🔷 عرفـان، آغـاز انسـان
✍ نسرین غلامحسینزاده
🔸در این یادداشتهای کوتاه برآنم تا نمایی کلی از آنچه دکتر #اقبال_لاهوری و دکتر #علی_شریعتی عرفان میخوانند را بازگو نمایم؛ به این امید که #عرفان به عنوان یکی از ارکانی که هر دو این بزرگان قائل به آن هستند از جنبه کلی و ذهنی خارج شده و صورت دقیقتر و واضحتری یابد.
پرداختن به عرفان در اشعار #اقبال بحث مفصلی میطلبد که در اینجا امکان طرح آن وجود ندارد و آنچه در بحث به آن اشاره خواهد شد، نگاهی مختصر به کتاب بازسازی اندیشههای دینی اوست. آنچه اقبال آن را به عنوان هدف اصلی خود در کتاب «بازسازی اندیشۀ دینی» ذکر کرده است، بازسازی فلسفی #اسلام بوده است که البته ضرورتاً به بحثهای مهم دیگری چون عرفان، #دموکراسی و... نیز پرداخته شده است. از نظر او تفاوتی بین سطح عادی تجربۀ #انسان و تجربۀ عرفانی یا درونی وجود ندارد و هر دو به یک اندازه ارزشمند و قابل اعتماد هستند، «چیزی به نام جهان غیرقدسی وجود ندارد. همۀ این گسترۀ مادی عبارت است از میدانی برای تحقق خود معنوی: همه چیز زمینهای قدسی دارد. چنان که پیامبر به زیبایی بیان میکند: تمامی این زمین #مسجد است.» (اقبال لاهوری، محمد، ۱۹۶۸ :۹۳)
به نظر او تجربه، چه درونی باشد چه بیرونی، نمادی از واقعیت است و برای اثبات این مدعا دست به آزمون عقلی برای تضمین درستی تجربۀ عرفانی در فصل دوم کتاب بازسازی میزند که مطالعهی کامل این فصل برای اثبات این ادعا ضروری است.
🔹البته او بین #تصوف و عرفان تمایز اساسی قائل است و اولی را که «فنا فی الله» و پیوستن قطره به دریاست، کاملا نفی مینماید و در تقابل با پیروان آیین #وحدت_وجود که بر این عقیده بودند که آدمی باید بالاترین هدف و اندیشهاش این باشد که هویت فردی خود را در وجود مطلق فنا سازد، برای شخصیت انسان هویتی مستقل قائل است و یافتن تعریف دقیقتری از خود را در رهایی از محدودیتهای فردیت نمیداند. او منزلت و مرتبهی هر موجودی را بسته به مراتبی میداند که در #اشراق میپیماید و پرورش و رشد این فردیت را جز از طریق تماس با محیط ملموس و پویا ممکن نمیداند و اساساً یکی از دلایل سکون و بیتحرکی #فقه و #حقوق در اسلام را طلوع و رشد تصوف زاهدانه میداند که به تدریج تحت تأثیر خصوصیتی غیراسلامی –وجه نظر ورزانه محض- گسترش یافت.
به باور او تصوف در ابتدا صورتی از آزاداندیشی و در اتحاد با #عقل گرایی بوده است و تأکیدی که بر جدایی بین ظاهر و باطن میکند رویکرد بیتفاوتی به همۀ چیزهای مرتبط با ظاهر و نه واقعیت را به وجود آورد، این روحیه که کاملآ میل به عالم دیگر داشت در تصوفهای بعدتر، توجه انسانها را از یک جنبهی بسیار مهم اسلام به عنوان بعد سیاسی – اجتماعی بازداشت.
🔸عرفان از نظر او گذر و رفتن خود نامتناهی به آغوش عاشقِ خود متناهی است و اساساً با تصوف در تضاد میباشد و بر خلاف تصوف که جدایی خود نامتناهی و خود متناهی را نمیپذیرد، معتقد است این درک نادرست ناشی از نشناختن ماهیت حقیقی امر نامتناهی است. #عرفان_اسلامی و تجربهای که از طریق آن بدست میآید تجربهای کاملاً طبیعی و متعارف است و دارای مفهوم زیست شناختی است که برای خود بیشترین اهمیت را دارد.
اما این تجربهی درونی چگونه به دست میآید؟ و آیا آنطور که در #تاریخ تصوف مشاهده کردهایم موجب انفعال اجتماعی میشود و در مرحلۀ تغییر خود باقی میماند؟
اقبال در پاسخ به این سوالات به صراحت میگوید: «این تجربه نتیجۀ تغییر و تحول زیستی درونی است که آن را نمیتوان از طریق مقولات منطقی صرف بدست آورد. این تجربه میتواند خودش را فقط در کنش ساختن جهان یا عمل دگرگون کردن جهان ابراز کند و تنها در این شکل است که محتوای این تجربهی بیزمان میتواند خودش را در حرکت زمان اشاعه دهد و خویشتن را به طور موثری در مقابل چشم تاریخ قابل رویت کند.(همان: ۱۰۹) .
