📲 توصیه «جهانپور» به استفاده از ماسک برای کاهش شیوع کرونا
رییس مرکز روابط عمومی و اطلاعرسانی وزارت بهداشت:
🔹 مطابق دو مدل ریاضی جامع جدید، استفاده معمول از ماسک در حداقل نیمی از جامعه، شاخص بازتولید کرونا را زیر ۱.۰ نگه میدارد.
🔹 اگر ضریب بازتولید زیر ۱.۰ باشد، شیوع Covid_۱۹ بر اساس تئوری میتواند کُند شود و حتی در نهایت از بین میرود.
@textplace
رییس مرکز روابط عمومی و اطلاعرسانی وزارت بهداشت:
🔹 مطابق دو مدل ریاضی جامع جدید، استفاده معمول از ماسک در حداقل نیمی از جامعه، شاخص بازتولید کرونا را زیر ۱.۰ نگه میدارد.
🔹 اگر ضریب بازتولید زیر ۱.۰ باشد، شیوع Covid_۱۹ بر اساس تئوری میتواند کُند شود و حتی در نهایت از بین میرود.
@textplace
آنت به حقوق آدمی بر آدمی، به این قراردادهای مالکیت متقابل که برای سراسر عمر امضا میکنند باور نداشت. ولی از بازی های طبیعت بی رحم رنج می برد که به وقت جدا کردن دو قلب که به یکدیگر عشق ورزیدهاند، هرگز عشق را در یک زمان از هر دو قلب برنمیکند، بلکه چنان میکند که یکی از آن دو زودتر از دوست داشتن باز ایستد، تا همیشه آن یک که بیشتر دوست دارد فدا گردد.
رومن رولان
جان شیفته
@textplace
رومن رولان
جان شیفته
@textplace
Forwarded from مجله هنرى ژوان
🌸
راه افتادم سمت همان پاساژ همیشگی، نزدیک بودو هرچه میخاستی پیدا میکردی از دور توجهم به پیرمردی جلب شد که کنار درب ورودی روی پله ها نشسته بود.
دوتا خانمی ک پاکت های خرید به دستشان بود مقداری پول به او دادند و رد شدند به ثانیه نکشید که پدری پیرمرد را باانگشت به بچه هفت هشت ساله اش نشان داد و اورا اسکناس به دست به سمتش فرستاد فهمیدم پیرمرد نیازمندی است،
کیفم را باز کردم و یک اسکناس در آوردم
سرش پایین بود،نزدیکتر شدم احساس کردم قبلا هم اورا جایی دیده ام
یک آن قیافه پیرمرد دستفروشی جلوی چشمانم آمد که هروقت برای خرید به پاساژ می آمدم میدیدمش جعبه ای را با بندی به گردنش بسته بود و آدامس و دستمال کاغذی برای فروش داشت
ازآنجایی ک نیازی نداشتم همیشه از کنارش رد میشدم اکثرا هم خریداری نداشت
خودش بود، ولی با قدی خمیده تر و سری که خیلی پایین بود، پول را گرفت و برایم دعای خیر کرد اولینبار بود که دعای خیری به جانم نمیچسپید ،شرمنده شده بودم
هنوز از او دور نشده بودم که بازهم خانم جوانی همینطور که کیف پولش را وارسی میکرد به این سمت آمد
پ.ن گاهی ما از خودمون بتی میسازیم که تصور میکنیم هیچوقت باعث رنج کسی نمیشیم ولی لازمه این بت شکسته بشه و بیبینی خاسته یا ناخاسته توهم در شکسته شدن غرور کسی نقش داشتی
"انقدر خوب باشیم که زمین از داشتنمان لذت ببرد"
#شما_فرستادین
راه افتادم سمت همان پاساژ همیشگی، نزدیک بودو هرچه میخاستی پیدا میکردی از دور توجهم به پیرمردی جلب شد که کنار درب ورودی روی پله ها نشسته بود.
