوسیالیسم را از خاطرات جمعی زدود و آن دوران را در اقتدارگرایی، صف در مقابل نانوایی ها، گولاگ، محدودیت در سفرهای خارجی و پلیس مخفی خلاصه کرد.
غربی.ها معمولا این امر که مدرنیزاسیون سریع روسیه و برخی کشورهای اروپای شرقی با ظهور سوسیالیسم دولتی همراه بوده را نادیده میگیرند. به عنوان مثال، در سال ١٩١٠ در حالی که در فرانسه امید زندگی ٤٩ سال تخمین زده میشد، در روسیه تزاری تنها حدود ٣٣ سال بود. در سال ١٩٧٠ در اتحاد جماهیر شوروی امید زندگی بیش از دو برابر شده و به ٦٨ سال رسید یعنی تنها سه سال کمتر از فرانسه در همان سال. اتحاد جماهیر شوروی اصل برابری حقوق بین زن و مرد را از سال ١٩١٨ در قانون اساسی خود ثبت کرد و سقط جنین را برای اولین بار در جهان در سال ١٩٢٠ قانونی کرد. مدتها قبل از اینکه غرب به امر نگهداری از کودکان توجه کند، در اتحاد شوروی بودجه قابل توجهی به نگهداری جمعی از کودکان در مهدکودکها اختصاص داده شد و سرمایهگذاری زیادی در زمینه آموزش زنان انجام گرفت. با وجود برخی اختلالات ناشی از برنامهریزی متمرکز، بلوک شرق پس از جنگ جهانی دوم به پیشرفتهای علمی و فنی چشمگیری نائل آمد که زنان در آن سهم بسزایی داشتند.
مسلم است که همه چیز کاملاً بی عیب نبود. سقط جنین در سال ١٩٣٦ مجدداً ممنوع شد و این ممنوعیت تا سال ١٩٥٥ همچنان ادامه پیدا کرد. فرهنگ پدرسالاری به ارث رسیده، زنان را مجبور میکرد تا علاوه بر کار بیرون، کارهای خانگی را نیز، که مردان از انجام آن سرباز میزدند، برعهده بگیرند. به دلیل کمبودها خرید برخی از کالاهای اساسی به همان اندازه تلاش نیاز داشت که صعود به هیمالیا. پوشک.های یکبار مصرف کودکان ویا محصولات بهداشتی زنانه اغلب در دسترس نبود. ردههای بالای قدرت سیاسی و اقتصادی تا حد زیادی توسط مردان اشغال میشد. با همه اینها پیشرفتها قابل توجه بود. پس از سال ١٩٤٥ ، زنانی که در اتحاد جماهیر شوروی و اروپای شرقی زندگی میکردند عمدتاً وارد دنیای کار شدند، در حالی که در غرب زندگی زنان اغلب به محیط آشپزخانه و رفتن به کلیسا محدود میشد».
https://ir.mondediplo.com/2021/07/article3808.html
@bidarzani
نقش فراموش شده فمینیستهای کشورهای شرق و جنوب
از متن: «اگر شما امروز زنی هستید که در غرب زندگی و کار میکند، مطمئناً هرگز نام النا لاگادینووا و آنا دورشوای بلغاری، یا لیلی مونزه و شیبسا کانکاسای زامبیایی به گوشتان نرسیده است و نمیدانید که بخشی از حقوق خود را مدیون آنها میباشید. اگر تاکنون نام آنها را نشنیدهاید به این دلیل است که برندگان جنگ سرد نقش موثر بسیاری از زنان بلوک شرق و کشور های جنوب در جنبش فمینیستی بین المللی را کاملا محو کردهاند. برخورد فاتحانه غرب پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، هرگونه میراث مثبت مرتبط با تجربه سوسیالیسم را از خاطرات جمعی زدود و آن دوران را در اقتدارگرایی، صف در مقابل نانوایی ها، گولاگ، محدودیت در سفرهای خارجی و پلیس مخفی خلاصه کرد.
