-لالایی #نرگس_محمدی نغمههای دلتنگی مادری است که برای پاسداری از حقوق بشر به عنوان یک ارزش جهانی، پشت دیوارهای زندان نشسته است . شاید در چنین شبهایی نرگس دوباره این ترانه را میخواند با این امید که کودکانش آن را در قلبهایشان حس کنند.
با امید به آزادی #زندانیان_ سیاسی و عقیدتی
https://vimeo.com/293418966
با امید به آزادی #زندانیان_ سیاسی و عقیدتی
https://vimeo.com/293418966
📌وضعیت #کیانوش_سنجری در زندان اوین بسیار وخیم است و حتی پزشکی قانونی هم حکم عدم تحمل کیفر وی را صادر کرده ولی مسئولان امنیتی از مرخصی استعلاجی وی ممانعت میکنند.
@bidarzani
#زندانیان_سیاسی_عقیدتی
#FreeKianush https://t.co/FG87UjDdNz
@bidarzani
#زندانیان_سیاسی_عقیدتی
#FreeKianush https://t.co/FG87UjDdNz
Twitter
Behrouz Javid
وضعیت #کیانوش_سنجری در زندان اوین بسیار وخیم است و حتی پزشکی قانونی هم حکم عدم تحمل کیفر وی را صادر کرده ولی مسئولان امنیتی از مرخصی استعلاجی وی ممانعت میکنند. #FreeKianush
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
در ۶ ماه گذشته صدها نفر از فعالین حوزههای مختلف احضار، بازداشت و زندانی شدهاند. طبق اخبار منتشرشده این افراد به ۱۰۲۷ سال زندان و ۱۵۰۰ ضربه شلاق محکومشدهاند.
#زندانیان_سیاسی
@bidarzani
#زندانیان_سیاسی
@bidarzani
📌بیانیه کانون صنفی معلمان در اعتراض به ممانعت از مرخصی محمد حبیبی
در حالی به استقبال بهار میرویم که متاسفانه هر روز ویروس کرونا در سر تا سر کشور در حال قربانی گرفتن است. کانون صنفی معلمان در هشتم اسفند نسبت به عواقب شیوع این بیماری مهلک به مسئولان هشدار داد و خواستار به کارگیری تمام امکانات نهادهای حاکمیتی شد و بر این نکته تاکید نمود که مسئولیت جان تمام زندانیان به خصوص معلمان دربند با کسانی است که مانع از اعزام آنان به مرخصی میگردند. اما متاسفانه دادن مرخصی به زندانیان سیاسی که به خاطر فعالیت صنفی و مدنی در زندان هستند با اعمال سلیقه و قید و بندهایی صورت میگیرد که عملا باعث شدهاست تعداد زیادی از زندانیان سیاسی در زندان بمانند.
خوشبختانه در طی روزهای گذشته محمود بهشتی لنگرودی و اسماعیل عبدی از اعضای هیات مدیره کانون صنفی معلمان تهران به مرخصی اعزام شدند و اندکی از اضطراب و نگرانی خانوادهها و معلمان کاست امری که باید دو هفته پیش صورت میگرفت. اما دادستان همچنان با مرخصی محمد حبیبی دیگر عضو هیات مدیره کانون صنفی معلمان مخالفت میکند این مخالفت در حالی است که از حدود دو هفته پیش در سالن شماره دو اندرزگاه دو تیپ پنج زندان تهران بزرگ موارد ابتلا به کرونا اعضای یک اتاق شناسایی شده و آنها را از بند خارج نمودهاند و جان محمد حبیبی با توجه به مشکلات ریوی مزمن در معرض خطر جدی است.
کانون صنفی معلمان ایران “تهران” ضمن هشدار مجدد نسبت به وضعیت سلامت تمام زندانیان ، با توجه وضعیت بغرنج محمد حبیبی خواهان اعزام وی به مرخصی بدون فوت وقت است.
کانون صنفی معلمان ایران (تهران)
۲۸ اسفند ۱۳۹۸”.
