🔵 #مرور_تاریخ
🟩 شجرهی خبیث استبداد
✅تصویری از نشریات دوران مشروطه
عکس از آرشیو کتابخانه ملی
(نام نشریه ثبت نشده است)
🔸️زنان خطاب به مردان:
اگر خسته شدید، عقب بروید تا ما زنها این درخت را از ریشه بکنیم!
🔸️سمت چپ تصویر دو روحانی معمم دیده میشوند که از راست به چپ، سید محمد طباطبايی و سید عبدالله بهبهانی هستند.
شکست پشت ستم، عدل و داد یافت قوام
به سعی و همت و فضل دو حجةالاسلام
🔸️بالای سر مردها:
شما گمان میکنید این درخت بید یا تبریزی است که باین زودی قطع شود؟ از سنگ خارا سختتر است.
#استبداد
#مشروطه
#تاریخ_در_تصویر
https://t.me/mardomnameh
https://t.me/Sociologyofsocialgroups
📝 @f_nazari
🟩 شجرهی خبیث استبداد
✅تصویری از نشریات دوران مشروطه
عکس از آرشیو کتابخانه ملی
(نام نشریه ثبت نشده است)
🔸️زنان خطاب به مردان:
اگر خسته شدید، عقب بروید تا ما زنها این درخت را از ریشه بکنیم!
🔸️سمت چپ تصویر دو روحانی معمم دیده میشوند که از راست به چپ، سید محمد طباطبايی و سید عبدالله بهبهانی هستند.
شکست پشت ستم، عدل و داد یافت قوام
به سعی و همت و فضل دو حجةالاسلام
🔸️بالای سر مردها:
شما گمان میکنید این درخت بید یا تبریزی است که باین زودی قطع شود؟ از سنگ خارا سختتر است.
#استبداد
#مشروطه
#تاریخ_در_تصویر
https://t.me/mardomnameh
https://t.me/Sociologyofsocialgroups
📝 @f_nazari
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#مرور_تاریخ
#استبداد_مذهبی
🎬سکانسی از فیلم #اشباح_گویا/ ۲۰۰۶
اثر میلوشفورمن
🖍️فیلمنامه: ژانکلودکاریر
🎭 بازیگران: خاویر باردم، ناتالی پورتمن
🎥 فیلمی درباره استبداد مذهبی و نتایج ویرانگر آن در همهی اعصار که از تفتیش عقاید شخصی افراد و اجبار عقاید مذهبی نظام حاکم سخن میگوید و سیاست های رادیکال و انقلابی که به دیکتاتوری ختم میشوند.
داستانی که چهرهی زشت و پلشت استبداد و تزویر مذهبی را، به تصویر میکشد.
نقد استبداد مذهبی و رفتار رادیکالیستی سیاست بازانی که دین را ابزاری برای شکنجه و خشونت و اعتراف اجباری مردم کرده و مست قدرت و ثروت، فراموش میکنند روزی پردهی ریا و دینبازی، فروافتاده و آدمیان شکنجه شده و رنج کشیده؛ گریبانشان را خواهند گرفت و از اریکهی قدرت بزیرشان خواهند کشید.
🔻به جملهای که بر زبان کشیش دیروز و سیاست مدار پساز انقلاب داستان، پدر لورنزو، جاری میشود دقت کنیم و آنرا با صدای بلند بخوانیم؛ شاید به عمق فاجعه پی ببریم:
👈 دیگر آزادی برای دشمنان آزادی وجود نخواهد داشت!
🗨️ پیشنهاد میکنم فیلم اشباح گویا را ببینید.
✍️ فریبا نظری
فروردین ۱۴۰۲
https://t.me/Sociologyofsocialgroups
#استبداد_مذهبی
🎬سکانسی از فیلم #اشباح_گویا/ ۲۰۰۶
اثر میلوشفورمن
🖍️فیلمنامه: ژانکلودکاریر
🎭 بازیگران: خاویر باردم، ناتالی پورتمن
🎥 فیلمی درباره استبداد مذهبی و نتایج ویرانگر آن در همهی اعصار که از تفتیش عقاید شخصی افراد و اجبار عقاید مذهبی نظام حاکم سخن میگوید و سیاست های رادیکال و انقلابی که به دیکتاتوری ختم میشوند.
داستانی که چهرهی زشت و پلشت استبداد و تزویر مذهبی را، به تصویر میکشد.
نقد استبداد مذهبی و رفتار رادیکالیستی سیاست بازانی که دین را ابزاری برای شکنجه و خشونت و اعتراف اجباری مردم کرده و مست قدرت و ثروت، فراموش میکنند روزی پردهی ریا و دینبازی، فروافتاده و آدمیان شکنجه شده و رنج کشیده؛ گریبانشان را خواهند گرفت و از اریکهی قدرت بزیرشان خواهند کشید.
🔻به جملهای که بر زبان کشیش دیروز و سیاست مدار پساز انقلاب داستان، پدر لورنزو، جاری میشود دقت کنیم و آنرا با صدای بلند بخوانیم؛ شاید به عمق فاجعه پی ببریم:
👈 دیگر آزادی برای دشمنان آزادی وجود نخواهد داشت!
🗨️ پیشنهاد میکنم فیلم اشباح گویا را ببینید.
✍️ فریبا نظری
فروردین ۱۴۰۲
https://t.me/Sociologyofsocialgroups
🌷🌿« ترانههای اعتراضی »/ بخش دوم
🎼 ترانههای اعتراضی دوران #مشروطیت:
انقلاب مشروطه بر زندگی ایرانیان تاثیر عمیقی گذاشت و شاید بتوان گفت تاثیرات فرهنگی آن، هم سنگ تاثیرات سیاسی بوده است. مشروطه و شرایط انقلابی و اعتراضی آن دوران، موسیقی را از مجالس خصوصی طبقهی اشراف و درباریان، به درون جامعه و مردم عادی آورد. #عارفقزوینی و #درویشخان در این مسیر، نقشی بهسزا و ستودنی دارند.
🔹عارف با تصنیفهای خود، صدای اعتراضات، مطالبات و رنجهای مردم معترض را در مقابله با #استبداد و ستم و بیعدالتی؛ با موسیقی و کلام اعتراضی درآمیخت و آنچه بهعنوان صدای انقلاب مشروطه، ساخت و عرضه نمود تا امروز نیز کارکرد اعتراضی و همراهی با جنبشهای اجتماعی را دارد و گویی برای اکنون ساخته شده است. ترانههای دوران مشروطیت رابطهای دوسویه و دیالکتیکی با شرایط و تغییر و تحولات سیاسی، اجتماعی و فرهنگی آن زمان داشته و هر دو پدیده برهم تاثیرگذار بودهاند.
