آرای قضایی
📝 طنز؛ داشتم تو خونه #رای می نوشتم که ... jOin 🔜 @arayeghazayi 🔷 دم غروب پنجشنبه نشستم دارم رای میدم تو خونه، همسایه حلوای نذری آورده میگه فاتحه بفرست... منظورش چی بود یعنی... این قدر از خونه نرفتم بیرون فکر میکنه دارم می میرم یا با این وضع #حقوق سال دیگه…
🔰 #تجربه_قضایی؛ چند ساعت با #قاضی_کشیک جنایی!
jOin 🔜 @arayeghazayi
🔷 چند شب پیش ساعت ۲ شب گوشی همراه #کشیک_جنایی به صدا درآمد. آن شب تا ساعت یازده و نیم شب در منزل #پرونده نوشته بودم و خستگی جسمی و روحی شدیدی وجودم را آزار داده بود. از شدت خستگی در خواب عمیقی بودم. صدای وحشتناک زنگ تلفن همراه چون صاعقه ای بر مغزم میکوبید در عالم #خواب و #بیداری هاج و واج جواب دادم. ماموری پشت خط اعلام کرد جناب #بازپرس شرمنده از #مزاحمت نصف شب، یک فقره #حلق_آویزی مشکوک به #قتل_عمد در یکی از قسمتهای حاشیه و مخروبه شهر #گزارش شده است تشریف بیاورید.
تنم از دلهره ی صدای زنگ و پریدن از خواب، مثل برگ به لرزه افتاده بود. جسم خسته و فرتوتم تحمل بلند شدن نداشت ولی #کار بود و #اجبار.
وفق معمول شخصا با #راننده کشیک #جنایی تماس گرفتم. آن بنده خدا هم پشت خط #استرس پریدن از خواب و لرزش صدایش کاملا هویدا بود.
به صحنه رسیدیم قبل از #پزشکی_قانونی حاضر شده بودم. چند #مامور بود و من و راننده.
سوز سرما استخوان آدم را نیش میزد.
#جسد مردی از ارتفاع آویزان بود شیرآبه ای از دهانش آمده و چشمان خشکیده اش به آسمان دوخته بود و بادی که می آمد بدنش را در هوا تکان میداد. صحنه ی #فجیع و دلخراشی بود.
بررسی های اولیه صحنه را انجام دادیم جسد پایین آمد و مورد #معاینه پزشکی قرار گرفت اقدامات تنظیم #صورتجلسه و #دستورات انتقال جسد و #کالبد_شکافی و ... را #صادر کردم.
🔶 پس از اتمام کار نزدیک چهار ونیم صبح به خانه رسیدم. #فرزند یازده ماهه ام که از صدای #آسانسور و زوزه ی درب از خواب پریده بود و گریه میکرد و نگاههای گلایه وار و خشم آلود و خسته ی #همسر از وضعیتی که در #زندگی ما مدام هر از گاهی وقت و بی وقت در اوقات #اداری و غیر اداری #تعطیل و غیر تعطیل و روزانه و شبانه و در کل ۲۴ ساعته اتفاق میافتاد کاملا هویدا بود. سر درد خودم هم امانم بریده بود. در شرمندگی #وضعیت موجود عبور از این صحنه ها و بستن درِ اتاق تنها راه کار بود. ولی خوابی که قرار بود پس از یادآوری صحنه های فجیع به چشمانم نیاید.
♦️ ساعت هفت و نیم به سمت #اداره راه افتادم.باز #پرونده بود و سیلی از #مردم و شلوغی شدیدِ #دادسرا و #مراجعات مکرر مردم داخل #شعبه و #مطالبات و #دعاوی و #شکوائیه ها و انتظارات بی پایان. گویی نمی دانستند در سیاهی شبها در #خلوت و بدون اطلاع ایشان چه ها در #شهر می گذرد.
تا ساعت دو ظهر بیش از ده پرونده #رسیدگی و شاید با بیش از پنجاه شصت نفر #ارباب_رجوع #بازجویی و چانه زده بودم. مثل هر روز با کوله باری از #رنج و #گلایه های مردم و #درد تن و روح به منزل باز می گشتم و داخل کیفم هم چندین پرونده به خانه می بردم برای کار بعد از ظهر در منزل. و لیستی که اهل منزل برای #خرید نان و سبزی و... داده بودند ولی نای سر زدن به #بازار سر راه هم نداشتم.
به جلوی #آپارتمان رسیدم، یک سال پیش #استیجاری گرفته بودیم به صورت اتفاقی جلوی درب ورودی ساختمان همسایه ی طبقه پایین با من مواجه شد حالت ترش رویی داشت و در این مدت اصلا نمی دانست من #قاضی هستم. به تندی گفت جناب سروان رفت و آمدهای شبانه شما و صدای بستن در و تکانهای آسانسور خانواده ما را ناراحت کرده است. خواهش میکنم کمی رعایت کنید تا کی باید این وضع ادامه داشته باشد؟؟!!!
حرفی برای گفتن نداشتم.
🔵 به خانه رسیدم کودکی که به سمتم می آمد و من توان به آغوش کشیدنش را هم نداشتم. برای دقایقی خواستم روی تخت دراز بکشم و بر حسب #عادت روزانه #تلگرام را روشن کردم و جویای اخبار و وقایع، که متن خبری سراسر حیرت انگیز تار و پود وجودم را از هم گسست: #مصوبه ای از #کمسیون_تلفیق #مجلس با این عنوان: افرادی که بالای پنج میلیون تومان دریافتی ماهانه دارند از جمله #قضات، #مشمول افزایش #حقوق در سال ۹۷ نخواهند شد.