غربی.ها معمولا این امر که مدرنیزاسیون سریع روسیه و برخی کشورهای اروپای شرقی با ظهور سوسیالیسم دولتی همراه بوده را نادیده میگیرند. به عنوان مثال، در سال ١٩١٠ در حالی که در فرانسه امید زندگی ٤٩ سال تخمین زده میشد، در روسیه تزاری تنها حدود ٣٣ سال بود. در سال ١٩٧٠ در اتحاد جماهیر شوروی امید زندگی بیش از دو برابر شده و به ٦٨ سال رسید یعنی تنها سه سال کمتر از فرانسه در همان سال. اتحاد جماهیر شوروی اصل برابری حقوق بین زن و مرد را از سال ١٩١٨ در قانون اساسی خود ثبت کرد و سقط جنین را برای اولین بار در جهان در سال ١٩٢٠ قانونی کرد. مدتها قبل از اینکه غرب به امر نگهداری از کودکان توجه کند، در اتحاد شوروی بودجه قابل توجهی به نگهداری جمعی از کودکان در مهدکودکها اختصاص داده شد و سرمایهگذاری زیادی در زمینه آموزش زنان انجام گرفت. با وجود برخی اختلالات ناشی از برنامهریزی متمرکز، بلوک شرق پس از جنگ جهانی دوم به پیشرفتهای علمی و فنی چشمگیری نائل آمد که زنان در آن سهم بسزایی داشتند.
مسلم است که همه چیز کاملاً بی عیب نبود. سقط جنین در سال ١٩٣٦ مجدداً ممنوع شد و این ممنوعیت تا سال ١٩٥٥ همچنان ادامه پیدا کرد. فرهنگ پدرسالاری به ارث رسیده، زنان را مجبور میکرد تا علاوه بر کار بیرون، کارهای خانگی را نیز، که مردان از انجام آن سرباز میزدند، برعهده بگیرند. به دلیل کمبودها خرید برخی از کالاهای اساسی به همان اندازه تلاش نیاز داشت که صعود به هیمالیا. پوشک.های یکبار مصرف کودکان ویا محصولات بهداشتی زنانه اغلب در دسترس نبود. ردههای بالای قدرت سیاسی و اقتصادی تا حد زیادی توسط مردان اشغال میشد. با همه اینها پیشرفتها قابل توجه بود. پس از سال ١٩٤٥ ، زنانی که در اتحاد جماهیر شوروی و اروپای شرقی زندگی میکردند عمدتاً وارد دنیای کار شدند، در حالی که در غرب زندگی زنان اغلب به محیط آشپزخانه و رفتن به کلیسا محدود میشد».
https://ir.mondediplo.com/2021/07/article3808.html
@bidarzani
Le Monde diplomatique - لوموند ديپلوماتيك
«مادربزرگهای سرخ» جنبش بین المللی زنان
نویسنده Kristen R. Ghodsee برگردان مرمر کبير - Le Monde diplomatique - لوموند ديپلوماتيك - ژوئيه 2021
📌حمله طلبان، افغانستان در یک قدمی امارت اسلامی
(گفتگو با عطیه مهربان، فعال زنان افغانستان)
✍🏽 منیژه موذن
#بیدارزنی: «با خروج نیروهای بینالمللی از افغانستان، جنگ بین نیروهای دولتی و طالبان در ولایتهای مختلف شدت گرفته است. در شهر هرات، طالبان حلقه محاصره را تنگتر کرده و خود را به نزدیکی شهر رسانده است. اکنون از ۱۷ ولسوالی ولایت هرات، تنها دو ولسوالی از جمله شهر هرات در کنترل دولت است. با افزایش درگیریها وزارت دفاع افغانستان اعلام کرده که هواپیماهای بی -۵۲ آمریکایی طالبان را در چند شهر بمباران کرده و ۲۰۰ عضو گروه طالبان کشته شدهاند.
گفته میشود پس از تصرف برخی شهرها طالبان از خانوادهها خواسته تا دختران خود را به عقد اعضای این گروه دربیاورند. در شهرهای تحت تصرف طالبان مکاتب تعطیل شده و مردم از خانههای خود خارج نمیشوند. عدهای از ساکنین شهرهای تحت محاصره هم در حال فرار به سمت کابل یا کشورهای دیگر هستند. در چنین وضعیت تیره و تاری زنان بیش از همه گروهها در خطر هستند. با سیطره دوباره طالبان بر افغانستان زنان این کشور آزادیهایی را که در دو دهه گذشته به دست آوردهاند از دست خواهند داد و سرنوشت نامعلومی در انتظار نسل جوان است.
