🔍نگاه اهل فرهنگ
🖋علی طهماسبی، نویسنده و پژوهشگر اندیشه دینی، در کانال تلگرامی خود نوشت:
🔷🔸كاهنان همان هستند كه بودند. دولت مردان هم نقش پيلاطوس را فراموش نكردهاند كه با كاسهي آبي دستهاي خويش را از گناه زمانه بشويند تا خود را از خونهاي به ناحق ريخته شده و حقوق پايمال شده تبرئه بدانند.
🔸باراباس دزد هم سر عقل آمده، راه شرافتمندانهي سرمايه داري را پيش گرفته و براي كريسمس هديه هاي تازه به بازار ميآورد تا خلق خدا عهد جديد را باور كنند.
#دیدگاه
#علی_طهماسبی
#اکنون_ما_شریعتی
🆔 @tahmasbiali
🆔 @Shariati40
🖋علی طهماسبی، نویسنده و پژوهشگر اندیشه دینی، در کانال تلگرامی خود نوشت:
🔷🔸كاهنان همان هستند كه بودند. دولت مردان هم نقش پيلاطوس را فراموش نكردهاند كه با كاسهي آبي دستهاي خويش را از گناه زمانه بشويند تا خود را از خونهاي به ناحق ريخته شده و حقوق پايمال شده تبرئه بدانند.
🔸باراباس دزد هم سر عقل آمده، راه شرافتمندانهي سرمايه داري را پيش گرفته و براي كريسمس هديه هاي تازه به بازار ميآورد تا خلق خدا عهد جديد را باور كنند.
#دیدگاه
#علی_طهماسبی
#اکنون_ما_شریعتی
🆔 @tahmasbiali
🆔 @Shariati40
🔍نگاه اهل فرهنگ
🖋علی طهماسبی، نویسنده و پژوهشگر اندیشه دینی، در کانال تلگرامی خود نوشت:
🔹پذیرفتن خطای خود البته عاقلانهترین کار است، اما نکتهای در اینجا هست که چون نمک پاشیدن روی زخمِ ناسور ما میماند، اگر دخالت کارشناسان خارجی و ذینفع در پروندهی سقوط هواپیمای اوکراینی نمی بود، باز هم ماجرا به همین رفتار عاقلانه و پذیرفتن خطا منجر میشد؟
🔸اشک و اندوه در سوگ آنان که پر پر شدند، و نفرین بر آنان که بر خطاهای خود سرپوشی از نیرنگ و دروغ نهادند و می نهنند
#دیدگاه
#علی_طهماسبی
#اکنون_ما_شریعتی
🆔 @tahmasbiali
🆔 @Shariati40
🖋علی طهماسبی، نویسنده و پژوهشگر اندیشه دینی، در کانال تلگرامی خود نوشت:
🔹پذیرفتن خطای خود البته عاقلانهترین کار است، اما نکتهای در اینجا هست که چون نمک پاشیدن روی زخمِ ناسور ما میماند، اگر دخالت کارشناسان خارجی و ذینفع در پروندهی سقوط هواپیمای اوکراینی نمی بود، باز هم ماجرا به همین رفتار عاقلانه و پذیرفتن خطا منجر میشد؟
🔸اشک و اندوه در سوگ آنان که پر پر شدند، و نفرین بر آنان که بر خطاهای خود سرپوشی از نیرنگ و دروغ نهادند و می نهنند
#دیدگاه
#علی_طهماسبی
#اکنون_ما_شریعتی
🆔 @tahmasbiali
🆔 @Shariati40
🔷🔸مثل داستان هبوط
🖋علی طهماسبی
🔸هنوز حرمت خیلی چیزها را نیاموخته بودیم که به انقلاب رسيدیم. چنان بود كه به بهشت خدا رسيدهايم. خود را بر قلههاي بلند پيروزي يافته بوديم. دست هم را گرفته بوديم، در خيابانهاي انقلاب دويده بوديم پاي كوبيدهبوديم، دست افشانده بوديم، غزلها خوانده بوديم و ترانه سروده بوديم كه: دربهار آزادي جاي شهدا خالي. بعد درست مثل داستان آفرينش، از قلههاي بلند پيروزي، از بهشت آرماني، به درههاي هولِ واقعيت تلخ و پر گزند پرتاب شده بوديم. هبوط كرديم به شولاي شب.
#انقلاب
#بهار_آزادی
#یادداشت
#علی_طهماسبی
#اکنون_ما_شریعتی
🆔 @Shariati40
🆔 @tahmasbiali
📎 برای مطالعه کامل متن به آدرس زیر و یا گزینه instant view مراجعه کنید
https://is.gd/bqtLmX
🖋علی طهماسبی
🔸هنوز حرمت خیلی چیزها را نیاموخته بودیم که به انقلاب رسيدیم. چنان بود كه به بهشت خدا رسيدهايم. خود را بر قلههاي بلند پيروزي يافته بوديم. دست هم را گرفته بوديم، در خيابانهاي انقلاب دويده بوديم پاي كوبيدهبوديم، دست افشانده بوديم، غزلها خوانده بوديم و ترانه سروده بوديم كه: دربهار آزادي جاي شهدا خالي. بعد درست مثل داستان آفرينش، از قلههاي بلند پيروزي، از بهشت آرماني، به درههاي هولِ واقعيت تلخ و پر گزند پرتاب شده بوديم. هبوط كرديم به شولاي شب.
#انقلاب
#بهار_آزادی
#یادداشت
#علی_طهماسبی
#اکنون_ما_شریعتی
🆔 @Shariati40
🆔 @tahmasbiali
📎 برای مطالعه کامل متن به آدرس زیر و یا گزینه instant view مراجعه کنید
https://is.gd/bqtLmX
Telegraph
مثل داستان هبوط
علی طهماسبی مدام سرزنشم ميكني، انگار گناه همهي اين نابسامانيها، نا اميديها، تحقير شدگيها، حقكشيها و بيعدالتيها، بهگردن نسلي كه ما باشيم است. انگار ما ميخواستيم اينگونه بشود ميگويم: حكايت ما از حديث آفرينش و هبوط كه برتر نبود. در آن ابتدا هم،…
Forwarded from بنياد فرهنگی دكتر علی شريعتی
🔷🔆از عرفان سنتی تا عرفان شریعتی
🎙علی طهماسبی
📌منبع: سخنرانی به مناسبت چهل و دومین سالگرد هجرت شریعتی در مشهد
🔸تاریخ: ۳۰ خرداد ۱۳۹۸
شریعتی از رسالت بزرگ پیامبرانه صحبت می کند، گسترش دادن «عرفان، برابری و آزادی» در جامعه؛ رسالتی که « نه با تفنگ و نارنجک، نه با میتینگ و داد و قال، نه با سیاستبازیهای رایج و سطحی، نه با انقلابها و تغییر رژیمها و عوض کردن آدم ها بلکه در یک کلمه با کاری پیامبر گونه در میان … و در عصر و نسل خویش، در هر جای این جهان هستی» ممکن است. من، دینی را که شریعتی از آن صحبت می کند مقید به اسلام و یهودی و مسیحی و …نمیدانم؛ دینی است انسانی؛ دینی که به سرنوشت انسان میاندیشد و میخواهد انسان متعالی شود.