من مانده بودم، افکار مشوش، خستگی روح، ملالت جسم، #اقساط عقب افتاده و امید چندر غاز افزایش سال بعد که آن هم بر باد فنا بود.
در یافتی ماهانه من۵/۲۰۰/۰۰۰ تومان بود، بدون هیچ مزایای دیگری.
چیزی در حد حقوق #کارمندان بانک و #بیمه و شرکتهای آب و برق و گاز و شاید کمتر از ایشان.
🔴 این است روزگار زندگی قضات سراسر کشور. ولی همه به این فکر میکنند، قضات #چک_سفید می گیرند و در تختخواب هایی از پر قو می خوابند و در بلندای #ریاست پشت میزشان سروَری میکنند...
در حالی که واقعیت زندگی این قشر بی #مدعا و #مظلوم و قانع و زحمت کش این نیست. اینان فدائیان #رفاه و #آسایش و آرامش و #امنیتِ هموطنان خود و پاسبانان #حق و #عدالت هستند.
زحماتی که هیچ وقت در صدر هیچ اخباری نمایان نمی شوند...
jOin 🔜 @arayeghazayi
jOin 🔜 @arayeghazayi
🔷 چند شب پیش ساعت ۲ شب گوشی همراه #کشیک_جنایی به صدا درآمد. آن شب تا ساعت یازده و نیم شب در منزل #پرونده نوشته بودم و خستگی جسمی و روحی شدیدی وجودم را آزار داده بود. از شدت خستگی در خواب عمیقی بودم. صدای وحشتناک زنگ تلفن همراه چون صاعقه ای بر مغزم میکوبید در عالم #خواب و #بیداری هاج و واج جواب دادم. ماموری پشت خط اعلام کرد جناب #بازپرس شرمنده از #مزاحمت نصف شب، یک فقره #حلق_آویزی مشکوک به #قتل_عمد در یکی از قسمتهای حاشیه و مخروبه شهر #گزارش شده است تشریف بیاورید.
تنم از دلهره ی صدای زنگ و پریدن از خواب، مثل برگ به لرزه افتاده بود. جسم خسته و فرتوتم تحمل بلند شدن نداشت ولی #کار بود و #اجبار.
وفق معمول شخصا با #راننده کشیک #جنایی تماس گرفتم. آن بنده خدا هم پشت خط #استرس پریدن از خواب و لرزش صدایش کاملا هویدا بود.
به صحنه رسیدیم قبل از #پزشکی_قانونی حاضر شده بودم. چند #مامور بود و من و راننده.
سوز سرما استخوان آدم را نیش میزد.
#جسد مردی از ارتفاع آویزان بود شیرآبه ای از دهانش آمده و چشمان خشکیده اش به آسمان دوخته بود و بادی که می آمد بدنش را در هوا تکان میداد. صحنه ی #فجیع و دلخراشی بود.
بررسی های اولیه صحنه را انجام دادیم جسد پایین آمد و مورد #معاینه پزشکی قرار گرفت اقدامات تنظیم #صورتجلسه و #دستورات انتقال جسد و #کالبد_شکافی و ... را #صادر کردم.
🔶 پس از اتمام کار نزدیک چهار ونیم صبح به خانه رسیدم. #فرزند یازده ماهه ام که از صدای #آسانسور و زوزه ی درب از خواب پریده بود و گریه میکرد و نگاههای گلایه وار و خشم آلود و خسته ی #همسر از وضعیتی که در #زندگی ما مدام هر از گاهی وقت و بی وقت در اوقات #اداری و غیر اداری #تعطیل و غیر تعطیل و روزانه و شبانه و در کل ۲۴ ساعته اتفاق میافتاد کاملا هویدا بود. سر درد خودم هم امانم بریده بود. در شرمندگی #وضعیت موجود عبور از این صحنه ها و بستن درِ اتاق تنها راه کار بود. ولی خوابی که قرار بود پس از یادآوری صحنه های فجیع به چشمانم نیاید.
♦️ ساعت هفت و نیم به سمت #اداره راه افتادم.باز #پرونده بود و سیلی از #مردم و شلوغی شدیدِ #دادسرا و #مراجعات مکرر مردم داخل #شعبه و #مطالبات و #دعاوی و #شکوائیه ها و انتظارات بی پایان. گویی نمی دانستند در سیاهی شبها در #خلوت و بدون اطلاع ایشان چه ها در #شهر می گذرد.
تا ساعت دو ظهر بیش از ده پرونده #رسیدگی و شاید با بیش از پنجاه شصت نفر #ارباب_رجوع #بازجویی و چانه زده بودم. مثل هر روز با کوله باری از #رنج و #گلایه های مردم و #درد تن و روح به منزل باز می گشتم و داخل کیفم هم چندین پرونده به خانه می بردم برای کار بعد از ظهر در منزل. و لیستی که اهل منزل برای #خرید نان و سبزی و... داده بودند ولی نای سر زدن به #بازار سر راه هم نداشتم.
