بيدارزنى
4.36K subscribers
5.44K photos
1.25K videos
176 files
4.22K links
«بیدارزنی» رسانه‌ای گروهی از کنشگران حقوق زنان است که در زمینه‌ی ارتقای آگاهی جامعه نسبت به برابری جنسیتی و احقاق حقوق زنان فعالیت می‌کنند.

تماس با ما:
@bidarzanitel
Download Telegram
‌‎عسل محمدی امروز که برای جلسه دادگاهش در شعبه بیست و هشت دادگاه انقلاب حضور پیدا کرده بود، فَک قرار و بازداشت و سپس به زندان اوین منتقل شد.
#دادگاه_هفت_تپه#زندانیان_هفت_تپه #عسل_محمدی

@bidarzani
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
‏در ۶ ماه گذشته صدها نفر از فعالین حوزه‌های مختلف احضار، بازداشت و زندانی شده‌اند. طبق اخبار منتشرشده این افراد به ۱۰۲۷ سال زندان و ۱۵۰۰ ضربه شلاق محکوم‌شده‌اند.


#زندانیان_سیاسی

‌‎@bidarzani
📌بیانیه کانون صنفی معلمان در اعتراض به ممانعت از مرخصی محمد حبیبی


در حالی به استقبال بهار می‌رویم که متاسفانه هر روز ویروس کرونا در سر تا سر کشور در حال قربانی گرفتن است. کانون صنفی معلمان در هشتم اسفند نسبت به عواقب شیوع این بیماری مهلک به مسئولان هشدار داد و خواستار به کارگیری تمام امکانات نهادهای حاکمیتی شد و بر این نکته تاکید نمود که مسئولیت جان تمام زندانیان به خصوص معلمان دربند با کسانی است که مانع از اعزام آنان به مرخصی می‌گردند‌. اما متاسفانه دادن مرخصی به زندانیان سیاسی که به خاطر فعالیت صنفی و مدنی در زندان هستند با اعمال سلیقه و قید و بندهایی صورت می‌گیرد که عملا باعث شده‌است تعداد زیادی از زندانیان سیاسی در زندان بمانند‌.
خوشبختانه در طی روزهای گذشته محمود بهشتی لنگرودی و اسماعیل عبدی از اعضای هیات مدیره کانون صنفی معلمان تهران به مرخصی اعزام شدند و اندکی از اضطراب و نگرانی خانواده‌ها و معلمان کاست امری که باید دو هفته پیش صورت می‌گرفت. اما دادستان همچنان با مرخصی محمد حبیبی دیگر عضو هیات مدیره کانون صنفی معلمان مخالفت می‌کند این مخالفت در حالی است که از حدود دو هفته پیش در سالن شماره دو اندرزگاه دو تیپ پنج زندان تهران بزرگ موارد ابتلا به کرونا اعضای یک اتاق شناسایی شده و آنها را از بند خارج نموده‌اند و جان محمد حبیبی با توجه به مشکلات ریوی مزمن در معرض خطر جدی است.
کانون صنفی معلمان ایران “تهران” ضمن هشدار مجدد نسبت به وضعیت سلامت تمام زندانیان ، با توجه وضعیت بغرنج محمد حبیبی خواهان اعزام وی به مرخصی بدون فوت وقت است.
کانون صنفی معلمان ایران (تهران)
۲۸ اسفند ۱۳۹۸”.
#محمد_حبیبی
#زندانیان_سیاسی

@bidarzani
https://t.me/hranews/43034
📍همزمان با افزایش فشار بر زندانیان سیاسی زن؛ گرداندن پیکر “شهید گمنام” در زندان قرچک ورامین

در روزهای اخیر بخصوص با تغییر مدیریت #زندان_قرچک_ورامین و روی کار آمدن صغری خدادادی، فشارهای با مبنای عقیدتی بر زندانیان سیاسی افزایش یافته است، از جمله می‌توان به گرداندن پیکر یک جان باخته جنگ هشت ساله در زندان و از مقابل بند #زندانیان_سیاسی اشاره کرد. رئیس جدید زندان همچنین به زندانیان سیاسی اطلاع داده است برای همه آنان سفارش چادر داده است.

در روزهای اخیر بخصوص با تغییر مدیریت زندان قرچک ورامین فشارهای با مبنای عقیدتی بر زندانیان سیاسی افزایش یافته است.