📌ادامه در لینک وبسایت بنیاد فرهنگی دکتر علی شریعتی
https://drshariati.org/?p=24529
#پنجاه_سال_با_کویر
#عرفان
#سخنرانی
#علی_طهماسبی
#بنیاد_فرهنگی_دکتر_علی_شریعتی
🆔@Shariati_SCF
🎙علی طهماسبی
📌منبع: سخنرانی به مناسبت چهل و دومین سالگرد هجرت شریعتی در مشهد
🔸تاریخ: ۳۰ خرداد ۱۳۹۸
شریعتی از رسالت بزرگ پیامبرانه صحبت می کند، گسترش دادن «عرفان، برابری و آزادی» در جامعه؛ رسالتی که « نه با تفنگ و نارنجک، نه با میتینگ و داد و قال، نه با سیاستبازیهای رایج و سطحی، نه با انقلابها و تغییر رژیمها و عوض کردن آدم ها بلکه در یک کلمه با کاری پیامبر گونه در میان … و در عصر و نسل خویش، در هر جای این جهان هستی» ممکن است. من، دینی را که شریعتی از آن صحبت می کند مقید به اسلام و یهودی و مسیحی و …نمیدانم؛ دینی است انسانی؛ دینی که به سرنوشت انسان میاندیشد و میخواهد انسان متعالی شود.
📌ادامه در لینک وبسایت بنیاد فرهنگی دکتر علی شریعتی
https://drshariati.org/?p=24529
#پنجاه_سال_با_کویر
#عرفان
#سخنرانی
#علی_طهماسبی
#بنیاد_فرهنگی_دکتر_علی_شریعتی
🆔@Shariati_SCF
🖋علی طهماسبی:
🔆پژوهشگر حوزه ادیان
🔷🔸سورهي قدر، با اشارهاي به شب آغاز ميشود، و با رسيدن به فجر و روشنايي فرجام مييابد. اين ترتيب نمادين كه در اين سوره آمده، طيف گستردهاي از وقايع انساني را، به ياد ميآورد. اين وقايع ميتواند مربوط به زندگي يك فرد باشد كه چگونه خود را از تاريكيهاي ذهني و انديشگي به آگاهي و روشنايي ميرساند و به اين گونه راه سامان يافتن خويش را پيدا ميكند و تقدير خود را در روشنايي رقم ميزند. همچنين ميتواند يادآور جامعهاي ظلمت گرفته باشد كه مردمانش با پيدا كردن «قدر»، يا شناخت واقعيت موجود و شناخت مناسبات پيچيده در روابط اجتماعي خود، ميتوانند واقعيت موجود را به سوي وضعيتي بهتر و دلپذيرتر تغيير دهند.
#شب_قدر
#علی_طهماسبی
#اکنون_ما_شریعتی
🆔@Shariati40
✅ @tahmasbiali
🔆پژوهشگر حوزه ادیان
🔷🔸سورهي قدر، با اشارهاي به شب آغاز ميشود، و با رسيدن به فجر و روشنايي فرجام مييابد. اين ترتيب نمادين كه در اين سوره آمده، طيف گستردهاي از وقايع انساني را، به ياد ميآورد. اين وقايع ميتواند مربوط به زندگي يك فرد باشد كه چگونه خود را از تاريكيهاي ذهني و انديشگي به آگاهي و روشنايي ميرساند و به اين گونه راه سامان يافتن خويش را پيدا ميكند و تقدير خود را در روشنايي رقم ميزند. همچنين ميتواند يادآور جامعهاي ظلمت گرفته باشد كه مردمانش با پيدا كردن «قدر»، يا شناخت واقعيت موجود و شناخت مناسبات پيچيده در روابط اجتماعي خود، ميتوانند واقعيت موجود را به سوي وضعيتي بهتر و دلپذيرتر تغيير دهند.
#شب_قدر
#علی_طهماسبی
#اکنون_ما_شریعتی
🆔@Shariati40
✅ @tahmasbiali
🔷🔸علی طهماسبی پژوهشگر حوزه ادیان در کانال تلگرامی خود در سالگرد زنده یاد مهندس عزت الله سحابی نوشت:
🔆عزتالله سحابی برای اهداف سیاسی، اخلاق را و صداقت را ذبح شرعی نکرد. این را در طول سالها آشنایی دانستهام که از یکسو دل در گرو تغییرات بزرگ اجتماعی و نیکبختی مردم این سرزمین داشت، و از سوی دیگر عمیقا پای بند اخلاق و صداقت بود. این راهی دشوار و سهمگین است که پیمودنش از عهدهی هرکسی بر نمیآید.
#عزت_الله_سحابی
#صداقت
#اخلاق
#ذبح_شرعی
#نگاه_روز
#علی_طهماسبی
✅ @tahmasbiali
🆔@Shariati40
🔆عزتالله سحابی برای اهداف سیاسی، اخلاق را و صداقت را ذبح شرعی نکرد. این را در طول سالها آشنایی دانستهام که از یکسو دل در گرو تغییرات بزرگ اجتماعی و نیکبختی مردم این سرزمین داشت، و از سوی دیگر عمیقا پای بند اخلاق و صداقت بود. این راهی دشوار و سهمگین است که پیمودنش از عهدهی هرکسی بر نمیآید.
#عزت_الله_سحابی
#صداقت
#اخلاق
#ذبح_شرعی
#نگاه_روز
#علی_طهماسبی
✅ @tahmasbiali
🆔@Shariati40
🖋علی طهماسبی پژوهشگر حوزه ادیان در کانال تلگرامی خود نوشت:
🔷🔸طبقهمتوسط جامعه را به لحاظ فکری و فرهنگی پیشرفتهتر و متمدنتر از تصمیمگیران نظام حاکم میدانم. از این منظر همراهی با این جریان پس روندهی کنونی را نوعی تحقیر شدن و پسرفت خود میشمارم. تاریخ و تجربه نشان داده که جامعهی بشری مدام در حال رشد و توسعهی فرهنگ و اخلاق و تمدن است. بنا بر این آنچه ارزشمند و در دراز مدت ماندگار خواهد بود ثمرهی تلاش ما برای پیشرفت جامعهی مدنی در فرهنگ و اخلاق و ادب انسانی است. امید که در این کاروان بزرگ تمدنِ بشری، ما هم بتوانیم با صبوری و پشتکار چراغ فرهنگ و خرد جمعی و حقوق انسانی و شهروندی را در جای جای این سرزمین افروختهتر و روشنتر گردانیم که برای آیندگان میراثی شایستهتر از این سراغ ندارم.
