🔷🚨بیانیۀ بیش از 200 نفر از اساتید دانشگاههای کشور در محکومیت بازداشت دانشجویان و ضرورت آزادی هرچه سریعتر آنها
🔆بیش از 200 نفر استاد از رشتهها، دانشگاهها و نسلهای مختلف، با صدور بیانیهای خواستار آزادی هرچه سریعتر دانشجویانِ بازداشتی شدند. چهرههایی مانند رضا فرجیدانا، حمید وحید دستجردی، محمود مروارید، یوسف اباذری، محمدستاریفر، سعیدمعیدفر، فرشاد مومنی، علی صابری تولایی، سارا شریعتی، علی شریفی زارچی، محمدحسین بادامچی و امیر مازیار این بیانیه را امضا کردهاند. امضاکنندگان بیانیه ضمن دفاع از کنشگری اخلاقی و انسانی دانشجویان، از همۀ همکاران دانشگاهی خواستهاند تا در دفاع از ظلمستیزی و عدالتخواهی و آزادیخواهی موضعگیری کنند. آنها همچنین ضمن ابراز نگرانی از سلامت و سرنوشت دانشجویان به ویژه با توجه به تجربههای قبلی خواستار آزادی دانشجویان بازداشتی شدهاند.
📌 امضای این بیانیه همچنان ادامه دارد. لینک امضای بیانیه در ادامه آمده است.
#مهسا_امینی
#آزادی_دانشجویان
#دانشگاه
#زن_زندگی_آزادی
#بیانیه
#اکنون
🆔@Shariati40
https://bit.ly/3BTjbDF
🔆بیش از 200 نفر استاد از رشتهها، دانشگاهها و نسلهای مختلف، با صدور بیانیهای خواستار آزادی هرچه سریعتر دانشجویانِ بازداشتی شدند. چهرههایی مانند رضا فرجیدانا، حمید وحید دستجردی، محمود مروارید، یوسف اباذری، محمدستاریفر، سعیدمعیدفر، فرشاد مومنی، علی صابری تولایی، سارا شریعتی، علی شریفی زارچی، محمدحسین بادامچی و امیر مازیار این بیانیه را امضا کردهاند. امضاکنندگان بیانیه ضمن دفاع از کنشگری اخلاقی و انسانی دانشجویان، از همۀ همکاران دانشگاهی خواستهاند تا در دفاع از ظلمستیزی و عدالتخواهی و آزادیخواهی موضعگیری کنند. آنها همچنین ضمن ابراز نگرانی از سلامت و سرنوشت دانشجویان به ویژه با توجه به تجربههای قبلی خواستار آزادی دانشجویان بازداشتی شدهاند.
📌 امضای این بیانیه همچنان ادامه دارد. لینک امضای بیانیه در ادامه آمده است.
#مهسا_امینی
#آزادی_دانشجویان
#دانشگاه
#زن_زندگی_آزادی
#بیانیه
#اکنون
🆔@Shariati40
https://bit.ly/3BTjbDF
Telegraph
بیانیۀ بیش از 200 نفر از اساتید دانشگاههای کشور در محکومیت بازداشت دانشجویان و ضرورت آزادی هرچه سریعتر آنه
بسمهتعالی بیانیۀ جمعی از اساتید و مدرسین دانشگاه دربارۀ محکومیت بازداشت دانشجویان و ضرورت آزادی هرچه سریعتر آنها متأسفانه یکبار دیگر شاهد آن هستیم که شنیدهنشدن صدای بخش بزرگی از جامعه در ساختار حاکمیت و تداوم رویهها و تصمیمهای نادرست منجر به جریحهدار…
🔷🔸جان باختن دختر ایران و مسئولیت دانشگاهیان
🖋حسین مصباحیان
🔸واقعه جان باختن دخترمان، دختر ایران، مهسا امینی، بار دیگر و این بار با نهیبی وجودی پرسش از مسئولیت را پیش روی همگان و از جمله ما دانشگاهیان قرار داد. این پرسشهای دریدایی شاید که «اگر ما [عناصر دانشگاهی] میتوانستیم بگوییم ما، شاید از خود میپرسیدیم: کجا هستیم؟ چه کسانی هستیم؟ چه چیزی و چه کسانی را نمایندگی میکنیم؟ آیا ما مسئول هستیم؟ در برابر چه کسانی و برای چه امری؟» گرچه درست است که مفهوم مسئولیت خود نیازمند مواجههای مسئولانه برای دریافت پاسخ پیرامون چیستی خود است، ولی در قابل اطمینانترین و معتبرترین شکل تداوم آن در تاریخ، همواره بهطور ضمنی با عمل، با انجام دادن، با پراکسیس و با یک تصمیم سر و کار داشته است، تصمیمی که از ضمیر ساده اخلاقی و یا از درک تئوریک فراتر میرفته است. از اینرو به تعبیر یک دوست، هرکس در دانشگاه حضور دارد، از استاد و دانشجو گرفته تا مسئول و کارمندش، با هر موضع و عقیده سیاسی، مسئول است که در خصوص نادیده گرفتن حق نافرمانی مدنی دانشجو و بدتر از آن تهدید و بازداشت او رسماً اعلام موضع کند.
🔹 این آن بزنگاهی است که در آن سکوت جرم است و شکست سکوت وظیفهای اخلاقی. اگر ارکان دانشگاه یعنی مدیران و استادان و دانشجویان در مقابل تعرض به حقوق دانشجو ایستادگی نکنند، بازداشت دانشجو و تهدید دانشگاهیان تبدیل به یک سنت میشود و دانشگاه از محتوای انتقادی خود خارج میگردد. با اینهمه، گرچه شکستن سکوت در مقابل بازداشت دانشجویان ضرورتی اخلاقی است ولی در عین حال کافی نیست. کافی نیست چون همراهی ضمنی ما معلمان نمیتواند مرهمی باشد بر زخمها و جراحتهای دانشجویان بیپناهی که باز به تعبیر آن دوست، به مرغان عزا و عروسی این دیار بدل گشتهاند. از اینرو، ضرورت دارد که با سماجت تمام، پروندههای تعرض به دانشجویان و سایر اقشار مردم تا آزادی تک تک آنان پیگیری شود و این اطمینان به مردم داده شود که آزادی نقد و نافرمانی مدنی پاس داشته خواهد شد.
📌عضو هیئت علمی گروه فلسفه دانشگاه تهران
#مهسا_امینی
#دختر_ایران
#دانشگاه
#آزادی_دانشجویان
#زن_زندگی_آزادی
#یادداشت_اختصاصی
#حسین_مصباحیان
🆔 @Shariati40
🖋حسین مصباحیان
🔸واقعه جان باختن دخترمان، دختر ایران، مهسا امینی، بار دیگر و این بار با نهیبی وجودی پرسش از مسئولیت را پیش روی همگان و از جمله ما دانشگاهیان قرار داد. این پرسشهای دریدایی شاید که «اگر ما [عناصر دانشگاهی] میتوانستیم بگوییم ما، شاید از خود میپرسیدیم: کجا هستیم؟ چه کسانی هستیم؟ چه چیزی و چه کسانی را نمایندگی میکنیم؟ آیا ما مسئول هستیم؟ در برابر چه کسانی و برای چه امری؟» گرچه درست است که مفهوم مسئولیت خود نیازمند مواجههای مسئولانه برای دریافت پاسخ پیرامون چیستی خود است، ولی در قابل اطمینانترین و معتبرترین شکل تداوم آن در تاریخ، همواره بهطور ضمنی با عمل، با انجام دادن، با پراکسیس و با یک تصمیم سر و کار داشته است، تصمیمی که از ضمیر ساده اخلاقی و یا از درک تئوریک فراتر میرفته است. از اینرو به تعبیر یک دوست، هرکس در دانشگاه حضور دارد، از استاد و دانشجو گرفته تا مسئول و کارمندش، با هر موضع و عقیده سیاسی، مسئول است که در خصوص نادیده گرفتن حق نافرمانی مدنی دانشجو و بدتر از آن تهدید و بازداشت او رسماً اعلام موضع کند.
🔹 این آن بزنگاهی است که در آن سکوت جرم است و شکست سکوت وظیفهای اخلاقی. اگر ارکان دانشگاه یعنی مدیران و استادان و دانشجویان در مقابل تعرض به حقوق دانشجو ایستادگی نکنند، بازداشت دانشجو و تهدید دانشگاهیان تبدیل به یک سنت میشود و دانشگاه از محتوای انتقادی خود خارج میگردد. با اینهمه، گرچه شکستن سکوت در مقابل بازداشت دانشجویان ضرورتی اخلاقی است ولی در عین حال کافی نیست. کافی نیست چون همراهی ضمنی ما معلمان نمیتواند مرهمی باشد بر زخمها و جراحتهای دانشجویان بیپناهی که باز به تعبیر آن دوست، به مرغان عزا و عروسی این دیار بدل گشتهاند. از اینرو، ضرورت دارد که با سماجت تمام، پروندههای تعرض به دانشجویان و سایر اقشار مردم تا آزادی تک تک آنان پیگیری شود و این اطمینان به مردم داده شود که آزادی نقد و نافرمانی مدنی پاس داشته خواهد شد.
