دل نوشته ای از لیلا حسین زاده: به یاد شما و صدهای دیگر؛ حتما از آتش میپرم
به یاد تو #کسری_نوری سال را بهسر میبرم که چهارسال آزگار کولی بند امنها و زندانهای ایران شدهای، چنان چرخاندهاندت که انگار سماع میروی
به یاد تو #مریم_اکبریمنفرد سال بی شکوفه را تمام میکنم، تو بیخیال در سیزدهمین سال حبس بدون یک ساعت مرخصی مطمئنم که حالا در زندان سمنان در تکاپوی آتشی و سبزه
به یاد تو #محمد_شریفیمقدم شرم میکنم رفیق، شرمم کلمه نمیشود، شاید زمانی خشم شد فقط. تو بخند رفیق، از همان قهقههها که کل مشتریهای دایی را به خنده میانداخت و مدتهاست شکلش از یادم رفته
بهیاد تو #زینب_جلالیان عزیز بهخاطر سوی چشمانت که زندان نیمهجانش کرد اما ازادگیت آخ نگفت، بر آتش سال نو میپرم، باشد بهار باشد بهار آزادی تو
بهیاد تو #حامد_قرهاوغلانی، ای دوست نادیده، بهار نویی را انتظار میکشم، ای کاش طبیعت هر سال که برمیخاست و شکوفه میکرد، کل جهان مرگ و بند و ستم را به زیر میکشید.
به یاد تو #نازنین_محمدنژاد، بهخاطر اولین آتش کوچکی که در اوین ساختهای، بغض میشوم، اشک میشوم، سکوت میشوم، سکوت میشوم نازنین و در ذهنم مایاکوفسکی با صدای تو میخواند: من بر هر آنچه هست گفتهام نیست.آخ نازنین
به یاد تو #آرش_گنجی عزیزم که چنان در حریر سکوت حبس میکشی که شاعر وقتی میخواهد شعرهایش را زندگی کند، به یاد تو که امسالمان با متن در دستان تو وقتی جلوی اوین میخواندیش تا رهسپار بند شوی، در حبس ایستاد
به یاد تو #گلرخ_ایرایی که بهار، سبزه، شکوفه، آتش رخ مبارز توست، که سال سال آزادیت باشد گلرخ
به یاد تو #یونس_السرخی شاعر عرب ما، که ستم در شعرت ویران میشود و کلماتت شکوفهی آزادی است قدم به بهاری میگذارم که کاش بهار آزادی بود...
به یاد تو #محبوبه_رضایی عزیزم، همبندم، رفیقم، با لبخند به چهرهی مومن تو فکر میکنم وقتی مقابلم میایستادی و در ضدیت با چپ میگفتی و من به تو فکر میکردم که صدایم میکردی که غذا بخورم که هواخوری برویم که چیزی کم نداشته باشم...
به یاد شما و صدهای دیگر این سال تلخ را، این سال بند را میروم که تمام کنم؛ حتما از آتش میپرم تا خشمم از کینه پاک شود، تا مهر و ایمان شما در قلبم گرم شود، تا دور از شما اما کنار شما بهنام آزادی بتوانم باز بایستم، بایستیم و قد خم نکنیم، که زندگی میروید، که شکوفه میشکوفد که بهار میایستد، عزیزان دیده و نادیده دربندم
#بهاران_به_یاد_یاران_خجسته_باد.
@Shbazneshasteganir
به یاد تو #کسری_نوری سال را بهسر میبرم که چهارسال آزگار کولی بند امنها و زندانهای ایران شدهای، چنان چرخاندهاندت که انگار سماع میروی
به یاد تو #مریم_اکبریمنفرد سال بی شکوفه را تمام میکنم، تو بیخیال در سیزدهمین سال حبس بدون یک ساعت مرخصی مطمئنم که حالا در زندان سمنان در تکاپوی آتشی و سبزه
به یاد تو #محمد_شریفیمقدم شرم میکنم رفیق، شرمم کلمه نمیشود، شاید زمانی خشم شد فقط. تو بخند رفیق، از همان قهقههها که کل مشتریهای دایی را به خنده میانداخت و مدتهاست شکلش از یادم رفته
بهیاد تو #زینب_جلالیان عزیز بهخاطر سوی چشمانت که زندان نیمهجانش کرد اما ازادگیت آخ نگفت، بر آتش سال نو میپرم، باشد بهار باشد بهار آزادی تو
بهیاد تو #حامد_قرهاوغلانی، ای دوست نادیده، بهار نویی را انتظار میکشم، ای کاش طبیعت هر سال که برمیخاست و شکوفه میکرد، کل جهان مرگ و بند و ستم را به زیر میکشید.