#نگاه_روز
#تحقیر
#طبقه_متوسط
#فرهنگ
#خرد_جمعی
#علی_طهماسبی
✅ @tahmasbiali
🆔@Shariati40
🔷🔸طبقهمتوسط جامعه را به لحاظ فکری و فرهنگی پیشرفتهتر و متمدنتر از تصمیمگیران نظام حاکم میدانم. از این منظر همراهی با این جریان پس روندهی کنونی را نوعی تحقیر شدن و پسرفت خود میشمارم. تاریخ و تجربه نشان داده که جامعهی بشری مدام در حال رشد و توسعهی فرهنگ و اخلاق و تمدن است. بنا بر این آنچه ارزشمند و در دراز مدت ماندگار خواهد بود ثمرهی تلاش ما برای پیشرفت جامعهی مدنی در فرهنگ و اخلاق و ادب انسانی است. امید که در این کاروان بزرگ تمدنِ بشری، ما هم بتوانیم با صبوری و پشتکار چراغ فرهنگ و خرد جمعی و حقوق انسانی و شهروندی را در جای جای این سرزمین افروختهتر و روشنتر گردانیم که برای آیندگان میراثی شایستهتر از این سراغ ندارم.
#نگاه_روز
#تحقیر
#طبقه_متوسط
#فرهنگ
#خرد_جمعی
#علی_طهماسبی
✅ @tahmasbiali
🆔@Shariati40
Forwarded from نشر نگاه معاصر (علی)
#نگاه_معاصر #نشر_نگاه_معاصر
#تاریخ_مندی_زبان_قرآن
عنوان کتاب: تاریخمندی زبان قرآن
تاملی در معناشناسی متن مقدس
نویسنده: علی طهماسبی
مجموعه:#اسلام_پژوهی
ناشر: نگاه معاصر
شابک: ۹۷۸۶۲۲۲۹۰۰۱۶۸
سال انتشار:۱۴۰۰
نوبت چاپ: اول
قطع کتاب: رقعی
جلد کتاب: شومیز
تعداد صفحات: ۳۶۰ صفحه
قیمت: ۹۰،۰۰۰ تومان
#قرآن #زبان_قرآن #معناشناسی #مقدس #علی_طهماسبی
#تاریخ_مندی_زبان_قرآن
عنوان کتاب: تاریخمندی زبان قرآن
تاملی در معناشناسی متن مقدس
نویسنده: علی طهماسبی
مجموعه:#اسلام_پژوهی
ناشر: نگاه معاصر
شابک: ۹۷۸۶۲۲۲۹۰۰۱۶۸
سال انتشار:۱۴۰۰
نوبت چاپ: اول
قطع کتاب: رقعی
جلد کتاب: شومیز
تعداد صفحات: ۳۶۰ صفحه
قیمت: ۹۰،۰۰۰ تومان
#قرآن #زبان_قرآن #معناشناسی #مقدس #علی_طهماسبی
Forwarded from دغدغههای ایران
🔴 در طلیعه بهار
💠 علی طهماسبی
چو غنچه گرچه فروبستگیست کار جهان
تو همچو باد بهاری گره گشا میباش
🔻 زمستانها برف داشتیم و بهاران باران. فصلهای طبیعت چندان به سامان بود که نوروز را صورتی زیبا و معنایی دلپذیر میبخشید. حالا زمین و طبیعت دگرگون شده، باران به فصلش نمیبارد، زمین از باروری خسته است، نوروز هم انگار گام به گام از چرخهی طبیعت بیرون میرود و رفته رفته به فضای مجازی محدود میشود. شاید دیگر این فرصت پیش نیاید که دشتهای این سرزمین را پوشیده از شقایق ببینیم، این گناه از که بود؟ گناه زمین بود، یا ندانمکاری "ما" به عنوان نوع بشر؟ گناه آسمان بود یا فزون طلبیِ بی حد و مرزِ انسان؟
🔸 بنی آدم بههر حال فزونطلب بوده و هست، اما در روزگاران قدیم ابزارهای لازم برای تخریب همه جانبهی طبیعت را نداشت، حالا اما دارد. ظاهرا همینها و بسی عوامل پیدا وپنهان دیگر سبب دگرگونیهای اقلیمی شده است.
🔻 در این دگرگونیها، افزون بر کمرنگ شدن نوروز در طبیعت، مفهوم"وطن" هم رنگی به رخسار ندارد، عوامل سیاسی و طبیعی دست به دست هم دادهاند تا باورهای کهن را به چالش بگیرند، قبلهی نسل امروز را هم به اقلیمی دیگر بگرداند.
🔸 در عین حال تجربههای تاریخی نشان داده که هر پایانی، به آغازی تازه و شاید متفاوت میانجامد، بنی آدم با همهی ندانمکاریها و خرابکاریهایش، سرشار از نیروی آفرینندهای هم هست، با همهی هوسهای ویرانگر و خام ، صاحب خِرد جمعی و فهمِ زندگی هم هست، در لبهی پرتگاه که قرار گیرد میتواند خردِ جمعی و هوش خود را باز یابد، میتواند دست بهکار آفرینشی تازه زند، میتواند ادب و فرهنگ را هم بازخوانیِ تازه کند، میتواند سامان تازهای را بنیاد نهد.
🔻 بازگشت به گذشته امکانپذیر نیست، اما نبرد نور و ظلمت، یا بگو نبرد سامان و بیسامانی همچنان بوده و هست و حاصل این نبردِ مدام طرحی تازه پدید آورده. گویا باید بسی باورها، عادتها و دلبستگیها را رها کنیم تا پذیرای نوروزی متفاوت در ساحتی تازه و دلپذیر باشیم، تا رها نکنیم پیدا نمیکنیم، این البته عزمی همگانی میخواهد، شاید سالیانی چند در تب و تاب طرحی نو باشیم، اما بههرحال بنی آدم میتواند با خِرد جمعی به پیروزی رسد. بادا که چنین باشد.
