اكنون، ما و شريعتی
1.41K subscribers
1.31K photos
196 videos
86 files
1.4K links
چشم‌اندازِ نوشريعتی
Download Telegram
🔷🔸زندگی در باکس

🖋احسان شریعتی

📌یادداشت ذیل در مجله هفتگی کرگدن انتشار یافته است.

🔹واژه فرانسوی «آپارتمان» (از ریشهٔ فعل اسپانیولی apartarse جداسازی و ایجاد فاصله)، به‌معنای ساخت مجموعه‌های هم‌شکل اما مجزا از یکدیگر است (آپارتاید هم از همین ریشه است). آپارتمان‌سازی سبک معماری تراکم‌ساز و توده‌وار‌ مُدرن است. یکی از معروف‌ترین معمارانی‌ که در این سبک ساختارگرا نوآوری کرد، لوکوربوزیه سوئیسی-فرانسوی بود و بر اساس آن بینش شهرک و شهرهای چندیگر هند و برازیلیای برزیل را ساخت که بعد به الگویی تبدیل شد. مشابه آن سبک را در ایران در شهرک‌هایی چون اکباتان و بهجت‌آباد و.. می‌بینیم که این شهرک‌ها نما و ظاهر بیرونی‌شان به سبک زبره‌کاری «بروتال»، با بتن خام و کارنشده برساخته شده است. در واقع این شکل برج‌سازی‌ها و شهرسازی‌ها که در مجموعه عکس‌های مایکل وولف هم دیده می‌شوند، شکل‌های هندسی زیبا و پنجره‌های یکسان و در مجموع مکعب‌های هم‌شکلی هستند که با نظم خاصی کنار یکدیگر تکرار می‌شوند. اخیرا عکسی از گورسازی در بهشت زهرا دیدم که قیمت‌ گورها را اعلام کرده بود و اعلام می‌کرد که قیمت‌ها گران نشده است. آن گورها هم گویی ساده شدهٔ همین سبک آپارتمان‌ها بودند!

🔸در چند سال اخیر جایی که من زندگی می‌کنم، از چهارسو مشغول آپارتمان‌سازی هستند؛ و هر صبح با صدای آزاردهندهٔ مته‌ از خواب برمی‌خیزید! در گذشته از یک طرف پنجره رو به کوه بود و الان آن منظره تبدیل به ساختمان شده و به اتاق‌های مشرف بر یکدیگر! این نوع ساخت‌وساز و این سبک کلی در ایران یک بینش و سیاست بحران‌آفرین است. حتما نگاه و ایده‌ای پشت این قضیه بوده است که این نوع ساخت و اقامت بر زمین رواج پیدا کرده و این پدیده را از بسیاری جوانب و جهات میتوان حلاجی و نقادی کرد. از نظر فلسفی در سطح جهان‌روا نیز زیر سوال رفته است. در این نوع نگاه انسان‌ها فقط نیازهای مکانیکی‌ و بیولوژیکشان برآورده می‌شود.

🔹کارگرانی را در ژاپن می‌بینیم، که برای این‌که زیاد از محل کار دور نشوند، در باکس‌ها (کشوهایی) که برایشان در دیوارها ساخته‌اند می‌خوابند؛ مشابه کشوهای گذاشتن چمدان و بار در ایستگاههای راه‌آهن‌ که حالا تبدیل به خوابگاه انسان‌ها شده است. 

