مستند یک روز زندگی کودکان کار مشهد
این مستند، روایت یک روز از زندگی کودکانی است که در کارگاههای #بازیافت #زباله و #ضایعات در مناطق #حاشیه شهر مشهد زندگی میکنند. طبق شناساییهای انجام شده تعداد زیادی از کودکان کار مشهد در این کارگاهها مشغول به کار هستند. ساعات کاری بالا (از ۵ صبح تا ۶ عصر) دستمزد اندک (به ازاء هر یک تن تفکیک زباله ۵۰ هزارتومان)، نامناسب بودن شرایط #بهداشتی و #سلامت محیط کار و... از جمله شرایط نامساعد #کودکان مشغول به کار میباشد.
یادمان باشد #کودکان_کار هم مثل دیگر بچهها، #حق #بازی و #شادی دارند. کار #کودک، بازی است و ما باید آن را به کودکان برگردانیم.
جمعیت دانشجویی امام علي- عليه السلام
لینک ویدیو: bit.ly/1nrhUw2
#توانا در تلگرام:
@Tavaana_TavaanaTech
👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇
این مستند، روایت یک روز از زندگی کودکانی است که در کارگاههای #بازیافت #زباله و #ضایعات در مناطق #حاشیه شهر مشهد زندگی میکنند. طبق شناساییهای انجام شده تعداد زیادی از کودکان کار مشهد در این کارگاهها مشغول به کار هستند. ساعات کاری بالا (از ۵ صبح تا ۶ عصر) دستمزد اندک (به ازاء هر یک تن تفکیک زباله ۵۰ هزارتومان)، نامناسب بودن شرایط #بهداشتی و #سلامت محیط کار و... از جمله شرایط نامساعد #کودکان مشغول به کار میباشد.
یادمان باشد #کودکان_کار هم مثل دیگر بچهها، #حق #بازی و #شادی دارند. کار #کودک، بازی است و ما باید آن را به کودکان برگردانیم.
جمعیت دانشجویی امام علي- عليه السلام
لینک ویدیو: bit.ly/1nrhUw2
#توانا در تلگرام:
@Tavaana_TavaanaTech
👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇
YouTube
مستند یک روز زندگی کودکان کار مشهد
این مستند روایتگر یک روز از زندگی کودکانی است که در کارگاه های بازیافت زباله و ضایعات در مناطق حاشیه شهر مشهد زندگی میکنند. طبق شناسایی های انجام شده تعداد ز...
وندی تسائو عروسکهای #باربی را تمثالی از #زنان_قهرمان میکند
وندی تسائو، مادری #هنرمند تغییر چهره بزرگی در عروسکهای باربی میدهد. او نه تنها چهره که #شخصیت و #هویت آنها را متحول میکند. وندی در سال ۲۰۰۷ کارگاه کوچک عروسک سازیاش را راهاندازی کرد. او تصمیم گرفته بود تا تصویری واقعی از شخصیتهای بیرونی در عروسکها به نمایش بگذارد و اسباببازیهایی بیافریند که #کودکان از #بازی کردن با آنها لذت میبرند. عروسکهایی که براساس نقاشیهای زیبای کودکان درست شده بودند. اما کارگاه وی در این نقطه متوقف نشد. او بعد از اینکه از کارهای سونیا سینگ و تغییر چهره عروسکها به شخصیتهایی معمولی آگاه شد تصمیم گرفت #آرایش و لباسهای اغراق شده باربیها را پاک کرده و لباسهای مناسب برای بازی در فضای بیرون از خانه و انجام فعالیتهای روزانه به تن آنها کند.
از هنرهای تسائو ساخت عروسکهایی براساس شخصیتهای مشهور و واقعی چون #ملاله یوسفزی (برنده جایزه #صلح نوبل و فعال حق تحصیل پاکستانی)، واریس دیری (فعال اجتماعی علیه ختنه #زنان و مدل فشن)، روبرتا باندر (نخستین زن #فضانورد کانادایی) و جیکی رولینگ (نویسنده مشهور هریپاتر) و #فریداکالو (نقاش مشهور امریکای لاتین) است. او درباره کارهایش میگوید: «درباره نقش عروسکها در زندگی کودکان نگران بودم، اینکه آیا عروسکها میتوانند چیزی بیش از اسباببازیهای مد روز بازار و اشیایی #جنسی و اغراق شده باشند؟ آیا میتوانیم زندگی #دختران کوچک را با عروسکها متاثر کنیم؟» همین موضوع سبب شد تا او کارش را جدیتر پیش گیرد و از قهرمانان واقعی عروسک بسازد. تسائو درباره توضیح بیشتر درباره پروژههایش میگوید: «شاید کودکی نتواند این نقشها را ستایش کند چرا که عروسکها افرادی #بزرگسال و مشهور هستند. شاید نیاز داشته باشیم به کودکان نشان دهیم که این آدمها هم روزی کودک بودند.»