محمود #خوشنام در کتاب خود با عنوان «از نجوای سنت تا غوغای پاپ» در این خصوص میگوید:
«مساله مشروطیت و رابطهاش با موسیقی، مسالهای است که خیلی خوب شکافته نشده است. من معتقدم که یکی از عواملی که سبب پیروزی نسبی جنبش مشروطیت شد، رابطه تنگاتنگش با موسیقی است. یعنی در واقع موسیقی و مشروطیت با همدیگر یک رابطه همیشگی و رابطه علت و معلولی دارند و به هم یاری رساندهاند».
👈شاید سخن درستی باشد اگر بگوییم موسیقی و شعر هنرمندان در دوران #مشروطیت برای نخستینبار، صدای اعتراض و انقلاب مردم این سرزمین شد. و دراین میان عارف قزوینی به دلیل مهارت توامانش بر شعر و موسیقی و آشناییاش با فرهنگ مردمی توانست پلی میان مردم و روشنفکران مشروطهخواه باشد. همانطور که خودش هم نوشته است: «اگر من هیچ خدمتی دیگر به موسیقی و ادبیات نکرده باشم، وقتی تصنیف وطنی ساختهام که ایرانی از ده هزار نفر، یک نفرش نمیدانست وطن یعنی چه، تنها تصور میکردند وطن، شهر یا دهی است که انسان در آنجا زاده شده باشد...»(طاهره رحیمی، آخرینخبر، ۱۳۹۵).
📚در کتاب وزین «سرگذشت موسیقی ایرانی» نوشتهی روحالله #خالقی، از تصنیفهای عارف در دوران مشروطیت با عبارت و عنوان #تصنیفهای_وطنی نام برده شدهاست.
🎤برخی از این ترانهها و تصنیفهای اعتراضی و انقلابی دوران مشروطیت عبارتنداز :
🎶 تصنیف« از خون جوانان وطن لاله دمیده»
🎵 تصنیف« گریه کن »
🎶 تصنیف« مرغ سحر »
🎵 تصنیف «حجاب »
🎶 تصنیف «دل هوس سبزه و صحرا ندارد»
🔷 برخیاز ویژگیهای موسیقی دوران مشروطیت که بهویژه میتوان آنرا در آثار عارف قزوینی و درویشخان ملکالشعرای بهار، متبلور دید عبارتنداز:
۱- گلایه و بیان ظلم و استبداد موجود
۲- برانگیختن احساسات مردم معترض
۳- ایجاد گفتمان ضداستبدادی، بیداری و خودآگاهی، هویت ملی، و تجددگرایی
۴- غلبهی نقش کلام و شعر و ترانه بر موسیقی
۵- محتوای انتقادی، ضداستبدادی، ملیگرایانه، آزادیخواهانه و آرمانگرایانه
۶- برتری لحن غمناک و تراژیک بر لحن حماسی و شورانگیز
۷- روایت درد و رنج مردم این سرزمین و یاد جانباختگان راه آزادی
۸- بهره بردن از اشعار کلاسیک
۹- همراهی مجموعهای از سازهای موسیقی ازجمله سازهای غیرایرانی پیانو و ویولن در ساخت و اجرای تصنیفهای اعتراضی
✍️ فریبا نظری
۱۵ خرداد ۱۴۰۲
#عارفقزوینی
#درویشخان
#ملکالشعرایبهار
#هویتملی
#آرمانگرایانه
#ضداستبدادی
#تصنیفهای_اعتراضی
⚠️ لطفاً بازپخش پستها در هرجا، مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد.🙏
👈 ادامه دارد...
https://t.me/Sociologyofsocialgroups
🎼 ترانههای اعتراضی دوران #مشروطیت:
انقلاب مشروطه بر زندگی ایرانیان تاثیر عمیقی گذاشت و شاید بتوان گفت تاثیرات فرهنگی آن، هم سنگ تاثیرات سیاسی بوده است. مشروطه و شرایط انقلابی و اعتراضی آن دوران، موسیقی را از مجالس خصوصی طبقهی اشراف و درباریان، به درون جامعه و مردم عادی آورد. #عارفقزوینی و #درویشخان در این مسیر، نقشی بهسزا و ستودنی دارند.
🔹عارف با تصنیفهای خود، صدای اعتراضات، مطالبات و رنجهای مردم معترض را در مقابله با #استبداد و ستم و بیعدالتی؛ با موسیقی و کلام اعتراضی درآمیخت و آنچه بهعنوان صدای انقلاب مشروطه، ساخت و عرضه نمود تا امروز نیز کارکرد اعتراضی و همراهی با جنبشهای اجتماعی را دارد و گویی برای اکنون ساخته شده است. ترانههای دوران مشروطیت رابطهای دوسویه و دیالکتیکی با شرایط و تغییر و تحولات سیاسی، اجتماعی و فرهنگی آن زمان داشته و هر دو پدیده برهم تاثیرگذار بودهاند.
محمود #خوشنام در کتاب خود با عنوان «از نجوای سنت تا غوغای پاپ» در این خصوص میگوید:
«مساله مشروطیت و رابطهاش با موسیقی، مسالهای است که خیلی خوب شکافته نشده است. من معتقدم که یکی از عواملی که سبب پیروزی نسبی جنبش مشروطیت شد، رابطه تنگاتنگش با موسیقی است. یعنی در واقع موسیقی و مشروطیت با همدیگر یک رابطه همیشگی و رابطه علت و معلولی دارند و به هم یاری رساندهاند».
👈شاید سخن درستی باشد اگر بگوییم موسیقی و شعر هنرمندان در دوران #مشروطیت برای نخستینبار، صدای اعتراض و انقلاب مردم این سرزمین شد. و دراین میان عارف قزوینی به دلیل مهارت توامانش بر شعر و موسیقی و آشناییاش با فرهنگ مردمی توانست پلی میان مردم و روشنفکران مشروطهخواه باشد. همانطور که خودش هم نوشته است: «اگر من هیچ خدمتی دیگر به موسیقی و ادبیات نکرده باشم، وقتی تصنیف وطنی ساختهام که ایرانی از ده هزار نفر، یک نفرش نمیدانست وطن یعنی چه، تنها تصور میکردند وطن، شهر یا دهی است که انسان در آنجا زاده شده باشد...»(طاهره رحیمی، آخرینخبر، ۱۳۹۵).
📚در کتاب وزین «سرگذشت موسیقی ایرانی» نوشتهی روحالله #خالقی، از تصنیفهای عارف در دوران مشروطیت با عبارت و عنوان #تصنیفهای_وطنی نام برده شدهاست.