به جلوی #آپارتمان رسیدم، یک سال پیش #استیجاری گرفته بودیم به صورت اتفاقی جلوی درب ورودی ساختمان همسایه ی طبقه پایین با من مواجه شد حالت ترش رویی داشت و در این مدت اصلا نمی دانست من #قاضی هستم. به تندی گفت جناب سروان رفت و آمدهای شبانه شما و صدای بستن در و تکانهای آسانسور خانواده ما را ناراحت کرده است. خواهش میکنم کمی رعایت کنید تا کی باید این وضع ادامه داشته باشد؟؟!!!
حرفی برای گفتن نداشتم.
🔵 به خانه رسیدم کودکی که به سمتم می آمد و من توان به آغوش کشیدنش را هم نداشتم. برای دقایقی خواستم روی تخت دراز بکشم و بر حسب #عادت روزانه #تلگرام را روشن کردم و جویای اخبار و وقایع، که متن خبری سراسر حیرت انگیز تار و پود وجودم را از هم گسست: #مصوبه ای از #کمسیون_تلفیق #مجلس با این عنوان: افرادی که بالای پنج میلیون تومان دریافتی ماهانه دارند از جمله #قضات، #مشمول افزایش #حقوق در سال ۹۷ نخواهند شد.
من مانده بودم، افکار مشوش، خستگی روح، ملالت جسم، #اقساط عقب افتاده و امید چندر غاز افزایش سال بعد که آن هم بر باد فنا بود.
در یافتی ماهانه من۵/۲۰۰/۰۰۰ تومان بود، بدون هیچ مزایای دیگری.
چیزی در حد حقوق #کارمندان بانک و #بیمه و شرکتهای آب و برق و گاز و شاید کمتر از ایشان.
🔴 این است روزگار زندگی قضات سراسر کشور. ولی همه به این فکر میکنند، قضات #چک_سفید می گیرند و در تختخواب هایی از پر قو می خوابند و در بلندای #ریاست پشت میزشان سروَری میکنند...
در حالی که واقعیت زندگی این قشر بی #مدعا و #مظلوم و قانع و زحمت کش این نیست. اینان فدائیان #رفاه و #آسایش و آرامش و #امنیتِ هموطنان خود و پاسبانان #حق و #عدالت هستند.
زحماتی که هیچ وقت در صدر هیچ اخباری نمایان نمی شوند...
jOin 🔜 @arayeghazayi
آرای قضایی
🔰 اقدام قابل تحسین #دیوان_عدالت_اداری در راستای کاهش ورودی #پرونده jOin 🔜 @arayeghazayi ⚖ با پیگیری دیوان عدالت اداری صورت گرفت؛ 🔷 #ابلاغ #وزارت_کشور به استانداران؛ #ممنوعیت #تصویب #عوارض_غیرقانونی توسط #شوراهای_اسلامی شهر و روستا ✅ با هماهنگی و پیگیری…
🔷 عناوین #عوارض #غیرقانونی اعلامی از سوی #هیأت_عمومی #دیوان_عدالت_اداری در آرای مختلف #دیوان:
jOin 🔜 @arayeghazayi
1. #وضع عوارض و بهاي #خدمات #كسب_و_پيشه و مشاغل براي #بانك ها
2. وضع عوارض #استقرار، جابجایی و #سالیانه #ساختمان بانک ها
3. وضع عوارض عابر بانک ها
4. عوارض تابلوها
5. #حق_النظاره خدمات مهندسي
6. #جريمه هاي #تخلفات ساختماني موضوع #ماده ۱۰۰ #قانون #شهرداری ها
7. عوارض كسر #پاركينگ (موضوع تبصره ۵ ماده ۱۰۰ #قانون_شهرداری)
8. #اراضی و #املاك بلا استفاده و خالي و #متروك
9. محموله هاي عبوري از شهر
10. استخرهاي روباز و سرپوشيده و ساير باشگاه ها
11. استخرهاي #خصوصی (خانگي)
12. عوارض از #نرخ بليط هاي مورد استفاده از وسايل بازي و سرگرم كننده داخل محوطه مركزي اماكن تفريحي و #اخذ عوارض از بهاي بليط ورودي استخرهاي شنا، سونا، جكوزي و مسابقات ورزشي
13. كارخانجات توليد نوشابه (عوارض گازدار!)