به یاد تو #نازنین_محمدنژاد، بهخاطر اولین آتش کوچکی که در اوین ساختهای، بغض میشوم، اشک میشوم، سکوت میشوم، سکوت میشوم نازنین و در ذهنم مایاکوفسکی با صدای تو میخواند: من بر هر آنچه هست گفتهام نیست.آخ نازنین
به یاد تو #آرش_گنجی عزیزم که چنان در حریر سکوت حبس میکشی که شاعر وقتی میخواهد شعرهایش را زندگی کند، به یاد تو که امسالمان با متن در دستان تو وقتی جلوی اوین میخواندیش تا رهسپار بند شوی، در حبس ایستاد
به یاد تو #گلرخ_ایرایی که بهار، سبزه، شکوفه، آتش رخ مبارز توست، که سال سال آزادیت باشد گلرخ
به یاد تو #یونس_السرخی شاعر عرب ما، که ستم در شعرت ویران میشود و کلماتت شکوفهی آزادی است قدم به بهاری میگذارم که کاش بهار آزادی بود...
به یاد تو #محبوبه_رضایی عزیزم، همبندم، رفیقم، با لبخند به چهرهی مومن تو فکر میکنم وقتی مقابلم میایستادی و در ضدیت با چپ میگفتی و من به تو فکر میکردم که صدایم میکردی که غذا بخورم که هواخوری برویم که چیزی کم نداشته باشم...
به یاد شما و صدهای دیگر این سال تلخ را، این سال بند را میروم که تمام کنم؛ حتما از آتش میپرم تا خشمم از کینه پاک شود، تا مهر و ایمان شما در قلبم گرم شود، تا دور از شما اما کنار شما بهنام آزادی بتوانم باز بایستم، بایستیم و قد خم نکنیم، که زندگی میروید، که شکوفه میشکوفد که بهار میایستد، عزیزان دیده و نادیده دربندم
#بهاران_به_یاد_یاران_خجسته_باد.
@Shbazneshasteganir
مأموران امنیتی #گلرخ_ایرایی، زندانی سیاسی سابق را بازداشت کردند
بهگزارش هرانا، مأموران امنیتی جمهوری اسلامی گلرخ ایرایی، زندانی سیاسی پیشین را امروز دوشنبه ۴ مهرماه در منزل خود در تهران بازداشت و به مکان نامعلومی منتقل کردند. نیروهای امنیتی همچنین در جریان بازداشت اقدام به تفتیش منزل و ضبط برخی از لوازم شخصی او کردند. از دلایل بازداشت و محل نگهداری او اطلاعی در دست نیست.
دادگاه انقلاب اسلامی فروردینماه سال گذشته گلرخ ایرایی را بهشکل غیابی به اتهام تبلیغ علیه نظام به یک سال زندان، دو سال محرومیت از عضویت در گروههای سیاسی و دو سال ممنوعیت خروج از کشور محکوم کرد. او سرانجام ۱۹ اردیبهشتماه سال جاری از زندان آمل آزاد شد.
#شب_پایدار_نیست
#زن_زندگی_آزادی
@Shbazneshasteganir
بهگزارش هرانا، مأموران امنیتی جمهوری اسلامی گلرخ ایرایی، زندانی سیاسی پیشین را امروز دوشنبه ۴ مهرماه در منزل خود در تهران بازداشت و به مکان نامعلومی منتقل کردند. نیروهای امنیتی همچنین در جریان بازداشت اقدام به تفتیش منزل و ضبط برخی از لوازم شخصی او کردند. از دلایل بازداشت و محل نگهداری او اطلاعی در دست نیست.
دادگاه انقلاب اسلامی فروردینماه سال گذشته گلرخ ایرایی را بهشکل غیابی به اتهام تبلیغ علیه نظام به یک سال زندان، دو سال محرومیت از عضویت در گروههای سیاسی و دو سال ممنوعیت خروج از کشور محکوم کرد. او سرانجام ۱۹ اردیبهشتماه سال جاری از زندان آمل آزاد شد.
#شب_پایدار_نیست
#زن_زندگی_آزادی
@Shbazneshasteganir
#گلرخ_ایرایی زندانی سیاسی سابق و یکی از بازداشتشدگان خیزش سراسری جاری در ایران، صبح روز دوشنبه ۱۸ مهرماه در پانزدهمین روز بازداشت، از زندان قرچک ورامین به مکان نامعلومی منتقل شد.
ماموران در زمان انتقال گلرخ گفتهاند او را به بازداشتگاه پلیس امنیت تهران منتقل میکنند. بااینحال او تاکنون تماسی با خانوادهاش نداشته و اطلاعی از وضعیتش در دست نیست.
#گلرخ_ایرایی روز دوشنبه ۴ مهر توسط نیروهای امنیتی در خانهاش همراه با ضربوشتم و شکستن درب خانهاش بازداشت و به زندان قرچک ورامین منتقل شده بود.
او به «اجتماع و تبانی و تبلیغ علیه نظام» متهم شده. مصداق اتهامات: «فعالیتهایش در خیزش مردم و نوشتههایش در فضای مجازی».
#زن_زندگی_آزادی
#همبسته_تا_رهایی
@shbazneshasteganir
ماموران در زمان انتقال گلرخ گفتهاند او را به بازداشتگاه پلیس امنیت تهران منتقل میکنند. بااینحال او تاکنون تماسی با خانوادهاش نداشته و اطلاعی از وضعیتش در دست نیست.
#گلرخ_ایرایی روز دوشنبه ۴ مهر توسط نیروهای امنیتی در خانهاش همراه با ضربوشتم و شکستن درب خانهاش بازداشت و به زندان قرچک ورامین منتقل شده بود.
او به «اجتماع و تبانی و تبلیغ علیه نظام» متهم شده. مصداق اتهامات: «فعالیتهایش در خیزش مردم و نوشتههایش در فضای مجازی».
#زن_زندگی_آزادی
#همبسته_تا_رهایی
@shbazneshasteganir
شورای بازنشستگان ایران
تمامی زندانیان سیاسی، عقیدتی، معیشتی، محیط زیستی، فعالین زنان و مدنی، آزاد باید گردند. @shbazneshasteganir
بیانیه پنج تن از زنان سیاسی پس از آزادی از زندان با مطالبه ی آزادی سایر زندانیان سیاسی و آزادیخواه!
«ما نویسندگان این نامه به عنوان بخش بسیار کوچکی از زندانیان سیاسی ایران که به تازگی از زندان آزاد شده ایم بر این باوریم که موج آزادیهای اخیر زندانیان سیاسی از نتایج خیزش اعتراضی مردم آزادیخواه و شجاع از جمله زنان و جوانان مبارز ایران است. اتفاقی که نتیجه همبستگی در قیام #زن_زندگی_آزادی و خیزش مردمی علیه سرکوب حکومت است. حرکتی که ابعاد گسترده و مبنای برانگیزاننده آن توجه همهی جهان را جلب نموده و الهام بخش تلاش برای عدالت و آزادی شده ، ما از زمانی که آزاد شدهایم چشم به راه رهایی بقیه همبندیهایمان هستیم ، از جمله سپیده کاشانی و نیلوفر بیانی که حکایت ۵ سال رنج و ستمی که بر آنها روا رفته را همه شنیده اند.آنها جزو شریفترین افراد این سرزمین هستند که در طی این سال ها با زندان و شکنجه صرفا تاوان عشق و پاسداری خود از طبیعت این مرز و بوم را پرداخت کردهاند.
آنچه در این میان بسیار تاثیرگذار و قابل توجه است ترکیب و پایگاه اجتماعی زندانیان است. جمع زندانیانی که فعالین زنان، معلمان، دانشجویان، کارگران، جامعهشناسان، اساتید دانشگاه، وکلا، روزنامه نگاران، سینماگران، ورزشکاران، نویسندگان، هنرمندان، نوکیشان مسیحی، دراویش، اقوام، دادخواهان تا جامعه بهائیان و فعالین محیط زیست و… را در برمیگیرد.این گستردگی اجتماعی وسعت حیرت انگیز برخورد حاکمیت با مردم ایران و همچنین مقاومت مردمی در طبقات و اقشار مختلف را نشان میدهد.
ما به عنوان تعدادی از زندانیان سیاسی زن آزاد شده و همراه با حرکت آزادیبخش “زن، زندگی، آزادی” امید داریم با تداوم حمایتهای شما مردم و تلاش و پافشاری جامعه جهانی به زودی شاهد آزادی همه زندانیان سیاسی مرد و زن و همبندیان زندانی خود در اوین، و سایر زندانها باشیم.
از جمله #نرگس_محمدی #ناهید_تقوی #مریم_حاجحسینی #فاطمه_مثنی #زهرا_زهتابچی #سپیده_قلیان #مهوش_شهریاری #فریبا_کمالآبادی #بهاره_هدایت #فائزه_هاشمی #گلرخ_ایرایی #ثمین_احسانی #اکرم_نصیریان #نسرین_جوادی #معصومه_نساجی #ملیحه_نظری #سارا_احمدی #نیلوفر_بیانی #سپیده_کاشانی #مریم_اکبریمنفرد #زینب_جلالیان #سها_مرتضایی و… .
روز آزادی نزدیک است.»
از طرف:
#عالیه_مطلب_زاده
#رها_عسکریزاده
#نوشین_جعفری
#ملیحه_جعفری
#هستی_امیری
@shbazneshasteganir
«ما نویسندگان این نامه به عنوان بخش بسیار کوچکی از زندانیان سیاسی ایران که به تازگی از زندان آزاد شده ایم بر این باوریم که موج آزادیهای اخیر زندانیان سیاسی از نتایج خیزش اعتراضی مردم آزادیخواه و شجاع از جمله زنان و جوانان مبارز ایران است. اتفاقی که نتیجه همبستگی در قیام #زن_زندگی_آزادی و خیزش مردمی علیه سرکوب حکومت است. حرکتی که ابعاد گسترده و مبنای برانگیزاننده آن توجه همهی جهان را جلب نموده و الهام بخش تلاش برای عدالت و آزادی شده ، ما از زمانی که آزاد شدهایم چشم به راه رهایی بقیه همبندیهایمان هستیم ، از جمله سپیده کاشانی و نیلوفر بیانی که حکایت ۵ سال رنج و ستمی که بر آنها روا رفته را همه شنیده اند.آنها جزو شریفترین افراد این سرزمین هستند که در طی این سال ها با زندان و شکنجه صرفا تاوان عشق و پاسداری خود از طبیعت این مرز و بوم را پرداخت کردهاند.
