✅ #نشستقضایی
برگزار شده در استان اصفهان/ شهرضا
🔹تاریخ برگزاری: ۱۳۹۵/۰۸/۲۵
🔸موضوع:
#اعتراضثالث به #ردّمال در احکام دادگاههای کیفری
jOin 🔜 @arayeghazayi
♦پرسش:
به موجب #رأیقطعیتیافته #دادگاهکیفری #متهم از باب فروش و #انتقالمالغیر به #حبس، پرداخت #جزاینقدی و رد مال #محکوم شده و ملک نیز تحویل #شاکی شده است. در مرحله اجرا فردی با استناد به #سندرسمی #مدعی #مالکیت #مال مزبور شده و #دادخواست مبنی بر اعتراض ثالث نسبت به #دادنامه صادره را تقدیم دادگاه کیفری نموده است. بنا به مراتب دعوای مطروحه باید از طریق #دادگاهحقوقی #رسیدگی شود یا دادگاه کیفری؟ اصولا چنین دعوایی قابلیت استماع دارد؟ #تصمیم هر کدام از مراجع مزبور نسبت به دادخواست موصوف و نتیجه آن نسبت به پرونده فروش مال غیر بر فرض مقرون به واقع بودن ادعای #معترضثالث چه خواهد بود؟
⚖نظر #اکثریت
نظر اکثریت اول: در فرض سؤال دادگاه کیفری با #احراز مالکیت اقدام به صدور رأی نموده است و رأی دادگاه همانند یک سند رسمی بوده و به لحاظ #فراغدادرسی در دادگاه کیفری امکان ورود به موضوع وجود ندارد. و باید با یک #دستور تقاضای معترض #رد شود و تنها راه، توسل به طرق فوق العاده و #اعادهدادرسی میباشد. چناچه معترض در دادگاه حقوقی اعتراض کرده با توجه به #لزومتبعیتدادگاهحقوقیازرأیدادگاهکیفری (ماده ۱۸ ق.ا.دک) بایستی #قرارعدماستماعدعوا صادر شود.
نظر اکثریت دوم: با توجه به احصاء طرق اعاده دادرسی و اشخاص مجاز برای تقاضای آن (مواد ۴۷۴ و ۴۷۵ ق.ا.د.ک) اعاده دادرسی از ناحیه ثالث محل تأمل و مواجه با اشکال به نظر می رسد. اما درخصوص موضوع مورد بحث توجه به #ماهیت موضوع ردّ مال و مقرّرات ناظر به آن راهگشا خواهد بود. در راستای موضوع ردّ مال بزه #فروشمالغیر (موضوع ماده یک قانون تشدید مجازات مرتکبین #ارتشاء، #اختلاس و #کلاهبرداری) ماده ۲۱۵ ق.م.ا مصوب ۱۳۹۲ نیز میبایست مدّنظر باشد. در #تبصره یک ماده قانونی مزبور به #حقاعتراض شخص ثالث نسبت به تصمیمهای اعمال شده در راستای ماده ۲۱۵ اشاره شده و به #استناد این تبصره و با توجه به عمومات مذکور در #قانونآییندادرسی دادگاههای عمومی و انقلاب در #امورمدنی (مواد ۴۱۷ و ۴۱۸) امکان #تجدیدنظر در رأی دادگاه و بررسی موضوع وجود دارد.
⚖نظر #اقلیت
با توجه به مواد ۱۵، ۱۶ و ۱۷ ق.ا.د.ک و #ماهیتحقوقی تصمیم دادگاه درخصوص ردّ مال و پرداخت #خسارت و #ضرروزیانناشیازجرم تنها همان دادگاه کیفری امکان ورود مجدد به موضوع را دارد و میبایست بر اساس مواد ۴۱۷ و ۴۱۸ قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی به اعتراض ثالث رسیدگی نماید و دادگاه حقوقی نیز صرفاً #قرارعدمصلاحیت #صادر می کند.
⚖نظر #هیئتعالی
هرچند در پروندههای کیفری، اعتراض ثالث نسبت به حکم بر اساس مواد ۴۱۷ و ۴۱۸ #قانون آیین دادرسی مدنی مصوب 1379 موضوعیت ندارد، اما شخص ثالث که مدعی حقی بوده و نسبت به رأی دادگاه کیفری در ردّ مال از سوی محکومعلیه کیفری، اعتراض دارد، میتواند به عنوان #متضرر از رأی مذکور، مطابق تبصره ۲ ماده ۱۴۸ قانون آیین دادرسی کیفری مصوب ۱۳۹۲ (تبصره یک ماده ۲۱۵ قانون مجازات اسلامی مصوب ۱۳۹۲) اعتراض خود را به دادگاه کیفری صادرکننده رأی، تقدیم نماید و به جهت این که اصل موضوع تابع مقررات #آییندادرسیکیفری است، رسیدگی به اعتراض مزبور نیز تابع #آییندادرسی مذکور است.
jOin 🔜 @arayeghazayi
◀️ اینستاگرام:🔻
instagram.com/arayeghazayi
برگزار شده در استان اصفهان/ شهرضا
🔹تاریخ برگزاری: ۱۳۹۵/۰۸/۲۵
🔸موضوع:
#اعتراضثالث به #ردّمال در احکام دادگاههای کیفری
jOin 🔜 @arayeghazayi
♦پرسش:
به موجب #رأیقطعیتیافته #دادگاهکیفری #متهم از باب فروش و #انتقالمالغیر به #حبس، پرداخت #جزاینقدی و رد مال #محکوم شده و ملک نیز تحویل #شاکی شده است. در مرحله اجرا فردی با استناد به #سندرسمی #مدعی #مالکیت #مال مزبور شده و #دادخواست مبنی بر اعتراض ثالث نسبت به #دادنامه صادره را تقدیم دادگاه کیفری نموده است. بنا به مراتب دعوای مطروحه باید از طریق #دادگاهحقوقی #رسیدگی شود یا دادگاه کیفری؟ اصولا چنین دعوایی قابلیت استماع دارد؟ #تصمیم هر کدام از مراجع مزبور نسبت به دادخواست موصوف و نتیجه آن نسبت به پرونده فروش مال غیر بر فرض مقرون به واقع بودن ادعای #معترضثالث چه خواهد بود؟
⚖نظر #اکثریت
نظر اکثریت اول: در فرض سؤال دادگاه کیفری با #احراز مالکیت اقدام به صدور رأی نموده است و رأی دادگاه همانند یک سند رسمی بوده و به لحاظ #فراغدادرسی در دادگاه کیفری امکان ورود به موضوع وجود ندارد. و باید با یک #دستور تقاضای معترض #رد شود و تنها راه، توسل به طرق فوق العاده و #اعادهدادرسی میباشد. چناچه معترض در دادگاه حقوقی اعتراض کرده با توجه به #لزومتبعیتدادگاهحقوقیازرأیدادگاهکیفری (ماده ۱۸ ق.ا.دک) بایستی #قرارعدماستماعدعوا صادر شود.
