به مناسبت سالگرد درگذشت محمدعلی فروغی، #سیاستمدار #لیبرال
محمدعلی #فروغی، فروغ ِ #دانش و #سیاست
شاید بسیاری از مردم عادی محمدعلی فروغی را نمیشناختند و یا اگر میشناختند دقیقا نمیدانستند که #محمدعلی_فروغی و یادداشتهای روزانهاش چه نسبتی با امروز و شرایط امروز و مناسبات این روزها دارد تا اینکه یک روز گرم تابستانی ساعت ۹:۳۰ دقیقهی صبح سال ۱۳۹۴، و پس از اتمام مذاکرات جمهوری اسلامی و غرب بر سر مناقشات هستهای جمهوری اسلامی، کتاب «یادداشتهای روزانهی محمدعلی فروغی» که به خواستاری #ایرج_افشار و کوشش محمدافشین وفایی و پژمان فیروزبخش منتشر شده است به وسیلهی غلامعلی حداد عادل، به محمدجواد #ظریف، وزیر امور خارجهی جمهوری اسلامی هدیه داده شود.
محمدعلی فروغی که بود؟
محمدعلی فروغی، #روشنفکر، #مترجم، #ادیب، #فلسفهنگار، #روزنامهنگار، سیاستمدار و #دیپلمات و همچنین نمایندهی #مجلس، #وزیر و #نخستوزیر ایران بود.محمدعلی فروغی در ۱۲۴۵ هجری شمسی در تهران به دنیا آمد. پدرش محمدحسین فروغی مشهور به ذکاءالملک اول از #رجال صاحبنام و ادیب دورهی #قاجار به شمار میرفت و لقب فروغی را #ناصرالدینشاه به او داد.
محمدعلی فروغی پس از صدور فرمان #مشروطیت در قسمت دبیرخانهی مجلس شروع به کار کرد و در دورهی دوم مجلس که پس از #استبداد صغیر و خلع محمدعلیشاه انجام گرفت نمایندهی مردم تهران شد و در سال ۱۲۸۹ شمسی توانست به ریاست مجلس شورای ملی برگزیده بشود. پس از مدتی فروغی از ریاست مجلس کناره گرفت و در مقام نایب رئیس مجلس در کنار میرزا حسینخان موتمنالملک به کار خود ادامه داد. پس از انحلال مجلس دوم، فروغی در کابینهی صمصامالسطنه به مقام #وزارت #عدلیه رسید. در دورهی سوم نیز فروغی به #نمایندگی #مردم #تهران برگزیده شد. در سال ۱۲۹۳ میرزا حسین پیرنیا، وزارت عدلیه در کابینهی خود را به فروغی سپرد. فروغی در سال ۱۲۹۸ شمسی به عضویت در هیئت نمایندگی ایران به کنفرانس #صلح #پاریس رفت و در این کنفرانس تلاش کرد دعاوی مالی و سیاسی ایران را که مولود #جنگ_جهانی اول بود مطرح کند. البته فروغی و تیمش در این دعوا نتیجهی مثبتی نگرفتند و #خسارات سنگین ایران در این جنگ هیچگاه پرداخت نشد.
در سال ۱۳۰۴ شمسی طرح نمایندگان مجلس مبنی بر خلع نظام قاجار به تصویب رسید و حکومت موقت به «#رضاخان، سردار سپه» سپرده شد و فروغی نیز در همین روز نخستوزیر شد. او به تاسیس مجلس موسسان مبادرت ورزید و از جملهی افرادی بود که #سلطنت را با اصلاح چند اصل متمم #قانون_اساسی در خانوادهی پهلوی استمرار بخشید. فروغی به مدت شش ماه اولین نخستوزیر رضاشاه بود. فروغی بعدها نیز پستهای سیاسی بسیاری پذیرفت.
محمدعلی فروغی سالها بعد «#فرهنگستان ایران» را تاسیس کرد.
داریوش #آشوری، مترجم و نویسندهی معاصر که در حوزهی واژهسازی نیز پژوهش و کار کرده است در اینباره میگوید: «برپاییِ فرهنگستانِ زبانِ فارسی در این دوران یکی از کارهای بزرگی بود که فروغی سرپرستی کرد و بر آن ریاست داشت. فروغی ادیب و #زباندان برجستهای نیز بود و ذوق و #هنر #نویسندگی داشت و ایدههای روشنی در باره ضرورتِ #نوسازی #زبان فارسی و راه و روشِ آن. یکی-دو نسلِ پیش از فروغی اگرچه ضرورتِ سادهسازی زبانِ #نوشتار را دریافته بودند، اما هنوز نتوانسته بودند برایِ غنیسازیِ واژگانیِ این زبان در جهتِ پذیرشِ مفهومهای #علمی و آنچه مربوط به دستاوردها و شیوه زندگانیِ #مدرن است، کارِ نمایانی بکنند.
