👩❤️👨♡حُب حلال♡ 👩❤️👨
#همسفر_دردها♥️.... #قسمت_هشتم🍀 دلم گرفته بود خیلی #تنها بودم دیگه همه فهمیدن بودن که #ترسیدم پدر شوهرم با مادر شوهرم رفتن اتاق خودشون و منو خواهر شوهرام و برادر شوهرام باهم بودیم دیگه کمی حالم #بهتر شد باهم حرف میزدیم شوخی میکردیم خیلی بهتر شدم روز…
#همسفر_دردها♥️....
#قسمت_آخر🍀
هنوز #دردهای قبل رو دارم چون عصب های پام زندهست خیلی از اوقات احساس میکنم پامو میبرن همیشه یک درد عجیب داره که باهامه و قابل وصف نیست و #وحشتناکه سالهاست مزه ی #سلامتی یادم رفته نمیدونم #پیاده_روی چه حسی داره
نمیدونم #دویدن چطوره
نمیدونم درد نداشتن به چه معناست فقط میدونم گاهی دردهام #کمتر میشه و من میتونم غذایی درست کنم یا یک کاری انجام بدم زندگی با یک پا #فوق_العاده سخت و طاقت فرساست
اما #جنبه_های مثبت را هم میبینیم شکر خدا که الان میتونم آب بخورم بدون اینکه بالا بیارم به راستی مدتها #آرزوم بود که فقط یک #جرعه آب بخورم ولی بالا نیارم...
شکر خدا #همسر مهربان و خانواده خوبی دارم شکر خدا که دیگران با دیدن من به #مسجد میآیند گاهی اوقات بعضی از شاگردانم میگفتند ما #خجالت میکشیم وقتی شما با این #وضعیت به مسجد میآیید برای آموزش قرآن و ما در خانهایم... اما #راضیم چون میدانم در #آخرت همین ها سبب میشود از بار گناهانم #کم شود...
بالاتر از هر چیز نعمت #ایمان است کسی که ایمان داشته باشد سختی ها را #تحمل میکند چون میداند در مقابلش #اجر و #پاداش دریافت میکند چون میداند بهشت با #سختی و مشقت به دست میآید و حلاوت و شیرینی را در بهشت الله خواهد چشید انشاءالله و دنیا را هم بر خود سخت نمیگیرند مومنان...
بزرگواران #شکر_گزار باشیم و الله در طول #زندگانیم که 12 سال آن با #سرطان بود هیچوقت نتوانستم آن گونه که باید شکر گزار الله باشم و در طول آن 12سال یک بار هم #ناشکری نکردم اما زبان هر چه حمد و ثنا گوید بازم قاصر است....
سبحان الله شاید الان #هزاران نفر هستن در #آرزوی یک خواب راحت هستند بدون درد...
خواهران و برادرانم فقط یک #مصیبت رو نبینید بلکه #نعمت ها را هم ببینید و به فکر روزی باشید که در #بارگاه الهی این مصیبتها سبب #آرامش و ناجی ما خواهند شد...
در زندگی الله رو #وکیل خود قرار دهیم مطمئن باشیم الله اجر هیچکس رو #ضایع نمیکند....
همیشه به الله #پیله کنیم وقتی با او باشیم #آرامش داریم حتی در لحظه های فوق العاده سخت و دشوار زندگی...
جزاک الله خیرا که داستان من رو خواندید ببخشید اگه در #نگارش آن اشتباهی داشتم #دلنوشته ای بود به همه عزیزانی که از مشکلات زندگی #نا_امید هستند... در آخر از همه تون تقاضای #دعای_خیر و عاقبت به خیری دارم الله متعال ما را در بهشتش گرد آورد... اللهم آمین یا الرحم الراحمین
تشکر از #ادمین_عزیز الله متعال ایشان را استقامت و برکت عمر دهد...
#اللهم_آمین
السلام علیکم و رحمه الله و برکاته
#پـــــایان...
@admmmj123
#همسفر_دردها♥️....
#قسمت_آخر🍀
هنوز #دردهای قبل رو دارم چون عصب های پام زندهست خیلی از اوقات احساس میکنم پامو میبرن همیشه یک درد عجیب داره که باهامه و قابل وصف نیست و #وحشتناکه سالهاست مزه ی #سلامتی یادم رفته نمیدونم #پیاده_روی چه حسی داره
نمیدونم #دویدن چطوره
نمیدونم درد نداشتن به چه معناست فقط میدونم گاهی دردهام #کمتر میشه و من میتونم غذایی درست کنم یا یک کاری انجام بدم زندگی با یک پا #فوق_العاده سخت و طاقت فرساست
اما #جنبه_های مثبت را هم میبینیم شکر خدا که الان میتونم آب بخورم بدون اینکه بالا بیارم به راستی مدتها #آرزوم بود که فقط یک #جرعه آب بخورم ولی بالا نیارم...