نظر اکثریت دوم: با توجه به احصاء طرق اعاده دادرسی و اشخاص مجاز برای تقاضای آن (مواد ۴۷۴ و ۴۷۵ ق.ا.د.ک) اعاده دادرسی از ناحیه ثالث محل تأمل و مواجه با اشکال به نظر می رسد. اما درخصوص موضوع مورد بحث توجه به #ماهیت موضوع ردّ مال و مقرّرات ناظر به آن راهگشا خواهد بود. در راستای موضوع ردّ مال بزه #فروشمالغیر (موضوع ماده یک قانون تشدید مجازات مرتکبین #ارتشاء، #اختلاس و #کلاهبرداری) ماده ۲۱۵ ق.م.ا مصوب ۱۳۹۲ نیز میبایست مدّنظر باشد. در #تبصره یک ماده قانونی مزبور به #حقاعتراض شخص ثالث نسبت به تصمیمهای اعمال شده در راستای ماده ۲۱۵ اشاره شده و به #استناد این تبصره و با توجه به عمومات مذکور در #قانونآییندادرسی دادگاههای عمومی و انقلاب در #امورمدنی (مواد ۴۱۷ و ۴۱۸) امکان #تجدیدنظر در رأی دادگاه و بررسی موضوع وجود دارد.
⚖نظر #اقلیت
با توجه به مواد ۱۵، ۱۶ و ۱۷ ق.ا.د.ک و #ماهیتحقوقی تصمیم دادگاه درخصوص ردّ مال و پرداخت #خسارت و #ضرروزیانناشیازجرم تنها همان دادگاه کیفری امکان ورود مجدد به موضوع را دارد و میبایست بر اساس مواد ۴۱۷ و ۴۱۸ قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی به اعتراض ثالث رسیدگی نماید و دادگاه حقوقی نیز صرفاً #قرارعدمصلاحیت #صادر می کند.
⚖نظر #هیئتعالی
هرچند در پروندههای کیفری، اعتراض ثالث نسبت به حکم بر اساس مواد ۴۱۷ و ۴۱۸ #قانون آیین دادرسی مدنی مصوب 1379 موضوعیت ندارد، اما شخص ثالث که مدعی حقی بوده و نسبت به رأی دادگاه کیفری در ردّ مال از سوی محکومعلیه کیفری، اعتراض دارد، میتواند به عنوان #متضرر از رأی مذکور، مطابق تبصره ۲ ماده ۱۴۸ قانون آیین دادرسی کیفری مصوب ۱۳۹۲ (تبصره یک ماده ۲۱۵ قانون مجازات اسلامی مصوب ۱۳۹۲) اعتراض خود را به دادگاه کیفری صادرکننده رأی، تقدیم نماید و به جهت این که اصل موضوع تابع مقررات #آییندادرسیکیفری است، رسیدگی به اعتراض مزبور نیز تابع #آییندادرسی مذکور است.
jOin 🔜 @arayeghazayi
◀️ اینستاگرام:🔻
instagram.com/arayeghazayi
🔵 #صورتجلسه #نشستقضائی
کد نشست؛ ۱۳۹۸-۶۴۱۴
برگزار شده توسط؛ استان گیلان/شهر رشت
تاریخ برگزاری؛ ۱۳۹۸/۰۴/۱۸
موضوع؛ رسیدگی به واخواهی جرم مواد روانگردان پس از تغییر صلاحیت از دادگاه کیفری به انقلاب
🔹پرسش
اگر #دادگاهکیفریدو درخصوص #بزه مربوط به مواد روانگردان که قبلا در #صلاحیت #دادگاهکیفری بوده، #رأیغیابی #صادر نماید، #رسیدگی به #واخواهی از #دادنامه #صادر شده، در صلاحیت چه مرجعی است؟
🔸 #نظر #اکثریت
چون یک بار قبلاً صلاحیت برای دادگاهکیفری #محرز شده است رسیدگی مرحله دوم در #مرحلهواخواهی محسوبنمی شود بنابراین نیازی به #احرازصلاحیت در این مرحله نیست. در زمان صلاحیت دادگاهکیفری، #مجازات آن #جزاینقدی و اخف بوده و اکنون نیز که در صلاحیت #دادگاهانقلاب و مجازات آن سنگین است و با توجه به ماده ۱۰ #قانونمجازاتاسلامی در مرحله واخواهی هم باید دادگاهکیفری #رای صادر نماید.
🔻 #نظر #اقلیت
با توجه به ماده ۱۱ قانونمجازاتاسلامی، #قوانین مربوط به صلاحیت باید فوراً #اجراء شود و قوانینصلاحیت از #قوانینآمره است و در مرحلهواخواهی هم #قاضی باید صلاحیت خود را احراز کند و پس از #صدور #قرارعدمصلاحیت به دادگاهانقلاب ارسال نماید.
❇ نظر #هیئتعالی
#نظریه #ادارهحقوقی به شماره ۷/۹۴/۶۸۸ که مؤید نظریهاکثریت و مورد تأیید #هیأتعالینشستهایقضایی است عیناً نقل میشود؛ قوانین و #مقررات مربوط به #تغییرصلاحیتمرجعکیفری وقتی #عطفبهماسبق میشود که درخصوص موضوع، رأیی صادر نشدهباشد و با توجه به این که در فرض سؤال، در تاریخ صدور #حکمغیابی (۱۳۸۸/۸/۸)، #رسیدگیبهجرم موردنظر در صلاحیت #دادگاهعمومیجزایی بوده، تغییر صلاحیت #مرجعکیفری ( یعنی قرار گرفتن رسیدگی به موضوع در صلاحیت دادگاه انقلاب ) تأثیری در قضیه نداشته و رسیدگی به واخواهی در #دادگاهعمومی جزایی صادرکننده حکمغیابی، بلااشکال بوده است.
jOin 🔜 @arayeghazayi
◀️ اینستاگرام:🔻
instagram.com/arayeghazayi
کد نشست؛ ۱۳۹۸-۶۴۱۴
برگزار شده توسط؛ استان گیلان/شهر رشت
تاریخ برگزاری؛ ۱۳۹۸/۰۴/۱۸
موضوع؛ رسیدگی به واخواهی جرم مواد روانگردان پس از تغییر صلاحیت از دادگاه کیفری به انقلاب
🔹پرسش
اگر #دادگاهکیفریدو درخصوص #بزه مربوط به مواد روانگردان که قبلا در #صلاحیت #دادگاهکیفری بوده، #رأیغیابی #صادر نماید، #رسیدگی به #واخواهی از #دادنامه #صادر شده، در صلاحیت چه مرجعی است؟
🔸 #نظر #اکثریت
چون یک بار قبلاً صلاحیت برای دادگاهکیفری #محرز شده است رسیدگی مرحله دوم در #مرحلهواخواهی محسوبنمی شود بنابراین نیازی به #احرازصلاحیت در این مرحله نیست. در زمان صلاحیت دادگاهکیفری، #مجازات آن #جزاینقدی و اخف بوده و اکنون نیز که در صلاحیت #دادگاهانقلاب و مجازات آن سنگین است و با توجه به ماده ۱۰ #قانونمجازاتاسلامی در مرحله واخواهی هم باید دادگاهکیفری #رای صادر نماید.
🔻 #نظر #اقلیت
با توجه به ماده ۱۱ قانونمجازاتاسلامی، #قوانین مربوط به صلاحیت باید فوراً #اجراء شود و قوانینصلاحیت از #قوانینآمره است و در مرحلهواخواهی هم #قاضی باید صلاحیت خود را احراز کند و پس از #صدور #قرارعدمصلاحیت به دادگاهانقلاب ارسال نماید.