آنچه در این میان بسیار تاثیرگذار و قابل توجه است ترکیب و پایگاه اجتماعی زندانیان است. جمع زندانیانی که فعالین زنان، معلمان، دانشجویان، کارگران، جامعهشناسان، اساتید دانشگاه، وکلا، روزنامه نگاران، سینماگران، ورزشکاران، نویسندگان، هنرمندان، نوکیشان مسیحی، دراویش، اقوام، دادخواهان تا جامعه بهائیان و فعالین محیط زیست و… را در برمیگیرد.این گستردگی اجتماعی وسعت حیرت انگیز برخورد حاکمیت با مردم ایران و همچنین مقاومت مردمی در طبقات و اقشار مختلف را نشان میدهد.
ما به عنوان تعدادی از زندانیان سیاسی زن آزاد شده و همراه با حرکت آزادیبخش “زن، زندگی، آزادی” امید داریم با تداوم حمایتهای شما مردم و تلاش و پافشاری جامعه جهانی به زودی شاهد آزادی همه زندانیان سیاسی مرد و زن و همبندیان زندانی خود در اوین، و سایر زندانها باشیم.
از جمله #نرگس_محمدی #ناهید_تقوی #مریم_حاجحسینی #فاطمه_مثنی #زهرا_زهتابچی #سپیده_قلیان #مهوش_شهریاری #فریبا_کمالآبادی #بهاره_هدایت #فائزه_هاشمی #گلرخ_ایرایی #ثمین_احسانی #اکرم_نصیریان #نسرین_جوادی #معصومه_نساجی #ملیحه_نظری #سارا_احمدی #نیلوفر_بیانی #سپیده_کاشانی #مریم_اکبریمنفرد #زینب_جلالیان #سها_مرتضایی و… .
روز آزادی نزدیک است.»
از طرف:
#عالیه_مطلب_زاده
#رها_عسکریزاده
#نوشین_جعفری
#ملیحه_جعفری
#هستی_امیری
@shbazneshasteganir
Telegram
attach 📎
وكيل زندانی سیاسی #گلرخ_ایرائی گفت از موکلش خواسته شده نامه درخواست عفو را امضاء کند تا آزاد شود. ولی، گلرخ نپذیرفته است .
#زن_زندگی_ازادی
#ایستاده_ایم_تا_پایان
@Shbazneshasteganir
#زن_زندگی_ازادی
#ایستاده_ایم_تا_پایان
@Shbazneshasteganir
حکم ظالمانه #گلرخ_ایرایی ؛ هفت سال زندان و انواع محرومیتهای اجتماعی
«گلرخ ایرایی از بازداشتشدگان در جریان قیام ژینا با حکم قاضی ایمان افشاری رئیس شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب تهران به ۷ سال حبس تعزیزی (بابت اتهام اجتماع و تبانی ۶ سال حبس، بابت اتهام تبلیغ علیه نظام ۱ سال حبس)، ۲ سال ممنوعیت خروج از کشور، ۲ سال ممنوعیت حضور در تهران، ۲ سال ممنوعیت حضور در احزاب، گروهها و دستهجات و ضبط گوشی تلفن همراه محکوم شد.چنانچه این حکم در مرحله تجدیدنظر تأیید شود، از این میزان حبس، ۶ سال زندان قابل اجرا است.
گلرخ ایرایی ۴ مهر ۱۴۰۱، توسط نیروهای امنیتی در منزل خود در تهران همراه با ضرب و شتم بازداشت شد. نیروهای امنیتی در جریان بازداشت اقدام به تفتیش منزل و ضبط برخی از لوازم شخصی او کرده بودند. اوایل آبان ایرایی در شعبه ۲ بازپرسی دادسرای اوین به ریاست محمود حاج مرادی به «اجتماع و تبانی و تبلیغ علیه نظام» متهم شد.
این حکم قضایی نیست، بلکه سرکوب عریان ست!
@Shbazneshasteganir
«گلرخ ایرایی از بازداشتشدگان در جریان قیام ژینا با حکم قاضی ایمان افشاری رئیس شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب تهران به ۷ سال حبس تعزیزی (بابت اتهام اجتماع و تبانی ۶ سال حبس، بابت اتهام تبلیغ علیه نظام ۱ سال حبس)، ۲ سال ممنوعیت خروج از کشور، ۲ سال ممنوعیت حضور در تهران، ۲ سال ممنوعیت حضور در احزاب، گروهها و دستهجات و ضبط گوشی تلفن همراه محکوم شد.چنانچه این حکم در مرحله تجدیدنظر تأیید شود، از این میزان حبس، ۶ سال زندان قابل اجرا است.