مشهد، بیست و چهارم اسفند 1400
#نوروز
#علی_طهماسبی
#سایت_آیینپژوهی_و_فرهنگ
https://bit.ly/36otfc4
لینک سایت ایین پژوهی و فرهنگ
https://bit.ly/3tBfNdz
https://t.me/DaghdagheIran
💠 علی طهماسبی
چو غنچه گرچه فروبستگیست کار جهان
تو همچو باد بهاری گره گشا میباش
🔻 زمستانها برف داشتیم و بهاران باران. فصلهای طبیعت چندان به سامان بود که نوروز را صورتی زیبا و معنایی دلپذیر میبخشید. حالا زمین و طبیعت دگرگون شده، باران به فصلش نمیبارد، زمین از باروری خسته است، نوروز هم انگار گام به گام از چرخهی طبیعت بیرون میرود و رفته رفته به فضای مجازی محدود میشود. شاید دیگر این فرصت پیش نیاید که دشتهای این سرزمین را پوشیده از شقایق ببینیم، این گناه از که بود؟ گناه زمین بود، یا ندانمکاری "ما" به عنوان نوع بشر؟ گناه آسمان بود یا فزون طلبیِ بی حد و مرزِ انسان؟
🔸 بنی آدم بههر حال فزونطلب بوده و هست، اما در روزگاران قدیم ابزارهای لازم برای تخریب همه جانبهی طبیعت را نداشت، حالا اما دارد. ظاهرا همینها و بسی عوامل پیدا وپنهان دیگر سبب دگرگونیهای اقلیمی شده است.
🔻 در این دگرگونیها، افزون بر کمرنگ شدن نوروز در طبیعت، مفهوم"وطن" هم رنگی به رخسار ندارد، عوامل سیاسی و طبیعی دست به دست هم دادهاند تا باورهای کهن را به چالش بگیرند، قبلهی نسل امروز را هم به اقلیمی دیگر بگرداند.
🔸 در عین حال تجربههای تاریخی نشان داده که هر پایانی، به آغازی تازه و شاید متفاوت میانجامد، بنی آدم با همهی ندانمکاریها و خرابکاریهایش، سرشار از نیروی آفرینندهای هم هست، با همهی هوسهای ویرانگر و خام ، صاحب خِرد جمعی و فهمِ زندگی هم هست، در لبهی پرتگاه که قرار گیرد میتواند خردِ جمعی و هوش خود را باز یابد، میتواند دست بهکار آفرینشی تازه زند، میتواند ادب و فرهنگ را هم بازخوانیِ تازه کند، میتواند سامان تازهای را بنیاد نهد.
🔻 بازگشت به گذشته امکانپذیر نیست، اما نبرد نور و ظلمت، یا بگو نبرد سامان و بیسامانی همچنان بوده و هست و حاصل این نبردِ مدام طرحی تازه پدید آورده. گویا باید بسی باورها، عادتها و دلبستگیها را رها کنیم تا پذیرای نوروزی متفاوت در ساحتی تازه و دلپذیر باشیم، تا رها نکنیم پیدا نمیکنیم، این البته عزمی همگانی میخواهد، شاید سالیانی چند در تب و تاب طرحی نو باشیم، اما بههرحال بنی آدم میتواند با خِرد جمعی به پیروزی رسد. بادا که چنین باشد.
مشهد، بیست و چهارم اسفند 1400
#نوروز
#علی_طهماسبی
#سایت_آیینپژوهی_و_فرهنگ
https://bit.ly/36otfc4
لینک سایت ایین پژوهی و فرهنگ
https://bit.ly/3tBfNdz
https://t.me/DaghdagheIran
Telegraph
🔴 در طلیعه بهار
💠 علی طهماسبی چو غنچه گرچه فروبستگیست کار جهان تو همچو باد بهاری گره گشا میباش 🔻 زمستانها برف داشتیم و بهاران باران. فصلهای طبیعت چندان به سامان بود که نوروز را صورتی زیبا و معنایی دلپذیر میبخشید. حالا زمین و طبیعت دگرگون شده، باران…
Audio
🔷🔆 فایل صوتی سخنرانی علی طهماسبی
🔹🔸توهم جاودانگی و گذری به ادب و عرفان پارسی
🔸 به مناسبت شب قدر
🔸 دوم اردیبهشت 1401 در مشهد
http://ali-tahmasbi.com/index.php/2021-01-13-07-15-33/292-2022-04-23-15-34-03
#اکنون
#شب_قدر
#علی_طهماسبی
🆔 @Shariati40
🔹🔸توهم جاودانگی و گذری به ادب و عرفان پارسی
🔸 به مناسبت شب قدر
🔸 دوم اردیبهشت 1401 در مشهد
http://ali-tahmasbi.com/index.php/2021-01-13-07-15-33/292-2022-04-23-15-34-03
#اکنون
#شب_قدر
#علی_طهماسبی
🆔 @Shariati40
🔷🔸چه روزگار تلخی
🖋علی طهماسبی
🔸پیش از واقعهی مهسا امینی، کمی آنسوترک در ولایت غور تاجگل مرادی هم که مثل مهسا دختری 22 ساله بوده و دانشجو به دست طالبان کشته شده، همراه خانوادهاش، به بهانهای دیگر.
چه روزگار تلخی !!! ما با مردم افغانستان خویشاوندی فرهنگی، زبانی و تاریخی داریم، از قضای روزگار حکومت ما هم با حکومت طالبان انگار به خویشاوندی رسیدهاند.
🔹 راست گفته آن عزیز که خانهمان آتش گرفته، این همه ستم آشکار، این همه ویرانی، این همه نهال دشمنی در زمین دوستی کاشتن، همه جهان را با خود دشمن کردن، فرهنگ و زبان را به لجن و نجاست کشیدن، مقدس ترین واژه ها را به هرزگی بیان کردن، خون شهید کربلا را هزینهی سیاسی کاریها کردن، با فریادهای علی علی و حسین حسین، سرپوش بر دروغ و غارت نهادن، این ها و بسا فجایع دیگر مگر به این زودیها درمان خواهد شد؟
#نگاه_روز
#علی_طهماسبی
#توقف_گشت_ارشاد
🆔@Shariati40
🖋علی طهماسبی
🔸پیش از واقعهی مهسا امینی، کمی آنسوترک در ولایت غور تاجگل مرادی هم که مثل مهسا دختری 22 ساله بوده و دانشجو به دست طالبان کشته شده، همراه خانوادهاش، به بهانهای دیگر.
چه روزگار تلخی !!! ما با مردم افغانستان خویشاوندی فرهنگی، زبانی و تاریخی داریم، از قضای روزگار حکومت ما هم با حکومت طالبان انگار به خویشاوندی رسیدهاند.
