This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
واحد فیروزی، نوازنده فلوت، این کار زیبا را در صفحه اینستاگرام خود منتشر کرده و آن را به ملت شریف ایران تقدیم کرده است
#زن_زندگی_آزادی
تقدیم به ملت شریف ایران
#دانشگاه_شریف #دانشگاه_تبریز #دانشگاه_اصفهان #دانشگاه_شیراز
#دانشگاه_مشهد #دانشگاه_یزد #دانشگاه_ساری #دانشگاه_تهران #دانشگاه_الزهرا #دانشگاه_شیراز #دانشگاه_امیرکبیر #دانشگاه_نوشیروانی و همه دانشجویان عزیز🖤🖤
________
#مهسا_امینی #نه_به_دیکتاتوری #آزادی #نیکاشاکرمی #حدیث_نجفی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
#زن_زندگی_آزادی
تقدیم به ملت شریف ایران
#دانشگاه_شریف #دانشگاه_تبریز #دانشگاه_اصفهان #دانشگاه_شیراز
#دانشگاه_مشهد #دانشگاه_یزد #دانشگاه_ساری #دانشگاه_تهران #دانشگاه_الزهرا #دانشگاه_شیراز #دانشگاه_امیرکبیر #دانشگاه_نوشیروانی و همه دانشجویان عزیز🖤🖤
________
#مهسا_امینی #نه_به_دیکتاتوری #آزادی #نیکاشاکرمی #حدیث_نجفی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
کیمیا علیزاده، نخستین زن مدالآور ایران در المپیک، با انتشار یک استوری در اینستاگرام نسبت به قتل نیکا شاکرمی واکنش نشان داد، سایر استوریهای کیمیا هم مرتبط با موضوع اعتراضات سراسری مردم ایران بود.
او پیشتر در یک استوری با هشتگ #دانشگاه_شریف و #دانشگاه_تبریز در اینستاگرام نوشت: «در تاریخ بنویسید رئیس جمهوری که شش کلاس سواد دارد، تاب دیدن نخبه ها را نداشت. این چه حکومتیه که روزی هزاران نفر در سراسر دنیا آرزوی مرگش را میکنن!»
#مهسا_امینی #نیکاشاکرمی #اعتصابات_سراسری #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
او پیشتر در یک استوری با هشتگ #دانشگاه_شریف و #دانشگاه_تبریز در اینستاگرام نوشت: «در تاریخ بنویسید رئیس جمهوری که شش کلاس سواد دارد، تاب دیدن نخبه ها را نداشت. این چه حکومتیه که روزی هزاران نفر در سراسر دنیا آرزوی مرگش را میکنن!»
#مهسا_امینی #نیکاشاکرمی #اعتصابات_سراسری #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
تحصن دانشجویان زندانی در بند زنان زندان اوین
سه دانشجوی زن محبوس در زندان اوین، با صدور بیانیهای اعلام کردند که در اعتراض به بازداشت دانشجویان و محاصره و شلیک مستقیم به دانشگاه در مقابل در خروجی بند زنان اوین تحصن کردهاند، متن بیانیه آنها به شرح زیر است.
«صبح دوشنبه، ۱۱ مهر ماه ۱۴۰۱ است. در چند قدمی ساختمانی که به عنوان بخش فرهنگی زندان اوین تعیین شده است، صدها بازداشتی تحت بازجویی و شکنجه هستند. ما تعدادی از زندانیان بند زنان اوین، اندوه و خشممان را در گلویمان قوت بخشیدیم و در مقابل درب خروجی بند زنان تحصن کردهایم و صدایمان را رساتر از همیشه به مقابله با استبداد و سرکوب بلند کردهایم. با هم خواندیم برای خواهرانمان، برای مردم، برادرانمان؛ که لبخند آزادی، خوشهی شادی تا سحر بروید...
ما دانشجویان زندانی بند زنان (هستی امیری، سپیده قلیان، ملیحه جعفری) در اعتراض به محاصرهی دانشگاه و شلیک مستقیم به دانشجویان تا پایان سرکوب در دانشگاه، آزادی بیقید و شرط دانشجویان بازداشتشده و تضمین ممنوعیت ورود نیروهای نظامی، شبه نظامی و انتظامی به دانشگاه، همراه با دانشجویان به تحصن ادامه خواهیم داد.