عطیه مهربان فعال زنان ساکن افغانستان از چگونگی شرایط این روزها، درگیریها و مردم افغانستان میگوید»:
ادامهی متن را در وبسایت بیدارزنی بخوانید:
https://bidarzani.com/42991
@bidarzani
(گفتگو با عطیه مهربان، فعال زنان افغانستان)
✍🏽 منیژه موذن
#بیدارزنی: «با خروج نیروهای بینالمللی از افغانستان، جنگ بین نیروهای دولتی و طالبان در ولایتهای مختلف شدت گرفته است. در شهر هرات، طالبان حلقه محاصره را تنگتر کرده و خود را به نزدیکی شهر رسانده است. اکنون از ۱۷ ولسوالی ولایت هرات، تنها دو ولسوالی از جمله شهر هرات در کنترل دولت است. با افزایش درگیریها وزارت دفاع افغانستان اعلام کرده که هواپیماهای بی -۵۲ آمریکایی طالبان را در چند شهر بمباران کرده و ۲۰۰ عضو گروه طالبان کشته شدهاند.
گفته میشود پس از تصرف برخی شهرها طالبان از خانوادهها خواسته تا دختران خود را به عقد اعضای این گروه دربیاورند. در شهرهای تحت تصرف طالبان مکاتب تعطیل شده و مردم از خانههای خود خارج نمیشوند. عدهای از ساکنین شهرهای تحت محاصره هم در حال فرار به سمت کابل یا کشورهای دیگر هستند. در چنین وضعیت تیره و تاری زنان بیش از همه گروهها در خطر هستند. با سیطره دوباره طالبان بر افغانستان زنان این کشور آزادیهایی را که در دو دهه گذشته به دست آوردهاند از دست خواهند داد و سرنوشت نامعلومی در انتظار نسل جوان است.
عطیه مهربان فعال زنان ساکن افغانستان از چگونگی شرایط این روزها، درگیریها و مردم افغانستان میگوید»:
ادامهی متن را در وبسایت بیدارزنی بخوانید:
https://bidarzani.com/42991
@bidarzani
بیدارزنی
حمله طالبان- افغانستان در یک قدمی امارت اسلامی - گفتگوی منیژه موذن با عطیه مهربان/ - بیدارزنی
گفتگوی حاضر با عطیه مهربان فعال حقوق زنان در افغانستان درباره خروج نیروهای ناتو، حمله طالبان به هرات و وضعیت زنان و دیگر مردم افغانستان است.
🟣 رسانههای محلی ارومیه گزارش دادند که راننده یک خودروی پرشیا به همراه یک سرنشین زن، پس از آنکه در خیابان کاشانی ارومیه، به دو زن جوان عابر «تذکر حجاب» دادند، با خودروی پرشیا این دو زن را زیر گرفتند و پس از آن متواری شدند.
یکی از دو زن عابر که به شدت مجروح شده به بیمارستان انتقال یافت.
#خشونت_علیه_زنان
#ارتجاع #حجاب_اجباری
@bidarzani
یکی از دو زن عابر که به شدت مجروح شده به بیمارستان انتقال یافت.
#خشونت_علیه_زنان
#ارتجاع #حجاب_اجباری
@bidarzani
🟣 ترس از گذشته و بازگشت دوباره طالبان؛ مردم زنان و دختران جوان شان را به ساحات امن انتقال میدادند
✍🏽 ربابه رضایی
از متن: «وقتی در منطقهی اشپشته که میان ولسوالی کهمرد بامیان و ولسوالی تاله و برفک بغلان است، جنگ شدت میگیرد، ضیاگل ۳۸ساله با شش زن و دختر جوان نیمههای شب بهسوی مرکز بامیان حرکت میکنند و تا سپیدهدم روز بعد به آنها خبر میرسید که پاسگاه باغک ولسوالی کهمرد سقوط کرده و بیشتر مناطق آن بهدست طالبان افتادهاست.
