گروه شریعتی
573 subscribers
1.67K photos
557 videos
66 files
1.56K links
به نام خداوند حقیقت، زیبایی و خیر

🌐 نشـانی ما در فیس بوک:
Facebook.com/shariati.group

📩 تماس با ما:
Shariati.group@Gmail.com
Download Telegram
بررسی ابعاد جنگ بیولوژیک
#بیوتروریسم / #اکوسیستم / #مهندسی_ژنتیک / #واکسن / #کرونا

💥 در طی قرون گذشته، بسیاری از مردم (بیش از پانصد میلیون نفر) به‌علت بیماری‌های عفونی مرده‌اند. در بسیاری از جنگ‌ها (به‌ویژه در جنگ‌جهانی دوم) این مرگ‌ها به‌علت انتشار عوامل بیماری‌زا یا سمّی بوده‌اند و اکنون این ترس وجود دارد که بسیاری از بیماری‌‌های منجر به مرگ، توسط عوامل طبیعیِ دست‌کاری شده و تغییر یافته، تحت عنوان #سلاح_بیولوژیک به‌ وجود بیایند. این رخداد که در عمل به #جنگ_بیولوژیک تعبیر می‌شود، در عصر حاضر با وجود معاهده‌ای پیرامون سلاح‌های #بیولوژیک هم‌چنان و بصورت روزافزون ادامه دارد.

💥 بنا داریم در سلسله مطالب مختلفی تحت عنوان شناختِ عوامل و ابزار‌های پدیده‌ی نچندان نوظهور و پلید #نظم_نوین_جهانی و ارتقاء سطح دانش و عمق بینش خوانندگان گرامی و همراهان همیشگی این کانال، به بررسی چند وجهی و غیرمتعارف این مقوله ضد بشری و طبیعتاً ضد اسلامی، بپردازیم [اگر خداوند یاری کند]

💥 نخستین گزارش استفاده از سلاح‌های بیولوژیک، استفاده‌ رومیان باستان از حیوانات مرده برای آلوده‌سازی ذخایر آبی دشمن بوده؛ که تأثیری دوگانه در کاهش تعداد افراد دشمن و کاهش روحیه جنگجویان داشته است. در مثالی دیگر، مغولان، با منجنیق اجساد مبتلا به #طاعون را به‌سوی جزیره کریمه پرتاب می‌کردند. برخی از مورخان بر این باورند که این رویداد، علت شیوع طاعون در اروپا در قرون وُسطا بود که ۲۵ میلیون کشته داد.

💥 برای شناسایی سلاح‌های بیولوژیک و دفاع در برابر آن، باید از سه زاویه به این موضوع نگاه شود؛ یا به بیان بهتر می‌توان سلاح‌های بیولوژیک را با سه رویکردِ: منشأ، هدف (اعم از انسانی، حیوانی و گیاهی) و ابزار دسته‌بندی کرد؛ یعنی یک حمله‌‌ی بیولوژیک با توجه به عوامل ذیل در شکل‌های مختلف ممکن است خودنمایی کند:

🧬 الف. از چه نوع عامل بیولوژیکی استفاده می‌شود. (منشأ)
🧬 ب. چه‌طور انتشار پیدا می‌کند. (ابزار انتقال)
🧬 ج. چه‌ چیزی را مورد حمله قرار می‌دهد. (هدف)

💥 حال، شاید این سؤال مطرح شود که اساساً جنگ زیستی یا بیولوژیکی چیست؟!
در یک پاسخ مختصر می‌توان گفت که استفاده از عوامل بیولوژیکی از قبیل باکتری‌ها، ویروس‌ها، قارچ‌ها و سموم حاصل از موجودات زنده برای کشتن و یا ناتوان ساختن هدف مورد نظر را جنگ بیولوژیکی گویند.

💥 عوامل بیولوژیک، می‌توانند همانند سلاح‌های نظامی بسیار مؤثر باشند. از همین جهت است که با شیوه‌های روانی، از جمله القای ترس، سردرگمی و عدم اطمینان در زندگی روزمره احساس خطر به‌وجود آورده‌اند. اما نکته بسیار مهم این است که استفاده از عوامل بیولوژیک، می‌تواند آشکار و پنهان باشد.
همچنین سلاح‌های بیولوژیک براساس منشأ می‌توانند: طبیعی و غیرطبیعی (ساخته دست‌بشر) باشند.

💥 برای نمونه، #ایدز یکی از این بیماری‌هاست، که با نقص در دستگاه ایمنی ظاهر می‌شود و ویژگی آن، کاهش سلول‌های ایمنی از نوع T به کم‌تر از دویست سلول در هر میکرولیتر است. با توجه به مجموعه مقالات منتشره، ایدز یک #ویروس خاص، تغییر و تحول‌ یافته‌ی آزمایشگاهی از ویروس ویسنا (Visna) است که برای اولین‌بار در گوسفندان ایسلندی مشاهده شد. در ماه آوریل سال ۱۹۸۴، دکتر رابرت گالو (Robert Gallo) درخواست حق ثبت اختراع خود (ویروس HIV) را در ایالات‌متحده #امریکا ارائه كرد. وی، مقاله‌ی خود در ارتباط با این ویروس را در سال ۱۹۷۱ منتشر كرده بود. بین سال‌های ۱۹۷۸-۱۹۶۴، برنامه سرّی ویروس فدرال، ۵۵۰ میلیون دلار از پول مالیات آمریکایی‌ها را به اختراع ایدز اختصاص داد. شواهد علمی کامل و قانع‌ کننده‌ای وجود دارد که ویروس ایدز، یک طراحی دوجانبه از برنامه‌های ویروسی ایالات‌ متحده است. طبق مطالعات صورت گرفته، ویروس ایدز به‌منظور کاهش جمعیت ساخته شده است.

💥 در نمونه‌ی دیگری از بیماری با دست‌کاری ژنتیکی، بیماری #سارس به‌وجود می‌آید. این بیماری، یک سندروم حاد تنفسی است که با تب بالا، لرز، سردرد، بی‌حالی و بدن‌درد شروع می‌شود. بعد از مدتی، بیمار دچار سرفه‌های خشک شده که می‌تواند پیشروی کرده و منجر به اشکالات تنفسی و کمبود اکسیژن در خون نیز بشود. علائم آزمایشگاهی آن، رادیوگرافی قفسه سینه است که نمایان‌گر ذات‌الریه می‌شود و هم‌چنین آزمایش #خون، کاهش میزان پلاکت و کاهش گلبول‌های سفید را نشان می‌دهد. کارشناسان بیماری‌های عفونی #روسیه می‌گویند، این بیماری یک سلاح بیولوژیک ساخت #انسان است. این ویروس، ترکیبی از ویروس اوریون و سرخک است، که چنین ترکیبی هرگز نمی‌تواند در طبیعت ظاهر شود و تنها در آزمایشگاه به‌دست می‌آید. اعتقاد بر این است که این عفونت از جنوب #چین آغاز شده و بیش از صد کشته و سه‌هزار مبتلا به آن گزارش شده است.