پیام ما روشن است؛ تا روز آزادی و رهایی هرجا که باشیم، سنگر دانشگاه را حفظ خواهیم کرد.
۱۲ مهر ۱۴۰۱
بند زنان زندان اوین
هستی امیری( دانشجوی رشته حقوق) - سپیده قلیان(دانشجوی رشته حقوق) - ملیحه جعفری(دانشجوی رشته نمایش عروسکی)»
#بیانیه #هستی_امیری #سپیده_قلیان #ملیحه_جعفری #زندانی_سیاسی #مهسا_امینی #دانشگاه_شریف #دانشگاه_تبریز #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
سه دانشجوی زن محبوس در زندان اوین، با صدور بیانیهای اعلام کردند که در اعتراض به بازداشت دانشجویان و محاصره و شلیک مستقیم به دانشگاه در مقابل در خروجی بند زنان اوین تحصن کردهاند، متن بیانیه آنها به شرح زیر است.
«صبح دوشنبه، ۱۱ مهر ماه ۱۴۰۱ است. در چند قدمی ساختمانی که به عنوان بخش فرهنگی زندان اوین تعیین شده است، صدها بازداشتی تحت بازجویی و شکنجه هستند. ما تعدادی از زندانیان بند زنان اوین، اندوه و خشممان را در گلویمان قوت بخشیدیم و در مقابل درب خروجی بند زنان تحصن کردهایم و صدایمان را رساتر از همیشه به مقابله با استبداد و سرکوب بلند کردهایم. با هم خواندیم برای خواهرانمان، برای مردم، برادرانمان؛ که لبخند آزادی، خوشهی شادی تا سحر بروید...
ما دانشجویان زندانی بند زنان (هستی امیری، سپیده قلیان، ملیحه جعفری) در اعتراض به محاصرهی دانشگاه و شلیک مستقیم به دانشجویان تا پایان سرکوب در دانشگاه، آزادی بیقید و شرط دانشجویان بازداشتشده و تضمین ممنوعیت ورود نیروهای نظامی، شبه نظامی و انتظامی به دانشگاه، همراه با دانشجویان به تحصن ادامه خواهیم داد.
پیام ما روشن است؛ تا روز آزادی و رهایی هرجا که باشیم، سنگر دانشگاه را حفظ خواهیم کرد.
۱۲ مهر ۱۴۰۱
بند زنان زندان اوین
هستی امیری( دانشجوی رشته حقوق) - سپیده قلیان(دانشجوی رشته حقوق) - ملیحه جعفری(دانشجوی رشته نمایش عروسکی)»
#بیانیه #هستی_امیری #سپیده_قلیان #ملیحه_جعفری #زندانی_سیاسی #مهسا_امینی #دانشگاه_شریف #دانشگاه_تبریز #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
خشم ما از قدرت شما بزرگتر است و هر روز قویتر میشویم.
انیمیشن ارسالی مخاطبان توانا
#زاهدان_خونین #زاهدان #دانشگاه_شریف #دانشگاه_تبریز #مهسا_امینی #نیکا_شاکرمی #حدیث_نجفی #انیمیشن #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
انیمیشن ارسالی مخاطبان توانا
#زاهدان_خونین #زاهدان #دانشگاه_شریف #دانشگاه_تبریز #مهسا_امینی #نیکا_شاکرمی #حدیث_نجفی #انیمیشن #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
مرثیهای برای یک پروپاگاندا
این ویدیو را یکی از مخاطبان توانا در ایران درست کرده است. به دلایل امنیتی نامش تا آزادی ایران، محفوظ میماند.
#مهسا_امینی #نیکا_شاکرمی #سارینا_اسماعیل_زاده
#اعتراضات_سراسری #opiran #شریف #زاهدان #جمعه_خونین_زاهدان #دانشگاه_شریف #دانشگاه_تبریز #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
این ویدیو را یکی از مخاطبان توانا در ایران درست کرده است. به دلایل امنیتی نامش تا آزادی ایران، محفوظ میماند.
