This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
گرامیداشت زادروز ابوالفضل آدینهزاده بر سر مزار رسول مؤمنیزاده
رشت، ۲۷ خرداد ۱۴۰۲
بهادر مؤمنیزاده برادر جاویدنام رسول مؤمنیزاده ضمن انتشار این ویدیو نوشت:
«شاخهها را ازجدایی گر غم است،
ریشهها را دست در دست هم است..✌️✌️
زادروزتون خجسته قهرمانان وطن
راهتان ادامه دارد✌️✌️✌️»
#ابولفضل_آدینه_زاده #مجیدرضا_رهنورد
#پدرام_آذرنوش #وحید_دامور #دادخواهی #تولد_تلخ #راهتان_ادامه_داره #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
رشت، ۲۷ خرداد ۱۴۰۲
بهادر مؤمنیزاده برادر جاویدنام رسول مؤمنیزاده ضمن انتشار این ویدیو نوشت:
«شاخهها را ازجدایی گر غم است،
ریشهها را دست در دست هم است..✌️✌️
زادروزتون خجسته قهرمانان وطن
راهتان ادامه دارد✌️✌️✌️»
#ابولفضل_آدینه_زاده #مجیدرضا_رهنورد
#پدرام_آذرنوش #وحید_دامور #دادخواهی #تولد_تلخ #راهتان_ادامه_داره #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
در سکانسی از فیلم شب یلدا ساخته کیومرت پوراحمد، حامد «محمدرضا فروتن» به تنهایی برای دخترش نازی تولد میگیرد، تولد برای بچهای که نیست...
امروز ۲۱ خرداد، روز تولد کیان پیرفلک است، تولد بچهای که نیست، که جمهوری اسلامی کودککش او را در برابر چشمان پدر و مادرش به قتل رساند...
با تلفیق این سکانس و تصاویر پدر و مادر کیان عزیز، نام و یاد او را گرامی میداریم.
کیان جان، خدای رنگینکمان، نامت جاودان فرزندِ قشنگِ ایران.
طرح کاور از ساناز باقری
ویدئو از: رسانه سپیدهدم
#کیان_پیرفلک
#ماه_منیر_مولایی_راد
#زن_زندگی_آزادی
#مهسا_امینی
#به_عقب_برنمیگردیم
#علیه_فراموشی
#تولد_تلخ
#ریشه_در_خاک
#یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
امروز ۲۱ خرداد، روز تولد کیان پیرفلک است، تولد بچهای که نیست، که جمهوری اسلامی کودککش او را در برابر چشمان پدر و مادرش به قتل رساند...
با تلفیق این سکانس و تصاویر پدر و مادر کیان عزیز، نام و یاد او را گرامی میداریم.
کیان جان، خدای رنگینکمان، نامت جاودان فرزندِ قشنگِ ایران.
طرح کاور از ساناز باقری
ویدئو از: رسانه سپیدهدم
#کیان_پیرفلک
#ماه_منیر_مولایی_راد
#زن_زندگی_آزادی
#مهسا_امینی
#به_عقب_برنمیگردیم
#علیه_فراموشی
#تولد_تلخ
#ریشه_در_خاک
#یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
چند روز پیش زادروز جاویدنام پژمان قلیپور، از جانباختگان اعتراضات سراسری آبان خونین ۱۳۹۸ بود.
مادر پژمان ضمن انتشار این ویدیو، نوشت:
«درود من پژمان هستم پژمان قلی پور …..
در یک روز گرم تابستان هفت شهریور ۱۳۸۰ ….
به دنیا آمدم و با آمدن من خانواده شد چهار نفره …..
و دریک شب سرد پاییزی بیست و ششم آبان ۹۸ ….
کشته شدم …..
در سن ۱۸ سالگی …..
تازه بود دیپلم گرفته بودم در کنار درس علاقه ی زیادی به فوتبال داشتم
تیم مورد علاقه ام تیم استقلال بود ….
همیشه دوست داشتم آدم موفقی باشم و باعث افتخار خانواده و جامعه باشم …..
آدم شادی بودم در کنار پدر و مادر و برادرم تمام دنیا رو رنگارنگ میدیدم …
اما در یک شب سرد پاییزی همه چی سیاه شد و من دیگر نبودم …
دنیای زیبای من با تمام آرزوهام و اهدافم تاریک و تاریک شد ….
صدای گلولهی جنگی توی قلبم را شنیدم ….
صدای فریادهای خودم را شنیدم ….
صدای فواره زدن خون از قلبم را موقعی که گلوله ی جنگی سوراخش کرد را شنیدم ….
درد سینه ی سوراخم و ابروی سوراخ شدهام را حس کردم …
بدن جوانم که در حال تکه تکه شدن بود را احساس کردم ….
حالا من دیگر نیستم ….دنیای زیبای من خاموش شده است …
من نیستم ….
من نیستم ….
هیچوقت فکرش را نمیکردم یک شب در اوج شادمانی و جوانی
فقط به دلیل آگاه بودنم و فقط بخاطر اینکه دوست داشتم آزاد زندگی کنم و برده نباشم دیگر نباشم …
من جوانی نکردم …
بی گناه کشته شدم ….