📌عضو هیئت علمی گروه فلسفه دانشگاه تهران
#مهسا_امینی
#دختر_ایران
#دانشگاه
#آزادی_دانشجویان
#زن_زندگی_آزادی
#یادداشت_اختصاصی
#حسین_مصباحیان
🆔 @Shariati40
Forwarded from ایران فردا
🔴 زندگی همچون مطالبه
🔶 سوسن شریعتی
@iranfardamag
▪️ بر سر زندگی و معانی مختلف آن در خیابان های شهر صف آرایی شده است. بر سر گونه های مختلف زیستن. شاید هیچ وقت تا کنون «زندگی» اینچنین بر صدر مطالبات ننشسته باشد. بوده است. لحظات آغازین انقلاب هم درباره زندگی و تعاریف مختلف آن شعارهایی شنیده می شد. مثلا اینکه «زندگی یعنی: کار، مسکن، آزادی»و یا اینکه «زندگی، عقیده است و جهاد» و همین معانی نسلی را به زندان ها و به خیابان ها کشاند. اما همیشه یک تبصره داشت : «یعنی»...چه کسی گمان می کرد چهل سال بعد ، چهار نسل بعد بر سر این «بدیهی»-زندگی- خود را مجبور به مردن ببیند؟ بر سر «چگونه زیستن » شده بود بمیریم و یا بمیرانیم اما مردن برای زندگی کردن خیر.
🔹همه قوانین ما تابع همین چگونه زیستن بوده و بر همین اساس ریخته شده است. چهل و چند سال پیش. چگونگی اش یک بار تعیین شده و شده است قالب و چهار نسل است که بر تن نسل ها می شود. به نام اکثریت باشد و یا به نام ارزش های لایزال. امروزهم بر سر مشروعیت اکثریت بحث است، هم صحبت از حق مسلم اقلیت است و هم در قطعیت قرائت ها از ارزش های لایزال تردید افتاده است. اما قوانین، کور و کر اند. قالبِ تنگ است که خفقان می آورد و به یک بار می بینی که فریادها برخاسته است. این قوانین هستند که از شهروند شورشی می سازند و از متولیِ قانون سرکوبگر. در اتاق های خیابان وزرا باشد و یا بر سر کوی و برزن. این اولین بار نیست که قانون خاصیت «چتربودگی» خود را از دست می دهد و بدل به سپر و سلاح می شود و به صف آرایی می انجامد و برای مجری قانون نیز امکانات فراهم می آورد: خشم، تعرض، اعمال سلیقه های شخصی و...
▪️ این بارنوع دیگری از جوانی با شعار زندگی به فتح پیاده روها آمده است. با دستان خالی و دلی پر. حضور پر رنگ دختران بی دلیل نیست. زندگی معلوم شده است امر پیش پا افتاده و بدیهی ای نیست. آبستن غیر مترقبه، ابداعات بی پایان و وعده های امید است. زندگی ارجاع مدام به یک دیروز دروغین نیست (...«روحت شاد» های نوستالژیک) سرسپردگی به اکثریت های مشروعیت بخش پیشینی نیست؛ دست به دست شدن میان دوگانه های سیاسی و فرهنگی مسلط نیست. (اصلاح طلب -اصول گرا /سنت-مدنیته و..)شاید از همین رو است که همگی را سورپریز کرده است. می ترساند و به شوق می آورد. منبع انرژی است. با این همه ما مجبور به تعریف زندگی هستیم. وقتی از زندگی سخن می گوییم از چه چیز سخن می گوییم؟ شریعتی در روزهای یایانی زندگی اش نوشته بود که در خواب این تعریف را از زندگی داده است: «زندگی یعنی: نان، آزادی، فرهنگ، ایمان، دوست داشتن»(م.آ. 1-با مخاطب های آشنا)
🔹سوال این است؟ چرا ما مجبوریم هر بار برای پیش برد هر یک از این مطالبات انقلاب کنیم؟ تقصیر قانون آنها است و یا بی قانونی ما؟
#سوسن_شریعتی
#مطالبهی_زندگی
#زن_زندگی_آزادی
https://bit.ly/3LVSZNe
https://t.me/iranfardamag
🔶 سوسن شریعتی
@iranfardamag
▪️ بر سر زندگی و معانی مختلف آن در خیابان های شهر صف آرایی شده است. بر سر گونه های مختلف زیستن. شاید هیچ وقت تا کنون «زندگی» اینچنین بر صدر مطالبات ننشسته باشد. بوده است. لحظات آغازین انقلاب هم درباره زندگی و تعاریف مختلف آن شعارهایی شنیده می شد. مثلا اینکه «زندگی یعنی: کار، مسکن، آزادی»و یا اینکه «زندگی، عقیده است و جهاد» و همین معانی نسلی را به زندان ها و به خیابان ها کشاند. اما همیشه یک تبصره داشت : «یعنی»...چه کسی گمان می کرد چهل سال بعد ، چهار نسل بعد بر سر این «بدیهی»-زندگی- خود را مجبور به مردن ببیند؟ بر سر «چگونه زیستن » شده بود بمیریم و یا بمیرانیم اما مردن برای زندگی کردن خیر.
🔹همه قوانین ما تابع همین چگونه زیستن بوده و بر همین اساس ریخته شده است. چهل و چند سال پیش. چگونگی اش یک بار تعیین شده و شده است قالب و چهار نسل است که بر تن نسل ها می شود. به نام اکثریت باشد و یا به نام ارزش های لایزال. امروزهم بر سر مشروعیت اکثریت بحث است، هم صحبت از حق مسلم اقلیت است و هم در قطعیت قرائت ها از ارزش های لایزال تردید افتاده است. اما قوانین، کور و کر اند. قالبِ تنگ است که خفقان می آورد و به یک بار می بینی که فریادها برخاسته است. این قوانین هستند که از شهروند شورشی می سازند و از متولیِ قانون سرکوبگر. در اتاق های خیابان وزرا باشد و یا بر سر کوی و برزن. این اولین بار نیست که قانون خاصیت «چتربودگی» خود را از دست می دهد و بدل به سپر و سلاح می شود و به صف آرایی می انجامد و برای مجری قانون نیز امکانات فراهم می آورد: خشم، تعرض، اعمال سلیقه های شخصی و...
▪️ این بارنوع دیگری از جوانی با شعار زندگی به فتح پیاده روها آمده است. با دستان خالی و دلی پر. حضور پر رنگ دختران بی دلیل نیست. زندگی معلوم شده است امر پیش پا افتاده و بدیهی ای نیست. آبستن غیر مترقبه، ابداعات بی پایان و وعده های امید است. زندگی ارجاع مدام به یک دیروز دروغین نیست (...«روحت شاد» های نوستالژیک) سرسپردگی به اکثریت های مشروعیت بخش پیشینی نیست؛ دست به دست شدن میان دوگانه های سیاسی و فرهنگی مسلط نیست. (اصلاح طلب -اصول گرا /سنت-مدنیته و..)شاید از همین رو است که همگی را سورپریز کرده است. می ترساند و به شوق می آورد. منبع انرژی است. با این همه ما مجبور به تعریف زندگی هستیم. وقتی از زندگی سخن می گوییم از چه چیز سخن می گوییم؟ شریعتی در روزهای یایانی زندگی اش نوشته بود که در خواب این تعریف را از زندگی داده است: «زندگی یعنی: نان، آزادی، فرهنگ، ایمان، دوست داشتن»(م.آ. 1-با مخاطب های آشنا)
🔹سوال این است؟ چرا ما مجبوریم هر بار برای پیش برد هر یک از این مطالبات انقلاب کنیم؟ تقصیر قانون آنها است و یا بی قانونی ما؟
#سوسن_شریعتی
#مطالبهی_زندگی
#زن_زندگی_آزادی
https://bit.ly/3LVSZNe
https://t.me/iranfardamag
Telegraph
🔴 زندگی همچون مطالبه
🔶 سوسن شریعتی @iranfardamag ▪️ بر سر زندگی و معانی مختلف آن در خیابان های شهر صف آرایی شده است. بر سر گونه های مختلف زیستن. شاید هیچ وقت تا کنون «زندگی» اینچنین بر صدر مطالبات ننشسته باشد. بوده است. لحظات آغازین انقلاب هم درباره زندگی و تعاریف مختلف آن…
🔷🔸تظلمخواهی، حق جامعه
🖋سارا شریعتی
🔸از امامزاده عبدالله میآیم. رفته بودیم سر خاک شهدای دانشجو. گفته بودند میخواهند سطح مقابر را یکسانسازی کنند و همزمان سنگ قبرها را رو به قبله بگردانند. پروژهای عظیم که در بسیاری از قبرستانها اجرا شده است. از 1332 تا کنون هر 16 آذر، به امامزاده عبدالله میرویم، بر سر خاک آذر شریعت رضوی و دو هم دانشگاهیاش احمد قندچی و مصطفی بزرگ نیا، که هر سه در اعتراضات دانشجویی به دست پلیس کشته شدند. قریب به هفتاد سال است.