❇ نظر #هیئتعالی
#نظریه #ادارهحقوقی به شماره ۷/۹۴/۶۸۸ که مؤید نظریهاکثریت و مورد تأیید #هیأتعالینشستهایقضایی است عیناً نقل میشود؛ قوانین و #مقررات مربوط به #تغییرصلاحیتمرجعکیفری وقتی #عطفبهماسبق میشود که درخصوص موضوع، رأیی صادر نشدهباشد و با توجه به این که در فرض سؤال، در تاریخ صدور #حکمغیابی (۱۳۸۸/۸/۸)، #رسیدگیبهجرم موردنظر در صلاحیت #دادگاهعمومیجزایی بوده، تغییر صلاحیت #مرجعکیفری ( یعنی قرار گرفتن رسیدگی به موضوع در صلاحیت دادگاه انقلاب ) تأثیری در قضیه نداشته و رسیدگی به واخواهی در #دادگاهعمومی جزایی صادرکننده حکمغیابی، بلااشکال بوده است.
jOin 🔜 @arayeghazayi
◀️ اینستاگرام:🔻
instagram.com/arayeghazayi
✅ #رأیوحدترویه شماره ۱۰-۱۳۶۲/۳/۲۳ #هیأتعمومی #دیوانعالیکشور
♦ صرفنظر از اینکه ادعایخسارت مدعیانخصوصی اعم است از #دیهشرعی مورد نظر #قانونگذار و #ضرروزیانناشیازجرم ، چون با فرض دیهبودن آن یا #قطعیتحکم #دادگاهکیفری و فراغت مرجع مزبور در #امرجزائی طرحمجدد #مطالبهدیه در دادگاهکیفری مجوزی ندارد و از طرفی با مشروعتلقینشدن #حکمجزائیقطعیسابقالصدور، #محکمهحقوق نمیتواند آنرا ملاک صدور #قرارعدمصلاحیت خود قرار دهد، بلکه باید با توجه به #مقررات حاکم موجود و منظور داشتن تمام جهاتقضیه در #ماهیت امر بیانعقیده نماید، از این حیث #رأی شعبه دیوانعالیکشور که در مانحنفیه به #صلاحیت #محاکمحقوقی #اظهارنظر نموده صحیح و موجه تشخیص میشود.
این رأی به موجب #مادهواحده #قانونمربوطبهوحدترویهقضایی مصوب تیرماه ۱۳۲۸ برای شعب #دیوان عالی کشور و دادگاهها #لازمالاتباع میباشد.
jOin 🔜 @arayeghazayi
◀️ اینستاگرام:🔻
instagram.com/arayeghazayi
♦ صرفنظر از اینکه ادعایخسارت مدعیانخصوصی اعم است از #دیهشرعی مورد نظر #قانونگذار و #ضرروزیانناشیازجرم ، چون با فرض دیهبودن آن یا #قطعیتحکم #دادگاهکیفری و فراغت مرجع مزبور در #امرجزائی طرحمجدد #مطالبهدیه در دادگاهکیفری مجوزی ندارد و از طرفی با مشروعتلقینشدن #حکمجزائیقطعیسابقالصدور، #محکمهحقوق نمیتواند آنرا ملاک صدور #قرارعدمصلاحیت خود قرار دهد، بلکه باید با توجه به #مقررات حاکم موجود و منظور داشتن تمام جهاتقضیه در #ماهیت امر بیانعقیده نماید، از این حیث #رأی شعبه دیوانعالیکشور که در مانحنفیه به #صلاحیت #محاکمحقوقی #اظهارنظر نموده صحیح و موجه تشخیص میشود.
این رأی به موجب #مادهواحده #قانونمربوطبهوحدترویهقضایی مصوب تیرماه ۱۳۲۸ برای شعب #دیوان عالی کشور و دادگاهها #لازمالاتباع میباشد.
jOin 🔜 @arayeghazayi
◀️ اینستاگرام:🔻
instagram.com/arayeghazayi
🟡 چکیده؛
قدر متیقن، اشخاص ساکن در کوچه که استفادهدائمی از آن جهت آمد و شد دارند، درصورت انسداد کلی یا جزئی به نحو مستقیم عرفاً متضرر واقع و میتوانند در مقامِاشتکاء برآیند.
🔸#دادنامه شماره ۱۳۹۹/۴/۰۹- ۹۹۰۹۹۷۶۳۰۱۰۰۰۴۱۱
⚖ #رای #دادگاه
درخصوص #اعتراض آقای آقاملا..... فرزند.... از دادنامهشماره ۹۸۰۹۹۷۶۱۷۷۹۰۱۶۴۲ صادره از شعبه ۱۰۱ #دادگاهکیفری شهرستان..... که به موجبآن راجع به #اتهام آقایعلی.... فرزند..... دایر به #ممانعتازحق العبور از طریق مسدود و باریکنمودن مسیر #کوچه به #استناد این که #پروانه احداثساختمان منزل مورد سکونت #شاکی به نام همسر او... است، #حکم به #برائت #متهم صادر و شاکی از این دادنامه در #فرجهقانونی #تجدیدنظرخواهی و پرونده به این دادگاه #ارجاع شده است.
دادگاه نظر به اینکه علیالقاعده صرف #ثبت #صدور #پروانهساختمان به نام همسر شاکی #دلیل بر عدممالکیت شاکی نسبت به منزل مورد سکونت نیست و نیز آنچه موضوع ترافع و #دادخواهی شاکی است، #حقالعبور از کوچه است که این #حق عرفاً برای کلیه ساکنان کوچه ولو #مالک عینِ ملک مورد تصرف نباشند لیکن ساکن در کوچه و #منتفع و #متصرفمشروع منزلمسکونی و دارایسبقِحقالعبور باشد، مستقر و کافیبهمقصود و منطق #قانونگذار است.
به تعبیر دیگر،َ مستفاد از ماده ۱۰ قانونآییندادرسیکیفری شاکی کسی است که بر اثر وقوع #جرم متحمل #ضرروزیان و #بزهدیده میگردد و قدر متیقن، اشخاصِ ساکن در کوچه که استفادهدائمی از آن جهت آمد و شد دارند، درصورت انسداد کلی یا جزئی به نحو مستقیم عرفاً #متضرر واقع و میتوانند در مقامِاشتکاء برآیند.
با این تعبیر و تقریب، در مانحنفیه به ملاحظه نتیجه #استعلام بهعملآمده از #شهرداری ... و #نظریه #کارشناسرسمی مرجوعالیه که مجموعاً بر وجود کوچه و #تصرف و محصور نمودن ۲/۸۰ متر از آن منجر به باریکنمودن کوچه دلالت دارند، اعتراض وارد و #دادنامهمعترضعنه مخدوش است. لهذا به استناد بند (پ) ماده ۴۵۵ قانونآییندادرسیکیفری دادنامه مزبور #نقض وبه استناد ماده ۶۹۰ کتابپنجم #قانونمجازاتاسلامی و با رعایت بند ۲ ماده ۳ #قانونوصولبرخیازدرآمدهایدولت و مصرف آن در موارد معین مصوب ۱۳۷۳با اصلاحیهبعدی #تجدیدنظرخوانده را به پرداخت #جزاینقدی معادل پنجاهمیلیونریال در حق #صندوقدولت و #رفعممانعتازحق #محکوم مینماید. رای صادره #غیابی و ظرف بیستروز پس از تاریخ #ابلاغ از ناحیه محکومعلیه #قابلواخواهی در این دادگاه است.
مستشاران شعبه ۲۳ #دادگاهتجدیدنظراستان خوزستان؛ قدرتی- مسعودینسب/ دادبان
jOin 🔜 @arayeghazayi
◀️ اینستاگرام:🔻
instagram.com/arayeghazayi
قدر متیقن، اشخاص ساکن در کوچه که استفادهدائمی از آن جهت آمد و شد دارند، درصورت انسداد کلی یا جزئی به نحو مستقیم عرفاً متضرر واقع و میتوانند در مقامِاشتکاء برآیند.
