🔰 ریشه عصبانیت و #خشم ما ایرانی ها ( که منجر به افزایش وقوع #جرم شده) از چیست؛ #تربیت کودکی یا #شرایط #اجتماعی؟
jOin 🔜 @arayeghazayi
🔷 موسسه گالوب، طی یک #پژوهش در سال ۲۰۱۷ که براساس مطالعه #وضعیت ۱۴۲ کشور انجام شده است، مردم ایران را به عنوان عصبانیترین مردم جهان معرفی کرده است. درخصوص #نتیجه این پژوهش مهم که ایران به عنوان عصبانی ترین کشور جهان معرفی شده است، شاید بتوانیم این #موضوع را #تحلیل کنیم و به ریشهها و #علت های اصلی آن بپردازیم.
یکی از علت های خشم، #ناکامی است و خشم احساسی است که میتواند یک رفتاری را بعنوان #عصبانیت در پی داشته باشد.
خشم معمولا احساسی است که از ناکامی نشأت میگیرد یعنی وقتی #فرد یک #خواسته ای دارد و آن خواسته برآورده نمیشود ناکامی را #تجربه میکند و این موضوع باعث خشم و عصبانیت میشود.
میتوان ریشههای خشم بدلیل ناکامی را در لابهلای باورهای غلط #حاکم در #فرهنگ و #جامعه جستجو کرد. در فرهنگ ما باور غلطی مبنی بر این وجود دارد که کودک باید چشم و دل سیر باشد و این بدین معناست که #کودک هر چه میخواهد باید در #اختیار او قرار بگیرد، قطعا این موضوع تا ۱۴ ماهگی کودک درست است. اما ما طی ۱۴ تا ۲۴ ماهگی، باید کودک را با ناکامی #متناسب با #سن و توانش آشنا کنیم و این باید طی پروسهای آهسته و نرم صورت بگیرد.
برای مثال در ابتدا از هر پنج خواسته کودک به یک خواسته اعتنا نکنیم تا او با حس ناکامی آشنا شده و بتواند از دو الی دو نیم سالگی به بعد با ناکامی بیشتری مواجه شود.
اساس شکلگیری یک کودک بر اساس تربیت درست است. تربیت یک خط تولید است یعنی همه چیز باید به صورت درست پیش برود تا این خط تولید نتیجه درست بدهد اگر یک جایی در این خط تولید درست عمل نکند برای مثال اگر درخط تولید نوشابه یکی از ایستگاهها کار خود را به درستی انجام ندهد و آن بطری برای زمان طولانیتری در آن ایستگاه بماند، خط تولید با مشکل مواجه خواهد شد.
اگر کودک در خط تربیتی خود ناکامی را به درستی تجربه و درک نکرده باشد در حدی که برای مثال بتواند بین پفک و آدامس یکی را انتخاب کند و یکی را ناکام شود، در بزرگسالی بدلیل عدم تجربه و درک ناکامی، در صورت مواجهه با هر نوع ناکامی به خشم و در نهایت عصبانیت سوق پیدا میکند!
مسلما کارهای که ما بزرگترها در دنیای واقعی انجام میدهیم نیاز است در سطح کوچکی در دنیای کودک انجام شود.
jOin 🔜 @arayeghazayi
باید یادآوری کنم که در فرهنگی که مردم معتقد هستند کودک باید پادشاه باشد یا اینکه هر چیزی میخواهد در اختیار او قرار بگیرد (به تعبیر #عامیانه چشم و دل سیر باشد) آن وقت این کودک با طعم ناکامی مواجه نمی شود و وقتی این کودک بزرگ می شود این ناکامی تجربه نشده است یعنی سلولهای مغزی برای این موضوع هیچ تجربه، #اندوخته یا #ذخیره ای ندارند و با توجه به اینکه #انسان مغزهای حیوانی هم دارد که اگر در آن موقع وارد عمل شود بر اساس #اولویت #واکنش های مغز حیوانی، #پرخاشگری اولین انتخابش خواهد بود و این پرخاشگری، عصبانیت و خشم بخش عمده ای از #فرهنگ امروز ما را تشکیل میدهد.