🔹بیش از یک هفته است که جامعه، این بار در اعتراض به کشته شدن مهسا امینی و حجاب اجباری به خیابان آمده است. تظاهراتی که در اکثر کشوها، صورت متداولی برای بیان نارضایتیها و شنیدن مطالبات است، چون به رسمیت شناخته نمیشود، به خشونت میکشد. تظاهرکنندگان از حق دانستن و حق بیان اعتراضات خود دفاع میکنند. مهسا امینی چرا کشته شد؟ چه کسی مسئول است؟ یک پروندهی بازِ دیگر در بارهی " نحوهی مرگ" که هر بار به شکل زودرس مختومه اعلام میشود. شهادت هاله سحابی را به یاد بیاورید. این بغضهای نترکیده، خشمهای انباشته، اعتراضات ممنوع و مسئولیتهای پذیرفته نشده، جامعه را بدل به آتشفشانی فعال میکند.
تظلمخواهی حق جامعه است. دفاع از این حق، یک وظیفهی اخلاقی است. از این حق پایمال شده، دفاع کنیم و خواستار و پیگیرآزادی تمامی جوانان و دانشجویان کشور شویم. 16 آذر، یک مناسبت تاریخی نیست. روز کشته شدن سه دانشجو در حریم دانشگاه نیست. نماد تعرض پلیس به وجدان آگاه و بیدار جامعه و مقاومت در برابرآن است و هر روز که یک دانشجو به دنبال حقخواهیاش دستگیر یا کشته می شود، 16 آذر تکرار میگردد.
#مهسا_امینی
#جنبش_دانشجویی
#تظلم_خواهی
#زن_زندگی_آزادی
#یادداشت_اختصاصی
#سارا_شریعتی
#اکنون
🆔@Shariati40
📸تصویر پیوست : دانشجویان دانشگاه علم و صنعت با تحریم کلاسهای خود در ۹ مهر۱۴۰۱ در صحن دانشگاه دست به تحصن زدن
🖋سارا شریعتی
🔸از امامزاده عبدالله میآیم. رفته بودیم سر خاک شهدای دانشجو. گفته بودند میخواهند سطح مقابر را یکسانسازی کنند و همزمان سنگ قبرها را رو به قبله بگردانند. پروژهای عظیم که در بسیاری از قبرستانها اجرا شده است. از 1332 تا کنون هر 16 آذر، به امامزاده عبدالله میرویم، بر سر خاک آذر شریعت رضوی و دو هم دانشگاهیاش احمد قندچی و مصطفی بزرگ نیا، که هر سه در اعتراضات دانشجویی به دست پلیس کشته شدند. قریب به هفتاد سال است.
🔹بیش از یک هفته است که جامعه، این بار در اعتراض به کشته شدن مهسا امینی و حجاب اجباری به خیابان آمده است. تظاهراتی که در اکثر کشوها، صورت متداولی برای بیان نارضایتیها و شنیدن مطالبات است، چون به رسمیت شناخته نمیشود، به خشونت میکشد. تظاهرکنندگان از حق دانستن و حق بیان اعتراضات خود دفاع میکنند. مهسا امینی چرا کشته شد؟ چه کسی مسئول است؟ یک پروندهی بازِ دیگر در بارهی " نحوهی مرگ" که هر بار به شکل زودرس مختومه اعلام میشود. شهادت هاله سحابی را به یاد بیاورید. این بغضهای نترکیده، خشمهای انباشته، اعتراضات ممنوع و مسئولیتهای پذیرفته نشده، جامعه را بدل به آتشفشانی فعال میکند.
تظلمخواهی حق جامعه است. دفاع از این حق، یک وظیفهی اخلاقی است. از این حق پایمال شده، دفاع کنیم و خواستار و پیگیرآزادی تمامی جوانان و دانشجویان کشور شویم. 16 آذر، یک مناسبت تاریخی نیست. روز کشته شدن سه دانشجو در حریم دانشگاه نیست. نماد تعرض پلیس به وجدان آگاه و بیدار جامعه و مقاومت در برابرآن است و هر روز که یک دانشجو به دنبال حقخواهیاش دستگیر یا کشته می شود، 16 آذر تکرار میگردد.
#مهسا_امینی
#جنبش_دانشجویی
#تظلم_خواهی
#زن_زندگی_آزادی
#یادداشت_اختصاصی
#سارا_شریعتی
#اکنون
🆔@Shariati40
📸تصویر پیوست : دانشجویان دانشگاه علم و صنعت با تحریم کلاسهای خود در ۹ مهر۱۴۰۱ در صحن دانشگاه دست به تحصن زدن
🔷🔸به نام آن که جان را فکرت آموخت
🖋نسرین غلامحسین زاده
🔸زمن بر صوفی و ملا سلامی
که پیغام خدا گفتند ما را
ولی تاویل شان در حیرت انداخت
خدا و جبرییل و مصطفی را
محمد اقبال لاهوری
🔹بدرستی که سالهاست از کلیات و جزییات دین تاویِلاتی می شود که خداوند و پیامبرش را نیز در حیرت انداخته است، پیامبری که رحمه للعالمین خوانده می شود اینک مدعیانی دارد که جز خشم و کین نمی کارند و جز نفرت و غلط درو نمی کنند.
🔸پیامبر محبوب های خود در این دنیا را سه چیز می شمرد : عطر و زن و نماز ( به عطر در مجالی دیگر می پردازم) اما اگر نگاه جنسی را از چشمان خود دور کنیم و کمی انسانی تر بیندیشیم دو تای بعدی را در یک راستا خواهیم دید .
نیایش وجود را صیقل می دهد و زن زندگی را ،
نیایش ستونی است که دین بر پایه ی آن استوار می گردد و زن ستونی است که زندگی با تکیه بر آن قرار و آرام می گیرد .چگونه ممکن است این ستون را متزلزل کرد و ترک ها بر وجودش انداخت و انتظار بر پا ماندن آرامش در زندگی را داشت ؟
🔹سالهاست این وجود نازنین و محترم تحت فشارهایی باور نکردنی قرار دارد و این بار خطایی جبران ناپذیر چنان منقلبش ساخته است که خشونت و سرکوب توان متوقف ساختن آن را اگر هم پیدا کند تلخی و درد جانکاه آن را نمی تواند از بین ببرد، خشونتی که متقابل شدن آن می تواند پایان دادنش را خارج از قدرت آغاز کنندگانش سازد .
فساد عصر حاضر آشکار است
سپهر از زشتی او شرمسار است
اَفَلا یَتَدَبَرُون
#دین
#زن_زندگی_آزادی
#یادداشت_اختصاصی
#اکنون
🆔 @Shariati40
🖋نسرین غلامحسین زاده
🔸زمن بر صوفی و ملا سلامی
که پیغام خدا گفتند ما را
ولی تاویل شان در حیرت انداخت
خدا و جبرییل و مصطفی را
محمد اقبال لاهوری
🔹بدرستی که سالهاست از کلیات و جزییات دین تاویِلاتی می شود که خداوند و پیامبرش را نیز در حیرت انداخته است، پیامبری که رحمه للعالمین خوانده می شود اینک مدعیانی دارد که جز خشم و کین نمی کارند و جز نفرت و غلط درو نمی کنند.
🔸پیامبر محبوب های خود در این دنیا را سه چیز می شمرد : عطر و زن و نماز ( به عطر در مجالی دیگر می پردازم) اما اگر نگاه جنسی را از چشمان خود دور کنیم و کمی انسانی تر بیندیشیم دو تای بعدی را در یک راستا خواهیم دید .
نیایش وجود را صیقل می دهد و زن زندگی را ،
نیایش ستونی است که دین بر پایه ی آن استوار می گردد و زن ستونی است که زندگی با تکیه بر آن قرار و آرام می گیرد .چگونه ممکن است این ستون را متزلزل کرد و ترک ها بر وجودش انداخت و انتظار بر پا ماندن آرامش در زندگی را داشت ؟
🔹سالهاست این وجود نازنین و محترم تحت فشارهایی باور نکردنی قرار دارد و این بار خطایی جبران ناپذیر چنان منقلبش ساخته است که خشونت و سرکوب توان متوقف ساختن آن را اگر هم پیدا کند تلخی و درد جانکاه آن را نمی تواند از بین ببرد، خشونتی که متقابل شدن آن می تواند پایان دادنش را خارج از قدرت آغاز کنندگانش سازد .
فساد عصر حاضر آشکار است
سپهر از زشتی او شرمسار است
اَفَلا یَتَدَبَرُون
#دین
#زن_زندگی_آزادی
#یادداشت_اختصاصی
#اکنون
🆔 @Shariati40
Forwarded from احسان شريعتی Ehsan Shariati
🔷🔸حراست از حریم دانشگاه
🖋احسان شریعتی
🔸حادثهی فجیع محاصره و یورش به دانشگاه شریف توسط نیروی نظامی موسوم به «لباس شخصیها» و بازداشت شماری از دانشجویان شرافتمند، یادآور رخدادهای تلخ و شوم تاریخ دانشگاه، مانند حمله به کوی دانشگاه تهران در ۱۸ تیر ۱۳۷۸، بود و نشان داد که مسئولین از تاریخ درس معکوس آموخته اند و همان شیوههای فاجعهبار را بار دیگر بهشکل مسخرهآمیزی تکرار و توجیه میکنند.