#مهسا_امینی #نیکا_شاکرمی #سارینا_اسماعیل_زاده
#اعتراضات_سراسری #opiran #شریف #زاهدان #جمعه_خونین_زاهدان #دانشگاه_شریف #دانشگاه_تبریز #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
این آخرین پیامه، هدف کل نظامه
دانشگاه تبریز
۴ آبان ۱۴۰۱
#دانشگاه_تبریز #مهسا_امینی #انقلاب_۱۴۰۱ #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
دانشگاه تبریز
۴ آبان ۱۴۰۱
#دانشگاه_تبریز #مهسا_امینی #انقلاب_۱۴۰۱ #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
غربت ۲۰ تیر تبریز
«مانند اینکه بوی خون و طعمه رسیده باشد کمکم به تعداد چماق به دستان افزوده میشد.افرادی با پیراهن سفید و انداخته بر روی شلوار و ریش انبوه و چماقی یک ونیم الی دو متری در دست. نیروی انتظامی تا فلکه دانشگاه عقب کشید و من توانستم داخل دانشگاه برگردم. با رفتن نیروی انتظامی میدان برای بسیجی ها و لباس شخصیها باز شد و هر لحظه بر تعدادشان افزوده میشد و شروع کرده بودند به طرف سنگاندازی شدید به طرف دانشجویان و چون تراکم بچهها مخصوصا در جلو و داخل در زیاد بود هر سنگی که از طرف مقابل میامد لااقل سروروی یکی از دانشجویان را میشکافت».
این روایتیست که «نادر ضامن» ارائه میدهد؛ از دانشجویان دانشگاه تبریز در سال ۱۳۷۸ و اتفاقات ۲۰ تیر آن سال. شنبه ۱۹ تیر بود که خبرهای تهران به تبریز رسید. خبر حمله گسترده نیروی انتظامی و انصار حزبالله به کوی دانشگاه تهران و به خاکوخون کشیدهشدن کوی و مجروح و کشتهشدن دانشجویان. انجمناسلامی دانشگاه تبریز تصمیم گرفت تجمعی جهت محکومیت فاجعه کویدانشگاه ترتیب دهد. زمان تجمع، ۱۱ صبح ۲۰ تیر تعیین شد؛ در محوطه ساختمان ریاست دانشگاه تبریز. به روایت دانشجویان در صبح ۲۰ تیر در محوطه دانشگاه، جمعیتی چند صد نفری گرد آمده بودند.
به روایت «علیرضا رایگانی» اگرچه انجمناسلامی سعی میکرد، شعارها در حمایت از خاتمی و دانشجویان تهران باشد اما بسیاری از دانشجویان خشمی فراتر از این مسائل داشتند. رایگانی که در آن مقطع دانشجو بود و در این تجمع حضور داشت میگوید: «خورشیدی، فرماندار تبریز به میان دانشجویان آمد تا آنان را به آرامش دعوت کند. اما سخنان او دانشجویان را جریتر کرد. دانشجویان به سمت در ورودی رفتند تا به خیابان بزنند. انجمنیها دم در ورودی ایستادند و اجازه خروج نمیدادند. آنها به دانشجویان معترض میگفتند نیروهای حزبالله و لباسشخصی بیرون در ایستادهاند و قصد درگیری دارند. علاوه بر لباسشخصیها، طلبهها هم آمده بودند. مدرسه طلاب با در اصلی دانشگاه تبریز فاصله ۷۰۰ متری دارد. آنها نیز برای سرکوب دانشجویان آمده بودند».
روایتهایی وجود دارد که پس از پایانیافتن اعتراض خیابانی دانشجویان، نیروهای لباسشخصی دانشگاه را محاصره کردند و حتی وارد خوابگاه دانشجویان دختر شدند و آنان را مضروب کردند. این مسئله را ریاست وقت دانشگاه تبریز نیز تایید میکند. علیرضا رایگانی میگوید: «عصر آن روز وحشتناکترین بخش داستان بود. پس از پایان اعتراض خیابانی در دانشگاه بسته شد و دانشجویان را به شدت کتک زدند و مجروح کردند. در غروب و آستانه شب، بهشدت دانشجویان دختر و پسر مضروب شدند. صدای زنجیر و باتوم بر تن دانشجویان تن آدم را میلرزاند. لباسشخصیها حتی جلوی ماشینهای اورژانس را میگرفتند و دانشجویان مجروح را پیاده میکردند و سوار مینیبوس میکردند و میبردند. حتی به بیمارستان امامخمینی میرفتند و مجروحان را از خود بیمارستان بازداشت میکردند. اساسا خیلی از دانشجویان را بازداشت کردند اما پس از چند روز فلهای آزاد شدند ولی افراد اصلی همچنان در بازداشت ماندند».