#محمد_حبیبی
#زندانیان_سیاسی
@bidarzani
https://t.me/hranews/43034
در حالی به استقبال بهار میرویم که متاسفانه هر روز ویروس کرونا در سر تا سر کشور در حال قربانی گرفتن است. کانون صنفی معلمان در هشتم اسفند نسبت به عواقب شیوع این بیماری مهلک به مسئولان هشدار داد و خواستار به کارگیری تمام امکانات نهادهای حاکمیتی شد و بر این نکته تاکید نمود که مسئولیت جان تمام زندانیان به خصوص معلمان دربند با کسانی است که مانع از اعزام آنان به مرخصی میگردند. اما متاسفانه دادن مرخصی به زندانیان سیاسی که به خاطر فعالیت صنفی و مدنی در زندان هستند با اعمال سلیقه و قید و بندهایی صورت میگیرد که عملا باعث شدهاست تعداد زیادی از زندانیان سیاسی در زندان بمانند.
خوشبختانه در طی روزهای گذشته محمود بهشتی لنگرودی و اسماعیل عبدی از اعضای هیات مدیره کانون صنفی معلمان تهران به مرخصی اعزام شدند و اندکی از اضطراب و نگرانی خانوادهها و معلمان کاست امری که باید دو هفته پیش صورت میگرفت. اما دادستان همچنان با مرخصی محمد حبیبی دیگر عضو هیات مدیره کانون صنفی معلمان مخالفت میکند این مخالفت در حالی است که از حدود دو هفته پیش در سالن شماره دو اندرزگاه دو تیپ پنج زندان تهران بزرگ موارد ابتلا به کرونا اعضای یک اتاق شناسایی شده و آنها را از بند خارج نمودهاند و جان محمد حبیبی با توجه به مشکلات ریوی مزمن در معرض خطر جدی است.
کانون صنفی معلمان ایران “تهران” ضمن هشدار مجدد نسبت به وضعیت سلامت تمام زندانیان ، با توجه وضعیت بغرنج محمد حبیبی خواهان اعزام وی به مرخصی بدون فوت وقت است.
کانون صنفی معلمان ایران (تهران)
۲۸ اسفند ۱۳۹۸”.
#محمد_حبیبی
#زندانیان_سیاسی
@bidarzani
https://t.me/hranews/43034
Telegram
خبرگزاری هرانا
بیانیه کانون صنفی معلمان در اعتراض به ممانعت از مرخصی محمد حبیبی
خبرگزاری هرانا ـ کانون صنفی معلمان ایران (تهران) با انتشار بیانیه ای اعتراض خود را نسبت به ممانعت از اعزام به مرخصی محمد حبیبی اعلام کرد.
ادامه مطلب
↘️
@Hranews1 تماس ✉️ - @Hranews کانال…
خبرگزاری هرانا ـ کانون صنفی معلمان ایران (تهران) با انتشار بیانیه ای اعتراض خود را نسبت به ممانعت از اعزام به مرخصی محمد حبیبی اعلام کرد.
ادامه مطلب
↘️
@Hranews1 تماس ✉️ - @Hranews کانال…
📍همزمان با افزایش فشار بر زندانیان سیاسی زن؛ گرداندن پیکر “شهید گمنام” در زندان قرچک ورامین
در روزهای اخیر بخصوص با تغییر مدیریت #زندان_قرچک_ورامین و روی کار آمدن صغری خدادادی، فشارهای با مبنای عقیدتی بر زندانیان سیاسی افزایش یافته است، از جمله میتوان به گرداندن پیکر یک جان باخته جنگ هشت ساله در زندان و از مقابل بند #زندانیان_سیاسی اشاره کرد. رئیس جدید زندان همچنین به زندانیان سیاسی اطلاع داده است برای همه آنان سفارش چادر داده است.
در روزهای اخیر بخصوص با تغییر مدیریت زندان قرچک ورامین فشارهای با مبنای عقیدتی بر زندانیان سیاسی افزایش یافته است.
