مجموعه #زمان_وحشت
جلددوم: #بیدار_نمان
نويسنده: #آر_ال_استاين
مترجمان: #سید_مصطفی_ رضيئي
خريد از طريق فروشگاه اينترنتي #نشر_ويدا به آدرس:
yon.ir/Sknh0
@vida_punblish
جلددوم: #بیدار_نمان
نويسنده: #آر_ال_استاين
مترجمان: #سید_مصطفی_ رضيئي
خريد از طريق فروشگاه اينترنتي #نشر_ويدا به آدرس:
yon.ir/Sknh0
@vida_punblish
مجموعه #زمان_وحشت
جلددوم: #بیدار_نمان
نويسنده: #آر_ال_استاين
مترجمان: #سید_مصطفی_رضيئی
خلاصه
وحشت که نکردهاید، مگر نه؟
مردم در اینجا نالهی هیولاها را در نیمههای شب شنیدهاند. جایی که اشباح تاریک در جنگلش پرسه میزنند و حتی پرندهها هم جرأت نمیکنند بر زمینش بنشینند. شاید حتی شنیده باشید که این خیابان نفرین شده است و هر کسی مقیم آنجا شود، نفرین پاگیرش میشود.
هرچند...یک خیابان که نمیتواند شیطانی باشد، میتواند؟ یعنی میتواند؟
نالهای بلند از گلویم برخاست. چشمهایم را با دست پوشاندم. فریاد زدم: «این که یک دختر است! نیت...این یک دختر است!»
خريد از طريق فروشگاه اينترنتي #نشر_ويدا به آدرس:
yon.ir/Sknh0
@vida_punblish
جلددوم: #بیدار_نمان
نويسنده: #آر_ال_استاين
مترجمان: #سید_مصطفی_رضيئی
خلاصه
وحشت که نکردهاید، مگر نه؟
مردم در اینجا نالهی هیولاها را در نیمههای شب شنیدهاند. جایی که اشباح تاریک در جنگلش پرسه میزنند و حتی پرندهها هم جرأت نمیکنند بر زمینش بنشینند. شاید حتی شنیده باشید که این خیابان نفرین شده است و هر کسی مقیم آنجا شود، نفرین پاگیرش میشود.
هرچند...یک خیابان که نمیتواند شیطانی باشد، میتواند؟ یعنی میتواند؟
نالهای بلند از گلویم برخاست. چشمهایم را با دست پوشاندم. فریاد زدم: «این که یک دختر است! نیت...این یک دختر است!»
خريد از طريق فروشگاه اينترنتي #نشر_ويدا به آدرس:
yon.ir/Sknh0
@vida_punblish
مجموعه #زمان _وحشت
جلدسوم: #بازی_های_تولد
نويسنده: #آر_ال_استاين
مترجمان: #سید_مصطفی_رضيئي
خريد از طريق فروشگاه اينترنتي #نشر_ويدا به آدرس:
yon.ir/kraaQ
@vida_punblish
جلدسوم: #بازی_های_تولد
نويسنده: #آر_ال_استاين
مترجمان: #سید_مصطفی_رضيئي
خريد از طريق فروشگاه اينترنتي #نشر_ويدا به آدرس:
yon.ir/kraaQ
@vida_punblish
مجموعه #زمان_وحشت
جلدسوم: #بازی_های_تولد
نويسنده: #آر_ال_استاين
مترجمان: #سید_مصطفی_رضيئي
خلاصه
تنها راه برنده شدن یک بازی در خیابان هراس، این است که آخرین نفری باشی که توی این بازی زنده میمانی...
وقتی ریچل به جشن تولد اختصاصی برندن در جزیرهی اختصاصی خانوادهی هراس دعوت میشود، بلافاصله موافقت میکند، هرچند دوستانش به او هشدارهای جدی میدهند که نباید به این میهمانی تولد برود.
وقتی ریچل و بقیهی میهمانها به جزیره میرسند، بازیهای تولد شروع میشود ولی بازیهایی که برندن هراس برای تولدش طراحی کرده، بازیهایی نیستند که کسی بخواهد داوطلبانه بازی کند.
خريد از طريق فروشگاه اينترنتي #نشر_ويدا به آدرس:
yon.ir/kraaQ
@vida_punblish
جلدسوم: #بازی_های_تولد
نويسنده: #آر_ال_استاين
مترجمان: #سید_مصطفی_رضيئي
خلاصه
تنها راه برنده شدن یک بازی در خیابان هراس، این است که آخرین نفری باشی که توی این بازی زنده میمانی...