دوتا خانمی ک پاکت های خرید به دستشان بود مقداری پول به او دادند و رد شدند به ثانیه نکشید که پدری پیرمرد را باانگشت به بچه هفت هشت ساله اش نشان داد و اورا اسکناس به دست به سمتش فرستاد فهمیدم پیرمرد نیازمندی است،
کیفم را باز کردم و یک اسکناس در آوردم
سرش پایین بود،نزدیکتر شدم احساس کردم قبلا هم اورا جایی دیده ام
یک آن قیافه پیرمرد دستفروشی جلوی چشمانم آمد که هروقت برای خرید به پاساژ می آمدم میدیدمش جعبه ای را با بندی به گردنش بسته بود و آدامس و دستمال کاغذی برای فروش داشت
ازآنجایی ک نیازی نداشتم همیشه از کنارش رد میشدم اکثرا هم خریداری نداشت
خودش بود، ولی با قدی خمیده تر و سری که خیلی پایین بود، پول را گرفت و برایم دعای خیر کرد اولینبار بود که دعای خیری به جانم نمیچسپید ،شرمنده شده بودم
هنوز از او دور نشده بودم که بازهم خانم جوانی همینطور که کیف پولش را وارسی میکرد به این سمت آمد
پ.ن گاهی ما از خودمون بتی میسازیم که تصور میکنیم هیچوقت باعث رنج کسی نمیشیم ولی لازمه این بت شکسته بشه و بیبینی خاسته یا ناخاسته توهم در شکسته شدن غرور کسی نقش داشتی
"انقدر خوب باشیم که زمین از داشتنمان لذت ببرد"
#شما_فرستادین
که بیچاره بودی در آغوش من...
حالا جورج فلوید را همهی دنیا میشناسند. آمریکاییِ رنگینپوستی که توسط پلیس سنگدل کشته شد و مرگش کل دنیا را شوکه کرد و توی خیلی از کشورها تظاهرات ضد نژادپرستی به راه افتاد.
اما جدای تمام نکتههای ریز و درشتی که در مورد این اتفاق دیدیم و شنیدیم و خواندیم، خبرنگار نیویورکتایمز توجهش به نکتهی عجیبی جلب شد:
اینکه جورج فلوید در آخرین لحظههایی که دیگر نفسش هم بالا نمیآمد مادرش را صدا زد. کجای این نکته عجیب است؟ اینجا که آقای خبرنگار کشف کرده که مادر جورج فلوید اصلا سالها پیش از این دنیا رفته!
من فکر میکنم که مغز ما بیشتر از چیزی که فکر میکنیم خاطرات را یادش میماند.
شاید توی آن لایههای خیلی خیلی پایین مغز، تصویری از روزهای نوزادیمان را هنوز یادش مانده که به معنای واقعیِ کلمه "ناتوان" بودیم و انسانی به اسم "مادر" همیشه و همه جا هوایمان را داشت.
روزهایی که سعدی برای توصیفشان از زبان خودِ مادر میگوید:
"گر از عهد خُردیت یاد آمدی، که بیچاره بودی در آغوش من".
من فکر میکنم که درست شبیهِ گوشیِ موبایل که نایتمود و سایلنتمود و هزارتا مود دیگر دارد، مغز ما هم یک مود دارد به اسم "ناتوان مود".
جایی که دیگر هیچ کاری از دستش بر نمیآید، برمیگردد به تنظیماتِ کارخانه و کمک مادر را جستجو میکند.
حتی اگر مادر، خودش از این دنیا رفته باشد و از آسمانها به صحنه نگاه کند.❤️
*مهدی معارف
@textplace
حالا جورج فلوید را همهی دنیا میشناسند. آمریکاییِ رنگینپوستی که توسط پلیس سنگدل کشته شد و مرگش کل دنیا را شوکه کرد و توی خیلی از کشورها تظاهرات ضد نژادپرستی به راه افتاد.
اما جدای تمام نکتههای ریز و درشتی که در مورد این اتفاق دیدیم و شنیدیم و خواندیم، خبرنگار نیویورکتایمز توجهش به نکتهی عجیبی جلب شد:
اینکه جورج فلوید در آخرین لحظههایی که دیگر نفسش هم بالا نمیآمد مادرش را صدا زد. کجای این نکته عجیب است؟ اینجا که آقای خبرنگار کشف کرده که مادر جورج فلوید اصلا سالها پیش از این دنیا رفته!
من فکر میکنم که مغز ما بیشتر از چیزی که فکر میکنیم خاطرات را یادش میماند.
شاید توی آن لایههای خیلی خیلی پایین مغز، تصویری از روزهای نوزادیمان را هنوز یادش مانده که به معنای واقعیِ کلمه "ناتوان" بودیم و انسانی به اسم "مادر" همیشه و همه جا هوایمان را داشت.