مادرم حال خوبی ندارد، پدرم کمرش خم شده، برادرم انگار صد سال پیر شده ….
لعنت و نفرین به اونی که مرا از آغوش گرم خانواده ام گرفت …
لعنت به اون کسی که منو از آرزوهام جدا کرد ….
نفرین بر کسی که چشمهای مرا برای همیشه به روی دنیای پر آرزویم بست
امیدوارم خون به ناحق ریختم پاپیچ قاتلینم بشه …»
————————
#نه_میبخشم_نه_فراموش_میکنم
#تولد_تلخ
#پژمان_قلی_پور
#آبان_خونین_۹۸ #آبان۹۸ #یاری_مدنی_توانا
📱 Tavaana
📱 Tavaana
📱 Tavaana
📱 Tavaana
📱 tavaana
📱 Beshkan
📱 Dialogue
📱 tavaana
@Tavaana_TavaanaTech
مادر پژمان ضمن انتشار این ویدیو، نوشت:
«درود من پژمان هستم پژمان قلی پور …..
در یک روز گرم تابستان هفت شهریور ۱۳۸۰ ….
به دنیا آمدم و با آمدن من خانواده شد چهار نفره …..
و دریک شب سرد پاییزی بیست و ششم آبان ۹۸ ….
کشته شدم …..
در سن ۱۸ سالگی …..
تازه بود دیپلم گرفته بودم در کنار درس علاقه ی زیادی به فوتبال داشتم
تیم مورد علاقه ام تیم استقلال بود ….
همیشه دوست داشتم آدم موفقی باشم و باعث افتخار خانواده و جامعه باشم …..
آدم شادی بودم در کنار پدر و مادر و برادرم تمام دنیا رو رنگارنگ میدیدم …
اما در یک شب سرد پاییزی همه چی سیاه شد و من دیگر نبودم …
دنیای زیبای من با تمام آرزوهام و اهدافم تاریک و تاریک شد ….
صدای گلولهی جنگی توی قلبم را شنیدم ….
صدای فریادهای خودم را شنیدم ….
صدای فواره زدن خون از قلبم را موقعی که گلوله ی جنگی سوراخش کرد را شنیدم ….
درد سینه ی سوراخم و ابروی سوراخ شدهام را حس کردم …
بدن جوانم که در حال تکه تکه شدن بود را احساس کردم ….
حالا من دیگر نیستم ….دنیای زیبای من خاموش شده است …
من نیستم ….
من نیستم ….
هیچوقت فکرش را نمیکردم یک شب در اوج شادمانی و جوانی
فقط به دلیل آگاه بودنم و فقط بخاطر اینکه دوست داشتم آزاد زندگی کنم و برده نباشم دیگر نباشم …
من جوانی نکردم …
بی گناه کشته شدم ….
مادرم حال خوبی ندارد، پدرم کمرش خم شده، برادرم انگار صد سال پیر شده ….
لعنت و نفرین به اونی که مرا از آغوش گرم خانواده ام گرفت …
لعنت به اون کسی که منو از آرزوهام جدا کرد ….
نفرین بر کسی که چشمهای مرا برای همیشه به روی دنیای پر آرزویم بست
امیدوارم خون به ناحق ریختم پاپیچ قاتلینم بشه …»
————————
#نه_میبخشم_نه_فراموش_میکنم
#تولد_تلخ
#پژمان_قلی_پور
#آبان_خونین_۹۸ #آبان۹۸ #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
۱۳ بهمن زادروز جاویدنام پویا احمدپور پسیخانی است.
مادرش ضمن انتشار این ویدیو از حضور جمعی از خانوادههای دادخواه بر مزار پویا نوشت:
«تولدتلخ 🖤🕊
تلخ ترازهمه اینکه خودت نیستی کنارم 😭
پویاجانم بهترین اتفاق زندگی من
سه ساله بی توباحسرت ودلتنگی ونبودت تولدت روجشن میگیرم💔
چقدرتلخ است دیدن جای خالیت یکی یدونه مادر
پویاتوقهرمان همیشگی من و یک ملت هستی
من بخودم میبالم که پسری چون توپرورانده ام
ای افتخارتمام زندگی من باتمام وجود دوستت دارم
تولدت توبهشت کنار بچههای نیلی مبااارک 💔🥀🕊»
پویا احمدپور پسیخانی نوجوانی ۱۶ ساله از رشت در تاریخ ۶ مهرماه ۱۴۰۱ جان خود را در جریان اعتراضات سراسری ایران از دست داد او که متولد ۱۳ بهمن ۱۳۸۴ بود تنها فرزند خانواده محسوب میشد و به مهربانی دلسوزی و گذشت شهرت داشت اطرافیانش او را جوانی عاقل تر از سن خود میدانستند که همواره مورد احترام بود سرش به کار خودش بود اما هرگز در برابر ظلم و ناحق سکوت نمیکرد.
