اكنون، ما و شريعتی
1.41K subscribers
1.31K photos
198 videos
86 files
1.41K links
چشم‌اندازِ نوشريعتی
Download Telegram
ما را به خاطر بیاور
مارا که تازه جوانانی بیست ودو ساله بودیم
شور عشق در سینه داشتیم و
پبش ازآن که عاشق شویم
سینه بر خاک سوده مردیم
ما را به خاطر بیاور
مارا که سینه سرخانی خنیاگر بودیم
و ده به ده
نه در آسمان و نه در کوهسار و نه بر شاخسار
که در بازار
پبش از آنکه آوازه خوان شویم
بر شاخه تکیده از تکیه گاه خویش
جان وا سپردیم
به خاطر دارم
پیام تان را, سرنوشت تان را
که همیشه در گذرگاه خاطرم در گذر است
آوازهای صامت سینه سرخان سینه بر سیخ
و تجسر آرزوهای بیست ودوساله گان سینه بر سنگ
و از تکرار یادشان
شاید بیش از آن که شاعر شوم
بیست و دو ساله می میرم

شعر از زنده‌یاد
عزت ابراهیم‌نژاد
شهید کوی دانشگاه
۱۸ تیرماه ۱۳۷۸
توضیح دکتر موسی اکرمی* در باره انتشار مخدوش و محذوف گفت‌وگوی وی در باره دکتر علی شریعتی در ماهنامه قلم‌یاران‌

دوستان مجلۀ قلم‌یاران از من خواستند با آنان گفت‌وگویی داشته باشم در بارۀ دکتر علی شریعتی. ابتدا نپذیرفتم. من پس از انقلاب هیچ نوشته یا گفته‌‌ای در بارۀ ایشان منتشر نکرده بودم.

نظرم این بود که سخن گفتن در بارۀ دکتر شریعتی امری است خطیر. این کار نیازمند دقت و احساس مسوولیت درخور است تا سخن به‌سنجیدگی گفته آید و در دام تأیید کامل یا نفی کامل نیافتیم.

به‌هر روی، با اصرار دوستان، برگزاری نشست برای «گفت‌و‌گو» را پذیرفتم که انجام شد. متن پیاده‌شده در کوتاه‌ترین فرصتی که برایم در نظر گرفته شده بود ویراسته شد و در اختیار دوستان قلم‌یاران قرار گرفت.

ظاهراً این مصاحبه نیز گرفتار بلای «مساله»ی کاغذ شد و کمی بیش از یک‌سوم مطلب به‌گونه‌ا‌ی انتشار یافت که علی‌رغم باورم به حسن نیتی که نزد دوستان سراغ داشتم ناگزیر شدم به اطلاعشان برسانم که متأسفانه کلیت مطلب به‌گونه‌‌ای ناقص و مخدوش منتشر شده است. البته دوستان از سر لطف کوشیدند در برابر گلایۀ من گریزناپذیری کوتاه‌سازی متن را توجیه کنند.

اینک که به‌هر روی آن گفت‌وگو در هیجدهمین شماره‌ی «قلم‌یاران»، تیرماه ۱۳۹۸، در ۵ صفحه (صص ۷۸-۸۲) منتشر شده، دوستان پایگاه اینترنتی فرهنگ امروز لطف کرده‌اند متن کامل گفت‌وگو را بازنشر داده‌اند.

گفتنی است که این همه‌ی سخن من در باره‌ی‌ پدیده‌ی‌ شگرفی در جامعه‌ی ما به‌نام «دکتر علی شریعتی» نیست. این به‌هر حال، توصیف گذرای کسی است که نگاه‌هایی همان‌سان گذرا بر بخش‌هایی از قله‌ای بلند انداخته است و با همان شتابزدگی چشمان اندیشه و احساسش هم زیبایی‌هایش را دیده است هم ترس‌انگیزی‌ها و وهم‌آفرینی‌هایش را.

در ضمن عنوان گفت‌وگو را من گذاشته بودم: «ضرورت نقد همدلانۀ دکتر شریعتی، چونان تجلی ساحت‌هایی از هستی تاریخی گریزناپذیر ما.»

** دکتر موسی اکرمی استاد تمام، نویسنده، مترجم و ویراستار در گروه فلسفه علم دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات است‌.
این استاد دانشگاه علاوه بر تخصص‌ در رشته فیزیک و فلسفه در زمینه جریان‌های گوناگون فکری پیش از انقلاب، مطالعات جدی دارد‌.

🆔 @rahmatollah_bigdeli

🔻لینک یادداشت دکتر اکرمی در کانال تلگرامی ایشان:
https://t.me/musaakrami/4576

🔻لینک متن کامل گفت‌وگو در پایگاه اینترنتی فرهنگ امروز:

🆔 http://yon.ir/cRa0g
‍ ‍‍ 🔷🗒​«ننویسنده»!

🖋 سوسن شریعتی

🔆«ننویسندگی !چه کار سخت و خسته‌کننده‌ای است! ...سه چهار روز است احساس می‌کنم که گویی به کار سخت و رنج‌آوری مشغولم، سخت‌تر و تلخ‌تر از هر کاری، خسته‌کننده‌تر از هر عملی، آن هم چه کاری! هیچ تعطیل‌بردار نیست. ساعتی و لحظه‌ای بی‌کاری و استراحت ندارد. شبانه‌روزی است. یک دقیقه مهلت نمی‌دهد! بی‌طاقتم کرده است. در عمرم از کاری این‌چنین کوفته نشده‌ام، این‌چنین به فغانم نیاورده است. اصلاً هیچ‌وقت نمی‌دانستم، احساس نکرده بودم که ننوشتن هم کاری است و حالا می‌فهمم که چه کار طاقت‌فرسایی است. سه چهار روز است که مداوم، بدون لحظه‌ای بیکاری، دقیقه‌ای استراحت دارم نمی‌نویسم! امشب دیگر به زانو درآمدم. گفتم چند صفحه‌ای استراحت کنم، چند سطری نفس بکشم و حالم که کمی بهتر شد باز بروم سر ننوشتن. »

📌(علی شریعتی-گفتگوهای تنهایی)

🔆شریعتی از سال های نوجوانی تا آخرین لحظات زندگی اش که در آغاز میانسالگی به پایان رسید با کلمات سر و کار داشته است: در مجموع بیست و سه سال؛ بیست و سه سالی که تعطیل بردار نبوده است : با نوشتن در روزنامه خراسان در دهه سی آغاز می شود و در سال 56 با نوشتن رساله های ممنوعه( خودسازی انقلابی)به پایان می رسد. مجموعه این بیست و سه سال می شود. حدود16000صفحه مطلب؛ از نامه نگاری گرفته تا شعر، از سخنرانی تا مکتوب؛ از ترجمه تا تألیف. او تا به آخر عمر به هر دری می زند برای شنیده شدن و خوانده شدن. اولین تمرین های او برای نوشتن در حوزه عمومی به روزنامه خراسان در دهه سی بر می گردد؛ حول و حوش بیست سالگی . در این ایام مقالات او هم به ادبیات ربطی پیدا می کنند و هم به حوزه دین (مکتب واسطه) ؛ هم شعر می گوید، هم ترجمه می کند( ابوذر، در نقد و ادب،..). در سال های اقامت در اروپا نیز کار به همین منوال است.