پس از انتصاب مهدی محمدی مدیر سابق زندان قرچک ورامین به سمت معاون اداری مالی اداره کل زندانهای استان تهران و روی کار آمدن صغری خدادادی، سرپرست جدید این زندان، برخلاف انتظارات از اولین زن رئیس در این زندان، فشارها و محدودیتها بر زندانیان سیاسی زن به شکل گستردهای افزایش پیدا کرده است./هرانا
#زنان_زندانی_سیاسی
@bidarzani
در روزهای اخیر بخصوص با تغییر مدیریت #زندان_قرچک_ورامین و روی کار آمدن صغری خدادادی، فشارهای با مبنای عقیدتی بر زندانیان سیاسی افزایش یافته است، از جمله میتوان به گرداندن پیکر یک جان باخته جنگ هشت ساله در زندان و از مقابل بند #زندانیان_سیاسی اشاره کرد. رئیس جدید زندان همچنین به زندانیان سیاسی اطلاع داده است برای همه آنان سفارش چادر داده است.
در روزهای اخیر بخصوص با تغییر مدیریت زندان قرچک ورامین فشارهای با مبنای عقیدتی بر زندانیان سیاسی افزایش یافته است.
پس از انتصاب مهدی محمدی مدیر سابق زندان قرچک ورامین به سمت معاون اداری مالی اداره کل زندانهای استان تهران و روی کار آمدن صغری خدادادی، سرپرست جدید این زندان، برخلاف انتظارات از اولین زن رئیس در این زندان، فشارها و محدودیتها بر زندانیان سیاسی زن به شکل گستردهای افزایش پیدا کرده است./هرانا
#زنان_زندانی_سیاسی
@bidarzani
#توییت_خوان
جناب وکیل #امیرسالار_داودی و جناب #بکتاش_آبتین از ساعت ۱۸ روز گذشته (۹۹/۱۲/۲۷) و در پی اعتراض به جا به جاییهای مکرر و فاقد وجاهت قانونی #زندانیان_سیاسی بخصوص #اسماعیل_عبدی اعتصاب غذای خود را آغاز نمودند و اعلام داشتند تا زمان ادامه این ظلم به اعتصاب ادامه میدهند.
@bidarzani
https://twitter.com/tannaz_ayrin/status/1372557529629216772?s=21
جناب وکیل #امیرسالار_داودی و جناب #بکتاش_آبتین از ساعت ۱۸ روز گذشته (۹۹/۱۲/۲۷) و در پی اعتراض به جا به جاییهای مکرر و فاقد وجاهت قانونی #زندانیان_سیاسی بخصوص #اسماعیل_عبدی اعتصاب غذای خود را آغاز نمودند و اعلام داشتند تا زمان ادامه این ظلم به اعتصاب ادامه میدهند.
@bidarzani
https://twitter.com/tannaz_ayrin/status/1372557529629216772?s=21
Twitter
طناز کلاهچیان
جناب وکیل #امیرسالار_داودی و جناب #بکتاش_آبتین از ساعت ۱۸ روز گذشته (۹۹/۱۲/۲۷) و در پی اعتراض به جا به جایی های مکرر و فاقد وجاهت قانونی #زندانیان_سیاسی بخصوص #اسماعیل_عبدی اعتصاب غذا ی خود را آغاز نمودند و اعلام داشتند تا زمان ادامه این ظلم به اعتصاب ادامه…
🟠 ثبت دادخواست رسمی ۱۷ نفر از زندانیان سیاسی: اتحاد علیه سلول انفرادی
۱۷ نفر از #زندانیان_سیاسی و عقیدتی زندانهای اوین و رجاییشهر دادخواستی مبنی بر اعتراض و شکایت نسبت به حبس در «سلول انفرادی»، در دفاتر بندهای این زندانها به ثبت رساندند. در این دادخواستها زندانیان با ذکر ایام حبس، خواهان مجازات عاملان و آمران و صادرکنندگان بازداشت و نگهداریشان در سلولهای انفرادی شدهاند.
امروز یکم اردیبهشت، ۹ نفر از زندانیان سیاسی اوین به نامهای: پیمان پورداد، صادق عباسی، پژمان عباد، بهزاد همایونی، امیرحسین میرخلیلی، ابوالفضل غسالی، پارسا گلشنی، مصطفی خسروبابادی و کیوان صمیمی، و نیز ۸ نفر از زندان سیاسی رجاییشهر: مطلب احمدیان، سعید اقبالی، آرش صادقی، آرشام رضایی، نصراله لشنی، مهدی مسکیننواز، فرهاد میثمی و رضا محمدحسینی دادخواست علیه سلول انفرادی را در دفاتر زندان به ثبت رساندند.
