✨ #هــــفـــــت_شــــهــــر_عــــشـــــق
ادامهی داستان #منطقالطیر
#قسمت_نهم (پایانی) ⬇️
👈🏻 پرندگان وقتی سخنان #هدهد را میشنوند، میفهمند که راه #سیمرغ بازیچه نیست و رفتن به این راه از گروهی ناتوان برنمیآید. بسیاری از تصور سختی راه همانجا میمیرند. بقیه به راه میافتند و سالها ره میسپارند و سختی بسیار میبینند. عدهای از تشنگی و حوادث مختلف میمیرند. تعدادی از حرارت آفتاب , پر و بالشان میسوزد و نابود میشوند یا طعمهی درندگان میگردند. برخی مشغول تماشای #عجایب راه شده و از ادامهی مسیر باز میمانند. از صدها هزار پرنده فقط #سی مرغ بیبال و پر، رنجور و غم زده به پیشگاه #سیمرغ میرسند و آنجا را محلی غیرقابل توصیف و #نورانیتر از هزاران خورشید و ماه و ستاره میبینند.
پرندگان خود را در برابر آن #عظمت، حقیر و ناچیز مییابند و چون قطرهای در آن اقیانوس #جلال و شکوه محو میشوند.
مدتی میگذرد تا هنگامی که یکی از مقربان #سیمرغ به دیدارشان میآید و میبیند #سی مرغ بال و پر ریخته و نیمهجان، گیج و حیران منتظرند.
میپرسد: « از کجا آمدهاید و چه میخواهید؟ »
آنان میگویند: « ما پرندگانی هستیم که به اینجا آمدیم تا #سیمرغ پادشاه ما باشد. هزاران مرغ بودیم و از راه دور به امید دیدار #سیمرغ، فقط #سی مرغ زنده به اینجا رسیدیم. آرزو داریم که آن بزرگوار ما را به #حضور بپذیرد و به لطف در ما نظری کند. »
آن مقرب #سیمرغ میگوید: « هزاران هزار چون شما در مقابل عظمت او ذرهای ناچیز است. شما باشید یا نباشید او #پادشاه مطلق و جاودان خواهد بود. مشتی پرندهی حقیر در برابر او چه ارزشی دارد؟ »
#پرندگان از این سخن #دلشکسته میشوند و میگویند: « حقارت و خواری شایستهی کسی نیست که به محضر او آمده است. اگر ما نمیتوانیم به #وصال او برسیم حداقل میتوانیم چون پروانه در آتش #عشقش بسوزیم. »
سرانجام آنان چون در عشق #سیمرغ میمیرند و سر تا پا درد میشوند و با اینکه #استغنای کامل #حضرتدوست بینیاز از آنان است؛ اما لطفش شامل حالشان میگردد و فرستادهای از سوی #سیمرغ میآید و صفحهای پیش رویشان میگذارد تا در آن بنگرند.
آنها میبینند هر چه در این راه گفتهاند و انجام دادهاند در این صفحه #نوشته شده است.
آنان از #خطایا و #اشتباهاتشان شرمنده شده و با #آتش حیا و شرمندگی آن سیاهیها از وجودشان پاک میشود. سپس آنچه کردهاند و نکردهاند از #لوح سینهشان محو میگردد.
ناگهان آفتاب #قرب و نزدیکی به #سیمرغ در پیش چشمشان روشن شده و چهرهی #سیمرغ را میبینند. اما آنچه مایهی حیرت و شگفتیشان میشود این است در آینهی وجود او #سیمرغ همان #سی مرغ است. یعنی فرقی بین آن #سی مرغ با #سیمرغ نیست. مرغان چون با تعجب علت این #یگانگی را میپرسند خطاب میآید: «شما چون تمام آلودگیهای وجودتان را پاک کردید، چون آینه شدید که از خود نقشی ندارد. شما فقط منعکس کنندهی شمایل #معشوق هستید.»
در پایان آنان چون سایهای که در نور آفتاب ناپدید میشود در وجود او محو میگردند. پس دیگر نه #رهروئی میماند و نه #رهبری . فقط #راه است. . .