🔹 راست گفته آن عزیز که خانهمان آتش گرفته، این همه ستم آشکار، این همه ویرانی، این همه نهال دشمنی در زمین دوستی کاشتن، همه جهان را با خود دشمن کردن، فرهنگ و زبان را به لجن و نجاست کشیدن، مقدس ترین واژه ها را به هرزگی بیان کردن، خون شهید کربلا را هزینهی سیاسی کاریها کردن، با فریادهای علی علی و حسین حسین، سرپوش بر دروغ و غارت نهادن، این ها و بسا فجایع دیگر مگر به این زودیها درمان خواهد شد؟
#نگاه_روز
#علی_طهماسبی
#توقف_گشت_ارشاد
🆔@Shariati40
🔷🔸وطنم
🖋 علي طهماسبي
🔸وطنم غريب بود، زندگياش را به غارت بردند. بعد هم زنده بهگورش کردند. ما احساس بيوطني ميکرديم.
هنوز هم.
پيوند چنداني ميان ما باقي نمانده بود. وطنم غريب بود، ماي بيوطن سر به ديوار ندامت ميکوبيم از آن همه فريب، از آن همه راي دادن ها به اميد آزادي، به اميدي که اين وطن وطن بشود. بعد هم تحقيرمان کردند. نه يک بار، چندين بار. به خيابانها آمديم هرولهکنان دويديم، فرياد زديم، پاسخمان چه بود؟
بچههامان هزار هزار پر کشيدند، از غربتي به غربت ديگر، هنوز هم.
🔹شما هم ميدانيد که "وطن" تنها مرزهاي زميني و خاک و آب نيست، چيزي آسماني هم نيست، فراتر از اينهاست، سامانِ زندگي در زمين است. هم در زبان، هم در اسطورهها، "وطن" به معناي مادرِ همهي افراد يک جامعه هم هست. روانِ جمعي است، نگران همه است.
🔸مامِ وطن کاري به دين فرزندانش ندارد، کهن بانويي را ميماند که براي همهي فرزندانش دعا ميکند و بخور ميسوزاند. همه مسلمان باشند، مسيحي ياشند، بهايي باشند، سني باشند شيعه باشند، کرد باشند، بلوچ باشند، همه براي مادر يکسانند.
🔹"مامِ وطن" غريب و زنده بهگور شده بود، با هيچ سرودي، شعري، غزلي و چکامهاي هم از گور بر نميخاست. شايد "ژينا" اين مسافر غريب، بي آنکه خود بداند نمادي شد براي وطنم، دختري ساده و بيآلايش، با نگاه مهربانش، که به ستم دژخيمان به خاک افتاد، ناگهان آواي افتادنش، به سهمگيني فرو افتادن آسمانِ کشورمان، همه را بر انگيخت.
🔸اما در اين آواي سهمگين، غزلي زنانه و مادرانه هم هست که تا کنون نبوده، بايد مراقبش باشيم. مباد خشمِ فرو خوردهي سالها که از ستم جباران انباشته شده چنان کند که فاجعهاي ديگر پديد آورد.
🔹ميخواهم بگويم دخترها، پسرها "ژينا" غزلي تازه است، زنانه و مادرانه و انساني است، در سرتاسر ميهنمان طنين انداز شده. مراقبش باشيم، لگد کوب خشمِ بي حساب و احساس انتقامِ کور نشود، مباد که مظلومان امروز خود ستمگرانِ ديگري شوند، باشد که آواي سحر انگيز اين غزلِ زندگي دوام آورد تا "وطن" را از غربت گورستان رها کند.
بادا که چنين باشد
اول مهر ۱۴۰۱
#ایران
#مهسا_امینی
#زن_زندگی_آزادی
#یادداشت
#علی_طهماسبی
#اکنون
🆔@Shariati40
🖋 علي طهماسبي
🔸وطنم غريب بود، زندگياش را به غارت بردند. بعد هم زنده بهگورش کردند. ما احساس بيوطني ميکرديم.
هنوز هم.
پيوند چنداني ميان ما باقي نمانده بود. وطنم غريب بود، ماي بيوطن سر به ديوار ندامت ميکوبيم از آن همه فريب، از آن همه راي دادن ها به اميد آزادي، به اميدي که اين وطن وطن بشود. بعد هم تحقيرمان کردند. نه يک بار، چندين بار. به خيابانها آمديم هرولهکنان دويديم، فرياد زديم، پاسخمان چه بود؟
بچههامان هزار هزار پر کشيدند، از غربتي به غربت ديگر، هنوز هم.
🔹شما هم ميدانيد که "وطن" تنها مرزهاي زميني و خاک و آب نيست، چيزي آسماني هم نيست، فراتر از اينهاست، سامانِ زندگي در زمين است. هم در زبان، هم در اسطورهها، "وطن" به معناي مادرِ همهي افراد يک جامعه هم هست. روانِ جمعي است، نگران همه است.
🔸مامِ وطن کاري به دين فرزندانش ندارد، کهن بانويي را ميماند که براي همهي فرزندانش دعا ميکند و بخور ميسوزاند. همه مسلمان باشند، مسيحي ياشند، بهايي باشند، سني باشند شيعه باشند، کرد باشند، بلوچ باشند، همه براي مادر يکسانند.
🔹"مامِ وطن" غريب و زنده بهگور شده بود، با هيچ سرودي، شعري، غزلي و چکامهاي هم از گور بر نميخاست. شايد "ژينا" اين مسافر غريب، بي آنکه خود بداند نمادي شد براي وطنم، دختري ساده و بيآلايش، با نگاه مهربانش، که به ستم دژخيمان به خاک افتاد، ناگهان آواي افتادنش، به سهمگيني فرو افتادن آسمانِ کشورمان، همه را بر انگيخت.
🔸اما در اين آواي سهمگين، غزلي زنانه و مادرانه هم هست که تا کنون نبوده، بايد مراقبش باشيم. مباد خشمِ فرو خوردهي سالها که از ستم جباران انباشته شده چنان کند که فاجعهاي ديگر پديد آورد.
🔹ميخواهم بگويم دخترها، پسرها "ژينا" غزلي تازه است، زنانه و مادرانه و انساني است، در سرتاسر ميهنمان طنين انداز شده. مراقبش باشيم، لگد کوب خشمِ بي حساب و احساس انتقامِ کور نشود، مباد که مظلومان امروز خود ستمگرانِ ديگري شوند، باشد که آواي سحر انگيز اين غزلِ زندگي دوام آورد تا "وطن" را از غربت گورستان رها کند.