"عمل نهایی خود یک عمل عقلانی و ذهنی نیست بلکه عملی وجودی و زیستی است که تمام هستی خود را تعمیق میبخشد."(همان: ۱۱۷)
✅ @Shariati_Group
🆔 @Shariati40
🔗 ادامه متن را در اینجا مطالعه فرمایید
✍ نسرین غلامحسینزاده
🔸در این یادداشتهای کوتاه برآنم تا نمایی کلی از آنچه دکتر #اقبال_لاهوری و دکتر #علی_شریعتی عرفان میخوانند را بازگو نمایم؛ به این امید که #عرفان به عنوان یکی از ارکانی که هر دو این بزرگان قائل به آن هستند از جنبه کلی و ذهنی خارج شده و صورت دقیقتر و واضحتری یابد.
پرداختن به عرفان در اشعار #اقبال بحث مفصلی میطلبد که در اینجا امکان طرح آن وجود ندارد و آنچه در بحث به آن اشاره خواهد شد، نگاهی مختصر به کتاب بازسازی اندیشههای دینی اوست. آنچه اقبال آن را به عنوان هدف اصلی خود در کتاب «بازسازی اندیشۀ دینی» ذکر کرده است، بازسازی فلسفی #اسلام بوده است که البته ضرورتاً به بحثهای مهم دیگری چون عرفان، #دموکراسی و... نیز پرداخته شده است. از نظر او تفاوتی بین سطح عادی تجربۀ #انسان و تجربۀ عرفانی یا درونی وجود ندارد و هر دو به یک اندازه ارزشمند و قابل اعتماد هستند، «چیزی به نام جهان غیرقدسی وجود ندارد. همۀ این گسترۀ مادی عبارت است از میدانی برای تحقق خود معنوی: همه چیز زمینهای قدسی دارد. چنان که پیامبر به زیبایی بیان میکند: تمامی این زمین #مسجد است.» (اقبال لاهوری، محمد، ۱۹۶۸ :۹۳)
به نظر او تجربه، چه درونی باشد چه بیرونی، نمادی از واقعیت است و برای اثبات این مدعا دست به آزمون عقلی برای تضمین درستی تجربۀ عرفانی در فصل دوم کتاب بازسازی میزند که مطالعهی کامل این فصل برای اثبات این ادعا ضروری است.
🔹البته او بین #تصوف و عرفان تمایز اساسی قائل است و اولی را که «فنا فی الله» و پیوستن قطره به دریاست، کاملا نفی مینماید و در تقابل با پیروان آیین #وحدت_وجود که بر این عقیده بودند که آدمی باید بالاترین هدف و اندیشهاش این باشد که هویت فردی خود را در وجود مطلق فنا سازد، برای شخصیت انسان هویتی مستقل قائل است و یافتن تعریف دقیقتری از خود را در رهایی از محدودیتهای فردیت نمیداند. او منزلت و مرتبهی هر موجودی را بسته به مراتبی میداند که در #اشراق میپیماید و پرورش و رشد این فردیت را جز از طریق تماس با محیط ملموس و پویا ممکن نمیداند و اساساً یکی از دلایل سکون و بیتحرکی #فقه و #حقوق در اسلام را طلوع و رشد تصوف زاهدانه میداند که به تدریج تحت تأثیر خصوصیتی غیراسلامی –وجه نظر ورزانه محض- گسترش یافت.
به باور او تصوف در ابتدا صورتی از آزاداندیشی و در اتحاد با #عقل گرایی بوده است و تأکیدی که بر جدایی بین ظاهر و باطن میکند رویکرد بیتفاوتی به همۀ چیزهای مرتبط با ظاهر و نه واقعیت را به وجود آورد، این روحیه که کاملآ میل به عالم دیگر داشت در تصوفهای بعدتر، توجه انسانها را از یک جنبهی بسیار مهم اسلام به عنوان بعد سیاسی – اجتماعی بازداشت.
🔸عرفان از نظر او گذر و رفتن خود نامتناهی به آغوش عاشقِ خود متناهی است و اساساً با تصوف در تضاد میباشد و بر خلاف تصوف که جدایی خود نامتناهی و خود متناهی را نمیپذیرد، معتقد است این درک نادرست ناشی از نشناختن ماهیت حقیقی امر نامتناهی است. #عرفان_اسلامی و تجربهای که از طریق آن بدست میآید تجربهای کاملاً طبیعی و متعارف است و دارای مفهوم زیست شناختی است که برای خود بیشترین اهمیت را دارد.