پویا از دیدن کودکان کار رنج میبرد یک بار در یک روز بارانی وقتی کودکی فقیر را بدون لباس گرم دید کاپشن خود را به او داد پدرش که شاهد این صحنه بود او را در آغوش گرفت و گفت به تو افتخار میکنم که به فکر دیگران هستی.»
او قرار بود در مهرماه ۱۴۰۱ سال یازدهم تحصیلی را در رشته کامپیوتر آغاز کند و در تابستان همان سال در رشته کناف کاری مشغول به کار بود، حرفهای که علاقه زیادی به آن داشت.
اما با آغاز اعتراضات مردمی پس از کشته شدن مهسا امینی، تصمیم گرفت در کنار مردم بایستد. روز ۳۱ شهریور ۱۴۰۱، در جریان یکی از اعتراضات در رشت شاهد حمله نیروهای سرکوبگر به معترضان بود. وقتی دو نفر از معترضان را در حال ضرب و شتم دید، شجاعانه به کمکشان شتافت تا فرار کنند اما در همان لحظه چند مأمور باهم به او حمله کردند و با میله ای نوک تیز ضربه ای شدید به گردن و کتفش وارد کردند. پس از افتادن بر زمین مأموران با باتوم به سرش ضربه زدند.
آن شب با سرگیجه و حال وخیم به خانه بازگشت اما نیمه شب وضعیتش بدتر شد. صبح روز بعد او را به بیمارستان رساندند اما دیگر دیر شده بود. خونریزی شدید مغزی موجب شد که به کما برود. پس از چهار ساعت جراحی چند روز بعد به بیمارستان گیل گلسار منتقل شد اما به علت شدت آسیبها دچار مرگ مغزی شد و در تاریخ ۶ مهرماه جان خود را از دست داد.
پیکر بیجانش را در زادگاهش، رشت، به خاک سپردند.
#تولد_تلخ
#پویا_احمدپور_پسیخانی #رشت #دادخواهی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
مادرش ضمن انتشار این ویدیو از حضور جمعی از خانوادههای دادخواه بر مزار پویا نوشت:
«تولدتلخ 🖤🕊
تلخ ترازهمه اینکه خودت نیستی کنارم 😭
پویاجانم بهترین اتفاق زندگی من
سه ساله بی توباحسرت ودلتنگی ونبودت تولدت روجشن میگیرم💔
چقدرتلخ است دیدن جای خالیت یکی یدونه مادر
پویاتوقهرمان همیشگی من و یک ملت هستی
من بخودم میبالم که پسری چون توپرورانده ام
ای افتخارتمام زندگی من باتمام وجود دوستت دارم
تولدت توبهشت کنار بچههای نیلی مبااارک 💔🥀🕊»
پویا احمدپور پسیخانی نوجوانی ۱۶ ساله از رشت در تاریخ ۶ مهرماه ۱۴۰۱ جان خود را در جریان اعتراضات سراسری ایران از دست داد او که متولد ۱۳ بهمن ۱۳۸۴ بود تنها فرزند خانواده محسوب میشد و به مهربانی دلسوزی و گذشت شهرت داشت اطرافیانش او را جوانی عاقل تر از سن خود میدانستند که همواره مورد احترام بود سرش به کار خودش بود اما هرگز در برابر ظلم و ناحق سکوت نمیکرد.
پویا از دیدن کودکان کار رنج میبرد یک بار در یک روز بارانی وقتی کودکی فقیر را بدون لباس گرم دید کاپشن خود را به او داد پدرش که شاهد این صحنه بود او را در آغوش گرفت و گفت به تو افتخار میکنم که به فکر دیگران هستی.»
او قرار بود در مهرماه ۱۴۰۱ سال یازدهم تحصیلی را در رشته کامپیوتر آغاز کند و در تابستان همان سال در رشته کناف کاری مشغول به کار بود، حرفهای که علاقه زیادی به آن داشت.
اما با آغاز اعتراضات مردمی پس از کشته شدن مهسا امینی، تصمیم گرفت در کنار مردم بایستد. روز ۳۱ شهریور ۱۴۰۱، در جریان یکی از اعتراضات در رشت شاهد حمله نیروهای سرکوبگر به معترضان بود. وقتی دو نفر از معترضان را در حال ضرب و شتم دید، شجاعانه به کمکشان شتافت تا فرار کنند اما در همان لحظه چند مأمور باهم به او حمله کردند و با میله ای نوک تیز ضربه ای شدید به گردن و کتفش وارد کردند. پس از افتادن بر زمین مأموران با باتوم به سرش ضربه زدند.
آن شب با سرگیجه و حال وخیم به خانه بازگشت اما نیمه شب وضعیتش بدتر شد. صبح روز بعد او را به بیمارستان رساندند اما دیگر دیر شده بود. خونریزی شدید مغزی موجب شد که به کما برود. پس از چهار ساعت جراحی چند روز بعد به بیمارستان گیل گلسار منتقل شد اما به علت شدت آسیبها دچار مرگ مغزی شد و در تاریخ ۶ مهرماه جان خود را از دست داد.
پیکر بیجانش را در زادگاهش، رشت، به خاک سپردند.
#تولد_تلخ
#پویا_احمدپور_پسیخانی #رشت #دادخواهی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech