گروه شریعتی
573 subscribers
1.67K photos
557 videos
66 files
1.56K links
به نام خداوند حقیقت، زیبایی و خیر

🌐 نشـانی ما در فیس بوک:
Facebook.com/shariati.group

📩 تماس با ما:
Shariati.group@Gmail.com
Download Telegram
🟠 چند سطری در مورد روز #سعدی
«من، سعدی آخرالزمانم!»



🔸 یکی از کهن‌ترین کتاب‌ها در زمینه دستور زبان فارسی کتابی است به اسم منهاج‌الطلب به قلم «محمد بن حکیم زینیمی شندونی» (۱۶۱۰-۱۶۷۰ میلادی) که اهل سین کیانگ چین بوده است. اینکه در چین و ماچین آنقدر برفارسی مسلط باشند که برآن دستور زبان بنویسند البته چندان عجیب نیست وقتی بدانیم که ابن بطوطه طنجه‌ای(مراکش) که هم عصر سعدی بوده است، وقتی در چین مهمان امیری می‌شود، از دهان خنیاگران چینی بزم او این شعر سعدی را می‌شنود:

تا دل به مهرت داده‌ام در بحر فکر افتاده‌ام
چون در نماز استاده‌ام گویی به محراب اندری!

🔸 این وسعت و گستردگی که زبان فارسی یافته بود البته بیراه نبود وقتی کسانی چون سعدی چنان ساده و شیرین روایت دل را بر زبان می‌آوردند که دل‌ها مفتونشان و مرزها با ابیات آنان درنوردیده می‌شد، اینجاست که هانری ماسه (تحقیق درباره سعدی ص.۳۴۵) می‌گوید:
«ما غربیان وقتی اشعار شاعران بزرگ فارسی گوی را می‌خوانیم با وجود همه نبوغشان فکری ناآشنا و دیر فهم را در آنان می‌بینیم. در آثار سعدی این دیرفهمی از بین می‌رود و پیوستگی دایمی و معتدل میان عقل و تخیل، این فلسفه‌ی عقل سلیم و این اخلاق کاملا عملی و قابل فهم با سبکی سلیس مشاهده می‌شود". بنابراین ارنست رنان درست می‌گفت که : "سعدی در واقع یکی از خود ماست».

🔸 سعدی مثال خوبی برای تفوق جهانگشایی فرهنگی و تفوق تأثیر هنر و ادبیات بر تیغ و توپ است و از همین روست که اگر این قول را بپذیریم که مخاطب «سیف فرغانی»، سعدی شیرازی، ناگزیر به اعترافیم که بهترین تعبیر از رسالت و نقش جهانی شیح اجل را داشته است:

تو کشور‏گیر آفاقی و شعر تو تو را لشکر
چه خوش باشد چنین لشگر به هر کشور فرستادن

خود سعدی نیز البته به این هنر خود آگاهی کامل داشته است؛ چنانکه می‌سراید:
شنیده‌ای که مقالات سعدی از شیراز
همی برند به عالم چو نافه ختنی

برهمین اساس بیراه نیست که محمدعلی #فروغی دربارهٔ سعدی می‌نویسد «اهل ذوق اِعجاب می‌کنند که سعدی هفتصد سال پیش به زبان امروزی ما سخن گفته‌ است ولی حق این است که [...] ما پس از هفتصد سال به زبانی که از سعدی آموخته‌ایم سخن می‌گوییم».
و «ضیاء موحد» می‌گوید: «زبان فارسی پس از #فردوسی به هیچ شاعری به‌اندازهٔ سعدی مدیون نیست».

🔸 امروز روز #سعدی است. به نظر من، سعدی دلیل کافی برای شادمانی از فارسی دانی است. مستشرقین راست گفته‌اند که نمی‌شود چیزی از زندگی گفت که سعدی نگفته باشد..!
خودش می‌گوید: "نگفتند حرفی زبان آوران...که سعدی نگوید مثالی بر آن" و چنان بر دوام خود مطمئن بوده است که می‌سراید:
«هرکس به زمانِ خویشتن بود / من سعدیِ آخر الزمان».

همیشه با خود می‌گویم، ما عشقی را که #مولوی گفته است درک نخواهیم کرد، عشقی که #حافظ گفته است را در میان استعاره‌ها و ایهام هایش گم می‌کنیم، عشق #شبستری هم ما را ناگزیر منطق(!) می‌کند و در فهم عشقی که #حلاج و منصور می‌گویند یحتمل سر بر دار خواهیم باخت، اما وقتی سعدی از #عشق می‌گوید خوب می‌فهمیم که چه گفته است، عشقی که سعدی می‌گوید همان عشق متواضعانه و به دور از تکلفی است که در زندگی روزمره جاری و در دسترس است. این عشق گره به انتزاعیات آسمانی نخورده است. این عشق از جنس لامسه است و به خوبی می‌توان به قلب پیوندش زد. این عشق همانی است که همه آدمیان اگر بخواهند امکان درکش را خواهند داشت. سعدی زمینی‌ترین و واقع گو ترین شاعری است که از عشق گفته و #مذهب عشق را برگزیده است:
در آبگینه‌اش آبی که گر قیاس کنی
ندانی آب کدام است و آبگینه کدام...
من آن نی ام که حلال از حرام نشناسم
شراب با تو حلال است و آب بی تو حرام
به هیچ شهر نباشد چنین شکر که تویی
که طوطیان چو سعدی درآوری به کلام!

🔸 و زمینی‌ترین شاعر که بر مجادله‌های بی‌حاصل مبتنی بر رنگ و نژاد و مذهب خندیده است:
یکی یهود و مسلمان نزاع می‌کردند
چنانکه خنده گرفت از حدیث ایشانم
به طیره گفت #مسلمان گرین قباله من
درست نیست خدایا #یهود می‌رانم...
یهود گفت به تورات می‌خورم سوگند
وگر خلاف کنم همچو تو مسلمانم!

#سهند_ایرانمهر

@Shariati_Group
🟢 محمد، پیشوای تاریخیِ پارسایان شب و شیران روز

🔸به مناسبت فرارسیدن سالروز #مبعث رسول #اسلام، خاتم النبیین

″… چنین است سیمای مذهبی که #رسالت «رهبری آینده انسان» را بر دوش گرفته است و ازین است که جامه خاتمیت بر اندام مذهبی برازنده است که خدایش هم سیمای #یهوه را دارد و هم سیمای تئوس را، کتابش هم حکمت #تورات را دارد و هم مواعظ #انجیل را، و پیامبرش هم دماغ #موسی را و هم دل #عیسی را و پروردگانش هم سیمای چریکی را دارند که زندگی را جز نبرد به خاطر «#آزادی و #مردم» نمی‌دانند و آن را تنها و تنها «عقیده و مبارزه» می‌خوانند و هم سیمای حکیمی را که «مرکب دانشمندان را از خون شهیدان برتر» می‌شمارند و به قلم و نوشته سوگند می‌خورند، و هم سیمای عارفی را که دل از نام و نان و زندگی و فریب‌ها و بازیچه‌های پستش برکنده‌اند و دور از جهان، جهانی در خویش آفریده‌اند و با عشق‌های بزرگ، دردهای عزیز و زیستن هایی نه بر روی خاک آشنا گشته‌اند، در خلوت عظیم و زیبای خویش زندگی می‌کنند و شمع جمعیت تنهایی خویشند...

#محمد خود با دو خط زیبا و صریح، سیمای اینان را تصویر کرده است که: «پارسایان شب‌اند و شیران روز».

بدین گونه است که تنها محمد و رسالت چند بعدی و دو «جهته‏»اش شایستگی آن را دارند که آرزوی بزرگ «انسان امروز» را تحقق بخشند.

تجربه تلخی که از سرنوشت تمدن‌های #تاریخ به دست آورده‏ایم، نوسان دائمی جامعه‌ها است میان #دنیا و #آخرت، معنویت و مادیت، فردیت و جمعیت، جسم و روح، عظمت اخلاق و #قدرت زندگی، عمق #فرهنگ و اوج #تمدن، دل و دماغ، #عقل و #احساس، #علم و #دین، اصالت و مصلحت، لذت و #تقوی، زیبایی و سود، عینیت و ذهنیت... و بهتر زیستن و بالاخره، #واقعیت و #حقیقت، #رئالیسم و #ایده‌آلیسم، که همواره بشریت را بیمار و معیوب داشته و از «محرومیت» و «انحراف» رنجور ساخته است و اکنون نیز، در طول حیات درازش بر روی زمین، بیش از همیشه از چنین بیماری‏ای رنج می‌برد، رنجی که جهان را با همه‌ی فراخی، بر او تنگ کرده است. افق‌های روشن زندگی را، همه، سیاه و شوم می‌بیند و #انسان را تنهای بی‌سامان و آواره، و آفرینش را دستگاهی ابله و پوچ؛ به گونه‏ای که بدبینی و تلخ‌اندیشی و یأس شوم فلسفی، روح و اندیشه‌ی قرن ما را تباه ساخته و #مذهب عام روشنفکران امروز جهان شده است، تا آنجا که منحنی #جنون و انتحار، هماهنگ با فرهنگ و مدنیت بزرگ انسان امروز، به شتاب صعود می‌کند و اینده او را هولناک و پریشان و رقت بار ساخته است.

رسالت روشنفکران اصیل امروز جهان جز این نیست که تمدن #اروپا را در #هند برپا کنند و #تصوف هند را در کالبد مادی اروپا بدمند؛ «ذهنیت» #شرق را به #غرب برند و «عینیت» غرب را به شرق آورند؛ با آتش #شمس، جان #ارسطو را بسوزانند و به «چشمان خشک» #بیکن نم اشکی بخشند؛ شمشیر #قیصر را به دست مسیح دهند و بیتابی #حلاج را در قلب #کانت بخشند؛ بر حصار آتن دروازه‏ای از #رم بگشایند و بالاخره، از «سنای رم» و «آکادمیای آتن» و «کلیسای عیسی» یک «مسجد» بنیاد کنند و به گفته #الکسیس_کارل : «هم زیبایی علم را بشناسند و هم زیبایی #خدا را و به سخن #پاسکال همچنان گوش دهند که به سخن #دکارت » ...″

@Shariati_Group

📚 معلم علے‌شریعتے
مجموعه آثار ۳۰ / #اسلام_شناسی / سیمای محمد