ضیاگل میگوید که خبر سقوط پاسگاه باغک تمام مردم را هراسان کرده بود و دره پر شده بود از زنان و کودکانی که هدفشان رسیدن به کابل بود. براساس آمارهای محلی بیش از ۳۵ پلیس به طالبان تسلیم شده بود و مردم محل هم خلعسلاح بودند. او گفت: «صبح آن شب من با چهار فرزندم و دو عروس جوان خواهر همسرم و کودکانشان راهی کابل شدیم و در یک موتر کرولا ۷نفر بودیم با چند طفل در میدان شهر که رسیدیم راه بند بود میگفت که تظاهرات است ما چندین ساعت آنجا ماندیم بعد از موتر پیاده شدیم».
عاقله یوسفی یک تن از فعالان مدنی بامیان میگوید که طالبان به شکل گسترده در ایجاد هرج و مرج در ولایت های افغانستان، نقش دارند.
او گفت:« وحشتی را که طالب بین مردم ایجاد کرده بود باعث شد برخی از خانوادهها بدون هرگونه آمادگی، دخترانشان را به شوهر دهند، من دو خانواده را سراغ دارم که باشنده ولسوالی ورس هستند، همین که وضعیت امنیتی خراب شد دختران نامزد شده شان را بدون عروسی، خرج و هرگونه برنامه دیگر دست اش را به دست نامزد شان داده عقد شان را خوانده است تا مبادا وضعیت امنیتی خراب شود و هرگونه بلای سری این دختران شان بیاید».
ادامهی متن را در لینک زیر بخوانید:
https://rukhshana.com/people-moved-their-young-women-and-girls-to-safer-areas
@bidarzani
✍🏽 ربابه رضایی
از متن: «وقتی در منطقهی اشپشته که میان ولسوالی کهمرد بامیان و ولسوالی تاله و برفک بغلان است، جنگ شدت میگیرد، ضیاگل ۳۸ساله با شش زن و دختر جوان نیمههای شب بهسوی مرکز بامیان حرکت میکنند و تا سپیدهدم روز بعد به آنها خبر میرسید که پاسگاه باغک ولسوالی کهمرد سقوط کرده و بیشتر مناطق آن بهدست طالبان افتادهاست.
ضیاگل میگوید که خبر سقوط پاسگاه باغک تمام مردم را هراسان کرده بود و دره پر شده بود از زنان و کودکانی که هدفشان رسیدن به کابل بود. براساس آمارهای محلی بیش از ۳۵ پلیس به طالبان تسلیم شده بود و مردم محل هم خلعسلاح بودند. او گفت: «صبح آن شب من با چهار فرزندم و دو عروس جوان خواهر همسرم و کودکانشان راهی کابل شدیم و در یک موتر کرولا ۷نفر بودیم با چند طفل در میدان شهر که رسیدیم راه بند بود میگفت که تظاهرات است ما چندین ساعت آنجا ماندیم بعد از موتر پیاده شدیم».
عاقله یوسفی یک تن از فعالان مدنی بامیان میگوید که طالبان به شکل گسترده در ایجاد هرج و مرج در ولایت های افغانستان، نقش دارند.
او گفت:« وحشتی را که طالب بین مردم ایجاد کرده بود باعث شد برخی از خانوادهها بدون هرگونه آمادگی، دخترانشان را به شوهر دهند، من دو خانواده را سراغ دارم که باشنده ولسوالی ورس هستند، همین که وضعیت امنیتی خراب شد دختران نامزد شده شان را بدون عروسی، خرج و هرگونه برنامه دیگر دست اش را به دست نامزد شان داده عقد شان را خوانده است تا مبادا وضعیت امنیتی خراب شود و هرگونه بلای سری این دختران شان بیاید».
ادامهی متن را در لینک زیر بخوانید:
https://rukhshana.com/people-moved-their-young-women-and-girls-to-safer-areas
@bidarzani
رسانه رخشانه
ترس از گذشته و بازگشت دوباره طالبان؛ مردم زنان و دختران جوان شان را به ساحات امن انتقال میدادند – رسانه رخشانه
شایعههای که قبل از سقوط برخی از ولسوالیهای بامیان، مردم را وادار کرد تا زنان و کودکان را از روستاهای ناامن به جاهای امنتر انتقال بدهند.