این زندانیان عقیدتی و سیاسی با استناد به رای وحدت رویه دیوان عدالت اداری در سال ۸۲ و قانون آئین دادرسی کیفری، مدعی شدهاند که سلول انفرادی «مصداق بارز شکنجه» بوده و امری غیرقانونی است که علیه آنها به کار گرفته شده است. لذا از کلیه ظابطین قضایی، آمران، عاملان و کسانی که دستور نگهداری آنها را در سلول انفرادی صادر کردند، شکایت کرده و خواهان رسیدگی شدهاند.
گفتنی است که در اسفند سال ۹۹ نیز ۲۳ نفر از فعالان سیاسی و اجتماعی که طی بازداشتهای خود در #سلول_انفرادی حبس شده بودند، این دادخواست را در دفاتر قضایی تهران به ثبت رساندند.
#علیه_شکنجه
@bidarzani | @edalatxah
۱۷ نفر از #زندانیان_سیاسی و عقیدتی زندانهای اوین و رجاییشهر دادخواستی مبنی بر اعتراض و شکایت نسبت به حبس در «سلول انفرادی»، در دفاتر بندهای این زندانها به ثبت رساندند. در این دادخواستها زندانیان با ذکر ایام حبس، خواهان مجازات عاملان و آمران و صادرکنندگان بازداشت و نگهداریشان در سلولهای انفرادی شدهاند.
امروز یکم اردیبهشت، ۹ نفر از زندانیان سیاسی اوین به نامهای: پیمان پورداد، صادق عباسی، پژمان عباد، بهزاد همایونی، امیرحسین میرخلیلی، ابوالفضل غسالی، پارسا گلشنی، مصطفی خسروبابادی و کیوان صمیمی، و نیز ۸ نفر از زندان سیاسی رجاییشهر: مطلب احمدیان، سعید اقبالی، آرش صادقی، آرشام رضایی، نصراله لشنی، مهدی مسکیننواز، فرهاد میثمی و رضا محمدحسینی دادخواست علیه سلول انفرادی را در دفاتر زندان به ثبت رساندند.
این زندانیان عقیدتی و سیاسی با استناد به رای وحدت رویه دیوان عدالت اداری در سال ۸۲ و قانون آئین دادرسی کیفری، مدعی شدهاند که سلول انفرادی «مصداق بارز شکنجه» بوده و امری غیرقانونی است که علیه آنها به کار گرفته شده است. لذا از کلیه ظابطین قضایی، آمران، عاملان و کسانی که دستور نگهداری آنها را در سلول انفرادی صادر کردند، شکایت کرده و خواهان رسیدگی شدهاند.
گفتنی است که در اسفند سال ۹۹ نیز ۲۳ نفر از فعالان سیاسی و اجتماعی که طی بازداشتهای خود در #سلول_انفرادی حبس شده بودند، این دادخواست را در دفاتر قضایی تهران به ثبت رساندند.
#علیه_شکنجه
@bidarzani | @edalatxah
#خبر #زندانیان_سیاسی
اسماعیل گرامی فعال مستقل بازنشستگان را دیروز صبح به شعبه دوم بازپرسی امنیت اوین برده اند.
آقای گرامی به استناد اصل۲۷ قانون اساسی اتهام تجمع غیرقانونی و اخلال درنظم را رد کرده است.
بازپرس محترم! هم هنوز قرار بازداشت پیرمرد ۶۷ ساله را تبدیل به وثیقه نکرده است!
#توییت_خوان
https://twitter.com/Ahmadreza_haeri/status/1391794610565955587?s=19
اسماعیل گرامی فعال مستقل بازنشستگان را دیروز صبح به شعبه دوم بازپرسی امنیت اوین برده اند.
آقای گرامی به استناد اصل۲۷ قانون اساسی اتهام تجمع غیرقانونی و اخلال درنظم را رد کرده است.
بازپرس محترم! هم هنوز قرار بازداشت پیرمرد ۶۷ ساله را تبدیل به وثیقه نکرده است!