🔹اگر معنای پذیرش «روز دانشجو» در تقویم رسمی (۱۶ آذر از پی کودتای ۱۳۳۲)، دفاع از حریم مقدس دانشگاه و محکومیت تجاوز نیروی نظامی به صحن آن باشد، ورود نیروی شبهنظامی «غیررسمی» بهلحاظ حقوقی بهمراتب شومتر و آفتبارتر است زیرا در اینجا «مسئولیت» به انبوهی از خودسران خیرهسر حواله و در میان آنها تقسیم میشود.
🔸رشد مبارزه و بلوغ جامعهی مدنی ما پس از طی یک سده از تلاشها و جنبشها در راه آزادی و استقلال، عدالت و توسعه، دیگر چنین پدیده و شیوههای شوم و زشتی را نمیپذیرد و آن را تحقیر و توهین تلقی و محکوم میکند: تعدی به موقعیت و منزلت «دانشگاه»، بهمثابهی جایگاه و قرارگاه دانش، و به «دانشجو» در مقام حامل آگاهی و پیشروترین قشر اجتماع و نیروی جوان و سالم و سازندهی آن.
🔹هم از اینرو، طبیعی است که این روزها شاهد گسترش موج اعتراضات و اعتصابات دانشجویان و استادان در دانشگاههای کشور باشیم و مسئولیت خلاء پاسخگویی حقوقی و گفتگوی مدنی با دانشجویان متوجه مسئولین وزارت علوم و ریاست دانشگاههاست که بهجای «حراست» از این نهاد شریف آنرا به حصار و اسارت هراسناک مبدل ساختهاند.
🔸بهعنوان یک مدرس سابق دانشگاه و همراه و همصدا با همهی استادان شریف دانشگاههای کشور، به نوبهی خود ضمن اعتراض و ابراز انزجار از تشبث به چنین شیوهها و اعمال ننگینی، آزادی فوری و بلاقید تمامی دانشجویان شریف بازداشتشده را درخواست میکنیم و آنرا شرط نخست استمرار درست و سالم و امن کار دانشگاههای کشور، در مقام قرارگاه دانش و آموزش و پژوهش برای دانشجویان، میدانیم.
#دانشگاه
#دانشجو
#دانشگاه_شریف
#جنبش_دانشجویی
#زن_زندگی_آزادی
#یادداشت
#احسان_شریعتی
✅ @Dr_ehsanshariati
🖋احسان شریعتی
🔸حادثهی فجیع محاصره و یورش به دانشگاه شریف توسط نیروی نظامی موسوم به «لباس شخصیها» و بازداشت شماری از دانشجویان شرافتمند، یادآور رخدادهای تلخ و شوم تاریخ دانشگاه، مانند حمله به کوی دانشگاه تهران در ۱۸ تیر ۱۳۷۸، بود و نشان داد که مسئولین از تاریخ درس معکوس آموخته اند و همان شیوههای فاجعهبار را بار دیگر بهشکل مسخرهآمیزی تکرار و توجیه میکنند.
🔹اگر معنای پذیرش «روز دانشجو» در تقویم رسمی (۱۶ آذر از پی کودتای ۱۳۳۲)، دفاع از حریم مقدس دانشگاه و محکومیت تجاوز نیروی نظامی به صحن آن باشد، ورود نیروی شبهنظامی «غیررسمی» بهلحاظ حقوقی بهمراتب شومتر و آفتبارتر است زیرا در اینجا «مسئولیت» به انبوهی از خودسران خیرهسر حواله و در میان آنها تقسیم میشود.
🔸رشد مبارزه و بلوغ جامعهی مدنی ما پس از طی یک سده از تلاشها و جنبشها در راه آزادی و استقلال، عدالت و توسعه، دیگر چنین پدیده و شیوههای شوم و زشتی را نمیپذیرد و آن را تحقیر و توهین تلقی و محکوم میکند: تعدی به موقعیت و منزلت «دانشگاه»، بهمثابهی جایگاه و قرارگاه دانش، و به «دانشجو» در مقام حامل آگاهی و پیشروترین قشر اجتماع و نیروی جوان و سالم و سازندهی آن.
🔹هم از اینرو، طبیعی است که این روزها شاهد گسترش موج اعتراضات و اعتصابات دانشجویان و استادان در دانشگاههای کشور باشیم و مسئولیت خلاء پاسخگویی حقوقی و گفتگوی مدنی با دانشجویان متوجه مسئولین وزارت علوم و ریاست دانشگاههاست که بهجای «حراست» از این نهاد شریف آنرا به حصار و اسارت هراسناک مبدل ساختهاند.
🔸بهعنوان یک مدرس سابق دانشگاه و همراه و همصدا با همهی استادان شریف دانشگاههای کشور، به نوبهی خود ضمن اعتراض و ابراز انزجار از تشبث به چنین شیوهها و اعمال ننگینی، آزادی فوری و بلاقید تمامی دانشجویان شریف بازداشتشده را درخواست میکنیم و آنرا شرط نخست استمرار درست و سالم و امن کار دانشگاههای کشور، در مقام قرارگاه دانش و آموزش و پژوهش برای دانشجویان، میدانیم.
#دانشگاه
#دانشجو
#دانشگاه_شریف
#جنبش_دانشجویی
#زن_زندگی_آزادی
#یادداشت
#احسان_شریعتی
✅ @Dr_ehsanshariati
Forwarded from ایران فردا
🔴 بهپای دارندگان آتشها:
دربارهی خیزش اجتماعی اخیر ایران
🔷کمال اطهاری
@iranfardamag
وینان
دل به دریا افگنانند،
بهپای دارندهی آتشها
زندگانی
دوشادوشِ مرگ
پیشاپیشِ مرگ (الف. بامداد)
▪️ مرغ آتش آرزوهای مردم ایران میرا نیست، هر بار از خاکستر اندوخته شدهی آرزوهای پیشین سر میزند و هربار پروازی پرتوانتر و بلندتر از پیش دارد. این نخستین درسی است که هم مویهگران و هم سرکوبگران باید از سرکشیدن چندبارهی آرزوهای مردم ایران بگیرند. مویهگرانی سستگو در حوزهی عمومی که تا زبانههای این آتش در اثر سرکوب فروکش میکند، سخنان شبهعلمی و ناروای خود را دربارهی فرهنگ استبدادی نهادینه شده و حتی جسمیت یافته، یا تباهی فکری و اخلاقی، و سیطرهی دروغ و بزدلی بر مردم، تکرار میکنند. و سرکوبگران پُرگوی حاکمیت که به خیال خود از قدرت و حشمت بارویی ساختهاند، غافل ازین که این بارویی نئین است و آتش خشم مردم، خودکامگی را دود کرده و به هوا خواهد فرستاد.
🔸 اما آرزوهای مردم چگونه میتواند نزدیک باهم آید و پیوند خورَد، چگونه باید رشتههای پاره پارهی این آرزوها با هم ترکیب شوند، تا شب بگریزد و صبح درآید؟ چگونه میتوان تاریخ را چنان قابلهگری کرد که آن چه میزاید در خور آرزوهای بلند مردم بافرهنگ و شجاع ایران باشد، و نظامی نارس و نافرمان به مردم متولد نشود؟ نظامی که مردم به جانش کِشتند وبه جان دادنش آب، اما در عمل جان و روح را از آنها میگیرد. گفتگو برای یافتن پاسخی درخور به این پرسشها، وظیفهی مبرم همهی روشنفکران است و در حد یک یادداشت به آن ورود میکنم:
1️⃣ لایهی زیرینِ تمام اعتراضاتی که در 30 سال اخیر یا پس از جنگ تحمیلی بهمثابه خیزشهای خیابانی رخ داده، (از شورشهای سکونتگاههای غیررسمی در پیرامون تهران، مشهد، شیراز و اراک در سال 1371 گرفته تا اکنون)، ناتوانی فکری و عملی حاکمیت در تدوین و اجرای یک الگوی توسعهبخش، و ضرباتی بوده که با خودکامگی بر پیکر جامعه زده است.
🔹 نبود الگوی علمی توسعهبخش باعث کژکارکردی نهادی، فساد نظاممند، بحرانهای ساختاری اقتصادی، فقر و بیکاری، نابودی محیط زیست و بومزیست گشته و واکنش مدنیِ جامعه را به این بیکفایتی، ناچار و متداوم ساخته است. علاوه بر این در طول این مدت، در روبنا یا حوزهی سیاسی، حاکمیت عمدتا تحت فرمان نیروهای نظامی و امنیتی و در اتحاد آنها با قشریون، بهتدریج به ارابهرانی کور از نخوت تبدیل گشت، که اسبان افسارگسیختهی قدرت را شتابان در متن جامعه بهپیش میراند. حاکمیت با نخوتی روزافزون و سرکوب پیوسته و بیرحمانه، بهتدریج خود را از جامعهی مدنی جدا ساخت، تا جایی که با «دولت یکدست» تبدیل به سری جدا شده از بدن گشت. بطوری که اکنون برای حاکمان تنها ننگ زنده بهگور کردنِ یک انقلاب باقی مانده است.
