Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🟣 #بیدارزنی: حضور جمعی از «فعالین زنان گیلان» بر مزار #رومینا_اشرفی در سالگرد قتل این نوجوان ۱۴ساله به دست پدر، همچنین حضور همزمان جمعی از «فعالین زنان مریوان» بر مزار #فرشته_نجاتی برای یادبود این قربانیان قتلهای ناموسی و اعتراض علیه خشونت سیستماتیک علیه زنان
#ژن_ژیان_ئازادی
#قتلهای_ناموسی
#همبستگی_علیه_نابرابری_فقر_و_خشونت
@bidarzani
#ژن_ژیان_ئازادی
#قتلهای_ناموسی
#همبستگی_علیه_نابرابری_فقر_و_خشونت
@bidarzani
بيدارزنى
Photo
🟣 #بیدارزنی: بیانیهی جمعی از فعالان حقوق زنان علیه قتلهای ناموسی
هشتماه از شروع قیام ژینا، قیام زن، زندگی، آزادی میگذرد و در این مدت، شاهد موارد بسیاری از زنکشی در شهرهای مختلف ایران بودهایم. بسیاری از آنان تحت عناوینی ارتجاعی همچون ناموس و غیرت به قتل رسیدهاند.
در حالیکه در این مدت، مردم برای آزادی و برابری و مبارزه با تمامی قوانین واپسگرای مذهبی و استثمارگرانه، خیابانها را تسخیر کردند و زنان، بهعنوان پیشروان این جنبش در همه زمینهها خاصه مخالفت با حجاب اجباری، همچنان ایستادگی میکنند، زنان زیادی کشته میشوند.
علاوه بر زنانی که به بهانههایی چون دفاع از ناموس و غیرت توسط مردان خانواده کشته میشوند، در سالهای اخیر هم مواردی از کشته شدن افرادی از جامعه اقلیتهای جنسی (LGBT*I*Q+) بخصوص افراد ترنس گزارش شده است.
با تسلط فرهنگی عام مبنی بر اهمیت غیرت محوری و ناموسپرستی در سطوح مختلف جامعه و همچنین در غیاب قوانین بازدارنده زنکشی٬ بسیاری از خانوادهها دست خود را در اعمال چنین جرایمی باز میبینند و به خوبی آگاهند که مجازاتی سنگین (مقصود، رویهی ضد انسانی اعدام نیست)، در انتظارشان نخواهد بود.
سه سال پیش، قتل رومینا اشرفی توسط پدرش همهی ما را شوکه کرد، درحالیکه ما هنوز عزادار بیشمار افرادِ قربانی خشونت جنسیتی و آپارتایدِ جنسیِ عظیم در جامعهی پیش از آن بودیم.
قتلهای ناموسی و زنکشی، بعد از قتل رومینا همچنان ادامه دارند؛ فاطمه برهی در آبادان و فقط یک ماه پس از رومینا؛ کتایون امینیان، کمتر از دو سال بعد در سنندج؛ مونا حیدری در اهواز؛ و قتل علیرضا منفرد جوان همجنسگرا در اهواز...این جانهای از دسترفته، قربانی همین ساختار مردسالار و قوانین ناکارآمد شدند و این داستان همچنان ادامه دارد.
طی این سالها، با وجود فریاد و اعتراضهای مکررِ فعالان حقوق زنان، بهخصوص اعتراضات فعالان کردستان، و تلاش های فعالان +LGBTQ، حاکمیت ذرهای از مواضع خود عقب ننشسته و با تأیید و توجیه این قتلها از منظر ناموس، آبرو و مذهب، و با اعمال همان قانون، دست در دست قاتلان، به تولید و بازتولید چنین جنایاتی دامن زده است. همچنین حکومت چند سال قبل با عدم برخورد با اسیدپاشیهای اصفهان و دیگر اقدامات افراد موسوم به خودسر (که در واقع بازوهای غیررسمی ارتجاعاند)، حمایت خود را از حذف و آزار زنان و افرادی از جامعه رنگینکمانی به بهانه غیرت نشان داده است.
▪️ما معتقدیم که زنکشی و قتلهای ناموسی نه خشونت فردی و نه پدیدهای فرهنگی، بلکه خشونتی سیستماتیک و مسئلهای سیاسی است؛ و در گرهگاه مردسالاری و سنت، بخش درهمتنیدهای از نظام سرمایهداریست.
همان خشونتی که روزمره از خانه و مدرسه تا خیابان و جامعه، بهصورت برنامهریزی شده و سیستماتیک، دامنگیر بخش عظیمی از جامعه زنان و دیگر گروههای به حاشیهراندهشده میشود. پس مبارزه با این مهم بر عهدهی همهی انسانهایی است که با قتل، کشتار، بیعدالتی و تبعیض مخالفاند.
🔵 ما فعالان زنان، همپا با مخالفت با رویهی ارتجاعی اعدام (این قتل عمد حکومتی و توحش سیستماتیک دولتی)، خواهان برچیده شدن این رویه و از سویی وضع قوانین برابر و بازدارنده هستیم. قوانینی لازمالاجرا و بر پایهی عدالت و همچنین جرمانگاری هر نوع خشونت جنسیتی تا بدینوسیله، زنکشی و اقسام خشونت جنسیتی، ملغی شود.
ما معتقدیم که هر حکومتی میبایست در آینده، با تصویب قوانین و سیاستهای حمایتی جامع و تأسیس خانههای امن و ایجاد امکانات حمایتی از قبیل مشاورهی رایگان و آموزش عمومی مردم بهمنظور حمایت از همه گروههای در خطرِ خشونت جنسیتی و همچنین تصویب قوانین بازدارنده، برای پیشگیری از وقوع چنین قتلهایی اقدام کند.
▪️امروز، ما بر مزار رومینا، با ادای احترام به وی و تمامی قربانیان قتلهای ناموسی در سراسر دنیا، پیمان میبندیم تا در مقابل هرگونه قتل و جنایت و بیعدالتی و هرگونه تبعیض و آپارتایدی ایستادگی کنیم و تا رسیدن به جامعهای عاری از ظلم و نابرابری از پای ننشینیم.
مسلماً تا زمانی که تضاد کار و سرمایه، چرخهی تولید نابرابری و تبعیض و اصل ناگسستنی سرمایه برپا باشد، وقوع چنین تراژدی و جنایاتی اجتنابناپذیر و دور از ذهن نیست، پس، میبایست برای ریشهکن کردن چنین جنایاتِ سازمانیافتهای تمام توان خود را برای مبارزه با این ساختار ضدانسانی بهکار بگیریم و با آگاهی خود و دیگران علیه هر نوع ستمی بایستیم و برای برپایی دنیایی بهتر و جهانی عاری از خشونت، از تمامی ابزارهای خود برای سازماندهی همه ستمدیدگان و محذوفان بهره بگیریم.
و این اصل و قاعدهی انکارناشدنی را، که رهاییِ جامعه در گرو رهاییِ زنان و همه گروههای به حاشیهراندهشده دیگر است، سرلوحهی کار خود قرار دهیم.
🔵 گروه بیدارزنی
جمعی از فعالین زنان گیلان (ارغوانها)
جمعی از فعالین زنان مریوان
@bidarzani
هشتماه از شروع قیام ژینا، قیام زن، زندگی، آزادی میگذرد و در این مدت، شاهد موارد بسیاری از زنکشی در شهرهای مختلف ایران بودهایم. بسیاری از آنان تحت عناوینی ارتجاعی همچون ناموس و غیرت به قتل رسیدهاند.
در حالیکه در این مدت، مردم برای آزادی و برابری و مبارزه با تمامی قوانین واپسگرای مذهبی و استثمارگرانه، خیابانها را تسخیر کردند و زنان، بهعنوان پیشروان این جنبش در همه زمینهها خاصه مخالفت با حجاب اجباری، همچنان ایستادگی میکنند، زنان زیادی کشته میشوند.
علاوه بر زنانی که به بهانههایی چون دفاع از ناموس و غیرت توسط مردان خانواده کشته میشوند، در سالهای اخیر هم مواردی از کشته شدن افرادی از جامعه اقلیتهای جنسی (LGBT*I*Q+) بخصوص افراد ترنس گزارش شده است.
با تسلط فرهنگی عام مبنی بر اهمیت غیرت محوری و ناموسپرستی در سطوح مختلف جامعه و همچنین در غیاب قوانین بازدارنده زنکشی٬ بسیاری از خانوادهها دست خود را در اعمال چنین جرایمی باز میبینند و به خوبی آگاهند که مجازاتی سنگین (مقصود، رویهی ضد انسانی اعدام نیست)، در انتظارشان نخواهد بود.
سه سال پیش، قتل رومینا اشرفی توسط پدرش همهی ما را شوکه کرد، درحالیکه ما هنوز عزادار بیشمار افرادِ قربانی خشونت جنسیتی و آپارتایدِ جنسیِ عظیم در جامعهی پیش از آن بودیم.
قتلهای ناموسی و زنکشی، بعد از قتل رومینا همچنان ادامه دارند؛ فاطمه برهی در آبادان و فقط یک ماه پس از رومینا؛ کتایون امینیان، کمتر از دو سال بعد در سنندج؛ مونا حیدری در اهواز؛ و قتل علیرضا منفرد جوان همجنسگرا در اهواز...این جانهای از دسترفته، قربانی همین ساختار مردسالار و قوانین ناکارآمد شدند و این داستان همچنان ادامه دارد.
