Forwarded from امتداد
✅نقاشی زهرا رهنورد برای زنان افغانستانی
✍🏻یاداشت رهنورد:
🟢جمهوری اسلامی، فرصت حمایت از پنجشیر و قهرمانان جان برکف آن را از دست داد، اما خیزش سراسری زنان افغان، دره ها و کوه های افغانستان را ورای سیم های خاردار تبعیض به سراسر این کشور قهرمان کشانده است. به همه زنان آزاده افغان پیام می دهم « ماهمه با هم هستیم»
سرزمین من
تقدیم به زنان افغانستان
زهرا رهنورد 1400
نقاشی با تکنیک خودکار روی کاغذ
#امتداد
@emtedadnet
✍🏻یاداشت رهنورد:
🟢جمهوری اسلامی، فرصت حمایت از پنجشیر و قهرمانان جان برکف آن را از دست داد، اما خیزش سراسری زنان افغان، دره ها و کوه های افغانستان را ورای سیم های خاردار تبعیض به سراسر این کشور قهرمان کشانده است. به همه زنان آزاده افغان پیام می دهم « ماهمه با هم هستیم»
سرزمین من
تقدیم به زنان افغانستان
زهرا رهنورد 1400
نقاشی با تکنیک خودکار روی کاغذ
#امتداد
@emtedadnet
اكنون، ما و شريعتی pinned «🔷🔸نامه احسان شریعتی به احمد مسعود رهبر جبهه مقاومت ملی افغانستان 📌بهنام خداوند «خودآگاهی، آزادی، و عدالت» حضرت فرمانده احمدمسعود، رهبری «جبهه مقاومت ملی افغانستان» 🔸شهادت یار و همراه شما، نویسنده و روزنامهنگار آزاده زندهیاد فهیم دشتی را تسلیت میگوییم.…»
Forwarded from احسان شريعتی Ehsan Shariati
🔷🔸پیام تسلیت و مقاومت ، جمعی از فعالان سیاسی ایرانی به احمد مسعود
🔆بهنام هستیبخش
جناب احمد مسعود،
فرمانده «جبهه مقاومت ملی افغانستان»
🔸خبر شهادت یار و همراه شما، نویسنده و روزنامه نگار آزاده زندهیاد فهیم دشتی قلب همه ایرانیانی که چشم امید به مقاومت پنجشیر دوخته اند را آکنده از اندوه و نگرانی کرد. فقدان این یار و همراه مقاومت اگرچه ضربهای سخت و تکاندهنده برای شما و ما بود اما بیتردید ذرهای خلل در ارادهی استوار شما و آزادگان افغانستانی بهویژه شیران پنجشیر ایجاد نخواهد کرد.
🔹اکنون مهمترین نیروی مقاومت در برابر یورش نیروهای ارتجاعی طالبانی با آن سابقه تاریک از اندیشه های سیاه و استبداد رفتار در دستان شما و یارانتان قرار دارد. مبارزهی شما فارغ از نتایج کوتاه مدت و موقت آن بهرغم هزینههای سنگین ایستادن در برابر یکی از واپسگراترین نیروهای منطقه که بهروز ترین سلاحهای نظامی را در اختیار دارد، نه تنها موجی از امید و روحیه را در دل مردم افغانستان که در قلب همه نیروهای آزادیخواه، عدالتطلب و مردمی منطقه آفریده است. شاید در چهار دههی اخیر هیچگاه قلب و آرمان مردم ایران با مردم افغانستان تا بدین حد گره نخورده است.
🔸امروز دین حکومتی و قشری طالبان و فرهنگ قومی_قبیلهای چنان در یکدیگر آمیخته اند که حاصل آن یعنی طالبانیسم جز گسترش آتش جنگ و فقر و عقبماندگی برای افغانستان در بر نخواهد داشت. ما امید داریم افغانستان فردا بر خاکستر این شرایط سخت و دشوار و به یاری جبهه مقاومت ملی افغانستان دوباره ساخته شود و جامعه ای متکثر و در برگیرندهی همه قومیتها، مذاهب و زبانها بر بنیادهای همبستگی ملی افغانستان بنا گردد.
🔹ما تردید نداریم که تلاش ارتجاع برای ساختن بنیادی با بافتاری قبیلهای در عبای تقدس دینی جز گسترش قلمرو ظلمت دستاوردی برای مردم افغانستان و منطقه نخواهد داشت و همچنانکه جامعه مدنی نوپای افغانستان و ناظران منطقهای باور دارند، ارتجاع و استبداد در لوای دینی هرگز قادر نخواهد بود نظام سیاهی را برای مدتی طولانی بر افغانستان بگستراند. دیری نخواهد پایید که سلطهی ارتجاع در برابر طوفان تغییرات زمان و زمانه و سازوکارهای دنیای مدرن محو خواهد شد و پس از آن افق های نو در برابر جامعه افغانستان گشوده خواهد گشت.
🔹دخالت فاجعهبار ابرقدرتها تاکنون، بویژه امریکا و متحدانشان در منطقه و در همسایگی افغانستان، و فساد و بیلیاقتی حکومتهای دستنشانده آنان نشان میدهد که دفاع از استقلال ملی، و اصل جمهوری و دموکراسی، بهجای قوم و قبیله گرایی، تنها راه برونرفت از وضعیت جنگ دایمی داخلی و خارجی است.
برای نیروهای مقاومت ملی افغانستان بهرهبری شما آرزوی موفقیت و روزهایی روشن داریم. ما یقین داریم جنابعالی با تکیه بر میراث گرانقدر پدری وطنخواه و ملی آیندهی افغانستان نوین، توسعهیافته و دمکراتیک را رقم خواهید زد.
هفدهم شهریور هزار و چهارصد
#احمد_مسعود
#افغانستان
#جبهه_مقاومت_ملی
#آزادی
#عدالت
#خود_آگاهی
#فعالان_مدنی_سیاسی
#بیانیه
✅ @Dr_ehsanshariati
📌اسامی امضا کننده گان در لینک وبسایت احسان شریعتی قرار گرفته است
https://ehsanshariati.org/PostView?Action=Post&ID=1106
🔆بهنام هستیبخش
جناب احمد مسعود،
فرمانده «جبهه مقاومت ملی افغانستان»
🔸خبر شهادت یار و همراه شما، نویسنده و روزنامه نگار آزاده زندهیاد فهیم دشتی قلب همه ایرانیانی که چشم امید به مقاومت پنجشیر دوخته اند را آکنده از اندوه و نگرانی کرد. فقدان این یار و همراه مقاومت اگرچه ضربهای سخت و تکاندهنده برای شما و ما بود اما بیتردید ذرهای خلل در ارادهی استوار شما و آزادگان افغانستانی بهویژه شیران پنجشیر ایجاد نخواهد کرد.
🔹اکنون مهمترین نیروی مقاومت در برابر یورش نیروهای ارتجاعی طالبانی با آن سابقه تاریک از اندیشه های سیاه و استبداد رفتار در دستان شما و یارانتان قرار دارد. مبارزهی شما فارغ از نتایج کوتاه مدت و موقت آن بهرغم هزینههای سنگین ایستادن در برابر یکی از واپسگراترین نیروهای منطقه که بهروز ترین سلاحهای نظامی را در اختیار دارد، نه تنها موجی از امید و روحیه را در دل مردم افغانستان که در قلب همه نیروهای آزادیخواه، عدالتطلب و مردمی منطقه آفریده است. شاید در چهار دههی اخیر هیچگاه قلب و آرمان مردم ایران با مردم افغانستان تا بدین حد گره نخورده است.
🔸امروز دین حکومتی و قشری طالبان و فرهنگ قومی_قبیلهای چنان در یکدیگر آمیخته اند که حاصل آن یعنی طالبانیسم جز گسترش آتش جنگ و فقر و عقبماندگی برای افغانستان در بر نخواهد داشت. ما امید داریم افغانستان فردا بر خاکستر این شرایط سخت و دشوار و به یاری جبهه مقاومت ملی افغانستان دوباره ساخته شود و جامعه ای متکثر و در برگیرندهی همه قومیتها، مذاهب و زبانها بر بنیادهای همبستگی ملی افغانستان بنا گردد.
🔹ما تردید نداریم که تلاش ارتجاع برای ساختن بنیادی با بافتاری قبیلهای در عبای تقدس دینی جز گسترش قلمرو ظلمت دستاوردی برای مردم افغانستان و منطقه نخواهد داشت و همچنانکه جامعه مدنی نوپای افغانستان و ناظران منطقهای باور دارند، ارتجاع و استبداد در لوای دینی هرگز قادر نخواهد بود نظام سیاهی را برای مدتی طولانی بر افغانستان بگستراند. دیری نخواهد پایید که سلطهی ارتجاع در برابر طوفان تغییرات زمان و زمانه و سازوکارهای دنیای مدرن محو خواهد شد و پس از آن افق های نو در برابر جامعه افغانستان گشوده خواهد گشت.
🔹دخالت فاجعهبار ابرقدرتها تاکنون، بویژه امریکا و متحدانشان در منطقه و در همسایگی افغانستان، و فساد و بیلیاقتی حکومتهای دستنشانده آنان نشان میدهد که دفاع از استقلال ملی، و اصل جمهوری و دموکراسی، بهجای قوم و قبیله گرایی، تنها راه برونرفت از وضعیت جنگ دایمی داخلی و خارجی است.
برای نیروهای مقاومت ملی افغانستان بهرهبری شما آرزوی موفقیت و روزهایی روشن داریم. ما یقین داریم جنابعالی با تکیه بر میراث گرانقدر پدری وطنخواه و ملی آیندهی افغانستان نوین، توسعهیافته و دمکراتیک را رقم خواهید زد.
هفدهم شهریور هزار و چهارصد
#احمد_مسعود
#افغانستان
#جبهه_مقاومت_ملی
#آزادی
#عدالت
#خود_آگاهی
#فعالان_مدنی_سیاسی
#بیانیه
✅ @Dr_ehsanshariati
📌اسامی امضا کننده گان در لینک وبسایت احسان شریعتی قرار گرفته است
https://ehsanshariati.org/PostView?Action=Post&ID=1106
وب سایت رسمی احسان شریعتی
پیام تسلیت و مقاومت ، فعالان سیاسی ایرانی به احمد مسعود
شاید در چهار دههی اخیر هیچگاه قلب و آرمان مردم ایران با مردم افغانستان تا بدین حد گره نخورده است.
وَ باز پنجشیر
به افغانستانِ مستقل وَ آزاد
وَ باز
این دَرّه
ذَرّه
ذَرّه
قَد می کِشَد
وَ با پَرچَمِ وَطن
به قُلّه می رسَد
سَر اَفراز و در اِهتزاز
*
وَ باز
در بِزَنگاهِ تاریخ
پژواکِ غُرِّشِ شیران
بُلَند و بُلَند تر
از درّه
به قُلّه می رَوَد
از کوه به کوه می رسَد
از هَموَطن به هَموَطن ...
*
وَ باز
شیرانِ پارسی گوی
رَجَز خوان
ایستاده اند
در بَرابَرِ طالبان
پسران همچون پدران :
هان !
ای مَرگ پیشِگان !
پژواکِ غُرِّشِ ما را
اگر نَشنَوید
یا دیر بِشنَوید
زود تر مُرده اید
*
وَ باز
پِژواکِ «مقاومت»
برافراشته قامَت
از درّه
به قلّه می رود
وَ در جای جایِ وَطن
جاری می شود
*
هان !
ای مُدّعیان !
شَرمِ تان باد !
از حقوقِ انسان !
دستانِ شما نیز
به خونِ یک یکِ ما
آغِشتَه ست
این طَرحِ شوم را
چه کسی
بی حضورِ مِلَّتِ ما
برایِ ما وَ به جایِ ما
نوشتَه ست ؟
*
صلح ؟
با طالبان ؟
هیهات !
آشُفته باد
خوابِ تان !
*
پِژواکِ غُرِّشِ ما را
اگر نَشنَوید
یا دیر بِشنَوید
زود تر مُرده اید :
ما
هَمچُنان
ایستاده ایم
در بَرابَرِ تان
حتّا
اگر
بَرجای بِمانَد
از ما
تنها
یِک تَنِ مان ...
