This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
"صدای سپیده باشیم"
برادر "سپیده رشنو" با انتشار این ویدئو در شبکه اجتماعی ایکس، نوشته:
«ما طاقت نبودنتو نداریم. تونباید بری زندان خواستم خواهش کنم صدای سپیده باشین تا قبل از اینکه دیر بشه.»
سپیده رشنو در واکنش به حکم زندان خود در صفحه اینستاگرامش نوشته بود:
«چهار سال حبس به خاطر داشتنِ مو به همان اندازه بلاهتِ محض است که انگار کسی را به خاطر داشتنِ دست یا پا زندانی کنند. فقط کاش میتوانستم به خانوادهام بفهمانم که سرافکنده نیستم. رنجِشان را نمیخواستم. به پدرم بفهمانم که زندانی شدنِ دخترش مایهٔ ننگ نیست و آدمهای آن روستایِ ما هم دارند تغییر میکنند. به خواهرم بگویم که زندانی شدنِ من را از دوقلوها قایم نکن. بگو زندان است اما مجرم نیست. پای حقوقش مانده. پای آیندهای که برای آنهاست. شما هم خوشحال نباشید. چهار سال اسارتِ سیاه نمیتواند تغییری در حقیقت ایجاد کند. شما به آگاهی و ارادهها باختهاید.»
"صدای سپیده باشیم"
#سپیده_رشنو
@Shbazneshasteganir
"صدای سپیده باشیم"
برادر "سپیده رشنو" با انتشار این ویدئو در شبکه اجتماعی ایکس، نوشته:
«ما طاقت نبودنتو نداریم. تونباید بری زندان خواستم خواهش کنم صدای سپیده باشین تا قبل از اینکه دیر بشه.»
سپیده رشنو در واکنش به حکم زندان خود در صفحه اینستاگرامش نوشته بود:
«چهار سال حبس به خاطر داشتنِ مو به همان اندازه بلاهتِ محض است که انگار کسی را به خاطر داشتنِ دست یا پا زندانی کنند. فقط کاش میتوانستم به خانوادهام بفهمانم که سرافکنده نیستم. رنجِشان را نمیخواستم. به پدرم بفهمانم که زندانی شدنِ دخترش مایهٔ ننگ نیست و آدمهای آن روستایِ ما هم دارند تغییر میکنند. به خواهرم بگویم که زندانی شدنِ من را از دوقلوها قایم نکن. بگو زندان است اما مجرم نیست. پای حقوقش مانده. پای آیندهای که برای آنهاست. شما هم خوشحال نباشید. چهار سال اسارتِ سیاه نمیتواند تغییری در حقیقت ایجاد کند. شما به آگاهی و ارادهها باختهاید.»
"صدای سپیده باشیم"
#سپیده_رشنو
@Shbazneshasteganir
🔶 دادخواهی مردمی زنان زندانی در اوین
روز چهارشنبه شش دیماه زمانی که قضات دادگاه انقلاب و مقامات قضائی به بند زنان آمدند و مواجهه و مقاومت زنان در مقابل سرکوب، شکنجه، زندان و اعدام شکل گرفت، صحنههایی بهیاد ماندنی به تصویر کشیده شد.
صحنهای که مقابل چشمانم بود تصویری واضح و قدرتمند از برپاییِ یک” داد”گاه و” داد”خواهی مردمی علیه عوامل قضائیِ دخیل در جنایتها بود که احکام ضد بشری را صادر و اجرا کرده بودند.
زنانی که در داخل زندان با شجاعت و شهامت در مقابل قضات صادر کننده احکامشان ایستاده بودند و تنها خواستهشان توقف سرکوب و خشونت علیه مردم ایران بود.
آنها فریاد میزدند و از مقامات میخواستند که اعدام و شکنجه را متوقف کنند.
قضات و مقاماتی که در میان دهها نیروی امنیتی جرات بیرون آمدن از در اتاق یا پذیرفتن ورود ما زنان به اتاقهایشان را نداشتند.
این لحظه همان لکنت زبان جنایتکار در مقابل دادخواه است.
صحنه عجیبی بود. ما زندانیان جلوی در ایستاده بودیم و تکان نمیخوردیم. نیروهای امنیتی و زندانبانها ما را به اینطرف و آنطرف میکشیدند. یکی دو بار زمین خورده اما دوباره بلند شدیم و ایستادیم. دستهایمان را به شکل قلاب زنجیر کردیم و شعار و سرود خواندیم.
یک لحظه در راهروی بند هیچ نبود جز فریاد طنینانداز زنان : “محسن شکاری” “محسن شکاری” “محسن شکاری”.. و تصویر عموزاد از لای نردههای پنجره افسرنگهبانی که سرش پائین و پائینتر میافتاد، تصویری به یاد ماندنی شد در خاطرمان.
ای کاش عکاسی از آن لحظه عکس میگرفت.
این شکوه فریاد دادخواهی علیه بیدادگر و ظالم است. این زیبایی سر برآوردن عدالتخواهی در بارگاه ظلم بیامان، در بند زنان است.
در آن لحظه #گلرخ را میبینم که با یکی از ماموران بحث میکند و میگوید به جای عقب راندن ما یک بار رو به سوی آنان بگیر و به آنان بگو جنایت بس است. قتل و کشتار بس است. به جای ما آنان را متوقف کن که دستشان در خون است.
صدای فریاد دیگری را میشنوم. #سپیده سرش را از لای میلههای پنجره جلو میبرد و خطاب به عموزاد میگوید چرا محسن را کشتی؟ چرا محمد مهدی کرمی را کشتید؟
بیاختیار دیگری فریاد میکشد #ماشالله_کرمی کجاست؟ چرا آزادش نمیکنید؟
#محبوبه با لهجه جنوبی فریاد میزند کیان را خودتان کشتید. حالا میخواهید مجاهد کورکور را اعدام کنید؟
صدای #سروناز را از پشت در قفل شده و صورت پر حرارتش را از دریچه کوچکش میبینم و میشنوم فریاد میزند: “ محسن شکاری زنده است.” “ خون سرد نمیشه.”
از پشت درِ قفل شده، کمی دورتر از ما زنان فریاد میزنند رضا رسائی را نکشید و با مشت بر در می کوبند.
به نظرم میآید این باشکوهترین “داد”گاه است.
صدایم بلند میشود و به جمع سخنرانان میپیوندم.” این یک دادخواهی مردمی است . جلوه و تصویری از “ داد” گاه شما قضاتِ دادگاه انقلاب و مقامات قضائیست که دست به اِعمال شکنجه و اعدام زدهاید. خوب احساس کنید. احساس کنید زمانی که در مقابل مردم رنجکشیده ایران با این پرسش مواجه خواهید شد “که چرا فرزندان این سرزمین را کشتهاید؟ چرا جوانان را اعدام کردهاید؟ چرا زنان و مردان را شکنجه و زندان کردهاید به چه حالی خواهید افتاد؟ شما الان که هنوز در مسند قدرتید و در داخل زندان جمهوریاسلامی در میان گارد مسلح محافظت میشوید، جرات ندارید که به میان ما نُه زن زندانی بیائید یا درِ اتاق را باز کنید و در مقابل ما بایستید و پاسخگوی رفتارتان باشید. یقین دارم در پیشگاه مردم در روز دادخواهی نیز نخواهید توانست حتا یک کلمه بر زبان برانید. اینجا دادگاه مردمی در قلب زندان اوین در بند زنان سیاسی-عقیدتی برای امر دادخواهیست.
این تاریخ را به ذهنتان بسپارید.
صدای اعتراض بلندتر از قبل در تمام زوایای ساختمان میپیچد. “دست از صدور احکام اعدام بردارید. ماشین مرگ، اعدام و شکنجه را متوقف کنید. دلیل به اینجا آمدنمان نه احکامیست که علیه خودمان صادر شده است و نه زندانیست که با افتخار تحمل میکنیم. ما اینجا آمدهایم که بگوییم خشونت علیه مردم را متوقف کنید. آمدهایم بگوئیم مقاومت و اعتراض ادامه دارد و جنبش “زن، زندگی، آزادی” زنده است.”
موج فریاد رسای زنان در فضای زندان پیچیده بود . ای کاش صدابرداری بود و سکوت محض خفت الود مقامات و قضات را که قادر به براوردن یک کلمه از همان دهانهایی که احکام مرگ و زندان را پشت میزهایشان بلند میخوانند، نبودند، ضبط می کرد. این سکوت برای تاریخ شنیدنی است و قطعا تکرار خواهد شد.
گرچه این تصویر به دوربین هیچ عکاسی راه نیافت اما در روح و روان ما و ذهن جنایتکاران ثبت تاریخی شد. زنده باد مقاومت و امید
#نرگس_محمدی
۶ دی ۱۴۰۲
زندان اوین
#زندانی_سیاسی_آزاد_باید_گردد
#اعدام_قتل_عمدحکومتی
@Shbazneshasteganir
روز چهارشنبه شش دیماه زمانی که قضات دادگاه انقلاب و مقامات قضائی به بند زنان آمدند و مواجهه و مقاومت زنان در مقابل سرکوب، شکنجه، زندان و اعدام شکل گرفت، صحنههایی بهیاد ماندنی به تصویر کشیده شد.
صحنهای که مقابل چشمانم بود تصویری واضح و قدرتمند از برپاییِ یک” داد”گاه و” داد”خواهی مردمی علیه عوامل قضائیِ دخیل در جنایتها بود که احکام ضد بشری را صادر و اجرا کرده بودند.
زنانی که در داخل زندان با شجاعت و شهامت در مقابل قضات صادر کننده احکامشان ایستاده بودند و تنها خواستهشان توقف سرکوب و خشونت علیه مردم ایران بود.
آنها فریاد میزدند و از مقامات میخواستند که اعدام و شکنجه را متوقف کنند.
قضات و مقاماتی که در میان دهها نیروی امنیتی جرات بیرون آمدن از در اتاق یا پذیرفتن ورود ما زنان به اتاقهایشان را نداشتند.
این لحظه همان لکنت زبان جنایتکار در مقابل دادخواه است.
صحنه عجیبی بود. ما زندانیان جلوی در ایستاده بودیم و تکان نمیخوردیم. نیروهای امنیتی و زندانبانها ما را به اینطرف و آنطرف میکشیدند. یکی دو بار زمین خورده اما دوباره بلند شدیم و ایستادیم. دستهایمان را به شکل قلاب زنجیر کردیم و شعار و سرود خواندیم.
یک لحظه در راهروی بند هیچ نبود جز فریاد طنینانداز زنان : “محسن شکاری” “محسن شکاری” “محسن شکاری”.. و تصویر عموزاد از لای نردههای پنجره افسرنگهبانی که سرش پائین و پائینتر میافتاد، تصویری به یاد ماندنی شد در خاطرمان.
ای کاش عکاسی از آن لحظه عکس میگرفت.
این شکوه فریاد دادخواهی علیه بیدادگر و ظالم است. این زیبایی سر برآوردن عدالتخواهی در بارگاه ظلم بیامان، در بند زنان است.
در آن لحظه #گلرخ را میبینم که با یکی از ماموران بحث میکند و میگوید به جای عقب راندن ما یک بار رو به سوی آنان بگیر و به آنان بگو جنایت بس است. قتل و کشتار بس است. به جای ما آنان را متوقف کن که دستشان در خون است.
صدای فریاد دیگری را میشنوم. #سپیده سرش را از لای میلههای پنجره جلو میبرد و خطاب به عموزاد میگوید چرا محسن را کشتی؟ چرا محمد مهدی کرمی را کشتید؟
بیاختیار دیگری فریاد میکشد #ماشالله_کرمی کجاست؟ چرا آزادش نمیکنید؟
#محبوبه با لهجه جنوبی فریاد میزند کیان را خودتان کشتید. حالا میخواهید مجاهد کورکور را اعدام کنید؟
صدای #سروناز را از پشت در قفل شده و صورت پر حرارتش را از دریچه کوچکش میبینم و میشنوم فریاد میزند: “ محسن شکاری زنده است.” “ خون سرد نمیشه.”
از پشت درِ قفل شده، کمی دورتر از ما زنان فریاد میزنند رضا رسائی را نکشید و با مشت بر در می کوبند.
به نظرم میآید این باشکوهترین “داد”گاه است.
صدایم بلند میشود و به جمع سخنرانان میپیوندم.” این یک دادخواهی مردمی است . جلوه و تصویری از “ داد” گاه شما قضاتِ دادگاه انقلاب و مقامات قضائیست که دست به اِعمال شکنجه و اعدام زدهاید. خوب احساس کنید. احساس کنید زمانی که در مقابل مردم رنجکشیده ایران با این پرسش مواجه خواهید شد “که چرا فرزندان این سرزمین را کشتهاید؟ چرا جوانان را اعدام کردهاید؟ چرا زنان و مردان را شکنجه و زندان کردهاید به چه حالی خواهید افتاد؟ شما الان که هنوز در مسند قدرتید و در داخل زندان جمهوریاسلامی در میان گارد مسلح محافظت میشوید، جرات ندارید که به میان ما نُه زن زندانی بیائید یا درِ اتاق را باز کنید و در مقابل ما بایستید و پاسخگوی رفتارتان باشید. یقین دارم در پیشگاه مردم در روز دادخواهی نیز نخواهید توانست حتا یک کلمه بر زبان برانید. اینجا دادگاه مردمی در قلب زندان اوین در بند زنان سیاسی-عقیدتی برای امر دادخواهیست.
این تاریخ را به ذهنتان بسپارید.
صدای اعتراض بلندتر از قبل در تمام زوایای ساختمان میپیچد. “دست از صدور احکام اعدام بردارید. ماشین مرگ، اعدام و شکنجه را متوقف کنید. دلیل به اینجا آمدنمان نه احکامیست که علیه خودمان صادر شده است و نه زندانیست که با افتخار تحمل میکنیم. ما اینجا آمدهایم که بگوییم خشونت علیه مردم را متوقف کنید. آمدهایم بگوئیم مقاومت و اعتراض ادامه دارد و جنبش “زن، زندگی، آزادی” زنده است.”
موج فریاد رسای زنان در فضای زندان پیچیده بود . ای کاش صدابرداری بود و سکوت محض خفت الود مقامات و قضات را که قادر به براوردن یک کلمه از همان دهانهایی که احکام مرگ و زندان را پشت میزهایشان بلند میخوانند، نبودند، ضبط می کرد. این سکوت برای تاریخ شنیدنی است و قطعا تکرار خواهد شد.
گرچه این تصویر به دوربین هیچ عکاسی راه نیافت اما در روح و روان ما و ذهن جنایتکاران ثبت تاریخی شد. زنده باد مقاومت و امید
#نرگس_محمدی
۶ دی ۱۴۰۲
زندان اوین
#زندانی_سیاسی_آزاد_باید_گردد
#اعدام_قتل_عمدحکومتی
@Shbazneshasteganir
تکثیر میشوند.
دو سال زندان برای " نه " گفتن به حجاب اجباری
#زینب_خنیاپور به دلیل انتشار عکسهای بدون حجابش محکوم به زندان شد!
#فقط_نه
#ویدا_موحد
#رویا_حشمتی
#سپیده_رشنو
@Shbazneshasteganir
دو سال زندان برای " نه " گفتن به حجاب اجباری
#زینب_خنیاپور به دلیل انتشار عکسهای بدون حجابش محکوم به زندان شد!
#فقط_نه
#ویدا_موحد
#رویا_حشمتی
#سپیده_رشنو
@Shbazneshasteganir
حکم 4 سال حبس #سپیده_رشنو
به اجرای احکام رفته ...
حتی یک ساعت زندان حق سپیده نیست
بیشتر از قبل صدایشان باشیم
#زن_زندگی_آزادی
@Shbazneshasteganir
به اجرای احکام رفته ...
حتی یک ساعت زندان حق سپیده نیست
بیشتر از قبل صدایشان باشیم
#زن_زندگی_آزادی
@Shbazneshasteganir
شما هم خوشحال نباشید، چهار سال اسارت سیاه نمیتواند تغییری در حقیقت ایجاد کند.شما به آگاهی و اراده ها باخته اید
#سپیده_رشنو
#زن_زندگى_آزادى
@Shbazneshasteganir
#سپیده_رشنو
#زن_زندگى_آزادى
@Shbazneshasteganir
خبر خوب :
حكم #سپیده_رشنو تا اطلاع ثانوى متوقف شده
سپيده داره به خونه برميگرده
گرچه كه خبر خوب بايد آزادى هميشگى تمام زندانيان سياسى باشه
#زن_زندگی_آزادی
@Shbazneshasteganir
حكم #سپیده_رشنو تا اطلاع ثانوى متوقف شده
سپيده داره به خونه برميگرده
گرچه كه خبر خوب بايد آزادى هميشگى تمام زندانيان سياسى باشه
#زن_زندگی_آزادی
@Shbazneshasteganir
نامه ی #سپیده_قلیان به کنفرانس مونیخ:
این پیام از بند زنان زندان اوین به کنفرانس مونیخ فرستاده میشود. در شرایطی که جامعه مدنی و اپوزیسیون ایران در بند و تحت فشار اعدامها و سرکوب است، درست در چنین شرایطی لازم است که نیروهای دموکراتیک ایران به هم پیوند بخورند. نهادهای دموکراتیک، مدنی و حقوق بشری باید مورد حمایت جامعه بینالمللی قرار بگیرند. زن زندگی آزادی جنبشی نیست که به این زودیها بخوابد، نسلی در جریان این انقلاب برپاخاسته است که نه فقط جمهوری اسلامی بلکه تفکر استبدادی را زیر سوال میبرد، انقلاب فرار و فروز دارد و کشورهای دموکراتیک و مجامع بینالمللی دقیقاً در چنین شرایطی باید صدای جامعه مدنی، حقوق بشری و نهادهای دموکراتیک ایران باشند. فشارهای بینالمللی را به این رژیم خونخوار افرایش دهید، آمار اعدامها را در ایران ببینید، این آمار هر کدام یک زندگی بودند، ما به خاطر مقاومت بیشتر در حال سرکوب شدیدتر هستیم. سپیده قلیان بهمنماه ۱۴۰۲ بند زنان زندان اوین
#زندانی_سیاسی_آزاد_باید_گردد
#زنان_زندانی
#جنبش_زن_زندگی_آزادی
#علیه_اعدام
@Shbazneshasteganir
این پیام از بند زنان زندان اوین به کنفرانس مونیخ فرستاده میشود. در شرایطی که جامعه مدنی و اپوزیسیون ایران در بند و تحت فشار اعدامها و سرکوب است، درست در چنین شرایطی لازم است که نیروهای دموکراتیک ایران به هم پیوند بخورند. نهادهای دموکراتیک، مدنی و حقوق بشری باید مورد حمایت جامعه بینالمللی قرار بگیرند. زن زندگی آزادی جنبشی نیست که به این زودیها بخوابد، نسلی در جریان این انقلاب برپاخاسته است که نه فقط جمهوری اسلامی بلکه تفکر استبدادی را زیر سوال میبرد، انقلاب فرار و فروز دارد و کشورهای دموکراتیک و مجامع بینالمللی دقیقاً در چنین شرایطی باید صدای جامعه مدنی، حقوق بشری و نهادهای دموکراتیک ایران باشند. فشارهای بینالمللی را به این رژیم خونخوار افرایش دهید، آمار اعدامها را در ایران ببینید، این آمار هر کدام یک زندگی بودند، ما به خاطر مقاومت بیشتر در حال سرکوب شدیدتر هستیم. سپیده قلیان بهمنماه ۱۴۰۲ بند زنان زندان اوین
#زندانی_سیاسی_آزاد_باید_گردد
#زنان_زندانی
#جنبش_زن_زندگی_آزادی
#علیه_اعدام
@Shbazneshasteganir
#سپیده_قلیان در زندان دست به اعتصاب غذا زد
سپیده قلیان زندانی سیاسی، که در حال حاضر در حال سپریکردن حکم سه ساله خود در زندان اوین است با مطالبه جدی انتقال خود به زندان محل سکونت خود و خانوادهاش دست به اعتصاب غذای نامحدود زده است.
با توجه به سابقه اعتصاب غذاهای سپیده قلیان و اینکه او در پیامد این اعتصابها از بیماری زخم معده رنج میبرد، وضعیت او نگرانکننده خواهد بود.
از این زندانی سیاسی به تازگی کتابی با عنوان «احضار دوال پای رسوایی با پای سیب » منتشر شده است. در این کتاب او با انتشار رسپیهای شیرینی از روایتهای زندان گفته است و خواسته است که با او در زندان نامهنگاری شود.
#زندانی_سیاسی_آزاد_باید_گردد
@Shbazneshasteganir
سپیده قلیان زندانی سیاسی، که در حال حاضر در حال سپریکردن حکم سه ساله خود در زندان اوین است با مطالبه جدی انتقال خود به زندان محل سکونت خود و خانوادهاش دست به اعتصاب غذای نامحدود زده است.
با توجه به سابقه اعتصاب غذاهای سپیده قلیان و اینکه او در پیامد این اعتصابها از بیماری زخم معده رنج میبرد، وضعیت او نگرانکننده خواهد بود.
از این زندانی سیاسی به تازگی کتابی با عنوان «احضار دوال پای رسوایی با پای سیب » منتشر شده است. در این کتاب او با انتشار رسپیهای شیرینی از روایتهای زندان گفته است و خواسته است که با او در زندان نامهنگاری شود.
#زندانی_سیاسی_آزاد_باید_گردد
@Shbazneshasteganir
#سپیده_رشنو برای همرزمش #سپیده_قلیان مینویسد.
"کتاب دوم سپیده قلیان با نام " احضار دوال پای رسوایی با پای سیب" منتشر شده.
سپیده هر چند صفحه یکبار وقت که گریه مان بند نمی آید از خواندن، دستمالی با دستور پخت یک شیرینی جلوی صورتمان میگیرد .
برای تو و کتابهایت مینویسم سپیده.
وقتی که از لگدمال بهت و اشک بیرون بیایم برایت مینویسم سپیده."
#سپیده_نزدیک_است
@Shbazneshasteganir
"کتاب دوم سپیده قلیان با نام " احضار دوال پای رسوایی با پای سیب" منتشر شده.
سپیده هر چند صفحه یکبار وقت که گریه مان بند نمی آید از خواندن، دستمالی با دستور پخت یک شیرینی جلوی صورتمان میگیرد .
برای تو و کتابهایت مینویسم سپیده.
وقتی که از لگدمال بهت و اشک بیرون بیایم برایت مینویسم سپیده."
#سپیده_نزدیک_است
@Shbazneshasteganir
مهدی قلیان از خواهرش مینویسد:
سپیده خواهرم در اعتصاب غذاست...
به هر حال سپیده میل عجیبی به زندگی کردن داره. این حرف شاید کلیشه ای باشه اما هرکی سپیده رو از نزدیک دیده میدونه چی میگم.
سپیده مشکل گوارشی داره و این نگرانی مارا بیشتر میکنه. سومین روز اعتصاب غذاشه و من با لکنت مینویسم.
میدونم خواست قلبی از من اینه که درباره امیر نصر آزادانی بنویسم اما خب نتوانستم اولش از خواهر خودم نگم.
همونطور که سپیده خواهرمه، امیرنصر هم برادرم. این رسم ایل بختیاریه.
خویشاوندان ما را رها کنید.
#سپیده_قلیان
#امیرنصرآزادانی
آزار و اذیت و محدودیت برای خانواده، بخشی از حکم پنهان و نانوشته علیه زندانی ست!
@Shbazneshasteganir
سپیده خواهرم در اعتصاب غذاست...
به هر حال سپیده میل عجیبی به زندگی کردن داره. این حرف شاید کلیشه ای باشه اما هرکی سپیده رو از نزدیک دیده میدونه چی میگم.
سپیده مشکل گوارشی داره و این نگرانی مارا بیشتر میکنه. سومین روز اعتصاب غذاشه و من با لکنت مینویسم.
میدونم خواست قلبی از من اینه که درباره امیر نصر آزادانی بنویسم اما خب نتوانستم اولش از خواهر خودم نگم.
همونطور که سپیده خواهرمه، امیرنصر هم برادرم. این رسم ایل بختیاریه.
خویشاوندان ما را رها کنید.
#سپیده_قلیان
#امیرنصرآزادانی
آزار و اذیت و محدودیت برای خانواده، بخشی از حکم پنهان و نانوشته علیه زندانی ست!
@Shbazneshasteganir
#سپیده_قلیان در پنجمین روز اعتصاب غذا
بنا به اخباری که به شورای هماهنگی رسیده سپیده قلیان در اعتراض به عدم تجمیع احکام قضایی و مخالفت نیروهای امنیتی با انتقال این فعال کارگری به زندان اهواز، به اعتصاب روی آورده است .
سپیده قلیان در سالهای اخیر بارها به زندانهای مختلف از جمله زندان بوشهر تبعید شده بودند و دادگاه در مورد پرونده شکایت زندان بوشهر از وی حکم یکسال حبس تعزیری دیگر برای وی صادر نموده است
پیشتر مهدی قلیان برادر سپیده قلیان در صفحه اینستاگرام خود نوشت که خواهرش دست به اعتصاب غذا زده است.
#جان_زندانیان_درخطراست
@Shbazneshasteganir
بنا به اخباری که به شورای هماهنگی رسیده سپیده قلیان در اعتراض به عدم تجمیع احکام قضایی و مخالفت نیروهای امنیتی با انتقال این فعال کارگری به زندان اهواز، به اعتصاب روی آورده است .
سپیده قلیان در سالهای اخیر بارها به زندانهای مختلف از جمله زندان بوشهر تبعید شده بودند و دادگاه در مورد پرونده شکایت زندان بوشهر از وی حکم یکسال حبس تعزیری دیگر برای وی صادر نموده است
پیشتر مهدی قلیان برادر سپیده قلیان در صفحه اینستاگرام خود نوشت که خواهرش دست به اعتصاب غذا زده است.
#جان_زندانیان_درخطراست
@Shbazneshasteganir
سپیده کاشانی و طاهر قدیریان هم امروز سه شنبه ۲۱ فروردین ۴۰۳ آزاد شدند
با آزادی #سپیده_کاشانی و #طاهر_قدیریان، اکنون همه فعالان محیط زیست از زندان رها شدند. آقای قدیریان، پس از ۲۲۶۷ روز حبس و رنج بسیار آخرین نفر از همکارانش بود که آزاد شد. در فهرست «عفو» اخیر اسامی طاهر قدیریان، هومن جوکار، سپیده کاشانی و نیلوفر بیانی که از سال ۱۳۹۶ در زندان به سر میبرند، اعلام شده بود. به اعتراف رئیس وقت سازمان محیط زیست هیچ مدرکی برای اتهام جاسوسی که اطلاعات سپاه متوجه آنها کرده بود ارائه نشد.
هومن جوکار و نیلوفر بیانی دیشب آزاد شدند.
طاهر قدیریان، در زمان حبس مشکلات جسمانی، تحمیل و مدتی از داروهای خود محروم نگه داشته شد. این فعال و کارشناس محیط زیست، سال ۸۷ برنده جایزه انسان و کره مسکون یونسکو شده و مهارت او در ارتباط با جوامع محلی زبانزد است.
فریاد بلندی که سر دادیم
آزادی،آزادی،آزادی
تمامی زندانیان سیاسی آزاد باید گردند.
#بیاد_کاووس_سید_امامی🌹
@Shbazneshasteganir
با آزادی #سپیده_کاشانی و #طاهر_قدیریان، اکنون همه فعالان محیط زیست از زندان رها شدند. آقای قدیریان، پس از ۲۲۶۷ روز حبس و رنج بسیار آخرین نفر از همکارانش بود که آزاد شد. در فهرست «عفو» اخیر اسامی طاهر قدیریان، هومن جوکار، سپیده کاشانی و نیلوفر بیانی که از سال ۱۳۹۶ در زندان به سر میبرند، اعلام شده بود. به اعتراف رئیس وقت سازمان محیط زیست هیچ مدرکی برای اتهام جاسوسی که اطلاعات سپاه متوجه آنها کرده بود ارائه نشد.
هومن جوکار و نیلوفر بیانی دیشب آزاد شدند.
طاهر قدیریان، در زمان حبس مشکلات جسمانی، تحمیل و مدتی از داروهای خود محروم نگه داشته شد. این فعال و کارشناس محیط زیست، سال ۸۷ برنده جایزه انسان و کره مسکون یونسکو شده و مهارت او در ارتباط با جوامع محلی زبانزد است.
فریاد بلندی که سر دادیم
آزادی،آزادی،آزادی
تمامی زندانیان سیاسی آزاد باید گردند.
#بیاد_کاووس_سید_امامی🌹
@Shbazneshasteganir
و در سکانسی که هیچوقت رخ نمیدهد، " کاووس سید امامی" از درهای زندان اوین با یک ساک کوچک با قدمهای آهسته و پیری بیرون میزند، عینکش را پاک میکند تا صورت عزیزانش را ، تا آزادی را شفاف و براق ببیند. تا لبخند پیرش بخندد به رگبار رنج بر سالهای زندان.
بخندد به امید.
#کاووس_سیدامامی
#سپیده_رشنو
@Shbazneshasteganir
بخندد به امید.
#کاووس_سیدامامی
#سپیده_رشنو
@Shbazneshasteganir
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
اسب سرکشیم ما
#سپیده_رشنو، شاعر، نویسنده و مخالف #حجاب_اجباری، یک قطعه موسیقی با نام «درگلوی همۀ ما فریادی است» را در صفحۀ شخصی خود در اینستاگرام منتشر کرده است.
شعر، ملودی و صدای این قطعۀ آوازی از خود رشنو است و با تصاویری از اعتراضات زنان ایران در سال ۱۴۰۱ و شماری از جانباختگان و کشتهشدگان اعتراضات «#زن_زندگی_آزادی» همراه شده است.
سپیده رشنو تابستان ۱۴۰۱ پس از آن بازداشت شد که ویدئویی از اعتراض او به یک زن محجبه در اتوبوس در شبکههای اجتماعی بازتاب گستردهای یافت. او پس از آزادی موقت با وجود فشارهای بسیار به اعتراض مدنی خود به حجاب اجباری ادامه داد.
این نویسنده پیشتر گفته بود که بابت پرونده اول مربوط به اعتراض در «اتوبوس» حکم سه سال و هفت ماه حبس، بابت پرونده دوم در ارتباط با «اعلام خبر تعلیق دانشگاه» حکم چهار ماه حبس و برای پرونده سوم یعنی «حضور با پوشش انتخابی در روز دادگاه پرونده دوم» حکم یک و نیم میلیون تومان جزای نقدی دریافت کرده است..
#ایستادهایم_تا_پایان
#زن_زندگی_آزادی
@Shbazneshasteganir
#سپیده_رشنو، شاعر، نویسنده و مخالف #حجاب_اجباری، یک قطعه موسیقی با نام «درگلوی همۀ ما فریادی است» را در صفحۀ شخصی خود در اینستاگرام منتشر کرده است.
شعر، ملودی و صدای این قطعۀ آوازی از خود رشنو است و با تصاویری از اعتراضات زنان ایران در سال ۱۴۰۱ و شماری از جانباختگان و کشتهشدگان اعتراضات «#زن_زندگی_آزادی» همراه شده است.
سپیده رشنو تابستان ۱۴۰۱ پس از آن بازداشت شد که ویدئویی از اعتراض او به یک زن محجبه در اتوبوس در شبکههای اجتماعی بازتاب گستردهای یافت. او پس از آزادی موقت با وجود فشارهای بسیار به اعتراض مدنی خود به حجاب اجباری ادامه داد.
این نویسنده پیشتر گفته بود که بابت پرونده اول مربوط به اعتراض در «اتوبوس» حکم سه سال و هفت ماه حبس، بابت پرونده دوم در ارتباط با «اعلام خبر تعلیق دانشگاه» حکم چهار ماه حبس و برای پرونده سوم یعنی «حضور با پوشش انتخابی در روز دادگاه پرونده دوم» حکم یک و نیم میلیون تومان جزای نقدی دریافت کرده است..
#ایستادهایم_تا_پایان
#زن_زندگی_آزادی
@Shbazneshasteganir
بند زنان زندان اوین؛ تداوم محرومیت و محدودیت اعمالی بر پنج زن زندانی عقیدتی
آتنا فرقدانی، نرگس منصوری، وریشه مرادی، سپیده قلیان و نرگس محمدی، پنج زندانی زن محبوس در زندان اوین با محدودیتها و محرومیتهایی از قبیل عدم امکان برقراری تماس تلفنی و ملاقات با خانواده خود مواجه هستند.
#آتنافرقدانی، #نرگس_منصوری، #وریشه_مرادی، #سپیده_قلیان و #نرگس_محمدی، از جمله زندانیانی هستند که به دستور مسئولان مربوطه، امکان برقراری تماس تلفنی و یا ملاقات با خانواده از آنها سلب شده است.
#زنان_زندان_اوین
#زن_زندگی_آزادی
#زندانی_سیاسی_آزاد_باید_گردد
@Shbazneshasteganir
آتنا فرقدانی، نرگس منصوری، وریشه مرادی، سپیده قلیان و نرگس محمدی، پنج زندانی زن محبوس در زندان اوین با محدودیتها و محرومیتهایی از قبیل عدم امکان برقراری تماس تلفنی و ملاقات با خانواده خود مواجه هستند.
#آتنافرقدانی، #نرگس_منصوری، #وریشه_مرادی، #سپیده_قلیان و #نرگس_محمدی، از جمله زندانیانی هستند که به دستور مسئولان مربوطه، امکان برقراری تماس تلفنی و یا ملاقات با خانواده از آنها سلب شده است.
#زنان_زندان_اوین
#زن_زندگی_آزادی
#زندانی_سیاسی_آزاد_باید_گردد
@Shbazneshasteganir
#سپیده_رشنو باید خود را برای اجرای حکم ۳ سال و هفت ماه حبس، در رابطه با پرونده سال ۱۴۰۱ به زندان اوین معرفی کند.
مسئولان قوه قضاییه به سپیده رشنو، فعال مدنی مخالف حجاب اجباری، اعلام کردند باید خود را برای اجرای حکم ۳ سال و هفت ماه حبس، در رابطه با پرونده سال ۱۴۰۱ به زندان اوین معرفی کند. با وجود اینکه محکومیت حبس شش ماهه او در پرونده دوم در نهایت به جزای نقدی تبدیل شد، باز هم مسئولان قضایی اصرار به اجرای محکومیت تعلیقی در پرونده «بیآرتی» دارند.
#زندانی_سیاسی_آزاد_باید_گردد
#سپیده_رشنو
@Shbazneshasteganir
مسئولان قوه قضاییه به سپیده رشنو، فعال مدنی مخالف حجاب اجباری، اعلام کردند باید خود را برای اجرای حکم ۳ سال و هفت ماه حبس، در رابطه با پرونده سال ۱۴۰۱ به زندان اوین معرفی کند. با وجود اینکه محکومیت حبس شش ماهه او در پرونده دوم در نهایت به جزای نقدی تبدیل شد، باز هم مسئولان قضایی اصرار به اجرای محکومیت تعلیقی در پرونده «بیآرتی» دارند.
#زندانی_سیاسی_آزاد_باید_گردد
#سپیده_رشنو
@Shbazneshasteganir
شورای بازنشستگان ایران
Photo
.
سپیده رشنو:
«اینها تمام مدارکِ جرمِ من است.
وقتی که آن شکافِ تیزِ تابستان در زندگیام زخم انداخت، اینها مدارکِ جرمِ من بود. وقتی که از کلاسِ درس بیرونم انداختند، اینها مدارکِ جرمِ من بود. وقتی دوباره و دوباره محاکمه شدم، اینها و تنها همین موها مدارکِ جرمِ من بود.
حدوداً ۱۳۶ روز است که زندگی را از اجرایِ احکام عاریه گرفتهام. سامان هر دو هفته، گاهی هر ده روز و گاهی هر هفته میآمد تهران بلکه بتواند ده روز یا یک هفتهٔ دیگر هم قرض بگیرد برای خواهرش. گاهی هم زحمت به گردنِ آقای پناهیپور بود؛ وکیلِ پرونده.
برای خواهرش که تمام این مدت دو ساکِ سیاهِ پر شده از خرتوپرتهای زندان را گاهی باز میکرد و چیزهایی که لازم داشت از تاریکیِ ساک بیرون میکشید و در دامنِ زندگی میانداخت. این اواخر ساکها آنقدر سبک شدهبود که فکر میکرد شاید دیگر زندانی در کار نباشد. برای خواهرش که نمیتوانست کاری دست و پا کند چون نمیدانست هفتهٔ دیگر ساکها چقدر سنگین یا سبک شده.
برای خواهرش که خیلی روزها لاشهٔ گوشتی بود در تاریکیِ خانه. آنچنان غرقابه در سکوت که انگار هزاران چاقو هر چه در تاریکی بود را خِفت کردهبودند. برای خواهرش که بالأخره بعد از چند ماه آن لاشه را برداشت و با خود به کار، به کلاس و خیابان برد. برای خواهرش که بر لبهٔ تیزِ بلاتکلیفی ایستادهبود اما غلظتِ زندگی برایش کم نمیشد.
آنچنان که دیروز مخلوطکنی را که برای تعمیر دادهبود، بعد از چند روزی تحویل گرفت. آنچنان که با خودش خندهای کرد که کدام احمق وقتی صبح خبر اجرای حکمش را میدهند، میرود تا وسایل خانه را که برای تعمیر داده، پس بگیرد. امید مگر چقدر کارگر است زن؟
بار قبل تا پای چوبه رفتم و برگشتم و این دومین بار است. ایستادن بر لبهٔ تیزِ بلاتکلیفی تمام شد. شنبه باید خودم را به زندان اوین تحویل بدهم. تا که اوین آروارههایش را باز کند و من، تمامِ زندگی و تمامِ آزادیام را ببلعد. آن هم در حالی که همچنان قسمتی از مدارکِ جرمم را روی کلهام دارم.
اینها مدارکِ جرم «ماست» اگر میخواهید بدنِ «ما» را ضمیمهٔ پرونده کنید.»
#سپیده_رشنو
@Shbazneshasteganir
سپیده رشنو:
«اینها تمام مدارکِ جرمِ من است.
وقتی که آن شکافِ تیزِ تابستان در زندگیام زخم انداخت، اینها مدارکِ جرمِ من بود. وقتی که از کلاسِ درس بیرونم انداختند، اینها مدارکِ جرمِ من بود. وقتی دوباره و دوباره محاکمه شدم، اینها و تنها همین موها مدارکِ جرمِ من بود.
حدوداً ۱۳۶ روز است که زندگی را از اجرایِ احکام عاریه گرفتهام. سامان هر دو هفته، گاهی هر ده روز و گاهی هر هفته میآمد تهران بلکه بتواند ده روز یا یک هفتهٔ دیگر هم قرض بگیرد برای خواهرش. گاهی هم زحمت به گردنِ آقای پناهیپور بود؛ وکیلِ پرونده.
برای خواهرش که تمام این مدت دو ساکِ سیاهِ پر شده از خرتوپرتهای زندان را گاهی باز میکرد و چیزهایی که لازم داشت از تاریکیِ ساک بیرون میکشید و در دامنِ زندگی میانداخت. این اواخر ساکها آنقدر سبک شدهبود که فکر میکرد شاید دیگر زندانی در کار نباشد. برای خواهرش که نمیتوانست کاری دست و پا کند چون نمیدانست هفتهٔ دیگر ساکها چقدر سنگین یا سبک شده.
برای خواهرش که خیلی روزها لاشهٔ گوشتی بود در تاریکیِ خانه. آنچنان غرقابه در سکوت که انگار هزاران چاقو هر چه در تاریکی بود را خِفت کردهبودند. برای خواهرش که بالأخره بعد از چند ماه آن لاشه را برداشت و با خود به کار، به کلاس و خیابان برد. برای خواهرش که بر لبهٔ تیزِ بلاتکلیفی ایستادهبود اما غلظتِ زندگی برایش کم نمیشد.
آنچنان که دیروز مخلوطکنی را که برای تعمیر دادهبود، بعد از چند روزی تحویل گرفت. آنچنان که با خودش خندهای کرد که کدام احمق وقتی صبح خبر اجرای حکمش را میدهند، میرود تا وسایل خانه را که برای تعمیر داده، پس بگیرد. امید مگر چقدر کارگر است زن؟
بار قبل تا پای چوبه رفتم و برگشتم و این دومین بار است. ایستادن بر لبهٔ تیزِ بلاتکلیفی تمام شد. شنبه باید خودم را به زندان اوین تحویل بدهم. تا که اوین آروارههایش را باز کند و من، تمامِ زندگی و تمامِ آزادیام را ببلعد. آن هم در حالی که همچنان قسمتی از مدارکِ جرمم را روی کلهام دارم.
اینها مدارکِ جرم «ماست» اگر میخواهید بدنِ «ما» را ضمیمهٔ پرونده کنید.»
#سپیده_رشنو
@Shbazneshasteganir
انجمن قلم آمریکا با انتشار متنی به قلم #سپیده_رشنو، نویسندهٔ معترض به #حجاب_اجباری، از نویسندگان سراسر جهان خواست دربارهٔ وضعیت او و نویسندگان زندانی دیگر در ایران بنویسند.
این متن با موضوع «ادبیات مبارزه» به فاصلهٔ کوتاهی پیش از احضار خانم رشنو برای حکم زندان در روز پنجم مرداد منتشر شده است.
این نویسنده در متن خود آورده است «در رژیم توتالیتر مانند جمهوری اسلامی، ادبیات مبارزه گاهی "روایتی ساده" است».
در ادامهٔ این متن آمده است: «در چنین رژیمهایی که رسانهها، مطبوعات و کتابها همیشه سانسور میشوند تا تصویری نادرست بهعنوان حقیقت ارائه کنند، روایتها نقش مهمی در مبارزۀ این روزها دارند.»
سپیده رشنو اول مرداد امسال از سوی واحد اجرای احکام قوه قضائیه برای برای تحمل حکم سه سال و هفت ماه حبس به زندان اوین فراخوانده شد.
@Shbazneshasteganir
این متن با موضوع «ادبیات مبارزه» به فاصلهٔ کوتاهی پیش از احضار خانم رشنو برای حکم زندان در روز پنجم مرداد منتشر شده است.
این نویسنده در متن خود آورده است «در رژیم توتالیتر مانند جمهوری اسلامی، ادبیات مبارزه گاهی "روایتی ساده" است».
در ادامهٔ این متن آمده است: «در چنین رژیمهایی که رسانهها، مطبوعات و کتابها همیشه سانسور میشوند تا تصویری نادرست بهعنوان حقیقت ارائه کنند، روایتها نقش مهمی در مبارزۀ این روزها دارند.»
سپیده رشنو اول مرداد امسال از سوی واحد اجرای احکام قوه قضائیه برای برای تحمل حکم سه سال و هفت ماه حبس به زندان اوین فراخوانده شد.
@Shbazneshasteganir
سحر بهشتی خواهر زنده یاد #ستار_بهشتی با انتشار عکسی از سپیده رشنو حمایت کرد و نوشت:
«برای #سپیده_رشنو
در دل این ظلمت و فساد جایی که بدن فردیت و زندگی ما به جرم تبدیل شده اند صدای تو چون آتش در کوره ای از تاریکی درخشان شده است. درخت نام تو با ریشه های عمیق و استقامت بی پایانش نشانه ای از مقاومت در برابر قوانین ظالمانه ای است که در تلاش اند تا آزادی و کرامت انسانی را به زنجیر بکشند.
این شر و فساد که به تمامی ابعاد زندگی ما نفوذ کرده تنها به اقلیت خاصی محدود نمیشود بلکه تمامی ما به نوبت خود قربانی این فساد هستیم. این ساده ترین و کامل ترین تعریف از اوضاع امروز جامعه ایرانی است که سپیده گفت. سپیده که صدایش ، شجاعت و ایستادگی اش بیانی است از اینکه نباید تحت سلطه قوانینی که به دنبال تضعیف کرامت انسانی هستند باقی بمانیم همان که مادر گوهرم همیشه بیان میکند از مقاومت و مداومت در مبارزه برای نجات و آزادی میگوید
این ظلم که به عمق زندگی ما نفوذ کرده باید به پایان برسد، به پایانش خواهیم رساند و این پایان تنها از طریق مبارزه قاطع و متحد ما ممکن است ممكن اش خواهیم ساخت. ما همین جا در همین مملکت چشم در چشم
ما با تمام توان و بدون هیچگونه تردیدی به مقابله با این فساد و ظلم و جنایت برخواسته ایم ما صدای آزادی و عدالت در ایران را به گوش جهانیان خواهیم رساند. ما با هم ثابت خواهیم کرد که هرگز در برابر ظلم تسلیم نخواهیم شد.
پایداری و قوت برای خواهرم سپیده آرزو دارم چرا که در این نبرد علیه اهریمن ظلم و نابرابری صدایش نمادی از ،امید ،مقاومت و تغییر است.
@Shbazneshasteganir
«برای #سپیده_رشنو
در دل این ظلمت و فساد جایی که بدن فردیت و زندگی ما به جرم تبدیل شده اند صدای تو چون آتش در کوره ای از تاریکی درخشان شده است. درخت نام تو با ریشه های عمیق و استقامت بی پایانش نشانه ای از مقاومت در برابر قوانین ظالمانه ای است که در تلاش اند تا آزادی و کرامت انسانی را به زنجیر بکشند.
این شر و فساد که به تمامی ابعاد زندگی ما نفوذ کرده تنها به اقلیت خاصی محدود نمیشود بلکه تمامی ما به نوبت خود قربانی این فساد هستیم. این ساده ترین و کامل ترین تعریف از اوضاع امروز جامعه ایرانی است که سپیده گفت. سپیده که صدایش ، شجاعت و ایستادگی اش بیانی است از اینکه نباید تحت سلطه قوانینی که به دنبال تضعیف کرامت انسانی هستند باقی بمانیم همان که مادر گوهرم همیشه بیان میکند از مقاومت و مداومت در مبارزه برای نجات و آزادی میگوید
این ظلم که به عمق زندگی ما نفوذ کرده باید به پایان برسد، به پایانش خواهیم رساند و این پایان تنها از طریق مبارزه قاطع و متحد ما ممکن است ممكن اش خواهیم ساخت. ما همین جا در همین مملکت چشم در چشم
ما با تمام توان و بدون هیچگونه تردیدی به مقابله با این فساد و ظلم و جنایت برخواسته ایم ما صدای آزادی و عدالت در ایران را به گوش جهانیان خواهیم رساند. ما با هم ثابت خواهیم کرد که هرگز در برابر ظلم تسلیم نخواهیم شد.
پایداری و قوت برای خواهرم سپیده آرزو دارم چرا که در این نبرد علیه اهریمن ظلم و نابرابری صدایش نمادی از ،امید ،مقاومت و تغییر است.
@Shbazneshasteganir