14. توقفگاه هاي اختصاصي
15. مراسم تالارهاي پذيرايي
16. فروش شيشليگ ( ۲ #مصوبه! ) {دريافت پول سيخي از مردم!}
17. #معامله املاك، #مستغلات، مستحدثات #غيرتجاری، #تجاری و #سرقفلی
18. عوارض #قرارداد هاي #پيمانكاری
19. عوارض بهای خدمات #جایگاه های گاز مایع
20. عوارض تبديل يك واحد #مسكونی به دو واحد
21. عوارض عدم #نصب پنجره دو جداره و عدم اجرای سقف شیروانی
22. عوارض #حق_الارض از پروژه هاي عمراني #شركت هاي خدماتی
23. اخذ عوارض ۵ درصد بهای بلیط از #نمایشگاه ها
24. عوارض از اراضی محصور #بلااستفاده
25. اخذ عوارض از #دکل ها و آنتن های #مخابراتی
26. اخذ عوارض از بنگاه های باربری
27. اخذ عوارض از پیش آمدگی بالکن ها
28. عوارض ورود به داخل #محدوده #شهر
29. عوارض و بهای خدمات #اصلاح #حد ملک
30. عوارض ابقاي #تقسيم #زمين هاي داخل محدوده و بدون #تفكيك #قانونی
31. عوارض کارخانه های سازنده پروژه ها
32. عوارض ارتفاع! (ارتفاع مازاد ساختمانی)
33. عوارض کسب و پیشه هتل ها
34. عوارض تفکیک #عرصه و #اعیان
35. عوارض #تغییرکاربری
36. عوارض پذیره، اضافه #تراکم و فروش تراکم
37. عوارض #تمدید #پروانه های قانونی مازاد بر میزان #مقرر قانونی؛ عوارض #تأخیر در اتمام ساختمان
38. بهای خدمات #دفاتر #بیمه – عوارض بیمه ای
39. عوارض #نقل_و_انتقال املاک
40. عوارض کیوسک های تلفن
jOin 🔜 @arayeghazayi
41. عوارض #حمل بار
42. عوارض بر #بارنامه های برون شهری
43. بهای خدمات از #آموزشگاه های فنی و حرفه ای
44. عوارض #بهرهبرداری از واحد های مسکونی که به صورت #اداری، خصوصی استفاده میکنند
45. بهای خدمات #احداث #بنا بر خلاف #نقشه و پروانه ساختمان و نیز عدم #تأمین پارکینگ طبق پروانه تا زمان تعیین #تکلیف از سوی #مراجع ذی ربط قانونی
46. بهای خدمات ایمنی از بانک ها و موسسات و #تعاونی های #مالی _ #اعتباری
47. بهای خدمات از #کارشناسان_رسمی_دادگستری
48. عوارض شغلی
49. عوارض ورود #خودرو به شهر
50. بهای خدمات حمل زباله
51. عوارض سالانه #حق #واگذاری #انشعاب آب و فاضلاب و برق و تلفن و گاز
52. عوارض #حقالثبت #اسنادرسمی و تنظیمی در دفاتر اسناد رسمی به ماخذ هشت درصد (۸%)
53. عوارض #حق_تشعشع
54. عوارض #کسر فضای باز
55. عوارض و بهای خدمات بر احداث گورستان و دفن اموات
56. عوارض برای خدمات ورزشی
57. عوارض سالیانه بهره برداری #موقت از ساختمان ها (تعیین عوارض نسبت به موارد ذیل #تبصره بند ۲۴ ماده ۵۵ قانون شهرداری)
58. عوارض #ورودی به میادین میوه و ترهبار و فروش و ذبح احشام در میادین و کشتارگاه و ورودی به پارکینگ مصالح و باسکول های #توزین سازمان میادین
59. عوارض #محلی و #تعرفه عوارض محل فعالیت فعالان اقتصادی
60. عوارض « #تجهیز کارگاه »
61. عوارض حق #محاسبه، نقشه کشی و #نظارت ساختمان
62. عوارض برای سواری ها و وانت های دو کابین
63. عوارض کسری مساحت عرصه
64. کسری حدنصاب تفکیک / #تعدیل حد نصاب تفکیک
65. عوارض فضای سبز
66. عوارض افتتاحیه
67. عوارض بهای خدمات انطباق #کاربری
68. عوارض از #آموزشگاه های رانندگی
🔷 تدوین: #امید_محمدی {منبع: کتاب عوارض غیرقانونی شهرداری ها، نگارنده: امید محمدی}
jOin 🔜 @arayeghazayi
jOin 🔜 @arayeghazayi
1. #وضع عوارض و بهاي #خدمات #كسب_و_پيشه و مشاغل براي #بانك ها
2. وضع عوارض #استقرار، جابجایی و #سالیانه #ساختمان بانک ها
3. وضع عوارض عابر بانک ها
4. عوارض تابلوها
5. #حق_النظاره خدمات مهندسي
6. #جريمه هاي #تخلفات ساختماني موضوع #ماده ۱۰۰ #قانون #شهرداری ها
7. عوارض كسر #پاركينگ (موضوع تبصره ۵ ماده ۱۰۰ #قانون_شهرداری)
8. #اراضی و #املاك بلا استفاده و خالي و #متروك
9. محموله هاي عبوري از شهر
10. استخرهاي روباز و سرپوشيده و ساير باشگاه ها
11. استخرهاي #خصوصی (خانگي)
12. عوارض از #نرخ بليط هاي مورد استفاده از وسايل بازي و سرگرم كننده داخل محوطه مركزي اماكن تفريحي و #اخذ عوارض از بهاي بليط ورودي استخرهاي شنا، سونا، جكوزي و مسابقات ورزشي
13. كارخانجات توليد نوشابه (عوارض گازدار!)
