☘ ☘ برگی از تقویم تاریخ ☘ ☘
۵ دی سالروز درگذشت ایرج بسطامی
(زاده ۱ آذر ۱۳۳۶ بم -- درگذشته ۵ دی ۱۳۸۲ بم) خواننده موسیقی سنتی
او در خانوادهای هنرمند زاده شد و در بزرگسالی به دلیل علاقه به صدای ایرج "خواجه امیری" نام هنری ایرج را برای خود انتخاب کرد. از پنج سالگی به خواندن آواز علاقه نشان داد و نخستین معلم آواز او پدرش بود. وی در آن سالها ردیفهای آوازی در مکتب تهران، سبک عبداله دوامی را نزد عمویش یداله بسطامی فراگرفت و در ادامه و در ۲۲ سالگی به جرگه شاگردان شجریان پیوست.
از آثار وی، بوی نوروز، حاصل همکاری او با گروه دستان و آهنگسازی حمید متبسم، از کارهای به یادمادنی موسیقی ایران است.
او با همکاری کیوان ساکت، آلبومهای فسانه و بیکاروان کولی و با کورش متین، سکوت و با حسین پرنیا آلبومهای صوتی خانه بوی گل گرفت، رقص آشفته و حال آشفته و آلبوم تصویری کنسرت بسطامی و گروه همایون (گلپونهها ۱) را خلق کرد.
تصنیف گل پونهها که بسطامی آن را در آلبوم رقص آشفته منتشر کرد، پس از مرگش نسخههای دیگری از آن در آلبومهای حال آشفته و کنسرت بسطامی و گروه همایون (گلپونهها ۱) منتشر شد.
کنسرت گلپونهها ۱ تنهاترین اثر تصویری
انتشار یافته از اوست و مربوط به کنسرتش با گروه همایون در کرج "اجرا در زمستان ۱۳۷۸" است. این کنسرت شامل دو بخش گلپونهها ۱ "در دستگاه همایون" بخش اول آن است که از سوی انتشارات آواز بیستون تصحیح و به بازار آمده است. بخش دوم این کنسرت گلپونهها ۲، در دستگاه شور، هنوز انتشار رسمی نیافته است.
البته کنسرت گلپونهها ۱ تنهاترین اثر تصویری او نیست. کنسرت بسطامی و گروه دستان نیز یک اثر تصویری دیگر از اوست.
وی در ۴۰ سالگی به اوج فعالیت خود رسید و در طول ۱۴ سال فعالیت ۱۱ آلبوم موسیقی ماندگار، به یادگار گذاشت.
از آثار او که پس از مرگش انتشار یافتهاند، مربوط به اجراهای خصوصی و ضبطهای خارج از استودیوی او هستند "مانند خزان و آرزو" و طبق آن چه روی جلد آلبوم خزان و آرزو نوشته شده است، نباید انتظار داشت که از کیفیت استاندارد برخوردار باشد. هرچند این آثار پیش از انتشار پالایش و تصحیح شدهاند.
زلزله بم در ۵ دی ماه ۱۳۸۲ حدود ۲۶ هزار کشته و ۳۰ هزار بیخانمان و صدهزار مجروح داشت. ایرج بسطامی هم در این زلزله کشته شد. ارگ بم بزرگترین سازه گلی جهان با حدود ۲۵۰۰ سال قدمت در اثر این زلزله به کلی ویران شد.
پس از زمین لرزه بم، فاطمه بسطامی "خواهر ایرج" و محمدعلی بسطامی "برادر ایرج" بنیاد فرهنگی هنری ایرج بسطامی را تاسیس کردند و از فعالیتهای این بنیاد میتوان به برگزاری تلاش برای معرفی افراد به جامعه، برگزاری مراسم نکوداشت زنده یادان پرویز مشکاتیان و ایرج بسطامی اشاره کرد
سخنان محمدرضا شجریان درباره او:
"بسطامی! خداوند گوهری به تو داده و من میخواهم این گوهر را شکل بدهم."
"او ۶ سال شاگرد من بود. تا میانه دوره عالی هم با من کار کرد. آینده خوبی برایش پیش بینی میکردم. گلی بود که خیلی زود پرپر شد."
https://t.me/amirnormohamadi1976
#برگی_از_تقویم_تاریخ
☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘
#ایرج_بسطامی
۵ دی سالروز درگذشت ایرج بسطامی
(زاده ۱ آذر ۱۳۳۶ بم -- درگذشته ۵ دی ۱۳۸۲ بم) خواننده موسیقی سنتی
او در خانوادهای هنرمند زاده شد و در بزرگسالی به دلیل علاقه به صدای ایرج "خواجه امیری" نام هنری ایرج را برای خود انتخاب کرد. از پنج سالگی به خواندن آواز علاقه نشان داد و نخستین معلم آواز او پدرش بود. وی در آن سالها ردیفهای آوازی در مکتب تهران، سبک عبداله دوامی را نزد عمویش یداله بسطامی فراگرفت و در ادامه و در ۲۲ سالگی به جرگه شاگردان شجریان پیوست.
از آثار وی، بوی نوروز، حاصل همکاری او با گروه دستان و آهنگسازی حمید متبسم، از کارهای به یادمادنی موسیقی ایران است.
او با همکاری کیوان ساکت، آلبومهای فسانه و بیکاروان کولی و با کورش متین، سکوت و با حسین پرنیا آلبومهای صوتی خانه بوی گل گرفت، رقص آشفته و حال آشفته و آلبوم تصویری کنسرت بسطامی و گروه همایون (گلپونهها ۱) را خلق کرد.
تصنیف گل پونهها که بسطامی آن را در آلبوم رقص آشفته منتشر کرد، پس از مرگش نسخههای دیگری از آن در آلبومهای حال آشفته و کنسرت بسطامی و گروه همایون (گلپونهها ۱) منتشر شد.
کنسرت گلپونهها ۱ تنهاترین اثر تصویری
انتشار یافته از اوست و مربوط به کنسرتش با گروه همایون در کرج "اجرا در زمستان ۱۳۷۸" است. این کنسرت شامل دو بخش گلپونهها ۱ "در دستگاه همایون" بخش اول آن است که از سوی انتشارات آواز بیستون تصحیح و به بازار آمده است. بخش دوم این کنسرت گلپونهها ۲، در دستگاه شور، هنوز انتشار رسمی نیافته است.
البته کنسرت گلپونهها ۱ تنهاترین اثر تصویری او نیست. کنسرت بسطامی و گروه دستان نیز یک اثر تصویری دیگر از اوست.
وی در ۴۰ سالگی به اوج فعالیت خود رسید و در طول ۱۴ سال فعالیت ۱۱ آلبوم موسیقی ماندگار، به یادگار گذاشت.
از آثار او که پس از مرگش انتشار یافتهاند، مربوط به اجراهای خصوصی و ضبطهای خارج از استودیوی او هستند "مانند خزان و آرزو" و طبق آن چه روی جلد آلبوم خزان و آرزو نوشته شده است، نباید انتظار داشت که از کیفیت استاندارد برخوردار باشد. هرچند این آثار پیش از انتشار پالایش و تصحیح شدهاند.
زلزله بم در ۵ دی ماه ۱۳۸۲ حدود ۲۶ هزار کشته و ۳۰ هزار بیخانمان و صدهزار مجروح داشت. ایرج بسطامی هم در این زلزله کشته شد. ارگ بم بزرگترین سازه گلی جهان با حدود ۲۵۰۰ سال قدمت در اثر این زلزله به کلی ویران شد.
پس از زمین لرزه بم، فاطمه بسطامی "خواهر ایرج" و محمدعلی بسطامی "برادر ایرج" بنیاد فرهنگی هنری ایرج بسطامی را تاسیس کردند و از فعالیتهای این بنیاد میتوان به برگزاری تلاش برای معرفی افراد به جامعه، برگزاری مراسم نکوداشت زنده یادان پرویز مشکاتیان و ایرج بسطامی اشاره کرد
سخنان محمدرضا شجریان درباره او:
"بسطامی! خداوند گوهری به تو داده و من میخواهم این گوهر را شکل بدهم."