«محمدعلی حسینی پورفیض» - رییس وقت دانشگاه تبریز - که به گفته برخی شواهد خود او نیز از نیروهای لباسشخصی کتک خورد، از «غربت» ۲۰ تیر تبریز میگوید. به گفته او: «در تبريز جنايت در روز روشن صورت گرفته است. روز روشن آمدند و زدند و تخريب كردند. مهاجمين در روز روشن وارد خوابگاه دانشجويان دختر شدند. اگر در پي احقاق حق هستيم، نبايد مثلاً به واقعه كوي تهران توجه و دانشگاه تبريز را از ياد ببريم، حادثه ۲۰ تير تبريز از غربت عجيبي برخوردار است و يادش به درشتي و وضوح بايد در كنار واقعه ۱۸ تير تهران ثبت و به آن پرداخته شود».
یکی از اعضای وقت انجمن اسلامی دانشگاه تبریز در گفتگویی در سالها بعد، از سکوت نسبی رسانهها پیرامون فاجعه ۲۰ تیر تبریز به شدت انتقاد کرد: «هنوز کسی پاسخ نداده چه کسی و با دستور چه کسانی دختری دانشجو را از خوابگاه دانشجویی به پایین پرت کرد. ما مدتها زندان بودیم و متهم به همه چیز شدیم اما کسی نگفت چه کسی دستور تیراندازی داده بود و چطور دانشجویان مظلومانه هدف گلوله قرار گرفتند... در سکوت کتک خوردیم، گلوله خوردیم و از روی تخت بیمارستان به زندان رفتیم و شکنجه شدیم...».
بیشتر بخوانید:
https://tavaana.org/students_protest_in_tabriz/
#دانشگاه_تبریز #علیه_فراموشی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
«مانند اینکه بوی خون و طعمه رسیده باشد کمکم به تعداد چماق به دستان افزوده میشد.افرادی با پیراهن سفید و انداخته بر روی شلوار و ریش انبوه و چماقی یک ونیم الی دو متری در دست. نیروی انتظامی تا فلکه دانشگاه عقب کشید و من توانستم داخل دانشگاه برگردم. با رفتن نیروی انتظامی میدان برای بسیجی ها و لباس شخصیها باز شد و هر لحظه بر تعدادشان افزوده میشد و شروع کرده بودند به طرف سنگاندازی شدید به طرف دانشجویان و چون تراکم بچهها مخصوصا در جلو و داخل در زیاد بود هر سنگی که از طرف مقابل میامد لااقل سروروی یکی از دانشجویان را میشکافت».
این روایتیست که «نادر ضامن» ارائه میدهد؛ از دانشجویان دانشگاه تبریز در سال ۱۳۷۸ و اتفاقات ۲۰ تیر آن سال. شنبه ۱۹ تیر بود که خبرهای تهران به تبریز رسید. خبر حمله گسترده نیروی انتظامی و انصار حزبالله به کوی دانشگاه تهران و به خاکوخون کشیدهشدن کوی و مجروح و کشتهشدن دانشجویان. انجمناسلامی دانشگاه تبریز تصمیم گرفت تجمعی جهت محکومیت فاجعه کویدانشگاه ترتیب دهد. زمان تجمع، ۱۱ صبح ۲۰ تیر تعیین شد؛ در محوطه ساختمان ریاست دانشگاه تبریز. به روایت دانشجویان در صبح ۲۰ تیر در محوطه دانشگاه، جمعیتی چند صد نفری گرد آمده بودند.