گلرخ ایرایی ۴ مهر ۱۴۰۱، توسط نیروهای امنیتی در منزل خود در تهران همراه با ضرب و شتم بازداشت شد. نیروهای امنیتی در جریان بازداشت اقدام به تفتیش منزل و ضبط برخی از لوازم شخصی او کرده بودند. اوایل آبان ایرایی در شعبه ۲ بازپرسی دادسرای اوین به ریاست محمود حاج مرادی به «اجتماع و تبانی و تبلیغ علیه نظام» متهم شد.
این حکم قضایی نیست، بلکه سرکوب عریان ست!
@Shbazneshasteganir
یادداشت گلرخ ابراهیمی ایرایی از زندان اوین
زندانی سیاسی گلرخ ابراهیمی ایرایی طی یادداشتی از زندان اوین خواهان خاتمه دادن به حمایت از رژیم و به رسمیت شناختن آن شد.
به گزارش کانون حقوق بشر ایران، شنبه ۲ اردیبهشت ماه ۱۴۰۲، زندانی سیاسی گلرخ ابراهیمی ایرایی متن پیامی از زندان اوین به بیرون از زندان فرستاد.
متن کامل پیام او به شرح زیر است:
«از همان روزهای اول مرگ عادیسازی شد. آنچه میبایست تکانمان میداد، دیگر هولناک نبود و بخشی از زندگی عادیمان شد.
سران رژیم توسط مجامع بینالمللی به رسمیت شناخته شدند. مراودات سیاسی و تجاری آغاز شد و قدرت سیاسی و تسلیحاتی رژیم گسترش یافت. آتش این تسلیحات روزی بر سر مردم بیدفاع سوریه آوار شد و روزی بر سر معترضان در داخل کشور.
مجامع بینالمللی با ما ابراز همدردی کردند و به جای قطع روابط دیپلماتیک به صدور بیانیه و محکوم کردن سران رژیم و افراد و نهادهای وابسته به آنان اکتفا کردند.
تشکلهای داخل نادیده گرفته شدند. مطالباتِ اصناف و اتحادیهها شنیده نشد و نیروهای دستنشاندهی رژیم محور گفتگوها شدند. ادامه خبر ....
#زندان_اوین
#گلرخ_ابراهیمی_ایرایی
#اعتراضات_سراسری
🆔@iranhrs98
@Shbazneshasteganir
زندانی سیاسی گلرخ ابراهیمی ایرایی طی یادداشتی از زندان اوین خواهان خاتمه دادن به حمایت از رژیم و به رسمیت شناختن آن شد.
به گزارش کانون حقوق بشر ایران، شنبه ۲ اردیبهشت ماه ۱۴۰۲، زندانی سیاسی گلرخ ابراهیمی ایرایی متن پیامی از زندان اوین به بیرون از زندان فرستاد.
متن کامل پیام او به شرح زیر است:
«از همان روزهای اول مرگ عادیسازی شد. آنچه میبایست تکانمان میداد، دیگر هولناک نبود و بخشی از زندگی عادیمان شد.
سران رژیم توسط مجامع بینالمللی به رسمیت شناخته شدند. مراودات سیاسی و تجاری آغاز شد و قدرت سیاسی و تسلیحاتی رژیم گسترش یافت. آتش این تسلیحات روزی بر سر مردم بیدفاع سوریه آوار شد و روزی بر سر معترضان در داخل کشور.
مجامع بینالمللی با ما ابراز همدردی کردند و به جای قطع روابط دیپلماتیک به صدور بیانیه و محکوم کردن سران رژیم و افراد و نهادهای وابسته به آنان اکتفا کردند.
تشکلهای داخل نادیده گرفته شدند. مطالباتِ اصناف و اتحادیهها شنیده نشد و نیروهای دستنشاندهی رژیم محور گفتگوها شدند. ادامه خبر ....
#زندان_اوین
#گلرخ_ابراهیمی_ایرایی
#اعتراضات_سراسری
🆔@iranhrs98
@Shbazneshasteganir
#گلرخ_ایرایی، فعال حقوقبشر و از بازداشتشدگان خیزش سراسری که از ۲۸۰ روز پیش در زندان اوین به سر میبرد، با حکم عباسعلی حوزان و خسرو خلیلی مهدیرجی قضات شعبه ۳۶ دادگاه تجدیدنظر استان تهران به پنج سال زندان قطعی و مجازاتهای تکمیلی محکوم شد.
مفسدین آزاد ، معترضین به تبعیض و فساد در زندان!
#گلرخ_ایرایی
#اکبر_طبری
@Shbazneshasteganir
مفسدین آزاد ، معترضین به تبعیض و فساد در زندان!
#گلرخ_ایرایی
#اکبر_طبری
@Shbazneshasteganir
هفت زن فعال سیاسی و مدنی محبوس در زندان اوین با انتشار بیانیهای اعلام کردند در حمایت از مردم ایران و اعتراض علیه جمهوری اسلامی از روز جمعه در حیاط زندان دست به تحصن میزنند.
