#بیدار_نمان
از مجموعهی #زمان_وحشت
نوشتهی #آر_ال_استاین
ترجمهی #سید_مصطفی_رضیئی
بهزودی از نشر ویدا!
@vida_publishing
از مجموعهی #زمان_وحشت
نوشتهی #آر_ال_استاین
ترجمهی #سید_مصطفی_رضیئی
بهزودی از نشر ویدا!
@vida_publishing
#به_زودی
#بیدار_نمان از سری #زمان_وحشت
وحشت که نکردهاید، مگر نه؟
مردم در اینجا نالۀ هیولاها را در نیمههای شب شنیدهاند. جایی که اشباح تاریک در جنگلش پرسه میزنند و حتی پرندهها هم جرئت نمیکنند بر زمینش بنشینند. شاید حتی شنیده باشید که این خیابان نفرین شده است و هر کسی مقیم آنجا شود، نفرین پاگیرش میشود.
هرچند... یک خیابان که نمیتواند شیطانی باشد، میتواند؟ یعنی میتواند؟
نالهای بلند از گلویم برخاست. چشمهایم را با دست پوشاندم. فریاد زدم: «اینکه یک دختر است! نیت... این یک دختر است!»
نوشتهی #آر_ال_استاین
ترجمهی #سید_مصطفی_رضیئی
@vida_publishing
#بیدار_نمان از سری #زمان_وحشت
وحشت که نکردهاید، مگر نه؟
مردم در اینجا نالۀ هیولاها را در نیمههای شب شنیدهاند. جایی که اشباح تاریک در جنگلش پرسه میزنند و حتی پرندهها هم جرئت نمیکنند بر زمینش بنشینند. شاید حتی شنیده باشید که این خیابان نفرین شده است و هر کسی مقیم آنجا شود، نفرین پاگیرش میشود.
هرچند... یک خیابان که نمیتواند شیطانی باشد، میتواند؟ یعنی میتواند؟
نالهای بلند از گلویم برخاست. چشمهایم را با دست پوشاندم. فریاد زدم: «اینکه یک دختر است! نیت... این یک دختر است!»
نوشتهی #آر_ال_استاین
ترجمهی #سید_مصطفی_رضیئی
@vida_publishing
❇️ #بیدار_نمان
نوشتهی #آر_ال_استاین به چاپ رسید‼️
از سری #زمان_وحشت
تصویرگر #خسرو_خسروی
هماکنون در فروشگاه اینترنتی نشر ویدا:
http://www.vidabookstore.ir/product/458
@vida_publishing
نوشتهی #آر_ال_استاین به چاپ رسید‼️
از سری #زمان_وحشت
تصویرگر #خسرو_خسروی
هماکنون در فروشگاه اینترنتی نشر ویدا:
http://www.vidabookstore.ir/product/458
@vida_publishing
#بیدار_نمان
از سری #زمان_وحشت
وحشت که نکردهاید، مگر نه؟
مردم در اینجا نالهی هیولاها را در نیمههای شب شنیدهاند. جایی که اشباح تاریک در جنگلش پرسه میزنند و حتی پرندهها هم جرأت نمیکنند بر زمینش بنشینند. شاید حتی شنیده باشید که این خیابان نفرین شده است و هر کسی مقیم آنجا شود، نفرین پاگیرش میشود.
هرچند...یک خیابان که نمیتواند شیطانی باشد، میتواند؟ یعنی میتواند؟
نالهای بلند از گلویم برخاست. چشمهایم را با دست پوشاندم. فریاد زدم: «این که یک دختر است! نیت...این یک دختر است!»
نوشتهی #آر_ال_استاین
ترجمهی #ماندانا_قهرمانلو
تصویرگر #خسرو_خسروی
هماکنون در فروشگاه اینترنتی نشر ویدا:
http://www.vidabookstore.ir/product/458
@vida_publishing
از سری #زمان_وحشت
وحشت که نکردهاید، مگر نه؟
مردم در اینجا نالهی هیولاها را در نیمههای شب شنیدهاند. جایی که اشباح تاریک در جنگلش پرسه میزنند و حتی پرندهها هم جرأت نمیکنند بر زمینش بنشینند. شاید حتی شنیده باشید که این خیابان نفرین شده است و هر کسی مقیم آنجا شود، نفرین پاگیرش میشود.