وقتی ریچل به جشن تولد اختصاصی برندن در جزیرهی اختصاصی خانوادهی هراس دعوت میشود، بلافاصله موافقت میکند، هرچند دوستانش به او هشدارهای جدی میدهند که نباید به این میهمانی تولد برود.
وقتی ریچل و بقیهی میهمانها به جزیره میرسند، بازیهای تولد شروع میشود ولی بازیهایی که برندن هراس برای تولدش طراحی کرده، بازیهایی نیستند که کسی بخواهد داوطلبانه بازی کند.
خريد از طريق فروشگاه اينترنتي #نشر_ويدا به آدرس:
yon.ir/kraaQ
@vida_punblish
مجموعه #زمان _وحشت
جلد چهارم: #رموز_مهتاب
نويسنده: #آر_ال_استاين
مترجمان: #سید_مصطفی_رضيئي
خريد از طريق فروشگاه اينترنتي #نشر_ويدا به آدرس:
yon.ir/t4XH1
@vida_punblish
جلد چهارم: #رموز_مهتاب
نويسنده: #آر_ال_استاين
مترجمان: #سید_مصطفی_رضيئي
خريد از طريق فروشگاه اينترنتي #نشر_ويدا به آدرس:
yon.ir/t4XH1
@vida_punblish
مجموعه #زمان _وحشت
جلد چهارم: #رموز_مهتاب
نويسنده: #آر_ال_استاين
مترجمان: #سید_مصطفی_رضيئي
خلاصه
وقتی خواب نداشته باشی، «شب» همیشه هست...
لوئیس و جیمز همه چیز را شروع کردند. آنها اواخر شب دزدکی از خانه بیرون میزدند. بعد بقیهی دوستان هم به آنها ملحق شدند. ابتدا عمارت قدیمی و نیمه ویران خانوادهی هراس را گشتند. بعد به جاهای دیگر هم سرک کشیدند.
آنها خود را بچههای شب میخواندند اما بعد شبها تاریکتر شد. اتفاقات غیرمنتظره پیش آمد...ماجراهایی اهریمنی! و بعد، کمی بعد، قتلها شروع شد...
همه چیز در شب به تلاطم میافتد...
خريد از طريق فروشگاه اينترنتي #نشر_ويدا به آدرس:
yon.ir/t4XH1
@vida_punblish
جلد چهارم: #رموز_مهتاب
نويسنده: #آر_ال_استاين
مترجمان: #سید_مصطفی_رضيئي
خلاصه
وقتی خواب نداشته باشی، «شب» همیشه هست...
لوئیس و جیمز همه چیز را شروع کردند. آنها اواخر شب دزدکی از خانه بیرون میزدند. بعد بقیهی دوستان هم به آنها ملحق شدند. ابتدا عمارت قدیمی و نیمه ویران خانوادهی هراس را گشتند. بعد به جاهای دیگر هم سرک کشیدند.
آنها خود را بچههای شب میخواندند اما بعد شبها تاریکتر شد. اتفاقات غیرمنتظره پیش آمد...ماجراهایی اهریمنی! و بعد، کمی بعد، قتلها شروع شد...
همه چیز در شب به تلاطم میافتد...
خريد از طريق فروشگاه اينترنتي #نشر_ويدا به آدرس:
yon.ir/t4XH1
@vida_punblish
مجموعه #زمان _وحشت
جلد پنجم: #در_دل_تاریکی
نويسنده: #آر_ال_استاين
مترجمان: #ماندانا_قهرمانلو
خريد از طريق فروشگاه اينترنتي #نشر_ويدا به آدرس:
yon.ir/R3eZE
@vida_publishing
جلد پنجم: #در_دل_تاریکی
نويسنده: #آر_ال_استاين
مترجمان: #ماندانا_قهرمانلو
خريد از طريق فروشگاه اينترنتي #نشر_ويدا به آدرس:
yon.ir/R3eZE
@vida_publishing
مجموعه #زمان _وحشت
جلد پنجم: #در_دل_تاریکی
نويسنده: #آر_ال_استاين
مترجمان: #ماندانا_قهرمانلو
خلاصه
جذابیتی مرگبار...
پالت فاکس هیچوقت اجازه نداده که نابینایی او مانع زندگی خوب و کاملش بشود. اما هرگز در عمرش عاشق کسی نشده است. پالت مطمئن است که برد جونز تنها مرد زندگیاش است. وقتی دوستهایش متوجه میشوند که برد مرتکب جنایتهای وحشتناکی شده، پالت همچنان به بیگناهی برد اطمینان دارد. وقتی دوستهایش میگویند که برد غیرعادی و خطرناک است، پالت همچنان به بیگناهی برد اطمینان دارد. حتی وقتی دوستهایش هشدار میدهند که پالت قربانی بعدی برد است، دخترک اطمینان دارد که برد هیچگاه به او آسیب نمیزند...