روزهایی که سعدی برای توصیفشان از زبان خودِ مادر میگوید:
"گر از عهد خُردیت یاد آمدی، که بیچاره بودی در آغوش من".
من فکر میکنم که درست شبیهِ گوشیِ موبایل که نایتمود و سایلنتمود و هزارتا مود دیگر دارد، مغز ما هم یک مود دارد به اسم "ناتوان مود".
جایی که دیگر هیچ کاری از دستش بر نمیآید، برمیگردد به تنظیماتِ کارخانه و کمک مادر را جستجو میکند.
حتی اگر مادر، خودش از این دنیا رفته باشد و از آسمانها به صحنه نگاه کند.❤️
*مهدی معارف
@textplace
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
مردم دلتنگ صدای فردوسیپور هستند، او را برگردانید!
امید ابراهیمی که مهمان برنامهی فوتبال۱۲۰ شده بود حمایت جانانهای از عادل فردوسیپور داشت.
این ملیپوش ایرانی که به بهانهی سالگرد بازی ایران و مراکش در جام جهانی روسیه روی خط آمده بود از دلتنگی مردم برای عادل گفت...
@textplace
امید ابراهیمی که مهمان برنامهی فوتبال۱۲۰ شده بود حمایت جانانهای از عادل فردوسیپور داشت.
این ملیپوش ایرانی که به بهانهی سالگرد بازی ایران و مراکش در جام جهانی روسیه روی خط آمده بود از دلتنگی مردم برای عادل گفت...
@textplace
تاریخ تحول مفاهیم در ایران ☺️😕
تاریخ تحول مفهوم «پرولتاریا»:
دهه50: خلق
دهه60:مستضعفان
دهه70:دهک اقتصادی
دهه80:آسیب اجتماعی
دهه90:متقاضی دریافت بسته «امنیت غذایی»-حاشیهنشین شهری
* تاریخ تحول مفهوم «بورژوآ»:
دهه50:بورژوآ
دهه60: امت
دهه70:طبقه متوسط جدید
دهه80:ملت بزرگ
دهه90: همه آمدیم
* تاریخ تحول مفهوم «سرمایهدار»:
دهه50: طاغوت
دهه60:اسلام آمریکایی
دهه70: تکنوکرات
دهه80:بخش خصوصی عزیز
دهه90:کارآفرین-بدهکار بانکی
* تاریخ تحول «الگو»:
دهه50:چهگوآرا،برادران رضایی،خسرو گلسرخی
دهه60:جهانآرا
دهه70:هامون
دهه80: صادق هدایت(ادبیها و هنریها)، شهرام جزایری
دهه90: کیم کارداشیان،دن بیلزریان، تتلو،ببعی
* تاریخ تحول «مطالعه»:
دهه50: «مبارزه مسلحانه؛هم استراتژی هم تاکتیک»،«مادر»(گورکی)،«حسین وارث آدم»
دهه60: داستان راستان
دهه70: کلیدر- بامداد خمار
دهه80: «قورباغهات را قورت بده»،«چه کسی پنیر مرا برداشت؟»
دهه90: «هری پاتر»
* تاریخ تحول مفهوم «جوانان»:
دهه50:مبارز
دهه60:شهید
دهه70:دانشجو
دهه80:بیکار
دهه90:نخبه(آقازاده)
* تاریخ تحول «رابطه زن و مرد»:
دهه50: همرزم-رفیق
دهه60:خواهران-برادران
دهه70:خواستگار-عروس
دهه80: پارتنر
دهه90: لانگ دیستنس
* تاریخ تحول مفهوم «عشق و حال»:
دهه50:چاتانوگا، شکوفهنو، 55% میکده، هتل رامسر
دهه60:سریال آینه
دهه70:پیتزا شهرام
دهه80: دور دور
دهه90: کُک پارتی، پول پارتی، تکیلا، آنتالیا، ایروان
* تاریخ تحول «اسامی»:
دهه50: کیوان، روزبه ،سیامک، مریم، ژاله، ژیلا، ستاره
دهه60:مقداد، یاسر، عمار، میثم، طاها،یاسین،زینب،فاطمه،مریم،نرگس
دهه70:نیما،میلاد،کوشا،سارا،نیلوفر،کیمیا
دهه80:امیرعلی، آرتین، محدثه، پرنیان، هانیه، عرفان
دهه90:آیسا، سایا، روژا، راژی، آینا، نایا، ژابی، سانیا، راشا، محمدپژمان، محمدرامتین، علیارسلان، نازنینزهرا، کلثوممهسا، فاطمهساناز، ویولتسادات