وندی تسائو عروسکهایش را در وبسایتاش به فروش گذاشته است و هر کدام از آنها قیمتی مابین ۹۰ تا ۱۴۰ دلار دارند. پروژه او «استدیو کوچک کودکان» یا "Child’s Own Studio" نام دارد. او میگوید از زمان راهاندازی این پروژه با این موضوع آشنایی دارد که عروسکها منبع #امنیت، #معنابخشی و #آرامش برای کودکان هستند. کودکان با شخصیتهای #خیالی و دیزنی و #هالیوودی آشنایی دارند اما آدمهایی واقعی و قهرمان با #شجاعت، #دانایی و هوشی سرشار وجود دارند که میتوانند همانقدر الهامبخش باشند.
در توانا بخوانید: https://goo.gl/2ZhddA
@Tavaana_Tavaanatech
👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇
وندی تسائو، مادری #هنرمند تغییر چهره بزرگی در عروسکهای باربی میدهد. او نه تنها چهره که #شخصیت و #هویت آنها را متحول میکند. وندی در سال ۲۰۰۷ کارگاه کوچک عروسک سازیاش را راهاندازی کرد. او تصمیم گرفته بود تا تصویری واقعی از شخصیتهای بیرونی در عروسکها به نمایش بگذارد و اسباببازیهایی بیافریند که #کودکان از #بازی کردن با آنها لذت میبرند. عروسکهایی که براساس نقاشیهای زیبای کودکان درست شده بودند. اما کارگاه وی در این نقطه متوقف نشد. او بعد از اینکه از کارهای سونیا سینگ و تغییر چهره عروسکها به شخصیتهایی معمولی آگاه شد تصمیم گرفت #آرایش و لباسهای اغراق شده باربیها را پاک کرده و لباسهای مناسب برای بازی در فضای بیرون از خانه و انجام فعالیتهای روزانه به تن آنها کند.
از هنرهای تسائو ساخت عروسکهایی براساس شخصیتهای مشهور و واقعی چون #ملاله یوسفزی (برنده جایزه #صلح نوبل و فعال حق تحصیل پاکستانی)، واریس دیری (فعال اجتماعی علیه ختنه #زنان و مدل فشن)، روبرتا باندر (نخستین زن #فضانورد کانادایی) و جیکی رولینگ (نویسنده مشهور هریپاتر) و #فریداکالو (نقاش مشهور امریکای لاتین) است. او درباره کارهایش میگوید: «درباره نقش عروسکها در زندگی کودکان نگران بودم، اینکه آیا عروسکها میتوانند چیزی بیش از اسباببازیهای مد روز بازار و اشیایی #جنسی و اغراق شده باشند؟ آیا میتوانیم زندگی #دختران کوچک را با عروسکها متاثر کنیم؟» همین موضوع سبب شد تا او کارش را جدیتر پیش گیرد و از قهرمانان واقعی عروسک بسازد. تسائو درباره توضیح بیشتر درباره پروژههایش میگوید: «شاید کودکی نتواند این نقشها را ستایش کند چرا که عروسکها افرادی #بزرگسال و مشهور هستند. شاید نیاز داشته باشیم به کودکان نشان دهیم که این آدمها هم روزی کودک بودند.»
وندی تسائو عروسکهایش را در وبسایتاش به فروش گذاشته است و هر کدام از آنها قیمتی مابین ۹۰ تا ۱۴۰ دلار دارند. پروژه او «استدیو کوچک کودکان» یا "Child’s Own Studio" نام دارد. او میگوید از زمان راهاندازی این پروژه با این موضوع آشنایی دارد که عروسکها منبع #امنیت، #معنابخشی و #آرامش برای کودکان هستند. کودکان با شخصیتهای #خیالی و دیزنی و #هالیوودی آشنایی دارند اما آدمهایی واقعی و قهرمان با #شجاعت، #دانایی و هوشی سرشار وجود دارند که میتوانند همانقدر الهامبخش باشند.
در توانا بخوانید: https://goo.gl/2ZhddA
@Tavaana_Tavaanatech
👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇
tavaana.org
وندی تسائو عروسکهای باربی را تمثالی از زنان قهرمان میکند | Tavaana Reports
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
قسمتی از فیلم #بازی_تقلید بادوبله #شبکه_نمایش و این دیالوگ عجیب:
«به طوردقیق نشان داده نشود چراکه تیتر آن حاوی کلمهای است که درخصوص ناشایستگی اخلاق به کار میرود!»
دوبلور جمله تذکر #سانسور چی #صداوسیما رو عینا روی متن خونده!
از توئیتر علی صابونچی به نقل از اینستاگرام حسن فکوری
@Tavaana_TavaanaTech
«به طوردقیق نشان داده نشود چراکه تیتر آن حاوی کلمهای است که درخصوص ناشایستگی اخلاق به کار میرود!»
دوبلور جمله تذکر #سانسور چی #صداوسیما رو عینا روی متن خونده!
از توئیتر علی صابونچی به نقل از اینستاگرام حسن فکوری
@Tavaana_TavaanaTech
Forwarded from تواناتک Tavaanatech
ترویج اهداف ایدئولوژیک خامنهای از طریق بازی رایانهای
«یکی از مهمترین پروژههایی که در طول چند سال فعالیت بر روی آنها کار کردیم ... پروژه "قصهها و بازیهای قرآنی برای کودکان" است. ... این پروژه یک اثر تعاملی با موضوع قصهها و بازیهای قرآنی است و تاکنون ۲۰ قصه قرآنی برگرفته از قصص قرآن تدوین شده و ذیل این قصص قرآنی، پروژه بازیهای تعاملی برای کودکان تعریف و اجرا شده که این بازی بر روی تلفنهای همراه اندروید و IOS قابل نصب است.»
روایت بالا یک خبر است که نه مهم است چه کسی راوی آن است و نه مهم است سرنوشت آن چه شده است؛ آنچه اهمیت دارد اینجاست که در جمهوری اسلامی هیچ حوزهای از دنیای دیجیتال از دسترس تصرفات ایدئولوژیک نظام و حامیان آن بیرون نمیماند.
در راستای چنین جهتگیری کلانی است که بازیهای رایانهای نیز مورد نظر جریانات ایدئولوژیک مستقر در جمهوری اسلامی هستند و حتی برای آن در ساختار دولت نیز یک نهاد مشخص تعریف شده است؛ «بنیاد ملی بازیهای رایانهای» که در چارچوب وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی فعالیت میکند. اگر به اساسنامه این بنیاد نگاهی بیفکنیم نخستین هدف خود را اینگونه تعریف کرده است: «تبیین، تقویت و ترویج مبانی فرهنگی و هویت اسلامی ـ ایرانی از طریق این صنعت با نگاه ویژه به کودکان و نوجوانان.»
نکته مهم در فعالیت بنیاد این است که این نهاد که در چارچوب دولت کار میکند و بودجه میلیاردتومانی آن را وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در قالب بودجه جاری کشور پرداخت میکند در ارتباطی تنگاتنگ با حوزه علمیه قم به سر میبرد و طبق اظهارات ریاست پیشین این بنیاد، این ارتباط به صورت سیستماتیک وجود دارد و طبعا آخوندهایی که در این حوزه با بنیاد همکاری میکنند از منافع مالی این همکاری نیز منتفع میشوند.
سال ۱۳۹۲ بهروز مینایی - رییس وقت بنیاد بازیهای رایانهای - درباره ساخت بازیها و نقش حوزه علمیه قم گفت: «معاونت فرهنگی در بنیاد، سناریوهای پیشنهادی را مورد بررسی قرار میدهد و علاوه بر آن با تأسیس یک اتاق فکر در حوزه علمیه قم، این بازینامهها را به لحاظ محتوایی بررسی میکنیم، تا معیارهای فرهنگی و دینی در آن رعایت شده باشد.»
تولید بازیهای رایانهای از مقولاتی است که خامنهای در آن به صورت مستقیم ورود کرده است...
بیشتر بخوانید:
https://tech.tavaana.org/fa/news/Computer_Games_Islamic_Ideology
#گزازش #بازی_رایانه_ای #خامنه_ای #ایدئولوژی
@tavaanatech
«یکی از مهمترین پروژههایی که در طول چند سال فعالیت بر روی آنها کار کردیم ... پروژه "قصهها و بازیهای قرآنی برای کودکان" است. ... این پروژه یک اثر تعاملی با موضوع قصهها و بازیهای قرآنی است و تاکنون ۲۰ قصه قرآنی برگرفته از قصص قرآن تدوین شده و ذیل این قصص قرآنی، پروژه بازیهای تعاملی برای کودکان تعریف و اجرا شده که این بازی بر روی تلفنهای همراه اندروید و IOS قابل نصب است.»
روایت بالا یک خبر است که نه مهم است چه کسی راوی آن است و نه مهم است سرنوشت آن چه شده است؛ آنچه اهمیت دارد اینجاست که در جمهوری اسلامی هیچ حوزهای از دنیای دیجیتال از دسترس تصرفات ایدئولوژیک نظام و حامیان آن بیرون نمیماند.
در راستای چنین جهتگیری کلانی است که بازیهای رایانهای نیز مورد نظر جریانات ایدئولوژیک مستقر در جمهوری اسلامی هستند و حتی برای آن در ساختار دولت نیز یک نهاد مشخص تعریف شده است؛ «بنیاد ملی بازیهای رایانهای» که در چارچوب وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی فعالیت میکند. اگر به اساسنامه این بنیاد نگاهی بیفکنیم نخستین هدف خود را اینگونه تعریف کرده است: «تبیین، تقویت و ترویج مبانی فرهنگی و هویت اسلامی ـ ایرانی از طریق این صنعت با نگاه ویژه به کودکان و نوجوانان.»
نکته مهم در فعالیت بنیاد این است که این نهاد که در چارچوب دولت کار میکند و بودجه میلیاردتومانی آن را وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در قالب بودجه جاری کشور پرداخت میکند در ارتباطی تنگاتنگ با حوزه علمیه قم به سر میبرد و طبق اظهارات ریاست پیشین این بنیاد، این ارتباط به صورت سیستماتیک وجود دارد و طبعا آخوندهایی که در این حوزه با بنیاد همکاری میکنند از منافع مالی این همکاری نیز منتفع میشوند.