🎤برخی از این ترانهها و تصنیفهای اعتراضی و انقلابی دوران مشروطیت عبارتنداز :
🎶 تصنیف« از خون جوانان وطن لاله دمیده»
🎵 تصنیف« گریه کن »
🎶 تصنیف« مرغ سحر »
🎵 تصنیف «حجاب »
🎶 تصنیف «دل هوس سبزه و صحرا ندارد»
🔷 برخیاز ویژگیهای موسیقی دوران مشروطیت که بهویژه میتوان آنرا در آثار عارف قزوینی و درویشخان ملکالشعرای بهار، متبلور دید عبارتنداز:
۱- گلایه و بیان ظلم و استبداد موجود
۲- برانگیختن احساسات مردم معترض
۳- ایجاد گفتمان ضداستبدادی، بیداری و خودآگاهی، هویت ملی، و تجددگرایی
۴- غلبهی نقش کلام و شعر و ترانه بر موسیقی
۵- محتوای انتقادی، ضداستبدادی، ملیگرایانه، آزادیخواهانه و آرمانگرایانه
۶- برتری لحن غمناک و تراژیک بر لحن حماسی و شورانگیز
۷- روایت درد و رنج مردم این سرزمین و یاد جانباختگان راه آزادی
۸- بهره بردن از اشعار کلاسیک
۹- همراهی مجموعهای از سازهای موسیقی ازجمله سازهای غیرایرانی پیانو و ویولن در ساخت و اجرای تصنیفهای اعتراضی
✍️ فریبا نظری
۱۵ خرداد ۱۴۰۲
#عارفقزوینی
#درویشخان
#ملکالشعرایبهار
#هویتملی
#آرمانگرایانه
#ضداستبدادی
#تصنیفهای_اعتراضی
⚠️ لطفاً بازپخش پستها در هرجا، مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد.🙏
👈 ادامه دارد...
https://t.me/Sociologyofsocialgroups
Telegram
جامعهشناسی گروههای اجتماعی
👈تحلیل، نقد، معرفی کتاب، مقالات و پژوهش ها
در حوزه جامعه شناسی گروههای اجتماعی، جنگ، ادبیات، غذا
✅فریبا نظری
دانش آموخته دکترای جامعهشناسی
و مطالبی از دنیای:
👈ادبیات
👈 موسیقی
👈سینما
📝 @f_nazari :ارتباط با من👈
در حوزه جامعه شناسی گروههای اجتماعی، جنگ، ادبیات، غذا
✅فریبا نظری
دانش آموخته دکترای جامعهشناسی
و مطالبی از دنیای:
👈ادبیات
👈 موسیقی
👈سینما
📝 @f_nazari :ارتباط با من👈
🌿🌷« ترانههای اعتراضی »/ بخش چهارم
👈 ب- دورهی پیروزی انقلاب سال۵۷ و قبل و بعد از آن( از سال۵۶ تا سال۶۰)👇👇
🔻ب/۱: دوران همراهی و همصدایی گروههای مختلف سیاسی کنشگر انقلاب ۵۷
🎼 این دوران از سال ۱۳۵۶ آغاز شده و تا سال ۱۳۵۸ که قبلاز تصفیه حساب با گروههای کنشگر در انقلاب ۵۷ و کنار رفتن دولت موقت بود؛ ادامه دارد ( اختلافات بسیاری از این گروهها و سازمانها و احزاب، پساز استقرار رسمی نظام جمهوری اسلامی در فروردین ۱۳۵۸، به تقابل و تضاد راهبردی و عمیق با آن رسید و از اواسط همین سال به رویارویی مسلحانه و خیابانی و حذف و درنهایت به جدایی فعالیتهای هنری ختم شد).
👈 بانگاهی به ترانههای اعتراضی آن سالها و بررسی دقیقتر افراد و گروههای تولیدکنندهی آن آثار، برخیاز ویژگیهای این ترانهها عبارتنداز:
۱- یکپارچه شدن هنرمندان موسیقی سنتی و جدی( متبلور در برنامهی گلهای رادیو با گرایشات چپ سیاسی) و هنرمندان پاپ ایرانی برای تولید ترانهی اعتراضی انقلاب
۲- ایجاد گونهی جدیدی بنام ترانه_ سرود
۳- محتوای صریح و شعار گونه و هیجانی در وصف نظام جدید اسلامی، رهبران انقلاب و آزادی مردم از استبداد
۴- دوری از تمثیل و زبان مستتر و کنایی
۵- محتوای حماسی و رزمی همراه با بیم و امید به آینده
۶- جایگزینی ترانه با سرود در برخی آثار
۷- بهرهمندی از متون سروده شده با محتوای ایدئولوژیک چپ و اسلامی
۸- محتوای سرودها از مبارزه با استبداد و سیاهی تا استعمار و امپریالیسم جهانی
۹ - محتوای دارای همدلی و همراهی با ستمدیدگان و مبارزان راه آزادی اتوپیای جهان وطنی
۱۰- تولید آثار واکنشی به برخی رخدادها و حوادث
۱۱- ساخته شده از آهنگهای ترکیبی: گروههای کر، موسیقی آمریکای لاتین، و مارشهای عزا و تعزیه
۱۲- اقبال عمومی مخاطبین
۱۳- ماندگاری برخیاز این آثار تا سالهای کنونی
۱۴- تولید با بهرهمندی از سازهای محدود
۱۵- ساخت و تولید با سادهترین امکانات موسیقایی
🔹به جز محتوای ترانههای اعتراضی، پدیدآورندگان آنها نیز به دلیل نوع تفکر و گرایش سیاسی؛ اهمیت زیادی دارند. بعضی از آنها را میتوان چنین برشمرد:
محمدرضا لطفی، اسفندیار منفردزاده، محمدرضا شجریان، حسین علیزاده، سیاوش کسرایی، هوشنگ ابتهاج، پرویز مشکاتیان، فرهاد مهراد، فریدون فروغی، شهرام ناظری، عبداله بهزادی، سعید سلطانپور، حمید سبزواری، جهانبخش پازوکی، حمید شاهنگیان، علی ندیمی، عبداله بهزادی
🔹 🔹برخی از پرتکرارترین و مشهورترین ترانههای اعتراضی دوران قبل و بعد از پیروزی انقلاب ۵۷ تا درگیریهای خیابانی و مسلحانهی سالهای ۵۹-۶۰ عبارتنداز:
🎶ترانه_ سرود «آزادی»، شعر از فرخییزدی، اجرای گروهی/ شهرام ناظری، آهنگ از محمدرضا لطفی، کانون فرهنگی هنری چاووش
