آموزشکده توانا
58K subscribers
30K photos
36.2K videos
2.54K files
18.6K links
کانال رسمی «توانا؛ آموزشکده جامعه مدنی»
عكس،خبر و فيلم‌هاى خود را براى ما بفرستيد:
تلگرام:
t.me/Tavaana_Admin

📧 : info@tavaana.org
📧 : to@tavaana.org

tavaana.org

instagram.com/tavaana
twitter.com/Tavaana
facebook.com/tavaana
youtube.com/Tavaana2010
Download Telegram
سالروز درگذشت جبار باغچه‌بان، «آینه‌ی صدا»*

تا پیش از این مرد دنیای سکوت ِ کودکان ناشنوای این مرز و بوم رنگ دیگری داشت. باغچه‌بان معلم دنیای سکوت این کودکان شد، دستشان را گرفت و به زندگی‌شان معنای دیگری بخشید. او بنیان‌گذار مدارس استثنایی در ایران بود. میرزا جبار عسگرزاده معروف به جبار باغچه‌بان در نوزدهم اردیبهشت ۱۲۶۴ در شهر ایروان، پایتخت کنونی جمهوری آذربایجان به دنیا آمد. جدش از مردم تبریز و یا ارومیه بود. پدرش عسگر نام داشت و در شهر ایروان با شغل معماری و قنادی روزگار می‌گذراند.

به این فهرست نگاهی بیاندازید:

۱- انتشار نشریات #فکاهی
۲- ابتکار روش جدید برای آموزش الفبا
۳- تأسیس کودکستان
۴- پایه‌گذاری #ادبیات نمایشی کودکان
۵- آغاز #تعلیم به کودکان کر و لال
۶- ابتکار الفبای گویای باغچه‌بان
7- تأسیس اوّلین کودکستان در شیراز
۸- تألیف اوّلین #نمایشنامه ویژه #کودکان ایران
۹- پایه‌گذاری #آموزش #ناشنوایان در ایران
۱۰- اختراع تلفن گنگ یا گوشی استخوانی

این‌ها تنها بخشی از کارهای بزرگی است که این #انسان وارسته انجام داده است.

او در سال ۱۳۰۳ به دستور فیوضات اولین #کودکستان #ایرانی را در شهر #تبریز به نام «باغچه‌ی اطفال» تاسیس کرد و از همان زمان بود که نام‌ خانوادگی‌اش را از عسگرزاده به باغچه‌بان تغییر داد.

باغچه‌بان در همین زمان به فکر آموزش کودکان ناشنوا افتاد و کار تدریس به کر و لال‌ها را با سه پسر ناشنوا شروع کرد. او پیش از این تجربه‌ای در آموزش ناشنوایان نداشت اما به تجربه‌ی خویش به نقش بینایی و لمس اشیا در آموزش زبان به ناشنوایان پی برد. پس از شش ماه امتحانی از این سه کودک گرفت. اولین گام را باغچه‌بان با موفقیت برداشت. جشنی به مناسبت این موفقیت برپا شد. بیش‌تر فرهنگیان و اندیشمندان تبریز و خارجی‌ها و اعضای سفارت‌خانه‌ها در آن جشن شرکت داشتند. جمعیت آن‌قدر زیاد بود که بالای درخت‌های هم‌جوار آن‌جا نیز پر از جمعیت بود. این بچه‌ها برای مردم درس خواندند و روی تخته‌سیاه دیکته نوشتند. باغچه‌بان در سال ۱۳۰۶ به شیراز مهاجرت کرد و در آن‌جا کودکستانی تاسیس کرد.

باغچه‌بان در همین زمان شش نمایش‌نامه نوشت به نام‌های «پیروترب»، «گرگ و چوپان»، « خانم خزوک»، «مجادله‌های دو پری»، «شیر باغبان» و «شنگول و منگول». هر شش تای این نمایش‌نامه‌ها در کودکستان شیراز اجرا شد از دغدغه‌های انسانی باغچه‌بان باید گفت که پیش از این او به هم‌راه گروهی از روشن‌فکران برای ایجاد مکتبی به نام «مکتب نسوان» جهت تعلیم و تربیت دختران همت گماشت هر چند این تلاش باغچه‌بان به نتیجه نرسید و مکتب نسوان پا نگرفت اما راوی تلاش‌های تربیتی و دغدغه‌های جبار باغچه‌بان است. باغچه‌بان در سال ۱۳۱۲ از شیراز به تهران آمد و اولین دبستان کر و لال‌ها را در این شهر نیز پایه‌گذاری کرد.