🔸#دادنامه شماره ۱۳۹۹/۴/۰۹- ۹۹۰۹۹۷۶۳۰۱۰۰۰۴۱۱
⚖ #رای #دادگاه
درخصوص #اعتراض آقای آقاملا..... فرزند.... از دادنامهشماره ۹۸۰۹۹۷۶۱۷۷۹۰۱۶۴۲ صادره از شعبه ۱۰۱ #دادگاهکیفری شهرستان..... که به موجبآن راجع به #اتهام آقایعلی.... فرزند..... دایر به #ممانعتازحق العبور از طریق مسدود و باریکنمودن مسیر #کوچه به #استناد این که #پروانه احداثساختمان منزل مورد سکونت #شاکی به نام همسر او... است، #حکم به #برائت #متهم صادر و شاکی از این دادنامه در #فرجهقانونی #تجدیدنظرخواهی و پرونده به این دادگاه #ارجاع شده است.
دادگاه نظر به اینکه علیالقاعده صرف #ثبت #صدور #پروانهساختمان به نام همسر شاکی #دلیل بر عدممالکیت شاکی نسبت به منزل مورد سکونت نیست و نیز آنچه موضوع ترافع و #دادخواهی شاکی است، #حقالعبور از کوچه است که این #حق عرفاً برای کلیه ساکنان کوچه ولو #مالک عینِ ملک مورد تصرف نباشند لیکن ساکن در کوچه و #منتفع و #متصرفمشروع منزلمسکونی و دارایسبقِحقالعبور باشد، مستقر و کافیبهمقصود و منطق #قانونگذار است.
به تعبیر دیگر،َ مستفاد از ماده ۱۰ قانونآییندادرسیکیفری شاکی کسی است که بر اثر وقوع #جرم متحمل #ضرروزیان و #بزهدیده میگردد و قدر متیقن، اشخاصِ ساکن در کوچه که استفادهدائمی از آن جهت آمد و شد دارند، درصورت انسداد کلی یا جزئی به نحو مستقیم عرفاً #متضرر واقع و میتوانند در مقامِاشتکاء برآیند.
با این تعبیر و تقریب، در مانحنفیه به ملاحظه نتیجه #استعلام بهعملآمده از #شهرداری ... و #نظریه #کارشناسرسمی مرجوعالیه که مجموعاً بر وجود کوچه و #تصرف و محصور نمودن ۲/۸۰ متر از آن منجر به باریکنمودن کوچه دلالت دارند، اعتراض وارد و #دادنامهمعترضعنه مخدوش است. لهذا به استناد بند (پ) ماده ۴۵۵ قانونآییندادرسیکیفری دادنامه مزبور #نقض وبه استناد ماده ۶۹۰ کتابپنجم #قانونمجازاتاسلامی و با رعایت بند ۲ ماده ۳ #قانونوصولبرخیازدرآمدهایدولت و مصرف آن در موارد معین مصوب ۱۳۷۳با اصلاحیهبعدی #تجدیدنظرخوانده را به پرداخت #جزاینقدی معادل پنجاهمیلیونریال در حق #صندوقدولت و #رفعممانعتازحق #محکوم مینماید. رای صادره #غیابی و ظرف بیستروز پس از تاریخ #ابلاغ از ناحیه محکومعلیه #قابلواخواهی در این دادگاه است.
مستشاران شعبه ۲۳ #دادگاهتجدیدنظراستان خوزستان؛ قدرتی- مسعودینسب/ دادبان
jOin 🔜 @arayeghazayi
◀️ اینستاگرام:🔻
instagram.com/arayeghazayi
🔵 #نظریهمشورتی شماره
۱۳۹۸/۱۰/۰۸ - ۷/۹۸/۱۵۸۲ #ادارهکلحقوقی #قوهقضائیه
🔸شماره پرونده؛ ۱۵۸۲-۱۶۸-۹۸ ک
♦استعلام؛
با توجه به ماده ۴۴۲ #قانونآییندادرسیکیفری، چنانچه محکوم پیش از پایان #مهلتتجدیدنظرخواهی #حقتجدیدنظرخواهی خود را اسقاط کند اما در آن #مهلت #تقاضایتخفیفمجازات نکند و خارج از آن زمان (مثلاً یک یا دو ماه بعد از #اسقاط حق تجدیدنظرخواهی) این تقاضا را از #دادگاه بنماید، آیا #دادگاهکیفری میتواند به تقاضاي او ترتیباثر داده و تا یکچهارم #مجازات او را کسر کند؟
🔹پاسخ؛
بازگشت به استعلام شماره ۷۲۰/۲۱۲۲/۹۰۱۲ مورخ ۹۸/۹/۲۷ به شماره ثبت وارده ۱۵۸۲ مورخ ۹۸/۹/۳۰، نظریهمشورتی این ادارهکل به شرح زیر اعلام می شود:
◽فلسفه ماده ۴۴۲ قانونآییندادرسیکیفري مصوب ۱۳۹۲، جلوگیري از #تجدیدنظرخواهی های بیمورد است؛ بنابراین درمورد #اسقاطحقتجدیدنظرخواهی، چون اسقاط این حق تا زمانی ممکن است که شخص #حق تجدیدنظرخواهی داشته باشد، بنابراین اسقاط حق تجدیدنظرخواهی و تقاضاي تخفیف باید در مهلت اعتراض باشد؛ اما درمورد استرداد تجدیدنظرخواهی تا زمانی که #پرونده در #دادگاهصادرکنندهحکم موجود است، محکوم میتواند درخواست تجدیدنظر خود را مسترد و #تقاضایتخفیف کند و پس از ارسال پرونده به مرجعتجدیدنظر یا فرجام، استرداد درخواست موجب #تخفیفمجازات نخواهد بود و عبارت «با رجوع به دادگاهصادرکنندهحکم» در مادهفوقالذکر مؤید این مطلب است. ضمناً اعمال ماده ۴۴۲ قانونآییندادرسیکیفری در هر صورت منوط به تقاضای تخفیف در مجازات از سوی #محکوم است.
jOin 🔜 @arayeghazayi
◀️ اینستاگرام:🔻
instagram.com/arayeghazayi
۱۳۹۸/۱۰/۰۸ - ۷/۹۸/۱۵۸۲ #ادارهکلحقوقی #قوهقضائیه
🔸شماره پرونده؛ ۱۵۸۲-۱۶۸-۹۸ ک
♦استعلام؛
با توجه به ماده ۴۴۲ #قانونآییندادرسیکیفری، چنانچه محکوم پیش از پایان #مهلتتجدیدنظرخواهی #حقتجدیدنظرخواهی خود را اسقاط کند اما در آن #مهلت #تقاضایتخفیفمجازات نکند و خارج از آن زمان (مثلاً یک یا دو ماه بعد از #اسقاط حق تجدیدنظرخواهی) این تقاضا را از #دادگاه بنماید، آیا #دادگاهکیفری میتواند به تقاضاي او ترتیباثر داده و تا یکچهارم #مجازات او را کسر کند؟
🔹پاسخ؛
بازگشت به استعلام شماره ۷۲۰/۲۱۲۲/۹۰۱۲ مورخ ۹۸/۹/۲۷ به شماره ثبت وارده ۱۵۸۲ مورخ ۹۸/۹/۳۰، نظریهمشورتی این ادارهکل به شرح زیر اعلام می شود:
◽فلسفه ماده ۴۴۲ قانونآییندادرسیکیفري مصوب ۱۳۹۲، جلوگیري از #تجدیدنظرخواهی های بیمورد است؛ بنابراین درمورد #اسقاطحقتجدیدنظرخواهی، چون اسقاط این حق تا زمانی ممکن است که شخص #حق تجدیدنظرخواهی داشته باشد، بنابراین اسقاط حق تجدیدنظرخواهی و تقاضاي تخفیف باید در مهلت اعتراض باشد؛ اما درمورد استرداد تجدیدنظرخواهی تا زمانی که #پرونده در #دادگاهصادرکنندهحکم موجود است، محکوم میتواند درخواست تجدیدنظر خود را مسترد و #تقاضایتخفیف کند و پس از ارسال پرونده به مرجعتجدیدنظر یا فرجام، استرداد درخواست موجب #تخفیفمجازات نخواهد بود و عبارت «با رجوع به دادگاهصادرکنندهحکم» در مادهفوقالذکر مؤید این مطلب است. ضمناً اعمال ماده ۴۴۲ قانونآییندادرسیکیفری در هر صورت منوط به تقاضای تخفیف در مجازات از سوی #محکوم است.