14. توقفگاه هاي اختصاصي
15. مراسم تالارهاي پذيرايي
16. فروش شيشليگ ( ۲ #مصوبه! ) {دريافت پول سيخي از مردم!}
17. #معامله املاك، #مستغلات، مستحدثات #غيرتجاری، #تجاری و #سرقفلی
18. عوارض #قرارداد هاي #پيمانكاری
19. عوارض بهای خدمات #جایگاه های گاز مایع
20. عوارض تبديل يك واحد #مسكونی به دو واحد
21. عوارض عدم #نصب پنجره دو جداره و عدم اجرای سقف شیروانی
22. عوارض #حق_الارض از پروژه هاي عمراني #شركت هاي خدماتی
23. اخذ عوارض ۵ درصد بهای بلیط از #نمایشگاه ها
24. عوارض از اراضی محصور #بلااستفاده
25. اخذ عوارض از #دکل ها و آنتن های #مخابراتی
26. اخذ عوارض از بنگاه های باربری
27. اخذ عوارض از پیش آمدگی بالکن ها
28. عوارض ورود به داخل #محدوده #شهر
29. عوارض و بهای خدمات #اصلاح #حد ملک
30. عوارض ابقاي #تقسيم #زمين هاي داخل محدوده و بدون #تفكيك #قانونی
31. عوارض کارخانه های سازنده پروژه ها
32. عوارض ارتفاع! (ارتفاع مازاد ساختمانی)
33. عوارض کسب و پیشه هتل ها
34. عوارض تفکیک #عرصه و #اعیان
35. عوارض #تغییرکاربری
36. عوارض پذیره، اضافه #تراکم و فروش تراکم
37. عوارض #تمدید #پروانه های قانونی مازاد بر میزان #مقرر قانونی؛ عوارض #تأخیر در اتمام ساختمان
38. بهای خدمات #دفاتر #بیمه – عوارض بیمه ای
39. عوارض #نقل_و_انتقال املاک
40. عوارض کیوسک های تلفن
jOin 🔜 @arayeghazayi
41. عوارض #حمل بار
42. عوارض بر #بارنامه های برون شهری
43. بهای خدمات از #آموزشگاه های فنی و حرفه ای
44. عوارض #بهرهبرداری از واحد های مسکونی که به صورت #اداری، خصوصی استفاده میکنند
45. بهای خدمات #احداث #بنا بر خلاف #نقشه و پروانه ساختمان و نیز عدم #تأمین پارکینگ طبق پروانه تا زمان تعیین #تکلیف از سوی #مراجع ذی ربط قانونی
46. بهای خدمات ایمنی از بانک ها و موسسات و #تعاونی های #مالی _ #اعتباری
47. بهای خدمات از #کارشناسان_رسمی_دادگستری
48. عوارض شغلی
49. عوارض ورود #خودرو به شهر
50. بهای خدمات حمل زباله
51. عوارض سالانه #حق #واگذاری #انشعاب آب و فاضلاب و برق و تلفن و گاز
52. عوارض #حقالثبت #اسنادرسمی و تنظیمی در دفاتر اسناد رسمی به ماخذ هشت درصد (۸%)
53. عوارض #حق_تشعشع
54. عوارض #کسر فضای باز
55. عوارض و بهای خدمات بر احداث گورستان و دفن اموات
56. عوارض برای خدمات ورزشی
57. عوارض سالیانه بهره برداری #موقت از ساختمان ها (تعیین عوارض نسبت به موارد ذیل #تبصره بند ۲۴ ماده ۵۵ قانون شهرداری)
58. عوارض #ورودی به میادین میوه و ترهبار و فروش و ذبح احشام در میادین و کشتارگاه و ورودی به پارکینگ مصالح و باسکول های #توزین سازمان میادین
59. عوارض #محلی و #تعرفه عوارض محل فعالیت فعالان اقتصادی
60. عوارض « #تجهیز کارگاه »
61. عوارض حق #محاسبه، نقشه کشی و #نظارت ساختمان
62. عوارض برای سواری ها و وانت های دو کابین
63. عوارض کسری مساحت عرصه
64. کسری حدنصاب تفکیک / #تعدیل حد نصاب تفکیک
65. عوارض فضای سبز
66. عوارض افتتاحیه
67. عوارض بهای خدمات انطباق #کاربری
68. عوارض از #آموزشگاه های رانندگی
🔷 تدوین: #امید_محمدی {منبع: کتاب عوارض غیرقانونی شهرداری ها، نگارنده: امید محمدی}
jOin 🔜 @arayeghazayi
⚖ #رأیوحدترویه #هیأتعمومی #دیوانعدالتاداری راجع به #قدرالسهمشهرداری از افراز و #تفکیکاراضی
هیأتعمومی #دیوانعدالتاداری در تاریخ ۱۳۹۸/۷/۱۶ با حضور معاونین #دیوان #عدالت اداری و رؤسا و مستشاران و دادرسان شعب تشکیل شد و پس از بحث و بررسی با #اکثریتآراء به شرح زیر به #صدور #رأی مبادرت کرده است.
⚖ #رأیهیأتعمومی
🔸 طبق #تبصره ۳ ماده ۱۰۱ اصلاحی #قانونشهرداریها مصوب سال ۱۳۹۰ مقرر شده است: « در اراضی با مساحت بیشتر از ۵۰۰ مترمربع که دارای #سندششدانگ است #شهرداری برای #تأمین سرانه فضایعمومی و خدماتی تا سقف ۲۵% و برای تأمین اراضی مورد نیاز احداث شوارع و معابر عمومی #شهر در اثر #تفکیک و #افراز این اراضی مطابق با #طرحجامع و تفصیلی با توجه به #ارزشافزوده ایجاد شده از عمل تفکیک برای #مالک تا ۲۵% از باقیمانده اراضی را دریافت مینماید. شهرداری #مجاز است با #توافق مالک #قدرالسهم مذکور را بر اساس #قیمتروز زمین طبق #نظر #کارشناسرسمیدادگستری دریافت نماید ».