"او ۶ سال شاگرد من بود. تا میانه دوره عالی هم با من کار کرد. آینده خوبی برایش پیش بینی میکردم. گلی بود که خیلی زود پرپر شد."
https://t.me/amirnormohamadi1976
#برگی_از_تقویم_تاریخ
☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘
#ایرج_بسطامی
☘☘ برگی از تقویم تاریخ ☘☘
۶ دی زادروز احمد "یا" ایرج سیف
(زاده ۶ دی ۱۳۲۴ آمل) نویسنده و مترجم
او تحصیلاتش را در دانشکده بازرگانی تهران آغاز کرد و پس از تحصیل مدارج متعدد علمی در دو دانشگاه منچستر و گلاسکو، مدرک دکترایش را از دانشگاه ریدینگ دریافت کرد. وی نویسنده و مترجم کتب و مقالات اقتصادی، سیاسی و تاریخی، اقتصاددان و استاد دانشگاه است. در دانشگاه استافوردشر و دانشگاه رجنتس لندن دارای مرتبه استاد ارشد است و اقتصاد تدریس میکرد. وی همچنین در مرکز سیاستهای اقتصادی و عمومی دانشگاه کمبریج که وی عضوی از آن است بهعنوان نگارنده اقتصاددان، مقاله منتشر میکند. برخی از آثار وی با نام مستعار بهروز امین نیز منتشر شدهاند.
او از سال ۱۹۸۹ تا ۲۰۱۰ در دانشگاه استافوردشر به تدریس پرداخت و بلافاصله پس از بازنشستگی در ۲۰۱۰ در کالج پارک رجنتس آکسفورد دوباره مشغول کار شد و پس از بازنشستگی از این سمت در ۲۰۱۷ اکنون در کالج جدید علوم انسانی در لندن به تدریس اقتصاد سیاسی مشغول است.
آثار:
سیف کتب و مقالات بسیاری در زمینه اقتصاد، سیاست و تاریخ مشروطه به رشته تحریر درآورده یا ترجمه کردهاست. برخی از کتب چاپ شده وی به شرح زیر است.
تألیفات:
احمد سیف (۱۳۵۶) درباره فئودالیسم ایران قبل از مشروطه، تهران: نشرپیام
احمد سیف (۱۳۶۹) نقدی بر تاریخنگاران شوروی، آلمان: نشرنوید
احمد سیف (۱۳۷۳) اقتصاد ایران در قرن نوزدهم، تهران: نشرچشمه
احمد سیف (۱۳۷۶) مقدمهای بر اقتصاد سیاسی، تهران: نشرنی
احمد سیف (۱۳۷۹) پیشدرآمدی بر استبدادسالاری در ایران، تهران: نشرچشمه، ۲۴۰ صفحه، شابک ۹۶۴-۵۵۷۱-۴۱-۳
احمد سیف (۱۳۸۰) استبداد، مسئله مالکیت و انباشت سرمایه در ایران، تهران: نشر رسانش
احمد سیف (۱۳۸۲) در انکار خودکامگی، چند مقاله درباره علیاکبر دهخدا، تهران: رسانش ۱۶۰ صفحه، شابک ۹۶۴-۷۱۸۲-۳۶-۸
احمد سیف (۱۳۸۵) تاریخ آشفته یا آشفتهنگاری تاریخی، تهران: نشرفروغ
احمد سیف (۱۳۸۷) قرن گمشده، اقتصاد و جامعه ایران در قرن نوزدهم، تهران: نشرنی، ص. ۳۴۳ صفحه، شابک ۹۶۴-۳۱۲-۹۸۲-۹
احمد سیف (۱۳۹۵)، سرمایهداری و دموکراسی، تهران: نشرمضمون ۲۰۰ صفحه، شابک ۹۷۸-۶۰۰-۵۸۰۰-۲۱-۰
احمد سیف (۱۳۹۶) بحران بزرگ جهانی، تهران: نشر مضمون ۱۹۲ صفحه، شابک ۹۷۸-۶۰۰-۵۸۰۰-۲۷-۲
احمد سیف (۱۳۹۶) علل و پیامدهای رکود بزرگ، تهران: نشر مضمون۲۲۴ صفحه، شابک ۹۷۸-۶۰۰-۵۸۰۰-۲۳-۴
ترجمهها:
آلک نوو، بوریس کاگارلیستکی، کن لیوینگستون، سایمون کلارک و دیگران (۱۳۷۵)، دگردیسی قدرت: بحران سوسیالیسم یا بحران دولت؟ ترجمه احمد سیف؛ کاظم فرهادی، تهران: نشرنشانه
والدن بیو (۱۳۷۶) پیروزی سیاه، ایالات متحده، تعدیل ساختاری و فقر جهانی، ترجمه احمد سیف، کاظم فرهادی، تهران: نشرنقشجهان
گروه نویسندگان (۱۳۸۰) جهانیکردن فقر و فلاکت، استراتژی تعدیل ساختاری در عمل (مجموعه مقالات) ترجمه احمد سیف، تهران: آگاه، ۳۲۰ صفحه، شابک ۹۶۴-۴۱۶-۱۴۶-۷
گروه نویسندگان (۱۳۸۱) بربریت مدرن (اروپا در هزاره سوم) ترجمه احمد سیف، تهران: نشرقطره ۱۶۰ صفحه، شابک ۹۶۴-۳۴۱-۱۴۶-X
سوزان جوج، والدن بلو، گر؛ پلاست، مایکل چسودوفسکی و... (۱۳۸۲) استعمار پسامدرن، ترجمه احمد سیف، تهران: نشر دیگر ۲۸۰ صفحه، شابک ۹۶۴-۷۱۸۸-۲۳-۴
رابین رمزی (۱۳۸۲) تئوریهای توطئه، ترجمه احمد سیف، تهران: فصل سبز ۱۲۸ صفحه، شابک ۹۶۴-۷۹۲۴-۰۱-۱
گروه نویسندگان (۱۳۸۴) جهان پس از ۱۱ سپتامبر (استراتژی امپریالیسم در هزاره سوم) ترجمهٔ احمد سیف، تهران: آگه ۳۰۴ صفحه، شابک ۹۶۴-۳۲۹-۱۰۵-۷.
🆔
https://t.me/amirnormohamadi1976
#برگی_از_تقویم_تاریخ
☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘
#احمد_سیف #ایرج_سیف
۶ دی زادروز احمد "یا" ایرج سیف
(زاده ۶ دی ۱۳۲۴ آمل) نویسنده و مترجم
او تحصیلاتش را در دانشکده بازرگانی تهران آغاز کرد و پس از تحصیل مدارج متعدد علمی در دو دانشگاه منچستر و گلاسکو، مدرک دکترایش را از دانشگاه ریدینگ دریافت کرد. وی نویسنده و مترجم کتب و مقالات اقتصادی، سیاسی و تاریخی، اقتصاددان و استاد دانشگاه است. در دانشگاه استافوردشر و دانشگاه رجنتس لندن دارای مرتبه استاد ارشد است و اقتصاد تدریس میکرد. وی همچنین در مرکز سیاستهای اقتصادی و عمومی دانشگاه کمبریج که وی عضوی از آن است بهعنوان نگارنده اقتصاددان، مقاله منتشر میکند. برخی از آثار وی با نام مستعار بهروز امین نیز منتشر شدهاند.
او از سال ۱۹۸۹ تا ۲۰۱۰ در دانشگاه استافوردشر به تدریس پرداخت و بلافاصله پس از بازنشستگی در ۲۰۱۰ در کالج پارک رجنتس آکسفورد دوباره مشغول کار شد و پس از بازنشستگی از این سمت در ۲۰۱۷ اکنون در کالج جدید علوم انسانی در لندن به تدریس اقتصاد سیاسی مشغول است.
آثار:
سیف کتب و مقالات بسیاری در زمینه اقتصاد، سیاست و تاریخ مشروطه به رشته تحریر درآورده یا ترجمه کردهاست. برخی از کتب چاپ شده وی به شرح زیر است.