🔸این نوع نگاه به عالم و آدم نگرشی خشونت‌آمیز، غیرطبیعی و غیرانسانی است. این نوع نگاه انسان‌ها را تبدیل به اتم‌ها و اجزایی در دستگاه‌ها و سازوکارها کرده و انگار عناصری اند در مجموعه‌های ریاضی‌وار برچیده شده. ورود این نوع نگرش به ایران ما به‌صورت تقلیدی و بدون رعایت اصول و پیشبینی‌های لازم، وحشیانه‌تر چون کلاف سردرگمی اختاپوس‌وار رخ نموده است. و مشکل دیگر خاص ما، فقدان «فرهنگ آپارتمان‌نشینی» است (مانند آئین متروسواری و سایر ابزارها و ساز-و-کارهای زندگی مُدرن)، که میبینیم در مناسبات میان همسایه‌ها، چه تنش‌ها و معضلات متعددی را در رفتارهای متقابل و در رعایت ضوابط و قواعد همزیستی مشترک آفریده، که گاه بسیار هم ابتدایی و مُضحک هم می‌نماید. در جوامع صنعتی روی پیامدهای متراکم‌سازی سنجش و پیش‌بینی‌هایی هم می‌شود، در ایران ما اما، بدون خودآگاهی به جنبه‌های مختلف پدیده، به روند اتوماتیکی که بورژوازی رانتی در امر «نوسازی» پیش گرفته‌، ادامه می‌دهند، بی عنایت به پیآمدهایی چون ضایعات و آلودگی‌ها و آسیب‌های زیست‌محیطی و بحران‌های اجتماعی. طبعا ما نمی‌توانیم به شیوه‌های پیش‌سرمایه‌داری، از نوع زیست روستانشینی و عشیرتی گذشته برگردیم، اما باید ببینیم به عوارضی که از درون این ماجرا بروز پیدا کرده، چگونه می‌بایست و می‌شایست اندیشید؟


📌 برای خواندن کامل یادداشت به آدرس زیر و یا گزینه instant view مراجعه کنید


#زندگی_در_باکس
#فرهنگ
#انسان
#مدرنیته
#یادداشت
#مجله_کرگدن
#احسان_شریعتی

@Dr_ehsanshariati

https://telegra.ph/زندگی-در-باکس-01-27
🔷🔸امیدها و ناامیدی‌هایِ انسان ِعاصیِ ایران امروز

🖋نرگس سوری

🔹در سال‌های اخیر شاهد سربرآوردن چهره‌ی "انسانِ عاصی" در جامعه‌ی ایران هستیم. انسانی که به تعبیر آلبر کامو در برابر "آنچه که هست"، نه می‌گوید؛ چهره‌ای که علی‌رغم سرکوب در اعتراضات فراگیر 96 بار دیگر بدون وهمی از زندان و مرگ در اعتراض‌های 98 به خیابان آمد و کشته شد. زیرا عصیانگر ترجیح می‌دهد ایستاده بمیرد تا اینکه زانوزده زندگی کند. این اعتراض‌ها که بعدها "جنبش‌های بی‌رأس" خوانده شدند اگرچه در آغاز واکنشی به بحران‌های اقتصادی بودند اما در وهله بعد متوجه ساختار سیاسی شدند؛ آنها همزمان در برابر واقعیت اقتصادی و سیاسی که زیست روزمره آنها را مختل ساخته بود، سر به شورش برداشتند. این عصیان در واقع واکنش به وضعیتی بود که در پایمال کردن حق و حتی فراتر از این هستی انسان ایرانی زیاده‌روی کرده بود تا آنجا که او را در جایگاه انتخاب بین هیچ یا همه چیز قرار داده بود. این البته مشخصه‌ی شورش فرودستان و حاشیه‌نشینانی بود که به دلیل غیبت میانجی‌های اجتماعی کارآمد، ناگزیر بدون هیچ واسطه‌ای مداخله‌ی مستقیم برای ایجاد تغییر در وضعیت موجود را انتخاب کردند. 