حق با کیست؟ پالت یا دوستانش؟ آیا پالت در مورد برد حق دارد؟ یا اینکه فقط عاشق شده و نمیفهمد با چه خطر وحشتناکی مواجه است؟
خريد از طريق فروشگاه اينترنتي #نشر_ويدا به آدرس:
yon.ir/R3eZE
@vida_punblish
جلد پنجم: #در_دل_تاریکی
نويسنده: #آر_ال_استاين
مترجمان: #ماندانا_قهرمانلو
خلاصه
جذابیتی مرگبار...
پالت فاکس هیچوقت اجازه نداده که نابینایی او مانع زندگی خوب و کاملش بشود. اما هرگز در عمرش عاشق کسی نشده است. پالت مطمئن است که برد جونز تنها مرد زندگیاش است. وقتی دوستهایش متوجه میشوند که برد مرتکب جنایتهای وحشتناکی شده، پالت همچنان به بیگناهی برد اطمینان دارد. وقتی دوستهایش میگویند که برد غیرعادی و خطرناک است، پالت همچنان به بیگناهی برد اطمینان دارد. حتی وقتی دوستهایش هشدار میدهند که پالت قربانی بعدی برد است، دخترک اطمینان دارد که برد هیچگاه به او آسیب نمیزند...
حق با کیست؟ پالت یا دوستانش؟ آیا پالت در مورد برد حق دارد؟ یا اینکه فقط عاشق شده و نمیفهمد با چه خطر وحشتناکی مواجه است؟
خريد از طريق فروشگاه اينترنتي #نشر_ويدا به آدرس:
yon.ir/R3eZE
@vida_punblish
مجموعه #زمان _وحشت
جلد پنجم: #تله_سیرک_وحشت
نويسنده: #آر_ال_استاين
مترجمان: #ماندانا_قهرمانلو
خريد از طريق فروشگاه اينترنتي #نشر_ويدا به آدرس:
Www.vidabookstore
@vida_publishing
جلد پنجم: #تله_سیرک_وحشت
نويسنده: #آر_ال_استاين
مترجمان: #ماندانا_قهرمانلو
خريد از طريق فروشگاه اينترنتي #نشر_ويدا به آدرس:
Www.vidabookstore
@vida_publishing
مجموعه #زمان _وحشت
جلد پنجم: #تله_سیرک_وحشت
نويسنده: #آر_ال_استاين
مترجمان: #ماندانا_قهرمانان
خلاصه
به حدی بترس که همهی موهای بدنت سیخ شوند.
دلت میخواهد با تاب سیرکی پرواز کنی؟ دلت میخواهد یکی از نمایشهای بخش جنبی سیرک را اجرا کنی؟ نمایشی عجیب و غریب و غیرعادی و وحشتناک... دلت میخواهد خودت را مثل دلقک گریم کنی؟ گریمی که هیچوقت پاک نمیشود؟
هر ماجرایی که انتخاب میکنی، بهتر است ابزار قدرت درست و مناسبی با خودت برداری... اگر دلت میخواهد از این سیرک پلید و شیطانی جان سالم به در ببری ، بهتر است این کار را بکنی.
خريد از طريق فروشگاه اينترنتي #نشر_ويدا به
آدرس:
Www.vidabookstore
@vida_publishing
جلد پنجم: #تله_سیرک_وحشت
نويسنده: #آر_ال_استاين
مترجمان: #ماندانا_قهرمانان
خلاصه
به حدی بترس که همهی موهای بدنت سیخ شوند.
دلت میخواهد با تاب سیرکی پرواز کنی؟ دلت میخواهد یکی از نمایشهای بخش جنبی سیرک را اجرا کنی؟ نمایشی عجیب و غریب و غیرعادی و وحشتناک... دلت میخواهد خودت را مثل دلقک گریم کنی؟ گریمی که هیچوقت پاک نمیشود؟
هر ماجرایی که انتخاب میکنی، بهتر است ابزار قدرت درست و مناسبی با خودت برداری... اگر دلت میخواهد از این سیرک پلید و شیطانی جان سالم به در ببری ، بهتر است این کار را بکنی.
خريد از طريق فروشگاه اينترنتي #نشر_ويدا به
آدرس:
Www.vidabookstore
@vida_publishing