Forwarded from احسان شريعتی Ehsan Shariati
🔷🔸بیانیه ۱۰۶۹ نفره جمعی از اساتید، پژوهشگران و دانشآموختگان علومانسانی ایران درباره وقایع اخیر افغانستان
🔆بخش هایی از این بیانیه به شرح زیر می باشد:
🔹ما، بیش از پیش، دلنگران افغانستان عزیزیم. این روزها، غمگینانه، اخبار سقوط مناطق مختلف افغانستان به دست طالبان را دنبال میکنیم. خبر خونریزیهای مداوم و کشتارها و آوارگیهای برادران و خواهرانمان را میشنویم. آنچه امروز در جایجای افغانستان میگذرد، فراتر از مرزهای سیاسی و قراردادی گویی برای ما، اینجا در ایران رخ میدهد. این تصویر غمانگیز و وحشتناک، متأسفانه برای ما، در تمامی این منطقه تصویری آشناست. ما که هنوز داغدار خون به ناحقریخته دانشآموزان مدارس و شهروندان و روستانشینان مظلوم و ترور دهها فعال فرهنگی و اساتید دانشگاه در افغانستان از هر قوم و مذهب و منطقه بودیم، امروز، باید ناباورانه و خشمگین، شعلهور شدن مجدد آتش جنگی فاجعهبار را در افغانستان شاهد باشیم.
🔸ما بر اساس آنچه در علوم انسانی آموختهایم، میدانیم که بر خلاف تصویری که رسانهها و سیاستمداران نشان میدهند، این وضعیت فراتر از یک اتفاقِ صرفاً سیاسی و نظامی و جابجایی قدرت پشت درهای بسته است. وضعیت نامساعد امروز افغانستان، ریشه در دهها عامل مختلف فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی دارد: توسعهطلبی قدرتهای جهانی و استعماری به خصوص امریکا که منافع اقلیتی از لابیهای اقتصادی و سیاسی را در افغانستان دنبال میکند و مردم افغانستان را قربانی و وجهالمصالحهی سیاستهای داخلی و بینالمللی خود کردهاست، دستاندازیها و سیاستهای قدرتهای منطقهای همسایه و غیرهمسایهی افغانستان که دهههاست سرنوشت مردمان شریف این جامعه را گروگان تنشهای میان خود کردهاند، ناکارآمدی و فساد بخش قابل توجهی از سیاستمداران و مسوولین افغانستان که سرمایههای غنیمت این جامعه را به هدر داده و به یغما بردهاند، سکوت یا خیانت برخی نخبگان و نمایندگان مردمی که به همت آنان چشم امید بستهبودند به جای تلاش برای آگاهیبخشی و رهایی مردم از کلیشههای مخرّب قومگرایانه و تنشهای فرقهای، بر آتش شکافهای قومی و قبیلهای در این جامعه دمیدهاند، رویکردهای غیرمتساهل دینی و نگاههای خشک و متحجّری که سرنوشت دنیایی انسان را به هیچ میگیرند و خواست و اراده و انتخاب و اختیار او را به رسمیت نمیشناسند و «دیگری»های دینی و مذهبی را طرد میکنند نیز به بلای جان این جامعهی مستعد و شریف بدل شدهاست.
🔹اینک قدرت گرفتن و برآمدن مجدد طالبانی که خود نیز برآمده از دههها فقر و ضعف آموزش و نابرابری و فساد و به محاق رفتن فرهنگ و اندیشه در لایههای مختلف جامعهی نجیب افغانستان است، باقیماندهی بذرهای امید این جامعه را نیز نابود میکند.