jOin 🔜 @arayeghazayi
◀️ اینستاگرام:🔻
instagram.com/arayeghazayi
👆👆👆 بعید نیست گفته شود قانونگذار فقط مجازات انتقالمالغیر را به کلاهبرداری ارجاع نموده نه رد مال را که البته در اینصورت رد مال مشمول حکم عام ماده ۱۴۸ ق.آ.د.ک خواهد بود و بر این بحث ثمرهعملی مترتب نیست. همچنین در همین فرض، منتقلُالیه برای اخذ سایر خسارات باید دادخواست تقدیم نماید و درصورت عالمبودن به واقع امر (مالکنبودنناقل) در پرونده کیفری رد مالی نسبت به وی به عمل نخواهد آمد و قضیه حقوقی است.
⏪ نظریههای ادارهحقوقی قوهقضائیه درخصوص کیفیت رد مال در جرم انتقال مال غیر با سند رسمی
➖ نظریه شماره
۷/۳۵۲۰-۱۳۸۶/۵/۲۸
... مال یا وجه حاصل از جرم در ید هر کس که باشد باید به مالک آن مسترد شود. سند رسمی موضوع استعلام از نتایج بزه انتقالمالغیر است و درصورتی که بدون ابطال در ید انتقالگیرنده باقی بماند به معنی آن است که او هنوز مالک است و این امر با بزه ارتکابی و استرداد مالناشیاز جرم معارض است و در مواردی که در قانون تصریح شده که متهم علاوه بر مجازات به رد مال محکوم میشود رد مال یک حکمقانونی است و تعیینتکلیفمالتحصیلشدهاز جرم نیاز به تقدیمدادخواست ندارد به همین جهت رد مال غیرمنقول موضوع سند رسمی مستلزم ابطال سند انتقال است و مرجعقضایی طبق ماده ۱۰ قانونمجازاتاسلامی، مکلف است به هنگام دستور رد مال نسبت به ابطال سند انتقال هم اتخاذ تصمیم نماید.
➖ نظریه شماره
۷/۹۵/۱۹۵۶-۱۳۹۵/۸/۱۵
با توجه به مجازاتقانونی بزهانتقالمالغیر که همان مجازات بزه کلاهبرداری است و دادگاه باید علاوه بر صدور حکم به مجازاتحبس و جزاینقدی، نسبت به رد مال نیز حکم صادر نماید ودر مواردی که در قانون تصریح شده متهم علاوه بر مجازات، به رد مال محکوم میشود، رد مال یک حکمقانونی است و تعیینتکلیف مالتحصیلشده از جرم نیاز به تقدیمدادخواست ندارد. به همین جهت رد مال غیرمنقول موضوع سند رسمی، مستلزم ابطال سند رسمی انتقال است و مرجعقضایی طبق ماده ۲۱۵ قانونمجازاتاسلامی مصوب ۱۳۹۲ و ماده ۱۴۸ قانونآییندادرسیکیفری ۱۳۹۲ مکلف است هنگام صدور دستور رد مال، نسبت به ابطال سند رسمی هم اتخاذ تصمیم نماید.
✍ قدرتی/ دادبان
#قانونتشدیدمجازاتمرتکبینارتشاءواختلاسوکلاهبرداری #استردادمالناشیازجرم #اعتراضشخصثالثبهحکمردمال #قلعوقمعاعیانومستحدثات #قانونآییندادرسیکیفری #اذندرشیءاذندرلوازمآناست #حکمبهردمال #تقدیمدادخواستحقوقی #قانونمجازاتراجعبهانتقالمالغیر #پروندهکیفری #ابطالسندرسمی #دادگاهکیفری #ردمال #دادگاهحقوقی #انتقالمالغیر #کلاهبرداری
jOin 🔜 @arayeghazayi
◀️ اینستاگرام:🔻
instagram.com/arayeghazayi
⏪ نظریههای ادارهحقوقی قوهقضائیه درخصوص کیفیت رد مال در جرم انتقال مال غیر با سند رسمی
➖ نظریه شماره
۷/۳۵۲۰-۱۳۸۶/۵/۲۸
... مال یا وجه حاصل از جرم در ید هر کس که باشد باید به مالک آن مسترد شود. سند رسمی موضوع استعلام از نتایج بزه انتقالمالغیر است و درصورتی که بدون ابطال در ید انتقالگیرنده باقی بماند به معنی آن است که او هنوز مالک است و این امر با بزه ارتکابی و استرداد مالناشیاز جرم معارض است و در مواردی که در قانون تصریح شده که متهم علاوه بر مجازات به رد مال محکوم میشود رد مال یک حکمقانونی است و تعیینتکلیفمالتحصیلشدهاز جرم نیاز به تقدیمدادخواست ندارد به همین جهت رد مال غیرمنقول موضوع سند رسمی مستلزم ابطال سند انتقال است و مرجعقضایی طبق ماده ۱۰ قانونمجازاتاسلامی، مکلف است به هنگام دستور رد مال نسبت به ابطال سند انتقال هم اتخاذ تصمیم نماید.
➖ نظریه شماره
۷/۹۵/۱۹۵۶-۱۳۹۵/۸/۱۵
با توجه به مجازاتقانونی بزهانتقالمالغیر که همان مجازات بزه کلاهبرداری است و دادگاه باید علاوه بر صدور حکم به مجازاتحبس و جزاینقدی، نسبت به رد مال نیز حکم صادر نماید ودر مواردی که در قانون تصریح شده متهم علاوه بر مجازات، به رد مال محکوم میشود، رد مال یک حکمقانونی است و تعیینتکلیف مالتحصیلشده از جرم نیاز به تقدیمدادخواست ندارد. به همین جهت رد مال غیرمنقول موضوع سند رسمی، مستلزم ابطال سند رسمی انتقال است و مرجعقضایی طبق ماده ۲۱۵ قانونمجازاتاسلامی مصوب ۱۳۹۲ و ماده ۱۴۸ قانونآییندادرسیکیفری ۱۳۹۲ مکلف است هنگام صدور دستور رد مال، نسبت به ابطال سند رسمی هم اتخاذ تصمیم نماید.
✍ قدرتی/ دادبان
#قانونتشدیدمجازاتمرتکبینارتشاءواختلاسوکلاهبرداری #استردادمالناشیازجرم #اعتراضشخصثالثبهحکمردمال #قلعوقمعاعیانومستحدثات #قانونآییندادرسیکیفری #اذندرشیءاذندرلوازمآناست #حکمبهردمال #تقدیمدادخواستحقوقی #قانونمجازاتراجعبهانتقالمالغیر #پروندهکیفری #ابطالسندرسمی #دادگاهکیفری #ردمال #دادگاهحقوقی #انتقالمالغیر #کلاهبرداری
jOin 🔜 @arayeghazayi
◀️ اینستاگرام:🔻
instagram.com/arayeghazayi
📌 چکیده:
چنانچه به هر دلیل دادگاه کیفری نسبت به رد مال تعیین تکلیف کرده باشد تا زمانی که رأی یاد شده نقض نشده است، حکم صادره در این خصوص واجد آثار اعتبار امر مختوم بوده و دادگاه حقوقی نمیتواند با این استدلال که رأی دادگاه کیفری در خصوص رد مال واجد ایراد است، نسبت به موضوع رسیدگی و اتخاذ تصمیم کند.
نظریه مشورتی
تاریخ نظریه : ۱۴۰۰/۱۰/۲۹
شماره نظریه : ۷/۱۴۰۰/۸۴۵
شماره پرونده : ۱۴۰۰-۱۲۷-۸۴۵ح
استعلام :
۱- چنانچه دادگاه کیفری به اشتباه مبادرت به صدور رأی کرده و رأی نیز به علت عدم اعتراض طرفین قطعی شده است، آیا دادگاه حقوقی باید از رأی دادگاه کیفری تبعیت کند؟
۲- در صورتی که دادگاه کیفری در ضمن رأی کیفری حکم به ر د مال صادر کند؛ حال آنکه اصولاً رد مال در بزه موضوع رأی کیفری اشتباه بوده و اساساً رد مال موضوعیتی نداشته که دادگاه کیفری وارد آن شود، آیا دادگاه حقوقی ملزم به تبعیت از آثار حقوقی این رأی است؟
پاسخ :
۱ و ۲- صرف نظر از ابهام در استعلام، ارزیابی رأی مرجع کیفری فرض سؤال خارج از صلاحیت دادگاه حقوقی است؛ بنابراین چنانچه به هر دلیل دادگاه کیفری نسبت به رد مال تعیین تکلیف کرده باشد تا زمانی که رأی یاد شده نقض نشده است، حکم صادره در این خصوص واجد آثار اعتبار امر مختوم بوده و دادگاه حقوقی نمیتواند با این استدلال که رأی دادگاه کیفری در خصوص رد مال واجد ایراد است، نسبت به موضوع رسیدگی و اتخاذ تصمیم کند؛ در هر حال تشخیص شمول یا عدم شمول ماده ۱۸ قانون آیین دادرسی کیفری مصوب ۱۳۹۲ بر موضوع، بر عهده مرجع رسیدگیکننده است.
#ردمال #اعتبارامرمختوم #صلاحیت #دادگاهکیفری #قانونآئیندادرسیکیفری #حکم #رای #نظریهمشورتی
◀️ اینستاگرام:🔻
instagram.com/arayeghazayi ⚖
چنانچه به هر دلیل دادگاه کیفری نسبت به رد مال تعیین تکلیف کرده باشد تا زمانی که رأی یاد شده نقض نشده است، حکم صادره در این خصوص واجد آثار اعتبار امر مختوم بوده و دادگاه حقوقی نمیتواند با این استدلال که رأی دادگاه کیفری در خصوص رد مال واجد ایراد است، نسبت به موضوع رسیدگی و اتخاذ تصمیم کند.
نظریه مشورتی
تاریخ نظریه : ۱۴۰۰/۱۰/۲۹
شماره نظریه : ۷/۱۴۰۰/۸۴۵
شماره پرونده : ۱۴۰۰-۱۲۷-۸۴۵ح
استعلام :
۱- چنانچه دادگاه کیفری به اشتباه مبادرت به صدور رأی کرده و رأی نیز به علت عدم اعتراض طرفین قطعی شده است، آیا دادگاه حقوقی باید از رأی دادگاه کیفری تبعیت کند؟
۲- در صورتی که دادگاه کیفری در ضمن رأی کیفری حکم به ر د مال صادر کند؛ حال آنکه اصولاً رد مال در بزه موضوع رأی کیفری اشتباه بوده و اساساً رد مال موضوعیتی نداشته که دادگاه کیفری وارد آن شود، آیا دادگاه حقوقی ملزم به تبعیت از آثار حقوقی این رأی است؟
پاسخ :
۱ و ۲- صرف نظر از ابهام در استعلام، ارزیابی رأی مرجع کیفری فرض سؤال خارج از صلاحیت دادگاه حقوقی است؛ بنابراین چنانچه به هر دلیل دادگاه کیفری نسبت به رد مال تعیین تکلیف کرده باشد تا زمانی که رأی یاد شده نقض نشده است، حکم صادره در این خصوص واجد آثار اعتبار امر مختوم بوده و دادگاه حقوقی نمیتواند با این استدلال که رأی دادگاه کیفری در خصوص رد مال واجد ایراد است، نسبت به موضوع رسیدگی و اتخاذ تصمیم کند؛ در هر حال تشخیص شمول یا عدم شمول ماده ۱۸ قانون آیین دادرسی کیفری مصوب ۱۳۹۲ بر موضوع، بر عهده مرجع رسیدگیکننده است.
#ردمال #اعتبارامرمختوم #صلاحیت #دادگاهکیفری #قانونآئیندادرسیکیفری #حکم #رای #نظریهمشورتی
◀️ اینستاگرام:🔻
instagram.com/arayeghazayi ⚖
📌*چکیده:*
*در جایی که جرم داخل در صلاحیت دادگاه کیفری یک سابقاً منجر به اصدار رای و پرونده مختومه شده باشد، مبنای رسیدگی توام مالاً سالبه به انتفای موضوع و بر طبق اصل کلی کماکان دادگاه کیفری دو صالح به رسیدگی به سایر اتهامات متهم است.*
شماره:
۱۴۰۰۳۷۳۹۰۰۰۹۸۳۴۴۹۴ - ۱۴۰۰/۱۱/۲۴
دادنامه
در خصوص اختلاف در صلاحیت مابین شعبه ۱۰۲ دادگاه کیفری دو بهبهان و شعبه ۲ دادگاه کیفری یک استان خوزستان راجع به اتهامات آقایان.......دایر به مشارکت در یک فقره آدم ربایی و ایراد ضرب و جرح عمدی که با صدور قرار عدم صلاحیت به طرفیت یکدیگر از خود نفی صلاحیت نموده اند، دادگاه نظر به این که علی الاصول رسیدگی به جرائم آدم ربایی و ضرب و جرح عمدی با دیه مادون از نصف دیه کامل در صلاحیت دادگاه کیفری دو است و صرفاً و استثنائاً بر مبنای رسیدگی توامان و از باب صلاحیت اضافی به همراه جرم داخل در صلاحیت دادگاه کیفری یک قابل رسیدگی در دادگاه اخیر است بنابراین در جایی که جرم داخل در صلاحیت دادگاه کیفری یک سابقاً منجر به اصدار رای و پرونده مختومه شده باشد، مبنای رسیدگی توام مالاً سالبه به انتفای موضوع و بر طبق اصل کلی کماکان دادگاه کیفری دو صالح به رسیدگی به سایر اتهامات متهم است. با این تقدیر در مانحن فیه نظر به این که مقدم بر صدور قرار عدم صلاحیت اصداری از ناحیه ی دادگاه کیفری دو شهرستان بهبهان راجع به اتهام لواط منتسب به متهمان دادگاه کیفری یک قرار منع تعقیب صادر نموده است بالعجاله رسیدگی به سایر اتهامات متهمان با همان دادگاه کیفری دو شهرستان بهبهان است. بنابراین به استناد ماده ۳۱۷ قانون آیین دادرسی کیفری ناظر به ماده ۲۷ قانون آیین دادرسی مدنی با اعلام صلاحیت دادگاه کیفری دو شهرستان بهبهان حل اختلاف می شود. رای صادره قطعی است.