سعید شهرتاش
شانزدهم شهریور ماه 1400
به افغانستانِ مستقل وَ آزاد
وَ باز
این دَرّه
ذَرّه
ذَرّه
قَد می کِشَد
وَ با پَرچَمِ وَطن
به قُلّه می رسَد
سَر اَفراز و در اِهتزاز
*
وَ باز
در بِزَنگاهِ تاریخ
پژواکِ غُرِّشِ شیران
بُلَند و بُلَند تر
از درّه
به قُلّه می رَوَد
از کوه به کوه می رسَد
از هَموَطن به هَموَطن ...
*
وَ باز
شیرانِ پارسی گوی
رَجَز خوان
ایستاده اند
در بَرابَرِ طالبان
پسران همچون پدران :
هان !
ای مَرگ پیشِگان !
پژواکِ غُرِّشِ ما را
اگر نَشنَوید
یا دیر بِشنَوید
زود تر مُرده اید
*
وَ باز
پِژواکِ «مقاومت»
برافراشته قامَت
از درّه
به قلّه می رود
وَ در جای جایِ وَطن
جاری می شود
*
هان !
ای مُدّعیان !
شَرمِ تان باد !
از حقوقِ انسان !
دستانِ شما نیز
به خونِ یک یکِ ما
آغِشتَه ست
این طَرحِ شوم را
چه کسی
بی حضورِ مِلَّتِ ما
برایِ ما وَ به جایِ ما
نوشتَه ست ؟
*
صلح ؟
با طالبان ؟
هیهات !
آشُفته باد
خوابِ تان !
*
پِژواکِ غُرِّشِ ما را
اگر نَشنَوید
یا دیر بِشنَوید
زود تر مُرده اید :
ما
هَمچُنان
ایستاده ایم
در بَرابَرِ تان
حتّا
اگر
بَرجای بِمانَد
از ما
تنها
یِک تَنِ مان ...
سعید شهرتاش
شانزدهم شهریور ماه 1400
Forwarded from احسان شريعتی Ehsan Shariati
🔷🔸پیام تسلیت جمعی از فعالان سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و حقوق بشری به سرکار خانم فیروزه صابر
🔸به مناسبت عروج خواهر گرامی فرشته صابر
بهنام هستیبخش
هوالحق
هردم از حلقه عشاق پریشانی رفت
بر سر سیل بتان، سلسله دارا تو بمان
🔹صد دریغ و افسوس گل وجود بانو فرشته صابر خواهر دلبند و مهربانِ دوست بسیار عزیز و گرانقدرمان،خانم فیروزه صابر، الگوی مقاومت، صبر و مجاهدت، در هجوم بیماری از شاخه جدا و به جان زمین نشست.
🔸فیروزه عزیزمان در ماتم اندوهِ خواهر سوگوار است. دیری نیست که او اندوه شهادت برادر نستوه اش هدی صابر را زینبوار بر دوش گرفتهاست و آن را در پیام تعالی و امید به نسلهای امروز ایران میسپارد و اکنون، خواهر مظلوم وی نیز پساز تحمّل رنجهای بیماری اورا ترک گفتهاست.
🔹 دیگربار در گذشت بانو فرشته صابر را به فیروزه عزیز و به خاندان آزاده و سرافراز صابر تسلیت میگوییم و خود را شریک غم و در زمره داغداران و سوگمندان عزیز از دست رفته می دانیم و برای بازماندگان گرانقدر او نیز صبر و سلامت آرزومندیم.
هجدهم شهریور هزار و چهارصد
📌ابراهیم خوش سیرت - ابوالفضل قدیانی-ابوطالب آدینه وند-احسان شریعتی-احمد كارورى-احمدمعصومی- اسد عابدى-اعظم اکبرزاده-اكرم مصورى منش-امید خوارزمیان- امیر خرم- امیر خسرو دلیرثانی-امیر رضایی-امیر طیرانی-امیرخرّم-امینچالاکی- انجمن ارسباران شيمى-انجمن دنیای سالم -آذر منصورى-بدرالسادات مفیدی-بهمن رضاخانی- بهناز کیانی- تقی حق بین آذر –جمعیت امداد دانشجویی مردمی امام علی (ع)-جميله كريمى-جواد امام-جواد دردکشان- جواد رحیم پور- حبیب الله پیمان – حبيبه كركه آبادى-حسن ميرى-حسین ثاقب –حسین رفیعی-حسین فلاح-حسین مجاهد- حسین نوری زاده- حمیدرضا عابدیان-خسرو آذربایجانی –داود سليمانى-درخشنده تیموریان- رحمان کارگشا- رضا اقاخانی- رضادلیر-رضارئیس طوسی- رقیه زارع پورحیدری-رويا بلورى-روئین عطوفت – زهرا ابراهيمى-زهرا اقاجانی- زهرا رحیمی خامنه-زهرا شجاعى-زهرا كركه آبادى-زهرا نژادبهرام-زهرا نقوى-زینب احمدی-ژاله فرامرزيان-سارا خرمنهاد-سارا رضایی-سارا شریعتی –سرور صحرانورد-سعید درودی-سعيد صدقيانى-سمانه گلاب- سوسن رازقى-سوسن شریعتی –سید عبدالمجید الهامی-سید علیرضا بهشتی شیرازی-سیّد مصطفی تاجزاده- سیدخلیل حسینی- سیدعبدالرسول موسوی-شارمین میمندی نژاد-شهربانو امانى-شهین علوی- شهيندخت ده بزرگى-صالحه دردکشان- صدیقه مقدم-عارفه توانا-عباس عبداللهی-عبدالفتاح سلطانی- عبدالله مومنی-عبدالله ناصری طاهری-عسل نعمت اله زاده-علی فرید یحیایی- علی قاسمی –علیرضا رجایی-علیرضا رجبیان-علیرضا ساریخانی – علیرضا همتی-على تفكرى-فاطمه پزشك-فاطمه حسینی – فاطمه دردکشان- فاطمه سعيدى -فاطمه صادقی-فاطمه طاهرى-فاطمه کمالی-فاطمه مهاجرانى-فخرالسادات محتشمى پور-فخرالسادات ميرفتاحى-فرزانه افشار ی- فرید خاتمی- فرید مرجایی-فهیمه افشاری-فهیمه بیگی-کتایون افرازه-کیوان صمیمی-گل خانم باقرى نيا-گمال رضوی-لاله شاکری- لطف الله میثمی –ليلا فلاحتى-ماریا شریعتی –مجتبى بديعى-محترم رحمانی –محسن پاينده-محسن زمانی-محمد آزادی-محمد چهره-محمد حیدر زاده-محمد دردکشان- محمد رضا کاررخانه چین-محمّد رضایی-محمد صادق آخوندی-محمد کریمی-محمد محمدی اردهالی-محمدامین هادوی-محمّدحسین خوربک-محمدرضا احمدی-محمدعلی حسن نژاد- محمود دردکشان- محمود عمرانی- محیا واحدی کمال-مرتضی کی منشمریم بورقانی-مریم رسولیان-مزدکعلی نظری-مسعود آقایی- مسعود پدرام-مسعود فصیحی- مسعود فصیحی -مصطفی محب کیا- معصومه دهقان- ملیحه دردکشان- منصوره حمصیان-منصوره شایسته-منیژه دردکشان- مونا شریعتی –مهدی زمانی- مهدی فخرزاده -مهدیه گلرو-مهرداد حجّتی-مهسا تاجیک-میثم بایرامی-مينو مرتاضى لنگرودى-ناهيد توسلى-نرگس کریمی-نظام الدین قهاری – نورا کنعانی-نوری قویدل-نیما مختاریان-وجیهه دردکشان- یونس رستمی.
#پیام_تسلیت
#فیروزه_صابر
✅ @Dr_ehsanshariati
📌لینک متن وبسایت احسان شریعتی
https://ehsanshariati.org/PostView?Action=Post&ID=1107
🔸به مناسبت عروج خواهر گرامی فرشته صابر
بهنام هستیبخش
هوالحق
هردم از حلقه عشاق پریشانی رفت
بر سر سیل بتان، سلسله دارا تو بمان
🔹صد دریغ و افسوس گل وجود بانو فرشته صابر خواهر دلبند و مهربانِ دوست بسیار عزیز و گرانقدرمان،خانم فیروزه صابر، الگوی مقاومت، صبر و مجاهدت، در هجوم بیماری از شاخه جدا و به جان زمین نشست.
🔸فیروزه عزیزمان در ماتم اندوهِ خواهر سوگوار است. دیری نیست که او اندوه شهادت برادر نستوه اش هدی صابر را زینبوار بر دوش گرفتهاست و آن را در پیام تعالی و امید به نسلهای امروز ایران میسپارد و اکنون، خواهر مظلوم وی نیز پساز تحمّل رنجهای بیماری اورا ترک گفتهاست.
🔹 دیگربار در گذشت بانو فرشته صابر را به فیروزه عزیز و به خاندان آزاده و سرافراز صابر تسلیت میگوییم و خود را شریک غم و در زمره داغداران و سوگمندان عزیز از دست رفته می دانیم و برای بازماندگان گرانقدر او نیز صبر و سلامت آرزومندیم.
هجدهم شهریور هزار و چهارصد
📌ابراهیم خوش سیرت - ابوالفضل قدیانی-ابوطالب آدینه وند-احسان شریعتی-احمد كارورى-احمدمعصومی- اسد عابدى-اعظم اکبرزاده-اكرم مصورى منش-امید خوارزمیان- امیر خرم- امیر خسرو دلیرثانی-امیر رضایی-امیر طیرانی-امیرخرّم-امینچالاکی- انجمن ارسباران شيمى-انجمن دنیای سالم -آذر منصورى-بدرالسادات مفیدی-بهمن رضاخانی- بهناز کیانی- تقی حق بین آذر –جمعیت امداد دانشجویی مردمی امام علی (ع)-جميله كريمى-جواد امام-جواد دردکشان- جواد رحیم پور- حبیب الله پیمان – حبيبه كركه آبادى-حسن ميرى-حسین ثاقب –حسین رفیعی-حسین فلاح-حسین مجاهد- حسین نوری زاده- حمیدرضا عابدیان-خسرو آذربایجانی –داود سليمانى-درخشنده تیموریان- رحمان کارگشا- رضا اقاخانی- رضادلیر-رضارئیس طوسی- رقیه زارع پورحیدری-رويا بلورى-روئین عطوفت – زهرا ابراهيمى-زهرا اقاجانی- زهرا رحیمی خامنه-زهرا شجاعى-زهرا كركه آبادى-زهرا نژادبهرام-زهرا نقوى-زینب احمدی-ژاله فرامرزيان-سارا خرمنهاد-سارا رضایی-سارا شریعتی –سرور صحرانورد-سعید درودی-سعيد صدقيانى-سمانه گلاب- سوسن رازقى-سوسن شریعتی –سید عبدالمجید الهامی-سید علیرضا بهشتی شیرازی-سیّد مصطفی تاجزاده- سیدخلیل حسینی- سیدعبدالرسول موسوی-شارمین میمندی نژاد-شهربانو امانى-شهین علوی- شهيندخت ده بزرگى-صالحه دردکشان- صدیقه مقدم-عارفه توانا-عباس عبداللهی-عبدالفتاح سلطانی- عبدالله مومنی-عبدالله ناصری طاهری-عسل نعمت اله زاده-علی فرید یحیایی- علی قاسمی –علیرضا رجایی-علیرضا رجبیان-علیرضا ساریخانی – علیرضا همتی-على تفكرى-فاطمه پزشك-فاطمه حسینی – فاطمه دردکشان- فاطمه سعيدى -فاطمه صادقی-فاطمه طاهرى-فاطمه کمالی-فاطمه مهاجرانى-فخرالسادات محتشمى پور-فخرالسادات ميرفتاحى-فرزانه افشار ی- فرید خاتمی- فرید مرجایی-فهیمه افشاری-فهیمه بیگی-کتایون افرازه-کیوان صمیمی-گل خانم باقرى نيا-گمال رضوی-لاله شاکری- لطف الله میثمی –ليلا فلاحتى-ماریا شریعتی –مجتبى بديعى-محترم رحمانی –محسن پاينده-محسن زمانی-محمد آزادی-محمد چهره-محمد حیدر زاده-محمد دردکشان- محمد رضا کاررخانه چین-محمّد رضایی-محمد صادق آخوندی-محمد کریمی-محمد محمدی اردهالی-محمدامین هادوی-محمّدحسین خوربک-محمدرضا احمدی-محمدعلی حسن نژاد- محمود دردکشان- محمود عمرانی- محیا واحدی کمال-مرتضی کی منشمریم بورقانی-مریم رسولیان-مزدکعلی نظری-مسعود آقایی- مسعود پدرام-مسعود فصیحی- مسعود فصیحی -مصطفی محب کیا- معصومه دهقان- ملیحه دردکشان- منصوره حمصیان-منصوره شایسته-منیژه دردکشان- مونا شریعتی –مهدی زمانی- مهدی فخرزاده -مهدیه گلرو-مهرداد حجّتی-مهسا تاجیک-میثم بایرامی-مينو مرتاضى لنگرودى-ناهيد توسلى-نرگس کریمی-نظام الدین قهاری – نورا کنعانی-نوری قویدل-نیما مختاریان-وجیهه دردکشان- یونس رستمی.