کودک در ابتدا هیچ تعریفی از مرز برای خود ندارد و این پدر و مادر هستند که با تربیت درست #مرز را برای او تعریف میکنند.
وقتی که فردی که مرز مشخصی برای خودش تعریف نکرده با ناکامی مواجه میشود عصبانیت و پرخاشگری میتواند از واکنشهای او باشد
از جمله این عصبانیتها میتوان به #حیوان_آزاری و #کودک_آزاری و حتی جرم هایی چون #دزدی و #رفتار های #ضداجتماعی چون #تجاوزجنسی و #ارتباط_جنسی با محارم نام برد.
همه این رفتارها و واکنش های یک بنیان بیشتر ندارد و آن این است که بخشی از #مغز که باید کار #بازدارندگی را انجام دهد در کودکی برای ما شکل نمیگیرند و به همین دلیل نمیتوانند جلوی ارضای خواسته ها و #نیاز ها را بگیرند و یا به شکل صحیحی آنها را ارضا نماید.
بنابراین در تربیت بسیار مهم است که باورهایی را که دیگر #کارایی ندارد از #ساختار تربیتی و در نهایت از ساختار فرهنگی جدا کنیم تا به خشونت و پرخاشگری در #دنیا شناخته نشویم.
jOin 🔜 @arayeghazayi
📝 این نوشته از کانال تلگرامی آقای دکتر «حسام فیروزی»، روانپزشک و رواندرمانگر کودک، #نوجوان و #خانواده، برداشته شده است.
jOin 🔜 @arayeghazayi
jOin 🔜 @arayeghazayi
🔷 موسسه گالوب، طی یک #پژوهش در سال ۲۰۱۷ که براساس مطالعه #وضعیت ۱۴۲ کشور انجام شده است، مردم ایران را به عنوان عصبانیترین مردم جهان معرفی کرده است. درخصوص #نتیجه این پژوهش مهم که ایران به عنوان عصبانی ترین کشور جهان معرفی شده است، شاید بتوانیم این #موضوع را #تحلیل کنیم و به ریشهها و #علت های اصلی آن بپردازیم.
یکی از علت های خشم، #ناکامی است و خشم احساسی است که میتواند یک رفتاری را بعنوان #عصبانیت در پی داشته باشد.
خشم معمولا احساسی است که از ناکامی نشأت میگیرد یعنی وقتی #فرد یک #خواسته ای دارد و آن خواسته برآورده نمیشود ناکامی را #تجربه میکند و این موضوع باعث خشم و عصبانیت میشود.
میتوان ریشههای خشم بدلیل ناکامی را در لابهلای باورهای غلط #حاکم در #فرهنگ و #جامعه جستجو کرد. در فرهنگ ما باور غلطی مبنی بر این وجود دارد که کودک باید چشم و دل سیر باشد و این بدین معناست که #کودک هر چه میخواهد باید در #اختیار او قرار بگیرد، قطعا این موضوع تا ۱۴ ماهگی کودک درست است. اما ما طی ۱۴ تا ۲۴ ماهگی، باید کودک را با ناکامی #متناسب با #سن و توانش آشنا کنیم و این باید طی پروسهای آهسته و نرم صورت بگیرد.
برای مثال در ابتدا از هر پنج خواسته کودک به یک خواسته اعتنا نکنیم تا او با حس ناکامی آشنا شده و بتواند از دو الی دو نیم سالگی به بعد با ناکامی بیشتری مواجه شود.
اساس شکلگیری یک کودک بر اساس تربیت درست است. تربیت یک خط تولید است یعنی همه چیز باید به صورت درست پیش برود تا این خط تولید نتیجه درست بدهد اگر یک جایی در این خط تولید درست عمل نکند برای مثال اگر درخط تولید نوشابه یکی از ایستگاهها کار خود را به درستی انجام ندهد و آن بطری برای زمان طولانیتری در آن ایستگاه بماند، خط تولید با مشکل مواجه خواهد شد.