تألیفات:
احمد سیف (۱۳۵۶) درباره فئودالیسم ایران قبل از مشروطه، تهران: نشرپیام
احمد سیف (۱۳۶۹) نقدی بر تاریخنگاران شوروی، آلمان: نشرنوید
احمد سیف (۱۳۷۳) اقتصاد ایران در قرن نوزدهم، تهران: نشرچشمه
احمد سیف (۱۳۷۶) مقدمهای بر اقتصاد سیاسی، تهران: نشرنی
احمد سیف (۱۳۷۹) پیشدرآمدی بر استبدادسالاری در ایران، تهران: نشرچشمه، ۲۴۰ صفحه، شابک ۹۶۴-۵۵۷۱-۴۱-۳
احمد سیف (۱۳۸۰) استبداد، مسئله مالکیت و انباشت سرمایه در ایران، تهران: نشر رسانش
احمد سیف (۱۳۸۲) در انکار خودکامگی، چند مقاله درباره علیاکبر دهخدا، تهران: رسانش ۱۶۰ صفحه، شابک ۹۶۴-۷۱۸۲-۳۶-۸
احمد سیف (۱۳۸۵) تاریخ آشفته یا آشفتهنگاری تاریخی، تهران: نشرفروغ
احمد سیف (۱۳۸۷) قرن گمشده، اقتصاد و جامعه ایران در قرن نوزدهم، تهران: نشرنی، ص. ۳۴۳ صفحه، شابک ۹۶۴-۳۱۲-۹۸۲-۹
احمد سیف (۱۳۹۵)، سرمایهداری و دموکراسی، تهران: نشرمضمون ۲۰۰ صفحه، شابک ۹۷۸-۶۰۰-۵۸۰۰-۲۱-۰
احمد سیف (۱۳۹۶) بحران بزرگ جهانی، تهران: نشر مضمون ۱۹۲ صفحه، شابک ۹۷۸-۶۰۰-۵۸۰۰-۲۷-۲
احمد سیف (۱۳۹۶) علل و پیامدهای رکود بزرگ، تهران: نشر مضمون۲۲۴ صفحه، شابک ۹۷۸-۶۰۰-۵۸۰۰-۲۳-۴
ترجمهها:
آلک نوو، بوریس کاگارلیستکی، کن لیوینگستون، سایمون کلارک و دیگران (۱۳۷۵)، دگردیسی قدرت: بحران سوسیالیسم یا بحران دولت؟ ترجمه احمد سیف؛ کاظم فرهادی، تهران: نشرنشانه
والدن بیو (۱۳۷۶) پیروزی سیاه، ایالات متحده، تعدیل ساختاری و فقر جهانی، ترجمه احمد سیف، کاظم فرهادی، تهران: نشرنقشجهان
گروه نویسندگان (۱۳۸۰) جهانیکردن فقر و فلاکت، استراتژی تعدیل ساختاری در عمل (مجموعه مقالات) ترجمه احمد سیف، تهران: آگاه، ۳۲۰ صفحه، شابک ۹۶۴-۴۱۶-۱۴۶-۷
گروه نویسندگان (۱۳۸۱) بربریت مدرن (اروپا در هزاره سوم) ترجمه احمد سیف، تهران: نشرقطره ۱۶۰ صفحه، شابک ۹۶۴-۳۴۱-۱۴۶-X
سوزان جوج، والدن بلو، گر؛ پلاست، مایکل چسودوفسکی و... (۱۳۸۲) استعمار پسامدرن، ترجمه احمد سیف، تهران: نشر دیگر ۲۸۰ صفحه، شابک ۹۶۴-۷۱۸۸-۲۳-۴
رابین رمزی (۱۳۸۲) تئوریهای توطئه، ترجمه احمد سیف، تهران: فصل سبز ۱۲۸ صفحه، شابک ۹۶۴-۷۹۲۴-۰۱-۱
گروه نویسندگان (۱۳۸۴) جهان پس از ۱۱ سپتامبر (استراتژی امپریالیسم در هزاره سوم) ترجمهٔ احمد سیف، تهران: آگه ۳۰۴ صفحه، شابک ۹۶۴-۳۲۹-۱۰۵-۷.
🆔
https://t.me/amirnormohamadi1976
#برگی_از_تقویم_تاریخ
☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘
#احمد_سیف #ایرج_سیف
☘ ☘ برگی از تقویم تاریخ ☘ ☘
۱۱ دی زادروز حسین خواجه امیری
"ایرج"
(زاده ۱۱ دی ۱۳۱۱ نطنز) خواننده
او در خانوادهای هنرمند زاده شد و پدربزرگش از خوانندگان بنام زمان ناصرالدین شاه بود و پدرش که از صدایی خوش و رسا برخوردار بود و ردیف میدانست، مدتها او را آموزش داد. وی در همان زمان در مراسم تعزیهخوانی شرکت میکرد و نزد تعزیهخوانانی که ردیف و دستگاه میدانستند به یادگیری آواز میپرداخت.
در سال ۱۳۲۶ به مکتب ابوالحسن صبا راه یافت و دوسال پیاپی در حضور او دانستههایش را تکمیل کرد و به وسیله وی به رادیو ایران معرفی شد. در آنجا به اجرای برنامه با ارکستر ابراهیم منصوری پرداخت و پس از مدتی به دانشکده افسری رفت. او با ارکستر محمد بهارلو به اجرای برنامه میپرداخت، ولی به خاطر محدودیتهای ژاندارمری نام مستعار "ایرج" را که در اصل نام برادرش بود برای خود برگزید.
در سال ۱۳۳۶ به دعوت داوود پیرنیا به برنامه گلها راه یافت و در اولین همکاریاش، برگ سبز ۴۳ را در مایه شور-ابوعطا و با همکاری علی تجویدی و فرهنگ شریف و امیرناصر افتتاح خواند.
او علاوه بر اجرای برنامههای مختلف رادیویی به اجرای ترانه و آواز برای فیلمهای سینمایی پرداخت و بازیگران زیادی از جمله فردین، منوچهر وثوق، بیک ایمانوردی و... به لبخوانی ترانههای وی میپرداختند. نخستین فیلمی که وی در آن ترانه خواند، فیلم روزنه امید به کارگردانی سردار ساگر هندی و ترانهها از ساختههای جواد لشگری بود.
او با هنرمندان، تجویدی، همایون خرم، پرویز یاحقی، حبیباله بدیعی، اسداله ملک "ویلون" جلیل شهناز، لطفاله مجد، فرهنگ شریف، فریدون حافظی، مهدی تاکستانی، مسعود جمالی "تار" اکبر محسنی، منصور نریمان، محمود رحمانیپور، یوسف کاموسی "بربط" سیمین آقارضی، "قانون" عمادرام "فلوت" امیر ناصر افتتاح، جهانگیر ملک، آبتین اجلالی "تنبک" حسن کسایی، محمد موسوی، حسن ناهید "نی" رضا ورزنده، منصور صارمی، مجید نجاهی، فضلاله توکل، محمد حیدری"سنتور" احمد عبادی "سهتار" انوشیروان روحانی "پیانو" و بسیاری از نوازندگان و البته خوانندگان دیگر همکاری داشت و مورد تأیید و تحسین آنها بود. ایرج را پهلوان آواز ایران دانستهاند. او با درجه سرهنگی از پلیس راه بازنشسته شده است.
او در دوران فعالیت هنریاش بیش از ۲۰۰۰ آواز و تصنیف و ترانه در برنامههای مختلف خوانده است.
۲۸ آبان ۱۳۹۷ از موزیک ویدیوی "آوای ایران" با صدای ایرج و سالار عقیلی رونمایی شد.
🆔 https://t.me/amirnormohamadi1976
#برگی_از_تقویم_تاریخ
☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘
#حسین_خواجه_امیری #ایرج
۱۱ دی زادروز حسین خواجه امیری
"ایرج"
(زاده ۱۱ دی ۱۳۱۱ نطنز) خواننده
او در خانوادهای هنرمند زاده شد و پدربزرگش از خوانندگان بنام زمان ناصرالدین شاه بود و پدرش که از صدایی خوش و رسا برخوردار بود و ردیف میدانست، مدتها او را آموزش داد. وی در همان زمان در مراسم تعزیهخوانی شرکت میکرد و نزد تعزیهخوانانی که ردیف و دستگاه میدانستند به یادگیری آواز میپرداخت.
در سال ۱۳۲۶ به مکتب ابوالحسن صبا راه یافت و دوسال پیاپی در حضور او دانستههایش را تکمیل کرد و به وسیله وی به رادیو ایران معرفی شد. در آنجا به اجرای برنامه با ارکستر ابراهیم منصوری پرداخت و پس از مدتی به دانشکده افسری رفت. او با ارکستر محمد بهارلو به اجرای برنامه میپرداخت، ولی به خاطر محدودیتهای ژاندارمری نام مستعار "ایرج" را که در اصل نام برادرش بود برای خود برگزید.
در سال ۱۳۳۶ به دعوت داوود پیرنیا به برنامه گلها راه یافت و در اولین همکاریاش، برگ سبز ۴۳ را در مایه شور-ابوعطا و با همکاری علی تجویدی و فرهنگ شریف و امیرناصر افتتاح خواند.
او علاوه بر اجرای برنامههای مختلف رادیویی به اجرای ترانه و آواز برای فیلمهای سینمایی پرداخت و بازیگران زیادی از جمله فردین، منوچهر وثوق، بیک ایمانوردی و... به لبخوانی ترانههای وی میپرداختند. نخستین فیلمی که وی در آن ترانه خواند، فیلم روزنه امید به کارگردانی سردار ساگر هندی و ترانهها از ساختههای جواد لشگری بود.
