علوم وفنون ادبی
2.04K subscribers
6.37K photos
2.83K videos
2.84K files
25.5K links
شعر شناسی و علم ادبیات
تحقیق ومقاله
مطالب آموزشی و زبانشناسی
مطالب ویرایشی و نگارشی
غزل حافظ،معنا،تحلیل
کارگاه داستان نویسی
برگی از تقویم تاریخ
نگاهی به تاریخ ادبیات ایران
نقد وتحلیل شعر
دکلمه وشعرخوانی

معرفی کتاب
(پی دی اف وصوتی)
Download Telegram
#ایرج_میرزاجلال_الممالک شاعر و طنز پرداز.

او را اگر چه از نظر زمانی می توان شاعر دوره مشروطیت به شمار آورد٬ ولی به دلیل وابستگی های درباری نمی توان او را انقلابی نامید.

#ایرج تحصیلات مقدماتی را در دارالفنون مظفری در تبریز به پایان برد و با فنون ادبی و زبان فرانسه در همان جا آشنا شد و از چهارده سالگی به جهان شعر روی آورد. بخت بزرگ او آشنایی با #امیرنظام_گروسی بود که خود از نویسندگان قوی دست به شمار می‌رفت و آن زمان پیشکاری اذربایجان را بر عهده داشت.

ایرج با آن که به ویژه پس از مرگ پدر از حمایت بزرگان دیگری چون #نظام_السلطنه_مافی و #امین_الدوله و حتی #علی_اصغرخان_اتابک برخوردار بوده ولی به هیچکدام آن ها چون امیر نظام وابسته و متکی نبوده است.

#ایرج_میرزا کار شعر را با مدیحه پردازی آغاز کرد. قصیده های مداحانه او هم صله و انعام در پی داشت و هم لقب #فخرالشعرا را برای او به ارمغان آورد. ولی به گفته #محمدجعفرمحجوب شارح و مفسر دقیق #ایرج_میرزا، او با رفتن امیر نظام به آذربایجان این کار را رها کرد و به منشیگری پرداخت و به قول خودش از "خلوتی خاص" و "همسر لوطی و رقاص" شدن رها شد.

ایرج با آن که در خدمات دولتی به سر می برد ولی آن قدر آزادی داشت که ناهنجاری های اجتماعی و فرهنگی را زیر ذره بین بگذارد و خطاها و گاه خیانت‌های سیاستمداران ایران را برملا کند آن هم با زبانی شسته و رفته و ساده و بی‌پیرایه.

به گفته #محجوب آشنایی با زبان فرانسه، سفر به اروپا و مشاهده زندگی مردم آن دیار #ایرج را مردی آزاد فکر، متجدد و ترقی‌خواه بار ‌آورد. مردی که در عین حال این شجاعت اخلاقی را داشت که تقیه و تعارف را که رسم زمانه بود به کناری بگذارد و آن‌چه را که ناهنجار تشخیص می‌دهد به مردمان یادآوری کند. ایرج در کار انتقاد و یادآوری‌های اجتماعی تا آن‌جا پیش رفت که حتی عده‌ای برای کشتن او آماده شده بودند.

#محجوب در برابر همه محاسن عیب بزرگی نیز در شعر ایرج- یا در بخش بزرگی از شعر ایرج- می بیند و آن عدم رعایت عفت قلم است. محجوب نمی‌دانست که یکی دو دهه بعد ادبیات اروتیک و پرنو گرافیک آن‌چنان رونقی در جهان پیدا می‌کند که حتی شایسته دریافت جوایز بزرگ می‌شود.

نویسندگان ایرانی امروز در برونمرز نیز در شعرها و داستان‌های خود به جا و بی‌جا دست به دامان همان حرف‌‌هایی می‌شوند که #محجوب بیان ساده و راحت آن ها را در شعر #ایرج عیب به شمار می‌آورد.

نوآوری #ایرج بیشتر در مضمون و معنا مطرح می‌شود تا فرم و قالب. ایرج خود در شعری نوآورانی را که قالب‌های تازه به وجود می‌آورند به باد انتقاد گرفته است.

«ادبیات شلم شوربا شد/ در تجدید و تجدد وا شد/

می‌کنم قافیه‌ها را پس و پیش/ تا شوم نابغه دوره خویش/

این جوانان که تجدد طلبند/ راستی دشمن شعر و ادبند/»

کیسه خالی

دوره دوم بارآور زندگی #ایرج اگر چه رها از قید و بندهای درباری بود ولی وقت و نیروی زیادی از او را در کاغذ بازی‌های اداری از میان می‌برد که اگر چنین نمی‌بود دستاوردهای ارزنده‌تری پدید می آورد. خود می گوید:

«حیف باشد که مرا فکر بلند/ صرف گردد به خرافاتی چند/

حیف امروز گرفتارم من/ ورنه مجموعه افکارم من/

جهل از ملت خود بردارم/ منتی بر سرشان بگذارم/

آن‌چه را گفته‌ام از زشت و نفیس/ نیست فرصت که کنم پاکنویس/

#ایرج در دوره دوم زندگی با وجود پیشینه اعیانی و کار در دستگاه‌های دولتی در تنگناهای مالی می زیست. تنگناهائی که مزید بر علت می‌شد و نمی‌گذاشت آن‌طور که باید به کار اصلی خود بپردازد:

«آن‌چه آمد به کفم گم کردم/ صرف آسایش مردم کردم/

دائم افکنده یکی خوان دارم/ شاعر و زائر و مهمان دارم/

یک طرف پیری و ضعف بصرم/ یک طرف خرج فرنگ پسرم!/

بعد سی سال قلم فراسائی/ نوکریٓ کیسه بری، ملائی.../

مدتی خلوتی خاص شدن/ همسر لوطی و رقاص شدن/

باز هم کیسه ام از زر خالی است/ کیسه‌ام خالی و همت عالی است/»

@amirnormohamadi1976
نگارش.جناب گلچین
شاعر طنز پرداز