🟣 گامی مهم در جنبش دادخواهی ایران
محاکمه «حمید نوری» با نام مستعار حمید عباسی، دادیار سابق قوه قضائیه و شکنجهگر زندان گوهردشت در دهه شصت، به دلیل دست داشتن در کشتار زندانیان سیاسی در دهه شصت و مشخصاً تابستان سال ۱۳۶۷ آغاز شد. این اولین بار است که طی بیش از سه دهه پس از کشتار جمعی زندانیان سیاسی در تابستان ۶۷، یکی از متهمان به دست داشتن در این جنایت در دادگاه محاکمه میشود.
در این دادگاه در مرحله اول ۳۵ شاکی و ۲۵ شاهد که همه از خانوادههای قربانیان کشتار ۶۷ یا جان به دربردگان هستند، روایتهای خود را تعریف میکنند. این مرحله در حال برگزاری است.
ایرج مصداقی، فعال حقوق بشر و از جان بهدربردگان ۶۷ که نقش مهمی در دستگیری حمید نوری داشت، در زمان بین دادگاه به «زمانه» توضیح داد که در بخش اول دادگاه دادستان کیفرخواست و نام قربانیان این کشتار را مطرح کرد و اسامی زندانیان چپی را که در این کشتارها به قتل رسیدند، نیز مطرح شدند. به گفته او، وکیلان حمید نوری همه چیز را انکار و تقاضای خسارت کردهاند.
#جنبش_دادخواهی
#نه_میبخشیم_نه_فراموش_میکنیم
ادامهی متن در لینک زیر:
https://www.radiozamaneh.com/680922/
@bidarzani
محاکمه «حمید نوری» با نام مستعار حمید عباسی، دادیار سابق قوه قضائیه و شکنجهگر زندان گوهردشت در دهه شصت، به دلیل دست داشتن در کشتار زندانیان سیاسی در دهه شصت و مشخصاً تابستان سال ۱۳۶۷ آغاز شد. این اولین بار است که طی بیش از سه دهه پس از کشتار جمعی زندانیان سیاسی در تابستان ۶۷، یکی از متهمان به دست داشتن در این جنایت در دادگاه محاکمه میشود.
در این دادگاه در مرحله اول ۳۵ شاکی و ۲۵ شاهد که همه از خانوادههای قربانیان کشتار ۶۷ یا جان به دربردگان هستند، روایتهای خود را تعریف میکنند. این مرحله در حال برگزاری است.
ایرج مصداقی، فعال حقوق بشر و از جان بهدربردگان ۶۷ که نقش مهمی در دستگیری حمید نوری داشت، در زمان بین دادگاه به «زمانه» توضیح داد که در بخش اول دادگاه دادستان کیفرخواست و نام قربانیان این کشتار را مطرح کرد و اسامی زندانیان چپی را که در این کشتارها به قتل رسیدند، نیز مطرح شدند. به گفته او، وکیلان حمید نوری همه چیز را انکار و تقاضای خسارت کردهاند.
#جنبش_دادخواهی
#نه_میبخشیم_نه_فراموش_میکنیم
ادامهی متن در لینک زیر:
https://www.radiozamaneh.com/680922/
@bidarzani
Radiozamaneh
آغاز محاکمه حمید نوری: گام مهم دادخواهی
این اولین بار است که طی بیش از سه دهه پس از کشتار جمعی زندانیان سیاسی در تابستان ۶۷، یکی از متهمان به دست داشتن در این جنایت در دادگاه محاکمه میشود. گزارش زمانه از روند دادگاه را دنبال کنید.
🟣 امروز در دادگاه استکهلم، روند محاکمه «حمید نوری» شریک در قتلعام زندانیان سیاسی در تابستان ۶۷ آغاز شد و تعدادی از شاکیان و شاهدان این پرونده و خانوادههای دادخواه خاوران، جلوی دادگاه جمع شدهاند.