#پیام_تسلیت
#فیروزه_صابر
✅ @Dr_ehsanshariati
📌لینک متن وبسایت احسان شریعتی
https://ehsanshariati.org/PostView?Action=Post&ID=1107
وب سایت رسمی احسان شریعتی
به مناسبت عروج خواهر گرامی فرشته صابر
پیام تسلیت جمعی از فعالان سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و حقوق بشری به سرکار خانم فیروزه صابر
Forwarded from امتداد
حیات در عدالت است
✍🏻 یادداشت هادی خانیکی در سوگ علّامه حکیمی
🟢در میان رخدادهای پیاپی، شوکآور و تأملبرانگیزی که این روزها لحظه لحظه حیات فردی و اجتماعی ما را دربر گرفته است گاه یک حادثه چون فرود ناگهانی یک شهاب آسمانی تمامی ادراکات و احساساتت را تحت تأثیر قرار می دهد.
🟢برای من که در گذار شتابناک این ایام، به مرگ مظلومانه روزانه صدها نفر از هموطنانم در اثر بیماری کرونا و فرو ریختن آرمان ها، آرزوها و تلاشهای فرهنگی، اجتماعی و سیاسی همسایگان رنجدیده و محرومم در افغانستان دارم به نوعی خو میگیرم، ناگاه از پا افتادن اندیشمندانی که عمری در کنارشان زیسته ام خبری تکان دهنده است.
🟢شب به نیمه رسیده بود که خبر پرواز آرام استاد محمدرضا حکیمی آمد؛ اندیشمندی که اگر کسی به عمق اندیشه ها و زوایای زندگی او بهدرستی آگاه باشد، حتی در میان همه دردها، اندوه ها و حسرتهای فراگیر، غمگین و سوگوار می شود.
🟢حکیمی، اندیشمند منتقد نابرابری ها و مفسر دغدغهمند فقر، در عصر ما بود، در عمر پربارش، مدام خواند و به گفته شریعتی هرگز به دام هیچ نوع خودکامگی نیفتاد و هیچ گاه به آرمانهایش پشت نکرد. متفکری یگانه و شاید تکرار نشدنی بود، که از زاویه عدالت، به تاریخ، جامعه و خویشتن می نگریست و سر سازش با هیچ نوعی از قدرت، ثروت و منزلت نداشت. از روزی که «سرود جهشها» و «فریاد روزها» را نوشت تا روزی که تمامی همت خود را بر پیراستن چهره دین از آلودگی به قدرت و ثروت نهاد، با اندیشه شورآفرین و زبان تأثیرگذار خویش، جوانان را به فهم خودکامگی و نابرابری و ناآزادی فراخواند و به ایستادگی دعوت کرد و مجموعه ماندگار «الحیاة» را در دو دوره شش جلدی تدوین و تنظیم کرد.
🟢حکیمی، به یک چیز اندیشید و به یک راه رفت: جست وجو برای عدالت، ستیز با فقر و زندگی در نهایت وارستگی و دوری از وابستگی به هرگونه و هر سطحی از قدرت و منزلت. او صرفاً به نجات انسان محروم، آن هم از پایگاه دین اندیشید و در هیچ مقطعی از عمر نه به سوی عافیت رفت و نه دست از نقد و حتی اعتراض برداشت. شاهکار حکیمی، زندگیاش بود چون همانگونه زیست که میاندیشید و میگفت.
🟢او هم با خویش و هم با دیگری همانگونه بود که در آرمانها، گفته ها و در اندیشههایش به زبان می آورد. حکیمی، بحق، از جمله نوادر دوران ما است که هر که صاحب دغدغه و درد و اندیشه است چه با او موافق و چه مخالف باشد، نمیتواند او را نادیده بگیرد؛ چون سرمشقی است در آرمانگرایی، عدالتجویی، اصلاحطلبی و گشوده ذهنی.
#امتداد
@emtedadnet
✍🏻 یادداشت هادی خانیکی در سوگ علّامه حکیمی
🟢در میان رخدادهای پیاپی، شوکآور و تأملبرانگیزی که این روزها لحظه لحظه حیات فردی و اجتماعی ما را دربر گرفته است گاه یک حادثه چون فرود ناگهانی یک شهاب آسمانی تمامی ادراکات و احساساتت را تحت تأثیر قرار می دهد.
🟢برای من که در گذار شتابناک این ایام، به مرگ مظلومانه روزانه صدها نفر از هموطنانم در اثر بیماری کرونا و فرو ریختن آرمان ها، آرزوها و تلاشهای فرهنگی، اجتماعی و سیاسی همسایگان رنجدیده و محرومم در افغانستان دارم به نوعی خو میگیرم، ناگاه از پا افتادن اندیشمندانی که عمری در کنارشان زیسته ام خبری تکان دهنده است.
🟢شب به نیمه رسیده بود که خبر پرواز آرام استاد محمدرضا حکیمی آمد؛ اندیشمندی که اگر کسی به عمق اندیشه ها و زوایای زندگی او بهدرستی آگاه باشد، حتی در میان همه دردها، اندوه ها و حسرتهای فراگیر، غمگین و سوگوار می شود.
🟢حکیمی، اندیشمند منتقد نابرابری ها و مفسر دغدغهمند فقر، در عصر ما بود، در عمر پربارش، مدام خواند و به گفته شریعتی هرگز به دام هیچ نوع خودکامگی نیفتاد و هیچ گاه به آرمانهایش پشت نکرد. متفکری یگانه و شاید تکرار نشدنی بود، که از زاویه عدالت، به تاریخ، جامعه و خویشتن می نگریست و سر سازش با هیچ نوعی از قدرت، ثروت و منزلت نداشت. از روزی که «سرود جهشها» و «فریاد روزها» را نوشت تا روزی که تمامی همت خود را بر پیراستن چهره دین از آلودگی به قدرت و ثروت نهاد، با اندیشه شورآفرین و زبان تأثیرگذار خویش، جوانان را به فهم خودکامگی و نابرابری و ناآزادی فراخواند و به ایستادگی دعوت کرد و مجموعه ماندگار «الحیاة» را در دو دوره شش جلدی تدوین و تنظیم کرد.
🟢حکیمی، به یک چیز اندیشید و به یک راه رفت: جست وجو برای عدالت، ستیز با فقر و زندگی در نهایت وارستگی و دوری از وابستگی به هرگونه و هر سطحی از قدرت و منزلت. او صرفاً به نجات انسان محروم، آن هم از پایگاه دین اندیشید و در هیچ مقطعی از عمر نه به سوی عافیت رفت و نه دست از نقد و حتی اعتراض برداشت. شاهکار حکیمی، زندگیاش بود چون همانگونه زیست که میاندیشید و میگفت.
🟢او هم با خویش و هم با دیگری همانگونه بود که در آرمانها، گفته ها و در اندیشههایش به زبان می آورد. حکیمی، بحق، از جمله نوادر دوران ما است که هر که صاحب دغدغه و درد و اندیشه است چه با او موافق و چه مخالف باشد، نمیتواند او را نادیده بگیرد؛ چون سرمشقی است در آرمانگرایی، عدالتجویی، اصلاحطلبی و گشوده ذهنی.
#امتداد
@emtedadnet
تقریر حسین وارث آدم
میلاد دخانچی
در این صوت که در جلسه چهارم «مذهب شناسی» شریعتی ثبت شده است، میلاد دخانچی تقریری از کتاب "حسین وارث آدم" علی شریعتی ارائه داده است. او نشان میدهد که چگونه در دوگانه خوانش لیبرال احمد قابل و حکومتی صالحی نجفی از حرکت امام حسین، شریعتی تز سومی را مطرح کرده، تزی که بر عکس تلقی مطهری، نسبت معینی با مارکسیسم ندارد.
@miladdokhanchi
@miladdokhanchi
Forwarded from صبح ما
🔰آری؛ اینچنین بود برادر!
✍🏻رضا بابایی
🔸تاریخ انقلاب اسلامی، از جهتی شبیه تاریخ اسلام است. در هردو، فقه و صورت گرایی بردیگر برنامهها و آرمانها غلبه کرد. اسلام با شعارهایی بسیار ساده و عرفی شروع شد. پیامبر اسلام(ص) از مردم مکه جز این نمیخواست که به یکتایی خدا گواهی دهند: قولوالااله الااله تفلحوا. درپیمانی که بامردم یثرب در عقبۀ اول بست، هیچ نشانی از احکام فقهی نیست. درخواست پیامبر(ص) از اهل یثرب، اموری ساده مانند بیزاری از شرک و اطاعت از وی و ترک فرزندکشی و دزدی و بهتان بود. حتی از آنان نخواست که به رسالت و مقام پیامبری او گردن گذارند.
🔸اما آنچه پس از ایشان رخ داد، فراموشی آرمانها و جایگزینی احکام جزئی فرعی بود؛ چنانکه هنوز وقتی کسی میگوید ما میخواهیم اسلام را اجرا کنیم، ذهنها بیشتر به سوی اموری همچون حجاب و عمل به احکام قصاص و جزا و نهادسازی و مناسک دینی میرود. این سرنوشت، علل جامعهشناختی دارد، نه معرفتی. حکومتهایی که به نام دین در قرون نخستین اسلامی بر سر کار آمدند، برای نظم امور و مدیریت جامعه، به فقه بیش از معنویت و عدالت نیاز داشتند. بنابراین احکام را برکشیدند و اهداف را اندکاندک به حاشیه راندند.
🔸در ماههای منتهی به پیروزی انقلاب اسلامی نیز، تصوری که مردم از حکومت اسلامی داشتند، تحت تأثیر خبرهایی بود که از عدل علی و معنویت امام سجاد و دانایی امام صادق شنیده بودند. معلم دینی مردم در آن زمان، شریعتی و طالقانی بود. بزرگترین و مؤثرترین راهیپمایی سال ۵۷ که شاه را از ماندن در کشور ناامید کرد، به دعوت آیت اله طالقانی و در روز تاسوعا و همزمان با سالروز تصویب اعلامیۀ حقوق بشر در سازمان ملل بود: «... اينجانب در روز یکشنبه تاسوعا که با روز اعلامیۀ جهانی حقوق بشر مصادف است، از ساعت ۹ با عزم و معرفت و آگاهی به تمام جوانب و لوازم امر، این راهپیمایی را از خانهام آغاز میکنم. سیدمحمود طالقانی».
🔸در آن روزها کتابی که بیش از همه دست بهدست و خوانده میشد، کتابهای شریعتی و نهجالبلاغه بود. من زمستان ۵۷، برای خریدن یک جلد نهجالبلاغه به دو سه کتابفروشی شهر سر زدم؛ اما پیش از من، مردم همۀ نسخههای کتاب را خریده بودند و چاپ جدید هنوز به دست کتاب فروشیها نرسیده بود. از سال ۱۳۵۰ تا ۱۳۵۹، یعنی نزدیک به یکدهه، کتابهای شریعتی پرفروشترین کتابهای ایران بودند. تیراژهای چندصدهزاری و چاپهای مکرر در کمتر از یک ماه، که اکنون به نظر خواب و خیال میآید، آن روزها که جمیعت ایران به چهل میلیون نمیرسید، رخدادی روزمرّه به شمار میآمد.