پس از انتصاب مهدی محمدی مدیر سابق زندان قرچک ورامین به سمت معاون اداری مالی اداره کل زندان‌های استان تهران و روی کار آمدن صغری خدادادی، سرپرست جدید این زندان، برخلاف انتظارات از اولین زن رئیس در این زندان، فشارها و محدودیت‌ها بر زندانیان سیاسی زن به شکل گسترده‌ای افزایش پیدا کرده است./هرانا

#زنان_زندانی_سیاسی

@bidarzani
🟠 ثبت دادخواست رسمی ۱۷ نفر از زندانیان سیاسی: اتحاد علیه سلول انفرادی

۱۷ نفر از #زندانیان_سیاسی و عقیدتی زندان‌های اوین و رجایی‌شهر دادخواستی مبنی بر اعتراض و شکایت نسبت به حبس در «سلول انفرادی»، در دفاتر بندهای این زندان‌ها به ثبت رساندند. در این دادخواست‌ها زندانیان با ذکر ایام حبس، خواهان مجازات عاملان و آمران و صادرکنندگان بازداشت و نگهداری‌شان در سلول‌های انفرادی شده‌اند.

امروز یکم اردیبهشت، ۹ نفر از زندانیان سیاسی اوین به نام‌های: پیمان پورداد، صادق عباسی، پژمان عباد، بهزاد همایونی، امیرحسین میرخلیلی، ابوالفضل غسالی، پارسا گلشنی، مصطفی خسروبابادی و کیوان صمیمی، و نیز ۸ نفر از زندان سیاسی رجایی‌شهر: مطلب احمدیان، سعید اقبالی، آرش صادقی، آرشام رضایی، نصراله لشنی، مهدی مسکین‌نواز، فرهاد میثمی و رضا محمدحسینی دادخواست علیه سلول انفرادی را در دفاتر زندان به ثبت رساندند.

این زندانیان عقیدتی و سیاسی با استناد به رای وحدت رویه دیوان عدالت اداری در سال ۸۲ و قانون آئین دادرسی کیفری، مدعی شده‌اند که سلول انفرادی «مصداق بارز شکنجه» بوده و امری غیرقانونی است که علیه آن‌ها به کار گرفته شده است. لذا از کلیه ظابطین قضایی، آمران، عاملان و کسانی که دستور نگهداری آن‌ها را در سلول انفرادی صادر کردند، شکایت کرده و خواهان رسیدگی شده‌اند.

گفتنی است که در اسفند سال ۹۹ نیز ۲۳ نفر از فعالان سیاسی و اجتماعی که طی بازداشت‌های خود در #سلول_انفرادی حبس شده بودند، این دادخواست را در دفاتر قضایی تهران به ثبت رساندند.

#علیه_شکنجه
@bidarzani | @edalatxah
‌‎#خبر#زندانیان_سیاسی

اسماعیل گرامی فعال مستقل بازنشستگان را دیروز صبح به شعبه دوم بازپرسی امنیت اوین برده اند.
آقای گرامی به استناد اصل۲۷ قانون اساسی اتهام تجمع غیرقانونی و اخلال درنظم را رد کرده است.
بازپرس محترم! هم هنوز قرار بازداشت پیرمرد ۶۷ ساله را تبدیل به وثیقه نکرده است!

#توییت_خوان

https://twitter.com/Ahmadreza_haeri/status/1391794610565955587?s=19
بيدارزنى
Photo
🟣 اکنون برای نجات جان زندانیان دیگر می‌جنگم

برگردان: رها عسگری‌زاده

⚠️ هشدار: متن زیر حاوی مواردی مانند تجاوز، خشونت علیه افراد ترنس و خشونت علیه زندانیان است.


از متن: «جنبش من‌هم جلوی چشمانم گسترش پیدا کرد. متوجه شدم که این جنبش نمی‌تواند در زندان بوجود بیاید، چون حرف زدن می‌تواند به قیمت جانت تمام شود. سپس به آدم‌هایی که پشت سرم در آن جهنم جا گذاشته بودم فکر کردم، آدم‌هایی که دوست داشتم. افراد #ترنس در زندان، با شدیدترین خشونت‌ها مواجهند. من شنیدم که سرپرست حفاظت زندان به یک مرد ترنس بازمانده تجاوز گفته است: «مورد تجاوز قرار گرفتی چون لازم بود به تو یادآوری شود که با اندام جنسی زنانه به دنیا آمده‌ای و آن عضو با همین هدف ساخته شده است.»