او با هنرمندان، تجویدی، همایون خرم، پرویز یاحقی، حبیباله بدیعی، اسداله ملک "ویلون" جلیل شهناز، لطفاله مجد، فرهنگ شریف، فریدون حافظی، مهدی تاکستانی، مسعود جمالی "تار" اکبر محسنی، منصور نریمان، محمود رحمانیپور، یوسف کاموسی "بربط" سیمین آقارضی، "قانون" عمادرام "فلوت" امیر ناصر افتتاح، جهانگیر ملک، آبتین اجلالی "تنبک" حسن کسایی، محمد موسوی، حسن ناهید "نی" رضا ورزنده، منصور صارمی، مجید نجاهی، فضلاله توکل، محمد حیدری"سنتور" احمد عبادی "سهتار" انوشیروان روحانی "پیانو" و بسیاری از نوازندگان و البته خوانندگان دیگر همکاری داشت و مورد تأیید و تحسین آنها بود. ایرج را پهلوان آواز ایران دانستهاند. او با درجه سرهنگی از پلیس راه بازنشسته شده است.
او در دوران فعالیت هنریاش بیش از ۲۰۰۰ آواز و تصنیف و ترانه در برنامههای مختلف خوانده است.
۲۸ آبان ۱۳۹۷ از موزیک ویدیوی "آوای ایران" با صدای ایرج و سالار عقیلی رونمایی شد.
🆔 https://t.me/amirnormohamadi1976
#برگی_از_تقویم_تاریخ
☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘
#حسین_خواجه_امیری #ایرج
☘ ☘ برگی از تقویم تاریخ ☘ ☘
۱۲ دی زادروز ایرج زبردست
(زاده ۱۲ دی ۱۳۵۳ شیراز) رباعیسرای معاصر
او از سال ۱۳۶۸ گفتن شعر را آغاز کرد و بیش ۱۰ مجموعه شعر از او منتشر شده و نیز به زبانهای انگلیسی و تاجیکی هم برگردانده شده است. کتاب حیات دوباره رباعی، مجموعه کاملی درباره او و رباعیات اوست که توسط بهاءالدین خرمشاهی و محمد اجاقی توسط موسسه انتشارات نگاه انتشار یافته است.
رباعیات زیر از سرودههای اوست:
من: دهکدهها نبض حقایق هستند
او: مردم ده با تو موافق هستند
ناگاه صدای خیس رعدی پیچید
باران که بیاید همه عاشق هستند
شب، ساعت ابری مرا داد بهتو
افتاد نگاهِ خسته باد بهتو
باران زد و خیس شد تنِ خاطره ها
باران زد و باز یادم افتاد بهتو
آهم که هزار شعله در بر دارد
صد سلسله کوه را ز جا بر دارد
من رعدم و می ترسم اگر آه کشم
سرتاسر آسمان ترک بر دارد
آرام و صبور، پاک و روشن هستی
موسیقی سرشار شکفتن هستی
در چشم تو اشک، بر سرت چادر ابر
باران، تو شبیه مادر من هستی
آن روز، هوا هوای بیصبری شد
خورشید اسیر ظلمتی جبری شد
روزی که دلم هوای باریدن داشت
تا آه کشیدم آسمان ابری شد
باران: تبِ هر طرف ببارم دارم
دهقان: غم تا به کی به کارم دارم
درویش نگاهی به خود انداخت و گفت :
من هرچه که دارم از ندارم دارم
از راز عبور با خبر میگردند
آغاز ادامهای دگر میگردند
ای کاش یکی در این میان میدانست
جز باد همه به خانه بر میگردند
ای صبح نه آبی نه سپیدیم هنوز
در شهر امید ناامیدیم هنوز
دیدی که جه کرد دست شب با من و تو
در باز و به دنبال کلیدیم هنوز
تا بال و پر عمر به رنگ هوس است
از اوج سرازیر شدن یک نفس است
آن لحظه که بال زندگی میشکند
در چشم پرنده آسمان هم قفس است
در خواب چراغ تا سحر دستم بود
در خواب کلید هرچه در دستم بود
زیباتر از این خواب ندیدم خوابی
بیدار شدم دست تو در دستم بود
سیمین بهبهانی در نامهای به ایرج زبردست در ۱۳ اردیبهشت ۱۳۸۹ اینگونه مینویسد:
چه بهتر که نامت را جامه حضورت کنم ـ و کردم. نخستین بار که یک رباعی از تو خواندم حس کردم سیبی خوش رنگ و بو را آزمودهام که عطری دیگرگون دارد. چندگاهی که گذشت، بیشتر شعرهایت را که درقالب رباعی سروده بودی ـ به وسیله تلفن، یا حضوری، برایم خواندی. امروز تو را درشیوه دلخواهت بسیار موفق میبینم. ایرج زبردست عزیز، به تو تبریک میگویم که توانستهای یک تنه نفسی تازه در این قالب کهن بدمی و همزمان نظر تحسین و قبول اهالی شعر را متوجه رباعیهای خود کنی ـ و هنوز این آغاز راه است: گامهای بعدی تو را برای پیمودن این راه دشوار پر توانتر میخواهم. فراموش نکن که مصراع چهارم عروسی ست که تاج و تور و جامهای برازنده اندام خود میخواهد؛ و تو تا اینجا توانستهای این عروس را به آنچه شایسته اوست خرسند کنی و بیارایی. جوانه نو بر درخت کهن ادامه زندگیست.
آثار منتشر شده ایرج زبردست :
* باران که بیاید همه عاشق هستند/چاپ هشتم
* شکل دیگر من/نایاب
* خندههای خیس/نایاب
* یک سبد آیینه/نایاب
* حیات دوباره رباعی/بهکوشش بهاءالدین خرمشاهی و محمد اجاقی. انتشارات نگاه، چاپ پنجم
* نامههای من به اوما /چاپ پنجم
* سرهای بریده بادبادک بودند/این کتاب جمعآوری شد و نایاب
* دفی از پوست ابلیس/نایا
* شهری که در آن مرگ اذان میخواند/چاپ دوم، نشرچشمه
* گزیده رباعیات ایرج زبردست/انتشارات مروارید، چاپ سوم
* برگردان ۹۶ رباعی از ایرج زبردست به خط سیریلیک در تاجیکستان توسط بختیار امینو
* سر بر تن و دنبال سرم میگردم/انتشارات مروارید، چاپ دوم
*یک تکه از آسمان یوش. انتشارات مروارید.
🆔 https://t.me/amirnormohamadi1976
#برگی_از_تقویم_تاریخ
☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘
#ایرج_زبردست
۱۲ دی زادروز ایرج زبردست
(زاده ۱۲ دی ۱۳۵۳ شیراز) رباعیسرای معاصر
او از سال ۱۳۶۸ گفتن شعر را آغاز کرد و بیش ۱۰ مجموعه شعر از او منتشر شده و نیز به زبانهای انگلیسی و تاجیکی هم برگردانده شده است. کتاب حیات دوباره رباعی، مجموعه کاملی درباره او و رباعیات اوست که توسط بهاءالدین خرمشاهی و محمد اجاقی توسط موسسه انتشارات نگاه انتشار یافته است.
رباعیات زیر از سرودههای اوست:
من: دهکدهها نبض حقایق هستند
او: مردم ده با تو موافق هستند
ناگاه صدای خیس رعدی پیچید
باران که بیاید همه عاشق هستند
شب، ساعت ابری مرا داد بهتو
افتاد نگاهِ خسته باد بهتو
باران زد و خیس شد تنِ خاطره ها
باران زد و باز یادم افتاد بهتو
آهم که هزار شعله در بر دارد
صد سلسله کوه را ز جا بر دارد
من رعدم و می ترسم اگر آه کشم
سرتاسر آسمان ترک بر دارد
آرام و صبور، پاک و روشن هستی
موسیقی سرشار شکفتن هستی
در چشم تو اشک، بر سرت چادر ابر
باران، تو شبیه مادر من هستی
آن روز، هوا هوای بیصبری شد
خورشید اسیر ظلمتی جبری شد
روزی که دلم هوای باریدن داشت
تا آه کشیدم آسمان ابری شد
باران: تبِ هر طرف ببارم دارم
دهقان: غم تا به کی به کارم دارم
درویش نگاهی به خود انداخت و گفت :
من هرچه که دارم از ندارم دارم
از راز عبور با خبر میگردند
آغاز ادامهای دگر میگردند
ای کاش یکی در این میان میدانست
جز باد همه به خانه بر میگردند
ای صبح نه آبی نه سپیدیم هنوز
در شهر امید ناامیدیم هنوز
دیدی که جه کرد دست شب با من و تو
در باز و به دنبال کلیدیم هنوز
تا بال و پر عمر به رنگ هوس است
از اوج سرازیر شدن یک نفس است
آن لحظه که بال زندگی میشکند
در چشم پرنده آسمان هم قفس است
در خواب چراغ تا سحر دستم بود
در خواب کلید هرچه در دستم بود
زیباتر از این خواب ندیدم خوابی
بیدار شدم دست تو در دستم بود
سیمین بهبهانی در نامهای به ایرج زبردست در ۱۳ اردیبهشت ۱۳۸۹ اینگونه مینویسد:
چه بهتر که نامت را جامه حضورت کنم ـ و کردم. نخستین بار که یک رباعی از تو خواندم حس کردم سیبی خوش رنگ و بو را آزمودهام که عطری دیگرگون دارد. چندگاهی که گذشت، بیشتر شعرهایت را که درقالب رباعی سروده بودی ـ به وسیله تلفن، یا حضوری، برایم خواندی. امروز تو را درشیوه دلخواهت بسیار موفق میبینم. ایرج زبردست عزیز، به تو تبریک میگویم که توانستهای یک تنه نفسی تازه در این قالب کهن بدمی و همزمان نظر تحسین و قبول اهالی شعر را متوجه رباعیهای خود کنی ـ و هنوز این آغاز راه است: گامهای بعدی تو را برای پیمودن این راه دشوار پر توانتر میخواهم. فراموش نکن که مصراع چهارم عروسی ست که تاج و تور و جامهای برازنده اندام خود میخواهد؛ و تو تا اینجا توانستهای این عروس را به آنچه شایسته اوست خرسند کنی و بیارایی. جوانه نو بر درخت کهن ادامه زندگیست.