اگر کودک در خط تربیتی خود ناکامی را به درستی تجربه و درک نکرده باشد در حدی که برای مثال بتواند بین پفک و آدامس یکی را انتخاب کند و یکی را ناکام شود، در بزرگسالی بدلیل عدم تجربه و درک ناکامی، در صورت مواجهه با هر نوع ناکامی به خشم و در نهایت عصبانیت سوق پیدا میکند!
مسلما کارهای که ما بزرگترها در دنیای واقعی انجام میدهیم نیاز است در سطح کوچکی در دنیای کودک انجام شود.
jOin 🔜 @arayeghazayi
باید یادآوری کنم که در فرهنگی که مردم معتقد هستند کودک باید پادشاه باشد یا اینکه هر چیزی میخواهد در اختیار او قرار بگیرد (به تعبیر #عامیانه چشم و دل سیر باشد) آن وقت این کودک با طعم ناکامی مواجه نمی شود و وقتی این کودک بزرگ می شود این ناکامی تجربه نشده است یعنی سلولهای مغزی برای این موضوع هیچ تجربه، #اندوخته یا #ذخیره ای ندارند و با توجه به اینکه #انسان مغزهای حیوانی هم دارد که اگر در آن موقع وارد عمل شود بر اساس #اولویت #واکنش های مغز حیوانی، #پرخاشگری اولین انتخابش خواهد بود و این پرخاشگری، عصبانیت و خشم بخش عمده ای از #فرهنگ امروز ما را تشکیل میدهد.
کودک در ابتدا هیچ تعریفی از مرز برای خود ندارد و این پدر و مادر هستند که با تربیت درست #مرز را برای او تعریف میکنند.
وقتی که فردی که مرز مشخصی برای خودش تعریف نکرده با ناکامی مواجه میشود عصبانیت و پرخاشگری میتواند از واکنشهای او باشد
از جمله این عصبانیتها میتوان به #حیوان_آزاری و #کودک_آزاری و حتی جرم هایی چون #دزدی و #رفتار های #ضداجتماعی چون #تجاوزجنسی و #ارتباط_جنسی با محارم نام برد.
همه این رفتارها و واکنش های یک بنیان بیشتر ندارد و آن این است که بخشی از #مغز که باید کار #بازدارندگی را انجام دهد در کودکی برای ما شکل نمیگیرند و به همین دلیل نمیتوانند جلوی ارضای خواسته ها و #نیاز ها را بگیرند و یا به شکل صحیحی آنها را ارضا نماید.
بنابراین در تربیت بسیار مهم است که باورهایی را که دیگر #کارایی ندارد از #ساختار تربیتی و در نهایت از ساختار فرهنگی جدا کنیم تا به خشونت و پرخاشگری در #دنیا شناخته نشویم.
jOin 🔜 @arayeghazayi
📝 این نوشته از کانال تلگرامی آقای دکتر «حسام فیروزی»، روانپزشک و رواندرمانگر کودک، #نوجوان و #خانواده، برداشته شده است.