🎵 سرود« ژاله خون شد»، شعر از سیاوش کسرایی، اجرای جمعی، آهنگ از حسین علیزاده براساس رخداد هفده شهریور سال ۵۷ میدان ژاله
🎶 سرود« خمینی ای امام »، شعر از حمید سبزواری، اجرای جمعی، آهنگ از حمید شاهنگیان
🎵 سرود« بهاران خجسته باد »، شعراز عبداله بهزادی، اجرای جمعی، آهنگ از اسفندیار منفردزاده
🎶 ترانه_سرود« محمد یا وحدت»، شعر از سیاوش کسرایی، خواننده فرهاد مهراد، آهنگ از اسفندیار منفردزاده
🎵 سرود «برپاخیز ازجاکن»، شعر از علی ندیمی، با آهنگی از روی ترانهی خلق متحد/ سرخیو ارتگا، اجرای جمعی
🎶 سرودهای« خون ارغوان» و « سراومد زمستون» و « رود»، شعر از سعید سلطانپور، اجرای داوود شرارهها و همراهان، آهنگ از مهرداد برآن
🎵سرود« الله الله تو پناهی بر ضعیفان »، شعر از مسعود هوشمند، خواننده هاتف، آهنگ از علی درخشان
🎶 سرود« ایران ایران »، شعر از افشین سرفراز، خواننده رضا رویگری، آهنگ از فریدون خشنود
🎵 تصنیف« ایران ای سرای امید »، شعر از هوشنگ ابتهاج، خواننده محمدرضا شجریان، آهنگ از محمدرضا لطفی، کانون فرهنگی هنری چاووش
🎶 تصنیف « شب نورد»، شعر از اصلان اصلانیان،خواننده محمدرضا شجریان، آهنگ از محمدرضا لطفی( در ارتباط با واقعهی سیاهکل)، کانون فرهنگی هنری چاووش
🎵 تصنیف « همراه شو عزیز»، شعر از برزین آذرمهر، خواننده محمدرضا شجریان ، آهنگ از پرویز مشکاتیان، کانون فرهنگی هنری چاووش
🎼🎶 قطعهی موسیقی بدون کلام « سواران دشت امید»، ساختهی حسین علیزاده
🎵 سرود« بهمن خونین جاویدان »، شعر از محمدحسین همافر، آهنگ از حمیدبهبود
🎶 سرود« یار دبستانی »، شعر و آهنگ از منصور تهرانی، خواننده فریدون فروغی
🎵ترانه_ سرود« میهن»، شعر از احسان طبری، خواننده محمدرضا شجریان، آهنگ از حسین علیزاده
🎶 ترانه_ سرود« برخیزید ای شهیدان راه خدا»، شعر از حمید سبزواری، اجرای گروهی
✍️ فریبا نظری
۱۸ خرداد ۱۴۰۲
#موسیقی_سنتی
#برنامهی_گلها
#پاپ_ایرانی
#سرود
#محتوای_ایدئولوژیک
#امپریالیسم
#جهانوطنی
#گروه_کر
#مارشعزا
#استبداد
👈ادامه دارد...
https://t.me/Sociologyofsocialgroups
👈 ب- دورهی پیروزی انقلاب سال۵۷ و قبل و بعد از آن( از سال۵۶ تا سال۶۰)👇👇
🔻ب/۱: دوران همراهی و همصدایی گروههای مختلف سیاسی کنشگر انقلاب ۵۷
🎼 این دوران از سال ۱۳۵۶ آغاز شده و تا سال ۱۳۵۸ که قبلاز تصفیه حساب با گروههای کنشگر در انقلاب ۵۷ و کنار رفتن دولت موقت بود؛ ادامه دارد ( اختلافات بسیاری از این گروهها و سازمانها و احزاب، پساز استقرار رسمی نظام جمهوری اسلامی در فروردین ۱۳۵۸، به تقابل و تضاد راهبردی و عمیق با آن رسید و از اواسط همین سال به رویارویی مسلحانه و خیابانی و حذف و درنهایت به جدایی فعالیتهای هنری ختم شد).
👈 بانگاهی به ترانههای اعتراضی آن سالها و بررسی دقیقتر افراد و گروههای تولیدکنندهی آن آثار، برخیاز ویژگیهای این ترانهها عبارتنداز:
۱- یکپارچه شدن هنرمندان موسیقی سنتی و جدی( متبلور در برنامهی گلهای رادیو با گرایشات چپ سیاسی) و هنرمندان پاپ ایرانی برای تولید ترانهی اعتراضی انقلاب
۲- ایجاد گونهی جدیدی بنام ترانه_ سرود
۳- محتوای صریح و شعار گونه و هیجانی در وصف نظام جدید اسلامی، رهبران انقلاب و آزادی مردم از استبداد
۴- دوری از تمثیل و زبان مستتر و کنایی
۵- محتوای حماسی و رزمی همراه با بیم و امید به آینده
۶- جایگزینی ترانه با سرود در برخی آثار
۷- بهرهمندی از متون سروده شده با محتوای ایدئولوژیک چپ و اسلامی
۸- محتوای سرودها از مبارزه با استبداد و سیاهی تا استعمار و امپریالیسم جهانی
۹ - محتوای دارای همدلی و همراهی با ستمدیدگان و مبارزان راه آزادی اتوپیای جهان وطنی
۱۰- تولید آثار واکنشی به برخی رخدادها و حوادث
۱۱- ساخته شده از آهنگهای ترکیبی: گروههای کر، موسیقی آمریکای لاتین، و مارشهای عزا و تعزیه
۱۲- اقبال عمومی مخاطبین
۱۳- ماندگاری برخیاز این آثار تا سالهای کنونی
۱۴- تولید با بهرهمندی از سازهای محدود
۱۵- ساخت و تولید با سادهترین امکانات موسیقایی
🔹به جز محتوای ترانههای اعتراضی، پدیدآورندگان آنها نیز به دلیل نوع تفکر و گرایش سیاسی؛ اهمیت زیادی دارند. بعضی از آنها را میتوان چنین برشمرد:
محمدرضا لطفی، اسفندیار منفردزاده، محمدرضا شجریان، حسین علیزاده، سیاوش کسرایی، هوشنگ ابتهاج، پرویز مشکاتیان، فرهاد مهراد، فریدون فروغی، شهرام ناظری، عبداله بهزادی، سعید سلطانپور، حمید سبزواری، جهانبخش پازوکی، حمید شاهنگیان، علی ندیمی، عبداله بهزادی
🔹 🔹برخی از پرتکرارترین و مشهورترین ترانههای اعتراضی دوران قبل و بعد از پیروزی انقلاب ۵۷ تا درگیریهای خیابانی و مسلحانهی سالهای ۵۹-۶۰ عبارتنداز:
🎶ترانه_ سرود «آزادی»، شعر از فرخییزدی، اجرای گروهی/ شهرام ناظری، آهنگ از محمدرضا لطفی، کانون فرهنگی هنری چاووش
🎵 سرود« ژاله خون شد»، شعر از سیاوش کسرایی، اجرای جمعی، آهنگ از حسین علیزاده براساس رخداد هفده شهریور سال ۵۷ میدان ژاله
🎶 سرود« خمینی ای امام »، شعر از حمید سبزواری، اجرای جمعی، آهنگ از حمید شاهنگیان
🎵 سرود« بهاران خجسته باد »، شعراز عبداله بهزادی، اجرای جمعی، آهنگ از اسفندیار منفردزاده
🎶 ترانه_سرود« محمد یا وحدت»، شعر از سیاوش کسرایی، خواننده فرهاد مهراد، آهنگ از اسفندیار منفردزاده
🎵 سرود «برپاخیز ازجاکن»، شعر از علی ندیمی، با آهنگی از روی ترانهی خلق متحد/ سرخیو ارتگا، اجرای جمعی
🎶 سرودهای« خون ارغوان» و « سراومد زمستون» و « رود»، شعر از سعید سلطانپور، اجرای داوود شرارهها و همراهان، آهنگ از مهرداد برآن
🎵سرود« الله الله تو پناهی بر ضعیفان »، شعر از مسعود هوشمند، خواننده هاتف، آهنگ از علی درخشان
🎶 سرود« ایران ایران »، شعر از افشین سرفراز، خواننده رضا رویگری، آهنگ از فریدون خشنود
🎵 تصنیف« ایران ای سرای امید »، شعر از هوشنگ ابتهاج، خواننده محمدرضا شجریان، آهنگ از محمدرضا لطفی، کانون فرهنگی هنری چاووش
🎶 تصنیف « شب نورد»، شعر از اصلان اصلانیان،خواننده محمدرضا شجریان، آهنگ از محمدرضا لطفی( در ارتباط با واقعهی سیاهکل)، کانون فرهنگی هنری چاووش
🎵 تصنیف « همراه شو عزیز»، شعر از برزین آذرمهر، خواننده محمدرضا شجریان ، آهنگ از پرویز مشکاتیان، کانون فرهنگی هنری چاووش
🎼🎶 قطعهی موسیقی بدون کلام « سواران دشت امید»، ساختهی حسین علیزاده
🎵 سرود« بهمن خونین جاویدان »، شعر از محمدحسین همافر، آهنگ از حمیدبهبود
🎶 سرود« یار دبستانی »، شعر و آهنگ از منصور تهرانی، خواننده فریدون فروغی
🎵ترانه_ سرود« میهن»، شعر از احسان طبری، خواننده محمدرضا شجریان، آهنگ از حسین علیزاده
🎶 ترانه_ سرود« برخیزید ای شهیدان راه خدا»، شعر از حمید سبزواری، اجرای گروهی
✍️ فریبا نظری
۱۸ خرداد ۱۴۰۲
#موسیقی_سنتی
#برنامهی_گلها
#پاپ_ایرانی
#سرود
#محتوای_ایدئولوژیک
#امپریالیسم
#جهانوطنی
#گروه_کر
#مارشعزا
#استبداد
👈ادامه دارد...
https://t.me/Sociologyofsocialgroups
Telegram
جامعهشناسی گروههای اجتماعی
👈تحلیل، نقد، معرفی کتاب، مقالات و پژوهش ها
در حوزه جامعه شناسی گروههای اجتماعی، جنگ، ادبیات، غذا
✅فریبا نظری
دانش آموخته دکترای جامعهشناسی
و مطالبی از دنیای:
👈ادبیات
👈 موسیقی
👈سینما
📝 @f_nazari :ارتباط با من👈
در حوزه جامعه شناسی گروههای اجتماعی، جنگ، ادبیات، غذا
✅فریبا نظری
دانش آموخته دکترای جامعهشناسی
و مطالبی از دنیای:
👈ادبیات
👈 موسیقی
👈سینما
📝 @f_nazari :ارتباط با من👈
💥💥یاد آر ز شمعِ مرده یادآر!
🔰 ۳تیر ماه، مصادف است با کشته شدن فجیع #ملک_المتکلمین و #میرزا_جهانگیرخان صور اسرافیل روزنامهنگار. یعنی اولین شهید روزنامه نگار به سال۱۲۸۷ش....
🔷پس از #به_توپ_بستن_مجلس، وقتی آن دو نفر را دستگیر و به باغشاه میبردند در بین راه، مردم نادان به آن دو فحش میدادند میرزاجهانگیرخان در زیر کتک و مشت و لگد قزاقان، شعار میداد اما ملک المتکلمین ساکت بود فقط گاهگاهی زیر لب میگفت: «لا حول و لا قوه الا بالله»...
به نزدیکِ سفارت انگلستان که رسیدند وقتی به گروهی اروپایی و ارمنی برخوردند، میرزاجهانگیرخان ایستاده با آواز بلندی بانگ بر زد«ما آزادی خواهانیم!»
قزاقی از پشت سر، سوشکه (نوعی شمشیر) بر پشتش زد و خون از جای ضربت جستن کرد...
هر دو آنها از #استبداد بیزار و عاشق آزادی بودند ملک با خطابه های آتشینش و میرزاجهانگیرخان با قلم و روزنامه اش از مشروطه دفاع کرده و روحها را به عشق آزادی، به پرواز در آورده بودند اما اکنون پس از به توپ بستن مجلس و برچیدن مشروطیت ایران، هر دو اسیر استبداد بودند.
وقتِ شبانه، #لیاخوف و #شاپشال، دو ارتجاع #روسی به زندان آمدند، شاپشال از میرزاجهانگیرخان پرسید:
«تو از کجا دانستی که من یهودی هستم؟»
روزنامه نگار جواب داد:
«اینطور شنیده ام. تکلیف #روزنامهنگار اینست که هرچه بگویند بنویسد و اگر دروغ است بعدا تردید میکند»
وقتی هر دو زندانی را با غل و زنجیر به دستور #محمدعلی_شاه بحضورش آوردند، ملک خطاب به شاه گفت:
«ترقی ملک و ملت جز در تحت لوای قانون و عدالت و بسط دانش و تربیت نبود... و اما اینکه مرا به کشته شدن تهدید کردی ...بدان که از کشته شدن من نتیجه ای عاید تو نخواهد شد زیرا از هر قطره خون من، هزاران ملک المتکلمین به وجود خواهد آمد که پرچم #آزادی و #عدالت و #مشروطه را خواهند برافراشت».