🔹جامعهی مدنی ایران با تنی رنجور از سرکوب و خشمگین ازین جداسری، که در این مدت بارها نشان داده بود بیکفایتیها و خودسریهای این حاکمیت را برنمیتابد، بار دیگر دوشادوش و پیشاپیش مرگ به حرکت درآمده تا دختران خود را از گور بهدر آورد و سروری خود را بر حاکمان اثبات کند. بیتردید حاکمانی که از توانمندی جامعهی ایران برای اثبات سروری خود در گذشته درس نگرفتهاند، اگر بر خودکامگی و اندکبینی خود پایفشارند، در آتش خشم مردم خواهند سوخت.
2️⃣ فروپاشی یک نظام مستقر هنگامی رخ میدهد که شرایط زیر را بوجود آورده باشد:
1، حاکمان یک بحران ساختاری اقتصادی پدید آورده باشند که توان فکری و عملی ساماندهی به آن را نداشته باشند:
▪️ به عبارت دیگر نتوانند تضاد عمدهی داخلی جامعه را در جهت تحقق توسعهی پایدار حل کنند. در ایران بهرغم فرصتی که جامعهی مدنی ایران به دلیل تهدید خارجی (از جنگ تحمیلی گرفته تا تحریم حداکثری ترامپ) به حاکمیت داد نتوانست به یک دولت توسعهبخش تبدیل شود؛ بلکه برپایهی رنج روزافزون مردم، حاکمان به تدریج یک شکلبندی نوفئودال را برپا کردند که با غارت مازاد اقتصادی به صورت انواع رانت و خارج کردن آن از ایران (سالانه تا 80 میلیارد دلار)، توقف و تنزل اقتصادی را همراه با ازدیاد نابرابری، گسترش انواع تلههای طبقاتی و فضایی فقر (بخصوص در سکونتگاههای غیررسمی و مناطق محروم چون کردستان و سیستان و بلوچستان)، تخریب محیط زیست، کاهش امکان مشارکت سیاسی واجتماعی و... موجب گشتهاند...
متن کامل:
https://bit.ly/3CoX6NI
#ایران_فردا
#مهسا_امینی
#کمال_اطهاری
#زن_زندگی_آزادی
#اعتراضات_شهریور_1401
https://t.me/iranfardamag
دربارهی خیزش اجتماعی اخیر ایران
🔷کمال اطهاری
@iranfardamag
وینان
دل به دریا افگنانند،
بهپای دارندهی آتشها
زندگانی
دوشادوشِ مرگ
پیشاپیشِ مرگ (الف. بامداد)
▪️ مرغ آتش آرزوهای مردم ایران میرا نیست، هر بار از خاکستر اندوخته شدهی آرزوهای پیشین سر میزند و هربار پروازی پرتوانتر و بلندتر از پیش دارد. این نخستین درسی است که هم مویهگران و هم سرکوبگران باید از سرکشیدن چندبارهی آرزوهای مردم ایران بگیرند. مویهگرانی سستگو در حوزهی عمومی که تا زبانههای این آتش در اثر سرکوب فروکش میکند، سخنان شبهعلمی و ناروای خود را دربارهی فرهنگ استبدادی نهادینه شده و حتی جسمیت یافته، یا تباهی فکری و اخلاقی، و سیطرهی دروغ و بزدلی بر مردم، تکرار میکنند. و سرکوبگران پُرگوی حاکمیت که به خیال خود از قدرت و حشمت بارویی ساختهاند، غافل ازین که این بارویی نئین است و آتش خشم مردم، خودکامگی را دود کرده و به هوا خواهد فرستاد.
🔸 اما آرزوهای مردم چگونه میتواند نزدیک باهم آید و پیوند خورَد، چگونه باید رشتههای پاره پارهی این آرزوها با هم ترکیب شوند، تا شب بگریزد و صبح درآید؟ چگونه میتوان تاریخ را چنان قابلهگری کرد که آن چه میزاید در خور آرزوهای بلند مردم بافرهنگ و شجاع ایران باشد، و نظامی نارس و نافرمان به مردم متولد نشود؟ نظامی که مردم به جانش کِشتند وبه جان دادنش آب، اما در عمل جان و روح را از آنها میگیرد. گفتگو برای یافتن پاسخی درخور به این پرسشها، وظیفهی مبرم همهی روشنفکران است و در حد یک یادداشت به آن ورود میکنم:
1️⃣ لایهی زیرینِ تمام اعتراضاتی که در 30 سال اخیر یا پس از جنگ تحمیلی بهمثابه خیزشهای خیابانی رخ داده، (از شورشهای سکونتگاههای غیررسمی در پیرامون تهران، مشهد، شیراز و اراک در سال 1371 گرفته تا اکنون)، ناتوانی فکری و عملی حاکمیت در تدوین و اجرای یک الگوی توسعهبخش، و ضرباتی بوده که با خودکامگی بر پیکر جامعه زده است.
🔹 نبود الگوی علمی توسعهبخش باعث کژکارکردی نهادی، فساد نظاممند، بحرانهای ساختاری اقتصادی، فقر و بیکاری، نابودی محیط زیست و بومزیست گشته و واکنش مدنیِ جامعه را به این بیکفایتی، ناچار و متداوم ساخته است. علاوه بر این در طول این مدت، در روبنا یا حوزهی سیاسی، حاکمیت عمدتا تحت فرمان نیروهای نظامی و امنیتی و در اتحاد آنها با قشریون، بهتدریج به ارابهرانی کور از نخوت تبدیل گشت، که اسبان افسارگسیختهی قدرت را شتابان در متن جامعه بهپیش میراند. حاکمیت با نخوتی روزافزون و سرکوب پیوسته و بیرحمانه، بهتدریج خود را از جامعهی مدنی جدا ساخت، تا جایی که با «دولت یکدست» تبدیل به سری جدا شده از بدن گشت. بطوری که اکنون برای حاکمان تنها ننگ زنده بهگور کردنِ یک انقلاب باقی مانده است.
🔹جامعهی مدنی ایران با تنی رنجور از سرکوب و خشمگین ازین جداسری، که در این مدت بارها نشان داده بود بیکفایتیها و خودسریهای این حاکمیت را برنمیتابد، بار دیگر دوشادوش و پیشاپیش مرگ به حرکت درآمده تا دختران خود را از گور بهدر آورد و سروری خود را بر حاکمان اثبات کند. بیتردید حاکمانی که از توانمندی جامعهی ایران برای اثبات سروری خود در گذشته درس نگرفتهاند، اگر بر خودکامگی و اندکبینی خود پایفشارند، در آتش خشم مردم خواهند سوخت.
2️⃣ فروپاشی یک نظام مستقر هنگامی رخ میدهد که شرایط زیر را بوجود آورده باشد:
1، حاکمان یک بحران ساختاری اقتصادی پدید آورده باشند که توان فکری و عملی ساماندهی به آن را نداشته باشند:
▪️ به عبارت دیگر نتوانند تضاد عمدهی داخلی جامعه را در جهت تحقق توسعهی پایدار حل کنند. در ایران بهرغم فرصتی که جامعهی مدنی ایران به دلیل تهدید خارجی (از جنگ تحمیلی گرفته تا تحریم حداکثری ترامپ) به حاکمیت داد نتوانست به یک دولت توسعهبخش تبدیل شود؛ بلکه برپایهی رنج روزافزون مردم، حاکمان به تدریج یک شکلبندی نوفئودال را برپا کردند که با غارت مازاد اقتصادی به صورت انواع رانت و خارج کردن آن از ایران (سالانه تا 80 میلیارد دلار)، توقف و تنزل اقتصادی را همراه با ازدیاد نابرابری، گسترش انواع تلههای طبقاتی و فضایی فقر (بخصوص در سکونتگاههای غیررسمی و مناطق محروم چون کردستان و سیستان و بلوچستان)، تخریب محیط زیست، کاهش امکان مشارکت سیاسی واجتماعی و... موجب گشتهاند...