* تاریخ تحول «سلیقه سینمایی»:
دهه50: پدرخوانده،بربادرفته
دهه60: ارتش سری، باشو
دهه70: هفت،بزرگراه گمشده
دهه80: فرندز
دهه90: دیشب باباتو دیدم آیدا، هایلایت، 50کیلو آلبالو
* تاریخ تحول «دانشگاه»:
دهه50: میدان مبارزه
دهه60: سنگر
دهه70: تربیت تکنسین
دهه80: جفت یابی
دهه90: استندآپ کمدی، جشنواره غذا
* تاریخ تحول «مبارزه»:
دهه50: خیابان
دهه60: زندان
دهه70: صندوق رای
دهه80: ان. جی. او
دهه90: تلگرام
@textplace
تاریخ تحول مفهوم «پرولتاریا»:
دهه50: خلق
دهه60:مستضعفان
دهه70:دهک اقتصادی
دهه80:آسیب اجتماعی
دهه90:متقاضی دریافت بسته «امنیت غذایی»-حاشیهنشین شهری
* تاریخ تحول مفهوم «بورژوآ»:
دهه50:بورژوآ
دهه60: امت
دهه70:طبقه متوسط جدید
دهه80:ملت بزرگ
دهه90: همه آمدیم
* تاریخ تحول مفهوم «سرمایهدار»:
دهه50: طاغوت
دهه60:اسلام آمریکایی
دهه70: تکنوکرات
دهه80:بخش خصوصی عزیز
دهه90:کارآفرین-بدهکار بانکی
* تاریخ تحول «الگو»:
دهه50:چهگوآرا،برادران رضایی،خسرو گلسرخی
دهه60:جهانآرا
دهه70:هامون
دهه80: صادق هدایت(ادبیها و هنریها)، شهرام جزایری
دهه90: کیم کارداشیان،دن بیلزریان، تتلو،ببعی
* تاریخ تحول «مطالعه»:
دهه50: «مبارزه مسلحانه؛هم استراتژی هم تاکتیک»،«مادر»(گورکی)،«حسین وارث آدم»
دهه60: داستان راستان
دهه70: کلیدر- بامداد خمار
دهه80: «قورباغهات را قورت بده»،«چه کسی پنیر مرا برداشت؟»
دهه90: «هری پاتر»
* تاریخ تحول مفهوم «جوانان»:
دهه50:مبارز
دهه60:شهید
دهه70:دانشجو
دهه80:بیکار
دهه90:نخبه(آقازاده)
* تاریخ تحول «رابطه زن و مرد»:
دهه50: همرزم-رفیق
دهه60:خواهران-برادران
دهه70:خواستگار-عروس
دهه80: پارتنر
دهه90: لانگ دیستنس
* تاریخ تحول مفهوم «عشق و حال»:
دهه50:چاتانوگا، شکوفهنو، 55% میکده، هتل رامسر
دهه60:سریال آینه
دهه70:پیتزا شهرام
دهه80: دور دور
دهه90: کُک پارتی، پول پارتی، تکیلا، آنتالیا، ایروان
* تاریخ تحول «اسامی»:
دهه50: کیوان، روزبه ،سیامک، مریم، ژاله، ژیلا، ستاره
دهه60:مقداد، یاسر، عمار، میثم، طاها،یاسین،زینب،فاطمه،مریم،نرگس
دهه70:نیما،میلاد،کوشا،سارا،نیلوفر،کیمیا
دهه80:امیرعلی، آرتین، محدثه، پرنیان، هانیه، عرفان
دهه90:آیسا، سایا، روژا، راژی، آینا، نایا، ژابی، سانیا، راشا، محمدپژمان، محمدرامتین، علیارسلان، نازنینزهرا، کلثوممهسا، فاطمهساناز، ویولتسادات
* تاریخ تحول «سلیقه سینمایی»:
دهه50: پدرخوانده،بربادرفته
دهه60: ارتش سری، باشو
دهه70: هفت،بزرگراه گمشده
دهه80: فرندز
دهه90: دیشب باباتو دیدم آیدا، هایلایت، 50کیلو آلبالو
* تاریخ تحول «دانشگاه»:
دهه50: میدان مبارزه
دهه60: سنگر
دهه70: تربیت تکنسین
دهه80: جفت یابی
دهه90: استندآپ کمدی، جشنواره غذا
* تاریخ تحول «مبارزه»:
دهه50: خیابان
دهه60: زندان
دهه70: صندوق رای
دهه80: ان. جی. او
دهه90: تلگرام
@textplace
چطور لباس بپوشیم که لاغر به نظر برسیم؟
🔸رنگهایی با تناژ تیرهتر مثل آبی، قهوهای، بنفش و سرمهای به لاغر نشون دادن شما کمک میکنه.