طی این سالها، با وجود فریاد و اعتراضهای مکررِ فعالان حقوق زنان، بهخصوص اعتراضات فعالان کردستان، و تلاش های فعالان +LGBTQ، حاکمیت ذرهای از مواضع خود عقب ننشسته و با تأیید و توجیه این قتلها از منظر ناموس، آبرو و مذهب، و با اعمال همان قانون، دست در دست قاتلان، به تولید و بازتولید چنین جنایاتی دامن زده است. همچنین حکومت چند سال قبل با عدم برخورد با اسیدپاشیهای اصفهان و دیگر اقدامات افراد موسوم به خودسر (که در واقع بازوهای غیررسمی ارتجاعاند)، حمایت خود را از حذف و آزار زنان و افرادی از جامعه رنگینکمانی به بهانه غیرت نشان داده است.
▪️ما معتقدیم که زنکشی و قتلهای ناموسی نه خشونت فردی و نه پدیدهای فرهنگی، بلکه خشونتی سیستماتیک و مسئلهای سیاسی است؛ و در گرهگاه مردسالاری و سنت، بخش درهمتنیدهای از نظام سرمایهداریست.
همان خشونتی که روزمره از خانه و مدرسه تا خیابان و جامعه، بهصورت برنامهریزی شده و سیستماتیک، دامنگیر بخش عظیمی از جامعه زنان و دیگر گروههای به حاشیهراندهشده میشود. پس مبارزه با این مهم بر عهدهی همهی انسانهایی است که با قتل، کشتار، بیعدالتی و تبعیض مخالفاند.
🔵 ما فعالان زنان، همپا با مخالفت با رویهی ارتجاعی اعدام (این قتل عمد حکومتی و توحش سیستماتیک دولتی)، خواهان برچیده شدن این رویه و از سویی وضع قوانین برابر و بازدارنده هستیم. قوانینی لازمالاجرا و بر پایهی عدالت و همچنین جرمانگاری هر نوع خشونت جنسیتی تا بدینوسیله، زنکشی و اقسام خشونت جنسیتی، ملغی شود.
ما معتقدیم که هر حکومتی میبایست در آینده، با تصویب قوانین و سیاستهای حمایتی جامع و تأسیس خانههای امن و ایجاد امکانات حمایتی از قبیل مشاورهی رایگان و آموزش عمومی مردم بهمنظور حمایت از همه گروههای در خطرِ خشونت جنسیتی و همچنین تصویب قوانین بازدارنده، برای پیشگیری از وقوع چنین قتلهایی اقدام کند.
▪️امروز، ما بر مزار رومینا، با ادای احترام به وی و تمامی قربانیان قتلهای ناموسی در سراسر دنیا، پیمان میبندیم تا در مقابل هرگونه قتل و جنایت و بیعدالتی و هرگونه تبعیض و آپارتایدی ایستادگی کنیم و تا رسیدن به جامعهای عاری از ظلم و نابرابری از پای ننشینیم.
مسلماً تا زمانی که تضاد کار و سرمایه، چرخهی تولید نابرابری و تبعیض و اصل ناگسستنی سرمایه برپا باشد، وقوع چنین تراژدی و جنایاتی اجتنابناپذیر و دور از ذهن نیست، پس، میبایست برای ریشهکن کردن چنین جنایاتِ سازمانیافتهای تمام توان خود را برای مبارزه با این ساختار ضدانسانی بهکار بگیریم و با آگاهی خود و دیگران علیه هر نوع ستمی بایستیم و برای برپایی دنیایی بهتر و جهانی عاری از خشونت، از تمامی ابزارهای خود برای سازماندهی همه ستمدیدگان و محذوفان بهره بگیریم.
و این اصل و قاعدهی انکارناشدنی را، که رهاییِ جامعه در گرو رهاییِ زنان و همه گروههای به حاشیهراندهشده دیگر است، سرلوحهی کار خود قرار دهیم.
🔵 گروه بیدارزنی
جمعی از فعالین زنان گیلان (ارغوانها)
جمعی از فعالین زنان مریوان
@bidarzani
🟣 #بیدارزنی: علیه زنکشی و قتلهای ناموسی بهپاخیزیم
از متن: «اِعمالِ خشونت سیستماتیک علیه زنان، چندوجهی، متکثر از خانه تا خیابان و با اتکا بر وجود قوانین نابرابر، جنسیتزده و ارتجاعی، هر روزه در تمامی اَقسام خود بهوقوع میپیوندد. این خشونتهای کلامی، روانی، فیزیکی، سیاسی، اقتصادی، جنسی و جنسیتی، در غاییترین شکل آن یعنی «قتلهای ناموسی» و «زنکشی» خود را نمایان میکند. کمتر روزی است که نام یکی از زنانِ کشته شده تحت رویهی قتل ناموسی، مورد پوشش رسانهای قرار نگیرد. قتلهای ناموسی فقط مختص زنان نیست و این فاجعه، اعضای جامعهی کوییر را نیز در بر میگیرد، قتل علیرضا فاضلی منفرد توسط برادر و دو پسرعمویش، یکی از این موارد است.
با این حال، آنچه بهمدد رسانههای حقوقبشری و خبری انعکاس پیدا میکند، همچون نوک کوهی از حقیقتِ جاریِ شدت و گستردگی «قتلهای ناموسی» و خشونت سیستماتیک علیه زنان است؛ چرا که بسیاری از این موارد بنا به آنچه پایبندی به عرف، سنت و آبرو میدانند، هرگز مورد پوشش خبری قرار نمیگیرند و آمار موجود، تجمیع همان مواردِ عیان شده است. پرداخت به آمار قتلهای ناموسی و زنکشی در خلال قیام ژینا، مجرایی است که بهمدد آن میتوان دیگرباره از اصلیترین شعار قیام ژینا یعنی «ژن، ژیان، ئازادی» و موشکافیِ آن در قالبِ چیستی و چراییِ «زن، زندگی، آزادی» یاد کرد....
▪️آمار قتلهای ناموسی و زنکشی در خلال قیام ژینا
طی قیام زن زندگی آزادی، در کنار آمار گستردهی جانباختگان، زنان معترض و بازداشت شدهی بسیاری نیز مجموع خشونتها و شکنجههای جسمی، آزارهای روانی و کلامی و به استناد آنچه که در مجموع گزارشهای گاردین(۱) منتشر شده است، «تجاوز جنسی» را متحمل شدند. این بخش از خشونت چندگانه علیه زنان معترض در بازداشتگاهها در کنار آمار بالای زنکشی و قتلهای ناموسی – در بازه قیام ژینا و پیش از آن- حاکی ازسیطرهی قوانین ضد زن و رویکرد ایدئولوژیک علیه «بدن» و «حق حیات زنان» است که از همان نخستین روزهای استقرار حاکمیت، اجرایی شد.
اما میبایست در کنار برشماری مجموع شکنجههای زنان معترض در بازداشتگاهها و یا قتل زنان ذیل قتلهای ناموسی و زنکشی، «سوژگی» آنان را نیز برجسته کنیم؛ آنها زنان و دختران جوانی هستند/بودند که برای پایان خشونتهای قضایی، سیاسی، اجتماعی و اقتصادی علیه خود، برای حق طلاق، حق کار، حق تحصیل، ایستادگی علیه حجاباجباری، حق برابری جنسیتی و در یک کلام، «ایستادگی علیه کلیت نظام» و «حق زندگی برابر و شرافتمندانه» به خیابان آمدند و یا مبارزه را از درون خانه و علیه تاروپود یک ساختار مردسالار آغاز کردند. اینها همان زنانی هستند که نوع دیگری از سرکوب را در زندانها تجربه کردند، با گلوله در خیابان کشته شدند و یا در پی مقاومت علیه ظلم و ستم جنسیتی توسط مردان خانواده و همسران خود به قتل رسیدند....»
ادامهی متن را در وبسایت #بیدارزنی بخوانید:
https://bidarzani.com/45295/
#ژن_ژیان_ئازادی
#خشونت_سیستماتیک_علیه_زنان
#قتلهای_ناموسی
@bidarzani
از متن: «اِعمالِ خشونت سیستماتیک علیه زنان، چندوجهی، متکثر از خانه تا خیابان و با اتکا بر وجود قوانین نابرابر، جنسیتزده و ارتجاعی، هر روزه در تمامی اَقسام خود بهوقوع میپیوندد. این خشونتهای کلامی، روانی، فیزیکی، سیاسی، اقتصادی، جنسی و جنسیتی، در غاییترین شکل آن یعنی «قتلهای ناموسی» و «زنکشی» خود را نمایان میکند. کمتر روزی است که نام یکی از زنانِ کشته شده تحت رویهی قتل ناموسی، مورد پوشش رسانهای قرار نگیرد. قتلهای ناموسی فقط مختص زنان نیست و این فاجعه، اعضای جامعهی کوییر را نیز در بر میگیرد، قتل علیرضا فاضلی منفرد توسط برادر و دو پسرعمویش، یکی از این موارد است.
با این حال، آنچه بهمدد رسانههای حقوقبشری و خبری انعکاس پیدا میکند، همچون نوک کوهی از حقیقتِ جاریِ شدت و گستردگی «قتلهای ناموسی» و خشونت سیستماتیک علیه زنان است؛ چرا که بسیاری از این موارد بنا به آنچه پایبندی به عرف، سنت و آبرو میدانند، هرگز مورد پوشش خبری قرار نمیگیرند و آمار موجود، تجمیع همان مواردِ عیان شده است. پرداخت به آمار قتلهای ناموسی و زنکشی در خلال قیام ژینا، مجرایی است که بهمدد آن میتوان دیگرباره از اصلیترین شعار قیام ژینا یعنی «ژن، ژیان، ئازادی» و موشکافیِ آن در قالبِ چیستی و چراییِ «زن، زندگی، آزادی» یاد کرد....