ماموران زندان، اغلب زندانیان ترنس را تشویق به خودکشی می‌کنند - ممکن است تیغی را از زیر در سلول یک زن ترنس به داخل سٔر بدهند یا کیسه‌ای قرص، داخل وسایل یک مرد ترنس جاگذاری کنند. به دنبال آن بی‌امان به زندانی می‌گویند خودش را بکشد. همین‌جا در جورجیا، در طی یک سال ۱۱ فرد ترنس و جنسیت نامنطبق جان خود را ازدست‌داده‌اند. به نظر می‌آید مأموران تلاش می‌کنند با افزودن به مرگ‌های داخل زندان، این رقم را بالا ببرند. مأموران، قفل در سلول یک زن ترنس را باز می‌گذارند تا زندانیان دیگر بتوانند دسترسی آسان به او داشته باشند و روی اینکه زن تا صبح زنده می‌ماند یا نه شرط می‌بندند. این زنان، ۲۰ بار در روز با ۷ دقیقه و ۳۴ ثانیه‌‌ای که من تجربه کردم، روبرو می‌شوند. من قلبم را وقف این هدف کردم و در سال 2016 سازمانی را جهت مبارزه برای امنیت و مراقبت درمانی زندانیان ترنس، تاسیس کردم».

#زندانیان_کوئیر #افراد_ترنس #LGBTQ

ادامه‌ی متن را در وبسایت دیدبان آزار بخوانید:


https://harasswatch.com/news/1868/

@bidarzani
#مریم_صدرنیا و #متینه_خدایار روز پنجشنبه ۱۷ آذر با یورش ماموران اطلاعات سپاه به منزلشان در شهرک آتی‌ساز #تهران بازداشت شده‌اند. مریم صدرنیا وکیل دادگستری و متینه خدایار مربی ورزشی و ۳۵ ساله است.

#زن_زندگی_آزادی
#زندانیان‌_سیاسی
#اعتراضات_سراسری

@bidarzani
بنا به اطلاعات رسیده به بیدارزنی، #لیلا_عقیلی در روز ۲۴ مهر حوالی میدان فردوسی توسط پلیس امنیت بازداشت شده و تحت فشار است.
بیدارزنی از صحت این خبر مطمئن نیست. چنانچه اطلاعات بیشتری در این خصوص دارید لطفا به شبکه‌های اجتماعی ما پیام بفرستید.

#زن_زندگی_آزادی
#زندانیان‌_سیاسی
#اعتراضات_سراسری

@bidarzani
#شورش در ندامتگاه مرکزی کرج:
اعتراض #زندانیان به اجرای حکم #اعدام و سرکوب خشن مسئولان زندان

از ساعاتی پیش #ندامتگاه_مرکزی_کرج فضای پر تنشی ناشی از درگیری مسئولان زندان با زندانیان را تجربه می کند. این درگیری در پی اعتراض زندانیان به انتقال چند زندانی محکوم به اعدام برای اجرای حکم آنها صورت گرفته است. تعدادی از زندانیان معترض در جریان این درگیری #مجروح شده اند.

مسئولان زندان در حال انتقال ۴ تن از زندانیان محکوم به اعدام برای اجرای حکم آنها بودند که با اعتراض و سر دادن شعارهایی #علیه_جمهوری_اسلامی از طرف زندانیان مستقر در سالن های ۲، ۳ و ۵ مواجه شدند. اعتراض زندانیان با دخالت گارد به درگیری و خشونت کشیده شد و بیش از #صد_تن از زندانیان دچار جراحت شدند. زندانبانان برای سرکوب اعتراض صورت گرفته به #تیراندازی متوسل شدند.

زندانیان در اعتراض به اعمال رفتارهای خشونت آمیز مسئولان زندان، تعدادی از در ها و دوربین های زندان را شکسته اند.
در این رابطه اعم از تعداد زندانیان زخمی شده و یا کشته های احتمالی این درگیری و همچنین هویت زندانیان منتقل شده به سلول های انفرادی، کماکان در دست نیست.

#قیام_علیه_اعدام
#نه_به_شکنجه
#زندانی_سیاسی_آزاد_باید_گردد
#مقاومت_زندگی_است
#رهایی_از_بردگی_است
#جوانان_انقلابی_محلات_مریوان

@JavananeEnghlabe
Forwarded from Blackfishvoice (BFV)
بيدارزنى
Photo
اومد و گفت تمام دردایی که رو تنم گذاشتن یه‌ طرف ولی این یکی رو نمیتونم باهاش کنار بیام.

‏-میخوای حرف بزنی؟ می‌تونی بگی چی شده؟

‏دو ماه بود که هر روز و هر شب بازجویی می‌شدم. یکی از اون روزا اومدن بردنم برای بازجویی، رفتارشون یکم عوض شده بود، عصبانیت توی لحن و رفتارشون نبود، بازجوم سیگار روشن کرد و بهم داد و گفت: ببین یه قسمتی از پرونده به دستای تو گره خورده که اگر همکاری نکنی حکمت اعدامه.
باید اعتراف می‌کردم روی کسایی که اصلا ندیده بودمشون و نمی‌شناختمشون، اشک می‌ریختم و می‌گفتم من اینها رو نمی‌شناسم.

گفتن اگر به ما اعتماد داری و فکر نامزد و مادرت هستی خودت رو نجات بده و بار پرونده‌ت رو سبک کن.
اعتراف نکردم، یه کاغذ گذاشت جلوم و گفت اگر حرفی یا نوشته‌ای داری بنویس برای خانواده‌ت.
گفتم چه حرفی چه نوشته‌ای؟!

با پوزخند گفت به هر حال آدم باید وصیتش همیشه زیر سرش باشه.
خیلی طول کشید تا تونستم برای خانواده‌م چند خطی بنویسم، و اشک چشمام رو جوری پر کرده بود که نمیدیدم چیا نوشتم.
‏گفت میخوای با خانواده‌ت تماس بگیری شاید این آخرین تماس‌ت باشه. یه گوشی موبایل ساده آورد و گفت اول خانواده‌ت یا نامزدت؟

باورم شده بود، گفتم فقط بهشون نگید که قراره اعدام بشم. گفت اون دست ما نیست دادگاه اعلام میکنه. با خانواده‌م صحبت کردم و اشک می‌ریختم و خانواده تعجب کرده بودن چرا من دارم اشک می‌ریزم چون مرتبه‌های قبل هیچ وقت اشک نریخته بودم، مرتب می‌پرسیدند چرا گریه می‌کنی؟ فقط جواب میدام دلتنگم.

منو به سلول انفرادی بردن و تنم یخ زده بود و تا چند ساعت لرز داشتم و کنج انفرادی لای پتو نشسته بودم. به خودم می‌گفتم یعنی تموم شدم؟ ینی اینجا نقطه پایان منه؟ سرنوشت خانواده‌م چی میشه؟ نامزدم چی؟ عزادری سر مزارم رو تصویر سازی می‌کردم.

‏یه نیم ساعتی از خستگی بیهوش شدم، با صدای هر قدمی تو راهروی بازداشتگاه من خودم رو به مرگ نزدیک‌ می‌دیدم، خواب و بیدار نزدیکای صبح بود دیدم در بازداشتگاه باز شد و جونم بالا اومد، وحشت کردم و میلرزیدم، گفت بیا بیرون.
پرسیدم کجا، گفت نمیدونم، منو تحویل یه نفر دیگه داد، یه بازجوی دیگه اومد که صداش برام غریب بود اصلا صداش رو نشنیده بودم، چندتا کاغذ رو از من امضا و اثر انگشت گرفتن، گفتن وسایلت رو تحویل خانواده‌ت می‌دیم. همه بدنم سر شده بود، اومدن بردنم رو چندتا پله و گفت همینجا رو چهار پایه وایسا، چشمام بسته بود.
یه نفر برام اتهاماتم رو خوند یه نفر برام قرآن خوند، یه نفر گفت حرفی نداری و من داشتم زار می‌زدم.
گفت تمام، زدن زیر صندلی من مردم و داشتم دست و پا می‌زدم، نمی‌دونم چند دقیقه بود، فکر می‌کردم دارم خفه میشم. یهو صدای خنده چند نفر توی گوشم پیچید و به خودم اومدم دیدم رو زمین هستم و دارم دست و پای الکی میزنم.
این بود روایت اعدام مصنوعی یک زندانی گمنام.

#زندانیان_سیاسی_گمنام #جمهوری_اعدام #زندانی_سیاسی_آزاد_باید_گردد

@Blackfishvoice1
Forwarded from مدرسه‌ رهایی
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
⭕️ نامه به #هستی

نامه #کامیار_فکور ، زندانی سیاسی به #هستی، دختر #احمد_حائری زندانی محبوس در زندان #قزلحصار

بخشی از نامه :

...
یه روز بال پرواز
یه روز قفس
اما اونی برندس
که واسه #ماهی‌سیاه کوچیکای رویاش
جایی باشه مثل ارس
...
"

تقدیم به تمام فرزندانی که دلتنگ مادران و پدران اسیرشان هستند.

#زندان_اوین آذر ۱۴۰۲

#تبعیدگاه_قزلحصار
#زندانیان_سیاسی

#ژن_ژیان_ئازادی

🔻🔻🔻

لینک عضویت در #مدرسه_رهایی

https://t.me/edalatxah