سال ۱۳۹۲ بهروز مینایی - رییس وقت بنیاد بازیهای رایانهای - درباره ساخت بازیها و نقش حوزه علمیه قم گفت: «معاونت فرهنگی در بنیاد، سناریوهای پیشنهادی را مورد بررسی قرار میدهد و علاوه بر آن با تأسیس یک اتاق فکر در حوزه علمیه قم، این بازینامهها را به لحاظ محتوایی بررسی میکنیم، تا معیارهای فرهنگی و دینی در آن رعایت شده باشد.»
تولید بازیهای رایانهای از مقولاتی است که خامنهای در آن به صورت مستقیم ورود کرده است...
بیشتر بخوانید:
https://tech.tavaana.org/fa/news/Computer_Games_Islamic_Ideology
#گزازش #بازی_رایانه_ای #خامنه_ای #ایدئولوژی
@tavaanatech
#رای_نمیدهم ۱
✍رضا احمدی مجاوری_روانپزشک
قصد متقاعدکردن ندارم، چون بر این باورم که بسیاری از ما تصمیم خود را گرفته و تا روز جمعه دنبال دلایلی برای محکمکردن آن هستیم و مبنایم در این نوشتار، پذیرفتن این است که، تصمیم بدون ضعف وجود ندارد ونقص و پشیمانی احتمالی، ذات هر تصمیمی میتواند باشد.
تجربیات گذشته اصلاحطلب بودنم از سال هفتادوشش تا هشتادوهشت که اعلامیهنصبکن شبهای انتخابات خاتمی، معین و موسوی بودم، مرا به این نتیجه رساند که اصلاحطلبان یا آگاهند که توان تغییر معنیدار ندارند و با رویا فروشی و حس گناه دادن، مردمفریبی میکنند یا ترجیح میدهند که نبینند تا دچار خودفریبی بمانند. در هر دو صورت،حاصل این #بازی_دلفریب_رای در انتهای هر دوره، عمیقتر کردن زخم حس سرخوردگی و درماندگی برای مردم معمولی بوده است.
همانگونه که پایان دوره خاتمی همین گونه بود و او از این زخم استیصال با تدارکاتچی نامیدن خود گذر کرد و حتی فردی امنیتی چون حسن روحانی نیز در پایان دوره ریاست خود، از عمیقتر کردن زخم استیصالی که بر مردم زدند با مانع معرفیکردن دولت پنهان با اسلحه، رد شد و اصلاحطلبان و اعتدالیها، نه تنها مسوولیت مشارکت فعال در ایجاد و عمیقتر کردن زخم سرخوردگی و نتوانستن را برعهده نگرفتند، بلکه این بار نیز با شیوههای جدیدی چون اگر نیایید پس مسوول بدتر شدن اوضاعید، روزنهای لطف شده تا مانع از قدرت ترسناکها شوید پس بشتابید، معیشت و مایحتاجتان قرار است بهبود یابد پس این فرصت را غنیمت شمارید، عدم حضورتان هیچ فایدهای نداشته و ندارد چون تشکیلات و برنامه ندارید پس آینده را در ورود به بازی ما جستجو کنید، تعریف کردهاند، اما گویا ظاهرا دگرفریبی و خودفریبی اجازه نمیدهد، بگویند ابزاری برای تحقق این بشتابیدها، ندارند و اینکه این بار نیز چگونه در چشمان مردم سرخورده شده، نگاه خواهند کرد و از تدارکاتچیبودن و نتوانستن روایت خواهند ساخت، در حالی که احتمالا نخواهند گفت از نقش تدارکاتچی بودن چه لذت،سود و دستاوردی برای آنها ایجاد خواهد شد و تداوم خواهد یافت که تلخی تدارکاتچیبودن را برایشان، همچنان شیرین نگه داشته، در حالی که عایدی #مردم_معمولی از این سفره شیرین، تنها ناامیدی و تلخی خواهد بود؛ گو اینکه در پایان دوره ریاست اصلاحطلب و اعتدالی، نرخ دلار نه تنها کاهش نیافت، بلکه با افزایش نسبت به اول دوره، تحویل ناجی بعدی شد و سفره مردم کم رنگ و بو تر از قبل شد.