بادا که چنين باشد
اول مهر ۱۴۰۱
#ایران
#مهسا_امینی
#زن_زندگی_آزادی
#یادداشت
#علی_طهماسبی
#اکنون
🆔@Shariati40
Forwarded from دغدغههای ایران
🔴از اسطورهی رهبری و پادشاهی*
🔷علی طهماسبی
🔸نقل است که به روزگارانی دور درختان جنگل رفتند تا برای خود رهبری یا پادشاهی نصب کنند. درخت زیتون از همهی درختان دیگر خوشنامتر بود؛ چندان که هالهای از تقدس هم برایش قایل بودند. پس همهی درختان نزد او رفتند و گفتند اکنون تو را برای حکمرانی برگزیدهایم بیا و حکمرانی این جنگل را بر عهده گیر.
▪️درخت زیتون اندیشید و ایشان را گفت: آیا روغن خود را که به سبب آن خدا و انسان مرا محترم میدارند ترک کنم و بر درختان حکمرانی نمایم؟
🔸درختانِ جنگل به انجیر گفتند که تو بیا و بر ما حکومت نما.انجیر اندیشید و به ایشان گفت: آیا شیرینی و میوۀ نیکوی خود را ترک بکنم و رفته، بر درختان حکمرانی نمایم؟
▪️درختان جنگل نزد تاک رفتند و همان درخواست خود را گفتند.انگور اندیشید و به ایشان گفت: آیا شیره و شراب خود را که خدا و انسان را خوش میسازد، ترک بکنم و رفته، بر درختان حکمرانی نمایم؟
🔸هیچکس نماند که به نزدش نرفته باشند جز خار، پس اتفاق کردند و به نزد او رفتند و گفتند: ای خار، اکنون تو بیا و حکومت بر ما را بپذیر.
▪️ خار به درختان گفت: اگر واقعا پذیرفتهاید که من را رهبر و پادشاه خود کنید، پس باید همگان از خُرد و کلان در سایهی من آیید و بهفرمان من باشید، اگر نه آتشی از خار بیرون بیاید و سروهای آزاد شما را بسوزاند.
--------------------------------
*بازخوانی از کتاب دوم پادشاهان
#رهبری
#پادشاهی
#علی_طهماسبی
https://bit.ly/3wqFgXL
https://t.me/DaghdagheIran
🔷علی طهماسبی
🔸نقل است که به روزگارانی دور درختان جنگل رفتند تا برای خود رهبری یا پادشاهی نصب کنند. درخت زیتون از همهی درختان دیگر خوشنامتر بود؛ چندان که هالهای از تقدس هم برایش قایل بودند. پس همهی درختان نزد او رفتند و گفتند اکنون تو را برای حکمرانی برگزیدهایم بیا و حکمرانی این جنگل را بر عهده گیر.
▪️درخت زیتون اندیشید و ایشان را گفت: آیا روغن خود را که به سبب آن خدا و انسان مرا محترم میدارند ترک کنم و بر درختان حکمرانی نمایم؟
🔸درختانِ جنگل به انجیر گفتند که تو بیا و بر ما حکومت نما.انجیر اندیشید و به ایشان گفت: آیا شیرینی و میوۀ نیکوی خود را ترک بکنم و رفته، بر درختان حکمرانی نمایم؟
▪️درختان جنگل نزد تاک رفتند و همان درخواست خود را گفتند.انگور اندیشید و به ایشان گفت: آیا شیره و شراب خود را که خدا و انسان را خوش میسازد، ترک بکنم و رفته، بر درختان حکمرانی نمایم؟
🔸هیچکس نماند که به نزدش نرفته باشند جز خار، پس اتفاق کردند و به نزد او رفتند و گفتند: ای خار، اکنون تو بیا و حکومت بر ما را بپذیر.
▪️ خار به درختان گفت: اگر واقعا پذیرفتهاید که من را رهبر و پادشاه خود کنید، پس باید همگان از خُرد و کلان در سایهی من آیید و بهفرمان من باشید، اگر نه آتشی از خار بیرون بیاید و سروهای آزاد شما را بسوزاند.
--------------------------------
*بازخوانی از کتاب دوم پادشاهان
#رهبری
#پادشاهی
#علی_طهماسبی
https://bit.ly/3wqFgXL
https://t.me/DaghdagheIran
Telegraph
🔴از اسطورهی رهبری و پادشاهی*
🔷علی طهماسبی 🔸نقل است که به روزگارانی دور درختان جنگل رفتند تا برای خود رهبری یا پادشاهی نصب کنند. درخت زیتون از همهی درختان دیگر خوشنامتر بود؛ چندان که هالهای از تقدس هم برایش قایل بودند. پس همهی درختان نزد او رفتند و گفتند اکنون تو را برای حکمرانی…
Forwarded from ایران فردا
🔴حدیث عاشورا
💠علی طهماسبی
@iranfardamag
▪️ما مردمانِ محو و بي هویت، تا كشته هامان به هزاران نمي رسيد تاریخ به یادمان نمي آورد. چاره اي نبود جز آنكه مظلومي و شهيدي شناخته شده و نام آور جستجو كنيم و او را نماینده و نمادِ مظلوميت خویش قرار دهيم وقایع نگار نمي توانست بنویسد كه مظلوم كه بود و ظالم كدام، چرا كه خود در خدمت حاكماني بود كه از نگاه مردم، ستمكار بودند، و هميشه اسناد جنگها و كشتارها را آن گونه كه خود مي خواستند تدوین مي كردند .
🔸اما روح ملي ما، كه مدام سوگوار بوده است، بي آنكه به اسناد تاریخي اعتباري بدهد، مي توانست از همه ي استعدادهاي عاطفي و هنري خود بهره گيرد، و همه ي پدیده هاي طبيعت و ماوراي طبيعت را با خود همراه و هم آوا گرداند و در سوگ حقيقتي كه در زیر پاي واقعيت لگد كوب مي شود نمادها پدید آورد و مرثيه ها بسراید. اگر هم وقایع نگار صادق باشد و هرآنچه را واقعا بوده و اتفاق افتاده به عنوان واقعيت، ثبت و ضبط نماید، بازهم از تصویر آرزوهاي بر باد رفته و آرمانهاي شهيد و به ثمر نرسيدهي ما ناتوان مي ماند، و هيچ سندي از قتل آرزوهاي انسانيِ ما در بایگانيِ تاریخ نمی گذارد.