شکر خدا #همسر مهربان و خانواده خوبی دارم شکر خدا که دیگران با دیدن من به #مسجد میآیند گاهی اوقات بعضی از شاگردانم میگفتند ما #خجالت میکشیم وقتی شما با این #وضعیت به مسجد میآیید برای آموزش قرآن و ما در خانهایم... اما #راضیم چون میدانم در #آخرت همین ها سبب میشود از بار گناهانم #کم شود...
بالاتر از هر چیز نعمت #ایمان است کسی که ایمان داشته باشد سختی ها را #تحمل میکند چون میداند در مقابلش #اجر و #پاداش دریافت میکند چون میداند بهشت با #سختی و مشقت به دست میآید و حلاوت و شیرینی را در بهشت الله خواهد چشید انشاءالله و دنیا را هم بر خود سخت نمیگیرند مومنان...
بزرگواران #شکر_گزار باشیم و الله در طول #زندگانیم که 12 سال آن با #سرطان بود هیچوقت نتوانستم آن گونه که باید شکر گزار الله باشم و در طول آن 12سال یک بار هم #ناشکری نکردم اما زبان هر چه حمد و ثنا گوید بازم قاصر است....
سبحان الله شاید الان #هزاران نفر هستن در #آرزوی یک خواب راحت هستند بدون درد...
خواهران و برادرانم فقط یک #مصیبت رو نبینید بلکه #نعمت ها را هم ببینید و به فکر روزی باشید که در #بارگاه الهی این مصیبتها سبب #آرامش و ناجی ما خواهند شد...
در زندگی الله رو #وکیل خود قرار دهیم مطمئن باشیم الله اجر هیچکس رو #ضایع نمیکند....
همیشه به الله #پیله کنیم وقتی با او باشیم #آرامش داریم حتی در لحظه های فوق العاده سخت و دشوار زندگی...
جزاک الله خیرا که داستان من رو خواندید ببخشید اگه در #نگارش آن اشتباهی داشتم #دلنوشته ای بود به همه عزیزانی که از مشکلات زندگی #نا_امید هستند... در آخر از همه تون تقاضای #دعای_خیر و عاقبت به خیری دارم الله متعال ما را در بهشتش گرد آورد... اللهم آمین یا الرحم الراحمین
تشکر از #ادمین_عزیز الله متعال ایشان را استقامت و برکت عمر دهد...
#اللهم_آمین
السلام علیکم و رحمه الله و برکاته
#پـــــایان...
@admmmj123
👩❤️👨♡حُب حلال♡ 👩❤️👨
💥 #تنهایی؟☝️🏼️ #نه_الله_با_من_است.... #قسمت_چهلم 😔من بدون خواهرم #زندگیم خیلی سخت میشد نمیتونستم #حجابم رو نگه دارم نمیتونستم #ایمانم رو نگه دارم همش گول زدن خودمونه.... گفتم الان هر چند تو #مجبوری بری اما بازم درست نیست چون تو بدون #محرمی... ✍🏼گفت…
💥 #تنهایی؟👋🏼 #نه_الله_با_من_است.....
#قسمت_چهل_یکم
✍🏼تا #شب نتوانستم برم خونه واقعا توان برگشتن رو نداشتم وقتی به خودم اومدم یادم افتاد که بوده به #خانوادم چی بگم.... با #سوژین رفتم بیرون اما الان بگم کجاست؟؟ #خدایا کمکم کن... برگشتم خونه زودی به طرف اتاقم دویدم کسی منو نبینه آگرین خواهرم اومد در رو #قفل کرده بودم چون واقعا جوابی نداشتم گفت روژین پس سوژین و برادر محمد کوشون منم الکی تند گفتم الله اکبر....
بعد چند ثانیه دیگه اومد بازم پرسید اونا چرا باهات نیستن منم یه #آه کشیدم و گفتم اونا یه جا #دعوت بودن رفتن اونجا احتمالا بمونن شب اونجا، همش #سوال میکرد که #کجا و #کی...
🌸🍃شب به #گوشی سوژین زنگ زدم #خاموش بود با اینکه میدونستم خاموش و دیگه #روشن نمیشه باز #زنگ میزدم و امیدوار بودم واسه یه لحظه #روشن بشه....