اینان توان و جسارت این توضیح را هم ندارند که با چه قدرت و ابزاری جدید و متفاوت از دورههای قبل، میخواهند و میتوانند، سیاستهای منجر به این وضعیت آشفته اقتصادی _ معیشتی را متحول نمایند. شاید از زاویه آگاهی به نتوانستن خود است که در این دوره با پیشدستی گاه از بی برنامه بودن و ابزار نداشتن خود میگویند، که احتمالا در آینده مردم سرخورده را سرزنش کنند که ما از ابتدا به شما گفته بودیم که نمیشود و از طرفی برای جذب آرا نیاز دارند که گاه، لاف خواستن آنرا بزنند تا بتوانند تعدادی از مرددین را جذب کنند. از لاف تجمعات باشکوه در حمایت از پزشکیان، اعلام بالا رفتن آرای پزشکیان در خودنظرسنجی ها تا اعلام حماسه حضور مردم در عصر جمعه پیش رو و لاف صفهای طولانی رای به پزشکیان و درخواست تمدید ساعت رایگیری به امید سامان دادن موجی احساسی تا اعلام رنگ فیروزه ای و شعار و آهنگ #برای ،برای دلربایی از مرددین ناراضی تا بدست آوردن احتمالی رای اصولگرایان ناراضی با تاکید بر شعار ادامه سیاستهای نظام. برای جذب قومیت ها هم مانور اصالت ترک و کرد داشتن و برای جذب دسته ای دیگر رونمایی از صفات صادق بودن و فاسد نبودن، که حتی اگر این پیش فرض درست باشد، آیا با این استدلال می پذیرند که بسیار افراد پاکدست واقعی از اقشار و اصناف مختلف، لزوما توانایی پیشبرد کشور را دارند؟
همانگونه که پزشکیان در تقلب بزرگ امتحان دستیاری در دوره وزارتش که سرنوشت بسیاری را تغییر داد، نه تنها صورت مساله را پاک کرد که به گفته اش مانع از اجحاف به نظام شود بلکه با این ظلم همراه شد و مانع شفافیت گردید.در دوره وزارت و نمایندگی مجلس نیز در تقابل اعتراضات و حقوق مردم با قدرت، همواره ایستادن کنار قدرت یا سکوت را به همراهی عملی با مردم ترجیح داد و این همه پشت کردن به مردم، با بیان دو جمله نمادین و رفع تکلیفی، حتما قابل مقایسه نخواهد بود. او و بسیاری اصلاحطلبان در روزهای مبادای دورههای عطف حق خواهی مردم، همراهی با قدرت را با توجیه ایدئولوژیک یا منفعت طلبانه ترجیح دادهاند و نه تنها کنار مردم نایستادند، بلکه گاه با تمسخر مردم، جاده صاف کن برخورد و سرکوب نیز شدند تا قدرت بتواند بر طبل شادانه، دیدید نشد و نتوانستید، بکوبد.
#بازی_دلفریب_رای
#تکرار_میکنند
#رای_نمیدهم #رای_بی_رای #سیرک_انتخابات #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
✍رضا احمدی مجاوری_روانپزشک
قصد متقاعدکردن ندارم، چون بر این باورم که بسیاری از ما تصمیم خود را گرفته و تا روز جمعه دنبال دلایلی برای محکمکردن آن هستیم و مبنایم در این نوشتار، پذیرفتن این است که، تصمیم بدون ضعف وجود ندارد ونقص و پشیمانی احتمالی، ذات هر تصمیمی میتواند باشد.
تجربیات گذشته اصلاحطلب بودنم از سال هفتادوشش تا هشتادوهشت که اعلامیهنصبکن شبهای انتخابات خاتمی، معین و موسوی بودم، مرا به این نتیجه رساند که اصلاحطلبان یا آگاهند که توان تغییر معنیدار ندارند و با رویا فروشی و حس گناه دادن، مردمفریبی میکنند یا ترجیح میدهند که نبینند تا دچار خودفریبی بمانند. در هر دو صورت،حاصل این #بازی_دلفریب_رای در انتهای هر دوره، عمیقتر کردن زخم حس سرخوردگی و درماندگی برای مردم معمولی بوده است.
همانگونه که پایان دوره خاتمی همین گونه بود و او از این زخم استیصال با تدارکاتچی نامیدن خود گذر کرد و حتی فردی امنیتی چون حسن روحانی نیز در پایان دوره ریاست خود، از عمیقتر کردن زخم استیصالی که بر مردم زدند با مانع معرفیکردن دولت پنهان با اسلحه، رد شد و اصلاحطلبان و اعتدالیها، نه تنها مسوولیت مشارکت فعال در ایجاد و عمیقتر کردن زخم سرخوردگی و نتوانستن را برعهده نگرفتند، بلکه این بار نیز با شیوههای جدیدی چون اگر نیایید پس مسوول بدتر شدن اوضاعید، روزنهای لطف شده تا مانع از قدرت ترسناکها شوید پس بشتابید، معیشت و مایحتاجتان قرار است بهبود یابد پس این فرصت را غنیمت شمارید، عدم حضورتان هیچ فایدهای نداشته و ندارد چون تشکیلات و برنامه ندارید پس آینده را در ورود به بازی ما جستجو کنید، تعریف کردهاند، اما گویا ظاهرا دگرفریبی و خودفریبی اجازه نمیدهد، بگویند ابزاری برای تحقق این بشتابیدها، ندارند و اینکه این بار نیز چگونه در چشمان مردم سرخورده شده، نگاه خواهند کرد و از تدارکاتچیبودن و نتوانستن روایت خواهند ساخت، در حالی که احتمالا نخواهند گفت از نقش تدارکاتچی بودن چه لذت،سود و دستاوردی برای آنها ایجاد خواهد شد و تداوم خواهد یافت که تلخی تدارکاتچیبودن را برایشان، همچنان شیرین نگه داشته، در حالی که عایدی #مردم_معمولی از این سفره شیرین، تنها ناامیدی و تلخی خواهد بود؛ گو اینکه در پایان دوره ریاست اصلاحطلب و اعتدالی، نرخ دلار نه تنها کاهش نیافت، بلکه با افزایش نسبت به اول دوره، تحویل ناجی بعدی شد و سفره مردم کم رنگ و بو تر از قبل شد.