به روایت «علیرضا رایگانی» اگرچه انجمناسلامی سعی میکرد، شعارها در حمایت از خاتمی و دانشجویان تهران باشد اما بسیاری از دانشجویان خشمی فراتر از این مسائل داشتند. رایگانی که در آن مقطع دانشجو بود و در این تجمع حضور داشت میگوید: «خورشیدی، فرماندار تبریز به میان دانشجویان آمد تا آنان را به آرامش دعوت کند. اما سخنان او دانشجویان را جریتر کرد. دانشجویان به سمت در ورودی رفتند تا به خیابان بزنند. انجمنیها دم در ورودی ایستادند و اجازه خروج نمیدادند. آنها به دانشجویان معترض میگفتند نیروهای حزبالله و لباسشخصی بیرون در ایستادهاند و قصد درگیری دارند. علاوه بر لباسشخصیها، طلبهها هم آمده بودند. مدرسه طلاب با در اصلی دانشگاه تبریز فاصله ۷۰۰ متری دارد. آنها نیز برای سرکوب دانشجویان آمده بودند».
روایتهایی وجود دارد که پس از پایانیافتن اعتراض خیابانی دانشجویان، نیروهای لباسشخصی دانشگاه را محاصره کردند و حتی وارد خوابگاه دانشجویان دختر شدند و آنان را مضروب کردند. این مسئله را ریاست وقت دانشگاه تبریز نیز تایید میکند. علیرضا رایگانی میگوید: «عصر آن روز وحشتناکترین بخش داستان بود. پس از پایان اعتراض خیابانی در دانشگاه بسته شد و دانشجویان را به شدت کتک زدند و مجروح کردند. در غروب و آستانه شب، بهشدت دانشجویان دختر و پسر مضروب شدند. صدای زنجیر و باتوم بر تن دانشجویان تن آدم را میلرزاند. لباسشخصیها حتی جلوی ماشینهای اورژانس را میگرفتند و دانشجویان مجروح را پیاده میکردند و سوار مینیبوس میکردند و میبردند. حتی به بیمارستان امامخمینی میرفتند و مجروحان را از خود بیمارستان بازداشت میکردند. اساسا خیلی از دانشجویان را بازداشت کردند اما پس از چند روز فلهای آزاد شدند ولی افراد اصلی همچنان در بازداشت ماندند».
«محمدعلی حسینی پورفیض» - رییس وقت دانشگاه تبریز - که به گفته برخی شواهد خود او نیز از نیروهای لباسشخصی کتک خورد، از «غربت» ۲۰ تیر تبریز میگوید. به گفته او: «در تبريز جنايت در روز روشن صورت گرفته است. روز روشن آمدند و زدند و تخريب كردند. مهاجمين در روز روشن وارد خوابگاه دانشجويان دختر شدند. اگر در پي احقاق حق هستيم، نبايد مثلاً به واقعه كوي تهران توجه و دانشگاه تبريز را از ياد ببريم، حادثه ۲۰ تير تبريز از غربت عجيبي برخوردار است و يادش به درشتي و وضوح بايد در كنار واقعه ۱۸ تير تهران ثبت و به آن پرداخته شود».
یکی از اعضای وقت انجمن اسلامی دانشگاه تبریز در گفتگویی در سالها بعد، از سکوت نسبی رسانهها پیرامون فاجعه ۲۰ تیر تبریز به شدت انتقاد کرد: «هنوز کسی پاسخ نداده چه کسی و با دستور چه کسانی دختری دانشجو را از خوابگاه دانشجویی به پایین پرت کرد. ما مدتها زندان بودیم و متهم به همه چیز شدیم اما کسی نگفت چه کسی دستور تیراندازی داده بود و چطور دانشجویان مظلومانه هدف گلوله قرار گرفتند... در سکوت کتک خوردیم، گلوله خوردیم و از روی تخت بیمارستان به زندان رفتیم و شکنجه شدیم...».