جبار باغچه‌بان سرانجام پس از عمری تلاش در روز چهارم آذرماه ۱۳۴۵ در سن ۸۱ سالگی درگذشت.

* عنوان نوشته از نام فیلمی با نام «آینه صدا» به کارگردانی مازیار رضاخانی در مورد زندگی حبار #باغچه‌بان، گرفته شده است.

بیش‌تر بخوانید:
https://goo.gl/fMTkTs

#توانا
@Tavaana_TavaanaTech
سالگرد مرتضی احمدی، صدای #تهران ما

مرتضی احمدی (زادهٔ ۱۰ آبان ۱۳۰۳ تهران، درگذشتهٔ ۳۰ آذر ۱۳۹۳ تهران) بازیگر سینما و تلویزیون، #صداپیشه و #خواننده اهل ایران بود. او در چهار عرصهٔ «سینما، تلویزیون، رادیو و تئا‌تر» بازیگری صاحب سبک، در هنر #دوبلاژ گوینده‌ای با یک صدای خاص و منحصربه‌فرد (و به‌واقع بی‌جای‌گزین) و نیز یادآور عصر طلایی دوبله در کشورمان بود. در نگارش کتاب‌هایش نیز نویسنده‌ای یکّه، خوش‌قلم و توانا نشان می‌داد. کتاب‌هایی که هر یک برآمده و چکیده‌ای از سال‌ها پرسه زدن و جدیت در یکی از عرصه‌های مورد علاقه و فعالیتش بودند.
احـمـدی برای اولین بار به سبک بیات تهران در پیش پرده‌ها آواز خواند و نیز اولین بار (در ۱۳۲۲) ترانهٔ گلپری جون را اجرا کرد، که بسیار مـحبوب شد و به خاطر آن برای کار در رادیو تهران دعوت شد. در یکی از پیش پرده‌ها ترانه‌ای دیگری به نام «کارگرم من» را اجرا کرد که به استقبال کارگران راه‌آهن و پس از آن منجر به اعتصاب کارگران راه آهن گردید که در نتیجه، مرتضی احـمدی به بـخش حسابداری راه‌آهن منتقل شد و پس از پایان اعتصاب دستگیر شد و در کلانتـری تعهد کرد از آن به بعد ازاجرای آن پیش پرده خوداری کند.

احـمدی در ۱۳۲۳ در رادیو تهران (چندی بعد در رادیو ایران و بعد از آن در رادیو و تلویزیون ایران) مشغول به کار شد تا برنامه‌های کمدی اجرا کند. در دوره‌های مـختلفی در رادیو کار کرد و از جـمله تیپی به نام «بابا جاهل گریان» اجرا کرد و به سبک‌های مـختلف ترانه و آواز خواند. در فروردین ۱۳۵۳ نقش اول سریال پربینندهٔ هردمبیل، نوشتهٔ پرویز خطیبی را بازی کرد در نظرخواهی‌از مردم در سال ۱۳۵۶ به‌عنوان مـحبوب‌ترین هنرپیشهٔ رادیو انتخاب شد.
در فروردین ۱۳۴۹ احـمدی به دعوت علی حاتمی ترانهٔ عنوان‌بندی فیلم حسن کچل را، #ضربی‌خوانی کرد (که به نام #روحوضی نیز شناخته می‌شود). در هـمین سبک در ۱۳۲۸ پنج صفحهٔ #موسیقی برای یک شرکت انگلیسی ضبط کرد. #مرتضی_احـمدی بیش از چهارصد #ترانهٔ #ضربی و صد و پنجاه ترانهٔ #فکاهی خوانده است.