▪️آمار قتلهای ناموسی و زنکشی در خلال قیام ژینا
طی قیام زن زندگی آزادی، در کنار آمار گستردهی جانباختگان، زنان معترض و بازداشت شدهی بسیاری نیز مجموع خشونتها و شکنجههای جسمی، آزارهای روانی و کلامی و به استناد آنچه که در مجموع گزارشهای گاردین(۱) منتشر شده است، «تجاوز جنسی» را متحمل شدند. این بخش از خشونت چندگانه علیه زنان معترض در بازداشتگاهها در کنار آمار بالای زنکشی و قتلهای ناموسی – در بازه قیام ژینا و پیش از آن- حاکی ازسیطرهی قوانین ضد زن و رویکرد ایدئولوژیک علیه «بدن» و «حق حیات زنان» است که از همان نخستین روزهای استقرار حاکمیت، اجرایی شد.
اما میبایست در کنار برشماری مجموع شکنجههای زنان معترض در بازداشتگاهها و یا قتل زنان ذیل قتلهای ناموسی و زنکشی، «سوژگی» آنان را نیز برجسته کنیم؛ آنها زنان و دختران جوانی هستند/بودند که برای پایان خشونتهای قضایی، سیاسی، اجتماعی و اقتصادی علیه خود، برای حق طلاق، حق کار، حق تحصیل، ایستادگی علیه حجاباجباری، حق برابری جنسیتی و در یک کلام، «ایستادگی علیه کلیت نظام» و «حق زندگی برابر و شرافتمندانه» به خیابان آمدند و یا مبارزه را از درون خانه و علیه تاروپود یک ساختار مردسالار آغاز کردند. اینها همان زنانی هستند که نوع دیگری از سرکوب را در زندانها تجربه کردند، با گلوله در خیابان کشته شدند و یا در پی مقاومت علیه ظلم و ستم جنسیتی توسط مردان خانواده و همسران خود به قتل رسیدند....»
ادامهی متن را در وبسایت #بیدارزنی بخوانید:
https://bidarzani.com/45295/
#ژن_ژیان_ئازادی
#خشونت_سیستماتیک_علیه_زنان
#قتلهای_ناموسی
@bidarzani
بیدارزنی
علیه زنکشی و قتلهای ناموسی بهپاخیزیم - بیدارزنی
این مطلب به آمار قتلهای ناموسی و زنکشی در خلال قیام ژینا و لزوم مبارزه با این مسئله اجتماعی مرتبط با خشونت علیه زنان میپردازد.
بيدارزنى
🟣 #بیدارزنی: علیه زنکشی و قتلهای ناموسی بهپاخیزیم از متن: «اِعمالِ خشونت سیستماتیک علیه زنان، چندوجهی، متکثر از خانه تا خیابان و با اتکا بر وجود قوانین نابرابر، جنسیتزده و ارتجاعی، هر روزه در تمامی اَقسام خود بهوقوع میپیوندد. این خشونتهای کلامی،…
🟣 #بیدارزنی: علیه زنکشی و قتلهای ناموسی بهپاخیزیم
آمار مربوط به زنکشی و قتلهای ناموسی در فقدان گردش آزاد اطلاعات، خاصه در مناطقی – با محوریت عرف و سنت – همچنین عدم بانکاطلاعاتی دقیق و منطقهای از سوی سازمان پزشکی قانونی، همواره نادقیق و متکی بر گزارشهای رسانههای حقوق بشری است. در بین همین گزارشها نیز، هویت زنان و دختران به قتل رسیده، ناقص است و تنها مواردی اندک، آن هم از حیث پوشش رسانهای گسترده و یا توجهِ افکارعمومی بود که منجر به خروجی هویتِ کامل برخی از این زنان و یا اخبار پیگیری پروندههای قضایی آنان شده است.
طبق گزارشهای غیرجامع و آمار متغیر موجود از ابتدای سال ۱۴۰۱ حدود ۸۱ زن در ۹ استان در پی قتلهای ناموسی و زنکشی به قتل رسیدند که از این میان، ۱۷ مورد در خلال قیام ژینا (تا پایان بهمن ۱۴۰۱) بهوقوع پیوسته است.
#ژن_ژیان_ئازادی
#خشونت_سیستماتیک_علیه_زنان
@bidarzani
آمار مربوط به زنکشی و قتلهای ناموسی در فقدان گردش آزاد اطلاعات، خاصه در مناطقی – با محوریت عرف و سنت – همچنین عدم بانکاطلاعاتی دقیق و منطقهای از سوی سازمان پزشکی قانونی، همواره نادقیق و متکی بر گزارشهای رسانههای حقوق بشری است. در بین همین گزارشها نیز، هویت زنان و دختران به قتل رسیده، ناقص است و تنها مواردی اندک، آن هم از حیث پوشش رسانهای گسترده و یا توجهِ افکارعمومی بود که منجر به خروجی هویتِ کامل برخی از این زنان و یا اخبار پیگیری پروندههای قضایی آنان شده است.
طبق گزارشهای غیرجامع و آمار متغیر موجود از ابتدای سال ۱۴۰۱ حدود ۸۱ زن در ۹ استان در پی قتلهای ناموسی و زنکشی به قتل رسیدند که از این میان، ۱۷ مورد در خلال قیام ژینا (تا پایان بهمن ۱۴۰۱) بهوقوع پیوسته است.
#ژن_ژیان_ئازادی
#خشونت_سیستماتیک_علیه_زنان
@bidarzani
🟣 ابوالفضل امیرعطایی، یکی دیگر از نوجوانان جانباختهی قیام ژینا
ابوالفضل امیر عطایی متولد دی ماه ۸۴، در روز ۳۰ شهریورماه ۱۴۰۱ در میدان نماز شهرری، با شلیک گاز اشکاور ماموران از فاصلهی بسیار نزدیک بر سرش، بهکما رفت.
پس از هشت ماه قرارگیری در وضعیت کما، فلج کامل و چندین جراحی سنگین، چندی پیش دارای علائم حیاتی شد و به گفتهی مادرش چشمها و دستانش را حرکت داد...او روز پنجم خردادماه در بیمارستان جان باخت.
مادر ابوالفضل امیرعطایی گفته است:
« #نه_میبخشم_نه_فراموش_میکنم ابوالفضلم».
#ژن_ژیان_ئازادی
#حکومت_کودککش
#اعتصاب_سراسری
@bidarzani
ابوالفضل امیر عطایی متولد دی ماه ۸۴، در روز ۳۰ شهریورماه ۱۴۰۱ در میدان نماز شهرری، با شلیک گاز اشکاور ماموران از فاصلهی بسیار نزدیک بر سرش، بهکما رفت.
پس از هشت ماه قرارگیری در وضعیت کما، فلج کامل و چندین جراحی سنگین، چندی پیش دارای علائم حیاتی شد و به گفتهی مادرش چشمها و دستانش را حرکت داد...او روز پنجم خردادماه در بیمارستان جان باخت.
مادر ابوالفضل امیرعطایی گفته است:
« #نه_میبخشم_نه_فراموش_میکنم ابوالفضلم».
#ژن_ژیان_ئازادی
#حکومت_کودککش
#اعتصاب_سراسری
@bidarzani
Forwarded from نقد اقتصاد سیاسی
در متن کنونی، نسبت کوردستان و جنبش سراسری را بررسی خواهیم کرد و توضیح میدهیم که چرا و چگونه دلالتهای سیاسی «کوردستان» از خطوط استانی و ملیِ شناخته شده فراتر رفته است و ظرفیت آن را دارد که به یک «ضدهژمونی» در سراسر ایران تبدیل شود. این ضدهژمونی میتواند شرایط گفتمانی و عملیاتی لازم را برای پس زدن ناسیونالیسم تمامیت خواه، اقتدارطلبی، مرکزگرایی، مردسالاری و استعمار داخلی در سراسر ایران فراهم آورد.
______________
👈متن کامل
______________
👈متن کامل
🟣 مادران دادخواهِ #فرزاد_کمانگر معلم رهایی و #محسن_نیازی از جانباختگان قیام ژینا
محسن نیازی، ۲۵ ساله، روز ۲۹ آبان ۱۴۰۱ در اعتراضات دهگلان با شلیک مستقیم ماموران ضدشورش جان باخت. وی از ناحیهی کمر بهشدت زخمی شد و در بیمارستان کوثر سنندج جان سپرد.
شعار «شهید نامرن» در خاکسپاری او با حضور گستردهی مردم، سر داده شد.
#نه_میبخشیم_نه_فراموش_میکنیم
#مادران_دادخواه
#ژن_ژیان_ئازادی
#اعتصاب_سراسری
@bidarzani
محسن نیازی، ۲۵ ساله، روز ۲۹ آبان ۱۴۰۱ در اعتراضات دهگلان با شلیک مستقیم ماموران ضدشورش جان باخت. وی از ناحیهی کمر بهشدت زخمی شد و در بیمارستان کوثر سنندج جان سپرد.
شعار «شهید نامرن» در خاکسپاری او با حضور گستردهی مردم، سر داده شد.
