Forwarded from بنياد فرهنگی دكتر علی شريعتی
🔷🗒چه چیز شریعتی را در آینده تفکر ایرانی ماندگار میکند؟
🖋افسانه توسلی(جامعهشناس و عضو هیأت علمی دانشگاه الزهرا)
🖋منبع: روزنامه ایران
📌تاریخ: ۲۷ خرداد ۱۳۹۸
🔆در آستانهی سالگرد شهادت علی شریعتی، روزنامه ایران صفحات اندیشه خود را به نوشتهها و گفتوگوهایی درباره او اختصاص داده است. در این صفحات ویژه که به تاریخ ۲۷ خرداد ۱۳۹۸ منتشر شدهاند گفتوگوهایی میخوانیم با بیژن عبدالکریمی، حسن محدثی، عبدالمجید معادیخواه. در این صفحات نوشتهای از افسانه توسلی نیز به چشم میخورد که در ادامه این مطلب خواهد آمد.
🔆1 _وقوع انقلاب اسلامی ایران پدیده اجتماعی خاصی در قرن حاضر بود که عوامل متعدد شکلگیری آن همواره مورد توجه اندیشمندان قرار گرفته است. عواملی همچون وجود رهبری کاریزماتیک، نارضایتی کاذب اقتصادی، آموزش نیروهای جوان با تحصیلات عالی در اروپا و درک مفهوم آزادی، استبداد و خودبزرگبینی حکومت، نفوذ ایدئولوژی مارکسیستی و انقلابی، احساسات و عواطف عمیق مذهبی و… اما یکی از عواملی که شاید بتوان گفت حذف آن رخداد، انقلاب را به تأخیر میانداخت نقش مهم دکتر شریعتی در بسط و توسعه مفاهیمی بود که بواسطه آنها تئوری انقلاب شکل گرفت.
مفاهیمی که همراه با ادبیات و دانش اسلامشناختی غنی وی طی سخنرانیهای هفتگی و شبانهاش در حسینیه ارشاد در عقل و دل جوانان اثر میکرد و با شور و هیجان در محافل خانوادگی آنان پخش میشد. بیان و نگاه روشنگرانه به مسائل اساسی شیعه با رویکردی خلاقانه توسط وی هر روز شمار بیشتری از دانشجویان را به گرد او میآورد و آنان را با اصطلاحاتی چون «شهادت»، «اسلامشناسی»، «هجرت»، «مذهب»، «حج»، «توحید»، «امت و امامت»، «تشیع» و… آشنا میکرد.
🔆2_ با وجود اینکه برخی منتقدان عقیده دارند موضوعات مطرح شده توسط دکتر شریعتی در عین اینکه مفاهیمی روشنفکرانه در فقه شیعه است اما در عین حال مروج اسلام سنتی است. در نقد تعمیم این نظر باید اذعان داشت در مورد کلیه مفاهیمی که در کتب دکتر شریعتی توضیح داده شده، ارزیابی رویکرد وی نسبت به زن خلاف این منظر را نشان میدهد. در پاسخ به این منتقدان باید دریافت که آیا دکتر شریعتی از مفاهیم جدید مرتبط با زنان که پیامد مدرنیته میباشد و بعید است قابل استخراج از سنت اسلامی باشد ارزیابی مثبتی دارد؟ یا نگاه به حوزه زنان بهعنوان شاخصی در کنار شاخصهای دیگر منتقدان وی، بنیادگرایی انقلابی را در تفکرات او تقویت میکند؟
🔆3_مسائلی که دکتر شریعتی در مورد زنان مطرح میکند بسیاری از حوزههای تفکر سنتی را به چالش میکشد وهمگی نشان از تفکر مدرن شریعتی و دید غیرسنتی وی در مورد زن دارد. میتوان برای دریافت بیشتر، تقابل دو دیدگاه در خصوص تفکرات دکترشریعتی مبنی بر بنیادگرایانه بودن نظرات وی از سویی و دیدگاه دیگر مبنی بر شناخت و مفهومسازی دقیق و منطقی از اصول صحیح اسلام از سوی دیگر را مورد بررسی قرار داد.
شاید یکی از مناسبترین موضوعاتی که بتوان با بررسی آن، روشنگری و نگاه به آینده را در ریشههای تفکر یک اندیشمند مسلمان یافت، مفهومی باشد که وی از «زن» ارائه میدهد. زیرا در جهان امروز پرچالشترین مبحث بخصوص در ادیان توحیدی نگاه به زن است. شاخصی که موضعگیری مدرن یا سنتی یا عدم موضعگیری نسبت به آن میتواند میزان بنیادگرایانه بودن یک اندیشه را نمایش دهد.
🔆4_ مهمترین مفاهیمی که در حوزههای آکادمیک در خصوص زنان در جهان بیش از سایر بخشها بدان توجه نشان داده میشود عبارتند از: «برابری»، «استقلال»، «آزادی» و نیز «زن به مثابه کالا»، «هویت زن» و «زن به مثابه زن»…
در حالی که فعالان حقوق زنان مانند بتی فریدان مینویسد به حوزههایی در زندگی زنانه مانند برابری در مقابل قانون هرگز پرداخته نشده است یا سیمون دوبووار در کتاب «جنس دوم» اشاره میکند که دو جنس هرگز در جهان از امکان برابری برخوردار نیستند. دکتر شریعتی به این امر توجه میکند که در اسلام بر «برابری مذهبی و مدنی» دو جنس تأکید شده است و عقیده دارد این دو عامل، زنان را در جامعه قدرتمند کرده، آنان را از وابستگی به مردان که همواره سلطه دیکتاتورمآبانه داشتهاند، نجات میدهد.