یادش گرامی

لینک ویدیو: http://bit.ly/1NAc9SH
@Tavaana_Tavaanatech
👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇 👇
سالروز درگذشت جبار باغچه‌بان، «آینه‌ی صدا»
goo.gl/vir2VE
تا پیش از این مرد دنیای سکوت ِ کودکان ناشنوای این مرز و بوم رنگ دیگری داشت. باغچه‌بان معلم دنیای سکوت این کودکان شد، دستشان را گرفت و به زندگی‌شان معنای دیگری بخشید. او بنیان‌گذار مدارس استثنایی در ایران بود. میرزا جبار عسگرزاده معروف به جبار باغچه‌بان در نوزدهم اردیبهشت ۱۲۶۴ در شهر ایروان، پایتخت کنونی جمهوری ارمنستان به دنیا آمد. جدش از مردم تبریز و یا ارومیه بود. پدرش عسگر نام داشت و در شهر ایروان با شغل معماری و قنادی روزگار می‌گذراند.

به این فهرست نگاهی بیاندازید:

۱- انتشار نشریات فکاهی
۲- ابتکار روش جدید برای آموزش الفبا
۳- تأسیس کودکستان
۴- پایه‌گذاری ادبیات نمایشی کودکان
۵- آغاز تعلیم به کودکان کر و لال
۶- ابتکار الفبای گویای باغچه‌بان
7- تأسیس اوّلین کودکستان در شیراز
۸- تألیف اوّلین نمایشنامه ویژه کودکان ایران
۹- پایه‌گذاری آموزش ناشنوایان در ایران
۱۰- اختراع تلفن گنگ یا گوشی استخوانی

این‌ها تنها بخشی از کارهای بزرگی است که این انسان وارسته انجام داده است.
او در سال ۱۳۰۳ به دستور فیوضات اولین کودکستان ایرانی را در شهر تبریز به نام «باغچه‌ی اطفال» تاسیس کرد و از همان زمان بود که نام‌ خانوادگی‌اش را از عسگرزاده به باغچه‌بان تغییر داد.

باغچه‌بان در همین زمان به فکر آموزش کودکان ناشنوا افتاد و کار تدریس به کر و لال‌ها را با سه پسر ناشنوا شروع کرد. او پیش از این تجربه‌ای در آموزش ناشنوایان نداشت اما به تجربه‌ی خویش به نقش بینایی و لمس اشیا در آموزش زبان به ناشنوایان پی برد. پس از شش ماه امتحانی از این سه کودک گرفت. اولین گام را باغچه‌بان با موفقیت برداشت. جشنی به مناسبت این موفقیت برپا شد. بیش‌تر فرهنگیان و اندیشمندان تبریز و خارجی‌ها و اعضای سفارت‌خانه‌ها در آن جشن شرکت داشتند. جمعیت آن‌قدر زیاد بود که بالای درخت‌های هم‌جوار آن‌جا نیز پر از جمعیت بود. این بچه‌ها برای مردم درس خواندند و روی تخته‌سیاه دیکته نوشتند. باغچه‌بان در سال ۱۳۰۶ به شیراز مهاجرت کرد و در آن‌جا کودکستانی تاسیس کرد.

باغچه‌بان در همین زمان شش نمایش‌نامه نوشت به نام‌های «پیروترب»، «گرگ و چوپان»، «خانم خزوک»، «مجادله‌های دو پری»، «شیر باغبان» و «شنگول و منگول». هر شش تای این نمایش‌نامه‌ها در کودکستان شیراز اجرا شد از دغدغه‌های انسانی باغچه‌بان باید گفت که پیش از این او به هم‌راه گروهی از روشن‌فکران برای ایجاد مکتبی به نام «مکتب نسوان» جهت تعلیم و تربیت دختران همت گماشت هر چند این تلاش باغچه‌بان به نتیجه نرسید و مکتب نسوان پا نگرفت اما راوی تلاش‌های تربیتی و دغدغه‌های جبار باغچه‌بان است. باغچه‌بان در سال ۱۳۱۲ از شیراز به تهران آمد و اولین دبستان کر و لال‌ها را در این شهر نیز پایه‌گذاری کرد.

جبار باغچه‌بان سرانجام پس از عمری تلاش در روز چهارم آذرماه ۱۳۴۵ در سن ۸۱ سالگی درگذشت.

* عنوان نوشته از نام فیلمی با نام «آینه صدا» به کارگردانی مازیار رضاخانی در مورد زندگی حبار باغچه‌بان، گرفته شده است.

بیش‌تر بخوانید:
https://goo.gl/fMTkTs

https://telegram.me/joinchat/B5XELjvByQFyPHYQMdMTiQ