🔆او به نوشتن مقالات کوتاه در ارگان دانشجویان ایرانی «ایران آزاد» و «نامه پارسی» ادامه می دهد و البته ترجمه «نیایش» اثر الکسیس کارل. با ورود به ایران و در همان سال های آغازین اقامت در مشهد (نیمه دوم دهه چهل) نخستین اثر خود را به نام «کویر» به چاپ می رساند. «هبوط » نیز در همین ایام نوشته می شود و نیز تمامی متونی که پس از مرگش به نام «گفتگوهای تنهایی» به چاپ رسیده اند و البته باز هم مقالاتی در نشریات ادبی چون هیرمند. تا قبل از آغاز سخنرانی در حسینیه ارشاد در سن 33 سالگی هیچ کس او را به عنوان سخنران نمی شناسد. بیشترین آثار مکتوب او در فاصله زمانی میان ۴۷ تا ۵۲ نوشته شده اند و از قضا در زمانی که به عنوان سخنران در حسینیه ارشاد مشغول به ایراد سخن است. اما بر خلاف تصور عمومی از میان 6600 صفحه اثر مکتوب فقط 2228 صفحه به متون کویریاتی اختصاص دارد و ۴۳۷۲ صفحه باقیمانده به حوزه اندیشه، دین و جامعه مربوط می شود. (« ما و اقبال»، «بازگشت به کدام خویش»، «حج»، «نیایش»، «حسین وارث آدم» و...)شریعتی از سال ۴۷ در رفت و آمد مدام میان تهران و مشهد است و کمی پس از استقرار در تهران دستگیر می شود. زیست موقتی و نداشتن خلوتی مستقر بی تردید پراتیک نوشتن را تحت تاثیر این موقعیت اورژانسی قرار می دهد. شریعتی می نویسد علی رغم اضطرار و اضطراب، علی رغم دربدری، علی رغم زمان تنگ و نبود امکانات. چه چیز می نویسد؟ شطحیات؟ علمی-پژوهشی؟ مقید به فرمات دانشگاهی؟ رساله های ادبی؟ با رفرانس؟ از جنس اندیشه؟ از نوع دین؟
شریعتی به هنگام مرگ 43 سال داشت و از خود حدود 16000صفحه متن مکتوب و شفاهی برجای گذاشت. در این میان ۶۶۰۰ صفحه به آثار مکتوب او اختصاص دارد که به شکل کتاب، رساله، نامه و مقالات کوتاه به چاپ رسیده است. نه وقتی می نوشت نویسندگانی بود و نه وقتی سخنرانی می کرد وعظ. چهل سال بحث و گفتگو پیرامون بركات و ضربات اندیشه ها ي او براي من معاصر ايراني اين گفته را تأييد مي كند.
او یک ننویسنده بود!

#ننویسنده
#علی_شریعتی
#نویسنده
#آثار_مکتوب
#یادداشت
#سوسن_شریعتی
#بنیاد_فرهنگی_دکتر_علی_شریعتی

🆔 @Shariati_SCF


📸عکس پیوست : دست نوشته علی شریعتی از گفتگوهای تنهایی
🔷📸 نخستین چاپ کتاب کویر

🔆کتاب" کویر" در دو هزار نسخه در۲۹ اردیبهشت ۱۳۴۹ در چاپخانه طوس مشهد به چاپ رسید.

🔆شریعتی خود در مقدمه این کتاب می نویسد:

📌"این کتاب بث الشکوی های یک روح کویری است و این کویر، هم جهان من است و هم تاریخ من و هم میهن من و هم دل من، خویشتن غریب من، زیستن بایر و آتشناک من و بالاخره داستان من و این کویر تشنه و مرموز و گدازان و منتظر و غمگین "بودن"!(ص۲۰)

#آثار_مکتوب
#علی_شریعتی
#نویسنده
#کویر
#بنیاد_فرهنگی_دکتر_علی_شریعتی

🆔 @Shariati_SCF
🔷📸 نخستین جلد کتاب اسلام شناسی

🔆کتاب " اسلام شناسی" در تاریخ ۱۱ دی ماه ۱۳۴۷ در چاپخانه طوس مشهد در تیراژ دو هزار به چاپ می رسد.

🔆 بخش اعظم این کتاب ۶۲۷ صفحه ای دروس شریعتی در دانشکده ادبیات مشهد است که توسط دانشجویان ضبط می شده و به تمامی توسط شریعتی ویراستاری دوباره شده است. " سیمای محمد" تنها متن نوشته شده این مجموعه است که در کتاب " محمد خاتم پیامبران" قبل از این مجموعه به چاپ رسیده بوده است. شریعتی این کتاب را تقدیم می کند به:
🔆"کسانی که خود کاری نمی کنند و از اینکه دیگری کاری کند آزرده می شوند".

#آثار_مکتوب
#اسلام_شناسی
#نویسنده
#علی_شریعتی
#بنیاد_فرهنگی_دکتر_علی_شریعتی

🆔 @Shariati_SCF
🔷🗒مقدمه علی شریعتی بر ترجمه کتاب "درنقد وادب" 

🔷🔸بخش هایی از این مقدمه به شرح ذیل می باشد:

🔆استاد من، حضرت دکتر فیاض «کتاب فی‌النقد والادب» را بمن مرحمت کردند و ضمن ستایشی که از نویسنده آن، دکتر محمد مندور، و کارهای او در نقد ادبی نمودند مرا به ترجه‌ی آن واداشتند و آنچه اکنون می‌بینید ترجمه‌ی همان کتابست که ده سال پیش انجام یافته بود و غیبت چندین ساله‌ی من از ایران و باز نیافتن متن اصلی و دیگر مشکلات انتشار آنرا تا امروز بتأخیر انداخت.


🔆ما فارسی‌زبانان ـ که از ثروتمندترین سرمایه‌داران ادب در جهان بشمار می‌آئیم و بداشتن آثار ادبی و بخصوص شاهکارهای شعری، بحق، می‌بالیم، در مسیر نقد هنر و ادب که امروز، در جهان متمدن، یک هنر مشخص و جدی شده و حتی ـ چنانکه برخی از متفکران، چون سنت بوو، معتقدند بصورت علمی مستقل در ردیف دیگر علوم انسانی درآمده است، و اروپائیان در این راه منزل‌ها بریده‌اند هنوز نوسفریم.