اینان توان و جسارت این توضیح را هم ندارند که با چه قدرت و ابزاری جدید و متفاوت از دورههای قبل، میخواهند و میتوانند، سیاستهای منجر به این وضعیت آشفته اقتصادی _ معیشتی را متحول نمایند. شاید از زاویه آگاهی به نتوانستن خود است که در این دوره با پیشدستی گاه از بی برنامه بودن و ابزار نداشتن خود میگویند، که احتمالا در آینده مردم سرخورده را سرزنش کنند که ما از ابتدا به شما گفته بودیم که نمیشود و از طرفی برای جذب آرا نیاز دارند که گاه، لاف خواستن آنرا بزنند تا بتوانند تعدادی از مرددین را جذب کنند. از لاف تجمعات باشکوه در حمایت از پزشکیان، اعلام بالا رفتن آرای پزشکیان در خودنظرسنجی ها تا اعلام حماسه حضور مردم در عصر جمعه پیش رو و لاف صفهای طولانی رای به پزشکیان و درخواست تمدید ساعت رایگیری به امید سامان دادن موجی احساسی تا اعلام رنگ فیروزه ای و شعار و آهنگ #برای ،برای دلربایی از مرددین ناراضی تا بدست آوردن احتمالی رای اصولگرایان ناراضی با تاکید بر شعار ادامه سیاستهای نظام. برای جذب قومیت ها هم مانور اصالت ترک و کرد داشتن و برای جذب دسته ای دیگر رونمایی از صفات صادق بودن و فاسد نبودن، که حتی اگر این پیش فرض درست باشد، آیا با این استدلال می پذیرند که بسیار افراد پاکدست واقعی از اقشار و اصناف مختلف، لزوما توانایی پیشبرد کشور را دارند؟
همانگونه که پزشکیان در تقلب بزرگ امتحان دستیاری در دوره وزارتش که سرنوشت بسیاری را تغییر داد، نه تنها صورت مساله را پاک کرد که به گفته اش مانع از اجحاف به نظام شود بلکه با این ظلم همراه شد و مانع شفافیت گردید.در دوره وزارت و نمایندگی مجلس نیز در تقابل اعتراضات و حقوق مردم با قدرت، همواره ایستادن کنار قدرت یا سکوت را به همراهی عملی با مردم ترجیح داد و این همه پشت کردن به مردم، با بیان دو جمله نمادین و رفع تکلیفی، حتما قابل مقایسه نخواهد بود. او و بسیاری اصلاحطلبان در روزهای مبادای دورههای عطف حق خواهی مردم، همراهی با قدرت را با توجیه ایدئولوژیک یا منفعت طلبانه ترجیح دادهاند و نه تنها کنار مردم نایستادند، بلکه گاه با تمسخر مردم، جاده صاف کن برخورد و سرکوب نیز شدند تا قدرت بتواند بر طبل شادانه، دیدید نشد و نتوانستید، بکوبد.
#بازی_دلفریب_رای
#تکرار_میکنند
#رای_نمیدهم #رای_بی_رای #سیرک_انتخابات #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
InstaFix
@tavaana
#رای_نمیدهم ۱
✍رضا احمدی مجاوری_روانپزشک
قصد متقاعدکردن ندارم، چون بر این باورم که بسیاری از ما تصمیم خود را گرفته و تا روز جمعه دنبال دلایلی برای محکمکردن آن هستیم و مبنایم در این نوشتار، پذیرفتن این است که، تصمیم بدون ضعف وجود ندارد ونقص و...
#رای_نمیدهم ۱
✍رضا احمدی مجاوری_روانپزشک
قصد متقاعدکردن ندارم، چون بر این باورم که بسیاری از ما تصمیم خود را گرفته و تا روز جمعه دنبال دلایلی برای محکمکردن آن هستیم و مبنایم در این نوشتار، پذیرفتن این است که، تصمیم بدون ضعف وجود ندارد ونقص و...
#رای_نمیدهم ۲
#رضا_احمدی_مجاوری_روانپزشک
در #بازی_دلفریب_رای که با بازیگری اصلاح طلبان در جریان است، حاکمیت بوضوح نشان داده که شرکت مردم را تاییدی بر اعلام حقانیت خود به مردم و جهانیان قرار می دهد، آنرا به رخ می کشد و با این کارت خود را تنها گزینه ممکن و موجود طرف گفتگو معرفی می کند و حتی عدم شرکت را نیز، ضرب حماسه حضور می کند تا همچنان خود و قدرت های جهانی بتوانند، او را تنها نماینده قابل گفتگو به افکار عمومی معرفی نمایند، اما کیست که نداند، مستند سازی های مردم، شبکه های مجازی و رسانه ای، بازوهای پرقدرتی هستند که به افکار عمومی ایران و جهان، واقعیت #رای_نمیدهم در این #سیرک_انتخابات را گزارش می کنند و خط بطلانی بر پروپاگاندا و این بازی بوده اند و خواهند بود، بگونه ای که وزیر کشور در نمایش اخیر مجلس، مجبور به پاک کردن توییت حماسه حضور خود شد و تکرار این عدم همراهی با #بازی_دلفریب_رای می تواند، نوید بخش دستاوردهای قابل لمس و رویت بیشتری در آینده برای مردم متحد باشد و مانع از مصادره به مطلوب کردن خواسته های مردم توسط اصلاح طلبان، صاحبان قدرت و همراهان داخلی و خارجی آنان گردد.