jOin 🔜 @arayeghazayi
⁉️"چرا با هم همکاری نمیکنیم؟"
✍️ یادداشتی از دکتر محمود سریعالقلم
شاید سوال دقیقتر این باشد که: اصلاً برای چه باید همکاری کنیم؟ چند سال پیش وقتی مهمان یک دانشگاه نروژی بودم. یک استاد ایرانیالاصل آن دانشگاه بازدیدی از #دانشگاه را به من پیشنهاد کرد. طی سه ساعت بازدید پیاده، او همچنان با شوق و اشتیاق و علاقمندی و وابستگی و دلبستگی به دانشگاه، طرحهای آن، #کتابخانه آن، اهداف آن، ساختمانها و نماهای آن و همکاران و بخشهای #اداری و مدیریتی دانشگاه سخن میگفت که مرا بیش از اهمیت خود دانشگاه تحتتأثیر قرار داد. در انتهای بازدید که به ناهار ختم شد از او علل شوق و اشتیاق را جویا شدم. گفت: محیط، خدمه، مدیریت و فضای آموزشی-پژوهشی این دانشگاه به من آرامش میدهد؛ همه به من #احترام میگذارند؛ با آنکه ایرانیالاصل هستم، #دانشکده و دانشگاه مرا در سه #کمیته عضو کردهاند تا #مشارکت کنم؛ #دانشجو و #استاد عموماً میخواهند بیاموزند؛ اغراق نکرده باشم اینجا #خانه اصلی من است. #محبت میکنم، محبت میبینم. راست میگویم، راست میگویند. #بدی فردی را نمیخواهم، بدی مرا نمیخواهند. از دیگران #انتظار نامعقول ندارم، از من انتظار نامعقول ندارند. وظایفم را انجام میدهم، وظایفشان را انجام میدهند. #مشورت میکنم، مشورت میکنند. #خیانت نمیکنم، خیانت نمیکنند. منظم هستم، #منظم هستند. بدگویی نمیکنم، بدگویی نمیکنند. حذف نمیکنم، حذف نمیکنند. همکاری میکنم، همکاری میکنند.
تلقی و حسی که از این #گفتوگو پیدا کردم این بود: چقدر این انسان حالت نرمال دارد. فرد نرمال، خوبی ببیند، خوبی میکند. اما اگر همین فرد نرمال حذف شود، بعد #احتیاط میکند. وقتی به او خیانت شد، فاصله میگیرد. وقتی #دروغ گفتند، بدبین میشود. وقتی #فحاشی کردند، خود را منزوی میکند. وقتی از او #سوءاستفاده کردند، در محبت کردن #تردید میکند. اگر شخصی در قبال محبتکردن، احترام گذاشتن، خوبیکردن، وظیفهشناس بودن، #راستگو بودن، #منصف بودن، واکنشهای منفی و مخرب ببیند، چه روحیهای برای همکاری خواهد داشت؟
وقتی از این سفر علمی به تهران برمیگشتم، عناوین روزنامههای فارسی را در هواپیما مطالعه میکردم. در یک عنوان گفته شده بود: ایرانیها را #تهدید نکنید. چند ستون آن طرفتر، چندین تهدید نسبت به کشورهای مختلف در اقصی نقاط جهان مطرح شده بود. هر کنشی واکنشی دارد، هر حرف ناپسندی پیآمدی دارد. در جهان فعلی عموماً سخن و عمل ناشایستی، بدون پاسخ نمیماند. در چه شرایطی، شهروندان یک #جامعه با هم همکاری میکنند؟ وقتی همکاری آنها، جبران شود. همکاری و یا عدم همکاری هر دو نرمال هستند زیرا در مقام #عکسالعمل به #رفتار دیگران انجام میپذیرد.
بخاطر فطرتی که دارد، #انساننرمال تمایل به #خوبی دارد ولی وقتی در ساختاری قرار میگیرد که واکنشها عموماً با احترام، محبت، #خویشتنداری و #قانون آمیخته نشدهاند، حداقل این است که فاصله میگیرد، محتاط میشود و در یک دایرۀ محدودی، خود را تعریف میکند. تابحال #تجربه کردهاید که وقتی در ترافیکی سنگین آرام #رانندگی میکنید، ناگهان اتوموبیلی در شانۀ خاکی جاده سعی میکند از دیگران #سبقت بگیرد ضمن اینکه فضا را آلوده میکند. در ذهن انسان نرمال این #اندیشه شکل میگیرد که چرا من باید ساعتها در #ترافیک، قانون را رعایت کنیم و دیگری این کار را نمیکند؟ بحرانها در یک جامعه انباشته میشود زمانی که عدهای از حاشیۀ خاکی #جاده حرکت کنند و قانون و مراتب و #حقوق دیگران را رعایت نکنند.
زمانی از یک پیرمرد ایرانی که انبوهی از #علم و تجربه بود پرسیدم: مهمترین #مشکل ما در #توسعه کشور چیست؟ اول باید کدام #مسئله را حل کنیم تا بقیه مسائل حل شوند؟ #کانون کجاست؟ او در پاسخ گفت: عموماً ماها غرق در خود، خواستهها، #منافع و آرزوهای خود هستیم. (Self-Absorption) این خصلت #خودشیفتگی #اجازه نمیدهد، #سیستم درست کنیم، #ساختار درست کنیم، #تقسیمکار کنیم، از هم بیاموزیم و #همکاری کنیم.
افراد نرمال وقتی همکاری میکنند که از جانب دیگران همکاری ببینند. این محتاج یک سیستم است. این سیستم به نوبۀ خود نیازمند #قانونگرایی و #شایستهسالاری است که هر شهروندی بنا به #دانش، تجربه و اهتمام خود در #جایگاه شایسته، قرار میگیرد. در چارچوبی که شایستهسالاری نباشد، دروغگفتن بدون #مجازات بماند و #غرور فرد برتر از #مصلحت عام باشد، افراد نرمال همکاری نمیکنند. در این قالب، شهروندان به تدریج مدارهای #اعتماد خود را محدود کرده و در جزایر خودساخته زندگی میکنند که جامعهشناسان به آن، #ذرهایشدنجامعه میگویند.
jOin 🔜 @arayeghazayi
◀️ اینستاگرام:🔻
instagram.com/arayeghazayi
✍️ یادداشتی از دکتر محمود سریعالقلم
شاید سوال دقیقتر این باشد که: اصلاً برای چه باید همکاری کنیم؟ چند سال پیش وقتی مهمان یک دانشگاه نروژی بودم. یک استاد ایرانیالاصل آن دانشگاه بازدیدی از #دانشگاه را به من پیشنهاد کرد. طی سه ساعت بازدید پیاده، او همچنان با شوق و اشتیاق و علاقمندی و وابستگی و دلبستگی به دانشگاه، طرحهای آن، #کتابخانه آن، اهداف آن، ساختمانها و نماهای آن و همکاران و بخشهای #اداری و مدیریتی دانشگاه سخن میگفت که مرا بیش از اهمیت خود دانشگاه تحتتأثیر قرار داد. در انتهای بازدید که به ناهار ختم شد از او علل شوق و اشتیاق را جویا شدم. گفت: محیط، خدمه، مدیریت و فضای آموزشی-پژوهشی این دانشگاه به من آرامش میدهد؛ همه به من #احترام میگذارند؛ با آنکه ایرانیالاصل هستم، #دانشکده و دانشگاه مرا در سه #کمیته عضو کردهاند تا #مشارکت کنم؛ #دانشجو و #استاد عموماً میخواهند بیاموزند؛ اغراق نکرده باشم اینجا #خانه اصلی من است. #محبت میکنم، محبت میبینم. راست میگویم، راست میگویند. #بدی فردی را نمیخواهم، بدی مرا نمیخواهند. از دیگران #انتظار نامعقول ندارم، از من انتظار نامعقول ندارند. وظایفم را انجام میدهم، وظایفشان را انجام میدهند. #مشورت میکنم، مشورت میکنند. #خیانت نمیکنم، خیانت نمیکنند. منظم هستم، #منظم هستند. بدگویی نمیکنم، بدگویی نمیکنند. حذف نمیکنم، حذف نمیکنند. همکاری میکنم، همکاری میکنند.