🔸لباسهایی رو انتخاب کنید که متناسب با اندازه شما باشه، نه گشاد باشه نه خیلی تنگ.
🔸اگه لباستون طوریه که مجبورین از جورابشلواری استفاده کنین، بهجای جورابهای رنگی و نازک، جورابهای ضخیم و مشکی بپوشین چون جورابهای رنگ پا و نازک شما رو چاق نشون میده.
🔸بهتره از شلوارهای لی و جین با رنگهای تیره استفاده کنین. این شلوارها به دلیل جذب بودن مانند گن عمل میکنن و تا حد زیادی شمارو لاغر نشون میدن.
🔸افرادی که اضافه وزن دارند باید کیف بزرگ دستشون بگیرن چون کیف کوچک شما رو چاقتر نشون میده.
🔸شال، روسری کوتاه و همچنین بستن روسری دور گردن به افراد چاق توصیه نمیشه.
@textplace
🔸رنگهایی با تناژ تیرهتر مثل آبی، قهوهای، بنفش و سرمهای به لاغر نشون دادن شما کمک میکنه.
🔸لباسهایی رو انتخاب کنید که متناسب با اندازه شما باشه، نه گشاد باشه نه خیلی تنگ.
🔸اگه لباستون طوریه که مجبورین از جورابشلواری استفاده کنین، بهجای جورابهای رنگی و نازک، جورابهای ضخیم و مشکی بپوشین چون جورابهای رنگ پا و نازک شما رو چاق نشون میده.
🔸بهتره از شلوارهای لی و جین با رنگهای تیره استفاده کنین. این شلوارها به دلیل جذب بودن مانند گن عمل میکنن و تا حد زیادی شمارو لاغر نشون میدن.
🔸افرادی که اضافه وزن دارند باید کیف بزرگ دستشون بگیرن چون کیف کوچک شما رو چاقتر نشون میده.
🔸شال، روسری کوتاه و همچنین بستن روسری دور گردن به افراد چاق توصیه نمیشه.
@textplace
سیه بختی انسان از روزی شروع نشد که اشتباه کرد، از روزی شروع شد که پی به اشتباه خود برد و به آن اعتراف نکرد.
#نادر_ابراهیمی
#آتش_بدون_دود
@textplace
#نادر_ابراهیمی
#آتش_بدون_دود
@textplace
به خدا آقای قاضی اینا نه پی اس ۱، نه ۲، نه۳ و نه۴ داشتن؛
حالا از صبح هی دارن میگن پی اس ۵ پی اس ۵
@textplace
حالا از صبح هی دارن میگن پی اس ۵ پی اس ۵
@textplace
انسان تصور میکند در نمایشنامه ای معین نقش خود را ایفا میکند و هیچ ظن نمیبرد که در این اثنا بی آنکه به او خبر بدهند صحنه را تغییر داده اند
و او نادانسته خود را وسط اجرایی متفاوت میابد.
#میلان_کوندرا
#عشقهای_خندهدار
@textplace
و او نادانسته خود را وسط اجرایی متفاوت میابد.