🔆در سال‌های اخیر، تلاش برای جبران این کمبود در میان اهل هنر و ادب ایران، کاملا، محسوس است و کارهائی کرده و گاهم‌هائی برداشته‌اند ولی غالباً، در این رشته نیز همان نقصی که در دیگر زمینه‌ها، بخصوص زمینه‌های اجتماعی و انسانی و فرهنگی ما، وجود دارد بچشم می‌خورد زیرا صاحب‌نظران ما در این نظرگاه نیز دو گروه متمایزند: یا کسانیند که به فنون و متون ادب پارسی کاملا واقفند و بقولی «از قدماء معاصرین» بشمار می‌آیند که، با همه پرمایگی و ارجمندی، از صدها اندیشه و آفرینشی که در ادب اروپائی مطرح است بیگانه‌اند و از کشاکش‌ها و گرایش‌های بسیار حساس و مهمی که در مسائل کلی هنر و ادب و زیبائی‌شناسی و روان‌شناسی ادبی و غیره هست بی‌خبر، و ناچار کمیت اندیشه‌شان در همان جولانگاه تنگ گذشته محدود است و منزلی تازه و راهی نو و سخنی بدیع ندارند و نمی‌توانند داشت. و یا در مقابل، ایرانیانی «هوشنگ هناوید» که یکسره از سرچشمه‌ی ادب پارسی بدورند و بیگانه و هر چه دارند از اروپا دارند و، در نتیجه، ترجمه فکر می‌کنند، ترجمه حرف می‌زنند، ترجمه تألیف می‌کنند! ترجمه قضاوت می‌کنند و اظهار نظر، ترجمه تجزیه و تحلیل می‌کنند و حتی ترجمه دین‌دارند و ترجمه بی‌دین! و خلاصه حرف حرف خودشان نیست و ناچار آنچه می‌گویند، درست یا نادرست، غالباً (بمعنی حقیقی کلمه) «بیجا» است و گنگ و ناهماهنگ و بسیار کم اثر. و در اینجا است که ارزش نویسندگان و هنرمندان و متفکران و دانشمندان «دو فرهنگه» کاملا آشکار می‌گردد، در هر زمینه و نیز در زمینه مسائل ادبی و از جمله نقد. و دکتر مندور از همین «دوفرهنگه»ها است که هم مایه‌ی بومی و محلی دارد و هم بینش جهانی و نگاه امروزین و ما بچنین کسانی سخت نیازمندیم.
________________

📗 کتاب " در نقد و ادب" اثر مندور درسال ۱۳۴۹ توسط علی شریعتی ترجمه شد.
📗 این ترجمه پایان نامه لیسانس شریعتی بوده است که ده سال پیش از انتشار ترجمه شده است و در سال ۴۹ در تیراژ ۲۰۰۰ و با سرمایه مولف و با مقدمه دکتر یوسفی در مشهد به چاپ می رسد.
___________



#آثار_مکتوب
#در_نقد_ادب
#علی_شریعتی
#ترجمه
#بنیاد_فرهنگی_دکتر_علی_شریعتی

🆔 @Shariati_SCF
_______________
📌برای مطالعه کامل متن به آدرس زیر و یا گزینه instant view مراجعه کنید.

https://telegra.ph/مقدمه-علی-شریعتی-بر-ترجمه-کتاب-درنقد-وادب-07-12
🔷📸 نشریه هیرمند

🔆شریعتی پس از بازگشت به ایران تا پایان دهه‌ی چهل در برخی مجلات و جنگ‌ها ادبی و فرهنگی مشهد و تهران همچنان حضور دارد اما با اوج‌گیری فعالیت‌هایش در حسینیه ارشاد فعالیت او در زمینه رونامه نگاری به صفر می‌رسد.

🔆نشریه ادبی و هنری «هیرمند»، صاحب امتیاز و مدیر مسئول عبدالمجید مجید فیاض در سال ۱۳۴۶ در مشهد به چاپ رسید، عنوان این نشریه «ادبیات و هنر زمان» است. این شماره از نشریه با همکاری دکتر علی شریعتی، دکتر محمدحبیب الهی، دکتر اسماعیل خوئی، م – سرشک، قاسم صنعوی، اصغر الهی، مهندس عبداله طلوع، رضا دانشور، رضا نواب پور، و…. به چاپ رسیده است . مقاله شریعتی با عنوان « شعر چیست» ترجمه‌ی است از خلاصه کتاب «ادب چیست» ژان پل سارتر.

#آثار_مکتوب
#علی_شریعتی
#نشریه_هیرمند
#روزنامه_نگاری
#بنیاد_فرهنگی_دکتر_علی_شریعتی

🆔 @Shariati_SCF
🔷🔸"کوشنده نهضت ملی و سخنگوی دولت انقلاب، که با شکیبایی نمونه و تلاش خویش برای اعاده حیثیت در برابر مصائب ناشی از تحمل اتهامات ناروا، به نماد مظلومیت و پایداری یکی از قدیمی‌ترین زندانیان سیاسی پس از انقلاب بدل شد..."

📌 از متن تسليت خانواده شريعتي،به مناسبت درگذشت مهندس عباس امیر انتظام

🔹🔸اولین سالگرد درگذشت مهندس عباس امیرانتظام

#عباس_امیر_انتظام
#اولین_سالگرد_اسوه_صبر
#زندانی_سیاسی

@Dr_ehsanshariati
🔷📸گفتگوهای تنهایی و شاندل

🔆«دفترهای خاکستری» و «دفترهای سبز» و… که به نام شاندل ذکر شده در حقیقت رنگ‌های کلاسورهایی است که شریعتی عادت داشت در آن نوشته‌های تنهایی‌اش را بنویسد.


🔆شریعتی با خلق شخصیتی به نام «شاندل» او را نویسنده‌ی کتاب‌هایی به نام «گفتگوهای تنهایی» و… می‌نامد و در سخنرانی‌ها و نیز دست‌نوشته‌هایش از او به عنوان نویسنده‌ای تونسی‌تبار نام می‌برد. «دفترهای خاکستری» و «دفترهای سبز» و… که به نام شاندل ذکر شده در حقیقت رنگ‌های کلاسورهایی است که او عادت داشت در آن نوشته‌های تنهایی‌اش را بنویسد.

#گفتگوهای_تنهایی
#شاندل
#شریعتی
#نویسنده
#بنیاد_فرهنگی_دکتر_علی_شریعتی

🆔 @Shariati_SCF
‍ ‍‍ 🔷🔸تیشه زدن به کدام ریشه‌ها؟

📌در آستانهٔ یادمان قیام ملی سی تیر ۱۳۳۱

🖋احسان شریعتی


🔸اخیرا گفتگویی داشتم با روزنامهٔ اعتماد درباره نقش تلویزیون در ایران و جهان. مصاحبه‌ای تلفنی دربارهٔ موضوعی که از ماه‌ها پیش تقاضا شده بود و به هیچ‌وجه ربطی به تبلیغات جناحی صدا-و-سیما علیه دولت (و مثلا جنجال «سریال گاندو»)، نداشت. اما ازآنجا که زمان گفتگو با این جدال‌ها مصادف شده بود، دوستان اعتماد لطف کرده و آن گفتگو را در صفحهٔ اول روزنامه درج کرده بودند.
ازآنجا که به‌دنبال این گفتگو رسانه‌های دیگر هم تقاضای مصاحبه دربارهٔ این مناقشه را داشتند، ناگزیرم به‌ این وسیله به دوستان خبرنگار عرض و یادآوری کنم که تحلیل اینجانب ربط مستقیم به جدال‌های درون حاکمیت یا نظام نداشته و امثال ما از موضع یک شهروند و به‌شکل عام و به شیوهٔ ریشه‌ای فرهنگی، از منظر مصالح ملی مردم، سخن می‌گوییم.