بیشتر بخوانید:
https://tavaana.org/students_protest_in_tabriz/
#دانشگاه_تبریز #علیه_فراموشی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
توانا آموزشکده جامعهمدنی ایران
غربت ۲۰ تیر تبریز - توانا آموزشکده جامعهمدنی ایران
«مانند اینکه بوی خون و طعمه رسیده باشد کمکم به تعداد چماق به دستان افزوده میشد.افرادی با پیراهن سفید و انداخته بر روی شلوار و ریش انبوه و چماقی یک ونیم الی دو متری در دست. نیروی انتظامی تا فلکه دانشگاه عقب کشید و من توانستم داخل دانشگاه برگردم. با رفتن…
غربت ۲۰ تیر تبریز
«مانند اینکه بوی خون و طعمه رسیده باشد کمکم به تعداد چماق به دستان افزوده میشد.افرادی با پیراهن سفید و انداخته بر روی شلوار و ریش انبوه و چماقی یک ونیم الی دو متری در دست. نیروی انتظامی تا فلکه دانشگاه عقب کشید و من توانستم داخل دانشگاه برگردم. با رفتن نیروی انتظامی میدان برای بسیجی ها و لباس شخصیها باز شد و هر لحظه بر تعدادشان افزوده میشد و شروع کرده بودند به طرف سنگاندازی شدید به طرف دانشجویان و چون تراکم بچهها مخصوصا در جلو و داخل در زیاد بود هر سنگی که از طرف مقابل میامد لااقل سروروی یکی از دانشجویان را میشکافت».
این روایتیست که «نادر ضامن» ارائه میدهد؛ از دانشجویان دانشگاه تبریز در سال ۱۳۷۸ و اتفاقات ۲۰ تیر آن سال. شنبه ۱۹ تیر بود که خبرهای تهران به تبریز رسید. خبر حمله گسترده نیروی انتظامی و انصار حزبالله به کوی دانشگاه تهران و به خاکوخون کشیدهشدن کوی و مجروح و کشتهشدن دانشجویان. انجمناسلامی دانشگاه تبریز تصمیم گرفت تجمعی جهت محکومیت فاجعه کویدانشگاه ترتیب دهد. زمان تجمع، ۱۱ صبح ۲۰ تیر تعیین شد؛ در محوطه ساختمان ریاست دانشگاه تبریز. به روایت دانشجویان در صبح ۲۰ تیر در محوطه دانشگاه، جمعیتی چند صد نفری گرد آمده بودند.
به روایت «علیرضا رایگانی» اگرچه انجمناسلامی سعی میکرد، شعارها در حمایت از خاتمی و دانشجویان تهران باشد اما بسیاری از دانشجویان خشمی فراتر از این مسائل داشتند. رایگانی که در آن مقطع دانشجو بود و در این تجمع حضور داشت میگوید: «خورشیدی، فرماندار تبریز به میان دانشجویان آمد تا آنان را به آرامش دعوت کند. اما سخنان او دانشجویان را جریتر کرد. دانشجویان به سمت در ورودی رفتند تا به خیابان بزنند. انجمنیها دم در ورودی ایستادند و اجازه خروج نمیدادند. آنها به دانشجویان معترض میگفتند نیروهای حزبالله و لباسشخصی بیرون در ایستادهاند و قصد درگیری دارند. علاوه بر لباسشخصیها، طلبهها هم آمده بودند. مدرسه طلاب با در اصلی دانشگاه تبریز فاصله ۷۰۰ متری دارد. آنها نیز برای سرکوب دانشجویان آمده بودند».
روایتهایی وجود دارد که پس از پایانیافتن اعتراض خیابانی دانشجویان، نیروهای لباسشخصی دانشگاه را محاصره کردند و حتی وارد خوابگاه دانشجویان دختر شدند و آنان را مضروب کردند. این مسئله را ریاست وقت دانشگاه تبریز نیز تایید میکند. علیرضا رایگانی میگوید: «عصر آن روز وحشتناکترین بخش داستان بود. پس از پایان اعتراض خیابانی در دانشگاه بسته شد و دانشجویان را به شدت کتک زدند و مجروح کردند. در غروب و آستانه شب، بهشدت دانشجویان دختر و پسر مضروب شدند. صدای زنجیر و باتوم بر تن دانشجویان تن آدم را میلرزاند. لباسشخصیها حتی جلوی ماشینهای اورژانس را میگرفتند و دانشجویان مجروح را پیاده میکردند و سوار مینیبوس میکردند و میبردند. حتی به بیمارستان امامخمینی میرفتند و مجروحان را از خود بیمارستان بازداشت میکردند. اساسا خیلی از دانشجویان را بازداشت کردند اما پس از چند روز فلهای آزاد شدند ولی افراد اصلی همچنان در بازداشت ماندند».