🔸این انسان عاصی در موقعیتِ پارادوکسیکالِ امید و ناامیدی قرار دارد: از یک سو از "آنچه هست"، ناامید است زیرا واقعیت موجود با نابرابری‌ها و بی‌عدالتی‌های عمیق و بنیادین‌اش جز در جهت تباهی او حرکت نکرده است. از سوی دیگر عصیان او نشان می‌دهد که به تغییر آنچه هست در راستای "آنچه باید باشد"، امیدوار است؛ در غیر این صورت عصیان و اعتراض معنایی نداشت. اما بر اساس تحلیل شعارهای اعترضات 96 و 98 می‌توان گفت "آنچه باید باشد" این فرودستان عاصی بیشتر وجهی سلبی دارد تا ایجابی و از این جهت بیشتر نوعی "آنچه نباید باشد" است. جنبش بی‌رأس‌ها، آترناتیو ایجابی برای وضعیتی که در برابر آن عصیان می‌کند، ندارد. همین امر سبب می‌شود که آنها صرفاً به نیروهای نافی وضعیت موجود تبدیل شوند که گاه این خصلت خود را در تخریب و ویرانی "آنچه هست" نمایش می‌دهد؛ یعنی تخریب آنچه که تصور می‌شود به ساختاری تعلق دارد که زندگی آنها را به بن‌بست کشانده است. از این جهت جنبش بی‌رأس‌ها اگرچه به امید تغییر برمی‌خیزد اما به نحو بالقوه‌ای جنبشی ناامید است زیرا در شرایط نبود آلترناتیو ایجابی، نیروهای مدنیِ رها شده قادر نخواهند بود حیات سیاسی-اجتماعی نوینی را ایجاد کنند. در نتیجه جنبشِ بی‌رأس‌ها به اعتراضی بی‌فراجام بدل می‌شود که در وضعیت انسداد سیاسی، در دام سرکوب و زوال می‌افتد. حاصل این شرایط جز ناامیدی مضاعف انسان عاصی و رادیکالیزه شدن اعترض‌ها نیست؛ اعتراض‌هایی که تنها خشونت رادیکال را راه‌حل برون‌رفت از بحران‌ها قلمداد خواهند کرد که می‌تواند جامعه را تا مرز فروپاشی اجتماعی برکشاند. جامعه‌ای که مدام جنبشی باشد و فاصله اعتراض‌هایش کمتر و کمتر شود در بلندمدت فرسوده خواهد شد مگر اینکه جنبش اعتراضی تمهیداتی برای به ثمر رسیدن مطالبات‌اش بیندیشد. انسان عاصی امروز تنها در صورتی می‌تواند از چرخه‌ی اعتراض-سرکوب، رهایی یابد که عصیان‌گر در معنای آلبر کامویی آن باشد یعنی موجود آگاهی که در پیوند با "دیگری" برای مطالبه حقوق خویش اعتراض می‌کند. این امر الزاماتی دارد که یکی از آنها شناخت مکانیسم‌های تولید و بازتولید انسان عاصی است.

#امید
#انسان_عاصی
#اختصاصی
#مقاله
#نرگس_سوری
#اکنون_ما_شریعتی

🆔 @Shariati40

📌 📎 برای مطالعه به آدرس زیر و یا گزینه instant view مراجعه کنید.



https://gourl.page.link/mWnW
🔷🔆تلاقی انسان و خدا در برزخ معبد

🖋حسین مصباحیان

📌هفته نامه کرگدن_ آذر ۱۳۹۹

🔆منصفانه از اینرو این است که در خواندن کویر ،با در خواستهای شریعتی ، که با تواضع و گاه با تضرع بیان شده اند، همدلی شود. خواننده  کویر باید بیننده باشد تا خواننده. با متن به گونه ای مواجه نشود که گویی “نامه ای را می‌خواند”، بلکه چنان که گوئی “سرگذشتی را می‌بیند”.  ” و تو، چند گامی از حاشیه به درون آی… تا به بوی سخنم، نه به دلالت الفاظم… راه یابی.”    و بدان که “هر دلی عقل خویش را دارد”، و ”  بنا به جنس عقلی که دارد دنیا را می‌بیند.”