#میلان_کوندرا
#عشقهای_خندهدار
@textplace
باید از اول شروع کنی. همه همین را میگویند. اما زندگی که شطرنج نیست؛ آدم وقتی محبوبش را از دست میدهد که دیگر واقعاً نمیتواند «از اول شروع کند». بیشتر چیزی است شبیه «ادامه دادن بدون او»
#میچ_آلبوم
#اولین_تماس_تلفنی_از_بهشت
@textplace
#میچ_آلبوم
#اولین_تماس_تلفنی_از_بهشت
@textplace
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
آن کلاغی که پرید، از فراز سَر ِ ما
و فرو رفت در اندیشهٔ آشفتهٔ ابری ولگرد
خبر ما را با خود خواهد برد به شهر
#فروغ_فرخزاد
@textplace
و فرو رفت در اندیشهٔ آشفتهٔ ابری ولگرد
خبر ما را با خود خواهد برد به شهر
#فروغ_فرخزاد
@textplace
Forwarded from مجله هنرى ژوان
مشاوره ی تخصصی
به صورت حضوری و تلفنی و آنلاین
دکتر نیلوفر الهوردی مشاور و روانشناس
@niloofar_allahverdi
@niloofar_allahverdi
@niloofar_allahverdi
به صورت حضوری و تلفنی و آنلاین
دکتر نیلوفر الهوردی مشاور و روانشناس
@niloofar_allahverdi
@niloofar_allahverdi
@niloofar_allahverdi
تفاوت میان خودپسندی و غرور در این است که غرور، اعتقادی راسخ به ارزش فوق العاده خویش در زمینهای خاص است، اما خودپسندی، خواست ایجاد چنین اعتقادی در دیگران است و معمولا با این آرزوی نهان همراه است که در نهایت، خود نیز بتوانیم به همان اعتقاد برسیم. بنابراین، غرور از درون انسان نشأت میگیرد و در نتیجه، قدردانی مستقیم از خویشتن است، اما خودپسندی کوششی است برای جلب قدردانی از بیرون، یعنی دستیابی غیرمستقیم به قدردانی است. از این رو خودپسندی، آدمی را پرگو و غرور کم گو میکند. اما فرد خودپسند باید بداند احترامی که طالب آن است، با سکوت مداوم، آسان تر و مطمئن تر میتوان به دست آورد تا با سخن گفتن، حتی اگر زیباترین سخنان باشد. آدمی نمیتواند عمداً مغرور باشد، بلکه فقط میتواند تظاهر به غرور کند، اما در این صورت هم مانند کسی که نقشی را ایفا میکند، به زودی واقعیتش برملا میگردد، زیرا فقط اعتقاد ثابت عمیق و تزلزلناپذیر به امتیازات و ارزش های برتر خویش، آدمی را مغرور میکند. ممکن است این اعتقاد نادرست باشد یا فقط بر پایه امتیازات بیرونی و قراردادی استوار باشد ـــ با اینهمه اگر واقعا و بهطور جدی وجود داشته باشد، خدشه ناپذیر است، زیرا غرور، در اعتقاد ریشه دارد و مانند همه انواع شناخت، تحت انقیاد ما نیست. وحشتناکترین دشمن آن، به عبارت دیگر بزرگترین مانع آن، خودپسندی است که خواستار تحسین و تمجید از جانب دیگران است تا احترام به خویش را بر این شالوده بنا کند، حال آنکه اساس غرور، اعتقادی به خویشتن است که از پیش وجود دارد. غرور دائماً مورد سرزنش و تقبیح قرار میگیرد، اما گمان میکنم این کار را کسانی میکنند که خود، دلیلی برای مغرور بودن ندارند، اگر بیشرمی و حماقت اکثر انسانها را در نظر بگیریم، به این نتیجه میرسیم که کسی که دارای هرگونه برتری است، باید تفاوت خود و دیگران را مدنظر داشته باشد تا دیگران آن را به کلی فراموش نکنند زیرا اگر چنین کسی از روی پاکی و خوش قلبی، امتیازات خود را نادیده بگیرد و با آنان طوری بیامیزد که گویی در ردیف آنهاست، باور میکنند و با او مثل همسنخ خویش رفتار میکنند. این نکته را بخصوص به کسانی توصیه میکنم که دارای بالاترین مزیت: یعنی مزیت واقعی هستند که عبارت است از خصوصیات برتر شخصیتی. آنچه را هوراس میگوید نباید مردود شمرد: "غروری را که شایسته آنی بر خود روا دار"
درباب حکمت زندگی
شوپنهاور
@textplace
درباب حکمت زندگی
شوپنهاور
@textplace