آثار منتشر شده ایرج زبردست :
* باران که بیاید همه عاشق هستند/چاپ هشتم
* شکل دیگر من/نایاب
* خندههای خیس/نایاب
* یک سبد آیینه/نایاب
* حیات دوباره رباعی/بهکوشش بهاءالدین خرمشاهی و محمد اجاقی. انتشارات نگاه، چاپ پنجم
* نامههای من به اوما /چاپ پنجم
* سرهای بریده بادبادک بودند/این کتاب جمعآوری شد و نایاب
* دفی از پوست ابلیس/نایا
* شهری که در آن مرگ اذان میخواند/چاپ دوم، نشرچشمه
* گزیده رباعیات ایرج زبردست/انتشارات مروارید، چاپ سوم
* برگردان ۹۶ رباعی از ایرج زبردست به خط سیریلیک در تاجیکستان توسط بختیار امینو
* سر بر تن و دنبال سرم میگردم/انتشارات مروارید، چاپ دوم
*یک تکه از آسمان یوش. انتشارات مروارید.
🆔 https://t.me/amirnormohamadi1976
#برگی_از_تقویم_تاریخ
☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘
#ایرج_زبردست
☘️ ☘️ برگی از تقویم تاریخ ☘️ ☘️
۱۹ دی زادروز ایرج جنتیعطایی
(زاده ۱۹ دی ۱۳۲۵ مشهد) شاعر، ترانهسرا و نمایشنامهنویس
او فعالیت ترانهسراییاش را از سال ۱۳۴۶ آغاز کرد و در ابتدای کار بهمدت ۴ سال با پرویز مقصدی همکاری تنگاتنگ داشت. از مهمترین آثار همکاری آنان ترانههای برگشته مژگان با صدای عارف (۱۳۴۷) قصه وفا با صدای گوگوش (۱۳۴۷) و گلسرخ با صدای ویگن (۱۳۴۸) بود. وی به سرایش ترانههای اجتماعی و سیاسی از سال ۵۲ گرایش نشان داد و این فعالیت با ترانه جنگل و با صدای داریوش آغاز شد که در خرداد ۱۳۵۲ انتشار یافت و پس از آن ترانههای علی کنکوری، خونه و بنبست به ترتیب و با صدای داریوش در این سال منتشر شد. همکاری وی و بابک بیات از سال ۴۹ شروع شد و تا پیش از انقلاب آثار متعددی تولید کردند. او پیش از انقلاب درانگلستان زندگی میکند.
تعدادی از نمایشنامههای او عبارتند از:
پرومته در اوین
رستمی دیگر اسفندیاری دیگر
پروانهای در مشت
یک رؤیای خصوصی (۱۳۹۲)
شعر فیلم «فریاد زیر آب»
این ترانه سروده ایرج جنتیعطایی است که در فیلم «فریاد زیر آب» با صدای داریوش خوانده شدهاست.
ضیافتهای عاشق را، خوشا بخشش، خوشا ایثار خوشا پیدا شدن در عشق، برای گم شدن در یار، چه دریایی میان ماست، خوشا دیدار ما در خواب چه امیدی به این ساحل، خوشا فریاد زیر آب، خوشا عشق و خوشا خون جگر خوردن، خوشا مردن، خوشا از عاشقی مردن اگر خوابم اگر بیدار، اگر مستم اگر هوشیار مرا یارای بودن نیست، تو یاری کن مرا ای یار تو ای خاتون خواب من، من تن خسته را دریاب مرا همخانه کن تا صبح، نوازش کن مرا تا خواب، همیشه خوابتو دیدن، دلیل بودن من بود، چراغ راه بیداری، اگر بود از تو روشن بود، نه از دور و نه از نزدیک، تو از خواب آمدی ای عشق، خوشا خودسوزی عاشق، مرا آتش زدی ای عشق.
🆔 https://t.me/amirnormohamadi1976
#برگی_از_تقویم_تاریخ
☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️
#ایرج_جنتی_عطایی
۱۹ دی زادروز ایرج جنتیعطایی
(زاده ۱۹ دی ۱۳۲۵ مشهد) شاعر، ترانهسرا و نمایشنامهنویس
او فعالیت ترانهسراییاش را از سال ۱۳۴۶ آغاز کرد و در ابتدای کار بهمدت ۴ سال با پرویز مقصدی همکاری تنگاتنگ داشت. از مهمترین آثار همکاری آنان ترانههای برگشته مژگان با صدای عارف (۱۳۴۷) قصه وفا با صدای گوگوش (۱۳۴۷) و گلسرخ با صدای ویگن (۱۳۴۸) بود. وی به سرایش ترانههای اجتماعی و سیاسی از سال ۵۲ گرایش نشان داد و این فعالیت با ترانه جنگل و با صدای داریوش آغاز شد که در خرداد ۱۳۵۲ انتشار یافت و پس از آن ترانههای علی کنکوری، خونه و بنبست به ترتیب و با صدای داریوش در این سال منتشر شد. همکاری وی و بابک بیات از سال ۴۹ شروع شد و تا پیش از انقلاب آثار متعددی تولید کردند. او پیش از انقلاب درانگلستان زندگی میکند.
تعدادی از نمایشنامههای او عبارتند از:
پرومته در اوین
رستمی دیگر اسفندیاری دیگر
پروانهای در مشت
یک رؤیای خصوصی (۱۳۹۲)
شعر فیلم «فریاد زیر آب»
این ترانه سروده ایرج جنتیعطایی است که در فیلم «فریاد زیر آب» با صدای داریوش خوانده شدهاست.
ضیافتهای عاشق را، خوشا بخشش، خوشا ایثار خوشا پیدا شدن در عشق، برای گم شدن در یار، چه دریایی میان ماست، خوشا دیدار ما در خواب چه امیدی به این ساحل، خوشا فریاد زیر آب، خوشا عشق و خوشا خون جگر خوردن، خوشا مردن، خوشا از عاشقی مردن اگر خوابم اگر بیدار، اگر مستم اگر هوشیار مرا یارای بودن نیست، تو یاری کن مرا ای یار تو ای خاتون خواب من، من تن خسته را دریاب مرا همخانه کن تا صبح، نوازش کن مرا تا خواب، همیشه خوابتو دیدن، دلیل بودن من بود، چراغ راه بیداری، اگر بود از تو روشن بود، نه از دور و نه از نزدیک، تو از خواب آمدی ای عشق، خوشا خودسوزی عاشق، مرا آتش زدی ای عشق.
🆔 https://t.me/amirnormohamadi1976
#برگی_از_تقویم_تاریخ
☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️
#ایرج_جنتی_عطایی
☘ ☘ برگی از تقویم تاریخ ☘ ☘
۲۳ دی سالروز درگذشت ایرج گرگین
(زاده ۱۵ بهمن ۱۳۱۳ اصفهان – درگذشته ۲۳ دی ۱۳۹۰ امریکا) روزنامهنگار و از مدیران پیشین تلویزیون ملی ایران
او انتشار روزنامه دانشآموز را در سال ۱۳۳۰ در تهران آغاز کرد و در انتشار روزنامه جوانان دموکرات فعالیت داشت.
همزمان با تحصیل در رشته ادبیات فارسی در دانشگاه تهران نیز فعالیتهای تئاتری داشت و همکاری حرفهای مطبوعاتی را در روزنامه کیهان شروع کرد و مدت کوتاهی نیز مدیر داخلی مجله کیهان فرهنگی بود.