قضات شعبه ۲۳ دادگاه تجدیدنظر خوزستان
رئیس: قدرتی مستشار: طهماسبی
#لواط #دادنامه #اختلاف #صلاحیت #ضربوجرح #اتهام #دادگاهکیفری #متهم #شاکی #قانونمجازاتاسلامی #قانونآئیندادرسیکیفری
◀️ اینستاگرام:🔻
instagram.com/arayeghazayi ⚖
*در جایی که جرم داخل در صلاحیت دادگاه کیفری یک سابقاً منجر به اصدار رای و پرونده مختومه شده باشد، مبنای رسیدگی توام مالاً سالبه به انتفای موضوع و بر طبق اصل کلی کماکان دادگاه کیفری دو صالح به رسیدگی به سایر اتهامات متهم است.*
شماره:
۱۴۰۰۳۷۳۹۰۰۰۹۸۳۴۴۹۴ - ۱۴۰۰/۱۱/۲۴
دادنامه
در خصوص اختلاف در صلاحیت مابین شعبه ۱۰۲ دادگاه کیفری دو بهبهان و شعبه ۲ دادگاه کیفری یک استان خوزستان راجع به اتهامات آقایان.......دایر به مشارکت در یک فقره آدم ربایی و ایراد ضرب و جرح عمدی که با صدور قرار عدم صلاحیت به طرفیت یکدیگر از خود نفی صلاحیت نموده اند، دادگاه نظر به این که علی الاصول رسیدگی به جرائم آدم ربایی و ضرب و جرح عمدی با دیه مادون از نصف دیه کامل در صلاحیت دادگاه کیفری دو است و صرفاً و استثنائاً بر مبنای رسیدگی توامان و از باب صلاحیت اضافی به همراه جرم داخل در صلاحیت دادگاه کیفری یک قابل رسیدگی در دادگاه اخیر است بنابراین در جایی که جرم داخل در صلاحیت دادگاه کیفری یک سابقاً منجر به اصدار رای و پرونده مختومه شده باشد، مبنای رسیدگی توام مالاً سالبه به انتفای موضوع و بر طبق اصل کلی کماکان دادگاه کیفری دو صالح به رسیدگی به سایر اتهامات متهم است. با این تقدیر در مانحن فیه نظر به این که مقدم بر صدور قرار عدم صلاحیت اصداری از ناحیه ی دادگاه کیفری دو شهرستان بهبهان راجع به اتهام لواط منتسب به متهمان دادگاه کیفری یک قرار منع تعقیب صادر نموده است بالعجاله رسیدگی به سایر اتهامات متهمان با همان دادگاه کیفری دو شهرستان بهبهان است. بنابراین به استناد ماده ۳۱۷ قانون آیین دادرسی کیفری ناظر به ماده ۲۷ قانون آیین دادرسی مدنی با اعلام صلاحیت دادگاه کیفری دو شهرستان بهبهان حل اختلاف می شود. رای صادره قطعی است.
قضات شعبه ۲۳ دادگاه تجدیدنظر خوزستان
رئیس: قدرتی مستشار: طهماسبی
#لواط #دادنامه #اختلاف #صلاحیت #ضربوجرح #اتهام #دادگاهکیفری #متهم #شاکی #قانونمجازاتاسلامی #قانونآئیندادرسیکیفری
◀️ اینستاگرام:🔻
instagram.com/arayeghazayi ⚖
📌 چکیده:
چنانچه متهم اصلی دارای تعدد اتهام در حوزه های قضایی مختلف باشد، دادگاه رسیدگیکننده به مهمترین جرمِ متهم اصلی، صلاحیت رسیدگی توأمان به اتهام شرکا و معاونان وی را نیز دارد.
نظریه مشورتی
تاریخ نظریه : ۱۴۰۰/۱۱/۱۱
شماره نظریه : ۷/۱۴۰۰/۸۶۳
شماره پرونده : ۱۴۰۰-۱۶۸-۸۶۳ک
استعلام :
در مواردی که متهم دارای پرونده جاری در یک حوزه قضایی است و در پرونده موضوع اتهامی وی اشخاص دیگری تحت عنوان شرکا و معاونین تحت تعقیب باشند، متعاقباً و پس از گذشت مدتی، علیه متهم مذکور پرونده دومی با اتهامات متفاوت از پرونده اول در حوزه قضایی دیگری تشکیل شود و در این پرونده نیز متهم شرکا و معاونینی داشته و هر دو پرونده نیز از حیث صلاحیت در صلاحیت مرجع عمومی دادگاه کیفری دو باشند:
۱- تکلیف مرجع دوم در این پرونده چیست؟ آیا مرجع دوم در راستای رسیدگی توامان به اتهامات متعدد یک متهم میبایست قرار عدم صلاحیت صادر کند یا هر دو مرجع رسیدگی را به نحو مجزا ادامه میدهند و در مرحله اجرا، آرای صادره وفق ماده ۵۱۰ قانون آیین دادرسی کیفری ادغام میشود؟
۲- چنانچه مرجع دوم مکلف به صدور قرار عدم صلاحیت است، تکلیف دیگر شرکا و معاونین جرم چیست؟
پاسخ :
۱ و ۲- مستفاد از مواد ۳۱۰، ۳۱۱و ۳۱۳ قانون آیین دادرسی کیفری مصوب ۱۳۹۲ ، به اتهام متهم اصلی، شرکاء و معاونان وی، با رعایت صلاحیت ذاتی در دادگاهی رسیدگی میشود که مهمترین جرم در حوزه آن واقع شده است؛ بنابراین چنانچه متهم اصلی در حوزههای قضایی مختلف با مشارکت و معاونت اشخاصی دیگر، مرتکب جرایم متعدد شود، دادگاه رسیدگیکننده به مهمترین جرمِ متهم اصلی، صلاحیت رسیدگی توأمان به اتهام شرکا و معاونان وی را نیز دارد؛ در نتیجه دیگر دادگاهها باید با صدور قرار عدم صلاحیت در خصوص متهم اصلی، شرکا و معاونان او، پرونده را به دادگاه صلاحیتدار مذکور ارسال کنند.
#تعددجرم #متهم #قانونمجازاتاسلامی #قانونآئیندادرسیکیفری #صلاحیت #معاونت #جرم #دادگاهکیفری #شرکا #معاون_جرم #اتهام
◀️ اینستاگرام:🔻
instagram.com/arayeghazayi ⚖
چنانچه متهم اصلی دارای تعدد اتهام در حوزه های قضایی مختلف باشد، دادگاه رسیدگیکننده به مهمترین جرمِ متهم اصلی، صلاحیت رسیدگی توأمان به اتهام شرکا و معاونان وی را نیز دارد.