#نه_میبخشیم_نه_فراموش_میکنیم
#مادران_دادخواه
#ژن_ژیان_ئازادی
#اعتصاب_سراسری
@bidarzani
Forwarded from نقد
▫️ واکاوی طبقاتی و سیاست جنبشهای اجتماعی جدید
نوشتهی: لاورنس وایلد
ترجمهی: حسن مرتضوی
18 دسامبر 2022
🔸 آیا ممکن است سوسیالیستها به واکاوی طبقاتی مارکسیستی پایبند باشند و همهنگام با شور و شوق دربارهی پتانسیل رهاییبخش جنبشهای اجتماعی جدید سخن بگویند؟ در این مقاله میخواهم با ارائهی استدلالی در هشت نکته که حاوی تفسیری از واکاوی طبقاتی مارکسیستی و این گزاره است که راههای بسیاری برای آگاهی طبقاتی منطبق با آن وجود دارد، به این سوال پاسخ مثبتی بدهم. برخی از پیامدهای عملی این دیدگاه مورد بحث قرار خواهد گرفت. این استدلال به طور ضمنی از واکاوی طبقاتی در برابر حملات اخیر «پسامارکسیسم» دفاع میکند، در حالی که مفهوم محدود مبارزهی طبقاتی را که تعدادی از گروههای مارکسیستی از آن حمایت میکنند رد میکند، مفهومی که بنا به آن مبارزات جنبشهای اجتماعی جدید را انحرافی از مبارزهی طبقاتی در محل کار میدانند. من به این مواضع مخالف و ملاحظات روششناختی مهمی که آنها در نتیجهگیری مطرح میکنند باز خواهم گشت.
🔸 طرح نکاتی مقدماتی دربارهی ماهیت جنبشهای اجتماعی جدید و فعالیتهای سیاسی مرتبط با آنها لازم است. اکنون آثار گستردهای در تعریف «جنبشهای اجتماعی جدید» و اینکه آیا آنها شکل جدیدی از سیاست را تشکیل میدهند یا نه نوشته شده است. منظور من از «جنبشهای اجتماعی جدید» گروههایی است که حول محور فمینیسم، بومپایی (environmentalism)، ضدنژادپرستی، صلح و ضدامپریالیسم گرد میآیند. این جنبشها از جهات مختلفی از احزاب سیاسی یا گروههای فشار متمایز میشوند. یکم، منافع آنها بینالمللی است و فعالیتهای آنها فراتر از مرزهای ملی است؛ دوم، آنها مجموعهای از مطالبات را بیان میکنند که اساساً روابط اقتصادی و اجتماعی حاکم بر جهان را تهدید میکنند؛ سوم، آنها ساختارهای سازمانی تثبیتشدهی احزاب دولتی و گروههای فشار را به چالش میکشند. این بدان معنا نیست که این جنبشها نمیتوانند در احزاب سیاسی (مانند سبزهای آلمان) یا در گروههای فشار تجلی پیدا کنند، اما جنبش همیشه گستردهتر از هر شکل سازمانی واحدی است و دائماً مراقب خطرات ادغام است. این جنبشها دستور کار سیاست «قدیمی» را که عمدتاً به تعداد محدودی از شاخصهای کلیدی در مدیریت اقتصاد ملی توجه داشته است به چالش میکشند. چنین جنبشهایی احزاب چپ را چالشگر مناصب سیاسی و کار در چارچوب انتخاباتی میبینند که در آنها فرصت محدودی برای دیکته کردن «مسائل» دارند. این امر در مورد احزاب کوچکتر «پیشگام» که بیشتر بر درگیری در محل کار یا مسائل منفرد تمرکز میکنند صدق نمیکند، اما «قدیمی بودن» آنها در رویهشان نهفته است ــ پیروی دقیق از یک «خط»، اولویتبندی مسائل توسط یک کمیتهی مرکزی و تمایل به رهبری همه چیز.
🔸 تقریباً در تمام آثاری که دربارهی جنبشهای اجتماعی جدید بحث میکنند، خواه از موضع حمایتی باشد یا شکاکانه، فعالیت آنها بهعنوان میان طبقاتی، غیرطبقاتی یا افزودهای به سیاستهای «طبقاتی ناب» در نظر گرفته میشود. استدلال زیر این دیدگاه را به چالش میکشد. برخی از نکات ذکر شده برای خوانندگانی که بحثهای نظریهی طبقاتی را در طول سالها دنبال کردهاند آشنا خواهند بود، اما ما بسط استدلال در نکات هفتم و هشتم تلاش میکنیم تا واکاوی طبقاتی را در مناطقی جای دهیم که بسیاری از نظریههای اجتماعی تمایل به پنهانکردن آن دارند. از آنجایی که بحث در سطحی بسیار کلی مطرح میشود، ارجاعات به آثار مربوطه معمولاً گذرا هستند تا محتوایی، اما در انجام این کار، امید داریم بحث بیشتر باز شود و نه بسته...
🔹 متن کامل این مقاله را در لینک زیر بخوانید:
https://wp.me/p9vUft-3k0
#هژمونی
#جنبش_اجتماعی
#طبقه
#حسن_مرتضوی
#لاورنس_وایلد
👇🏼
🖋@naghd_com
نوشتهی: لاورنس وایلد
ترجمهی: حسن مرتضوی
18 دسامبر 2022
🔸 آیا ممکن است سوسیالیستها به واکاوی طبقاتی مارکسیستی پایبند باشند و همهنگام با شور و شوق دربارهی پتانسیل رهاییبخش جنبشهای اجتماعی جدید سخن بگویند؟ در این مقاله میخواهم با ارائهی استدلالی در هشت نکته که حاوی تفسیری از واکاوی طبقاتی مارکسیستی و این گزاره است که راههای بسیاری برای آگاهی طبقاتی منطبق با آن وجود دارد، به این سوال پاسخ مثبتی بدهم. برخی از پیامدهای عملی این دیدگاه مورد بحث قرار خواهد گرفت. این استدلال به طور ضمنی از واکاوی طبقاتی در برابر حملات اخیر «پسامارکسیسم» دفاع میکند، در حالی که مفهوم محدود مبارزهی طبقاتی را که تعدادی از گروههای مارکسیستی از آن حمایت میکنند رد میکند، مفهومی که بنا به آن مبارزات جنبشهای اجتماعی جدید را انحرافی از مبارزهی طبقاتی در محل کار میدانند. من به این مواضع مخالف و ملاحظات روششناختی مهمی که آنها در نتیجهگیری مطرح میکنند باز خواهم گشت.
🔸 طرح نکاتی مقدماتی دربارهی ماهیت جنبشهای اجتماعی جدید و فعالیتهای سیاسی مرتبط با آنها لازم است. اکنون آثار گستردهای در تعریف «جنبشهای اجتماعی جدید» و اینکه آیا آنها شکل جدیدی از سیاست را تشکیل میدهند یا نه نوشته شده است. منظور من از «جنبشهای اجتماعی جدید» گروههایی است که حول محور فمینیسم، بومپایی (environmentalism)، ضدنژادپرستی، صلح و ضدامپریالیسم گرد میآیند. این جنبشها از جهات مختلفی از احزاب سیاسی یا گروههای فشار متمایز میشوند. یکم، منافع آنها بینالمللی است و فعالیتهای آنها فراتر از مرزهای ملی است؛ دوم، آنها مجموعهای از مطالبات را بیان میکنند که اساساً روابط اقتصادی و اجتماعی حاکم بر جهان را تهدید میکنند؛ سوم، آنها ساختارهای سازمانی تثبیتشدهی احزاب دولتی و گروههای فشار را به چالش میکشند. این بدان معنا نیست که این جنبشها نمیتوانند در احزاب سیاسی (مانند سبزهای آلمان) یا در گروههای فشار تجلی پیدا کنند، اما جنبش همیشه گستردهتر از هر شکل سازمانی واحدی است و دائماً مراقب خطرات ادغام است. این جنبشها دستور کار سیاست «قدیمی» را که عمدتاً به تعداد محدودی از شاخصهای کلیدی در مدیریت اقتصاد ملی توجه داشته است به چالش میکشند. چنین جنبشهایی احزاب چپ را چالشگر مناصب سیاسی و کار در چارچوب انتخاباتی میبینند که در آنها فرصت محدودی برای دیکته کردن «مسائل» دارند. این امر در مورد احزاب کوچکتر «پیشگام» که بیشتر بر درگیری در محل کار یا مسائل منفرد تمرکز میکنند صدق نمیکند، اما «قدیمی بودن» آنها در رویهشان نهفته است ــ پیروی دقیق از یک «خط»، اولویتبندی مسائل توسط یک کمیتهی مرکزی و تمایل به رهبری همه چیز.
🔸 تقریباً در تمام آثاری که دربارهی جنبشهای اجتماعی جدید بحث میکنند، خواه از موضع حمایتی باشد یا شکاکانه، فعالیت آنها بهعنوان میان طبقاتی، غیرطبقاتی یا افزودهای به سیاستهای «طبقاتی ناب» در نظر گرفته میشود. استدلال زیر این دیدگاه را به چالش میکشد. برخی از نکات ذکر شده برای خوانندگانی که بحثهای نظریهی طبقاتی را در طول سالها دنبال کردهاند آشنا خواهند بود، اما ما بسط استدلال در نکات هفتم و هشتم تلاش میکنیم تا واکاوی طبقاتی را در مناطقی جای دهیم که بسیاری از نظریههای اجتماعی تمایل به پنهانکردن آن دارند. از آنجایی که بحث در سطحی بسیار کلی مطرح میشود، ارجاعات به آثار مربوطه معمولاً گذرا هستند تا محتوایی، اما در انجام این کار، امید داریم بحث بیشتر باز شود و نه بسته...