نظر به اینکه در بند (ب) ماده ۲۰ #تعرفه #عوارض شهرداری تبریز در سال ۱۳۹۶ از مصوبات #شورایاسلامیشهر تبریز موارد قانونی مذکور عیناً رعایت شده و مغایرتی با #قانون یا با #آراءهیأتعمومی ندارد، بنابراین با اعمال ماده ۹۱ #قانونتشکیلاتوآییندادرسی دیوانعدالتاداری رأی شماره ۷۳۱ـ ۱۳۹۶/۸/۲ هیأتعمومی در قسمتی که ناظر بر #ابطال بند ب ماده ۲۰ تعرفه #عوارضمحلی شهرداری تبریز در سال ۱۳۹۶ بوده #نقض میشود و رأی بر عدمابطال بند ب ماده ۲۰ #مصوبه مورد #اعتراض صادر میشود.
#معاونقضایی دیوانعدالتاداری ـ مرتضی علی اشراقی
jOin 🔜 @arayeghazayi
◀️ اینستاگرام:🔻
instagram.com/arayeghazayi
هیأتعمومی #دیوانعدالتاداری در تاریخ ۱۳۹۸/۷/۱۶ با حضور معاونین #دیوان #عدالت اداری و رؤسا و مستشاران و دادرسان شعب تشکیل شد و پس از بحث و بررسی با #اکثریتآراء به شرح زیر به #صدور #رأی مبادرت کرده است.
⚖ #رأیهیأتعمومی
🔸 طبق #تبصره ۳ ماده ۱۰۱ اصلاحی #قانونشهرداریها مصوب سال ۱۳۹۰ مقرر شده است: « در اراضی با مساحت بیشتر از ۵۰۰ مترمربع که دارای #سندششدانگ است #شهرداری برای #تأمین سرانه فضایعمومی و خدماتی تا سقف ۲۵% و برای تأمین اراضی مورد نیاز احداث شوارع و معابر عمومی #شهر در اثر #تفکیک و #افراز این اراضی مطابق با #طرحجامع و تفصیلی با توجه به #ارزشافزوده ایجاد شده از عمل تفکیک برای #مالک تا ۲۵% از باقیمانده اراضی را دریافت مینماید. شهرداری #مجاز است با #توافق مالک #قدرالسهم مذکور را بر اساس #قیمتروز زمین طبق #نظر #کارشناسرسمیدادگستری دریافت نماید ».
نظر به اینکه در بند (ب) ماده ۲۰ #تعرفه #عوارض شهرداری تبریز در سال ۱۳۹۶ از مصوبات #شورایاسلامیشهر تبریز موارد قانونی مذکور عیناً رعایت شده و مغایرتی با #قانون یا با #آراءهیأتعمومی ندارد، بنابراین با اعمال ماده ۹۱ #قانونتشکیلاتوآییندادرسی دیوانعدالتاداری رأی شماره ۷۳۱ـ ۱۳۹۶/۸/۲ هیأتعمومی در قسمتی که ناظر بر #ابطال بند ب ماده ۲۰ تعرفه #عوارضمحلی شهرداری تبریز در سال ۱۳۹۶ بوده #نقض میشود و رأی بر عدمابطال بند ب ماده ۲۰ #مصوبه مورد #اعتراض صادر میشود.
#معاونقضایی دیوانعدالتاداری ـ مرتضی علی اشراقی
jOin 🔜 @arayeghazayi
◀️ اینستاگرام:🔻
instagram.com/arayeghazayi
❇ #قتلعام موشهایهانویی و #سیاستتقنینی
***
ماجرای قتلعام موشهای هانویی از نظر من خیلی آموزنده است. داستان مربوط به اواخر قرن نوزدهمه. شهر هانویی که الان پایتخت #ویتنام هست، اون موقع مستعمره #فرانسه بوده، و فرانسویها قصد داشتن زیرساختهای شهر رو ارتقا بدن، طوری که برازنده یک مستعمره فرانسه باشه.
یکی از کارهای مهمی که انجام میشه، احداث شبکهفاضلاب بوده که به تعدادی از مردم دسترسی به سرویسهایبهداشتی و توالتخصوصی میداده.
اینطور بوده که هم اشرافیون در کاخهاشون صاحب توالتشخصی میشن، هم مردم در محلههای پرجمعیت توالتعمومی داشتن.
مشکل از اینجا شروع میشه که این شبکهفاضلاب خیلی سریع محل رشد و تکثیر موشهایموزی میشه که عامل #بیماری هم بودن. #بحران انقدر بزرگ میشه که بعد از مدتی، از توالتهای کاخهای اشرافی، موشهایبزرگصحرایی بیرون میومدن و... خب، دردسر درست میکردن
خطر بزرگتر هم بیماری #طاعون بود که بسیاری از این موشها حامل اون بودن و جان کل مردم شهر رو به خطر میانداختن.
خلاصه باید به حال این موشها یه فکری میشد. راه حل اول استعمارگرا #استخدام گروهی از مردم محلی بود که کارشون پیدا کردن و کشتن این موشها بود. این گروهها بابت دستمزدی که میگرفتن، وارد شبکهفاضلاب میشدن و تکتک موشها رو میکشتن. در هفته اول، روزی ۱۰۰۰ موش اینطوری کشته میشن.