متن کامل:
https://bit.ly/3CoX6NI
#ایران_فردا
#مهسا_امینی
#کمال_اطهاری
#زن_زندگی_آزادی
#اعتراضات_شهریور_1401
https://t.me/iranfardamag
Telegraph
🔴 بهپای دارندگان آتشها
🔷کمال اطهاری @iranfardamag وینان دل به دریا افگنانند، بهپای دارندهی آتشها زندگانی دوشادوشِ مرگ پیشاپیشِ مرگ (الف. بامداد) ▪️ مرغ آتش آرزوهای مردم ایران میرا نیست، هر بار از خاکستر اندوخته شدهی آرزوهای پیشین سر میزند و هربار پروازی پرتوانتر…
Forwarded from ایران فردا
🔴 ایران در آستانهی یک تحول پارادایمی
🔶 فاطمه گوارایی
@iranfardamag
▪️ یک ماه از شروع اعتراضات شهریور 1401 در واکنش به مرگ جانکاه مهسا امینی در بعد از بازداشت توسط گشت ارشاد می گذرد و ما وارد دومین ماه اعتراض شده ایم . در این یک ماه نزدیک به 200 تن از هم وطنان ما در اقصاء نقاط ایران در جریان این رشته اعتراضات جان خود را از دست داده اند و حکومت نیز با سرکوب و دستگیری های وسیع نشان داده که هسته سخت قدرت از هرگونه سیاست ورزی عاری است و دارندگان زور که با بحران فقدان مشروعیت بیش از پیش مواجه شده اند ، تنها راهکارشان در مواجهه با بحرانهای فزاینده و اعتراضات مردم، اعمال خشونت سیاسی است .
🔸هر روز دهها یادداشت در داخل و خارج در باره این رشته اعتراضات ایران به نگارش در می اید و نویسندگان و تحلیل گران هر کدام وجوهی از این پدیده در حال رخداد را از زاویه دید خود به بحث و گفتگو می گذارند. هنوز این موج جریان دارد و مفاهیم و اشکال جدیدی را خلق می کند. اینکه آینده این تحولات چه خواهد شد بر هیچ تحلیل گری روشن نیست اما در رابطه با اکنون آن، بحث بسیار است.
▪️ به راستی بر این رشته از اعتراضات مردمی چه نامی می توان گذاشت شورش، خیزش، جنبش یا انقلاب ؟ هر چند که برای هریک از این وضعیتها نیز دیدگاهها و نظریه های مختلفی وجود دارد .
✅ انقلاب، جنبشهای اجتماعی ، وضعیت انقلابی
🔸اگر انقلاب را جنبش اجتماعی تودهای که به فرایندهای عمدهی اصلاح یا دگرگونی اجتماعی می انجامد، بدانیم که با تغییرات اساسی در حکومت و ساختار اجتماعی یک کشور یا جامعه همراه است و جنبشهای اجتماعی را نیز کنشهای جمعی فراگیری که یا مطالبه محور یا به دنبال تسخیر قدرت سیاسی اند و معمولا از سه ویژگی مشترک هویت داشتن؛ جنبه اعتراضی و فراگیر بودن برخوردارند، می توانیم این نتیجه را بگیریم که برخی جنبشهای اجتماعی انقلابی اند، اما همه جنبشهای اجتماعی الزاما با انقلاب همراه نیستند . ضمن آن که جنبش های اجتماعی و ایضا انقلاب از خیزش و شورشهای ناگهانی، کور و خودانگیخته که معمولاً از اصلاح یا جبران ناخشنودیی خاص، یا تغییر فرد یا افرادی در دولت، یا خطمشی دولت فراتر نمیرود، نیز متمایزند و از درجهای از هدفمندی، تداوم و سازماندهی به رغم سیالیت برخوردارند.
▪️ در رابطه با وضعیت انقلابی ما با دو نظریه عمده مواجهیم 1- دیدگاههایی که معتقدند شرایط انقلابی در ایران فراهم شده و ایران وارد یک فاز انقلابی شده و در حال حاضر با یک وضعیت انقلابی مواجه است تا جایی که برخی تحلیل گران حتی از رویدادن و درحال وقوع بودن انقلاب نام می برند. 2- دیدگاههایی که اساسا به امتناع انقلاب در ایران اعتقاد دارند.
🔸واقعیت ان است که هر دوی این نظریات از توضیح دقیق و کامل آنچه که در ایران امروز می گذرد ناتوان هستند .هر یک از آنها دلایلی برای نقطه نظرات خود مطرح می نمایند که در نقطه مقابل دیگری است. به نظر می اید شکل رویداد اعتراضات در ایران در بعد از سالهای 1388 در بستر واقعیت نیازمند نظریه سومی است که بتواند آن را به درستی تبیین نماید و طیف های بیشتری را متقاعد سازد .
▪️ می دانیم: هیچ قاعده مسلمی وجود ندارد تا بگوید مشخصا تحولات اجتماعی / انقلابی چگونه خلق می شود. زیرا بر مجموعه ی عام و گسترده ای دلالت دارد. هم چنین هیچ الگوی واحدی نیز وجود ندارد که بتواند سرمشق همه تحولات قرار گیرد.
🔸در سوی دیگر انقلابها پدیده ای غیر قابل محاسبه و غیر قابل پیش بینی اند و به نظر هم نمی رسد هیچ نوع رژیمی کاملا از انقلاب مصون باشد، اما اینکه در قرن 21 هنوز امکان انقلاب با استفاده از دستاوردهای قرن بیستمی وجود دارد یا خیر نامشخص است و نیازمند بازشناسی جامعه جوان ایران بوده که پتانسیل اعتراض و بسیج در آن بسیار زیاد است ...
متن کامل :
https://bit.ly/3f2MmfY
#انقلاب
#ایران_فردا
#مهسا_امینی
#فاطمه_گوارایی
#تحول_پارادایمی
#وضعیت_انقلابی
#زن_زندگی_آزادی
https://t.me/iranfardamag
🔶 فاطمه گوارایی
@iranfardamag
▪️ یک ماه از شروع اعتراضات شهریور 1401 در واکنش به مرگ جانکاه مهسا امینی در بعد از بازداشت توسط گشت ارشاد می گذرد و ما وارد دومین ماه اعتراض شده ایم . در این یک ماه نزدیک به 200 تن از هم وطنان ما در اقصاء نقاط ایران در جریان این رشته اعتراضات جان خود را از دست داده اند و حکومت نیز با سرکوب و دستگیری های وسیع نشان داده که هسته سخت قدرت از هرگونه سیاست ورزی عاری است و دارندگان زور که با بحران فقدان مشروعیت بیش از پیش مواجه شده اند ، تنها راهکارشان در مواجهه با بحرانهای فزاینده و اعتراضات مردم، اعمال خشونت سیاسی است .
🔸هر روز دهها یادداشت در داخل و خارج در باره این رشته اعتراضات ایران به نگارش در می اید و نویسندگان و تحلیل گران هر کدام وجوهی از این پدیده در حال رخداد را از زاویه دید خود به بحث و گفتگو می گذارند. هنوز این موج جریان دارد و مفاهیم و اشکال جدیدی را خلق می کند. اینکه آینده این تحولات چه خواهد شد بر هیچ تحلیل گری روشن نیست اما در رابطه با اکنون آن، بحث بسیار است.
▪️ به راستی بر این رشته از اعتراضات مردمی چه نامی می توان گذاشت شورش، خیزش، جنبش یا انقلاب ؟ هر چند که برای هریک از این وضعیتها نیز دیدگاهها و نظریه های مختلفی وجود دارد .
✅ انقلاب، جنبشهای اجتماعی ، وضعیت انقلابی
🔸اگر انقلاب را جنبش اجتماعی تودهای که به فرایندهای عمدهی اصلاح یا دگرگونی اجتماعی می انجامد، بدانیم که با تغییرات اساسی در حکومت و ساختار اجتماعی یک کشور یا جامعه همراه است و جنبشهای اجتماعی را نیز کنشهای جمعی فراگیری که یا مطالبه محور یا به دنبال تسخیر قدرت سیاسی اند و معمولا از سه ویژگی مشترک هویت داشتن؛ جنبه اعتراضی و فراگیر بودن برخوردارند، می توانیم این نتیجه را بگیریم که برخی جنبشهای اجتماعی انقلابی اند، اما همه جنبشهای اجتماعی الزاما با انقلاب همراه نیستند . ضمن آن که جنبش های اجتماعی و ایضا انقلاب از خیزش و شورشهای ناگهانی، کور و خودانگیخته که معمولاً از اصلاح یا جبران ناخشنودیی خاص، یا تغییر فرد یا افرادی در دولت، یا خطمشی دولت فراتر نمیرود، نیز متمایزند و از درجهای از هدفمندی، تداوم و سازماندهی به رغم سیالیت برخوردارند.
▪️ در رابطه با وضعیت انقلابی ما با دو نظریه عمده مواجهیم 1- دیدگاههایی که معتقدند شرایط انقلابی در ایران فراهم شده و ایران وارد یک فاز انقلابی شده و در حال حاضر با یک وضعیت انقلابی مواجه است تا جایی که برخی تحلیل گران حتی از رویدادن و درحال وقوع بودن انقلاب نام می برند. 2- دیدگاههایی که اساسا به امتناع انقلاب در ایران اعتقاد دارند.
🔸واقعیت ان است که هر دوی این نظریات از توضیح دقیق و کامل آنچه که در ایران امروز می گذرد ناتوان هستند .هر یک از آنها دلایلی برای نقطه نظرات خود مطرح می نمایند که در نقطه مقابل دیگری است. به نظر می اید شکل رویداد اعتراضات در ایران در بعد از سالهای 1388 در بستر واقعیت نیازمند نظریه سومی است که بتواند آن را به درستی تبیین نماید و طیف های بیشتری را متقاعد سازد .