🔸اما چشم دنیا به این فجایع بستهاست. در کمال حیرت و تأسف، نه فقط مجامع بینالمللی و دولتها، که حتی روشنفکران، دانشگاهیان، فعالان حقوق بشر، رهبران مذهبی و هنرمندان منطقه و جهان هم در برابر این فجایع پی در پی اغلب سکوت کردهاند. گویی مسألهی افغانستان برای هیچکدام از آنان مسألهای قابل توجه نیست. در مظلومیت این مردم همین بس که فریاد و ندای کمکخواهی آنان نیز به جایی نمیرسد و این خود مصداقی از جهانی نابرابر و مناسباتی قدرتمحور و ظالمانه است که حتی رنج و جان و خون انسان شریف افغانستانی و سایر کشورهای این منطقه را به هیچ میانگارد. گویی مسألهی افغانستان برای هیچ کس در ایران و جهان اهمیت ندارد. ما، از این مناسبات نابرابر و قربانیساز بیزاریم. ما آرزومند و متعهد به ساختن جهانی هستیم که رنج افغانستانی و ایرانی و سوری و عراقی، به اندازهی رنج هر انسان دیگری در این جهان اهمیت داشتهباشد و خون هیچ کس رنگینتر از دیگری نباشد و هر قطره خون به ناحق ریخته، ارادهای جمعی برای پایان دادن به این وضعیت ِ فاجعهبار را در سطح جهانی به مطالبهای جمعی بدل کند.
🔹ما بر این عقیدهایم که که راه حل خروج از این وضعیت، جنگ نیست. صلح و ثباتی عادلانه و انسانی است که امکان تغییر این عوامل در هم تنیده را فقط و فقط به دست خود مردم افغانستان، از هر قوم و مذهب میسر کند.
🔸یقین داریم که برادران و خواهران افغانستانی ما، شایستهی تداوم این وضعیت نیستند. یقین داریم که منافع ملی و سعادت ما در این منطقه به هم پیوستهاست و سعادت ما، نه در داخل مرزهای سیاسی قراردادی کشورها، که پیوسته با یکدیگر تأمین میشود. ما یقین داریم همگی ما، از قندهار تا استانبول، از کاشغر تا حلب، از بصره تا تهران، از دوشنبه تا صنعا، شایستهی زیستنی انسانیتر، آزادتر و عادلانهتریم.
🖇 متن کامل بیانیه و مشاهده نام امضا کننده گان به لینک وبسایت احسان شریعتی مراجعه فرمایید.
📌http://www.ehsanshariati.org/PostView?Action=Post&ID=1093
#بیانیه
#طالبان
#افغانستان
#حقوق_بشر
✅ @Dr_ehsanshariati
🔆بخش هایی از این بیانیه به شرح زیر می باشد:
🔹ما، بیش از پیش، دلنگران افغانستان عزیزیم. این روزها، غمگینانه، اخبار سقوط مناطق مختلف افغانستان به دست طالبان را دنبال میکنیم. خبر خونریزیهای مداوم و کشتارها و آوارگیهای برادران و خواهرانمان را میشنویم. آنچه امروز در جایجای افغانستان میگذرد، فراتر از مرزهای سیاسی و قراردادی گویی برای ما، اینجا در ایران رخ میدهد. این تصویر غمانگیز و وحشتناک، متأسفانه برای ما، در تمامی این منطقه تصویری آشناست. ما که هنوز داغدار خون به ناحقریخته دانشآموزان مدارس و شهروندان و روستانشینان مظلوم و ترور دهها فعال فرهنگی و اساتید دانشگاه در افغانستان از هر قوم و مذهب و منطقه بودیم، امروز، باید ناباورانه و خشمگین، شعلهور شدن مجدد آتش جنگی فاجعهبار را در افغانستان شاهد باشیم.
🔸ما بر اساس آنچه در علوم انسانی آموختهایم، میدانیم که بر خلاف تصویری که رسانهها و سیاستمداران نشان میدهند، این وضعیت فراتر از یک اتفاقِ صرفاً سیاسی و نظامی و جابجایی قدرت پشت درهای بسته است. وضعیت نامساعد امروز افغانستان، ریشه در دهها عامل مختلف فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی دارد: توسعهطلبی قدرتهای جهانی و استعماری به خصوص امریکا که منافع اقلیتی از لابیهای اقتصادی و سیاسی را در افغانستان دنبال میکند و مردم افغانستان را قربانی و وجهالمصالحهی سیاستهای داخلی و بینالمللی خود کردهاست، دستاندازیها و سیاستهای قدرتهای منطقهای همسایه و غیرهمسایهی افغانستان که دهههاست سرنوشت مردمان شریف این جامعه را گروگان تنشهای میان خود کردهاند، ناکارآمدی و فساد بخش قابل توجهی از سیاستمداران و مسوولین افغانستان که سرمایههای غنیمت این جامعه را به هدر داده و به یغما بردهاند، سکوت یا خیانت برخی نخبگان و نمایندگان مردمی که به همت آنان چشم امید بستهبودند به جای تلاش برای آگاهیبخشی و رهایی مردم از کلیشههای مخرّب قومگرایانه و تنشهای فرقهای، بر آتش شکافهای قومی و قبیلهای در این جامعه دمیدهاند، رویکردهای غیرمتساهل دینی و نگاههای خشک و متحجّری که سرنوشت دنیایی انسان را به هیچ میگیرند و خواست و اراده و انتخاب و اختیار او را به رسمیت نمیشناسند و «دیگری»های دینی و مذهبی را طرد میکنند نیز به بلای جان این جامعهی مستعد و شریف بدل شدهاست.
🔹اینک قدرت گرفتن و برآمدن مجدد طالبانی که خود نیز برآمده از دههها فقر و ضعف آموزش و نابرابری و فساد و به محاق رفتن فرهنگ و اندیشه در لایههای مختلف جامعهی نجیب افغانستان است، باقیماندهی بذرهای امید این جامعه را نیز نابود میکند.
🔸اما چشم دنیا به این فجایع بستهاست. در کمال حیرت و تأسف، نه فقط مجامع بینالمللی و دولتها، که حتی روشنفکران، دانشگاهیان، فعالان حقوق بشر، رهبران مذهبی و هنرمندان منطقه و جهان هم در برابر این فجایع پی در پی اغلب سکوت کردهاند. گویی مسألهی افغانستان برای هیچکدام از آنان مسألهای قابل توجه نیست. در مظلومیت این مردم همین بس که فریاد و ندای کمکخواهی آنان نیز به جایی نمیرسد و این خود مصداقی از جهانی نابرابر و مناسباتی قدرتمحور و ظالمانه است که حتی رنج و جان و خون انسان شریف افغانستانی و سایر کشورهای این منطقه را به هیچ میانگارد. گویی مسألهی افغانستان برای هیچ کس در ایران و جهان اهمیت ندارد. ما، از این مناسبات نابرابر و قربانیساز بیزاریم. ما آرزومند و متعهد به ساختن جهانی هستیم که رنج افغانستانی و ایرانی و سوری و عراقی، به اندازهی رنج هر انسان دیگری در این جهان اهمیت داشتهباشد و خون هیچ کس رنگینتر از دیگری نباشد و هر قطره خون به ناحق ریخته، ارادهای جمعی برای پایان دادن به این وضعیت ِ فاجعهبار را در سطح جهانی به مطالبهای جمعی بدل کند.
🔹ما بر این عقیدهایم که که راه حل خروج از این وضعیت، جنگ نیست. صلح و ثباتی عادلانه و انسانی است که امکان تغییر این عوامل در هم تنیده را فقط و فقط به دست خود مردم افغانستان، از هر قوم و مذهب میسر کند.
🔸یقین داریم که برادران و خواهران افغانستانی ما، شایستهی تداوم این وضعیت نیستند. یقین داریم که منافع ملی و سعادت ما در این منطقه به هم پیوستهاست و سعادت ما، نه در داخل مرزهای سیاسی قراردادی کشورها، که پیوسته با یکدیگر تأمین میشود. ما یقین داریم همگی ما، از قندهار تا استانبول، از کاشغر تا حلب، از بصره تا تهران، از دوشنبه تا صنعا، شایستهی زیستنی انسانیتر، آزادتر و عادلانهتریم.
🖇 متن کامل بیانیه و مشاهده نام امضا کننده گان به لینک وبسایت احسان شریعتی مراجعه فرمایید.
📌http://www.ehsanshariati.org/PostView?Action=Post&ID=1093
#بیانیه
#طالبان
#افغانستان
#حقوق_بشر
✅ @Dr_ehsanshariati
وب سایت رسمی احسان شریعتی
بیانیه اساتید و دانشآموختگان ایرانی درباره وقایع اخیر افغانستان
بیانیه جمعی از اساتید، پژوهشگران و دانشآموختگان علومانسانی ایران درباره وقایع اخیر افغانستان
Forwarded from ایران فردا
🔴 طالبان در عصر رقابت قدرتهای بزرگ
▪️ افغانستان یک سال بعد از اشغال
🔷 رحمن قهرمانپور
@iranfardamag
▪️ زمانی که طالبان در افغانستان قدرت گرفت در منطقه و در میان برخی گروه های سیاسی در ایران این باور شکل گرفت که این اتفاق بخشی از سیاست کلان آمریکا برای تقویت جریان های رادیکال سنی در منطقه به منظور مقابله با چین، روسیه و ایران است. َدر نتیجه دولت های مخالف آمریکا یا حداقل گروه هایی در داخل این کشور ها به این جمعبندی رسیدند که می توان از طالبان برای تضعیف قدرت آمریکا در منطقه استفاده کرد. واکنش های چین و ایران و حتی روسیه نسبت به حکومت طالبان در ماه های اولیه به خوبی نشان می داد این کشورها امیدوار بودند طالبان ابزار دست آمریکا نشده و حتی بخشی از جریان تضعیف هژمونی آمریکا در منطقه شود. مذاکرات آمریکا با طالبان در دوحه قطر این تصور را ایجاد کرده بود که ای بسا توافقی محرمانه میان آمریکا و طالبان شکل گرفته باشد. مهمتر اینکه به نظر می رسید این بار طالبان حرفه ای تر و پخته تر از دهه نود عمل خواهد کرد. این تلقی هم وجود داشت که دولت قطر نقش مهمی در کنار آمدن طالبان با آمریکا و جامعه بینالمللی ایفا خواهد کرد. فضای مبهمی که بعد از خروج آمریکا از افغانستان شکل گرفته بود این گمانه زنی ها را تقویت می کرد.
🔸 اما با استقلال حکومت طالبان در کابل فضا شفاف تر شد. ناهماهنگی های داخلی و اختلافات خشونت بار و ناتوانی طالبان در اداره امور روزمره بسیاری از تحلیل های قبلی را زیر سوال برد. معلوم شد طالبان مثل خیلی از گروه های مبارز بیشتر از آنکه اهل اداره کشور و حکومت داری و مملکت داری باشد اهل جنگیدن و به هم زدن بازی است. بستن مدارس دخترانه، پاکسازی ادارات و ارتش، دستگیری و شکنجه مخالفان، ناتوانی در حفظ وضع موجود اقتصادی، روی آوردن به سیاست هایی که ناکارآمدی آن ها در گذشته اثبات شده است و اشتباهات مکرر دیگر باعث شد تا ارزیابی ها از حکومت طالبان واقع بینانه تر شود. معلوم شد این حکومت حتی در مسائل ساده کشورداری مشکل دارد چه برسد به اینکه بخشی از یک ائتلاف منطقه ای یا بین المللی برای مقابله با بلند پروازی های چین یا حتی مهار ایران باشد. طالبان در مقام یک گروه مخالف قدرتمند عمل میکرد اما از وقتی صاحب قدرت رسمی شد در پیچ و خم مشکلات اداری کشور آنهم در یک دنیای در حال تغییر گرفتار شد. پکن خیلی زود دریافت طالبان نه توان اتحاد استراتژیک با چین را دارد و نه قدرت آن را دارد که همسو با آمریکا مسلمانان افراطی در چین را تحریک کرده و علیه پکن بسیج کند. ایران هم در پی بروز اختلافات مرزی و اختلاف بر سرحقابه هیرمند دچار تنش هایی با حکومت طالبان شد. به طور مشخص آزار و اذیت سیستماتیک هزاره های شیعه در افغانستان موجب نگرانی جدی ایران گردید.
▪️ بخشی از این تحلیل ها درباره حکومت طالبان ناشی از این بود که برخی ها نظام بین الملل را همچنان در چارچوب تلاش آمریکا برای حفظ نظم بین المللی لیبرال تفسیر می کردند و قبول نداشتند که نظام بین الملل وارد دوران رقابت قدرت های بزرگ شده است.در چارچوب نظم بینالمللی لیبرال آمریکا درافغانستان حاضر شد تا مانع بروز یک تهدید جدی علیه این نظم شود. به عبارتی اهمیت افغانستان ناشی از از آن بود که میتوانست پناهگاه گروههای رادیکال مخالف آمریکا شود. اما با افول نظم بین المللی لیبرال تمایل آمریکا برای پرداخت هزینه های این نظم کمتر و کمتر شد. مخصوصا اینکه در داخل آمریکا یک جریان سیاسی و فکری قدرتمندی شکل گرفته بود که معتقد بود هزینه های آمریکا برای حفظ نظم بین المللی لیبرال به تضعیف قدرت اقتصادی آن و تقویت قدرت اقتصادی چین منجر شده است. کاهش حضور نظامی آمریکا در منطقه خاورمیانه و غرب آسیا محصول تقویت این جریان فکری و سیاسی در داخل آمریکا بود. جریانی که می گوید اولویت اصلی سیاست خارجی آمریکا باید مهار چین باشد.
🔸 خروج آمریکا از افغانستان و روی کار آمدن طالبان سکه ای است که دو رو دارد. یک روی آن ناتوانی نخبگان افغانستان در کار کردن با یکدیگر در بیست سال گذشته است. چیزی که باعث شد تحولات اساسی و بنیادی در سیاست و جامعه و اقتصاد افغانستان شکل نگیرد و این کشور همچنان صاحب یک دولت ورشکسته باقی بماند. کمک های خارجی در گرداب فساد اداری بی اثر شد و حمایت های جامعه بین المللی تبدیل به تحولات مثبت در افغانستان نگردید.هرچند نمی توان نقش مخرب پاکستان را در جلوگیری از تقویت نهاد دولت در افغانستان نادیده گرفت اما واقعیت این است که بنا بر تجربه تاریخی نقش نخبگان سیاسی در گذار به توسعه و قدرتمند شدن یک کشور به مراتب بیشتر از نقش عوامل خارجی نظیر پاکستان است....
متن کامل :
https://bit.ly/3U2WHZ2
#طالبان
#افغانستان
#ایران_فردا
#رحمن_قهرمانپور
#رقابت_قدرتهای_بزرگ_در_افغانستان
https://t.me/iranfardamag
▪️ افغانستان یک سال بعد از اشغال
🔷 رحمن قهرمانپور
@iranfardamag
▪️ زمانی که طالبان در افغانستان قدرت گرفت در منطقه و در میان برخی گروه های سیاسی در ایران این باور شکل گرفت که این اتفاق بخشی از سیاست کلان آمریکا برای تقویت جریان های رادیکال سنی در منطقه به منظور مقابله با چین، روسیه و ایران است. َدر نتیجه دولت های مخالف آمریکا یا حداقل گروه هایی در داخل این کشور ها به این جمعبندی رسیدند که می توان از طالبان برای تضعیف قدرت آمریکا در منطقه استفاده کرد. واکنش های چین و ایران و حتی روسیه نسبت به حکومت طالبان در ماه های اولیه به خوبی نشان می داد این کشورها امیدوار بودند طالبان ابزار دست آمریکا نشده و حتی بخشی از جریان تضعیف هژمونی آمریکا در منطقه شود. مذاکرات آمریکا با طالبان در دوحه قطر این تصور را ایجاد کرده بود که ای بسا توافقی محرمانه میان آمریکا و طالبان شکل گرفته باشد. مهمتر اینکه به نظر می رسید این بار طالبان حرفه ای تر و پخته تر از دهه نود عمل خواهد کرد. این تلقی هم وجود داشت که دولت قطر نقش مهمی در کنار آمدن طالبان با آمریکا و جامعه بینالمللی ایفا خواهد کرد. فضای مبهمی که بعد از خروج آمریکا از افغانستان شکل گرفته بود این گمانه زنی ها را تقویت می کرد.
🔸 اما با استقلال حکومت طالبان در کابل فضا شفاف تر شد. ناهماهنگی های داخلی و اختلافات خشونت بار و ناتوانی طالبان در اداره امور روزمره بسیاری از تحلیل های قبلی را زیر سوال برد. معلوم شد طالبان مثل خیلی از گروه های مبارز بیشتر از آنکه اهل اداره کشور و حکومت داری و مملکت داری باشد اهل جنگیدن و به هم زدن بازی است. بستن مدارس دخترانه، پاکسازی ادارات و ارتش، دستگیری و شکنجه مخالفان، ناتوانی در حفظ وضع موجود اقتصادی، روی آوردن به سیاست هایی که ناکارآمدی آن ها در گذشته اثبات شده است و اشتباهات مکرر دیگر باعث شد تا ارزیابی ها از حکومت طالبان واقع بینانه تر شود. معلوم شد این حکومت حتی در مسائل ساده کشورداری مشکل دارد چه برسد به اینکه بخشی از یک ائتلاف منطقه ای یا بین المللی برای مقابله با بلند پروازی های چین یا حتی مهار ایران باشد. طالبان در مقام یک گروه مخالف قدرتمند عمل میکرد اما از وقتی صاحب قدرت رسمی شد در پیچ و خم مشکلات اداری کشور آنهم در یک دنیای در حال تغییر گرفتار شد. پکن خیلی زود دریافت طالبان نه توان اتحاد استراتژیک با چین را دارد و نه قدرت آن را دارد که همسو با آمریکا مسلمانان افراطی در چین را تحریک کرده و علیه پکن بسیج کند. ایران هم در پی بروز اختلافات مرزی و اختلاف بر سرحقابه هیرمند دچار تنش هایی با حکومت طالبان شد. به طور مشخص آزار و اذیت سیستماتیک هزاره های شیعه در افغانستان موجب نگرانی جدی ایران گردید.
▪️ بخشی از این تحلیل ها درباره حکومت طالبان ناشی از این بود که برخی ها نظام بین الملل را همچنان در چارچوب تلاش آمریکا برای حفظ نظم بین المللی لیبرال تفسیر می کردند و قبول نداشتند که نظام بین الملل وارد دوران رقابت قدرت های بزرگ شده است.در چارچوب نظم بینالمللی لیبرال آمریکا درافغانستان حاضر شد تا مانع بروز یک تهدید جدی علیه این نظم شود. به عبارتی اهمیت افغانستان ناشی از از آن بود که میتوانست پناهگاه گروههای رادیکال مخالف آمریکا شود. اما با افول نظم بین المللی لیبرال تمایل آمریکا برای پرداخت هزینه های این نظم کمتر و کمتر شد. مخصوصا اینکه در داخل آمریکا یک جریان سیاسی و فکری قدرتمندی شکل گرفته بود که معتقد بود هزینه های آمریکا برای حفظ نظم بین المللی لیبرال به تضعیف قدرت اقتصادی آن و تقویت قدرت اقتصادی چین منجر شده است. کاهش حضور نظامی آمریکا در منطقه خاورمیانه و غرب آسیا محصول تقویت این جریان فکری و سیاسی در داخل آمریکا بود. جریانی که می گوید اولویت اصلی سیاست خارجی آمریکا باید مهار چین باشد.
🔸 خروج آمریکا از افغانستان و روی کار آمدن طالبان سکه ای است که دو رو دارد. یک روی آن ناتوانی نخبگان افغانستان در کار کردن با یکدیگر در بیست سال گذشته است. چیزی که باعث شد تحولات اساسی و بنیادی در سیاست و جامعه و اقتصاد افغانستان شکل نگیرد و این کشور همچنان صاحب یک دولت ورشکسته باقی بماند. کمک های خارجی در گرداب فساد اداری بی اثر شد و حمایت های جامعه بین المللی تبدیل به تحولات مثبت در افغانستان نگردید.هرچند نمی توان نقش مخرب پاکستان را در جلوگیری از تقویت نهاد دولت در افغانستان نادیده گرفت اما واقعیت این است که بنا بر تجربه تاریخی نقش نخبگان سیاسی در گذار به توسعه و قدرتمند شدن یک کشور به مراتب بیشتر از نقش عوامل خارجی نظیر پاکستان است....
متن کامل :
https://bit.ly/3U2WHZ2
#طالبان
#افغانستان
#ایران_فردا
#رحمن_قهرمانپور
#رقابت_قدرتهای_بزرگ_در_افغانستان
https://t.me/iranfardamag
Telegraph
🔴 طالبان در عصر رقابت قدرتهای بزرگ
🔷 رحمن قهرمانپور @iranfardamag ▪️ زمانی که طالبان در افغانستان قدرت گرفت در منطقه و در میان برخی گروه های سیاسی در ایران این باور شکل گرفت که این اتفاق بخشی از سیاست کلان آمریکا برای تقویت جریان های رادیکال سنی در منطقه به منظور مقابله با چین، روسیه و…