▪️واقعيت، همان است كه باليده و مدام تكرار مي شود. مانند خصومت آدم با خویش و بيگانه، نيرنگ و جنگ، بي عدالتي و تجاوز، سلطه گري و دروغ. اما آرزوهاي انساني ما چيزهایي است مثل عدالت، مثل آزادي، مثل شفافيت و صداقت كه قرنها، بلكه هزاره ها در هوایش سوگوار بوده و هستيم. چيزهایي كه باید مي بود، باید پدید مي آمد، اما واقعيتِ زور، واقعيتِ جاه طلبي و سلطه گري، واقعيتِ فزون خواهي و تجاوز، واقعيت تزویر و دروغ نگذاشته تا پایي به عرصه ي وجود بگذارند. آنهمه آرزوها و آرمانها، سد راهش شده و آنهمه را به خاك افكنده. » واقعيت « مي خواسته پدید آید ولي پيش از آنكه ایرانيان به بوي عدالت و آزادي و در سوداي رهایي از نظام سلطه، دروازه ها را به روي سپاهيان اسلام بگشایند، مظلوميت ما در قصّه ی سوگ سياوش به نمایش در مي آمد.
🔸سياوش اگرچه خود شاهزاده بود و فرزند كاوس شاه، ولي در آینه ي فرهنگ ملی ما چندان زلال و پاك تصویر شده بود كه آتشِ جادوي سودابه هم نتوانست كمترین گزندي به او برسان، اما عاقبت در توطئه ي خویش و بيگانه، كه جز به فرمانروایي و سلطه نمي اندیشيدند از پاي درمي آید و همچون یحيي تعميد دهنده، سر بریده اش در طشت زرین قرار مي گيرد 1
▪️شاید این همه افسانه باشد، اما براي ما مردمانِ محو و بي هویت، كه تا كشته هامان به هزاران نميرسيد تاریخ به یادمان نمي آورد، چاره ي دیگري نبود جز آنكه مظلومي و شهيدي شناخته شده و نام آور جستجو كنيم و او را نماینده و نمادِ مظلوميت خویش قرار دهيم. شاید به همين گونه ها بوده باشد كه در آن روزگارانِ پيش از اسلام، سوگ سياوش، برترین تعزیه در ميان ما ایرانيان بوده است.
🔸پس از فروپاشي ساسانيان، و رونق اسلام در ایران، روح مادرانه ي ما تازه مي خواست آزادي ورهایي را به جشن و شكرانه خوش آمد گوید كه شمشيرها پيام آور قلدريها و تجاوزها شد و مقر خليفه ي اسلام دربارِكسري گردید، و هزار و یكشبِ بغداد سرمست از خون هزاران محرومِ بی نام و نشان.
▪️این بود كه بازهم ما مردمان این مرز و بوم خود را سوگوار حقيقت دیدیم. اما كدام شهيد را باید به یاد مي آوردیم تا خویش و بيگانه او را به عنوان شهيدي در راه حقيقت بشناسد؟ سياوش در غبار ایام محو و بيرنگ شده بود، فاتحان عرب نيز او نمي شناختند، و از نگاه آنان واگویه كردن اسطوره هاي پيشين تعبيري جز ارتداد و زندقه نداشت. این گونه بود كه یك چند، ماي مظلوم و بي هویت و محو، مانده بودیم تا با كدام نماد و به نام كدام شهيد سوگواري خویش را آغاز كنيم.
🔸از معجزه هاي ادیان یكي هم این است كه هميشه شهيدانِ نام آوري از متن خود ارائه مي دهند كه درست رویاروي متوليان رسمي دین قرار مي گيرند. و به این گونه، شهيدي دیگر پدید آمد. این شهيد را فاتحان عرب و متوليانِ رسميِ دین بسي دقيق تر از ایرانيان مي شناختند، زیرا از فرزندان همان رسولي بود كه به نامش قدرت یافته بودند، و از متن همان دیني برخاسته بود كه فاتحانِ عرب به بهانه اش غارتها كرده بودند و مي كردند. با پدید آمدنِ حدیث عاشورا و حسين، دیگرچه نيازي به اسطوره ي سياوش؟
▪️شهيدي دیگر آمد، خون تازه اي جوشيدن گرفت، تا بگوید: مذهب بر دو گونه است، یكي مذهب حاكمان، اسلام سلطه و زور، مذهبِ گنج هاي فراهم آمده از غارتِ محرومان، همان مذهبي كه به تهدید و ارعاب و تزویر و تطميع از همگان بيعت مي گيرد. و دیگري مذهبي كه خلق هاي محروم و ستم كشيده، سوگوار پدید آمدنش بودند و هيچگاه تحقق عيني پيدا نكرد....
متن کامل:
https://cutt.ly/lwanGPhv
#عاشورا
#ایران_فردا
#علی_طهماسبی
https://t.me/iranfardamag
💠علی طهماسبی
@iranfardamag
▪️ما مردمانِ محو و بي هویت، تا كشته هامان به هزاران نمي رسيد تاریخ به یادمان نمي آورد. چاره اي نبود جز آنكه مظلومي و شهيدي شناخته شده و نام آور جستجو كنيم و او را نماینده و نمادِ مظلوميت خویش قرار دهيم وقایع نگار نمي توانست بنویسد كه مظلوم كه بود و ظالم كدام، چرا كه خود در خدمت حاكماني بود كه از نگاه مردم، ستمكار بودند، و هميشه اسناد جنگها و كشتارها را آن گونه كه خود مي خواستند تدوین مي كردند .
🔸اما روح ملي ما، كه مدام سوگوار بوده است، بي آنكه به اسناد تاریخي اعتباري بدهد، مي توانست از همه ي استعدادهاي عاطفي و هنري خود بهره گيرد، و همه ي پدیده هاي طبيعت و ماوراي طبيعت را با خود همراه و هم آوا گرداند و در سوگ حقيقتي كه در زیر پاي واقعيت لگد كوب مي شود نمادها پدید آورد و مرثيه ها بسراید. اگر هم وقایع نگار صادق باشد و هرآنچه را واقعا بوده و اتفاق افتاده به عنوان واقعيت، ثبت و ضبط نماید، بازهم از تصویر آرزوهاي بر باد رفته و آرمانهاي شهيد و به ثمر نرسيدهي ما ناتوان مي ماند، و هيچ سندي از قتل آرزوهاي انسانيِ ما در بایگانيِ تاریخ نمی گذارد.
▪️واقعيت، همان است كه باليده و مدام تكرار مي شود. مانند خصومت آدم با خویش و بيگانه، نيرنگ و جنگ، بي عدالتي و تجاوز، سلطه گري و دروغ. اما آرزوهاي انساني ما چيزهایي است مثل عدالت، مثل آزادي، مثل شفافيت و صداقت كه قرنها، بلكه هزاره ها در هوایش سوگوار بوده و هستيم. چيزهایي كه باید مي بود، باید پدید مي آمد، اما واقعيتِ زور، واقعيتِ جاه طلبي و سلطه گري، واقعيتِ فزون خواهي و تجاوز، واقعيت تزویر و دروغ نگذاشته تا پایي به عرصه ي وجود بگذارند. آنهمه آرزوها و آرمانها، سد راهش شده و آنهمه را به خاك افكنده. » واقعيت « مي خواسته پدید آید ولي پيش از آنكه ایرانيان به بوي عدالت و آزادي و در سوداي رهایي از نظام سلطه، دروازه ها را به روي سپاهيان اسلام بگشایند، مظلوميت ما در قصّه ی سوگ سياوش به نمایش در مي آمد.