هرچند...یک خیابان که نمیتواند شیطانی باشد، میتواند؟ یعنی میتواند؟
نالهای بلند از گلویم برخاست. چشمهایم را با دست پوشاندم. فریاد زدم: «این که یک دختر است! نیت...این یک دختر است!»
نوشتهی #آر_ال_استاین
ترجمهی #ماندانا_قهرمانلو
تصویرگر #خسرو_خسروی
هماکنون در فروشگاه اینترنتی نشر ویدا:
http://www.vidabookstore.ir/product/458
@vida_publishing
مجموعه #زمان_وحشت
جلددوم: #بیدار_نمان
نويسنده: #آر_ال_استاين
مترجمان: #سید_مصطفی_ رضيئي
خريد از طريق فروشگاه اينترنتي #نشر_ويدا به آدرس:
yon.ir/Sknh0
@vida_punblish
جلددوم: #بیدار_نمان
نويسنده: #آر_ال_استاين
مترجمان: #سید_مصطفی_ رضيئي
خريد از طريق فروشگاه اينترنتي #نشر_ويدا به آدرس:
yon.ir/Sknh0
@vida_punblish
مجموعه #زمان_وحشت
جلددوم: #بیدار_نمان
نويسنده: #آر_ال_استاين
مترجمان: #سید_مصطفی_رضيئی
خلاصه
وحشت که نکردهاید، مگر نه؟
مردم در اینجا نالهی هیولاها را در نیمههای شب شنیدهاند. جایی که اشباح تاریک در جنگلش پرسه میزنند و حتی پرندهها هم جرأت نمیکنند بر زمینش بنشینند. شاید حتی شنیده باشید که این خیابان نفرین شده است و هر کسی مقیم آنجا شود، نفرین پاگیرش میشود.
هرچند...یک خیابان که نمیتواند شیطانی باشد، میتواند؟ یعنی میتواند؟
نالهای بلند از گلویم برخاست. چشمهایم را با دست پوشاندم. فریاد زدم: «این که یک دختر است! نیت...این یک دختر است!»
خريد از طريق فروشگاه اينترنتي #نشر_ويدا به آدرس:
yon.ir/Sknh0
@vida_punblish
جلددوم: #بیدار_نمان
نويسنده: #آر_ال_استاين
مترجمان: #سید_مصطفی_رضيئی
خلاصه
وحشت که نکردهاید، مگر نه؟
مردم در اینجا نالهی هیولاها را در نیمههای شب شنیدهاند. جایی که اشباح تاریک در جنگلش پرسه میزنند و حتی پرندهها هم جرأت نمیکنند بر زمینش بنشینند. شاید حتی شنیده باشید که این خیابان نفرین شده است و هر کسی مقیم آنجا شود، نفرین پاگیرش میشود.
هرچند...یک خیابان که نمیتواند شیطانی باشد، میتواند؟ یعنی میتواند؟
نالهای بلند از گلویم برخاست. چشمهایم را با دست پوشاندم. فریاد زدم: «این که یک دختر است! نیت...این یک دختر است!»
خريد از طريق فروشگاه اينترنتي #نشر_ويدا به آدرس:
yon.ir/Sknh0
@vida_punblish
❤Reposted from @book._.redface
(Instagram)
#بیدار_نمان
#آر_ال_استاین
#سید_مصطفی_رضینی
#نشر_ویدا
...مردم در اینجا نالهی هیولاها را در نیمههای شب شنیدهاند. جایی که اشباح تاریک در جنگلش پرسه میزنند و حتی پرندهها هم جرأت نمیکنند بر زمینش بنشینند. شاید حتی شنیده باشید که این خیابان نفرین شده است و هر کسی مقیم آنجا شود، نفرین پاگیرش میشود. ...
☠ @vida_publishing
(Instagram)
#بیدار_نمان
#آر_ال_استاین
#سید_مصطفی_رضینی
#نشر_ویدا
...مردم در اینجا نالهی هیولاها را در نیمههای شب شنیدهاند. جایی که اشباح تاریک در جنگلش پرسه میزنند و حتی پرندهها هم جرأت نمیکنند بر زمینش بنشینند. شاید حتی شنیده باشید که این خیابان نفرین شده است و هر کسی مقیم آنجا شود، نفرین پاگیرش میشود. ...