🔸نسل ما تنها نسلی است که در صف خرید کتاب ایستاده است. استقبال از کتابهای شریعتی، چنان بود که کیوسکهای روزنامه فروشی به کمک کتابفروشیها آمدند. در تاریخ ایرانزمین، هنوز کتابی نتوانسته است در شمارگان چاپ، با کتابِ «آری اینچنین بود برادر» شریعتی رقابت کند.
🔸در آن روزهای بیم و امید، ترکیب «حکومت اسلامی»، مردم را بیشتر به یاد عدالت، اخلاق، راستگویی و پاکیزگی میانداخت. اسلام اسم مستعار آزادی و عدالت بود، و سنگری برای مبارزه با استبداد شاهنشاهی. نقد مردم به شاه، یکهتازی او در صحنۀ سیاست و اقتصاد کشور بود. کسی نمیگفت چرا شاه ریش ندارد، چرا فرح چادر بر سر نمیکند، چرا دست دزد را نمیبرند، چرا حجاب آزاد است، چرا دیۀ زن و مرد مساوی است، چرا در گزینش کارمندان به میزان آگاهی آنان از احکام شرعی توجه نمیشود، چرا زنان را به ورزشگاهها راه میدهند، چرا سن بلوغ رسمی بیشتر از سن بلوغ شرعی است...
🔸اگر سینماها را هم به آتش میکشیدند، بیشتر از باب مخالفت با مظاهر حکومت بود، نه به دلیل فیلمهایی که اکران میکردند؛ چنانکه بانکها و شهرداریها را هم آتش میزدند. برخلاف جمهوری اسلامی، انقلاب اسلامی ماهیت فقهی نداشت؛ وگرنه با استقبال همۀ طبقات اجتماعی و فرهنگی جامعه مواجه نمیشد.
🔸در میان بخشهای مختلف دین، فقه کمترین سهم را از قرآن و متون و آرمانهای دینی دارد؛ اما نیاز جامعه به قانون و نیاز حکومتها در دوران سنت و پیشاقانون به نرمافزاری برای نظمدهی به امور، بیشترین میدان را به فقه داد.
🔸به همین دلیل در تاریخ اسلام هژمونی فقه و اتوریتۀ فقها شکل گرفت و حوزههای علمیه، مدارس فقهی شد. فروکاست دین به فقه و شریعت، رخدادی تاریخی است که اگرچه با روح دیانت نمیسازد، نیاز حکومتها را در عصر سنت برآورده است. به دلیل تفاوت ماهوی میان حکومت و دین، حکومت دینی ناممکن است؛ اما حکومت فقهی، ممکن و در دورههایی از زمان مفید بوده است.
🔰در لینک زیر بخوانید:
http://sobhema.news/?p=17671
#صبح_ما
@sobhema_ir
✍🏻رضا بابایی
🔸تاریخ انقلاب اسلامی، از جهتی شبیه تاریخ اسلام است. در هردو، فقه و صورت گرایی بردیگر برنامهها و آرمانها غلبه کرد. اسلام با شعارهایی بسیار ساده و عرفی شروع شد. پیامبر اسلام(ص) از مردم مکه جز این نمیخواست که به یکتایی خدا گواهی دهند: قولوالااله الااله تفلحوا. درپیمانی که بامردم یثرب در عقبۀ اول بست، هیچ نشانی از احکام فقهی نیست. درخواست پیامبر(ص) از اهل یثرب، اموری ساده مانند بیزاری از شرک و اطاعت از وی و ترک فرزندکشی و دزدی و بهتان بود. حتی از آنان نخواست که به رسالت و مقام پیامبری او گردن گذارند.
🔸اما آنچه پس از ایشان رخ داد، فراموشی آرمانها و جایگزینی احکام جزئی فرعی بود؛ چنانکه هنوز وقتی کسی میگوید ما میخواهیم اسلام را اجرا کنیم، ذهنها بیشتر به سوی اموری همچون حجاب و عمل به احکام قصاص و جزا و نهادسازی و مناسک دینی میرود. این سرنوشت، علل جامعهشناختی دارد، نه معرفتی. حکومتهایی که به نام دین در قرون نخستین اسلامی بر سر کار آمدند، برای نظم امور و مدیریت جامعه، به فقه بیش از معنویت و عدالت نیاز داشتند. بنابراین احکام را برکشیدند و اهداف را اندکاندک به حاشیه راندند.
🔸در ماههای منتهی به پیروزی انقلاب اسلامی نیز، تصوری که مردم از حکومت اسلامی داشتند، تحت تأثیر خبرهایی بود که از عدل علی و معنویت امام سجاد و دانایی امام صادق شنیده بودند. معلم دینی مردم در آن زمان، شریعتی و طالقانی بود. بزرگترین و مؤثرترین راهیپمایی سال ۵۷ که شاه را از ماندن در کشور ناامید کرد، به دعوت آیت اله طالقانی و در روز تاسوعا و همزمان با سالروز تصویب اعلامیۀ حقوق بشر در سازمان ملل بود: «... اينجانب در روز یکشنبه تاسوعا که با روز اعلامیۀ جهانی حقوق بشر مصادف است، از ساعت ۹ با عزم و معرفت و آگاهی به تمام جوانب و لوازم امر، این راهپیمایی را از خانهام آغاز میکنم. سیدمحمود طالقانی».
🔸در آن روزها کتابی که بیش از همه دست بهدست و خوانده میشد، کتابهای شریعتی و نهجالبلاغه بود. من زمستان ۵۷، برای خریدن یک جلد نهجالبلاغه به دو سه کتابفروشی شهر سر زدم؛ اما پیش از من، مردم همۀ نسخههای کتاب را خریده بودند و چاپ جدید هنوز به دست کتاب فروشیها نرسیده بود. از سال ۱۳۵۰ تا ۱۳۵۹، یعنی نزدیک به یکدهه، کتابهای شریعتی پرفروشترین کتابهای ایران بودند. تیراژهای چندصدهزاری و چاپهای مکرر در کمتر از یک ماه، که اکنون به نظر خواب و خیال میآید، آن روزها که جمیعت ایران به چهل میلیون نمیرسید، رخدادی روزمرّه به شمار میآمد.
🔸نسل ما تنها نسلی است که در صف خرید کتاب ایستاده است. استقبال از کتابهای شریعتی، چنان بود که کیوسکهای روزنامه فروشی به کمک کتابفروشیها آمدند. در تاریخ ایرانزمین، هنوز کتابی نتوانسته است در شمارگان چاپ، با کتابِ «آری اینچنین بود برادر» شریعتی رقابت کند.
🔸در آن روزهای بیم و امید، ترکیب «حکومت اسلامی»، مردم را بیشتر به یاد عدالت، اخلاق، راستگویی و پاکیزگی میانداخت. اسلام اسم مستعار آزادی و عدالت بود، و سنگری برای مبارزه با استبداد شاهنشاهی. نقد مردم به شاه، یکهتازی او در صحنۀ سیاست و اقتصاد کشور بود. کسی نمیگفت چرا شاه ریش ندارد، چرا فرح چادر بر سر نمیکند، چرا دست دزد را نمیبرند، چرا حجاب آزاد است، چرا دیۀ زن و مرد مساوی است، چرا در گزینش کارمندان به میزان آگاهی آنان از احکام شرعی توجه نمیشود، چرا زنان را به ورزشگاهها راه میدهند، چرا سن بلوغ رسمی بیشتر از سن بلوغ شرعی است...
🔸اگر سینماها را هم به آتش میکشیدند، بیشتر از باب مخالفت با مظاهر حکومت بود، نه به دلیل فیلمهایی که اکران میکردند؛ چنانکه بانکها و شهرداریها را هم آتش میزدند. برخلاف جمهوری اسلامی، انقلاب اسلامی ماهیت فقهی نداشت؛ وگرنه با استقبال همۀ طبقات اجتماعی و فرهنگی جامعه مواجه نمیشد.
🔸در میان بخشهای مختلف دین، فقه کمترین سهم را از قرآن و متون و آرمانهای دینی دارد؛ اما نیاز جامعه به قانون و نیاز حکومتها در دوران سنت و پیشاقانون به نرمافزاری برای نظمدهی به امور، بیشترین میدان را به فقه داد.
🔸به همین دلیل در تاریخ اسلام هژمونی فقه و اتوریتۀ فقها شکل گرفت و حوزههای علمیه، مدارس فقهی شد. فروکاست دین به فقه و شریعت، رخدادی تاریخی است که اگرچه با روح دیانت نمیسازد، نیاز حکومتها را در عصر سنت برآورده است. به دلیل تفاوت ماهوی میان حکومت و دین، حکومت دینی ناممکن است؛ اما حکومت فقهی، ممکن و در دورههایی از زمان مفید بوده است.
🔰در لینک زیر بخوانید:
http://sobhema.news/?p=17671
#صبح_ما
@sobhema_ir
صبح ما
آری؛ اینچنین بود برادر! - صبح ما
فروکاست دین به فقه و شریعت، رخدادی تاریخی است که اگرچه با روح دیانت نمیسازد، نیاز حکومتها را در عصر سنت برآورده است.
Forwarded from SHANDEL
📌 علامه #حکیمی معتقد بود «سرمایهداری، انقلاب را تخلیه ایدئولوژیک کرد». او با وجود موقعیت برجسته علمی و منزلت دینی که از آن برخوردار بود، نقشی روشنفکرانه نیز ایفا کرد و بر حفظ موضع انتقادی خود و مشی پرهیز از قدرت رسمی وفادار ماند.
📌 در هیچ مراسم رسمی و جشنوارهای شرکت نکرد، جایزه علوم انسانی را نپذیرفت و هشدار داد که شاخص دینداری نه در مدعیات کلامی و نه در فرمالیسم آیینی است بلکه شاخص دین، عینی و در عمل اجتماعی است و از این رو، «در جامعهای که فقر هست، #دین نیست.»
📌 بازخوانی #توحید در پرتو #عدالت اجتماعی و استخراج و تصفیه منابع دینی، میراث فکری استاد #محمدرضا_حکیمی، در متن پروژه یک قرن اصلاح و بازسازی اندیشه دینی است. پروژهای ناتمام که در نمونه استاد حکیمی، بینش انتقادی، آزاداندیشی و روح عدالتخواهی به آن شأنی اخلاقی نیز بخشیده بود.
✍ دکتر #سارا_شریعتی
✅ @Shariati_Group
📌 در هیچ مراسم رسمی و جشنوارهای شرکت نکرد، جایزه علوم انسانی را نپذیرفت و هشدار داد که شاخص دینداری نه در مدعیات کلامی و نه در فرمالیسم آیینی است بلکه شاخص دین، عینی و در عمل اجتماعی است و از این رو، «در جامعهای که فقر هست، #دین نیست.»
📌 بازخوانی #توحید در پرتو #عدالت اجتماعی و استخراج و تصفیه منابع دینی، میراث فکری استاد #محمدرضا_حکیمی، در متن پروژه یک قرن اصلاح و بازسازی اندیشه دینی است. پروژهای ناتمام که در نمونه استاد حکیمی، بینش انتقادی، آزاداندیشی و روح عدالتخواهی به آن شأنی اخلاقی نیز بخشیده بود.
✍ دکتر #سارا_شریعتی
✅ @Shariati_Group
Forwarded from انجمن جامعه شناسی ایران
#تازه_های_کتاب
نام کتاب: همبستگی اجتماعی و دشمنان آن؛ مکتب موس و دورکیم در برابر فایدهگرایی و فاشیسم
▪️نویسنده: آرمان ذاکری
▪️با مقدمۀ سارا شریعتی
yun.ir/mh91qc
@iran_sociology
#انجمن_جامعه_شناسی_ایران
نام کتاب: همبستگی اجتماعی و دشمنان آن؛ مکتب موس و دورکیم در برابر فایدهگرایی و فاشیسم
▪️نویسنده: آرمان ذاکری
▪️با مقدمۀ سارا شریعتی
yun.ir/mh91qc
@iran_sociology
#انجمن_جامعه_شناسی_ایران
🔷🔸در باب ایمان، حکمت ، عرفان در اندیشه شریعتی
🖋امیر رضایی
🔸در منظومه مفاهیم دینی دکتر شریعتی که سرشار از معانی نو و بدیع است ، سه مفهوم اساسی وجود دارد که در قوام و دوام اندیشه او نقشی موثر و تعیینکننده داشتهاند. این سه مفهوم عبارتاند از ایمان ، حکمت ، عرفان . هر سه مفهوم که در آثار او به دفعات آمدهاند ، به این دلیل که در " فهم منطقی و عقل این جهانی نمیگنجند" ( جمله از اوست) همچنان در هالهای از ابهام و ناشناختگی باقی ماندهاند. و دلیل آن شاید این باشد که این مفاهیم ، به زعم او، با نوعی " دریافت وجودی" درک میشوند و نه با دریافت عقلی.
🔹از این سه مفهوم دو مفهوم ایمان و حکمت در قرآن به کار رفته و مفهوم عرفان بیشتر در ادبیات کلاسیک به ویژه شعر و تا حدودی فلسفه کاربرد داشته است.
🔹شریعتی برای دو مفهوم حکمت و عرفان که در لفظ و معنا شباهتی به هم ندارند، معنای واحدی قائل است. از مقایسه تعاریف مختلفی که او از این دو مفهوم به دست میدهد ، میتوان به این نکته پی برد. آن جا که او در تعریف حکمت میگوید: " حکمت بینایی خاص آن حقیقت مطلق ماورایی است که انبیاء آن را در فطرت آدمی بیدار میکنند" ( ۳۵: ۳۳۸) این تعریف بیانگر مضمون تعریف او از عرفان است:" عرفان تجلی فطرت انسان است برای رفتن به غیب ، کشف و شناخت غیب" ( ۲: ۶۴ ) یا : " حکمت.... همان دریچه درونی آدمی است به طرف او" ( ۳۵: ۳۳۷) . تعریف او از حکمت که آن را خودآگاهی و " نور" ( ۶ : ۲۱۸) میداند با مضمون این تعریف او از عرفان نیز شباهت دارد: " عرفان چراغی است که در درون آدم روشن میشود." ( ۲ : ۶۵) یا این تعریف مشابه: " عرفان چراغ درونی ذات انسانی است."(۲: ۹).
🔸شریعتی حکمت را به خودآگاهی تعبیر میکند و آن را ماوراء عقلی_ علمی میداند( ۲۳: ۲۳۶) و معتقد است " همه مذاهب بر نوعی معرفت خاص استوارند که نه هنر است و نه علم و نه فلسفه بلکه حکمت است"( ۳۵: ۳۴۲). او خودآگاهی( حکمت) را که " اساسا از جنس آگاهی نیست و موضوع آن نیز بهکلی متفاوت است" ( ۲۴: ۲۴۵) با ویدیا( هند) که بینایی ماورایی است که راه را مییابد( ۲۳: ۱۶۷) ، سوفیا( یونان) که نوعی بینایی خاص است( ۲۳: ۱۶۹) و خرد روشن( زرتشت) یکی میداند.
🔹اما چرا شریعتی در آثار خود از مفهوم عرفان که در قرآن به کار نرفته بیش از مفهوم حکمت استفاده کرده است؟ دلیل آن شاید این بوده که عرفان برای عموم مخاطبان مفهومی شناختهشدهتر و آشناتر بوده تا حکمت. به ویژه که فیلسوفان و عالمان حکمت را معادل فلسفه دانسته و میدانند و این معادل کاملا متفاوت از آنچه او مراد میکرده ، میباشد و از این رو برای جلوگیری از بدفهمی و سوء برداشت مفهوم عرفان را که رایجتر بوده بیشتر به کار برده است. البته شریعتی هر مفهومی را که در فضای گفتمانی زمانهاش، چه در غرب و چه در شرق ، بوده به راحتی به کار میگرفته اما آن را با محتوایی که متناسب با بینش بومی خودش بوده تعریف یا تبیین میکرده است. و این بومیسازی مفاهیم غربی هنر درخشان او بوده است.
🔸شریعتی ایمان را بیشتر از آن دو مفهوم به کار برده اما کمتر از آنها تعریف روشن و مشخصی از آن ارائه داده است. شاید علتش این بوده که ایمان، از فرط حضورش در فرهنگ و باور عمومی ، مفهوم شناختهشدهای برای همگان به نظر میرسیده است. در حالی که ایمان هم ، مانند آن دو مفهوم ، بعدی وجودی دارد چنانکه او میگوید" ایمان، درست مانند عشق، آدم در برابرش جذب میشود و بعد تمام وجود آدم را فرامیگیرد.( ۲۳: ۸۷)
🔹از نظر شریعتی از پی عشق( یا تجربه عرفانی) ایمان حاصل میشود. اقبال لاهوری هم به همین نظر قائل است: " ایمان اطمینان زندهای است که از تجربهای نادر حاصل میشود( احیاء : ۱۲۷) . تجربه نادر همان تجربه عرفانی یا دستیابی به حکمت است که همه وجود آدمی را دربرمیگیرد، و اطمینان زنده همان اطمینان یافتن به وجود داشتن " او"ست.
#امیر_رضایی
#یادداشت_اختصاصی
#اکنون_شریعتی
🆔 @Shariati40
🖋امیر رضایی
🔸در منظومه مفاهیم دینی دکتر شریعتی که سرشار از معانی نو و بدیع است ، سه مفهوم اساسی وجود دارد که در قوام و دوام اندیشه او نقشی موثر و تعیینکننده داشتهاند. این سه مفهوم عبارتاند از ایمان ، حکمت ، عرفان . هر سه مفهوم که در آثار او به دفعات آمدهاند ، به این دلیل که در " فهم منطقی و عقل این جهانی نمیگنجند" ( جمله از اوست) همچنان در هالهای از ابهام و ناشناختگی باقی ماندهاند. و دلیل آن شاید این باشد که این مفاهیم ، به زعم او، با نوعی " دریافت وجودی" درک میشوند و نه با دریافت عقلی.
🔹از این سه مفهوم دو مفهوم ایمان و حکمت در قرآن به کار رفته و مفهوم عرفان بیشتر در ادبیات کلاسیک به ویژه شعر و تا حدودی فلسفه کاربرد داشته است.
🔹شریعتی برای دو مفهوم حکمت و عرفان که در لفظ و معنا شباهتی به هم ندارند، معنای واحدی قائل است. از مقایسه تعاریف مختلفی که او از این دو مفهوم به دست میدهد ، میتوان به این نکته پی برد. آن جا که او در تعریف حکمت میگوید: " حکمت بینایی خاص آن حقیقت مطلق ماورایی است که انبیاء آن را در فطرت آدمی بیدار میکنند" ( ۳۵: ۳۳۸) این تعریف بیانگر مضمون تعریف او از عرفان است:" عرفان تجلی فطرت انسان است برای رفتن به غیب ، کشف و شناخت غیب" ( ۲: ۶۴ ) یا : " حکمت.... همان دریچه درونی آدمی است به طرف او" ( ۳۵: ۳۳۷) . تعریف او از حکمت که آن را خودآگاهی و " نور" ( ۶ : ۲۱۸) میداند با مضمون این تعریف او از عرفان نیز شباهت دارد: " عرفان چراغی است که در درون آدم روشن میشود." ( ۲ : ۶۵) یا این تعریف مشابه: " عرفان چراغ درونی ذات انسانی است."(۲: ۹).
🔸شریعتی حکمت را به خودآگاهی تعبیر میکند و آن را ماوراء عقلی_ علمی میداند( ۲۳: ۲۳۶) و معتقد است " همه مذاهب بر نوعی معرفت خاص استوارند که نه هنر است و نه علم و نه فلسفه بلکه حکمت است"( ۳۵: ۳۴۲). او خودآگاهی( حکمت) را که " اساسا از جنس آگاهی نیست و موضوع آن نیز بهکلی متفاوت است" ( ۲۴: ۲۴۵) با ویدیا( هند) که بینایی ماورایی است که راه را مییابد( ۲۳: ۱۶۷) ، سوفیا( یونان) که نوعی بینایی خاص است( ۲۳: ۱۶۹) و خرد روشن( زرتشت) یکی میداند.
🔹اما چرا شریعتی در آثار خود از مفهوم عرفان که در قرآن به کار نرفته بیش از مفهوم حکمت استفاده کرده است؟ دلیل آن شاید این بوده که عرفان برای عموم مخاطبان مفهومی شناختهشدهتر و آشناتر بوده تا حکمت. به ویژه که فیلسوفان و عالمان حکمت را معادل فلسفه دانسته و میدانند و این معادل کاملا متفاوت از آنچه او مراد میکرده ، میباشد و از این رو برای جلوگیری از بدفهمی و سوء برداشت مفهوم عرفان را که رایجتر بوده بیشتر به کار برده است. البته شریعتی هر مفهومی را که در فضای گفتمانی زمانهاش، چه در غرب و چه در شرق ، بوده به راحتی به کار میگرفته اما آن را با محتوایی که متناسب با بینش بومی خودش بوده تعریف یا تبیین میکرده است. و این بومیسازی مفاهیم غربی هنر درخشان او بوده است.
🔸شریعتی ایمان را بیشتر از آن دو مفهوم به کار برده اما کمتر از آنها تعریف روشن و مشخصی از آن ارائه داده است. شاید علتش این بوده که ایمان، از فرط حضورش در فرهنگ و باور عمومی ، مفهوم شناختهشدهای برای همگان به نظر میرسیده است. در حالی که ایمان هم ، مانند آن دو مفهوم ، بعدی وجودی دارد چنانکه او میگوید" ایمان، درست مانند عشق، آدم در برابرش جذب میشود و بعد تمام وجود آدم را فرامیگیرد.( ۲۳: ۸۷)
🔹از نظر شریعتی از پی عشق( یا تجربه عرفانی) ایمان حاصل میشود. اقبال لاهوری هم به همین نظر قائل است: " ایمان اطمینان زندهای است که از تجربهای نادر حاصل میشود( احیاء : ۱۲۷) . تجربه نادر همان تجربه عرفانی یا دستیابی به حکمت است که همه وجود آدمی را دربرمیگیرد، و اطمینان زنده همان اطمینان یافتن به وجود داشتن " او"ست.
#امیر_رضایی
#یادداشت_اختصاصی
#اکنون_شریعتی
🆔 @Shariati40
با هم پیر می شویم
به یاد استاد اُسوِه اَم
دکتر غلامرضا ذات علیان
داستانِ غریبی ست
*
دوستی
وَ
دوست داشتن
*
میانِ
تو
وَ
من
*
داستانِ غریبی ست
*
ما
چه دور و چه نزدیک
با هَم پیر می شَویم
*
دوستی مان
آیِنه ای ست
دو سویه و بی زَنگار
که در آن
هر بار
مَنِ دیگرِ خویش را
بی تکرار
باز می یابیم
*
هَر چینِ پیشانیِ ما
زَمان را
به عَقب می بَرَد
تا دور دست هایِ خاطره هایِ آشنایِ پنهان و پیدایِ یکرنگی
تا سَرآغازِ پُر آوازِ ضَرَبان نَبض هایِ هَماهَنگِ هَمرَنگی
*
وَ بِدین سان
سِیرِ بی اَمانِ زَمان
آیِنه مان را
صِیقَلی تر می کند
وَ
قِیمَتی تر
*
آبگینه ای چُنین بی زَنگار را
آهِ به ناگاهِ هیچ سَنگی
نمی تواند شِکَست
*
دفتری چنین یگانه را
هیچ دستی
نمی تواند بَست
*
وَ هم چُنان
به یادِ تو
دیگر بار و دیگر بار
وَرَق خواهد خورد
این دفترِ
پُر بار
وَ
پُر بَرگ
حَتّا
به رَغمِ دستِ خستۀ مَرگ ...
سعید شهرتاش
بیست و سوم شهریور ماه 99
به یاد استاد اُسوِه اَم
دکتر غلامرضا ذات علیان
داستانِ غریبی ست
*
دوستی
وَ
دوست داشتن
*
میانِ
تو
وَ
من
*
داستانِ غریبی ست
*
ما
چه دور و چه نزدیک
با هَم پیر می شَویم
*
دوستی مان
آیِنه ای ست
دو سویه و بی زَنگار
که در آن
هر بار
مَنِ دیگرِ خویش را
بی تکرار
باز می یابیم
*
هَر چینِ پیشانیِ ما
زَمان را
به عَقب می بَرَد
تا دور دست هایِ خاطره هایِ آشنایِ پنهان و پیدایِ یکرنگی
تا سَرآغازِ پُر آوازِ ضَرَبان نَبض هایِ هَماهَنگِ هَمرَنگی
*
وَ بِدین سان
سِیرِ بی اَمانِ زَمان
آیِنه مان را
صِیقَلی تر می کند
وَ
قِیمَتی تر
*
آبگینه ای چُنین بی زَنگار را
آهِ به ناگاهِ هیچ سَنگی
نمی تواند شِکَست
*
دفتری چنین یگانه را
هیچ دستی
نمی تواند بَست
*
وَ هم چُنان
به یادِ تو
دیگر بار و دیگر بار
وَرَق خواهد خورد
این دفترِ
پُر بار
وَ
پُر بَرگ
حَتّا
به رَغمِ دستِ خستۀ مَرگ ...
سعید شهرتاش
بیست و سوم شهریور ماه 99
نشانه های زندگی
کتابی در دست انتشار
1. درست یکسال پیش در چنین روزی(بیست و سوم شهریور ماه) استاد زنده یاد دکتر غلامرضا ذات علیان از میان ما رفت. و ما را با آخرین یادگار خویش، آخرین ترجمه اش، تنها گذاشت.
2. عنوان اصلی کتاب نشانه های زندگی (Signes de Vie)،
عنوان فرعی پیمان خودزیست نگاری 2 (Le pacte autobiographique 2 )
و نویسندۀ آن فیلیپ لوژُن (Philippe Lejeune) است.
منحصر به فرد در نوع خود: هم نویسنده هم کتاب.
3. هر بار که تلفنی از او می پرسیدم :«دکتر جان کارِ ترجمه به کجا رسید؟» گزارش کوتاهی می داد و می گفت:«شهرتاش جان هر وقت تمام شد برایت می فرستم.»
4. به رغم کهولت تا آخرین روز زندگی اش دست اندر کار ترجمۀ این کتاب سترگ بود. گویی به او الهام شده بود که فرصت چندانی ندارد. کار را که به پایان برد چشم از جهان فرو بست.
5. فرصت بازنگری ترجمه اش را نیافت. که اگر می یافت چه بسا ترجمه صورتی دیگر می داشت.
6. خانوادۀ آن استاد نازنین کار ویرایش، آماده سازی و نشر کتاب را به من سپردند؛ و این شاگرد دیرین به پاس حق استادی و دوستی نیم قرنه که بر گردن من داشت به طیبِ خاطر پذیرفتم.
7. کار دشوار ویرایش به یاری خدا و دور از چشم کرونا به مراحل پایانی خود نزدیک می شود تا برسد به هفت خوان بعدیِ آماده سازی کتاب و انتشار آن: پیدا کردن ناشر گوهر شناس، صفحه بندی، صفحه آرایی، نمونه خوانی، طراحی روی جلد، گرفتن مجوز ارشاد آن هم در این روزگار وانفسا...
8. توضیحات در بارۀ کتاب و نویسندۀ آن می ماند برای بعد. در اینجا به ارائۀ دو نمونۀ کوتاه برای گرامی داشت یاد آن استاد روان شاد بسنده می کنم : نمونۀ اول سطرهای آغازین کتاب است که همان بَراعَتِ استهلال باشد؛ نمونۀ دوم از بخشی است که نویسنده در آن از «منِ» تغزلی سخن می گوید.
9. بدرود تا بعد. سعید شهرتاش 23 شهریور ماه 1400
Je ne sais pourquoi cela m'est devenu nécessaire d'écrire,
quand ce ne serait que deux mots. C'est mon signe de vie
que d'écrire, comme à la fontaine de couler. Je ne le dirais pas à d'autres, cela paraîtrait folie.
Qui sait ce que c'est que cet épanchement de mon âme au-dehors,
ce besoin de se répandre devant Dieu et devant quelqu'un? Je dis quelqu'un parce qu'il me semble que tu es là, que ce papier c'est toi.
Eugénie de Guérin, Journal. 24 avril 1835
*
نمی دانم چرا نوشتن برای من الزام آور شده است، ولو آنکه دو کلمه باشد. نوشتن برای من، به مثابه جاری بودن برای چشمه، نشانۀ زندگی ست. من این امر را با دیگران در میان نمی نهم، مبادا آن را جنون تلقی کنند. چه کسی مفهوم برون ریختنِ اسرار درون، این نیازِ پرده بر داشتن از احساس و اندیشه را در پیشگاهِ خدا و در پیشگاهِ کسی در می یابد ؟ سخن از کسی به میان آوردم زیرا چنین می نماید که تو در اینجا حاضری و این برگ کاغذ تویی.
اوژن دو گرن، روزنگاری، ۲۴ آوریل ۱۸۳۵
ترجمۀ زنده یاد غلامرضا ذات علیان، ویراستۀ سعید شهرتاش
کتابی در دست انتشار
1. درست یکسال پیش در چنین روزی(بیست و سوم شهریور ماه) استاد زنده یاد دکتر غلامرضا ذات علیان از میان ما رفت. و ما را با آخرین یادگار خویش، آخرین ترجمه اش، تنها گذاشت.
2. عنوان اصلی کتاب نشانه های زندگی (Signes de Vie)،
عنوان فرعی پیمان خودزیست نگاری 2 (Le pacte autobiographique 2 )
و نویسندۀ آن فیلیپ لوژُن (Philippe Lejeune) است.
منحصر به فرد در نوع خود: هم نویسنده هم کتاب.
3. هر بار که تلفنی از او می پرسیدم :«دکتر جان کارِ ترجمه به کجا رسید؟» گزارش کوتاهی می داد و می گفت:«شهرتاش جان هر وقت تمام شد برایت می فرستم.»
4. به رغم کهولت تا آخرین روز زندگی اش دست اندر کار ترجمۀ این کتاب سترگ بود. گویی به او الهام شده بود که فرصت چندانی ندارد. کار را که به پایان برد چشم از جهان فرو بست.
5. فرصت بازنگری ترجمه اش را نیافت. که اگر می یافت چه بسا ترجمه صورتی دیگر می داشت.
6. خانوادۀ آن استاد نازنین کار ویرایش، آماده سازی و نشر کتاب را به من سپردند؛ و این شاگرد دیرین به پاس حق استادی و دوستی نیم قرنه که بر گردن من داشت به طیبِ خاطر پذیرفتم.
7. کار دشوار ویرایش به یاری خدا و دور از چشم کرونا به مراحل پایانی خود نزدیک می شود تا برسد به هفت خوان بعدیِ آماده سازی کتاب و انتشار آن: پیدا کردن ناشر گوهر شناس، صفحه بندی، صفحه آرایی، نمونه خوانی، طراحی روی جلد، گرفتن مجوز ارشاد آن هم در این روزگار وانفسا...
8. توضیحات در بارۀ کتاب و نویسندۀ آن می ماند برای بعد. در اینجا به ارائۀ دو نمونۀ کوتاه برای گرامی داشت یاد آن استاد روان شاد بسنده می کنم : نمونۀ اول سطرهای آغازین کتاب است که همان بَراعَتِ استهلال باشد؛ نمونۀ دوم از بخشی است که نویسنده در آن از «منِ» تغزلی سخن می گوید.
9. بدرود تا بعد. سعید شهرتاش 23 شهریور ماه 1400
Je ne sais pourquoi cela m'est devenu nécessaire d'écrire,
quand ce ne serait que deux mots. C'est mon signe de vie
que d'écrire, comme à la fontaine de couler. Je ne le dirais pas à d'autres, cela paraîtrait folie.
Qui sait ce que c'est que cet épanchement de mon âme au-dehors,
ce besoin de se répandre devant Dieu et devant quelqu'un? Je dis quelqu'un parce qu'il me semble que tu es là, que ce papier c'est toi.
Eugénie de Guérin, Journal. 24 avril 1835
*
نمی دانم چرا نوشتن برای من الزام آور شده است، ولو آنکه دو کلمه باشد. نوشتن برای من، به مثابه جاری بودن برای چشمه، نشانۀ زندگی ست. من این امر را با دیگران در میان نمی نهم، مبادا آن را جنون تلقی کنند. چه کسی مفهوم برون ریختنِ اسرار درون، این نیازِ پرده بر داشتن از احساس و اندیشه را در پیشگاهِ خدا و در پیشگاهِ کسی در می یابد ؟ سخن از کسی به میان آوردم زیرا چنین می نماید که تو در اینجا حاضری و این برگ کاغذ تویی.
اوژن دو گرن، روزنگاری، ۲۴ آوریل ۱۸۳۵
ترجمۀ زنده یاد غلامرضا ذات علیان، ویراستۀ سعید شهرتاش
Mon âme a son secret, ma vie a son mystère :
Un amour éternel en un instant conçu:
Le mal est sans espoir, aussi j'ai dû le taire,
Et celle qui l'a fait n'en a jamais rien su.
Hélas! j'aurai passé près d'elle inaperçu,
Toujours à ses côtés, et pourtant solitaire,
Et j'aurai jusqu'au bout fait mon temps sur la terre,
N'osant rien demander et n'ayant rien reçu.
Pour elle, quoique Dieu l'ait faite douce et tendre,
Elle ira son chemin, distraite et sans entendre
Ce murmure d'amour élevé sur ses pas;
À l'austère devoir pieusement fidèle,
Elle dira, lisant ces vers tout remplis d'elle:
« Quelle est donc cette femme?» et ne comprendra pas.
Avers
*
روح من رازِ خود را دارد، زندگانیَ م اسرارِ خود را دارد :
عشقی جاودان به یک آن [مرا] در ربوده است :
این درد را امیدِی نیست، پس به ناگزیر دم فرو بسته ام،
وَ آنکه چُنان کرده است هیچ هیچ بدان آگاهی نیافته است.
دریغا ! نا دیده ازکنارش می گذرم،
همواره در کنار او لیک تنها یَم
روزگارانِ خود را بر این خاکدان به پایان برده ام،
مرا نه جرأت آن بوده است که چیزی بخواهم و نه چیزی ستانده ام.
هر چند خداوند نازنین و مهربانَ ش آفریده است،
لیک او، بی اعتنا، به راه خویش خواهد رفت و زمزمۀ عشق را
که در پی گامهایش برخاسته است نخواهد شنید؛
عابدانه پای بند به تکلیفِ جانفرسای خویش،
به هنگام خواندن این اشعار که سرشار از او ست، خواهد گفت :
« آخر این زن کیست ؟ » و در نخواهد یافت [که کیست].
ترجمۀ زنده یاد غلامرضا ذات علیان، ویراستۀ سعید شهرتاش
«چه جای شکر و شکایت ز نقش نیک و بد است/ چو بر صحیفۀ هستی رقم نخواهد ماند»
* برای فرانسه خوان ها و فرانسه دان ها
Un amour éternel en un instant conçu:
Le mal est sans espoir, aussi j'ai dû le taire,
Et celle qui l'a fait n'en a jamais rien su.
Hélas! j'aurai passé près d'elle inaperçu,
Toujours à ses côtés, et pourtant solitaire,
Et j'aurai jusqu'au bout fait mon temps sur la terre,
N'osant rien demander et n'ayant rien reçu.
Pour elle, quoique Dieu l'ait faite douce et tendre,
Elle ira son chemin, distraite et sans entendre
Ce murmure d'amour élevé sur ses pas;
À l'austère devoir pieusement fidèle,
Elle dira, lisant ces vers tout remplis d'elle:
« Quelle est donc cette femme?» et ne comprendra pas.