آن شب سپری گردید و صبح، دو نفر #قزاق وارد محبس شده ملک و میرزاجهانگیرخان را با غل و زنجیر، به گوشه ای از باغ بردند که جلادان در آنجا منتظر بودند. باقربیک یکی از جلادان، زنجیر گردن و پای دو زندانی را باز کرده، سپس کاظم خان و بالاخان، آستین ها را بالا زدند اول، میرزا جهانگیرخان را به دو قزاق دیگر سپردند، سپس طناب را به گردن ملک المتکلمین انداخته گره زدند و هر کدام، یک سر طناب را به دست گرفته محکم به سمت خود کشیدند. ملک لحظه ای تقلا کرد و بالاخره از پای افتاد. جسد بی جان ملک را به گوشه ای انداختند.
و این بار، کرم خان و باقربیک طناب را برداشته به گردن میرزاجهانگیرخان انداختند روزنامه نگار سی و دو ساله که بدنی تنومند و قوی داشت هرچه #جلادان طناب را میکشیدند با آنکه رنگ صورت زندانی کبود میشد اما روزنامه نگار خفه نمیشد و از پای نمی افتاد...!
در این موقع، کاظم خان (یکی از جلادها) قمه تیزش را از غلاف بیرون کشید و رو در روی روزنامه نگار ایستاد و قمه را با همه قوت به سینه روزنامه نگار فرو کوفت خون از سینه اش جاری شد و پیراهن سفید روزنامه نگار به سرخی گرایید، جلاد دوباره، تیغه قمه را بیرون کشیده و به سمت چپ سینه اش فرو کوفت. هیکل خون آلود روزنامه نگار، به کنار جسد ملک در غلتید...
به دستور کاظم خان، جسدها را به درون چاهی انداختند و بازگشتند.
روزنامه نگار، سه روز قبل از این حادثه، در روزنامه اش، مرگ خود را چنین پیش بینی کرده بود:
«...ما هم از این جانبازی و فداکاری عاری نداریم و هیچوقت نمی گوییم که چرا ما مغلوب مستبدین و بی دین ها شدیم، زیرا که برادران آذربایجانی و گیلانی و فارس و اصفهانی ما در راهند و عن قریب خواهند رسید. ما میخواهیم با بدنهای خود زیر سم اسبهای آنان را نرم و مفروش کرده و زمین تهران را برای تشریفات مقدم این مهمانهای تازه رسیده از خون گلوی خود زینت دهیم و به برادرهای مهربان بگوییم و افتخار کنیم که ماییم پیش صف های شهدای راه آزادی...!»
«خداوند متعال با آن همه قدرت فائقه اش، دو فرشته بر انسان مامور نکرده تا مراقبش باشند و او را از ارتکاب به گناه و اشتباه باز دارند چه برسد به شما شیاطین...!»
👈 #دهخدا که از دست دژخیمان جان به سلامت برده بود در غربت، وقتی مرگ دوستش میرزاجهانگیرخان را شنید رثائیه ای در مرگش با عنوان « یادآر ز شمعِ مرده یادآر» سرود که ماندگار شد، این مسمط زیبا هر چند آکنده از درد و حسرت و تصویریست از سیاهی و اختناق استبداد، اما امید به فردایی روشن در آن موج میزند:
ای مرغِ سحر! چو این شبِ تار
بگذاشت ز سر، سیاهکاری،
وز نفحهی روحبخشِ اسحار
رفت از سرِ خفتگان، خماری...
یاد آر ز شمعِ مرده یادآر!
✍️علی مرادی مراغه ای
@Ali_Moradi_maragheie
http://www.upsara.com/images/x708014_11.jpg
https://t.me/Sociologyofsocialgroups
🔰 ۳تیر ماه، مصادف است با کشته شدن فجیع #ملک_المتکلمین و #میرزا_جهانگیرخان صور اسرافیل روزنامهنگار. یعنی اولین شهید روزنامه نگار به سال۱۲۸۷ش....
🔷پس از #به_توپ_بستن_مجلس، وقتی آن دو نفر را دستگیر و به باغشاه میبردند در بین راه، مردم نادان به آن دو فحش میدادند میرزاجهانگیرخان در زیر کتک و مشت و لگد قزاقان، شعار میداد اما ملک المتکلمین ساکت بود فقط گاهگاهی زیر لب میگفت: «لا حول و لا قوه الا بالله»...
به نزدیکِ سفارت انگلستان که رسیدند وقتی به گروهی اروپایی و ارمنی برخوردند، میرزاجهانگیرخان ایستاده با آواز بلندی بانگ بر زد«ما آزادی خواهانیم!»
قزاقی از پشت سر، سوشکه (نوعی شمشیر) بر پشتش زد و خون از جای ضربت جستن کرد...
هر دو آنها از #استبداد بیزار و عاشق آزادی بودند ملک با خطابه های آتشینش و میرزاجهانگیرخان با قلم و روزنامه اش از مشروطه دفاع کرده و روحها را به عشق آزادی، به پرواز در آورده بودند اما اکنون پس از به توپ بستن مجلس و برچیدن مشروطیت ایران، هر دو اسیر استبداد بودند.
وقتِ شبانه، #لیاخوف و #شاپشال، دو ارتجاع #روسی به زندان آمدند، شاپشال از میرزاجهانگیرخان پرسید:
«تو از کجا دانستی که من یهودی هستم؟»
روزنامه نگار جواب داد:
«اینطور شنیده ام. تکلیف #روزنامهنگار اینست که هرچه بگویند بنویسد و اگر دروغ است بعدا تردید میکند»
وقتی هر دو زندانی را با غل و زنجیر به دستور #محمدعلی_شاه بحضورش آوردند، ملک خطاب به شاه گفت:
«ترقی ملک و ملت جز در تحت لوای قانون و عدالت و بسط دانش و تربیت نبود... و اما اینکه مرا به کشته شدن تهدید کردی ...بدان که از کشته شدن من نتیجه ای عاید تو نخواهد شد زیرا از هر قطره خون من، هزاران ملک المتکلمین به وجود خواهد آمد که پرچم #آزادی و #عدالت و #مشروطه را خواهند برافراشت».
آن شب سپری گردید و صبح، دو نفر #قزاق وارد محبس شده ملک و میرزاجهانگیرخان را با غل و زنجیر، به گوشه ای از باغ بردند که جلادان در آنجا منتظر بودند. باقربیک یکی از جلادان، زنجیر گردن و پای دو زندانی را باز کرده، سپس کاظم خان و بالاخان، آستین ها را بالا زدند اول، میرزا جهانگیرخان را به دو قزاق دیگر سپردند، سپس طناب را به گردن ملک المتکلمین انداخته گره زدند و هر کدام، یک سر طناب را به دست گرفته محکم به سمت خود کشیدند. ملک لحظه ای تقلا کرد و بالاخره از پای افتاد. جسد بی جان ملک را به گوشه ای انداختند.
و این بار، کرم خان و باقربیک طناب را برداشته به گردن میرزاجهانگیرخان انداختند روزنامه نگار سی و دو ساله که بدنی تنومند و قوی داشت هرچه #جلادان طناب را میکشیدند با آنکه رنگ صورت زندانی کبود میشد اما روزنامه نگار خفه نمیشد و از پای نمی افتاد...!
در این موقع، کاظم خان (یکی از جلادها) قمه تیزش را از غلاف بیرون کشید و رو در روی روزنامه نگار ایستاد و قمه را با همه قوت به سینه روزنامه نگار فرو کوفت خون از سینه اش جاری شد و پیراهن سفید روزنامه نگار به سرخی گرایید، جلاد دوباره، تیغه قمه را بیرون کشیده و به سمت چپ سینه اش فرو کوفت. هیکل خون آلود روزنامه نگار، به کنار جسد ملک در غلتید...
به دستور کاظم خان، جسدها را به درون چاهی انداختند و بازگشتند.
روزنامه نگار، سه روز قبل از این حادثه، در روزنامه اش، مرگ خود را چنین پیش بینی کرده بود:
«...ما هم از این جانبازی و فداکاری عاری نداریم و هیچوقت نمی گوییم که چرا ما مغلوب مستبدین و بی دین ها شدیم، زیرا که برادران آذربایجانی و گیلانی و فارس و اصفهانی ما در راهند و عن قریب خواهند رسید. ما میخواهیم با بدنهای خود زیر سم اسبهای آنان را نرم و مفروش کرده و زمین تهران را برای تشریفات مقدم این مهمانهای تازه رسیده از خون گلوی خود زینت دهیم و به برادرهای مهربان بگوییم و افتخار کنیم که ماییم پیش صف های شهدای راه آزادی...!»
«خداوند متعال با آن همه قدرت فائقه اش، دو فرشته بر انسان مامور نکرده تا مراقبش باشند و او را از ارتکاب به گناه و اشتباه باز دارند چه برسد به شما شیاطین...!»
👈 #دهخدا که از دست دژخیمان جان به سلامت برده بود در غربت، وقتی مرگ دوستش میرزاجهانگیرخان را شنید رثائیه ای در مرگش با عنوان « یادآر ز شمعِ مرده یادآر» سرود که ماندگار شد، این مسمط زیبا هر چند آکنده از درد و حسرت و تصویریست از سیاهی و اختناق استبداد، اما امید به فردایی روشن در آن موج میزند:
ای مرغِ سحر! چو این شبِ تار
بگذاشت ز سر، سیاهکاری،
وز نفحهی روحبخشِ اسحار
رفت از سرِ خفتگان، خماری...
یاد آر ز شمعِ مرده یادآر!
✍️علی مرادی مراغه ای
@Ali_Moradi_maragheie
http://www.upsara.com/images/x708014_11.jpg
https://t.me/Sociologyofsocialgroups
✅چرا یک ملت دچار وادادگی شده و نسبت به انحطاط و ویرانی بیتفاوت میشود؟
✍ مرتضی قلبی
🔻" شنیدم یکی از مغولان مردی را گرفت و میخواست او را بکشد ولی حربه ای برای این کار نداشت، بدو گفت : سرت را بر زمین بگذار و تکان نخور تا من برگردم. آن مرد سر بر زمین گذاشت، سرباز مغول رفت و شمشیری آورد و سر او را برید "
(ابن اثیر، عزالدین بن علی، الکامل التواریخ ۱۳۵۵، ترجمه ابوالقاسم حالت، موسسه مطبوعاتی علمی)
🔻🔻" در این هنگام اوراق قرآن در میان کثافات، لگد کوب قدم های مغولان گردید. در چنین حالتی امام جلال الدین علی بن حسن الرندی که پیشوا و پیش کسوت سادات ماوراالنهر بود و در زهد و پاکدامنی انگشت نما، رو به امام دانشمند رکن الدین امام زاده که از فضلای علمای عالم بود کرد و گفت: مولانا این چه وضعیتی است که مشاهده می کنم؟ پروردگار را به بیداری است یا به خواب؟! مولانا امام زاده گفت: خاموش ! باد بی نیازی خداوند است که می وزد، سامان سخن گفتن نیست"
(تاریخ جهانگشای، عطا ملک جوینی، تصحیح منصور ثروت، ۱۳۶۲، انتشارات امیرکبیر).
🔹از این دست روایت ها از دوران سلطه مغولها در کتب تاریخ بسیار در دست داریم. این وادادگی و انفعال در سطوح مختلف از عوام مردم تا علما و روحانیت و تجار و پیشهوران رخنه کرده بود.
بیتفاوتی ملت ها در برابر فساد، استبداد، سرکوب، و ناکارآمدی حکومتی یک پدیده پیچیده است و میتواند به عوامل مختلف بازگردد.
با یک پژوهش جامعه شناختی، بی مقدمه و کوتاه سخن میتوان به مواردی اشاره کرد:
۱- ناامیدی و عدم اعتماد به تغییر
اگر افراد ناامید به توانایی تحول و تغییر در سیاست حاکم باشند یا اعتماد به امکان تغییرات اجتماعی نداشته باشند، ممکن است بیتفاوتی را انتخاب کنند.
۲- کنترل رسانه ها و سانسور
کنترل رسانهها توسط حکومت یا نهادهایی که به آنها وابستهاند، مانع از اطلاع رسانی افراد مطلع و درج اخبار صحیح و تحلیل های کارشناسی میشود.
۳- تضعیف حقوق مدنی و سیاسی
کاهش حقوق مدنی و سیاسی و محدودیت در حریم شخصی افراد میتواند مانع از عکسالعمل قوی در برابر فساد و استبداد شود.
۴- ترس از پیامدها
ترس از سرکوب، تعقیب قانونی یا خشونت میتواند مردم را از مقابله با حکومت منصرف کند.
۵- احساس ناتوانی
اگر مردم احساس کنند که نمیتوانند تغییری ایجاد کنند یا صدایشان شنیده نمیشود، ممکن است بیتفاوت بمانند.
۶- منافع شخصی یا گروهی
برخی افراد یا گروهها ممکن است از وضع موجود سود ببرند و تمایلی به تغییر نداشته باشند و یا حتی در مقابل تغییرات مقاومت کنند.
۷- فرهنگ سیاسی و اجتماعی
در جوامعی که مشارکت مدنی و اعتراض ضعیف است، مردم ممکن است کمتر تمایل به مخالفت با دولت داشته باشند.