#توییت_خوان
https://twitter.com/Ahmadreza_haeri/status/1391794610565955587?s=19
Twitter
احمدرضا حائری
#خبر #زندانیان_سیاسی اسماعیل گرامی فعال مستقل بازنشستگان را دیروز صبح به شعبه دوم بازپرسی امنیت اوین برده اند. آقای گرامی به استناد اصل۲۷ قانون اساسی اتهام تجمع غیرقانونی و اخلال درنظم را رد کرده است. بازپرس محترم! هم هنوز قرار بازداشت پیرمرد ۶۷ ساله را تبدیل…
🟣 موج جدید کرونا در داخل زندانها، جان و سلامت بند زنان اوین را بهخطر انداخته و مقامات قضایی و زندان، هیچ توجهی به این موضوع ندارند.
این فایل صوتی بخشی از گفتگو تلفنی من با #عالیه_مطلبزاده است
https://t.co/IegKDDi8YR
@bidarzani
این فایل صوتی بخشی از گفتگو تلفنی من با #عالیه_مطلبزاده است
https://t.co/IegKDDi8YR
@bidarzani
Twitter
Sadra Abdollahi
#موج_جدید_کرونا با سرعت زیاد در داخل زندان ها جان و سلامت #زندانیان_سیاسی_بند_زنان_اوین را به خطر انداخته و مقامات قضایی و زندان هیچ توجه جدی به این موضوع ندارند. این فایل صوتی بخشی از گفتگو تلفنی من با #عالیه_مطلب_زاده در داخل زندان است. #اوین_۱۴۰۰
#مریم_صدرنیا و #متینه_خدایار روز پنجشنبه ۱۷ آذر با یورش ماموران اطلاعات سپاه به منزلشان در شهرک آتیساز #تهران بازداشت شدهاند. مریم صدرنیا وکیل دادگستری و متینه خدایار مربی ورزشی و ۳۵ ساله است.
#زن_زندگی_آزادی
#زندانیان_سیاسی
#اعتراضات_سراسری
@bidarzani
#زن_زندگی_آزادی
#زندانیان_سیاسی
#اعتراضات_سراسری
@bidarzani
بنا به اطلاعات رسیده به بیدارزنی، #لیلا_عقیلی در روز ۲۴ مهر حوالی میدان فردوسی توسط پلیس امنیت بازداشت شده و تحت فشار است.
بیدارزنی از صحت این خبر مطمئن نیست. چنانچه اطلاعات بیشتری در این خصوص دارید لطفا به شبکههای اجتماعی ما پیام بفرستید.
#زن_زندگی_آزادی
#زندانیان_سیاسی
#اعتراضات_سراسری
@bidarzani
بیدارزنی از صحت این خبر مطمئن نیست. چنانچه اطلاعات بیشتری در این خصوص دارید لطفا به شبکههای اجتماعی ما پیام بفرستید.
#زن_زندگی_آزادی
#زندانیان_سیاسی
#اعتراضات_سراسری
@bidarzani
Forwarded from Blackfishvoice (BFV)
بيدارزنى
Photo
اومد و گفت تمام دردایی که رو تنم گذاشتن یه طرف ولی این یکی رو نمیتونم باهاش کنار بیام.
-میخوای حرف بزنی؟ میتونی بگی چی شده؟
دو ماه بود که هر روز و هر شب بازجویی میشدم. یکی از اون روزا اومدن بردنم برای بازجویی، رفتارشون یکم عوض شده بود، عصبانیت توی لحن و رفتارشون نبود، بازجوم سیگار روشن کرد و بهم داد و گفت: ببین یه قسمتی از پرونده به دستای تو گره خورده که اگر همکاری نکنی حکمت اعدامه.
باید اعتراف میکردم روی کسایی که اصلا ندیده بودمشون و نمیشناختمشون، اشک میریختم و میگفتم من اینها رو نمیشناسم.
گفتن اگر به ما اعتماد داری و فکر نامزد و مادرت هستی خودت رو نجات بده و بار پروندهت رو سبک کن.
اعتراف نکردم، یه کاغذ گذاشت جلوم و گفت اگر حرفی یا نوشتهای داری بنویس برای خانوادهت.
گفتم چه حرفی چه نوشتهای؟!