بیشتر بخوانید:
https://goo.gl/Y052jH
@Tavaana_Tavaanatech
محمدعلی #فروغی، فروغ ِ #دانش و #سیاست
شاید بسیاری از مردم عادی محمدعلی فروغی را نمیشناختند و یا اگر میشناختند دقیقا نمیدانستند که #محمدعلی_فروغی و یادداشتهای روزانهاش چه نسبتی با امروز و شرایط امروز و مناسبات این روزها دارد تا اینکه یک روز گرم تابستانی ساعت ۹:۳۰ دقیقهی صبح سال ۱۳۹۴، و پس از اتمام مذاکرات جمهوری اسلامی و غرب بر سر مناقشات هستهای جمهوری اسلامی، کتاب «یادداشتهای روزانهی محمدعلی فروغی» که به خواستاری #ایرج_افشار و کوشش محمدافشین وفایی و پژمان فیروزبخش منتشر شده است به وسیلهی غلامعلی حداد عادل، به محمدجواد #ظریف، وزیر امور خارجهی جمهوری اسلامی هدیه داده شود.
محمدعلی فروغی که بود؟
محمدعلی فروغی، #روشنفکر، #مترجم، #ادیب، #فلسفهنگار، #روزنامهنگار، سیاستمدار و #دیپلمات و همچنین نمایندهی #مجلس، #وزیر و #نخستوزیر ایران بود.محمدعلی فروغی در ۱۲۴۵ هجری شمسی در تهران به دنیا آمد. پدرش محمدحسین فروغی مشهور به ذکاءالملک اول از #رجال صاحبنام و ادیب دورهی #قاجار به شمار میرفت و لقب فروغی را #ناصرالدینشاه به او داد.
محمدعلی فروغی پس از صدور فرمان #مشروطیت در قسمت دبیرخانهی مجلس شروع به کار کرد و در دورهی دوم مجلس که پس از #استبداد صغیر و خلع محمدعلیشاه انجام گرفت نمایندهی مردم تهران شد و در سال ۱۲۸۹ شمسی توانست به ریاست مجلس شورای ملی برگزیده بشود. پس از مدتی فروغی از ریاست مجلس کناره گرفت و در مقام نایب رئیس مجلس در کنار میرزا حسینخان موتمنالملک به کار خود ادامه داد. پس از انحلال مجلس دوم، فروغی در کابینهی صمصامالسطنه به مقام #وزارت #عدلیه رسید. در دورهی سوم نیز فروغی به #نمایندگی #مردم #تهران برگزیده شد. در سال ۱۲۹۳ میرزا حسین پیرنیا، وزارت عدلیه در کابینهی خود را به فروغی سپرد. فروغی در سال ۱۲۹۸ شمسی به عضویت در هیئت نمایندگی ایران به کنفرانس #صلح #پاریس رفت و در این کنفرانس تلاش کرد دعاوی مالی و سیاسی ایران را که مولود #جنگ_جهانی اول بود مطرح کند. البته فروغی و تیمش در این دعوا نتیجهی مثبتی نگرفتند و #خسارات سنگین ایران در این جنگ هیچگاه پرداخت نشد.
در سال ۱۳۰۴ شمسی طرح نمایندگان مجلس مبنی بر خلع نظام قاجار به تصویب رسید و حکومت موقت به «#رضاخان، سردار سپه» سپرده شد و فروغی نیز در همین روز نخستوزیر شد. او به تاسیس مجلس موسسان مبادرت ورزید و از جملهی افرادی بود که #سلطنت را با اصلاح چند اصل متمم #قانون_اساسی در خانوادهی پهلوی استمرار بخشید. فروغی به مدت شش ماه اولین نخستوزیر رضاشاه بود. فروغی بعدها نیز پستهای سیاسی بسیاری پذیرفت.
محمدعلی فروغی سالها بعد «#فرهنگستان ایران» را تاسیس کرد.
داریوش #آشوری، مترجم و نویسندهی معاصر که در حوزهی واژهسازی نیز پژوهش و کار کرده است در اینباره میگوید: «برپاییِ فرهنگستانِ زبانِ فارسی در این دوران یکی از کارهای بزرگی بود که فروغی سرپرستی کرد و بر آن ریاست داشت. فروغی ادیب و #زباندان برجستهای نیز بود و ذوق و #هنر #نویسندگی داشت و ایدههای روشنی در باره ضرورتِ #نوسازی #زبان فارسی و راه و روشِ آن. یکی-دو نسلِ پیش از فروغی اگرچه ضرورتِ سادهسازی زبانِ #نوشتار را دریافته بودند، اما هنوز نتوانسته بودند برایِ غنیسازیِ واژگانیِ این زبان در جهتِ پذیرشِ مفهومهای #علمی و آنچه مربوط به دستاوردها و شیوه زندگانیِ #مدرن است، کارِ نمایانی بکنند.