وی در سال ۱۳۳۷ به عنوان تهیهکننده و گوینده خبر به رادیو ایران پیوست و در همان سال طرح ایجاد یک رادیوی فرهنگی در تهران را ارائه داد که پس از تصویب به اجرا درآمد و رادیو تهران ایجاد شد. او در سال ۱۳۴۰ برای تحصیل در رشته تلویزیون به ژاپن رفت و در سالهای نخستین دهه ۴۰ سرپرست و مسئول «برنامه دوم رادیو تهران» شد. این ایستگاه رادیویی پایگاه طرح مباحث اجتماعی، فرهنگی و هنری بود و احمد شاملو، فروغ فرخزاد، نادر نادرپور، سیمین بهبهانی، اخوانثالث و فریدون رهنما در این شبکه رادیویی، که مخاطب آن بیشتر اهالی و علاقهمندان فرهنگ و هنر بودند، حضور یافتند.
وی در سال ۱۳۴۵ به همکاری با تلویزیون ملی ایران که تازه تشکیل شده بود پرداخت و اولین گوینده خبر آن بود و در سال ۱۳۴۶ مدیر روابط عمومی و انتشارات تلویزیون ملی ایران شد و در سال ۱۳۴۹ مدیریت خبر تلویزیون را برعهده گرفت و انتشار مجله تماشا توسط تلویزیون و با همت وی آغاز شد. در سال ۱۳۵۰ مدیریت تولید تلویزیون بر عهدهدار شد و در سال ۱۳۵۱ برای ادامه تحصیل به کالیفرنیا رفت و در رشته مدیریت ارتباطات در دانشگاه USC تحصیل کرد. در بازگشت به ایران در سال ۱۳۵۳ مدیریت شبکه دوم تلویزیون را بر عهده گرفت. طی سالهای ۱۳۵۶ و ۱۳۵۷ به ساخت چند فیلم از موزههای مختلف دنیا با عنوان «حضور ایران» پرداخت که از جمله به دلیل وقایع و تحولات سیاسی در ایران ناتمام ماند. در سال ۱۳۵۹ از ایران رفت و در کالیفرنیا اقامت گزید. در سال ۱۳۶۱ رادیو امید را در جنوب کالیفرنیا بنیان نهاد و در سال ۱۳۷۷ در راهاندازی رادیو آزادی (بخش فارسی رادیو اروپای آزاد) در پراگ، جمهوری چک مشارکت داشت و سالها مدیریت آن را برعهده گرفت که بعداً تبدیل به رادیو فردا شد. ایرج گرگین در سال ۱۳۸۸ بازنشسته شد و در ویرجینیای شمالی ایالات متحده اقامت گزید.
آثار و گویندگی:
کتاب "امید و آزادی"
مستند عروج انسان ساخته بیبیسی ۱۳ قسمت.
مستند تمدن ساخته بیبیسی ۱۳ قسمت.
کارگردانی رادیویی، ترجمه و اجرای شازده کوچولو (کتاب صوتی).
دکلمه مسمط "یاد آر ز شمع مرده یاد آر" همراه با تار محمدرضا لطفی.
🆔
https://t.me/amirnormohamadi1976
#برگی_از_تقویم_تاریخ
☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘
#ایرج_گرگین
۲۳ دی سالروز درگذشت ایرج گرگین
(زاده ۱۵ بهمن ۱۳۱۳ اصفهان – درگذشته ۲۳ دی ۱۳۹۰ امریکا) روزنامهنگار و از مدیران پیشین تلویزیون ملی ایران
او انتشار روزنامه دانشآموز را در سال ۱۳۳۰ در تهران آغاز کرد و در انتشار روزنامه جوانان دموکرات فعالیت داشت.
همزمان با تحصیل در رشته ادبیات فارسی در دانشگاه تهران نیز فعالیتهای تئاتری داشت و همکاری حرفهای مطبوعاتی را در روزنامه کیهان شروع کرد و مدت کوتاهی نیز مدیر داخلی مجله کیهان فرهنگی بود.
وی در سال ۱۳۳۷ به عنوان تهیهکننده و گوینده خبر به رادیو ایران پیوست و در همان سال طرح ایجاد یک رادیوی فرهنگی در تهران را ارائه داد که پس از تصویب به اجرا درآمد و رادیو تهران ایجاد شد. او در سال ۱۳۴۰ برای تحصیل در رشته تلویزیون به ژاپن رفت و در سالهای نخستین دهه ۴۰ سرپرست و مسئول «برنامه دوم رادیو تهران» شد. این ایستگاه رادیویی پایگاه طرح مباحث اجتماعی، فرهنگی و هنری بود و احمد شاملو، فروغ فرخزاد، نادر نادرپور، سیمین بهبهانی، اخوانثالث و فریدون رهنما در این شبکه رادیویی، که مخاطب آن بیشتر اهالی و علاقهمندان فرهنگ و هنر بودند، حضور یافتند.
وی در سال ۱۳۴۵ به همکاری با تلویزیون ملی ایران که تازه تشکیل شده بود پرداخت و اولین گوینده خبر آن بود و در سال ۱۳۴۶ مدیر روابط عمومی و انتشارات تلویزیون ملی ایران شد و در سال ۱۳۴۹ مدیریت خبر تلویزیون را برعهده گرفت و انتشار مجله تماشا توسط تلویزیون و با همت وی آغاز شد. در سال ۱۳۵۰ مدیریت تولید تلویزیون بر عهدهدار شد و در سال ۱۳۵۱ برای ادامه تحصیل به کالیفرنیا رفت و در رشته مدیریت ارتباطات در دانشگاه USC تحصیل کرد. در بازگشت به ایران در سال ۱۳۵۳ مدیریت شبکه دوم تلویزیون را بر عهده گرفت. طی سالهای ۱۳۵۶ و ۱۳۵۷ به ساخت چند فیلم از موزههای مختلف دنیا با عنوان «حضور ایران» پرداخت که از جمله به دلیل وقایع و تحولات سیاسی در ایران ناتمام ماند. در سال ۱۳۵۹ از ایران رفت و در کالیفرنیا اقامت گزید. در سال ۱۳۶۱ رادیو امید را در جنوب کالیفرنیا بنیان نهاد و در سال ۱۳۷۷ در راهاندازی رادیو آزادی (بخش فارسی رادیو اروپای آزاد) در پراگ، جمهوری چک مشارکت داشت و سالها مدیریت آن را برعهده گرفت که بعداً تبدیل به رادیو فردا شد. ایرج گرگین در سال ۱۳۸۸ بازنشسته شد و در ویرجینیای شمالی ایالات متحده اقامت گزید.
آثار و گویندگی:
کتاب "امید و آزادی"
مستند عروج انسان ساخته بیبیسی ۱۳ قسمت.
مستند تمدن ساخته بیبیسی ۱۳ قسمت.
کارگردانی رادیویی، ترجمه و اجرای شازده کوچولو (کتاب صوتی).
دکلمه مسمط "یاد آر ز شمع مرده یاد آر" همراه با تار محمدرضا لطفی.
🆔
https://t.me/amirnormohamadi1976
#برگی_از_تقویم_تاریخ
☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘
#ایرج_گرگین
☘ ☘ برگی از تقویم تاریخ ☘ ☘
۲ اسفند زادروز ایرج دوستدار
(زاده ۲ اسفند ۱۳۰۹ قزوین – درگذشته ۲۶ اسفند ۱۳۷۵ تهران) از نخستین گویندگان دوبله در ایران
او اولین بار در سال ۱۳۲۴ در فیلم مرا ببخش به مدیریت عطاا.. زاهد به گویندگی پرداخت که اولین فیلم دوبله شده در ایران بود.
از سال ۱۳۲۸ وارد کار تئاتر شد و ۱۲ سال در این رشته فعالیت داشت و بهگفته خودش، به اجبار وارد دوبله شد. علت آن هم این بود که در فیلمهایی که بازی میکردند مجبور بود بهجای خود صحبت کند.
فیلمهایی که او بازی کرد عبارت بود از: مراد، خون و شرف، دختری از شیراز و ...
وی کار مدیریت دوبلاژ را از سال ۱۳۳۷ در استودیو مولن روژ آغاز کرد و تا سال ۱۳۴۷ ادامه داد.
اولین فیلمی که او بهجای جان وین صحبت کرد فیلم " افسانه گمشدگان" بود و در ادامه بیش از ۸۰۰ فیلم دوبله کرد که دوبله فیلمهای «ده فرمان» که خودش به جای «چارلتون هستون» صحبت کرده بود، فرار بزرگ، وایکینگها، تله، آخرین قطار گانهیل و داستان وست ساید، بهیاد ماندنیترین کارهای او بودند.
همچنین گویندگی بهجای شخصیت پاگنده با بازی باد اسپنسر از دیگر آثار شاخص اوست.