اما این تجربهی درونی چگونه به دست میآید؟ و آیا آنطور که در #تاریخ تصوف مشاهده کردهایم موجب انفعال اجتماعی میشود و در مرحلۀ تغییر خود باقی میماند؟
اقبال در پاسخ به این سوالات به صراحت میگوید: «این تجربه نتیجۀ تغییر و تحول زیستی درونی است که آن را نمیتوان از طریق مقولات منطقی صرف بدست آورد. این تجربه میتواند خودش را فقط در کنش ساختن جهان یا عمل دگرگون کردن جهان ابراز کند و تنها در این شکل است که محتوای این تجربهی بیزمان میتواند خودش را در حرکت زمان اشاعه دهد و خویشتن را به طور موثری در مقابل چشم تاریخ قابل رویت کند.(همان: ۱۰۹) .
"عمل نهایی خود یک عمل عقلانی و ذهنی نیست بلکه عملی وجودی و زیستی است که تمام هستی خود را تعمیق میبخشد."(همان: ۱۱۷)
✅ @Shariati_Group
🆔 @Shariati40
🔗 ادامه متن را در اینجا مطالعه فرمایید
Telegraph
عرفان، آغاز انسان
نسرین غلامحسین زاده در این یادداشت های کوتاه بر آنم تا نمایی کلی از آنچه دکتر اقبال لاهوری و دکتر علی شریعتی عرفان می خوانند را بازگو نمایم به این امید که عرفان به عنوان یکی از ارکانی که هر دو این بزرگان قائل به آن هستند از جنبه کلی و ذهنی خارج شده و صورت…
#بیژن_عبدالکریمی: خطایی که توسط قدرت سیاسی انجام شد این است که #سردار_سلیمانی را مال خود کرد/ سردار سلیمانی متعلق به هیچ جناح سیاسی نیست، او فرزند این کشور است
🔹نمیتوان در زمینی بازی کرد که خط کشی نشده است، ما باید خطوطی را ترسیم کنیم و خطوطی که ترسیم میکنیم باید مورد پذیرش عام باشد.
🔹باید بتوانیم حول حفظ #استقلال ایران، عدم تجزیه #ایران و حفظ منافع ملی کشور با سلایق و گرایشات گوناگون #وحدت ببخشیم./ایسنا
#راهبرد
✅ @Shariati_Group
🔹نمیتوان در زمینی بازی کرد که خط کشی نشده است، ما باید خطوطی را ترسیم کنیم و خطوطی که ترسیم میکنیم باید مورد پذیرش عام باشد.
🔹باید بتوانیم حول حفظ #استقلال ایران، عدم تجزیه #ایران و حفظ منافع ملی کشور با سلایق و گرایشات گوناگون #وحدت ببخشیم./ایسنا
#راهبرد
✅ @Shariati_Group
⭕️ آقایان امنیتی؛ امنیت ملی در عدالت اجتماعی است!
🔸حضرت زهرا در خطبه فدکیه، جایی که #اسلام_شناسی خودش را ارائه میکند، تنها مسئلهای که دوبار به آن پرداخته، #عدالت_اجتماعی است.
➖میفرماید: «الْعَدْلَ تَنْسِيقاً لِلْقُلُوب» خداوند #عدل اجتماعی را برای هم سنخ کردن دلهای #مردم و پیوستگی بین مردم تشریع کرد.
➖یکبار دیگر میفرماید:«العدل للاحکام ایناساً للرعیه» #عدالت در حکمرانی را برای انس رعیت و مردم قرار داد.
🔹گسستگی قلوب موجب #ظلم میشود. عدالت اگر دلها را هم نسق کرد، ریشهی درونی و بیرونی ظلم را از بین میبرد.
🔸نابرابریها چماقهایی هستند که کسانی میتوانند بر سر کسانی دیگر بزنند. اگر فرصتها برابر باشد، خب چطور میتواند به کس دیگری ظلم کند؟
🔹فاطمه(س) عدالت را چاره این کار میداند. برپایی عدالت یعنی چه؟ یعنی #حق را کالا نکن. آموزش، امنیت، بهداشت و... نباید کالا و طبقاتی شود.
🔸تبعیض موجب شکاف میشود و شکاف، تنفر و خشم اجتماعی درست میکند. پس عدالت غیر از اینکه زندگیها را سرپا میکند، دلها را هم نسق میکند و وحدت ملی میآفریند.
🔺آقایان امنیتی، امنیت ملی در عدالت اجتماعی است! #وحدت ملی در عدالت اجتماعی است. پایه اصلی عدالت اجتماعی است. شما این را نداشته باش، آتش زیر خاکستر است. امروز اینجا بیرون میزند و فردا آنجا!