بیشتر بخوانید:
https://goo.gl/Y052jH
@Tavaana_Tavaanatech
سالروز به قتل رسیدن امیر کبیر
«به اسب و پیل چه نازی که رخ به خون شستند
در این سراچهٔ ماتم پیاده، شاه، وزیر!»
میرزا تقیخان فراهانی (زاده: ۱۱۸۶ روستاي هزاوه از توابع فراهان، درگذشته: ۲۰ دی ۱۲۳۰ کاشان) مشهور به امیرکبیر، یکی از صدراعظمهای ایران در زمان ناصرالدینشاه #قاجار بود.
امیرکبیر، در دوران کوتاه صدارتش (سه سال و سه ماه)، اصطلاحاتی انجام داد که به عقیده بعضی از مورخین تأثیر بسزایی در #تجددگرایی ایرانیان داشت. وی بنیانگذار #دارُالفُنون بود که برای آموزش دانش و فناوریهای نو به فرمان او در تهران پایهگذاری شد. همچنین انتشار #روزنامهٔ وقایع اتفاقیه، ایجاد قراول خانه، سر و سامان دادن به #ارتش، اصلاح وضع #چاپارخانه دولت از جمله کارهای وی بهشمار میآید.
حذف القاب و عناوین از دیگر اقدامات وی بود. امیرکبیر، القاب و عناوین فرمایشی را موجب زیانهای اجتماعی میدانست.
صدور فرمان #اعدامِ سیدعلی محمد باب (مبشر آئین بهائیت) از نقاط منفی زندگی میرزا تفی خان امیرکبیر است.
امیرکبیر پس از این که با دسیسهٔ اطرافیان شاه از کار خود برکنار و به #کاشان تبعید شد، در حمام #فین به دستور #ناصرالدینشاه به قتل رسید. پیکر وی در شهر کربلا به خاک سپرده شد.
فریدون مشیری یکی از بهترین اشعار را در رثای #امیرکبیر سروده است. این
شعر با صدای شهرام ناظری و سرپرستی و آهنگسازی پژمان طاهری در آلبومی به همین نام منتشر شده است.
آهنگ: پژمان طاهری
خواننده: شهرام ناظری
رمیده از عطش سرخ آفتاب کویر،
غریب و خسته رسیدم به قتلگاه امیر.
زمان، هنوز همان شرمسارِ بهتزده،
زمین، هنوز همان سختجانِ لال شده،
جهان، هنوز همان دست بستهٔ تقدیر!
هنوز، نفرین میبارد از در و دیوار.
هنوز، نفرت از پادشاهِ بدکردار،
هنوز، وحشت از جانیان آدمخوار،
هنوز، لعنت، بر بانیان آن تزویر.
هنوز دستِ صنوبر بر استغاثه بلند،
هنوز بیدِ پریشیده سر فکنده به زیر،
هنوز همهمه سروها، که: «ای جلاد!
مزن! مکُش! های؟!
ای پلیدِ شریر!
چگونه تیغ زنی بر برهنه در حمام؟
چگونه تیر گشایی به شیر در زنجیر!؟»
هنوز، آب، به سرخی زند که در رگِ جوی،
هنوز، هنوز، هنوز،
به قطره قطرهٔ گلگونه، رنگ میگیرد،
از آنچه گرم چکید از رگ امیرکبیر!
نه خون، که عشق به آزادگی، شرف، انسان،
نه خون، که دارویِ غمهایِ مردمِ ایران!
نه خون، که جوهر سیال دانش و تدبیر.
هنوز زاریِ آب،
هنوز نالهٔ باد،
هنوز گوشِ کرِ آسمان، فسونگر پیر!
هنوز منتظرانیم تا ز گرمابه،
برون خرامی،* ای آفتاب عالمگیر.
«نشیمن تو نه این کنج محنتآباد ست»
«تو را ز کنگرهٔ عرش میزنند صفیر!»**
به اسب و پیل چه نازی که رخ به خون شستند،
در این سراچهٔ ماتم پیاده، شاه، وزیر!
چون او دوباره بیابد کسی؟
ـ محال... محال...
هزار سال بمانی اگر،
چه دیر...
چه دیر...!
@Tavaana_Tavaanatech
👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇
«به اسب و پیل چه نازی که رخ به خون شستند
در این سراچهٔ ماتم پیاده، شاه، وزیر!»
میرزا تقیخان فراهانی (زاده: ۱۱۸۶ روستاي هزاوه از توابع فراهان، درگذشته: ۲۰ دی ۱۲۳۰ کاشان) مشهور به امیرکبیر، یکی از صدراعظمهای ایران در زمان ناصرالدینشاه #قاجار بود.