🔹از این زوایه نگاه به موقعیت خطیر کشور و رویاروی بحران‌های تو-در-توی کنونی، نقش رسانه‌ها در مبارزه با آلودگی فضای خبری و انحراف افکار عمومی بسیار مهم و تعیین‌کننده است. زیرا نبرد اصلی قدرت‌های ذی‌نفع جهان (در جنگ‌افروزی، توسعه‌طلبی، اشغال‌گری، و گسترش واپس‌گرایی دینی و استبداد سیاسی در منطقه)، در همین میدان نمایش داده می‌شود.

🔸در این میانه، هرچند رسانه‌ها و مطبوعات، و در رأس همه صدا-و-سیمای هر کشور، امروزه، در قیاس با اینترنت و شبکه‌های اجتماعی، حاشیه‌نشین‌ محسوب می‌شوند، اما همچنان نقش اعتباردهی و رسمیت‌بخشی را از میان خروارها خبر و اطلاع متناقض و در هم-و-برهم فضای مجازی، بازی می‌کنند. از اینرو، سنگین‌ترین مسئولیت حقوقی را نیز، نسبت به سایر بخش‌ها در ایمن‌سازی یا آسیب‌رسانی به مصالح کشور دارند.
در این گفتگو، پس از اشاره به بی‌اعتبار شدن روش‌های پروپاگاندی تک‌صدا و یکسونگر در جهان معاصر، و حتی درک این موضوع از سوی سیاستگذاران تبلیغی و خبری کشور ما، از شیوه‌ٔ تازهٔ دیگری، و از پروژه‌ها و سناریوهایی با بودجه و برنامه‌ریزی‌های گسترده، سخن به‌میان آمد که هرچند در ظاهر این کار به نوعی «تیشه به ریشهٔ خود زدن» شبیه است،اما قصد دارند با میدان دادن به گفتمان‌های مخالف و حتی رادیکال علیه انقلاب و اسلام و نظام و..، بویژه در عرصهٔ فکری، دگراندیشان را در برابر یکدیگر علم کنند (و بویژه درمقابل گفتارها و گرایش‌ها معقول‌تر و ممکن‌تر).
این تحلیل را، روزنامه اعتماد به‌‌شکل توصیه‌وار چنین تیتر کرد که: «تلویزیون تیشه به ریشهٔ خود نزند!»
پس برای آن که موجب شبهه نشود باید توضیح داد که ما دایهٔ مهربان‌تر از مادر نیستیم و اگر صدا-و-سیما مایل است چنین عمل کند چرا ما باید مانع وی شویم؟!

🔹منظور اما از طرح آن انتقاد، نه به تلویزیون، که خطاب به سیاست‌گذاران تبلیغی-ترویجی نظام، فقط این تذکر بود که «ترا که خانه نیین‌ست بازی نه‌این است». برای نمونه، به‌جای آتش‌بازی با به میدان آوردن انواع گفتمان‌های مسئولان رژیم گذشته، علیه میراث ملی (از سنخ مصدقی)، و روشن‌اندیشی مذهبی (به‌روش شریعتی)، و همهٔ نمادهای مردمی آزادی‌خواهی و عدالت‌طلبی، آیا مصلحت یا خیر عمومی کشور حکم نمی‌کند که فضا برای آغاز یک گفتگوی انتقادی سالم و سازنده میان افق‌های فکری و سیاسی گوناگون مطرح در جامعه (و نیز در خود نظام)، گشوده شود؟

🔸و براستی نتیجهٔ چنان نفت اندازی‌ها و آتش‌بازی‌هایی تا کنون جز تقویت گرایش به گذشته‌، بازگشت به باستان‌گرایی قومی-نژادی، و تشدید حس نوستالژیک نسبت به ایدئولوژی شبه‌فاشیستی آریامهری در جامعهٔ ایران چه بوده است؟ سیاست ورشکستهٔ اعادهٔ حیثیت از قوام‌ها در برابر مصدق‌ها، کار هر جناح و با هر انگیزه‌ای که باشد، تخریب رقیب یا تأسیس خط مشی تجدیدنظرطلبی، ره به‌ جایی بهتر از همین‌جا که هستیم نخواهد برد !

#صدا_سیما_ملی
#روزنامه_کیهان
#روزنامه_اعتماد
#سرمایه_اجتماعی
#تیشه_زدن_به_منافع_ملی
#یادداشت
#احسان_شریعتی

@Dr_ehsanshariati
ای کاش تاریخ سویِ دگر داشت
به شهدایِ قیامِ سی تیر

با قامتِ قیام
مَردُم
به صَف ایستاده اند
وَ سینه سِپَر کرده اند
با دَست هایِ خالی
در برابرِ خودکامِگان
در برابرِ دربار
در برابرِ شاه
در سی امِ تیر ماه
*
وَ پاسخِ تاریخ
این بار نیز
دران گرمگاه
رگبار هایِ گلولۀ جانکاه...
*
فریاد هایِ سرخِ جوانان :
« زنده باد ایران »
در گلو شکسته
شَتَک زده است
بَر سَنگفرشِ خیابان
*
آنک
غروبِ غریبانۀ یاران
در سایه روشنِ گورِستان
تابوت از پی تابوت
در سکوت
از راه می رِسَند
*
وَ شهیدانِ وطن
بی کفن
این گونه
گمنام
در خاک می شَوَند
*
وَ جُرمِ شان
همه
اینَ ست که :
بَر پایِ خویش ایستاده اند
وَ برایِ آزادیِ ایران
وَ برایِ آبادیِ ایران
جان داده اند
*
اینَک حَرامیان
در هیأتِ حامیان
مِدال بَر سینه
در غیابِ شهیدان
به صحنه آمده اند
*
نامَردُمان
سَرمَستِ زور و زر
به تزویر
مَردُم،
صاحبانِ قیام را
گام از پیِ گام
از صَحنه
عَقَب می رانند
وَ خود
در خالیِ میدان
به نمایندگی
رَجَز می خوانند
وَ با دلار هایِ نفت خواران
وَ با چُماق هایِ مُفت خواران
آرام آرام
کودتایِ بیست و هشتمِ مرداد را
در پشتِ صَحنه
تدارُک می بینَند
وَ فردا و فردا هایِ پس از کودتا
حَصرِ آن پیرمردِ تنها را
در حِصارِ احمد آباد
توطِئه می چینَند ...
*
من
اینَک
خَسته خاطِر ازان سال هایِ تلخ
هنوز
از مُنتهایِ دَرد
با آهِ سَرد
می پُرسَم از خودم :
آغازِ هر قیام
آیا
برایِ مَردُمِ ما
نُقطۀ پایانِ ماجرا ست ؟
پایانِ هر قیام
آیا
سَرآغازِ کودتا ست ؟
*
هَر آفَرین
در اینجا
آیا
همیشه
به نِفرین
خَتم می شَوَد ؟
*
تاریخ را
جُزین نِفرین
آیا
برایِ ما
پاسُخِ دیگر نیست ؟
*
می پُرسَم از شما
نیز
پاسُخِ تان چیست ؟
*
ای کاش تاریخ
رویِ دگر داشت
ای کاش تاریخ
سویِ دگر داشت
ای کاش
ای کاش ...

سعید شهرتاش
سی ام تیرماه 98

#مزار_شهدای_سی_تیر

🆔 @Shariati_SCF
Forwarded from ایکنا اصفهان
شریعتی نگاهی تأویلی و دیالکتیکی به قرآن داشت/ روشنفکران دینی قرآن را کنار گذاشته‌اند

امیر رضایی، قرآن‌پژوه، نویسنده، از گردآورندگان آثار دکتر شریعتی و نویسنده کتاب کاربرد آیات قرآن در اندیشه شریعتی:

🔸شریعتی نگاهی تأویلی و دیالکتیکی به قرآن داشت و به ویژه با درکی که از مفهوم انسان پیدا کرده بود، توانست وارد قلمرو انسان‌شناسی قرآن شود. چیزی که در تفکر شریعتی در ارتباط با قرآن اهمیت بسیار زیادی دارد، همین انسان‌شناسی است.

🔸انسان‌شناسی قرآنی از نگاه شریعتی نوعی درک و دریافت عقلانی ـ شهودی بود و به همین دلیل توانست تفسیری تازه از هبوط آدم ارائه دهد که در تاریخ تفسیر نسبتاً کم‌نظیر بود.

🔸دکتر شریعتی در این تفسیر، آدم را نوع فلسفی انسان می‌داند و معتقد است همه انسان‌های تاریخ برای رستگاری باید به نوعی سرنوشت آدم را پیدا کنند، یعنی رستگاری انسان‌ها مدیون حرکتی است که آدم انجام داد.

🔸آدم، نوع فلسفی تک‌تک ماست و با نزدیک شدن به آن ایده خودآگاهی که آدم به آن نزدیک شد، انسان هبوط می‌کند، هبوط به زعم اقبال لاهوری که شریعتی نیز به طور تلویحی به آن اشاره کرده است؛ یعنی ما از حالی به حال دیگری منتقل می‌شویم، مثلاً از حالی عقلانی به حالی عقلانی ـ شهودی وارد می‌شویم.

🔸روش دکتر شریعتی روشی عقلانی ـ الهامی یا تأویلی ـ شهودی است، به ویژه آن‌جایی که آیات قرآنی متشابه هستند، شریعتی توانمندی فوق‌العاده‌ای در تفسیر و تأویل این آیات متشابه از خود نشان می‌دهد. در رابطه با آیات محکم نیز مواجهه‌ای عقلانی دارد، ولی مواقعی که معنای آیات قرآنی اوج می‌گیرد، نشان می‌دهد شریعتی با نگاه تازه‌ای که در اثر تحول درونی به آن رسیده است، می‌تواند به آن تفسیر و معنای تازه برسد.

🔸مفهوم حکمت در قرآن آمده و اغلب مفسران حکمت را مساوی با فلسفه می‌دانند، ولی ایشان تفسیر متفاوتی ارائه می‌دهد که به معنای خودآگاهی ویژه انسانی است.

🔸دکتر شریعتی با شناخت وجه پنهان وجود خودش توانست به وجه پنهان قرآن و دین دست پیدا کند. به هر حال این مسئله اهمیتی ویژه دارد. اگر مواجهه دکتر شریعتی با قرآن تنها عقلانی بود، یک برداشت و یک تفسیر سطحی از قرآن پیدا می‌کرد، در حالی که قرآن و دین هم وجه عقلانی و هم وجه الهامی دارد و شریعتی در آثارش به کرات به این مسئله اشاره کرده است.

🔸شریعتی معتقد است اگر انسان بتواند با امر قدسی و نامتناهی ارتباط برقرار کند، امکان رستگاری‌اش فراهم می‌شود. در قصه هبوط نیز آن درختی که خداوند آدم را از نزدیک شدن به آن منع می‌کند، درخت خودآگاهی می‌داند که در قرآن با عنوان «شَجَرَةِ الْخُلْدِ» یا درخت جاودانگی به آن اشاره شده است. به نظر می‌رسد نزدیک شدن به این درخت به عنوان یک نماد، نزدیک شدن به نفس خودمان است.

🔸نگاه شریعتی برخلاف نگاه مهندس بازرگان و مرحوم طالقانی که نگاهی افراطی و علم‌گرایانه به قرآن داشتند و تمام هم و غمشان این بود که آیات قرآن را با آخرین دستاوردها و نظریات علمی توجیه کنند، به دنبال اثبات حقانیت قرآن از طریق انطباق آیات قرآن با نظریات علمی نبود، بلکه روش شریعتی به نوعی تأویلی و انسان‌شناختی بود.

🔸روشنفکران پیش از انقلاب هم در لفظ و هم در معنا قرآن را نازل شده از کانون روحانی هستی می‌دانستند و اعتقاد داشتند قرآن تماماً وحی است که بر قلب پیامبر(ص) نازل شده، ولی روشنفکران پس از انقلاب تلقی متفاوت یا حتی متضادی نسبت به روشنفکران پیش از انقلاب دارند. از نظر من این تلقی‌ها مورد چالش و منازعه است و نمی‌توان به کلی اثبات کرد که قرآن رؤیای رسول بوده یا تفسیر پیامبر از هستی.

🔸دکتر شریعتی اعتقاد دارد زبان قرآن در موارد زیادی زبانی نمادین است. اگر زبان قرآن را نمادین در نظر بگیریم، جایی که می‌گوید «خورشید در یک سیاه‌چاله فرو می‌رود»، نباید این‌طور در نظر گرفت که خورشید واقعاً به سیاه‌چاله می‌رود.

🔸برای من تلقی روشنفکران امروز که قرآن را محصول خود پیامبر می‌دانند، چه در شکل رؤیا و چه در شکل تفسیر پیامبر، معنا ندارد.👇👇👇

iqna.ir/fa/news/3830329

به کانال خبرگزاری ایکنا اصفهان بپیوندید 👇👇👇

@iqna_isfahan
Forwarded from ایکنا اصفهان
شریعتی نگاهی تأویلی و دیالکتیکی به قرآن داشت/ روشنفکران دینی قرآن را کنار گذاشته‌اند

امیر رضایی، قرآن‌پژوه، نویسنده، از گردآورندگان آثار دکتر شریعتی و نویسنده کتاب کاربرد آیات قرآن در اندیشه شریعتی:

شریعتی نگاهی تأویلی و دیالکتیکی به قرآن داشت

شریعتی به شدت متأثر از اقبال لاهوری بود

شریعتی آدم را نوع فلسفی انسان می‌داند

مواجهه شریعتی با قرآن مواجهه‌ای تأویلی - شهودی و یا عقلانی - شهودی است

بازرگان و طالقانی نگاهی افراطی و علم‌گرایانه به قرآن داشتند

نهضت بازگشت به قرآن باید فعال و احیا شود

روشنفکران دینی امروز قرآن را کنار گذاشته‌اند

شریعتی توانمندی فوق‌العاده‌ای در تفسیر و تأویل آیات متشابه از خود نشان می‌دهد

شریعتی حکمت را خودآگاهی انسانی معنا می‌کرد

شریعتی به دنبال انطباق آیات قرآن با نظریات علمی  نبود👇👇👇

iqna.ir/fa/news/3830329

به کانال خبرگزاری ایکنا اصفهان بپیوندید 👇👇👇

@iqna_isfahan
‍ ‍‍ 🔷🔸«درنگ»

🖋 احسان شریعتی

🔹نبضِ تحول امور در ایران و منطقهٔ خاورمیانه به‌کُندی می‌زند. ضرب‌آهنگِ سیر رخدادها با نوعی تعلیق و درنگ در همهٔ سپهرها همراه است. گویی همه چیز با تأخیر پیش می‌رود. سمت-وسوی رویدادهای پیاپی اخیر، از عالم سیاست و دیپلماسی گرفته تا دنیای اقتصاد و معیشت، «چشم اندازِ» حل مسئله‌های متنوع و افقِ برون‌رفت از مشکلات مبتلابه را نشان نمی‌دهد. و ما این موقعیت مبهم و شبهه‌آلود را در حالی می‌زییم که «بحران»های درهم تنیده‌ در اوج خود قرار گرفته‌اند.
🔸فهم معنا و ارايهٔ تعریفی برای مفهوم «بحران» (پیش از توضیح چرایی و چگونگی بروز آن)، می‌تواند به یافتن و گشودن «سرنخ گره»، در رویارویی بحران‌های تو-در-توی کنونی (اعم از سیاسی-اقتصادی، و اجتماعی-فرهنگی)، یاری ‌رساند.
🔹«بحران» (Crise) نام مرحله‌ای از فرایند تکامل یک واقعیت یا فکر است که مهمترین شاخصهٔ آن برهم‌خوردن تعادل و تناسب تاکنونی یک موقعیت به‌گونه‌ای باشد که از تغییر-و-تحولی در راه خبر دهد و، در فرگشت آن پدیده، لحظهٔ تعیین‌کننده‌ و سرنوشت‌سازی به‌شمارآید («تصمیم»Krisis :). این لحظهٔ تصمیم‌ساز همان فاز حادِ (سنجش‌گرانه-Critical) بحران است که نشان‌گر ورود به آستانهٔ مرحله‌ٔ تازهٔ دیگر و گسستی با گذشته است.
و اما پرسش در اینجاست که این لحظهٔ بحرانی تعیین‌کننده‌ که بنابه تعریف می‌بایست به‌سرعت و پُرشتاب بگذرد، چرا این قدر دیر و کند و با توقف و تعلیق می‌گذرد؟
🔸از دلایل کش آمدن و کُندی پیشرفتِ این لحظه یا «دیرند» (Durée نزد برگسون)، به گمان ما، فواید حاصل از چنین موقعیتی برای اهداف و منافع قدرت‌های مسلط بر جهان و منطقه است. هدف و نفع این قدرت‌ها در حل قاطع و منطقی هیچ مسئله‌ای، اعم از استقرار صلح یا جنگ، توسعه یا قهقرا، آزادی یا سرکوب، و..، نیست، بل‌که در بازی با ابهام ناشی از شرایط تعلیق و توقف و تداوم همین لحظهٔ بحرانی، به‌منظور اعمال قدرت و به‌مثابهٔ مؤثرترین ابزار فشار است. اگر شدت و فوریتِ خصومت و دشمنی، وخامت و خطرِ مرگ و زندگی نباشد، چرخ تولید-و-توزیع تسلیحات از کار بازمی‌ماند و تجارت سودآور جنگ از رونق می‌افتد. بنابراین مهم‌تر از خود جنگ تداوم شرایط جنگی مرزی یا سیاست استمرار ابهام و تعلیق در حالت «نه جنگ و نه صلح» است.
🔹ممکن است برخی از مسئولان سیاست خارجی و دیپلماسی، همین وضعیت «درنگ» را برای «خریدن زمان» و یافتن «فرجی از اين ستون به آن ستون» مناسب تشخیص داده باشند. روند تاکنونی بحران‌ها (بویژه بحران معیشتی-اقتصادی)، اما نشان می‌دهد که تداوم این وضعیت فرساینده و کاهنده، بیش از حاکمیت به ضرر ملت و میهن ما در کلیت آن، و نیز همهٔ مردمان ساکن این سرزمین‌ها و خطهٔ جغرافیایی خاورمیانه است. در صورت تداوم این بحران و در شرایط کاذب و شبهه‌آلود نه جنگ و نه صلح، ما هر روز فقیرتر خواهیم شد و به بهانهٔ ضرورت حفظ امنیت، دایرهٔ آزادی‌ها و حقوق شهروندی-و-بشری‌مان محدودتر خواهد گشت.
🔸هم از این‌رو، وظیفهٔ اخلاقی و سیاسی نیروی آگاهی‌بخش روشنفکران ملی و مردمی، شبهه‌زدایی از این وضعیت است با نشان دادن (و به کرسی نشاندن) این گفتمان و‌ روایت از حقیقت که در لحظهٔ تصمیم بر سر مرگ و زندگی، یا زندگی سرشار از سلامت و سعادت را می‌بایست انتخاب کرد و یا مرگ خوب و خوش‌بختانه (عاری از درد و درماندگی)، شرافت‌مندانه و در شأن انسان را. این هر دو حال و گزینه قطعا از رفتن به حالت کُما و استمرار زندگی گیاهی بهتر و ارجح خواهد بود.
🔹«اصول‌گرایانی» که حاضر به استقبال نبرد مرگ و زندگی نباشند، همچون «اصلاح‌طلبانی» اند که در وفای به وعده‌های انتخاباتی خویش تعلل بو‌رزند: نه تکلیف جنگ و صلح را برای جامعه و جهان روشن می‌سازند و نه راه‌حل و برون رفت از بحران‌های تو-در-توی رویارو را (در سایه-روشن تصلب اقتدارگرایانه و نهادین نظام و تغییر-و-تحول‌خواهی مطالبه‌محور مدنی) نشان می‌دهند.
🔸همین چند روز پیش که به مزار شهدای سی تیر رفته بودیم باز دیدیم که سنگ یادبود آن رخداد همچنان شکسته است و محوطهٔ تاریخی مزار شهدا همچنان به حال خود وانهاده و رها شده است. و این وضع در شرایطی است که «شورای شهر» را اصلاح‌طلبان نمایندگی می‌کنند و ظاهرا سازمان «اوقاف» را مانع دانند و یا مایل به بازسازی این قرارگاه و سایت تاریخی و نمادین شأن ملی ما نمی یابند! و این نمونهٔ کوچکی است از همان وضعیت حاد و بحرانی «درنگ» در تحقق وعده‌ها..، و به‌نمونه‌های بزرگ‌تر آن در ابعادی چشم‌گیرترخواهیم پرداخت.

#ایران
#بحران
#سازمان_اوقاف
#شورای_اصلاح_طلبان
#درنگ
#یادداشت
#احسان_شریعتی

@Dr_ehsanshariati

📸بنای یادبود درهم شکسته قیام ملی سی‌تیر، عکس مربوط در ۶۷مین سالگرد سی تیر (۱۳۹۸)
Forwarded from سخنرانی‌ها
🔊فایل صوتی

سخنرانی سید #احمد_سام

با موضوع: «فرزندان زمانهٔ شریعتی»

(۵ مرداد ۱۳۹۸ - کانون توحید لندن)



- از کتاب «صفوة‌الصّفا»ی «ابن بزّاز» در شرح احوال شیخ صفی‌الدین اردبیلی(جدّ شاه‌اسماعیل، بنیان‌گذار سلسلهٔ صفویه) تا کتاب «تشیّع علوی و تشیّع صفوی» دکتر شریعتی

- شریعتی: «پس از خاتمیت، پیامبری نیست امّا هر «آگاهی» وارث پیامبران است
- در بارهٔ عبارت منسوب به امیرالمؤمنین، علی(ع): «کُن ابنِ زمانِک»(فرزند زمان خویشتن باش)

- اوضاع جهان در دهه‌های ۶۰ تا ۸۰ میلادی و صف‌بندی دو اردوگاه سرمایه‌داری و سوسیالیست در مقابل هم
(از جنگ کره، جنگ ویتنام و انقلاب کوبا تا کودتا در شیلی و ایران و ...)

- «چه‌گوارا» و «هوشی‌مینه» الگوهای مبارزهٔ جوانان انقلابی آن روزگار

- نگاه فرزندان زمانهٔ شریعتی به مقوله‌های «انقلاب یا اصلاح» و کتابی به همین نام از «هربرت مارکوزه» و «کارل پوپر»

- درک درست شریعتی از اقتضائات روز و اوضاع زمانه و زمینهٔ خود

- «بومی»‌کردن و «خودی»‌کردن الگوهای مبارزه؛ امام حسین(ع)، ابوذر غفّاری و ...

- خاطره‌ای از «بولینگ عبدو» و «حسینیهٔ ارشاد» در سال ۱۳۴۹

- شریعتی؛ «تاثیرگذارترین» اندیشمند معاصر

- تاثیر «ترمینولوژی» و فرهنگ واژگان شریعتی بر ذهن و زبان و سخن و قلم نسل‌های پس از خود
- او به بسیاری از واژه‌ها معنایی نو و جانی تازه بخشید. (مانند شهید، امّت و امامت، مستضعفین و استضعاف، مستکبرین و استکبار، استثمار و استحمار، جهان‌بینی توحیدی، بازگشت به خویش و ... دهها تعبیر مهمّ دیگر)

- شریعتی تصویر سنّتی و تاریخی را که از امام‌علی(ع) و امام‌حسین(ع) و امام‌سجّاد(ع) و امام زمان(ع) و مقولهٔ «انتظار» در ذهن جوانان آن روز وجود داشت، تغییر داد

- «تلخ‌ترین» روز زندگی من و بسیاری از هم‌نسل‌های من

«رحلت» یا «شهادت»؟


.
🆔 @sokhanranihaa
🆔 @sokhanranihaa
🆑کانال سخنرانی ها
🌹
‍ ‍‍ 🔷🗒دریغ‌ها و آرزوها

🖋 علی شریعتی
______________
📌«دريغ ها و آرزوها» نام صوتي است كه شريعتي پس از آزادي از زندان در سال ١٣٥٥ و در زماني كه خانه نشين شده بود در خلوت خود ضبط كرده است . اين متن نگاهي است سريع و انتقادي بر يك قرن تاريخ سياسي ايران، از مشروطيت تا نيمه دهه پنجاه. نهضت ملي و مبارزات مسلحانه سال هاي پاياني دهه چهل و پنجاه نيز موضوع نقد قرار گرفته است.
_______

🔸دریغ ها

🔆پسرم، نمی‌خواهم برایت سخنرانی کنم، نه قصدش را دارم و نه حالش را.

🔆زندگی را در فرهنگ اروپایی، هشتاد سال معدل می‌گرفتند و چهل سال را نیمة راه زندگی می‌نامیدند. «دانته» در جلد اول بهشت و دوزخ و برزخ که با این عبارت آغاز می‌شود: «در نیمة راه زندگانی ما»، مقصودش چهل سالگی است. بر این اساس، من به نیمة راه زندگانی خویش رسیده‌ام؛ اما من نه در فرهنگ غربی که در شرق زندگی می‌کنم، معدل عمر ما خود چهل سال نیست و اگر عمر امثال مرا ملاک بگيری که اساس بر جوانمردگی است.

🔆به هر حال احساس می‌کنم که دیوارها از پیرامون من دم به دم، لحظه به لحظه به من نزدیک‌تر می‌شوند؛ اندک‌اندک احساس می‌کنم که با پوست تن من مماس شده‌اند، حتی گاه احساس می‌کنم که بر روی سینه‌ام فشار می‌آورند. در پشت هر دیوار کمینی، از هر سایه‌ای خطری و از هر گوشه توطئه‌ای؛ این‌ است فضایی که در آن تنفس می‌کنم. متأسف نیستم، زیرا تأسف حالتی است، دریغی است که بر عزیزی باید خورد و من خود را کوچک‌تر از آن می‌بینم که برای از دست رفتنش حتی شایسته باشد که افسوسی خورد و دریغی داشت.

🔆اما بی‌شک هر احساسی و هر روحی و هر موجود زنده‌ای، به خصوص در لحظه‌هایی که بیم خطر و فنا می‌رود و بوی مرگ را استشمام می‌کند، دو گونه احساس و دو گونه خاطره در جانش قوت بیشتر می‌دهد و فضای یادش را سرشار می‌کند: یکی «دریغ‌ها» و یکی «آرزوها» – که البته هر دو از یک سرچشمه‌اند و هر دو یک ذات دارند، اما در دو چهره و در دو تعبیر.

🔆دریغ‌هایم بسیار است و آرزوهایم نیز بسیار و حرف‌ها بسیار برای گفتن؛ اما من در اینجا می‌خواهم اساسی‌ترین افسوس‌هایم را و عزیزترین آرزوهایم را در لحظه‌های آخری که احساس می‌کنم، به تو بازگو کنم، در حالتی که تو می‌توانی از اینها وصیتی را تلقی کنی.

🔆دریغ‌هایم بسیار است، در تاریخ از آغاز اسلام تاکنون: ای کاش چنین می‌شد، ای کاش چنان نمی‌شد، اگر چنین می‌کردیم و اگر چنین می‌گفتیم، چنین نمی‌شد و چنان می‌شد. اما سخن گفتن ازتاريخ، نه مجالش هست و نه حالش. از تاریخ خودم سخن می‌گویم؛ در زمینه‌ای بسیار محدودتر و مسائلی عینی‌تر و نزدیک‌تر. از سید جمال به این سو، این دریغ‌ها آغاز می‌شود: اگر او را تنها نمی‌گذاشتیم و اگر او را در دست توطئه‌ها و جلادها رها نمی‌کردیم، اسلام، امروز، نه همچون متهمی که نیاز به دفاع دارد، بلکه همچون مدعی عموم انسان، یا لااقل مدعی امت خویش در این بخش بزرگ از جهان، شناخته می‌شد و دادستان می‌بود و دادستانی می‌کرد، نه اکنون که ما باید وکالت دفاع از او را به گونه‌ای تسخیری و ضعیف بر عهده گیریم. به هر حال او را تنها گذاشتیم و گذاشتیم که متهمش کنند، ضعیفش کنند و به‌سادگی سر به نیستش کنند، و به هر حال سخنش، طنین فریادش در فضای این سرزمین نپیچید و از آن پس برای همیشه از یادها برفت و پس از او [در] مشروطه، ای کاش به جای آنکه به تغییر رژیم می‌پرداختیم، به تغییر خویش می‌پرداختیم.


📌ادامه این متن را در لینک وبسایت بنیاد دکتر علی شریعتی مطالعه فرمایید.

http://drshariati.org/?p=24218

🆔 @Shariati_SCF
#سرمقاله
#بنیاد_فرهنگی_دکتر_علی_شریعتی
اكنون، ما و شريعتی pinned «‍‍ ‍‍ 🔷🗒دریغ‌ها و آرزوها 🖋 علی شریعتی ______________ 📌«دريغ ها و آرزوها» نام صوتي است كه شريعتي پس از آزادي از زندان در سال ١٣٥٥ و در زماني كه خانه نشين شده بود در خلوت خود ضبط كرده است . اين متن نگاهي است سريع و انتقادي بر يك قرن تاريخ سياسي ايران، از…»
‍ ‍‍ 🔷🗒تندیس«سرورسخنگویان» (ملک‌المتکمین) انقلاب مشروطه کجاست؟

🖋علی شریعتی


🔆ملک المتکلمین، چهرۀ درخشان انقلاب است، من او را از همۀ انقلابیون دنیا بیشتر دوست دارم؛ مردی بود مذهبی و در عین حال روشن‌بین و در عین حال انقلابی و در عین حال دارای روحی به رقت عشق و لطافت خیال و داغی تصوف! چشمانی سیاه و پرجاذبه داشت و ابروانی تند و آراسته و ریشی انبوه و سیاه سفید و چهره‌ای که مردانگی و تصمیم و دلیری و تفکر و غرور در دلها می‌ریخت و چه بسیار دل‌های معنی‌یاب و سرشار که در برابر جاذبة مرموز روح‌های نیرومند بیطاقت می‌شوند، در طول سال‌های خونین و پرهراس 1910ـ 1900 گرفتار کشمکش‌های پنهانی با خویش بوده‌اند و در تلاش رهایی از چنگ جاذبۀ این چهرۀ نیرومند، و نتوانسته‌اند!

🔆یکی ازین دلها سرگذشتش نقل کوچه و بازار شد و داستان او و ملک در خلال اخبار جنگ و کشتار و تبعید و قیام و زندان و اعدام و انقلاب همه جا بازگو می‌شد. در اینجا نمی‌خواهم از سرگذشت دردناک عشق شاهزاده خانم دربار قاجار و ملک المتکلمین سخنی بگویم که خود داستانی دراز است و پر کشمکش و رنج‌آور؛ پیداست که عشق و زندگی مردی که سیمای انقلاب و مظهر آزادی خواهی و قهرمان مبارزه بود چه می‌کرد و چه می‌شد و قصه‌اش چه درد و داغی و درد و داغهایی شگفت و نگفتنی و نفهمیدنی دارد .


📌شريعتي، ع.، م.آ. ٣٣(بخش دوم)، گفتگوهای تنهایی، ص٧٨٣، تهران: آگاه، چ دهم، ١٣٨٤


#مشروطه
#کوتاه_نوشته
#بنیاد_فرهنگی_دکتر_علی_شریعتی

🆔 @Shariati_SCF

🔆تندیس ملک‌المتکلمین در میدان حسن‌آباد تهران چگونه ناپدید شده است؟
از تو چه مانده است ؟
به مَلِکُ المُتِکلّمین وتندیس گم شده اش

از تو چه مانده است ؟
*
سوداگرانِ دراز دَست
چوبِ حَراج
زده اند
بر هرچه هست
*
آهای !
که بیشتر می خَرَد ؟
که بیشتر می بَرَد ؟
*
از تو چه مانده است ؟
*
سوداگرانِ آب
سودا گرانِ خاک
تاریخ مان را به تاراج برده اند
جغرافیا مان را به تاراج برده اند
هُویّتِ مان را به تاراج برده اند
*
آهای !
که بیشتر می خَرَد ؟
*
سوداگرانِ نان
سوداگرانِ جان
سوداگرانِ ایمان
دنیا مان را به تاراج برده اند
فردا مان را به تاراج برده اند
*
از تو چه مانده است ؟
*
اَهریمَنانِ پَلَشت
حافظه مان را به تاراج برده اند
خاطره مان را به تاراج برده اند
*
آهای !
بِشِتابید
خریدارش کیست ؟
*
پیش خورد کرده اند
همه چیز را
خودکامِگان
*
وَ ته کشیده ها را نیز
حَتّا
سَرکِشیده اند
*
از تو چه مانده است ؟
*
دِگر هیچ ؟
*
وَ دریغ
که این میدان
دیری ست
از یادِ یاد آوران
خالی ست...
*
آهای !
با شُما یَم مَن
کسی اینجا
نیست ؟
سعید شهرتاش
چهار دهم مرداد ماه 98
یاد روز انقلاب مشروطیت