مسابقات #بهکاپ و #بهکاپر قهرمانی کشور
بانوان مازندران:
#نایب_قهرمان
مردان مازندران:
سوم
8 بابلی در بین 14 عضو تیم مازندران
#ورزشگاه_کاشانک، #تهران
آدینه، 1 مرداد 95.
@BabolShahreBaharNarenj
بانوان مازندران:
#نایب_قهرمان
مردان مازندران:
سوم
8 بابلی در بین 14 عضو تیم مازندران
#ورزشگاه_کاشانک، #تهران
آدینه، 1 مرداد 95.
@BabolShahreBaharNarenj
#واژگونی خودروی وانت نیسان با بار بلوک؛
در پی بریدن مسیر توسط موتورسیکلت
#مصدومیت دو راننده
کمربندی #امیرکلا، بابل.
عکس: #میثم_موسوی
شنبه، 2 مرداد 95.
@BabolShahreBaharNarenj
در پی بریدن مسیر توسط موتورسیکلت
#مصدومیت دو راننده
کمربندی #امیرکلا، بابل.
عکس: #میثم_موسوی
شنبه، 2 مرداد 95.
@BabolShahreBaharNarenj
#علی_نجفی
#نماینده بابل:
#بیکاری در بابل #بحرانی است،باید به فکر چارهای جدی بود
با شعار نباید با اعتماد مردم بازی شود
بابل باید به جایگاه واقعی خود بازگردد
شنبه، 2مرداد95
@BabolShahreBaharNarenj
#نماینده بابل:
#بیکاری در بابل #بحرانی است،باید به فکر چارهای جدی بود
با شعار نباید با اعتماد مردم بازی شود
بابل باید به جایگاه واقعی خود بازگردد
شنبه، 2مرداد95
@BabolShahreBaharNarenj
نشست بررسی مشکلات شهرستان بابل با حضور #استاندار و مدیران استانی و شهرستانی؛
قطعی #برق برای دقایقی، حاضرین در جلسه را دچار گرمازدگی کرد
#فرمانداری ویژه بابل
شنبه، 2مرداد 95
@BabolShahreBaharNarenj
قطعی #برق برای دقایقی، حاضرین در جلسه را دچار گرمازدگی کرد
#فرمانداری ویژه بابل
شنبه، 2مرداد 95
@BabolShahreBaharNarenj
روشی برای سوختگیری #گاز_مایع
#میدان_هادی_نوروزی، بابل.
عکس: #اسماعیل_وطن_پور
شنبه، 2 مرداد 95.
@BabolShahreBaharNarenj
#میدان_هادی_نوروزی، بابل.
عکس: #اسماعیل_وطن_پور
شنبه، 2 مرداد 95.
@BabolShahreBaharNarenj
#الکساندر_ژیلکین
استاندار #آستراخان در نشست #بابلسر:
از برنامههای جدی ما ایجاد #خط_دریایی #مازندران - #روسیه است، تمام تلاش ما تحقق این امر تا سال آینده است
شنبه، 2مرداد 95
@BabolShahreBaharNarenj
استاندار #آستراخان در نشست #بابلسر:
از برنامههای جدی ما ایجاد #خط_دریایی #مازندران - #روسیه است، تمام تلاش ما تحقق این امر تا سال آینده است
شنبه، 2مرداد 95
@BabolShahreBaharNarenj
دعای خیر برای چهار ورزشکار #المپیکی بابل
#نوشاد_عالمیان
#نیما_عالمیان
#مجتبی_میرزاجانپور
#بشیر_باباجان_زاده
@BabolShahreBaharNarenj
#نوشاد_عالمیان
#نیما_عالمیان
#مجتبی_میرزاجانپور
#بشیر_باباجان_زاده
@BabolShahreBaharNarenj
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
آغاز سال یکهزار و پانصد و بیست و هشت #تبری
عید بیمو با خیر و خِشی⚜ سفره بِلیم با دِل خِشی
بوریم فامیلِای سرکشی⚜ پر هادیم دشتِ ناخِشی
🌸 سرنای #نوروز رستاک
@Tabari1528
@BabolShahreBaharNarenj
عید بیمو با خیر و خِشی⚜ سفره بِلیم با دِل خِشی
بوریم فامیلِای سرکشی⚜ پر هادیم دشتِ ناخِشی
🌸 سرنای #نوروز رستاک
@Tabari1528
@BabolShahreBaharNarenj
مراسم معرفی برترینهای #فوتبال ایران
#امین_قاسمی_نژاد
بازیکن بابلی تیم #ماشین_سازی #تبریز
به عنوان بهترین بازیکن #لیگ_یک ایران در فصل 95-94 انتخاب شد.
شنبه، 2 مرداد 95.
@BabolShahreBaharNarenj
#امین_قاسمی_نژاد
بازیکن بابلی تیم #ماشین_سازی #تبریز
به عنوان بهترین بازیکن #لیگ_یک ایران در فصل 95-94 انتخاب شد.