کاووس دوستدار، برادر وی نیز در فیلمهای بسیاری صدایش را به یادگار گذاشت که از مهمترین آنها فیلم هملت است که بهجای شخصیت اصلی فیلم گویندگی کرد.
سبک خلاقانه و طنازی در دوبله:
ایرج دوستدار در سبک دوبله ایران دارای نوآوری بود که در دوبله به جملات (پس سری) معروف بود. به این مفهوم که در زمانهایی که چهره بازیگر مشخص نبود، وی از اصطلاحات ایرانی استفاده میکرد، یا در بعضی از فیلمها بهجای استفاده از اصطلاحاتی که بازیگر استفاده میکرد "بهطور مثال اصطلاح آمریکایی" وی معادل آن را که در زبان فارسی موجود بود استفاده میکرد که باعث جذابیت بیشتر فیلم برای مخاطب میشد و این صحنهها بهشکل غریبی با این الفاظ چفت و بست است. اما عدهای از " دوبلورها " این سبک کار او را به نحو بدی در سینما بکار میبردند که این امر باعث رنجش وی بود.
🆔 https://t.me/amirnormohamadi1976
#برگی_از_تقویم_تاریخ
☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘
#ایرج_دوستدار
۲ اسفند زادروز ایرج دوستدار
(زاده ۲ اسفند ۱۳۰۹ قزوین – درگذشته ۲۶ اسفند ۱۳۷۵ تهران) از نخستین گویندگان دوبله در ایران
او اولین بار در سال ۱۳۲۴ در فیلم مرا ببخش به مدیریت عطاا.. زاهد به گویندگی پرداخت که اولین فیلم دوبله شده در ایران بود.
از سال ۱۳۲۸ وارد کار تئاتر شد و ۱۲ سال در این رشته فعالیت داشت و بهگفته خودش، به اجبار وارد دوبله شد. علت آن هم این بود که در فیلمهایی که بازی میکردند مجبور بود بهجای خود صحبت کند.
فیلمهایی که او بازی کرد عبارت بود از: مراد، خون و شرف، دختری از شیراز و ...
وی کار مدیریت دوبلاژ را از سال ۱۳۳۷ در استودیو مولن روژ آغاز کرد و تا سال ۱۳۴۷ ادامه داد.
اولین فیلمی که او بهجای جان وین صحبت کرد فیلم " افسانه گمشدگان" بود و در ادامه بیش از ۸۰۰ فیلم دوبله کرد که دوبله فیلمهای «ده فرمان» که خودش به جای «چارلتون هستون» صحبت کرده بود، فرار بزرگ، وایکینگها، تله، آخرین قطار گانهیل و داستان وست ساید، بهیاد ماندنیترین کارهای او بودند.
همچنین گویندگی بهجای شخصیت پاگنده با بازی باد اسپنسر از دیگر آثار شاخص اوست.
کاووس دوستدار، برادر وی نیز در فیلمهای بسیاری صدایش را به یادگار گذاشت که از مهمترین آنها فیلم هملت است که بهجای شخصیت اصلی فیلم گویندگی کرد.
سبک خلاقانه و طنازی در دوبله:
ایرج دوستدار در سبک دوبله ایران دارای نوآوری بود که در دوبله به جملات (پس سری) معروف بود. به این مفهوم که در زمانهایی که چهره بازیگر مشخص نبود، وی از اصطلاحات ایرانی استفاده میکرد، یا در بعضی از فیلمها بهجای استفاده از اصطلاحاتی که بازیگر استفاده میکرد "بهطور مثال اصطلاح آمریکایی" وی معادل آن را که در زبان فارسی موجود بود استفاده میکرد که باعث جذابیت بیشتر فیلم برای مخاطب میشد و این صحنهها بهشکل غریبی با این الفاظ چفت و بست است. اما عدهای از " دوبلورها " این سبک کار او را به نحو بدی در سینما بکار میبردند که این امر باعث رنجش وی بود.
🆔 https://t.me/amirnormohamadi1976
#برگی_از_تقویم_تاریخ
☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘
#ایرج_دوستدار
☘ ☘ برگی از تقویم تاریخ ☘ ☘
۱۴ اسفند زادروز ایرج ناظریان
(زاده ۱۴ اسفند ۱۳۱۷ تهران – درگذشته ۲۶ شهریور ۱۳۷۰ سوئد) دوبلور و مدیر دوبلاژ
او که در سال ۱۳۳۵ وارد عرصه دوبله شد، دارای صدایی منحصر بهفرد بود و بیشتر بهجای هنرپیشگانی چون «راک هادسن» «چارلز برانسون» «رابرت میچام» «بهمن مفید» «آرمان هوسپیان» و «داود رشیدی» که معرف شمایل مردان قدرتمند در سینما بودند صداپیشگی میکرد. صداپیشگی متفاوت و ماندگار او بهجای مارلون براندو در نسخه ویدئویی فیلم پدرخوانده، از شاخصترین آثار اوست. نصراله مدقالچی از او بهعنوان صاحب صدایی بسیار بسیار پر قدرت در دوبلاژ یاد میکند که مهارتش در دوبلاژ و دیالوگگویی از دلایل فروش بالای فیلمهای زیادی در پیش از انقلاب بوده، هرچند در برخی مواقع متلک گوییهایی خارج از قاعده فیلم داشته و این رفتار با واکنش منفی مخاطبان مواجه بودهاست. وی مبدع و گوینده تیپ نقشهای کوتوله، مانند اسداله یکتا بود که بعدها این تیپِ گویندگی توسط بعضی دوبلورها، تقلید و گفته شد ولی هیچکدام به اندازه خود ناظریان نتوانستند حق مطلب آن نوع تیپ را ادا کنند. وی با دیگر هنرمند این عرصه، شهلا ناظریان نسبت فامیلی داشت و پدرش "جلال ناظریان" پسر عمه او بود. او بسیار پرکار بود و تا زمان رفتنش از کشور دوبلورهای انگشت شماری بودند که به اندازه وی گویندگی کرده بودند.
🆔 https://t.me/amirnormohamadi1976
#برگی_از_تقویم_تاریخ
☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘
#ایرج_ناظریان
۱۴ اسفند زادروز ایرج ناظریان
(زاده ۱۴ اسفند ۱۳۱۷ تهران – درگذشته ۲۶ شهریور ۱۳۷۰ سوئد) دوبلور و مدیر دوبلاژ
او که در سال ۱۳۳۵ وارد عرصه دوبله شد، دارای صدایی منحصر بهفرد بود و بیشتر بهجای هنرپیشگانی چون «راک هادسن» «چارلز برانسون» «رابرت میچام» «بهمن مفید» «آرمان هوسپیان» و «داود رشیدی» که معرف شمایل مردان قدرتمند در سینما بودند صداپیشگی میکرد. صداپیشگی متفاوت و ماندگار او بهجای مارلون براندو در نسخه ویدئویی فیلم پدرخوانده، از شاخصترین آثار اوست. نصراله مدقالچی از او بهعنوان صاحب صدایی بسیار بسیار پر قدرت در دوبلاژ یاد میکند که مهارتش در دوبلاژ و دیالوگگویی از دلایل فروش بالای فیلمهای زیادی در پیش از انقلاب بوده، هرچند در برخی مواقع متلک گوییهایی خارج از قاعده فیلم داشته و این رفتار با واکنش منفی مخاطبان مواجه بودهاست. وی مبدع و گوینده تیپ نقشهای کوتوله، مانند اسداله یکتا بود که بعدها این تیپِ گویندگی توسط بعضی دوبلورها، تقلید و گفته شد ولی هیچکدام به اندازه خود ناظریان نتوانستند حق مطلب آن نوع تیپ را ادا کنند. وی با دیگر هنرمند این عرصه، شهلا ناظریان نسبت فامیلی داشت و پدرش "جلال ناظریان" پسر عمه او بود. او بسیار پرکار بود و تا زمان رفتنش از کشور دوبلورهای انگشت شماری بودند که به اندازه وی گویندگی کرده بودند.
🆔 https://t.me/amirnormohamadi1976
#برگی_از_تقویم_تاریخ
☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘
#ایرج_ناظریان
☘ ☘ برگی از تقویم تاریخ ☘ ☘
۲۲ اسفند سالروز درگذشت ایرج میرزا
(زاده ۶ آبان ۱۲۵۳ تبریز -- درگذشته ۲۲ اسفند ۱۳۰۴ تهران) شاعر
او از نوادگان فتحعلیشاه قاجار بود که پدر و پدربزرگش هردو شاعر بودند و او طبع شعریاش را از آنها به ارث برده بود. وی فارسی، عربی و فرانسوی را در تبریز نزد عارف اصفهانی و نصراله بهار شیروانی آموخت. در سال ۱۳۰۳ سمت بازرس کل امور مالیه خراسان را رها کرد و بهتهران آمد.
