آرای قضایی
23.4K subscribers
3.55K photos
181 videos
195 files
2.83K links
توسعه حقوق کاربردی. پیوند تئوری و تجربه و نقد آرای روز مراجع قضایی.
Download Telegram
چکیده:

در #دوران‌عقد و پیش از #عروسی از آن‌جایی که #زوجه عرفاً #تمکین نمی‌نماید و #مرد نیز عرفاً #نفقه پرداخت نمی‌کند، #شرط #نکاح‌نامه مبنی بر #وکالت‌در‌طلاق زوجه در صورت #ترک‌نفقه وی ظرف مدت شش ماه، موجب #حق‌طلاق برای #زن نخواهد بود.

تاریخ #رای‌نهایی:
۱۳۹۳/۵/۱۵
شماره #رای نهایی: 9309970906100288

خلاصه جریان #پرونده

این است که آقای ه.ز. به #وکالت از خانم م.ک. فرزند ح. ۲۷ ساله  دادخواستی به خواسته‌ی #صدور #حکم بر اعمال #اذن #وکالت در طلاق به جهت تحقق بند ب از #شرایط‌ضمن‌عقد (#ترک‌انفاق) منضم به تصاویر اسناد هویتی و نکاحیه به‌طرفیت آقای م.ع. فرزند ح. ۲۱ ساله  تقدیم دادگاه‌های عمومی  و اظهار داشته: که به #دلالت #رونوشت #سند‌نکاحیه ارائه‌شده #زوجیت بین #متداعیین #محرز است، خوانده ترک انفاق کرده و طی دادنامه شماره ۰۰۷۵۳-۲۶/۵/۹۲ به پرداخت #نفقه‌معوقه و جاریه #محکوم شده #اجرائیه نیز صادر ولی #الزام مشارٌالیه به پرداخت نفقه ممکن نگردیده «دادنامه و اجرائیه پیوست است #عضو‌ممیز» و حکم #جلب وی صادر شده لذا #شرط‌ضمن‌العقد محقق گردیده است لذا استدعای صدور حکم شایسته دارد.
پرونده بدواً جهت #صلح‌و‌سازش به #شورای‌حل‌اختلاف ارسال #خواهان مُصر به اعاده پرونده به دادگاه ولی #خوانده درخواست #سازش و اصلاح فی‌مابین کرده، شورای حل اختلاف پرونده را اعاده و سهو قلم نیز عارض و قید کرده‌اند که خوانده اصرار به #طلاق داشته است، ‌پرونده واصل و به شعبه ۱۵ #دادگاه‌عمومی‌حقوقی #ارجاع، #وقت‌رسیدگی تعیین #طرفین دعوت و #جلسه‌رسیدگی با حضور متداعیین در تاریخ ... تشکیل وکیل خواهان اظهار داشته که موکله در تاریخ ۹۰/۷/۰۷ با #مهریه یک‌صد و پنجاه قطعه #سکه درآمده، ‌#زوجین کلیه شرایط را #امضاء و پذیرفته‌اند، مهریه #عندالمطالبه بوده که اجرائیه صادر و چون زوج دادخواست تقسیطش پذیرفته‌شده هر چهار ماه یک سکه می‌پردازد، با توجه به #محکومیت زوج به پرداخت نفقه و صدور اجرائیه و حکم جلب وی شرط ضمن‌العقد محقق شده استدعای صدور حکم به #اعمال‌اذن‌وکالت دارد.
خوانده دفاعاً اظهار داشته که مهریه را پرداخته و مطالبش را طی لایحه‌ای ارائه کرده، وکیل خواهان اظهار کرده ترک انفاق بیش از شش ماه بوده است و پرداخت نفقه موجب از بین رفتن #حق ایجادشده نمی‌شود مطالب #لایحه خوانده چنین است: مدت ۲۹ ماه است که #عقد کرده‌ایم، هزینه مسافرت‌ها و پول‌توجیبی خانم را در این مدت داده‌ام وی از #حق‌حبس استفاده کرده گرچه من برای پرداخت‌هایم رسید ندارم، مدت یک سال است که ایشان را ندیده‌ام جز در دادگاه به‌هیچ‌وجه حاضر به طلاق نیستم، ‌مشارٌالیه آقای م.ط. را به‌عنوان وکیل معرفی کرده، دادگاه نیز #قرار‌ارجاع‌امر‌به‌داوری صادر کرده است.
زوج آقای ح.ع. و خانم خواهان آقای ه.م. را تعرفه و سپس با #عزل وی آقای م.گ. را معرفی کرده نظریه داوران تکرار مطالب زوجین است و مطلبی که در حل مشکل کمکی بکند ندارد، تنها مطلب داور زوجه این است که زوجه #غیرمدخوله است، ‌دادگاه با وصول نظریه داوران #ختم‌رسیدگی را اعلام و با توجه بدین که نفقه مورد حکم پرداخت‌شده شرط ضمن عقد را محقق شده ندانسته و #حکم‌بی‌حقی خواهان را صادر کرده، ‌این دادنامه عیناً در مرجع #تجدیدنظر #تأیید شده است، ‌دادنامه در تاریخ ۹۳/۰۱/۲۳ #ابلاغ و در تاریخ ۹۳/۰۲/۱۰ از آن #فرجام‌خواهی شده مطالب لایحه #فرجام‌خواه چنین است: #سردفتر شرایط ضمن‌العقد را به طرفین تفهیم کرده، ‌زوج به ترک انفاق و نفقه جاریه محکوم‌ شده و الزام وی نیز ممکن نشده و پرداخت بعدی نیز مؤثر در قضیه نیست و موجب #سلب‌حق نمی‌شود وکیل #فرجام‌خوانده نیز لیست خرید طلاجات و هزینه‌های زوج برای زوجه را نگارش و به پرداخت نفقه توسط موکلش اشاره‌کرده است، لوایح حین‌الشور قرائت می‌شود.