«محمدعلی حسینی پورفیض» - رییس وقت دانشگاه تبریز - که به گفته برخی شواهد خود او نیز از نیروهای لباسشخصی کتک خورد، از «غربت» ۲۰ تیر تبریز میگوید. به گفته او: «در تبريز جنايت در روز روشن صورت گرفته است. روز روشن آمدند و زدند و تخريب كردند. مهاجمين در روز روشن وارد خوابگاه دانشجويان دختر شدند. اگر در پي احقاق حق هستيم، نبايد مثلاً به واقعه كوي تهران توجه و دانشگاه تبريز را از ياد ببريم، حادثه ۲۰ تير تبريز از غربت عجيبي برخوردار است و يادش به درشتي و وضوح بايد در كنار واقعه ۱۸ تير تهران ثبت و به آن پرداخته شود».
یکی از اعضای وقت انجمن اسلامی دانشگاه تبریز در گفتگویی در سالها بعد، از سکوت نسبی رسانهها پیرامون فاجعه ۲۰ تیر تبریز به شدت انتقاد کرد: «هنوز کسی پاسخ نداده چه کسی و با دستور چه کسانی دختری دانشجو را از خوابگاه دانشجویی به پایین پرت کرد. ما مدتها زندان بودیم و متهم به همه چیز شدیم اما کسی نگفت چه کسی دستور تیراندازی داده بود و چطور دانشجویان مظلومانه هدف گلوله قرار گرفتند... در سکوت کتک خوردیم، گلوله خوردیم و از روی تخت بیمارستان به زندان رفتیم و شکنجه شدیم...».
بیشتر بخوانید:
https://tavaana.org/students_protest_in_tabriz/
#دانشگاه_تبریز #علیه_فراموشی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
«مانند اینکه بوی خون و طعمه رسیده باشد کمکم به تعداد چماق به دستان افزوده میشد.افرادی با پیراهن سفید و انداخته بر روی شلوار و ریش انبوه و چماقی یک ونیم الی دو متری در دست. نیروی انتظامی تا فلکه دانشگاه عقب کشید و من توانستم داخل دانشگاه برگردم. با رفتن نیروی انتظامی میدان برای بسیجی ها و لباس شخصیها باز شد و هر لحظه بر تعدادشان افزوده میشد و شروع کرده بودند به طرف سنگاندازی شدید به طرف دانشجویان و چون تراکم بچهها مخصوصا در جلو و داخل در زیاد بود هر سنگی که از طرف مقابل میامد لااقل سروروی یکی از دانشجویان را میشکافت».
این روایتیست که «نادر ضامن» ارائه میدهد؛ از دانشجویان دانشگاه تبریز در سال ۱۳۷۸ و اتفاقات ۲۰ تیر آن سال. شنبه ۱۹ تیر بود که خبرهای تهران به تبریز رسید. خبر حمله گسترده نیروی انتظامی و انصار حزبالله به کوی دانشگاه تهران و به خاکوخون کشیدهشدن کوی و مجروح و کشتهشدن دانشجویان. انجمناسلامی دانشگاه تبریز تصمیم گرفت تجمعی جهت محکومیت فاجعه کویدانشگاه ترتیب دهد. زمان تجمع، ۱۱ صبح ۲۰ تیر تعیین شد؛ در محوطه ساختمان ریاست دانشگاه تبریز. به روایت دانشجویان در صبح ۲۰ تیر در محوطه دانشگاه، جمعیتی چند صد نفری گرد آمده بودند.