۸- مصادره ارزش های دینی و بهره برداری از انگ زنی
نظام حکمرانی خود را نماینده خدا معرفی کند و مخالفین خود را دشمنان خدا و دین معرفی کند و با انگ های کافر و ملحد و جاسوس و برانداز و نفوذی دشمن؛ منتقدین را متهم به مقابله با دین و منافع ملی معرفی کند، عامل مهمی در بی تفاوتی منتقدین اندیشمند میباشد.
۹- آسان بودن راه فرار و مهاجرت
هرگاه امکان مهاجرت به سرزمین های دیگر و شرایط زیست آسان تر ممکن باشد، به بیتفاوتی افراد کمک میکند.
۱۰- کنترل اطلاعات و تبلیغات
دولتها ممکن است از طریق کنترل رسانهها و انتشار اطلاعات نادرست، مردم را در مورد واقعیتهای موجود فریب دهند یا آنها را ناآگاه نگه دارند.
این موارد تنها چند دلیل از مجموعهای گسترده است که میتواند بیتفاوتی جامعه را در مواجهه با مسائل سیاسی و اجتماعی توضیح دهد.
#وادادگی
#بیتفاوتی_ملتها
#استبداد
#ناکارآمدی_حکومتی
https://t.me/Sociologyofsocialgroups
✍ مرتضی قلبی
🔻" شنیدم یکی از مغولان مردی را گرفت و میخواست او را بکشد ولی حربه ای برای این کار نداشت، بدو گفت : سرت را بر زمین بگذار و تکان نخور تا من برگردم. آن مرد سر بر زمین گذاشت، سرباز مغول رفت و شمشیری آورد و سر او را برید "
(ابن اثیر، عزالدین بن علی، الکامل التواریخ ۱۳۵۵، ترجمه ابوالقاسم حالت، موسسه مطبوعاتی علمی)
🔻🔻" در این هنگام اوراق قرآن در میان کثافات، لگد کوب قدم های مغولان گردید. در چنین حالتی امام جلال الدین علی بن حسن الرندی که پیشوا و پیش کسوت سادات ماوراالنهر بود و در زهد و پاکدامنی انگشت نما، رو به امام دانشمند رکن الدین امام زاده که از فضلای علمای عالم بود کرد و گفت: مولانا این چه وضعیتی است که مشاهده می کنم؟ پروردگار را به بیداری است یا به خواب؟! مولانا امام زاده گفت: خاموش ! باد بی نیازی خداوند است که می وزد، سامان سخن گفتن نیست"
(تاریخ جهانگشای، عطا ملک جوینی، تصحیح منصور ثروت، ۱۳۶۲، انتشارات امیرکبیر).
🔹از این دست روایت ها از دوران سلطه مغولها در کتب تاریخ بسیار در دست داریم. این وادادگی و انفعال در سطوح مختلف از عوام مردم تا علما و روحانیت و تجار و پیشهوران رخنه کرده بود.
بیتفاوتی ملت ها در برابر فساد، استبداد، سرکوب، و ناکارآمدی حکومتی یک پدیده پیچیده است و میتواند به عوامل مختلف بازگردد.
با یک پژوهش جامعه شناختی، بی مقدمه و کوتاه سخن میتوان به مواردی اشاره کرد:
۱- ناامیدی و عدم اعتماد به تغییر
اگر افراد ناامید به توانایی تحول و تغییر در سیاست حاکم باشند یا اعتماد به امکان تغییرات اجتماعی نداشته باشند، ممکن است بیتفاوتی را انتخاب کنند.
۲- کنترل رسانه ها و سانسور
کنترل رسانهها توسط حکومت یا نهادهایی که به آنها وابستهاند، مانع از اطلاع رسانی افراد مطلع و درج اخبار صحیح و تحلیل های کارشناسی میشود.
۳- تضعیف حقوق مدنی و سیاسی
کاهش حقوق مدنی و سیاسی و محدودیت در حریم شخصی افراد میتواند مانع از عکسالعمل قوی در برابر فساد و استبداد شود.
۴- ترس از پیامدها
ترس از سرکوب، تعقیب قانونی یا خشونت میتواند مردم را از مقابله با حکومت منصرف کند.
۵- احساس ناتوانی
اگر مردم احساس کنند که نمیتوانند تغییری ایجاد کنند یا صدایشان شنیده نمیشود، ممکن است بیتفاوت بمانند.
۶- منافع شخصی یا گروهی
برخی افراد یا گروهها ممکن است از وضع موجود سود ببرند و تمایلی به تغییر نداشته باشند و یا حتی در مقابل تغییرات مقاومت کنند.
۷- فرهنگ سیاسی و اجتماعی
در جوامعی که مشارکت مدنی و اعتراض ضعیف است، مردم ممکن است کمتر تمایل به مخالفت با دولت داشته باشند.
۸- مصادره ارزش های دینی و بهره برداری از انگ زنی
نظام حکمرانی خود را نماینده خدا معرفی کند و مخالفین خود را دشمنان خدا و دین معرفی کند و با انگ های کافر و ملحد و جاسوس و برانداز و نفوذی دشمن؛ منتقدین را متهم به مقابله با دین و منافع ملی معرفی کند، عامل مهمی در بی تفاوتی منتقدین اندیشمند میباشد.
۹- آسان بودن راه فرار و مهاجرت
هرگاه امکان مهاجرت به سرزمین های دیگر و شرایط زیست آسان تر ممکن باشد، به بیتفاوتی افراد کمک میکند.
۱۰- کنترل اطلاعات و تبلیغات
دولتها ممکن است از طریق کنترل رسانهها و انتشار اطلاعات نادرست، مردم را در مورد واقعیتهای موجود فریب دهند یا آنها را ناآگاه نگه دارند.
این موارد تنها چند دلیل از مجموعهای گسترده است که میتواند بیتفاوتی جامعه را در مواجهه با مسائل سیاسی و اجتماعی توضیح دهد.
#وادادگی
#بیتفاوتی_ملتها
#استبداد
#ناکارآمدی_حکومتی
https://t.me/Sociologyofsocialgroups
Telegram
جامعهشناسی گروههای اجتماعی
👈تحلیل، نقد، معرفی کتاب، مقالات و پژوهش ها
در حوزه جامعه شناسی گروههای اجتماعی، جنگ، ادبیات، غذا
✅فریبا نظری
دانش آموخته دکترای جامعهشناسی
و مطالبی از دنیای:
👈ادبیات
👈 موسیقی
👈سینما
📝 @f_nazari :ارتباط با من👈
در حوزه جامعه شناسی گروههای اجتماعی، جنگ، ادبیات، غذا
✅فریبا نظری
دانش آموخته دکترای جامعهشناسی
و مطالبی از دنیای:
👈ادبیات
👈 موسیقی
👈سینما
📝 @f_nazari :ارتباط با من👈