رای #دیوان

نظر به این که #عرف حاکم بر #ازدواج قبل از انجام مراسم عروسی این است که زوجه خود را #مکلف به تمکین نمی‌داند و زوج خود را مکلف به پرداخت نفقه با این وصف زوجه غیرمدخوله و نفقه وی به‌موجب حکم محکمه پرداخت گردیده است، ‌لذا دادنامه به‌مقتضای محتویات پرونده و رعایت #مقررات‌قانونی و #تشریفات‌دادرسی صادر شده و مطالب فرجام‌خواه نیز تکرار مطالبی است که در #مراحل‌دادرسی مطرح شده و مطلب مفید و جدیدی که موجب تخدیش اساس و مقتضی #نقض آن گردد ارائه نکرده با احراز صحت استنباط دادرسان و اساس #دادنامه #فرجام‌خواسته با ردّ فرجام‌خواهی دادنامه فرجام‌خواسته را به استناد مادتین ۳۷۰ و ۳۹۶ #قانون‌آیین‌دادرسی‌مدنی ابرام می‌نماید.

مستشاران شعبه ۱ دیوان عالی کشور/پژوهشگاه #قوه‌قضاییه

jOin 🔜 @arayeghazayi

◀️ اینستاگرام:🔻
instagram.com/arayeghazayi
🔰 #نظریه‌مشورتی مهم #اداره‌کل‌حقوقی #قوه‌قضائیه راجع به ترتیب رسیدگی به پرونده‌ها در شورای‌حل‌اختلاف

🔸سؤال

برابر با ماده ۱۸ #قانون‌شوراهای‌حل‌اختلاف مصوب ۱۳۹۴ #رسیدگی #قاضی‌شورا از حیث #اصول‌و‌قواعد تابع #مقررات #آیین‌دادرسی است. حال با توجه به رویه‌های مختلف آیا تشکیل #جلسه‌رسیدگی در مواردی که قاضی‌شورا باید #رأی #صادر نماید، از وظایف قاضی‌شورا است یا اینکه #اعضاء‌شورا تا مرحله #صدور‌حکم تمامی اقدامات را انجام داده و سپس قاضی شورا چنانچه #پرونده را #معد‌صدور‌رأی تشخیص دهد با #مشورت اعضاء‌شورا و ملاحظه #نظریه کتبی آن‌ها صرفاً #انشاء‌رأی می‌نماید؟


🔹#نظریه‌مشورتی شماره ۷/۹۵/۱۷۶ - ۱۳۹۵/۰۲/۰۶ #اداره‌کل‌حقوقی #قوه‌قضائیه

برابر ماده ۹ قانون #شوراهای‌حل‌اختلاف مصوب ۱۳۹۴؛ " #قاضی شورا با مشورت #اعضای‌شورا رسیدگی و مبادرت به صدور رأی می‌نماید» و برابر ماده ۱۸ #قانون یاد شده «رسیدگی قاضی شورا از حیث #اصول و #قواعد، تابع مقررات #آیین‌دادرسی‌مدنی و کیفری است» و اصولاً در قوانین مربوط به دادرسی‌های‌مدنی و کیفری، موردی پیش‌بینی نشده است که رسیدگی توسط شخصی غیر از #قاضی‌صادرکننده‌رأی، انجام پذیرد و ماده ۹ فوق‌الاشعار نیز #تصریح به آن دارد که قاضی‌شورا در موارد موضوع این ماده، باید عهده‌دار امر رسیدگی باشد؛ لذا در فرض سؤال اعضای‌شورا نمی‌توانند اقدامات مربوط به رسیدگی را تکمیل و صرفاً جهت صدور رأی، پرونده را به رؤیت قاضی‌شورا برسانند.