🔸سياوش اگرچه خود شاهزاده بود و فرزند كاوس شاه، ولي در آینه ي فرهنگ ملی ما چندان زلال و پاك تصویر شده بود كه آتشِ جادوي سودابه هم نتوانست كمترین گزندي به او برسان، اما عاقبت در توطئه ي خویش و بيگانه، كه جز به فرمانروایي و سلطه نمي اندیشيدند از پاي درمي آید و همچون یحيي تعميد دهنده، سر بریده اش در طشت زرین قرار مي گيرد 1
▪️شاید این همه افسانه باشد، اما براي ما مردمانِ محو و بي هویت، كه تا كشته هامان به هزاران نميرسيد تاریخ به یادمان نمي آورد، چاره ي دیگري نبود جز آنكه مظلومي و شهيدي شناخته شده و نام آور جستجو كنيم و او را نماینده و نمادِ مظلوميت خویش قرار دهيم. شاید به همين گونه ها بوده باشد كه در آن روزگارانِ پيش از اسلام، سوگ سياوش، برترین تعزیه در ميان ما ایرانيان بوده است.
🔸پس از فروپاشي ساسانيان، و رونق اسلام در ایران، روح مادرانه ي ما تازه مي خواست آزادي ورهایي را به جشن و شكرانه خوش آمد گوید كه شمشيرها پيام آور قلدريها و تجاوزها شد و مقر خليفه ي اسلام دربارِكسري گردید، و هزار و یكشبِ بغداد سرمست از خون هزاران محرومِ بی نام و نشان.
▪️این بود كه بازهم ما مردمان این مرز و بوم خود را سوگوار حقيقت دیدیم. اما كدام شهيد را باید به یاد مي آوردیم تا خویش و بيگانه او را به عنوان شهيدي در راه حقيقت بشناسد؟ سياوش در غبار ایام محو و بيرنگ شده بود، فاتحان عرب نيز او نمي شناختند، و از نگاه آنان واگویه كردن اسطوره هاي پيشين تعبيري جز ارتداد و زندقه نداشت. این گونه بود كه یك چند، ماي مظلوم و بي هویت و محو، مانده بودیم تا با كدام نماد و به نام كدام شهيد سوگواري خویش را آغاز كنيم.
🔸از معجزه هاي ادیان یكي هم این است كه هميشه شهيدانِ نام آوري از متن خود ارائه مي دهند كه درست رویاروي متوليان رسمي دین قرار مي گيرند. و به این گونه، شهيدي دیگر پدید آمد. این شهيد را فاتحان عرب و متوليانِ رسميِ دین بسي دقيق تر از ایرانيان مي شناختند، زیرا از فرزندان همان رسولي بود كه به نامش قدرت یافته بودند، و از متن همان دیني برخاسته بود كه فاتحانِ عرب به بهانه اش غارتها كرده بودند و مي كردند. با پدید آمدنِ حدیث عاشورا و حسين، دیگرچه نيازي به اسطوره ي سياوش؟
▪️شهيدي دیگر آمد، خون تازه اي جوشيدن گرفت، تا بگوید: مذهب بر دو گونه است، یكي مذهب حاكمان، اسلام سلطه و زور، مذهبِ گنج هاي فراهم آمده از غارتِ محرومان، همان مذهبي كه به تهدید و ارعاب و تزویر و تطميع از همگان بيعت مي گيرد. و دیگري مذهبي كه خلق هاي محروم و ستم كشيده، سوگوار پدید آمدنش بودند و هيچگاه تحقق عيني پيدا نكرد....
متن کامل:
https://cutt.ly/lwanGPhv
#عاشورا
#ایران_فردا
#علی_طهماسبی
https://t.me/iranfardamag
Telegraph
🔴حدیث عاشورا
💠علی طهماسبی @iranfardamag ما مردمانِ محو و بي هویت، تا كشته هامان به هزاران نمي رسيد تاریخ به یادمان نمي آورد. چاره اي نبود جز آنكه مظلومي و شهيدي شناخته شده و نام آور جستجو كنيم و او را نماینده و نمادِ مظلوميت خویش قرار دهيم وقایع نگار نمي توانست بنویسد…
Forwarded from ایران فردا
🔴در اندیشهی اعدامها و طناب دار!
🔷علی طهماسبی
@iranfardamag
◾️ در اعدام و کشتار دیگران توانا هستند، اما کیست بتواند اعدام شدگان را جان ببخشد و به زندگی بازگرداند؟ شاید بر این گمانه هستند که فنای دیگران تضمین بقای خودشان باشد، اما کدام جبار و ستمگری را در تاریخ میشناسید که مرگ دیگران سبب بقای او شده باشد؟
🔸 طرفه این که وقتی حاکمان ستمگر حتی یکی را به ستم کشته باشند، اندیشه و روانشان چنان دژخیم میشود که از اعدام و قتل همگان هم پروا نمیکنند. این نکته را شاید خوانده یا شنیده باشید که گفته بود: کسی که دیگری را به ستم کشته باشد چنان است که همگان را کشته است. اگر این سخن سنجیده باشد که هست، پس بر همگان است که در برابر فرمانروایان طناب دار چارهای بیاندیشند.
#ایران_فردا
#نه_به_اعدام
#علی_طهماسبی
http://t.me/iranfardamag
🔷علی طهماسبی
@iranfardamag
◾️ در اعدام و کشتار دیگران توانا هستند، اما کیست بتواند اعدام شدگان را جان ببخشد و به زندگی بازگرداند؟ شاید بر این گمانه هستند که فنای دیگران تضمین بقای خودشان باشد، اما کدام جبار و ستمگری را در تاریخ میشناسید که مرگ دیگران سبب بقای او شده باشد؟
🔸 طرفه این که وقتی حاکمان ستمگر حتی یکی را به ستم کشته باشند، اندیشه و روانشان چنان دژخیم میشود که از اعدام و قتل همگان هم پروا نمیکنند. این نکته را شاید خوانده یا شنیده باشید که گفته بود: کسی که دیگری را به ستم کشته باشد چنان است که همگان را کشته است. اگر این سخن سنجیده باشد که هست، پس بر همگان است که در برابر فرمانروایان طناب دار چارهای بیاندیشند.
#ایران_فردا
#نه_به_اعدام
#علی_طهماسبی
http://t.me/iranfardamag