✍ محسن قنبریان
✅ @Shariati_Group
🆔 @m_ghanbarian
🔸حضرت زهرا در خطبه فدکیه، جایی که #اسلام_شناسی خودش را ارائه میکند، تنها مسئلهای که دوبار به آن پرداخته، #عدالت_اجتماعی است.
➖میفرماید: «الْعَدْلَ تَنْسِيقاً لِلْقُلُوب» خداوند #عدل اجتماعی را برای هم سنخ کردن دلهای #مردم و پیوستگی بین مردم تشریع کرد.
➖یکبار دیگر میفرماید:«العدل للاحکام ایناساً للرعیه» #عدالت در حکمرانی را برای انس رعیت و مردم قرار داد.
🔹گسستگی قلوب موجب #ظلم میشود. عدالت اگر دلها را هم نسق کرد، ریشهی درونی و بیرونی ظلم را از بین میبرد.
🔸نابرابریها چماقهایی هستند که کسانی میتوانند بر سر کسانی دیگر بزنند. اگر فرصتها برابر باشد، خب چطور میتواند به کس دیگری ظلم کند؟
🔹فاطمه(س) عدالت را چاره این کار میداند. برپایی عدالت یعنی چه؟ یعنی #حق را کالا نکن. آموزش، امنیت، بهداشت و... نباید کالا و طبقاتی شود.
🔸تبعیض موجب شکاف میشود و شکاف، تنفر و خشم اجتماعی درست میکند. پس عدالت غیر از اینکه زندگیها را سرپا میکند، دلها را هم نسق میکند و وحدت ملی میآفریند.
🔺آقایان امنیتی، امنیت ملی در عدالت اجتماعی است! #وحدت ملی در عدالت اجتماعی است. پایه اصلی عدالت اجتماعی است. شما این را نداشته باش، آتش زیر خاکستر است. امروز اینجا بیرون میزند و فردا آنجا!
✍ محسن قنبریان
✅ @Shariati_Group
🆔 @m_ghanbarian
Telegram
.
🔰پیام دکتر #مصدق بهمناسبت نخستین سالگرد جشن ملی شدن صنعت نفت ایران
«اراده آهنین شما #ملت است که مانع از سلطه داخلی و خارجی خواهد شد».
▫️درود فراوان و سلام صمیمانه خود را از بستر بیماری برای شما میفرستم. امروز یکی از آن ایامی است که شما هموطنان میتوانید صفحهای جدید و مقدس در حیات اجتماعی و اقتصادی خود باز کنید و پس از ۵۰ سال که از اصل #استقلال و #آزادی سیاسی ما نامی بیش باقی نمانده بود، دوره نوینی را در برابر... معاصر و نقش آینده بوجود بیاورید. رشد و بلوغ سیاسی شما میتواند مبدأ تحول و #نهضت اصلاحی آینده قرار دهد یا خدای ناکرده موجب سرشکستگی و غفلت و انفعال بشود. پیمودن این دو راه اکنون در اختیار عزم، اراده و همت شماست. من تردید ندارم که شما هموطنان عزیزم آن طریقی را انتخاب خواهید کرد که با شرافت ایرانیت و با غرور ملی و احساسات وطنی آنها مطابقت دارد.
▫️باید یکبار دیگر به دنیائی که به دقت چشم به ما دوخته است نشان بدهیم که ما لیاقت حفظ مواریث گرانبها و پرعظمت نیاکان خود را داریم و میخواهیم کاملاً آزاد و فارغ از تحریکات و دسایس این و آن زندگانی قرین عزت و احترام و سربلندی را در پیش گیریم. آوازه همت و عزم خللناپذیر شما در گسستن زنجیرهای #استعمار اقتصادی به گوش جهانیان رسیده است و خواهد رسید و همه خواهند دانست که #روح ایرانی از ماورای #تاریخ کهن چندین هزار سالهاش از نو درخشیدن گرفته و روزهای زبونی و ضعف و ناتوانی خویش را اینک پشتسر گذاشته است. هیچ چیز جز ارادهی آهنین شما نمیتوانست این زنجیرهای جانفرسا و گران را از میان بردارد و تقویت و احساسات صمیمانه هموطنان عزیزم کار #نفت را بدانجا کشانید که قوه قانونگزاری مملکت به مطابعت از افکار عمومی، ملی شدن #صنعت_نفت و قانون اجرای آن را به اتفاق آراء تصویب کرد و مأموریت انجام این امر خطیر به من محول گردید. قبول این مسئولیت برای کسی که به ضعف مزاج مبتلاست و عمر خود را در بستر میگذراند، جز تبعیت از اراده و امر ملت هیچ چیز دیگری نبود و من که در تمام دوران عمر خویش افتخار خدمتگزاری #مردم را بالاترین و پر قیمتترین افتخارات حیات خود محسوب داشته و میدارم، بغیر از اطاعت و... فرمان هموطنان محبوب چاره دیگر ندارم.