🧩 بخش اول

@Shariati_Group
🔺ادامـه

🔅اما در زمانه‌ای که به یُمن ناکارآمدی نظام مستقر و عدم انتقال صحیح حافظه تاریخی - گسست میان نسل‌ها - انزوای تفکر و روایت مستدل و مستند تاریخی و عدم پروانه فعالیت احزاب سیاسی آزاد و مستقل، کار بجایی رسیده است که هواداران #استبداد چکمه و تطهیر کنندگان عفونت حاکم بر #تاریخ_معاصر کشور، مرزهای وقاحت و دنائت را به شدت جابجا کرده‌اند و فی‌المثل در کمال بی‌شرمی، جنایات #ساواک آریامهری را به بهانه براندازی نظام برآمده از انقلاب ۵۷، تـوجیـه خفت‌بار و ابلهانه می‌کنند، شاید توجه به این نکته حائز اهمیت باشد که در هیچ کجای دنیا بیمار تب داری را که با بدنی مجروح قادر به حرکت نیست، #اعدام نمی‌کنند. آن‌هم یک شخصیت مطرح سیاسی را با حکم یک بیدادگاه نظامی...

🔅اینگونه است که دکتر فاطمی در یکی از آخرین نامه‌هایش پس از صدور حکم اعدام می‌نویسد: «در این موقع که یک ساعت از صدور رأی دستوری می‌گذرد، یک ذره ناراحت نیستم. زیرا اگر آن افتخار را پیدا کنم که در راه وطنم این نیمه‌ جان را بگذارم، درست در راه حقیقی خودش صرف شده است». این‌گونه است که در بامداد روز چهارشنبه نوزدهم آبان ۱۳۳۳، تیمور #بختیار فرماندار نظامی و سرتیپ #آزموده دادستان #ارتش و عده دیگری به زندان رفتند و حکم اعدام دکتر حسین فاطمی را در لشکر ۲ زرهی به وی ابلاغ کردند. آزموده به فاطمی گفت اعلیحضرت همایونی با تقاضای (فرجام) شما موافقت نفرمودند..!

🔅زنده نگاه داشتن یادواره شهید مظلوم وطن، مردی که درکنار پیر #احمدآباد در برابر زیاده خواهی مستبدین داخلی و استعمارگران بیگانه ایستاد و جان شریف‌اش را در راه استبداد ستیزی و خط #آزادی و #استقلال وطن ایثار کرد، بر همه‌ی ما واجب و ارزنده و مبارک است...

🔅اکنون، در آستانه‌ی سالگشت انقلابی که پیروزی‌اش ماحصل هزاران پیکر بی‌جان، میلیون‌ها مجاهد و مبارز و زندانی سیاسی، و ارزشمندترین آرمان‌ها و ارزش‌های متعالی انسانی و ملی و اجتماعی بود، هستیم...
انقلابی که با خون ارزنده‌ترین فرزندان پاکباخته این خاک نیلگون، آبیاری شد و دستاوردش امروز...!؟!

🔅من می‌میرم که نسل جوان ایران از #خون من درس عبرتی گرفته، و با خون خود از #وطن دفاع کنند... (حسین فاطمی - آبان ۱۳۳۳)

@Shariati_Group

در رثای خون و خاک - دل‌نبشته‌ای به مناسبت زادروز شهید آزاده وطن / ع.م
″... هر انسانی امانتدار خداوند است (چون فرزند #آدم است) و مسئول. و نه تنها مسئول گروه و خانواده و مردم خویش، که در برابر تمام وجود و اراده‌ی حاکم بر وجود، و در برابر همه‌ی کائنات #مسئول است. این است دامنه‌ی مسئولیت #انسان. اما در #اسلام بزرگترین #مسئولیت متوجه #علم است. این است که در آن نهضت تازه پای اسلام در #عربستان، که برای درگیری با بُت‌پرست‌ها، و دشمنان، اشراف و قدرت‌های مهاجم، به #مجاهدین نیاز افتاده است، #رهبر نهضت با کلامی مجاهدین را آواز می‌دهد، که بشریت هنوز در دوره نبوغ و #فرهنگ و دانش‌اش فاقد چنان تعبیر درخشانی است که از سینه‌ی جامعه‌ای بی‌سواد (حتی بی خط و کتابت) می‌جوشد که:

"مداد العلماء افضل من دماء الشهداء"

در ارزش، مرکب دانشمندان از خون شهیدان برتر است. و از چنین تعبیری آیا این معنای بلند روشن استنباط نمی‌شود که: اولاً #خون و #مرکب، مسئولیتی مشابه دارند، و ثانیاً مسئولیت مرکب از مسئولیت خون حساس‌تر و سنگین‌تر است؟
این است که #قرآن در جامعه‌ای بی‌سواد (که پیامبرش در آغاز کار، حتی در #مدینه فقط یک منشی دارد و آن هم یهودی است و خودش نیز یک امی است به #کتاب، #مرکب، #قلم، و به آنچه که می‌نویسند سوگند می‌خورد (ن و القلم و ما یسطرون) اما به قلمی که مسئول است، و به مرکبی که همزاد برتر و خویشاوند والاتر خون است.

این است که #علم و #عالم را در زبان قرآن و اسلام، نه بنا به عقیده‌ی متجددان، مطلق هر علم و هر عالمی و متخصص در رشته‌ای می‌دانم و نه مثل بسیاری قدما، می‌گویم فقط علم #دین است و یعنی #فقه و علم بر احکام دینی، بلکه عالم در اینجا درست به همان معنی است که امروز در فرهنگ‌ها و ادبیات اجتماعی و ایدئولوژی‌های مردمی و انقلابی و مسئول، برای "#روشنفکر" قائلند.

"علماء امتی افضل من انبیاء بنی اسرائیل"
(دانشمندان #امت من، برتر از علماء بنی اسرائیل‌اند).
در این سخن، #پیامبر اسلام، عالم را همردیف و مشابه پیامبر و علم را ادامه #نبوت می‌داند، و از نظر ارزیابی، #رسالت دانشمندان #تاریخ و جامعه خویش را از رسالت پیامبران تاریخ #بنی‌اسرائیل سنگین‌تر و برتر و پر ارج‌تر می‌شمارد...

این علم مسئول است، مسئولیتی که همراه و همگام نبوت است. و همین نتیجه را در حدیثی دیگر باز می‌گوید که: "العلماء و رثة الانبیاء"
(دانشمندان، وارثان پیامبرانند)!

چه چیز به ارث می‌برند؟ #آگاهی را و مسئولیت در برابر زمان و نسبت به سرنوشت #مردم را. این مسأله‌ی دقیق، در #تشیع، به صورت سه اصل طرح شده است، که اگرچه ظاهراً مطرح نیست، اما در متن تشیع، عمل تشیع، و در فرهنگ و اصول اعتقادی و عملی تشیع مشخص است... ″

@Shariati_Group

📚 معلم علے‌شریعتے
مجموعه آثار ۷ / مسئولیت شیعه بودن
💢 به‌مناسبت خیزش ۳۰ تیر ۱۳۳۱ ؛ روزی که مردم با خون خویش، نخست وزیر خود را برگزیدند

صبح روز ۳۰ تیر بود مردم از اطراف و اکناف تهران به طرف مجلس راه افتادند. جلو دادگستری آمدیم. در آنجا سرهنگ طاهری، افسر شهربانی آدم قسی القلبی بود که با عده‌ای نیروی سوار بر اسب ایستاده بود در آن موقع پاسبان‌ها سوار اسب‌ها می‌شدند. صدای نعل اسب‌ها، روی آسفالت ایجاد وحشت و رعب در میان #مردم می‌کرد. کسانی که آمدند بیشتر جوان‌های بازار بودند یک عده هم ما بودیم... اولین گلوله شلیک شد. جوانی بر زمین افتاد. شلیک گلوله توسط پاسبان‌ها بود. پاسبان‌ها فرار کردند. از جنازه خون می‌ریخت. چه کسی بود نمی‌شناختیم. زیر جنازه را گرفتیم و از جلو دادگستری حرکت کردیم آمدیم طرف باب همایون سابق. چشم مردم به #خون افتاده بود. کسی کشته شده بود. اصلا جلو مردم نیرویی نمی‌توانست مقاومت کند، سیل جمعیت از توپخانه به سمت لاله‌زار آمد. وسط لاله‌زار دوباره پلیس حمله کرد. دومین نفر در لاله‌زار کشته شد.
در این هنگام جوانکی از حزب زحمتکشان آن موقع بیرون آمد. لباس دانشجویی دبیرستان نظام به تن داشت. نام او امیر بیجار بود. او را می‌شناختیم. از ورزشکاران بود. فریاد زد: ‌«درود بر مصدق‌» ، ‌«یا مرگ یا مصدق‌» که بلافاصله با گلوله او را زدند. امیر بیجار افتاد. با این که سال‌ها از آن حادثه گذشته اما هر وقت یاد آن صحنه می‌افتم بی‌اختیار متأثر می‌شوم. امیر بیجار با خون خود نوشت «یا مرگ یا مصدق‌» و تمام کرد.

دیگر کسی گوشش بدهکار نبود. گلوله از اطراف می‌آمد. خیلی‌ها کف نهر یا کف خیابان خوابیده بودند. در خیابان صفی‌علیشاه با عباس لؤلؤ بودم. دوتایی بودیم که گلوله زدند، خورد به عباس لؤلؤ و افتاد توی نهر. پلیس عقب‌نشینی کرد. من با رفیقم رضایی جنازه عباس را برداشتیم و روی شانه گرفتیم. از پشت خیابان صفی علیشاه رفتیم گفتند ببرید اینجا یک بیمارستان است. البته ما نمی‌دانستیم بیمارستان شهربانی بود. عباس لؤلؤ را که خواباندیم روی تخت بیمارستان دیدیم جان داد... تمام لباس ما خونین بود.
و بعد آمدیم بیرون تو خیابانها. شعار بسیارزیاد بود ولی پاسبان‌ها و نیروهای انتظامی در خیابان نبودند. همه گرسنه و تشنه پراکنده بودند. دیگر رمق نداشتیم ولی آن قدر تحت تاثیر عظمت آن روز قرار گرفته بودیم که توجه نداشیم چه می‌شود.
تقریبا ساعت چهار بعدازظهر بود. دیدیم یک ماشین به سرعت سناتور ظهیرالاسلام را همراه خود می‌آورد. آمدیم جلوی مجلس شورا. #ظهیرالاسلام از ماشین آمد پایین و گفت: «آقایان #شاه اجازه داد #مصدق بیاید، بروید خانه‌تان‌» این را گفت و رفت تو مجلس. یک ربع بعد مهندس #حسیبی از داخل مجلس جلو نرده‌های مجلس فریاد زد:‌ «...قوام السلطنه استعفا کرد‌»
با تشکیل جلسه مجلس به دکتر #محمد_مصدق ابراز تمایل کرد. همه مردم ریختند کلانتری ٢ روبروی مسجد #سپهسالار را گرفتند. مردم آن شب شهر را نگه داشتند. سر چهارراه‌ها، مردم ایستاده بودند راهنمایی می‌کردند. #تاریخ را که نگاه می‌کنی می‌بینی در آن شب یک دکان چپاول نشد. یک شیشه شکسته نشد. شاید آن شب امن‌ترین شب‌هایی بود که در تهران گذشته است.
بعد از اعلام رای تمایل #مجلس بلافاصله دکتر مصدق از رادیو پیام داد و ضمن تشکر و قدردانی از مردم خواست که آرامش و نظم عمومی را حفظ کنند و به منازلشان بروند. وقتی مصدق پیام را داد، متوجه شدیم که شاه تا ظهر آن روز باز مصر بود که اگر #قوام‌السلطنه نمی‌تواند با سیدضیاءالدین وارد مذاکره شود ولی #سیدضیاءالدین گفته بود آقا دیگر کار از کارگذشته است.

📚 خاطرات #حسین_شاه‌حسینی
مصدق، دولت ملی و کودتا - #عزت‌الله_سحابی ، ص ۸۸-۹۰

@Shariati_Group
🆔 @mohammadmosaddegh
animation.gif
79.2 KB
"... و #شهید، قلبِ #تاریخ است! هم‌چنان که قلب، به رگ‌های خشکِ اندام، #خون، حیات، و زندگی، می‌دهد. جامعه‌ای که رو به مردن می‌رود، جامعه‌ای که فرزندان‌اش، ایمانِ خویش را به خویش از دست داده‌اند، و جامعه‌ای که به مرگِ تدریجی گرفتار است، جامعه‌ای که تسلیم را تمکین کرده است، جامعه‌ای که، احساسِ مسئولیت را از یاد برده است، و جامعه‌ای که اعتقادِ به #انسان بودن را در خود باخته است، و تاریخی که، از حیات و جنبش و حرکت و زایش، بازمانده است، شهید، همچون قلبی، به اندام‌های خشکِ مرده‌ی بی‌رمقِ این جامعه، خونِ خویش را می‌رساند، و بزرگ‌ترین معجزه‌ی شهادت‌اش، این است که به یک نسل، #ایمان جدیدِ به خویشتن را می‌بخشد.
شهید، حاضر است، و همیشه، جاوید ..."

📚 معلم علے‌شریعتے
مجموعه آثار ۱۹ / حسین وارث آدم / ص ۲۰۳

@Shariati_Group
🔴 ملت ما را آزاد بگذارید...

📌 #۲۸_مرداد ۱۳۳۲، سال‌روز منحوس کودتای مزدوران #استبداد داخلی و جبهه گسترده #استعمار و #استثمار بین‌المللی، بر علیه نهال نوپای ″ملی‌گرایی اصیل ایرانی

″... ای دهقان سالخورده #تاریخ ما… کاش می‌توانستی دیوارهای قلعه‌ای را که در آن زنجیرت کشیده‌اند، بشکافی و بیرون آیی تا به چشم خویش ببینی از بذری که در مزرعه اندیشه‌ها افشانده‌ای، نسلی روئیده است که جز به #جهاد نمی‌اندیشد و جز به راه تو گام نمی‌گذارد و تو آنگاه می‌دیدی نهضتی را که تو رهبری کردی و او تو را پرورش داد، امروز دارای فرهنگی غنی است. فرهنگی که صفحاتش با #خون نگاشته شده است و داستانش داستان شکنجه‌ها، زندان‌ها، اسارت‌ها و محرومیت‌هاست...

ما به تو اعلام می‌کنیم که به راهی که رفته‌ای وفاداریم. نام تو محک #آزادی و شرف ماست و شیرازه اتحاد و پیوند ما.

ما به تو اعلام می‌کنیم که دوش به دوش یاران تو می‌جنگیم و از #شکنجه و کشتار خصم نمی‌هراسیم.

ما به تو اعلام می‌کنیم بنائی را که پی ریختی می‌سازیم، جهادی را که آغاز کردی به پایان می‌بریم و دیواره‌های استبدادی را که شکافتی فرو می‌ریزیم.

ما به تو اعلام می‌کنیم که همگام با #ملت خویش به‌پا‌خاسته‌ایم، تا شب سیاه ملک خویش را به صبح کشانیم و استعماری را که تو مجروح کردی، بمیرانیم و در راه تو و در پی تو، شرف و آزادی ملت خویش را از چنگال دژخیمان مردم‌خوار و غلامان جان‌نثار رهایی بخشیم و زنجیرهای گران را از پای تاریخ #وطن خود برداریم.

درودهای گرم و آتشین فرزندان وفادار خویش را بپذیر! ...″

@Shariati_Group

📚 گزیده‌ای از پیام معلم #علی_شریعتی به زنده‌یاد دکتر #محمد_مصدق
پاریس – پنجم ژانویه ۱۹۶۲
💡دو روایت تاریخی از فقر فرهنگی جوامع

#چارلی_چاپلین :
من هر قدر با کار طنز، کوشش کردم تا #مردم
"بفهمند"
اما آنها فقط
" خندیدند " 

#امام #سجاد (علیه السلام) : 
پدرم با برترین مردان زمان خویش در #خون غلطید تا مردم
"بفهمند"
اما آنان فقط
" گریه کردند "

@Shariati_Group
🟢 تراژدی مرگ رسول آگاهی و رحمت
بخش‌هایی از توصیف سال پایانی حیات #پیامبر #اسلام به نقل از دکتر #علی_شریعتی

🔸از همه‌ی فصل‌های زندگی پیامبر، زیباتر مرگش است. ما همیشه مرگ‌های پر سر و صدا را و به قول فیلمی‌ها «عملیاتی» را می‌فهمیم، که #جنگ و هیاهو دارد، کشمکش دارد، مقدمات دارد، صدا دارد، آکت دارد و به قول هنرمندان حادثه زیاد دارد، ماجرا زیاد دارد. اما نمی‌توانیم یک مرگ آرام را با آن همه عمق، عظمت و زیبایی و آن همه عبرتی که در آن هست، حس کنیم و بفهمیم و برای همین است که تاکنون مرگ پیامبر کشف نشده است! وگرنه برای هر کسی که یک ذره #احساس داشته باشد و این چیزها را بفهمد، مسلما مرگ پیامبر از مرگ #حسین تراژدی‌ای غم‌انگیزتر، عمیق و واقعاً خونین‌تر است...

🔸احتضار پیامبر یک سال طول می‌کشد: از حجة الوداع تا لحظه‌ای که دهانش بسته می‌شود و در حال مردن و آماده شدن برای مرگ است. در این یک سال تمام رفتارش به گونه‌ای دیگر است. حرف‌هایش طور دیگری است. روابطش با اصحاب حساب شده است و هر کدام حساب مشخص و معنی مشخص دارد و در میان آنها، رابطه‌اش با #علی تکیه خاصی پیدا کرده است و نشان می‌دهد که هم دلواپس سرنوشت این مرد است، و هم دلواپس سرنوشت خودش و می‌خواهد روی این تکیه کند و می‌خواهد تنهایی او را در بین این «اصحاب کبار» با ستایش زیاد خودش و خصوصیت رفتارش با او جبران کند. در تمام یک سال، این حکایت را تکرار می‌شود.

🔸مردن نیز خود هنریست و همچون هر هنری باید آن را آموخت. نمایشی سخت زیبا و عمیق. تماشایی‌ترین صحنه‌ی زندگی است. بسیار کم‌اند مردانی که زیبا مرده‌اند...

🔸مردن‌های بزرگ همه بر یک گونه نیست. هر کس آنچنان می‌میرد که آن چنان زندگی کرده است. آنچنان می‌میرد که هست. یکی از مشهورترین مردن‌ها از آن "وسپاسین" امپراطور #روم است، وی در بستر افتاده است و جان می‌دهد. افسرانش بر بالینش ایستاده‌اند. همین که احساس کرده مرگ تا گلویش بالا آمده است، ناگهان از جا پرید و فریاد زد که یک #امپراطور باید ایستاده بمیرد! و سپس در آغوش افسرانش سرپا جان داد. سخت پر شکوه است. اما چشم‌هایی است که زیبائی‌ها و شکوه‌هایی را می‌بیند که چندان عمیق و ظریف است که چشمان بزرگ‌بین آن را نمی‌بینند.

🔸مرگ محمد از این گونه است؛ برق شمشیر، موج #خون، شیهه اسب‌های خشمگین و فریادهای قهرمانانه رجز آن را تزیین نکرده است و از این روست که چشم‌های کم سو هرگز زیبایی آن را ندیده‌اند. دیدار محمد با مرگ چگونه می‌تواند ساده باشد؟

🔸پیامبر یکایک چهره‌های برجسته‌ی #امت خویش را که احتمالأ زمام #حکومت را پس از وی به دست خواهد آورد بررسی می‌کند. وی خوب می‌داند که فکر برابری انسانی و برادری اسلامی و اصالت #تقوی و #علم و فداکاری، گرچه در مغزهای مسلمانان و حتی اصحاب بزرگ وی رسوخ کرده است و بدان سخت اعتقاد یافته‌اند، اما هنوز در احساس و وجدان اخلاقی آنان راه ندارد و با سرشت روحی آنان عجین نگشته است، چه همواره احساس، دیرتر از اعتقاد تغییر می یابد. اما #رهبری جامعه تازه پایی که صدها خطر از داخل و خارج آن را تهدید می‌کند، رهبری که مسئولیت سیاسی و فکری جامعه را توأمان دارد، نه چنان مسئولیتی است که تنها #اعتقاد واقعی به #نبوت محمد آن را بتواند کفایت کند. مردی باید که همچون محمد در استعدادهای گوناگون انسانی، فردی و اجتماعی، معنوی و سیاسی، برجستگی ویژه‌ای را دارا باشد.

🔸احتضار فرا رسیده بود، محمد دیگر نمی‌توانست سخن بگوید، نشاط مرگ رفته بود و مرگ خود در چند قدمی خانه #عایشه است. لبهایی که آخرین پیام‌های غیب را به #انسان می‌آورد بسته شد؛ لحظات جان دادن است، علی سر محمد را بر روی سینه نهاد. ظرف آبی کنار محمد بود و هر گاه که اندکی به هوش می‌آمد دستش را در آب فرو می‌برد و بر صورتش می‌کشید و می‌گفت: خدایا ! در سکرات مرگ یاریم کن، خدایا در سکرات مرگ مرا بنگر...

🔸زنان برخاستند و پیش آمدند، در چهره محمد خیره شدند و آری! آری!
عایشه سرش را به روی محمد خم کرده بود و انتظار می‌کشید. #,فاطمه دور از اجتماع زنان بر دیوار، تنها تکیه کرده بود و به سختی می‌کوشید تا نبیند.
سکوت بی تاب و دردناکی بود، ناگهان لب‌های محمد تکان خورد: بل الرفیق الاعلی...
و پیامبر مرد...

@Shariati_Group

📚معلم علے‌شریعتے
مجموعه آثار شماره ۲۸ / روش شناخت اسلام
🟢 نحوه‌ شهادت و ترور بیولوژیک امام حسن مجتبی

🔹یکی از مرگ‌های رازآلود #قرون_وسطی، مرگ [شهادت] #حسن بن علی است. او که فرزند #فاطمه دختر #پیامبر اسلام بود، در سال ۶۶۱ به‌عنوان جانشین مشروع پدرش #علی بن ابی‌طالب (آخرین خلیفه‌ای که مورّخان #عرب، آن را مشروع و به #حق می‌دانند) معرفی شد. او در سال ۶۶۰ در مقابل رقیبش #معاویة بن ابی‌سفیان که در همان سال در #اورشلیم اعلام خلافت کرده بود کنار کشید و دلیل آن را نیز چنین بیان کرد:
«من صلاح را در این می‌بینم که با او #صلح کنم و #بیعت نمایم چرا که بر این باورم هرچیزی که مانع از خون‌ریزی شود بهتر از چیزی است که باعث ریختن #خون شود.»

🔹او هشت سال در عزلت در #مدینه (#عربستان کنونی) زندگی کرد و در ۶۶۹ میلادی در ۴۵ سالگی رحلت کرد. این ادعا را که حسن بن علی به‌صورت عادی رحلت کرده است همه‌ی کارشناسان #تاریخ_اسلام رد نکرده‌اند، اما به‌صورت کلی متکلمین مسلمان بر این باورند که مرگ [شهادت] وی در اثر یک اقدام منجر به مسمومیت صورت گرفته است.

🔹با توجه به در دسترس نبودن اطلاعات مربوط به کالبدشکافی، اسناد تاریخی تنها شواهد موجود برای بررسی علمیِ مواردی همچون موردِ #شهادت حسن بن علی هستند. چند نمونه از متون تاریخی از جمله متنی که در ادامه می‌آید می‌گویند که وقتی امام حسن در بستر مرگ بود، برادر کوچکترش امام #حسین از وی خواست که عامل مسمومیتش را شناسایی نماید، اما او از این کار امتناع کرد (چرا که نمی‌خواست یک بی‌گناه به غلط متهم یا کشته شود):
«شاید او [فرد مسموم‌ کننده] واقعاً آن فردی نباشد که من به وی شک دارم و از این رو نمی‌خواهم فردی بی‌گناه به‌خاطر من کشته شود.»

🔹از چارچوب سم‌شناختی، این امر تا چه حد ممکن است؟ طلا عنصری تقریباً فاقد #قدرت کنش شیمیایی بوده و یکی از کاربردهای مهم آن در دندانپزشکی است. این ماده در حضور یک عامل اکسید کننده قوی، در اسید هیدروکلریک متمرکز یعنی (در نسبت ۳ به ۱ اسید هیدروکلریک متمرکز و نیتریک اسید متمرکز) حل می‌شود. هیدروکلریک اسید در معده‌ی #انسان نه تمرکز یافته است و نه در حضور یک ماده‌ی اکسید کننده‌ی قوی قرار دارد. اگر پودر جامد ماده‌ی سمّی که امام حسن بلعیده است، فقط شبیه به براده‌های طلا باشد، ماهیت واقعی سم چه می‌تواند باشد؟
برای پاسخ دقیق به این سؤال اول بهتر است منبع جغرافیایی سم برای این #ترور تاریخی (#بیوتروریسم) مشخص شود.

@Shariati_Group

🔗 مطالعه ادامه این مطلب
.
🔴 «شب تاریک و بیم موج و گردابی چنین هائل»

و تو ای چراغ راه، ای کشتی رهایی، ای خونی که از آن نقطه‌ی صحرا، جاودان می‌طپی، و می‌جوشی، و در بستر زمـان جاری هستی، و بر همه‌ی نسل‌ها می‌گذری، و هر زمین حاصلخیزی را سیراب #خون می‌کنی، و هر ″بذر شایسته″ را، در زیر خاک، می‌شکافی و می‌شکوفایی، و هر نهال تشنه‌ای را به برگ و بار حیات و خرمی می‌نشانی...

🚩 ای آموزگار بزرگ شهادت!
برقی از آن نور را بر این شبستان سیاه و نومید ما بیفکن، قطره‌ای از آن خون را در بستر خشکیده و نیم مرده ما جاری ساز، و تفی از آتش آن صحرای آتش‌خیز را به این زمستان سرد و فسرده‌ی ما ببخش.

ای که "مرگ سرخ" را برگزیدی تا عاشقانت را از "مرگ سیاه" برهانی، تا با قطره خونت، ملتی را حیات بخشی و تاریخی را به طپش آری، و کالبد مرده و فسرده‌ی عصری را گرم کنی، و بدان جوشش و خروش #زندگی و #عشق و #امید دهی!

#ایمان ما ، #ملت ما ، #تاریخ فردای ما ، کالبد زمان ما "به خـون تو محتاج است"

📚 معلم علے‌شریعتے
مجموعه آثار ۸ / نیایش
 
@Shariati_Group
⭕️ چرایی اهمیت توحید در جوامع بشری

🔅چرا #توحید در زندگی بشر این همه اهمیت دارد؟ من از نظر فلسفی روی آن بحث نمی‌کنم، برای اینکه اولاً متخصص #فلسفه نیستم و ثانیاً بحث دیگری می‌خواهم بکنم، برای اینکه بحث فلسفی‌اش غالباً شده است و بیش و کم اطلاع دارید. از لحاظ کلامی درباره‌اش نمی‌خواهم بحث بکنم برای اینکه کلام بلد نیستم. فقط از لحاظ رشته کار خودم بحث می‌کنم و آن این است که #توحید و #شرک، این دو فکر ـ در #تاریخ بشر، در زندگی ملت‌ها، در زندگی اجتماعات، در تمدن‌ها و فرهنگ‌های انسانی هر کدام چه نقشی داشته است؟

🔅همان طوری که عرض کردم امکان ندارد ارزش اجتماعی و نقش تاریخی توحید را بفهمیم، مگر اینکه ضدش یعنی شرک را بفهمیم و وقتی که شرک را فهمیدیم خود به خود توحید، ابعاد #جامعه‌شناسی و نقش تاریخی آن در زندگی بشر کاملاً هویدا و مشخص می‌شود.

🔅اصولاً در مطالعه‌ای که روی تاریخ، روی تمدن‌ها و روی جامعه‌ها می‌کردم مسئله‌ای را متوجه شدم، مسئله‌ای خیلی ساده و خیلی معمولی است که همه شما متوجه آن هستید و آن این است که در تاریخ و جامعه شناسی که در همه‌ی جامعه‌ها بیش و کم شناخته شده‌اند، همۀ تمدن‌ها شناخته شده‌اند، حتی #انسان ابتدایی که اول دسته جمعی شروع کرده به زندگی (بسیار ساده شبیه به حیوان یا شبیه به انسان)- شناخته شده، همه‌ی تاریخ‌ها، بدون شک و همۀ جامعه شناسان مادی یا غیر مادی، مذهبی یا ضد مذهبی، بدون استثناء ـ به این اصل معتقد شدند که در تاریخ بشر هیچ جامعه‌ای نیست که #دین نداشته باشد. بنابراین در روی زمین جامعه‌ای که انسان در آن زندگی بکند اما همراه آن #مذهب نباشد نیست.

🔅از اینجا چه نتیجه گرفته می‌شود؟ نتیجه‌ای که گرفته می‌شود خیلی مهم است و آن این است که پس پیغمبران ما از #ابراهیم تا پیغمبر #اسلام و پیش از ابراهیم نیامده‌اند تا بشر را متدین بکنند؛ برای اینکه بشر به فطرت خودش متدین است. نتیجه‌ای که گرفته می‌شود این است که این پیغمبران نیامده‌اند در جامعه‌های انسانی احساس مذهبی ایجاد کنند؛ زیرا هر پیغمبری در هر جامعه‌ای که مبعوث شده، در جامعه‌ای مذهبی مبعوث شده است ـ آن جامعه مذهبی بوده و مذهب داشته است. بنابراین نتیجه گرفته می‌شود که هیچ کدام از این پیغمبران بزرگ ما که می‌شناسیم، نیامده‌اند تا #خدا پرستی را در جامعه‌ها تبلیغ کنند، چون همه جامعه ها بدون هیچ شک، پیش از #بعثت پیغمبرانی که ما می‌شناسیم خدا پرست بوده‌اند. پس آمده‌اند چه کار بکنند؟

🔅آمده‌اند فقط یک کار بکنند و نه هیچ کار دیگر ... و هر کار دیگری هم که کرده‌اند برای تحقق همان کار اولیه است و آن اینکه «توحید» را جانشین شرک کنند.

🔅شرک یعنی چه؟
شرک برخلاف آنچه که ما تصور می‌کنیم لامذهبی نیست، مذهب است. برخلاف آنچه که فکر می‌کنیم، مشرک دیندار است، معتقد است و پرستنده و عابد است. مشرک کسی است که در #چین وقتی که بت‌هایشان را که روی ارابه‌های بزرگ از معبد بیرون می‌آوردند زنان و مردان، زیباترین دختران و پسران خودشان را نذر می‌کردند که در پای #بت سر ببرند و این خون، #خون متبرکی می‌شد که در دعاها و نذرها و مراسم مذهبی مصرف می‌شد و از آن شراب متبرک ساخته می‌شد. این شرک است؟ این بی دینی است؟ قربانی در برابر بت و برای بت در جاهلیت همین #عرب وجود داشته. قربانی چی؟ قربانی انسان نه قربانی گوسفند؛ بسیار نذر می‌کردند که اگر من مثلاً چند تا پسر داشتم، پسر اولم را قربانی می‌کنم برای بتم؛ نذر می‌کرده که بت، او را پسردار بکند و به ازای این پاداشی که بتش و معبودش به او می‌دهد اولین پسر را در برابرش ذبح کند.

🔅می‌بینیم مقام مذهبی این‌ها از ماها که موحدیم خیلی محکم‌تر است! پس چرا این همه تکیه می‌شود به سوزاندن و از بین بردن و ریشه‌کن کردن شرک؟ بنابراین توحید در برابر شرک، دین در برابر بی دینی نیست، مذهب در برابر لامذهبی نیست، پرستش خدا دربرابر عدم وجود خدا نیست.

🔅نه تنها پیغمبران ما نیامده‌اند تا پرستش خدا را جانشین عدم پرستش بکنند، بلکه این‌ها آمده‌اند تا پرستش را تخفیف بدهند؛ یعنی همه جا جامعه‌ها بیشتر از پیغمبران ما خدا پرست بودند! برای اینکه اینها می‌گفتند «یکی بپرستید» و آنها صد تا می‌پرستیدند!

🔅این‌ها نیامدند خدا پرستی را ایجاد کنند، یعنی پرستش معبود ایجاد بکنند، برای اینکه انسان‌ها همواره از #توتم گرفته، از مهره گرد و قرمز رنگ و خوشرنگ گرفته به اسم فتی شیسم، از روح جدش گرفته به اسم آنیمیسم، از اشیاء طبیعی گرفته، از ستاره‌ها گرفته، از بعضی درخت‌ها گرفته، از رب‌الانواع گرفته، از یک تکه سنگ گرفته، همهٔ این‌ها را می‌پرستیده است و مجسمه می‌ساخته و پرستش می‌کرده و تمام مدت عمرش را در راه آنها فداکاری می‌کرده، بلکه خون خودش را به سادگی می‌داده.
@Shariati_Group
🔅فاطمه ، امتداد مذهب ابراهیم

″... اکنون #محمدۖ، پیامبر است، در #مدینه، در اوج شکوه و اقتدار و عظمتی که #انسان می‌تواند تصور کند. درختی که نه از عبدالمناف و هاشم و عبدالمطلب، که از نو روئیده است، بر زیر کوه، در حرا. و سراسر صحرا را، چه می‌گویم؟ افق تا افق ز منی را... و چه می‌گویم؟ درازنای زمان را، همه آینده را تا انتهای #تاریخ فرا می‌گیرد، فرا خواهد گرفت. و این مرد چهار دختر دارد. اما نه ، سه تنشان پیش از خود وی مردند. و اکنون تنها یک فرزند بیش ندارد، یک دختر، کوچک‌ترینش.

#فاطمه وارث همه‌ی مفاخر خاندانش، وارث اشرافیت نوینی که نه از #خاک و #خون و #پول که پدیده‌ی #وحی است، آفریده #ایمان و #جهاد و #انقلاب و اندیشه و انسانیت و ... بافت زیبائی از همه‌ی ارزش‌های متعالی #روح.

محمد، نه به عبدالمطلب و عبدالمناف، قریش و عرب، که به تاریخ بشریت پیوند خورده و وارث #ابراهیم است و #نوح و #موسی و #عیسی و فاطمه، تنها وارث او....

انااعطیناکالکوثر، فصل لربک و انحر. ان شانئک هوالابتر.
به تو" کوثر" عطا کردیم ای محمدۖ. پس برای پروردگارت نماز بگزار و شتر قربانی کن. همانا، دشمن کینه توز تو همو" ابتر" است!


او باده پسر، ابتر است، عقیم و بی دم و دنباله است، به تو کوثر را دادیم، فاطمه را. این چنین است که "انقلاب" در عمق وجدان زمان پدید می‌آید!

اکنون، یک "دختر"، ملاک ارزش‌های پدر می‌شود، وارث همه‌ی مفاخر خانواده می‌گردد و ادامه‌ی سلسله، تیره و تباری بزرگ، سلسله‌ای که از #آدم آغاز می‌شود و بر همه‌ی راهبران #آزادی و بیداری تاریخ انسان گذر می‌کند و به ابراهیم بزرگ می‌رسد و موسی و عیسی را به خود می‌پیوندد و به محمد می‌رسد و آخرین حلقه‌ی این "زنجیر عدل الهی"، زنجیر راستین #حقیقت، "فاطمه" است.

آخرین دختر خانواده‌ای که در انتظار پسر بود. و محمد می‌داند که دست تقدیر با او چه می‌کند. و فاطمه نیز می‌داند که کیست!
آری در این #مکتب، این چنین انقلاب می‌کنند. در این #مذهب، این چنین #زن را آزاد می‌کنند. و مگر نه این مذهب، «مذهب ابراهیم» است و اینان وارثان اویند؟ ...″

@Shariati_Group

📚 معلم علے‌شریعتے
مجموعه آثار ۲۱ / زن - فاطمه فاطمه است
⚫️ #کرمان ، #سوریه ، #غزه

هرکجای جهان که کودکی کشته و به خاک و #خون کشیده می‌شود، نام منحوس و خط جنایت #صهیونیسم و #اسرائیل به چشم می‌خورد...

@Shariati_Group
Forwarded from گروه شریعتی
🟢 تراژدی مرگ رسول آگاهی و رحمت
بخش‌هایی از توصیف سال پایانی حیات #پیامبر #اسلام به نقل از دکتر #علی_شریعتی

🔸از همه‌ی فصل‌های زندگی پیامبر، زیباتر مرگش است. ما همیشه مرگ‌های پر سر و صدا را و به قول فیلمی‌ها «عملیاتی» را می‌فهمیم، که #جنگ و هیاهو دارد، کشمکش دارد، مقدمات دارد، صدا دارد، آکت دارد و به قول هنرمندان حادثه زیاد دارد، ماجرا زیاد دارد. اما نمی‌توانیم یک مرگ آرام را با آن همه عمق، عظمت و زیبایی و آن همه عبرتی که در آن هست، حس کنیم و بفهمیم و برای همین است که تاکنون مرگ پیامبر کشف نشده است! وگرنه برای هر کسی که یک ذره #احساس داشته باشد و این چیزها را بفهمد، مسلما مرگ پیامبر از مرگ #حسین تراژدی‌ای غم‌انگیزتر، عمیق و واقعاً خونین‌تر است...

🔸احتضار پیامبر یک سال طول می‌کشد: از حجة الوداع تا لحظه‌ای که دهانش بسته می‌شود و در حال مردن و آماده شدن برای مرگ است. در این یک سال تمام رفتارش به گونه‌ای دیگر است. حرف‌هایش طور دیگری است. روابطش با اصحاب حساب شده است و هر کدام حساب مشخص و معنی مشخص دارد و در میان آنها، رابطه‌اش با #علی تکیه خاصی پیدا کرده است و نشان می‌دهد که هم دلواپس سرنوشت این مرد است، و هم دلواپس سرنوشت خودش و می‌خواهد روی این تکیه کند و می‌خواهد تنهایی او را در بین این «اصحاب کبار» با ستایش زیاد خودش و خصوصیت رفتارش با او جبران کند. در تمام یک سال، این حکایت را تکرار می‌شود.

🔸مردن نیز خود هنریست و همچون هر هنری باید آن را آموخت. نمایشی سخت زیبا و عمیق. تماشایی‌ترین صحنه‌ی زندگی است. بسیار کم‌اند مردانی که زیبا مرده‌اند...

🔸مردن‌های بزرگ همه بر یک گونه نیست. هر کس آنچنان می‌میرد که آن چنان زندگی کرده است. آنچنان می‌میرد که هست. یکی از مشهورترین مردن‌ها از آن "وسپاسین" امپراطور #روم است، وی در بستر افتاده است و جان می‌دهد. افسرانش بر بالینش ایستاده‌اند. همین که احساس کرده مرگ تا گلویش بالا آمده است، ناگهان از جا پرید و فریاد زد که یک #امپراطور باید ایستاده بمیرد! و سپس در آغوش افسرانش سرپا جان داد. سخت پر شکوه است. اما چشم‌هایی است که زیبائی‌ها و شکوه‌هایی را می‌بیند که چندان عمیق و ظریف است که چشمان بزرگ‌بین آن را نمی‌بینند.

🔸مرگ محمد از این گونه است؛ برق شمشیر، موج #خون، شیهه اسب‌های خشمگین و فریادهای قهرمانانه رجز آن را تزیین نکرده است و از این روست که چشم‌های کم سو هرگز زیبایی آن را ندیده‌اند. دیدار محمد با مرگ چگونه می‌تواند ساده باشد؟

🔸پیامبر یکایک چهره‌های برجسته‌ی #امت خویش را که احتمالأ زمام #حکومت را پس از وی به دست خواهد آورد بررسی می‌کند. وی خوب می‌داند که فکر برابری انسانی و برادری اسلامی و اصالت #تقوی و #علم و فداکاری، گرچه در مغزهای مسلمانان و حتی اصحاب بزرگ وی رسوخ کرده است و بدان سخت اعتقاد یافته‌اند، اما هنوز در احساس و وجدان اخلاقی آنان راه ندارد و با سرشت روحی آنان عجین نگشته است، چه همواره احساس، دیرتر از اعتقاد تغییر می یابد. اما #رهبری جامعه تازه پایی که صدها خطر از داخل و خارج آن را تهدید می‌کند، رهبری که مسئولیت سیاسی و فکری جامعه را توأمان دارد، نه چنان مسئولیتی است که تنها #اعتقاد واقعی به #نبوت محمد آن را بتواند کفایت کند. مردی باید که همچون محمد در استعدادهای گوناگون انسانی، فردی و اجتماعی، معنوی و سیاسی، برجستگی ویژه‌ای را دارا باشد.

🔸احتضار فرا رسیده بود، محمد دیگر نمی‌توانست سخن بگوید، نشاط مرگ رفته بود و مرگ خود در چند قدمی خانه #عایشه است. لبهایی که آخرین پیام‌های غیب را به #انسان می‌آورد بسته شد؛ لحظات جان دادن است، علی سر محمد را بر روی سینه نهاد. ظرف آبی کنار محمد بود و هر گاه که اندکی به هوش می‌آمد دستش را در آب فرو می‌برد و بر صورتش می‌کشید و می‌گفت: خدایا ! در سکرات مرگ یاریم کن، خدایا در سکرات مرگ مرا بنگر...

🔸زنان برخاستند و پیش آمدند، در چهره محمد خیره شدند و آری! آری!
عایشه سرش را به روی محمد خم کرده بود و انتظار می‌کشید. #,فاطمه دور از اجتماع زنان بر دیوار، تنها تکیه کرده بود و به سختی می‌کوشید تا نبیند.
سکوت بی تاب و دردناکی بود، ناگهان لب‌های محمد تکان خورد: بل الرفیق الاعلی...
و پیامبر مرد...

@Shariati_Group

📚معلم علے‌شریعتے
مجموعه آثار شماره ۲۸ / روش شناخت اسلام
"... و #شهید، قلبِ #تاریخ است! هم‌چنان که قلب، به رگ‌های خشکِ اندام، #خون، حیات، و زندگی، می‌دهد. جامعه‌ای که رو به مردن می‌رود، جامعه‌ای که فرزندان‌اش، ایمانِ خویش را به خویش از دست داده‌اند، و جامعه‌ای که به مرگِ تدریجی گرفتار است، جامعه‌ای که تسلیم را تمکین کرده است، جامعه‌ای که، احساسِ مسئولیت را از یاد برده است، و جامعه‌ای که اعتقادِ به #انسان بودن را در خود باخته است، و تاریخی که، از حیات و جنبش و حرکت و زایش، بازمانده است، شهید، همچون قلبی، به اندام‌های خشکِ مرده‌ی بی‌رمقِ این جامعه، خونِ خویش را می‌رساند، و بزرگ‌ترین معجزه‌ی شهادت‌اش، این است که به یک نسل، #ایمان جدیدِ به خویشتن را می‌بخشد.
شهید، حاضر است، و همیشه، جاوید ..."

📚 معلم علے‌شریعتے
مجموعه آثار ۱۹ / حسین وارث آدم / ص ۲۰۳

#مقاومت #حزب‌الله #حسن_نصرالله #لبنان #شیعه

@Shariati_Group
💠 تا کجا؟

🔹امروز که این کلمات را می‌نویسم ساعاتی از شهادت #یحیی_سنوار گذشته، #محمد_ضیف سرنوشت نامعلومی دارد، سیدحسن #نصرالله #ترور شده، فواد شکر، ابراهیم عقیل و بزرگانی از #حزب‌الله #شهید شده‌اند، #اسماعیل_هنیه و فرزندانش ترور شده‌اند. #رئیسی مظلوم و #امیرعبداللهیان جایشان را به #پزشکیان و #ظریف داده‌اند، جریان عادی‌سازی #اسرائیل از #سعودی و #ترکیه حتی تا #تهران بی‌پرده شده، ۴۲۰۰ انسان جلوی چشم دنیا کشته شدند، چند میلیون نفر آواره شده‌اند، #غزه با خاک یکسان شده و تصاویر زنده زنده سوختن آدم‌ها هیچ قیامتی نمی‌سازد.

🔹ما به #اسراییل حمله مستقیم کردیم، آن هم دو بار، رسماً پایگاه‌های #تل‌آویو را هدف قرار دادیم، گنبد آهنین و فلاخن داود را افسانه کردیم، شمال اسراییل یکسال تخلیه شده است، #ارتش اسراییل در مرز #لبنان زمین‌گیر شده، زدن پهپاد آمریکایی کار روزمره #یمن شده، #انصارالله به راحتی به اسراییل #موشک می‌زند، مسیر دریایی اسرائیل از سمت یمن قطع شده…
🔻چه کسی باور می‌کند همه‌ی اینها فقط در عرض ۳۶۵ روز اتفاق افتاده باشد؟!

🔹کمی به عقب‌تر برگردیم. وقتی #نتانیاهو به #عمان رفت و کلید تطبیع (عادی‌سازی) زده شد. با #سودان توافق کرد، و چند ماه بعد با #امارات چنان برادر شد که فقط در فیلم هندی امکان داشت. حالا از مسیر #دهلی و عمان و #دبی فقط یک سعودی مانده بود.
🔻۷ اکتبر فقط چند روز بعد از سخنرانی نتانیاهو در #سازمان_ملل رخ داد که علنآ اعلام کرد: ما «عادی» شده‌ایم و #فلسطین تمام.

🔹اینجا بود که فریادی از عمق چاه غزه بلند شد که ما هنوز زنده‌ایم حرامزاده‌ها! اتفاقاً آن‌ها که #۷_اکتبر را دسیسه می‌دانند، درست می‌گویند. آن طوفان تمام صحنه را غیرعادی کرد. انگار پرده نمایش افتاد. برای چه شورش کردند؟ برای عادی نشدن. برای واقعیت.

فکر می‌کنید #سنوار و #ضیف شب قبل از هفت اکتبر نمی‌دانستند تصمیم‌شان چه عواقبی دارد؟ می‌دانستند. این حدس و تحلیل نیست. بیانیه‌شان را بخوانید، می‌دانستند غزه نابود می‌شود، می‌دانستند تک تکشان آواره می‌شوند. می‌دانستند ماه‌ها و شاید سال‌ها باید بجنگند. قتل عام را می‌دانستند، ولی تا کجا؟
سؤال اصلی این قضیه «تا کجا؟» است نه «چرا؟». تا کجا می‌شود ادامه داد؟

🔹#جنگ ۲۰۲۳ خود کربلاست. #حق خالص در برابر #باطل خالص. صحنه #جنگ غزه هیچ شبهه‌ای ندارد. هر جنایتی که تصور بکنی اینجاست. عین #کربلا. هر روز یک پیشروی تازه برای #شیطان. هر ساعت #خون جدید برای #ضحاک. #ظلم خالص. بدون جلوه‌های ویژه، جنایت ناب. عریان عریان. عین کربلا...
تا کجا می‌توانی چشم‌هایت را بسته نگه داری؟ تا کجا می‌توانی این صحنه را ببینی و سکوت کنی؟ تا کجا می‌توانی #اعتراض کنی و هزینه ندهی؟

🔹امکان ندارند کسی به این معرکه کشیده نشود. معرکه یقه‌اش را می‌گیرد. یا این طرفی یا آن طرف. وسط بازی هم ندارد. یا ظالمی یا مبارز. عین کربلا. می‌آید دنبالت پشت میز، گوشه کافه، پای صفحه #اینستاگرام، کنار رختخواب، پای تخته، در صف اتوبوس، پای گلدان، در دورترین نقطه‌ها، سراغ بی‌ربط‌ترین آدم‌ها و سریع‌ترین فراری‌ها. یقه‌ات را می‌گیرد و می‌پرسد: «تا کجا؟» چپ یا راست، سیاسی یا غیر سیاسی، #مسلمان یا بی‌دین، هیچ فرقی ندارد، حتی خود اسرائیل را هم مخاطب می‌کند: تا کجا #جنایت را جلو می‌بری؟ تا کجا ترور می‌کنی و خون می‌خوری؟ توای #دولت #آمریکا تا کجا پای اسراییل می‌ایستی؟ ای #تمدن غربی و #اروپا تا کجا پشتیبانی می‌کنی؟ آهای کشور اسلامی تا کجا نگاه میکنی؟ ای #باکو و ترکیه و سعودی تا کجا به اسرائیل کمک می‌کنی؟ هیچ کس از این سؤال مصون نیست. ای یمنی‌ها تا کجا هزینه می‌دهید؟ ایرانی‌ها تا کجا صبر می‌کنید؟ تا کجا در #تله_جنگ نمی‌افتید؟ جواب‌ها در این یکسال پیداست.

🔹حالا نوبت امتحان ماست. اشتباه نکنید، مسأله نه صرفا آخرتی و اعتقادی بلکه عمیقا انسانی و اکنونی است. اگر عادی‌سازی پسا کربلا دنیایی داشتند ما نیز در فردای تماشا دنیایی خواهیم داشت.
بله این جعبه پاندورایی بود که ضیف و سنوار و حماس آگاهانه بازش کردند، اما شاید تصور نمی‌کردند که پخش زنده #قتل یک #ملت، این #نسل_کشی عیان، این #هلوکاست واقعی، کک جامعه #عرب و #ترک مسلمان را هم نگزد! حتی در پایتخت‌های غربی تظاهرات شد اما کشورهای مسلمان در کمال آرامش و #اسلام_رحمانی و مناسک عبادی به همکاری با قاتل ادامه دادند! جز بعضی شیعیان، عین کربلا.
تا کجا اسلام مرده است؟
تا کجا انسان مرده است؟


🔹شاید اینجا بود که سنوار، این #اسطوره زمان، خالق ۷ اکتبر، زاده اردوگاه، پرورده زندان، #دشمن شیطان، در پیامی به مذاکره کنندگان گفت: «باید راهی را که آغاز کرده‌ایم ادامه دهیم و اگر نه، بگذار این یک کربلای دیگر بشود

🔻تازه آغاز ماجراست و این سؤال ما را رها نمی‌کند، تا کجا؟ تا آخر #تاریخ، عین کربلا...

#سلمان_معمار

@Kaateb313 ║ ڪـانون‌تفڪربرهـان