📌اسید شهروندزدایی از زنان
✍🏽محمدکریم آسایش
صحبتم را با شعری از دوست نازنینم صبا زوارهای آغاز میکنم:
«حتی اگر پوستم گر بگیرد و چین بیافتد،
یا چشمهایم دیگر نبیند که
در خیابان، که راه میرود و که را راه میدهند
یا صدف اجباریات صورتم هم ببلعد
تا از دیوارهای خانه باز پیلهای بتنم بر تنم
هم تو، هم من میدانیم که
آبِ رفته، باید دیوانه باشد که به جوی گندیده برگردد
هر ثانیهٔ زل زدن به سقفِ این خانه شهری را خیال میکنم که
زیر گنبدهایش آواز میخوانم و
در میدانهایش میرقصم
تصویر پررنگی که به هیچ اسیدی رنگ نمیبازد»
میخواهم نه از اسید به عنوان مایعی سوزاننده که فاجعه را رقم میزند و نوک کوه یخ خشونت علیه زنان است، که از اسیدِ شهروندزدایی از زنان در بسترِ خشونت ساختاری علیه زنان در متن سیاستهای عمومی و شهری سخن بگویم. سیاستهایی که یا شهر را بستر فضایی خشونت علیه زنان میسازند (ناامنی فضایی) یا به بازتولید خشونت و طرد ساختاری زنان از شهر (محرومیت زنان از برخی خدمات، طراحی نظامند شهر مبتنی بر طرد ساختاری، القاء حس بیقدرتی و تبلیغات شهری ضد زن) میانجامند و یا با حذف حاشیهها و قربانی سازی آسیب پذیران، خشونت مضاعف را تشدید میکنند (حذف کارگاههای زیر ده نفر که عمدتا از کار زنان بهره میبرند از شمول قانون کار، برخورد امنیتی با ازدواج سفید که در آن طبعا زنان به دلیل شرایط حقوقی موجود آسیب پذیرترند به جای حمایت از زنان، طرحهای جمع آوری و برخورد با زنان خیابانی این خاموشترین قربانیان نظم سرکوبگر و نابرابر اجتماعی، چشم پوشی و نادیده گرفتن زنان معتاد و کارتن خواب). این اسیدِ شهروندزدایی از زنان در مسیر فرایندهای شهریای جاری است که اسیدپاش میآفریند، فرایندهایی که با فقدان عدالت و مشارکت به طرد اجتماعی، تهی شدگی از معنا، انسانیت زدایی و تولید احساس حسرت و نفرت انجامیده و افرادی را بازتولید میکند که یا خواهان انتقام از جامعهٔ نابرابرند (آنچه که به آن دست نیافتهاند) یا مستعد بازیچهٔ مافیاهای بزهکاری یا سیاسی شدن.
مسیر مبارزه با «اسیدِ شهروندزدایی از زنان» و «فرایندهای شهری که اسیدپاش میآفریند» از راه «شهر عدالت محور» و «تحقق حق همگانی بر شهر» میگذرد. چشم پوشی متقابل مسئولان ملی و بخشی از فعالان زنان به نقش زیست شهری و سیاستهای فضایی در مساله خشونت علیه زنان و تقلیل آن به موضوع حقوق مدنی- جزایی، یکی از مهمترین حلقهها در پیشروی فرایند اسیدیِ شهروندزدایی از زنان طی حداقل ۱۶ سال اخیر بوده است.
(نشست چهارم از سلسله نشستهای مدنی حق بر شهر مجمع حق بر شهر باهمستان با عنوان"فضاهای شهری و خشونت ساختاری علیه زنان"/بخش پرسش و پاسخ/، ۲۶ آذر ۱۳۹۳)
#شهرامن
#حق_زنان
#حق_بر_شهر
@bidarzani
@digarshahr_asayesh
✍🏽محمدکریم آسایش
صحبتم را با شعری از دوست نازنینم صبا زوارهای آغاز میکنم:
«حتی اگر پوستم گر بگیرد و چین بیافتد،
یا چشمهایم دیگر نبیند که
در خیابان، که راه میرود و که را راه میدهند
یا صدف اجباریات صورتم هم ببلعد
تا از دیوارهای خانه باز پیلهای بتنم بر تنم
هم تو، هم من میدانیم که
آبِ رفته، باید دیوانه باشد که به جوی گندیده برگردد
هر ثانیهٔ زل زدن به سقفِ این خانه شهری را خیال میکنم که
زیر گنبدهایش آواز میخوانم و
در میدانهایش میرقصم
تصویر پررنگی که به هیچ اسیدی رنگ نمیبازد»
میخواهم نه از اسید به عنوان مایعی سوزاننده که فاجعه را رقم میزند و نوک کوه یخ خشونت علیه زنان است، که از اسیدِ شهروندزدایی از زنان در بسترِ خشونت ساختاری علیه زنان در متن سیاستهای عمومی و شهری سخن بگویم. سیاستهایی که یا شهر را بستر فضایی خشونت علیه زنان میسازند (ناامنی فضایی) یا به بازتولید خشونت و طرد ساختاری زنان از شهر (محرومیت زنان از برخی خدمات، طراحی نظامند شهر مبتنی بر طرد ساختاری، القاء حس بیقدرتی و تبلیغات شهری ضد زن) میانجامند و یا با حذف حاشیهها و قربانی سازی آسیب پذیران، خشونت مضاعف را تشدید میکنند (حذف کارگاههای زیر ده نفر که عمدتا از کار زنان بهره میبرند از شمول قانون کار، برخورد امنیتی با ازدواج سفید که در آن طبعا زنان به دلیل شرایط حقوقی موجود آسیب پذیرترند به جای حمایت از زنان، طرحهای جمع آوری و برخورد با زنان خیابانی این خاموشترین قربانیان نظم سرکوبگر و نابرابر اجتماعی، چشم پوشی و نادیده گرفتن زنان معتاد و کارتن خواب). این اسیدِ شهروندزدایی از زنان در مسیر فرایندهای شهریای جاری است که اسیدپاش میآفریند، فرایندهایی که با فقدان عدالت و مشارکت به طرد اجتماعی، تهی شدگی از معنا، انسانیت زدایی و تولید احساس حسرت و نفرت انجامیده و افرادی را بازتولید میکند که یا خواهان انتقام از جامعهٔ نابرابرند (آنچه که به آن دست نیافتهاند) یا مستعد بازیچهٔ مافیاهای بزهکاری یا سیاسی شدن.
مسیر مبارزه با «اسیدِ شهروندزدایی از زنان» و «فرایندهای شهری که اسیدپاش میآفریند» از راه «شهر عدالت محور» و «تحقق حق همگانی بر شهر» میگذرد. چشم پوشی متقابل مسئولان ملی و بخشی از فعالان زنان به نقش زیست شهری و سیاستهای فضایی در مساله خشونت علیه زنان و تقلیل آن به موضوع حقوق مدنی- جزایی، یکی از مهمترین حلقهها در پیشروی فرایند اسیدیِ شهروندزدایی از زنان طی حداقل ۱۶ سال اخیر بوده است.
(نشست چهارم از سلسله نشستهای مدنی حق بر شهر مجمع حق بر شهر باهمستان با عنوان"فضاهای شهری و خشونت ساختاری علیه زنان"/بخش پرسش و پاسخ/، ۲۶ آذر ۱۳۹۳)
#شهرامن
#حق_زنان
#حق_بر_شهر
@bidarzani
@digarshahr_asayesh