▫️از روز اول زمامداری تمام سعی و مجاهدت اینجانب به حل مسالمتآمیز قضیه نفت معطوف گردید و در تمام مکاتبات و مذاکرات با نمایندگان و وابستگان کمپانی سابق مکرر تذکر دادم که اجرای قانون ملّی شدن صنعت نفت برای اینست که ملت #ایران از یکطرف بندهای سیاسی را از گردن خود بردارد و از طرف دیگر به #فقر و بدبختی غلبه کند. آنچه فرا رسید تسهیلات فراهم آوردیم و طرق حل مشکلات را پیشبینی کردیم و دست خریداران سابق نفت را برای خرید آن باز گذاشتیم و موافقت کردیم که آنان همچنان گردش چرخ صنایع ممالک خویش را با نفت #خوزستان تأمین کنند، ولی ناچار بودیم #قانون را اجرا کنیم. شرکت سابق در جواب و اخطار خلع ید که از... رویدادهائی در زمینه قانونی شدن صنعت نفت دارد و نمایندگان خود را برای بیان مطلب به #تهران اعزام میدارد ولی دیشب پس از اینکه پرده از روی پیشنهادهای آنها برداشته شد، معلوم گردید که زبان ما را نخواستهاند بفهمند. من مکرر چه در #مجلس و چه در یادداشتها و بیانیهها و مصاحبهها اعلام کرده بودم که به هیچ وجه در اجرای قانونی که مظهر آرزو و اراده ملت ایران است نمیتوانم قصور و مصالحه بکار برم. اما نمایندگان شرکت این #حقیقت را ندیده گرفتند و راه ادامه مذاکرات را بر ما بستند. بنابراین برای اینکه اجرای قانون ادامه پیدا کند و تأخیر و وقفهای در کار روی ندهد، صبح امروز با سفیر کمیسیون مختلط و هیأت دولت تصمیمات لازمه اتخاذ شد و دستور دادم عملیات اجرائی ادامه داده شود.
▫️اکنون به شما هموطنان عزیز که در تهران و ولایات پراکندهاید این پیام مخلصانه و صمیمانه را میفرستم و از تقویت و حمایتی که در همه حال از #دولت برای اجرای قانون ملی شدن صنعت نفت نموده و مینمائید قلبا تشکر میکنم و تمنا دارم که با آرامش و دوراندیشی بیشتری که شأن و شایسته ملت تاریخی ایران است، مراقب اوضاع باشید و صف آهنین #وحدت و یگانگی خود را حفظ کنید و نگذارید عوامل و ایادی حریف کهنه کار، بر قدرت روحی و نیروی #ایمان شما هجوم آورد. در پایان این پیام، حاجت به تذکار نیست که هوشمندی و شرافت کارمندان و کارگران ایرانی، مخصوصاً در منطقه نفت خیز در پیشرفت و انجام این موضوع #ملی تا کنون بینهایت موثر بوده و یقین دارم این متانت و خونسردی قابل تقدیر تا پایان کار کاملاً حفظ خواهد شد و ما را هر روز به مقصود نهائی نزدیکتر خواهد ساخت. عرایض خود را با درود قلبی به شما و با اتکاء به قول و قوه الهی و با امید موفقیت ملت لایق و رشید ایران پایان میدهم.
#۲۹_اسفند
✅ @Shariati_Group
.
«اراده آهنین شما #ملت است که مانع از سلطه داخلی و خارجی خواهد شد».
▫️درود فراوان و سلام صمیمانه خود را از بستر بیماری برای شما میفرستم. امروز یکی از آن ایامی است که شما هموطنان میتوانید صفحهای جدید و مقدس در حیات اجتماعی و اقتصادی خود باز کنید و پس از ۵۰ سال که از اصل #استقلال و #آزادی سیاسی ما نامی بیش باقی نمانده بود، دوره نوینی را در برابر... معاصر و نقش آینده بوجود بیاورید. رشد و بلوغ سیاسی شما میتواند مبدأ تحول و #نهضت اصلاحی آینده قرار دهد یا خدای ناکرده موجب سرشکستگی و غفلت و انفعال بشود. پیمودن این دو راه اکنون در اختیار عزم، اراده و همت شماست. من تردید ندارم که شما هموطنان عزیزم آن طریقی را انتخاب خواهید کرد که با شرافت ایرانیت و با غرور ملی و احساسات وطنی آنها مطابقت دارد.