☠ @vida_publishing
✅ #معرفی_کتاب
📚 مجموعه: #زمان_وحشت
📓 جلد دوم: #بیدار_نمان
✏️ نویسنده: #آر_ال_استاین
📝 مترجم: #سیدمصطفی_رضیئی
📖 وحشت که نکردهاید، مگر نه؟
مردم در اینجا نالهی هیولاها را در نیمههای شب شنیدهاند. جایی که اشباح تاریک در جنگلش پرسه میزنند و حتی پرندهها هم جرأت نمیکنند بر زمینش بنشینند. شاید حتی شنیده باشید که این خیابان نفرین شده است و هر کسی مقیم آنجا شود، نفرین پاگیرش میشود.
هرچند...یک خیابان که نمیتواند شیطانی باشد، میتواند؟ یعنی میتواند؟
نالهای بلند از گلویم برخاست. چشمهایم را با دست پوشاندم. فریاد زدم: «این که یک دختر است! نیت...این یک دختر است!»
✔️ تعداد صفحات: ٢٩٢
✔️ قیمت: ٣٠,٠٠٠ تومان
🆔 @Vida_Pub
📚 مجموعه: #زمان_وحشت
📓 جلد دوم: #بیدار_نمان
✏️ نویسنده: #آر_ال_استاین
📝 مترجم: #سیدمصطفی_رضیئی
📖 وحشت که نکردهاید، مگر نه؟
مردم در اینجا نالهی هیولاها را در نیمههای شب شنیدهاند. جایی که اشباح تاریک در جنگلش پرسه میزنند و حتی پرندهها هم جرأت نمیکنند بر زمینش بنشینند. شاید حتی شنیده باشید که این خیابان نفرین شده است و هر کسی مقیم آنجا شود، نفرین پاگیرش میشود.
هرچند...یک خیابان که نمیتواند شیطانی باشد، میتواند؟ یعنی میتواند؟
نالهای بلند از گلویم برخاست. چشمهایم را با دست پوشاندم. فریاد زدم: «این که یک دختر است! نیت...این یک دختر است!»
✔️ تعداد صفحات: ٢٩٢
✔️ قیمت: ٣٠,٠٠٠ تومان
🆔 @Vida_Pub
✅ #معرفی_کتاب
📚 مجموعه: #زمان_وحشت
📕 جلد اول: #بیدار_نمان
📝 نویسنده: #آر_ال_استاین
🖋 مترجم: #سیدمصطفی_رضیئی
📖 وحشت که نکردهاید، مگر نه؟
مردم در اینجا نالهی هیولاها را در نیمههای شب شنیدهاند. جایی که اشباح تاریک در جنگلش پرسه میزنند و حتی پرندهها هم جرأت نمیکنند بر زمینش بنشینند. شاید حتی شنیده باشید که این خیابان نفرین شده است و هر کسی مقیم آنجا شود، نفرین پاگیرش میشود.
هرچند...یک خیابان که نمیتواند شیطانی باشد، میتواند؟ یعنی میتواند؟
نالهای بلند از گلویم برخاست. چشمهایم را با دست پوشاندم. فریاد زدم: «این که یک دختر است! نیت...این یک دختر است!»
✔️ تعداد صفحات: ۲۹۲
✔️ قیمت کتاب: ۳۰,۰۰٠ تومان
🆔 @Vida_Pub
📚 مجموعه: #زمان_وحشت
📕 جلد اول: #بیدار_نمان
📝 نویسنده: #آر_ال_استاین
🖋 مترجم: #سیدمصطفی_رضیئی
📖 وحشت که نکردهاید، مگر نه؟
مردم در اینجا نالهی هیولاها را در نیمههای شب شنیدهاند. جایی که اشباح تاریک در جنگلش پرسه میزنند و حتی پرندهها هم جرأت نمیکنند بر زمینش بنشینند. شاید حتی شنیده باشید که این خیابان نفرین شده است و هر کسی مقیم آنجا شود، نفرین پاگیرش میشود.
هرچند...یک خیابان که نمیتواند شیطانی باشد، میتواند؟ یعنی میتواند؟
نالهای بلند از گلویم برخاست. چشمهایم را با دست پوشاندم. فریاد زدم: «این که یک دختر است! نیت...این یک دختر است!»
✔️ تعداد صفحات: ۲۹۲
✔️ قیمت کتاب: ۳۰,۰۰٠ تومان
🆔 @Vida_Pub