به روایت «علیرضا رایگانی» اگرچه انجمناسلامی سعی میکرد، شعارها در حمایت از خاتمی و دانشجویان تهران باشد اما بسیاری از دانشجویان خشمی فراتر از این مسائل داشتند. رایگانی که در آن مقطع دانشجو بود و در این تجمع حضور داشت میگوید: «خورشیدی، فرماندار تبریز به میان دانشجویان آمد تا آنان را به آرامش دعوت کند. اما سخنان او دانشجویان را جریتر کرد. دانشجویان به سمت در ورودی رفتند تا به خیابان بزنند. انجمنیها دم در ورودی ایستادند و اجازه خروج نمیدادند. آنها به دانشجویان معترض میگفتند نیروهای حزبالله و لباسشخصی بیرون در ایستادهاند و قصد درگیری دارند. علاوه بر لباسشخصیها، طلبهها هم آمده بودند. مدرسه طلاب با در اصلی دانشگاه تبریز فاصله ۷۰۰ متری دارد. آنها نیز برای سرکوب دانشجویان آمده بودند».
روایتهایی وجود دارد که پس از پایانیافتن اعتراض خیابانی دانشجویان، نیروهای لباسشخصی دانشگاه را محاصره کردند و حتی وارد خوابگاه دانشجویان دختر شدند و آنان را مضروب کردند. این مسئله را ریاست وقت دانشگاه تبریز نیز تایید میکند. علیرضا رایگانی میگوید: «عصر آن روز وحشتناکترین بخش داستان بود. پس از پایان اعتراض خیابانی در دانشگاه بسته شد و دانشجویان را به شدت کتک زدند و مجروح کردند. در غروب و آستانه شب، بهشدت دانشجویان دختر و پسر مضروب شدند. صدای زنجیر و باتوم بر تن دانشجویان تن آدم را میلرزاند. لباسشخصیها حتی جلوی ماشینهای اورژانس را میگرفتند و دانشجویان مجروح را پیاده میکردند و سوار مینیبوس میکردند و میبردند. حتی به بیمارستان امامخمینی میرفتند و مجروحان را از خود بیمارستان بازداشت میکردند. اساسا خیلی از دانشجویان را بازداشت کردند اما پس از چند روز فلهای آزاد شدند ولی افراد اصلی همچنان در بازداشت ماندند».
«محمدعلی حسینی پورفیض» - رییس وقت دانشگاه تبریز - که به گفته برخی شواهد خود او نیز از نیروهای لباسشخصی کتک خورد، از «غربت» ۲۰ تیر تبریز میگوید. به گفته او: «در تبريز جنايت در روز روشن صورت گرفته است. روز روشن آمدند و زدند و تخريب كردند. مهاجمين در روز روشن وارد خوابگاه دانشجويان دختر شدند. اگر در پي احقاق حق هستيم، نبايد مثلاً به واقعه كوي تهران توجه و دانشگاه تبريز را از ياد ببريم، حادثه ۲۰ تير تبريز از غربت عجيبي برخوردار است و يادش به درشتي و وضوح بايد در كنار واقعه ۱۸ تير تهران ثبت و به آن پرداخته شود».
یکی از اعضای وقت انجمن اسلامی دانشگاه تبریز در گفتگویی در سالها بعد، از سکوت نسبی رسانهها پیرامون فاجعه ۲۰ تیر تبریز به شدت انتقاد کرد: «هنوز کسی پاسخ نداده چه کسی و با دستور چه کسانی دختری دانشجو را از خوابگاه دانشجویی به پایین پرت کرد. ما مدتها زندان بودیم و متهم به همه چیز شدیم اما کسی نگفت چه کسی دستور تیراندازی داده بود و چطور دانشجویان مظلومانه هدف گلوله قرار گرفتند... در سکوت کتک خوردیم، گلوله خوردیم و از روی تخت بیمارستان به زندان رفتیم و شکنجه شدیم...».
بیشتر بخوانید:
https://tavaana.org/students_protest_in_tabriz/
#دانشگاه_تبریز #علیه_فراموشی #یاری_مدنی_توانا
@Tavaana_TavaanaTech
توانا آموزشکده جامعهمدنی ایران
غربت ۲۰ تیر تبریز - توانا آموزشکده جامعهمدنی ایران
«مانند اینکه بوی خون و طعمه رسیده باشد کمکم به تعداد چماق به دستان افزوده میشد.افرادی با پیراهن سفید و انداخته بر روی شلوار و ریش انبوه و چماقی یک ونیم الی دو متری در دست. نیروی انتظامی تا فلکه دانشگاه عقب کشید و من توانستم داخل دانشگاه برگردم. با رفتن…