▫️باید یکبار دیگر به دنیائی که به دقت چشم به ما دوخته است نشان بدهیم که ما لیاقت حفظ مواریث گرانبها و پرعظمت نیاکان خود را داریم و میخواهیم کاملاً آزاد و فارغ از تحریکات و دسایس این و آن زندگانی قرین عزت و احترام و سربلندی را در پیش گیریم. آوازه همت و عزم خللناپذیر شما در گسستن زنجیرهای #استعمار اقتصادی به گوش جهانیان رسیده است و خواهد رسید و همه خواهند دانست که #روح ایرانی از ماورای #تاریخ کهن چندین هزار سالهاش از نو درخشیدن گرفته و روزهای زبونی و ضعف و ناتوانی خویش را اینک پشتسر گذاشته است. هیچ چیز جز ارادهی آهنین شما نمیتوانست این زنجیرهای جانفرسا و گران را از میان بردارد و تقویت و احساسات صمیمانه هموطنان عزیزم کار #نفت را بدانجا کشانید که قوه قانونگزاری مملکت به مطابعت از افکار عمومی، ملی شدن #صنعت_نفت و قانون اجرای آن را به اتفاق آراء تصویب کرد و مأموریت انجام این امر خطیر به من محول گردید. قبول این مسئولیت برای کسی که به ضعف مزاج مبتلاست و عمر خود را در بستر میگذراند، جز تبعیت از اراده و امر ملت هیچ چیز دیگری نبود و من که در تمام دوران عمر خویش افتخار خدمتگزاری #مردم را بالاترین و پر قیمتترین افتخارات حیات خود محسوب داشته و میدارم، بغیر از اطاعت و... فرمان هموطنان محبوب چاره دیگر ندارم.
▫️از روز اول زمامداری تمام سعی و مجاهدت اینجانب به حل مسالمتآمیز قضیه نفت معطوف گردید و در تمام مکاتبات و مذاکرات با نمایندگان و وابستگان کمپانی سابق مکرر تذکر دادم که اجرای قانون ملّی شدن صنعت نفت برای اینست که ملت #ایران از یکطرف بندهای سیاسی را از گردن خود بردارد و از طرف دیگر به #فقر و بدبختی غلبه کند. آنچه فرا رسید تسهیلات فراهم آوردیم و طرق حل مشکلات را پیشبینی کردیم و دست خریداران سابق نفت را برای خرید آن باز گذاشتیم و موافقت کردیم که آنان همچنان گردش چرخ صنایع ممالک خویش را با نفت #خوزستان تأمین کنند، ولی ناچار بودیم #قانون را اجرا کنیم. شرکت سابق در جواب و اخطار خلع ید که از... رویدادهائی در زمینه قانونی شدن صنعت نفت دارد و نمایندگان خود را برای بیان مطلب به #تهران اعزام میدارد ولی دیشب پس از اینکه پرده از روی پیشنهادهای آنها برداشته شد، معلوم گردید که زبان ما را نخواستهاند بفهمند. من مکرر چه در #مجلس و چه در یادداشتها و بیانیهها و مصاحبهها اعلام کرده بودم که به هیچ وجه در اجرای قانونی که مظهر آرزو و اراده ملت ایران است نمیتوانم قصور و مصالحه بکار برم. اما نمایندگان شرکت این #حقیقت را ندیده گرفتند و راه ادامه مذاکرات را بر ما بستند. بنابراین برای اینکه اجرای قانون ادامه پیدا کند و تأخیر و وقفهای در کار روی ندهد، صبح امروز با سفیر کمیسیون مختلط و هیأت دولت تصمیمات لازمه اتخاذ شد و دستور دادم عملیات اجرائی ادامه داده شود.
▫️اکنون به شما هموطنان عزیز که در تهران و ولایات پراکندهاید این پیام مخلصانه و صمیمانه را میفرستم و از تقویت و حمایتی که در همه حال از #دولت برای اجرای قانون ملی شدن صنعت نفت نموده و مینمائید قلبا تشکر میکنم و تمنا دارم که با آرامش و دوراندیشی بیشتری که شأن و شایسته ملت تاریخی ایران است، مراقب اوضاع باشید و صف آهنین #وحدت و یگانگی خود را حفظ کنید و نگذارید عوامل و ایادی حریف کهنه کار، بر قدرت روحی و نیروی #ایمان شما هجوم آورد. در پایان این پیام، حاجت به تذکار نیست که هوشمندی و شرافت کارمندان و کارگران ایرانی، مخصوصاً در منطقه نفت خیز در پیشرفت و انجام این موضوع #ملی تا کنون بینهایت موثر بوده و یقین دارم این متانت و خونسردی قابل تقدیر تا پایان کار کاملاً حفظ خواهد شد و ما را هر روز به مقصود نهائی نزدیکتر خواهد ساخت. عرایض خود را با درود قلبی به شما و با اتکاء به قول و قوه الهی و با امید موفقیت ملت لایق و رشید ایران پایان میدهم.
#۲۹_اسفند
✅ @Shariati_Group
.
Telegram
.
🔅چگونه میشود از این آفت که گریبان همهی ما را گرفته است و همه را تهدید میکند- مقصود همهی روشنفکرانی است که آغاز کننده کار اجتماعی و پیشاهنگ #انقلاب تودهاند- رها شد؟ با کار.
🔅کار، #ایدئولوژی را از حافظه و از ذهن به عمق وجود و #فطرت انسان فرومیبرد و با سرشت او میآمیزد و عجین میکند و بدین شکل است که یک ایدئولوژی تبدیل به یک #ایمان میشود و یک #روشنفکر تبدیل به یک #انسان مؤمن. مؤمن با همهی عمق، پهنا و سرمایهای که در این کلمه وجود دارد.
🔅تفکیک میان مؤمن و #مسلمان در #فرهنگ اسلامی حاکی از چنین تجربهای است و گواه شناخت اندیشمندان آگاه ما از فرق میان کسانی که یک ایدئولوژی را به عنوان یک عقیده، فکر، ایدهآل، مجموعهای از #مکتب در ذهن خویش دارند و در لفظ خویش اقرار میکنند، اما ذاتشان از آن غافل است و کسانیکه این مکتب در آنها به صورت یک فطرت درآمده است.
🔅مسلمان کسی است که به #توحید تسلیم فکری است، اما مؤمن کسی است که به درجهی «تسلیم وجودی» رسیده است. #منافق در پنهانیترین و عمیقترین شکل خویش، صفت کسانی است که جهت وجودیشان و جهت اعتقادیشان از یکدیگر جدا است. «نفق» به معنی حفره و فاصله است و منافق در یک معنی، انسانی است که میان این دو جلوه از هستیاش فاصلهای وجود دارد، نوعی دوشخصیتی بودن.
🔅اخلاص، یکتاییِ وجودی و به تعبیری توحید وجودی، #وحدت بخشیدن میان اندیشه و عمل است. رابطه میان اندیشه و عمل یک رابطهی متقابل است. به بهترین تعبیر آنچنان که #علی گفته است (کسی که خود نیز نمونه چنین توحیدی است):
«من الایمان یستدل بالعمل»
«و من الاعمل یستدل بالایمان»
«از ایمان به عمل راه برده میشود و از عمل نیز به ایمان راه برده میشود.»
🔅روشنفکر از این نظر در لبهی پرتگاه است که آگاهیاش را از #کتاب میگیرد و این خطر نوعی ازخودبیگانگی ذهنی و کتابزدگی را به وجود میآورد، بیماریای که در آن، ارزشهای انسانی برای روشنفکر به صورت الفاظ منطقی و علمی و فلسفی مطرح است، کلماتی که معنا دارند اما #روح، شور و احساس را فاقدند. حتی روشنفکرانی که از اصالت عمل نیز سخن میگویند، باز ممکن است دچار نوعی ازخودبیگانگی لفظی شوند. اینان همچون واعظانی هستند که پول میگیرند تا درباره اعراض از دنیا منبر روند، یا همچون مؤمنانی که بر سفرههای هزار و یک شبی غذا میخورند و از زهد علی ستایشها میکنند و میپندارند که خداوند تنها آنان را از نعمت #ولایت وی برخوردار کرده است. کسانی که عثمانوار زندگی میکنند، اما به #ابوذر عشق میورزند کم نیستند، حتی آنان که دست در دست #معاویه دارند، اما برای #حسین میگریند و آنان که فاطمهوار سخن میگویند، اما شیوه زندگیشان تقلیدی مهوع از ملکه خاتون است!
🔅از #حج بازمیگردند (آنجا که برابری را لااقل برای چند روز آن هم به گونه یک نمایش، تمرین باید کرد)- و رجز میخوانند که وضع ما، کاروان ما و هتل ما و غذای ما از همه بهتر بود، و یا غرق لذت میشوند که در این سفر همه را عقب زدند و خود با هوشیاری و یا لیاقت و یا جادوی پول همه مشکلات را حل کردند و پیش رفتند. اینها مثل همان مارکسیستهای با «بی.ام.و» قرمزند که در #مذهب، توجیهی تخدیر کننده برای جبران ضعفهای وجودی خویش میجویند. همانطور که آن مارکسیستها نیز در #مارکسیسم راههایی برای فرار به سوی لاابالیگری، در قبال قیدهایی که مذهب بر زندگی فردی تحمیل میکند، میجویند: نوعی لش بودن صوفیانه و لاابالیگری روشنفکرانه!
✅ @Shariati_Group
📚 معلم علےشریعتے
مجموعه آثار ۲ / خودسازی انقلابی
🔅کار، #ایدئولوژی را از حافظه و از ذهن به عمق وجود و #فطرت انسان فرومیبرد و با سرشت او میآمیزد و عجین میکند و بدین شکل است که یک ایدئولوژی تبدیل به یک #ایمان میشود و یک #روشنفکر تبدیل به یک #انسان مؤمن. مؤمن با همهی عمق، پهنا و سرمایهای که در این کلمه وجود دارد.
🔅تفکیک میان مؤمن و #مسلمان در #فرهنگ اسلامی حاکی از چنین تجربهای است و گواه شناخت اندیشمندان آگاه ما از فرق میان کسانی که یک ایدئولوژی را به عنوان یک عقیده، فکر، ایدهآل، مجموعهای از #مکتب در ذهن خویش دارند و در لفظ خویش اقرار میکنند، اما ذاتشان از آن غافل است و کسانیکه این مکتب در آنها به صورت یک فطرت درآمده است.
🔅مسلمان کسی است که به #توحید تسلیم فکری است، اما مؤمن کسی است که به درجهی «تسلیم وجودی» رسیده است. #منافق در پنهانیترین و عمیقترین شکل خویش، صفت کسانی است که جهت وجودیشان و جهت اعتقادیشان از یکدیگر جدا است. «نفق» به معنی حفره و فاصله است و منافق در یک معنی، انسانی است که میان این دو جلوه از هستیاش فاصلهای وجود دارد، نوعی دوشخصیتی بودن.
🔅اخلاص، یکتاییِ وجودی و به تعبیری توحید وجودی، #وحدت بخشیدن میان اندیشه و عمل است. رابطه میان اندیشه و عمل یک رابطهی متقابل است. به بهترین تعبیر آنچنان که #علی گفته است (کسی که خود نیز نمونه چنین توحیدی است):
«من الایمان یستدل بالعمل»
«و من الاعمل یستدل بالایمان»
«از ایمان به عمل راه برده میشود و از عمل نیز به ایمان راه برده میشود.»
🔅روشنفکر از این نظر در لبهی پرتگاه است که آگاهیاش را از #کتاب میگیرد و این خطر نوعی ازخودبیگانگی ذهنی و کتابزدگی را به وجود میآورد، بیماریای که در آن، ارزشهای انسانی برای روشنفکر به صورت الفاظ منطقی و علمی و فلسفی مطرح است، کلماتی که معنا دارند اما #روح، شور و احساس را فاقدند. حتی روشنفکرانی که از اصالت عمل نیز سخن میگویند، باز ممکن است دچار نوعی ازخودبیگانگی لفظی شوند. اینان همچون واعظانی هستند که پول میگیرند تا درباره اعراض از دنیا منبر روند، یا همچون مؤمنانی که بر سفرههای هزار و یک شبی غذا میخورند و از زهد علی ستایشها میکنند و میپندارند که خداوند تنها آنان را از نعمت #ولایت وی برخوردار کرده است. کسانی که عثمانوار زندگی میکنند، اما به #ابوذر عشق میورزند کم نیستند، حتی آنان که دست در دست #معاویه دارند، اما برای #حسین میگریند و آنان که فاطمهوار سخن میگویند، اما شیوه زندگیشان تقلیدی مهوع از ملکه خاتون است!
🔅از #حج بازمیگردند (آنجا که برابری را لااقل برای چند روز آن هم به گونه یک نمایش، تمرین باید کرد)- و رجز میخوانند که وضع ما، کاروان ما و هتل ما و غذای ما از همه بهتر بود، و یا غرق لذت میشوند که در این سفر همه را عقب زدند و خود با هوشیاری و یا لیاقت و یا جادوی پول همه مشکلات را حل کردند و پیش رفتند. اینها مثل همان مارکسیستهای با «بی.ام.و» قرمزند که در #مذهب، توجیهی تخدیر کننده برای جبران ضعفهای وجودی خویش میجویند. همانطور که آن مارکسیستها نیز در #مارکسیسم راههایی برای فرار به سوی لاابالیگری، در قبال قیدهایی که مذهب بر زندگی فردی تحمیل میکند، میجویند: نوعی لش بودن صوفیانه و لاابالیگری روشنفکرانه!
✅ @Shariati_Group
📚 معلم علےشریعتے
مجموعه آثار ۲ / خودسازی انقلابی
Telegram
.