🔹 متن کامل این مقاله را در لینک زیر بخوانید:
https://wp.me/p9vUft-3k0
#هژمونی
#جنبش_اجتماعی
#طبقه
#حسن_مرتضوی
#لاورنس_وایلد
👇🏼
🖋@naghd_com
نقد: نقد اقتصاد سیاسی - نقد بتوارگی - نقد ایدئولوژی
واکاوی طبقاتی و سیاست جنبشهای اجتماعی جدید
نوشتهی: لاورنس وایلد ترجمهی: حسن مرتضوی «آگاهی طبقاتی» برای پرولتاریا دارای دو بُعد است و این ابعاد لزوماً مکمل هم نیستند. از آنجایی که سرچشمهی استثمار در فرآیند تولیدی است، طبیعی است که در آن…
🟣 هستی امیری، دانشجوی دانشگاه علامه طباطبایی با دریافت ابلاغیهای، به شعبه دوم بازپرسی دادسرای عمومی و انقلاب تهران احضار شد. از وی درخواستشده تا ظرف مدت ۵ روز جهت دفاع از اتهام انتسابی در این شعبه حاضر شود.
بهگزارش خبرگزاری هرانا: «در تاریخ چهارم اردیبهشت ماه، هستی امیری، فرشته طوسی و ضیا نبوی سه دانشجوی دانشگاه علامه طباطبایی با تشکیل پرونده ای که در پی اعتراض دانشجویان به مسمومیت سریالی دانش آموزان مدارس و برخورد حراست با دانشجویان، در دادسرای اوین تفهیم اتهام و پس از آن با قرار تامین آزاد شدند.
در تجمع ۱۶ اسفند سال گذشته در دانشگاه علامه طباطبایی بیش از سی دانشجو ممنوع الورود شدند و در معرض پرونده های انضباطی جدید قرار گرفتند.
هستی امیری، در تاریخ ۹ مرداد ماه سال گذشته، جهت اجرای حکم یک سال حبس، بازداشت و به زندان اوین منتقل شد، وی نهایتا تاریخ هجدهم بهمن ماه ۱۴۰۱ از زندان آزاد شد.»
#ژن_ژیان_ئازادی
#اعتصاب_سراسری
@bidarzani
بهگزارش خبرگزاری هرانا: «در تاریخ چهارم اردیبهشت ماه، هستی امیری، فرشته طوسی و ضیا نبوی سه دانشجوی دانشگاه علامه طباطبایی با تشکیل پرونده ای که در پی اعتراض دانشجویان به مسمومیت سریالی دانش آموزان مدارس و برخورد حراست با دانشجویان، در دادسرای اوین تفهیم اتهام و پس از آن با قرار تامین آزاد شدند.
در تجمع ۱۶ اسفند سال گذشته در دانشگاه علامه طباطبایی بیش از سی دانشجو ممنوع الورود شدند و در معرض پرونده های انضباطی جدید قرار گرفتند.
هستی امیری، در تاریخ ۹ مرداد ماه سال گذشته، جهت اجرای حکم یک سال حبس، بازداشت و به زندان اوین منتقل شد، وی نهایتا تاریخ هجدهم بهمن ماه ۱۴۰۱ از زندان آزاد شد.»
#ژن_ژیان_ئازادی
#اعتصاب_سراسری
@bidarzani
Forwarded from کولبرنیوز | Kolbarnews
▪️قتلهای ناموسی و جمهوریاسلامی
روز جمعه پنجم خردادماه ۱۴۰۲ جمعی از فعالین زنان گیلان و بیدارزنی در سالگرد به خاکسپاری پیکر رومینا اشرفی، گرد آمدند تا یاد او و تمام قربانیان قتلهای ناموسی را گرامی داشته و بر اراده خود برای ادامه مبارزه با عوامل این قتلهای هولناک تاکید بگذارند. رومینا در اول خردادماه ١٣٩٩ توسط پدرش به بهانه دفاع از شرف کشته شد. قاتل ضمن طرحریزی برای قتل رومینا از دامادشان، که وکیل دادگستری میباشد، پرسید که اگر دخترش را بکشد قصاص میشود؟ جواب شنید که مطابق ماده ۳۰۱ قانون مجازات اسلامی، پدر در جایگاه ولی قهری در قتل فرزند قصاص نمیشود.
در همین روز جمعی از فعالان زن مریوان بر مزار فرشته نجاتی حاضر شدند. آنها نیز ضمن گرامیداشت یاد این قربانی بیدفاع و همه قربانیان قتلهای ناموسی خشونت سیستماتیک علیه زنان را محکوم کردند.
فرشته نجاتی اهل مریوان بود. ۱۸ سال داشت و مادرش در یک آسایشگاه روانی بستری بود. دو روز قبل از مرگش با التماس از مسئولین آسایشگاه خواست به او پناه دهند وگرنه کشته خواهد شد. کسی حرفش را جدی نگرفت. فرشته از مادرش خداحافظی کرد، لباسهایش را درون ساکی گذاشت و به زن همسایه گفت برای خداحافظی آمدهام، این لباسها هم یادگاری باشد برای تو، زن همسایه جدیاش نگرفت. روز بعد پدر فرشته به اتهام اینکه او با پسری رابطه داشته سرش را گوش تا گوش برید. پزشکی قانونی، اما گفت: فرشته نجاتی باکره بوده!
فعالین زنان گیلان، فعالان حقوق زنان مریوان و بیدارزنی ضمن گردآمدن بر مزار قربانیان نامبرده در روز جمعه پنجم خرداد بیانیهای مشترک صادر کردند. آنها نوشتند:
"امروز، ما بر مزار رومینا، با ادای احترام به وی و تمامی قربانیان قتلهای ناموسی در سراسر دنیا، پیمان میبندیم تا در مقابل هرگونه قتل، جنایت، بیعدالتی و هرگونه تبعیض و آپارتایدی ایستادگی کنیم و تا رسیدن به جامعهای عاری از ظلم و نابرابری از پای ننشینیم.
مسلماً تا زمانی که تضاد کار و سرمایه، چرخهی تولید نابرابری و تبعیض و اصل ناگسستنی سرمایه برپا باشد، وقوع چنین تراژدی و جنایاتی اجتنابناپذیر و دور از ذهن نیست، پس، میبایست برای ریشهکن کردن چنین جنایاتِ سازمانیافتهای تمام توان خود را برای مبارزه با این ساختار ضدانسانی بهکار بگیریم و با آگاهی خود و دیگران علیه هر نوع ستمی بایستیم و برای برپایی دنیایی بهتر و جهانی عاری از خشونت، از تمامی ابزارهای خود برای سازماندهی همه ستمدیدگان و محذوفان بهره بگیریم".
تحقیقات نشان میدهد که از هر دو زنی که در ایران کشته میشوند یک نفر قربانی قتلهای ناموسی است. جمهوری اسلامی با قوانینش عملاً مشوق این جنایات است. فرهنگ مردسالارانه، که در اسلام نهادینه بوده و مرجع قانونگذاران در جمهوری اسلامیست نقشی اصلی در رواج اینگونه وحشیگریها دارند. اگر فقر، جامعه بحرانزده، تقویت جهل و خرافه مذهبی، فرهنگ عشیرهای و نظایر آنها در ایحاد فضای زنستیز در جامعه نقش دارند، همگی یا توسط جمهوری اسلامی ایجاد و یا تشدید شدهاند. این رژیم سرمایهداری مذهبی به طور مستقیمتر از عوامل یاد شده در قربانی گرفتن زنان نقش دارد.
فعالان و شرکت ککنندگان در "انقلاب ژینا"، بدرستی حواهان برافتادن جمهوری اسلامی به عنوان هموارکننده راه و ایجاد جامعهای هستند که شوراهای مرکب از زنان و مردان آنرا اداره میکنند. حاکمیت کارگران و زحمتکشان بر جامعه اجازه میدهد تا دست استثمارگران معمم و غیر معممِ ایرانی از خرافهپراکنی قطع شود، استثمارگرانی که فقط در شرایط وجود عقبافتادگی، تفرقه و دیکتاتوری امکان غارت دستاوردهای نیروی کار و ثروت جامعه را دارند.
یاد همه قربانیان زنستیزی گرامیست. این یادها توشه راه مبارزهای هستند که این انگلها و فرهنگشان را از صحنه جامعه خواهد روبید.
https://shorturl.at/aeLT1
روز جمعه پنجم خردادماه ۱۴۰۲ جمعی از فعالین زنان گیلان و بیدارزنی در سالگرد به خاکسپاری پیکر رومینا اشرفی، گرد آمدند تا یاد او و تمام قربانیان قتلهای ناموسی را گرامی داشته و بر اراده خود برای ادامه مبارزه با عوامل این قتلهای هولناک تاکید بگذارند. رومینا در اول خردادماه ١٣٩٩ توسط پدرش به بهانه دفاع از شرف کشته شد. قاتل ضمن طرحریزی برای قتل رومینا از دامادشان، که وکیل دادگستری میباشد، پرسید که اگر دخترش را بکشد قصاص میشود؟ جواب شنید که مطابق ماده ۳۰۱ قانون مجازات اسلامی، پدر در جایگاه ولی قهری در قتل فرزند قصاص نمیشود.
در همین روز جمعی از فعالان زن مریوان بر مزار فرشته نجاتی حاضر شدند. آنها نیز ضمن گرامیداشت یاد این قربانی بیدفاع و همه قربانیان قتلهای ناموسی خشونت سیستماتیک علیه زنان را محکوم کردند.
فرشته نجاتی اهل مریوان بود. ۱۸ سال داشت و مادرش در یک آسایشگاه روانی بستری بود. دو روز قبل از مرگش با التماس از مسئولین آسایشگاه خواست به او پناه دهند وگرنه کشته خواهد شد. کسی حرفش را جدی نگرفت. فرشته از مادرش خداحافظی کرد، لباسهایش را درون ساکی گذاشت و به زن همسایه گفت برای خداحافظی آمدهام، این لباسها هم یادگاری باشد برای تو، زن همسایه جدیاش نگرفت. روز بعد پدر فرشته به اتهام اینکه او با پسری رابطه داشته سرش را گوش تا گوش برید. پزشکی قانونی، اما گفت: فرشته نجاتی باکره بوده!
فعالین زنان گیلان، فعالان حقوق زنان مریوان و بیدارزنی ضمن گردآمدن بر مزار قربانیان نامبرده در روز جمعه پنجم خرداد بیانیهای مشترک صادر کردند. آنها نوشتند:
"امروز، ما بر مزار رومینا، با ادای احترام به وی و تمامی قربانیان قتلهای ناموسی در سراسر دنیا، پیمان میبندیم تا در مقابل هرگونه قتل، جنایت، بیعدالتی و هرگونه تبعیض و آپارتایدی ایستادگی کنیم و تا رسیدن به جامعهای عاری از ظلم و نابرابری از پای ننشینیم.
مسلماً تا زمانی که تضاد کار و سرمایه، چرخهی تولید نابرابری و تبعیض و اصل ناگسستنی سرمایه برپا باشد، وقوع چنین تراژدی و جنایاتی اجتنابناپذیر و دور از ذهن نیست، پس، میبایست برای ریشهکن کردن چنین جنایاتِ سازمانیافتهای تمام توان خود را برای مبارزه با این ساختار ضدانسانی بهکار بگیریم و با آگاهی خود و دیگران علیه هر نوع ستمی بایستیم و برای برپایی دنیایی بهتر و جهانی عاری از خشونت، از تمامی ابزارهای خود برای سازماندهی همه ستمدیدگان و محذوفان بهره بگیریم".
تحقیقات نشان میدهد که از هر دو زنی که در ایران کشته میشوند یک نفر قربانی قتلهای ناموسی است. جمهوری اسلامی با قوانینش عملاً مشوق این جنایات است. فرهنگ مردسالارانه، که در اسلام نهادینه بوده و مرجع قانونگذاران در جمهوری اسلامیست نقشی اصلی در رواج اینگونه وحشیگریها دارند. اگر فقر، جامعه بحرانزده، تقویت جهل و خرافه مذهبی، فرهنگ عشیرهای و نظایر آنها در ایحاد فضای زنستیز در جامعه نقش دارند، همگی یا توسط جمهوری اسلامی ایجاد و یا تشدید شدهاند. این رژیم سرمایهداری مذهبی به طور مستقیمتر از عوامل یاد شده در قربانی گرفتن زنان نقش دارد.
فعالان و شرکت ککنندگان در "انقلاب ژینا"، بدرستی حواهان برافتادن جمهوری اسلامی به عنوان هموارکننده راه و ایجاد جامعهای هستند که شوراهای مرکب از زنان و مردان آنرا اداره میکنند. حاکمیت کارگران و زحمتکشان بر جامعه اجازه میدهد تا دست استثمارگران معمم و غیر معممِ ایرانی از خرافهپراکنی قطع شود، استثمارگرانی که فقط در شرایط وجود عقبافتادگی، تفرقه و دیکتاتوری امکان غارت دستاوردهای نیروی کار و ثروت جامعه را دارند.
یاد همه قربانیان زنستیزی گرامیست. این یادها توشه راه مبارزهای هستند که این انگلها و فرهنگشان را از صحنه جامعه خواهد روبید.
https://shorturl.at/aeLT1
کولبر نیوز
قتلهای ناموسی و جمهوریاسلامی
روز جمعه پنجم خردادماه ۱۴۰۲ جمعی از فعالین زنان گیلان و بیدارزنی در سالگرد به خاکسپاری پیکر رومینا اشرفی، گرد آمدند تا یاد او و تمام قربانیان قتلهای ناموسی
Forwarded from نقد
▫️ زنان کارگر و سناریوهای سرمایهداری:
▫️ ایدئولوژیهای سلطه، منافع مشترک و سیاست همبستگی
28 می 2023
نوشتهی: چاندرا تالپاد موهانتی
ترجمهی: فرزانه راجی
🔸 «ما رؤیای این را داریم که وقتی سخت کار میکنیم بتوانیم لباس مناسب به فرزندانمان بپوشانیم و باز هم کمی وقت و پول برای خودمان باقی بماند. میخواهیم وقتی مانند دیگران کار میکنیم، رفتار یکسانی با ما داشته باشند، و چون شبیه آنها نیستیم ما را تحقیر نکنند. بعد از خود میپرسیم ”چگونه میتوانیم این چیزها را محقق کنیم؟“ و تا الان فقط به دو تا پاسخ ممکن رسیدهام: برنده شدن در بختآزمایی یا سازماندهی. چه میتوانم بگویم جز اینکه هرگز در مورد اعداد خوششانس نبودهام. بنابراین در کتاب خود بگویید: ممکن است طول بکشد که مردم باور کنند شانس ندارند، بنابراین باید سازماندهی کنند! … زیرا تنها راه برای به دست آوردن اندکی قدرت بر زندگی خود این است که آنرا بهصورت جمعی و با پشتیبانی سایر افرادی انجام دهید که همان نیازهای شما را دارند.» (ایرما، کارگری فیلیپینی در سیلیکونولی، کالیفرنیا)
🔸 رؤیاهای ایرما در مورد یک زندگی آبرومندانه برای فرزندانش و خودش، تمایل او به دیدن رفتاری برابر و کرامت بر اساس کیفیت و شایستگی کارش، اعتقاد او به این که مبارزهی جمعی وسیلهای برای «به دست آوردن اندکی قدرت بر زندگی» خود است، بهطور خلاصه مبارزات زنان کارگر فقیر را در عرصهی جهان سرمایهداری به تصویر میکشد. در این مقاله میخواهم بر استثمار زنان فقیر جهان سوم، بر عاملیت آنها بهعنوان کارگر، بر منافع مشترک زنان کارگر بر اساس درک موقعیت و نیازهای مشترک، و بر استراتژیها/روشهای سازماندهی که هدف استوار و نتیجهی آنها دگرگونی زندگی روزمرهی زنان کارگر است، بهطور جدی تمرکز کنم.
🔸 این مقاله موضوعات تحلیلی و سیاسی زیر را در ارتباط با زنان کارگر جهان سوم در عرصهی جهانی برجسته میکند: ۱) گروه خاصی از زنان کارگر را در تاریخ و در حوزهی عملکرد اقتدار سرمایهداری معاصر تشریح و ثبت میکند؛ ۲) پیوندها و پتانسیلِ همبستگی بین زنان کارگر در سراسر مرزهای دولت-ملتها را بر اساس ابهامزدایی از ایدئولوژی مذکرانگاشتنِ کارگر ترسیم میکند؛ ۳) تعریفی بومی شده از کار زنان جهان سوم به نمایش میگذارد که در واقع استراتژی استعمار مجدد سرمایهداری جهانی است؛ ۴) نشان میدهد که زنان بهعنوان کارگر دارای منافعی مشترک هستند، نه فقط در جهت تحول زندگی کاری و محیطهایشان، بلکه در بازتعریف فضاهای خانه بهگونهای که شغل خانگی بهعنوان کاری برای کسب معاش به رسمیت شناخته شود نه بهعنوان فعالیتی مکمل در اوقات فراغت؛ ۵) نیاز به دانش رهاییبخش فمینیستی را بهعنوان مبنای سازماندهی فمینیستی و مبارزات جمعی برای عدالت اقتصادی و سیاسی ایدهآل و بسیار مهم میداند؛ ۶) تعریفی کاربردی از منافع مشترک زنان کارگر جهان سوم بر مبنای نظریهپردازی هویت اجتماعی مشترک زنان جهان سوم بهعنوان زن/کارگر ارائه میکند و در نهایت ۷) عادات مقاومت، اشکال مبارزهی جمعی و راهبردهای سازماندهی زنان کارگر فقیر جهان سوم را بررسی میکند. ایرما درست میگوید که «تنها راه برای بهدست آوردن اندکی قدرت بر زندگی خود این است که این کار را بهصورت جمعی و با حمایت سایر افرادی انجام دهیم که نیازهای مشترکی با ما دارند.»...