بعد از مدتی، ۴۰۰۰ موش در روز. تا جایی که به ۲۰ هزار موش در روز هم میرسه. اما اینها در برابر تعداد بیشمار موشها رقم بزرگی نبودن و تاثیر محسوسی رو #جمعیت موشها دیده نشد. خلاصه استعمارگرها به فکر راهحلجایگزین میافتن و نهایتا تصمیمی میگیرن که به #فاجعه منجر میشه.
#تصمیم جدید این بود که به جای اینکه به گروههایحرفهای #پول بدن تا موشها رو بکشن، بیان برای هم موش مرده، به هر کسی که کشته باشدش، #جایزه بدن.
جایزه برای هر موش مرده، یکسنت اعلام میشه. کافی بوده که دم موش مرده رو ازش جدا کنی تا بابت اون دم، یک سنت پول رو بگیری. ۱۰ دم= ۱۰ سنت
این تصمیم از هر لحاظ منطقی به نظر میرسیده:
#مشارکتعمومی رو برای حل یک #بحرانعمومی جلب میکرده.
هر کس میتونسته در ساعت فراغت کمی پول به جیب بزنه.
و اینکه روحیه #کارآفرینی رو به #جامعه معرفی میکرده.
این برنامه ابتدا کارساز هم میشه. موشها در مقیاس بیشمار کشته میشدن و سیلی از دم موش به سمت دفاتر شهری سرازیر میشه.
خلاصه همه فکر میکنن که #مسئله دیگه حل شدهست و به زودی جمعیت موشها ریشهکن میشه.
ولی خوب، اینطور نمیشه.
مدتی که از شروع کشتار میگذره، موشهایی تو سطح شهر رصد میشن که دم نداشتن.
معلوم میشه که مردمی که موشها رو میکشتن و دمشون رو تحویل میدادن، الان دیگه اون دمها محل #درآمد و امرار معاششون شده و #قصد ندارن منبع درآمدشون رو از دست بدن.
پس به جای اینکه موشها رو بکشن، فقط دمشون رو جدا میکردن، تا #موش زنده بمونه و بتونه باز هم #تولیدمثل کنه.
کار به کارآفرینی هم کشیده میشه و مزرعههایموشداری در اطراف #شهر احداث میشن که کارشون، تکثیر موش و فروختن دمشون به استعمارگرها بوده
این باعث میشه که جمعیت موشها انقدر زیاد بشه که طاعون هم تو شهر فراگیر بشه و حداقل ۲۵۰ نفر از مردم هم جانشون رو از دست بدن.
این از معروف ترین مثالهای پدیده ایه به نام «#انگیزهمنحرف»: قانونی گذاشته میشه که #هدف خوبی داره، و در نهایت منجر به نتیجه عکس میشه.
مثال دیگهش، دیرینهشناسی بود که در قرننوزده در سفر به #چین، به هر کسی که یک تکه #فسیل #دایناسور براش پیدا کنه، جایزه میداد. #مردم هم برای اینکه درآمدشون زیاد بشه، فسیلهایی که پیدا میکردن رو تکهتکه میکردن و بعد تحویل میدادن.
یا مثلا #قرارداد ساخت راهآهنی که شرق و غرب #آمریکا رو به هم متصل میکرد، براساس طول خطآهن بود. #پیمانکار هم برای اینکه سودش رو بیشتر کنه، به خطآهن پیچ و خم میداد تا طولش بیشتر بشه.
مثال امروزی هم زیاد داره. مثلا #بیمههمگانی بزرگسالان آمریکا، براساس #قیمت دارویتجویز شده به #پزشک پول میده. پزشکا هم برای #سود بیشتر، داروی گرونتر تجویز میکنن، حتی که ضرورتی نداشته باشه.
این #قانون به «#اثرکبرا» هم معروفه. که مربوط به زمانیه که انگلیسها برای #کنترلجمعیت کبراهایدهلی برای هر کبرای مرده جایزه تعیین میکنن، و مردم دهلی هم به پرورش کبرا رو میارن
وقتی که از اثر کبرا آگاه هستی، مثال زیاد براش پیدا میکنی. از رفتار آدما گرفته تا #مشوقهایاقتصادی. چه تو #ایران، چه خارج. شاید مهمترین اثرش اینه که این توهم که مشکلات رو صرفا با قانون و #تهدید و #تشویق میشه حل کرد، رو کنار میزاری و به فکر راههایاساسی و ریشهای میافتی.
✍نویسنده ناشناس
jOin 🔜 @arayeghazayi
◀️ اینستاگرام:🔻
instagram.com/arayeghazayi
***
ماجرای قتلعام موشهای هانویی از نظر من خیلی آموزنده است. داستان مربوط به اواخر قرن نوزدهمه. شهر هانویی که الان پایتخت #ویتنام هست، اون موقع مستعمره #فرانسه بوده، و فرانسویها قصد داشتن زیرساختهای شهر رو ارتقا بدن، طوری که برازنده یک مستعمره فرانسه باشه.
یکی از کارهای مهمی که انجام میشه، احداث شبکهفاضلاب بوده که به تعدادی از مردم دسترسی به سرویسهایبهداشتی و توالتخصوصی میداده.
اینطور بوده که هم اشرافیون در کاخهاشون صاحب توالتشخصی میشن، هم مردم در محلههای پرجمعیت توالتعمومی داشتن.