Avers
*
روح من رازِ خود را دارد، زندگانیَ م اسرارِ خود را دارد :
عشقی جاودان به یک آن [مرا] در ربوده است :
این درد را امیدِی نیست، پس به ناگزیر دم فرو بسته ام،
وَ آنکه چُنان کرده است هیچ هیچ بدان آگاهی نیافته است.
دریغا ! نا دیده ازکنارش می گذرم،
همواره در کنار او لیک تنها یَم
روزگارانِ خود را بر این خاکدان به پایان برده ام،
مرا نه جرأت آن بوده است که چیزی بخواهم و نه چیزی ستانده ام.
هر چند خداوند نازنین و مهربانَ ش آفریده است،
لیک او، بی اعتنا، به راه خویش خواهد رفت و زمزمۀ عشق را
که در پی گامهایش برخاسته است نخواهد شنید؛
عابدانه پای بند به تکلیفِ جانفرسای خویش،
به هنگام خواندن این اشعار که سرشار از او ست، خواهد گفت :
« آخر این زن کیست ؟ » و در نخواهد یافت [که کیست].
ترجمۀ زنده یاد غلامرضا ذات علیان، ویراستۀ سعید شهرتاش
«چه جای شکر و شکایت ز نقش نیک و بد است/ چو بر صحیفۀ هستی رقم نخواهد ماند»
* برای فرانسه خوان ها و فرانسه دان ها
Forwarded from کانون بعثتِ اخلاق
✔️جان وطن کجاستی
جمعآوری کمکهای نقدی مردمی برای تامین هزینه تحصیل ۵۰ دانشآموز افغانستانی که پس از حمله طالبان به مشهد مهاجرت کردهاند.
مدرسه حضرت ابوالفضل بلوار شهید آوینی(گلشهر)
(مجموع هزینه سال تحصیلی یک دانشآموز ۱ میلیون و ۷۵۰ هزار تومان)
🔻توضیح:
این دانشآموزان، مهاجران فاقد اوراق اقامت هستند و امکان تحصیل در مدارس دولتی را ندارند. از این رو، این دانشآموزان در مدرسه خودگردان حضرت ابوالفضل واقع در بلوار شهید آوینی (گلشهر) تحصیل میکنند.
🔻این مدرسه توسط جمعی از معلمان افغانستانی مقیم مشهد اداره میشود و تمام هزینههای مدرسه از قبیل اجاره ساختمان، هزینه رفت و آمد معلمان داوطلب و… از طریق کمکهای خیرین و شهریه دانشآموزان تأمین میشود.
شماره کارت بانک توسعه تعاون
5029-0810-4196-8062
بنام کانون بعثت اخلاق
شماره کارت بانک آینده
6362-1470-1001-4239
بنام انجمن مردمنهاد سپهرداد طوس شرق
https://t.me/besateakhlagh
جمعآوری کمکهای نقدی مردمی برای تامین هزینه تحصیل ۵۰ دانشآموز افغانستانی که پس از حمله طالبان به مشهد مهاجرت کردهاند.
مدرسه حضرت ابوالفضل بلوار شهید آوینی(گلشهر)
(مجموع هزینه سال تحصیلی یک دانشآموز ۱ میلیون و ۷۵۰ هزار تومان)
🔻توضیح:
این دانشآموزان، مهاجران فاقد اوراق اقامت هستند و امکان تحصیل در مدارس دولتی را ندارند. از این رو، این دانشآموزان در مدرسه خودگردان حضرت ابوالفضل واقع در بلوار شهید آوینی (گلشهر) تحصیل میکنند.
🔻این مدرسه توسط جمعی از معلمان افغانستانی مقیم مشهد اداره میشود و تمام هزینههای مدرسه از قبیل اجاره ساختمان، هزینه رفت و آمد معلمان داوطلب و… از طریق کمکهای خیرین و شهریه دانشآموزان تأمین میشود.
شماره کارت بانک توسعه تعاون
5029-0810-4196-8062
بنام کانون بعثت اخلاق
شماره کارت بانک آینده
6362-1470-1001-4239
بنام انجمن مردمنهاد سپهرداد طوس شرق
https://t.me/besateakhlagh
Forwarded from احسان شريعتی Ehsan Shariati
🔷🔸هوالباقی... از اوییم و بسوی او...
🔸با کمال تآسف خبر یافتیم که جناب شریف عباسپناه، برادر دوست ارجمندمان آقای محمدلطیف، پژوهشگر پیگیر کویریات معلم شریعتی، بر اثر کرونا از میان ما هجرت کردهاند... زندهیاد شریف فقید عمر گرانمایهی خویش را وقف پیمودن راه «آگاهی، آزادی و عدالت» نمود... از درگاه ایزدی آرامش و آمرزش آن شادروان را مسئلت و با عرض تسلیت به برادر عزیزمان محمدلطیف برایشان صبر و سلامت در مسیر استمرار راه آرزو میکنیم ...
احسان شریعتی (از سوی خانواده شریعتی)
#تسلیت
✅@Dr_ehsanshariati
🔸با کمال تآسف خبر یافتیم که جناب شریف عباسپناه، برادر دوست ارجمندمان آقای محمدلطیف، پژوهشگر پیگیر کویریات معلم شریعتی، بر اثر کرونا از میان ما هجرت کردهاند... زندهیاد شریف فقید عمر گرانمایهی خویش را وقف پیمودن راه «آگاهی، آزادی و عدالت» نمود... از درگاه ایزدی آرامش و آمرزش آن شادروان را مسئلت و با عرض تسلیت به برادر عزیزمان محمدلطیف برایشان صبر و سلامت در مسیر استمرار راه آرزو میکنیم ...
احسان شریعتی (از سوی خانواده شریعتی)
#تسلیت
✅@Dr_ehsanshariati
Forwarded from احسان شريعتی Ehsan Shariati
🔷🔸«شهادت» یا گواهی دادن
🖋احسان شریعتی
🔸در مقام فریضهی اخلاقی
مهمترین نکتهای که در ایام اربعین نباید از یاد برد این حقیقت تاریخی است که قیام حسینی در اساس علیه حکومتی شریعتمدار رُخ داد و از همینرو امام متهم به خروج و فتنه و تکفیر شد. از اینرو مقاومتی افشاگر و آگاهیبخش ضروری مینمود. معنای شهادت (بمثابه وظیفه و تکلیفی متفاوت با جهاد)، برافروختن یک شمع در دل تاریکی است. سیاهی بر همه جا سیطره یافته که ناگهان جرقهای کوچک در ظلمت میدرخشد. و این شاخصهی نور است که هرچند کوچک، تمامی سیاهی را میشکافد و سلطهی بلامنازعش را درهم میشکند.
🔹در تاریخ اسلام هنگامی که قرار شد نهضت به نظام تبدیل و یا نظام های باژگونه بازتولید شوند، فرزند انقلاب در برابر انحراف خلافت به امارت (یا سلطنت) تسلیم نشد و نه گفت، و در محکمهی تاریخ گواهی داد که در آنجا که «نمیتوان» جهاد کرد «میبایست» رویاروی قدرت ایستاد و حقیقت را ابلاغ کرد اگرچه با بذل جانِ خویش و تا آنجا که بتوان بهشکل خشونتپرهیز.
🔸درس قیام عاشورا برای امروز نیز این است که در برابر گروهها و اقلیتهایی که بناگاه از پشت کوه از راه میرسند و با خودمقدسپنداری، اعلام میدارند که میخواهند بهنام و بهنمایندگی خدا و خلافت و جانشینی پیامبر او به اجرای احکام شریعت بر خلق اعلام بیردازند و بر گردهی مردم سوار بر آنها امارت و حکومت کنند، باید ایستاد، نه گفت و شهادت داد که «برترین جهاد ابلاغ کلمهی حق است نزد سلطان جائر».
🔹زیرا نمایندهی حقیقی خدا خلق اوست و آنان که بهنام «سایه و آیه و مایه»ی خداوند بخواهند حق حاکمیت مردم بر خویش را غصب کنند، نقض غرض توحید کرده و دین شرک را در ردای دین پوشانده اند.
🔸برای نمونه، هماینک مقاومت پنجشیر کوچک بروشنی نشان خواهد داد که جرقهی نور یک شمع کوچک چگونه چیرگی فراگیر سیاهی را میشکافد و تمامخواهی آنرا به تعلیق میآورد. در اینجا تمامی خاصگراییهای قومی و فرقهای، دینی و عقیدتی، و..، رنگ میبازند و از آن پس سخن از گواهی دادن در دادگاه تاریخ در دفاع از ارزشهای انسانی، مردمی و جهانروا به میان و میدان خواهد آمد.
🔹زمانی در تاریخ اندیشه، دوستدار حکمت، سقراط، در دادگاه عوامفریبان در دفاع از حقیقت «بخردانه»ی قدسی و هستی، گواهی داد، جام شوکران را سرکشید.
🔸زمانی دیگر در تاریخ ایمان، عیسی پور مریم با مشروعیتزدایی اخلاقی از سلطهی امپراطوری و نفاق فریسیان به دفاع از معنویت مجسم برخاست و تحمل آن مصائب را به جان خرید.
و سرانجام، باز در تاریخ اسلام، حسین فرزند فاطمه نیز در افشای دگردیسی دینِ توحید و نبوت و شورا به دولتِ خلافت و امارت و سلطنت، و در دفاع از زیبایی زندگیِ شایستهی کرامت انسانی شهادت داد و شمعی کوچک را در دل تاریکی تام و حاکم برافروخت.
🔹و امروز ما، در برابر دادوستدهای پلید نوامپراطوریگریهای سیاسی و تاریکاندیشیهای فرهنگی و مذهبی، بیش از هر زمان دیگر، به شجاعت اندیشیدن، دلیری اخلاقی، و مقاومت جانانه برای ابلاغ پیام روشنایی نیازمندیم. درخشش و «کنش گفتاری» این نه گفتن بهموقع، هرچند بهظاهر نحیف، تمامی هیبت سیاهی را یکجا به تعلیق در میآورد...
#اخلاقی
#گواهی
#شجریان
#یادداشت
#احسان_شریعتی
✅ @Dr_ehsanshariati
🔆* موسیقی ضمیمه:
«خداخدا چه اثر ای مؤذنا که امشو،
خدا خدای شمایه، خدا خدای مو نیست!»
(در زادروز استاد شجریان)
📌برای نمایش کلیپ به وبسایت احسان شریعتی مراجعه فرمایید.
https://ehsanshariati.org/PostView?Action=Post&ID=1112
🖋احسان شریعتی
🔸در مقام فریضهی اخلاقی
مهمترین نکتهای که در ایام اربعین نباید از یاد برد این حقیقت تاریخی است که قیام حسینی در اساس علیه حکومتی شریعتمدار رُخ داد و از همینرو امام متهم به خروج و فتنه و تکفیر شد. از اینرو مقاومتی افشاگر و آگاهیبخش ضروری مینمود. معنای شهادت (بمثابه وظیفه و تکلیفی متفاوت با جهاد)، برافروختن یک شمع در دل تاریکی است. سیاهی بر همه جا سیطره یافته که ناگهان جرقهای کوچک در ظلمت میدرخشد. و این شاخصهی نور است که هرچند کوچک، تمامی سیاهی را میشکافد و سلطهی بلامنازعش را درهم میشکند.
🔹در تاریخ اسلام هنگامی که قرار شد نهضت به نظام تبدیل و یا نظام های باژگونه بازتولید شوند، فرزند انقلاب در برابر انحراف خلافت به امارت (یا سلطنت) تسلیم نشد و نه گفت، و در محکمهی تاریخ گواهی داد که در آنجا که «نمیتوان» جهاد کرد «میبایست» رویاروی قدرت ایستاد و حقیقت را ابلاغ کرد اگرچه با بذل جانِ خویش و تا آنجا که بتوان بهشکل خشونتپرهیز.