📌مطالعه کامل متن در وبسایت بنیاد فرهنگی شریعتی
https://drshariati.org/?p=27998

#انسان
#برزخ
#خدا
#معبد
#پنجاه_سال_با_کویر
#بنیاد_فرهنگی_دکتر_علی_شریعتی

🆔 @Shariati_SCF
🔷🔆در کویر انسان با خدا سخن می گوید

🖋سارا شریعتی

📌هفته نامه کرگدن_ آذر ۱۳۹۹

🔆کویر در کار شریعتی نیز اسم رمز دنیای درونی، باطنی و مخفی اوست. دنیایی که در آن، “خود “در برابر کل “مردم”  قرار می گیرد. در عین حال، این مفهوم زمانی که در حوزه ی دین به کار گرفته می شود، به دنیای ممنوع و جریان اصلاح دینی اشاره دارد  که همواره در معرض تعقیب و تکفیر است.  شواهد این ادعا بسیارست. اشاره ی شریعتی به ریشه های پروتستانی شاندل: ” پدرش از خانواده علماي روحاني فرقه پروتستان بود”(گفت و گوها ص 27)، تقابلی که در کویریات وی میان نوع آرمانی پیامبری در تقابل با نوع نهادینه و دین رسمی قائل است: “در پاسخ به این سوال که “تازگي عليه کوير هياهو بپا کرده‌اند که شما در اين کتاب ادعاي پيغمبري کرده‌ايد!”، پاسخ می دهد: فعلاً که از اين کار منصرف شده‌ام، چون تاريخ نشان داده است که پيغمبر بودن و امام بودن صرف ندارد، يک عمر رنج و زحمت است و آخرش هم شهادت!

📌مطالعه کامل متن در وبسایت بنیاد فرهنگی شریعتی

https://drshariati.org/?p=27982

#انسان
#کویر
#خدا
#پنجاه_سال_با_کویر
#بنیاد_فرهنگی_دکتر_علی_شریعتی

🆔@Shariati_SCF
🔴 شرافت؛ تنها راه مبارزه با طاعون

🔷🔸به‌مناسبت روز پرستار،
زادروز پیام‌آور زن، زینب بزرگ،
و مضروب ساختن مادر کارگر شهید،
ستار بهشتی

🖋احسان شریعتی

📌« - این عقیده ای است که ممکن است به خنده وادارد، اما تنها راه مبارزه با طاعون شرافت است (راست‌گویی و درست‌کاری).
– رامبر با لحنی ناگهان جدی: شرافت چیست؟
– نمی‌دانم شرافت به‌طورکلی چیست، اما می‌دانم که در مورد من عبارت از این است که کارم را (حرفه ام را درست) انجام دهم».

————————————— طاعون، آلبركامو

🔹یگانه راه مبارزه با بیماری‌های جسمی همه‌گیر که نه تنها نمونه‌ای از سایر آفات طبیعی، بلکه نمادی از بحران‌ها و فاجعه‌های سیاسی-اجتماعی، و فرهنگی-اخلاقی دوران ماست، از دست ندادن شأن و شایستگی یا شرافت و کرامت انسانی است از راه راست‌گویی و درست‌کاری.

🔸مبارزهٔ «درست‌کارانه» برای زنده ماندنِ انسان‌ها را از پرستارانی باید آموخت که در سال گذشته «دو برابر توان خود كار كردند».

🔹و اما درست‌ترین کار و تلاش برای «انسان ماندن»مان در زندگی کدامست؟ راست گفتن، رویاروی قدرت، و تیر را به بلندترین افق پرتاب کردن ...

شرم بر شما اوباشان تبهکار ! شرم بر ما مشاهده‌گران مماشات‌کننده !

#روز_پرستار
#ستار_بهشتی
#انسان
#یادداشت
#احسان_شریعتی

@Dr_ehsanshariati
🔷🔸نظام های استبدادی و انسان

🖋طاهر احمدزاده

🔆نظام‌های استبدادی مانع شکوفایی و رشد نیــروی تفکـر و قـدرت اراده انسان می‌شـوند؛ نظـام اسـتبداد بـه انسـان بـه مثابـه یـک ابـزار کـه بایـد در برابـر آن بلا اراده و تسـلیم باشد، می‌نگـرد. تحقیـر و شکسـتن شـخصیت انسـان و خلـع لبـاس کرامت و عـزت از او، الزام چنیـن سیسـتم‌هایی اسـت و چـون یکـی از هدفهـای انبیـاء، برداشـتن بـار سـنگین از پشـت و شکسـتن زنجیـر انقیـاد و اسـتیلاء از دسـت و پـای انسـان اسـت، نظام‌های استبدادی مبتنـی بـر شـرک، تمـام کوشـش خـود را در نابـودی و بی‌اثـر ساختن پیام آنان بـه‌کار می‌گیرند که این مقابله بـه نابودی آنان می‌انجامد. ... 


📍منبع کتاب: جهان‌بینی توحیدی

🔆نهم آذرماه سالروز درگذشت استاد طاهر احمدزاده . یادش گرامی، روحش شاد و راهش پر رهرو باد!

#استبداد
#انسان
#یاد_ها
#طاهر_احمدزاده
#اکنون
🆔@Shariati40