🔚 پــــایـــــان
🌐کــــانــــال عـــرفـــانــــے بـــہ ســــوے حــــق 🌐
https://telegram.me/besoyehaqq
ادامهی داستان #منطقالطیر
#قسمت_نهم (پایانی) ⬇️
👈🏻 پرندگان وقتی سخنان #هدهد را میشنوند، میفهمند که راه #سیمرغ بازیچه نیست و رفتن به این راه از گروهی ناتوان برنمیآید. بسیاری از تصور سختی راه همانجا میمیرند. بقیه به راه میافتند و سالها ره میسپارند و سختی بسیار میبینند. عدهای از تشنگی و حوادث مختلف میمیرند. تعدادی از حرارت آفتاب , پر و بالشان میسوزد و نابود میشوند یا طعمهی درندگان میگردند. برخی مشغول تماشای #عجایب راه شده و از ادامهی مسیر باز میمانند. از صدها هزار پرنده فقط #سی مرغ بیبال و پر، رنجور و غم زده به پیشگاه #سیمرغ میرسند و آنجا را محلی غیرقابل توصیف و #نورانیتر از هزاران خورشید و ماه و ستاره میبینند.
پرندگان خود را در برابر آن #عظمت، حقیر و ناچیز مییابند و چون قطرهای در آن اقیانوس #جلال و شکوه محو میشوند.
مدتی میگذرد تا هنگامی که یکی از مقربان #سیمرغ به دیدارشان میآید و میبیند #سی مرغ بال و پر ریخته و نیمهجان، گیج و حیران منتظرند.
میپرسد: « از کجا آمدهاید و چه میخواهید؟ »
آنان میگویند: « ما پرندگانی هستیم که به اینجا آمدیم تا #سیمرغ پادشاه ما باشد. هزاران مرغ بودیم و از راه دور به امید دیدار #سیمرغ، فقط #سی مرغ زنده به اینجا رسیدیم. آرزو داریم که آن بزرگوار ما را به #حضور بپذیرد و به لطف در ما نظری کند. »
آن مقرب #سیمرغ میگوید: « هزاران هزار چون شما در مقابل عظمت او ذرهای ناچیز است. شما باشید یا نباشید او #پادشاه مطلق و جاودان خواهد بود. مشتی پرندهی حقیر در برابر او چه ارزشی دارد؟ »
#پرندگان از این سخن #دلشکسته میشوند و میگویند: « حقارت و خواری شایستهی کسی نیست که به محضر او آمده است. اگر ما نمیتوانیم به #وصال او برسیم حداقل میتوانیم چون پروانه در آتش #عشقش بسوزیم. »
سرانجام آنان چون در عشق #سیمرغ میمیرند و سر تا پا درد میشوند و با اینکه #استغنای کامل #حضرتدوست بینیاز از آنان است؛ اما لطفش شامل حالشان میگردد و فرستادهای از سوی #سیمرغ میآید و صفحهای پیش رویشان میگذارد تا در آن بنگرند.
آنها میبینند هر چه در این راه گفتهاند و انجام دادهاند در این صفحه #نوشته شده است.
آنان از #خطایا و #اشتباهاتشان شرمنده شده و با #آتش حیا و شرمندگی آن سیاهیها از وجودشان پاک میشود. سپس آنچه کردهاند و نکردهاند از #لوح سینهشان محو میگردد.
ناگهان آفتاب #قرب و نزدیکی به #سیمرغ در پیش چشمشان روشن شده و چهرهی #سیمرغ را میبینند. اما آنچه مایهی حیرت و شگفتیشان میشود این است در آینهی وجود او #سیمرغ همان #سی مرغ است. یعنی فرقی بین آن #سی مرغ با #سیمرغ نیست. مرغان چون با تعجب علت این #یگانگی را میپرسند خطاب میآید: «شما چون تمام آلودگیهای وجودتان را پاک کردید، چون آینه شدید که از خود نقشی ندارد. شما فقط منعکس کنندهی شمایل #معشوق هستید.»
در پایان آنان چون سایهای که در نور آفتاب ناپدید میشود در وجود او محو میگردند. پس دیگر نه #رهروئی میماند و نه #رهبری . فقط #راه است. . .
🔚 پــــایـــــان
🌐کــــانــــال عـــرفـــانــــے بـــہ ســــوے حــــق 🌐
https://telegram.me/besoyehaqq
#بعد #ازبعثت
⚜گفتگوی #بین_عتبه_و #حضرت_رسول_الله
🔺قسمت بیستم🔻
✍ادامه........
🌹🍂🌹🍂🌹🍂🌹🍂🌹🍂🌹🍂🌹
🔮 #عتبه رضی الله عنه نزد #حضرت_رسول_خدا صلی الله علیه وآله و سلم حاضر شده چنین گفت: برادرزاده عزیز! شما میدانید که نزد ما دارای چه موقعیتی هستید، شما #آیین جدیدی برای قومت آورده اید، که با آن میان جمعیت آنان تفرقه انداخته اید؛ #افکار #وعقاید شان را به باد انتقاد می گیرید، خدایان آنها را بد می گویید🌸
🔮 #نیاکان گذشته را #گمراه و #کافر قرار می دهید، اینک از شما خواهش می کنم که به پیشنهاد های من گوش دهید، شاید بعضی از آنها مورد قبولتان واقع شود🌺
🍁 #حضرت_رسول_الله صلی الله علیه وآله و سلم فرمودند: بفرمایید بگویید، ای ابوالولید! من گوش می کنم🌸
🔮 #عتبه رضی الله عنه گفت: برادرزاده عزیز! اگر هدف شما از این برنامه #مال #وثروت است، ما برای شما مال جمع می کنیم تا شما ثروتمندترين ما قرار بگیرید. اگر هدف شما رسیدن به سرداری است پس شما را سردار خود قرار می دهیم و متعهد می شویم که هیچ تصمیمی بدون شما نخواهیم گرفت🌺
🔶چنانچه منظورتان حکومت است ما شما را به عنوان حاکم و #پادشاه خود قبول می کنیم و #اگربیماری #روانی #وجن دارید و از این بابت ناراحت هستید، ما برایتان معالجی می آوریم و برای بهبودی تان خرج می کنیم تا این که بهبود یابید🌸
ادامه دارد.......
✍مولف: حضرت علامه سید ابوالحسن ندوی " رحمه الله "
📔 #کتاب_نبی_رحمت
🌐کــــانــــال عـــرفـــانــــے بـــہ ســــوے حــــق 🌐
https://telegram.me/besoyehaqq
⚜گفتگوی #بین_عتبه_و #حضرت_رسول_الله
🔺قسمت بیستم🔻
✍ادامه........
🌹🍂🌹🍂🌹🍂🌹🍂🌹🍂🌹🍂🌹
🔮 #عتبه رضی الله عنه نزد #حضرت_رسول_خدا صلی الله علیه وآله و سلم حاضر شده چنین گفت: برادرزاده عزیز! شما میدانید که نزد ما دارای چه موقعیتی هستید، شما #آیین جدیدی برای قومت آورده اید، که با آن میان جمعیت آنان تفرقه انداخته اید؛ #افکار #وعقاید شان را به باد انتقاد می گیرید، خدایان آنها را بد می گویید🌸
🔮 #نیاکان گذشته را #گمراه و #کافر قرار می دهید، اینک از شما خواهش می کنم که به پیشنهاد های من گوش دهید، شاید بعضی از آنها مورد قبولتان واقع شود🌺
🍁 #حضرت_رسول_الله صلی الله علیه وآله و سلم فرمودند: بفرمایید بگویید، ای ابوالولید! من گوش می کنم🌸
🔮 #عتبه رضی الله عنه گفت: برادرزاده عزیز! اگر هدف شما از این برنامه #مال #وثروت است، ما برای شما مال جمع می کنیم تا شما ثروتمندترين ما قرار بگیرید. اگر هدف شما رسیدن به سرداری است پس شما را سردار خود قرار می دهیم و متعهد می شویم که هیچ تصمیمی بدون شما نخواهیم گرفت🌺
🔶چنانچه منظورتان حکومت است ما شما را به عنوان حاکم و #پادشاه خود قبول می کنیم و #اگربیماری #روانی #وجن دارید و از این بابت ناراحت هستید، ما برایتان معالجی می آوریم و برای بهبودی تان خرج می کنیم تا این که بهبود یابید🌸
ادامه دارد.......
✍مولف: حضرت علامه سید ابوالحسن ندوی " رحمه الله "
📔 #کتاب_نبی_رحمت
🌐کــــانــــال عـــرفـــانــــے بـــہ ســــوے حــــق 🌐
https://telegram.me/besoyehaqq
#بعد #ازبعثت
🔥قریش مسلمانان مهاجر را تعقیب می کنند
#قسمت2⃣
✍ادامه.......
🔰وقتی قریش دیدند که مسلمانان در سرزمین #حبشه امنیت دارند، دو نفر از سوی خود بنامهای عبدالله بن ابی ربیعه و عمرو بن العاص بن وایل را به حبشه فرستادند و هدایای گران بهایی از اشیای #مکه برای نجاشی و دولتمردان #حبشه ارسال کردند.💞
♻️این دو فرستاده نزد نجاشی رفته با درباریان تماس گرفتند و حمایت آنان را جلب نمودند، و با تقدیم هدایا #دلهای شان را بدست آوردند. سپس در مجلس #پادشاه حاضر شده، چنین گفتند: چند نفر از مردم نادان و کم خرد ما به کشور شما پناهنده شده اند💞
♻️اینها آیین قوم خود را رها کرده اند و آیین شما را نیز قبول ندارند. دارای #دین جدیدی هستند که نه ما آن را می دانیم و نه شما از آن اطلاعی دارید. اینک ما را بزرگان قوم، فامیل ها، پدرها و عموهای آنان به سوی شما فرستاده اند و تقاضا نموده اند که این افراد را به سوی قومشان برگردانید. آنان، این افراد را بهتر می شناسند💞
♻️درباریان نیز گفتند: شاها! اینها راست می گویند، افراد مذکور را به دست اینها بسپارید. نجاشی عصبانی شده و پیشنهاد آنان را رد کرد و حاضر نشد، مسلمانانی را که به او و کشورش پناهنده شده بودند، به فرستادگان قریش بسپارد💞
♻️آنگاه مسلمانان را فرا خواند و از #دانشمندان مسیحی نیز دعوت نمود. نجاشی خطاب به مسلمانان گفت: این چه آیینی است که شما به آن معتقد شده اید که با دین من و سایر ادیان دیگر نیز متفاوت است و به سبب آن از قوم خود جدا شده اید؟💞
✍ادامه دارد........
✏️تالیف: حضرت علامه سید ابوالحسن ندوی " رحمه الله "
📓 #کتاب_نبی_رحمت
🌐کــــانــــال عـــرفـــانــــے بـــہ ســــوے حــــق 🌐
https://telegram.me/besoyehaqq
🔥قریش مسلمانان مهاجر را تعقیب می کنند
#قسمت2⃣
✍ادامه.......
🔰وقتی قریش دیدند که مسلمانان در سرزمین #حبشه امنیت دارند، دو نفر از سوی خود بنامهای عبدالله بن ابی ربیعه و عمرو بن العاص بن وایل را به حبشه فرستادند و هدایای گران بهایی از اشیای #مکه برای نجاشی و دولتمردان #حبشه ارسال کردند.💞
♻️این دو فرستاده نزد نجاشی رفته با درباریان تماس گرفتند و حمایت آنان را جلب نمودند، و با تقدیم هدایا #دلهای شان را بدست آوردند. سپس در مجلس #پادشاه حاضر شده، چنین گفتند: چند نفر از مردم نادان و کم خرد ما به کشور شما پناهنده شده اند💞
♻️اینها آیین قوم خود را رها کرده اند و آیین شما را نیز قبول ندارند. دارای #دین جدیدی هستند که نه ما آن را می دانیم و نه شما از آن اطلاعی دارید. اینک ما را بزرگان قوم، فامیل ها، پدرها و عموهای آنان به سوی شما فرستاده اند و تقاضا نموده اند که این افراد را به سوی قومشان برگردانید. آنان، این افراد را بهتر می شناسند💞
♻️درباریان نیز گفتند: شاها! اینها راست می گویند، افراد مذکور را به دست اینها بسپارید. نجاشی عصبانی شده و پیشنهاد آنان را رد کرد و حاضر نشد، مسلمانانی را که به او و کشورش پناهنده شده بودند، به فرستادگان قریش بسپارد💞
♻️آنگاه مسلمانان را فرا خواند و از #دانشمندان مسیحی نیز دعوت نمود. نجاشی خطاب به مسلمانان گفت: این چه آیینی است که شما به آن معتقد شده اید که با دین من و سایر ادیان دیگر نیز متفاوت است و به سبب آن از قوم خود جدا شده اید؟💞
✍ادامه دارد........
✏️تالیف: حضرت علامه سید ابوالحسن ندوی " رحمه الله "
📓 #کتاب_نبی_رحمت
🌐کــــانــــال عـــرفـــانــــے بـــہ ســــوے حــــق 🌐
https://telegram.me/besoyehaqq
🍁🌾🍁🌾🍁🌾🍁🌾🍁🌾🍁🌾🍁🌾🍁🌾
🌺عرفا را اصل بر اینست که #حقیقت در درون ما است و شرط دیدن آن #شفاف بودن و #عطشناک بودن است.
💎اصلی ترین حرف #عارفان اینست که #حقیقت_بیرون از ما نیست بلکه #حقیقت در #درون ماست بشرطی که ما #شفاف باشیم.🌸
👈اگر ما شفاف نباشیم و تیره باشیم ، #حقیقت را نمی توانیم در خودمان ببینیم ، می رویم در جاهای دیگر جستجو می کنیم اما اگر #شفاف باشیم ، در خودمان می بینیم . 🌸
✍داستانی از #مولانا که در دفتراول مثنوی است در آنجا می گوید
♻️ رومیان و چینیان بر سر اینکه کدام در صنعت نقاشی کدام ماهر ترند نزاع کردند ، این داستان را مولانا از کتاب احیاء العلوم غزالی برگرفته:🌸
🔰 #پادشاه به میان آمد و گفت نقاشی کنید و من بعد از یک سال به داوری می آیم .
🔸اتاق بزرگی را در اختیار چینی ها و رومیان قرار داد و پرده ای در میان اتاق آویخته بود ، رومیان آن طرف روی دیوار به نقاشی می پرداختند و چینیان هم آن طرف .
🔮چینیان نقش آفرینی کردند و بدیع ترین نقش ممکن را که در طاقت آنها بود پدید آوردند . اما رومیان هیچ کاری نکردند فقط دیوار را صیقل زدند. 🌸
💥صیقل زدند که آن را به یک آیینه بسیار تابناک تبدیل کردند. وقتی که نوبت داوری رسید و پادشاه با داوران وارد شدند ابتدا به سراغ نقش چینیان رفتند۰🌸
🔸چینیان چون از عمل فارغ شدند
💞از پی شادی دهلها میزدند
🔸شه در آمد دید آنجا نقشها
💞میربود آن ، عقل را و فهم را
🔰بعد وقتی رفتند به نقش رومی ها ، پرده را که از میان کشیدند این نقش در آن طرف حتی زیباتر جلوه کرد.🌸
🔮هر چه آنجا دید ، اینجا به نمود
🔮دیده را از دیدهخانه میربود
✨بعد مولوی می گوید :
🔻رومیان آن #صوفیانند ای پدر
♻️به جای اینکه بروند نقش از بیرون وام کنند و بردل بنشانند ، دل را آنقدر #صیقل می زنند #وپاکیزه می کنند تا آن نقش در اینها بتابد۰🌸
🔻زاد دانشمند ، آثار قلم
🔺زاد صوفی چیست ؟ آثار قدم
🔰می گوید ( در مورد #صوفیان ) آن طرف را باید آنقدر #پاکیزه کنید که آن حقیقت بیاید سراغ شما ، شما نروید سراغ #حقیقت ، او می آید سراغ شما ، به این معناست که می گوید۰🌸
🔸بعد از این میزان خود شو
🔸 تا شوی موزون خویش
🔰چنان آیینه وار و #صیقل زده خودت را در مقابل #حقیقت قرار بده که حقایق به سوی تو هجوم بیاورند و بشتابند و تو منبع حقایق شوی این آب از #درون تو بجوشد🌸
💞آب کم جو تشنگی آور به دست
💞تا بجوشد آبت از بالا و پست
🔮تو وقتی تشنه باشی آبها می آیند سراغت ، و چنانچه نفسی مستعد و مقبل باشد #اولیاء_الهی بسراغ او آیند. 🌸
👌واقعا نکته ی مهمی است و اینها همان رازهای فاش شده ای است که فاش نشده است
یعنی این #بزرگان گفته اند ولی گویی به گوش کسی نرفته است ، همه دنبال آب می روند . 🌸
👈می گوید شما اگر تشنه باشید #جهان را چنان ساخته اند که آب به سراغ شما می آید . جهان را چنان ساخته اند که #حقایق به شما هجوم می آورند🌸
🔻 علم به اینها هجوم می آورد ، آنها نمی روند ، آن به سراغشان می آید و این یک واقعیت است. 🌸
📘 کتاب_شبی_درکنارآفتاب
🍁🌾🍁🌾🍁🌾🍁🌾🍁🌾🍁🌾🍁🌾🍁🌾
🌐کــــانــــال عـــرفـــانــــے بـــہ ســــوے حــــق 🌐
https://telegram.me/besoyehaqq
🌺عرفا را اصل بر اینست که #حقیقت در درون ما است و شرط دیدن آن #شفاف بودن و #عطشناک بودن است.