▪️ می دانیم: هیچ قاعده مسلمی وجود ندارد تا بگوید مشخصا تحولات اجتماعی / انقلابی چگونه خلق می شود. زیرا بر مجموعه ی عام و گسترده ای دلالت دارد. هم چنین هیچ الگوی واحدی نیز وجود ندارد که بتواند سرمشق همه تحولات قرار گیرد.
🔸در سوی دیگر انقلابها پدیده ای غیر قابل محاسبه و غیر قابل پیش بینی اند و به نظر هم نمی رسد هیچ نوع رژیمی کاملا از انقلاب مصون باشد، اما اینکه در قرن 21 هنوز امکان انقلاب با استفاده از دستاوردهای قرن بیستمی وجود دارد یا خیر نامشخص است و نیازمند بازشناسی جامعه جوان ایران بوده که پتانسیل اعتراض و بسیج در آن بسیار زیاد است ...
متن کامل :
https://bit.ly/3f2MmfY
#انقلاب
#ایران_فردا
#مهسا_امینی
#فاطمه_گوارایی
#تحول_پارادایمی
#وضعیت_انقلابی
#زن_زندگی_آزادی
https://t.me/iranfardamag
Telegraph
🔴 ایران در آستانه یک تحول پارادایمی
🔶 فاطمه گوارایی @iranfardamag ▪️ یک ماه از شروع اعتراضات شهریور 1401 در واکنش به مرگ جانکاه مهسا امینی در بعد از بازداشت توسط گشت ارشاد می گذرد و ما وارد دومین ماه اعتراض شده ایم . در این یک ماه نزدیک به 200 تن از هم وطنان ما در اقصاء نقاط ایران در جریان…
Forwarded from ایران فردا
🔴 حقّانیت ومشروعیت اخلاقی نیرومند جنبشِ زن، زندگی، آزادی
🔷 مصاحبه ایران فردا با علیرضا رجایی
▪️ به کوششِ: حسین موسوی
@iranfardamag
1️⃣ اعتراضات اخیر جامعه ایرانی را چگونه ارزیابی می کنید؟
🔺 این اعتراضات بخشی مهم و تعیینکننده از زنجیره جنبشهای اجتماعی ایران است که از سال ۸۸ یا درستتر بگوییم از سال ۷۶ با جنبش اصلاحی آغاز شد. بوروکراتیزه شدن جنبش اصلاحات و محدود ماندن به صندوق اضمحلالیافتهی انتخابات رفتهرفته مسیر خیابان را بهسوی جنبشهای ایران گشود؛ گشایشی که اوّلین بار با جنبش دانشجویی در ۱۸تیر۷۸ بروز پیدا کرد و در سال ۸۸ و در جریان جنبش سبز اعتلا یافت. توالی جنبشها از ۸۸ بدینسو نشانمیدهد که هیچیک از احزاب و جریانهای رسمی قادر به نمایندگی آنها نیستند. بهطورکلّی ریشه این جنبشها به نظام سیاسی بازمیگردد که امکان و توان باز تولید خود را ندارد و قدرت هژمونیک خود را نیز از دست داده و به دلیل بحران مشروعیت، در تقابل با جامعه مدنی و نظام بازتولید آن قرار گرفتهاست. بهعبارت دیگر جامعه مدنی و دولت در دو مسیر متفاوت قرار گرفتهاند که در غیاب احزاب و سازمانهای سیاسی، این شکاف را جنبشهای اجتماعی پر میکنند. بنابراین میتوانپیشبینی کرد این جنبشها به صورتها و انگیزههای مختلف همچنان استمرار خواهندداشت.
2️⃣ این اعتراضات دارای چه مختصات و ویژگی هایی است؟
▪️ بدنه جوان و نوجوان اعتراضها، آنها را بیشازپیش ضدنظم و نهاد کرده و بههمینجهت آن را به جنبشهای شبکهای که غالباً بخشهای جوانتر جامعه در آنمداخله میکنند، نزدیکتر کردهاست. جامعهشناس آمریکاییِ ترکتبار و ستوننویس روزنامه نیویورکتایمز خانم"زینب توفیکچی" مطالعه مفصّلی در زمینه اینگونه جنبشها-از جمله بهار عربی و جنبش میدان تسخیر ترکیه-انجام دادهاست. او در کتاب خود با نام "توییتر و گاز اشکآور؛ قدرت و شکنندگی مقاومت شبکهای" معتقد است جنبشهای شبکهایِ نوین بدون اینکه به سازمان و تشکیلات ویژهای متّکی باشند بسرعت امکان گسترش دارند و اعتراضها و راهپیماییها را در خیابان شکل میدهند. بااینحال، همین سرعت عمل، نقطۀ ضعفشان هم هست زیرا از نهادها وکادرهایی که بتوانند حیات آینده جنبش را تضمین کنند، محروم هستند. نکته بعد آرمانهای اخلاقی اینگونه جنبشهاست که بخشهای مختلف جامعه را درگیر و وادار به تعیین موضع میکند. این آرمانها فینفسه آنچناننیرومند هستند که اندیشیدن به نتیجهبخشبودن یا نبودن اعتراضات را بلاموضوع میکند و خود عملاً به قدرتمندترین ابزار گسترشِ جنبش،مستقل از هرگونهنتیجه تبدیل میشود. تاثیرگذاری این جنبشها در یک مدار و فرآیند تدریجی است که در نتیجهی آن ذهنیت افراد متحوّل میشود و ترس آنها کاهش مییابد. درمجموع جنبش هایی از این دست تمایل دارند که در مقایسه با جنبشهای گذشته، غیررسمی فعالیت کنند و رهبری سازماندهی شده نیز نداشتهباشند.
3️⃣ چه تمایزات و تشابهاتی با اعتراضات پیشین ( 88، 96 و 98) دارد؟
🔸 این جنبش در ذیل جنبش جوانان تعریف میشود که محتوائاً گسست کاملی از همه ارزشهایی است که از دل انقلاب ۵۷ پدید آمد و خواهان نفی مطلق وضع موجود است و به آزادی همچون رهاشدگی از همهی آنچه جهان او را مسدود کرده مینگرد. این،گونهای از آزادی سلبی است و بهندرت در آن از آزادیِ ایجابی یعنی چشماندازِ چگونگی نظم دموکراتیکِ آینده نشانهای بهچشم میخورد. ازسوی دیگر برخلاف جنبش ۸۸ فاقد هر سطحی از رهبری است و نسبت به آن جنبش با صراحت بیشتری از عبور از نظم سیاسیــاجتماعی موجود سخن میگوید و در مقایسه با جنبشهای ۹۶ و ۹۸ عنصر اقتصادی نیز وضوح روشنی در آن ندارد. در سال ۸۸ جنبش سبز از دل حرکت اصلاحی خلق شد و بسرعت از آن عبور کرد امّا جنبش اخیر هیچ نسبتی با حرکت اصلاحی ندارد و از ابتدا بر نفی تمامیتِ حاکمیت و بیاعتقادی مطلق به اصلاحپذیر بودن آن مبتنی بود. همچنین پایگاه دانشگاهی در این جنبش بسیار نیرومند است که بسیار زود گروههای دانشآموزی نیز به آن افزوده شدند.
🔸 به جهت وجه تشابه، جنبشهای ۹۶ و ۹۸ با تفاوتهایی، نظیر حرکت اخیر مجموعاً خودانگیخته بودند و در نتیجهی فراخوان رهبری مشخصی به وقوع نپیوستند. جنبش ۸۸ نیز گرچه رهبرانی داشت امّا آنها غالباً تایید کننده ابتکارات و اقدامات مردم بودند و خودانگیختگی در آنجنبش نیز دیده میشد. همچنین تمامی اینجنبشها کموبیش ناشی از بنبست مبارزات قانونی و ناکامی اصلاحات و بیاعتبارشدن صندوق انتخابات هستند....
متن کامل :
https://bit.ly/3TOE22r
#ایران_فردا
#مهسا_امینی
#علیرضا_رجایی
#زن_زندگی_آزادی
#حقانیت_و_مشروعیت
https://t.me/iranfardamag
🔷 مصاحبه ایران فردا با علیرضا رجایی
▪️ به کوششِ: حسین موسوی
@iranfardamag
1️⃣ اعتراضات اخیر جامعه ایرانی را چگونه ارزیابی می کنید؟
🔺 این اعتراضات بخشی مهم و تعیینکننده از زنجیره جنبشهای اجتماعی ایران است که از سال ۸۸ یا درستتر بگوییم از سال ۷۶ با جنبش اصلاحی آغاز شد. بوروکراتیزه شدن جنبش اصلاحات و محدود ماندن به صندوق اضمحلالیافتهی انتخابات رفتهرفته مسیر خیابان را بهسوی جنبشهای ایران گشود؛ گشایشی که اوّلین بار با جنبش دانشجویی در ۱۸تیر۷۸ بروز پیدا کرد و در سال ۸۸ و در جریان جنبش سبز اعتلا یافت. توالی جنبشها از ۸۸ بدینسو نشانمیدهد که هیچیک از احزاب و جریانهای رسمی قادر به نمایندگی آنها نیستند. بهطورکلّی ریشه این جنبشها به نظام سیاسی بازمیگردد که امکان و توان باز تولید خود را ندارد و قدرت هژمونیک خود را نیز از دست داده و به دلیل بحران مشروعیت، در تقابل با جامعه مدنی و نظام بازتولید آن قرار گرفتهاست. بهعبارت دیگر جامعه مدنی و دولت در دو مسیر متفاوت قرار گرفتهاند که در غیاب احزاب و سازمانهای سیاسی، این شکاف را جنبشهای اجتماعی پر میکنند. بنابراین میتوانپیشبینی کرد این جنبشها به صورتها و انگیزههای مختلف همچنان استمرار خواهندداشت.
2️⃣ این اعتراضات دارای چه مختصات و ویژگی هایی است؟
▪️ بدنه جوان و نوجوان اعتراضها، آنها را بیشازپیش ضدنظم و نهاد کرده و بههمینجهت آن را به جنبشهای شبکهای که غالباً بخشهای جوانتر جامعه در آنمداخله میکنند، نزدیکتر کردهاست. جامعهشناس آمریکاییِ ترکتبار و ستوننویس روزنامه نیویورکتایمز خانم"زینب توفیکچی" مطالعه مفصّلی در زمینه اینگونه جنبشها-از جمله بهار عربی و جنبش میدان تسخیر ترکیه-انجام دادهاست. او در کتاب خود با نام "توییتر و گاز اشکآور؛ قدرت و شکنندگی مقاومت شبکهای" معتقد است جنبشهای شبکهایِ نوین بدون اینکه به سازمان و تشکیلات ویژهای متّکی باشند بسرعت امکان گسترش دارند و اعتراضها و راهپیماییها را در خیابان شکل میدهند. بااینحال، همین سرعت عمل، نقطۀ ضعفشان هم هست زیرا از نهادها وکادرهایی که بتوانند حیات آینده جنبش را تضمین کنند، محروم هستند. نکته بعد آرمانهای اخلاقی اینگونه جنبشهاست که بخشهای مختلف جامعه را درگیر و وادار به تعیین موضع میکند. این آرمانها فینفسه آنچناننیرومند هستند که اندیشیدن به نتیجهبخشبودن یا نبودن اعتراضات را بلاموضوع میکند و خود عملاً به قدرتمندترین ابزار گسترشِ جنبش،مستقل از هرگونهنتیجه تبدیل میشود. تاثیرگذاری این جنبشها در یک مدار و فرآیند تدریجی است که در نتیجهی آن ذهنیت افراد متحوّل میشود و ترس آنها کاهش مییابد. درمجموع جنبش هایی از این دست تمایل دارند که در مقایسه با جنبشهای گذشته، غیررسمی فعالیت کنند و رهبری سازماندهی شده نیز نداشتهباشند.
3️⃣ چه تمایزات و تشابهاتی با اعتراضات پیشین ( 88، 96 و 98) دارد؟
🔸 این جنبش در ذیل جنبش جوانان تعریف میشود که محتوائاً گسست کاملی از همه ارزشهایی است که از دل انقلاب ۵۷ پدید آمد و خواهان نفی مطلق وضع موجود است و به آزادی همچون رهاشدگی از همهی آنچه جهان او را مسدود کرده مینگرد. این،گونهای از آزادی سلبی است و بهندرت در آن از آزادیِ ایجابی یعنی چشماندازِ چگونگی نظم دموکراتیکِ آینده نشانهای بهچشم میخورد. ازسوی دیگر برخلاف جنبش ۸۸ فاقد هر سطحی از رهبری است و نسبت به آن جنبش با صراحت بیشتری از عبور از نظم سیاسیــاجتماعی موجود سخن میگوید و در مقایسه با جنبشهای ۹۶ و ۹۸ عنصر اقتصادی نیز وضوح روشنی در آن ندارد. در سال ۸۸ جنبش سبز از دل حرکت اصلاحی خلق شد و بسرعت از آن عبور کرد امّا جنبش اخیر هیچ نسبتی با حرکت اصلاحی ندارد و از ابتدا بر نفی تمامیتِ حاکمیت و بیاعتقادی مطلق به اصلاحپذیر بودن آن مبتنی بود. همچنین پایگاه دانشگاهی در این جنبش بسیار نیرومند است که بسیار زود گروههای دانشآموزی نیز به آن افزوده شدند.
🔸 به جهت وجه تشابه، جنبشهای ۹۶ و ۹۸ با تفاوتهایی، نظیر حرکت اخیر مجموعاً خودانگیخته بودند و در نتیجهی فراخوان رهبری مشخصی به وقوع نپیوستند. جنبش ۸۸ نیز گرچه رهبرانی داشت امّا آنها غالباً تایید کننده ابتکارات و اقدامات مردم بودند و خودانگیختگی در آنجنبش نیز دیده میشد. همچنین تمامی اینجنبشها کموبیش ناشی از بنبست مبارزات قانونی و ناکامی اصلاحات و بیاعتبارشدن صندوق انتخابات هستند....
متن کامل :
https://bit.ly/3TOE22r
#ایران_فردا
#مهسا_امینی
#علیرضا_رجایی
#زن_زندگی_آزادی
#حقانیت_و_مشروعیت
https://t.me/iranfardamag
Telegraph
🔴 حقّانیت ومشروعیت اخلاقی نیرومند جنبشِ زن، زندگی، آزادی
▪️ به کوششِ: حسین موسوی @iranfardamag 1️⃣ اعتراضات اخیر جامعه ایرانی را چگونه ارزیابی می کنید؟ 🔺 این اعتراضات بخشی مهم و تعیینکننده از زنجیره جنبشهای اجتماعی ایران است که از سال ۸۸ یا درستتر بگوییم از سال ۷۶ با جنبش اصلاحی آغاز شد. بوروکراتیزه…
Forwarded from ایران فردا
یادنامه_چهارمین_سالگرد_پروین_بختیارنژاد_مهر1401.pdf
1.3 MB
از"پروین"تا"مهسا"
@iranfardamag
چهارمین سالگرد پروین بختیارنژاد مصادف شد با جنبش زن،زندگیو آزادی !
پروینی که تمام عمر به عنوان یک زن به اشکال مختلف و با رویکردها و استراتژیهای متفاوت متناسب با زمان،خود در میانه میدان رزم بود و بعدها نیز به صف مدافعان آگاهی و بیداری و رفع هرگونه تبعیض علیه زنان پیوسته و تا آخرین روز زندگانیاش پرچم ان را بر زمین نگذاشته بود،اکنون نظارهگر رزم بیامان دخترانش در جایجای ایران برای مطالبهی حقزیست و حقزندگانی آزادانه است.
پروین که از نسل دهه شصتیها بود،تجربیاتش را ضمیمه فعالیتهایش در بعد از جنبش اصلاحات در سال 76 و جنبش سبز در 88 و سپس مهاجرتش قرار داد و تلاش کرد از درون این مجموعه بینش و رهیافتی نو برای اکنونش ترسیم نماید.
به مناسبت تصادم چهارمین سالگرد پروازش با جنبش زن، زندگی،آزادی 10 عدد از مقالههای او را در حوزه زنان بازنشر داده تا گواهی باشد از دیروز جنبش زنان و اینکه این جنبش برای رسیدن به این مرحله از حیات از تلاشهای چه افراد و نیروهایی بهره گرفته است.
#ایران_فردا
#چهارمین_یادمان
#پروین_بختیارنژاد
#زن_زندگی_آزادی
https://t.me/iranfardamag
@iranfardamag
چهارمین سالگرد پروین بختیارنژاد مصادف شد با جنبش زن،زندگیو آزادی !
پروینی که تمام عمر به عنوان یک زن به اشکال مختلف و با رویکردها و استراتژیهای متفاوت متناسب با زمان،خود در میانه میدان رزم بود و بعدها نیز به صف مدافعان آگاهی و بیداری و رفع هرگونه تبعیض علیه زنان پیوسته و تا آخرین روز زندگانیاش پرچم ان را بر زمین نگذاشته بود،اکنون نظارهگر رزم بیامان دخترانش در جایجای ایران برای مطالبهی حقزیست و حقزندگانی آزادانه است.
پروین که از نسل دهه شصتیها بود،تجربیاتش را ضمیمه فعالیتهایش در بعد از جنبش اصلاحات در سال 76 و جنبش سبز در 88 و سپس مهاجرتش قرار داد و تلاش کرد از درون این مجموعه بینش و رهیافتی نو برای اکنونش ترسیم نماید.
به مناسبت تصادم چهارمین سالگرد پروازش با جنبش زن، زندگی،آزادی 10 عدد از مقالههای او را در حوزه زنان بازنشر داده تا گواهی باشد از دیروز جنبش زنان و اینکه این جنبش برای رسیدن به این مرحله از حیات از تلاشهای چه افراد و نیروهایی بهره گرفته است.
#ایران_فردا
#چهارمین_یادمان
#پروین_بختیارنژاد
#زن_زندگی_آزادی
https://t.me/iranfardamag