😔حتی اگه جوابم نده صدای بوق شمارش هم #آرام_بخش وجودم بود میتونم به آسونی قسم بخورم که اون شب حتی واسه یه لحظه م نخوابیدم از یه طرف #نگران خواهرم بودم با این #سن کم میتونه اونجا در #غربت دوام بیاره هرچند با افراد #مطمئنی بود اما....
از یه طرفم از خانوادم واقعا میترسیدم چه #جوابی داشتم بهشون بگم...
➖ #صبح صدای اذان می اومد دوباره گریه ام گرفت یاد اون شبی افتادم که صدای اذان صبح رو میشنیدم و چقدر با #بدبختی به این رسیدم و رسیدیم اون موقع هم منو خواهرم دور بودیم از هم با این تفاوت که الان #مسلمان بود...
دستام رو بلندم کردم و گفتم خدایا قبلا برایش #دعای #هدایت کردم الانم ازت میخوام روحم رو بهم برگردونی....
➖ساعت 11 صبح بود بابام بهم زنگ زد #روژین، خواهرت کجاست؟
منم از #ترس زود گوشی رو #قطع کردم دوباره زنگ زد این دفعه یکم #جرئت پیدا کردم و گفتم بابا محمد بهش زنگ زد و از من #جدا شد گفت میرن #مهمونی شایدم شبم بمونن من فقط همینو میدونم...
🌸🍃چند ساعتی گذشته بود داشتم #سکته میکردم تا اینکه #پدرم برگشت خونه میدونستم و منتظر #دعوای بزرگی بودم به طرفم اومد و گفت بهم بگو سوژین کجاست؟ منم همون جواب قبلی رو دادم اون گفت به محمد زنگ زدم اصلا اون برنگشته.... منم گفتم آخه #مگه میشه بزار من به سوژین زنگ بزنم اونم گفت لازم نمیکنه خاموشه #دنیا دور سرم میچرخید بزور خودمو نگه داشته بودم نمیدونستم #زنده ام یا #مرده فقط به خودم جرئت میدادم و میگفت یاالله یا الله....
😔بلاخره پدرم فهمید که سوژین غیبش زده اما نمیدونست #کجا همش از من میپرسید کجا رفته......
من را تو اتاقم #زندانی کردن نذاشتن دیگه #مدرسه برم حتی یه بیرون رفتن کوچیک اما نمیدونستن من همینجوری هم حالم خوب نبود...
#ادامه_دارد_انشاءالله.....
@admmmj123
#قسمت_چهل_یکم
✍🏼تا #شب نتوانستم برم خونه واقعا توان برگشتن رو نداشتم وقتی به خودم اومدم یادم افتاد که بوده به #خانوادم چی بگم.... با #سوژین رفتم بیرون اما الان بگم کجاست؟؟ #خدایا کمکم کن... برگشتم خونه زودی به طرف اتاقم دویدم کسی منو نبینه آگرین خواهرم اومد در رو #قفل کرده بودم چون واقعا جوابی نداشتم گفت روژین پس سوژین و برادر محمد کوشون منم الکی تند گفتم الله اکبر....
بعد چند ثانیه دیگه اومد بازم پرسید اونا چرا باهات نیستن منم یه #آه کشیدم و گفتم اونا یه جا #دعوت بودن رفتن اونجا احتمالا بمونن شب اونجا، همش #سوال میکرد که #کجا و #کی...
🌸🍃شب به #گوشی سوژین زنگ زدم #خاموش بود با اینکه میدونستم خاموش و دیگه #روشن نمیشه باز #زنگ میزدم و امیدوار بودم واسه یه لحظه #روشن بشه....
😔حتی اگه جوابم نده صدای بوق شمارش هم #آرام_بخش وجودم بود میتونم به آسونی قسم بخورم که اون شب حتی واسه یه لحظه م نخوابیدم از یه طرف #نگران خواهرم بودم با این #سن کم میتونه اونجا در #غربت دوام بیاره هرچند با افراد #مطمئنی بود اما....
از یه طرفم از خانوادم واقعا میترسیدم چه #جوابی داشتم بهشون بگم...
➖ #صبح صدای اذان می اومد دوباره گریه ام گرفت یاد اون شبی افتادم که صدای اذان صبح رو میشنیدم و چقدر با #بدبختی به این رسیدم و رسیدیم اون موقع هم منو خواهرم دور بودیم از هم با این تفاوت که الان #مسلمان بود...
دستام رو بلندم کردم و گفتم خدایا قبلا برایش #دعای #هدایت کردم الانم ازت میخوام روحم رو بهم برگردونی....