اقامت او در خراسان که پنج سال بهطول انجامید، بارزترین دوران کوشش ادبی وی بود. او نمیتوانست نسبت به جنبشهای آزادیخواهی که در همه جای کشور پدید آمده بود، بیاعتنا باشد و در اشعاری که در این زمان سرود. سادگی و صمیمیت، عمق اندیشه و لحن افشا و اعتراض بهطور کاملا آشکار به چشم میخورد و در این سالهاست که او را بهعنوان یک شاعر بزرگ ملی میشناسند. وی در هنگام ورود به تهران با استقبال گرم و پرشور ادبا و شعرا و مردم عادی که اندیشههای خود را در شعر او دیده بودند روبرو شد
وی شاعری را شغل و حرفه خود قرار نداد و جز به حکم تفنن و فرمان طبع، شعر نمیسرود، حتی در ابتدا از لقب فخر الشعرایی که امیرنظام به او داده بود استفاده نکرد. او تا اواسط عمر کمتر شعر گفته و اشعار او منحصر بههمان قصاید و اشعاری بود که جنبه تفنن و شوخی دوستانه داشت.
در تابستان ۱۲۹۹ اندکی پس از قیام خراسان، ابوالقاسم عارف، سفری به آنجا کرد و مهمان کلنل محمدتقیخان پسیان شد. ایرج که دل خوشی از عارف نداشت، مثنوی عارفانه را سرود و هنگامی که این نوشته بهتهران رسید و چاپ شد، ولولهای در شهر به راه انداخت. دوستان عارف سخت برآشفتند و به وی بد گفتند و او را هجو کردند. مثنوی عارفانه مشتمل بر پانصد و پانزده بیت است و در آن ایرج از عارف گله میکند و نیشهای بسیار تندی میزند ولی این مثنوی قسمتهای بسیار زیبایی در مورد زن، حجاب، مالکان ستمکار و بیچارگی دهقانان در خود دارد که اوضاع و احوال ناگوار مردم و کشور در آن روزگار را روایت میکند.
آرامگاه وی در گورستان ظهیرالدوله تهران است.
🆔https://t.me/amirnormohamadi1976
#برگی_از_تقویم_تاریخ
☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘
#ایرج_میرزا
۲۲ اسفند سالروز درگذشت ایرج میرزا
(زاده ۶ آبان ۱۲۵۳ تبریز -- درگذشته ۲۲ اسفند ۱۳۰۴ تهران) شاعر
او از نوادگان فتحعلیشاه قاجار بود که پدر و پدربزرگش هردو شاعر بودند و او طبع شعریاش را از آنها به ارث برده بود. وی فارسی، عربی و فرانسوی را در تبریز نزد عارف اصفهانی و نصراله بهار شیروانی آموخت. در سال ۱۳۰۳ سمت بازرس کل امور مالیه خراسان را رها کرد و بهتهران آمد.
اقامت او در خراسان که پنج سال بهطول انجامید، بارزترین دوران کوشش ادبی وی بود. او نمیتوانست نسبت به جنبشهای آزادیخواهی که در همه جای کشور پدید آمده بود، بیاعتنا باشد و در اشعاری که در این زمان سرود. سادگی و صمیمیت، عمق اندیشه و لحن افشا و اعتراض بهطور کاملا آشکار به چشم میخورد و در این سالهاست که او را بهعنوان یک شاعر بزرگ ملی میشناسند. وی در هنگام ورود به تهران با استقبال گرم و پرشور ادبا و شعرا و مردم عادی که اندیشههای خود را در شعر او دیده بودند روبرو شد
وی شاعری را شغل و حرفه خود قرار نداد و جز به حکم تفنن و فرمان طبع، شعر نمیسرود، حتی در ابتدا از لقب فخر الشعرایی که امیرنظام به او داده بود استفاده نکرد. او تا اواسط عمر کمتر شعر گفته و اشعار او منحصر بههمان قصاید و اشعاری بود که جنبه تفنن و شوخی دوستانه داشت.
در تابستان ۱۲۹۹ اندکی پس از قیام خراسان، ابوالقاسم عارف، سفری به آنجا کرد و مهمان کلنل محمدتقیخان پسیان شد. ایرج که دل خوشی از عارف نداشت، مثنوی عارفانه را سرود و هنگامی که این نوشته بهتهران رسید و چاپ شد، ولولهای در شهر به راه انداخت. دوستان عارف سخت برآشفتند و به وی بد گفتند و او را هجو کردند. مثنوی عارفانه مشتمل بر پانصد و پانزده بیت است و در آن ایرج از عارف گله میکند و نیشهای بسیار تندی میزند ولی این مثنوی قسمتهای بسیار زیبایی در مورد زن، حجاب، مالکان ستمکار و بیچارگی دهقانان در خود دارد که اوضاع و احوال ناگوار مردم و کشور در آن روزگار را روایت میکند.
آرامگاه وی در گورستان ظهیرالدوله تهران است.
🆔https://t.me/amirnormohamadi1976
#برگی_از_تقویم_تاریخ
☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘
#ایرج_میرزا
☘☘ برگی از تقویم تاریخ ☘☘
۱۹ فروردین سالروز درگذشت ایرج بقایی کرمانی
(زاده ۲۸ دی ۱۳۱۶ کرمان – درگذشته ۱۹ فروردین ۱۳۹۱ تهران) شاعر و نویسنده
او متخلص به "وفا" بود و در وزارت کار و اداره کل آمار مشغول بهکار شد و همزمان بهکار نویسندگی در رادیو و تلویزیون میپرداخت.
وی اولین نویسنده و پایهگذار مجموعه تلویزیونی آئینه بوده و علاوه بر آن، چند سریال دیگر از جمله: کوچه عمودی، در انتهای شب و سرزمین خوشبختی را نوشته بود و میان پردههای زیادی نیز برای جنگ هفته مینوشت.
تألیفات:
از وی ۱۸ کتاب به شرح زیر برجا مانده که ۱۴ عنوان آن بهچاپ رسیدهاست.
مظفرالدینشاه بیبخار
زن نامرئی
نیش و نوش
کشورگشایان قاجار
ارابه بیخدایان
ناصرالدینشاه زنذلیل
شاه سلطانحسین جنگجو
چنگیزخان مهربان
راز ثریا
لیلی و مجنون (کتاب شعر)
سلام بر آفتاب (کتاب شعر)
شب و دل (کتاب شعر)
عشق همچون عشق (رمان)
خدا و خرگوشها (داستان کودکان)
بعد از پاییز
سفر به دیار عشق
چرا آمدیم؟
آقامحمدخان قاجار
آرامگاه وی در قطعه ۱۲۳ بهشتزهرا است.
🆔 https://t.me/amirnormohamadi1976
#برگی_از_تقویم_تاریخ
☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘
#ایرج_بقایی_کرمانی
۱۹ فروردین سالروز درگذشت ایرج بقایی کرمانی
(زاده ۲۸ دی ۱۳۱۶ کرمان – درگذشته ۱۹ فروردین ۱۳۹۱ تهران) شاعر و نویسنده
او متخلص به "وفا" بود و در وزارت کار و اداره کل آمار مشغول بهکار شد و همزمان بهکار نویسندگی در رادیو و تلویزیون میپرداخت.
وی اولین نویسنده و پایهگذار مجموعه تلویزیونی آئینه بوده و علاوه بر آن، چند سریال دیگر از جمله: کوچه عمودی، در انتهای شب و سرزمین خوشبختی را نوشته بود و میان پردههای زیادی نیز برای جنگ هفته مینوشت.
تألیفات:
از وی ۱۸ کتاب به شرح زیر برجا مانده که ۱۴ عنوان آن بهچاپ رسیدهاست.
مظفرالدینشاه بیبخار
زن نامرئی
نیش و نوش
کشورگشایان قاجار
ارابه بیخدایان
ناصرالدینشاه زنذلیل
شاه سلطانحسین جنگجو
چنگیزخان مهربان
راز ثریا
لیلی و مجنون (کتاب شعر)
سلام بر آفتاب (کتاب شعر)
شب و دل (کتاب شعر)
عشق همچون عشق (رمان)
خدا و خرگوشها (داستان کودکان)
بعد از پاییز
سفر به دیار عشق
چرا آمدیم؟
آقامحمدخان قاجار
آرامگاه وی در قطعه ۱۲۳ بهشتزهرا است.
🆔 https://t.me/amirnormohamadi1976
#برگی_از_تقویم_تاریخ
☘☘☘☘☘☘☘☘☘☘
#ایرج_بقایی_کرمانی