📌ادامه مطلب را در لینک زیر مطالعه فرمایید👇
http://drshariati.org/?p=23814
#بازتاب_مطبوعات
#چهل_دومین_یادمان_شریعتی
#بنیاد_فرهنگی_دکتر_علی_شریعتی
🆔 @Shariati_SCF
🖋افسانه توسلی(جامعهشناس و عضو هیأت علمی دانشگاه الزهرا)
🖋منبع: روزنامه ایران
📌تاریخ: ۲۷ خرداد ۱۳۹۸
🔆در آستانهی سالگرد شهادت علی شریعتی، روزنامه ایران صفحات اندیشه خود را به نوشتهها و گفتوگوهایی درباره او اختصاص داده است. در این صفحات ویژه که به تاریخ ۲۷ خرداد ۱۳۹۸ منتشر شدهاند گفتوگوهایی میخوانیم با بیژن عبدالکریمی، حسن محدثی، عبدالمجید معادیخواه. در این صفحات نوشتهای از افسانه توسلی نیز به چشم میخورد که در ادامه این مطلب خواهد آمد.
🔆1 _وقوع انقلاب اسلامی ایران پدیده اجتماعی خاصی در قرن حاضر بود که عوامل متعدد شکلگیری آن همواره مورد توجه اندیشمندان قرار گرفته است. عواملی همچون وجود رهبری کاریزماتیک، نارضایتی کاذب اقتصادی، آموزش نیروهای جوان با تحصیلات عالی در اروپا و درک مفهوم آزادی، استبداد و خودبزرگبینی حکومت، نفوذ ایدئولوژی مارکسیستی و انقلابی، احساسات و عواطف عمیق مذهبی و… اما یکی از عواملی که شاید بتوان گفت حذف آن رخداد، انقلاب را به تأخیر میانداخت نقش مهم دکتر شریعتی در بسط و توسعه مفاهیمی بود که بواسطه آنها تئوری انقلاب شکل گرفت.
مفاهیمی که همراه با ادبیات و دانش اسلامشناختی غنی وی طی سخنرانیهای هفتگی و شبانهاش در حسینیه ارشاد در عقل و دل جوانان اثر میکرد و با شور و هیجان در محافل خانوادگی آنان پخش میشد. بیان و نگاه روشنگرانه به مسائل اساسی شیعه با رویکردی خلاقانه توسط وی هر روز شمار بیشتری از دانشجویان را به گرد او میآورد و آنان را با اصطلاحاتی چون «شهادت»، «اسلامشناسی»، «هجرت»، «مذهب»، «حج»، «توحید»، «امت و امامت»، «تشیع» و… آشنا میکرد.
🔆2_ با وجود اینکه برخی منتقدان عقیده دارند موضوعات مطرح شده توسط دکتر شریعتی در عین اینکه مفاهیمی روشنفکرانه در فقه شیعه است اما در عین حال مروج اسلام سنتی است. در نقد تعمیم این نظر باید اذعان داشت در مورد کلیه مفاهیمی که در کتب دکتر شریعتی توضیح داده شده، ارزیابی رویکرد وی نسبت به زن خلاف این منظر را نشان میدهد. در پاسخ به این منتقدان باید دریافت که آیا دکتر شریعتی از مفاهیم جدید مرتبط با زنان که پیامد مدرنیته میباشد و بعید است قابل استخراج از سنت اسلامی باشد ارزیابی مثبتی دارد؟ یا نگاه به حوزه زنان بهعنوان شاخصی در کنار شاخصهای دیگر منتقدان وی، بنیادگرایی انقلابی را در تفکرات او تقویت میکند؟
🔆3_مسائلی که دکتر شریعتی در مورد زنان مطرح میکند بسیاری از حوزههای تفکر سنتی را به چالش میکشد وهمگی نشان از تفکر مدرن شریعتی و دید غیرسنتی وی در مورد زن دارد. میتوان برای دریافت بیشتر، تقابل دو دیدگاه در خصوص تفکرات دکترشریعتی مبنی بر بنیادگرایانه بودن نظرات وی از سویی و دیدگاه دیگر مبنی بر شناخت و مفهومسازی دقیق و منطقی از اصول صحیح اسلام از سوی دیگر را مورد بررسی قرار داد.
شاید یکی از مناسبترین موضوعاتی که بتوان با بررسی آن، روشنگری و نگاه به آینده را در ریشههای تفکر یک اندیشمند مسلمان یافت، مفهومی باشد که وی از «زن» ارائه میدهد. زیرا در جهان امروز پرچالشترین مبحث بخصوص در ادیان توحیدی نگاه به زن است. شاخصی که موضعگیری مدرن یا سنتی یا عدم موضعگیری نسبت به آن میتواند میزان بنیادگرایانه بودن یک اندیشه را نمایش دهد.
🔆4_ مهمترین مفاهیمی که در حوزههای آکادمیک در خصوص زنان در جهان بیش از سایر بخشها بدان توجه نشان داده میشود عبارتند از: «برابری»، «استقلال»، «آزادی» و نیز «زن به مثابه کالا»، «هویت زن» و «زن به مثابه زن»…
در حالی که فعالان حقوق زنان مانند بتی فریدان مینویسد به حوزههایی در زندگی زنانه مانند برابری در مقابل قانون هرگز پرداخته نشده است یا سیمون دوبووار در کتاب «جنس دوم» اشاره میکند که دو جنس هرگز در جهان از امکان برابری برخوردار نیستند. دکتر شریعتی به این امر توجه میکند که در اسلام بر «برابری مذهبی و مدنی» دو جنس تأکید شده است و عقیده دارد این دو عامل، زنان را در جامعه قدرتمند کرده، آنان را از وابستگی به مردان که همواره سلطه دیکتاتورمآبانه داشتهاند، نجات میدهد.
📌ادامه مطلب را در لینک زیر مطالعه فرمایید👇
http://drshariati.org/?p=23814
#بازتاب_مطبوعات
#چهل_دومین_یادمان_شریعتی
#بنیاد_فرهنگی_دکتر_علی_شریعتی
🆔 @Shariati_SCF
Forwarded from بنياد فرهنگی دكتر علی شريعتی
🔷🗒روزگار شریعتی؛ روزگار ما
🖋🎙حسن محدثی
📌منبع: روزنامه ایران
🔸تاریخ: ۲۷ خرداد ۱۳۹۸
🔸🔆در آستانهی سالگرد شهادت علی شریعتی، روزنامه ایران صفحات اندیشه خود را به نوشتهها و گفتوگوهایی درباره او اختصاص داده است. در این صفحات ویژه که به تاریخ ۲۷ خرداد ۱۳۹۸ منتشر شدهاند گفتوگوهایی میخوانیم با بیژن عبدالکریمی، حسن محدثی، عبدالمجید معادیخواه و همچنین نوشتهای از افسانه توسلی. در ادامه گفتوگوی مهسا رمضانی با حسن محدثی را خواهید خواند.
روزنامه ایران | مهسا رمضانی |
🔆 دکتر علی شریعتی، در تاریخ معاصر ما همواره بهعنوان یک روشنفکر اثرگذار شناخته میشود چراکه پیوسته دغدغه مسائل معاصر خود را داشت و به باور بسیاری از متفکران، شیوه اندیشیدن او هنوز هم میتواند راهحلی برای چالشهای امروز جامعه ایرانی و مسائل ایرانیان باشد. اما اینکه چطور میتوان از دستگاه فکری او برای حل مسائل امروز جامعه بهره گرفت جای بحث بسیار دارد. چرا که این رویکرد مورد نقد بسیاری از تحلیلگران اجتماعی ما همچون حاتم قادری و مراد ثقفی است. از اینرو بر آن شدیم تا در گفتوگویی با دکتر حسن محدثی گیلوایی، استادیار گروه جامعهشناسی واحد تهران مرکز دانشگاه آزاد اسلامی، از نسبت شریعتی با مسائل امروزمان بپرسیم. دکتر محدثی، از جمله متفکرانی است که در خصوص آرای شریعتی تأملات بسیار دارد و در این راستا، کتاب «زیر سقف اعتقاد: بنیانهای ماقبل انتقادی اندیشه شریعتی» را نیز در کارنامه علمی خود ثبت کرده است. او از کاربست اندیشه شریعتی برای حل چالشهای امروز جامعه ما دفاع میکند.
🔆جناب دکتر محدثی، به اعتقاد شما، آیا اندیشه شریعتی میتواند برای حل مسائل امروز جامعه ایران و چالشهای پیشروی ایرانیان راهگشا باشد؟
واقعیت این است که دو راه کلی برای به میان آوردن اندیشههای شریعتی و عملکرد او وجود دارد: یکی تعیین سنت فکری وی و بازخوانی آن سنت فکری و دستاوردهای آن برای امروز؛ و دیگری، برگرفتن برخی پارههای فکری او در پیوند با مسائل امروز. من به هر دو راه علاقهمند هستم و به قدر بضاعتم این راهها را رفتهام.
🔆از چالشهایی که امروز با آن مواجه هستیم، کم رنگ شدن مرجعیت فکری روشنفکران در جامعه است. شیوه ارتباطی شریعتی با توده مردم و راهبری اجتماعی آنان توسط شریعتی، چقدر میتواند نسخهای کارآمد برای نخبگان و روشنفکران امروز جامعه ما باشد؟
به نظر من پرسش شما دو قسمت دارد؛ یکی بحث از شیوه ارتباطی او با مردم و دیگری، راهبری اجتماعی مردم. به گمان من شیوه ارتباطی شریعتی با مردم بسیار موفق بوده است و هنوز هم آن شیوه ارتباطی کامیابکننده است. از این لحاظ باوجود رسانههای ارتباطی جدید هنوز آن شیوه ارتباطی جواب میدهد و مؤثر است.
🔆اما در مورد راهبری مردم باید عرض کنم که دیگر جامعه ما همان جامعه قبلی نیست و بسیار متکثّرتر از قبل شده است و نیروهای فکری متنوّعی نیز در آن وجود دارد. نظام دانایی دیگر در دست گروه خاصی نیست و هیچ گروه معینی نمیتواند سودای راهبری فکری مردم را در سر بپرورد. در حال حاضر، روشنفکران ناچار هستند در این فضای بسیار متکثّر و متنوّع فروتنی بیشتری داشته باشند. آنان هر یک میتوانند خوراکهای فکری خاص خود را در یک بازار فرهنگی متکثّر عرضه کنند و امیدوار باشند بلکه گروهی از مردم به آثار فرهنگیشان اقبال نشان دهند. آنان هر یک میتوانند راههای مکشوف و مطلوب خویش را به دیگران هم نشان دهند.
اما به نظر من سودای راهبری مردم، سودا و تمنّای بلندپروازانهای است و چه بسا توهمآمیز است. مطلوب آن است که روشنفکران به این فروتنی ناگزیر ناشی از وضع معاصر تن دهند. البته من گمان میکنم این وضع برای همه کسانی که در قلمرو فرهنگ فعالیت میکنند، گریزناپذیر است و اختصاص به روشنفکران ندارد.
#روزنامه_ایران
#بازتاب_مطبوعات
#چهل_دومین_یادمان_شریعتی
#بنیاد_فرهنگی_دکتر_علی_شریعتی
🆔 @Shariati_SCF
📌ادامه مطلب را در لینک زیر مطالعه فرمایید👇
http://drshariati.org/?p=23813
🖋🎙حسن محدثی
📌منبع: روزنامه ایران
🔸تاریخ: ۲۷ خرداد ۱۳۹۸
🔸🔆در آستانهی سالگرد شهادت علی شریعتی، روزنامه ایران صفحات اندیشه خود را به نوشتهها و گفتوگوهایی درباره او اختصاص داده است. در این صفحات ویژه که به تاریخ ۲۷ خرداد ۱۳۹۸ منتشر شدهاند گفتوگوهایی میخوانیم با بیژن عبدالکریمی، حسن محدثی، عبدالمجید معادیخواه و همچنین نوشتهای از افسانه توسلی. در ادامه گفتوگوی مهسا رمضانی با حسن محدثی را خواهید خواند.
روزنامه ایران | مهسا رمضانی |
🔆 دکتر علی شریعتی، در تاریخ معاصر ما همواره بهعنوان یک روشنفکر اثرگذار شناخته میشود چراکه پیوسته دغدغه مسائل معاصر خود را داشت و به باور بسیاری از متفکران، شیوه اندیشیدن او هنوز هم میتواند راهحلی برای چالشهای امروز جامعه ایرانی و مسائل ایرانیان باشد. اما اینکه چطور میتوان از دستگاه فکری او برای حل مسائل امروز جامعه بهره گرفت جای بحث بسیار دارد. چرا که این رویکرد مورد نقد بسیاری از تحلیلگران اجتماعی ما همچون حاتم قادری و مراد ثقفی است. از اینرو بر آن شدیم تا در گفتوگویی با دکتر حسن محدثی گیلوایی، استادیار گروه جامعهشناسی واحد تهران مرکز دانشگاه آزاد اسلامی، از نسبت شریعتی با مسائل امروزمان بپرسیم. دکتر محدثی، از جمله متفکرانی است که در خصوص آرای شریعتی تأملات بسیار دارد و در این راستا، کتاب «زیر سقف اعتقاد: بنیانهای ماقبل انتقادی اندیشه شریعتی» را نیز در کارنامه علمی خود ثبت کرده است. او از کاربست اندیشه شریعتی برای حل چالشهای امروز جامعه ما دفاع میکند.
🔆جناب دکتر محدثی، به اعتقاد شما، آیا اندیشه شریعتی میتواند برای حل مسائل امروز جامعه ایران و چالشهای پیشروی ایرانیان راهگشا باشد؟
واقعیت این است که دو راه کلی برای به میان آوردن اندیشههای شریعتی و عملکرد او وجود دارد: یکی تعیین سنت فکری وی و بازخوانی آن سنت فکری و دستاوردهای آن برای امروز؛ و دیگری، برگرفتن برخی پارههای فکری او در پیوند با مسائل امروز. من به هر دو راه علاقهمند هستم و به قدر بضاعتم این راهها را رفتهام.
🔆از چالشهایی که امروز با آن مواجه هستیم، کم رنگ شدن مرجعیت فکری روشنفکران در جامعه است. شیوه ارتباطی شریعتی با توده مردم و راهبری اجتماعی آنان توسط شریعتی، چقدر میتواند نسخهای کارآمد برای نخبگان و روشنفکران امروز جامعه ما باشد؟
به نظر من پرسش شما دو قسمت دارد؛ یکی بحث از شیوه ارتباطی او با مردم و دیگری، راهبری اجتماعی مردم. به گمان من شیوه ارتباطی شریعتی با مردم بسیار موفق بوده است و هنوز هم آن شیوه ارتباطی کامیابکننده است. از این لحاظ باوجود رسانههای ارتباطی جدید هنوز آن شیوه ارتباطی جواب میدهد و مؤثر است.
🔆اما در مورد راهبری مردم باید عرض کنم که دیگر جامعه ما همان جامعه قبلی نیست و بسیار متکثّرتر از قبل شده است و نیروهای فکری متنوّعی نیز در آن وجود دارد. نظام دانایی دیگر در دست گروه خاصی نیست و هیچ گروه معینی نمیتواند سودای راهبری فکری مردم را در سر بپرورد. در حال حاضر، روشنفکران ناچار هستند در این فضای بسیار متکثّر و متنوّع فروتنی بیشتری داشته باشند. آنان هر یک میتوانند خوراکهای فکری خاص خود را در یک بازار فرهنگی متکثّر عرضه کنند و امیدوار باشند بلکه گروهی از مردم به آثار فرهنگیشان اقبال نشان دهند. آنان هر یک میتوانند راههای مکشوف و مطلوب خویش را به دیگران هم نشان دهند.
اما به نظر من سودای راهبری مردم، سودا و تمنّای بلندپروازانهای است و چه بسا توهمآمیز است. مطلوب آن است که روشنفکران به این فروتنی ناگزیر ناشی از وضع معاصر تن دهند. البته من گمان میکنم این وضع برای همه کسانی که در قلمرو فرهنگ فعالیت میکنند، گریزناپذیر است و اختصاص به روشنفکران ندارد.
#روزنامه_ایران
#بازتاب_مطبوعات
#چهل_دومین_یادمان_شریعتی
#بنیاد_فرهنگی_دکتر_علی_شریعتی
🆔 @Shariati_SCF
📌ادامه مطلب را در لینک زیر مطالعه فرمایید👇
http://drshariati.org/?p=23813
Telegram
attach📎
Forwarded from بنياد فرهنگی دكتر علی شريعتی
📰چهل ودومین یادمان شریعتی در آینه مطبوعات
#چهل_دومین_یادمان_شریعتی
#روزنامه_مستقل
#بازتاب_مطبوعات
#بنیاد_فرهنگی_دکتر_علی_شریعتی
🆔 @Shariati_SCF
#چهل_دومین_یادمان_شریعتی
#روزنامه_مستقل
#بازتاب_مطبوعات
#بنیاد_فرهنگی_دکتر_علی_شریعتی
🆔 @Shariati_SCF
Forwarded from بنياد فرهنگی دكتر علی شريعتی
🔷🗒علی شریعتی از واقعیت تا انتظار
🖋مهرشاد ایمانی
📰روزنامه شرق / پنجشنبه / 30 خرداد 1398
🔆چند دهه از درگذشت شريعتی میگذرد و همچنان ديدگاههای او محل تحليل جامعهشناسان، انديشمندان و حتی سياستمداران قرار دارد. برخی او را يك مصلح بزرگ اجتماعی میدانند كه توانست در عصر خود و حتی تاكنون تأثير مهمي بر جامعه خود بگذارد و برخي نيز افكار او را چندگانه و نامنظم ميدانند؛ به نحوي كه چنين ميگويند كه شريعتي نتوانست نسبت خود و افكارش را با جامعه پيرامونش به درستي تبيين كند. اما هرآنچه هست، تمام اينها درباره شريعتي نيست بلكه برخاسته از انتظارات گروههاي مختلف از شريعتي است. يعني در بازخواني شريعتي همواره يك تعارض اساسي ميان واقعيت شريعتي و انتظارات وجود دارد كه گاه اين دو در مفاهيمي با يكديگر همپوشاني پيدا ميكنند و گاه منفك از يكديگر حركت ميكنند. براي مثال موافقان ليبراليسم شريعتي را مخالف ليبراليسم و به تبع آن نافي دموكراسي معرفي ميكنند. گزاره نخست آنها درست است و شريعتي را با هيچ قيدي نميتوان در چارچوبهاي ليبراليسم گنجاند و اين در حيطه همگامي انتظارات و واقعيت شريعتي قرار ميگيرد اما از سوي ديگر نتيجه علت و معلولي ايشان نادرست از آب درميآيد زيرا به همان ميزان كه ميتوان به قطعيت گفت كه شريعتي ليبرال نبود، ميتوان تأكيد كرد كه يكي از مهمترين دغدغههايش تحقق دموكراسي بود. او در تبيين انديشه ديني در مواجهه با خوانش سنتي از دين سعي كرد كه عنصر مردم را از متون فقهي بيرون بكشد و ثابت كند كه امر الهي با حقوق عامه تعارضي ندارد؛ يا آنكه يكي از ابتداييترين بحثهاي او مشخصا در حسينيه ارشاد در نقد رژيم وقت، دفاع از آزادي و انتقاد از محدوديتهاي اِعمالشده بود. از سوي ديگر منتقدان او همواره كوشيدهاند تا دموكراسي را الزاما در ليبراليسم جستوجو كنند كه اين نيز محل انتقاد است؛ بنابراين انتظار منتقدان آن است كه آزادي تنها در راستگرايي يافت شود اما واقعيت آن است كه شريعتي با خوانشي چپ خصوصا در حوزه اقتصادي به آزادي باور داشت.
🔆يا آنكه در خوانش تأثير شريعتي بر انقلاب واقعيت آن است كه نتيجه حاصله و رويكرد افراطي بعضي از جريانها همه آن چيزي نبود كه شريعتي به آن باور داشت اما نتيجه حاصله سراسر منتسب به باورهاي شريعتي ميشود؛ در حالي كه انقلاب اسلامي سال 57 بيش از آنكه برآمده از جزئيات تئوريزه باشد، برآمده از رويدادهاي ايام انقلاب بود و هر گروهي به سهم خود تأثيرگذار بود؛ خواه گروهي با اقدامات مسلحانه و خواه با انديشهورزي چپ، راست يا ديني.
🔆به هر روي شريعتي هر آنچه بود در آينه تاريخ سياسي و انديشهاي معاصر انكارشدني نيست و تأثيراتش چنان عميق بوده كه پس از چهار دهه از انقلاب اسلامي هنوز مورد توجه انديشمندان است. البته نبايد از اين نكته غافل شد كه ديگر شريعتي آن متفكر اسطورهاي انقلابي نيست و مردم با دورشدن از فضاي انقلاب قدري واقعيتر با او برخورد ميكنند؛ برخلاف انديشمندان كه چه در نقد و چه در مدح او شريعتي برساخته و نه شريعتي واقعي را مدنظر قرار ميدهند. خاليشدن نام شريعتي از وجه اسطورهاي از قضا بد هم نيست زيرا قدري نقد درباره او را واقعيتر ميكند.
#بازتاب_مطبوعات
#روزنامه_شرق
#چهل_دومین_یادمان_شریعتی
#بنیاد_فرهنگی_دکتر_علی_شریعتی
🆔 @Shariati_SCF
📌برای مشاهده مطالعه کامل متن به آدرس زیر و یا گزینه instant view مراجعه کنید
https://telegra.ph/علی-شریعتی-از-واقعیت-تا-انتظار-06-20
🖋مهرشاد ایمانی
📰روزنامه شرق / پنجشنبه / 30 خرداد 1398
🔆چند دهه از درگذشت شريعتی میگذرد و همچنان ديدگاههای او محل تحليل جامعهشناسان، انديشمندان و حتی سياستمداران قرار دارد. برخی او را يك مصلح بزرگ اجتماعی میدانند كه توانست در عصر خود و حتی تاكنون تأثير مهمي بر جامعه خود بگذارد و برخي نيز افكار او را چندگانه و نامنظم ميدانند؛ به نحوي كه چنين ميگويند كه شريعتي نتوانست نسبت خود و افكارش را با جامعه پيرامونش به درستي تبيين كند. اما هرآنچه هست، تمام اينها درباره شريعتي نيست بلكه برخاسته از انتظارات گروههاي مختلف از شريعتي است. يعني در بازخواني شريعتي همواره يك تعارض اساسي ميان واقعيت شريعتي و انتظارات وجود دارد كه گاه اين دو در مفاهيمي با يكديگر همپوشاني پيدا ميكنند و گاه منفك از يكديگر حركت ميكنند. براي مثال موافقان ليبراليسم شريعتي را مخالف ليبراليسم و به تبع آن نافي دموكراسي معرفي ميكنند. گزاره نخست آنها درست است و شريعتي را با هيچ قيدي نميتوان در چارچوبهاي ليبراليسم گنجاند و اين در حيطه همگامي انتظارات و واقعيت شريعتي قرار ميگيرد اما از سوي ديگر نتيجه علت و معلولي ايشان نادرست از آب درميآيد زيرا به همان ميزان كه ميتوان به قطعيت گفت كه شريعتي ليبرال نبود، ميتوان تأكيد كرد كه يكي از مهمترين دغدغههايش تحقق دموكراسي بود. او در تبيين انديشه ديني در مواجهه با خوانش سنتي از دين سعي كرد كه عنصر مردم را از متون فقهي بيرون بكشد و ثابت كند كه امر الهي با حقوق عامه تعارضي ندارد؛ يا آنكه يكي از ابتداييترين بحثهاي او مشخصا در حسينيه ارشاد در نقد رژيم وقت، دفاع از آزادي و انتقاد از محدوديتهاي اِعمالشده بود. از سوي ديگر منتقدان او همواره كوشيدهاند تا دموكراسي را الزاما در ليبراليسم جستوجو كنند كه اين نيز محل انتقاد است؛ بنابراين انتظار منتقدان آن است كه آزادي تنها در راستگرايي يافت شود اما واقعيت آن است كه شريعتي با خوانشي چپ خصوصا در حوزه اقتصادي به آزادي باور داشت.
🔆يا آنكه در خوانش تأثير شريعتي بر انقلاب واقعيت آن است كه نتيجه حاصله و رويكرد افراطي بعضي از جريانها همه آن چيزي نبود كه شريعتي به آن باور داشت اما نتيجه حاصله سراسر منتسب به باورهاي شريعتي ميشود؛ در حالي كه انقلاب اسلامي سال 57 بيش از آنكه برآمده از جزئيات تئوريزه باشد، برآمده از رويدادهاي ايام انقلاب بود و هر گروهي به سهم خود تأثيرگذار بود؛ خواه گروهي با اقدامات مسلحانه و خواه با انديشهورزي چپ، راست يا ديني.
🔆به هر روي شريعتي هر آنچه بود در آينه تاريخ سياسي و انديشهاي معاصر انكارشدني نيست و تأثيراتش چنان عميق بوده كه پس از چهار دهه از انقلاب اسلامي هنوز مورد توجه انديشمندان است. البته نبايد از اين نكته غافل شد كه ديگر شريعتي آن متفكر اسطورهاي انقلابي نيست و مردم با دورشدن از فضاي انقلاب قدري واقعيتر با او برخورد ميكنند؛ برخلاف انديشمندان كه چه در نقد و چه در مدح او شريعتي برساخته و نه شريعتي واقعي را مدنظر قرار ميدهند. خاليشدن نام شريعتي از وجه اسطورهاي از قضا بد هم نيست زيرا قدري نقد درباره او را واقعيتر ميكند.
#بازتاب_مطبوعات
#روزنامه_شرق
#چهل_دومین_یادمان_شریعتی
#بنیاد_فرهنگی_دکتر_علی_شریعتی
🆔 @Shariati_SCF
📌برای مشاهده مطالعه کامل متن به آدرس زیر و یا گزینه instant view مراجعه کنید
https://telegra.ph/علی-شریعتی-از-واقعیت-تا-انتظار-06-20
Telegraph
علی شریعتی از واقعیت تا انتظار
روزنامه شرق / پنجشنبه / 30 خرداد 1398 مهرشاد ايماني چند دهه از درگذشت شريعتی میگذرد و همچنان ديدگاههای او محل تحليل جامعهشناسان، انديشمندان و حتی سياستمداران قرار دارد. برخی او را يك مصلح بزرگ اجتماعی میدانند كه توانست در عصر خود و حتی تاكنون تأثير مهمي…
Forwarded from بنياد فرهنگی دكتر علی شريعتی
🔷🗒نوشریعتی و ضرورت تعمیق دموکراسی از سطح فردی به سطوح اجتماعی
🖋حسین مصباحیان
📗 منبع: ماهنامه ایران فردا
📌بخشهایی از یادداشت جناب آقای حسین مصباحیان بشرح زیر می باشد
🔆کاملا شناخته شده است که «آزادی» مفهومی کلیدی در منظومه فکری شریعتی است. این مفهوم اما آنگاه که توسط ناقدان شریعتی در ربط با اقتصاد، دین و سیاست قرار داده شده ¬است، مسئله برانگیز و مسئله ساز دانسته شده است. تا به حال بحث های زیادی – سلبی و ایجابی – درباره آزادی و مفاهیم مرتبط با آن نزد شریعتی، توسط منتقدان او ارائه شده است، این نوشته ولی قصد ورود به آن مباحث را ندارد و علاقه مند است این پرسش را پیش نهد که رئوس نقد شریعتی به دموکراسی لیبرال چیست ؟ این نقدها تا چه حد به تعمیق دموکراسی کمک می کند و در چه مواضعی پرسسش برانگیز است ؟
🔆 شریعتی همچنانکه بسیاری گفته اند ناقد دموکراسی لیبرال است . او در جایی می نویسد : «دموکراسی و لیبرالیسم غربی، علیرغم تقدسی که در مفهوم ذهنی این دو وجود دارد، عملاً، جز مجال آزاد برای تجلی هر چه بیشتر ... میدان تاخت و تاز هر چه خشنتر و سریعتر قدرتهای سودجویی که به مسخ انسان برای تبدیلش به یک حیوان مصرف کننده اقتصادی همت گماشتهاند، نیست...چنانکه سرمایه داری دولتی - به نام سوسیالیسم - و دیکتاتوری دولتی - به نام حکومت پرولتاریا - و استبداد فکری - به نام حزب واحد - و تعصب اعتقادی - به نام دیامات - و بالاخره، تکیه بر اصل ماشینیسم و اکونومیسم - ...همه آوارهاییاند که بر روی انسان، بهعنوان یک اراده قدسی آزاد و خلاق، فرود میآیند و او را، به صورت شیء اجتماعی، در یک سازمان خشن و فراگیرنده، قالبریزی مینمایند.» در جایی دیگرمی نویسد «آزادیهای بورژوائی و یا اصالت حقوق فردی و لیبرالیسم تجاری و خودپرستی حسابگرانۀ بیعاطفه و سودجویانۀ فرهنگ امروز غربی و فلسفۀ اصالت لذت و مصرف و بالاخره آزدی فردی ـ که در آن تنها افرادی که قدرت دارند، از همۀ آزادیها بهره میگیرند و حتی از آزادی غارت و تجارت و فساد و زد و بند و تسلط بر مردم و سرنوشت مردم و کار زدن بیقید و شرط زورشان در صحنۀ بیحد و مرز زندگی تودهای که تنها در لای کتابهای قوانین و اعلامیههای سیاسی آزادی دارند و اما برای برخورداری از آن ««کلمات» دستمایهای ندارند!»
🔆در مورد نسبت آزادی و عدالت، در آخرین روایت، نه تنها تقدم و تاخری بین آزادی و عدالت وجود ندارد، بلکه عدالت، بخشی از آزادی است. عدالت، آزاد شدن از اسارت نان است. متن شریعتی در این مورد روشن است: ««فرار»، «فرار»، برای بازیافتن آنچه از عدالت عزیزتر است و آنچه از سیری والاتر: «آزاد» بودن. انسان در گرسنگی ناقص است، انسان در استثمار شدن ناقص است، انسان در محروم از سواد بودن ناقص است، انسان در محروم ماندن از نعماتی که خداوند بر سر سفرۀ طبیعت نهاده است ناقص است، اما «انسان» است اما انسانی که از «آزادی» محروم است، انسان نیست، زیرا انسان «حیوان» آزاد است؛ یعنی اختیار و اراده دارد و این اختیار و اراده است که او را با طبیعت بیگانه میکند و از حیوانات جدا میسازد ...آن که آزادی را از من میگیرد، دیگر هیچ چیز ندارد، که عزیزتر از آن به من ارمغان دهد.»
#نو_شریعتی
#بازتاب_مطبوعات
#مجله_ایران_فردا
#چهل_دومین_یادمان_شریعتی
#بنیاد_فرهنگی_دکتر_علی_شریعتی
🆔 @Shariati_SCF
📌برای مشاهده مطالعه کامل متن به آدرس زیر و یا گزینه instant view مراجعه کنید
https://telegra.ph/نوشریعتی-و-ضرورت-تعمیق-دموکراسی-از-سطح-فردی-به-سطوح-اجتماعی-06-19
🖋حسین مصباحیان
📗 منبع: ماهنامه ایران فردا
📌بخشهایی از یادداشت جناب آقای حسین مصباحیان بشرح زیر می باشد
🔆کاملا شناخته شده است که «آزادی» مفهومی کلیدی در منظومه فکری شریعتی است. این مفهوم اما آنگاه که توسط ناقدان شریعتی در ربط با اقتصاد، دین و سیاست قرار داده شده ¬است، مسئله برانگیز و مسئله ساز دانسته شده است. تا به حال بحث های زیادی – سلبی و ایجابی – درباره آزادی و مفاهیم مرتبط با آن نزد شریعتی، توسط منتقدان او ارائه شده است، این نوشته ولی قصد ورود به آن مباحث را ندارد و علاقه مند است این پرسش را پیش نهد که رئوس نقد شریعتی به دموکراسی لیبرال چیست ؟ این نقدها تا چه حد به تعمیق دموکراسی کمک می کند و در چه مواضعی پرسسش برانگیز است ؟
🔆 شریعتی همچنانکه بسیاری گفته اند ناقد دموکراسی لیبرال است . او در جایی می نویسد : «دموکراسی و لیبرالیسم غربی، علیرغم تقدسی که در مفهوم ذهنی این دو وجود دارد، عملاً، جز مجال آزاد برای تجلی هر چه بیشتر ... میدان تاخت و تاز هر چه خشنتر و سریعتر قدرتهای سودجویی که به مسخ انسان برای تبدیلش به یک حیوان مصرف کننده اقتصادی همت گماشتهاند، نیست...چنانکه سرمایه داری دولتی - به نام سوسیالیسم - و دیکتاتوری دولتی - به نام حکومت پرولتاریا - و استبداد فکری - به نام حزب واحد - و تعصب اعتقادی - به نام دیامات - و بالاخره، تکیه بر اصل ماشینیسم و اکونومیسم - ...همه آوارهاییاند که بر روی انسان، بهعنوان یک اراده قدسی آزاد و خلاق، فرود میآیند و او را، به صورت شیء اجتماعی، در یک سازمان خشن و فراگیرنده، قالبریزی مینمایند.» در جایی دیگرمی نویسد «آزادیهای بورژوائی و یا اصالت حقوق فردی و لیبرالیسم تجاری و خودپرستی حسابگرانۀ بیعاطفه و سودجویانۀ فرهنگ امروز غربی و فلسفۀ اصالت لذت و مصرف و بالاخره آزدی فردی ـ که در آن تنها افرادی که قدرت دارند، از همۀ آزادیها بهره میگیرند و حتی از آزادی غارت و تجارت و فساد و زد و بند و تسلط بر مردم و سرنوشت مردم و کار زدن بیقید و شرط زورشان در صحنۀ بیحد و مرز زندگی تودهای که تنها در لای کتابهای قوانین و اعلامیههای سیاسی آزادی دارند و اما برای برخورداری از آن ««کلمات» دستمایهای ندارند!»
🔆در مورد نسبت آزادی و عدالت، در آخرین روایت، نه تنها تقدم و تاخری بین آزادی و عدالت وجود ندارد، بلکه عدالت، بخشی از آزادی است. عدالت، آزاد شدن از اسارت نان است. متن شریعتی در این مورد روشن است: ««فرار»، «فرار»، برای بازیافتن آنچه از عدالت عزیزتر است و آنچه از سیری والاتر: «آزاد» بودن. انسان در گرسنگی ناقص است، انسان در استثمار شدن ناقص است، انسان در محروم از سواد بودن ناقص است، انسان در محروم ماندن از نعماتی که خداوند بر سر سفرۀ طبیعت نهاده است ناقص است، اما «انسان» است اما انسانی که از «آزادی» محروم است، انسان نیست، زیرا انسان «حیوان» آزاد است؛ یعنی اختیار و اراده دارد و این اختیار و اراده است که او را با طبیعت بیگانه میکند و از حیوانات جدا میسازد ...آن که آزادی را از من میگیرد، دیگر هیچ چیز ندارد، که عزیزتر از آن به من ارمغان دهد.»
#نو_شریعتی
#بازتاب_مطبوعات
#مجله_ایران_فردا
#چهل_دومین_یادمان_شریعتی
#بنیاد_فرهنگی_دکتر_علی_شریعتی
🆔 @Shariati_SCF
📌برای مشاهده مطالعه کامل متن به آدرس زیر و یا گزینه instant view مراجعه کنید
https://telegra.ph/نوشریعتی-و-ضرورت-تعمیق-دموکراسی-از-سطح-فردی-به-سطوح-اجتماعی-06-19
Telegraph
نوشریعتی و ضرورت تعمیق دموکراسی از سطح فردی به سطوح اجتماعی
حسین مصباحیان منبع: ماهنامه ایران فردا تاریخ:خرداد ۱۳۹۸ کاملا شناخته شده است که «آزادی» مفهومی کلیدی در منظومه فکری شریعتی است. این مفهوم اما آنگاه که توسط ناقدان شریعتی در ربط با اقتصاد، دین و سیاست قرار داده شده ¬است، مسئله برانگیز و مسئله ساز دانسته…