#مادران_و_خانوادههای_دادخواه_خاوران
#دادخواهان_خاوران
«از صفحه توییتر منصوره بهکیش»
@bidarzani
#مادران_و_خانوادههای_دادخواه_خاوران
#دادخواهان_خاوران
«از صفحه توییتر منصوره بهکیش»
@bidarzani
🟣 امروز سهشنبه ۱۹ مردادماه ۱۴۰۰، «حبیب فدایی» یکی از معترضان شهر جونقان (چهار محال و بختیاری) که در اعتراضات همبستگی با #خوزستان حضور داشت، توسط ماموران امنیتی بازداشت شد.
مردم جونقان در اعتراض به بازداشت وی با فریاد «اتحاد با خوزستان» و «زندانی سیاسی آزاد باید گردد» جاده را بسته و به خیابان آمدند.
@bidarzani
مردم جونقان در اعتراض به بازداشت وی با فریاد «اتحاد با خوزستان» و «زندانی سیاسی آزاد باید گردد» جاده را بسته و به خیابان آمدند.
@bidarzani
🟣 #بیدارزنی: دادگاه تجدید نظر حکم صادره علیه مرد آزارگر را به دلیل«زن بودن» شاهد لغو کرد
زنی که در شهر رشت مورد آزار و اذیت خیابانی یک مرد قرار گرفته بود، پس از شکایت و تشکیل پرونده و شهادت زن دیگری که شاهد آزار و اذیت بوده توانست در دادگاه بدوی مرد را به پرداخت جریمه نقدی محکوم کند.
دادگاه تجدید نظر اما به دلیل اینکه شاهد زن بوده و براساس قانون مجازات اسلامی شهادت دو مرد عادل قابل قبول است، حکم دادگاه بدوی را ملغا کرد.
در حکم دادگاه تجدید نظر آمده است باتوجه به اینکه در پرونده فقط یک خانم شهادت داده و طبق ماده ۱۹۹ قانون مجازات اسلامی در موضوع مورد شکایت شهادت دو مرد عادل ضروری است، لذا دادگاه وقوع اصل بزه را محرز نمیداند.
#خشونت_سیستماتیک
@bidarzani
زنی که در شهر رشت مورد آزار و اذیت خیابانی یک مرد قرار گرفته بود، پس از شکایت و تشکیل پرونده و شهادت زن دیگری که شاهد آزار و اذیت بوده توانست در دادگاه بدوی مرد را به پرداخت جریمه نقدی محکوم کند.
دادگاه تجدید نظر اما به دلیل اینکه شاهد زن بوده و براساس قانون مجازات اسلامی شهادت دو مرد عادل قابل قبول است، حکم دادگاه بدوی را ملغا کرد.
در حکم دادگاه تجدید نظر آمده است باتوجه به اینکه در پرونده فقط یک خانم شهادت داده و طبق ماده ۱۹۹ قانون مجازات اسلامی در موضوع مورد شکایت شهادت دو مرد عادل ضروری است، لذا دادگاه وقوع اصل بزه را محرز نمیداند.
#خشونت_سیستماتیک
@bidarzani
🟣 «نیلوفر بیانی»، فعال محیطزیست محبوس در زندان اوین، پس از گذشت روزها از ابتلا به کرونا، به مرخصی اعزام شد.
روز گذشته نیز «هومن جوکار»، فعال محیطزیستی برای نخستینبار به مرخصی آمد. او از حضور در مراسم خاکسپاری پدر خود نیز محروم شده بود.
@bidarzani
روز گذشته نیز «هومن جوکار»، فعال محیطزیستی برای نخستینبار به مرخصی آمد. او از حضور در مراسم خاکسپاری پدر خود نیز محروم شده بود.
@bidarzani
📌پداگوژی یادنگاری: روایتهای جنسیتی از خشونت و بقا
✍🏽 شهرزاد مجاب و نانسی تیبر
برگردان: ارغوان شریفی
#بیدارزنی : این مقاله از طریق یادنگاریهای زنان زندانی در مراکش، عراق و ایران، به واکاوی پراکسیس فمینیستی فراملیتی ایجاد همبستگی میپردازد.