مشکل از اینجا شروع میشه که این شبکهفاضلاب خیلی سریع محل رشد و تکثیر موشهایموزی میشه که عامل #بیماری هم بودن. #بحران انقدر بزرگ میشه که بعد از مدتی، از توالتهای کاخهای اشرافی، موشهایبزرگصحرایی بیرون میومدن و... خب، دردسر درست میکردن
خطر بزرگتر هم بیماری #طاعون بود که بسیاری از این موشها حامل اون بودن و جان کل مردم شهر رو به خطر میانداختن.
خلاصه باید به حال این موشها یه فکری میشد. راه حل اول استعمارگرا #استخدام گروهی از مردم محلی بود که کارشون پیدا کردن و کشتن این موشها بود. این گروهها بابت دستمزدی که میگرفتن، وارد شبکهفاضلاب میشدن و تکتک موشها رو میکشتن. در هفته اول، روزی ۱۰۰۰ موش اینطوری کشته میشن.
بعد از مدتی، ۴۰۰۰ موش در روز. تا جایی که به ۲۰ هزار موش در روز هم میرسه. اما اینها در برابر تعداد بیشمار موشها رقم بزرگی نبودن و تاثیر محسوسی رو #جمعیت موشها دیده نشد. خلاصه استعمارگرها به فکر راهحلجایگزین میافتن و نهایتا تصمیمی میگیرن که به #فاجعه منجر میشه.
#تصمیم جدید این بود که به جای اینکه به گروههایحرفهای #پول بدن تا موشها رو بکشن، بیان برای هم موش مرده، به هر کسی که کشته باشدش، #جایزه بدن.
جایزه برای هر موش مرده، یکسنت اعلام میشه. کافی بوده که دم موش مرده رو ازش جدا کنی تا بابت اون دم، یک سنت پول رو بگیری. ۱۰ دم= ۱۰ سنت
این تصمیم از هر لحاظ منطقی به نظر میرسیده:
#مشارکتعمومی رو برای حل یک #بحرانعمومی جلب میکرده.
هر کس میتونسته در ساعت فراغت کمی پول به جیب بزنه.
و اینکه روحیه #کارآفرینی رو به #جامعه معرفی میکرده.
این برنامه ابتدا کارساز هم میشه. موشها در مقیاس بیشمار کشته میشدن و سیلی از دم موش به سمت دفاتر شهری سرازیر میشه.
خلاصه همه فکر میکنن که #مسئله دیگه حل شدهست و به زودی جمعیت موشها ریشهکن میشه.
ولی خوب، اینطور نمیشه.
مدتی که از شروع کشتار میگذره، موشهایی تو سطح شهر رصد میشن که دم نداشتن.
معلوم میشه که مردمی که موشها رو میکشتن و دمشون رو تحویل میدادن، الان دیگه اون دمها محل #درآمد و امرار معاششون شده و #قصد ندارن منبع درآمدشون رو از دست بدن.
پس به جای اینکه موشها رو بکشن، فقط دمشون رو جدا میکردن، تا #موش زنده بمونه و بتونه باز هم #تولیدمثل کنه.
کار به کارآفرینی هم کشیده میشه و مزرعههایموشداری در اطراف #شهر احداث میشن که کارشون، تکثیر موش و فروختن دمشون به استعمارگرها بوده
این باعث میشه که جمعیت موشها انقدر زیاد بشه که طاعون هم تو شهر فراگیر بشه و حداقل ۲۵۰ نفر از مردم هم جانشون رو از دست بدن.
این از معروف ترین مثالهای پدیده ایه به نام «#انگیزهمنحرف»: قانونی گذاشته میشه که #هدف خوبی داره، و در نهایت منجر به نتیجه عکس میشه.
مثال دیگهش، دیرینهشناسی بود که در قرننوزده در سفر به #چین، به هر کسی که یک تکه #فسیل #دایناسور براش پیدا کنه، جایزه میداد. #مردم هم برای اینکه درآمدشون زیاد بشه، فسیلهایی که پیدا میکردن رو تکهتکه میکردن و بعد تحویل میدادن.
یا مثلا #قرارداد ساخت راهآهنی که شرق و غرب #آمریکا رو به هم متصل میکرد، براساس طول خطآهن بود. #پیمانکار هم برای اینکه سودش رو بیشتر کنه، به خطآهن پیچ و خم میداد تا طولش بیشتر بشه.
مثال امروزی هم زیاد داره. مثلا #بیمههمگانی بزرگسالان آمریکا، براساس #قیمت دارویتجویز شده به #پزشک پول میده. پزشکا هم برای #سود بیشتر، داروی گرونتر تجویز میکنن، حتی که ضرورتی نداشته باشه.
این #قانون به «#اثرکبرا» هم معروفه. که مربوط به زمانیه که انگلیسها برای #کنترلجمعیت کبراهایدهلی برای هر کبرای مرده جایزه تعیین میکنن، و مردم دهلی هم به پرورش کبرا رو میارن
وقتی که از اثر کبرا آگاه هستی، مثال زیاد براش پیدا میکنی. از رفتار آدما گرفته تا #مشوقهایاقتصادی. چه تو #ایران، چه خارج. شاید مهمترین اثرش اینه که این توهم که مشکلات رو صرفا با قانون و #تهدید و #تشویق میشه حل کرد، رو کنار میزاری و به فکر راههایاساسی و ریشهای میافتی.
✍نویسنده ناشناس
jOin 🔜 @arayeghazayi
◀️ اینستاگرام:🔻
instagram.com/arayeghazayi