پس چه باید کرد:
این پیش فرض تلقین شده را نپذیرفت که اگر تغییراتی در سالهای اخیر صورت گرفته، بواسطه حضور و حاکمیت اصلاح طلبان بوده یا حال که هنوز آن تغییر بنیادین دلخواه مردم، اتفاق نیفتاده است، پس مردم را باید سرزنش کرد که نتوانستند پیروز شوند، بیخود هزینه دادند و تشکیلات، برنامه، جسارت و جرات ندارند و محکوم به پیگیری برنامه ای ناممکن و شکست هستند. اینان آگاهانه این مقدمات را می گویند تا در ادامه بتوانند نتیجه گیری دلخواه خود را بفروشند، نتیجتا؛ تنها راهکار عقلانی و ممکن را، دنباله روی از رویکرد #تَکرار_میکنند اصلاح طلبان معرفی می نمایند و بقیه راهکارها را ناممکن و نامطلوب می شمارند.
اگر منصفانه بنگریم، تغییرات بزرگی در سالهای اخیر توسط مردم و با فشار و مقاومت مردم ممکن شده، که اعتبار آن فقط و فقط متعلق به #مردم_معمولی است که حاکمیت را با هزینه دادن، مقاومت و فشار خود مجبور به عقب نشینی کرده اند و اگر نیک بنگریم از تغییرات در آزادی های رسانه ای، اجتماعی و پوشش تا تغییر در نگاه و باورهای اکثریت مردم که زمانی غیر قابل تصور بوده، حاصل افزایش آگاهی، مواجهه و ایستادگی مردم در برابر واقعیتهای ناخوشایند تحمیلی بوده. حتی شاید بتوان بازی سیاسی دادن مجدد به اصلاح طلبان از سوی حاکمیت را،مدیون مقاومت و ایستادگی مردم بواسطه حضور در خیابان و عدم همراهی با #بازی_دلفریب_رای دانست، هر چند که گاه اصلاح طلبان، فخرفروشانه و فریبکارانه، دستاورد مردم را مصادره به مطلوب خود نمایند، مردم را بدهکار و شایسته سرزنش توصیف نمایند یا مانع از تبدیل آن به دستاورد مورد خواست و نظر مردم شوند و راهکارهای اعتراض خیابانی مردم را با نگاه متکبرانه همه چی دان، غیر مفید، ناممکن و بی سرانجام جلوه دهند. با این همه، کیست که در درون خود نداند که اعتبار و بزرگی این تغییرات ژرف و زیربنایی جامعه، تنها و تنها خواست و اراده و ایستادگی مردم بوده و حال همین مردم حق دارند، بهره و نتیجه ایستادگی و هزینه دادن های خود را آنگونه که شایسته آن هستند و می خواهند، ببینند و نه اینکه در میانه راه، با تلقین نمی توانید و نمی شود، راه و حقشان، مصادره به مطلوب قدرت شود و مواهب آن به جای آنکه نصیب مردم گردد، در سفره پهن شده میان اهالی قدرت تقسیم شود. مردم بزرگ ایران راه سخت و پرهزینه ای را پیموده اند و اگر جمعیت خاکستری با این رود زنده و در جریان، همراهی عملی بیشتری کنند و ضمن زنده نگهداشتن یاد و نام و راه جاویدنامان، آسیب دیدگان و دادخواهان اعتراضات ایران، در بازی تقسیم کیک قدرت و ثروتی که تحت عنوان رای گیری در جریان است، وارد نشوند، می توان انتظار داشت، دیر زمانی نخواهد بود که حاصل درد و رنج هایشان را خواهند چشید، بجای آنکه دسترنجشان مصادره به مطلوب نشستگان بر دور این #بازی_دلفریب_رای گردد.
در پایان شایان ذکر است که می توان از دلایل و راهکارهای بیشتری گفت که ممکن است هم نوشتار را به درازا کشاند و هم ناگفته پیداست که چتر حمایتی و امنی که برای حامیان رای دادن وجود دارد، در پرداختن به #رای_نمیدهم و #تَکرار_میکنند کمیاب است.