💎اصلی ترین حرف #عارفان اینست که #حقیقت_بیرون از ما نیست بلکه #حقیقت در #درون ماست بشرطی که ما #شفاف باشیم.🌸
👈اگر ما شفاف نباشیم و تیره باشیم ، #حقیقت را نمی توانیم در خودمان ببینیم ، می رویم در جاهای دیگر جستجو می کنیم اما اگر #شفاف باشیم ، در خودمان می بینیم . 🌸
✍داستانی از #مولانا که در دفتراول مثنوی است در آنجا می گوید
♻️ رومیان و چینیان بر سر اینکه کدام در صنعت نقاشی کدام ماهر ترند نزاع کردند ، این داستان را مولانا از کتاب احیاء العلوم غزالی برگرفته:🌸
🔰 #پادشاه به میان آمد و گفت نقاشی کنید و من بعد از یک سال به داوری می آیم .
🔸اتاق بزرگی را در اختیار چینی ها و رومیان قرار داد و پرده ای در میان اتاق آویخته بود ، رومیان آن طرف روی دیوار به نقاشی می پرداختند و چینیان هم آن طرف .
🔮چینیان نقش آفرینی کردند و بدیع ترین نقش ممکن را که در طاقت آنها بود پدید آوردند . اما رومیان هیچ کاری نکردند فقط دیوار را صیقل زدند. 🌸
💥صیقل زدند که آن را به یک آیینه بسیار تابناک تبدیل کردند. وقتی که نوبت داوری رسید و پادشاه با داوران وارد شدند ابتدا به سراغ نقش چینیان رفتند۰🌸
🔸چینیان چون از عمل فارغ شدند
💞از پی شادی دهلها میزدند
🔸شه در آمد دید آنجا نقشها
💞میربود آن ، عقل را و فهم را
🔰بعد وقتی رفتند به نقش رومی ها ، پرده را که از میان کشیدند این نقش در آن طرف حتی زیباتر جلوه کرد.🌸
🔮هر چه آنجا دید ، اینجا به نمود
🔮دیده را از دیدهخانه میربود
✨بعد مولوی می گوید :
🔻رومیان آن #صوفیانند ای پدر
♻️به جای اینکه بروند نقش از بیرون وام کنند و بردل بنشانند ، دل را آنقدر #صیقل می زنند #وپاکیزه می کنند تا آن نقش در اینها بتابد۰🌸
🔻زاد دانشمند ، آثار قلم
🔺زاد صوفی چیست ؟ آثار قدم
🔰می گوید ( در مورد #صوفیان ) آن طرف را باید آنقدر #پاکیزه کنید که آن حقیقت بیاید سراغ شما ، شما نروید سراغ #حقیقت ، او می آید سراغ شما ، به این معناست که می گوید۰🌸
🔸بعد از این میزان خود شو
🔸 تا شوی موزون خویش
🔰چنان آیینه وار و #صیقل زده خودت را در مقابل #حقیقت قرار بده که حقایق به سوی تو هجوم بیاورند و بشتابند و تو منبع حقایق شوی این آب از #درون تو بجوشد🌸
💞آب کم جو تشنگی آور به دست
💞تا بجوشد آبت از بالا و پست
🔮تو وقتی تشنه باشی آبها می آیند سراغت ، و چنانچه نفسی مستعد و مقبل باشد #اولیاء_الهی بسراغ او آیند. 🌸
👌واقعا نکته ی مهمی است و اینها همان رازهای فاش شده ای است که فاش نشده است
یعنی این #بزرگان گفته اند ولی گویی به گوش کسی نرفته است ، همه دنبال آب می روند . 🌸
👈می گوید شما اگر تشنه باشید #جهان را چنان ساخته اند که آب به سراغ شما می آید . جهان را چنان ساخته اند که #حقایق به شما هجوم می آورند🌸
🔻 علم به اینها هجوم می آورد ، آنها نمی روند ، آن به سراغشان می آید و این یک واقعیت است. 🌸
📘 کتاب_شبی_درکنارآفتاب
🍁🌾🍁🌾🍁🌾🍁🌾🍁🌾🍁🌾🍁🌾🍁🌾
🌐کــــانــــال عـــرفـــانــــے بـــہ ســــوے حــــق 🌐
https://telegram.me/besoyehaqq
🍁🌾🍁🌾🍁🌾🍁🌾🍁🌾🍁🌾🍁🌾🍁🌾
🌺عرفا را اصل بر اینست که #حقیقت در درون ما است و شرط دیدن آن #شفاف بودن و #عطشناک بودن است.
💎اصلی ترین حرف #عارفان اینست که #حقیقت_بیرون از ما نیست بلکه #حقیقت در #درون ماست بشرطی که ما #شفاف باشیم.🌸
👈اگر ما شفاف نباشیم و تیره باشیم ، #حقیقت را نمی توانیم در خودمان ببینیم ، می رویم در جاهای دیگر جستجو می کنیم اما اگر #شفاف باشیم ، در خودمان می بینیم . 🌸
✍داستانی از #مولانا که در دفتراول مثنوی است در آنجا می گوید
♻️ رومیان و چینیان بر سر اینکه کدام در صنعت نقاشی کدام ماهر ترند نزاع کردند ، این داستان را مولانا از کتاب احیاء العلوم غزالی برگرفته:🌸
🔰 #پادشاه به میان آمد و گفت نقاشی کنید و من بعد از یک سال به داوری می آیم .
🔸اتاق بزرگی را در اختیار چینی ها و رومیان قرار داد و پرده ای در میان اتاق آویخته بود ، رومیان آن طرف روی دیوار به نقاشی می پرداختند و چینیان هم آن طرف .
🔮چینیان نقش آفرینی کردند و بدیع ترین نقش ممکن را که در طاقت آنها بود پدید آوردند . اما رومیان هیچ کاری نکردند فقط دیوار را صیقل زدند. 🌸
💥صیقل زدند که آن را به یک آیینه بسیار تابناک تبدیل کردند. وقتی که نوبت داوری رسید و پادشاه با داوران وارد شدند ابتدا به سراغ نقش چینیان رفتند۰🌸
🔸چینیان چون از عمل فارغ شدند
💞از پی شادی دهلها میزدند
🔸شه در آمد دید آنجا نقشها
💞میربود آن ، عقل را و فهم را
🔰بعد وقتی رفتند به نقش رومی ها ، پرده را که از میان کشیدند این نقش در آن طرف حتی زیباتر جلوه کرد.🌸
🔮هر چه آنجا دید ، اینجا به نمود
🔮دیده را از دیدهخانه میربود
✨بعد مولوی می گوید :
🔻رومیان آن #صوفیانند ای پدر
♻️به جای اینکه بروند نقش از بیرون وام کنند و بردل بنشانند ، دل را آنقدر #صیقل می زنند #وپاکیزه می کنند تا آن نقش در اینها بتابد۰🌸
🔻زاد دانشمند ، آثار قلم
🔺زاد صوفی چیست ؟ آثار قدم
🔰می گوید ( در مورد #صوفیان ) آن طرف را باید آنقدر #پاکیزه کنید که آن حقیقت بیاید سراغ شما ، شما نروید سراغ #حقیقت ، او می آید سراغ شما ، به این معناست که می گوید۰🌸
🔸بعد از این میزان خود شو
🔸 تا شوی موزون خویش
🔰چنان آیینه وار و #صیقل زده خودت را در مقابل #حقیقت قرار بده که حقایق به سوی تو هجوم بیاورند و بشتابند و تو منبع حقایق شوی این آب از #درون تو بجوشد🌸
💞آب کم جو تشنگی آور به دست
💞تا بجوشد آبت از بالا و پست
🔮تو وقتی تشنه باشی آبها می آیند سراغت ، و چنانچه نفسی مستعد و مقبل باشد #اولیاء_الهی بسراغ او آیند. 🌸
👌واقعا نکته ی مهمی است و اینها همان رازهای فاش شده ای است که فاش نشده است
یعنی این #بزرگان گفته اند ولی گویی به گوش کسی نرفته است ، همه دنبال آب می روند . 🌸
👈می گوید شما اگر تشنه باشید #جهان را چنان ساخته اند که آب به سراغ شما می آید . جهان را چنان ساخته اند که #حقایق به شما هجوم می آورند🌸
🔻 علم به اینها هجوم می آورد ، آنها نمی روند ، آن به سراغشان می آید و این یک واقعیت است. 🌸
📘 کتاب_شبی_درکنارآفتاب
🍁🌾🍁🌾🍁🌾🍁🌾🍁🌾🍁🌾🍁🌾🍁🌾
🌐کــــانــــال عـــرفـــانــــے بـــہ ســــوے حــــق 🌐
https://telegram.me/besoyehaqq
🌺عرفا را اصل بر اینست که #حقیقت در درون ما است و شرط دیدن آن #شفاف بودن و #عطشناک بودن است.