➖ساعت 11 صبح بود بابام بهم زنگ زد #روژین، خواهرت کجاست؟
منم از #ترس زود گوشی رو #قطع کردم دوباره زنگ زد این دفعه یکم #جرئت پیدا کردم و گفتم بابا محمد بهش زنگ زد و از من #جدا شد گفت میرن #مهمونی شایدم شبم بمونن من فقط همینو میدونم...
🌸🍃چند ساعتی گذشته بود داشتم #سکته میکردم تا اینکه #پدرم برگشت خونه میدونستم و منتظر #دعوای بزرگی بودم به طرفم اومد و گفت بهم بگو سوژین کجاست؟ منم همون جواب قبلی رو دادم اون گفت به محمد زنگ زدم اصلا اون برنگشته.... منم گفتم آخه #مگه میشه بزار من به سوژین زنگ بزنم اونم گفت لازم نمیکنه خاموشه #دنیا دور سرم میچرخید بزور خودمو نگه داشته بودم نمیدونستم #زنده ام یا #مرده فقط به خودم جرئت میدادم و میگفت یاالله یا الله....
😔بلاخره پدرم فهمید که سوژین غیبش زده اما نمیدونست #کجا همش از من میپرسید کجا رفته......
من را تو اتاقم #زندانی کردن نذاشتن دیگه #مدرسه برم حتی یه بیرون رفتن کوچیک اما نمیدونستن من همینجوری هم حالم خوب نبود...
#ادامه_دارد_انشاءالله.....
@admmmj123
👩❤️👨♡حُب حلال♡ 👩❤️👨
#عاشقانه #حب_حلال ❤️ چشمانت پر از زیبایست❤️ هر بار که به تو خیره میشوم به خودم می گویم، این همه جاذبه آن هم فقط در نگاهِ تو...؟ این لطف خداست که با داشتنِ تو به من عطا شده😌🙃 @admmmj123
#عاشقانه
#حب_حلال❤️
#دوست_دارم_وجود_تو_را❗
...تو #مکمل دین منی!
...شب ها #کنارم خواهی نشست و #قرآن تلاوت خواهی کرد.
...چشمانم را به #تو میدوزم و هزاران بار #الله متعال را #شکر خواهم کرد.
...تو به روبند و چادرم افتخار خواهی کرد...
...من هم به آن #ریش تو که برای #پیروی_از_سنت آن را رها گذاشته ای...
...و در نماز هایم همان #دعای همیشگی را هزاران بار تکرار خواهم کرد...
((رَبَّنَا هَبْ لَنَا مِنْ أَزْوَاجِنَا وَذُرِّيَّاتِنَا قُرَّةَ أَعْيُنٍ وَاجْعَلْنَا لِلْمُتَّقِينَ إِمَامًا ))
...شب ها تو مرا از #خواب بیدار خواهی کرد و با همان چشم های خسته و صدای مردانه ی تسکین دهنده ات می گویی: خانوم من که نمیزاره من تنهایی #نمازم روبخونم. پس پاشو که وقت نماز شبه...
...آن گاه که من در #چشمانم اشک است تو میتوانی با دست هایت آنها را کنار بزنی و آرام بگویی:
نترس #الله_ارحم_الراحمین است
...زندگیمان با #دین شروع شده و با #دین هم به پایان خواهد رسید 😊❤️
@admmmj123
#حب_حلال❤️
#دوست_دارم_وجود_تو_را❗
...تو #مکمل دین منی!
...شب ها #کنارم خواهی نشست و #قرآن تلاوت خواهی کرد.
...چشمانم را به #تو میدوزم و هزاران بار #الله متعال را #شکر خواهم کرد.
...تو به روبند و چادرم افتخار خواهی کرد...
...من هم به آن #ریش تو که برای #پیروی_از_سنت آن را رها گذاشته ای...
...و در نماز هایم همان #دعای همیشگی را هزاران بار تکرار خواهم کرد...
((رَبَّنَا هَبْ لَنَا مِنْ أَزْوَاجِنَا وَذُرِّيَّاتِنَا قُرَّةَ أَعْيُنٍ وَاجْعَلْنَا لِلْمُتَّقِينَ إِمَامًا ))
...شب ها تو مرا از #خواب بیدار خواهی کرد و با همان چشم های خسته و صدای مردانه ی تسکین دهنده ات می گویی: خانوم من که نمیزاره من تنهایی #نمازم روبخونم. پس پاشو که وقت نماز شبه...
...آن گاه که من در #چشمانم اشک است تو میتوانی با دست هایت آنها را کنار بزنی و آرام بگویی:
نترس #الله_ارحم_الراحمین است
...زندگیمان با #دین شروع شده و با #دین هم به پایان خواهد رسید 😊❤️
@admmmj123