تلقی و حسی که از این #گفتوگو پیدا کردم این بود: چقدر این انسان حالت نرمال دارد. فرد نرمال، خوبی ببیند، خوبی میکند. اما اگر همین فرد نرمال حذف شود، بعد #احتیاط میکند. وقتی به او خیانت شد، فاصله میگیرد. وقتی #دروغ گفتند، بدبین میشود. وقتی #فحاشی کردند، خود را منزوی میکند. وقتی از او #سوءاستفاده کردند، در محبت کردن #تردید میکند. اگر شخصی در قبال محبتکردن، احترام گذاشتن، خوبیکردن، وظیفهشناس بودن، #راستگو بودن، #منصف بودن، واکنشهای منفی و مخرب ببیند، چه روحیهای برای همکاری خواهد داشت؟
وقتی از این سفر علمی به تهران برمیگشتم، عناوین روزنامههای فارسی را در هواپیما مطالعه میکردم. در یک عنوان گفته شده بود: ایرانیها را #تهدید نکنید. چند ستون آن طرفتر، چندین تهدید نسبت به کشورهای مختلف در اقصی نقاط جهان مطرح شده بود. هر کنشی واکنشی دارد، هر حرف ناپسندی پیآمدی دارد. در جهان فعلی عموماً سخن و عمل ناشایستی، بدون پاسخ نمیماند. در چه شرایطی، شهروندان یک #جامعه با هم همکاری میکنند؟ وقتی همکاری آنها، جبران شود. همکاری و یا عدم همکاری هر دو نرمال هستند زیرا در مقام #عکسالعمل به #رفتار دیگران انجام میپذیرد.
بخاطر فطرتی که دارد، #انساننرمال تمایل به #خوبی دارد ولی وقتی در ساختاری قرار میگیرد که واکنشها عموماً با احترام، محبت، #خویشتنداری و #قانون آمیخته نشدهاند، حداقل این است که فاصله میگیرد، محتاط میشود و در یک دایرۀ محدودی، خود را تعریف میکند. تابحال #تجربه کردهاید که وقتی در ترافیکی سنگین آرام #رانندگی میکنید، ناگهان اتوموبیلی در شانۀ خاکی جاده سعی میکند از دیگران #سبقت بگیرد ضمن اینکه فضا را آلوده میکند. در ذهن انسان نرمال این #اندیشه شکل میگیرد که چرا من باید ساعتها در #ترافیک، قانون را رعایت کنیم و دیگری این کار را نمیکند؟ بحرانها در یک جامعه انباشته میشود زمانی که عدهای از حاشیۀ خاکی #جاده حرکت کنند و قانون و مراتب و #حقوق دیگران را رعایت نکنند.
زمانی از یک پیرمرد ایرانی که انبوهی از #علم و تجربه بود پرسیدم: مهمترین #مشکل ما در #توسعه کشور چیست؟ اول باید کدام #مسئله را حل کنیم تا بقیه مسائل حل شوند؟ #کانون کجاست؟ او در پاسخ گفت: عموماً ماها غرق در خود، خواستهها، #منافع و آرزوهای خود هستیم. (Self-Absorption) این خصلت #خودشیفتگی #اجازه نمیدهد، #سیستم درست کنیم، #ساختار درست کنیم، #تقسیمکار کنیم، از هم بیاموزیم و #همکاری کنیم.
افراد نرمال وقتی همکاری میکنند که از جانب دیگران همکاری ببینند. این محتاج یک سیستم است. این سیستم به نوبۀ خود نیازمند #قانونگرایی و #شایستهسالاری است که هر شهروندی بنا به #دانش، تجربه و اهتمام خود در #جایگاه شایسته، قرار میگیرد. در چارچوبی که شایستهسالاری نباشد، دروغگفتن بدون #مجازات بماند و #غرور فرد برتر از #مصلحت عام باشد، افراد نرمال همکاری نمیکنند. در این قالب، شهروندان به تدریج مدارهای #اعتماد خود را محدود کرده و در جزایر خودساخته زندگی میکنند که جامعهشناسان به آن، #ذرهایشدنجامعه میگویند.
jOin 🔜 @arayeghazayi
◀️ اینستاگرام:🔻
instagram.com/arayeghazayi