🔸درس قیام عاشورا برای امروز نیز این است که در برابر گروهها و اقلیتهایی که بناگاه از پشت کوه از راه میرسند و با خودمقدسپنداری، اعلام میدارند که میخواهند بهنام و بهنمایندگی خدا و خلافت و جانشینی پیامبر او به اجرای احکام شریعت بر خلق اعلام بیردازند و بر گردهی مردم سوار بر آنها امارت و حکومت کنند، باید ایستاد، نه گفت و شهادت داد که «برترین جهاد ابلاغ کلمهی حق است نزد سلطان جائر».
🔹زیرا نمایندهی حقیقی خدا خلق اوست و آنان که بهنام «سایه و آیه و مایه»ی خداوند بخواهند حق حاکمیت مردم بر خویش را غصب کنند، نقض غرض توحید کرده و دین شرک را در ردای دین پوشانده اند.
🔸برای نمونه، هماینک مقاومت پنجشیر کوچک بروشنی نشان خواهد داد که جرقهی نور یک شمع کوچک چگونه چیرگی فراگیر سیاهی را میشکافد و تمامخواهی آنرا به تعلیق میآورد. در اینجا تمامی خاصگراییهای قومی و فرقهای، دینی و عقیدتی، و..، رنگ میبازند و از آن پس سخن از گواهی دادن در دادگاه تاریخ در دفاع از ارزشهای انسانی، مردمی و جهانروا به میان و میدان خواهد آمد.
🔹زمانی در تاریخ اندیشه، دوستدار حکمت، سقراط، در دادگاه عوامفریبان در دفاع از حقیقت «بخردانه»ی قدسی و هستی، گواهی داد، جام شوکران را سرکشید.
🔸زمانی دیگر در تاریخ ایمان، عیسی پور مریم با مشروعیتزدایی اخلاقی از سلطهی امپراطوری و نفاق فریسیان به دفاع از معنویت مجسم برخاست و تحمل آن مصائب را به جان خرید.
و سرانجام، باز در تاریخ اسلام، حسین فرزند فاطمه نیز در افشای دگردیسی دینِ توحید و نبوت و شورا به دولتِ خلافت و امارت و سلطنت، و در دفاع از زیبایی زندگیِ شایستهی کرامت انسانی شهادت داد و شمعی کوچک را در دل تاریکی تام و حاکم برافروخت.
🔹و امروز ما، در برابر دادوستدهای پلید نوامپراطوریگریهای سیاسی و تاریکاندیشیهای فرهنگی و مذهبی، بیش از هر زمان دیگر، به شجاعت اندیشیدن، دلیری اخلاقی، و مقاومت جانانه برای ابلاغ پیام روشنایی نیازمندیم. درخشش و «کنش گفتاری» این نه گفتن بهموقع، هرچند بهظاهر نحیف، تمامی هیبت سیاهی را یکجا به تعلیق در میآورد...
#اخلاقی
#گواهی
#شجریان
#یادداشت
#احسان_شریعتی
✅ @Dr_ehsanshariati
🔆* موسیقی ضمیمه:
«خداخدا چه اثر ای مؤذنا که امشو،
خدا خدای شمایه، خدا خدای مو نیست!»
(در زادروز استاد شجریان)
📌برای نمایش کلیپ به وبسایت احسان شریعتی مراجعه فرمایید.
https://ehsanshariati.org/PostView?Action=Post&ID=1112
وب سایت رسمی احسان شریعتی
«شهادت» یا گواهی دادن
مهمترین نکتهای که در ایام اربعین نباید از یاد برد این حقیقت تاریخی است که قیام حسینی در اساس علیه حکومتی شریعتمدار رُخ داد و از همینرو امام متهم به خروج و..
از بودن تا شدن
به آتش نشانِ قهرمان علی لندی
همیشه
فاصله هایی ست
در بَرابَرِ انسان
*
از بودن تا شدن
از خواستن تا بَرخاستن
از سوختن تا ساختن
از آتش تا خاکستر
*
همیشه
فاصله هایی ست
در بَرابَرِ انسان
*
و تو
این فاصله ها را
یک شَبِه طِی کردی
یک تَنِه طِی کردی
ای بُزرگمَردِ کوچک !
*
وَ ازین پس
زَنگ هایِ مدرسه ها
آغاز را
به یاد تو
خواهند نواخت
وَ خنیاگرانِ باد هایِ خزان
برگ ریزان
ازان رویشِ ناگهان
سرود ها
خواهند ساخت
شاگرد اوّلِ کلاسِ زِندِگان
در جَشنِ مِهرِگان ...
سعید شهرتاش
سوم مهر ماه 1400
به آتش نشانِ قهرمان علی لندی
همیشه
فاصله هایی ست
در بَرابَرِ انسان
*
از بودن تا شدن
از خواستن تا بَرخاستن
از سوختن تا ساختن
از آتش تا خاکستر
*
همیشه
فاصله هایی ست
در بَرابَرِ انسان
*
و تو
این فاصله ها را
یک شَبِه طِی کردی
یک تَنِه طِی کردی
ای بُزرگمَردِ کوچک !
*
وَ ازین پس
زَنگ هایِ مدرسه ها
آغاز را
به یاد تو
خواهند نواخت
وَ خنیاگرانِ باد هایِ خزان
برگ ریزان
ازان رویشِ ناگهان
سرود ها
خواهند ساخت
شاگرد اوّلِ کلاسِ زِندِگان
در جَشنِ مِهرِگان ...
سعید شهرتاش
سوم مهر ماه 1400
Forwarded from صبح ما
🔰اربعین حسینی
✍🏻دکتر علی شریعتی
🔸داستان کربلا، نه از آغاز تاسوعا - و یا محرم - شروع می شود و نه عصر عاشورا یا اربعین تمام می شود.
🔶 «...ما داستان کربلا را از روز تاسوعا می دانیم و عصر عاشورا ختمش می کنیم بعد دیگر نمی دانیم چه شد! همین طور هستیم تا اربعین (آنجا شله ای می دهیم و بعد قضیه دیگر بایگانی است!)، و بعد سال دیگر باز همین طور و سال دیگر و سال دیگر باز همین طور.
🔸داستان کربلا، نه از آغاز تاسوعا - و یا محرم - شروع می شود و نه به عصر عاشورا یا اربعین تمام می شود. این است که دو طرف قیچیش کردیم و آن را از معنی انداختیم - مثل قلبی که از داخل بدن در بیاوریم، که دیگر قلب نیست! [باید قلب را] در این سینه و اندام بزرگ بشری و در تسلسل عظیم یکدست تاریخ انسان بگذاریمش; آنوقت تپش پیدا می کند و آنوقت خون حسین، خون می شود. الآن از آن، ماده ی تخدیری درست کرده ایم و چه معجزه ای کرده اند!
🔶 مذاهب دیگری را که می خواستند منحرف کنند، راهش این بود که نقاط مترقی آموزنده و سازنده اش را کتمان می کردند و طرح نمی کردند، و بیشتر مسائل بی ضرر و بی بو و خاصیت تخدیرش را دائماً تبلیغ و منتشر می کردند و مردم به وسیله ی آن مذهب، آرام و بی ضرر و بی بو و خاصیت می شدند.
🔸اما در اینجا معجزه ی تازه ای در کار است، و آن اینکه همه ی مسائل در تشیع، و همه ی مسائل دیگر اسلامی، تحت الشعاع قرار گرفته و در سایه رفته، بایگانی شده، مجهول مانده و قربانی داستان کربلا شده است.
🔸و ما - به عنوان شیعه امروز - فقط یک پرده خون در برابر چشممان می بینیم. و از همین ماده ی خون که مترقی ترین و سازنده ترین ماده ی حیاتی انسان است، ماده ی تخدیری ساختیم که اصولاً به هرکس تزریق می شود، فلج می شود! و آنوقت مذهب زندگی و حرکت و حیات و هجرت و کمال، مذهب گریستن شده...»
🔺برگرفته از کتاب #حسین_وارث_آدم ، بخش #بینش_تاریخی_شیعه ، انتشارات قلم، چاپ بیست و یکم، ۱۳۹۵، صص ۲۲۲ - ۲۲۱.
#صبح_ما
@sobhema_ir
✍🏻دکتر علی شریعتی
🔸داستان کربلا، نه از آغاز تاسوعا - و یا محرم - شروع می شود و نه عصر عاشورا یا اربعین تمام می شود.
🔶 «...ما داستان کربلا را از روز تاسوعا می دانیم و عصر عاشورا ختمش می کنیم بعد دیگر نمی دانیم چه شد! همین طور هستیم تا اربعین (آنجا شله ای می دهیم و بعد قضیه دیگر بایگانی است!)، و بعد سال دیگر باز همین طور و سال دیگر و سال دیگر باز همین طور.
🔸داستان کربلا، نه از آغاز تاسوعا - و یا محرم - شروع می شود و نه به عصر عاشورا یا اربعین تمام می شود. این است که دو طرف قیچیش کردیم و آن را از معنی انداختیم - مثل قلبی که از داخل بدن در بیاوریم، که دیگر قلب نیست! [باید قلب را] در این سینه و اندام بزرگ بشری و در تسلسل عظیم یکدست تاریخ انسان بگذاریمش; آنوقت تپش پیدا می کند و آنوقت خون حسین، خون می شود. الآن از آن، ماده ی تخدیری درست کرده ایم و چه معجزه ای کرده اند!
🔶 مذاهب دیگری را که می خواستند منحرف کنند، راهش این بود که نقاط مترقی آموزنده و سازنده اش را کتمان می کردند و طرح نمی کردند، و بیشتر مسائل بی ضرر و بی بو و خاصیت تخدیرش را دائماً تبلیغ و منتشر می کردند و مردم به وسیله ی آن مذهب، آرام و بی ضرر و بی بو و خاصیت می شدند.
🔸اما در اینجا معجزه ی تازه ای در کار است، و آن اینکه همه ی مسائل در تشیع، و همه ی مسائل دیگر اسلامی، تحت الشعاع قرار گرفته و در سایه رفته، بایگانی شده، مجهول مانده و قربانی داستان کربلا شده است.
🔸و ما - به عنوان شیعه امروز - فقط یک پرده خون در برابر چشممان می بینیم. و از همین ماده ی خون که مترقی ترین و سازنده ترین ماده ی حیاتی انسان است، ماده ی تخدیری ساختیم که اصولاً به هرکس تزریق می شود، فلج می شود! و آنوقت مذهب زندگی و حرکت و حیات و هجرت و کمال، مذهب گریستن شده...»
🔺برگرفته از کتاب #حسین_وارث_آدم ، بخش #بینش_تاریخی_شیعه ، انتشارات قلم، چاپ بیست و یکم، ۱۳۹۵، صص ۲۲۲ - ۲۲۱.
#صبح_ما
@sobhema_ir
Forwarded from فرزانآگاهی
#حسین ضعیفی که باید برای او گریست نبود… آموزگار بزرگ شهادت اکنون برخاسته است تا به همۀ آنها که جهاد را تنها در توانستن مىفهمند و به همۀ آنها که پیروزى بر خصم را تنها در غلبه، بیاموزد که #شهادت نه یک باختن، که یک انتخاب است؛ انتخابى که در آن، مجاهد با قربانى کردن خویش در آستانۀ معبد آزادى و محراب عشق، پیروز مىشود و حسین «وارث آدم» – که به بنیآدم زیستن داد و «وارث پیامبران بزرگ» – که به انسان چگونه باید زیستن را آموختند ..
مقتدایان امام حسین علیه السلام کسانى هستند که از مایه جان خویش در راه خدا نثار مىکنند و به راستى حسین آموزگار بزرگ شهادت است که هنر خوب مردن را در جان بىتاب انسانهاى عاشق، تزریق میکند.
افسوس که به جای افکارش، زخمهای تنش را نشانمان دادند ..
🌿معلم شهید #علی_شریعتی
https://t.me/farzan_agahi
مقتدایان امام حسین علیه السلام کسانى هستند که از مایه جان خویش در راه خدا نثار مىکنند و به راستى حسین آموزگار بزرگ شهادت است که هنر خوب مردن را در جان بىتاب انسانهاى عاشق، تزریق میکند.
افسوس که به جای افکارش، زخمهای تنش را نشانمان دادند ..
🌿معلم شهید #علی_شریعتی
https://t.me/farzan_agahi