امیرکبیر، در دوران کوتاه صدارتش (سه سال و سه ماه)، اصطلاحاتی انجام داد که به عقیده بعضی از مورخین تأثیر بسزایی در #تجددگرایی ایرانیان داشت. وی بنیانگذار #دارُالفُنون بود که برای آموزش دانش و فناوریهای نو به فرمان او در تهران پایهگذاری شد. همچنین انتشار #روزنامهٔ وقایع اتفاقیه، ایجاد قراول خانه، سر و سامان دادن به #ارتش، اصلاح وضع #چاپارخانه دولت از جمله کارهای وی بهشمار میآید.
حذف القاب و عناوین از دیگر اقدامات وی بود. امیرکبیر، القاب و عناوین فرمایشی را موجب زیانهای اجتماعی میدانست.
صدور فرمان #اعدامِ سیدعلی محمد باب (مبشر آئین بهائیت) از نقاط منفی زندگی میرزا تفی خان امیرکبیر است.
امیرکبیر پس از این که با دسیسهٔ اطرافیان شاه از کار خود برکنار و به #کاشان تبعید شد، در حمام #فین به دستور #ناصرالدینشاه به قتل رسید. پیکر وی در شهر کربلا به خاک سپرده شد.
فریدون مشیری یکی از بهترین اشعار را در رثای #امیرکبیر سروده است. این
شعر با صدای شهرام ناظری و سرپرستی و آهنگسازی پژمان طاهری در آلبومی به همین نام منتشر شده است.
آهنگ: پژمان طاهری
خواننده: شهرام ناظری
رمیده از عطش سرخ آفتاب کویر،
غریب و خسته رسیدم به قتلگاه امیر.
زمان، هنوز همان شرمسارِ بهتزده،
زمین، هنوز همان سختجانِ لال شده،
جهان، هنوز همان دست بستهٔ تقدیر!
هنوز، نفرین میبارد از در و دیوار.
هنوز، نفرت از پادشاهِ بدکردار،
هنوز، وحشت از جانیان آدمخوار،
هنوز، لعنت، بر بانیان آن تزویر.
هنوز دستِ صنوبر بر استغاثه بلند،
هنوز بیدِ پریشیده سر فکنده به زیر،
هنوز همهمه سروها، که: «ای جلاد!
مزن! مکُش! های؟!
ای پلیدِ شریر!
چگونه تیغ زنی بر برهنه در حمام؟
چگونه تیر گشایی به شیر در زنجیر!؟»
هنوز، آب، به سرخی زند که در رگِ جوی،
هنوز، هنوز، هنوز،
به قطره قطرهٔ گلگونه، رنگ میگیرد،
از آنچه گرم چکید از رگ امیرکبیر!
نه خون، که عشق به آزادگی، شرف، انسان،
نه خون، که دارویِ غمهایِ مردمِ ایران!
نه خون، که جوهر سیال دانش و تدبیر.
هنوز زاریِ آب،
هنوز نالهٔ باد،
هنوز گوشِ کرِ آسمان، فسونگر پیر!
هنوز منتظرانیم تا ز گرمابه،
برون خرامی،* ای آفتاب عالمگیر.
«نشیمن تو نه این کنج محنتآباد ست»
«تو را ز کنگرهٔ عرش میزنند صفیر!»**
به اسب و پیل چه نازی که رخ به خون شستند،
در این سراچهٔ ماتم پیاده، شاه، وزیر!
چون او دوباره بیابد کسی؟
ـ محال... محال...
هزار سال بمانی اگر،
چه دیر...
چه دیر...!
@Tavaana_Tavaanatech
👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇
Forwarded from گفتوشنود
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
درزمان ناصرالدینشاه «جزیه» از زرتشتیان برداشته شد؛ برای اولینبار در هزارهی اخیر که باعث شد اقلیت زرتشتی در ایران جان بگیرند و بنگاههای اقتصادی موفق تاسیس کنند. کیخسرو شاهرخ از درخشانترین چهرههای بهدینان ایران در تاریخ معاصر است.
برای خواندن مقالهای کامل از خدمات او به لینک زیر مراجعه کنید:
https://dialog.tavaana.org/fa/Arbab_Keykhosro_Shahrokh
#بهدینی #زرتشتی #کیخسرو_شاهرخ #ناصرالدینشاه #گفتگو #توانا #آزادی_دین #اقلیت_دینی
@Dialogue1402
برای خواندن مقالهای کامل از خدمات او به لینک زیر مراجعه کنید:
https://dialog.tavaana.org/fa/Arbab_Keykhosro_Shahrokh
#بهدینی #زرتشتی #کیخسرو_شاهرخ #ناصرالدینشاه #گفتگو #توانا #آزادی_دین #اقلیت_دینی
@Dialogue1402