jOin 🔜 @arayeghazayi

◀️ اینستاگرام:🔻
instagram.com/arayeghazayi
✍️ تأثیر تغییر سبب‌دعوی در صلاحیت‌دادگاه

👤 #دکتر‌فریدون‌نهرینی

🔹 #صلاحیت #دادگاه اصولا در همان زمان #تقدیم‌دادخواست و با توجه به عنوان #خواسته و موضوع #دعوا تعیین می‌شود. شاید بی‌اغراق بتوان گفت مهم‌تر از خود خواسته و دعوا، #سبب آن است؛ به گونه‌ای که #ماهیت دعوا و خواسته را برای تعیین صلاحیت دادگاه، به اعتبار سبب آن می‌توان تمیز و #تشخیص داد.

سؤال اصلی این است که آیا می‌توان #صلاحیت‌ذاتی دادگاه را با تغییر سبب آن، متحول نمود و دگرگون کرد؟ در وضعیتی که ماده ۹۸ ق.آ.د.م #تغییر‌نحوه‌دعوا را #تا‌پایان‌اولین‌جلسه‌دادرسی ممکن دانسته و از طرفی ماده ۲۶ ق.آ.د.م نیز مناط صلاحیت را از تاریخ تقدیم #دادخواست قرار داده مگر درموردی که خلاف آن #مقرر شده باشد.


گاه اتفاق می‌افتد که #خواهان آن‌چنان‌که #قاعده مقرر در ماده ۹۸ ق.آ.د.م به وی #اجازه می‌دهد، خواسته و دعوای خود را #تعدیل می‌کند. این تعدیل گاهی صرفا در جهت ارقام خواسته و میزان آن است؛ مانند این که #مطالبه مبلغ‌ده‌میلیون.تومان خواسته را به پنج‌میلیون‌تومان کاهش و یا به پانزده‌میلیون‌تومان افزایش می‌دهد. اما گاهی خواسته و ماهیت آن در اثر این تعديل، تغییر اساسی می‌کند. مانند این که عنوان خواسته به تعبیری عوض می‌شود و برای مثال از دعوای #خلع‌ید به خواسته #الزام‌به‌تسلیم مورد #معامله تغییر می‌یابد. این تغییر به نحوی است که بیشتر #استرداد‌خواسته خلع‌ید و جایگزین‌نمودن خواسته‌جدید را به ذهن متبادر می‌سازد. وضعیت‌سوم در این تعدیل را باید در حفظ عنوان‌خواسته و تغییر سبب آن جستجو کرد؛ مورد سوم به تعبیر برخی از استادان، همان تغییر نحوه دعوا است. به‌نظر می‌رسد مورد سوم به نوعی حتی ماهیت آن دعوا را دگرگون می‌کند. گاهی #تعویض‌خواسته و حتی تغییر نحوه‌دعوا موجب #تغییر‌در‌صلاحیت می‌شود. برای مثال اگر خواهان خواسته خود را مبنی بر مطالبه و #الزام #خوانده به پرداخت مبلغ‌ده‌میلیون تومان به سبب #قرض و یا #ثمن ناشی از #بیع مطرح کند و سپس در اولین #جلسه‌رسیدگی و #دادرسی، سبب مزبور را تغییر داده و از قرض و ثمن بيع، به #استرداد‌وجه ناشی از #ربا یا #قمار، تبدیل نماید، آیا دادگاه می‌تواند به رسیدگی خود ادامه بدهد؟
خواسته مزبور با اسباب یاد شده مانند قرض و ثمن ناشی از بیع در صلاحیت #دادگاه‌عمومی‌حقوقی است اما هر یک از اسباب دوم دعوا یعنی استرداد وجه ناشی از #معاملات‌ربوی یا قماری مشمول اصل ۴۹ #قانون‌اساسی و قانون‌نحوه‌اجرای‌اصل ۴۹ قانون‌اساسی و بنابراین در صلاحیت #دادگاه‌انقلاب است. در این موارد دادگاه‌رسیدگی‌کننده با چه تکلیفی روبرو است؟ آیا دادگاه در این موارد باید با صدور #قرار‌عدم‌صلاحیت‌ذاتی، #پرونده امر را به دادگاه‌انقلاب ارسال کند؟ یا این که باید به رسیدگی ادامه دهد؟ یا طریق دیگری را پی‌بگیرد؟