شنبه، 2 مرداد 95.
@BabolShahreBaharNarenj
#حمید_کاظمی
بازیکن فصل پیش #نساجی و فعلی #خونه_به_خونه
#آقای_گل #لیگ_یک:
خوشحال کردن مردم مازندران برام شده یک آرزو؛
امیدوارم امسال به #لیگ_برتر صعود کنیم
شنبه، 2 مرداد 95.
@BabolShahreBaharNarenj
بازیکن فصل پیش #نساجی و فعلی #خونه_به_خونه
#آقای_گل #لیگ_یک:
خوشحال کردن مردم مازندران برام شده یک آرزو؛
امیدوارم امسال به #لیگ_برتر صعود کنیم
شنبه، 2 مرداد 95.
@BabolShahreBaharNarenj
جمعهها و مرگ خاطرات!
ساعتی پیش از #تخریب
سردر خانه #حبیب_اسداله_زاده
#بیسرتکیه، #خیابان_نواب، بابل.
ثبت با موبایل: #جواد_بیژنی
#بابل_قتلگاه_آثار_تاریخی
آدینه، 1 مرداد 95
@BabolShahreBaharNarenj
ساعتی پیش از #تخریب
سردر خانه #حبیب_اسداله_زاده
#بیسرتکیه، #خیابان_نواب، بابل.
ثبت با موبایل: #جواد_بیژنی
#بابل_قتلگاه_آثار_تاریخی
آدینه، 1 مرداد 95
@BabolShahreBaharNarenj
💠💠💠 موقعیت مازندران در شاهنامه
✍🏻 #داوود_کیاقاسمی
🔺صفحه ۱🔺
به بربط چو بایست برساخت رود
برآورد مازندرانی سرود:
که مازندران شهر ما یاد باد
همیشه بر و بومش آباد باد...
در مورد مازندرانی که ذِکرش بارها در #شاهنامه آمده، اگرچه همگان و خاصه فردوسیشناسان و شاهنامه خوانانِ خُرد و کلان همواره بر این باور بودهاند که منظور، همین #مازندران کنونی ست، برخی پژوهشگرانِ تازه رسیده چنین نظری ندارند و جالبتر آن که تکلیف شان با خودشان هم چندان روشن نیست و روی یک مکانِ جغرافیاییِ واحد اتفاق نظر ندارند؛ گاه آن را نقطهای در #هندوستان و گاه، جایی در #یمن میدانند و خود نمیدانند در کجای هندوستان یا یمن!
استاد #فریدون_جنیدی، از شاهنامهپژوهانِ برجسته و بنیانگذار #بنیاد_نیشابور، بر همان باور نخست است؛ یعنی او مازندرانِ شاهنامه را همین مازندران کنونی میداند. دیوهای مازندران را نیز موانعی طبیعی چون کوه و جنگل و کوه و دریا می پندارد که خوان به خوان، سرِ راهِ #رستم قرار می گرفتند و او می بایست بر آنها فائق میآمد. به باور ایشان، بزرگترین دیو مازندران، #دیو_سپید، همان #دماوندکوه بود.* چنین نگاهی را دیگر استادان تاریخ و ادبیات پارسی هم دارند، چنانکه #ملک_الشعرا_بهار می گوید:
"ای دیوِ سپید پای در بند!
ای گنبدِ گیتی! ای دماوند!"
واقعیت آن است که اگرچه گاه، بنا به نشانه هایی در شاهنامه، شاید ذهن ما در شناسایی مازندران به سمت جایی دیگر، چون یمن یا هند، هدایت شوند، نشانه های جدی تری هم، چه در متن شاهنامه و چه فراتر از آن متن، هستند که ما را به مازندران کنونی می رسانند:
۱. مازندران نام جدید و برساخته ای نیست. این نام در همان روزگارِ فردوسی نیز به همین مازندرانِ کنونی اطلاق میشد، چنانکه #منوچهری_دامغانی، که هم روزگارِ فردوسی بود، در سرآغاز قصیدهای میگوید:
"برآمد ز کوه ابر مازندران
چو مارِ شِکَنجی و ماز اندر آن"
#دامغان با #ساری، مرکزِ کنونیِ مازندران، کمتر از دو ساعت در مسیر کوهستانی فاصله دارد. فاصله اش با شهر #کیاسرِ ساری هم کمتر از یک ساعت است. تمام روستاهای کوهیِ غرب دامغان و نیز شهر کوهستانی #دیباج، مازندرانی تبار و تبری زبان اند. بنابراین، موقعیت جغرافیایی مازندران در زمان فردوسی به خوبی روشن بود؛ آن سوی دامغان. مگر آن که بگوییم فردوسی می خواست سر به سرِ مردم و تاریخ بگذارد و با وجود این واقعیتِ جغرافیایی، جای دیگری را مازندران بخواند!
۲. نام #تمیشه (جایی حوالی #کردکوی کنونی) و ساری و #آمل هم بارها و بارها به موازات نامِ مازندران در شاهنامه آمده است. اگر مازندرانِ شاهنامه جایی در یمن یا هند است، آمل و ساری و تمیشه ی شاهنامه، جایی در کجایند؟!
۳. برخی از مهمترین داستان های شاهنامه از جمله داستان #ضحاک و #فریدون در اطراف آمل اتفاق می افتند. هنوز در کنار #دماوندکوه جایی به نام #تخت_فریدون هست که مردم محلی بر این باورند فریدونِ گاوسوار در آنجا میزیست و همان جا ضحاک بیدادگر را در چاه کرد. هنوز مردم #نوا در #لاریجان در ۲۶ نوروزماه تبری یا ۲٨ تیرماه جلالی به شکرانهی پیروزی فریدون بر ضحاک، جشنِ آتش زدنِ گَوَن می گیرند.
۴. فردوسی جایی در شاهنامه از زبان یک رامشگرِ بربط نواز، سرودِ مازندرانی میخواند و از اعتدال هوا و سرسبزی همیشگیِ کوه و دشت مازندران میگوید:
"... که در بوستانش همیشه گل است
به کوه اندرون لاله و سنبل است
هوا خوشگوار و زمین پرنگار
نه سرد و نه گرم و همیشه بهار..."
بی گمان چنین جایی هرگز در یمن نبوده و نیست. نیز تا کنون کسی از چنین نامی در هند، نشانی نداده است.
۵. جغرافیای تبرستان دو بخش دارد؛ کوه و دشت، که مردم عادی به این دومی، از گذشته ای بسیار دور، #مازرون (مازندران) میگفتهاند. هنوز هم کوه و مازرون و کوهی و مازرونی اصطلاحی جاافتاده در فرهنگِ تبری زبانان است و حتا به ییلاق-قشلاق می گویند کوه-مازرون. جالب اینجاست که #قارن پسرِ #ونداد_هرمزد، فرمانروای قارنوندِ تبرستان، دو پسر داشت که نام یکی را #کوهیار و نام دیگری را #مازیار نهاد؛ انگار یکی را یاریگرِ کوه میخواست و دیگری را یاریگرِ مازرون.** باری، فردوسی پس از سرایشِ شاهنامه با جفاهایی که میبیند، به #تبرستان سفر میکند تا این اثر سترگ را بر فرمانروای #باوندیِ آن عرضه دارد؛ چراکه بخشهای مهمی از داستان های شاهنامه با نام مازندران و برخی شهرهای کهن آن گره خورده بود و عرضهی این اثر به فرمانروای تبرستان می توانست خوشایندِ مذاق او بیفتد و در نتیجه، دست فردوسی را بگیرد و به شایستگی ناز و نوازش کند.
🔺 ادامه در صفحه ۲ 🔺
_____________________________________
* در مورد ریشه و معنای مازیار، نظراتِ دیگری هم هست که جای طرح در این مقال نیست.
** جنیدی، فریدون. "پایتخت فریدون". http://goo.gl/cL9wPx
✔️✔️✔️✔️✔️✔️✔️
«کانال اطلاعرسانی بابل، شهر بهار نارنج»
@BabolShahreBaharNarenj
✍🏻 #داوود_کیاقاسمی
🔺صفحه ۱🔺
به بربط چو بایست برساخت رود
برآورد مازندرانی سرود:
که مازندران شهر ما یاد باد
همیشه بر و بومش آباد باد...
در مورد مازندرانی که ذِکرش بارها در #شاهنامه آمده، اگرچه همگان و خاصه فردوسیشناسان و شاهنامه خوانانِ خُرد و کلان همواره بر این باور بودهاند که منظور، همین #مازندران کنونی ست، برخی پژوهشگرانِ تازه رسیده چنین نظری ندارند و جالبتر آن که تکلیف شان با خودشان هم چندان روشن نیست و روی یک مکانِ جغرافیاییِ واحد اتفاق نظر ندارند؛ گاه آن را نقطهای در #هندوستان و گاه، جایی در #یمن میدانند و خود نمیدانند در کجای هندوستان یا یمن!
استاد #فریدون_جنیدی، از شاهنامهپژوهانِ برجسته و بنیانگذار #بنیاد_نیشابور، بر همان باور نخست است؛ یعنی او مازندرانِ شاهنامه را همین مازندران کنونی میداند. دیوهای مازندران را نیز موانعی طبیعی چون کوه و جنگل و کوه و دریا می پندارد که خوان به خوان، سرِ راهِ #رستم قرار می گرفتند و او می بایست بر آنها فائق میآمد. به باور ایشان، بزرگترین دیو مازندران، #دیو_سپید، همان #دماوندکوه بود.* چنین نگاهی را دیگر استادان تاریخ و ادبیات پارسی هم دارند، چنانکه #ملک_الشعرا_بهار می گوید:
"ای دیوِ سپید پای در بند!
ای گنبدِ گیتی! ای دماوند!"
واقعیت آن است که اگرچه گاه، بنا به نشانه هایی در شاهنامه، شاید ذهن ما در شناسایی مازندران به سمت جایی دیگر، چون یمن یا هند، هدایت شوند، نشانه های جدی تری هم، چه در متن شاهنامه و چه فراتر از آن متن، هستند که ما را به مازندران کنونی می رسانند:
۱. مازندران نام جدید و برساخته ای نیست. این نام در همان روزگارِ فردوسی نیز به همین مازندرانِ کنونی اطلاق میشد، چنانکه #منوچهری_دامغانی، که هم روزگارِ فردوسی بود، در سرآغاز قصیدهای میگوید:
"برآمد ز کوه ابر مازندران
چو مارِ شِکَنجی و ماز اندر آن"
#دامغان با #ساری، مرکزِ کنونیِ مازندران، کمتر از دو ساعت در مسیر کوهستانی فاصله دارد. فاصله اش با شهر #کیاسرِ ساری هم کمتر از یک ساعت است. تمام روستاهای کوهیِ غرب دامغان و نیز شهر کوهستانی #دیباج، مازندرانی تبار و تبری زبان اند. بنابراین، موقعیت جغرافیایی مازندران در زمان فردوسی به خوبی روشن بود؛ آن سوی دامغان. مگر آن که بگوییم فردوسی می خواست سر به سرِ مردم و تاریخ بگذارد و با وجود این واقعیتِ جغرافیایی، جای دیگری را مازندران بخواند!
۲. نام #تمیشه (جایی حوالی #کردکوی کنونی) و ساری و #آمل هم بارها و بارها به موازات نامِ مازندران در شاهنامه آمده است. اگر مازندرانِ شاهنامه جایی در یمن یا هند است، آمل و ساری و تمیشه ی شاهنامه، جایی در کجایند؟!
۳. برخی از مهمترین داستان های شاهنامه از جمله داستان #ضحاک و #فریدون در اطراف آمل اتفاق می افتند. هنوز در کنار #دماوندکوه جایی به نام #تخت_فریدون هست که مردم محلی بر این باورند فریدونِ گاوسوار در آنجا میزیست و همان جا ضحاک بیدادگر را در چاه کرد. هنوز مردم #نوا در #لاریجان در ۲۶ نوروزماه تبری یا ۲٨ تیرماه جلالی به شکرانهی پیروزی فریدون بر ضحاک، جشنِ آتش زدنِ گَوَن می گیرند.
۴. فردوسی جایی در شاهنامه از زبان یک رامشگرِ بربط نواز، سرودِ مازندرانی میخواند و از اعتدال هوا و سرسبزی همیشگیِ کوه و دشت مازندران میگوید:
"... که در بوستانش همیشه گل است
به کوه اندرون لاله و سنبل است
هوا خوشگوار و زمین پرنگار
نه سرد و نه گرم و همیشه بهار..."
بی گمان چنین جایی هرگز در یمن نبوده و نیست. نیز تا کنون کسی از چنین نامی در هند، نشانی نداده است.
۵. جغرافیای تبرستان دو بخش دارد؛ کوه و دشت، که مردم عادی به این دومی، از گذشته ای بسیار دور، #مازرون (مازندران) میگفتهاند. هنوز هم کوه و مازرون و کوهی و مازرونی اصطلاحی جاافتاده در فرهنگِ تبری زبانان است و حتا به ییلاق-قشلاق می گویند کوه-مازرون. جالب اینجاست که #قارن پسرِ #ونداد_هرمزد، فرمانروای قارنوندِ تبرستان، دو پسر داشت که نام یکی را #کوهیار و نام دیگری را #مازیار نهاد؛ انگار یکی را یاریگرِ کوه میخواست و دیگری را یاریگرِ مازرون.** باری، فردوسی پس از سرایشِ شاهنامه با جفاهایی که میبیند، به #تبرستان سفر میکند تا این اثر سترگ را بر فرمانروای #باوندیِ آن عرضه دارد؛ چراکه بخشهای مهمی از داستان های شاهنامه با نام مازندران و برخی شهرهای کهن آن گره خورده بود و عرضهی این اثر به فرمانروای تبرستان می توانست خوشایندِ مذاق او بیفتد و در نتیجه، دست فردوسی را بگیرد و به شایستگی ناز و نوازش کند.
🔺 ادامه در صفحه ۲ 🔺
_____________________________________
* در مورد ریشه و معنای مازیار، نظراتِ دیگری هم هست که جای طرح در این مقال نیست.
** جنیدی، فریدون. "پایتخت فریدون". http://goo.gl/cL9wPx
✔️✔️✔️✔️✔️✔️✔️
«کانال اطلاعرسانی بابل، شهر بهار نارنج»
@BabolShahreBaharNarenj
💠💠💠 موقعیت مازندران در شاهنامه
✍🏻 #داوود_کیاقاسمی
🔺صفحه ۲🔺
۶. دیو اگرچه امروزه در فرهنگ و زبان پارسی به معنای شیطان و اهریمن و مانند آن است، در فرهنگ باستانی تبرستان، دَئِوا بود و نام خدا بود؛ خدایانِ طبیعی؛ خدایانِ کوه و دشت و جنگل و دریا. این نکته با نظر استاد فریدون جنیدی و دیگرانی که دیوهای مازندران را موانع طبیعیِ سر راه رستم میدانند همخوانی دارد. هنوز که هنوز است نام بسیاری از مکانها و اشخاص در جای جای مازندران به نام دیو است؛ #دیوکلا، #دیورز، #دیوا، #دیوسالار و مانند آن. #نیما_یوشیج در برخی از اشعار تبریاش در دفترِ #روجا به این دیوها اشاره میکند:
"مازرونِ دیو اَتّا گَته نوم هَسه
رِستِم به حیله دیوِ دَس دَوِسه
دیوِ خونِدونا اِفتاب پَرِسّه
زرتشت به کینه بد به وِ دَوَسه"*
پرسش اینجاست که چطور میتوان این همه شواهد و قراین تاریخی و باورهای عمومی و آیینهای بومی را که از عصر فردوسی تا کنون سینه به سینه به ما رسیدهاند، یک شبه و یکسره وانهاد و دل به یک چند قرینهی ناراستِ کتابی، که بی شک می توانند هرگونه تأویل و تفسیری بپذیرند، خوش کرد و گفت مازندران جایی در یمن یا هند است؟! یعنی به راستی خودِ فردوسی، مازندران را جایی در آنجاها -که روشن نیست کجاها- میدید؟ اگر چنین بود، چطور هیچ فردوسی شناس و شاهنامهخوانی طی هزار سال متوجه این نکته نبود و به یکباره برخی کتاب به دستانِ امروزی به چنین کشفِ عظیمِ فضایی رسیدند و نیت واقعی فردوسی را از پس هزار سال کشف کرده اند و روح او را از عذاب ناشی از این نادانیِ تاریخی مردم نجات داده اند؟!
به نظر میرسد فردوسی وصف سرسبزی و زیبایی مازندران را بسیار شنیده بود، اما چون در آن زمان نقشههای جغرافیایی امروزی وجود نداشت در تعیین دقیق محل جغرافیایی آن دچار اشتباه شده بود. گواه این مدعا آن است که تا همین چهارصد و پانصد سال پیش، گمان همگان بر این بود زمین مسطح است؛ یعنی، نقشهی جغرافیایی جهان، حتا در تخصصی ترین نهادهای تهیه ی نقشه، پر از ایرادهای دم دستی بود که امروزه بیشتر شبیه یک حکایتِ مضحک است. نقشههای فلات ایران هم به هزار و یک دلیل تا همین صد و پنجاه تا دویست سال پیش بسیار بی ربط و مضحک بود. حال از فردوسی که تخصصی در علم جغرافیا و نقشه کشی نداشت، آن هم در آن زمانهای دور، چه انتظاری می توان داشت؟ شاید او تصور میکرد مازندران خیلی دور است و در تخیل خودش آن را طوری توصیف کرد که گمان میرود جایی نزدیک یمن یا هند باشد. اگرچه نظراتی هم در خصوص هندی بودن تبارِ نخستینِ مازندرانیان هست و محیط مازندران و شیوهی زیست مازندرانیان در دل جنگل و شالیزار و نیز اساطیر آنها همچون اسطوره ی گاو و مانند آن، می تواند چنان باشد که مازندران را هندوستان ایران دانست.** قرابتی که در زبانهای تبری و هندی هست و حتا برخی پژوهشگران ریشه ی نام مازندران را #مز_ایندرا (ایندرای بزرگ که خدای جنگِ هندوان بود) میدانند،*** این گمان را تقویت میکند.
شوربختانه بسیاری از پژوهشهای دانشگاهی در ایران - تازه، اگر بگیر و بچسبان نباشند و بتوان نام تحقیق بر آنها نهاد- متکی به منابعِ صِرفِ کتابخانه ای شده اند و از دلایل و شواهد عینی و واقعی غافل ماندهاند. جالب اینجاست که در خوانش این منابع کتابخانهای هم معمولن اشکالات روش شناختیِ دمِ دستی به چشم میخورد.
نتیجه آن که مازندرانِ شاهنامه بیگمان جایی غیر از مازندرانِ کنونی نمیتواند باشد، اگرنه، این نظرسازانِ تازه رسیده لطف کنند بی درنگ و بی سرگیجگی، یک جای راست و درست به نام مازندران در هند یا یمن با این همه نشانه ها و شواهد و قراینِ عینی و کهن نشانمان دهند تا ما نیز به آنها ایمان بیاوریم.
_____________________________________
* دیو مازندران نامدارِ بزرگیست./ رستم به حیله دستِ دیو را بست./ خاندان دیو همه آیینِ مِهرپرستی داشتند./ زرتشت به کینه نسبتِ بد به او داد.
** کولاییان، درویشعلی. "برنج و مازندران باستان". http://goo.gl/rE3h6X
*** حجازی کناری، سید حسن. پژوهشی در زمینه نام های باستانی مازندران. تهران: انتشارات روشنگران. چاپ اول، ۱۳٧۲، ص ۶۱.
✔️✔️✔️✔️✔️✔️✔️
«کانال اطلاعرسانی بابل، شهر بهار نارنج»
@BabolShahreBaharNarenj
✍🏻 #داوود_کیاقاسمی
🔺صفحه ۲🔺
۶. دیو اگرچه امروزه در فرهنگ و زبان پارسی به معنای شیطان و اهریمن و مانند آن است، در فرهنگ باستانی تبرستان، دَئِوا بود و نام خدا بود؛ خدایانِ طبیعی؛ خدایانِ کوه و دشت و جنگل و دریا. این نکته با نظر استاد فریدون جنیدی و دیگرانی که دیوهای مازندران را موانع طبیعیِ سر راه رستم میدانند همخوانی دارد. هنوز که هنوز است نام بسیاری از مکانها و اشخاص در جای جای مازندران به نام دیو است؛ #دیوکلا، #دیورز، #دیوا، #دیوسالار و مانند آن. #نیما_یوشیج در برخی از اشعار تبریاش در دفترِ #روجا به این دیوها اشاره میکند:
"مازرونِ دیو اَتّا گَته نوم هَسه
رِستِم به حیله دیوِ دَس دَوِسه
دیوِ خونِدونا اِفتاب پَرِسّه
زرتشت به کینه بد به وِ دَوَسه"*
پرسش اینجاست که چطور میتوان این همه شواهد و قراین تاریخی و باورهای عمومی و آیینهای بومی را که از عصر فردوسی تا کنون سینه به سینه به ما رسیدهاند، یک شبه و یکسره وانهاد و دل به یک چند قرینهی ناراستِ کتابی، که بی شک می توانند هرگونه تأویل و تفسیری بپذیرند، خوش کرد و گفت مازندران جایی در یمن یا هند است؟! یعنی به راستی خودِ فردوسی، مازندران را جایی در آنجاها -که روشن نیست کجاها- میدید؟ اگر چنین بود، چطور هیچ فردوسی شناس و شاهنامهخوانی طی هزار سال متوجه این نکته نبود و به یکباره برخی کتاب به دستانِ امروزی به چنین کشفِ عظیمِ فضایی رسیدند و نیت واقعی فردوسی را از پس هزار سال کشف کرده اند و روح او را از عذاب ناشی از این نادانیِ تاریخی مردم نجات داده اند؟!
به نظر میرسد فردوسی وصف سرسبزی و زیبایی مازندران را بسیار شنیده بود، اما چون در آن زمان نقشههای جغرافیایی امروزی وجود نداشت در تعیین دقیق محل جغرافیایی آن دچار اشتباه شده بود. گواه این مدعا آن است که تا همین چهارصد و پانصد سال پیش، گمان همگان بر این بود زمین مسطح است؛ یعنی، نقشهی جغرافیایی جهان، حتا در تخصصی ترین نهادهای تهیه ی نقشه، پر از ایرادهای دم دستی بود که امروزه بیشتر شبیه یک حکایتِ مضحک است. نقشههای فلات ایران هم به هزار و یک دلیل تا همین صد و پنجاه تا دویست سال پیش بسیار بی ربط و مضحک بود. حال از فردوسی که تخصصی در علم جغرافیا و نقشه کشی نداشت، آن هم در آن زمانهای دور، چه انتظاری می توان داشت؟ شاید او تصور میکرد مازندران خیلی دور است و در تخیل خودش آن را طوری توصیف کرد که گمان میرود جایی نزدیک یمن یا هند باشد. اگرچه نظراتی هم در خصوص هندی بودن تبارِ نخستینِ مازندرانیان هست و محیط مازندران و شیوهی زیست مازندرانیان در دل جنگل و شالیزار و نیز اساطیر آنها همچون اسطوره ی گاو و مانند آن، می تواند چنان باشد که مازندران را هندوستان ایران دانست.** قرابتی که در زبانهای تبری و هندی هست و حتا برخی پژوهشگران ریشه ی نام مازندران را #مز_ایندرا (ایندرای بزرگ که خدای جنگِ هندوان بود) میدانند،*** این گمان را تقویت میکند.
شوربختانه بسیاری از پژوهشهای دانشگاهی در ایران - تازه، اگر بگیر و بچسبان نباشند و بتوان نام تحقیق بر آنها نهاد- متکی به منابعِ صِرفِ کتابخانه ای شده اند و از دلایل و شواهد عینی و واقعی غافل ماندهاند. جالب اینجاست که در خوانش این منابع کتابخانهای هم معمولن اشکالات روش شناختیِ دمِ دستی به چشم میخورد.
نتیجه آن که مازندرانِ شاهنامه بیگمان جایی غیر از مازندرانِ کنونی نمیتواند باشد، اگرنه، این نظرسازانِ تازه رسیده لطف کنند بی درنگ و بی سرگیجگی، یک جای راست و درست به نام مازندران در هند یا یمن با این همه نشانه ها و شواهد و قراینِ عینی و کهن نشانمان دهند تا ما نیز به آنها ایمان بیاوریم.
_____________________________________
* دیو مازندران نامدارِ بزرگیست./ رستم به حیله دستِ دیو را بست./ خاندان دیو همه آیینِ مِهرپرستی داشتند./ زرتشت به کینه نسبتِ بد به او داد.
** کولاییان، درویشعلی. "برنج و مازندران باستان". http://goo.gl/rE3h6X
*** حجازی کناری، سید حسن. پژوهشی در زمینه نام های باستانی مازندران. تهران: انتشارات روشنگران. چاپ اول، ۱۳٧۲، ص ۶۱.
✔️✔️✔️✔️✔️✔️✔️
«کانال اطلاعرسانی بابل، شهر بهار نارنج»
@BabolShahreBaharNarenj
#حسین_نیازآذری
نماینده بابل
دیدار با روسای شعب 3 گانه و پلیکلینیک:
300هزار نفر در بابل بیمه تامین اجتماعی هستند اما نمیتوانند از خدمات درمانی یک #بیمارستان مجهز بهره ببرند!
@BabolShahreBaharNarenj
نماینده بابل
دیدار با روسای شعب 3 گانه و پلیکلینیک:
300هزار نفر در بابل بیمه تامین اجتماعی هستند اما نمیتوانند از خدمات درمانی یک #بیمارستان مجهز بهره ببرند!
@BabolShahreBaharNarenj
💠💠💠 عدم استقرار بیمارستان تامین اجتماعی در بابل ناعادلانه است / شستا در بابل سرمایهگذاری کند
◀️ تامین اجتماعی پشتیبان تولید باشد
◀️ بیمه کشاورزان و قالیبافان جدی گرفته شود
همزمان با هفته #تامین_اجتماعی روسای شعب سهگانه تامین اجتماعی و رییس پلیکلینک تامین اجتماعی شهرستان بابل با #حسین_نیازآذری #نماینده بابل در خانه ملت دیدارکردند و گزارشی از فعالیت های سازمان تامین اجتماعی در شهرستان بابل را تشریح نمودند.
حسین نیازآذری نماینده بابل نیز با تشکر از خدمات پرسنل این نهاد مهم حمایتی و اجتماعی بر گسترش فعالیت های تامین اجتماعی دراین شهرستان تاکید کردند.
نیازآذری با اشاره به 300 هزار بیمه شده تامین اجتماعی این نهاد را فراگیرترین نهاد بیمهای کشور دانست و ابراز امید واری کرد با سیاستگزاری، برنامه ریزی و تلاش سازمان تامین اجتماعی رضایت نسبی بیمه شدگان فراهم شود.
دبیرکمیسیون عمران مجلس با تاکید بر نقش تامین اجتماعی در تحقق اقتصاد مقاومتی خواستار حمایت هرچه بیشتراین سازمان از کارآفرینان و تولیدگران شد و افزود تامین اجتماعی بداند که با تعطیلی یک واحد تولیدی متضرر اصلی خواهد بود لذا در شرایط #رکود_اقتصادی با کارآفرینان و صاحبان مراکز تولیدی تعامل بیشتری داشته باشد.
نماینده بابل صنعت بیمه و تامین اجتماعی را یکی از زیرساخت های اصلی امنیت روحی و روانی جامعه بیان کرد و برگسترش طرح ها و برنامه های آینده گرایانه این نهاد مردمی تاکید نمود. وی تامین اجتماعی را نماد توسعه و عامل رفاه و آسایش جامعه برشمرد.
نیازآذری با توجه به حجم بالای بیکاری و عدم فرصتهای شغلی دولتی از سازمان تامین اجتماعی خواست با حمایت از مشاغل غیردولتی ، خانگی وکارگران چتر حمایتی خود را گسترش دهد. وی تاکید کرد بیمه کشاورزان، قالیبافان و کارگران ساختمانی بیش از گذشته افزایش یابد تا فرهنگ کار و تلاش در جامعه نهادینه شود.
نیازآذری از این که 300 هزار نفر در بابل بیمه تامین اجتماعی هستند و نمیتوانند از خدمات درمانی یک #بیمارستان مجهز بهره ببرند انتقاد و ابراز تاسف کرد و عدم استقرار بیمارستان تامین اجتماعی در این شهرستان را ناعادلانه خواند.
عضو کمیسیون عمران در پایان خواستار سرمایهگذاری #شستا در شهرستان بابل شد.
✔️✔️✔️✔️✔️✔️✔️
«کانال اطلاعرسانی بابل، شهر بهار نارنج»
@BabolShahreBaharNarenj
◀️ تامین اجتماعی پشتیبان تولید باشد
◀️ بیمه کشاورزان و قالیبافان جدی گرفته شود
همزمان با هفته #تامین_اجتماعی روسای شعب سهگانه تامین اجتماعی و رییس پلیکلینک تامین اجتماعی شهرستان بابل با #حسین_نیازآذری #نماینده بابل در خانه ملت دیدارکردند و گزارشی از فعالیت های سازمان تامین اجتماعی در شهرستان بابل را تشریح نمودند.
حسین نیازآذری نماینده بابل نیز با تشکر از خدمات پرسنل این نهاد مهم حمایتی و اجتماعی بر گسترش فعالیت های تامین اجتماعی دراین شهرستان تاکید کردند.
نیازآذری با اشاره به 300 هزار بیمه شده تامین اجتماعی این نهاد را فراگیرترین نهاد بیمهای کشور دانست و ابراز امید واری کرد با سیاستگزاری، برنامه ریزی و تلاش سازمان تامین اجتماعی رضایت نسبی بیمه شدگان فراهم شود.
دبیرکمیسیون عمران مجلس با تاکید بر نقش تامین اجتماعی در تحقق اقتصاد مقاومتی خواستار حمایت هرچه بیشتراین سازمان از کارآفرینان و تولیدگران شد و افزود تامین اجتماعی بداند که با تعطیلی یک واحد تولیدی متضرر اصلی خواهد بود لذا در شرایط #رکود_اقتصادی با کارآفرینان و صاحبان مراکز تولیدی تعامل بیشتری داشته باشد.
نماینده بابل صنعت بیمه و تامین اجتماعی را یکی از زیرساخت های اصلی امنیت روحی و روانی جامعه بیان کرد و برگسترش طرح ها و برنامه های آینده گرایانه این نهاد مردمی تاکید نمود. وی تامین اجتماعی را نماد توسعه و عامل رفاه و آسایش جامعه برشمرد.
نیازآذری با توجه به حجم بالای بیکاری و عدم فرصتهای شغلی دولتی از سازمان تامین اجتماعی خواست با حمایت از مشاغل غیردولتی ، خانگی وکارگران چتر حمایتی خود را گسترش دهد. وی تاکید کرد بیمه کشاورزان، قالیبافان و کارگران ساختمانی بیش از گذشته افزایش یابد تا فرهنگ کار و تلاش در جامعه نهادینه شود.
نیازآذری از این که 300 هزار نفر در بابل بیمه تامین اجتماعی هستند و نمیتوانند از خدمات درمانی یک #بیمارستان مجهز بهره ببرند انتقاد و ابراز تاسف کرد و عدم استقرار بیمارستان تامین اجتماعی در این شهرستان را ناعادلانه خواند.
عضو کمیسیون عمران در پایان خواستار سرمایهگذاری #شستا در شهرستان بابل شد.
✔️✔️✔️✔️✔️✔️✔️
«کانال اطلاعرسانی بابل، شهر بهار نارنج»
@BabolShahreBaharNarenj
#حیدر_نوروزی
مدیرکل راه و شهرسازی مازندران:
2 راه حل مشکل اعتباری #کنارگذر جنوبی بابل؛
-اختصاص ردیف مستقل اعتباری از سوی #وزارت_راه
-قرار گرفتن کامل در اختیار اداره کل استان
@BabolShahreBaharNarenj
مدیرکل راه و شهرسازی مازندران:
2 راه حل مشکل اعتباری #کنارگذر جنوبی بابل؛
-اختصاص ردیف مستقل اعتباری از سوی #وزارت_راه
-قرار گرفتن کامل در اختیار اداره کل استان
@BabolShahreBaharNarenj
#کشتی_لوچو
رقابت کودکان
وقتی #رادین_علیجان_زاده_کاشی پسر عضو #شورای_شهر بابل #لوچوکار میشود
#شالینگچال، #بندپی_شرقی، بابل.
عکس: #مجتبی_مهدی_زاده_سماکوش
آدینه، 1 مرداد 95.
@BabolShahreBaharNarenj
رقابت کودکان
وقتی #رادین_علیجان_زاده_کاشی پسر عضو #شورای_شهر بابل #لوچوکار میشود
#شالینگچال، #بندپی_شرقی، بابل.
عکس: #مجتبی_مهدی_زاده_سماکوش
آدینه، 1 مرداد 95.
@BabolShahreBaharNarenj
صبحتان نیکو
به سوی
#شیاده، #بندپی_غربی، بابل.
عکس: #رضا_فرج_تبار
یکشنبه، 3 مرداد 95.
@BabolShahreBaharNarenj
به سوی
#شیاده، #بندپی_غربی، بابل.
عکس: #رضا_فرج_تبار
یکشنبه، 3 مرداد 95.
@BabolShahreBaharNarenj