قضای آسمانی بود مشتاقی و مهجوری
چه تدبیری توانم با قضای آسمانی کرد
شراب ارغوانی چاره رخسار زردم نیست
بنازم سیلی گردون که چهرم ارغوانی کرد
#شهریار ✨
@asharparsiii🤍✨
قضای آسمانی بود مشتاقی و مهجوری
چه تدبیری توانم با قضای آسمانی کرد
شراب ارغوانی چاره رخسار زردم نیست
بنازم سیلی گردون که چهرم ارغوانی کرد
#شهریار ✨
@asharparsiii🤍✨
صفائی بود دیشب با خیالت خلوت ما را
ولی من باز پنهانی ترا هم آرزو کردم
حراج عشق وتاراج جوانی وحشت پیری
در این هنگامه من کاری که کردم یاد او کردم
#شهریار✨
#شبتون_آروم_و_به_دور_از_دلتنگی
ولی من باز پنهانی ترا هم آرزو کردم
حراج عشق وتاراج جوانی وحشت پیری
در این هنگامه من کاری که کردم یاد او کردم
#شهریار✨
#شبتون_آروم_و_به_دور_از_دلتنگی
استاد شجریان
ریمیکس دلم از نرگس بیمار تو بیمارتر است
بیت بیت غزلم شوق پریدن دارد
وه که دیدار غزل درد کشیدن دارد
چشم نرگس شدهات بادهپرستم کرده
سعی بین حرم و میکده دیدن دارد ...!
#شهریار
وه که دیدار غزل درد کشیدن دارد
چشم نرگس شدهات بادهپرستم کرده
سعی بین حرم و میکده دیدن دارد ...!
#شهریار
Donya
Mahasti
از تو بگذشتم
و بگذاشتمت با دگران
رفتم از کوی تو لیکن
عقب سرنگران ما گذشتیم
و گذشت آنچه تو با ما کردی
تو بمان و دگران وای به حال
دگران،،،
#شهریار✨🍃
@asharparsiii
و بگذاشتمت با دگران
رفتم از کوی تو لیکن
عقب سرنگران ما گذشتیم
و گذشت آنچه تو با ما کردی
تو بمان و دگران وای به حال
دگران،،،
#شهریار✨🍃
@asharparsiii
چشمهایش_علیرضا قربانی
@AlirezaGhorbaniFan
🍃🌸
تا تو نگاه میکنی،
کار من آه کردن است
ای به فدای چشم تو
این چه نگاه کردن است؟
#شهریار ✨🍃
#ت
@asharparsiii
تا تو نگاه میکنی،
کار من آه کردن است
ای به فدای چشم تو
این چه نگاه کردن است؟
#شهریار ✨🍃
#ت
@asharparsiii
در وصل هم ز عشق تو ای گل در آتشم
عاشق نمیشوی که ببینی چه میکشم
با عقل، آبِ عشق به یک جو نمیرود
بیچاره من که ساخته از آب و آتشم
دیشب سرم به بالش ناز وصال و باز
صبح است و سیل اشک به خون شسته بالشم
پروانه را شکایتی از جور شمع نیست
عمریست در هوای تو میسوزم و خوشم
خلقم به روی زرد بخندند و باک نیست
شاهد شو ای شرار محبّت که بیغشم
باور مکن که طعنهی طوفان روزگار
جز در هوای زلف تو دارد مشوّشم
سروی شدم به دولت آزادگی که سر
با کس فرو نیاورد این طبع سرکشم
دارم چو شمع سرّ ِ غمش بر سرِ زبان
لب میگزد چو غنچهی خندان که خامشم
هر شب چو ماهتاب به بالین من بتاب
ای آفتاب دلکش و ماه پریوشم
لب بر لبم بنه به نوازش دمی چو نی
تا بشنوی نوای غزلهای دلکشم
ساز صبا به ناله شبی گفت شهریار
این کار توست من همه جور تو میکشم
#شهریار
عاشق نمیشوی که ببینی چه میکشم
با عقل، آبِ عشق به یک جو نمیرود
بیچاره من که ساخته از آب و آتشم
دیشب سرم به بالش ناز وصال و باز
صبح است و سیل اشک به خون شسته بالشم
پروانه را شکایتی از جور شمع نیست
عمریست در هوای تو میسوزم و خوشم
خلقم به روی زرد بخندند و باک نیست
شاهد شو ای شرار محبّت که بیغشم
باور مکن که طعنهی طوفان روزگار
جز در هوای زلف تو دارد مشوّشم
سروی شدم به دولت آزادگی که سر
با کس فرو نیاورد این طبع سرکشم
دارم چو شمع سرّ ِ غمش بر سرِ زبان
لب میگزد چو غنچهی خندان که خامشم
هر شب چو ماهتاب به بالین من بتاب
ای آفتاب دلکش و ماه پریوشم
لب بر لبم بنه به نوازش دمی چو نی
تا بشنوی نوای غزلهای دلکشم
ساز صبا به ناله شبی گفت شهریار
این کار توست من همه جور تو میکشم
#شهریار