ما این یادنگاریها را در بستر مواجهی زنان بومی با خشونت دولتی در کانادا مرور میکنیم. هدف از مرور و تامل به چالش کشیدنِ پنداشتهایِ لیبرالگرایانهی چندفرهنگرایی، اسکان یافتن و عجین شدن و پیوند دادن فرایند گذار زندگی زنانی است که با جنگ، نظامیگری، نژادپرستی، خشونت و فقر دست به گریبانند.
از این رو، پرسش مورد نظر ما این است که چگونه خاطرات را در متن تاریخ بخوانیم و پیوندهای گمشدهی بین استعمار و مهاجرت، نظامیگری و لیبرال دموکراسی، نژادپرستی و چندفرهنگی را پیدا کنیم؟
چگونه میتوانیم یادنگاریها را در متن تاریخ کانادا و موقعیت ژئوپولتیک معاصر پیدا کنیم؟ ما در این مقاله پیرامون ژانر خاطرات در ارتباط با پداگوژیهای مردمی بحث میکنیم، به توصیف خاطراتی میپردازیم که مد نظر ما است، در مورد مضامین اصلی آنها که از تحلیل ما به وجود آمده، بحث میکنیم و راههای تلاقی آنها را بررسی میکنیم.
این خاطرات به عنوان متنهای زندهی جامعه، فرهنگ و تاریخ خوانده میشوند. به عبارت دیگر، ما امر اجتماعی و تاریخی را از طریق صدای افراد میخوانیم. هدف ما واکاوی امکانهای آموزش یادنگاری و بسط پداگوژی یادنگاری به عنوان گزینهای تحولآفرین در آموزش بزرگسالان است.
ادامهی متن را در وبسایت بیدارزنی بخوانید:
https://bidarzani.com/42934
@bidarzani
✍🏽 شهرزاد مجاب و نانسی تیبر
برگردان: ارغوان شریفی
#بیدارزنی : این مقاله از طریق یادنگاریهای زنان زندانی در مراکش، عراق و ایران، به واکاوی پراکسیس فمینیستی فراملیتی ایجاد همبستگی میپردازد.
ما این یادنگاریها را در بستر مواجهی زنان بومی با خشونت دولتی در کانادا مرور میکنیم. هدف از مرور و تامل به چالش کشیدنِ پنداشتهایِ لیبرالگرایانهی چندفرهنگرایی، اسکان یافتن و عجین شدن و پیوند دادن فرایند گذار زندگی زنانی است که با جنگ، نظامیگری، نژادپرستی، خشونت و فقر دست به گریبانند.
از این رو، پرسش مورد نظر ما این است که چگونه خاطرات را در متن تاریخ بخوانیم و پیوندهای گمشدهی بین استعمار و مهاجرت، نظامیگری و لیبرال دموکراسی، نژادپرستی و چندفرهنگی را پیدا کنیم؟
چگونه میتوانیم یادنگاریها را در متن تاریخ کانادا و موقعیت ژئوپولتیک معاصر پیدا کنیم؟ ما در این مقاله پیرامون ژانر خاطرات در ارتباط با پداگوژیهای مردمی بحث میکنیم، به توصیف خاطراتی میپردازیم که مد نظر ما است، در مورد مضامین اصلی آنها که از تحلیل ما به وجود آمده، بحث میکنیم و راههای تلاقی آنها را بررسی میکنیم.
این خاطرات به عنوان متنهای زندهی جامعه، فرهنگ و تاریخ خوانده میشوند. به عبارت دیگر، ما امر اجتماعی و تاریخی را از طریق صدای افراد میخوانیم. هدف ما واکاوی امکانهای آموزش یادنگاری و بسط پداگوژی یادنگاری به عنوان گزینهای تحولآفرین در آموزش بزرگسالان است.
ادامهی متن را در وبسایت بیدارزنی بخوانید:
https://bidarzani.com/42934
@bidarzani
بیدارزنی
پداگوژی یادنگاری: روایتهای جنسیتی از خشونت و بقا شهرزاد مجاب و نانسی تیبر - بیدارزنی
هدف نویسندگان مقاله واکاوی امکانهای آموزش یادنگاری و بسط پداگوژی یادنگاری به عنوان گزینهای تحولآفرین در آموزش بزرگسالان است.