#بازی_دلفریب_رای
#تکرار_میکنند
#رای_نمیدهم
#سیرک_انتخابات
#یازی_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
#رضا_احمدی_مجاوری_روانپزشک
در #بازی_دلفریب_رای که با بازیگری اصلاح طلبان در جریان است، حاکمیت بوضوح نشان داده که شرکت مردم را تاییدی بر اعلام حقانیت خود به مردم و جهانیان قرار می دهد، آنرا به رخ می کشد و با این کارت خود را تنها گزینه ممکن و موجود طرف گفتگو معرفی می کند و حتی عدم شرکت را نیز، ضرب حماسه حضور می کند تا همچنان خود و قدرت های جهانی بتوانند، او را تنها نماینده قابل گفتگو به افکار عمومی معرفی نمایند، اما کیست که نداند، مستند سازی های مردم، شبکه های مجازی و رسانه ای، بازوهای پرقدرتی هستند که به افکار عمومی ایران و جهان، واقعیت #رای_نمیدهم در این #سیرک_انتخابات را گزارش می کنند و خط بطلانی بر پروپاگاندا و این بازی بوده اند و خواهند بود، بگونه ای که وزیر کشور در نمایش اخیر مجلس، مجبور به پاک کردن توییت حماسه حضور خود شد و تکرار این عدم همراهی با #بازی_دلفریب_رای می تواند، نوید بخش دستاوردهای قابل لمس و رویت بیشتری در آینده برای مردم متحد باشد و مانع از مصادره به مطلوب کردن خواسته های مردم توسط اصلاح طلبان، صاحبان قدرت و همراهان داخلی و خارجی آنان گردد.
پس چه باید کرد:
این پیش فرض تلقین شده را نپذیرفت که اگر تغییراتی در سالهای اخیر صورت گرفته، بواسطه حضور و حاکمیت اصلاح طلبان بوده یا حال که هنوز آن تغییر بنیادین دلخواه مردم، اتفاق نیفتاده است، پس مردم را باید سرزنش کرد که نتوانستند پیروز شوند، بیخود هزینه دادند و تشکیلات، برنامه، جسارت و جرات ندارند و محکوم به پیگیری برنامه ای ناممکن و شکست هستند. اینان آگاهانه این مقدمات را می گویند تا در ادامه بتوانند نتیجه گیری دلخواه خود را بفروشند، نتیجتا؛ تنها راهکار عقلانی و ممکن را، دنباله روی از رویکرد #تَکرار_میکنند اصلاح طلبان معرفی می نمایند و بقیه راهکارها را ناممکن و نامطلوب می شمارند.
اگر منصفانه بنگریم، تغییرات بزرگی در سالهای اخیر توسط مردم و با فشار و مقاومت مردم ممکن شده، که اعتبار آن فقط و فقط متعلق به #مردم_معمولی است که حاکمیت را با هزینه دادن، مقاومت و فشار خود مجبور به عقب نشینی کرده اند و اگر نیک بنگریم از تغییرات در آزادی های رسانه ای، اجتماعی و پوشش تا تغییر در نگاه و باورهای اکثریت مردم که زمانی غیر قابل تصور بوده، حاصل افزایش آگاهی، مواجهه و ایستادگی مردم در برابر واقعیتهای ناخوشایند تحمیلی بوده. حتی شاید بتوان بازی سیاسی دادن مجدد به اصلاح طلبان از سوی حاکمیت را،مدیون مقاومت و ایستادگی مردم بواسطه حضور در خیابان و عدم همراهی با #بازی_دلفریب_رای دانست، هر چند که گاه اصلاح طلبان، فخرفروشانه و فریبکارانه، دستاورد مردم را مصادره به مطلوب خود نمایند، مردم را بدهکار و شایسته سرزنش توصیف نمایند یا مانع از تبدیل آن به دستاورد مورد خواست و نظر مردم شوند و راهکارهای اعتراض خیابانی مردم را با نگاه متکبرانه همه چی دان، غیر مفید، ناممکن و بی سرانجام جلوه دهند. با این همه، کیست که در درون خود نداند که اعتبار و بزرگی این تغییرات ژرف و زیربنایی جامعه، تنها و تنها خواست و اراده و ایستادگی مردم بوده و حال همین مردم حق دارند، بهره و نتیجه ایستادگی و هزینه دادن های خود را آنگونه که شایسته آن هستند و می خواهند، ببینند و نه اینکه در میانه راه، با تلقین نمی توانید و نمی شود، راه و حقشان، مصادره به مطلوب قدرت شود و مواهب آن به جای آنکه نصیب مردم گردد، در سفره پهن شده میان اهالی قدرت تقسیم شود. مردم بزرگ ایران راه سخت و پرهزینه ای را پیموده اند و اگر جمعیت خاکستری با این رود زنده و در جریان، همراهی عملی بیشتری کنند و ضمن زنده نگهداشتن یاد و نام و راه جاویدنامان، آسیب دیدگان و دادخواهان اعتراضات ایران، در بازی تقسیم کیک قدرت و ثروتی که تحت عنوان رای گیری در جریان است، وارد نشوند، می توان انتظار داشت، دیر زمانی نخواهد بود که حاصل درد و رنج هایشان را خواهند چشید، بجای آنکه دسترنجشان مصادره به مطلوب نشستگان بر دور این #بازی_دلفریب_رای گردد.
در پایان شایان ذکر است که می توان از دلایل و راهکارهای بیشتری گفت که ممکن است هم نوشتار را به درازا کشاند و هم ناگفته پیداست که چتر حمایتی و امنی که برای حامیان رای دادن وجود دارد، در پرداختن به #رای_نمیدهم و #تَکرار_میکنند کمیاب است.
#بازی_دلفریب_رای
#تکرار_میکنند
#رای_نمیدهم
#سیرک_انتخابات
#یازی_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech