گروه شریعتی
💠 پرگار: #عرفان باعث تلطیف #اسلام نشده؟ آیا عرفان موجب تلطیف اسلام شده و آن را از خشونت دور کرده است؟ در بزرگان عارف از بایزید بسطامی تا ابن عربی و مولانا چه نوع اسلامی میبینیم؟ مهمانان این هفته برنامه: #علی_طهماسبی پژوهشگر عرفان و #عمادالدین_باقی پژوهشگر…
📌 عرفان، اسلام، سیاست و خشونت
(متن کامل به صورت PDF)
🗒 این یادداشت در چارچوب گفتگوهای انجام شده در برنامه پرگار بیبیسی و به منظور بیان و یا شرح پارهای از نکاتی است که به دلیل محدودیت زمانی برنامه، مجال مطرح شدن نیافت.
▫️در مقاله این مباحث مطرح شدهاند:
چهار اشکال نظریهی #اسلام، #دین خشونت، تفاوت اسلام تاریخی و اسلام محمد(ص)، #عرفان، #عشق و مسئله فرافرقهای بودن صوفیگری، ایجاد تقابل میان عرفان «انسانگرا» و عرفان «خدا محور»، عقیده به تداوم #وحی، نسبت #حافظ و #سعدی با عرفان و تصوف، جهنم و مسئلهی خلود در عذاب از دیدگاه عرفان، کلام، جامعه شناسی و حقوق، پاسخ به ادعای نفی #حج توسط صوفیان و انسان کامل و #ولایت_فقیه ...
▫️یکی از خطیرترین و لغزندهترین مباحث، انسانگرایی عارفان ذیل مفهوم #انسان_کامل است؛ نکته مهم این است که عارفانی مثل ابن عربی، ولایت را لازمهی انسان کامل میدانند و دیگران هم چون انسان ناقص محسوب میشوند تحت ولایتاند. آیتالله خمینی میگوید: «انسان کامل و ولیّ مطلق، صاحب مقام مشیّت مطلقه است».
▫️اصطلاح ولایت مطلقهی فقیه که آقای #خمینی به کار برد و در قانون اساسی دوم درج شد هیچ ربطی به #فقه ندارد و از #عرفان به سیاست آمده است. در فقه، ولایت خیلی محدود و مقید و غیر سیاسی و کاملآ مدنی و محدود به ولایت بر ایتام و صغار و اموال مجهول المالک است، اما در عرفان هم لازمهی انسان کامل است و هم دیگران تحت ولایت اویند و هم رابطهی «مرید و مراد» است و هم ولایت، مطلقه است.
▫️در عرفان و تصوف اصل بر انسان کامل است ولی در فقه اصل بر انسان ناقص یا به عبارت بهتر، انسان عادی است. مسلمان و مؤمنی که #نماز میخواند و گناه هم میکند. حکومت از نظر فقهی حکومت متوسطان بر متوسطان، ولی در عرفان، حکومت انسان کامل بر انسان ناقص یا عادی است. در میان فقها و عرفا همواره این مسئله از کانونهای نزاع بود. شیخ اشراق #سهروردی، عارفی که اهل #فلسفه بود چون تعبیر ولایت را به کار میبرد فقها گمان کردند او مظنون به #باطنی_گری است و تکفیرش کردند و به زندان رفت و در حبس کشته شد. این حساسیت نسبت به باطنی گری هم ریشه در این داشت که باطنیون، ولایت را به قدرت گره زده بودند و مانند #حسن_صبّاح در #ایران در قلعه الموت اعلام حکومت کردند و فرقهای را سامان داده بودند که گرچه به دلیل شیعه اسماعیلی بودن، کل #شیعه را در معرض اتهام قرار میداد، اما بسیاری از فقهای شیعه و حتی برخی از اسماعیلیه هم آنها را قبول نداشتند.
▫️اواخر دههی شصت در نوشتاری پیرامون ریشه یابی اختلافات آیتالله خمینی و آیتالله#منتظری نوشتم امام خمینی مشرب عرفانی داشت و آیتالله منتظری، مشرب فقهی.
سلوک عرفانی و سنت دست بوسی و پابوسی و اطاعت از مرشد و... فارغ از اینکه فینفسه درست یا نادرست باشد، تا هنگامی که در حوزهی عمومی و مدنی باشد مانند سایر افکار و عقاید و رفتارهاست که امر شخصی بوده و مجاز است و حکومت نباید در آن دخالت کند. اما اگر این باورها و رفتار به #قدرت پیوند بخورند پر خطر میشوند.
✍ #عمادالدین_باقی
🔗 لینک برنامه تلویزیونی پرگار
🔗 لینک پادکست برنامه
✅ @Shariati_Group
.
(متن کامل به صورت PDF)
🗒 این یادداشت در چارچوب گفتگوهای انجام شده در برنامه پرگار بیبیسی و به منظور بیان و یا شرح پارهای از نکاتی است که به دلیل محدودیت زمانی برنامه، مجال مطرح شدن نیافت.
▫️در مقاله این مباحث مطرح شدهاند:
چهار اشکال نظریهی #اسلام، #دین خشونت، تفاوت اسلام تاریخی و اسلام محمد(ص)، #عرفان، #عشق و مسئله فرافرقهای بودن صوفیگری، ایجاد تقابل میان عرفان «انسانگرا» و عرفان «خدا محور»، عقیده به تداوم #وحی، نسبت #حافظ و #سعدی با عرفان و تصوف، جهنم و مسئلهی خلود در عذاب از دیدگاه عرفان، کلام، جامعه شناسی و حقوق، پاسخ به ادعای نفی #حج توسط صوفیان و انسان کامل و #ولایت_فقیه ...
▫️یکی از خطیرترین و لغزندهترین مباحث، انسانگرایی عارفان ذیل مفهوم #انسان_کامل است؛ نکته مهم این است که عارفانی مثل ابن عربی، ولایت را لازمهی انسان کامل میدانند و دیگران هم چون انسان ناقص محسوب میشوند تحت ولایتاند. آیتالله خمینی میگوید: «انسان کامل و ولیّ مطلق، صاحب مقام مشیّت مطلقه است».
▫️اصطلاح ولایت مطلقهی فقیه که آقای #خمینی به کار برد و در قانون اساسی دوم درج شد هیچ ربطی به #فقه ندارد و از #عرفان به سیاست آمده است. در فقه، ولایت خیلی محدود و مقید و غیر سیاسی و کاملآ مدنی و محدود به ولایت بر ایتام و صغار و اموال مجهول المالک است، اما در عرفان هم لازمهی انسان کامل است و هم دیگران تحت ولایت اویند و هم رابطهی «مرید و مراد» است و هم ولایت، مطلقه است.
▫️در عرفان و تصوف اصل بر انسان کامل است ولی در فقه اصل بر انسان ناقص یا به عبارت بهتر، انسان عادی است. مسلمان و مؤمنی که #نماز میخواند و گناه هم میکند. حکومت از نظر فقهی حکومت متوسطان بر متوسطان، ولی در عرفان، حکومت انسان کامل بر انسان ناقص یا عادی است. در میان فقها و عرفا همواره این مسئله از کانونهای نزاع بود. شیخ اشراق #سهروردی، عارفی که اهل #فلسفه بود چون تعبیر ولایت را به کار میبرد فقها گمان کردند او مظنون به #باطنی_گری است و تکفیرش کردند و به زندان رفت و در حبس کشته شد. این حساسیت نسبت به باطنی گری هم ریشه در این داشت که باطنیون، ولایت را به قدرت گره زده بودند و مانند #حسن_صبّاح در #ایران در قلعه الموت اعلام حکومت کردند و فرقهای را سامان داده بودند که گرچه به دلیل شیعه اسماعیلی بودن، کل #شیعه را در معرض اتهام قرار میداد، اما بسیاری از فقهای شیعه و حتی برخی از اسماعیلیه هم آنها را قبول نداشتند.
▫️اواخر دههی شصت در نوشتاری پیرامون ریشه یابی اختلافات آیتالله خمینی و آیتالله#منتظری نوشتم امام خمینی مشرب عرفانی داشت و آیتالله منتظری، مشرب فقهی.
سلوک عرفانی و سنت دست بوسی و پابوسی و اطاعت از مرشد و... فارغ از اینکه فینفسه درست یا نادرست باشد، تا هنگامی که در حوزهی عمومی و مدنی باشد مانند سایر افکار و عقاید و رفتارهاست که امر شخصی بوده و مجاز است و حکومت نباید در آن دخالت کند. اما اگر این باورها و رفتار به #قدرت پیوند بخورند پر خطر میشوند.
✍ #عمادالدین_باقی
🔗 لینک برنامه تلویزیونی پرگار
🔗 لینک پادکست برنامه
✅ @Shariati_Group
.
Telegram
.
#گروه_شریعتی