🔹متن کامل این مقاله را در لینک زیر بخوانید:
https://wp.me/p9vUft-3uK
#فمینیسم #جنسیت #زنان_کارگر #سرمایهداری
#فرزانه_راجی #چاندرا_تالپاد_موهانتی
👇🏽
🖋@naghd_com
▫️ ایدئولوژیهای سلطه، منافع مشترک و سیاست همبستگی
28 می 2023
نوشتهی: چاندرا تالپاد موهانتی
ترجمهی: فرزانه راجی
🔸 «ما رؤیای این را داریم که وقتی سخت کار میکنیم بتوانیم لباس مناسب به فرزندانمان بپوشانیم و باز هم کمی وقت و پول برای خودمان باقی بماند. میخواهیم وقتی مانند دیگران کار میکنیم، رفتار یکسانی با ما داشته باشند، و چون شبیه آنها نیستیم ما را تحقیر نکنند. بعد از خود میپرسیم ”چگونه میتوانیم این چیزها را محقق کنیم؟“ و تا الان فقط به دو تا پاسخ ممکن رسیدهام: برنده شدن در بختآزمایی یا سازماندهی. چه میتوانم بگویم جز اینکه هرگز در مورد اعداد خوششانس نبودهام. بنابراین در کتاب خود بگویید: ممکن است طول بکشد که مردم باور کنند شانس ندارند، بنابراین باید سازماندهی کنند! … زیرا تنها راه برای به دست آوردن اندکی قدرت بر زندگی خود این است که آنرا بهصورت جمعی و با پشتیبانی سایر افرادی انجام دهید که همان نیازهای شما را دارند.» (ایرما، کارگری فیلیپینی در سیلیکونولی، کالیفرنیا)
🔸 رؤیاهای ایرما در مورد یک زندگی آبرومندانه برای فرزندانش و خودش، تمایل او به دیدن رفتاری برابر و کرامت بر اساس کیفیت و شایستگی کارش، اعتقاد او به این که مبارزهی جمعی وسیلهای برای «به دست آوردن اندکی قدرت بر زندگی» خود است، بهطور خلاصه مبارزات زنان کارگر فقیر را در عرصهی جهان سرمایهداری به تصویر میکشد. در این مقاله میخواهم بر استثمار زنان فقیر جهان سوم، بر عاملیت آنها بهعنوان کارگر، بر منافع مشترک زنان کارگر بر اساس درک موقعیت و نیازهای مشترک، و بر استراتژیها/روشهای سازماندهی که هدف استوار و نتیجهی آنها دگرگونی زندگی روزمرهی زنان کارگر است، بهطور جدی تمرکز کنم.
🔸 این مقاله موضوعات تحلیلی و سیاسی زیر را در ارتباط با زنان کارگر جهان سوم در عرصهی جهانی برجسته میکند: ۱) گروه خاصی از زنان کارگر را در تاریخ و در حوزهی عملکرد اقتدار سرمایهداری معاصر تشریح و ثبت میکند؛ ۲) پیوندها و پتانسیلِ همبستگی بین زنان کارگر در سراسر مرزهای دولت-ملتها را بر اساس ابهامزدایی از ایدئولوژی مذکرانگاشتنِ کارگر ترسیم میکند؛ ۳) تعریفی بومی شده از کار زنان جهان سوم به نمایش میگذارد که در واقع استراتژی استعمار مجدد سرمایهداری جهانی است؛ ۴) نشان میدهد که زنان بهعنوان کارگر دارای منافعی مشترک هستند، نه فقط در جهت تحول زندگی کاری و محیطهایشان، بلکه در بازتعریف فضاهای خانه بهگونهای که شغل خانگی بهعنوان کاری برای کسب معاش به رسمیت شناخته شود نه بهعنوان فعالیتی مکمل در اوقات فراغت؛ ۵) نیاز به دانش رهاییبخش فمینیستی را بهعنوان مبنای سازماندهی فمینیستی و مبارزات جمعی برای عدالت اقتصادی و سیاسی ایدهآل و بسیار مهم میداند؛ ۶) تعریفی کاربردی از منافع مشترک زنان کارگر جهان سوم بر مبنای نظریهپردازی هویت اجتماعی مشترک زنان جهان سوم بهعنوان زن/کارگر ارائه میکند و در نهایت ۷) عادات مقاومت، اشکال مبارزهی جمعی و راهبردهای سازماندهی زنان کارگر فقیر جهان سوم را بررسی میکند. ایرما درست میگوید که «تنها راه برای بهدست آوردن اندکی قدرت بر زندگی خود این است که این کار را بهصورت جمعی و با حمایت سایر افرادی انجام دهیم که نیازهای مشترکی با ما دارند.»...
🔹متن کامل این مقاله را در لینک زیر بخوانید:
https://wp.me/p9vUft-3uK
#فمینیسم #جنسیت #زنان_کارگر #سرمایهداری
#فرزانه_راجی #چاندرا_تالپاد_موهانتی
👇🏽
🖋@naghd_com
نقد: نقد اقتصاد سیاسی - نقد بتوارگی - نقد ایدئولوژی
زنان کارگر و سناریوهای سرمایهداری
ایدئولوژیهای سلطه، منافع مشترک و سیاست همبستگی نوشتهی: چاندرا تالپاد موهانتی ترجمهی: فرزانه راجی این مقاله موضوعات تحلیلی و سیاسی زیر را در ارتباط با زنان کارگر جهان سوم در عرصهی جهانی برجسته …
بيدارزنى
Photo
🟣 ممنوع الورودی نزدیک به ۴۰ نفر از دانشجویان دختر دانشگاه هنر تهران
بهگزارش شورای صنفی دانشجویان کشور: «حراست دانشگاه هنر در روندی خلاف قانون، ۴۰ نفر از دانشحویان دختر را ممنوعالورود شده و از دانشکدههای مختلف هستند.
همچنین بر اساس گزارشها، حراست این دانشگاه بدون تذکر قبلی اقدام به ممنوع الورودی دانشجویان کرده است. این اقدام در حالی رخ دادهاست که حراست این دانشگاه هیچ سند و مدرکی مبنی بر تخلف دانشجو ارایه نمیکند و همچنین مشخص نیست که این ممنوعالورودی تا چه زمانی ادامه خواهد داشت.
مضاف بر این تخلف، کندیِ برگزاری کمیتههای انضباطی نیز میتواند ممنوعیت این دانشجویان را به درازا بکشاند.
لازم به ذکر است که بر اساس شیوهنامه انضباطی، ممنوعیت ورود دانشجویان تنها با دستور شخص رئیس دانشگاه ممکن است و حداکثر میتواند تا یک ماه پس از شروع رسیدگی به پرونده دانشجو در کمیته طول بکشد.
ممنوعالورودی اینتعداد دانشجو آن هم در هفتههای پایانی ترم جاری صرفا به هدف سرکوب و مضطرب کردن دانشجویان صورت گرفته است. اینبار اما به وضوح، فشارهای وارده به هدف حذف دانشجو از محیط دانشگاه صورت گرفتهاست. میتوان گفت حذف دانشجویان، این صاحبان اصلی دانشگاه، از محیط دانشگاهی در حال تبدیل به یک رویه در دانشگاههای کشور شده است.»
#ژن_ژیان_ئازادی
#اعتصاب_سراسری
@bidarzani
بهگزارش شورای صنفی دانشجویان کشور: «حراست دانشگاه هنر در روندی خلاف قانون، ۴۰ نفر از دانشحویان دختر را ممنوعالورود شده و از دانشکدههای مختلف هستند.
همچنین بر اساس گزارشها، حراست این دانشگاه بدون تذکر قبلی اقدام به ممنوع الورودی دانشجویان کرده است. این اقدام در حالی رخ دادهاست که حراست این دانشگاه هیچ سند و مدرکی مبنی بر تخلف دانشجو ارایه نمیکند و همچنین مشخص نیست که این ممنوعالورودی تا چه زمانی ادامه خواهد داشت.
مضاف بر این تخلف، کندیِ برگزاری کمیتههای انضباطی نیز میتواند ممنوعیت این دانشجویان را به درازا بکشاند.
لازم به ذکر است که بر اساس شیوهنامه انضباطی، ممنوعیت ورود دانشجویان تنها با دستور شخص رئیس دانشگاه ممکن است و حداکثر میتواند تا یک ماه پس از شروع رسیدگی به پرونده دانشجو در کمیته طول بکشد.
ممنوعالورودی اینتعداد دانشجو آن هم در هفتههای پایانی ترم جاری صرفا به هدف سرکوب و مضطرب کردن دانشجویان صورت گرفته است. اینبار اما به وضوح، فشارهای وارده به هدف حذف دانشجو از محیط دانشگاه صورت گرفتهاست. میتوان گفت حذف دانشجویان، این صاحبان اصلی دانشگاه، از محیط دانشگاهی در حال تبدیل به یک رویه در دانشگاههای کشور شده است.»
#ژن_ژیان_ئازادی
#اعتصاب_سراسری
@bidarzani
🟣 #سپیده_رشنو دانشجوی ورودی ۹۹ نقاشی دانشگاه الزهرا، امروز، هفتم خرداد ماه، در حساب اینستاگرام خود از احضار به دادسرای اوین خبر داد.
وی که اخیرا به جهت بیاعتنایی به حجاب اجباری به مدت دو نیمسال از تحصیل منع شده بود، اعلام کرده که از وی خواسته شده است تا ظرف مدت ۵ روز جهت دفاع از اتهامات انتسابی به شعبه یک دادیاری دادسرای اوین مراجعه کند.
#ژن_ژیان_ئازادی
#اعتصاب_سراسری
@bidarzani
وی که اخیرا به جهت بیاعتنایی به حجاب اجباری به مدت دو نیمسال از تحصیل منع شده بود، اعلام کرده که از وی خواسته شده است تا ظرف مدت ۵ روز جهت دفاع از اتهامات انتسابی به شعبه یک دادیاری دادسرای اوین مراجعه کند.