با پوزخند گفت به هر حال آدم باید وصیتش همیشه زیر سرش باشه.
خیلی طول کشید تا تونستم برای خانوادهم چند خطی بنویسم، و اشک چشمام رو جوری پر کرده بود که نمیدیدم چیا نوشتم.
گفت میخوای با خانوادهت تماس بگیری شاید این آخرین تماست باشه. یه گوشی موبایل ساده آورد و گفت اول خانوادهت یا نامزدت؟
باورم شده بود، گفتم فقط بهشون نگید که قراره اعدام بشم. گفت اون دست ما نیست دادگاه اعلام میکنه. با خانوادهم صحبت کردم و اشک میریختم و خانواده تعجب کرده بودن چرا من دارم اشک میریزم چون مرتبههای قبل هیچ وقت اشک نریخته بودم، مرتب میپرسیدند چرا گریه میکنی؟ فقط جواب میدام دلتنگم.
منو به سلول انفرادی بردن و تنم یخ زده بود و تا چند ساعت لرز داشتم و کنج انفرادی لای پتو نشسته بودم. به خودم میگفتم یعنی تموم شدم؟ ینی اینجا نقطه پایان منه؟ سرنوشت خانوادهم چی میشه؟ نامزدم چی؟ عزادری سر مزارم رو تصویر سازی میکردم.
یه نیم ساعتی از خستگی بیهوش شدم، با صدای هر قدمی تو راهروی بازداشتگاه من خودم رو به مرگ نزدیک میدیدم، خواب و بیدار نزدیکای صبح بود دیدم در بازداشتگاه باز شد و جونم بالا اومد، وحشت کردم و میلرزیدم، گفت بیا بیرون.
پرسیدم کجا، گفت نمیدونم، منو تحویل یه نفر دیگه داد، یه بازجوی دیگه اومد که صداش برام غریب بود اصلا صداش رو نشنیده بودم، چندتا کاغذ رو از من امضا و اثر انگشت گرفتن، گفتن وسایلت رو تحویل خانوادهت میدیم. همه بدنم سر شده بود، اومدن بردنم رو چندتا پله و گفت همینجا رو چهار پایه وایسا، چشمام بسته بود.
یه نفر برام اتهاماتم رو خوند یه نفر برام قرآن خوند، یه نفر گفت حرفی نداری و من داشتم زار میزدم.
گفت تمام، زدن زیر صندلی من مردم و داشتم دست و پا میزدم، نمیدونم چند دقیقه بود، فکر میکردم دارم خفه میشم. یهو صدای خنده چند نفر توی گوشم پیچید و به خودم اومدم دیدم رو زمین هستم و دارم دست و پای الکی میزنم.
این بود روایت اعدام مصنوعی یک زندانی گمنام.
#زندانیان_سیاسی_گمنام #جمهوری_اعدام #زندانی_سیاسی_آزاد_باید_گردد
@Blackfishvoice1
-میخوای حرف بزنی؟ میتونی بگی چی شده؟
دو ماه بود که هر روز و هر شب بازجویی میشدم. یکی از اون روزا اومدن بردنم برای بازجویی، رفتارشون یکم عوض شده بود، عصبانیت توی لحن و رفتارشون نبود، بازجوم سیگار روشن کرد و بهم داد و گفت: ببین یه قسمتی از پرونده به دستای تو گره خورده که اگر همکاری نکنی حکمت اعدامه.
باید اعتراف میکردم روی کسایی که اصلا ندیده بودمشون و نمیشناختمشون، اشک میریختم و میگفتم من اینها رو نمیشناسم.
گفتن اگر به ما اعتماد داری و فکر نامزد و مادرت هستی خودت رو نجات بده و بار پروندهت رو سبک کن.
اعتراف نکردم، یه کاغذ گذاشت جلوم و گفت اگر حرفی یا نوشتهای داری بنویس برای خانوادهت.
گفتم چه حرفی چه نوشتهای؟!
با پوزخند گفت به هر حال آدم باید وصیتش همیشه زیر سرش باشه.
خیلی طول کشید تا تونستم برای خانوادهم چند خطی بنویسم، و اشک چشمام رو جوری پر کرده بود که نمیدیدم چیا نوشتم.