به باور نگارنده صدور قرار عدم‌صلاحیت‌ذاتی به شایستگی دادگاه‌انقلاب، #ممنوع است و با #منع‌قانونی مواجه است؛ زیرا برابر ماده ۲۶ ق.آ.د.م، #مناط‌صلاحیت، تاریخ‌تقدیم‌دادخواست است. این یک قاعده مربوط به صلاحیت است و #عدول از آن جز به #حکم‌قانون ممکن نیست. بنابراین وقتی صلاحیت دادگاه‌عمومی‌حقوقی به واسطه خواسته #مطالبه‌وجه به سبب قرض تثبیت شد، دیگر نمی‌توان با #تغییر‌سبب مزبور، این صلاحیت را تغییر داد و دگرگون کرد. به رسیدگی و دادرسی با سبب جدید هم نمی‌توان ادامه داد؛ چون با این سبب جدید (معاملات ربوی و قماری)، موضوع از صلاحیت‌ذاتی دادگاه‌عمومی‌حقوقی خارج است.
به باور نگارنده تنها طريق ممکن در این زمینه، آن است که خواهان دعوای خود را مسترد کرده و دعوای دیگری با سبب جديد اقامه نماید. و گرنه دادگاه‌عمومی‌حقوقی نمی‌تواند به تغییر #سبب‌دعوا توسط خواهان توجه کرده و به آن ترتیب‌اثر دهد. در عین حال لازم نیست دادگاه در این مورد و در مواجهه با #درخواست خواهان دایر به تغییر سبب دعوایی که منتهی به تغییر در صلاحیت ذاتی دادگاه می‌شود، #قرار خاصی #صادر کند. کافی است طی صورتجلسه‌ای و یا در حاشیه درخواست خواهان، علت‌عدم‌اجابت‌درخواست را بنویسد./ کتاب #آیین‌دادرسی‌مدنی، ج ۱، ص ۱۷۶/ قضاوت‌آنلاین

jOin 🔜 @arayeghazayi

◀️ اینستاگرام:🔻
instagram.com/arayeghazayi
آرای قضایی
🔵 نگاهی به برخی #اصول‌کلی #آیین‌دادرسی‌اداری 🔸ترجمه؛ مهدی هداوند- محمد احمدی (Protective Principle) The judge acts as a neutral institution and does not give preference to any party. He is looking to clarify all relevant facts so that the lawfulness of…
۵. #اصل (#حق بر) استماع (شفاهی‌بودن)؛
۱) طرفین‌دعوی باید به مستندات و مدارک ارائه‌شده به دادگاه که شامل پرونده‌های‌مرتبط به پرونده در هر مرحله از دادرسی می‌باشد به‌صورت قانونی دسترسی داشته باشند. دسترسی به پیش‌نویس تصمیمات دادگاه مجاز نیست.
۲. با وجود #صلاحیت دادگاه در سازماندهی و مدیریت #جریان‌دادرسی، به طرفین‌دعوی بایستی فرصت و امکان مناسب برای ارائه (حضوری- شفاهی) #مستندات و نظرات خود درمورد وقایع (حقایق) پرونده، در هر مرحله از #دادرسی، داده‌شود. در #تصمیم‌گیری، #دادگاه باید نظرات و ملاحظات طرفین‌دعوی و استدلال‌های‌حقوقی اصلی آن‌ها را مورد توجه قرار دهد.
 
(Principle of Public Access)

The hearings and the pronouncement of the decision shall be public. The press and the public may only be excluded from all or part of the hearing if it is necessary for the protection of national security, rights of minors, private life, or the industrial and trade secrets of the parties.

۶. #اصل‌دسترسی‌عمومی ( حضوری و علنی‌بودن):

#جلسه‌رسیدگی (استماع) و #صدور‌رای باید عمومی (علنی) باشد. مواردی همچون حفاظت از #امنیت‌ملی، #حقوق افراد زیر سن‌قانونی (صغار)، زندگی‌خصوصی یا ا#سرار‌تجاری– صنعتی طرفین، محدودکننده‌کلی یا جزئی اعلام و اطلاع عمومی #جلسه‌دادرسی است.
 
(Acceleration of Proceedings)

The administrative court will care for speedy proceedings. In dealing with cases the court will take into consideration the urgency of cases.

۷. #اصل‌سرعت‌در‌رسیدگی؛

دادگاه‌اداری باید #سرعت‌رسیدگی را #تضمین کند. دادگاه باید در برخورد با #پرونده، #فوریت آن‌ها را مورد توجه قرار دهد.

( Free of charge proceeding )

The administrative proceedings are free of any charges.

۸. #اصل‌رایگان‌بودن دادرسی‌اداری

دادرسی‌های اداری رایگان است و هیچ نوع هزینه‌ای از #شاکی دریافت نمی‌شود.
 

منبع؛ تقریرات پروفسور‌زمرمن، استاد حقوق‌اداری‌تطبیقی و آلمان، بنیاد مکس بلانک برای #صلح‌بین‌الملل و #حکومت‌قانون، هایدلبرگ/ کانال دکتر مهدی هداوند

jOin 🔜 @arayeghazayi

◀️ اینستاگرام:🔻
instagram.com/arayeghazayi