#ژن_ژیان_ئازادی
#اعتصاب_سراسری
@bidarzani
🟣 #دریا_امیریکیا دانشجوی ادبیات نمایشی دانشگاه سوره، در تاریخ ۶ خرداد توسط کمیته انضباطی این دانشگاه به دو نیمسال منع از تحصیل بدون احتساب سنوات محکوم شد. این حکم حالی اجرا شده است که وی به حکم بدوی اعتراض کرده و درخواست تجدیدنظر دادهاست. اما بدون اطلاع از روند پرونده، محروم از تحصیل شده است.
همچنین حراست دانشگاه سوره مانع از ورود این دانشجو به دانشگاه شده است. حتی گفته شده است که حراست این دانشگاه مانع از حضور دریا امیریکیا در کوچههای اطراف شده است.
#ژن_ژیان_ئازادی
#اعتصاب_سراسری
@bidarzani
همچنین حراست دانشگاه سوره مانع از ورود این دانشجو به دانشگاه شده است. حتی گفته شده است که حراست این دانشگاه مانع از حضور دریا امیریکیا در کوچههای اطراف شده است.
#ژن_ژیان_ئازادی
#اعتصاب_سراسری
@bidarzani
🟣 حجاب، استعارههای جنسی و کنترل بدن
✍🏽 سپیده اکبرپوران
▪️نوشتار به استعارههای جنسی اشاره میکند که از منبرها و تریبونهای مذهبی به عرصه عمومی وارد شد. این استعارهها بدن زنانه را کالایی نشان میدهند که توسط مردها مصرف میشود:
⚪️ از متن:
«انسان جنسی: دستمال و مگس
دههی شصت، وقتی با مقنعههای چانهدار و مانتوهای بلند مدارس دو شیفته را پر کرده بودیم، عفت و پاکدامنی حرف اول را در مدارس میزد. معلمها مشغول نصیحت ما بودند و ما ردیف به ردیف زل زده به تخته سیاه یاد میگرفتیم که مبادا بازیچهی دست پسرهای هوسران شویم. آن سالها قرار بر این بود که پسرها ما را مثل دستمال استفاده کنند و بعد از آنکه کثیف و لکهدار شدیم دورمان بیندازند. البته تشبیه زنان به دستمال سابقه طولانی در ادبیات عامیانه ما دارد...
دههی هشتاد و نود که کار فرهنگی برای گسترش عفاف و حجاب مد روز بود، سمبلها و استعارههای بسیاری از پستوها بیرون آمد و وارد عرصهی عمومی شد. حرفهایی که پیش از آن در خانهها یا کلاسها پچ پچه میشد، کم کم از منبرها و تریبونهای مذهبی فریاد میشد. سال ۱۳۸۸ آیتالله حسنی، در خطبههای نماز جمعه زنان بیحجاب را مانند اتوبوس دانست.
در همان ایام روحانی معتبر دیگری زنان را به چلوکباب تشبیه کرد و از مردان خواست برای آنکه بقیه هوس نکنند، زن و دختر خود را بپوشانند. به مرور ارگانهای رسمی برای گسترش حجاب به تبلیغات بصری روی آوردند. بنرهای خیابانی، پوسترهای دیجیتال، دیوار مدارس و مانند آن پر از اشکال و طرحهایی شد که سمبلهای موجود در جهانبینی انسان ایرانی را عینیت میبخشید و استعارههای از نظر دورمانده را به سخن در میآورد. از جنجال برانگیزترین این تبلیغات استعاره شکلات و مگس بود. متافورهای مبتنی بر خوراکی به سرعت تکثیر شد و به آجیل هم رسید...»
ادامهی متن را در وبسایت بیدارزنی بخوانید:
https://bidarzani.com/45635/
#ژن_ژیان_ئازادی
@bidarzani
✍🏽 سپیده اکبرپوران
▪️نوشتار به استعارههای جنسی اشاره میکند که از منبرها و تریبونهای مذهبی به عرصه عمومی وارد شد. این استعارهها بدن زنانه را کالایی نشان میدهند که توسط مردها مصرف میشود:
⚪️ از متن:
«انسان جنسی: دستمال و مگس
دههی شصت، وقتی با مقنعههای چانهدار و مانتوهای بلند مدارس دو شیفته را پر کرده بودیم، عفت و پاکدامنی حرف اول را در مدارس میزد. معلمها مشغول نصیحت ما بودند و ما ردیف به ردیف زل زده به تخته سیاه یاد میگرفتیم که مبادا بازیچهی دست پسرهای هوسران شویم. آن سالها قرار بر این بود که پسرها ما را مثل دستمال استفاده کنند و بعد از آنکه کثیف و لکهدار شدیم دورمان بیندازند. البته تشبیه زنان به دستمال سابقه طولانی در ادبیات عامیانه ما دارد...
دههی هشتاد و نود که کار فرهنگی برای گسترش عفاف و حجاب مد روز بود، سمبلها و استعارههای بسیاری از پستوها بیرون آمد و وارد عرصهی عمومی شد. حرفهایی که پیش از آن در خانهها یا کلاسها پچ پچه میشد، کم کم از منبرها و تریبونهای مذهبی فریاد میشد. سال ۱۳۸۸ آیتالله حسنی، در خطبههای نماز جمعه زنان بیحجاب را مانند اتوبوس دانست.
در همان ایام روحانی معتبر دیگری زنان را به چلوکباب تشبیه کرد و از مردان خواست برای آنکه بقیه هوس نکنند، زن و دختر خود را بپوشانند. به مرور ارگانهای رسمی برای گسترش حجاب به تبلیغات بصری روی آوردند. بنرهای خیابانی، پوسترهای دیجیتال، دیوار مدارس و مانند آن پر از اشکال و طرحهایی شد که سمبلهای موجود در جهانبینی انسان ایرانی را عینیت میبخشید و استعارههای از نظر دورمانده را به سخن در میآورد. از جنجال برانگیزترین این تبلیغات استعاره شکلات و مگس بود. متافورهای مبتنی بر خوراکی به سرعت تکثیر شد و به آجیل هم رسید...»
ادامهی متن را در وبسایت بیدارزنی بخوانید:
https://bidarzani.com/45635/
#ژن_ژیان_ئازادی
@bidarzani
بیدارزنی
حجاب، استعارههای جنسی و کنترل بدن - بیدارزنی
نویسنده در این نوشتار به استعارههای جنسی اشاره میکند که از منبرها و تریبونهای مذهبی به عرصه عمومی وارد شد.
🟣 زینب همرنگ سید بگلو معلم بازنشسته به ۵ سال زندان محکوم شد
زینب همرنگ که در مهر ماه سال ۱۴۰۱ آزاد شده بود؛ در تاریخ ۲۱ اسفند ۱۴۰۱ در تهران مجددا بازداشت و به زندان اوین منتقل شد.
بهگزارش شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران: «روز یکشنبه ۷ خرداد حکم صادره از سوی شعبه ۲۶ با ریاست قاضی ایمان افشاری به زینب همرنگ ابلاغ شد و ایشان به اتهام “اجتماع و تبانی” به ۵ سال حبس محکوم شد. زینب همرنگ سیدبگلو معلم بازنشسته با ۵۰ سال سن؛ مبتلا به فشار خون بالا، سیاتیک، سردردهای مزمن و افسردگی است.»
#ژن_ژیان_ئازادی
#اعتصاب_سراسری
@bidarzani
زینب همرنگ که در مهر ماه سال ۱۴۰۱ آزاد شده بود؛ در تاریخ ۲۱ اسفند ۱۴۰۱ در تهران مجددا بازداشت و به زندان اوین منتقل شد.
بهگزارش شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران: «روز یکشنبه ۷ خرداد حکم صادره از سوی شعبه ۲۶ با ریاست قاضی ایمان افشاری به زینب همرنگ ابلاغ شد و ایشان به اتهام “اجتماع و تبانی” به ۵ سال حبس محکوم شد. زینب همرنگ سیدبگلو معلم بازنشسته با ۵۰ سال سن؛ مبتلا به فشار خون بالا، سیاتیک، سردردهای مزمن و افسردگی است.»
#ژن_ژیان_ئازادی
#اعتصاب_سراسری
@bidarzani
🟣 خدیجه مهدیپور، زندانی سیاسی سابق کُرد و اهل شهرستان ایوانغرب از توابع استان ایلام، توسط دادگاه انقلاب ایلام به ٣ ماه حبس تعزیری محکوم شد.
#ژن_ژیان_ئازادی
#اعتصاب_سراسری
@bidarzani
#ژن_ژیان_ئازادی
#اعتصاب_سراسری
@bidarzani
🟣 حمیده زراعی دانشجوی ارشد مدیریت مالی دانشگاه علوم و تحقیقات تهران که پیشتر در تاریخ ۱۲ آبان ۱۴۰۱ در مراسم چهلم #حدیث_نجفی بازداشت شده بود، مجددا روز گذشته دوشنبه ۸ خرداد ۱۴۰۲ توسط ماموران امنیتی در منزل شخصی خود بازداشت و به مکان نامعلومی منتقل شد.
#ژن_ژیان_ئازادی
#اعتصاب_سراسری
@bidarzani
#ژن_ژیان_ئازادی
#اعتصاب_سراسری
@bidarzani