گفت میخوای با خانوادهت تماس بگیری شاید این آخرین تماست باشه. یه گوشی موبایل ساده آورد و گفت اول خانوادهت یا نامزدت؟
باورم شده بود، گفتم فقط بهشون نگید که قراره اعدام بشم. گفت اون دست ما نیست دادگاه اعلام میکنه. با خانوادهم صحبت کردم و اشک میریختم و خانواده تعجب کرده بودن چرا من دارم اشک میریزم چون مرتبههای قبل هیچ وقت اشک نریخته بودم، مرتب میپرسیدند چرا گریه میکنی؟ فقط جواب میدام دلتنگم.
منو به سلول انفرادی بردن و تنم یخ زده بود و تا چند ساعت لرز داشتم و کنج انفرادی لای پتو نشسته بودم. به خودم میگفتم یعنی تموم شدم؟ ینی اینجا نقطه پایان منه؟ سرنوشت خانوادهم چی میشه؟ نامزدم چی؟ عزادری سر مزارم رو تصویر سازی میکردم.
یه نیم ساعتی از خستگی بیهوش شدم، با صدای هر قدمی تو راهروی بازداشتگاه من خودم رو به مرگ نزدیک میدیدم، خواب و بیدار نزدیکای صبح بود دیدم در بازداشتگاه باز شد و جونم بالا اومد، وحشت کردم و میلرزیدم، گفت بیا بیرون.
پرسیدم کجا، گفت نمیدونم، منو تحویل یه نفر دیگه داد، یه بازجوی دیگه اومد که صداش برام غریب بود اصلا صداش رو نشنیده بودم، چندتا کاغذ رو از من امضا و اثر انگشت گرفتن، گفتن وسایلت رو تحویل خانوادهت میدیم. همه بدنم سر شده بود، اومدن بردنم رو چندتا پله و گفت همینجا رو چهار پایه وایسا، چشمام بسته بود.
یه نفر برام اتهاماتم رو خوند یه نفر برام قرآن خوند، یه نفر گفت حرفی نداری و من داشتم زار میزدم.
گفت تمام، زدن زیر صندلی من مردم و داشتم دست و پا میزدم، نمیدونم چند دقیقه بود، فکر میکردم دارم خفه میشم. یهو صدای خنده چند نفر توی گوشم پیچید و به خودم اومدم دیدم رو زمین هستم و دارم دست و پای الکی میزنم.
این بود روایت اعدام مصنوعی یک زندانی گمنام.
#زندانیان_سیاسی_گمنام #جمهوری_اعدام #زندانی_سیاسی_آزاد_باید_گردد
@Blackfishvoice1
Forwarded from مدرسه رهایی
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
⭕️ نامه به #هستی
نامه #کامیار_فکور ، زندانی سیاسی به #هستی، دختر #احمد_حائری زندانی محبوس در زندان #قزلحصار
بخشی از نامه :
...
یه روز بال پرواز
یه روز قفس
اما اونی برندس
که واسه #ماهیسیاه کوچیکای رویاش
جایی باشه مثل ارس
...
"
تقدیم به تمام فرزندانی که دلتنگ مادران و پدران اسیرشان هستند.
#زندان_اوین آذر ۱۴۰۲
#تبعیدگاه_قزلحصار
#زندانیان_سیاسی
#ژن_ژیان_ئازادی
🔻🔻🔻
لینک عضویت در #مدرسه_رهایی
https://t.me/edalatxah
نامه #کامیار_فکور ، زندانی سیاسی به #هستی، دختر #احمد_حائری زندانی محبوس در زندان #قزلحصار
بخشی از نامه :
...
یه روز بال پرواز
یه روز قفس
اما اونی برندس
که واسه #ماهیسیاه کوچیکای رویاش
جایی باشه مثل ارس
...
"
تقدیم به تمام فرزندانی که دلتنگ مادران و پدران اسیرشان هستند.
#زندان_اوین آذر ۱۴۰۲
#تبعیدگاه_قزلحصار
#زندانیان_سیاسی
#ژن_ژیان_ئازادی
🔻🔻🔻
لینک عضویت در #مدرسه_رهایی
https://t.me/edalatxah