#آزاده_عابدینی، #سپیده_قلیان، #شکیلامنفرد، #گلرخ_ایرایی، #نرگس_محمدی، #محبوبه_رضایی و #ویدا_ربانی در این بیانیه با اشاره به گذشت یک سال از کشته شدن مهسا امینی به دست مأموران جمهوری اسلامی و «کشته شدن و اعدام مظلومانه دختران و پسران سرزمینمان در خیابانها و زندانها، کور کردن معترضان، بازداشت، شکنجه و زندان به پا خاستگان» گفتهاند برای ادامه مبارزه برای رسیدن به پیروزی «امید و انگیزه» دارند.
آنها در ادامه نوشتهاند: «ما زنان زندانی سیاسی اوین در کنار همه آزادیخواهان و برابریطلبان جهان، در حمایت از مردم ایران و اعتراض به سیاستهای خشونت آمیز، سرکوبگرانه و بیرحمانه حکومت دینی استبدادی از روز ۲۴ شهریور در حیاط بند زنان اوین تحصن خواهیم کرد و با مردم ایران همصدا خواهیم بود».
این هفت زندانی سیاسی از مردم ایران و جهان خواستهاند «صدای معترضان و مخالفان و مردم باشند و ما را یاری کنند».
#زن_زندگی_آزادی
@shbazneshasteganir
#آزاده_عابدینی، #سپیده_قلیان، #شکیلامنفرد، #گلرخ_ایرایی، #نرگس_محمدی، #محبوبه_رضایی و #ویدا_ربانی در این بیانیه با اشاره به گذشت یک سال از کشته شدن مهسا امینی به دست مأموران جمهوری اسلامی و «کشته شدن و اعدام مظلومانه دختران و پسران سرزمینمان در خیابانها و زندانها، کور کردن معترضان، بازداشت، شکنجه و زندان به پا خاستگان» گفتهاند برای ادامه مبارزه برای رسیدن به پیروزی «امید و انگیزه» دارند.
آنها در ادامه نوشتهاند: «ما زنان زندانی سیاسی اوین در کنار همه آزادیخواهان و برابریطلبان جهان، در حمایت از مردم ایران و اعتراض به سیاستهای خشونت آمیز، سرکوبگرانه و بیرحمانه حکومت دینی استبدادی از روز ۲۴ شهریور در حیاط بند زنان اوین تحصن خواهیم کرد و با مردم ایران همصدا خواهیم بود».
این هفت زندانی سیاسی از مردم ایران و جهان خواستهاند «صدای معترضان و مخالفان و مردم باشند و ما را یاری کنند».
#زن_زندگی_آزادی
@shbazneshasteganir
🔶 دادخواهی مردمی زنان زندانی در اوین
روز چهارشنبه شش دیماه زمانی که قضات دادگاه انقلاب و مقامات قضائی به بند زنان آمدند و مواجهه و مقاومت زنان در مقابل سرکوب، شکنجه، زندان و اعدام شکل گرفت، صحنههایی بهیاد ماندنی به تصویر کشیده شد.
صحنهای که مقابل چشمانم بود تصویری واضح و قدرتمند از برپاییِ یک” داد”گاه و” داد”خواهی مردمی علیه عوامل قضائیِ دخیل در جنایتها بود که احکام ضد بشری را صادر و اجرا کرده بودند.
زنانی که در داخل زندان با شجاعت و شهامت در مقابل قضات صادر کننده احکامشان ایستاده بودند و تنها خواستهشان توقف سرکوب و خشونت علیه مردم ایران بود.
آنها فریاد میزدند و از مقامات میخواستند که اعدام و شکنجه را متوقف کنند.
قضات و مقاماتی که در میان دهها نیروی امنیتی جرات بیرون آمدن از در اتاق یا پذیرفتن ورود ما زنان به اتاقهایشان را نداشتند.
این لحظه همان لکنت زبان جنایتکار در مقابل دادخواه است.
صحنه عجیبی بود. ما زندانیان جلوی در ایستاده بودیم و تکان نمیخوردیم. نیروهای امنیتی و زندانبانها ما را به اینطرف و آنطرف میکشیدند. یکی دو بار زمین خورده اما دوباره بلند شدیم و ایستادیم. دستهایمان را به شکل قلاب زنجیر کردیم و شعار و سرود خواندیم.
یک لحظه در راهروی بند هیچ نبود جز فریاد طنینانداز زنان : “محسن شکاری” “محسن شکاری” “محسن شکاری”.. و تصویر عموزاد از لای نردههای پنجره افسرنگهبانی که سرش پائین و پائینتر میافتاد، تصویری به یاد ماندنی شد در خاطرمان.
ای کاش عکاسی از آن لحظه عکس میگرفت.
این شکوه فریاد دادخواهی علیه بیدادگر و ظالم است. این زیبایی سر برآوردن عدالتخواهی در بارگاه ظلم بیامان، در بند زنان است.
در آن لحظه #گلرخ را میبینم که با یکی از ماموران بحث میکند و میگوید به جای عقب راندن ما یک بار رو به سوی آنان بگیر و به آنان بگو جنایت بس است. قتل و کشتار بس است. به جای ما آنان را متوقف کن که دستشان در خون است.
صدای فریاد دیگری را میشنوم. #سپیده سرش را از لای میلههای پنجره جلو میبرد و خطاب به عموزاد میگوید چرا محسن را کشتی؟ چرا محمد مهدی کرمی را کشتید؟
بیاختیار دیگری فریاد میکشد #ماشالله_کرمی کجاست؟ چرا آزادش نمیکنید؟
#محبوبه با لهجه جنوبی فریاد میزند کیان را خودتان کشتید. حالا میخواهید مجاهد کورکور را اعدام کنید؟
صدای #سروناز را از پشت در قفل شده و صورت پر حرارتش را از دریچه کوچکش میبینم و میشنوم فریاد میزند: “ محسن شکاری زنده است.” “ خون سرد نمیشه.”
از پشت درِ قفل شده، کمی دورتر از ما زنان فریاد میزنند رضا رسائی را نکشید و با مشت بر در می کوبند.
به نظرم میآید این باشکوهترین “داد”گاه است.
صدایم بلند میشود و به جمع سخنرانان میپیوندم.” این یک دادخواهی مردمی است . جلوه و تصویری از “ داد” گاه شما قضاتِ دادگاه انقلاب و مقامات قضائیست که دست به اِعمال شکنجه و اعدام زدهاید. خوب احساس کنید. احساس کنید زمانی که در مقابل مردم رنجکشیده ایران با این پرسش مواجه خواهید شد “که چرا فرزندان این سرزمین را کشتهاید؟ چرا جوانان را اعدام کردهاید؟ چرا زنان و مردان را شکنجه و زندان کردهاید به چه حالی خواهید افتاد؟ شما الان که هنوز در مسند قدرتید و در داخل زندان جمهوریاسلامی در میان گارد مسلح محافظت میشوید، جرات ندارید که به میان ما نُه زن زندانی بیائید یا درِ اتاق را باز کنید و در مقابل ما بایستید و پاسخگوی رفتارتان باشید. یقین دارم در پیشگاه مردم در روز دادخواهی نیز نخواهید توانست حتا یک کلمه بر زبان برانید. اینجا دادگاه مردمی در قلب زندان اوین در بند زنان سیاسی-عقیدتی برای امر دادخواهیست.
این تاریخ را به ذهنتان بسپارید.
صدای اعتراض بلندتر از قبل در تمام زوایای ساختمان میپیچد. “دست از صدور احکام اعدام بردارید. ماشین مرگ، اعدام و شکنجه را متوقف کنید. دلیل به اینجا آمدنمان نه احکامیست که علیه خودمان صادر شده است و نه زندانیست که با افتخار تحمل میکنیم. ما اینجا آمدهایم که بگوییم خشونت علیه مردم را متوقف کنید. آمدهایم بگوئیم مقاومت و اعتراض ادامه دارد و جنبش “زن، زندگی، آزادی” زنده است.”
موج فریاد رسای زنان در فضای زندان پیچیده بود . ای کاش صدابرداری بود و سکوت محض خفت الود مقامات و قضات را که قادر به براوردن یک کلمه از همان دهانهایی که احکام مرگ و زندان را پشت میزهایشان بلند میخوانند، نبودند، ضبط می کرد. این سکوت برای تاریخ شنیدنی است و قطعا تکرار خواهد شد.
گرچه این تصویر به دوربین هیچ عکاسی راه نیافت اما در روح و روان ما و ذهن جنایتکاران ثبت تاریخی شد. زنده باد مقاومت و امید
#نرگس_محمدی
۶ دی ۱۴۰۲
زندان اوین
#زندانی_سیاسی_آزاد_باید_گردد
#اعدام_قتل_عمدحکومتی
@Shbazneshasteganir
روز چهارشنبه شش دیماه زمانی که قضات دادگاه انقلاب و مقامات قضائی به بند زنان آمدند و مواجهه و مقاومت زنان در مقابل سرکوب، شکنجه، زندان و اعدام شکل گرفت، صحنههایی بهیاد ماندنی به تصویر کشیده شد.
صحنهای که مقابل چشمانم بود تصویری واضح و قدرتمند از برپاییِ یک” داد”گاه و” داد”خواهی مردمی علیه عوامل قضائیِ دخیل در جنایتها بود که احکام ضد بشری را صادر و اجرا کرده بودند.
زنانی که در داخل زندان با شجاعت و شهامت در مقابل قضات صادر کننده احکامشان ایستاده بودند و تنها خواستهشان توقف سرکوب و خشونت علیه مردم ایران بود.
آنها فریاد میزدند و از مقامات میخواستند که اعدام و شکنجه را متوقف کنند.
قضات و مقاماتی که در میان دهها نیروی امنیتی جرات بیرون آمدن از در اتاق یا پذیرفتن ورود ما زنان به اتاقهایشان را نداشتند.
این لحظه همان لکنت زبان جنایتکار در مقابل دادخواه است.
صحنه عجیبی بود. ما زندانیان جلوی در ایستاده بودیم و تکان نمیخوردیم. نیروهای امنیتی و زندانبانها ما را به اینطرف و آنطرف میکشیدند. یکی دو بار زمین خورده اما دوباره بلند شدیم و ایستادیم. دستهایمان را به شکل قلاب زنجیر کردیم و شعار و سرود خواندیم.
یک لحظه در راهروی بند هیچ نبود جز فریاد طنینانداز زنان : “محسن شکاری” “محسن شکاری” “محسن شکاری”.. و تصویر عموزاد از لای نردههای پنجره افسرنگهبانی که سرش پائین و پائینتر میافتاد، تصویری به یاد ماندنی شد در خاطرمان.
ای کاش عکاسی از آن لحظه عکس میگرفت.
این شکوه فریاد دادخواهی علیه بیدادگر و ظالم است. این زیبایی سر برآوردن عدالتخواهی در بارگاه ظلم بیامان، در بند زنان است.
در آن لحظه #گلرخ را میبینم که با یکی از ماموران بحث میکند و میگوید به جای عقب راندن ما یک بار رو به سوی آنان بگیر و به آنان بگو جنایت بس است. قتل و کشتار بس است. به جای ما آنان را متوقف کن که دستشان در خون است.
صدای فریاد دیگری را میشنوم. #سپیده سرش را از لای میلههای پنجره جلو میبرد و خطاب به عموزاد میگوید چرا محسن را کشتی؟ چرا محمد مهدی کرمی را کشتید؟
بیاختیار دیگری فریاد میکشد #ماشالله_کرمی کجاست؟ چرا آزادش نمیکنید؟
#محبوبه با لهجه جنوبی فریاد میزند کیان را خودتان کشتید. حالا میخواهید مجاهد کورکور را اعدام کنید؟
صدای #سروناز را از پشت در قفل شده و صورت پر حرارتش را از دریچه کوچکش میبینم و میشنوم فریاد میزند: “ محسن شکاری زنده است.” “ خون سرد نمیشه.”
از پشت درِ قفل شده، کمی دورتر از ما زنان فریاد میزنند رضا رسائی را نکشید و با مشت بر در می کوبند.
به نظرم میآید این باشکوهترین “داد”گاه است.
صدایم بلند میشود و به جمع سخنرانان میپیوندم.” این یک دادخواهی مردمی است . جلوه و تصویری از “ داد” گاه شما قضاتِ دادگاه انقلاب و مقامات قضائیست که دست به اِعمال شکنجه و اعدام زدهاید. خوب احساس کنید. احساس کنید زمانی که در مقابل مردم رنجکشیده ایران با این پرسش مواجه خواهید شد “که چرا فرزندان این سرزمین را کشتهاید؟ چرا جوانان را اعدام کردهاید؟ چرا زنان و مردان را شکنجه و زندان کردهاید به چه حالی خواهید افتاد؟ شما الان که هنوز در مسند قدرتید و در داخل زندان جمهوریاسلامی در میان گارد مسلح محافظت میشوید، جرات ندارید که به میان ما نُه زن زندانی بیائید یا درِ اتاق را باز کنید و در مقابل ما بایستید و پاسخگوی رفتارتان باشید. یقین دارم در پیشگاه مردم در روز دادخواهی نیز نخواهید توانست حتا یک کلمه بر زبان برانید. اینجا دادگاه مردمی در قلب زندان اوین در بند زنان سیاسی-عقیدتی برای امر دادخواهیست.
این تاریخ را به ذهنتان بسپارید.
صدای اعتراض بلندتر از قبل در تمام زوایای ساختمان میپیچد. “دست از صدور احکام اعدام بردارید. ماشین مرگ، اعدام و شکنجه را متوقف کنید. دلیل به اینجا آمدنمان نه احکامیست که علیه خودمان صادر شده است و نه زندانیست که با افتخار تحمل میکنیم. ما اینجا آمدهایم که بگوییم خشونت علیه مردم را متوقف کنید. آمدهایم بگوئیم مقاومت و اعتراض ادامه دارد و جنبش “زن، زندگی، آزادی” زنده است.”
موج فریاد رسای زنان در فضای زندان پیچیده بود . ای کاش صدابرداری بود و سکوت محض خفت الود مقامات و قضات را که قادر به براوردن یک کلمه از همان دهانهایی که احکام مرگ و زندان را پشت میزهایشان بلند میخوانند، نبودند، ضبط می کرد. این سکوت برای تاریخ شنیدنی است و قطعا تکرار خواهد شد.
گرچه این تصویر به دوربین هیچ عکاسی راه نیافت اما در روح و روان ما و ذهن جنایتکاران ثبت تاریخی شد. زنده باد مقاومت و امید
#نرگس_محمدی
۶ دی ۱۴۰۲
زندان اوین
#زندانی_سیاسی_آزاد_باید_گردد
#اعدام_قتل_عمدحکومتی
@Shbazneshasteganir