💎اصلی ترین حرف #عارفان اینست که #حقیقت_بیرون از ما نیست بلکه #حقیقت در #درون ماست بشرطی که ما #شفاف باشیم.🌸
👈اگر ما شفاف نباشیم و تیره باشیم ، #حقیقت را نمی توانیم در خودمان ببینیم ، می رویم در جاهای دیگر جستجو می کنیم اما اگر #شفاف باشیم ، در خودمان می بینیم . 🌸
✍داستانی از #مولانا که در دفتراول مثنوی است در آنجا می گوید
♻️ رومیان و چینیان بر سر اینکه کدام در صنعت نقاشی کدام ماهر ترند نزاع کردند ، این داستان را مولانا از کتاب احیاء العلوم غزالی برگرفته:🌸
🔰 #پادشاه به میان آمد و گفت نقاشی کنید و من بعد از یک سال به داوری می آیم .
🔸اتاق بزرگی را در اختیار چینی ها و رومیان قرار داد و پرده ای در میان اتاق آویخته بود ، رومیان آن طرف روی دیوار به نقاشی می پرداختند و چینیان هم آن طرف .
🔮چینیان نقش آفرینی کردند و بدیع ترین نقش ممکن را که در طاقت آنها بود پدید آوردند . اما رومیان هیچ کاری نکردند فقط دیوار را صیقل زدند. 🌸
💥صیقل زدند که آن را به یک آیینه بسیار تابناک تبدیل کردند. وقتی که نوبت داوری رسید و پادشاه با داوران وارد شدند ابتدا به سراغ نقش چینیان رفتند۰🌸
🔸چینیان چون از عمل فارغ شدند
💞از پی شادی دهلها میزدند
🔸شه در آمد دید آنجا نقشها
💞میربود آن ، عقل را و فهم را
🔰بعد وقتی رفتند به نقش رومی ها ، پرده را که از میان کشیدند این نقش در آن طرف حتی زیباتر جلوه کرد.🌸
🔮هر چه آنجا دید ، اینجا به نمود
🔮دیده را از دیدهخانه میربود
✨بعد مولوی می گوید :
🔻رومیان آن #صوفیانند ای پدر
♻️به جای اینکه بروند نقش از بیرون وام کنند و بردل بنشانند ، دل را آنقدر #صیقل می زنند #وپاکیزه می کنند تا آن نقش در اینها بتابد۰🌸
🔻زاد دانشمند ، آثار قلم
🔺زاد صوفی چیست ؟ آثار قدم
🔰می گوید ( در مورد #صوفیان ) آن طرف را باید آنقدر #پاکیزه کنید که آن حقیقت بیاید سراغ شما ، شما نروید سراغ #حقیقت ، او می آید سراغ شما ، به این معناست که می گوید۰🌸
🔸بعد از این میزان خود شو
🔸 تا شوی موزون خویش
🔰چنان آیینه وار و #صیقل زده خودت را در مقابل #حقیقت قرار بده که حقایق به سوی تو هجوم بیاورند و بشتابند و تو منبع حقایق شوی این آب از #درون تو بجوشد🌸
💞آب کم جو تشنگی آور به دست
💞تا بجوشد آبت از بالا و پست
🔮تو وقتی تشنه باشی آبها می آیند سراغت ، و چنانچه نفسی مستعد و مقبل باشد #اولیاء_الهی بسراغ او آیند. 🌸
👌واقعا نکته ی مهمی است و اینها همان رازهای فاش شده ای است که فاش نشده است
یعنی این #بزرگان گفته اند ولی گویی به گوش کسی نرفته است ، همه دنبال آب می روند . 🌸
👈می گوید شما اگر تشنه باشید #جهان را چنان ساخته اند که آب به سراغ شما می آید . جهان را چنان ساخته اند که #حقایق به شما هجوم می آورند🌸
🔻 علم به اینها هجوم می آورد ، آنها نمی روند ، آن به سراغشان می آید و این یک واقعیت است. 🌸
📘 کتاب_شبی_درکنارآفتاب
🍁🌾🍁🌾🍁🌾🍁🌾🍁🌾🍁🌾🍁🌾🍁🌾
🌐کــــانــــال عـــرفـــانــــے بـــہ ســــوے حــــق 🌐
https://telegram.me/besoyehaqq