نظریه مشورتی
تاریخ نظریه : ۱۴۰۰/۱۱/۱۱
شماره نظریه : ۷/۱۴۰۰/۸۶۳
شماره پرونده : ۱۴۰۰-۱۶۸-۸۶۳ک
استعلام :
در مواردی که متهم دارای پرونده جاری در یک حوزه قضایی است و در پرونده موضوع اتهامی وی اشخاص دیگری تحت عنوان شرکا و معاونین تحت تعقیب باشند، متعاقباً و پس از گذشت مدتی، علیه متهم مذکور پرونده دومی با اتهامات متفاوت از پرونده اول در حوزه قضایی دیگری تشکیل شود و در این پرونده نیز متهم شرکا و معاونینی داشته و هر دو پرونده نیز از حیث صلاحیت در صلاحیت مرجع عمومی دادگاه کیفری دو باشند:
۱- تکلیف مرجع دوم در این پرونده چیست؟ آیا مرجع دوم در راستای رسیدگی توامان به اتهامات متعدد یک متهم میبایست قرار عدم صلاحیت صادر کند یا هر دو مرجع رسیدگی را به نحو مجزا ادامه میدهند و در مرحله اجرا، آرای صادره وفق ماده ۵۱۰ قانون آیین دادرسی کیفری ادغام میشود؟
۲- چنانچه مرجع دوم مکلف به صدور قرار عدم صلاحیت است، تکلیف دیگر شرکا و معاونین جرم چیست؟
پاسخ :
۱ و ۲- مستفاد از مواد ۳۱۰، ۳۱۱و ۳۱۳ قانون آیین دادرسی کیفری مصوب ۱۳۹۲ ، به اتهام متهم اصلی، شرکاء و معاونان وی، با رعایت صلاحیت ذاتی در دادگاهی رسیدگی میشود که مهمترین جرم در حوزه آن واقع شده است؛ بنابراین چنانچه متهم اصلی در حوزههای قضایی مختلف با مشارکت و معاونت اشخاصی دیگر، مرتکب جرایم متعدد شود، دادگاه رسیدگیکننده به مهمترین جرمِ متهم اصلی، صلاحیت رسیدگی توأمان به اتهام شرکا و معاونان وی را نیز دارد؛ در نتیجه دیگر دادگاهها باید با صدور قرار عدم صلاحیت در خصوص متهم اصلی، شرکا و معاونان او، پرونده را به دادگاه صلاحیتدار مذکور ارسال کنند.
#تعددجرم #متهم #قانونمجازاتاسلامی #قانونآئیندادرسیکیفری #صلاحیت #معاونت #جرم #دادگاهکیفری #شرکا #معاون_جرم #اتهام
◀️ اینستاگرام:🔻
instagram.com/arayeghazayi ⚖
📌چکیده:
در فرضی که یکی از آراء در دادگاه کیفری یک و رأی دیگر در دادگاه تجدید نظر همان استان قطعی شده است، اعمال مقررات ماده ۵۱۰ قانون مذکور در صلاحیت دادگاه تجدید نظر استان است.
نظریه مشورتی
تاریخ نظریه : ۱۴۰۰/۱۱/۱۲
شماره نظریه : ۷/۱۴۰۰/۸۴۱
شماره پرونده : ۱۴۰۰-۱۶۸-۸۴۱ک
استعلام :
چنانچه در یک حالت دو دادنامه یکی در دادگاه کیفری دو و دیگری در دادگاه کیفری یک استان قطعی شده باشد و در حالت دیگر، دادنامه صادره از دادگاه کیفری دو یا دادگاه انقلاب در دادگاه تجدیدنظر و دادنامه دیگر در دادگاه کیفری یک استان قطعی شده باشد، جهت صدور دادنامه ادغامی، بر اساس کدام یک از بندهای ماده ۵۱۰ قانون آیین دادرسی کیفری عمل میشود؟
پاسخ :
اولاً، در حالت اول سؤال که دادنامههای مربوط از سوی دادگاههای کیفری دو و کیفری یک صادر و به لحاظ عدم تجدید نظرخواهی قطعی شده است، با توجه به بند «الف» ماده ۵۱۰ قانون آیین دادرسی کیفری مصوب ۱۳۹۲، دادگاه کیفری یک دارای صلاحیت بالاتر نسبت به دادگاه کیفری دو محسوب میشود و صدور رأی واحد بر عهده آن دادگاه است. ثانیاً، با توجه به اطلاق بند «ب» ماده ۵۱۰ قانون آیین دادرسی کیفری مصوب ۱۳۹۲ و اینکه قانونگذار در قانون مذکور برای دادگاه تجدید نظر استان شأن بالاتری نسبت به دادگاه کیفری یک قائل شده است و رأی وحدت رویه شماره ۷۵۲مورخ ۱۳۹۵/۶/۲ هیأت عمومی دیوان عالی کشور که حل اختلاف بین دو دادگاه کیفری یک و دو واقع در یک استان را در صلاحیت دادگاه تجدید نظر قرار داده است، مصداقی از این شأن میباشد؛ بنابراین در فرض سؤال که یکی از آراء در دادگاه کیفری یک و رأی دیگر در دادگاه تجدید نظر همان استان قطعی شده است، اعمال مقررات ماده ۵۱۰ قانون مذکور در صلاحیت دادگاه تجدید نظر استان است.
#رای #دادگاهکیفری #دادگاه_تجدیدنظر #دادنامه #تجدیدنظرخواهی #قانونمجازاتاسلامی #قانونآئیندادرسیکیفری #استان #رایوحدترویه
◀️ اینستاگرام:🔻
instagram.com/arayeghazayi ⚖
در فرضی که یکی از آراء در دادگاه کیفری یک و رأی دیگر در دادگاه تجدید نظر همان استان قطعی شده است، اعمال مقررات ماده ۵۱۰ قانون مذکور در صلاحیت دادگاه تجدید نظر استان است.
نظریه مشورتی
تاریخ نظریه : ۱۴۰۰/۱۱/۱۲
شماره نظریه : ۷/۱۴۰۰/۸۴۱
شماره پرونده : ۱۴۰۰-۱۶۸-۸۴۱ک
استعلام :
چنانچه در یک حالت دو دادنامه یکی در دادگاه کیفری دو و دیگری در دادگاه کیفری یک استان قطعی شده باشد و در حالت دیگر، دادنامه صادره از دادگاه کیفری دو یا دادگاه انقلاب در دادگاه تجدیدنظر و دادنامه دیگر در دادگاه کیفری یک استان قطعی شده باشد، جهت صدور دادنامه ادغامی، بر اساس کدام یک از بندهای ماده ۵۱۰ قانون آیین دادرسی کیفری عمل میشود؟
پاسخ :
اولاً، در حالت اول سؤال که دادنامههای مربوط از سوی دادگاههای کیفری دو و کیفری یک صادر و به لحاظ عدم تجدید نظرخواهی قطعی شده است، با توجه به بند «الف» ماده ۵۱۰ قانون آیین دادرسی کیفری مصوب ۱۳۹۲، دادگاه کیفری یک دارای صلاحیت بالاتر نسبت به دادگاه کیفری دو محسوب میشود و صدور رأی واحد بر عهده آن دادگاه است. ثانیاً، با توجه به اطلاق بند «ب» ماده ۵۱۰ قانون آیین دادرسی کیفری مصوب ۱۳۹۲ و اینکه قانونگذار در قانون مذکور برای دادگاه تجدید نظر استان شأن بالاتری نسبت به دادگاه کیفری یک قائل شده است و رأی وحدت رویه شماره ۷۵۲مورخ ۱۳۹۵/۶/۲ هیأت عمومی دیوان عالی کشور که حل اختلاف بین دو دادگاه کیفری یک و دو واقع در یک استان را در صلاحیت دادگاه تجدید نظر قرار داده است، مصداقی از این شأن میباشد؛ بنابراین در فرض سؤال که یکی از آراء در دادگاه کیفری یک و رأی دیگر در دادگاه تجدید نظر همان استان قطعی شده است، اعمال مقررات ماده ۵۱۰ قانون مذکور در صلاحیت دادگاه تجدید نظر استان است.
#رای #دادگاهکیفری #دادگاه_تجدیدنظر #دادنامه #تجدیدنظرخواهی #قانونمجازاتاسلامی #قانونآئیندادرسیکیفری #استان #رایوحدترویه
◀️ اینستاگرام:🔻
instagram.com/arayeghazayi ⚖